زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه

اختصاصی از زد فایل مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه


مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات:70


فهرست موضوعی

گفتار اول : مفاهیم و مبانی
مبحث اول : مفهوم وکالت
الف ) وکالت دادگستری
ب ) ماهیت حقوقی وکالت دادگستری
1 – نظریه عقد وکالت
2 – نظریه اجاره خدمات
 انتقاد از نظریه اجاره خدمات
3 – نظریه عقد مختلط
 انتقاد از نظریه عقد مختلط
مبحث دوم : مفهوم دعوی و انواع آن
الف ) انواع دعوای حقوقی
1 – دعوای عینی
2 – دعوای شخصی
3 – دعوای مختلط

دعوای منقول و غیر منقول
ب ) انواع دعوای کیفری
1 – ( دعاوی عمومی و خصوصی )
مبحث سوم : مفهوم صلح و مسائل مربوط به آن
الف ) موضوع صلح
ب ) اقسام مصالحه و صلح
1 – صلح دعوی و اقسام آن
1/A - صلح بر اسقاط حق دعوی
1/B – صلح مدعی به
1/C - صلح دعوای اقعی
1/D - صلح دعوای فرضی
1/E – صلح دعوای بطلان معامله
گفتار دوم : نقش وکیل در سازش
مبحث اول : تعهدات وکیل
مبحث دوم : حدود اختیارات وکیل در مصالحه
الف ) حدود اختیارات قانونی وکیل
1 – تعارض دوقانون
ب ) حدود اختیارات قرار دادی وکیل در مصالحه
1 – حدود اختیارات قرار دادی در دفاع
2 – حدود اختیارات قرار دادی در مشاوره حقوقی
مبحث سوم: اقدامات لازم در مصالحه؛ توسط وکیل
الف) اشکالات مالیاتی در مصالحه
ب) تنظیم سند اصلاحی
ج) به امضای طرفین رساندن صلح نامه
د) گرفتن حق سازش در صورت داور بودن
گفتارسوم:سازش در دعوی حقوقی ونقش وکیل
مبحث اول : انواع سازش
الف ) سازش نسبت به دعوایی که هنوز طرح نشده
ب ) سازش نسبت به دعوایی که در جریان رسیدگی است
مبحث دوم : اشکال مختلف تنظیم سازشنامه
الف ) سازش با تنظیم سند رسمی
ب ) سازش با تنظیم سند عادی ئ نقش وکیل
ج ) سازش در دادگاه با تنظیم گزارش اصلاحی
1 – گزارش اصلاحی با بررسی تطبیقی
2 – آثار گزارش اصلاحی
3 – صدور ‏، نحوه تنظیم ، ابلاغ و تصحیح گزارش اصلاحی
مبحث سوم : نقش وکیل در سازش حقوقی
الف ) نقش حرفه ای در سازش
ب ) اوضاع و احوال پرونده درسازش
گفتارچهارم:سازش در دعوای کیفری ونقش وکیل
مبحث اول : سازش در دعوای عمومی
الف ) در حقوق فرانسه
ب ) در حقوق ایران
1 – سازش در حدود
2 – سازش درتعریزات و مجازاتهای بازدارنده
مبحث دوم : سازش در دعوای خصوصی
مبحث سوم : تاثیر مصالحه در میزان سازش
الف ) نفع مصالحه برای شاکی
ب ) نقش وکیل

دانلود با لینک مستقیم


مصادیق فعالیتهای وکیل در ارائه ارجح ترین روش حل مصالحه

دانلود مقاله قدیمی ترین واکسن

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله قدیمی ترین واکسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

BCG قدیمی ترین واکسنی است که هنوز از آن استفاده می شود و تا به حال به حداقل 4 بیلیون فرد داده شده است و استفاده از آن به صورت رویتن از سال 1960 آغاز شده است در همة کشورها به جز Netherland و united state . هنوز به رقم استفاده گسترده ازBCG ، سل به عنوان عامل مرگ زیادی در جهان باقی مانده است و بیان میشود که حدود% 3/1 مردم جهان در حال حاضر به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مبتلا هستند و سالانه 2 تا 3 میلیون مرگ ناشی از این ارگانیسم وجود دارند . گرچه بسیاری از کشورهای پیشرفته راههایی را برای کنترل آن پیدا کرده اند اما بروز این بیماری در بسیاری از مناطق فقیر جهان هنوز رو به افزایش است . اثر این واکسن در افراد مختلف بسیار متفاوت است . بعضی اوقات حفاظتی بسیار قوی انجام می دهد و گاهی در بعضی افراد هیچ اثری ندارد . بسیاری از مشکلات در ارزیابی واکس BCG مربوط می شود به توبرکلوزیس و دیگری مشکل کمبود آزمایشگاههای قابل اعتماد و مارکرهای سرولوژیک برای ایمنی نسبت به مایکوباکتریوم و همچنین عدم امکان استفاده از مدلهای حیوانی است . و عدم رعایت نکایت لازم در تزریق واکسن جهت ایجاد ایمنی کافی .
دو عامل هم اکنون باعث شده که واکسن BCG دوباره در کشورهای پیشرفته بیدرنگ موردتوجه قرار بگیرد 1) تداخل بین توبرکلوزیس و عفونت با HIV2) گسترش سل به دلیل مقاومت بعضی شاخه های آن به دوراروی ازونیازید وریفامپین بنابراین مطرح شده که انجام واکسیناسیون BCG در این کشورها باید به صورت روتین و بوقت در افراد پر خطر انجام شود .
در سال 1982 Robert koch باسیل که را که عامل تربرکلوزیس انسانی بود کشف کرد که به عنوان مایکوباکتریوم توبرکلوزیس شناخته شد . همة اعضای این گروه اسید فاست هستند . هر شاخه از مایکو باکتریوم خصوصیات واحد را از نظر مایکولیک اسید دارد .
بسیاری از شاخه های مایکوباکتریوم خصوصیات رشد شبیه به هم و واکنشهای بیوشیمیائی مشترک با هم دارند و جزء یک کمپکس طبقه بندی می شوند . 3 گروه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس ، مایکوباکتریوم آفریکانوم ، مایکوباکتریوم اولسرانس 3 عامل اولیة پاتوژن انسانی هستند . مایکوباکتریوم بویس چهارمین عضو این کمپکس باعث توبرکلوزیس در حیوانات می شود ولی می تواند عامل عفونت انسانی هم شود . در آنهایی که در تماس نزدیک یا حیوانات آلوده هستند یا شیر حیوانات الوده به این ارگانیسم را می خورند ولی هیچگاه این موضوع به صورت قطعی بیان نشد که چرا Calmette و Guerin شاخة مایکوباکتریوم بویس را برای ساختن واکسن توبرکلوزیس استفاده کردند مدت کوتاهی بعد از کشف کخ مایکوباکتریومهای non-tuberculaus هم کشف شدند و تا سال 1940 هنوز به عنوان عامل پاتوژنز انسانی شناخته نشده بودند .
میزان مرگ و میر ناشی از سل در اروپا 700 در 000/600 و در آمریکا 400 در 000/100 بود که این میزان تا سال 1900 به دلیل پیشرفت شرایط اقتصادی و اجتماعی از استفاده از واکس BCG به 200 در 000/100 و تا سل 1950 به 26 در000/100 در اروپا رسید . کشف این موضوع که تو بر کلوزیس یک بیماری عفونی است باعث چند پیشرفت شد :
1) باعث پاستوریزه کردن شیرگاو شد تا عامل بیماری انسانی یعنی مایکوباکتریوم bovis حذف شود .
2) سومین پیشرفت ساخت واکسن BCG بود .
3) آخرین آن کشف داروهای ضندتوبرکلوزیس که می توانست بیماری درمان و از پیشرفت عفونت جلوگیری کند . اینها باعث توانایی کنترل توبرکلوزیس در آمریکا شد .
بیماری سل چند مرحله دارد : 1) Tuberculous infection که در آن است پوستی مشبت است ولی علائم رادیوگرافی سنیه نرمال است و هیچ نشانه ای از بیماری نیست . 2) Tuberculous Disease وقتی است که علائم کلینیکی ریوی و خارج یکی ظاهر می شود 3 3) Tuberclosis به خود بیماری بر می گردد ممکن است از زمان عفونت تا شروع بیماری هفته ها یا ماهها بگذرد و این فاصله یکی از فاکتورهایی است که واکسن BCG را در استفاده سخت کرده است . (1)
در مقاله از claiciuI، Barbulescu R، Popescu E، poential ، Iliesurf در سال 1975: در این مقاله مطالعه روی 167 مورد افرادی که بعد از تجویز BCG دچار Adenitis شدند انجام شد. ابتدا 1187 نوزاد تازه متولد شده توسط دو گروه واکسن از دو لابراتوار مختلف واکسینه شدند. تظاهرات Adenitis پیشرفته فقط بعد از تجویز واکسن با ویرولانس بالا و غلظت قابل توجه جرم زندة واکسن B فقط یک Adenitis التهابی ایجاد شد. در گروهی که واکسن A درافت کرده بودند در تزریق اینترادرمال وقوع Fistulizatio در کودکانی که دوزهای mg1/0 و mg05/0 واکسن دریافت کرده بودند به ترتیب 79/7% و 68/6% بود. در بیشتر موارد پیشرفت ADENITIS در 6 ماه اول دریافت واکسن بود (77/86%)
ولی در بعضی موارد بعد از 2-1 سال بود. در (%3/78) موارد آدنیت طولانی بود و فقط در 7/21% موارد به سرعت پیشرفت کرد. آدنیت وضعیت عمومی کودکان را درگیر نکرد ولی توجه خانواده‌هایشان را به آن جلب کرد. طول مدت تکامل آدنیت از ماهها تا 2-1 سال یا حتی بیشتر بود و درمان با INH توبر کلواستاتیک ها اثر خیلی مهمی در تغییر تکامشتان نداشت. وقتی تمایل برای تشکیل آسبه بود مخصوصاً در Adenitisهای بزرگ و غول پیکر کاهش سیر تکامل آنها بوسیلة puncture عملی بود، مخصوصاً با کورتاژ لنف نودها. در اینجا پیشنهاد می شود قبل از استفاده از واکسن باید تست انجام داد مخصوصاً در کودکان جوان تا یک انتخاب درست از دوز مؤثر با بیشترین اثر و کمترین عوارض انتخاب شود.(2)

 

کشورهای در حال توسعه و واکسیناسیون سل
درصد عفونت و بیماری در آسیا و آفریقا بالاترین میزان است . مطالعات حال حاضر نشان می دهند که 8 میلیون مورد توبرکلوزیس و 3 میلیون مرگ ناشی از این بیماری سالیانه در این مناطق رخ می دهد . این بیماری در میان کودکان جوان و بزرگسالان جوان در کشورهای در حال توسعه بالاترین میزان است . مطالعات نشان می دهد سالانه حدود بیش از000/300 مورد از بیماران همراه با عفونت HIV می باشد . با وجود برنامة واکسیناسیون گشترده BCG در کشورهای در حال توسعه 3/1 – 2/1 همة افراد با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس عفونی هستند . میانگین سالیانة بروز عفونت جدید %5-1 است و میزان عفونت در میان بزرگسالان جوان بالاترین میزن است . ریسک جدید در این کشورهای باشیوع بالا ، زیاد است . (1)
کشورهای پیشرفته و واکسیناسیون سل
بر عکس در کشورهای توسعه یافته توبرکلوزیس محدود است به گروهی از افراد که پر خطرند این کشورها شامل امریکا است که این بیماری کاهش قابل ملاحظه ای از سال 1920 تا 1980 د راین کشور یافته است . در آمریکا تعداد افراد توبرکلوزیس به صورت سالیانه در سال 1984 تا 1992 افزایش یافته است . بیشتر این افزایش مربوط به اپیدمی HIV است . در بسیاری از کشورهای غربی عفونت توبرکلوزیس در میان سفید پوستان بزرگ تر از 50 سال بیشتر دیده می شود .
در اروپا و امریکای شمالی توبرکلوزیس در میان مهاجرین بیگانه که از کشورهای با شیوع بالای توبر کلوزیس آمده اند بیشتر است . در امریکا 23% افراد با توبرکلوزیس بیگانه هستند . (1)
بیماری سل بیشتر در افرادی که فقیر هستند وزیر سطح کاری تغذیه هستند ، دسترسی ضعیف به مراقبتهای بهداشتی و سلامتی دارند و آنهایی که در مکانهای بسیار پر جمعیت زندگی می کنند بیشتر دیده می شود . این بیماری 40-10 برابر در میان زندانیان ، پرستاران ، جمعیت بی خانمان و comp ها نسبت به جمعیت عادی بیشتر است . در بعضی مناطق بهداشتی در ریسک بالایی برای ابتلا هستند .
History of vaccine Developement : BCG تاریخچة واکسن
دو پزشک فرانسوی یعنی calmette و Guaerin مطالعاتشان را روی واکسن توبرکلوزیس در سال 1908 آغاز کردند . شاخه ای که آنها برای. مطالعه انتخاب کردند مایکوباکتری Bovis ازیک گاو با uberaulous mastit (آبررسی پستان) (بیماری سا پستان) بود . ارگانیسم هر 3 هفته برای 13 سال ، 231 سیکل کشت داده شد . این پروسة طولانی باعث کاهش ویرولانس ابتدا برای گوساله ها و سپس برای خوکهای کشور گینه انجام شد . تغییرات فنوتیپی در این ارگانیسها به خوبی رخ داد . کلونی ها از حالت زبر و خشن و خشک و گرانولدر به حالت لزج و مرطوب و صاف در آمدند . واکسن زنده رقیق شده اولین بار به صورت خوراکی به نوزادان در پاریس در سال 1921 داده شد . واکسن دهانی در فرانسه و دیگر کشورها استفاده شد . در سال 1928 اتحادیة دولت بیانیه ای را منتشر کرد و مبنی بر ایمن بودن واکسن BCG خوراکی . متأستفانه در سال 1930-1929 ، 72 کودک از25 کوکی که به صورت خوراکی واکسینه شده بودند در lu beck آلمان از تو بر کلوزی که ناشی از آلودگی واکسن خوراکی BCG با باسیل توبر کل بود مردند . با این وجود واکسیناسیون BCG گسترش یافت و راههای تجویز جدی مطرح شد در سال 1927 به صورت intradermal ، در سال 1939 . multiple puncture ، در سال 1947 به صورت scarification در سال 1948 ، اولین لنگره بین المللی واکسن BCG در پاریس اعلام کـــرد کــه واکــــسن BCG مؤثر و ایمن اســــت . بــعد از جــنگ جهانــی دوم
(united nations international childrens E mergeney rund ) uniceif
انجام واکسیناسیون BCG را در کشورهای
زیادی ترجیح داد . تولید انبوه BCG در سال 1954 ، انجام شد و تجهیزات لازم برای فریز و خشک کردن واکسن BCG در سال 1966 فراهم شد در اواخر سال 1974میزان استفادة بیش از 5/1 میلیون فرد از این واکسن بود . از سال 1947 تا 1992 واکسن BCG جزء برنامة ایمن سازی برای مقابله با این بیماری عفونی در میان بچه های در کشورهای در حال توسعه بود . حدود 100 میلیون کودک هر ساله واکسن BCG دریافت می کنند که به طور کلی می توان گفت تا به حال 4میلیون فرد این واکسن را دریافت کرده اند ، فقط دو کشور ( Netherland و US ) هیچگاه واکسن bcg را به صورت یک وکسن بین المللی استفاده نکردند.
هر لابراتواری در هر کشوری bcg خودش را می سازد بنابراین هر کدام از آنها از نظر شرایط نگهداری، موروفولوژی کلونی، خصوصیات رشد، فعالیتهای بیوشیمیایی، توانایی ایجاد و افزایش حساسیت تأخیری، ویرولانس حیوانی متفاوت است. شاخة مختلف bcg بوسیلة نام کشور یا لابراتوار تولید کنندة آنها شناخته می شوند. آنهایی که امروزه بیش از 90% از آنها استفاده می شود شامل 1) شاخة 117P2 FRENCH 2) Danish strain 1331 3)1077 Glaco و 4) 172 Tokyo starin سخت است بگوئیم کدام شاخه بر بقیه در حفاظت افراد مؤثر تر است.
همچنین بروز عوارض جانبی BCG در میان شاخه های ضعیف و قوی آن متفاوت است. شاخه های قوی به مقدار بیشتری همراه با lymphadenitis، مخصوصاً در میان نوزادان هستند. کاهش دوز واکنشهایی که قوی هستند باعث کاهش بروز lymphadenitis می شوند. استفاده از شاخه های ضعیف تر وسوسة تولید کنندة واکسن و استفاده کنندة آن را برانگیخته است به خاطر نتایج سریع بدون عوارض جانبی. هم اکنون در مناطق از شاخه های مختلف چه قوی و چه ضعیف استفاده می شود. (1)

 

Route of administration:
به طور کلی بهترین روشی که برای واکسیناسیون BCG در نظر گرفته شده است اینترا درمال است چون و تزریق آن قابل کنترل است. مکانهایی زیادی در بدن می توانند برای واکسیناسیون استفاده شوند ولی شایعترین محل، منطقه دلتوئید در بازوست متأسفانه تزریق اینترا درمال ممکن است در نوزادان سخت باشد مخصوصاً وقتی که نوزادان زیادی به سرعت نیاز به انجام واکسیناسیون داشته باشد. میزان واکنش موضعی شامل زخمها و lymphadenitis در متد اینترادرمال بالاتر است نسبت به سایر روشها. همچنین متد اینترادرمال گران است و در بسیاری از کشورهای فقیر سوزن و سرنگ چندین بار استفاده می شود که این موضوع ریسک ابتلا به هپاتیت و HIV را بالا می‌برد. با این حال متد اینترادرمال به صورت گسترده هنوز در تمام جهان استفاده می‌شود. متد دیگر تجویز sub cutaneous است که آن هم باعث یکسری آسبه‌ها و زخم می شود. بقیة تکنیکها مثل scarification هم وجود دارد ولی گاهی نتایج نادرست دارند. تکنیک multi puncture هم در سال 1940 انجام شد. در آمریکا از این روش استفاده می شود. در ژاپن بیش از 40 سال از این روش استفاده شد و همراه با عوارض جانبی خیلی کمی بود. گزارشی که همة تکنیکهای BCG را با هم مقایسه کند وجود ندارد ولی به طور کلی عوارض جانبی موضعی در روش multi puncutre کمتر از سایر روشهاست.(1)
در مقالة Easton PA و Hershfield GS در سال 1984:
lymphadenitis یک عارضة شایع بعد از واکسیناسیون اینترادرمال BCG است و معمولاً 6 تا 9 بعد از واکسیناسیون رخ می‌دهد. گرچه lymphadenitis بعد از تجویز BCG به صورت متد scarification نادر است ولی ما یک مورد از lymphadentis BCG که 18-11 سال بعد از واکسن به روش Scarification ایجاد شد گزارش می کنیم. (3)
مطالعه روی بیمارانی در Harare و Rimbabre در سال 1986:
این مطالعه بیان کرد که بروز لنفادنوپاتی چرکی در اینها 5% است که معمولاً به دلیل اشتباه واکسیناسیون باید ساخته شدن آن می‌باشد.
مقایسة عوارض جانبی در نتیجة واکسیناسیون جدید اینترادرمال و واکسیناسیون قدیمی پرکوتانئوس انجام شد و در سال 1939 گزارشات Rosenthal بیان کردند که برای دادن BCG می توان از روش multi puncture استفاده کرد چون بروز عوارض جانبی در مواردی که واکسیناسیون اینترادرمال انجام می شود بالاتر است.(5)
در مقالة Morit، Yamanchi Y و Shiozawak در سال 1996:
در برنامة واکسیناسیون BCG در ژاپن که متد multi puncture برای کودکان جوان استفاده می شود التهاب لنف نودها یک عارضة غیر شایع نیست. هدف: درک میزان وقوع:
lymphadenitis بعد از تزریق واکسن BCG با متد multi puncture و میان تظاهرات بالینی. طرح: 516/34 کودک با سن 3-0 سال که به صورت اولیه بین سالهای 1989-1985 واکسیناسیون BCG شده بودند، برای مشاهدة وقوع لنفادنوپاتی انتخاب شدند. یک سری توضیحات شفاهی در مورد التهای غدد لنفی (لنف نودها) به خانواده ها داده شد و یک کارت همراه فرم گزارش به آنها داده شد که اگر لنف نود ملتهبی دیده شد در کودک خود، دوباره مراجعه کنند. سپس با خانواده ها در تماس بودیم و آنها را برای بررسی بیشتر به مطب خود دعوت کردیم. مواردی با یک یا بیشتر غدد ملتهب بزرگتر از mm7 در این گزارش دیده شد. نتیجه: میزان لنفادنوپاتی %73/0 بود. بچه‌های زیر 1 سال بروز بیشتری داشتند. لنف نودهای بزرگتر از mm10 در %14/0 کودکان دید شد با یک نسبت بیشتر پسران نسبت به دختران (95% پسر و 50% دختر).
95% موارد در عرض 6-4 هفته بعد از واکسیناسیون بوجود آمدند و بقیه قبل و یا بعد از این دورة زمانی دیده شدند. 19% این موارد چندین نود ملتهب داشتند و 2% آنها فقط در خارج آگزیسا، Adenitis داشتند. 8 مورد پیشرفت کردند به سمت adenitisچرکی همراه rupture(یعنی %02/0واکسینه شده ها) و در بقیة موارد (92%) التهای سریع در عرض 2 ماه یا کمی بیشتر بدوم هیچ درمان مدیکال یا جراحی فروکش کردند.(4)
Dosage:
دوز پیشنهادی BCG برحسب شاخة BCG و سن تجویز آن متفاوت است. روزی برای هر شاخه استفاده می شود که اثر حفاظتی بالا و عوارض موضعی کمی داشته باشد. به طور کلی به نوزادان تازه متولد شده نصف دوز استاندارد داده می شود. بیان شده که اگر واکسیناسیون BCG در کودکان از هفتة اول تولد به ماه نهم زندگی بیفتد، میزان حساسیت ایمونوژنی آنها بسیار بالاتر خواهد بود. در انگلیس دوز واحد BCG در طی نوجوانی تجویز می شود. بسیاری از کشورها اولین دوز BCG را در نوزادی و سپس تکرار آن را در طی کودکی می دهند. در بعضی جمعیت ها تجویز زیادآور جهانی است و در بعضی دیگر نه ولی به زور کلی حد مطلوبی از نظر سنی برای تجویز BCG به صورت یقین بیان نشده است. در ایران فقط یک روز در نوزادی تجویز می شود . (1)
در مقالة L. Tenlieres، P. chand, MA. Diouf، A.sairt و P saliou در سال 1991: این مطالعه روی 291 نوزاد در سن 1-0 سال است که به صورت راندوم در دو گروه قرار گرفتند که به ترتیب 025/0 و 05/0 mg BCG را به صورت اینترادرمال بین 1 دسامبر 1988 و 28 فوریة 1898 دریافت کردند. این تست راندم هدف آن این بود که تجویز دوز (025/0 mg) از BCG به صورت اینترادرمال در مقایسه با نصف دوز (05/0 mg) چه تأثیری روی کاهش ریسک عوارض مخصوصاً در آدنوپاتی چرکی، در نوزادان 1-0 سال دارد. نتایج نشان داد که پاسخ ایمنی با دوز 025/0 mg BCG به صورت اینترادرمال به همان اندازة دوز (05/0 mg) رضایت بخش است، ضمن اینکه میزان Adenitis چرکی در گروهی که دوز mg05/0 دریافت کردند به صورت قابل ملاحظه ای بالاتر است. بنابراین این موضوع بسیار خوب است برای نوزادان سن 1 سال و یا کمتر از دوز mg025/0 از BCG اینترادرمال استفاده شود. (6)
در مقالة Ghearghiu، carnush، Lagrajep و chambonl در سال 1978: مطالعات روی حیوانات و انسان نشان داد که شاخه های قوی BCG حفاظت و ایمنی بیشتری را در مقابل توبرکلوزیس نسبت به شاخه های با ویرولانس ضعیف ایجاد می کنند. واکنشهایی که از شاخه های قوی BCG تهیه می شوند باید با دوز پائین تری تجویز شوند تا بروز آدنیت چرکی را کاهش دهند. (7)
در مقالة MJ Bannon Dr در سال 1999:BCG یک واکسن safe با عوارض جانبی بسیار کم است. عوارض معمولاً در نوزادان زمانی روی می‌دهد که یک دوز بالای BCG از روی عدم توجه(سهواً) به صورت اینتردرمال به او داده می شود. Adenitis چرکی در 4% نوزادان و 3/0% کودکان بزرگتر که BCG اینترادرمال می گیرند گزارش شده است.(8)

 

فاکتورهای میزبان:
یک فرضیه هست که فاکتورهای تغذیه و ژنتیک میزبان ممکن است روی پاسخ ایمنی فرد نسبت به BCG تأثیر گذار باشد. ممکن است اثر ژنتیک روی پاسخ به BCG نسبت به عوامل محیطی بیشتر باشد. بعضی مطالعات روی حیوانات نشان می‌دهد که کمبود تغذیه می تواند پاسخ ایمنی به واکسن BCG را کاهش دهد. البته این یافته ها هنوز در انسان دیده نشده است.(1)
در مقاله ای از Jakubi kova، Truple J، Nevickal، Drodosm، zitnan D، Hruson skaf در سال 1996 بیان شده است: نقص و مشکل ایمنی سلولی یکی از دلایل lymphadentis BCG است. (9)
در مقالة Rehana kausar در سال 07-2005:
عوارض جانبی خفیف شامل واکنشهای موضعی است و همراه با هیچ تظاهر سیستمیکی نیست. در اواخر سال 1980 گزارشات مختلفی از بروز lymphadenitis چرکی و زخمهای بزرگ بیان شد. BCG همراه عوارض جانبی می‌باشد که شامل: زخم شدید طول کشیده در محل واکسیناسیون، استئومیلیت، lymphadenitis چرکی، عفونت منتشر BCG و مرگ. زخم و lymphadenitis در 10-1 مورد واکسیناسیون رخ می‌دهد و عفونت منتشر در کمتر از 1 مورد در میلیون رخ می‌دهد. ریسک عوارض جانبی به صورت مستقیم بستگی دارد به شاخه ای از BCG که استفاده می شود، دوز آن سن کودک، متد ایمن سازی، مهارت واکسن زننده. Lymphadenitis آگزیساری یا سرویکال معمولاً خود به خود بهبود می یابد و اگر به صورت غیر چسبنده به پوست باقی بماند نیاز به درمان ندارد. یک غدة لنفاوی چسبنده یا fistulated (فیستوله شده) ممکن است نیاز ره درناژ یا درمان ضد TB داشته باشد. بعضی ها پیشنهاد به درمان سیستمیک با INH یا درناژ و استرپتومایسین موضعی می کنند. (10)
در مقاله ای در سال 2005
عواترض جانبی واکسن BCG نادر است و شامل واکنش موضعی، lymphadentis و بیماری منتشر است. میزان عوارض جانبی بعد از واکسیناسیون BCG بین 19%-1/0 می‌باشد. در یک مطالعة استرالیایی میزان عوارض جانبی در 918 مورد که دارای ایمنی کامل بودند 50% و شامل آبسة محل تزریق، واکنشهای موضعی شدید و lymphadenitis بود. واکنش BCG منتشر در 2 مورد در میلیون کودک واکسینه شده و مخصوصاً در افرادی بود که از نظر ایمنی ضعیف بودند مخصوصاً افرادی که از نظر HIV مثبت بودند. فاکتورهایی که روی بروز عوارض جانبی BCG تأثیر می گذارد شامل: دوز واکسن، شاخه و زیر شاخة آن، تکنیک تزریق، سن و وضعیت ایمنی فرد واکسینه شده.(11)
عوارض جانبی:
بیش از 70 سال واکسن BCG به صورت ایمن در بیلیونها فرد سراسر جهان استفاده می شود. عوارض آن نادر است ولیکن مقدار آن بستگی دارد به مهارت و متد تجویز واکسن. Type واکسن، قدرت آن، دوز آن و همچنین سن و وضعیت ایمنی فرد واکسینه شده در این موضوع نقش دارند.
پاسخ موضعی نرمال به واکسیناسیون BCG در عرض 3-2 هفته رخ می‌دهد که همراه با تشکیل زخم و بهبودی محل زخم در عرض 3 ماه است. افراد با عفونت توبرکلوزیس خفته معمولاً یک پاسخ تسریع شده نسبت به واکسن BCG دارند که با یک سفتی (induration) در طی 2-1 روز مشخص می شود و یک زخم دلمه بسته و بهبودی در طی 15-10 روز ایجاد می شود. زخم موضعی و lymphaderitis منطقه ای عوارض خیلی شایعی هستند. معمولاً کمتر از 1% افرادی که ایمنی کافی دارند و تزریق اینترادرمال می شوند دیده می شود. شاخه های مهم BCG مخصوصاً Tokyo و Moreau در برزیس بندرت همراه به lymphadenitis هستند بر خلاف نوع French( paster) که بروز این عارضه در آن بالاست.
وقوع لنفادنوپاتی بعد از واکسیناسیون با BCG در برخی کشورها و مناطق خیلی اوقات مقدمة شاخة جدید BCG را برای برنامة واکسیناسیون فراهم کرده است. در بروز این عارضه تکنیک تجویز BCG، مواجهه با مایکوباکتریهای محیطی، میزان ویرولانس شاخه و فاکتورهای ژنتیکی نیز می توانند مهم باشند. هیچ مدرکی نیست که کودکانی که عوارض موضعی پیدا می کنند دچار نقص ایمنی هستند و یا افزایش یا کاهش اثر حفاظتی نسبت به توبرکلوزیس دادند.
ریسک عارضة lymphaderitisچرکی در میان نوزادان تازه متولد شده نسبت به نوزادان بزرگتر یا کودکان بیشتر است، مخصوصاً زمانی که یک دوز کامل واکسن (full dose) به آنها داده می شود. بنابراین خیلی از تجارب پیشنهاد می‌کند که در کودکان زیر 30 روز دوز کمتری از واکسن BCG (05/0 سی سی) باید استفاده شود. زخمهای مخاطی موضعی و lymphadentis معمولاً در عرض هفته های کوتاه تا ماهها بعد از واکسیناسیون رخ می‌دهد ولیکن علائم آن ممکن است برای ماهها در افراد دارای ایمنی کافی و برای سالها در افراد دارای ایمنی ناکافی عقب بیفتد. نودهای آگزیساری، سرویکال، سوپرا کلاویکولار معمولاً همان سخت واکسیناسیون را درگیر می کنند. درمان عوارض موضعی واکسن BCG مورد بحث است. لنف نودهای غیر چرکی معمولاً خود به خود بهبود می‌یابند گرچه جذب آن ممکن است ماهها طول بکشد. درمان کلاسیک برای نودهای چرکی شامل:
total excision لنف نود درگیر است. Incision و در ناژ اجتناب می شود چون میزان عود در اینها بالا می رود و معمولاً زخم خیلی واضحی ایجاد می شود. خیلی مطالعات نشان داده است که بعضی کودکان با lymphaderitis به دوره ای ایزونیازید یا اریترومایسین در طی هفته ها یا ماهها جواب می دهند:
با این حال یک مطالعة مقایسه ای روی 20 بیمار که با رژیم ایزونیازید، ایزونیازید همراه ریفامپین، و اریترومایسین در طی 6 ماه درمان شدند نتایج متفاوتی را نشان دادند. فقط میزان جذب خود به خودی لنف نود در کودکانی که با ایزونیازید درمان می شوند نسبت به جمعیت کنترل بیشتر بود. بقیة عوارض ناشی از واکسیناسیون BCG خیلی کمتر است. Risk متوسط osteitis بدنبال واکسن BCG از miliom/01/0 در ژاپن تا milion/300 در فنلاند متفاوت است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 47   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قدیمی ترین واکسن

دانلود مقاله موسیقی سنتی نام آور ترین چهره های ایرانی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله موسیقی سنتی نام آور ترین چهره های ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


آقا میرزاعبدالله
آقا علی اکبر فراهانی یکی از نوازندگان بی رقیب دوران قاجار بود که مشهور است " تار " را بسیار نیکو می نواخت و نغمات زیبا و دلپذیری ساخت که عارف در دیوان خود از آن یاد کرده ولی متاسفانه آهنگی در دسترس نیست که از آن بهره گرفته شود ، آقا علی اکبر زیاد عمر نکرد و جوان بود که دارفانی را وداع گفت شادروان علی اکبر فراهانی از خود سه پسر به جای گذارد به نامهای : میرزا حسن که تحت تعلیمات پدرش نواختن تار و سه تار را به خوبی آموخت و با مهارت می نواخت فرزندان دیگر آقا علی اکبر ، آقا میرزا عبدالله و آقا حسینقلی بودند که مورد بحث در اینجا آقا میرزا عبدالله می باشد . وی که در حدود 1222 شمسی متولد شده بود ؛ اصول اولیه موسیقی را نزد برادر بزرگ خود میرزا حسن فرا می گیرد و سپس از مکتب ناپدریش آقا غلامحسین که گفته اند مردی حسود و خسیس بود ، با رنج و سختی فراوان بهره می گیرد . آقا میرزا عبدالله ، همانطور که در پیشگفتار آمد ، دستگاههای موسیقی ملی ایران را مورد تجدید نظر قرار داد و با ادغام بعضی از آنها در هم ، هفت دستگاه مفصل و مستقل را پدید آورد و در اختیار همگان قرار داد و شاگردان بزرگی تربیت کرد که علاوه بر فرزندانش ، باید از سید حسن خلیفه ، میرزا مهدی خان صلحی و مهدیقلی هدایت ، میرزا نصیر فرصت شیرازی ، اسماعیل قهرمانی ، سید لیمحمد خان مستوفی و سید مهدی دبیری ، حسین خان هنگ آفرین ، حاج آقا محمد مجرد ایرانی و ابوالحسن صبا نام برد . بعدها توسط همین شاگردان مثل : میرزا نصیر فرصت شیرازی ، مهدیقلی هدایت ردیف های استاد نت نویسی شد که مدت هفت سال طول کشید .
نوازندگان کمانچه

 

کامران داروغه
به سال 1321 در تهران متولد شد و از سن دوازده سالگی بنا به تشویق و توصیه پدر موسیقی آغاز نمود و در هنرستان عالی موسیقی ثبت نام کرد . او در طی یک سالی که در این مدرسه تحصیل می کرد ، چون در آن جا موسیقی کلاسیک تدریس می شد ، چندان موفقیتی به دست نمی آورد و مردود می گردد و بدون این که به استعداد نهان فرزند اعتقاد و توجه زیادی داشت به وسیله یکی از دوستانش علیمحمد خادم میثاق به هنرستان موسیقی ملی ایران راهنمایی و با سفارش او در این هنرستان ثبت نام می کند .
رئیس هنرستان شادروان روح الله خالقی از وی شخصا می گیرد که اگر نتواند در مدت یک سال موفقیتی کسب کند وی را از هنرستان اخراج نماید . عشق و علاقه و استعداد و پشتکار او به زودی موجب می شود که در هنرستان پذیرفته شود . ناگفته نماند که داروغه در هنرستان موسیقی ملی در آغاز کار زیر نظر استاد حسینعلی ملاح به فراگیری ویولون می پردازد و چنانچه خود وی از زحمات و کوشش فراوانی که استاد ملاح برای آموزش او متحمل شده یاد می کند و همواره خود را مدیون مراقبت ها و توجه آن استاد ارجمند می داند .
روزی اعلانی از طرف مسئولین هنرستان شده بود که کلاس هایی جهت دوره عالی هنرستان دایر خواهد شد و در نتیجه جهت ثبت نام شاگرد می پذیرفتند در آن ایام یکی از شاگردانی که جهت فراگیری دوره عالی آمده بودند ، اسدالله ملک نوازنده معروف بود که در یکی از اتاق های هنرستان مشغول نواختن کمانچه بود که داروغه را بی اختیار مفتون خود می کند و وی بلافاصله از اسدالله ملک خواهش می کند که نواختن این ساز را به وی تعلیم دهد و مدت سه ماهی نزد ملک تعلیم می گیرد و از آن تاریخ کامران داروغه به نواختن کمانچه روی می آورد .
داروغه پس از فارغ التحصیل شدن از هنرستان به مدت دو سال به خدمت مقدس سربازی می رود و پس از پایان خدمت سربازی وارد دانشکده هنرهای زیبا که رشته موسیقی هم جزو آن بود می شود . این دانشکده که با همت استادانی مثل : دکتر نور علی خان برومند و دکتر داریوش صفوت دایر گردیده بود موسیقی ایرانی را در خدمت استاد برومند به مدت پنج سال فرا می گیرد و از دانشکده فارغ التحصیل می شود . کامران داروغه ، از سال 1345 به رادیو راه می یابد سپس به برنامه " گلها "توسط آقای ملاح راه یافت و در رادیو به نوازندگی ویولون و کمانچه می پردازد و پس از تاسیس تلویزیون ملی ایران به نوازندگی کمانچه به سرپرستی مرحوم مرتضی حنانه به عنوان موسیقی اصیل ایرانی مشغول می گردد و از سال 1355 به تکنوازی کمانچه می پردازد و حدود چهل تکنوازی انجام می دهد که در آرشیو رادیو موجود و از بهترین های تکنوازی این ساز می باشد .
وی همیشه سعی داشت که این ساز را بین جوان ها رواج دهد و تغییراتی از لحاظ تکنیک برای کمانچه به وجود آورد که امید دارد با کمک شاگردانش ، کمانچه را که یک ساز ملی و سنتی ایرانی است و از جهت تکنیک و وسعت صدا و واخوان های آوازی خیلی غنی و پربار است رواج و احیاء کند و معتقد است اگر کسی بخواهد ، پرباری و غنی بودن این ساز را بر مبنای واقعی آن درک کند بایستی حتما سفری به باکو داشته باشد تا به بیند آقای هابیل علی اف استاد کمانچه جهان چه کار می کند و چه می گویددرباره ساز کمانچه داروغه می گوید:"اگر کسی تکنیک این ساز را به دست آورد،کارهایی می شود روی آن پیاده کرد که در ویولون امکان پذیر نیست.به هر حال حق کمانچه هنوز ادا نشده و باید آن هایی که در موسیقی ادعایی دارند بیایند و این کارها را انجام دهند و مشوق جوانان باشند که این ساز ملی و سنتی جای والای خود را از دست ندهد و ما هر وقت که به خارج جهت شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران مسافرت هایی داشتیم وقتی هنرمندان ما ویولون می زدند برای آن ها زیاد جالب نبود ولی هنگام گوش دادن به نوای کمانچه سراپا گوش می شدند و نوازنده را بسیار تشویق می کردند".
کامران داروغه ،کنسرت های فراوانی به نفع مؤسسات خیریه و فرهنگی نظیر:هلال احمر(شیر و خورشید)،انجمن نابینایان ، بیمارستان های مسلولین و دانشجویان بی بضاعت ترتیب داد و برای شناساندن موسیقی سنتی و ملی ایران ، مسافرت هایی از طرف رادیو تلویزیون به کشورهای: ترکیه، آلمان ، فرانسه، ایتالیا ، افغانستان ، ژاپن، پاکستان، هندوستان، شوروی و درآمریکا رفتند..../

 

 

 

نوازندگان تنبک

 

محمد اسماعیلی
محمد علی اسماعیلی به سال 1313 شهریور ماه در تهران متولد شد و از اوان کودکی علاقه شدیدی به نواختن تمبک داشت و هر جا که سینی و پیت و ناودان و غیره ... به دستش می رسید شروع به نواختن می کرد .
مرتضی و مصطفی گرگین زاده ، دایی های وی که هر دو اهل موسیقی بودند مشوق وی در نواختن ضرب بودند و پس از تحصیلات عمومی خواهر زاده خود ، وی را در سال 1330 به حسین تهرانی ، استاد تمبک نواز معرفی می نمایند و در هنرستان موسیقی ملی زیر نظر حسین تهرانی به فرا گرفتن فن نواختن ضرب مشغول می شود و در تاریخ 1337 توسط استاد به وزارت فرهنگ و هنر وقت معرفی و رد ارکسترهای موسیقی ملی و گروه تمبک شروع به همکاری می نماید و بعد از 5 سال برای اجرای برنامه های موسیقی ملی و هر چه بیشتر شناساندن آن به کشورهای : آفریقایی ، آسیایی ، اروپایی و آمریکایی مسافرت کرد و برنامه های اجرا نموده ، از سال 1343 در هنرستان موسیقی ملی ایران مشغول تدریس تمبک شد و از آن تاریخ به بعد شاگردان بسیار تعلیم داد که در مراکز رسمی هنری کشور مشغول فعالیت می باشند .
در سال 1345 سرپرستی گروه تمبک وزارت فرهنگ و هنر آن زمان را عهده دار شد که برای این گروه ، حدود پانزده قطعه فانتزی روی ریتم های ایرانی تنظیم کرد و در کشورهای خارج و تالار رودکی سابق اجرا شد ، موسیقی قطعه یی به نام " رونما "نوشته خانم سرلک سرپرست موسیقی ملی تالار رودکی سابق که روی یکی از داستانهای اصیل ایرانی نوشته شده بود ، به وسیله اسماعیلی تنظیم و توسط گروه تنبک وزارت فرهنگ و هنر سابق در تالار رودکی سابق اجرا گردید که با استقبال فراوان مردم روبرو شد و همین امر موجب شد که بیش از دویست بار اجرا گردد. از ساخته های دیگر او قطعه یی است که به یاد استادش حسین تهرانی ، برای ارکستر سازهای ایرانی و گروه تنبک ساخته است که ملودی آن از استاد فرامرز پایور بوده و با ارکستر پایور و گروه تنبک در شبی که به یاد استاد حسین تهرانی در تالار رودکی سابق برپا گردیده بود اجرا شد.
محمد علی اسماعیلی مشغول تدوین جلد دوم کتاب "تنبک و تدریس آن"می باشد . وی بیشتر اوقات خود را با استاد فرامرز پایور می گذراند.

 

نوازندگان نی

 

حسن ناهید
حسن ناهید یکی دیگر از ? نی نوازان ? خوب و با ارزشی است که به سال 1322 در شهر کویری کرمان متولد شد و از سن 10 سالگی به موسیقی علاقمند گردید و با تهیه یک فلوت به نواختن این ساز بادی مراحل اول موسیقی را نزد خود شروع کرد .
حسن ناهید ، پس از چندی که صدای ? نی ? استاد حسن کسایی را از رادیو شنید به اصفهان نزد ایشان رفت و از محضر وی استفاده های بسیار برد سپس به شیراز می رود و در این شهر که مشغول تحصیل نیز می شود تا سال پنجم متوسطه بدون نت نزد خود تمرین می کند و پس از چندی در اردوی رامسر در مسابقه یی که بین دانش آموزان سراسر کشور برگزار شده بود ، آقای محمد میر نقیبی ، هنرمند شایسته ? گلها ? وی را برنده اول مسابقه اعلام می دارد و آینده نیز نشان داد که انتخابی شایسته و به جا از طرف ایشان بوده است .
پس از چندی حسن ناهید ، به فرهنگ و هنر دعوت می شود و در ارکستر های متعدد این اداره ، همکاری خود را آغاز می نماید ، در همین دوران مدت ها جهت تعلیم ? نت ? نزد آقای حسین دهلوی به فراگیری می پردازد و به عنوان هنر آموز ? نی ? هنرستان عالی موسیقی ملی مشغول تدریس می گردد.
مهدی مفتاح که برای تشکیل ارکستری بنام درویش در رادیو دعوت شد از ایشان هم برای همکاری با این ارکستر دعوت می نماید ، سپس برای شرکت در ارکستر رودکی که از آقایان : ابراهیم منصوری ، حبیب الله بدیعی ، علی تجویدی ، احمد عبادی ، ورزنده ، اصغر بهاری و فرهاد فخرالدینی تشکیل شده بود دعوت می شود و با این ارکستر همکاری می نماید . در سال 1341 توسط استاد حسین قوامی به برنامه ? گلها ? دعوت می شود و همکاری خود را در این برنامه آغاز نموده و در فرهنگ و هنر نیز با ارکستر استاد فرامرز پایور شرکت می نماید که بیست سال این همکاری ادامه می یابد و از پایور نیز کسب فیض می نماید به طوری که خودش می گوید : ? تحت تاثیر نوازندگی آقای پایور هستم و به نوازندگی آقای مهندس همایون خرم نیز عشق می ورزم ? حسن ناهید در ارکستری که با همکاری آقایان : اسدالله ملک ، منوچهر جهانبگلو ، فرهنگ شریف ، محمودی خوانساری و عده یی دیگر برنامه یی به نام ? نوایی از موسیقی ملی ? ترتیب یافته بود شرکت داشت و سلیست بسیاری از این برنامه ها بود .
حسن ناهید انسانی دوست داشتنی ، هنرمند و صمیمی می باشد ولی افسوس که سعادت نصیب بنده نشد در مدت چند سالی که از عمرم برای نوشتن این کتاب صرف کردم ، بتوانم از محضرش کسب فیض زیادی ببرم . زیرا نگارنده برای تهیه ? بیوگرافی و عکس ? ایشان دوباره از تهران به شیراز محل اقامت ایشان مسافرت کردم و بارها به مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی مراجعه نمودم تا توانستم شرح مختصری از وی بنویسم ولی عاقبت عکس از ایشان به دست نیاوردم تا این که یکی از دوستان عکس ایشان را در اختیارم نهاد و مرا از این مشکل رهانید .
حسن ناهید برای شناساندن موسیقی سنتی و اصیل ایران ، مسافرت هایی همراه با خوانندگان به نامی مثل آقایان : حسین قوامی ، محمد رضا شجریان ، محمود محمودی خوانساری و عبدالوهاب شهیدی به کشورهای : ترکیه ، بلغارستان ، یوگسلاوی ، ایتالیا ، فرانسه ، بلژیک ، هلند ، آلمان ، اتریش نموده است و در برنامه هایی تحت عنوان کنسرت سازهای ملی ایران شرکت کرده است .
امین الله رشیدی : خواننده
امین الله رشیدی در طلوع یکی از روزهای اردیبهشت ماه 1304 شمسی در روستای زیبا و مصفای راوند کاشان از پدری کشاورز و مادر شاعرزاده و شاعر منش (دختر ادیب بیضائی کاشانی)متولد شد.در چهار ماهگی او را به کاشان آوردند و تحصیلات ابتدائی و متو سطه را در آنجا به پایان رساند و بلافاصله پس از پایان تحصیل در یکی از دفاتر اسناد رسمی کاشان مشغول کار شد.او در ضمن تحصیل ، نقاشی قالی ایرانی را نزد استادان آن زمان، آقایان:محمد دبیر الصنایع و حسن نقشپور اراکی فرا گرفت و در زمانی کوتاه تا مرحله ی طراحی و ابتکار پیش رفت و در حین نقاشی نیز با مقدمات نوازندگی تار نزد نقشپور نامبرده کتار را در نهایت شیرینی می نواخت ،آشنا شد و در سال 1325 به تهران نقل مکان یافت.
رشیدی با موسیقی به اصطلا ح کلا سیک (ردیف آواز ایرانی )از راه شنیدن صفحات قدیم گرامافون و خوانندگان دهه 1320 رادیو ایران آشنا گردید و در اوائل ورود به تهران چند گاهی در کلاس های شبانه هنرستان موسیقی (تالار وحدت کنونی )اصول نت خوانی را نزد آقای موسی معروفی و یکی دو ماه نیز در کلاس موسیقی مسعود معارفی و تئوری آواز را نزد دکتر مهدی فروغ در هنرستان نامبرده آموخت و با یادگیری نت،تار را رها کرد و از آن پس نت آهنگ هایی را که می ساخت بدون استفاده از ساز بروی کاغذ می آ ورد.
در سال 1328 رشیدی از طریق استاد گرانقدر موسی معروفی به آقای علیمحمد میثاق ،رهبر یکی از ارکسترهای رادیو ایران معرفی شد و از همان سال به عنوان خواننده وآهنگساز فعالیت خود را در رادیو آغاز نمودو اولین بار ترانه (رنج جدایی)از ساخته های زنده یاد موسی معروفی را در مایه افشاری با ارکسترنامبرده در رادیو اجرا کرد و همزمان،مدتی نیز در برنامه های موسیقی ارتش (که شب های جمعه ساعت هفت و نیم بعد از ظهر از رادیو ایران پخش می شد) در ارکستر به سرپرستی هنرمند گرامی علی تجویدی می خواند و در چند برنامه رادیویی محمد بهارلو نیز شرکت نمود.در سال 1336 شمسی با دختری از کاشان ازدواج نمود که حاصل آن دو فرزند دختر و پسر (افسانه وصبا)است که آنان نیز از ذوق موسیقی بهره یی بسزا دارند.در سال 1344 بنا به مقتضیات شغلی از رادیو استعفا داد و این داستان تا ثر انگیزی دارد که در اینجا مجال گفتن آن نیست.
رشیدی در مدت فعالیت در رادیو ایران در حدود 100 آهنگ ساخت که شعر بعضی از آن ها را نیز خود می سرود (برای نمونه شعر ترانه ی دریا )اما بیشترین شعر آن آهنگ ها را شاعران گرانمایه ،آقایان :تورج نگهبان ،بیژن ترقی ،مهرداد اوستا ،فریدون مشیری ،رضا ثابتی ،نظام فاطمی،ابوالقاسم حالت ،نواب صفا،عبداله الفت ،پرویز وکیلی و غیره سروده اند و اکثرا به سیله ارکسترهای شماره ی 1و2 رادیو ایران با نوازندگی و همکاری هنرمندان ارجمند آقایان : حبیب اله بدیعی ،پرویز یا حقی،مهندس همایون خرم ،عباس شاپوری ،محمد میر نقیبی،انو شیروان روحانی ،ولی اله البرز،یاوری،حدادی و دیگر عزیزان و با نظارت و سرپرستی استادان :مشیر هما یون شهردار و حسینعلی ملاح ضبط و پخش شده است.
شیوه ی رشیدی در خوانندگی و آهنگسازی ،مرز میان سنت و نوگرایی می باشد و به قول خودش حد وسط را انتخاب کرده است او می گوید : " اگراین میانه روی و اعتدال در تمام امور دنیا جاری بود چهره ی جهان و زندگی خیلی زیباتر و مطبوع تر از آنچه تاکنون هست می بود " .
رشیدی در شاعری و نویسندگی و نقد نیز دستی دارد و مقالاتی از او در مطبوعات سالهای قبل به چاپ رسیده که آخرین آنها نقدی است برکتاب ( شعر نو از آغاز تا امروز ، تالیف محمد حقوقی از انتشارات مؤسسه فرانکلین ) که در شماره 10سال 52 مجله وحید چاپ شده و اکنون نیز سفرنامه یی به نام ( از کاشان تا کاناری ) آماده برای انتشار دارد . رشیدی درباره موسیقی کلاسیک و ردیف آواز که سینه به سینه به ما رسیده و تا این زمان حفظ شده و خوشبختانه کاملترین آن به وسیله شادروان استاد موسی معروفی به صورت نت در آمده است ،نظریاتی دارد،منجمله معتقد است که در اجرای آوازها ،به شرط حفظ اصالت ایرانی و به خصوص تلفیق آن با شعرپارسی باید شیوه یی نو ایجاد کرد و از تکرار مکررات آن هم به طور گسترده امساک نمود و همچنین او،نسبت به کلمات والا و ارزشمند (هنر )و (هنرمند)که دست اندرکاران و به تبع ایشان مردم عادی بدون ضابطه و بی محابا ،به هر چیز و هر کس اطلاق می کنندودست و دلبازانه می بخشند،وسواس و حساسیتی خاص دارد.او به اعتبار قول بزرگان و هنرشناسان می گوید:"هنر یعنی خلاقیت و هنرمند یعنی خلاق و آفریننده .بنابراین اگر در یک اثز هنری (اعم از شعر و موسیقی و نقاشی و غیره)ابتکار و نوآوری به چشم نخورد،به این معنی که اگر در قطعه شعری یک مضمون نو و در آهنگی حتی یک ملودی جدید و زیبا نتوان پیدا کرد،این دیگر هنر نیست و صاحب چنین آثاری مستحق لفظ(هنرمند)نه.و بر همین منوال بر چسب کلمه(هنرمند)بخواننده یا نوازنده یا صاحب اثر دیگری که فاقد شیوه یی نو و ابتکاری و مستقل در کارشان باشند،جایز نیست .باید به این مجریان ماهر و مسلط و چیره دست هنرآفرین گفت و با اطلاق کلمه ی (استاد)از آنان تقدیر کرد و ارجشان را پاس داشت!"این هم نمونه یی از اشعار رشیدی با نام هنری(آشنا) .

 

نوازندگان تار

 

جلیل شهناز
به سال 1300 جلیل شهناز ، در شهر افتخارآفرین و هنر پرور اصفهان چشم به جهان گشود ، پدرش علاقه وافری به موسیقی سنتی ایران داشت و هر روز منزلش محفلی گرم برای دوستداران این هنر بود . پسر دیگرش حسین شهناز تار را بس دل انگیز می نواخت ، پدر از همان اوان کودکی مشوق او در یاد گرفتن و نواختن این ساز اصیل ایرانی گردید ، و به همین سبب جلیل را بدست برادرش حسین سپرد تا او را با نوای ساز آشنا کند ، از این زمان ، جلیل بود و حسین و تار که لحظه ای این سه دلداده از یکدیگر جدا نبودند هر وقت حسین کاسه تار را در آغوش می گرفت و می نواخت ، جلیل از کنار او دور نمی شد و چون دلداده یی شیدا به پنجه های سحار او می نگریست و در پیچ و تاب نوای آن خواسته های کودکی خود را جستجو میکرد و عطش خود را فرو می نشاند .
ایام کودکی سپری شد و دوران جوانی فرا رسید ، هر روز جلیل از مدرسه باز می گشت یکسر به نزد برادر آمده با لحن کودکانه از او می خواست که تار بنوازد و حسین هم سخاوتمندانه هر چه داشت در طبق اخلاص نهاده و به او می آموخت .
جلیل پس از چندی به تهران آمد و به رادیو راه یافت و در ارکسترهای مختلف این دستگاه شرکت جست و پس از مدتی در برنامه " گلها " شرکت و یکی از بهترین سلیست های آن گردید .
جلیل شهناز علاوه بر نواختن " تار " که ساز اختصاصی وی می باشد با نواختن " ویولون " ، " سنتور " ، " ضرب " نیز آشنایی کامل دارد و آنها را بسیار دلنشین می نوازد ، نواخته ها و آثار شهناز در موسیقی ایران به خصوص گلها از آثار بزرگ و ممتاز موسیقی ایران است .

 

خوانندگان
عبدالله دوامی
به سال 1270 در ( طا ) که یکی از دهات تفرش می باشد کودکی دیده به جهان گشود که والدینش نام عبداله را برای او برگزیدند . عبداله دوران کودکی را در این ده سپری کرد و تحصیلات ابتدایی را نزد تنی چند از ملاهای ده فرا گرفت . وی پس از چندی به تهران آمد و در مدرسه تربیت نام نویسی کرد و در این مدرسه با رکن الدین خان مختاری همکلاس بود . وی شبی در منزل شخصی به نام مجدالممالک که از دوستانش بود با علی خان نایب السلطنه که از خوانندگان بزرگ آن زمان بود آشنا شد و در حضور وی قطعه هایی بنا به در خواست مجدالممالک می خواند که مورد قبول علی خان نایب السلطنه قرار می گیرد و او دوامی را تشویق می کند که نزد وی آواز را کار کند و اولین مشق خود را که دستگاه (( شور )) بود نزد علی خان آغاز می کند که اولین استاد وی همین شخص می باشد . عبداله دوامی پس از چندی نزد استادان: آقا میرزا حسینقلی ، حسین خان کمانچه کش ، درویش خان، ملک الذاکرین و آقا میرزا عبداله رفت و بسیاری نیاموخته ها را از آنان اموخت و خود شد استاد عبداله خان دوامی .
دوامی قبل از انقلاب مشروطیت برای شناساندن موسیقی اصیل و سنتی ایران و برای حفظ و حراست و اشاعه آن قرار شد که به اتفاق اقبال السلطان ، باقر خان و مشیر همایون شهردار و عده یی دیگر برای ضبط صفحه به برلن بروند ولی به واسطه جنگ جهانی اول وقفه یی در این مسافرت هنری پیش آمد که اجبارا به جای برلن به تفلیس و قفقاز رفتند و تصمیم خود را در آنجا عملی کردند . استاد دوامی مدت هفت سال در اداره پست کار کرد و پس از این مدت به وزارت دارایی منتقل و تا پایان دوران بازنشستگی در این وزارتخانه مشغول کار بود . وی از فروردین ماه 1334 همکاری خود را با سازمان رادیو تلویزیون وقت و مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران شروع کرد که به واسطه کبر سن شاگردانش را در منزل تعلیم می داد ، گفته می شود از شاگردان خوب استاد دوامی شاپور حاتمی ( وی خواهر زاده عبداله خان دوامی است ) ، پرویز مشکاتیان ، داریوش طلایی و ... هستند و استادانی چون : نوعلی خان برومند و حاج آقا محمد مجرد ایرانی نزد دوامی پاره یی از تصانیف را آموخته اند . استاد عبداله خان دوامی در بیستم دی ماه 1359 دار فانی را وداع گفت .
روانش شاد .
مراسم تشییع "علی تجویدی" برگزار شد

 

در روزهای پایانی سال 84 نیز یک بار دیگرهنرمندان و دوستاران هنر مقابل تالار وحدت گردآمدند تا یکی دیگر از عزیزانشان را به خاک بسپارند.
امروز استاد علی تجویدی در خاک آرام می‌گیرد تا برای همیشه از نوای ساز این پیشکسوت هنرموسیقی محروم بمانیم. به گزارش خبرنگار هنری ایسنا، مراسم تشییع پیکر هنرمند فقید استاد علی تجویدی با حضور مردم وهنرمندان امروز صبح از مقابل تالار وحدت برگزار شد.
همایون خرم از اساتید موسیقی ایرانی در ابتدای این مراسم در سخنانی اظهار داشت: هنرمندان همیشه با آثارشان شناخته می‌شوند و حضور این همه جمعیت، به خصوص حضور جوانان، نشان می‌دهد که هنر و شخصیت مرحوم استاد علی تجویدی چه جایگاهی در میان مردم دارد.
وی در ادامه گفت: تجویدی به فرهنگ موسیقی ایران خدمت کرد او کتابهایی نگاشته و دستگاه‌های ایرانی به همراه آواز‌ها و متعلقات آن نوشته است که امیدوارم مسوولان ارشاد کارهای این استاد بزرگ را منتشر کنند. به گفته خرم او علاوه بر هنر موسیقی، دارای صفات اخلاقی بسیاری بود و نسبت به دوستان و استادان و حتی شاگردانش بسیار با محبت عمل می‌کرد. محمدسریر نیز در این مراسم در سخنانی گفت: استاد تجویدی، حلقه پیوند نسل دوم و سوم موسیقی ایران بود و امیدوارم ?شعله کاروانی? که استاد برافروخته، در اختیار جوانان قرار گیرد و جوانان ادامه دهنده راه این استاد بزرگ باشند. استاد علی تجویدی آهنگساز و نوازنده ویولون صبح چهارشنبه پس از چندی که تحت مراقبتهای پزشکی در منزل و بیمارستان قرار داشت، درگذشت.
خبرگزاری دانشجویان ایران - تهران

 

هفده آذر هفتادودو بود انگار. من با یک واکمن و علی هم با دوربین رفتیم تالار وحدت. مراسم تشییع جواد معروفی بود. خیلی‌ها را آن‌روز دیدیم. اکبر محسنی، فریدون حافظی، فخرالدینی و... علی تجویدی. زود آمده بود. ایستاده بود به انتظار. از عکس‌های علی چیزی نماند. همه سوخت. اگر بود حالا عکس تجویدی را می‌گذاشتم این‌جا. مردی با موهایی که یک‌دست شانه شده بود و کت و شلوار قهوه‌ای و کراوات. خالق آثاری مثل دیدی که رسوا شد دلم، آتش کاروان، سفرکرده، مرا عاشق شیدا، می‌گذرم، آشفته حالی، صبرم عطا کن، آزاده و یاد کودکی و... صفحه ی رقص پروانه اش را دارم اما گرامافون نیست تا امشب آن را بشنوم. عکس‌ها سوخت اما صدای خیلی‌ها برایم ماند از جمله صدای علی تجویدی تا بعدها بگذارمش درجایی
تجویدی پنج سال در بستر بیماری ماند. می‌گفتند تاب شنیدن آثار خودش را ندارد. عذاب می‌کشید از این که دیگر نمی‌توانست آهنگ بسازد. در نواری که من از او دارم می‌گوید: این قبیل هنرمندان هرگز نمرده‌اند و من هرگز دلم نمی‌آد که بگم مرحوم جواد معروفی. ایشان زنده هستند. تجویدی هم زنده است. می‌دانم. خیلی جمله‌ی پیش پا افتاده‌ای‌ست اما واقعیت این است که آثارش تا وقتی شنیده می‌شوند او هم زنده است. به هرحال واقعیت این است که تجویدی راحت شد. شتر پشت در را اگر بیش از حد معطل کنی خودت بیشتر عذاب می‌کشی. بهتر است در شرایطی که دیگر دلکشی نیست تا آهنگ‌هات را جاودانه کند یا اگر هم باشد دیگردر این آشفته بازار متاعت خریداری ندارد و حتی رادیو هم از حضور جدی امثال تو خالی‌ست و یک بار سازت را می‌شکنند و بار دیگر از تو تجلیل می‌کنند! بر پشت شتر بنشینی و بروی. رفتن همیشه تلخ نیست. در عزای اهل موسیقی ساز می‌نوازند ومن از این خوش‌تر سراغ ندارم. تجویدی هم با نوای خوش ویولن می‌رود. با صدای دلکش.رفتن این‌جور وقت‌ها پیوستن به آن تنهایی عمیقی‌ست از چشم زمین و زمان پنهانت می‌کند.تجویدی پنهان شده از چشم من و ما. روشنک در ابتدای برنامه ای رادیویی می‌گوید: کمان دلنشین اثر هنرمند ارجمند تجویدی‌ست. تجویدی در نوار من می‌گوید: وچه بهتر که آدم این‌طور افتخار آمیز دنیا رو ترک کنه. تو دل مردم خودش باشه. مهم نیست. شتر مرگ راه افتاده و تجویدی و سازش را با خود می‌برد. دلش اما پیش ماست تا یک‌بار دیگر با هم آشفته‌حالی‌اش را بشنویم و با او بدرود کنیم. انگار به قول قدیمی‌ها قسمت ما از سال هشتادوچهار مرگ بود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  44  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موسیقی سنتی نام آور ترین چهره های ایرانی

مقاله درموردپیشرفته ترین سلاح ها و هواپیماهای جهان

اختصاصی از زد فایل مقاله درموردپیشرفته ترین سلاح ها و هواپیماهای جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درموردپیشرفته ترین سلاح ها و هواپیماهای جهان


مقاله درموردپیشرفته ترین سلاح ها و هواپیماهای جهان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:29

فهرست

تفنگ 57 م.م

تفنگ 106م.م

تعداد خدمه ی تفنگ 106

تفنگ ژ-3

مشخصات

جنگ افزاری است خودکار (مسلسل) که به وسیله برگه ناظم آتش" به حالت نیمه خودکار وظامن در می آید. با فشار مستقیم گاز باروت مسلح می گردد وبا خشاب بیست فشنگی تغذیه می شود. با هوا خنک شده وبوسیله نفر حمل می گردد.

دستگاه نشانه روی ، روی آن به راحتی قابل تنظیم است وعمل این تفنگ با عقب نشینی

همراه است.

مختصات

الف- برد موثر 1200 متر، برد مفید 400 مترالی 600 متر وبرد نهایی 3750 متر.

ب- تعداد خان ، 4 عدد وگردش آن از چپ به راست سرعت اولیه گلوله 800 متر در ثانیه می باشد.

ج- طول اسلحه بدون سرنیزه : 5/102 سانتی متر.

ز- طول گام: 5/30 سانتی متر، تعداد گام 5/1.

و- کالیبر (قطر گلوله): 62/7 میلی متر.

 

انواع تفنگ ژ-3

  • تفنگ ژ-3 با روپوش وقنداق پلاستیکی برای تیر اندازی در حالت مختلف.
  • تفنگ ژ-3 با قنداق آهنی تاشونده برای عملیات تهاجمی سخت وعملیات چریکی.
  • تفنگ ژ-3 مجهز به دستگاه دو پایه برای تیراندازی در حالت درازکش.
  • تفنگ ژ-3 مجهزبه دوربین مادون قرمز برای تیر اندازی در شب.

قطعات

تفنگ ژ-3 از هشت قسمت اصلی زیر تشکیل می شود:

1- قنداق متعلقات             2- بند متعلقات

3- دستگاه چکاننده وقبضه طپانچه ای     4- آلات متحرک و متعلقات   

5- روپوش                     6- خشاب     

7- لوله                  8- شعله پوش 

 

تفنگ کلاشینکف

مشخصات

  • با دو نیرو عمل می کند:

الف) نیروی گاز                    ب) نیروی فنر برگرداننده

2- با استفاده از ضامن درد ووضعیت تک تیر ومسلسلی تیر-اندازی می نماید.

3- با خشاب 30 فشنگی و50 فشنگی تغزیه می شود.

4- کالیبر فشنگ مورد استفاده 62/7 میلیمتر می باشد.

مختصات

الف: وزن وطول

 

وزن تفنگ بدون سرنیزه با خشاب پر           300/4کیلوگرم

وزن تفنگ بدون سرنیزه با خشاب خالی         800/3 کیلوگرم

وزن سرنیزه با غلاف                     370 گرم

وزن سرنیزه بدون غلاف               270 گرم

وزن خشاب خالی                     330 گرم

وزن خشاب پر                     820 گرم

وزن فشنگ                          2/16 گرم

وزن گلوله عادی                    9/7 گرم

وزن باروت داخل گلوله                  6/1 گرم

طول تفنگ با سرنیزه                    107 سانتیمتر

طول تفنگ بدون سرنیزه              87 سانتیمتر

 

طول تفنگ با قنداق فلزی تا شو              5/64 سانتیمتر

طول لوله                          5/41 سانتیمتر

طول قسمت خان دار لوله                 9/36 سانتیمتر

طول فاصله دو قسمت نشانه روی (روزنه دید ومگسک) 8/37 سانتیمتر

طول تیغه سر نیزه                  20 سانتیمتر

 

ب- مسافات وسرعت اولیه ومیانگین های تیر اندازی :

 

 

  • مسافات

برد نهایی                         3600 متر

برد موثر                          1500 متر

برد مفید                          400 متر

درجه بندی ستون درجه          تا       800 متر

             ( نوعی از آن         تا       1000 متر)

برد تیر اندازی در حالت نشسته              800 متر

سرعت اولیه                        710 متر درثانیه

میانگین تیر اندازی بدون نشانه روی (هجومی)      600 تیر در دقیقه

میانگین تیر اندازی با نسانه روی (رگبار)        100 تیر در دقیقه

میانگین تیر اندازی با نشانه روی (تک تیر)       40 تیر در دقیقه

عمر لوله در یک تیر اندازی بدون وقفه            1500 تیر

فشار گاز بر لوله                  2700 کیلو گرم بر سانتیمتر مربع

تعداد خان    ( شیارهای داخل لوله)         4 عدد

 

انواع فشنگ ها

  • فشنگ عادی یا معمولی
  • فشنگ کشف محل (رسام)
  • فشنگ سوزاننده
  • فشنگ شکاننده- سوزاننده
  • فشنگ رنگی(مراسم)

قطعات

1-لوله گاز وروپوش آن                  2- گلنگدن

3- آلات متحرک                      4- میله وفنر ارتجاع

5- روپوش اصلی                     6- فشنگ کلاشینکف

7- خشاب 30 فشنگی                  8- تفنگ کلاشینکف

 

تفنگ سیمینوف

اسلحه ایست نیمه خودکار، با دقت نشانه روی زیاد. سیمینوف براحتی قابل حمل ونقل

می باشد وپس از اتمام فشنگ های درون خشاب گانگدن به عقب بر نمی گردد. فشنگ های کلاشینکف نیز در این اسلحه به کار می رود.

 

مختصات

1- طول با سرنیزه                     126 سانتیمتر

2- طول بدون سرنیزه                   102 سانتیمتر

3- وزن بدون فشنگ                     85/3 کیلو گرم

4- وزن با فشنگ                   012/4 کیلو گرم

5- برد مفید( بدون دوربین)                400-500 متر

6- برد مفید(با دوربین)               تا 800 متر

7- برد موثر                          1000 متر

8- برد نهایی                         3000 متر

9- سرعت تیر                          30 الی 40 تیر در دقیقه

10- خشاب 15 فشنگی

 

قطعات

  • محورهای قنداق
  • فنر
  • گلنگدن
  • قسمت بالایی قبضه
  • برای بستن عکس باز کردن عمل می نماید.

 

 

 

تفنگ ام- یک

تفنگ (ام - یک) جزو اسلحه هائی است که تقریبا" از دور خارج شده وتنها در برخی

از کشورها ازآن استفاده میشود.

این اسلحه در گذشته در ارتش ایران مورد استفاده قرار می گرفت که با آمدن ژ-3 کم کم از دور خارج شده ودر اختیار ژاندارمری قرار گرفته بود وپس از انقلاب از طریق مصادره پادگانها پاسگاههای ژاندارمری بدست مردم افتاد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درموردپیشرفته ترین سلاح ها و هواپیماهای جهان

تحقیق در مورد سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر


تحقیق در مورد سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه : 15

فهرست

هدیه های مرگ آور قرن بیستم 

سلاحهای میکربی

 سلاحهای شیمیایی

محدود سازی سلاح های شیمیایی

حفاظت و مقابله

 هدیه های مرگ آور قرن بیستم   سلاحهای بیو شیمیایی از جمله خطرناکترین و نابخردانه ترین مصنوعات بشر قرن بیستم هستند که بیم استفاده از آنها هر آن زندگی انسان امروزی را تهدید می کند. سلاحهایی که اثرات مرگبار آنها گاه تا سالها باقی مانده و در بسیاری از مواقع قربانیان خود را اندک اندک به کام مرگ می کشانند. در حال حاضر کشورهای متعددی در جهان وجود دارند که مظنون به تولید و تکثیر این نوع جنگ افزارها هستند؛ اما چنانچه از شواهد و قراین برمی آید، دانش این فناوری مرگبار بیشتر در نزد قدرتهای بزرگ و کشورهای پیشرفته صنعتی یافت می شود. همین قدرتهایی که اکنون آتش جنگ را در همسایگی ما افروخته اند و بدون هیچ آینده نگری هر روز یک سلاح جدید را به خط مقدم جنگ می کشانند.    جنگ افرارهای بیوشیمیایی به 2 بخش سلاحهای میکربی و شیمیایی تقسیم می شوند. در زیر به بررسی اجمالی این دو نوع، نشانه ها و آثار کشنده آنها خواهیم پرداخت.    سلاحهای میکربی  سیاه زخم، آبله، طاعون و مسمومیت های حاد غذایی عمده ترین بیمارهای ناشی از به کارگیری این سلاحها هستند. سیاه زخم که یکی ازشایع ترین این نوع میکربهاست، خود در 3 شکل جلدی و پوستی، استنشاقی و روده ای یافت می شود. بیماری حاصل از نوع پوستی این ویروس بسیار شبیه به گزیدگی ناشی از نیش حشرات است که تبدیل به زخمی بسیار دردناک با مرکزی سیاه رنگ به طول 1 تا 3 سانتی متر می شود. این نوع سیاه زخم از طریق تماس مستقیم ویروس با پوست انتقال می یابد و تنها راه درمانی آن به کارگیری آنتی بیوتیک هاست. نوع استنشاقی این بیماری یکی از خطرناکترین انواع آن است که معمولا آثار آن 7 روز پس از این که فرد در معرض آن قرار گیرد، ظاهر می شوند. علایمی شبیه به سرما خوردگی دارد که با تنگی نفس همراه می شود و انتقال آن هم از طریق دستگاه تنفسی صورت می گیرد. با وجود این که اکثرا کشنده است؛ اما در پاره ای موارد تزریق داخل وریدی آنتی بیوتیک ها در درمان آن تأثیر گذار است. شکل سوم و روده ای با علایمی چون کاهش اشتها، تب، حالت تهوع و اسهال آغاز می شود و از طریق قابل سرایت است. استفاده از آنتی بیوتیک ها گاهی در درمان آن موثر است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سلاحهای شیمیایی و میکروبی، نابخردانه ترین مصنوعات ساخت بشر