زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان


تحقیق در مورد اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه14

 

فهرست مطالب

اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

در جستجوی معنویت از یادرفته

یک متر برای اندازه‌گیری دینداری

آرامش در پناه معنویت

مطالعات ایرانی

چند سؤال

افسردگی نوجوانان

 

آیا شما فکر می‌کنید افرادی که مذهبی‌ترند یا اخلاق بهتری دارند یا به مسائل معنوی و عرفانی بیشتر توجه دارند، کمتر بیمار می‌شوند؟

مثلاً کمتر سکته می‌کنند یا اگر سرطان بگیرند، بهتر درمان می‌شوند یا اصولاً طول عمرشان بیشتر از بقیه افراد است؟ فکر می‌کنید دعا چگونه می‌تواند در بهبود بیماری موثر باشد؟ آیا به رابطه بین توکل، صله رحم، راستگویی، نماز خواندن و آرامش روانی فکر کرده‌اید؟

اینها همه سؤالاتی است که موضوع بحث صاحب‌نظران در نشست علمی سلامت و معنویت را تشکیل می‌دهد؛ نشستی که سی‌ام تیرماه ۸۶ در سالن اجتماعات پارک نظامی گنجوی در تهران و به همت مرکز تحقیقات فرهنگی شهرداری، برگزار شد.

این نشست علمی دو بخش داشت، یکی بخش مفاهیم که بیشتر به اصول و تعاریف معنوی و دینی می‌پردازد و دوم بخش بیولوژی که به طور اختصاصی به رابطه سلامت و معنویت و شواهد به دست آمده در این‌باره می‌پردازد. مهم‌ترین موضوعات طرح شده در این نشست را مرور می‌کنیم.

ابتدای جلسه دکتر بوالهری از اهداف همایش می‌گوید و در مرحله بعدی، دکتر مؤذن، مشاور شهردار، از اهمیت برگزاری چنین همایش‌هایی و این که معنویت کاذب را نباید به جای معنویت راستین گرفت؛ معنویتی که در آن به احساسات و تجربه‌های شخصی بیشتر توجه می‌شود تا نقش خدا و یک نیروی برتر.

در بخش اول نشست، دکتر سید احمد واعظی، اشاره می‌کند که سازمان جهانی بهداشت، از سال ۱۹۹۸، حتی قبل از این که اهداف بهداشت برای همه تا سال۲۰۰۰ را بررسی و ارزیابی کند، متوجه شده بود که از این به بعد کارش فقط پیشگیری از بیماری‌های عفونی و حتی بیماری‌های غیرواگیر نیست.

دکتر واعظی اشاره می‌کند که مفاهیمی مثل «ارتقای سلامت» تنها به نبود بیماری اکتفا نمی‌کند؛ بلکه باید تلاش کرد که فرد از وضعیت فعلی خود یک قدم بهتر و بالاتر رود و اصطلاحاً در مسیر بهتر شدن پیش برود و این همان چیزی است که با اتکا به معنویت قابل دسترسی است. به این ترتیب سلامت، رفاه کامل از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و همچنین معنوی تعریف شد.

از آنجا که پیش از شروع هر بحثی، لازم است مفاهیم مورد استفاده در آن به خوبی تعریف شود تا بحث به نتیجه برسد، دکتر واعظی در ادامه، به تعریف مفاهیم ۵ گانه مورد استفاده در بحث پرداخت و تعریفی از آنها، یعنی از دین، معنویت، انسانیت، عرفان و اخلاق، ارائه کرد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان

تحقیق در مورد روح چیست

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد روح چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد روح چیست


تحقیق در مورد روح چیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه8

 

فهرست مطالب

حکمت متعالیه و سعادت روح

غنا و علم خدا

تخلق خلیفه خدا به صفات الهى

وجه الله

مسئله صد و دوم

راجع به روح

قال الله تعالی:((و یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و اوتیتم من العلم الا قلیلا))سوره اسرا آیه ۸۵.

سوال:روح چیست؟و آیه فوق چه معنی میدهد؟

 

جواب:اگر صد سال از سن شما گذشته باشد و شما بگوئید یادم می آید که من در سن سه سالگی با مادرم رفتم فلان آبشار خوب یادم می آید که من در سن سه سالگی با مادرم رفتم فلان آبشار خوب یادم می آید مثل اینکه دیروز است الان مادرم مجسم است همان محل چه زمین آن چه ساختمان آن مجسم است مثل اینکه صدای آبشار آن به گوشم میرسد و مثل اینکه جزء جزء آن را دارم می بینم.سوال این است که آیا این ((من)) چیست که در این صد سال به حالت((یک)) باقی مانده؟

اگر بگویی بدن است که این بدن تمام اجزاء آن بدون استثناء حتی مغز و قلب آن عوض شده،اگر بگوئی ((من)) مغز است و سلولهای آن هنگام تعویض خاصیت خود را به جانشین خود داده و رفته مثل اینکه همه سلولهای بدن هنگام تعویض خاصیت خود را از قبیل سفیدی،سیاهی،حرارت،برودت و سایر احوال به جانشین خود داده و رفته،گوئیم راجع به این احوال درست است و حتی مغز هم خاصیت خود را داده و رفته ولکن آنکه فکر می کند و شاد می شود،اندوهناک می شود،عاشق می شود،متنفر می شود،دوست می شود،دشمن می شود،مغز است یا چیز دیگر است نمی شود ولکن بالاخره مدرک چیز دیگر است و مغز مثل تلسکوپ است که گرچه شما بدون تلسکوپ و عدسه صرفا آلت است ما می خواهیم بگوئیم مغز فقط آلت ادراک است و الا مدرک چیز دیگری است مستقل که ما از او تعبیر می کنیم به ((من)) یا ((روح)) به چند دلیل:

اول: شکی نیست که ما در ذهنمان تصوراتی است کوه،دشت،کره زمین،کره شمس،ستارگان و خلاصه آنچه دیدیم و همچنین معانی مثل اینکه شما دوازده زبان می دانید و میلیونها کلمات در ذهن شما ضبط است،آیا می شود اینها در مغز کوچولوی شما ضبط شود؟اگر بگویید بله می شود،نقشه های ذهنی ما همانند میکروفیلم ها هستند که با مقیاس های معینی کوچک شده اند.

جواب:در میکروفیلم اشیاء ذره بینی و کوچک است اما نقشه های ذهنی ما با همان بزرگی که در خارج است در ذهن ما وجود دارند.دلیل دوم:برای استقلال روح و مادی نبودن آن موجودات مادی تدریج الحصول است و زمان می خواهد اما شما نمی توانید یک عالم را در آن واحد در ذهن خود ترسیم کنید نه تدریجی است و نه زمان می خواهد.

دلیل سوم:همان که گفتم شما اگر صد سال عمر کنید با موقع تولد ((یک)) هستید،با اینکه شاید ده مرتبه تمام اجزای بدن شما عوض شده پس ثابت شد که روح استقلال دارد و از عالم ماده نیست و خلاصه مجرد است((من عرف نفسه فقد عرف ربه.))

روح

روح چیست؟

همه چیز.

از دیدگاه شاخه مهایانه دین بودا، روح همه چیز است. به این دیدگاه، فلسفه همه-روحی (Yogacara) می گویند. این فلسفه در خیلی موارد با نظریه کوانتوم در فیزیک همانندی دارد.

از نظر یوگاچاره:

همه چیز نمایشی از روح مطلق است. بنابر این روح، سرشت واقعی چیزها است. روح به صفحه تلویزیون می ماند که بر روی آن چیزها قابل رؤیت می شوند. ما بخاطر نداشتن بینش و بخاطر اینکه گمراه هستیم تنها تصاویر روی صفحه را می بینیم و ذات و سرشت اصلی را نمی شناسیم. جهان و همه چیز درون آن همچون یک پندار است، یک بازی.

این بازی، شوربختانه، برای ما بازیگرانش خیلی واقعی حس می شود و برای ما پر از رنج است. در چهارچوب این نظریه، روشنی یافتن و بودا شدن یعنی بازگشت به وضعیت اولیه روح.

اندیشه ها و ایده های ما در طول زندگی جذب یک خودآگاهی بنیادی می شود. این خودآگاهی بنیادی هر بار که از خود چکیده گیری می کند ما دوباره زاده می شویم، البته هر بار در قالبی تازه.

این خودآگاهی بنیادی در قلمرو روح است. بینش یافتن نسبت به روح به معنی رستگاری است. به قول سوسان از استادان ذن: اگر خودآگاهی ما به آرامش برسد خودبخود ناپدید می شود.

مهمترین اندیشمندان فلسفه یوگاچاره مایترنایاتا، آسانگا و واسوباندو هستند. اندیشه ها و آثار ایشان تأثیر زیادی بر مذهب بودا در چین و تبت داشته است.

منبع:

Scherer, B.: 108 Vragen over Boeddhisme, Milarepa, Amsterdam 2003, p. 48

سعادت روح و بدن

از پرسشهایى که جهان‏بینى الهى به آن پاسخ مى‏دهد این است که سعادت چیست و آیا سعادت، و کمال انسان، تنها مربوط به روح اوست‏یا مربوط به روح و بدن او؟ آنها که براى بدن، هیچ نقشى قایل نیستند و آن را ابزارى بیش نمى‏پندارند، براى آن سعادتى معتقد نیستند و همه سعادتها را براى روح وى مى‏دانند و احیانا به تفریط مبتلا مى‏شوند و حق بدن را رعایت نمى‏کنند. عده‏اى که براى بدن سهمى قایل هستند و سعادت را براى بدن و روح مى‏دانند، سلامت و داشتن امکانات مادى و... را جزو سعادتهاى بدنى و مسئله علم، حکمت، معرفت، قسط و عدل و ... را از سعادتهاى روحى به شمار مى‏آورند.

حکمت متعالیه در اینجا سخن تازه‏اى دارد که: گرچه بدن، نقش و سعادتى مربوط به خود دارد اما باید آن را شناخت. انسان داراى دو بدن است:

1 بدن طبیعى و محسوس که زشتى وزیبایى اعتبارى آن در اختیار خود او نیست و بر اساس «هو الذى یصورکم فى الارحام کیف یشاء» (1) با هر نوع خلقتى که خدا خواسته به دنیا آمده است.

2 بدن برزخى که خود، آن را مى‏سازد. این بدن خود ساخته، حد فاصل بدن مادى و روح مجرد است که به این ترتیب در حقیقت، انسان، موجودى سه نشئه‏اى یا سه مرتبه‏اى است که مرتبه نازله آن بدن طبیعى و مادى و مرحله عالیه آن همان روح مجرد، و مرحله متوسط آن همان بدن برزخى است که خود انسان به تدریج آن را مى‏سازد; یعنى هر کس با کارى که دارد انجام مى‏دهد، سرگرم ساخت و ساز آن بدن وسطى است.

اگر به معارف و مطالب حق، گوش مى‏سپارد، بدنى مى‏سازد که داراى گوش شنواست و اگر به آیات الهى مى‏نگرد و حق چشم را ادا مى‏کند و از گناه چشم، مى‏پرهیزد، بدنى مى‏سازد که داراى چشم، بینا و بیدار است و در مورد اعضا و جوارح دیگر نیز چنین است.

از این رو در حالت‏خواب و نیز بعد از مرگ، چیزهایى را مى‏بیند که دیگران نمى‏بینند. البته دیگران که در دنیا نابینا و ناشنوا بودند و بدن برزخى را درست نساختند، چیزهایى که مسانخ با هستى آنهاست‏یعنى قهر خدا و طنین جهنم را مى‏شنوند; اما بهشت را نمى‏بینند، بوى آن را استشمام نمى‏کنند و صداى فرشتگان رحمت را نمى‏شنوند.

حکمت متعالیه، هم براى بدن طبیعى و مادى سعادت قایل است چون بدن را مرحله نازله روح انسان مى‏داند و هم همتش را براى ساختن بدن برزخى مصروف مى‏دارد; زیرا بدن برزخى است که در همه حالات با انسان است.

حکمت متعالیه و سعادت روح

بحث دیگر این است که سعادت روح چیست؟ حکماى پیشین مشاء، سعادت روح را رسیدن به مرحله «عقل مستفاد» مى‏دانستند; ولى حکمت متعالیه که برداشتش از قرآن و روایات معصومین (علیهم السلام) بیشتر و قویتر است، سعادت انسان را بسیار برتر از اینها مى‏داند.

در مسئله تعیین محدوده سعادت انسان، بر اساس حکمت متعالیه، چند نکته وجود دارد که بر محور خلیفة اللهى انسان، دور مى‏زند. وقتى ما مى‏توانیم مقام خلیفه، یعنى انسان را بشناسیم که نخست، «مستخلف عنه‏» یعنى اوصاف جلال و جمال حق را بشناسیم. اگر اوصاف و اسماى الهى شناخته شود، هم رابطه انسان با مافوق او که خداست و هم رابطه وى با مادون او که نظام هستى و آفرینش است، مشخص مى‏شود و این عالیترین مرحله اخلاق است.

اخلاق از علوم جزئى است که زیر مجموعه حکمت و فلسفه است ولى عرفان نه تنها زیر مجموعه فلسفه نیست‏بلکه همتاى آن هم نیست‏بلکه فوق فلسفه است.

هدف خلقت

براى تبیین موضوع خلیفة اللهى انسان، چند امر لازم است:

امر اول این است که ذات اقدس اله، انسان را براى عبادت آفریده است:

«و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون‏» (2)

این «حصر» در آیه مزبور، ناظر به آن است که انسان نباید غیر خدا را بپرستد و فقط باید خدا را بپرستد; اما معنایش این نیست که کمال انسان، فقط در عبادت اوست و در معرفت، علم، حکمت، اختراع و ابتکار او نیست. بنابراین، آیه یاد شده نمى‏گوید هدف فقط عبادت است‏بلکه مى‏گوید: فقط عبادت «خدا» هدف است که غیر خدا را نپرستند.

درباره علم فرمود:

«الله الذى خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله على کل شى‏ء قدیر و ان الله قد احاط بکل شى‏ء علما» (3)

یعنى ذات اقدس اله، مجموعه آسمان و زمین و دستورى را که به وسیله فرشتگان در مجارى آسمان و زمین عبور مى‏کند و تنزل دارد خلق کرده است تا شما به علم و قدرت خدا عالم شوید. یکى از اجزاى مجموعه نظام آفرینش، خود انسان است که هدفى دارد و آن هدف، عالم شدن او به قدرت و علم خداست.

از مجموعه این دو آیه بر مى‏آید که انسان باید عابد عالم باشد. عبادت، از آن عقل عملى و معرفت، از آن عقل نظرى اوست و هویت انسان را عقل نظرى و عقل عملى او تشکیل مى‏دهد; یعنى انسان عالم عابد، انسان به مقصد رسیده است.

غنا و علم خدا

ذات اقدس اله از یک سو مى‏فرماید:

«ما ارید منهم من رزق و ما ارید منهم ان یطعمون‏» (4)

یعنى، خدا در برابر این همه نعمتى که به انسان داده از وى چیزى طلب نمى‏کند. لذا در آیه بعد خدا را رازق مطلق مى‏داند:

«ان الله هو الرزاق ذو القوة المتین‏» (5) .

از سوى دیگر مى‏فرماید: شما نمى‏توانید به خدا علم بدهید:

«قل ا تنبئون الله بما لا یعلم فى السموات و لا فى الارض‏» (6)

آیا شما مى‏خواهید چیزى را که خدا در باره آسمانها و زمین نمى‏داند به او خبر بدهید؟ وقتى خدا نمى‏داند، معلوم مى‏شود آن «شى‏ء» موجود نیست، بلکه معدوم محض است و «شى‏ء» نیست; وقتى شى‏ء نبود

«ان الله بکل شى‏ء علیم‏» (7)

شامل آن نمى‏شود و علم، به معدوم محض تعلق نمى‏گیرد. البته اگر فرض وجود بشود، آثار آن را هم خدا مى‏داند; مانند:

«لو ردوا لعادوا لما نهوا عنه‏» (8)

یا:

«لو کان فیهما الهة الا الله لفسدتا» (9)

و... اما معدوم محض، از آن جهت که هیچ ذاتى ندارد و شیئى نیست، تحت هیچ علمى قرار نمى‏گیرد. چون علم، ظهور و کشف است و چیزى که معدوم محض است، مشهود و منکشف نخواهد شد; چنانکه اگر چیزى ممتنع باشد، تحت قدرت قرار نمى‏گیرد. بنابراین، معدوم محض تخصصا از قلمرو قدرت و علم خارج است نه تخصیصا، البته فرض وجود آنها مایه ثبوت وجود فرضى آنهاست و در این حال معلوم خواهند بود.

از طرف سوم، قرآن کریم در باره تعلیم خداوند مى‏فرماید: «علم الانسان ما لم یعلم‏» (10) یا «وعلمک ما لم تکن تعلم‏» (11) یعنى، معلم حقیقى انسان، خداست‏یا مى‏فرماید: «الرحمن× علم القران× خلق الانسان‏» (12) . بنابراین، همه بهره‏هاى معنوى و علمى انسان هم از ناحیه خداست; چنان که بهره‏هاى مادى انسان هم از ناحیه اوست.

در سوره مبارکه «ابراهیم‏» مى‏فرماید: «ان تکفروا انتم ومن فى الارض جمیعا فان الله غنى حمید» (13) اگر همه مردم کفر ورزند، خدا آسیب نمى‏بیند.

خدا چون حکیم محض است، کار او سراسر حکمت و با هدف است و چون غنى صرف است، کار را براى خود نمى‏کند; بلکه خود چون کمال محض است، کار از او نشئت مى‏گیرد; زیرا هر موجودى، کارى را که انجام مى‏دهد براى رسیدن به کمال است; اما کمال مطلق براى رسیدن به هدفى کار نمى‏کند; بلکه چون کمال است و قدرت، مشیئت و اختیار او عین ذات اوست، بر اساس اختیار، کار مى‏کند و خدا این چنین است.

تخلق خلیفه خدا به صفات الهى

بعد از این که روشن شد خدا «مستخلف عنه‏» است و این اوصاف را دارد، خلیفه خدا نیز باید به این امور متصف باشد. سعى خلیفه خدا این است که مردم،خدا را عبادت کنند; چنانکه در جبهه‏هاى جنگ، شعارى که مسلمانان به‏دستور رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مى‏دادند این بود: ما ماموریت پیدا کرده‏ایم شما را از عبادت بتها به عبادت «الله‏» و از ذلت‏به عزت منتقل کنیم‏» (14) . پس بعثت انبیا، ولایت اولیا و امامت امامان (علیهم السلام) براى این است که مردم بنده خدا باشند و براساس:

«یعلمهم الکتاب و الحکمة و یزکیهم‏» (15)

آنان معلم، مربى و مزکى مردمند.

همان طور که خدا براى تعلیم جوامع بشرى، سفره هستى را گسترده و انس و جن را براى عبادت آفریده، خلفاى الهى نیز این دو کار را، «خلافتا» و «نیابتا» و «مظهرا» دارند و همان طور که ذات اقدس اله در افاضه، غرض مادى ندارد آنان نیز در امتثال ماموریت الهى غرض مادى ندارند و سخن همه آنان این است که:

«و ما اسئلکم علیه من اجر ان اجرى الا على رب العالمین‏» (16)

ما از شما چیزى نمى‏طلبیم. اگر رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم مودت عترت طاهرین (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) را به عنوان اجرت خواست و فرمود: «لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فى القربى‏» (17) این اجر هم در حقیقت، صراط مستقیمى است که پیمودن آن به سود خود انسان است.

آنان گرچه نسبت‏به خدا فقیر صرفند; اما نسبت‏به مادون او غنى و از همه چیز بى نیاز هستند. سخن آنها در سوره «انسان‏» این است که: «انما نطعمکم لوجه الله‏» (18) اطعام، تنها این نیست که اهل‏بیت(علیهم‏السلام) نان افطارى را به مسکین، یتیم و اسیر مرحمت کردند; زیرا در ذیل آیه «فلینظر الانسان الى طعامه‏» (19) از امام صادق (صلوات الله و سلامه علیه) رسیده است که انسان باید نگاه کند ببیند علمش را از چه کسى مى‏گیرد (20) . آنچه در ذیل این آیه وارد شده، نشانه آن است که همه آیاتى که درباره طعام انسان نازل شده، اگر قرینه بر اختصاص به طعام مادى نداشته باشد هم ناظر به طعام مادى است و هم ناظر به طعام معنوى.

اگر این آیه شامل دو قسم طعام است، آیات دیگر هم شامل این دو قسم مى‏شود; مانند آب که بر دو قسم است: آبى که از چشمه و چاه مى‏جوشد یا از آسمان نازل مى‏شود; و آبى که آب زندگانى یعنى علم و معرفت است. زمین، براى طعام مادى و زمینه و استعداد، براى طعام معنوى است. بنابراین، طعام به استناد این روایت‏بر دو قسم است: طعام ظاهر و طعام باطن; و اطعام کننده‏ها، که عترت طاهرین (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) هستند هم طعام ظاهر مى‏دهند; چنان که در باره مسکین، یتیم و اسیر این کار را کردند و هم طعام باطن را عطا مى‏کنند که علوم و معارف است.

وجه الله

همان گونه که خدا هیچ هدف زاید بر ذات ندارد; چون خود، هدف است‏خلفاى الهى نیز هیچ هدفى ندارند; چون خود، البته نسبت‏به مادون نه نسبت‏به مافوق هدف هستند; زیرا فرمودند:

«انما نطعمکم لوجه الله‏»

ما براى «وجه الله‏» اطعام مى‏کنیم; در حالى که خودشان بر اساس روایات، «وجه الله‏» و «وجیه عند الله‏» هستند.

مفسر، آیه مزبور را به انضمام نصوصى که دلالت دارد بر اینکه آن ذوات نورانى وجه‏الله‏اند تحلیل مى‏کند و به این صورت نتیجه مى‏گیرد که سخن على‏بن ابى‏طالب، فاطمه زهرا، حسن مجتبى و حسین شهید (صلوات الله وسلامه علیهم اجمعین) این است که ما «وجه الله‏» هستیم و چون وجه الله هستیم هم مظهر «رازق‏» و هم مظهر «هو العلیم و المعلم‏» هستیم.

پس خلیفه خدا دو پیام دارد:

  1. نسبت‏به مادون مى‏فرماید:

«انما نطعمکم لوجه الله‏»

«و ما اسئلکم علیه من اجر ان اجرى الا على رب العالمین‏».

  1. نسبت‏به ما فوق خود که عبد محض اوست، مى‏گوید:

«انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا» (21)

و خوف آنها مانند رجایشان بیش از خوف و رجاى دیگران است; چنان که علم و معرفت و عبادت آنان نیز بیش از علم و معرفت و عبادت دیگران است; زیرا همه اینها جزو شئون هستى یک موجود است، اگر اصل هستى یک موجود به کمال بار یابد، شئون آن هم به کمال بار مى‏یابد.

بنابراین، تهذیب روح و رعایت اصول اخلاقى مى‏تواند بازده خوبى داشته باشد. این سخنان بلند در «طهارة الاعراق‏» ابن‏مسکویه (22) ومانند آن نیست. چون این بزرگوار مى‏گوید ما بسیارى از این مطالب را براى حفظ حرمت ارسطو و حق شناسى از وى نقل مى‏کنیم (23) و در سخنان ارسطو، این سخنان بلند نیست‏بلکه در حکمت متعالیه متبلور است که گذشته از آنکه از فضایل حکمت مشاء و فواضل حکمت اشراق برخوردار است وامدار عرفان ناب عارفان ولایى، چونان سید حیدر آملى و دیگر پرچمداران ویژه معرفت‏خدا و اسماى حسنى و صفات علیاى الهى است.

پى‏نوشت‏ها:

  1. سوره ذاریات، آیه 56.
  2. سوره ذاریات، آیه 56.
  3. سوره طلاق، آیه 12.
  4. سوره ذاریات، آیه 57.
  5. همان، آیه 58.
  6. سوره یونس، آیه 18.
  7. سوره انفال، آیه 75.
  8. سوره انعام، آیه 28.
  9. سوره انبیاء، آیه 22.
  10. سوره علق، آیه 5.
  11. سوره نساء، آیه 113.
  12. سوره الرحمن، آیه 1 3.
  13. سوره ابراهیم، آیه 8.
  14. امیرالمؤمنین (علیه السلام) به بخشى از این اهداف اشاره مى‏کند: (نهج البلاغه، خطبه 147).
  15. سوره بقره، آیه 129.
  16. سوره شعراء، آیه 109.
  17. سوره شورى، آیه 23.
  18. سوره انسان، آیه 9.
  19. سوره عبس، آیه 24.
  20. تفسیر برهان، ج 4، ص 429، ح 1.
  21. سوره انسان، آیه 10.
  22. احمد بن محمد بن یعقوب مسکویه (230-421) فیلسوف و پزشک نامور اسلامى که در طب علمى و عملى، لغت، ادب، فنون شعر، کتابت، منطق، ریاضیات و به ویژه در علم اخلاق شهرت بسیار داشت. از آثار اوست:ترتیب السعادة،تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، جاویدان خرد، آداب الفرس والهند، تجارب الامم و تعاقب الهمم.
  23. تهذیب الاخلاق، ص 24، 94

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روح چیست

خلاصه ی کتاب مبانی انسان شناسی (دکتر روح الامینی)

اختصاصی از زد فایل خلاصه ی کتاب مبانی انسان شناسی (دکتر روح الامینی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این فایل خلاصه ای مفید و نقادانه از کتاب مبانی انسان شناسی دکتر روح الامینی است که در زمینه ی انسان شناسی و جامعه شناسی هنر برای دوستاران حوزه های ذکر شده پیشنهاد می شود.


دانلود با لینک مستقیم


خلاصه ی کتاب مبانی انسان شناسی (دکتر روح الامینی)

تحقیق عرفان عملی با عنوان روح حج 9 صفحه word

اختصاصی از زد فایل تحقیق عرفان عملی با عنوان روح حج 9 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق عرفان عملی با عنوان روح حج 9 صفحه word


تحقیق عرفان عملی با عنوان  روح حج 9 صفحه word

 

 

 

 

 

 

 

در این تحقیق می خوانیم:

 

مقاله حاضر بخشی است از ترجمه کتاب «حقیقة الحجّ» نوشته «وحیدالدین خان» یکی از چهرههای علمی و مسلمان هند که پارهای از اسرار حج را به تصویر کشیده و با قلم «ظفرالاسلام خان» به عربی برگردان شده است. و اینک ما ترجمه دو فصل از آن; یعنی «روح حج» و «حج سازنده تاریخ» را با اندک تصرّف و تلخیص در پارهای موارد، تقدیم خوانندگان گرامی میداریم. به امید آن که مفید و شایان توجّه باشد. «مترجم»
حج یکی از ارکان اساسی اسلام است، و روح و جوهره بنیادین آن، همانند دیگر عبادات، تقوا و پرهیزکاری است. با این امتیاز که حج از ویژگی خاص برخوردار است و عبادات دیگر فاقد چنین ویژگی هستند. ویژگی حج در اصل، به زندگانی پدر پیامبران، سرور ما ابراهیم خلیل(علیه السلام) پیوند خورده است.
هدف از حج این است که هر یک از بندگان خدا در صورت داشتن استطاعت، دست کم یک بار در طول زندگی به انجام آن توفیق یابند و با اعمال و مناسک و شعائر گوناگون، عبودیت و بندگی خود را به اثبات رسانند و بکوشند تا ظاهر و باطن خود را با صبغه ابراهیمی آراسته و با آیین حنیف وی پیوند دهند.
حضرت ابراهیم(علیه السلام) پس از بنای خانه کعبه صلای حج در داد تا مردم بیایند و خانه خدا را زیارت نموده، و حج گزارند. آهنگ حج در حقیقت پاسخی است به ندای ابراهیمی و آهنگهای «لبّیک أللّهمَّ لبّیک...» اجابت دعوت آن پیامبر عظیم الشأن است.
به سخن دیگر: حج گزار با پاسخ به ندای ابراهیم(علیه السلام) آمده تا با انجام مناسک این حقیقت را مورد تأکید قرار دهد که برای تنفیذ و اجرای همه احکام الهی بطور کامل آمادگی دارد.
حج در لغت به معنای «قصد» و یا «زیارت» آمده و در اصطلاح شریعت اسلامی، شعار سالانهای است که حاجیان با آهنگ مکه و طواف کعبه و حضور در عرفات و انجام سایر مناسک، به نمایش میگزاردند. حج عبادتی است جامع که انفاق مال و رنج تن و ذکر خدا و قربانی در راه معبود را در بر دارد، عبادتی است که روح سایر عبادات را در چهرهای دیگر متجلّی میسازد.
کانون انجام فرائض حج، خانه خدا و مکه مکرّمه است. خانهای که یاد آور حیات ایمانی و با شکوه گروهی از بهترین بندگان خدا است که در بستر زمین با آن زیستند.
این حیات ایمانی با تاریخ ابراهیم خلیل آغاز میگردد و به تاریخ پیامبر آخر الزمان حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) میانجامد. خانه خدا به یاد ما میآورد که چگونه بنده خالص خدا با تمام آنچه در اختیار دارد در راه او باید فداکاری کند و قربانی دهد و چگونه زندگی خود را با خوشنودی خدای یگانه شکل دهد و چگونه نفس خود را در راه رسالت خداوندی تا لحظهای که جان در کالبد دارد به تسخیر در آورد.
راهی به سوی خدا 
حج راهی است که بندگان به سوی خدا میپویند، آخرین منزل قرب است که میتوانند در این زندگی دنیوی بدان راه یابند. هر چند سایر عبادات نیز متضمّن ذکر خداوند میباشند امّا مرحله تقرّب بنده به خدا در حج برتر و بالاتر است. آنگاه که حجگزار در برابر کعبه میایستد ایمان دارد که در برابر پروردگار کعبه ایستاده است، طواف پیرامون کعبه، نمایانگر این حقیقت است که گویی، خدا را یافته و در پیرامون او طواف میکند، آنسان که پروانه گرد شمع میگردد و آنگاه که حاجی «ملتزم»(1) را در آغوش میگیرد و به دعا و تضرّع میپردازد. گویی دامن صاحب خانه را گرفته و صاحبخانه بدو التفات و توجّه نموده تا هر چه بنده در سویدای دل دارد 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق عرفان عملی با عنوان روح حج 9 صفحه word

پاورپوینت معماری هنر دمیدن روح در کالبد هنر ........... کلیپ و عکس این پاورپوینت زیبا را مشاهده کنید.

اختصاصی از زد فایل پاورپوینت معماری هنر دمیدن روح در کالبد هنر ........... کلیپ و عکس این پاورپوینت زیبا را مشاهده کنید. دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت معماری هنر دمیدن روح در کالبد هنر ........... کلیپ و عکس این پاورپوینت زیبا را مشاهده کنید.


پاورپوینت معماری هنر دمیدن روح در کالبد هنر ........... کلیپ و عکس این پاورپوینت زیبا را مشاهده کنید.

نوع محصول : پاورپوینت

قابلیت ویرایش : دارد

تعداد صفحات (پاور) : 73

برای خرید این محصول به پایین مراجعه کنید.

.................................

">

..........................

برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی عکس زیر کلیک کنید.

..........................

برای دیدن موضوعات مشابه روی عبارت زیر کلیک کنید.

دسته بندی : مبانی نظری معماری

............................

برای خرید این محصول به پایین مراجعه کنید.

خرید از این سایت بسیار سریع و آسان است و تحویل فایل بلافاصله پس از خرید به ایمیل شما فرستاده می شود.

اگر با نحوه خرید اینترنتی آشنا نیستید آموزش های زیر را حتما مشاهده نمایید.

 آموزش خرید اینترنتی 1 ............. آموزش خرید اینترنتی 2 ............. آموزش خرید فایل های بالای 50 هزار تومان سایت SKP

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت معماری هنر دمیدن روح در کالبد هنر ........... کلیپ و عکس این پاورپوینت زیبا را مشاهده کنید.