زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پایان نامه ارزیابی قابلیت اطمینان تولید در سیستم های تجربه در ساختار یافته ی صنعت برق

اختصاصی از زد فایل دانلود پایان نامه ارزیابی قابلیت اطمینان تولید در سیستم های تجربه در ساختار یافته ی صنعت برق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه ارزیابی قابلیت اطمینان تولید در سیستم های تجربه در ساختار یافته ی صنعت برق


دانلود پایان نامه ارزیابی قابلیت اطمینان تولید در سیستم های تجربه در ساختار یافته ی صنعت برق

ارزیابی قابلیت اطمینان تولید در سیستم های تجربه در ساختار یافته ی صنعت برق به کمک نظریه های بازی

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* 

فرمت فایل:PDF

تعداد صفحه:117

چکیده :

(به هم ریختگی و نامرتبی متن ها به دلیل فرمت آن ها در سایت میباشد در فایل اصلی مرتب و واضح میباشد)

روند نوین برنامهریزی بلندمدت توسعهی تجهیزات تولید برق در محیط تجدیدساختار شدهی این صنعت با توجه به اهداف متفاوت سرمایهگذاران و بهرهبرداران در این مقاله مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این روش شرکتهای تولید توان (GenCo) با توجه به سرمایه اولیهی خود و با منظور نمودن میزان فروش سالیانه برق و در نظر گرفتن میزان سود بازگشتی داخلی (IRR) در بازار رقابتی، اقدام به تصمیمگیری در قالب یک بازی پویا تا پایان افق برنامهریزی تولید مینمایند. در این روش بهرهبردار مستقل سیستم (ISO)، بر اساس سیاستهای کلی خود، اقدام به ارائه مشوقها به روش تصاعدی برای توسعه و حمایت از انرژیهاینو و مخصوصاً برق پاک (بادی) مینماید. جریمهها و مشوقهای تعیین شده از سمت مدیران صنعت برق و دولتها ،نظیر جریمه تأخیر در ساخت واحدهای نمایندهی تولید، جریمههای مربوط به میزان آلایندگیهای تولیدی واحدها، مشوقهای تعیین شده جهت بهرهگیری از منابع تولید پراکنده و بهرهگیری از قراردادهای بلندمدت واحدهای تولید بادی در نهایت سبب دستیابی به بهترین و کاربردیترین استراتژی نصب واحدهای تولید سنتی و پراکنده در محیط رقابتی صنعت برق میگردد. با استفاده از ابزار ظرفیت معادل (Capacity Credit) نیروگاههای بادی در استراتژی اعلام شده میزان تولید پراکندهی اضافه شده معادل نیروگاههای سنتی در توسعهی تجهیزات تولید تعیین گشته و بهرهبردار مستقل سیستم با استناد به ظرفیت نهایی محاسبه شده و با استفاده از شاخصهایی نظیر ENS و EIR بازار توسعهی تولید را مورد پایش قرار میدهد. شبیهسازی مونتکارلو ابزاری است که در مراحل تعیین ظرفیت معادل و محاسبهی میزان قابلیتاطمینان نهایی سیستم مورد استفاده قرار گرفته است. به کمک روش ارائه شده تعاملی مطلوب و بازار محور بین طیف مختلف سرمایهگذاران محیط رقابتی صنعت برق و بهرهبردارن سیستم پیرامون گسترش ظرفیت تولید فراهم میشود.

برنامه ریزی توسعهی تولید بهعنوان یکی از مهمترین مسائل مطرح در حوزهی مطالعات سیستم قدرت، در شکل تاریخی و مبتنی بر انحصار خود به معنی تعیین نوع و زمان بهرهبرداری از نیروگاههای جدید در جهت تأمین بار پیش بینی شده ی سیستم با کمترین هزینه، همراه با حفظ سطح معینی از اطمینان پذیری در یک افق زمانی درازمدت بوده است. در این مسیر، برنامه ریزان با بهره گیری از روش های گوناگون پیش بینی و بهینه سازی ،همواره م یکوشیدند تا با فراهم آوردن منابع تولید نیروی جدید، از هزینه های سرمایه گذاری و بهره برداری از سیستم تا حد امکان بکاهند و میان این هزینهها و اطمینانپذیری یکنواخت در کل سیستم موازنه برقرار کنند. بدیهی است که این صورت مسأله، مستلزم روند برنامهریزی و بهر هبرداری یکپارچه و مجتمع در قلمرو انحصاری سیستم خواهد بود. بر همین اساس است که برنامهریزی توسعهی تولید بهعنوان یک مسألهی بهینهسازی بزرگ و غیرخطی در حوزهی مطالعات سیستم قدرت بهتدریج شکل میگیرد و گرداگرد خود مجموعهی گستردهای از مدل ها، روشها، ایدهها و قیود را پدید میآورد.

طبیعت بلندمدت برنامهریزی توسعهی تولید، حضور و بروز پارامترهای مبهم و نامعلوم مربوط به آینده را در آن اجتناب ناپذیر میکند. برهمین اساس، مطالعات با روندی سریع به سمت افزودن بر دقت پیشبینی ها و ابداع روش های نوینی هدایت می شود که امکان انعطاف پذیری لازم را برای نتایج حاصل از روندهای برنامه ریزی فراهم آورد. با این وجود، ناباوری نسبت به آینده بر نگرانی تصمیمگیران میافزاید و آنان را وادار به تصمیمگیری های محتاطانه میکند .

نتیجه ی نهایی این برنامه ریزی های محافظه کارانه که بر ساختار انحصاری صنعت مبتنی است در کشورهای توسعه یافته و ثروتمند، فراهم آمدن صنعتی گران قیمت و بزرگ با برخورداری از افزونگی تولید است. اما صنعت برق در کشورهای در حال توسعه دارای وضعیتی کاملا متفاوت است. ناکارآمدی تولید، افزایش سرسامآور هزینه های سرمایهگذاری و بهرهبرداری که بر دولتها تحمیل میشود و گهگاه از عهدهی آن برنمیآیند و رشد سریع تقاضا برای انرژی، صنعت را در بسیاری از این کشورها در معرض فروپاشی قرار می دهد.

اما، فناوری هم چنان در حال پیشرفت است. سال به سال، نیروگاه های بزرگتر با بازده بیشتر و هزینه ی کمتر وارد مدار میشوند و انگیزههای حفظ ساختار انحصاری را افزایش میدهند، چرا که ساخت نیروگاههای بزرگ نیازمند سرمایه های کلان است. گرچه در پایان این مسیر نیروگاه های بزرگ و پربازده به راندمانی نزدیک به مقدار نظری بیشینهی خود میرسند، اما فناوری در این مرز نمیایستد. با طراحی و ساخت نیروگاههای گازی ،یعنی موتورهای جتی که برای تولید برق اصلاح شدهاند، روند پیشرفت فناوری شتاب میگیرد و با توسعهی نیروگاه های سیکل ترکیبی، که تلف انرژی را نیز به انرژی مفید تبدیل می کنند، این روند به اوج میرسد. این نیروگاه ها علاوه بر بازده فوقالعاده، از امتیازات دیگری نیز برخوردارند. آ نها کوچکترند، نصب آنها سادهتر و سریع تر است، آلایندگی کمتری دارند و هزینههای سرمایهگذاری و تولید با آنها کمتر است. ب هاین ترتیب دلایل محکم ساخت و بهره برداری از نیروگاه های بزرگ، یکی پس از دیگری از میان می روند. اکنون، ساختار انحصاری و قانون مند که در حمایت از مصرف کننده، عاملی اساسی به شمار می رفت، به تدریج کارکردی در تضاد با ایده ی نخستین خود پیدا میکند و به ابزاری در جهت حمایت از انحصارگران ناکارآمد تبدیل میشود. آرام آرام، ایدهی رقابت در صنعت متولد میشود .

دولت ها برای بهبود کارآمدی و افزایش بهرهوری به فروش نیروگاههای تحت مالکیت خود اقدام میکنند. شرکت های یکپارچهی عمودی، به چندپاره تقسیم میشوند. مقدمات قانونی و ترتیبات مالی و اقتصادی برای بهره برداری عادلانه از سیستم انتقال برای همه فراهم میشود و بهتدریج بازارهایی برای خرید و فروش نیروی برق شکل میگیرند که مبنای کارکردی آنها قانون اقتصادی عرضه و تقاضا و نه معیارهای فنی است. با این وجود، مشکلات و مسائل جدید یکی پس از دیگری رخ مینمایند و پژوهشگران را به چالش میکشند. نیروی برق را نمیتوان ذخیره کرد و باید آن را درست در لحظهی تولید به مصرف رسانید. همین حقیقتی که به نظر ساده می رسد، باعث افزایش پیچیدگی در بازارهای برق می شود. ساختارهای گوناگونی برای بازار پیشنهاد م یشود و همه میکوشند تا ثباتی که برای برنامهریزی ضروری است در قیمت ها پدید آید، ولی رسیدن به این ثبات چندان ساده نیست. بهای انرژی الکتریکی ،ساعت به ساعت و روز به روز به شکلی که تصادفی به نظر م یرسد، در حال تغییر است و تخصیص درست و عادلانه ی منابع تولید میان مشتریان به عنوان نخستین چالش مهم فراروی نهادهای مدیریت و قانو نگذار صنعت، خودنمایی می کند. ب هتدریج و با افزایش تقاضای انرژی که ناشی از رشد اقتصادی است، افزونگی نخستین تولید نسبت به مصرف از بین می رود و آرام آرام چالش جدی تری مدیریت صنعت را نگران می کند: فراهم آوردن منابع تولید مورد نیاز برای تأمین درازمدت انرژی.

اما در گفتمان جدید حاکم بر صنعت، برنامه ریزی توسعه ی تولید چندان ساده نیست. شرکت های تولید فعال در بازار بیش و پیش از هر چیز دیگری به سود اقتصادی خود می اندیشند و این سود جز با رسیدن به قیمت هایی که گهگاه از دید مردم و سیاست مداران پذیرفتنی نیست، در دسترس نخواهد بود. از سوی دیگر ،برای این شرکت ها، ناباوری نسبت به آینده کاملا به صورت یک مسأله ی حاد و دشوار درآمده است. آ نها اکنون ب هسختی میتوانند میزان تقاضای بازار را برای خود برآورد کنند. اطلاعاتی که تا پیش از این دراختیار همه بوده است، روز به روز محدودتر م یشود و هیچکس تمایلی به دادن اطلاعات ندارد. عدم اطمینان نسبت به آیندهی قیمت ها نیز بهویژه در درازمدت بسیار افزایش یافته است و شرکتها متناوبا از سوی مدیران و قانونگذارانی که حمایت از مصرفکننده را وظیفهی اصلی خود تلقی میکنند و از سوی مشتریانی که در انتخاب منبع تأمین انرژی خویش از آزادی کامل برخوردارند، در فشار هستند. در این محیط نوین، دیگر بهرهگیری از روشهای معمول پیش بینی و بهینه سازی چندان کارا نخواهد بود و در بهترین حالت می توان نتایج حاصل از آن ها را ب هعنوان مبنایی برای مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار داد.

برنامه ریزی توسعهی تولید در دیدگاه مدیران صنعت دارای صورت دیگری است. اهمیت انرژی بهعنوان یک ابرساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی باعث میشود تا هدف آنها از این برنامهریزی، پایدارسازی درازمدت بازار باشد. آ نها باید از یک سو از افزایش بیش از حد منابع تولید که به کاهش انگیزهی سرمایهگذاری م یانجامد، پیشگیری کنند و از سوی دیگر باید منابع لازم را برای تولید در درازمدت فراهم آورند تا از افزایش ناگهانی قیمتها که میتواند زمینهی بروز آشوبهای گستردهی اجتماعی، سیاسی را فراهم کند، اجتناب شود. علاوه براین، بازار پایدار دارای مشخصات دیگری نیز هست. سودآوری هر چه بیشتر، حفظ ساختار رقابتی و افزایش سطح رقابت در بازار، قیمتهای معقول برای انرژی، سطح آلایندگی ناشی از تولید و نهایتا چنانکه گفتیم حضور حاشیهی ذخیرهی مناسب در سیستم، برخی از این ویژگیها هستند. با این وجود، ابزارهای دراختیار این برنامه ریزان چندان زیاد نیست. بسیاری از این شاخص ها، به رفتار تولیدکنندگان منفرد و مشتریان برخوردار از حق انتخاب بستگی دارد. امکانات مالی این نهادها برای دخالت مستقیم در تولید محدود است و اصولا این دخالت چندان مطلوب نم ینماید. امکان اجرای برنامههای گستردهی مدیریت مصرف نیز جز با فراهم آوردن انگیزه های کافی برای مشارکت طیف وسیعی از مصرف کنندگان، وجود ندارد. دخالت بیش از حد در بازار از طریق اعمال قوانین و بخش نامه های محدودکننده نیز بیش از هر چیز دیگری به ساختار رقابتی آن آسیب خواهد رساند. اما به هرحال گریز و گزیری از برنامه ریزی و پایدارسازی بازار در درازمدت وجود ندارد و باید اثرات گوناگون هر یک از این سیاست ها را مورد ارزیابی قرار داد و بهترین آن ها را با لحاظ کردن همه ی محدودیت ها به اجرا گذاشت.

از طرفی، با پیشرفت صنعت در زمینههای مختلف صنایع تولید برق و افزایش روزافزون مصرفکننده نهایی به این کالا موجب گردیده تولیدات با سطوح آلایندگی متفاوت از فروش کالای تولیدی خود در بورس برق مطمئن بوده و بدون نگرانی نسبت به این مسأله به تولید مشغول باشند. حال آنکه با توجه به لازمالاجرا بودن معاهدهی کیوتو از سال 2005 میلادی، تمامی کشورهای عضو اعم از کشورهای توسعه-یافته و در حال توسعه، ملزم به رعایت حدود آلایندگی واحدهای تولیدی میباشند. در صنعت تولید برق نیز این قاعده مستثنی نبوده و حدود آلایندگی تولیدی واحدها میبایست مورد توجه سرمایهگذاران قرار گیرد. از جمله مهمترین شاخصهای اندازه-گیری آلایندگی برای واحدهای تولیدی با سوختهای کربنی و گازی میزان 2CO2,NOx,SO است که میتواند معیاری جهت برازش مطلوبیت واحد تولیدی قلمداد شود. بهرهبرداران و مدیران صنعت برق در راستای دستیابی به اهداف جهانی معاهدهی منظور ملزم به استفاده از راهکارهای گوناگون جهت هدایت سناریوهای تصمیمگیری نصب واحدهای تولید برق میباشند. این در حالی است که بنگاههای اقتصادی میبایست هزینههای تحمیلی و سیاستهای انتخابی مدیران صنعت برق را در تابع هدف خود دخیل نمایند.  

استفاده از تجهیزات مختلف چون بهرهگیری از فیلترهای آلایندگی و /یا استفاده از تکنولوژیهای برتر و بروز راهکارهایی است که از طرفی هزینهای مازادی را بر سرمایهگذاران تحمیل نموده و از سوی دیگر از سیاستهای برخوردی بهرهبرداران ممانعت به عمل میآورد.  

نقطهی بهینهی نصب تجهیزات برای واحدهای انتخابی از دیگر فعالیتهای و تصمیمگیریهایی است که بنگاه -های اقتصادی در راستای دستیابی به منافع بیشتر ناگزیر از لحاظ نمودن آن میباشند.  

از سویی نقش منابع تولید پراکنده در صنعت برق به صورت چشمگیری در جوامع مختلف گسترش یافته است.

از اهم دلایل استفاده از این قسم منابع تولید انرژی میتوان به صورت فهرستوار به موارد زیر اشاره نمود:

  • - عدم توانایی نصب واحدهای سنتی در نواحی مختلف؛ بهعنوان نمونه میتوان به نصب واحدهای آبی اشاره نمود که در بسیاری از نواحی امکان نصب این واحدها وجود ندارد
  • - آلایندگی کمتر این واحدها با توجه به نوع و اندازهی آنها
  • - امکان راهاندازی سریع واحدها
  • - تغذیه بار در محل و کاهش تلفات توان در خطوط انتقال
  • - بازدهی بالاتر واحدهای کوچکتر
  • - میزان هزینه سرمایه اولیه کمتر برای سرمایهگذاران
  • - هزینه بهرهبرداری کمتر

با تمامی مزایای ذکر شده در فوق میتوان به عدم قطعیتهای بیشتر این واحدها نیز اشاره نمود که این مورد در نوع خود معضلی بزرگ برای سرمایهگذاران بهشمار میرود.  

نحوه تخصیص مشوقها و جرایم مربوط به بخشهای مختلف سرمایهگذاری در صنعت تولید برق از بزرگترین مسائلی است که مدیرانصنعت با آن مواجه هستند. از یکسو نیاز به سرمایهگذاری در بخش تولید نیروگاههای بار پایه نظیر نیروگاه برق آبی و هستهای، نیروگاههای بار میانی نظیر نیروگاههای حرارتی و یا نیروگاههای سیکلترکیبی و از سوی دیگر نیاز به گسترش منابع تولید پراکنده با تکنولوژیهای برتر سبب گردیده حمایت از سرمایهگذاران این صنعت با اما و اگرهای فراوانی روبرو شود.  

این پژوهش با تمرکز بر روی شاخصهای قابلیت اطمینان در محیطهای تصمیمگیری اقتصادی و بیان روند جدیدی از مباحث برنامهریزی توسعهی تولید، برآن است تا تعریف جدیدی از این نوع مسائل را در جهت رسیدن به سطح انتظاری از ارزیابی کفایت با ایجاد شرایط رقابتی جهت ورود سرمایهگذاران به این عرضه اظهار نماید تا در افق دراز مدت بتواند از یک سو تأمینکنندهی مقاصد حاکمیت سیستم از دید محور اطمینانپذیری و در راستای آن، برآوردکنندهی سودانتظاری شرکتهای تولید توان باشد. در چهارچوب پیشنهادی این پژوهش ،با لحاظ نمودن قیود اقتصاد محور، رفتار سرمایهگذاران در محیط تجاری بازار برق مدلسازی و نیز با نگاه حاکمیتی بر این روند، سعی در دستیابی به سیستمی با اطمینانپذیری مناسب در افق بلندمدت برنامهریزی توسعه تولید حاصل میشود که این نوع توسعه در صنایع تولید برق در نهایت منجر به انتخاب استراتژی بهینه نصب نیروگاههای متفاوت میگردد. با توجه به رقابتی بودن محیط سرمایهگذاری و در نظر گرفتن رفتار منطقی بازیگران استفاده از نظریه بازیها امری بدیهی است که منجر به استخراج استراتژیهای سرمایهگذاری با توجه به توابع رفتار دیگر سرمایهداران میشود. کنترل این نظریه با قیود بهرهبرداری، سرانجام منجر به استخراج استراتژیهایی کاربردی میگردد. راهبردهای انتخابی دولتمردان در جهت دستیابی به اهداف توسعهی واحدها با میزان آلایندگی کمتر و نیز منابع تولید پراکنده و در نظرگرفتن میزان ظرفیت معادل واحدهای بادی از دیگر ویژگیهای قابل اشاره در تحقیق پیشرو میباشد.

در ادامهی مطالب، در ابتدا مروری خواهیم داشت بر توسعهی منابع تولید توان در محیط انحصاری صنعت برق ،سپس با بیان ویژگیهای محیطهای اقتصادی و نحوهی تصمیمگیری در این بازار، زمینهی تحقیق را به تفصیل بیان مینماییم. در این فصل با بیان روند برنامهریزی توسعهی تولید و جنبههای پرداخته شده به آن، مراحل استخراج مدل نهایی سیستم، مورد ارزیابی قرار میگیرد. در فصل سوم برای توسعهی منابع تولید با استفاده از منابع مرسوم و مدل تولید پراکنده، مدل نهایی بیان و سپس با استناد به موارد یاد شده، مطالعهی عددی بر مبنای شبکهی تست RBTS صورت میپذیرد. در انتها نتایج حاصل از این تحقیق به تصویر کشیده شده است.

فصل اول تاریخچهی برنامهریزی توسعهی تولید در سیستم انحصاری صنعت برق

1 پیش گفتار

طراحی سیستم در بازارهای انحصاری برق نوعا توسط یک شرکت برق مجتمع با ساختار عمودی، انجام م یپذیرد که مسؤولیت تولید، انتقال و توزیع انرژی الکتریکی تا حد مصرفکنندگان نهایی تحت کنترل خود را برعهده دارد (شکل 1 -1)

شکل :1-1 طرح سیستم در محیط انحصاری

بیشتر نظریاتی که در گذشته دربارهی طراحی و توسعهی سیستم قدرت ارائه شده، بر این ایده استوار است که بخش برق یک بخش خدماتی عمومی با ویژگیهای ذاتی انحصاری است. در بازارهای انحصاری، شرکت های محلی دارای حق انحصار در نواحی جغرافیایی معین هستند. براساس این حق انحصاری، شرکت برق در قلمرو خود معمولاً انحصار فروش کلان یا حتی خرد انرژی الکتریکی را دراختیار دارد. اگرچه شکل بیرونی این حق انحصاری از ناحیه ای به ناحیه ی دیگر متفاوت است، اما مبنای درونی اساسی، اعطای تمامی امتیازات و نیز تخصیص تمامی محدودیتهای خدماترسانی عمومی انحصاری به شرکتهای برق است. در این شرایط شرکت برق معمولاً متعهد است که برای تکتک مصرفکنندگان انرژی الکتریکی را در سطح مشخصی از اطمینان پذیری فراهم آورد.

البته مصرفکنندگان یا مشتریان یک شرکت انحصاری باید در برابر قیمتهای انحصاری مورد حمایت قرار گیرند. درصورت نبود محدودیت در قیمتگذاری کالاهای انحصاری، شرکت میتواند برای کالای خود بهایی تعیین کند که از سطح بهینه ی اجتماعی (یا برونداد رقابت) بسیار فراتر و در جهت سودجویی شرکت باشد . به همین دلیل بهای کالاهای انحصاری و در اینجا برق باید کاملا تحت کنترل و دارای مقررات خاصی در جهت حمایت از مصرف کنندگان باشد.  

در قبال فرض تعهد خدمات رسانی به تمامی مشتریان و توافق با تعیین بهای انرژی براساس نرخ های حمایتی و کنترل شده، شرکت های انحصاری برق در اجرای خدمات عمومی خود دارای آزادی عمل بسیاری هستند که نوعا توان تصرف زمین برای ساخت یا          بهرهبرداری از ابزارها و تجهیزات تولید، انتقال و توزیع انرژی را دربردارد. [1].

با تمام این حرفها، مهمترین امتیاز یک شرکت انحصاری، احتمالا حمایتهای تجاری است. به عبارت دیگر این شرکتها از قرار گرفتن در معرض رقابت معاف هستند و نرخهای فروش آنها چنان تعیین میشود که فرصت برگشت تمامی هزینههای احتیاطی علاوه بر سود و درآمدی معقول برای آنها فراهم آید. به عنوان مثال مقررات تعیین نرخ بازده در ایالات متحده چنان تنظیم شده است که بسیاری از امتیازات یک سرمایه گذاری خوب را به مصرف کنندگان تخصیص می دهد و در همان حال شرکت ها را نیز در برابر نتایج کامل یک سرمایه گذاری بد مورد حمایت قرار میدهد 1[]. توانایی برگشت تمامی هزینههای احتیاطی همراه با درآمدی ثابت، شرکتهای انحصاری را به صورتی مؤثر در برابر بسیاری از خطرات یک تجارت رقابتی مصون و مقاوم م یکند و البته فرصتهای تجاری آنها را نیز محدود میسازد. در این چارچوب، اصل تجاری مورد توجه شرکت ،موفقیت در حوزههای کاملا تحت کنترل و تنظیم شده است و موفقیت تجاری در بازار انرژی معمولا به دلیل حالت انحصاری شرکت تضمین میشود .

برای یک شرکت برق انحصاری تعهد به تأمین اطمینانپذیر انرژی به معنی تعهد به ساخت یا خرید ظرفیت تولید و انتقال انرژی مورد نیاز برای تأمین تقاضای مورد انتظار انرژی و ثابت نگاهداشتن سطح اطمینان پذیری سیستم است. معیارهای محلی یا ناحیهای برای اطمینانپذیری سیستم عموماً توسط شرکتهای برق و با هماهنگی نهادهای قانون گذار تعیین می شود. به عنوان مثال در ایالات متحده این وظیفه برعهده ی نهاد اطمینان پذیری انرژی الکتریکی در آمریکای شمالی [1](NERC) است [1].

1-2 معیار اطمینان پذیری در بازار انحصاری برق

در بازارهای انحصاری شرکتهای یکپارچهی عمودی برای فعالیتهای گوناگون خود معیارهای متفاوتی دارند ،اما تمامی این معیارها مستقیما با معیار اطمینانپذیری کل سیستم در ارتباطند [2 و3 ] که این معیار بهصورتی هماهنگ و معمولا پس از بحث های محدود با تعداد مشخص و معدودی از کارشناسان تعیین می شود. در این شرایط اغلب فرصت (و دلیل) کمی برای تعیین هزینههای ناشی از معیار ارائه شده بهصورت صریح یا ارزش گذاری دقیق این سطح اطمینان پذیری برای تمامی مصرف کنندگان وجود دارد.

این معیارهای کلی معمولا به شکل قوانینی از پیش نوشته و بالا به پایین ارائه می شوند و صریحاً طراحی و بهره برداری از سیستم قدرت را در ساختارهای انحصاری هدایت میکنند. نمونه های زیر، مثالهای خوبی برای این معیارها هستند:

معیار بهرهبرداری: ظرفیت ذخیرهی فعال و آمادهی بهرهبرداری باید به انداز های باشد که در مدت حداکثر 01 دقیقه، برونرفت بزرگترین واحد نیروگاهی از مدار جبران شود [4].

معیار تعمیر و نگهداشت کوتاه مدت: بزرگترین دو واحد نیروگاهی سیستم هیچگاه نباید بهصورت همزمان برای تعمیر و نگهداری از مدار خارج شوند [4].

معیار طراحی پست: تمامی پس تهایی که بار آن ها از یک مقدار معین بیشتر است باید از طریق دو خط انتقال متمایز تغذیه شوند [1].

معیار طراحی ظرفیت: شرکت باید همواره از حاشیهی ذخیرهی نصب شدهی ثابت و معینی (مثلا 22%) برخوردار باشد [2].

معیار طراحی بلندمدت منابع: شرکت باید منابع کافی برای تأمین حاشیهی ذخیرهی ظرفیت نصب شده در پنج سال آینده را با فرض عدم قطعیت بار و دسترسناپذیری منابع به احتمال 80% دراختیار داشته باشد یا در حال فراهم آوردن آن باشد [1].

عدم توجه به آزمون هزینه و سود و غیرقابل تغییر بودن این معیارها، بهعنوان دو ویژگی برجسته در آنها ب هچشم میآید. چنین معیارهایی معمولا فرصت کمی برای ابتکار یا ارزشگذاری دقیق اطمینانپذیری یکنواخت در سیستم به جا می گذارند. معیار ظرفیت نصب شده ای که برای تمام شرکت ها( بدون توجه به نوع یا اطمینان پذیری تکتک ژنراتورهای آن ها) یکسان است، مستقیما نمیتواند باعث رویکرد به سمت فناوریهای نوین یا کارکردی بسیار اطمینانپذیر شود. از سوی دیگر با چنین معیاری نمیتوان دریافت که در همه (یا حداقل بیشتر) زمان ها و مکان ها آیا این سطح از اطمینان پذیری معقول و مناسب هست یا نه؟

با توجه به آن چه گفته شد، می توان نتیجه گرفت که این معیارها فقط برای بازارهای انحصاری مناسبند و در صورت نبود انگیزه های تجاری برای هدایت سرمایه گذاری باید به معیارهایی از این دست توجه کرد. پس از این خواهیم دید که می توان در یک بازار رقابتی، این معیارها را با انگیزه های ناشی از قیمت بازار و کارآیی و سود بیشتر تکمیل یا جایگزین کرد.

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه ارزیابی قابلیت اطمینان تولید در سیستم های تجربه در ساختار یافته ی صنعت برق