زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نرم افزارتحت اندروید سایزینگ کانال

اختصاصی از زد فایل نرم افزارتحت اندروید سایزینگ کانال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نرم افزارتحت اندروید سایزینگ کانال


نرم افزارتحت اندروید سایزینگ کانال

 

 

 

 

 

نرم افزار تحت اندروید سایزینگ کانال

از قابلیت های این نرم افزار قدرتمند :

1- سایزینگ کانال های دایره ای ، مستطیل، بیضی

2- محاسبات سایزینگ براساس افت ثابت و سرعت ثابت 

3- تغییرات ارتفاع از سطح کانال بر روی ابعاد کانال 

4- تعیین جنس کانال

5- محاسبه لور 

6- محاسبه قدرت فن و میزان مصرف برق

7- محاسبه وزن کانال 

8- محاسبه وزن ساپورت ها 

9- امکان استفاده ازتبدیل واحد IP و SI در سایزینگ کانال 

 

 ایکن ها

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


نرم افزارتحت اندروید سایزینگ کانال

مقاله ودیعه و امانت

اختصاصی از زد فایل مقاله ودیعه و امانت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ودیعه و امانت


مقاله ودیعه و امانت

 

امانتدارى از امورى است که در شریعت مقدّس اسلام مورد تأکید قرار گرفته است و خداوند متعال آن را از اسباب رستگارى و نشانه‏هاى مؤمن مى‏داند و مى‏فرماید: «مؤمنان کسانى هستند که امانتدار هستند و به عهد خویش وفا مى‏کنند.»[1]

 

و در حدیثى از امام صادق علیه‏السلام نقل شده است که: «هیچ عذرى براى هیچ کس در ترک سه امر نیست؛ اداى امانت به برّ و فاجر، وفاى به عهد براى برّ و فاجر و نیکى به والدین، برّ باشند یا فاجر.»[2]

 

"مسأله 2649" ودیعه عقدى است جایز که به موجب آن، شخص مال خود را به دیگرى مى‏سپارد تا آن را مجانا نگهدارى کند. بنابر این اگر انسان مال خود را به کسى بدهد و بگوید: «نزد تو امانت باشد» و او هم قبول کند یا بدون این که حرفى بزنند صاحب مال بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مى‏دهد و او هم به قصد نگهدارى کردن بگیرد، باید به احکام ودیعه و امانتدارى که بعد گفته مى‏شود عمل نمایند.

 

"مسأله 2650" امانتدار و امانتگذار، باید بالغ و عاقل باشند، پس اگر انسان مالى را پیش بچّه یا دیوانه به امانت بگذارد یا دیوانه و بچّه، مالى را پیش کسى امانت بگذارند، صحیح نیست.

 

"مسأله 2651" اگر از بچّه یا دیوانه چیزى را به نحو امانت قبول کند، باید آن را به صاحب آن بدهد و اگر آن چیز مال خود بچّه یا دیوانه باشد، باید به ولىّ او برساند و

 

چنانچه مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد؛ ولى اگر براى این که مال از بین نرود آن را از بچّه گرفته باشد، چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد، ضامن نیست.

 

«مسأله 2652» کسى که نمى‏تواند امانت را نگهدارى نماید، بنابر احتیاط واجب نباید آن را قبول کند؛ ولى اگر صاحب مال در نگهدارى آن عاجزتر باشد و کسى هم که آن را بهتر حفظ کند نباشد، این احتیاط واجب نیست.

 

"مسأله 2653" اگر انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نیست، چنانچه او مال را بگذارد و برود و این شخص مال را برندارد و آن مال تلف شود، کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نیست، ولى احتیاط مستحب آن است که اگر ممکن باشد آن را نگهدارى نماید.

 

"مسأله 2654" کسى که چیزى را امانت مى‏گذارد هر وقت بخواهد مى‏تواند آن را پس بگیرد و کسى هم که امانت را قبول مى‏کند، هر وقت بخواهد مى‏تواند آن را به صاحب آن برگرداند.

 

"مسأله 2655" اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود، باید هر چه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولىّ صاحبش برساند یا به آنان خبر دهد که حاضر به نگهدارى مال نیست و اگر بدون عذر مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد، چنانچه مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد.

 

«مسأله 2656» کسى که امانت را قبول مى‏کند، اگر براى نگهدارى آن جاى مناسبى نداشته باشد، باید جاى مناسب تهیّه نماید و به گونه‏اى آن را نگهدارى کند که مردم نگویند در امانت خیانت کرده و در نگهدارى آن کوتاهى نموده است و اگر در جایى که مناسب نیست بگذارد و تلف شود، باید عوض آن را بدهد.

 

"مسأله 2657" کسى که امانت را قبول مى‏کند، اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکند و زیاده‏روى هم ننماید و اتّفاقاً آن مال تلف شود، ضامن نیست؛ ولى اگر به اختیار خود آن را در جایى بگذارد که گمان مى‏رود ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود باید عوض آن را به صاحب مال بدهد، مگر آن که جایى محفوظ‏تر از آن نداشته باشد و نتواند مال را به

 

(495) صاحب آن یا به کسى که بهتر آن را حفظ مى‏کند برساند که در این صورت ضامن نیست.

 

"مسأله 2658" اگر امانتدار بترسد مال امانت نزد او از بین برود یا به سرقت برده شود، چنانچه بتواند باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او رد نماید و چنانچه دسترسى به آنها نداشته باشد، باید آن را به حاکم شرع بدهد تا براى صاحب مال حفظ نماید و اگر حاکم شرع نباشد یا دسترسى به او نداشته باشد، باید آن را نزد شخص امینى که قدرت حفظ آن را دارد به امانت بگذارد.

 

"مسأله 2659" اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جایى را معیّن کند و به کسى که امانت را قبول کرده بگوید: «باید مال را در این جا حفظ کنى و اگر احتمال هم بدهى که از بین برود نباید آن را به جاى دیگر ببرى»، چنانچه امانتدار احتمال دهد که در آن جا از بین برود، هر چند بداند چون آنجا در نظر صاحب مال براى حفظ بهتر بوده گفته است که نباید از آنجا بیرون برده شود، نمى‏تواند آن را به جاى دیگر ببرد و اگر به جاى دیگر ببرد و تلف شود، ضامن است و همچنین اگر نداند که به چه جهت خواسته که به جاى دیگر برده نشود، چنانچه به جاى دیگر ببرد و تلف شود، احتیاط واجب آن است که عوض آن را بدهد.

 

"مسأله 2660" اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جایى را معیّن کند ولى به کسى که امانت را قبول کرده نگوید که: «آن را به جاى دیگر نبر»، چنانچه امانتدار احتمال دهد که در آنجا از بین برود، باید آن را به جاى دیگرى که مال در آنجا محفوظ‏تر است ببرد و چنانچه مال در جاى اوّل تلف شود ضامن است، مگر آن که صاحب مال هم احتمال تلف شدن مال را در آنجا بدهد که در این صورت کسى که امانت را قبول کرده ضامن نیست.

 

"مسأله 2661" اگر صاحب مال دیوانه شود، کسى که امانت را قبول کرده باید فوراً امانت را به ولىّ او برساند و یا به ولىّ او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولىّ او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد.

 

"مسأله 2662" اگر صاحب مال بمیرد، ا مانتدار باید مال را به وارث او برساند یا به وارث او خبر دهد و چنانچه مال را به وارث او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال

 

(496) تلف شود، ضامن است؛ ولى اگر براى آن که مى‏خواهد بفهمد کسى که مى‏گوید: «من وارث میّت هستم» راست مى‏گوید یا نه یا میّت وارث دیگرى نیز دارد یا نه، مال را ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى نکند و مال تلف شود، ضامن نیست.

 

"مسأله 2663" اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد، کسى که امانت را قبول کرده باید مال را به همه ورثه بدهد یا به کسى بدهد که همه آنان گرفتن مال را به او واگذار کرده‏اند؛ پس اگر بدون اجازه دیگران تمام مال را به یکى از ورثه بدهد، ضامن سهم دیگران است.

 

"مسأله 2664" اگر کسى که امانت را قبول کرده بمیرد یا دیوانه شود، وارث یا ولىّ او باید هر چه زودتر به صاحب مال اطّلاع دهد، یا امانت را به او برساند.

 

"مسأله 2665" اگر امانتدار نشانه‏هاى مرگ را در خود ببیند، چنانچه ممکن باشد باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او برساند و اگر ممکن نباشد، باید آن را به حاکم شرع بدهد و چنانچه به حاکم شرع دسترسى نداشته باشد، باید به گونه‏اى عمل نماید که جهت حفظ مال و رسیدن آن به صاحبش بهتر باشد.

 

"مسأله 2666" اگر امانتدار نشانه‏هاى مرگ را در خود ببیند و به وظیفه‏اى که در مسأله پیش گفته شد عمل نکند، چنانچه آن امانت از بین برود، باید عوض آن را بدهد، اگرچه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد و بیمارى او خوب شود یا بعد از مدّتى پشیمان شود و وصیّت کند.

 

"مسأله 2667" مالى که رهن یا عاریه یا اجاره شده و یا به مضاربه گذاشته شده است، در دست طرف معامله امانت بوده و باید در حفظ آن کوشا باشد.

 

"مسأله 2668" اگر مالى را سیل یا دزد ببرد و بعد به دست کسى بیفتد یا در اثر اشتباه در نقل و انتقال و یا اشتباه در معامله و نظایر آن به دست کسى بیفتد، آن فرد باید به نحو امانت از آن نگهدارى نماید و آن را به دست مالک یا وکیل او برساند ویا به آنها اطّلاع دهد؛ همچنین است اگر کسى مال گمشده‏اى را پیدا کند و یا مالى را که در معرض تلف و نابودى است به دست آورد.

 

(497)" مسأله 2669" اگر کافر غیر حربى مال خود را نزد مسلمان به امانت بگذارد، حفظ امانت و ردّ آن به صاحبش هنگام مطالبه واجب است و در صورتى که کافر حربى مال خود را نزد مسلمان به امانت بگذارد، بنابر احتیاط واجب باید هنگام مطالبه آن را به صاحبش تحویل دهد.

 

"مسأله 2670" اگر کسى امانتدارى خود را انکار نماید یا آن را قبول کند، ولى مدّعى تلف شدن یا ردّ آن به صاحبش شود، چنانچه طرف بیّنه‏اى نداشته باشد، ادّعاى او با قسم قبول مى‏شود؛ همچنین است در صورتى که دو طرف تلف شدن امانت را نزد امانتدار قبول داشته باشند، ولى امانتگذار مدّعى کوتاهى و یا تعدّى امانتدار در مال امانت شود.

 

"مسأله 2671" امانتدار غیر از حفاظت نمى‏تواند در امانت تصرّفى کند یا از آن منتفع شود، مگر با اجازه صریح یا ضمنى امانتگذار و در غیر این صورت ضامن است.

 

"مسأله 2672" امانتدار باید عین مالى را که گرفته به همان حالى که هنگام بازگرداندن موجود است، برگرداند و نسبت به عیب و نقصى که در آن به وجود آمده و مربوط به امانتدار نیست، ضامن نیست.

 

"مسأله 2673"مخارجى که امانتدار با اجازه امانتگذار براى حفظ مال کرده است و نیز مخارجى که براى باز گرداندن مال لازم است، به عهده امانتگذار است.

 

(498)" مـسـالـه 2324 " اگـر طـلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد, ضامن نمى تواند از بدهکار چیزى بگیرد, و اگر مقدارى از آن را ببخشد نمى تواندآن مقدار را مطالبه نماید.
"مـسـالـه 2325" اگـر انـسان ضامن شود که بدهى کسى را بدهد, نمى تواند از ضامن شدن خود برگردد.
"مساله 2326 " ضامن و طلبکار - بنابر احتیاط - نمى توانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را بهم بزنند.
"مـساله 2327 " هرگاه انسان در موقع ضامن شدن بتواند طلب طلبکار را بدهد اگرچه بعد فقیر شـود, طـلـبکار نمى تواند ضامن بودن او را بهم زند و طلب خود را از بدهکار اول مطالبه نماید, و هـمـچـنـیـن اسـت اگـر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولى طلبکار بداند و به ضامن شدن اوراضى شود.
"مساله 2328 " اگر انسان در موقعى که ضامن مى شود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار عدم توانائى او را نمى دانسته بخواهد ضامن بودن او را بهم بزند, اشکال ندارد, ولى در صورتى که ضامن پیش از اینکه طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد, بهم زدن جایزنیست .
"مساله 2329 " اگر کسى بدون اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد, نمى تواند چیزى از او بگیرد.
"مساله 2330 " اگر کسى با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد, مى تواند مقدارى را که ضـامن شده پس از دادن از او مطالبه نماید,ولى اگر بجاى جنسى که بدهکار بوده جنس دیگرى به طلبکار او بدهد, نمى تواند چیزى را که داده از او مطالبه نماید, مثلا اگر ده من گندم بدهکار باشد و ضامن ده من برنج بدهد, نمى تواند برنج را از او مطالبه نماید, ولى ظاهر آن است که ده من گندم را مى تواند مطالبه کند, اما اگرخودش راضى شود که برنج بدهد اشکال ندارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 50صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید

 


 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ودیعه و امانت

مقاله ازدواج موقت

اختصاصی از زد فایل مقاله ازدواج موقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ازدواج موقت


مقاله ازدواج موقت

من بر خلاف بسیارى از افراد،از تشکیکات و ایجاد شبهه‏هایى که در مسایل اسلامى مى‏شود- با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم- به هیچ وجه ناراحت نمى‏شوم،بلکه در ته دلم خوشحال مى‏شوم زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده‏ام که این آیین مقدس آسمانى در هر جبهه از جبهه‏ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده،با نیرومندى و سرافرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است.

خاصیت‏حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى‏کند. شک مقدمه یقین،و تردید پلکان تحقیق است.در رساله زنده بیدار از رساله میزان العمل غزالى نقل مى‏کند که:

«...گفتار ما را فایده این بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى‏افکند زیرا شک پایه تحقیق است و کسى که شک نمى‏کند درست تامل نمى‏کند. و هر که درست ننگرد، خوب نمى‏بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى‏برد.»

بگذارید بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند،تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.

یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى-که مذهب رسمى کشور ماست-این است که ازدواج به دو نحو مى‏تواند صورت بگیرد:دائم و موقت.

ازدواج موقت و دائم در پاره‏اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ایندو را از هم متمایز مى‏کند،یکى این است که زن و مرد تصمیم مى‏گیرند به طور موقت‏با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل بودند تمدید کنند تمدید مى‏کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا مى‏شوند.

دیگر اینکه از لحاظ شرایط،آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى‏بندند.مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده‏دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود،ولى در ازدواج موقت‏بستگى دارد به قرارداد آزادى که میان طرفین منعقد مى‏گردد;ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.

در ازدواج دائم،زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند،اما در ازدواج موقت‏بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى‏گردد.

در ازدواج دائم،زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى‏برند،اما در ازدواج موقت چنین نیست.

پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت‏با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود«آزاد»است،یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است;حتى موقت‏بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى‏بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى‏دهد.

در ازدواج دائم،هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه‏دار شدن و تولید نسل جلوگیرى کنند،ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت،این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است.

اثرى که از این ازدواج تولید مى‏شود یعنى فرزندى که به وجود مى‏آید،با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.

مهر،هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت،با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نیست، مهر المثل تعیین مى‏شود.

همان طورى که در عقد دائم،مادر و دختر زوجه بر زوج،و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و محرم مى‏گردند،در عقد منقطع نیز چنین است،و همان طورى که خواستگارى کردن زوجه دائم بر دیگران حرام است‏خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است.همان طورى که زناى با زوجه دائم غیر،موجب حرمت ابدى مى‏شود زناى با زوجه موقت نیز موجب حرمت ابدى مى‏شود.همان طورى که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانه است و عده زن غیر دائم دو نوبت‏یا چهل و پنج روز.در ازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست،در ازدواج موقت نیز روا نیست.

این است آن چیزى که به نام ازدواج موقت‏یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 32صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ازدواج موقت

مقاله اقامه ی دلیل در حقوق کیفری

اختصاصی از زد فایل مقاله اقامه ی دلیل در حقوق کیفری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اقامه ی دلیل در حقوق کیفری


مقاله اقامه ی دلیل در حقوق کیفری

معنی لغوی دلیل به معنای راهنما، مرشد و نیز به معنی صحبت و برهان آمده است و آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند ادله و ادلاء جمع آن است[1] و از نظر حقوقی دلیل هرگونه وسیله ای است که در دعاوی برای اثبات ادعای خود ازآن استفاده می گردد. و در تعریف قانون مدنی از دلیل آمده است «دلیل عبارت است از امری که اصحاب دعوی برای اثبات دعوی یا دفاع از دعوی به آن استناد نمایند.

دعوی نیز از «ارعیت» به معنای طلب است جمع آن دعاوی است و به معنای دعا نیز آمده است.

اثبات نیز به معنای ثابت کردن ، یا برجا کردن و به ثبوت رسیدن آمده است[2] و اصطلاحا به معنای قانع ساختن مخاطب به وجود مطلوب و بر مبنای عواملی است که پایه های اعتقاد او را ایران زمینه تشکیل میدهد.

برای آنکه بتوان به تفاوت ادله اثبات دعوا در امور حقوقی و کیفری رسید باید ابتدا با دو دعوای حقوقی و کیفری آشنا شد تا دعاوی کیفری به دعاویی اطلاق می گردند که موضوع آن ها جرم وزیر یا گذاشتن ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است که جامعه برای آن ها مجازات در نظر گرفته است در حالی که دعوای مدنی تنها به حل اختلافات خصوصی بین مردم می پردازد و به عبارت دیگر هدف از طرح دعوای کیفری حفظ و حمایت و مصونیت جامعه در برابر بزهکاران و رعایت حقوق و آزادی متهمان و متضردین از حرم است در حالی که هدف دعوای مدنی حل و فصل دعاوی و اختلافات مدنی است.

در دعوای کیفری برای مقابله با تبهکاران از قدرت عمومی جامعه در جمع آوری دلایل اتهام استفاده شود در حالی که در دعوای مدنی خود اصحاب دعوی هستند که باید به تحصیل دلیل بپردازند و دعوای خود را به اثبات برسانند.

دعوای کیفری با جان و مال و حیثیت افراد و امنیت جامعه ارتباط مستقیم دارد و باید با سرعت و دقت مراحل رسیدگی را دنبال کند و در تکمیل تحقیقات می تواند از مامورین انتظامی استفاده کند در حالی که در دعاوی مدنی منافع خصوصی و انجام تعمدات و اختلافات مالی مطرح است و در مرحله رسیدگی ضابطین دادگستری دخالتی ندارند.

در دعاوی کیفری قاضی دادگاه ، انسان متهم به ارتکاب جرم را محاکمه می کند و برای اجرای عدالت و استقرار نظم، ناچار است مجازات قانونی مناسب به درجه مسئولیت و شخصیت و خصوصیات او در نظر گیرد. در حالی که در دادگاه حقوقی شخصیت و سوابق اصحاب دعوی مطرح نیست فقط به مدارک و دلایل ابرازی از طرف خواهان و خوانده توجه می شود.

آثار و نتایجی که از دعوای جزایی حاصل می شو مانند محکومیت اعدام، حبس، قصاص یا برائت از اتمام به مراتب بیش از آثاری است که در دعاوی مدنی و از طریق آئین دادرسی مدنی به دست می آید.

 

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 21صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید



 

دانلود با لینک مستقیم


مقاله اقامه ی دلیل در حقوق کیفری

مقاله بررسی ماهیت نظرات شورای نگهبان

اختصاصی از زد فایل مقاله بررسی ماهیت نظرات شورای نگهبان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بررسی ماهیت نظرات شورای نگهبان


مقاله بررسی ماهیت نظرات شورای نگهبان

 

 

 

بررسی ماهیت نظرات شورای نگهبان

 

 

چکیده
با توجه به نقش ویژه ی شورای نگهبان در نظام جمهوری اسلامی ایران، فهم صحیح از ماهیت
کارکرد و نظرات آن شورا، گام مهمی در تبیین ویژگی ها و انتظارات از آن نهاد در ایفای وظایف
قانونی اش است و به رفع نقص ها و کاستی ها و تلاش در راستای بهبود عملکردهای آن نهاد
خواهد انجامید.
با بررسی ماهیت کارکرد شورای نگهبان در قالب تحقیقات تحلیلی اکتشافی مشخص می شود که
نظرات شورا در مواردی که کارکرد اصلی شورا تطبیق موضوع با حکم است، قضایی است، و در
مواردی که به ارائه ی نظرات تفسیری و مشورتی می پردازد، کارکرد آن مبتنی بر نوع خاصی از
کارویژه ی تفسیری است. در خصوص استعلامات دیوان عدالت اداری نیز کارکرد فقهای شورای
نگهبان حاکی از نوعی عمل کارشناسی است. همچنین صلاحیت های عام شورای نگهبان در امر
انتخابات در موارد نادری بیانگر کارکرد سیاسی آن شوراست.

کلیدواژه ها: شورای نگهبان، کارکرد قضایی، کارکرد سیاسی، کارویژه ی شورای نگهبان،
نظرات شورای نگهبان، نهاد شورای نگهبان.

 

فایل فوق شامل 21 صفحه و با فرمت پی دی اف میباشد.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بررسی ماهیت نظرات شورای نگهبان