زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اقتصاد هند

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله اقتصاد هند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

این مقاله به تمیزکاری نیاز دارد. لطفاً آن را تا جایی که ممکن است از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید. سپس این الگو را از بالای مقاله حذف کنید. محتویات این مقاله ممکن است غیرقابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد

 

بورس اوراق بهادار بمبئی
طبق سنجشی که طبق برابری قدرت خرید صورت گرفته، اقتصاد هند با داشتن تولید ناخالص داخلی (GDP) ۶۱۱/۳ تریلیون دلار، در مقام چهارم را دارد. [۱] طبق محاسبه بر اساس نرخ برابری ارزی با دلار امریکا، تولید ناخالص داخلی این کشور با رسیدن به میزان ۸/۷۱۹ میلیارد دلار (۲۰۰۵)، در مقام بیستم را به خود اختصاص می‌دهد. [۱]در پایان سه ماهه اول سال ۲۰۰۶، اقتصادهند با رشد ۹/۸ درصدی تولید ناخالص داخلی[۲]، از نظر سرعت رشد دومین اقتصاد مهم جهان بود. الگو:Inote با این حال تعداد بسیار بالای جمعیت باعث شده‌است درآمد سرانه طبق برابری قدرت خرید به ۳۳۰۰ دلار و بر طبق تولید ناخالص داخلی اسمی به ۷۱۴ دلار برسد. [۱]
اقتصاد هند، اقتصادی متنوع است و کشاورزی، صنایع دستی، نساجی، صنعت و گستره وسیعی از خدمات را در بر می‌گیرد. اگر چه هنوز دوسوم نیروی کار هند، درآمد خود را بطور مستقیم یا غیر مستقیم از بخش کشاورزی بدست می‌آورند، نقش بخش خدمات در اقتصاد هند اهمیت روز افزونی به خود گرفته‌است. آغاز عصر دیجیتال و خیل فراوان جمعیت تحصیلکرده و مسلط به زبان انگلیسی در هند، به تدریج اقتصاد این کشور را برای آندسته از شرکت‌های بین‌المللی که خدمات به مشتریان و پشتیبانی فنی خود را برونسپاری می‌کنند به یک مقصد مهم تبدیل کرده‌است. هند یکی از مهم‌ترین صادرکنندگان نیروی کار متخصص در زمینه‌های خدمات مالی و نرم‌افزاری و مهندسی نرم‌افزار است.
هند عمدتاً در طی دوران استقلالش، رویکردی سوسیالیستی نسبت به اقتصاد درپیش گرفته و بر مشارکت بخش خصوصی، بازرگانی خارجی و سرمایه‌کذاری مستقیم خارجی نظارتهای دولتی سختگیرانه‌ای را اعمال می‌کرد. با این حال در اوایل دهه نود، هند با درپیش‌گرفتن رویکرد اصلاحات اقتصادی و کاهش کنترل دولت بر تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی، به تدریج بازار خود را باز کرد. خصوصی‌سازی صنایع دولتی و آزاد کردن برخی بخش‌ها به نفع مناع بخش خصوصی و خارجی، در میان بحث و جدل‌های سیاسی به کندی پیش رفته‌است.
هند در حال حاضر با مسئله آغاز رشد جمعیت و چالش کاستن از نابرابری اقتصادی و اجتماعی روبروست. اگرچه از آغاز استقلال، میزان فقر عمدتاً به خاطر انقلاب سبز و انجام اصلاحات اقتصادی کاهش چشمگیری یافته‌است، اما همچنان به عنوان یک معضل جدی پا برجاست.
فهرست مندرجات
• ۱ تاریخ
• ۲ فعالیت های اقتصادی دولت
o ۲.۱ برنامه‌ریزی دولتی و اقتصاد مختلط
o ۲.۲ هزینه‌های عمومی
o ۲.۳ دریافتی‌های دولتی
o ۲.۴ بودجه همگانی
• ۳ پول هندوستان
• ۴ شناسگرها
• ۵ جمعیت‌شناسی
• ۶ جغرافیا و منابع طبیعی
• ۷ زیرساخت واقعی
• ۸ سیاست
• ۹ نهادهای مالی
• ۱۰ بخش‌ها
o ۱۰.۱ کشاورزی
o ۱۰.۲ صنعت
o ۱۰.۳ بخش خدمات
o ۱۰.۴ بخش بانکی و مالی
• ۱۱ ویژگی‌های اجتماعی- اقتصادی
o ۱۱.۱ فقر
o ۱۱.۲ فساد
o ۱۱.۳ اشتغال و بیکاری
o ۱۱.۴ عدم توازن منطقه ای
• ۱۲ تجارت خارجی و سرمایه گذاری در هندوستان
• ۱۳ همچنین مراجعه شود به
• ۱۴ پانویس
• ۱۵ منابع و پیوند به بیرون
o ۱۵.۱ کتابها
o ۱۵.۲ مقالات
o ۱۵.۳ انتشارات دولتی
o ۱۵.۴ اخبار
o ۱۵.۵ مقالات
o ۱۵.۶ دیگر لینکها
تاریخ
تاریخ اقتصاد هندوستان :
تاریخچه اقتصاد هند را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد که دوره اول آن از دوران پیش از استعمار تا قرن هفدهم ادامه می‌یابد. دوران استعمار انگلیس از قرن هفدهم شروع می‌شود و با استقلال هند در سال ۱۹۴۷ پایان می‌گیرد. دوره سوم از سال ۱۹۴۷ تا حال حاضر ادامه دارد.
از سال ۱۹۹۰ تا کنون، هند به یکی از ثروتمندترین کشورهای درحال توسعه تبدیل شده است؛ در این مدت اقتصاد این کشوربه استثنای چند عقب‌گرد کوچک همواره رشدی چشمگیر داشته‌است. این رشد با مولفه‌هایی همچون افزایش امید به زندگی، میزان باسوادی و امنیت غذایی همراه شده‌است.
فعالیت های اقتصادی دولت
برنامه‌ریزی دولتی و اقتصاد مختلط

 

پس از استقلال، هند برای دستیابی موثرتر و عادلانه‌تر به منابع ملی و توسعه همه‌جانبه اقتصادی، به برنامه‌ریزی اقتصادیمرکزی روی آورد. روند تنظیم و جهت‌دهی برنامه‌های پنج ساله توسط کمیته‌ای به ریاست نخست وزیر هند انجام می‌گیرد. فهرست معاونان رؤسای کمیته برنامه‌ریزی هند [۳]

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اقتصاد هند

دانلود مقاله قیام مختار در سال 66 هجری

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله قیام مختار در سال 66 هجری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

برحسب تواریخ اسلام مختار در مدائن از دوره خلافت عمر حکومت داشت و تمام دوره عثمان و حضرت امیر (ع) هم تا آمدن امام حسن (ع) به مدائن آنجا بود و زخمهای امام حسن را در قصر خاص کسری معالجه کرد ابو عبیده پدر مختار در سلک اکابر تابعین بوده در زمان عمر مأمور شد باتفاق ابن حارث شبانی بر کشور ایران حمله کند . مختار در اول هجرت متولد شد و کینه اش ابو اسحق است و حضرت امیر المؤمنین (ع) در روایتی فرمود که پسر من حسین کشته میشود و جوانی از ثقیف 383 هزار از ظلمه و قتله ما را خواهد کشت و آن مختار پسر ابوعبیده ثقفی است .
مینویسد سبب قیام مختار این بود که شخصی در لباس مسافرت پس از عاشورا نزد او آمد و نامه بدست او داد که آن نامه از حضرت امیر المؤمنین علی (ع) بود و قریب بدین مضمون که ای مختار خدای تعالی محبت ما اهل بیت را در دل تو خواهد افکند و تو خون ما را از اهل بغی و طغیان خواهی گرفت و در این راه بر اراده خود تزلزلی راه مده که توفیقی است از جانب پروردگار برای تو آنرا مغتنم شمار ـ مختار از شوق و ذوق بر خود میلرزید و بحضرت علی بن الحسن (ع) و بنمایندة مطمئن داد برد خدمت آنحضرت و مذاکره کرد و موافقت و اجازه امام زین العابدین را جلب کرد و حضرت سجاد موافقت محمد بن حفیه عموی خود را هم برای آنها تجویز فرمود او اجازه داد بلکه انتقام را واجب میدانستند که خون حسین از بین نرفته باشد مختار مقدمات را فراهم ساخت و حاجب او ابوعمرو بن کیسان ایرانی که معاون شرط (شهربانی) کوفه بوده در این راه کمک کافی باو کرد و نسبت مسلکی که ب مختار میدهند بکلی بی اساس و چنین فرقهای عملا وجود نداشته جز در صفحات کتاب .
مختار پس از مرگ معاویه در کوفه بود که بدست ابن زیاد با چندین هزار نفر دیگر بجرم بیعت با مسلم دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی بیکی از مزارع خود رفت و چون عبدالله بن عمر شوهر خواهرش بود بدینوسیله نامه ای به یزید نوشت و آزادی او را خواست چون انقلاب کوفه رخ داد و ابن زیاد به شام فرار کرد و با مروان بیعت کرد مختار در کوفه سخت مشغول فعالیت و تبلیغ به دوستی اهل بیت گردید ابراهیم بن مالک اشتر نخعی هم که خود را مستحق ریاست و امارت کوفه میدانست به سبب نام محمد بن حنفیه و لزوم خونخواهی پیرو مختار و همکار صمیمی او شد .
جلسات سری بسیاری تشکیل شد و در این موقع مردم کوفه به سه دسته تقسیم میشدند شیعه و طرفداران خندان امیرالمؤمنین (ع) دوم قتله امام حسین و لشکر ابن زیاد که در واقعه طف تشریک مساعی نرده بودند سیم مردم بی طرف و کناره گیر .
ابراهیم بن مالک با یکصد نفر سلاح جنگ برداشتند و برای اولین بار بیرق سه رنگ برافراشتند « بیرق بنی امیه سیاه بوده شیعه بیرق سبز و سفید و سرخ انتخاب نمودند » و شب چهارشنبه 14 ربیع الثانی 66 قمری مختار خروج کرد و کوفه را تصرف کرد و در بدایت امروی خوبی نشان قتله کربلا داده تا همه را جمع کرد و از دفتر نویسان و وقایع نویسان و لشگر نویسان بر حال تمام آنها وقوف یافت پس از آنکه همه را خوب شناخت امر کرد همه را به دارالاماره حاضر کردند و شروع به انتقام کرد .
صحنه انتقام
از این تاریخ به بعد مستحفظین در دروازه های کوفه گماشته شده و احدی بدون تفتیش و اجازه حق خروج از شهر را نداشت .
ابو عمر و حاجب ایرانی و ابن کامل اسدی که متعهد شرطه شهر بودند هر روز عده ای را کشته ویا اسیر می نمودند و هر وقت یکی از آنها در شهر حرکت میکرد مردم از عقب او میرفتند که آیا به کشتن یا گرفتن که میروند .
عمر سعد به خانه ابن بهیره که قرابت صهریت با خاندان علی (ع) داشت پناهنده شد و به وساطت او امان نامه ای بدین مضمون گرفته بود که عمر سعد مادامیکه از کوفه خارج نشده و احداث حدثی ننماید در امان است اسحق ابن اشعت کندی برادر زن عبدالله کامل بخانه او پناهنده شد و ثمر بن ذی الجوشن از کوفه فرار و در یکی از قراء با چند نفر پنهان شده خولی اصبحی در دودکش مطبخ خانه خود زندگی می نمود ولی اغلب افراد غیر معروف و عادی بیشمار که در کربلا برای جنگ رفته بودند یا در میان جنگ به قتل رسیده و یا بلافاصله بوسیله مأمورین مخصوصی اسیر و کشته می شدند اما از معروفترین آنان کمتر گرفتار می شدند.
مختار ابو عمر و ایرانی حاجب و عبدالله کامل را مخاطب قرار داده و مؤاخذه نمود که چگونه است هر که اسیر می شود یا کسانی است که با من جنگ کرده و باید عفو شود یا از رجاله لشکر عمر سعد در کربلا است و روسای این قوم گرفتار نمی شوند علت آنست شما عمر سعد را که سردار لشکر کربلا است ازاد گذارده و بدی جهت قلوب شیعه در کار سرد شده است مختار گفت خدا مرا امان ندهد اگر او را امان دهم امروز با اتباع خود نزد او بروید و بگویید امیر تو را احضار کرده اگر اطاعت نمود که نعم المطلوب و اگر ردا و لباس خود را طلبید بدانید که شمشیر میخواهد و فوراً او را به قتل برسانید. عبدالله بموجب فرموده عمل نموده سر زده با عده ی مسلحانه به خانه ی او وارد شد عمر گفت چه خبر است عبدالله کامل جواب داد که اجابت کن امیر
را گفت امیر را با من چه کار است و حال آن که به خط خودش به من امان داده است . عبدالله نامه را خواست و بشرحی که گذشت قرائت نمود و گفت عجب احمقی هستی تو روزی چند بار احداث حدث کرده و اثر این امان نامه مرتفع شده است ولی گمان بد مبر امیر به عهد خود وفا خواهد کرد .
عمر سعد فریاد زد که أی غلام عبا و کفش مرا بیاور که نزد امیر بروم .
عبدالله گفت حرامزاده با من حیله می کنی و شمشیر می خواهی و بلافاصله شمشیر را بر فرق آن ملعون فرود آورد هر یک از همراهان ضربتی بر او زده و سر نحس او را از بدن جدا نموده و نزد مختار آوردند در حالیکه حفص پسر او نزد مختار نشسته بود.
مختار پرسید از او که آیا این سر را می شناسی جواب داد سر پدر من و زندگانی بعد از او لذتی ندارد.
مختار گفت راست می گوید او را به پدرش ملحق کنید او را نیز کشته و سر هر دو را نزد پسر دیگرش محمد نام گذاردند .
مختار از او پرسید که این سرها را می شناسی گفت آری سر پدر و برادر من است گفت : چه عقیده دربارة آنها داری جواب داد من از هر دو بیزارم در دنیا و آخرت زیرا در موقع جنگ کربلا که ابن زیاد می خواست پدرم را به سرداری لشکر بفرستد من او را از این عمل شنیع منع می کردم ولی برادرم او را تحریض می نمود که به حکومت و امارات برسند اینک به جزای اعمال خود رسیدند.
مختار گفت آیا بر صدق مدعای خود شاهدی داری گفت آری مادرم در این جریان حضور داشته است زوجه عمر سعد خواهر مختار بود که در همین روز برای وساطت شوهرش به خانه ی مختار آمده و دیگر نگذارده بودند که او به منزل شوهرش برگردد بعد از قتل ابن سعد نزد مختار آمده و مورد عتاب واقع گردید که شوهرت پسر پیغمبر را کشته باشد و باز با او زندگانی کرده مگر می ترسیدی که بی شوهر بمانی آن زن صالحه قسم یاد کرد که مکرر می خواستم در جامة خواب این ملعون را به قتل رسانم ولی چون تو در زندان پسر زیاد بودی ترسیدم آسیبی به وجودت برسد و بر صدق اظهارات محمد پسر خود شهادت داد که هر دو مورد عنایت واقع گردیدند. موقعی که عبدالله بخانه عمر سعد می رفت مختار در دست او که انگشتر عقیق خوبی داشت نگاه کرد و گفت انگشتر خوبی است عبدالله به تصور اینکه مختار انگشتر را پسندیده است فوراً از انگشت خود خارج کرده تقدیم مختار کرد مختار هم بدون تأمل قبول نموده و امر کرد که عقب مأموریت خود برود.
سپس انگشتر را به ابو عمرو داد و دستور داد که بخانة عبدالله کامل برو و به زوجة او بگو که امیر برادرت را بخشید و اینک انگشتر خود را نشانه داد که او را بدارالاماره بفرست تا برای او انعام بگیرم .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قیام مختار در سال 66 هجری

دانلودمقاله نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


پیرامون اثر گرانسنگ حکیم توس ـ شاهنامه سترگ ـ سخن بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم و جای سخنهای بسیار دیگر نیز هنوز خالی‌ست، نگاه متفاوت آقای قائم‌پناه به یکی از داستانهای محوری شاهنامه که می‌تواند سرفصلی برای نگاههای عمیق‌تری از این منظر باشد ما را مجاب به درج این مقاله می‌کند.
شاید در میان ایرانیانی که سر و سودای مطالعه دارند و علی‌الخصوص در وادی ادبیات فارسی قدم‌زنان تفرجی کرده و می‌کنند کمتر کسی را بتوان یافت که بی‌خبر باشد از اظهارنظر حکیم طوس، فردوسی نسبت به سرودة ارزشمند خویش (شاهنامه) که فرمود:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
به راستی شاهنامه کاخی بس بلند و بزرگ است که در طول تاریخ هستی خویش، نظر بزرگان و معماران عرصة علم و خرد را همواره به خود معطوف داشته است اما هنوز هم کسی نتوانسته است همه زوایای آن را یک‌جا در حلقة عدسی دوربین دیدگان خویش به مشاهده بنشیند و به بیان دیگر کسی موفق نشده تمام زوایای آن را زیر سیطرة دید خویش درآورد، به تعبیر نگارنده، شاهنامه چون عروس حماسی است که تاکنون به حجلة زفاف هیچ دامادی درنیامده است. اما از آنجا که پری‌روی تاب مستوری ندارد، او نیز هرازگاهی از لابه‌لای حجاب محمل خویش سرک کشیده و گوشة چشمی به خواستگاران و
صفحه 2
طالبانش نشان داده است، لذا هر خواستگار و طالبی نیز فقط توانسته است از منظر و مقامی که خود بر آن واقف بوده شاهد کمان ابروی وی یا تیر مژگانش باشد و آن را تماشا و توصیف کند. بر این اساس تلاش نگارندة این سطور نیز بر آن است تا از منظر و خاستگاه عارفان نگاهی به داستان رستم و سهراب، همچنین مرگ رستم بیندازد. امیدا که به حول و قوة الهی از عهدة کار (حداقل در حد توان خویش) برآید.
ابتدا لازم می‌دانم این مهم را با طرح چند پرسش آغاز کنم:
اولا‌ً اینکه چطور می‌شود قبول کرد مردی که آزار موری را برنمی‌تابد، چنان‌که در مقام انذار فریاد می‌زند:
میازار موری که دانه‌کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
راضی می‌شود که پدر را به مرگ فرزند خویش آن هم به صورتی که خود قاتل فرزند باشد بیازارد؟ آیا عذاب روحی این موضوع برای پدر چندین برابر‌ِ آزار مور نیست؟
و آیا عذاب وجدانی، که از خواندن چنین صحنه‌ای به خواننده دست می‌دهد بیش از عذاب وجدانی که از آزار موری به انسان دست می‌دهد نیست؟ یا آیا درد و رنجی که از مرگ برادر به دست برادر در دل و جان انسان می‌پیچد بسی سنگین‌تر و شدید‌تر از درد و رنجی که از آزار و مرگ یک مور به انسانی دست می‌دهد نیست؟
راستی چه شده است شاعری که انسان را از آزار مور برحذر می‌دارد و پرهیز می‌دهد، پدری را که قاتل فرزندش شده لعن و نفرین نمی‌کند و به دشنام برادری که برادرش را در چاهی پر از تیغ و سنان می‌اندازد نمی‌آغازد!؟ عجبا! تیغ نقد و انتقاد شاعر چرا کند شده است!؟ آیا علت، این بوده که شاعر داستان‌ِ رستم و سهراب و مرگ وی را صرفا‌ً داستان و افسانه تلقی می‌کرده؟ یا اینکه این داستان لباس رمزی است بر قامت‌ِ حقیقتی که شاعر لطفی در

 

صفحه 3
عریانی آن نمی‌دیده و یا بیان صریح آن را صلاح نمی‌دانسته، به علت اینکه معتقد بوده که در عصر وی:
هنر خوار شد، جادویی ارجمند
نهان راستی، آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
ز نیکی نرفتی سخن جز به راز
به نظر نگارنده در این نکته جای بسی تأمل است. و از طرف دیگر چگونه می‌شود باور کرد که فرد جوانمرد و مؤمنی چون رستم که در هیچ کاری بدون ذکر نام خدا مشغول و فارغ نمی‌شود ناجوانمردانه قاتل فرزندش شود؟ و یا چطور می‌توان باور کرد رستمی که در هر امری ابتدا ستایش حق می‌‌گوید و بر او سجده می‌کند (که سجده خود نماد نماز در پیشگاه حق است.) با شکستن پیمان و به کار بستن خدعه، رقیبش را از میان بردارد؟ آیا در ستایش و نمازش اخلاصی نبوده است؟ آیا نماز او از آن نمازهایی نبوده که رسول حق فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن» نماز نردبان عروج مؤمن است. و یا بالاتر که حضرت حق فرمودند: «إن‌َّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»? نماز بازدارندة از زشتیها و ناپسندیهاست. و یا اینکه رستم از آنهایی نبود که به قول شیخ محمود شبستری خودساخته و خودباخته باشد تا نمازش سرشار از عطر و بوی حضور شود چنان‌که فرمود:
تو تا خود را به کل‍ّی در نبازی
نمازت کی شود هرگز نمازی
البته باید اقرار نمود که رستم مثل کسانی نبوده که نماز را برای شانه خالی کردن از زیر بار تکلیف و مسئولیت بهانه ساخته و کارش را ترک کند، نه، رستم نیز چون سعدی شیرازی طاعت را به جز خدمت به خلق نمی‌دانست. همین نکته‌های ظریف و همین پرسشهای دقیق است که انسان را بر آن می‌دارد تا بپذیرد که قسمتهایی از شاهنامه نیز به سبک و سیاق گفته‌ها و باورهای عارفان بر سبیل رمز و کنایه سروده شده است و لذا باید گفت: اینکه
صفحه 4
جناب آقای دکتر محمودی بختیاری شاهنامه را آبشخور عارفان خوانده و بر این اساس کتابی تألیف نموده‌اند، سخنی به گزاف وناحق نگفته و به همین دلیل بنده معتقدم که اگر از منظر عرفان به داستان رستم نظر افکنیم، نتیجه می‌گیریم که با توجه به مطالب فوق‌الذکر می‌توان ادعا کرد که در داستان رستم و سهراب نیز سهراب، نماد نفس رستم است نه فرزند حقیقی وی و از آنجا که خداوند متعال فرموده‌اند: «ا‌ِن‌َّ النفس لا‌َم‍ّاره‌ٌ بالسوء»1 نفس اماره [هر لحظه] انسان را به کارهای زشت و ناروا وامی‌دارد. و از باب اینکه صادق اهل بیت(ع) فرمودند: «طوبی ل‍ِعبد‌ٍ جاهد لله نفسه‌ُ و هواه‌ُ و م‍َن هزم ج‍ُند نفسه‌ِ و هواه‌ُ ظ‍َف‍ِر‌َ برضا الله»2 یعنی خوشا به حال عبدی که برای خدا و تقر‌ّب به حضرتش همیشه در مقام جهاد و ستیز با نفس باشد و هرگز از او غافل نشود و عنان و سلسلة اختیار خویش را از کف نداده و نگذارد که نفس و خواسته‌هایش بر او چیره شوند. بلکه او غالب و نفس مغلوب او باشد و آنکه توفیق جهاد با نفس یا‌فت و سپاه نفس اماره را مغلوب خود ساخت رضای الهی را کسب کرده است چنان‌که پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «طوبی لم‍َن کان عقل‍ُه‌ُ امیرا‌ً و نفسه‌ُ اسیرا‌ً»3 یعنی خوشا به حال آن که عقلش در مملکت جانش امیر است و نفسش اسیر.» گفتنی است با توجه به همین آیات و روایات موجود که نمونه‌هایی از آنها ذکر شد، عارفان علاوه بر اینکه سالکان و رهروان طریق حق را همواره به مبارزة با نفس فرا خوانده و تحریک کرده‌اند، در خارج از وجود خویش نیز برای نفس نمادهایی را بیان کرده‌اند که تعداد قابل توجهی از آنها را محقق بزرگ آلمانی خانم آن ماری شیمل در کتاب خود «ابعاد عرفانی اسلام» فراهم آورده که می‌توان به طور خلاصه از جملة آنها این موارد را برشمرد. 1- سگ سیاه 2-روباه جوان 3- موش 4- زن نافرمان وگول‌زن 5- اسب یا استر چموش 6- شتر سرکش و نافرمان 7- خوک 8- فرعون 9- ابرهه 10 مار 11- شیطان 12-اژدها، حال چه می‌شود اگر سیزدهمین آنها را هم سهراب بنامیم و بدانیم.
رستم نماد سالک است و سهراب نماد نفس

 

صفحه 5
حالا که سخن بدین‌جا رسید باید گفت مگر جز این است که رسول خدا(ص) دربارة نفس فرموده: «اعدا عد‌ُو‌‍ِّ‌ک‌َ نفسک‌َ التی بین جنبیک‌َ» یعنی دشمن‌ترین دشمنانت نفسی است که بین دو پهلویت قرار دارد و مگر غیر از این است که آنچه در بین دو پهلوی انسان است از تمامی نزدیکان به انسان نزدیک‌تر است و آیا جز این است که سهراب هم به حسب اینکه از صلب رستم است و پارة جگر اوست، نزدیک‌ترین کس به رستم محسوب می‌شود. پس چه اشکالی دارد که همین شباهت قریب را کافی بدانیم تا سهراب را نفس رستم به حساب آوریم و بگوییم چنان‌که مولانا جلال‌الدین گفت:
نفس اژ‌درهاست او کی مرده است
از غم بی‌آلتی افسرده است
مات کن او را و ایمن شو ز مات
رحم کم کن نیست او ز اهل صلات
می کش او را در جهاد و در قتال
مردوار الله یجز‌یک الوصال
بنابراین رستم با کشتن سهراب در حقیقت نفس را تربیت و تأدیب کرده و بی‌آلت ساخته تا افسرده شود و خود نیز از مات شدن، به دست وی ایمن شده است چرا که مرگ انسان در حقیقت امر، از کار افتادن جسم است جسمی که قالب و آلت روح انسان است. لذا وقتی که جسم از کار می‌افتد روح انسان در عین اینکه بقا دارد و جاودانه است بی‌آلت و وسیله گشته است و روح بی‌آلت و سلاح، مطمئنا‌ً بی‌خطر است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب

دانلودمقاله کشور بحرین

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله کشور بحرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 جغرافیای طبیعی و اوضاع اقلیمی
موقعیت جغرافیایی
خلیج فارس از نظر زمین شناسی در نتیجة انفعالات اواخر دوران سوم زمین شناسی که سبب پیدایش جبال زاگرس و رشته های جنوبی ایران گردیده است، به وجود آمده و قبل از این دوره به صورت زبانة باریکی بوده است. در همین دوران بر اثر پیدایش جبال زاگرس در غرب فلات ایران و فرورفتگی جنوب فلات ایران، آب اقیانوس هند از طریق خلیج عمان به طرف غرب آمده و خلیج فارس را ایجاد کرده است. در نتیجة ایجاد چین خوردگی و به وجود آمدن طاقدیس ها و ناودیس ها در کف این دریا و در نتیجه رسوبات ته دریا و مواد آلی و بسیاری عوامل دیگر، ذخایر عظیمی از نفت در تمامی کف خلیج فارس و حواشی و جزایر آن از جمله جزایر بحرین به وجود آمده است. به طور کلی جزایر بحرین از نظر ساختمانی دنبالة فلات ایران بوده که از زیر آب های خلیج فارس سربرآورده و ظاهر شده است. بدین ترتیب، بحرین در نیمکره شمالی ، نیمکره شرقی، در جنوب غربی قاره آسیا در منطقة خاورمیانه، به صورت مجمع الجزایری در جنوب خلیج فارس واقع شده است و در سمت راست آن در فاصله 27 کیلومتری، کشور امیرنشین قطر و در سمت مغرب آن در فاصلة 24 کیلومتری عربستان سعودی و در شمال آن با فاصلة نسبتاً دوری، ایران قرار دارد. نزدیکترین شهر ایران به بحرین بندر بوشهر است که تا لنگرگاه بحرین 361 کیلومتر فاصله دارد.
مجمع الجزایر بحرین با وسعت 26/695 کیلومتر مربع از سی و پنج جزیرة بزرگ و کوجک تشکیل شده که بین 5/25 درجه و 5/26 درجة عرض شمالی و بین 50 درجه و 52 درجة طول شرقی واقع شده است. بزرگترین این جزایر بنام جزیرة بحرین (جزیره منامه) موسوم است که گاهی «اوال» و در قدیم به تیلوس معروف بوده است. طول این جزیره از شمال به جنوب 50 کیلومتر (30 مایل) و عرض آن بین 13 و 25 کیلومتر (15-8 مایل) است و شهر منامه، پایتخت بحرین در همین جزیره واقع شده است. در انتهای جنوبی جزیره، دماغه ای به نام «رأس البر» وجود دارد. این جزایر در قسمت جنوب ماسه ای و هموار، در قسمت های مرکزی بیابانی و لم یزرع و در قسمت شمال آباد و حاصلخیز است.
بحرین فاقد مرز زمینی است، تنها می توان گفت با احداث پلی که بحرین را به عربستان سعودی متصل می کند، توانسته است از طریق زمینی با کشور دیگری مرتبط شود؛ در حالی که خط ساحلی آن به طول 161 کیلومتر است. خط مرزی کرانه های ایران و بحرین شامل نقطه گردش های زیر است:
نقطه گردش 1: این نقطه گردش، اولین نقطه در انتهای خاوری این مرز دریایی است و بین عرض شمالی 27 درجه و صفر دقیقه و 35 ثانیه و خط آزیموت 278 درجه و 14 دقیقه و 27 ثانیه در جائی که خط مرزی دریایی بحرین و قطر شروع می شود، قرار دارد.
نقطه گردش 2: روی عرض شمالی 27 درجه و 2 دقیقه و 46 ثانیه و طول شرقی 51 درجه و 5 دقیقه و 54 ثانیه واقع شده است.
نقطه گردش 3: واقع در عرض شمالی 27 درجه و 6 دقیقه و 30 ثانیه و طول شرقی 50 درجه و 57 دقیقه و صفر ثانیه.
نقطة گردش 4: واقع در عرض شمالی 27 درجه و 10 دقیقه و صفر ثانیه و طول شرقی 50 درجه و 54 دقیقه و صفر ثانیه.
این مرز 3/28 مایل دریایی طول دارد و نقاط پایانی آن بین 5 تا 10 مایل به کرانه های ایران نسبت به کرانه های بحرین نزدیک است.
منطقة نظارت بحرین 24 مایل دریایی است. فلات قارة مشخصی ندارد و دریای سرزمینی آن (آب های منطقه ای بحرین در خلیج فارس) 12 مایل دریایی است.
از لحاظ وسعت، بحرین 112 برابر از ابوظبی، 17 برابر از قطر و 7 برابر از دوبی کوچکتر است. بحرین عمدتاً سرزمینی بیابانی و شوره زار است که غالباً هموار و خاکی از کوهستان می باشد و از نظر طبیعی به سه بخش متمایز تقسیم می شود:
1- بخش حاصلخیز شمالی
از ابتدای کناره های شمالی جزیره تا مسافت نسبتاً زیادی کشیده شده است. پهنای این بخش گاه تا 5 کیلومتر می رسد. این منطقه دارای موقعیت مناسبی از جهت کشاورزی است. آب نسبتاً فراوان و زمین حاصلخیز، باغ ها و مزارع سرسبزی به وجود آورده که در بین امارات خلیج فارس بی نظیر است.
2- بخش مرکزی
صحرای خشک است، در جنوب منطقة اول قرار گرفته و تا کناره های دو طرف گسترش یافته است. این بخش به کلی با بخش شمالی مغایرت دارد. زمین هایش خشک و کویری است و از کشت و زرع در آن خبری نیست. زمین پوشیده از گیاهان صحرایی است که انواع آن گاهی به 200 گونه می رسد.
3- بخش جنوبی
صحرایی شنی و ماسه ای است و مابقی جزیرة اصلی بحرین را تا رأس البر، یعنی تا انتهای جزیره را پوشانده است. در این بخش ارتفاعاتی کم و بیش دیده می شود که غالباً به صورت تپه های شنی و سنگی است. کلاً از لحاظ طبیعی می توان گفت: 2% کل این سرزمین حاصلخیز، 2% دارای محصولات دائمی، 6% علفزار و مرتع و 90% مابقی آن را خاک تشکیل می دهد. مساحت کشت آبی بحرین، 10 کیلومتر مربع می باشد.
آب و هوا
از آنجا که این کشور به صورت جزیره است تا حدودی دارای آب و هوای نسبتاً مرطوب است، ولی به سبب نزدیکی با منطقة حارة، دارای تابستان های بسیار گرم و مرطوب و زمستان های نسبتاً معتدل است. به طوری که می توان گفت از آبان تا اردیبهشت ماه، هوایی مطبوع دارد و از خرداد تا مهرماه گرم و مرطوب است. در ماه های تیره و مرداد، درجة حرارت غالباً از 40 درجة سانتیگراد تجاوز می کند.
در بحرین تنها دو فصل وجود دارد: فصل گرما و فصل معتدل. معمولاً فصل اعتدال و خنکی هوا از حدود پائیز تا اواخر زمستان ادامه دارد. حداکثر میزان رطوبت در روز به 95% می رسد که این نسبت در زمستان کاهش می یابد.
میزان بارش باران نیز نادر است و در ماه های فصل اعتدال صورت می گیرد و میزان متوسط سالانه آن 130 میلیمتر است، از این رو از لحاظ میزان بارش سالانه، کشوری خشک محسوب می شود و لذا مسئله کم آب و لزوم صرفه جویی در مصرف آن برای این منطقه بسیار حائز اهمیت است. کم ارتفاع بودن بحرین و مجاورت آن با بیابان ها و شنزارهای عربستان سعودی باعث وزش بادهای موسمی در این سرزمین می شود. سرعت وزش باد به ندرت از 14 گره (7 متر در ثانیه) تجاوز می کند اما در مواردی استثنائی وزش بادهایی به سرعت 51 گره (26 متر در ثانیه) نیز به ثبت رسیده است. در منطقة شمال بحرین، بادهایی موسوم به باد شمال می وزد که در آب و هوای منطقه مؤثر بوده و از گرمای شدید آن می کاهد. درحالی که در مناطق جنوب، بادهای موسمی از سوی بیابان های عربستان می وزد که گرم و خشک است و اغلب ذرات شن و ماسه های صحراهای مجاور را به همراه دارد.
آب های داخلی
در شمال شرقی جزیرة بحرین، خلیج کوچکی به نام ستره وجود دارد که به سبب نزدیکی با جزیرة ستره به این نام موسوم شده و اسکله های بارگیری نفت در کنار همین خلیج قرار دارد.
سرزمین بحرین فاقد رودخانه است ولی از منابع سرشاری نظیر چشمه های آب زیرزمینی برخوردار است که کمتر در منطقة خلیج فارس بدین اندازه وجود دارد. تعداد تقریبی چشمه های آب شیرین، در قعر دریا به 200 چشمه و در ساحل به 25 چشمه می رسد. این چشمه ها نقش مهمی را در زندگی مردم ایفا کرده و یکی از دلایل شهرت مروارید بحرین به خاطر وجود همین چشمه های آب شیرین است. علاوه بر اینها دریاچه های کوچکی در این کشور وجود دارد که به «عیون» یعنی «چشمه» معروف است. مهمترین آن ها عبارت است از: عذاری، ام الشعوم، ابوزیدان، الجزیره، الرهاء، والسفاحیه. این دریاچه ها در گذشته در پیشبرد کشاورزی منطقه نقش مؤثری داشته اند، ولی به مرور زمان دچار آلودگی با آب دریا شده اند و میزان املاح در آن ها افزایش یافته و کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. گفته می شود منابع اصلی این چشمه ها در منطقة شرقی عربستان سعودی قرار دارد.
کوه ها و آتشفشان ها
چون بحرین سرزمینی سنگلاخی و شنی است و به طور کلی منطقه ای بیابانی محسوب می شود، لذا ارتفاعات زیادی ندارد. تنها در بخش جنوبی جزیره یعنی از جنوب جزیرة اصلی بحرین تا رأس البر، ارتفاعاتی کم و بیش دیده می شود. بلندترین ارتفاع این ناحیه جبل الدخان به ارتفاع 142 متر است که قلة آتشفشانی خاموش است و در اطراف آن همواره دودی مشاهده می شود که گویا از احتراق منابع گاز می باشد.
جزایر مهم
مهمترین چزایر بحرین عبارت است از: محرق، ستره ، بنی صالح، جده، ام نعسان، حوار، ام سویان، در شمال شرقی جزیرة اصلی بحرین، جزیرة محرق واقع شده که توسط پلی به طول 5/1 مایل به هم متصل می باشند. طول این جزیره 4 مایل و پهنای آن یک مایل است و دومین جزیره از لحاظ اهمیت محسوب می شود. همچنین جزیرة بحرین با پل دیگری به جزیرة ستره مرتبط است. این جزیره به طول 3 مایل و عرض یک مایل می باشد و در شرق جزیرة بحرین واقع شده و مرکز نخلستان های این کشور است. بنی صالح نیز در شرق بحرین می باشد و به وسیله راهی فرعی به پل ارتباطی منامه- ستره متصل است، و مرکز صادرات نفت آن محسوب می شود. مساحت این جزیره 74/0 کیلومتر مربع برآورد شده است. جزیرة جده با طول یک و پهنای نیم مایل خالی از سکنه بوده و جزیرة ام نعسان به ترتیب با طول و پهنای 3 و 2 مایل، هر دو در غرب بحرین قرار دارد. ام نسعان از نظر وسعت دومین جزیره پس از جزیره بحرین محسوب می شود، حوار، خود مجمع الجزایری است متشکل از 16 جزیره بزرگ و کوچک که در جنوب شرقی و نزدیک به کرانه های غربی قطر قرار دارد. بزرگترین این جزایر حوار می باشد که نزدیک قطر واقع شده و دو جزیره کوچک آن به نام های دیبال و جراوه معروف بوده و برخی از جزایر آن نیز غیرمسکونی است. سطح جزیره از سنگ های مرجانی پوشیده شده و مساحت این مجمع الجزایر 29/19 مایل مربع است. فاصله این جزایر از آب های بحرین حدود 2 مایل و از آب های قطر فقط یک مایل است. دورترین این جزایر از سواحل قطر 3 مایل فاصله دارد. به نظر کارشناسان نفتی، در این جزایر منابع نفت موجود است که نوع آن جزو مرغوب ترین نفت جهان محسوب می شود. برخی از جزایر شانزده گانه حوار، فقط هنگام جزر آب کاملاً نمایان است و بسیاری از آن ها به هنگام مد کاملاً در آب غوطه ور می شوند.
بنادر و شهرهای مهم
بنادر مهم بحرین عبارت است از: منامه، محرق، ستره، مصفا و سلمان. برای بارگیری محصولات نفتی، خطوط لوله های نفتی از ستره به اسکله های در فاصلة 3 مایلی جریره، مرتبط می شود. از این رو بندر ستره مرکز صادرات نفت بحرین محسوب می شود. مهمترین و مجهزترین بندر بحرین، بندر سلمان است که ساخت آن در 1962 پایان یافت. بندر سلمان دارای تأسیسات و باراندازهای بسیار جدید و مجهز است و برای لنگر گرفتن انواع کشتی ها آمادگی دارد. از آنجا که صدور مجدد کالا برای بازرگانی و اقتصاد بحرین شایان اهمیت است، در بندر سلمان انبارهای بزرگ و وسیعی ایجاد کرده اند که از هر نظر برای نگهداری کالاهای ترانزیتی مناسب و آماده است.
غیر از منامه (پایتخت) و محرق که از مهمترین شهرهای بحرین محسوب می شود، سایر شهرهای مهم را می توان به دو دسته تقسیم کرد: 1) آنانکه مرز ساحلی دارند عبارت است از: ستره، جو ، المالکیه، الزلاق ، البدیع، 2) آنانکه درون مرزی هستند عبارت است از: عیسی، الریف، العوالی، العمر، الرمیتا، حمد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، بحرین به 12 منطقه تقسیم می شود: الحد، المنامه، المنطقه الغربیه، المنطقه الوسطی، المنطقه شمالیه، المحرق، الرفاع، المنطقه الجنوبیه، جد حفص، مدینه حمد، مدینه عیسی، منطقه جزایر حوار و ستره.
منامه بزرگترین شهر بحرین و پایتخت آن است. منامه با داشتن 5/1 مایل خط ساحلی ، یکی از شهرهای بین المللی محسوب می شود، چرا که به طرز عجیبی تحت تأثیر تکنولوژی غرب قرار دارد. این شهر به علاوة حومه آن تقریباً 5 درصد کل مساحت مجمع الجزایر بحرین را تشکیل می دهد. چاه های نفت و پالایشگاه و قسمتی از سرزمین های حاصلخیز کشاورزی در این شهر قرار دارد. در مرکز منامه، توسعة شهری به وضوح دیده می شود که شامل بانک ها، هتل ها، دفاتر کار و بزرگراه هاست. منامه مانند هر پایتخت دیگری، درگیر مسائلی نظیر ازدیاد ترافیک و افزایش وسعت شهری است و محل سکنای خارجیان و جایگاه اکثر بازرگانان می باشد. ایرانیان و بحرینی های شیعه در این شهر بسیارند. منامه توسط پلی به محرق متصل است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 93   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کشور بحرین

دانلود مقاله چاقی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله چاقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چاقی
تعریف - چاقی عبارت‌اند از ذخیره بیش از حد چربی در بدن که نتیجه آن زیاد شدن وزن بدن می‌باشد.
برای تشخیص چاقی ساده‌ترین راه وزن کردن شخص مورد معاینه است ولی چون در بعضی موارد با جمع شدن سایر مواد از قبیل آب و املاح نیز وزن بالا می‌رود نمی‌توان وزن بیمار را یک معیار قطعی دانست.
ساده و قطعی‌ترین راه، اندازه‌گیری مقدار چربی بدن است که برای اینکار با مصرف بعضی از مواد داروئی و انتشار آنها در بدن می‌توان مقدار چربی را اندازه گرفت.
● علل بروز چاقی
۱. سن در تمام سنین چاقی دیده می‌شود و از نظر جنس نیز تفاوتی بین زن‌ها و مردها نیست. معمولاً چاقی از سن ۲۵ سالگی شایع می‌شود، در دروان بارداری نیز گاهی اوقات چاقی زیاد عارض می‌شود .
۲. توارث
عامل توارث نیز زمینه مساعدت برای پیدایش چاقی می‌باشد.
۳. علل هورمونی
علل هورمونی و اختلالات غده‌ای نیز ممکن است موجب چاقی گردد. خوشبختانه این علت خیلی نادر است و تعداد کمی از چاقی‌ها به این علت می‌باشد .
۴. عادات غذائی
گذشته از عوامل فوق عامل دیگری که می‌تواند ایجاد چاقی کند عادت پرخوری از یک طرف و فعالیت کم از طرف دیگر می‌باشد و این امر مورد تأیید و اتفاق‌نظر پزشکان متخصص و کارشناسان علوم تغذیه می‌باشد
چه کسانی استعداد چاق شدن دارند؟

 

بدن انسان در شرایط استراحت کامل انرژی مصرف می‌کنند و با فعالیت بدنی نسبت به نوع فعالیت به‌طور متفاوتی انرژی مصرف می‌کند. یک فرد میانسال با وزن ۷۰ کیلوگرم نیازمند ۱۶۸۰ کیلوکالری در شبانه‌روز است. بدن انسان برای این‌که ۱۰۰ کیلوکاری بسوزاند در زمان معین باید کارهای زیر را برای نمونه انجام دهد.
هرگونه گوشت با فرآورده‌های گوشتی که بیش از ۳۰ درصد چربی داشته باشند، نباید به مصرف افراد چاق برسد. چربی و روغن ماهی با ۱۷ درصد اسید چربی اشباع شده از نظر کیفیت غذائی برابر با روغن زیتون است. به‌همین دلیل است که اسکیموها به‌ندرت دچار بیماری چاقی یا ازدیاد کلسترول در خون می‌شوند. برای افراد عادی پرهیز کامل از چربی‌ها حیوانی نه تنها ضروری نیست بلکه زیان‌آور هم می‌تواند باشد. گوشت یک غذای مقوی پر ارزش و ضروری برای بدن انسان است. از نظر تغذیه، مصرف دائمی چربی هسته نخل روغنی، نارگیل به علت ازدیاد اسیدهای چربی اشباع نشده مضر سلامتی است و نباید تحت عنوان روغن گیاهی به‌صورت بی‌رویه مصرف کرده. روغن جوان ذرت، شورا، آفتابگردان و گلرنگ مؤثرترین روغن‌ها در رژیم‌های غذائی هستند. کسانی که با خطر افزایش (کلسترول) یا (تری کلیسیرید) در خون مواجه هستند، نیز باید از روغن‌های نامبرده تغذیه کنند. روغن زیتون از نظر تعداد چربی‌های اشباع نشده روغنی با کیفیت بالا محسوب نمی‌شود. از طرفی روغن زیتون از نظر شیمی یک روغن فعال نیست و در واقع به راحتی اکسید نمی‌شود و از نظر سلامتی چندان مطلوب نیست
علل چاقی
علل سببی
چاقی می تواند یک علت و یا ترکیبی از چند علت داشته باشد :
ـ استعداد ژنتیکی
ـ داشتن رژیم غذایی سرشار از انرژی
ـ ورزش کم و داشتن تحرک کم
ـ بیماری هایی که خود سبب چاقی می شوند (همچون کم کاری تیروئید)
ـ ناهنجاری های خوردن (از جمله پرخوری)
ـ فشارهای ذهنی
اگر چه توضیح دقیقی برای شیوع اخیر چاقی وجود ندارد، استفاده از نظریه ی تکاملی برای درک این چاقی شایع مفید به نظر می رسد. در زمان های گذشته که غذا کمیاب بود، زمان هایی که غذا فراوان می شد، توانایی به منظور استفاده از این مواد غذایی در دوران وفور نعمت و ذخیره ی انرژی در بدن، بدون شک امتیازی تکاملی در بین افراد مختلف محسوب می شد. در جوامع بی تحرک امروزی، دقیقاً عکس این مطلب به چشم می خورد. امروزه به دلیل وفور نعمت، افراد مقادیر زیادی غذاهای پرانرژی در دسترس دارند که بخورند، در حالی که به نسبت غذایی که می خورند بسیار کم ورزش می کنند. اگر چه بسیاری افراد استعداد چاقی دارند، تنها به دلیل کاهش فعالیت فیزیکی و داشتن رژیم های غذایی پرکالری که در جوامع امروزی به چشم می خورد است که چاقی همه گیر شده است. بخش قابل توجهی (بیش از 30 درصد) از جمعیت کشورهای ثروتمند جهان مبتلا به چاقی هستند که سلامت همه آنها در معرض خطر قرار دارد

 

به علاوه ناهنجاری های خوردن هم می تواند منجر به چاقی شود. یکی از مهمترین این ناهنجاری ها پر خوری است که همان طور که از نامش پیداست، فرد مبتلا به این ناهنجاری، بسیار تمایل به خوردن غذا دارد. یکی از دلایل این نوع خوردن بیش از حد این است که فرد مبتلا با خوردن غذا سعی در کاهش نگرانی های خود دارد. به علاوه افراد مبتلا به پرخوری، اغلب توانایی تشخیص گرسنگی از سیری را ندارند. البته بسیاری از متخصصین تغذیه اعتقاد دارند که مفهوم گرسنگی و سیری را باید از کودکی به بچه ها آموزش داد و صرفاً کودک را مجبور به خوردن غذایی که میلی به آن ندارد، نکرد

 

برخی تحقیقات نشان می دهد که چاقی در انسان ممکن است به دلیل عفونت های ویروسی هم حادث شود. حاملان AD-36 و AD-37 که حامل ویروس آدنو ویروس هستند، به عنوان عاملی برای چاق کردن حیوانات و همچنین محرک بافت چربی در انسان شناخته شده اند. البته هنوز شواهد کاملی وجود ندارد که نشان دهد حضور این ویروس در بدن خطر ابتلا به چاقی را افزایش می دهد.

 

علل اجتماعی
اگرچه بیشتر اوقات دلیل چاقی هر فرد مشخص است، اما درک این نکته که چرا وزن متوسط یک جامعه معین، اخیراً افزایش یافته است بسیار مشکل است. هر چند عوامل ارثی دلیل اصلی چاقی محسوب می شوند، اما این عوامل نمی توانند در مورد این که چرا یک ملت بیش از ملت دیگر گرفتار چاقی می شوند توضیحی ارائه نمایند.

 

بروز پدیده چاقی مخصوصاً در ایالات متحده آمریکا بسیار شایع شده است. در سال های بعد از جنگ جهانی دوم تا سال 1960م، متوسط وزن افراد افزایش یافت، اما باز هم افراد بسیار کمی مبتلا به چاقی بودند. در سال 1960، تمام مردم ایالات متحده آمریکا خوب غذا می خوردند و کسی گرفتار کم غذایی نبود، اما کسی هم اضافه وزن نداشت. در دو سه دهه پس از سال1980م، ابتلا به چاقی بسیار افزایش یافت، به طوری که امروزه عموم مردم نگران سلامتی افراد جامعه هستند

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله چاقی