زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها


تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:11

مفهوم ارزش

    مدیریت مبتنی بر ارزش به ذهن هر کسی که در سازمان است این موضوع را القاء می نماید که بیاموزد تصمیمات خود را مبتنی بر درک خویش از چگونگی کمک این تصمیمات به ارزش شرکت ، الویت بندی نماید.

     این بدین معنی است که همه فرآیندها و نظامهای اساسی به سمت ایجاد ارزش بایستی جهت گیری شوند.

ارزش آفرینی                         Value Creation

      در چهارچوب فرآیند و زنجیره ارزش در ادبیات مالی و اقتصادی و بازرگانی مورد توجه قرار گرفته است که پایه واساس آن ، مفهوم ارزش است.

ارزش

   عبارت است از بار معنایی خاص که انسان به برخی اعمال ، حالتها و پدیده ها نسبت می دهد.

ارزش افزوده   Value Added       

   به مفهوم ما به ازای ارزشی است که بر اثر برخی اعمال و پدیده ها ایجاد می شود که درچهارچوب ارزشهای اقتصاد تببین و طبقه بندی می گردد .

    نشاندهندۀ تفاوت ارزش معاملاتی (ارزش فروش) و ارزش کالا و خدمات خریداری شده (واسطه ای) است.

 

 

 

روشهای محاسبۀ ارزش افزوده

1-محاسبه ارزش افزوده بر اساس ارزش معاملات و یا به عبارتی ارزش کالا و خدمات (روش تفریق)

کارکردهای ارزش افزوده

اهداف و کاربرد ارزش افزوده

روشهای ارزیابی و سنجش عملکرد

معیارهای مالی و غیر مالی سنجش عملکرد

  • معیارهای مالی
  • معیار مالی داخلی (سود عملیاتی)
  • معیار مالی خارجی (قیمت سهام)
  • معیارهای غیر مالی
  • معیار غیرمالی داخلی (زمان تحویل کالا)
  • معیار غیر مالی خارجی (رضایت مندی مشتریان)

Balanced Scorecardمعیار سنجش جامع عملکرد   

   شرکتها معیارهای مالی و غیر مالی را تحت گزارشی به نام معیار سنجش جامع عملکرد( Balanced Scorecard) بیان

   می کنند.این گزارشات شامل موارد زیر است:

  • معیارهای سودآوری: سود عملیاتی و رشد درآمدی
  • معیارهای رضایتمندی مشتریان : سهم بازار ، پاسخگویی به مشتریان ، عملیات به موقع
  • معیارهای کارایی ، کیفیت و زمان : انحراف کارایی مواد مستقیم ، انحراف سربار جذب شده
  • معیارهای نوآوری : تعداد اختراعات ، تعداد کالاهای جدید

روشهای ارزیابی و سنجش عملکرد

الف-روشهای سنتی:

  • بازده سرمایه گذاری(ROI)
  • سود باقیمانده(RI)
  • بازده فروش(ROS)
  • عایدی هر سهم(EPS)
  • نسبت قیمت بازار سهم به سود هر سهم(P/E)

الف-روشهای سنتی:

الف-روشهای سنتی:

2-سود باقیمانده(RI)= سود منهای بازده مورد انتظار سرمایه گذاری

(سرمایه گذاری X نرخ بازده مورد انتظار) سود عملیاتی = سود باقیمانده

الف-روشهای سنتی:

3-بازده فروش(ROS)=

الف-روشهای سنتی:

4-عایدی هر سهم(EPS)=

الف-روشهای سنتی:

5-نسبت قیمت بازار سهم به سود هر سهم =(P/E)

روشهای ارزیابی و سنجش عملکرد

ب-روشهای جدید

  • ارزش افزوده اقتصادی(EVA)
  • ارزش افزوده بازار(MVA)

1-ارزش افزوده اقتصادی(EVA)

تعریف :

   ارزش افزوده اقتصادی (EVA) به عنوان معیار مالی سنجش عملکرد ، مبتنی بر ارزش افزوده است.

   ارزش افزوده اقتصادی شاخصی مبتنی بر VBM است که به کنترل کل ارزش ایجاد شده در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تجزیه و تحلیل ارزش افزوده، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازار جهت ارزیابی عملکرد شرکتها

دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد بازار و توسعه درآمد

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد بازار و توسعه درآمد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد بازار و توسعه درآمد


دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد بازار و توسعه درآمد

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :26

 

بخشی از متن مقاله

اقتصاد بازار و توزیع درآمد

اقتصاد اثباتی(3) دستیابی به کارایی اقتصادی را وظیفه خویش می شمارد. هدف, تخصیص منابع به نحوی است که با امکانات موجود بیش ترین مطلوبیت فراهم آید. اما این که این مطلوبیت حداکثر شده, چگونه بین آحاد جامعه توزیع شود, به هنجارهای(4) مقبول جامعه بستگی دارد که قضاوت درباره آن ها بیرون از مسئولیت اقتصاددان تلقی می شود. در مدل بهینه پارتو که دستیابی بدان هدف اصلی اقتصادهای رایج است, تمام تلاش, یافتن منحنی سرحدی امکانات ـ مطلوبیت است که مکان هندسی نقاطی است که بهترین تخصیص منابع بین دو صنعتX وY , و بهترین توزیعX وY ,بین دو (گروه) مصرف کننده A وB را نشان می دهد. مقصود از بهترین توزیع آن نوع توزیعی نیست که جامعه عادلانه می داند; بلکه بدون ارزش گذاری عدالتخواهانه, تنها آن نوع توزیعی را در نظر دارد که جمع مطلوبیت دو فرد یا دو گروه را بیشینه می سازد. یعنی از نظر اقتصاددان اثبات گرا, اگرU U در شکل 1 منحنی سرحدی امکانات ـ مطلوبیت جامعه باشد, توزیع درآمد (مطلوبیت) ناشی از نقطهM بینA وB همانقدر بهینه است که نتایج توزیعی نقطهN . حتی در حالت حدی, نقطهU هم که تمامی مطلوبیت حاصله را نصیبA می سازد وB را کاملا بی بهره می گذارد, می تواند بهترین توزیع باشد. همین طور نقطهU که توزیع درآمدی صد در صد مقابل حالت قبل را ارائه می کند.(5)البته اگر برای هر جامعه ای با توجه به هنجارهای ارزشی اش توابع رفاه اجتماعی در دست باشد, می توان از حیث نظری به نقطه بهینه ای از نظر مدل پارتو دست یافت که درآمد (مطلوبیت) را به شکل خاصی توزیع می کند. شبیه نقطهT در شکل یاد شده. روشن است که تعیین هنجارهای اجتماعی خارج از وظیفه اقتصاددان است و پیامبران, فلاسفه, سیاستمداران و مصلحان اجتماعی در ارائه آن ها نقش دارند. گرچه اقتصاددان خود نیز در این باره قضاوتی دارد, ولی این وجه شخصیت او ربطی به موقعیت علمی اش ندارد.
اقتصاددان در ارتباط با توزیع درآمد وظائف ذیل را برعهده می گیرد (:258 2000
Sloman,).
حدود نابرابری را تعیین و تغییرات آن را در طول زمان تبیین می کند.
علت وقوع سطح خاصی از توزیع درآمد را توضیح می دهد, و عوامل رشد یا کاهش نابرابری را روشن می سازد.

ارتباط بین برابری و سایر اهداف اقتصادی مثل کارایی را میآزماید.

سیاست های متفاوتی مشخص می کند که دولت برای مقابله با فقر و نابرابری برمی گزیند.

آثار این سیاست ها را بر خود نابرابری, هم چنین سایر متغیرها, مانند کارایی, تورم و یا بیکاری, ارزیابی می کند.

گرچه اقتصاددانان در قضاوت نسبت به این که نقطه مطلوب توزیع درآمدی کجاست, با دیگران فرقی ندارند; ولی نباید فراموش کرد که آن ها چهارچوب ها و ابزاری در اختیار دارند که آثار سیاست ها را می توانند بهتر ارزیابی کنند. قضاوت با کسانی خواهد بود که به ملاک های ترجیحی فرااقتصادی بیش تر واقف اند. ولی اقتصاددانان یاران و مشاوران خوبی خواهند بود.
البته اقتصاد اثباتی نظریه توزیع درآمد بر اساس بهره وری عوامل تولید را تبلیغ می کند (نظریه ای که جلوتر بررسی خواهد). این, خود قضاوتی ارزشی در ترجیح بازار آزاد و دفاع از نتایج توزیع درآمدی آن است. در واقع بازار کارا است در حداکثر ساختن تولید آن چه در بازار مورد تقاضا است. اما سوال از این که تقاضای حاکم بر تولید کارا را چه کسانی می سازند, در اقتصاد اثباتی بی جواب می ماند. در حالی که این تولید به قدرت خرید توزیع شده بین افراد و گروه ها بستگی دارد. یعنی به این که آرإ ریالی که جهت و مقدار تولید را مشخص می کند, در دست چه کسانی باشد. بنابراین وقتی توزیع آن چه تولید می شود, عادلانه تلقی نگردد, دلیلی وجود ندارد که کارکرد بازار رقابتی منطقا مورد حمایت قرار گیرد.

در واقع اگر هدف کارایی, تنها هدف اجتماع تلقی شود, و از بقیه اهداف غفلت گردد, آنوقت می توان با پروفسور حیدرنقوی هم رإی شد که گفته است "اگر بهینه پارتو هدف اجتماعی نهایی تلقی شود (که قسمت اعظم اقتصاد رفاه بر پایه چنین فرض غریبی استوار است), آن گاه باید گفت که آن جامعه بی نوای در حال سقوط, برای مردمش, به ویژه قشر فقیر آن, مهمانی ای آلوده به خست و امساک ترتیب داده است. چرا که اقتصاد در حال بهینه پارتو می تواند با وجدان آرام به راه خود ادامه دهد, حتی اگر آن هایی که از نیازهای ضروری زندگی مثل غذا, محروم شده اند, نتوانند بدون محروم کردن اندک ثروتمندان از ثروتی که به سختی به دست آورده اند, در وضعیت بهتری قرار گیرند" (حیدرنقوی, 1993 : 123).

دو دهه پایانی قرن بیستم, دوران رونق اقتصادهای سرمایه داری مبتنی بر بازار آزاد در غرب, به ویژه ایالات متحده آمریکا است. اما توزیع درآمد مرتبا نابرابرتر شده است. نیکلاس بار از منابع مختلف نقل می کند که تعداد فقیران در انگلستان, در این دوره به شدت افزایش یافته است. تعداد فقرا از 4 / 4 میلیون نفر در سال 1979, به 4 / 10 میلیون نفر در ده سال بعد افزایش یافته است. یعنی 5 / 2 برابر شده است. تعداد اخیر, 19 درصد جمعیت کشور و 22 درصد کودکانش را در بر می گیرد. در اغلب موارد نیز فقر پدیده ای پایدار است. بدین معنا که نیمی از فقیران, از والدین فقیر زاده شده اند. در آمریکا نیز وضع, شبیه انگلستان است. نرخ فقر (جمعیتی که زیر خط فقر قرار دارند.) از 1 / 11 درصد سال 1973 به 5 / 14 درصد در نیمه دهه 1990 بالا رفت. این جا هم فقر در میان سالمندان و کودکان افزایش یافته است (:142 Barr, 1998). اسمیدینگ نشان می دهد که فقر در کشورهایOECD به ضرر زنان رشد کرده است. یعنی تقریبا در تمامی این کشورها, زنان سالمند و خانواده های بدون سرپرست مرد(6), در اوائل دهه 1990 وضع بدتری نسبت به گذشته داشته اند (جدول :1 Smeeding, 1997).

تحقیق علمی دیگری که در ژوئیه 2000 منتشر شده, نشان می دهد که به رغم رونق بی سابقه 9 ساله آمریکا, سهم کارگران تمام وقت زیر خط فقر از 5 / 2 درصد در سال 1997, به 9 / 2 در سال 1998 افزایش یافت که شامل 5 میلیون نفر می شود. لیندا بارینگتن, مسئول این مطالعه گفت: "به روشنی معلوم می شود که رشد بالای اقتصادی در آمریکا, همه قایق ها را به پیش نمی راند... داشتن کاری ساده در تمام طول سال نیز ـ حتی در دوران رونق ـ کافی نیست تا فرد از فقر نجات یابد" بر اساس این مطالعه, تعداد کارگران کم مهارت و کم مزد, امروز بیش از دو دهه گذشته آمریکا است. بین سال 1965 تا 1998, جمع سهم اشتغال بخش خرده فروشی و خدمات (دو بخش کم مزدتر در آمریکا), از 30 به 48 درصد افزایش یافته است.(7) شکل 2 تغییرات نسبت درآمد بیست درصد بالای درآمدی, به پایین ترین بیست درصد درآمد را طی دهه های قرن بیستم, برای آمریکا نشان می دهد. نمودار آشکار می سازد که, گرچه در اوائل قرن برای مدت کوتاهی این نابرابری کاهش یافت, ولی در اغلب دوران مرتبا رو به افزایش بوده است. سهم جمعیت فقیر آمریکا تا سال 1998 باز هم بالا رفته و به 5 / 16 درصد جمعیت کل آن کشور رسیده است. درحالی که اقتصاد پررونق و نرخ بیکاری پایین است, یک پنجم جمعیت آن کشور به لحاظ کار کردی بیسوادند و 13 درصد مردم آن امید زندگی بیش از 60 سال را ندارند(8).

گزارش توسعه انسانی 1998 برنامه عمران ملل متحدUNDP) ) حاکی است(9) که 20 درصد ثروتمندترین مردم دنیا:

O 45 درصد پروتئین حیوانی را مصرف می کنند, سهم 20 درصد فقیرترین مردم از این ماده غذایی حیاتی تنها 5 درصد است.

O 58 درصد کل انرژی جهان را کار می زنند, 20 درصد فقیران کم تر از 4 درصد مصرف

انرژی دارند.

O 74 درصد خطوط تلفن را در اختیار دارند, در حالی که فقیران تنها 5 / 1 درصد را.
O 84 درصد کل کاغذ جهان را مصرف می کنند, اما 20 درصد فقیرترین مردم جهان تنها 1 / 1 درصد.

O 87 درصد اتومبیل های شخصی را مالک هستند, ولی فقیران تنها کم تر از 1 درصد.
در سطح جهانی نیز نابرابری رو به افزایش است. روند نابرابری جهانی در شکل 3 مشهود است. در حالی که سهم 20 درصد جمعیت ثروتمند جهان از زیر 70 درصد در سال 1960 به 80 درصد درآمد در سال 1989 افزایش می یابد, سهم 20 درصد جمعیت فقیر به زیر 2 درصد کاهش می یابد. در ایران نسبت درآمد 10 درصد ثروتمند به 10 درصد فقیر از 6 / 17 برابر در سال 1368 به 5 / 14 برابر در سال 1375 کاهش یافت. پیش از انقلاب اسلامی, اوج نابرابری مربوط به سال 1354 است که ثروتمندان به طور متوسط 8 / 33 برابر فقیران درآمد داشته اند (آهوبیم , :1377 جدول 2). بی عدالتی ناشی از کارکرد آزاد نظام بازار, در هیچ جای دنیا تحمل نمی شود به همین دلیل در تمامی کشورهای سرمایه داری, دولت به طرق گوناگون در توزیع درآمد دخالت می کند.
در مقیاس بین المللی نیز نابرابری بین کشورهای بزرگ صنعتی (شمال) و کشورهای دیگر (جنوب) دائما در حال ازدیاد است. نقش شرکت های چند ملیتی که 90 درصد آن ها در مثلث آمریکا, اروپا و ژاپن مستقراند مرتبا روبه افزایش است. 70 درصد تجارت جهانی در سلطه 500 شرکت قرار دارد. سهم پنج شرکت بزرگتر از بازار جهانی کالاهای بادوام مصرفی 70 درصد; خودرو, هواپیمایی, فضایی, الکتریکی, الکترونیکی و فولاد بیش از 50 درصد; و از بازار نفت, کامپیوتر شخصی و صنعت رسانه ها بیش از 40 درصد است (:1350 2000 و
Self ). اعتراضات گسترده مردمی به کنفرانس سیاتل, مقر سازمان تجارت جهانی, در سال 1999 که به اتحاد 52 کشور به رهبری هند در قبال امریکا و اروپا کشیده شد, هم چنین اعتراضات گسترده در ژنو در اجلاس بعدی, یا پراگ در سال 2000, همگی جنبشی است علیه بی عدالتی جهانی حاصل از سلطه سرمایه داری بازار در روابط بین الملل. تلاش سازمان ملل متحد برای حل بدهی کشورهای بحران زده قدم کوچکی در این ارتباط است.

در این مقاله ابتدا کارکرد توزیع درآمدی بازار توضیح داده می شود. عوامل نابرابری; منابع تولید, قیمت آن ها, و نقش ربا در این قسمت تشریح می گردد. در قسمت سوم تلقی نظریه بهروری نهایی به عنوان نظریه توزیع درآمد, نقادی می شود. مقاله با خلاصه و نتیجه گیری پایان می یابد.

2 ـ بازار در توزیع درآمد چگونه عمل می کند؟(10)

در نظام بازار, درآمد آحاد مردم از طریق عرضه منابع و نهاده هایی کسب می شود که در اختیار دارند. این منابع را می توان سه دسته شمرد. سرمایه انسانی, سرمایه مالی و سرمایه فیزیکی. سرمایه انسانی یا نیروی کار در قبال مزد و حقوق فروخته می شود, سرمایه مالی در قبال بهره یا سود ارائه می گردد, و سرمایه فیزیکی, مانند زمین یا خانه, در برابر اجاره واگذار می شود. بنابراین درآمد هر فرد به مقدار منبعی که در اختیار دارد, و بهایی که در قبال آن می تواند دریافت کند, بستگی می یابد.

توزیع منابع تولید (ثروت)

چه چیزی توزیع ثروت را تعیین می کند؟ ثروت به شکل سرمایه مالی یا فیزیکی تحت تاثیر چند عامل توزیع می شود ; که انباشت در طول زندگی, غصب و سایر تملک های ظالمانه ارث از آن جمله اند. البته قوانین مربوط به مالکیت, ارث و ازدواج در این امر تعیین کننده اند. ثروت در کشورهای سرمایه داری به شدت نابرابر توزیع شده است. شکل 4 این وضعیت نابرابر را برای دو کشور انگلستان و ایالات متحده آمریکا به خوبی نشان می دهد.

در انگلستان, در سال 1995, مالک نیمی از ثروت موجود کشور, تنها 10 درصد ثروتمندترین افراد بودند; و بقیه 90 درصد جمعیت نیم دیگر را در اختیار داشتند (:265 Sloman, 2000).
این اختلاف فاحش در تمرکز ثروت که در دیگر کشورهای تابع نظام بازار نیز مشاهده می شود, نباید تنها نتیجه تلاش و کوشش تلقی شود. بلکه نهادهای ناعادلانه و روش های مبتنی بر غصب و استثمار در سطح ملی و جهانی از علل قابل توجه آن است.
ثروت به شکل سرمایه انسانی, یعنی نیروی کار, تابع قدرت جسمانی و قابلیت های ذاتی دیگر, و هم چنین مهارت هایی است که در طول زندگی انباشته شده است. تفکیک توانایی های انسانی بین ذاتیات ناشی از وراثت و قدرت اکتسابی, در عمل چندان آسان نیست. مهم ترین عامل توانایی, هوش و ذکاوت است که معلوم نیست دقیقا چه مقدار نتیجه عملکرد عوامل ژنتیک است و چه میزان به محیط تربیتی یا تلاش و کوشش خود انسان بستگی دارد. به عنوان مثال دانش مهارت را در نظر آورید. روشن است که فرزندان پدران و مادران تحصیلکرده, در کسب دانش, و مهارت معمولا موفق ترند تا فرزندان پدران و مادران دارای تحصیل کم تر. آن ها به مطالعه و کار تحصیلی تشویق می شوند و امکانات بهتری برایشان فراهم می گردد. از تغذیه مناسب نیز برخوردارترند و همین امر قدرت فراگیری را افزایش می دهد. آیا می توان ادعا کرد که آن ها این پیش افتادن را از پدرانشان به ارث می برند؟ یا توانایی انباشته دانش و مهارت میراث پدرانشان است؟ به هر حال روشن است که علاوه بر قابلیت های ژنتیک, محیط تربیتی خانوادگی و اجتماعی, یا به طور کلی, وضعیت محیطی افراد تاثیر به سزایی در انباشت سرمایه انسانی دارد. به عبارت دیگر, سرمایه انسانی, نه تنها به دلیل عوامل ذاتی نابرابر است, بلکه به دلیل نابرابریهای ثروت و درآمد در نسل گذشته, و نظامات اجتماعی غیرعالانه نیز متفاوت خواهد بود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اقتصاد بازار و توسعه درآمد

دانلود مقاله کامل درباره مدیریت در بازار جهانی و اقتصاد (استراتژیهایی برای اقتصاد پویا)

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره مدیریت در بازار جهانی و اقتصاد (استراتژیهایی برای اقتصاد پویا) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره مدیریت در بازار جهانی و اقتصاد (استراتژیهایی برای اقتصاد پویا)


دانلود مقاله کامل درباره مدیریت در بازار جهانی و اقتصاد (استراتژیهایی برای اقتصاد پویا)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :205

 

بخشی از متن مقاله

 مقدمه

امروزه کشورهای جهان در زمینه صنعتی ، تولیدی و بازرگانی چنان به همدیگر پیوند یافته و اثر پذیر شده اند ، که هیچ کشوری نمی تواند برون از چارچوبه شیوه های پیشرفته مدیریت ، که جنبه  استراتژیک یافته در در پهنه بازارهای جهانی کالاهای تولیدی خود را با سودبری به فروش رسانده و با تولید کنندگان دیگر کشورها بویژه پیشرفته که از تکنولوژی ، کار آوری  ، مدیریت و راهبردهای برتر برخوردار ند. به رقابت پرداخته و در این رقابتگری ، کمابیش با کامیابی روبرو شود البته کشورهای روبه رشدی مانند ایران از امکانات و منابع معدنی ، کشاورزی و صنعتی و نیروی انسانی کاری ، کارآمد و هوشمند برخوردار است ( و وجود همین امکانات و منابع سبب می شود که بسیاری از کاستی ها و کمبودهای تکنولوژیکی را که در مقایسه با کشورهای پیشرفته صنعتی دارد جبران کند ) توانایی آن را دارند که در پهنه بازارهای جهانی خود کفایی کرده و جایگاه شایسته ای بدست آورند . کامیابی در پهنه بازارهای جهانی بیش از هر چیز نیاز به شگردها ، ریز بینی ها و نکته سنجی هایی در همه زمینه های بهره برداری ، تولید و بازار یابی ، فروش و نوآوری دارد که امروزه روی هم رفته مدیریت استراتژیک خوانده می شوند، دانستن شگردها روال ها و آیین نامه های بازی در بازارهای درونمرزی و برونمرزی، پیش نیاز هر گونه فعالیت اقتصادی و تولیدی می باشد تولید نمی تواند بدون آگاهی از معیارها و نسخه ها ، انگیزه ها و خواستهای روز بازار با موفقیت و سود آوری همراه شود هم اکنون مدیریت استراتژیک وتولید ( در هر زمینه ای باشد ) عاملهای گوناگونی را مورد توجه دقیق و وارسی پیوسته قرار می دهد ، که مهمترین آنها عبارتند از : امکانات دستیابی به منابع مورد نیاز برای تولید ، بهای تمام شده کالا با کیفیت بالا ( با توجه به هر طبقه از خریداران) ، امکانات و بهای فروش کالا ( قدرت جذب بازار ) امکان رقابت و پا برجاماندن در یک کار تولیدی معین در مدیریت استراتژیک ، افزون  به کارایی و کار آمدی تولید و فروش کارایی و در کار آمدی در خرید مواد خام یا نیمه ساخته و یا ابزارها و دستگاههای مورد نیاز برای تولید ( مدیریت خرید ) هم اهمیتی فراوان دارد . هر سازمان تولیدی  بایستی به خوبی بداند که مواد و دستگاههای مورد نیاز خود را چگونه و از چه جاهایی خریداری کند و در این زمینه دارای چه امکانات و چه محدودیت هایی می باشد .

بی گمان  مدیریت در همه دستگاهها و سازمانها نمی تواند یکسان باشد ، زیرا سازمانی ویژگی خود را داراست و در محیطی معین و با هدفی ویژه به کار می پردازد ، جو درونی و بویژه برونی هر دستگاه تولیدی کمابیش با دگرگونی های پیوسته یا گسسته روبرو می شوند … مانند قانونگذاری ، دگرگونی شرایط اقتصادی ، اجتماعی یا سیاسی با پیشرفتهای تکنولوژیکی و نوآوری با دگرگونیها در روال زندگی یا سلیقه خریداران و مصرف کنندگان .

انسان قرن بیستم در فضای یک جامعه سازمانی زندگی می کند و سرنوشت او با سرنوشت سازمانی جامعه همسو شده است بعلاوه متفکران بی شماری بر این عقیده اند که عملکرد سازمانها موجب بیگانگی ، انزوا و بطالت سازمانها و انسان سازمانی شده و انسان در مواجهه با معضلات پیچیده ای که امروزه گریبانگیر اوست ، نه تنها انعطاف ، خلاقیت ، مسوولیت و همدلی از خود نشان نداده ، بلکه خشک و بی روح و بی اعتنا نیست به جامعه مخدوم خود به حرکت ادامه داده است و جالب توجه این که این قضاوتها تازگی ندارد .

بعضی معتقدند که وجود سازمانهای بزرگ ضرورت زندگی امروزه است و گریزی از آن نیست و این ضرورت ، ابعاد سازمانها ، مقررات ، انضباط ، سلسله مراتب و اطاعت را برای کارکنان و نوبت رابطه غیر شخصی را برای مراجعان ایجاب می کند .

دیگران معتقدند که نارضایتی عمومی مردم ، عدم تحقق هدفهای سازمانی و بی اعتنایی سازمانها و مدیران سازمانی به افکار عمومی و همچنین درگیری و رقابت با هم پیمانان و رقبا و بحران های پی در پی موجب بی اعتمادی عمومی شده و همراه با خود بیکاری ، گرانی ، تورم ، نا امنی ، فساد ، نزاع و تجاوز به بار آورده است که مطلوب طبع، طبع جوی انسان نیست . آیا مدیر باید به چنین شرایط سهمگینی که بعضاً یا عمدتاً حاصل عملکرد اوست بی اعتنا باشد ؟ مراکز آموزش مدیریت و محققان و نظریه پردازان مدیریت چه وظیفه ای به عهده دارند ؟ هدایت سازمان به صراط مستقیم و در جهت رستگاری انسان شاغل و انسان مصرف کننده و امنیت ملی و نظام اجتماعی به عهده کیست ؟ آیا بین مدیریت دولتی و مدیریت خصوصی از این جهات تفاوت ماهوی وجود دارد ؟

در اینکه نقش مدیریتهای تخصصی – همچون مدیریتهای مالی ، تولید ، فروش ، تحقق مهندسی و .. در سازمان حائز اهمیت است ، سخنی نیست و اینکه مدیریتهای تخصصی سهمی از هدایت عمومی را نیز به عهده دارند ، انکار ناپذیر است ، ولی هماهنگی تخصصها تعیین جایگاه هر یک به اقتضای نشیب و فرازی که سازمان در طی طریقی به سوی هدف با آن مواجه می شود و سکانداری کل سازمان وظیفه ای ممتاز و مشخص است که فقط در قلمرو مدیریت عمومی به معنای اخص – که در این نوشته به نام مدیریت استراتژی مطرح می شود قرار می گیرد .

ایران اسلامی در مظلومیتی که در طی عمر در قبال جبهه متحد استکبار بر جهانی و عوامل آن متحمل شده مستحق توجه ، مجاهدت و ایثار محققان و استادان مدیریت است که برای معضلان آن به طور جدی چاره جویی کنند . انبوه منابع مدیریت در سطح جهان، نوآوریهای بیشماری که مبتنی بر الگوهای ژاپنی ، سوئدی و آلمانی مد روز شده و تازه هایی که محققان خستگی ناپذیر این رشته در سراسر جهان ارائه می دهند نتوانسته است جوابگوی بحران مدیریتی باشد که شرق و غرب و شمال و جنوب را در نوردیده است . مدیران خوش خیال دیروزین در کشورهای استکباری که بر بال ابرها بازارهای جهان را در قبضه خود می دیدند ، امروزه نگران ، مضطرب و بسیاری ورشکسته ، در وحشت آینده ای هستند که عوامل آن روز به روز از دسترس آنها دور تر شده ، متلاطمتر و تاریکتر می نماید ، آیا متفکران ایران اسلامی در پرتو مفاهیم تکلیف ، تقوا ، تزکیه ، عروج به اوج ملکوت و استقرار حکومت حق در جستجوی روز نه یا دریچه ای برای نجات سازمان و انسان سازمانی و انسان سر گردان امروزین هستند ؟ آیا در این زمینه جستجو خود را محصور به محدوده نیست خود می بینند با آنکه گامهایی پرصلابت و پر شهامت بر می دارند که در یک مسیر آزمایش و خطا به دستاوردهای کار آمد نایل آیند ؟


تعریف استراتژی

این واژه در واقع به گونه های مختلف به کار می رود یعنی به طور صنعتی تعاریف مختلفی را برای آن می پذیریم هر چند رسماً یک تعریف را ذکر می کنیم . در این نوشتار چند تعریف رابرای استراتژی در نظر می گیریم . ( یعنی طرح و نقشه ، صف آرایی ، الگو ، موضوع و دیدگاه )

استراتژی به معنای طرح و نقشه

استراتژی یک نقشه است یعنی نوعی مسیر مستقیم آگاهانه  در مورد نظر یک رهنمود ( با مجموعه ای از آنها ) برخورد با وضعیت بر مبنای این تعریف استراتژی ها دو ویژگی اساسی دارند یکی آنکه پیش از به کاربرد شان ایجاد می شوند و دوم آنکه آگاهانه و هدف دار بوجود می آیند . اغلب به طور روشن و در قالب مدارک رسمی به نام طرح ها بیان می شوند و گاهی نیز رسماً بیان نمی شوند ولی به همان روشنی در ذهن کسی وجود دارند .

از نظر دراکر1 ، استراتژی اقدام هدف دار است و از نظر مور2 و طرحی برای اقدام یعنی به تصوری پیش از اقدام ، مطالعه ای بی شماری چند از تعاریف در قلمروهای مختلف این نوع تعریف استراتژی را روشن تر می کند .

در امور نظامی: استراتژی عبارتست  « تهیه پیش نویس طرح جنگ ، شکل دهی مبارزات و اقدامات فردی در درون این طرح و تصمیم گیری در مورد برخوردهای فردی »3

 در نظریه ی بازی :  استراژی عبارت است از « یک طرح کامل طرحی را معین می کند بازیکن در هر موقعیت ممکن چه انتخابهایی را خواهد کرد » 1

 در مدیریت : طرحی واحد و جامع و یکپارچه است که برای اطمینان از دست یابی به هدف های اساسی موسسه تنظیم می شود .»2

در فرهنگ لغات :  ( گذشته از معنی دیگر ) عبارت است از « طرح ، شیوه یا سلسله ای از اقدامات یا برنامه ها برای دست یابی به هدف یا نتیجه ای خاص »3

نقشه می تواند از یک نوع صف آرایی هم باشد ، یعنی عملیات ویژه ای برای چیرگی بر حریق یا رقیب .

استراتژی به معنای الگو

استراتژی یک الگو است ، به ویژه الگویی از یک سلسله اقدامات 4 به عبارت دیگر با این تعریف می توان گفت استراتژی تداوم رفتار است چه اندیشه باشد یا نباشد .

تعاریف ما از استراتژی  بعنوان نقشه و الگو می توانند کاملاً مستقل از هم باشند . نقشه ها ممکن است تحقق نیابند و الگوها شاید بدون نقشه ای باشند که از پیش به آن فکر شده باشد . هیوم بر پایه ی اندیشه ماژون 5 ،نظری دارد که خلاصه ان چنین است :«استراتژی ها ممکن است نتیجه اقدامات و اعمال انسانی باشند و نه طرح های انسانی.»حال مطابق نمودار ، اگر نخستین تعریف خود را ، استراتژی مورد نظر و دومین تعریف را استراتژی تحقق یافته   بنامیم آنگاه خواهیم توانست وجود افتراق میان استراتژی را اندیشید و استراتژیهای نو پدید را بازشناسیم و به نحوی که در      استراتژی های اندیشید قصد وجود داشته و محقق نیز شده است اما در استراتژیی های نو پدید الگوها در غیبت قصد یا حق علی رغم آن پدید آمده اند و محقق هم نشده اند .

 استراتژی به معنای موضع

استراتژی یک موضع است به معنای دقیق تر وسیله ای برای مشخص کردن اینکه یک سازمان با یک فرد در کجای محیط واژه ای که مورد بحث مدیریت است و در کجای بازار ( به عنوان یک موسسه بازرگانی ) قرار دارد با این تعریف استراتژی به گونه ی ینروی  واسط ( یا بنا به گفته ی هو فرو و شندل 1 ، نیروی تطبیق میان سازمان و محیط جلوه می کند یعنی میان بافت داخلی و خارجی به زبان بوم شناسی با این تعریف استراتژی یک موضع یا یک جایگاه محیطی است به کلام اقتصادی مکانی برای تولید اجاره بها به تعبیر مدیریت یک ، قلمرو بازار تولید یعنی مکانی از محیط که در آن منابع متمرکز می شوند 2.

استراتژی  به معنای دیدگاه

این تعریف حاکی از آن است که استراتژی یک دیدگاه است که محتوای آن تنها از یک وضعیت شاخص تشکیل نمی شود . بلکه نوعی تصور ذهنی پایدار اسیت به جهان در بر می گیرد در این ارتباط استراتژی به سازمان همان نسبتی را دارد که شخصیت به فرد . فیلیپ سلزنیک یکی از نخستین وبا نفوذ ترین نویسندگان استراتژی می گوید : « شخصیت سازمان را تعهدهایی می سازند منسجم و مشخص نسبت به چگونگی عمل و بازتاب که در درون آن جای گرفته اند .1

استراتژی عبارت است از از الگو یا طرحی که هدفها ، سیاست ها و زنجیرهای عملیاتی یک سازمان را در قالب یک کل به هم پیوسته با یکدیگر ترکیب می کند .

 هدفها : می گویند که چه چیزی باید به دست آید و نتایج چه زمانی باید حاصل شود : اما نمی گویند که چگونه باید به این نتایج دست یافت .

سیاستها :  رهنمونها و قواعدی هستند که محدوده انجام دادن کاری را معین می کنند . سیاستهای اساسی را سیاستهای استراتژیک می نامند .

برنامه ها :  توالی گام به گام اقداماتی را  که برای دستیابی به هدفهای اساسی لازمند مشخص می کنند برنامه چگونگی دستیابی به هدفها را در محدوده ای که به توسط سیاستها بنا شده است معین می کند .

تصمیمات استراتژیک  آنگونه تصمیماتی هستند که مسیر کلی حرکت یک سازمان و بقای نهایی آنرا در پرتو دگرگونیهای قابل پیش بینی ، غیر قابل پیش بینی و نا مشخص که ممکن است که در محیطهای در خور توجه آن سازمان پدید آیند معین می کند این تصمیمات به طور اساسی هدفهای واقعی سازمان را شکل می دهد و خطوط مرزی محدوده ای را که سازمان در درون آن عمل می کند مشخص می کنند .

 در تعریف دیگر استراتژی اینگونه تعریف شده است . استراتژی خط تولید و خدماتی را که به توسط موسسه ارائه می شود با طرح برنامه ریزی می شود ، بازارها و پاره بازارهایی را که برایشان تولیدات و خدمات کنونی و آینده برنامه ریزی می شود و سر انجام مسیرهایی را که از طریق آنها به این بازارهای کار وارد می شود مشخص می کند .

استراتژی در مقاله ای که در سال 1964 نوشته شد اینگونه تعریف گردیده است . استراتژی مجموعه ای از قواعد تصمیم گیری برای جهت دادن را رفتار سازمانی است که چهار قاعده در این زمینه وجود دارد :

  • معیارهایی که بوسیله آن عملکرد جاری و آینده سازمان سنجیده می شود . کیفیت این عیارها را معمولاً اساسی و کمیت مطلوب را هدفهای عملیاتی می نامند .
  • قواعدی برای روابط توسعه روابط موسسه محیط بیرون سازمانی ، موسسه چند نوع کالا – تکنولوژی ای به عمل خواهد آورد ، کالای تولیدی کجا و به چه مصرف کنندگانی فروخته خواهد شد موسسه چگونه بر رقبای خود مزیت خواهد یافت ! این مجموعه قواعد را استراتژی کالا به بازار یا استراتژی بازرگانی موسسه می نامند .
  • قواعدی برای بر قراری روابط و فرآیندهای درون سازمانی که غالباً بعنوان مفهوم سازی از آن یاری می شود .
  • قواعدی که موسسه امور جاری خود را بر اساس آن اداره می کند و سیاستهای اجرایی خوانده می شود .


انواع استراتژی

گونه های مختلف استراتژی از نسبتاً اندیشیده تا کاملاً نو پدید .

  • استراتژی برنامه ریزی شده : هدفهای دقیق که  توسط یک رهبری مرکزی تنظیم و بیان می شود ، سپس به کمک نظارت رسمی برای اطمینان از اجرای طبیعی آنها در محیطی متعادل قابل کنترل یا قابل پیش بینی پشتیبانی می شود این نوع استراتژیها به شدت اندیشیده هستند .
  • استراتژی کارسالارانه : هدفها و مقاصد تصورات ذهنی بیان نشده یک رهبر موجودیت دارند و بنابراین با فرصتهای جدید قابل انطباق هستند سازمان تحت کنترل شخص این رهبر است و او در محیط خود از موقعیتی حمایت شده برخوردار است . این استراتژیها بطور نسبی اندیشیده شده اند ولی می توانند نو پدید نیز باشند .
  • استراتژی ایدئولوژیکی : هدفها به صورت تصورات ذهنی جمعی همه ی اعضای سازمان موجودیت دارند و به کمک هنجارهای مشترک قوی کنترل می شوند . سازمان اغلب در مقابل محیط تحول پذیر است این استراتژیها نسبتاً اندیشیده هستند .
  • استراتژی چتری : رهبری سازمان که به طور نسبی به اقدامات آن نظارت دارد هدفها و مرزهای استراتژیک را بیان می کنند . و دیگران بر مبنای آن اقدام کنند . در نتیجه ، استراتژیها بخشی از اندیشیده شده هستند و بخشی نو پدید . این استراتژیها را می توان نو پدیداند و اندیشیده نیز نامید از آن جهت که رهبری عمداً اجازه می دهد دیگران در عملکرد خود انعطاف داشته باشند و الگوها را در درون مرزها شکل دهند .
  • استراتژی فرآیندی : رهبری سازمان ابعاد فرآید استراتژی را کنترل می کند ولی محتوای عملی استراتژی را به دیگران وا می گذارد . در اینجا نیز استراتژیها بخشی اندیشیده فرآیند اقدامات و بخشی نوپدید هستند محتوای اقدامات و لذا نو پدید       اندیشیده اند .
  • استراتژی نا پیوسته : اعضا و واحدهای فرعی که سست گونه به یقین بخشهای سازمان مرتبط اند الگوهایی در جریان اقدامات و عملیات خود پدید می آورند . و این امر در تناقص با غیبت هدفهای مشترک یا مرکزی سازمان صورت می گیرد استراتژیها می توانند برای کسانیکه پدیدشان می آورند اندیشیده باشند .
  • استراتژی توافقی : اعضای مختلف سازمان با بر قراری تعادل متقابل بر الگوهایی که در سازمان مطرح است و در حالیکه هدفهای مرکزی مشترک وجود ندارند اتفاق نظر دارند ، این استراتژیها ماهیتاً تا حدودی نو پدید هستند .
  • استراتژی تحمیلی : محیط خارجی الگوهای اقدامات را تعیین می کند یا با تحمل مستقیم ( مثلاً توسط مشتری قدرتمند ) یا با انتخابهای سازمانی اجباری غیر آشکار این استراتژی ها از نظر سازمانی نو پدید هستند ، هزینه ممکن است حالت درون سازمانی به خود بگیرند و اندیشیده شوند .
  • استراتژی گروه ( کورپور یشن )

استراتژی گروه به استراتژی کل مجموعه ای از شرکتهای سود آور که تحت پوشش یک مدیریت اداره می شوند اطلاق می شود .

  • استراتژی واحد تجاری ( یک رشته کاری )

استراتژی هر شرکت راهنمایی برای کلیه فعالیتهای آن است گاهی استراتژی یک شرکت واحد استراتژی رقابتی نامیده می شود زیرا ضمن آن چگونگی رقابت با شرکتهای رقیب نیز مورد تاکید می گیرد .

  • استراتژی وظیفه ای ( ویژه کاری ، تخصصی )

این استراتژی جهت کلی هر یک از فعالیتهای سازمان مانند : تولید ، بازار یابی ، مالی و تحقیق و توسعه را تعیین می کند . استراتژی وظیفه به نامهای « استراتژی بازاریابی » و استراتژی مالی خوانده می شود .

مدیریت استراتژیک 1

نقش در حال تغییر مدیریت

مدیران در درون سیستم زیست محیطی سازمانی این مطلب را می آورند که پارا از مرز مسوولیتهای سنتی فراتر گذاشته و ساختارهایی تدوین نمایند که بتوانند سیستمهای نوینی از کنترل اعمال کنند .

اگر یک مدیرارشد تمام توجه خود را صرف حفظ نظم و هماهنگی درون سازمان نماید ، نمی تواند از فرصتهایی که از طریق روابط خارجی بدست می آید استفاده کند . در دنیای کنونی مدیران بیشتر در اندیشه فرآیندهای افقی هستند ( ابتکار عملها ، نوآوریها و خلاقیتها از مقامات بالا به کارکنان رده پائین دیکته نمی شود ، این پدیده ها در سطح افقی قرار دارد . مرزهای سازمانی را از میان بر می دارد . مدیران باید در هر جای سازمان در پی کشف آنها باشند . گذشته از این روابط افقی شامل ارتباطاطی می شود که با عرضه کنندگان مواد اولیه و مشتریان بر قرار می گردد آنهم بصورت بخشهایی از این تیم در می آیند بنابراین مرزهای کشورها نمی توانند محدوده تصورات را تعیین نمایند سازمانها برای بقای خود ناگریزند از زاویه دید دیگران به دنیا نگاه کنند پس پایه های مدیریت استراتژیکی بر اساس میزان  درکی قرار دارد که مدیران از عوامل زیر قرار دارند :

شرکتهای رقیب ، بازارها ، قیمتها ، عرضه کنندگان مواد اولیه ، توزیع کنندگان ، دولت ، بستانکاران ، سهامداران ، مشتریانی که در سراسر وجود دارند قیمت و کمیفیت محصولات و خدمات شرکت باید در سطح جهانی رقابتی و نه تنها در سطح عملی .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره مدیریت در بازار جهانی و اقتصاد (استراتژیهایی برای اقتصاد پویا)

مقاله بیس باعنوان:تاثیر رقابت در بازار محصول در مسئولیت زیست محیطی

اختصاصی از زد فایل مقاله بیس باعنوان:تاثیر رقابت در بازار محصول در مسئولیت زیست محیطی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله بیس جدید2016 ومناسب برای پایان نامه حسابداری باعنوان:تاثیر رقابت در بازار محصول درمسئولیت زیست محیطی شرکت

بصورت انگلیسی ودر 25صفحه وبافرمتPDF

  The impact of product market competition on corporate environmental responsibility

Abstract

Although the mainstream of current thinking in the business literature recognizes that firms should invest in environmental responsibility, the theory on how product market competition affects firms’ environmental responsibility remains undeveloped. Using cost-benefit analysis, we hypothesize that the relationship between product market competition (i.e., differential industry-level competition and heterogeneous firm-level market power) and corporate environmental responsibility (CER) will be curvilinear. We find support for this hypothesis through an empirical test on a panel of 792 listed manufacturing companies from 2006 to 2008 in China. The results show that (1) either too much or too little industrial competition and (2) either too much or too little firm-level market power lead to lower environmental responsibility. Our results reveal that CER is strategically chosen and related to competitive situations


دانلود با لینک مستقیم


مقاله بیس باعنوان:تاثیر رقابت در بازار محصول در مسئولیت زیست محیطی

تحقیق بررسی وضعیت بازار سرمایه در برخی از کشورهای منتخب

اختصاصی از زد فایل تحقیق بررسی وضعیت بازار سرمایه در برخی از کشورهای منتخب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی وضعیت بازار سرمایه در برخی از کشورهای منتخب


تحقیق بررسی وضعیت بازار سرمایه در برخی از کشورهای منتخب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

    فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

     تعداددصفحه:61

منبع اطلاعات مورد استفاده در این بخش مؤسسه مالی بین‌الملل (IFC)[1] اطلاعات این مؤسسه شامل خلاصة ترازنامه و صورت سود و زیان شرکتهای بزرگ هر کشور بین سالهای 1990 تا 2003 است که البته اطلاعات کامل برای همة کشورها در طول دوره در دسترس نبود. در انتخاب کشورها ویژگی‌هایی مورد توجه قرار گرفته است که عبارتند از حجم بالای اطلاعات مربوط به شرکتهای بزرگ کشورها طب دورة ذکر شده و موقعیت جغرافیایی آنها از نظر قرار داشتن در قاره‌های مختلف IFC صورت‌های مالی سالانه و در برخی موارد اطلاعات مربوط به قیمت سهام برای 100 شرکت سهامی بزرگ در هر کشور که اطلاعات مربوط به دورة نمونه آنها در دسترسی بوده را جمع‌آوری کرده است. دلیل انتخاب شرکتهای سهامی بزرگ از سوی IFC این بود که صورت‌های مالی چنین شرکتهایی از نظر کیفیت ارائه در بالاترین درجه قرار دارند. در مورد کشورهای کوچک‌تری که تعداد شرکت‌های بزرگ مورد معامله آنها کمتر از 100 بوده یا اطلاعات کامل آنها برای دورة موردنظر در دسترس نبوده، نمونه‌های کوچک‌تر انتخاب شده است. در مورد برخی کشورها اطلاعات جامعی برای سال‌های اولیه دورة موردنظر در دسترس نبوده است. شروع دوره برای چنین کشورهایی از سالهای پس از 1980 درنظر گرفته شده است. پایگاه اطلاعاتی IFC شامل اطلاعات مربوط به قیمت سهام برای 8 کشور از 10 کشور منتخب است. متأسفانه اطلاعات مربوط به قیمت سهام برای هیچ یک از شرکتها در کشورهای برزیل و مکزیک در دسترس نبوده و در مورد سایر کشورها اطلاعات محدود به برخی شرکتها و برخی سالها می‌شد.

به رغم این ضعف‌ها، اطلاعات گردآوری شده از سوی IFC هنوز هم جامع‌ترین مجموعه از اطلاعات مربوط به بافت سرمایه در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه محسوب می‌شود و جامعیت آن بیش از آن که از لحاظ مجموعه اطلاعات لازم در رقابتهای تجاری باشد به تعداد شرکتهای تحت پوشش برمی‌گردد.

2ـ1ـ3 نسبتهای بدهی‌ها

در این قسمت نسبت بدهی دفتری شرکت از طریق تقسیم کل تعهدات بر مجموع تعهدات و ارزش ویژه محاسبه شده است این نسبت مشکلاتی دارد اما تنها نسبتی است که برای هر 10 کشور قابل اندازه‌گیری است از آن جا که هیچ اطلاعاتی در مورد بدهی‌های شرکتهای جاری تایلندی در دسترس نیست، در مورد 9 کشور باقیمانده نیز بدهی‌های بلندمدت بر مجموع بدهی‌های بلندمدت و ارزش ویژه تقسیم شده است. در مورد هفت کشور با جایگزینی میانگین ارزش بازار سهام به جای ارزش خالص نسبت بدهی بلندمدت بازار به دست می‌آید. این دو نسبت باید در تجزیه و تحلیل اعتبار تجربی مدل بافت سرمایه به ما کمک کند.




دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی وضعیت بازار سرمایه در برخی از کشورهای منتخب