زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق


دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

رابطه دین و اخلاق

بحث و بررسى، رابطه دین و اخلاق‏ به‏صورت مستقل در جامعه ما کمتر مطرح‏شده ولی در مغرب‏ زمین تحولات و نوسانات فکرى زیادى در این زمینه انجام گرفته است. نقطه‏ عطف مهم در تاریخ فرهنگى اجتماعى مغرب‏ زمین رنسانس‏ است، تا قبل از رنسانس، دین رایج در آن دیار که همان‏ مسیحیت ‏بود بر همه شئون زندگى مردم از جمله علم، فرهنگ،سیاست، اجتماع، اخلاق و سایر مسائل حاکم بود و با شکست ‏کلیسا در صحنه‏هاى مختلف، مردم نیز از دین و گرایشهاى دینى ‏بیزار شدند و به‏جاى گرایش به خدا، گرایش به انسان‏مدارى‏مطرح شد. کار به آنجا رسید که بعد از انکار الهیات و معارف‏دین آنها احساس نیاز به نوعى دین کردند و کسانى مانند اگوست‏کنت فرانسوى که دوران حضور دین را سپرى‏شده اعلام کرده‏بودند ، دین انسان‏پرستى و انسان‏مدارى را به‏جاى آن اختراع واعلام کردند. به ‏دنبال این تحول فکرى و فرهنگى در تمام شاخه‏هاى‏ معارف انسانى تحولات عظیمى پدید آمد و نوسانات مختلفى درخطوط مختلف پراکنده شد که هیچ جهت واحدى نداشت. یکی از این زمینه ها زمینه ارتباط دین با اخلاق است . بحثهاى‏زیادى در زمینه ارتباط دین و اخلاق مطرح شده است .

معمولا در ارتباط دین با اخلاق سه فرضیه تصور مى‏شود:

  • یکى اینکه دین و اخلاق دو مقوله مشخص متباین ازهم هستند و هرکدام قلمرو خاصى دارند و هیچ ارتباط منطق بین آنها وجود ندارد. اگر مسائل دینى با مسائل اخلاقى تلاقى‏پیدا مى‏کند یک تلاقى عرضى و اتفاقى است و یک رابطه‏منطقى نیست که بین دین و اخلاق اتصالى برقرار شود. زیرا هرکدام فضاى خاص خود و قلمرو مشخص دارند که از هم دیگرجدا هستند و ربطى به‏هم ندارند. اگر به یکدیگر ارتباط پیدامى‏کنند مثل این است که دو مسافر هرکدام از یک مبدئى به‏سوى‏یک مقصدى حرکت کرده‏اند و در بین راه اتفاقا در یک ‏نقطه‏اى همدیگر را ملاقات مى‏کنند، ولى این معنایش این نیست ‏که بین این دو مسافر یک رابطه‏اى وجود دارد. پس یک فرض‏این است که دین و اخلاق چنین وضعى دارند، مثلا گفته شود که‏قلمرو دین مربوط به رابطه انسان با خدا است اما اخلاق مربوط به‏روابط رفتارى انسانها با یکدیگر است.
  • فرضیه دوم این است که‏اصلا دین و اخلاق یک نوع اتحاد دارند یا یک نوع وحدت بین‏آنها برقرار است ‏یا به تعبیر امروزیها یک رابطه ارگانیک بین‏آنها است. البته این رابطه باز به‏صورتهاى فرعى‏ترى قابل تصوراست ولى آنچه به فرهنگ ما نزدیکتر و قابل قبولتر مى‏باشد این‏است که اخلاق به‏عنوان یک جزئى از دین تلقى شود ما با این‏تعریف آشنا هستیم که دین مجموعه‏اى است از عقاید و اخلاق‏ و احکام، پس طبعا اخلاق مى‏شود جزئى از مجموعه دین،رابطه‏اش هم با دین رابطه ارگانیک و رابطه یک جزء با کل‏است مثل رابطه سر با کل پیکر انسان. از باب تشبیه مى‏توان‏گفت، اگر ما دین را به یک درختى تشبیه نماییم، این درخت‏داراى ریشه‏ها و تنه و شاخه‏هایى است. عقاید همان ریشه‏هاست‏و اخلاق تنه درخت است و شاخه و برگ و میوه درخت نیزهمان احکام است. رابطه تنه با خود درخت رابطه دو شى‏ءنیست. تنه هم جزء خود درخت است. در این تصور رابطه دین‏و اخلاق رابطه جز با کل است ‏یا چیزى شبیه به اینها، مى‏شودفرض کرد منظوراین است که یک نوع اتحاد بین دین و اخلاق در نظر گرفته‏مى‏شود که یکى در درون دیگرى جا بگیرد.
  • فرضیه سوم این‏است که هرکدام یک هویت مستقلى دارند اما هویتى است که درعین حال با هم در تعامل هستند و با یکدیگر در ارتباطند و دریکدیگر اثر مى‏گذارند، یعنى این‏گونه نیست که بکلى متباین ازهم باشند و هیچ ارتباط منطقى بین آنها برقرار نباشد بلکه یک ‏نوع رابطه علیت و معلولیت ، تاثیر و تاثر یا فعل و انفعال وبه‏طورکلى یک نوع تعامل بین دین و اخلاق وجود دارد، ولى‏این معنایش این نیست که دین جزئى از اخلاق است ‏یا اخلاق‏جزئى از دین است و یا اینکه اینها کاملا از هم متباینند. در دوفرضیه قبل نیز فرض شد که بین دین و اخلاق نوعى تاثیر و تاثرو فعل و انفعال و تعامل وجود دارد.
  • بنابراین در رابطه دین و اخلاق، یا تباین یا اتحاد و یاارتباط برقرار است . نظریه اول عدم‏ارتباط و تباین کلى بین اخلاق و دین بود و اینکه اگر ارتباطى‏جایى حاصل شود تلاقى حاصل شده بالعرض و اتفاقى است.نظر مقابلش هم این بود که اصلا دین و اخلاق با هم متحدند،مثلا اخلاق جزئى از دین است. اما بقیه نظریات دیگر، همه دراین طیف قرار مى‏گیرد که اخلاق و دین دو ماهیت مستقل هستنداما بین آنها روابط فعل و انفعال و تاثیر و تاثر و تعامل وجوددارد.

نظر دانشمندان غربی درباره ارتباط دین و اخلاق

  • اخیرا علما غربى دایره دین را به ارتباط بین انسان با خدا منحصر مى‏کنند. دیندارى یعنى اینکه انسان خدا را بشناسد، به‏خدا معتقد باشد و عبادتى انجام دهد. دین یعنى همین و لذاافکار سکولاریسم و گرایشهاى سکولاریستى بر همین اصل‏مبتنى است. ریشه این تفکر در غرب از بعد رنسانس شروع شده‏است و امروز هم دیگر سکه رایج است. البته بجز موارداستثنایى در بعضى از مکاتب و محافل کاتولیک و امثال اینهاغالب موارد این است که اصلا دین ربطى به مسائل دیگر ندارد و با مسائل جدى زندگى ارتباطى ندارد.
  • دین نوعى گرایش واحساس است که انسان نسبت ‏به خدا دارد و مى‏رود در معبد آن‏گرایش و احساس و نیاز روانى خود را ارضا مى‏کند و هیچ دلیلى‏هم ندارد که این موضوع واقعیتى داشته باشد، صرفا یک‏ احساس و تجربه شخصى و معنوى است که در آدم وجود دارد. اخلاق را هم این‏گونه معنا مى‏کنند که اخلاق عبارت ازارزشهایى است که در رفتارهاى اجتماعى انسان مطرح مى‏شود،مثلا اینکه انسانها باید با هم چگونه باشند، انسان بایدخوش‏اخلاق باشد، خوش‏رفتار باشد، خوشرو باشد، درستکارباشد، راست ‏بگوید و عدالت را رعایت کند. تمامى اینهامصادیق اخلاق مى‏شود پس خلاصه این دو قلمرو ازهم جداست. آن (یعنى اخلاق) رابطه بین انسانها را بررسى‏مى‏کند و این (یعنى دین) رابطه انسان را با خدا، و این دو ربطى‏نیز به‏هم ندارند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره رابطه دین و اخلاق

دین یهود - 12 دوره نمونه سوال + پاسخنامه

اختصاصی از زد فایل دین یهود - 12 دوره نمونه سوال + پاسخنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نیمسال اول 89-88  
نیمسال دوم 89-88  
تابستان 89  
نیمسال اول 90-89  
نیمسال دوم 90-89  
تابستان 90  
نیمسال اول 91-90 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 91-90 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 92-91 همراه با جواب تستی
تابستان 92  
نیمسال اول 93-92 همراه با جواب تستی
نیمسال دوم 94-93 همراه با جواب تستی


دانلود با لینک مستقیم


دین یهود - 12 دوره نمونه سوال + پاسخنامه

دانلود تحقیق کامل درمورد دین ممتاز

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق کامل درمورد دین ممتاز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد دین ممتاز


دانلود تحقیق کامل درمورد دین ممتاز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22

 

دین ممتاز

قدرت خداوند:

«واذ اخذنا میثاقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما آتیناکم بقوة واسمعوا قالوا سمعنا وعصینا واشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بئسما یامرکم به ایمانکم ان کنتم مومنین»1

ای بنی اسرائیل به یاد آورید زمانی را که از شما عهد گرفتیم وکوه را در بالای سر شما نگهداشتیم وگفتیم آنچه را که بشما داده ایم با قوت ومحکمی بگیرید (تورات را قبول کنید) وبشنوید(اطاعت کنید) گفتند شنیدیم ونافرمانی کردیم وبه جهت کفرشان، محبت گوساله در دلهای آنان جا گرفت ( به عبادت گوساله دل بستند) بگو چه ناپسند است آنچه که ایمانتان شما را به آن امر می کند اگر از ایمان آورندگان باشید.

تفسیر المنار می گوید منظور آیه اینست که خداوند اول از ایشان عهد گرفت وسپس برای اینکه در عهد خودشان ثابت باشند کوه را بربالای سر آنان بلند کرد.

 ولی این تفسیر صحیح نیست زیرا آیه 171 از سوره اعراف که می فرماید: « واذا نتقنا الجبل فوقهم کانه ظلة وظنوا انه واقع بهم خذوا ما آتیناکم بقوة » بیاد آرید زمانی را که کوه را بر بالای سر آنان نگاهداشتیم، گویا که آن سایه بانی است وگمان بردند (یقین کردند) که آن کوه برسر آنان می افتد (دراین هنگام گفتیم ) آنچه را که به شما داده ایم (تورات را ) با قوت ومحکمی اخذ کنید از این آیه معلوم می شود که خداوند در وهله اول کوه را در بالای سر ایشان نگه داشته وتهدید کرده است وچون ایشان دیده اند که کوه می افتد مجبور شده اند که ظاهرا اطاعت کنند .

مرحوم آقای شیخ جواد بلاغی در تفسیر این آیه می گوید منظور از «خذوا ما آتیناکم بقوة» اینست که : بقوة من القلب والبدن ولی این معنی بعید بنظر می رسد زیرا در اینجا موضوع قلب وبدن نیست بلکه مقصود اینست که ای یهودیان ، خداوند که تورات را برای هدایت وراهنمائی شما فرستاده است به آن چنگ زنید وعمل کنید ودستورات آن را متروک نگذارید.

ممکن است تصور شود که بلند کردن کوه طور در بالای سر بنی اسرائیل، برای ایمان آوردن آنان ، یک امر اجباری بوده وبا آیه لا اکراه فی الدین ... متناقض می باشد می گوئیم این کار (بلند کردن کوه) برای اطاعت واجبار باطنی نبوده است بلکه برای این بوده که لااقل ولو بظاهر، اظهار انقیاد وتسلیم کنند ومانع پیشرفت مقاصد حضرت موسی نباشند اما معنای لا اکراه فی الدین... عبارت است از کرامت قلبی ولو اینکه ظاهرا ایمان ابراز دارند وهیچگس حتی پیامبر وظیفه نداشته است که در باره ایمان واقعی به تفتیش مردم بپردازد.

یک امتیاز بزرگ اسلام:

می دانیم در مسیحیت کنونی دایره اختیارات روسای مذهبی به طز مضحکی توسعه یافته تا آنجا که آنها برای خود حق بخشیدن گناه قائل هستند وبه همین جهت می توانند کسانی را با کوچکترین چیزی طرد وتکفیر کنند ویا بپذیرند.

قران اینچنین صریحا یاد آور می شود که نه تنها علمای مذهبی حتی شخص پیامبر صلی الله علیه واله نیز حق طرد کسی را که اظهار ایمان می کند، وکاری که موجب خروج از اسلام بشود انجام نداده، ندارند .

آمرزش گناه وحساب وکتاب بندگان  تنها به دست خداست، وهیچکس جز او حق دخالت در چنین کاری ندارد .

ولی اشتباه نشود موضوع بحث درآیه « طرد مذهبی» است، نه « طردحقوقی» به این معنی که اگر مثلا مدرسه ای وقف بر محصلین خاصی بود،وکسی در آغاز مشمول شرایط بود وبعدا فاقد شرایط شد، اخراج او از آن مدرسه هیچ مانعی ندارد، وهمچنین اگر متولی مدرسه اختیاراتی به خاطر رعایت مصالح مدرسه داشت ، هیچ مانعی ندارد که برای حفظ نظم وموقعیت آن، از آن اختیارات مشروع استفاده کند.

اعتراف به حقوق مردم:

احتیاجات بشر در آب ونان وجامه وخانه خلاصه نمی شود، یک اسب ویا یک کبوتر را می توان با سیر نگهداشتن وفراهم کردن وسیله آسایش تن، راضی نگهداشت ولی برای جلب رضایت انسان، عوامل روانی به همان اندازه می تواند موثر باشد که عوامل جسمانی.

حکومتها ممکن است از نظر تامین حوائج مادی مردم، یکسان عمل کنند، در عین حال از نظر جلب وتحصیل رضایت عمومی یکسان نتیجه نگیرند، بدان جهت که یکی از حوائج روانی اجتماع را برمی آورد ودیگری برنمی آورد.

یکی از چیزهایی که رضایت عموم بدان بستگی دارد اینست که حکومت با چه دیدی به توده مردم وبه خودش نگاه می کند؟ با این چشم که آنها برده ومملوک وخود ، مالک وصاحب اختیار است؟ ویا با این چشم که آنها صاحب حقند واو خود تنها وکیل وامین ونماینده است؟ درصورت اول هرخدمتی انجام دهد از نوع تیماری است که مالک یک حیوان برای حیوان خویش انجام می دهد، ودر صورت دوم از نوع خدمتی است که یک امین صالح انجام می دهد ، اعتراف حکومت به حقوق واقعی مردم واحتراز از هر نوع عملی که مشعر برنفی حق حاکمیت آنها باشد،از شرایط اولیه جلب رضا واطمینان آنان است.

منطق نهج البلاغه:

منطق نهج البلاغه در باب حق وعدالت اینست که ایمان به خداوند زیربنای اندیشه عدالت وحقوق ذاتی مردم است وتنها با اصل قبول وجود خداوند است که می توان،وجود حقوق ذاتی وعدالت واقعی را بعنوان دو حقیقت مستقل وقرار داد پذیرفت واز طرف دیگر بهترین ضامن اجرای آنهاست.اینک چند نمونه از آن را بیان می کنیم :

علی علیه السلام می فرماید:

« اما بعد فقد جعل الله لی علیکم حقا بولایة امرکم ولکم علی من الحق مثل الذی لی علیکم ، فالحق اوسع الاشیاء فی التواصف واضیقها فی التناصف لا یجری لاحد الاجری علیه ولا یجری علیه الاجری له » .2

خداوند برای من به موجب اینکه ولی امر وحکمران شما هستم حقی برشما قرار داده است وبرای شما نیز برمن همان اندازه حق است که از من برشما .همانا حق برای گفتن ، وسیعترین میدانها وبرای عمل کردن وانصاف دادن، تنگترین میدانها است. حق به سود کسی جریان نمی یابد مگر آنکه به زیان او نیز جاری می گردد وحقی از دیگران برعهده اش ثابت می شود، وبر زیان کسی جاری نمی شود وکسی را متعهد نمی کند مگر اینکه به سود او نیز جاری می گرددودیگران را در باره او متعهد می کند» .

چنانکه ملاحظه می فرمائید، در این بیان همه سخن از خداست وحق وعدالت وتکلیف و وظیفه، اما نه به این شکل که خداوند به بعضی از افراد مردم فقط حق اعطاء فرموده است وآنها را تنها در برابر خود مسئول قرار داده است،وبرخی دیگر را از حقوق محروم کرده آنان را در مقابل خودش وصاحبان حقوق، بی حد ونهایت مسئول قرار داده است ودر نتیجه عدالت وظلم میان حاکم ومحکوم مفهوم ندارد.

وهم در آن خطبه می فرماید:

« ولیس امرو وان عظمت فی الحق منزلته وتقدمت فی الدین فضیلته بفوق ان یعان علی ما حمله الله من حقه ولا امرو وان صفرته النفوس واقتحمته العیون بدون ان یمین علی ذلک او یمان علیه»

هیچکس هر چند مقام ومنزلتی بزرگ وسابقه ای درخشان در راه حق وخدمت به دین داشته باشد درمقامی بالاتر از همکاری وکمک به او در اداء وظایفش نمی باشد وهیچکس هم هر اندازه مردم اورا کوچک بشمارند وچشمها اورا خرد ببینند در مقامی پائین تر از همکاری وکمک رساندن وکمک گرفتن نیست.

ونیز در همان خطبه می فرماید:

« فلا تکلمونی بما تکلم به الجبا برة ولا تتحفظوا منی بما یتحفظ عند اهل البادرة ولا تخالطونی بالمصانعة ولا تظنوا بی استثقالا فی حق له او العدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه فلا تکفوا من مقالة بحق او مشورة بعدل» .

با من آنچنان که با جباران وستمگران سخن می گویند سخن نگوئید، القاب پرطنطنه برایم بکار نبرید ، آن ملاحظه کاریها وموافقتهای مصلحتی که در برابر مستبدان اظهار می دارند ، در برابرمن اظهار مدارید، بامن به سبک سازگاری معاشرت نکنید، گمان مبرید که اگر به حق سخنی به من گفته شود برمن سنگین آید ویا از کسی بخواهم مرا تجلیل وتعظیم کند که هر کس شنیدن حق یا عرضه شدن عدالت بر او ناخوش وسنگین آید عمل به حق وعدالت براو سنگین تر است پس از سخن حق یا نظر عادلانه خود داری نکنید.

پیوند انسانها:  

«من اجل ذلک کتبنا علی بنی اسرائیل انه من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا ومن احیاها فکانما احیا الناس جمیعا ولقد جائتهم رسلنا بالبینات ثم ان کثیرا منهم بعد ذلک فی الارض لمسرفون».

به همین جهت بر بنی اسرائیل مقرر داشتیم که هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد چنان است که گوئی همه انسانها را کشته وهر کس انسانی را از مرگ رهائی بخشد ممکن است که گوئی همه مردم را زنده کرده است،ورسولان ما با دلایل روشن بسوی بنی اسرائیل آمدند، اما بسیاری از آنها، تعدی واسراف در روی زمین کردند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد دین ممتاز

اصول دین

اختصاصی از زد فایل اصول دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اصول دین


اصول دین

اصول دین

72 صفحه

« چرا درباره ی خدا به بحث و تحقیق بپردازیم »

انتاژ مکتبهای مقعود و گوناگون فلسفی ، و گسترش مکتب « ماتریالیسم » در میان جوانان و دانش پژوهان گروهی را بر آن داشته است که از خود چنین سؤال کنند.

چرا بشر درباره خدا و مذهب و مسائل ماوراء طبیعت به بحث و تحقیق بپردازد ؟

اصولاً  بحث و بررسی پیرامون  موجود یا موجوداتی که از قلمرو حس و تجربه بیرون است ، بود و نبود آنها در زندگی بشر تأثیر ندارد ، جز اتلاف وقت ، نتیجه دیگری ندارد.

یک متفکر اجتماعی ، یک فیلسوف بلند فکر ، باید به دنبال موضوعاتی برود که در متن زندگی بشر قرار گیرد ، و مسائلی را مطرح سازد که هر نوع گره گشائی دربارة آنها ، در بهبود وضع زندگی وی تأثیر بسزائی داشته باشد . در صورتی که بحث و بررسی درباره ی مسائل دور از ماده و طبیعت که زندگی بشر به آن بستگی دارد ، حائز اهمیت نیست  ، پس چه بهتر از طرح این مسائل بگذریم ، و فکر خود را روی مسائلی متمرکز سازیم که با زندگی ما کاملاً پیوند داشته باشد .

این منطق گروهی از شکاکان مادی ها است که روی عللی خود را از تحمل و رنج بحث و بررسی راحت ساخته اند و گروهی را از بررسی این مسائل بازداشته اند.

در نخستین فصل این کتاب کوشش شده است که به این پرسش ، پاسخ منطقی داده شود و روشن شود که « ایده مذهبی » از تنها در وضع زندگی مادی و معنوی ما تأثیر بسزائی دارد بلکه اعتقاد به جهان ماوراء طبیعت و ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ ، سرچشمه  یک رشته فضائل  اخلاقی و گسترش عدالت اجتماعی و تأمین ثبات و آرامش روانی است که هیچ جامعه ای از آن بی نیاز نیست ، گذشته از این اعتقاد به خدا آفریننده علوم و موجب گسترش دانشهاست ( چنانکه  به طور روشن همه را ثابت خواهیم نمود .


دانلود با لینک مستقیم


اصول دین

دانلود پاورپیونت درس 8 دین و زندگی - احیای ارزش های راستین - 10 اسلاید قابل ویرایش

اختصاصی از زد فایل دانلود پاورپیونت درس 8 دین و زندگی - احیای ارزش های راستین - 10 اسلاید قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپیونت درس 8 دین و زندگی - احیای ارزش های راستین - 10 اسلاید قابل ویرایش


دانلود پاورپیونت درس 8 دین و زندگی - احیای ارزش های راستین - 10 اسلاید قابل ویرایش

 

 

 

 

امامان به دودلیل با حاکمان خود مبارزه کردند :

 

اول: از آن جهت که رهبری و اداره جامعه از جانب خدا به آنها سپرده شده بود و لازم بود برای انجام دادن این وظیفه به پاخیزند و در صورت مساعد بودن شرایط حاکمان غاصب را برکنار کنند.
دوم : از ان جهت که سکوت در مقابل ظلم و زیر پا گذاشتن قوانین اسلامی را گناه می دانستند و معتقد بودند که اگر حاکمی , حقوق مردم را زیر پا بگذارد و به احکام اسلامی عمل نکند بر اساس حکم امر به معروف و مهی از منکر باید با او مقابله کرد

"مناسب برای معلمان، دانش آموزان و اولیاء"

برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید:


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپیونت درس 8 دین و زندگی - احیای ارزش های راستین - 10 اسلاید قابل ویرایش