زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله مطهری، آموزگار علم و اخلاق

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله مطهری، آموزگار علم و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

مرتضی مطهری از برجسته‌ترین علما، فلاسفه و متفکران ایران در قرن چهاردهم هجری به شمار می‌رود. وی در خانواده‌ای روحانی در شهر فریمان استان خراسان در 1301ش. به دنیا آمد. پدرش شیخ محمدحسین مطهری نیز از علمای آنجا بود.
او خواندن و نوشتن را در مکتب و نزد پدرش آموخت. در فریمان به مدارس جدید رفت و علاقه فراوانی به آموختن از خود نشان داد. در 1311 در حالی که بیش از ده سال نداشت جهت فراگیری علوم اسلامی، عازم حوزه علمیه مشهد شد. در طول بیش از چهار سال اقامت در آن شهر، مقدمات علوم، فقه، اصول و منطق را فراگرفت و خود را آماده فراگیری حکمت و فلسفه نمود. از این رو برای شرکت در مجلس درس میرزا مهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفه الهی، روزشماری می‌کرد؛ اما این آرزو محقق نشد زیرا میرزا مهدی شهیدی در درگذشت و مطهری جوان نیز در پانزده سالگی برای ادامه تحصیل عازم حوزة علمیه قم گردید و از درس استادان بزرگی چون حضرات آیات: سید محمد‌تقی خوانساری، سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر، سید محمد‌داماد، حاج‌آقا حسین بروجردی به مدت پانزده سال استفاده کرد. همچنین از درس اخلاق، فلسفه و عرفان امام خمینی، علامه طباطبایی و آقا میرزا علی شیرازی سال‌ها بهره‌مند گردید. علاوه بر آن وی در یک حوزه درس خصوصی که علامه طباطبایی برای بررسی فلسفه مادی دراواخر دهه 1320 تشکیل داده بود، حضور یافت. کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ـ که بعدها با پاورقی‌های استاد مطهری منتشر گردید ـ محصول همان جلسات است.
هوش و استعداد فراوان و وسعت دانش و عمق اندیشه وی، او را به عنوان یکی از برجسته‌ترین فضلای حوزة علمیه قم مشهور ساخت و احترام و جایگاه خاصی نزد استادان خود احراز کرد. آیت‌الله مطهری، عالمی دردآشنا و آگاه به نیازهای فکری زمان خود بود. در دهه بیست که اندیشه‌های الحادی کمونیستی توسط حزب توده درمیان مردم، به ویژه جوانان و دانشگاهیان ترویج می‌شد، وی آثار فلاسفه ماتریالیست را به دقت مطالعه کرد و با فلسفه مارکسیسم ـ از طریق آثار فارسی ـ آشنا شد و سپس به نقد علمی آن پرداخت.
آیت‌الله مطهری در 1331 به تهران مراجعت کرد و در مدارس دینی مروی و سپهسالار تدریس کرد و در 1334 رسماً در دانشکده الهیات و معارف اسلامی تهران آغاز به کار نمود. وی در کنار تدریس، در مجامع مذهبی، انجمن‌های اسلامی دانشجویی و دانشگاهی سخنرانی می‌کرد و به تألیف و تصنیف نیز اشتغال داشت. همه سخنرانی‌ها و آثار نوشتاری آیت‌الله مطهری، برخاسته از نیازهای فکری و اجتماعی زمانه اوست که فراروی مردم، به ویژه نسل تحصیلکرده و دانشگاهی قرار داشته است. از همین رو حوزه موضوعات سخنان و نوشته‌های او متنوع بوده و شامل مباحث فلسفی، کلامی، اجتماعی، اقتصادی،... و حتی داستان نیز می‌شود.
در سال‌‌ها‌ی 1339 تا 1341 وی به همراه محمد ابراهیم آیتی محفل ماهانه‌ای در تهران تشکیل داد که صدها نفر از طبقات گوناگون مردم در آن شرکت می‌کردند. این محفل که «انجمن ماهانه دینی» نام داشت دو سال و نیم ادامه یافت و در آن سی سخنرانی توسط عالمان مبرز اسلامی حوزه و دانشگاه ایراد شد که بعداً به صورت سه جلد کتاب تحت عنوان گفتار ماه انتشار یافت.
با شروع نهضت امام خمینی در 1341 وی به تقویت و ترویج آن کمک کرد و در شب 15 خرداد 1342 به همراه گروه زیادی از علما و وعاظ تهران و شهرستان‌ها دستگیر و به مدت چهل و سه روز زندانی گردید. پس از واقعه 15 خرداد، هیأت‌های مؤتلفه اسلامی که به منظور سازماندهی و گسترش نهضت امام در میان تودة مردم به طور مخفی تشکیل شده بود، با استاد مطهری که از سوی امام خمینی به عنوان نماینده ایشان معرفی گردیده بود، ارتباط برقرار کردند. استاد مطهری برای تقویت مبانی ایدئولوژیک و سیاسی آنها به طرح یک سلسله مباحث اساسی کلامی و تاریخی پرداخت که بعداً تحت عنوان انسان و سرنوشت و علل انحطاط مسلمین انتشار یافت.
پس از دستگیری و تبعید امام خمینی در آبان 1343، آیت‌الله مطهری درصدد برآمد تا به تبیین و تعمیق ایدئولوژی اسلامی ـ‌که زیربنای حرکت اسلامی امام خمینی بود ـ بپردازد و از اینرو فعالیت‌های تبلیغی خود را در محافل سنتی و دانشگاهی بیش از پیش گسترش داد. آثار گفتاری و نوشتاری استاد مطهری از آن زمان تا پیروزی انقلاب اسلامی عمدتاً حول چند محور بود: اول، پاسخگویی به کج فهمی‌‌ها، برداشت‌های نادرست و تحریف‌آمیز از قوانین و مقررات اسلامی. وی با منطقی قوی، علمی و مستدل به رفع این شبهات می‌پرداخت. کتاب‌های حجاب در اسلام، نظام حقوق زن در اسلام، خدمات متقابل اسلام و ایران و کتابسوزی ایران و مصر و ده‌ها سخنرانی دیگر محصول این حوزه از فعالیت اوست. دوم، رد اتهامات دروغین مارکسیست‌ها بر ضد اسلام و بر ملا نمودن بی‌پایگی ماتریالیسم تاریخی و مارکسیسم. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 12   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مطهری، آموزگار علم و اخلاق

دانلودمقاله غلامحسین بنان

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله غلامحسین بنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 دوران کودکی
غلامحسین بنان در اردیبهشت ماه سال 1290 خورشیدی در تهران خیابان زرگنده (قلهک) در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. پدرش کریم خان بنان الدوله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمد تقی میرزا رکنی(رکن الدوله) برادر ناصرالدین شاه یا پسر محمد شاه قاجار بود. مادرش پیانو را بسیار خوب می نواخت، پدرش کریم خان بنان الدوله، فرزند میرزا الله مستوفی از صدایی خوش بر خوردار بود و خواهرش نیز نزد [مرتضی نی داوود][1] تار می نواخت. استاد غلامحسین بنان از شش سالگی بنا به درخواست و توصیه استاد نی داوود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت. اولین استاد او پدرش ، دومین استاد مرحوم میرزا طاهر ضیاء زاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصر سیف بود. در سن 11 سالگی به آموزش فن تلفیق و طرز ادای شعر از میرزا طاهر رسایی(ضیاء زاکرین) پرداخت.
ستاد غلامحسین بنان در اردیبهشت ماه سال 1290 خورشیدی در تهران خیابان زرگنده (قلهک)،در خانواده متمول و صاحب جاه، به دنیا آمد. پدرش کریم خان بنان الدله نوری و مادرش دختر شاهزاده محمد تقی میرزارکنی (رکن الدله) برادر ناصرالدین شاه یا پسر محمد شاه قاجار بود. از شش سالگی بنا به توصیه استاد نی داود به خوانندگی و نوازندگی ارگ و پیانو پرداخت و در این راه از راهنمایی های مادرش که پیانو را بسیار خوب می نواخت بهره ها گرفت، اولین استاد او پدرش بود و دومین استاد، مرحوم میرزا طاهر ضیاءذاکرین رثایی و سومین استادش مرحوم ناصرسیف بوده اند. بنان در سال 1321 خوانندگی را در رادیو آغاز کرد، درآن زمان، شادروان روح اله خالقی مسولیت رادیو را بر عهده داشت، روزی که بنان با عبدالعلی وزیری جهت امتحان به رادیو می روند در دفتر روح اله خالقی، ابوالحسن صبا هم نشسته بوده، از بنان میخواهند که برای ایشان قطعه ای بخواند و او «درآمد سه گاه» را آغازمیکند و صبا هم باویلن او را همراهی می کند. هنوز «درآمد» تمام نشده بود که خالقی به صبا می گوید:«شما نواختن ویلن را قطع کنید» و به بنان اشاره می کند «گوشه حصار» را بخواند و بنان بدون اندک مکثی ، با چنان مهارت و استادی «درآمد حصار» را می خواند و به «سه گاه» فرود می اید که روح اله خالقی بی اختیار برخاسته و او را در آغوش گرفته و می بوسد و آینده وی را در هنر آواز درخشان پیش بینی می کند. صدای بنان، بسیار لطیف و شیرین، زیبا و خوش اهنگ، کوتاه می خواند ولی درهمین کوتاهی، ذوق و هنر بسیار نهفته است، غلت ها و تحریرهای او چون رشتهء مروارید غلطانی، به هم پیوسته و مانند اب روان است. من از صدای او مسحور میشوم، لذتی بی پایان می برم که فوق ان متصور نیست، تصور نمی کنم خواننده یی به ذوق و لطف و استعداد بنان در قدیم داشته باشیم، و به این زودی ها هم پیدا کنیم...بنان در موسیقی ما از گوهر گرانبها هم گرانبهاتر است. از سال1321 صدای غلامحسین بنان، همراه با همکاری عده یی از هنرمندان دیگر از رادیو تهران به گوش مردم ایران رسید و دیری نگذشت که نام بنان زبانزد همه شد و شیفتگان فراوانی در سراسر کشور پیدا کرد. خالقی او را در ارکستر انجمن موسیقی شرکت داد و با ارکستر شماره یک نیز همکاری را شروع کرد و از بدو شروع برنامه همیشه جاوید «گلهای جاویدان» بنا به دعوت استاد ارجمند داود پیر نیا همکاری داشت. بنان در طول فعالیت هنری خود، حدود 450 اهنگ را اجرا کرد و انچه که امتیاز مسلم صدای او را پدید می اورد، زیر و بم ها و تحریرات صدای او است که مخصوص به خودش می باشد. بنان نه تنها در اواز قدیمی و کلاسیک ایران استاد بود، بلکه در نغمات جدید و مدرن ایران نیز تسلط کامل داشت. تصنیف زیبا و روح پرور «الهه ناز» او بهترین معرف این ادعا می باشد. غلامحسین بنان به سال 1315 خورشیدی به سمت بایگان در اداره کل کشاورزی استخدام شد و بعد از چندی به شرکت ایران بار که مرکز آن در اهواز بود منتقل گشت. پس از چند سال به معاونت آن اداره منسوب گردید. در سال 1321 به تهران آمد و بنا به پیشنهاد مرحوم فرخ که وزیر خواربار بود، به سمت منشی مخصوص وزیر به کار پرداخت. بعد از تغییر کابینه، به اداره کل غله و نان منتقل شد و چندی کفالت اداره دفتر و کارگزینی و مدتی هم مسؤولیت تحویل کوپن نان تهران را بر عهده داشت. در سال 1332 به پیشنهاد شادروان خالقی به اداره کل هنرهای زیبای کشور منتقل شد و به سمت استاد آواز هنرستان موسیقی ملی به کار مشغول گردید و در سال 1334 ریئس شورای موسیقی رادیو شد. غلامحسین بنان از ابتدا در برنامه های گلهای جاویدان و گلهای رنگارنگ و برگ سبز شرکت داشته که ره آورد این همکاری ها دهها برنامه گلهای جاویدان، گلهای رنگارنگ و برگ سبز می باشد.و برنامه های متعدد و گوناگون دیگری که از این خواننده بزرگ و هنرمند به یادگار مانده است. غلامحسین بنان مدتها بود که مبتلا به ناراحتی جهاز هاضمه شده بود از طرف دیگر حنجره اش نیز آمادگی بیان نیازهای درونیش را نداشت و به همین دلیل اندک اندک از خواندن اجتناب ورزید و از صحنه هنر کناره کشید و دیگر حدود بیست سال آخر عمر را تقریبا فعالیت چشم گیری نداشت و روز به روز ناراحتی جهاز هاضمه او را بیشتر رنجور می کرد و متاسفانه کوشش های پزشکان و خاصه مراقبت ها و از خود گذشتگی های پری بنان همسر وفادارو مهربانش هم مؤثر نیفتا دو سرانجام درساعت 7 بعدالظهر پنجشنبه هشتم اسفندماه سال 1364 خورشیدی در بیمارستان ایرانمهر قلهک جهان را بدرود گفت. روانش شادباد.
زندگی نامه علیرضا افتخاری

لیرضا افتخاری مهیاری در روز دهم فروردین ماه هزارو سیصد و سی و هفت در شهر هنر ؛ اصفهان دیده به جهان گشود . وی از همان کودکی بسیار خوب و رسا می خواند .
استاد نخست ایشان ؛ استاد طباطبایی نوازنده ی روشندل ویولون بودند که به پیشرفت افتخاری کمک های شایانی نمودند.به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی توسط شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.
اما وقتی در 14 سالگی نزد استاد تاج اصفهانی ؛ افتخار شاگردی نصیبشان شد , استاد ایشان را از خواندن و ضبط صفحه بر حذر داشتند و یادگیری کامل ردیف ها را از وی خواستند.
افتخاری با پشتکار و علاقه خاصی فرموده های استاد را آویزه ی گوش خود می کرد و سعی می کرد که بیشترین بهره را از وجودشان ببرد .
استاد تاج اصفهانی علاوه بر منابع عظیم قرنها موسیقی ایرانی ؛ دارای منش های اخلاقی نیکویی هم بودند که زبانزد خاص عام است و یکی از آموخته های تاج به تمامی شاگردانش در وهله ی اول همین منش های اخلاقی بود.
شاگردی استاد بزرگی چون تاج اصفهانی نقطه عطفی در زندگی هنری افتخاری بود به طوری که افتخاری موفقیت هایش را مرهون استاد تاج می داند و از ایشان همیشه به احترام و نیکی یاد می کند .

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله غلامحسین بنان

دانلودمقاله رویکردهای آموزش و پرورش

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله رویکردهای آموزش و پرورش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلودمقاله رویکردهای آموزش و پرورش


دانلودمقاله رویکردهای آموزش و پرورش

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات97

 

 

مقدمه
جهانی شدن رویدادی تاریخی است که از دهه 90 میلادی به منزله ی پدیده ای شگرف در غرب زاده شد. شعاع اثرگذاری این پدیده به همراهی فناوری اطلاعا و ارتباطات شتاب و گستره بیشتری می یابد به گونه ای که لایه های عمیق تر اندیشه، رفتار، نگرش ها و فرهنگ های ملل را تحت استیلای خود قرار می دهد ( فقیهی ، 1384 ).
فرآیند جهانی شدن به ویژه در قلمرو آموزش و پرورش به طور اجتناب ناپذیری متأثر از شرایطی است که در ممالک پیشرفته جهان برای توسعه و استقرار نظام آموزش نوی خود در جهت پاسخگویی به احتیاجات و حوائج منطقه ای کلی و به گونه ای فراگیر در سطح جامعه جهانی مهیا کرده اند. بدون توجه به چنین واقعیتی درک چگونگی منشاء و سرآغاز و سرانجام تکوین فرایند جهانی شدن آموزش و پرورش میسر نیست ( آقازاده، 1383 ) .

 

رویکردهای آموزش و پرورش
بدون تردید در آستانه قرن بیست و یکم نظام آموزش و پرورش با مشکلات متعدد و اضطراب بسیاری بویژه در ارتباط با جامعه، اقتصاد و فرهنگ روبروست. در زمان ما در کلی ترین تقسیم بندی ها رویکرد های متفاوتی را می توان در سیاستهای آموزش و پرورش کشورها مشاهده نمود.
رویکرد نخست هدف از آموزش و پرورش و فرایند یاددهی و یادگیری را در محدوده
دست یابی به نتایج و بهره دهی بهتر و قابل سنجش در کار آموزش و پرورش، از راه علمی کردن هرچه بیشتر مبانی آن می داند. در این گزینش سعی می شود آموزش و پرورش هرچه بیشتر به علوم تجربی نزدیک شود و در این میان نسل جدید به منزله ابزاری برای تامین اهداف از پیش تعیین شده جامعه پرورش یابند. (دلورز،1380،به نقل ازافتخارزاده ص27)
اما در رویکرد دوم: هدف نظام آموزش و پرورش دست یابی به شناختی کلی از انسان به عنوان یک واحد زیستی، روانی- اجتماعی- تاریخی و در حال رشد است که تمامیت خویش را زمانی تحقق می دهد که همه ابعاد او از نظر جسمی، ذهنی، عاطفی ، اخلاقی و ... به طور یکپارچه مورد توجه قرارگیرد. (همان منبع)
برای این که یادگیری و آموزش در زندگی انسانها بویژه کودکان و نوجوانان ارزش معناداری داشته باشد. نه فقط باید در فرایند رسمی یادگیری- یاددهی، یادگیری مهارتها به صورتی که معمولا انجام می شود، صورت گیرد بلکه فراتر از آن، باید به تشکیل شخصیت آنان و شکل دادن به
ارزش های انسانی مرتبط گردد. به عبارت دیگر، آموزش باید به فرهنگ توسعه انسانی تبدیل شود یعنی اقدام انسانی مبتنی بر ارزش ها که توانایی اخلاقی، روحی و فکری را برای حل مسائل توسعه به صورت انسانی درآورد ( دلورز، 1380، به نقل از افتخارزاده ، ص 27 ).
باقری (1383)، رویکردهایی را که باید در آموزش و پرورش در کشورهایی که در معرض چالش های جهانی شدن و تحولات پدید آمده از فناوری اطلاعات اند، باید رویکردهای زیر را برگزیند را به قرار زیر فهرست کرده است .
1 ) تاکید بر جامعیت آموزش و پرورش : آموزش و پرورش باید شامل باشد و تمامی زندگی آدمی را دربرگیرد. در جهانی که فناوری در آن شتابان تغییر می کند و دانش به نحو روزافزون تولید می شود، آموزش و پرورش باید بیش از مجموعه ای خاص از اطلاعات را تعلیم دهد. آموزش و پرورش باید به بسط و شکوفایی قابلیتهای آدمی بپردازد. (باقری،1383)
2) دسترسی فراگیر به آموزش و پرورش : آموزش و پرورش باید در هر مکان و زمان در دسترس باشد و مربیان برای آموزش در معرض باشند. باید به یادگیری مداوم (از طریق اینترنت و تلویزیون و کلاس درس) دسترسی داشته باشد و آموزش و پرورش برای توسعه یادگیری مداوم با بخش های اقتصادی و موسسات در تعامل قرارگیرد. . (همان منبع)
3) تاکید بر تفکر نقاد: آموزش و پرورش باید تاکید خود را بر تفکر نقاد، ارتباط و حل مسئله معطوف سازد و صرفا به انتقال دانش و معرفت بسنده نکند؛ بلکه دانش آموزان را مهیای برخورد با مسائل جدید کند. . (همان منبع)
4) تربیت شهروند جهانی: آموزش و پرورش باید مهیای پرورش شهروند جهانی باشد؛ شهروندان آینده نه تنها باید از تاریخ، فرهنگ و زبان خویش آگاه باشند، بلکه برای کار در جامعه جهانی، نیازمند دانش وسیع درباره تنوع فرهنگ ها و مردم هستند. افرادی که چشم اندازشان قوم گرایانه است؛ فاقد فهم مناسب از تفاوت های فرهنگی و قوم اند. . (همان منبع)
5) تمرکز بر مفاهیم انتزاعی:برخی از چالش های دانش، تعلیم و تربیت و یادگیری در این دوره، توانایی فراگیران امروز برای آشنایی و کنارآمدن بیشتر با مفاهیم انتزاعی و موقعیتهای نامعین است. امروزه بیشتر محیط دانشگاهی، دانش آموزان را با مسائل مهیا مواجه می کنند، آنگاه حل آن مسائل را از ایشان می خواهند. واقعیت اقتصاد جهانی (مبتنی بر اطلاعات و دانش) آن است که مسائل به ندرت به وضوح تعریف می شوند. این خصیصه آنهایی را که طالب شغل ارزشمند هستند، ملزم
می کند که جستجوگر مسائل باشند، اطلاعات ضروری را گرد آورند و تصمیم ها و گزینه هایی را انتخاب کنند که مبتنی بر واقعیتهای نامعین پیچیده است. . (همان منبع)
6) استفاده از رویکرد کل گرایانه (در مقابل رویکرد گسسته): بخش اعظم تعلیم و تربیت و محیط یادگیری امروز به رشته های علمی بسیار غیرقابل انعطاف تقسیم شده که بر واحدهای گسسته تحقیق تاکید دارد، مع الوصف جامعه، اطلاعاتی در حال ظهور و اقتصاد جهانی نیازمند درک کل گرایانه درباره نظامهای تفکر است، به صورتی که شامل نظام جهانی و اکوسیستم های تجارت شود. بدین سان رویکردهای تحقیق بین رشته ای امر خطیری درنظر گرفته می شوند تا بتوان به درک
جامع تری از واقعیت پیچیده ای که اینک نظام جهانی با آن مواجه است، دست یافت.(باقری،1383)
7) ارتقاء توانایی دانش آموزان برای دست ورزی نمادها: سمبل ها نمودهای به شدت انتزاعی بخشی از صورت عینی واقعیت هستند. اشتغال به شدت مولد در اقتصاد کنونی، مستلزم آن است که فراگیر دائما با سمبل هایی مانند اصطلاحات سیاسی، حقوقی و تجاری سروکار داشته باشد. (مانند حقوق مالکیت معنوی) و پول دیجیتالی (در نظام های مالی و مفاهیم حسابداری)، در گذشته کارگزاران آموزشگاهی اغلب خودشان را در مقام حکیمان خردمندی در صحنه می دیدند که نقش شان انتقال داده ها، اطلاعات، دانش و حکمت به دانش آموزان منتظر و مشتاق است. آنهایی که ذهنهایشان ظرف های خالی است که منتظر پرشدن است، مع الوصف حتی اگر این واقعیت درست بود. فروشگاه معرفت جهان به صورت رو به تزایدی نرخ جهشی دارد و هیچ فردی به تنهایی امید آن را نمی تواند داشته باشد که به صورتی مناسب و ممکن فهم جامعی در باب یک رشته را با خود حمل کند. یا آن که چنین فهمی را اغلب دانش آموزان جذب کنند. جهانی شدن اقتصاد و الزامات همراه با آن بر نیروی مستلزم تعلیم و تربیتی متفاوت است که توانایی یادگیران را برای دستیابی، ارزیابی، انتخاب و کاربرد دانش و نیز تفکر مستقل در به کارگیری قضاوت مناسب و همکاری یادگیران در معنی بخشیدن به موقعیتهای جدید ارتقاء دهد. هدف تعلیم و تربیت به هیچ وجه صرفا حمل مجموعه ای از دانش نیست بلکه مقصد آن آموزش چگونگی یادگیری حل مساله و ترکیب امر قدیم و جدید است (تافلر ،بی تا، باقری، 1383، ص 54) .


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رویکردهای آموزش و پرورش

دانلودمقاله نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


پیرامون اثر گرانسنگ حکیم توس ـ شاهنامه سترگ ـ سخن بسیار گفته‌اند و شنیده‌ایم و جای سخنهای بسیار دیگر نیز هنوز خالی‌ست، نگاه متفاوت آقای قائم‌پناه به یکی از داستانهای محوری شاهنامه که می‌تواند سرفصلی برای نگاههای عمیق‌تری از این منظر باشد ما را مجاب به درج این مقاله می‌کند.
شاید در میان ایرانیانی که سر و سودای مطالعه دارند و علی‌الخصوص در وادی ادبیات فارسی قدم‌زنان تفرجی کرده و می‌کنند کمتر کسی را بتوان یافت که بی‌خبر باشد از اظهارنظر حکیم طوس، فردوسی نسبت به سرودة ارزشمند خویش (شاهنامه) که فرمود:
پی افکندم از نظم کاخی بلند
که از باد و باران نیابد گزند
به راستی شاهنامه کاخی بس بلند و بزرگ است که در طول تاریخ هستی خویش، نظر بزرگان و معماران عرصة علم و خرد را همواره به خود معطوف داشته است اما هنوز هم کسی نتوانسته است همه زوایای آن را یک‌جا در حلقة عدسی دوربین دیدگان خویش به مشاهده بنشیند و به بیان دیگر کسی موفق نشده تمام زوایای آن را زیر سیطرة دید خویش درآورد، به تعبیر نگارنده، شاهنامه چون عروس حماسی است که تاکنون به حجلة زفاف هیچ دامادی درنیامده است. اما از آنجا که پری‌روی تاب مستوری ندارد، او نیز هرازگاهی از لابه‌لای حجاب محمل خویش سرک کشیده و گوشة چشمی به خواستگاران و
صفحه 2
طالبانش نشان داده است، لذا هر خواستگار و طالبی نیز فقط توانسته است از منظر و مقامی که خود بر آن واقف بوده شاهد کمان ابروی وی یا تیر مژگانش باشد و آن را تماشا و توصیف کند. بر این اساس تلاش نگارندة این سطور نیز بر آن است تا از منظر و خاستگاه عارفان نگاهی به داستان رستم و سهراب، همچنین مرگ رستم بیندازد. امیدا که به حول و قوة الهی از عهدة کار (حداقل در حد توان خویش) برآید.
ابتدا لازم می‌دانم این مهم را با طرح چند پرسش آغاز کنم:
اولا‌ً اینکه چطور می‌شود قبول کرد مردی که آزار موری را برنمی‌تابد، چنان‌که در مقام انذار فریاد می‌زند:
میازار موری که دانه‌کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
راضی می‌شود که پدر را به مرگ فرزند خویش آن هم به صورتی که خود قاتل فرزند باشد بیازارد؟ آیا عذاب روحی این موضوع برای پدر چندین برابر‌ِ آزار مور نیست؟
و آیا عذاب وجدانی، که از خواندن چنین صحنه‌ای به خواننده دست می‌دهد بیش از عذاب وجدانی که از آزار موری به انسان دست می‌دهد نیست؟ یا آیا درد و رنجی که از مرگ برادر به دست برادر در دل و جان انسان می‌پیچد بسی سنگین‌تر و شدید‌تر از درد و رنجی که از آزار و مرگ یک مور به انسانی دست می‌دهد نیست؟
راستی چه شده است شاعری که انسان را از آزار مور برحذر می‌دارد و پرهیز می‌دهد، پدری را که قاتل فرزندش شده لعن و نفرین نمی‌کند و به دشنام برادری که برادرش را در چاهی پر از تیغ و سنان می‌اندازد نمی‌آغازد!؟ عجبا! تیغ نقد و انتقاد شاعر چرا کند شده است!؟ آیا علت، این بوده که شاعر داستان‌ِ رستم و سهراب و مرگ وی را صرفا‌ً داستان و افسانه تلقی می‌کرده؟ یا اینکه این داستان لباس رمزی است بر قامت‌ِ حقیقتی که شاعر لطفی در

 

صفحه 3
عریانی آن نمی‌دیده و یا بیان صریح آن را صلاح نمی‌دانسته، به علت اینکه معتقد بوده که در عصر وی:
هنر خوار شد، جادویی ارجمند
نهان راستی، آشکارا گزند
شده بر بدی دست دیوان دراز
ز نیکی نرفتی سخن جز به راز
به نظر نگارنده در این نکته جای بسی تأمل است. و از طرف دیگر چگونه می‌شود باور کرد که فرد جوانمرد و مؤمنی چون رستم که در هیچ کاری بدون ذکر نام خدا مشغول و فارغ نمی‌شود ناجوانمردانه قاتل فرزندش شود؟ و یا چطور می‌توان باور کرد رستمی که در هر امری ابتدا ستایش حق می‌‌گوید و بر او سجده می‌کند (که سجده خود نماد نماز در پیشگاه حق است.) با شکستن پیمان و به کار بستن خدعه، رقیبش را از میان بردارد؟ آیا در ستایش و نمازش اخلاصی نبوده است؟ آیا نماز او از آن نمازهایی نبوده که رسول حق فرمودند: «الصلوة معراج المؤمن» نماز نردبان عروج مؤمن است. و یا بالاتر که حضرت حق فرمودند: «إن‌َّ الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»? نماز بازدارندة از زشتیها و ناپسندیهاست. و یا اینکه رستم از آنهایی نبود که به قول شیخ محمود شبستری خودساخته و خودباخته باشد تا نمازش سرشار از عطر و بوی حضور شود چنان‌که فرمود:
تو تا خود را به کل‍ّی در نبازی
نمازت کی شود هرگز نمازی
البته باید اقرار نمود که رستم مثل کسانی نبوده که نماز را برای شانه خالی کردن از زیر بار تکلیف و مسئولیت بهانه ساخته و کارش را ترک کند، نه، رستم نیز چون سعدی شیرازی طاعت را به جز خدمت به خلق نمی‌دانست. همین نکته‌های ظریف و همین پرسشهای دقیق است که انسان را بر آن می‌دارد تا بپذیرد که قسمتهایی از شاهنامه نیز به سبک و سیاق گفته‌ها و باورهای عارفان بر سبیل رمز و کنایه سروده شده است و لذا باید گفت: اینکه
صفحه 4
جناب آقای دکتر محمودی بختیاری شاهنامه را آبشخور عارفان خوانده و بر این اساس کتابی تألیف نموده‌اند، سخنی به گزاف وناحق نگفته و به همین دلیل بنده معتقدم که اگر از منظر عرفان به داستان رستم نظر افکنیم، نتیجه می‌گیریم که با توجه به مطالب فوق‌الذکر می‌توان ادعا کرد که در داستان رستم و سهراب نیز سهراب، نماد نفس رستم است نه فرزند حقیقی وی و از آنجا که خداوند متعال فرموده‌اند: «ا‌ِن‌َّ النفس لا‌َم‍ّاره‌ٌ بالسوء»1 نفس اماره [هر لحظه] انسان را به کارهای زشت و ناروا وامی‌دارد. و از باب اینکه صادق اهل بیت(ع) فرمودند: «طوبی ل‍ِعبد‌ٍ جاهد لله نفسه‌ُ و هواه‌ُ و م‍َن هزم ج‍ُند نفسه‌ِ و هواه‌ُ ظ‍َف‍ِر‌َ برضا الله»2 یعنی خوشا به حال عبدی که برای خدا و تقر‌ّب به حضرتش همیشه در مقام جهاد و ستیز با نفس باشد و هرگز از او غافل نشود و عنان و سلسلة اختیار خویش را از کف نداده و نگذارد که نفس و خواسته‌هایش بر او چیره شوند. بلکه او غالب و نفس مغلوب او باشد و آنکه توفیق جهاد با نفس یا‌فت و سپاه نفس اماره را مغلوب خود ساخت رضای الهی را کسب کرده است چنان‌که پیامبر اکرم(ص) نیز فرمودند: «طوبی لم‍َن کان عقل‍ُه‌ُ امیرا‌ً و نفسه‌ُ اسیرا‌ً»3 یعنی خوشا به حال آن که عقلش در مملکت جانش امیر است و نفسش اسیر.» گفتنی است با توجه به همین آیات و روایات موجود که نمونه‌هایی از آنها ذکر شد، عارفان علاوه بر اینکه سالکان و رهروان طریق حق را همواره به مبارزة با نفس فرا خوانده و تحریک کرده‌اند، در خارج از وجود خویش نیز برای نفس نمادهایی را بیان کرده‌اند که تعداد قابل توجهی از آنها را محقق بزرگ آلمانی خانم آن ماری شیمل در کتاب خود «ابعاد عرفانی اسلام» فراهم آورده که می‌توان به طور خلاصه از جملة آنها این موارد را برشمرد. 1- سگ سیاه 2-روباه جوان 3- موش 4- زن نافرمان وگول‌زن 5- اسب یا استر چموش 6- شتر سرکش و نافرمان 7- خوک 8- فرعون 9- ابرهه 10 مار 11- شیطان 12-اژدها، حال چه می‌شود اگر سیزدهمین آنها را هم سهراب بنامیم و بدانیم.
رستم نماد سالک است و سهراب نماد نفس

 

صفحه 5
حالا که سخن بدین‌جا رسید باید گفت مگر جز این است که رسول خدا(ص) دربارة نفس فرموده: «اعدا عد‌ُو‌‍ِّ‌ک‌َ نفسک‌َ التی بین جنبیک‌َ» یعنی دشمن‌ترین دشمنانت نفسی است که بین دو پهلویت قرار دارد و مگر غیر از این است که آنچه در بین دو پهلوی انسان است از تمامی نزدیکان به انسان نزدیک‌تر است و آیا جز این است که سهراب هم به حسب اینکه از صلب رستم است و پارة جگر اوست، نزدیک‌ترین کس به رستم محسوب می‌شود. پس چه اشکالی دارد که همین شباهت قریب را کافی بدانیم تا سهراب را نفس رستم به حساب آوریم و بگوییم چنان‌که مولانا جلال‌الدین گفت:
نفس اژ‌درهاست او کی مرده است
از غم بی‌آلتی افسرده است
مات کن او را و ایمن شو ز مات
رحم کم کن نیست او ز اهل صلات
می کش او را در جهاد و در قتال
مردوار الله یجز‌یک الوصال
بنابراین رستم با کشتن سهراب در حقیقت نفس را تربیت و تأدیب کرده و بی‌آلت ساخته تا افسرده شود و خود نیز از مات شدن، به دست وی ایمن شده است چرا که مرگ انسان در حقیقت امر، از کار افتادن جسم است جسمی که قالب و آلت روح انسان است. لذا وقتی که جسم از کار می‌افتد روح انسان در عین اینکه بقا دارد و جاودانه است بی‌آلت و وسیله گشته است و روح بی‌آلت و سلاح، مطمئنا‌ً بی‌خطر است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله نمادهای عرفانی درداستان رستم و سهراب

دانلودمقاله کشور بحرین

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله کشور بحرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 جغرافیای طبیعی و اوضاع اقلیمی
موقعیت جغرافیایی
خلیج فارس از نظر زمین شناسی در نتیجة انفعالات اواخر دوران سوم زمین شناسی که سبب پیدایش جبال زاگرس و رشته های جنوبی ایران گردیده است، به وجود آمده و قبل از این دوره به صورت زبانة باریکی بوده است. در همین دوران بر اثر پیدایش جبال زاگرس در غرب فلات ایران و فرورفتگی جنوب فلات ایران، آب اقیانوس هند از طریق خلیج عمان به طرف غرب آمده و خلیج فارس را ایجاد کرده است. در نتیجة ایجاد چین خوردگی و به وجود آمدن طاقدیس ها و ناودیس ها در کف این دریا و در نتیجه رسوبات ته دریا و مواد آلی و بسیاری عوامل دیگر، ذخایر عظیمی از نفت در تمامی کف خلیج فارس و حواشی و جزایر آن از جمله جزایر بحرین به وجود آمده است. به طور کلی جزایر بحرین از نظر ساختمانی دنبالة فلات ایران بوده که از زیر آب های خلیج فارس سربرآورده و ظاهر شده است. بدین ترتیب، بحرین در نیمکره شمالی ، نیمکره شرقی، در جنوب غربی قاره آسیا در منطقة خاورمیانه، به صورت مجمع الجزایری در جنوب خلیج فارس واقع شده است و در سمت راست آن در فاصله 27 کیلومتری، کشور امیرنشین قطر و در سمت مغرب آن در فاصلة 24 کیلومتری عربستان سعودی و در شمال آن با فاصلة نسبتاً دوری، ایران قرار دارد. نزدیکترین شهر ایران به بحرین بندر بوشهر است که تا لنگرگاه بحرین 361 کیلومتر فاصله دارد.
مجمع الجزایر بحرین با وسعت 26/695 کیلومتر مربع از سی و پنج جزیرة بزرگ و کوجک تشکیل شده که بین 5/25 درجه و 5/26 درجة عرض شمالی و بین 50 درجه و 52 درجة طول شرقی واقع شده است. بزرگترین این جزایر بنام جزیرة بحرین (جزیره منامه) موسوم است که گاهی «اوال» و در قدیم به تیلوس معروف بوده است. طول این جزیره از شمال به جنوب 50 کیلومتر (30 مایل) و عرض آن بین 13 و 25 کیلومتر (15-8 مایل) است و شهر منامه، پایتخت بحرین در همین جزیره واقع شده است. در انتهای جنوبی جزیره، دماغه ای به نام «رأس البر» وجود دارد. این جزایر در قسمت جنوب ماسه ای و هموار، در قسمت های مرکزی بیابانی و لم یزرع و در قسمت شمال آباد و حاصلخیز است.
بحرین فاقد مرز زمینی است، تنها می توان گفت با احداث پلی که بحرین را به عربستان سعودی متصل می کند، توانسته است از طریق زمینی با کشور دیگری مرتبط شود؛ در حالی که خط ساحلی آن به طول 161 کیلومتر است. خط مرزی کرانه های ایران و بحرین شامل نقطه گردش های زیر است:
نقطه گردش 1: این نقطه گردش، اولین نقطه در انتهای خاوری این مرز دریایی است و بین عرض شمالی 27 درجه و صفر دقیقه و 35 ثانیه و خط آزیموت 278 درجه و 14 دقیقه و 27 ثانیه در جائی که خط مرزی دریایی بحرین و قطر شروع می شود، قرار دارد.
نقطه گردش 2: روی عرض شمالی 27 درجه و 2 دقیقه و 46 ثانیه و طول شرقی 51 درجه و 5 دقیقه و 54 ثانیه واقع شده است.
نقطه گردش 3: واقع در عرض شمالی 27 درجه و 6 دقیقه و 30 ثانیه و طول شرقی 50 درجه و 57 دقیقه و صفر ثانیه.
نقطة گردش 4: واقع در عرض شمالی 27 درجه و 10 دقیقه و صفر ثانیه و طول شرقی 50 درجه و 54 دقیقه و صفر ثانیه.
این مرز 3/28 مایل دریایی طول دارد و نقاط پایانی آن بین 5 تا 10 مایل به کرانه های ایران نسبت به کرانه های بحرین نزدیک است.
منطقة نظارت بحرین 24 مایل دریایی است. فلات قارة مشخصی ندارد و دریای سرزمینی آن (آب های منطقه ای بحرین در خلیج فارس) 12 مایل دریایی است.
از لحاظ وسعت، بحرین 112 برابر از ابوظبی، 17 برابر از قطر و 7 برابر از دوبی کوچکتر است. بحرین عمدتاً سرزمینی بیابانی و شوره زار است که غالباً هموار و خاکی از کوهستان می باشد و از نظر طبیعی به سه بخش متمایز تقسیم می شود:
1- بخش حاصلخیز شمالی
از ابتدای کناره های شمالی جزیره تا مسافت نسبتاً زیادی کشیده شده است. پهنای این بخش گاه تا 5 کیلومتر می رسد. این منطقه دارای موقعیت مناسبی از جهت کشاورزی است. آب نسبتاً فراوان و زمین حاصلخیز، باغ ها و مزارع سرسبزی به وجود آورده که در بین امارات خلیج فارس بی نظیر است.
2- بخش مرکزی
صحرای خشک است، در جنوب منطقة اول قرار گرفته و تا کناره های دو طرف گسترش یافته است. این بخش به کلی با بخش شمالی مغایرت دارد. زمین هایش خشک و کویری است و از کشت و زرع در آن خبری نیست. زمین پوشیده از گیاهان صحرایی است که انواع آن گاهی به 200 گونه می رسد.
3- بخش جنوبی
صحرایی شنی و ماسه ای است و مابقی جزیرة اصلی بحرین را تا رأس البر، یعنی تا انتهای جزیره را پوشانده است. در این بخش ارتفاعاتی کم و بیش دیده می شود که غالباً به صورت تپه های شنی و سنگی است. کلاً از لحاظ طبیعی می توان گفت: 2% کل این سرزمین حاصلخیز، 2% دارای محصولات دائمی، 6% علفزار و مرتع و 90% مابقی آن را خاک تشکیل می دهد. مساحت کشت آبی بحرین، 10 کیلومتر مربع می باشد.
آب و هوا
از آنجا که این کشور به صورت جزیره است تا حدودی دارای آب و هوای نسبتاً مرطوب است، ولی به سبب نزدیکی با منطقة حارة، دارای تابستان های بسیار گرم و مرطوب و زمستان های نسبتاً معتدل است. به طوری که می توان گفت از آبان تا اردیبهشت ماه، هوایی مطبوع دارد و از خرداد تا مهرماه گرم و مرطوب است. در ماه های تیره و مرداد، درجة حرارت غالباً از 40 درجة سانتیگراد تجاوز می کند.
در بحرین تنها دو فصل وجود دارد: فصل گرما و فصل معتدل. معمولاً فصل اعتدال و خنکی هوا از حدود پائیز تا اواخر زمستان ادامه دارد. حداکثر میزان رطوبت در روز به 95% می رسد که این نسبت در زمستان کاهش می یابد.
میزان بارش باران نیز نادر است و در ماه های فصل اعتدال صورت می گیرد و میزان متوسط سالانه آن 130 میلیمتر است، از این رو از لحاظ میزان بارش سالانه، کشوری خشک محسوب می شود و لذا مسئله کم آب و لزوم صرفه جویی در مصرف آن برای این منطقه بسیار حائز اهمیت است. کم ارتفاع بودن بحرین و مجاورت آن با بیابان ها و شنزارهای عربستان سعودی باعث وزش بادهای موسمی در این سرزمین می شود. سرعت وزش باد به ندرت از 14 گره (7 متر در ثانیه) تجاوز می کند اما در مواردی استثنائی وزش بادهایی به سرعت 51 گره (26 متر در ثانیه) نیز به ثبت رسیده است. در منطقة شمال بحرین، بادهایی موسوم به باد شمال می وزد که در آب و هوای منطقه مؤثر بوده و از گرمای شدید آن می کاهد. درحالی که در مناطق جنوب، بادهای موسمی از سوی بیابان های عربستان می وزد که گرم و خشک است و اغلب ذرات شن و ماسه های صحراهای مجاور را به همراه دارد.
آب های داخلی
در شمال شرقی جزیرة بحرین، خلیج کوچکی به نام ستره وجود دارد که به سبب نزدیکی با جزیرة ستره به این نام موسوم شده و اسکله های بارگیری نفت در کنار همین خلیج قرار دارد.
سرزمین بحرین فاقد رودخانه است ولی از منابع سرشاری نظیر چشمه های آب زیرزمینی برخوردار است که کمتر در منطقة خلیج فارس بدین اندازه وجود دارد. تعداد تقریبی چشمه های آب شیرین، در قعر دریا به 200 چشمه و در ساحل به 25 چشمه می رسد. این چشمه ها نقش مهمی را در زندگی مردم ایفا کرده و یکی از دلایل شهرت مروارید بحرین به خاطر وجود همین چشمه های آب شیرین است. علاوه بر اینها دریاچه های کوچکی در این کشور وجود دارد که به «عیون» یعنی «چشمه» معروف است. مهمترین آن ها عبارت است از: عذاری، ام الشعوم، ابوزیدان، الجزیره، الرهاء، والسفاحیه. این دریاچه ها در گذشته در پیشبرد کشاورزی منطقه نقش مؤثری داشته اند، ولی به مرور زمان دچار آلودگی با آب دریا شده اند و میزان املاح در آن ها افزایش یافته و کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. گفته می شود منابع اصلی این چشمه ها در منطقة شرقی عربستان سعودی قرار دارد.
کوه ها و آتشفشان ها
چون بحرین سرزمینی سنگلاخی و شنی است و به طور کلی منطقه ای بیابانی محسوب می شود، لذا ارتفاعات زیادی ندارد. تنها در بخش جنوبی جزیره یعنی از جنوب جزیرة اصلی بحرین تا رأس البر، ارتفاعاتی کم و بیش دیده می شود. بلندترین ارتفاع این ناحیه جبل الدخان به ارتفاع 142 متر است که قلة آتشفشانی خاموش است و در اطراف آن همواره دودی مشاهده می شود که گویا از احتراق منابع گاز می باشد.
جزایر مهم
مهمترین چزایر بحرین عبارت است از: محرق، ستره ، بنی صالح، جده، ام نعسان، حوار، ام سویان، در شمال شرقی جزیرة اصلی بحرین، جزیرة محرق واقع شده که توسط پلی به طول 5/1 مایل به هم متصل می باشند. طول این جزیره 4 مایل و پهنای آن یک مایل است و دومین جزیره از لحاظ اهمیت محسوب می شود. همچنین جزیرة بحرین با پل دیگری به جزیرة ستره مرتبط است. این جزیره به طول 3 مایل و عرض یک مایل می باشد و در شرق جزیرة بحرین واقع شده و مرکز نخلستان های این کشور است. بنی صالح نیز در شرق بحرین می باشد و به وسیله راهی فرعی به پل ارتباطی منامه- ستره متصل است، و مرکز صادرات نفت آن محسوب می شود. مساحت این جزیره 74/0 کیلومتر مربع برآورد شده است. جزیرة جده با طول یک و پهنای نیم مایل خالی از سکنه بوده و جزیرة ام نعسان به ترتیب با طول و پهنای 3 و 2 مایل، هر دو در غرب بحرین قرار دارد. ام نسعان از نظر وسعت دومین جزیره پس از جزیره بحرین محسوب می شود، حوار، خود مجمع الجزایری است متشکل از 16 جزیره بزرگ و کوچک که در جنوب شرقی و نزدیک به کرانه های غربی قطر قرار دارد. بزرگترین این جزایر حوار می باشد که نزدیک قطر واقع شده و دو جزیره کوچک آن به نام های دیبال و جراوه معروف بوده و برخی از جزایر آن نیز غیرمسکونی است. سطح جزیره از سنگ های مرجانی پوشیده شده و مساحت این مجمع الجزایر 29/19 مایل مربع است. فاصله این جزایر از آب های بحرین حدود 2 مایل و از آب های قطر فقط یک مایل است. دورترین این جزایر از سواحل قطر 3 مایل فاصله دارد. به نظر کارشناسان نفتی، در این جزایر منابع نفت موجود است که نوع آن جزو مرغوب ترین نفت جهان محسوب می شود. برخی از جزایر شانزده گانه حوار، فقط هنگام جزر آب کاملاً نمایان است و بسیاری از آن ها به هنگام مد کاملاً در آب غوطه ور می شوند.
بنادر و شهرهای مهم
بنادر مهم بحرین عبارت است از: منامه، محرق، ستره، مصفا و سلمان. برای بارگیری محصولات نفتی، خطوط لوله های نفتی از ستره به اسکله های در فاصلة 3 مایلی جریره، مرتبط می شود. از این رو بندر ستره مرکز صادرات نفت بحرین محسوب می شود. مهمترین و مجهزترین بندر بحرین، بندر سلمان است که ساخت آن در 1962 پایان یافت. بندر سلمان دارای تأسیسات و باراندازهای بسیار جدید و مجهز است و برای لنگر گرفتن انواع کشتی ها آمادگی دارد. از آنجا که صدور مجدد کالا برای بازرگانی و اقتصاد بحرین شایان اهمیت است، در بندر سلمان انبارهای بزرگ و وسیعی ایجاد کرده اند که از هر نظر برای نگهداری کالاهای ترانزیتی مناسب و آماده است.
غیر از منامه (پایتخت) و محرق که از مهمترین شهرهای بحرین محسوب می شود، سایر شهرهای مهم را می توان به دو دسته تقسیم کرد: 1) آنانکه مرز ساحلی دارند عبارت است از: ستره، جو ، المالکیه، الزلاق ، البدیع، 2) آنانکه درون مرزی هستند عبارت است از: عیسی، الریف، العوالی، العمر، الرمیتا، حمد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری، بحرین به 12 منطقه تقسیم می شود: الحد، المنامه، المنطقه الغربیه، المنطقه الوسطی، المنطقه شمالیه، المحرق، الرفاع، المنطقه الجنوبیه، جد حفص، مدینه حمد، مدینه عیسی، منطقه جزایر حوار و ستره.
منامه بزرگترین شهر بحرین و پایتخت آن است. منامه با داشتن 5/1 مایل خط ساحلی ، یکی از شهرهای بین المللی محسوب می شود، چرا که به طرز عجیبی تحت تأثیر تکنولوژی غرب قرار دارد. این شهر به علاوة حومه آن تقریباً 5 درصد کل مساحت مجمع الجزایر بحرین را تشکیل می دهد. چاه های نفت و پالایشگاه و قسمتی از سرزمین های حاصلخیز کشاورزی در این شهر قرار دارد. در مرکز منامه، توسعة شهری به وضوح دیده می شود که شامل بانک ها، هتل ها، دفاتر کار و بزرگراه هاست. منامه مانند هر پایتخت دیگری، درگیر مسائلی نظیر ازدیاد ترافیک و افزایش وسعت شهری است و محل سکنای خارجیان و جایگاه اکثر بازرگانان می باشد. ایرانیان و بحرینی های شیعه در این شهر بسیارند. منامه توسط پلی به محرق متصل است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 93   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله کشور بحرین