زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى


تحقیق در مورد انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:72

 فهرست مطالب

 

انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى
مقدمه
1ـ حسادت ورزى و برترى جویى نسبت به خاندان پیامبر 2
ـ کینه توزى و انتقامجویى اعراب و قریش
3ـ هواپرستى و خودخواهى
4ـ عدم تحمل عدل علوى فزون طلبى و امتیازخواهى
انگیزه واهى
خونخواهى عثمان
ریاست طلبى، انگیزه اصلى شورش ناکثین
زمینه هاى جنگ صفین و انگیزه قاسطین
سوداى تشکیل امپراطورى اموى، انگیزه اصلى معاویه

 

 

امام على بن ابى طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشینى منصوص از رسول گرامى اسلام(ص)، پس از کشته شدن خلیفه سوم، در تاریخ بیست و پنجم ذى حجه سى و پنج هجرى (ششصد و چهل و چهار میلادى)[1]، با همه استنکافش از پذیرفتن حکومت و خلافت، با اقبال عمومى و اصرار آنان براى پذیرش منصب حکومت ظاهرى، مواجه شد، و با بیعت آنان و در رأس همه، بیعت اصحاب پیامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدى امر حکومت و خلافت بر مسلمانان گردید.

 

در باره حکومت ظاهرى امام على(ع) و به تعبیر دیگر، حکومت علوى، چند مسأله از مسلّمات تاریخى است.

 

نخست اینکه امام(ع) در فضاى کاملاً آزاد سیاسى ـ اجتماعى و با اقبال عمومى و اشتیاق توده هاى مردم مسلمان و بیعت از روى میل و اختیار آنان، به حکومت رسید؛ چون، مردم پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حکومت پیشینیان و انواع تبعیضها، بى عدالتیها و فساد و تباهى، به این نتیجه رسیدند که تنها راه نجاتشان از آن اوضاع نابسامان و جوّ تبعیض آمیز و ستم آلود، پایان دادن به دوران حکومت خلیفه پیشین و تعیین خلیفه جدید است، لذا پس از وى، به در خانه وصى و جانشین بحق پیامبر(ص) حضرت على(ع) روى آوردند و دست بیعت به سویش گشودند و به طور جدى، خواهان حکومت علوى بودند و در برابر عدم پذیرش امام(ع) اصرار ورزیده و آن حضرت را بر اجابت درخواست خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در این باره فرموده است:

 

«ازدحام فراوانى که مانند یالهاى کفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول خلافت وا داشت. آنان، از هر طرف، مرا احاطه کردند [و] چیزى نمانده بود که دو نور چشمم زیر پا له شوند! آن چنان جمعیت به پهلوهایم فشار آورد که سخت مرا به رنج انداخت و ردایم از دو سو پاره شد! مردم همانند گوسفندانى [گرگ زده که دور تا دور چوپان جمع شوند مرا در میان گرفتند.[2]

 

مانند شترهاى ماده اى که به فرزندان خود روى آورند، به سوى من روى آوردید و مى گفتید: «بیعت! بیعت!». من، دستم را بستم و شما آن را مى گشودید. من، آن را از شما برمى گرفتم و شما به سوى خود مى کشیدید.»[3]

 

طبرى نیز نقل مى کند که امام على(ع) در برابر اصرار مردم بر بیعت، فرمود: «این کار ـ بیعت ـ را نکنید. اگر من، وزیر و همکار امام مسلمانان باشم، بهتر از این است که امیر و حاکم بر مسلمانان باشم.»، اما آنان گفتند: «به خدا سوگند! ما، تو را رها نمى کنیم تا این که با تو بیعت کنیم.»[4]

 

دوم اینکه امام(ع) پیش از این، براى رسیدن به امامت و حکومت ظاهرى و زعامت سیاسى ـ که آن را حق مسلّم خود مى دانست ـ از هر گونه تلاش و اقدام ممکن، خوددارى نورزید، اما پس از قتل عثمان، با وجود اقبال عمومى و اصرارشان براى حکومت و زعامت سیاسى، از پذیرش آن ابا ورزید. راز این اکراه و امتناع چیست؟

 

راز این امتناع، براى پژوهندگانى که از اوضاع آن مقطع زمانى آگاهى دارند و از روحیات و ویژگیهاى شخصیتى امام على(ع) نیز شناختى، هر چند اجمالى، دارند، روشن است؛ زیرا، منصب خلافت و حکومت ظاهرى براى آن حضرت، یک هدف و یک ارزش اصیل نبود تا آن را به هر قیمتى که شده و در هر شرایط سیاسى و اجتماعى بپذیرد و از پذیرفتنش نیز خوشحال شود، بلکه حکومت، براى آن بزرگ پیشواى دینى و برترین اسوه کمالات انسانى و الهى، چنان که خودش بارها بار فرمود[5]، وسیله اى براى پیاده کرده احکام نورانى اسلام ناب محمدى(ص) و نشر و تبلیغ فرهنگ غنى قرآنى و بسط عدالت همه جانبه سیاسى و اجتماعى و اقتصادى و رفع تبعیض و ستم از جامعه اسلامى بود.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد انگیزه هاى مخالفت با حکومت علوى

تحقیق در مورد صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران


تحقیق در مورد صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه12

فهرست مطالب

  1. اندیشه‌ی اسلامی در دوره‌ی صفوی
  2. تشیع صفوی از دیدگاه شریعتی
  3. نقد

 

تاریخ مذهب شیعه

 

مقدمه

 

  1. جمع‌بندی

 

مراجع

 

. مقدمه

 

یکی از مهم‌ترین دوره‌های تاریخی تمدن ایران، حکومت صفویه (1501 تا 1736 م) است. از طرفی - به عقیده‌ی بسیاری - صفویه، اولین حکومت ملی در ایران پس از انقراض ساسانیان است و از طرف دیگر در این زمان تشیع - که همچنان مذهب غالب در ایران است - مذهب رسمی ایران شد. تشیع که تا قبل از این یک مذهب انحرافی و رافضی معرفی می‌شد و به علاوه نهاد رسمی دولتی پشتیبانی نداشت، با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد و عملاً برای اولین بار در ایران، حکومت یکپارچه‌ی شیعی تاسیس شد (1).
در این نوشتار سعی داریم تا به اختصار پس از بیان اهم رویدادهای تاریخی در دوران صفویه، به بررسی تعامل دین و دولت و نقش سیاسی علمای شیعی در دوران صفویه بپردازیم. مسئله‌ی مورد مناقشه درباره‌ی صفویه که در این نوشتار مد نظر ماست، مباحثی پیرامون مفهمو «شیعه‌ی صفوی» و انحراف در اندیشه‌های بنیادین شیعه پس از به قدرت رسیدن است.

 

  1. خلاصه‌ی روند تاریخی صفویه

 

سلسله‌ی صفویه بدست اسماعیل فرزند شیخ حیدر صفوی با تاج گذاری او در سن 15 سالگی تأسیس شد. وی علی‌رغم مخالفت علمای شیعه‌ی تبریز مذهب تشیع را رسمی کرد و دستور داد در نماز جماعت خطبه‌ی شیعه علنی خوانده شود: «... مرا به این کار واداشته‌اند و خدای عالم، با حضرات ائمه معصومین همراه من هستند و من از هیچ کسی باک ندارم. به توفیق الله تعالی اگر از رعیت حرفی بگویند، شمشیر می‌کشم و یک کس را زنده نمی‌گذارم...» [1]
سیاست مذهبی اسماعیل بسیار سخت‌گیرانه بود و به علاوه پیروان او اعتقاد زیادی به وی داشتند. بسیاری معتقدند پیروزی‌های او در جنگ‌هایش به دلیل اعتقاد مذهبی قوی سرداران سپاهش بود. راجر سیوری معتقد است، بسیار پیش از آنکه توپ جنگی را برادران شرلی (یک قرن پس از اسماعیل) به ایران بیاورند، ایرانیان (به عنوان مثال شیخ حیدر) سال‌ها پیش از آن استفاده کرده بودند. لیکن به دلیل اعتقاد به جوانمردی، در جنگ‌ها از این سلاح استفاده نکردند. همین باعث شد تا اسماعیل در جنگ چالدران مغلوب سلطان سلیم شود. [2]
اوج شکوه و قدرت صفویه در زمان عباس اول ملقب به «شاه عباس کبیر» است. وی در ابتدا با عثمانی قرارداد صلح امضا کرد و پس از دفع ازبکان، تبریز و بغداد را از عثمانی پس گرفت. [2]
از زمان شاه عباس کبیر، تربیت افراد شاهزادگان نالایق در حرم دنبال شد، چرا که شاه از قدرت گرفتن اطرافیانش در هراس بود، تا جایی که گفته می‌شود سلیمان اول 8 سال را مرتب در حرم گذراند و سلطان حسین مدت‌ها یک دائم‌الخمر بود. سر انجام محمود

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران

تحقیق در مورد آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی


تحقیق در مورد آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه21

فهرست مطالب

آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی(ع)

بهرام اخوان کاظمی

مقدمه

گفتار اول: آرمانها و اهداف عالیه حکومت از دیدگاه کل نگر

گفتار دوم: آرمانها و اهداف عالیه حکومت از دیدگاه جزء نگر

2ـ احیا و اقامه حق و دفع باطل

3ـ تحقق عدالت

4ـ تأمین امنیت

5ـ تحقق وحدت امت در پرتو حکومتِ رهبری الهی

6ـ تأمین رفاه عمومی

7ـ نفی خشونت و خودکامگی

8ـ حفظ کرامت انسانی

9ـ وصول به تعامل صحیح بین حکومت و مردم و کسب رضایت عامه

شایسته سالاری

فرجام سخن

 



مقدمه

 

دولت [1] و حکومت [2]، همواره یکی از اصلی ترین مباحث علوم سیاسی بوده است، تا جایی که
سیاست به عنوان "هنر حکومت کردن یا حکمرانی" تعریف گشته است. یکی از سؤالات شایع در
این حوزه، هدف یا وسیله بودن دولت و حکومت است. برخی ایده آلیستها دولت را یک هدف
و واحدی فوق مردم و فرد می دانستند و برخی دیگر از مکاتب و اندیشه گران سیاسی، دولت و
حکومت را وسیله ای برای عمل به برخی اهداف مورد نظر جامعه انسانی به شمار می آوردند و
ارزش ذاتی را مختص فرد دانسته و دولت را ابزاری مکانیکی و مصنوع دست بشر برای دستیابی
به اهداف خویش محسوب می نمودند.

همچنین متفکران سیاسی از منظرهای مختلفی به آرمانها و اهداف دولت نگریسته اند. به
عقیده ارسطو، هدف راستین حکومت تحقق زندگی خوب است. "جان لاک" معتقد بود هدف
حکومت "خیر عمومی" یا "خیر نوع بشر" است. "آدام اسمیت" بر این نظر بود که دولت سه
هدف بزرگ دارد؛ نخست: حفظ حکومت و مملکت از تجاوز خارجی یا خشونت بین المللی؛
دوم: حمایت از افراد در برابر بی عدالتی یا سرکوب از سوی اعضای دیگر جامعه ؛ سوم: ایجاد و

 

 

 

 

|130|


حفظ آثار خاص و نهادهای عمومی که هیچ فرد یا گروهی تمایل به ایجاد و حفظ آنها ندارند.

به گمان "هولزندورف [3]" اندیشه گر آلمانی، دولت سه هدف دارد؛ نخست: توسعه قدرت
ملی؛ دوم: حفظ آزادی فرد؛ سوم: پیشبرد ترقی اجتماعی و رفاه عمومی.

"گارنر" ضمن رتبه بندی اهداف و آرمانهای حکومت بر این باور است که هدف اصلی و
اولیه و بلاواسطه دولت، حفظ صلح و نظم و امنیت و عدالت در میان افرادی است که آن را به
وجود می آورند؛ هدف دوم ـ که فراتر از خواستهای فردی است ـ توجه به تأمین رفاه عمومی در
راستای پیشرفت و ترقی ملی است، اما هدف نهایی و آرمان عالی دولت، اعتلای تمدن بشری
است. [4]

به عقیده "ویلسون"، از مؤلفه های جدید برای دولت، این اهداف را می توان بر شمرد:

ترضیه اراده ها و پاسخگویی به خواسته ها؛

کسب ترقی اخلاقی؛

تحقق بیشترین سعادت برای بیشترین افراد؛

رشد شخصیت فرد؛

حفظ حقوق؛

متوازن کردن و نیز حمایت از منافع [5].

به عقیده "پنوک" هدفهای اصلی "دولت نو" در مفهوم عام عبارتند از: تأمین امنیت؛ عدالت؛
آزادی و رفاه. این هدفها و آرمانها توجیه کننده موجودیت دولت و نیز فراهم آورنده زمینه های
تکلیف سیاسی اند. [6]

مبحث مهم دولت و حکومت و همچنین آرمانها و مقاصد عالیه آن در منابع اسلامی، از جمله
نهج البلاغه، به وفور مورد اشاره است و امام علی(ع) با فطانت و درایت در این مقوله چنان سخن
گفته اند که از عالیترین و نابترین اندیشه های سیاسی قدیم و جدید، گوی سبقت را ربوده اند.

از دو منظر می توان به دیدگاههای امام(ع) در آرمانهای حکومت نگریست؛ منظر عام و
منظر خاص. در بخشهایی از نهج البلاغه همانند عهدنامه مالک اشتر، ایشان در بخشهایی، اهداف
عالیه حکومت را برشمرده اند و در منظرهای خاص به صورت مباحثی فرعی، مقاصد و آرمانها
را تصریح کرده اند. در این جا از این دو زاویه به بحث نگریسته می شود:

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آرمان های حکومت از دیدگاه امام علی

تحقیق بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا 14ص - ورد

اختصاصی از زد فایل تحقیق بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا 14ص - ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا 14ص - ورد


تحقیق بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا 14ص - ورد

«در پی جنگ اول خلیج فارس وایجاد منطقه ممنوعه پروازی در شمال عراق که کردهای مقیم این ناحیه را از حملات هوایی رژیم صدام مصون می داشت،کردهای عراق،به رغم اختلافاتی که بین خود داشتند،توانستند دولت خود گردانی را در این منطقه تأسیس کنند.آنها اینک امیدوارند که بتوانند با تأثیر گذاری بر تدوین قانون اساسی جدید عراق،سیستم حکومت فدرال را بر این کشور حاکم کند تا در سایه نظام فدرال،بتوانند دولتی مستقل و البته در چارچوب کشور عراق تشکیل دهند.تشکیل دولت فدرال کردستان،با 4 الی 5 میلیون جمعیت هر چند که در قالب کشور عراق خواهد بود،هرگز برای ترکیه که 10 الی 15 میلیون کرد را در خود جای داده است قابل تحمل نخواهد بود چنانچه آنکارا تاکنون نیز بارها به این موضع تأکید کرده است.»1

«اهمیت استراتژیک و سوق الجیشی مناطق کرد نشین کشور،جایی که با دو کشور رقیب و گاه متخاصم یعنی عراق و ترکیه هم مرز بوده و البته آن سوی مرز آن دو کشور را هم کردها دربرگرفته اند،بر کسی پوشیده نیست.

کردها اگر نه یکی ازاصلی تری آریایی تبارها و اقوام ایرانی،لااقل بخشی از آریایی تبارها و ایرانیان ساکن در این سرزمین و البته کشورهای مجاور می باشند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی مواضع حکومت خود گردان کردستان عراق نسبت به ایران،ترکیه و آمریکا 14ص - ورد

دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه


دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه

مسئله حکومت در نهج البلاغه، مانند ده‏ها مسئله مهم دیگر زندگى، در این کتاب عظیم به شیوه‏اى غیر از شیوه محققان و مؤلفان مطرح شده است. البته چنین نیست که امیر المؤمنین (ع) فصلى در باره حکومت باز کرده باشد و با ترتیب مقدماتى به نتیجه‏گیرى برسد. شیوه سخن او در این باب هم، مانند ابواب دیگر، شیوه‏اى حکیمانه است، یعنى عبور از مقدمات و قرار گرفتن بر روى نتیجه. نگاه امیر المؤمنین (ع) به مسئله حکومت، نگاه یک حکیم بزرگى است که با منبع وحى متصل و مرتبط است.

دیگر آنکه مسئله حکومت در نهج البلاغه، به صورت یک بحث تجریدى نیست. على (ع) با امر حکومت درگیر بوده و به عنوان یک حاکم، سخن گفته، به عنوان کسى که با مشکلات اداره کشور اسلامى، با همه مشکلاتش و با همه مصیبتها و دردسرهایش روبرو بوده، و به جوانب گوناگون این مسئله رسیدگى کرده است. توجه به این امر براى ما که در شرایطى مشابه شرایط على (ع) قرار داریم، بسى آموزنده است. بنده با یک سیر کوتاه در نهج البلاغه، مسائلى را به عنوان رءوس مطالب، یادداشت کرده‏ام که در اینجا بیان مى‏کنم.

مسائل عمده‏اى که باید در این زمینه مورد توجه قرار گیرد به قرار زیر است: اول ببینیم که آیا «حکومت» از دیدگاه امام (ع) به همان معنائى است که در فرهنگ متداول جهان کهن و جهان امروز از آن فهمیده مى‏شود، یعنى حکومت مترادف‏است با فرمانروایى، سلطه، تحکّم و احیانا برخوردارى حاکم یا حاکمان از امتیازاتى در زندگى یا نه، «حکومت» در فرهنگ نهج البلاغه، مفهوم دیگرى دارد در این باب از چند کلمه و اصطلاح مشخص در نهج البلاغه استفاده مى‏کنیم، که عنوان «امام»، «والى» و «ولّى امر» براى حاکم و عنوان «رعیّت» براى مردم از آن قبیل است.

مطلب بعدى، مسئله ضرورت حکومت است. این یک بحث است که آیا براى جامعه انسانى، وجود فرماندهى و حکومت، امرى ضرورى است یا نه استنتاج از این بحث به معناى التزام به لوازمى در زندگى جمعى است و صرفا منحصر به این نیست که ما قبول کنیم حکومت براى جامعه لازم است، بلکه نتیجه بحث ما در شیوه فرماندهى و در شیوه فرمانبرى و در اداره جامعه نیز مشخصات و خطوط ویژه‏اى ترسیم خواهد کرد.

مسئله سوم، منشأ حکومت است. آیا منشأ حکومت از نظر نهج البلاغه چیست آیا یک امر طبیعى، نژاد، دودمان، نسب، زور و اقتدار (اقتدار طبیعى و اقتدار مکتسب) است یا نه، منشأ حکومت و آنچه به حکومت یک انسان یا یک جمع، مشروعیت مى‏بخشد، یک امر الهى یا یک امر مردمى است مسئله چهارم این است که آیا حکومت کردن، یک حق است یا یک تکلیف حاکم حق حکومت دارد یا موظف است که حکومت کند و کدام انسانى است که مى‏تواند یا مى‏باید حکومت کند از نظر نهج البلاغه، حکومت هم حق است و هم وظیفه. براى آن کسى که از شرایط و معیارها و ملاک‏هاى حکومت برخوردار است، در شرایطى وظیفه است که حکومت را قبول کند، و نمى‏تواند این بار را از دوش خود بر زمین بگذارد.

مسئله پنجم این است که آیا حکومت کردن براى فرد یا جمع حاکم، یک هدف است یا یک وسیله و اگر وسیله است، براى چه هدفى است حاکم به وسیله حکومت، به چه مقصدى مى‏خواهد برسد و جامعه را برساند مسئله ششم، مسئله شورانگیز روابط حاکم و رعیّت است. این روابط، مبتنى بر چه مبنایى و چه اساسى است آیا حقى یکجانبه است که حاکم را بر گرده مردم سوار مى‏کند یا یک حق متقابل است از جمله اساسى‏ترین و پرمعناترین و پرنتیجه‏ترین مباحث حکومت در نهج البلاغه، این مسئله است.

مسئله هفتم، مسئله مردم در حکومت است. باید ببینیم که در فرهنگ نهج البلاغه، مردم در برابر حکومت چه کاره‏اند تعیین کننده‏اند شروع کننده‏اند اختیاردار تامّ‏اند هیچ کاره‏اند چه هستند این از ظریفترین مسائلى است که در نهج البلاغه عنوان شده است و امروز فرهنگ‏هایى که بر ذهنیّت مردم در بخش‏ها و تقسیم‏بندى‏هاى مختلف سیاسى حاکم است، هیچکدام منطبق با فرهنگ نهج البلاغه نیست.

مسئله هشتم که از لحاظ اصولى یک مسئله درجه دو، اما از لحاظ عملى مسئله بسیار پر شور و پر اهمیّتى است، نحوه برخورد دستگاه ادارى است با مردم. اجزا و اعضاى حکومتى چگونه باید با مردم برخورد کنند آیا طلبکار از مردمند آیا بدهکار به مردمند اخلاق دستگاه حکومت با مردم چگونه است مسئله نهم که باز از آن مسائل بسیار جالب است، رفتار حاکم نسبت به خویشتن است. آیا براى رفتار حاکم در جامعه، محدودیتى وجود دارد آیا مى‏توان به حسن رفتار او با مردم بسنده کرد یا نه، ماوراى نحوه ارتباط حاکم با مردم، چیز دیگرى وجود دارد که آن، نحوه ارتباط حاکم با خود است زندگى شخصى حاکم چگونه باید بگذرد و نهج البلاغه در این مورد چه نظرى دارد مسئله دهم، شرایط حاکم است. چگونه انسانى بر طبق فتواى نهج البلاغه مى‏تواند بر جامعه بشرى حکومت کند اینها عناوین مسائلى است که در نهج البلاغه آمده است و ما مى‏توانیم آنها را مطرح کنیم و مورد بحث قرار دهیم. از اول شروع مى‏کنیم و به تناسب امکان و فرصت، بحث مى‏کنیم و هر مقدار که پیش نرفتیم به عهده برادران و خواهران جوان مى‏گذاریم که در نهج البلاغه بگردند و از این دنیاى معنا و معرفت بهره بگیرند و سر رشته تحقیق و تفکر را دنبال کنند و به ما و دیگران بیاموزند.

مسئله اول، مسئله مفهوم حکومت است. در تعبیرات رایج در زبان عربى، براى حاکم، این تعبیرات و عناوین وجود دارد: سلطان و ملک.

کلمه سلطان در بطن خود متضمن مفهوم سلطه در حاکم است. یعنى آن کسى که حاکم است، از بعد سلطه‏گرى مورد توجه است. دیگران نمى‏توانند در شئون مردم و امور مردم دخالت کنند، اما او مى‏تواند.ملک، ملوکیّت، مالکیّت، متضمن مفهوم تملّک مردم یا تملک سرنوشت مردم است.

در نهج البلاغه از حاکم جامعه اسلامى هرگز به عنوان ملک یا سلطان سخنى گفته نشده است. تعبیراتى که در نهج البلاغه است، یکى امام به معناى پیشوا و رهبر است. مفهوم رهبر با مفهوم راهنما فرق دارد رهبر آن کسى است که اگر جمعیتى را و امتى را به دنبال خود مى‏کشاند، خود، پیش قراول و طلایه‏دار این حرکت است.

مفهوم حرکت و پیشروى و پیشگامى در این خطى که مردم حرکت مى‏کنند، در کلمه امام وجود دارد.

تعبیر دیگر، «والى» است. «والى» از کلمه ولایت یا ولایت گرفته مى‏شود، و با توجه به مشتقات این کلمه مى‏توان به بعد مورد نظر در آن رسید. ولایت در اصل معناى لغت به معناى پیوند و به هم جوشیدگى دو چیز است. لغت مى‏گوید: ولایت یعنى اتصال دو شیئى به همدیگر، بطورى که هیچ چیزى میان آن دو فاصله نشود. به تعبیر فارسى: به هم جوشیدگى، به هم پیوستگى، ارتباط تامّ و تمام این معناى ولایت است. البته براى ولایت معانى مختلف دیگرى هم ذکر شده: ولایت به معناى محبت، ولایت به معناى سرپرستى، ولایت به معناى آزاد کردن برده، ولایت به معناى بردگى یا ارباب برده بودن.

به نظر مى‏رسد که نوع ارتباطهایى که در معناى ولایت ذکر مى‏شود. کلّا مصادیق همان پیوند و پیوستگى هستند. «والى» امت و «والى» رعیت آن کسى است که امور مردم را به عهده دارد و با آنها پیوسته است و همین معنى، بعد خاصى از مفهوم حکومت را از نظر نهج البلاغه و امیر المؤمنین روشن مى‏کند: «ولىّ امر» یعنى متصدى این کار. هیچ امتیازى در کلمه متصدى این کار نهفته نیست. جامعه اسلامى مانند یک کارخانه عظیم متشکل از بخش‏ها، ماشین‏ها، پیچ‏ها، مهره‏ها و قسمت‏هاى کوچک و بزرگ، پر تأثیر و کم تأثیر است. یکى از این قسمت‏ها، آن قسمتى است که مدیر جامعه آن را تشکیل مى‏دهد. او هم مانند بقیه قسمت‏هاست. او هم مانند بقیه اجزاء و عناصر تشکیل دهنده این مجموعه است. «ولىّ امر» متصدى این کار است.

متصدى این کار هیچگونه امتیازى را طلب و توقع نمى‏کند و عملا هیچگونه امتیازى از لحاظ وضع زندگى و برخوردارى‏هاى مادى به او تعلق نمى‏گیرد. اگر بتواند وظیفه‏خودش را خوب انجام دهد، به اندازه‏اى که این وظیفه و انجام دادن آن براى او جلب حیثیت معنوى کند، به همان اندازه حیثیت کسب مى‏کند، و نه بیش از آن. این مفهوم حکومت در نهج البلاغه است.

بنا بر این تعبیر، حکومت در نهج البلاغه، هیچ نشانه‏اى و اشاره‏اى از سلطه‏گرى ندارد. هیچ بهانه‏ى براى امتیاز طلبى ندارد. از آن طرف، مردم به تعبیر نهج البلاغه رعیت‏اند. رعیت یعنى جمعى که رعایت و مراقبت آنان، و حفاظت و حراست آنان بر دوش ولىّ امر است. البته مراقبت و حفاظت، یک وقت نسبت به یک موجود بیجان است، که این یک مفهوم دارد، و یک وقت مربوط به حیوانات است و این هم یک معنا دارد. اما حراست و حفاظت، گاهى مربوط به انسان‏ها است، یعنى انسان با همه ابعاد شخصیتش، با آزادیخواهیش، با افزایش طلبى معنویش، با امکان تعالى و اوج روحیش. با آرمان‏ها و اهداف والا و شریفش. اینها را به عنوان یک مجموعه در نظر بگیرید انسان با همه این مجموعه باید مورد رعایت قرار بگیرند.

این همان چیزى است که در فرهنگ اسلامى در طول زمانها مورد ملاحظه بوده است. «کمیت اسدى» مى‏گوید: «ساست لا کمن یرعى النّاس سواء و رعیة الانعام»

سیاستمدارانى که مراعات انسانها را مانند مراعات حیوانها در نظر نمى‏گیرند.

یعنى انسان با انسانیتش باید مراعات بشود. این مفهوم رعیت و تعبیر از مردم در نهج البلاغه است.

بطور خلاصه، وقتى در نهج البلاغه در جستجوى مفهوم حکومت هستیم، از طرفى مى‏بینیم آنکه در رأس حکومت است، والى است، ولىّ امر است، متصدى کارهاى مردم است، وظیفه‏دار و مکلف به تکلیف مهمى است، انسانى است که بیشترین بار و سنگین‏ترین مسئولیت بر دوش اوست. اما در سوى دیگر، مردم قرار دارند که باید با همه ارزش‏هایشان با همه آرمان‏هایشان، با همه عناصر مشکّله شخصیتشان، مورد رعایت قرار بگیرند. این مفهوم حکومت است و این مفهوم، نه سلطه‏گرى است، نه زورمدارى است و نه افزون طلبى است.

امیر المؤمنین (ع) در بخش‏هاى مهمى از نهج البلاغه به حیطه حکومت اشاره مى‏کند. شاید ده‏ها جمله در نهج البلاغه مى‏توان نشان داد که مفهوم حکومت را از نظرعلى (ع) مشخص مى‏کند. از جمله در ابتداى «فرمان مالک اشتر» مى‏خوانیم: جبایة خراجها و جهاد عدّوها و استصلاح اهلها و عمارة بلادها.

شامل 79 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حکومت و سیاست از دیدگاه علی (ع) در نهج البلاغه