زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان
فرش ایران و بحث در خصوص تاریخ آن همواره یکی از مهمترین مسایل مورد علاقه شرق شناسان اعم از ایرانی و غیرایرانی بوده است.اما از آنجاییکه اغلب مطالعات انجام شده دراین خصوص فاقد بنیاد علمی و به تعبیر دیگر از مبنای صحیح برخودار نیست. در اغلب موارد با نتایج سراسر اشتباه و حتی مغرضانه همراه بوده است. علاقه به تحقیق در مورد قالی ایرانی و سوابق تاریخی آن بیش از یکصد سال است که توجه محققان غربی را به خود معطوف داشته، اما از آنجاییکه توجه به هنر دیرینه ی شرق در بسیاری موارد با اهداف غیر باستانشناختی همراه بوده، کوشیده اند که در بسیاری موارد از جمله تاریخ، تاریخ فرش بافی ایران را سراسر مخدوش ساخته، با برخی تصاویر غلط و استنتاجات شتابزده آنرا به هنر ترک و قبایل آسیای مرکزی مرتبط نمایند که به آن خواهیم پرداخت. به گفته دکتر سیروس پرهام ‌:
‹‹ هنرهایی مانند قالیبافی که اختصاص به منطقه خاور نزدیک و خاورمیانه و به ویژه ایران و قفقاز و ترکمنستان و آسیای صغیر و افغانستان داشت، از همان ابتدا برای هنرشناسان غربی معمایی آزاردهنده بود، چون نه به یونان و رم و تمدن و فرهنگ باختری می چسبید، نه به مسیحیت و نه می توانست دستاورد یا دستآموز مستعمره نشینان باشد. اما دیری نگذشت که از برکت ‹درایت›! تنی چند از باستانشناسان و هنرشناسان امپراتوری پروس، راه حل معما کشف شد و قالیبافی هنر و صنعتی قلمداد شد که در جوار و در پناه مغرب زمین و مسیحیت رشد کرده و اعتلا یافته است. آسیای صغیر که چه در دوران امپراتوری رم شرقی و چه در جنگهای صلیبی و عصر تمدن بیزانس همراه با اروپا رابطه نزدیک داشته و نیز قفقاز که به اروپا و مسیحیت نزدیک بود، عرصه اعتلای فرشبافی به شمار آمدند. خاصه آنکه در آثار نقاشان اروپای قرون پانزدهم و شانزدهم مسیحی هر چه فرش بود از آناتولی و قفقاز بود و نمونه های بازمانده از فرشبافی سده های سیزدهم و چهاردهم مسیحی نیز از قفقاز و آسیای صغیر و هیچ نمونه ی ماقبل صفوی که به تحقیق بافت ایران باشد در دست نبود. در آن زمان هنوز قالی پازیریک نیز کشف نشده بود و تصور می رفت که قالیبافی دارای عمری هزار ساله و رواج آن در ایران نیز مرهون شاهان صفوی است. با اوج گرفتن نهضت پان تورکیسم در دهه دوم قرن بیستم و گسترده شدن دامنه تحریفات و جعلیات تاریخی نظریه پردازان و تاریخ نگاران این ایدئولوژی، کفه اصالت و تقدم تاریخی فرشبافی ترکی سنگین تر شدو پژوهندگان شتابزده این مکتب چندان بی پروا شدند که نه همان فرشبافی، که تمامی فرهنگ و تمدن آسیای میانه و غربی را دستاورد نژاد ترک دانستند و حتی ساکنان ایرانی نژاد آسیای میانه ی عهد باستان را نیز جزو ترکان آوردند. از این گروه کرزی اوغلو تاریخ نگار ترک است که ضمن انکار این که سکاها از گروه هند و اروپایی، به ویژه ایرانی بودند همراه با دیگر مورخان پان ترکیست، سکاهای آسیای میانه را ترک خواند، و تاکید ورزیدن که همه قبایل تحت فرمانروایی دولت اورارتو دارای منشا سکایی به دیگر سخن ترکی هستند. اما پذیرفته شدن قفقاز و آسیای صغیر(ترکیه کنونی) بعنوان مراکز تمدن فرشبافی لاجرم حداقل یک نتیجه گیری نادرست را در دنباله داشت که برای کل تاریخ فرشبافی جهان تاسف بار بود و آ‌ن اینکه فرشبافی هنر و صناعتی است که اقوام ترک زبان پس از مهاجرت به خاورمیانه و آسیای غربی در سده های پنجم و ششم هجری به ارمغان آورده اند».
نخستین مبلغان بزرگ این مکتب « ژوزف اشترزیگووسکی J.Strzygowski» استاد کرسی تاریخ هنر دانشگاه وین بود که در سال 1917 کتاب Altai – IRSN und vlkerwanderung را منتشر ساخت و آخرین نظریه پرداز نامدار آن « کورت اردمان Kurt Erdmann» فرش شناس طراز اول آلمانی بود که در دهه 1950 در د انشگاه استانبول تدریس می کرد. اما در اینجا دو سوال مطرح است اول اینکه اگر فنون بافت قالی پرزدار اختراع ترکان نیست پس چرا قدیمی ترین قالی جهان یعنی قالی پازیرک که در پی به آن نیز خواهیم پرداخت با گره ترکی بافته شده است؟
و سوال دوم را دکتر علی حصوری، در کتاب فرش سیستان هوشمندانه چنین مطرح می کند :
چرا در همه جا ترکان و ترک زبانان گره ترکی به کار می برند؟
وی خود این سوال را عالمانه پاسخ گفته که در بحث معرفی انواع گره و سوابق تاریخی آنها به طور کامل به آن می پردازیم. خوشبختانه از یک سو با حضور معدود کارشناسان و محققان ایرانی که در طی دهه های گذشته در مقابل خیل نظریات ناآگاهان قد برافراشته اند و از سوی دیگر به برکت اکتشافات انجام شده در طی نیم قرن گذشته بر بسیاری از عقاید مغرضانه محققان غرب که برخی از آنها در رده مشهورترین فرش شناسان جهان می باشند خط بطلان کشیده شده است. ما نیز در این جستار سعی داریم تا با ارایه آخرین نظریات و دستاوردهای علمی بر اساس مستندات و شو اهد، تصویر روشنی از تاریخ فرش بافی ایران، بلکه جهان را ارایه نمائیم. در این راستا و با توجه به قدیمی ترین شواهد و جدیدترین نظریات علمی در دسترس به ترتیب زمانی به بررسی تاریخی فرش ایران می پردازیم.
بدون شک قدمت استفاده از زیرانداز بدانجا می رسد که انسان به فکر ساختن سرپناهی جهت تامین آسایش خود افتاد. بافتن انواع زیرانداز نیز همزمان با پرورش دام و استفاده از پشم آن بدین منظور بوده است و انسان پس از بهره وری از پوست حیوانات به اهمیت الیافت پشمی پی برده است و به مرور به صورتهای گوناگون خام و رسیده شده و از طریق بافتن از آن بهره گرفته است.
1- عهد مفرغ (1500 تا 2500 سال پیش از میلاد مسیح)
اولین اطلاع و یا به عبارتی کشفیاتی که نشانه ای از هنر قالیبافی در عهده مفرغ را با خود به دنبال دارد مربوط به کارد قالیبافی است که توسط « ا.ن خلوپین I.N Khlopin» راجع به ابزار مخصوص قالیبافی، از جمله کاردک، از گورهای عصر مفرغ در ترکمنستان و شمال ایران کشف شده و اولین بار در شماره دوم از دوره ی پنجم مجله Hali (پاییز 1982) به چاپ رسید. اما روشنترین تصویر در خصوص قالی بافی عهد مفرغ را دکتر علی حصوری به دست می دهد. وی برای اولین بار در سال 1354 با دو ابزار از این نوع مواجه شد که پس از وقوع یک سیل و پدید آمدن یک گور توسط یک مرد قشقایی در شمال غربی راهجرد و در نزدیکی کامفیروز فارس پیدا شده بود. وی در توضیح دلایل تعلق این ابزار به ابزار قالی بافی با بررسی شکل ظاهر و نوع طراحی و ساخت آنها و ارایه تصویر روشنی از مشخصاتشان چنین می نویسد
« قطعه ای که سرنیزه و امثال آن به نظر می آید دارای زایده کوچک سوراخ داری در انتهاست که بی شک محل نصب دسته ی چوبی است. اما بسیار ظریف به طوری که با این ظرافت نمی توانسته است برای ضربه زدن به کار رود، بلکه به طور قطع در کارهای معمولی و فقط برای بریدن مفید بوده است. اگر این وسیله به عنوان جنگ افزار به کار رفته باشد باید نوک آن صدمه دیده باشد یا ساییدگی پیدا کرده باشد. در حالی که تنها دو قسمت کنار آن، یعنی دقیقاً لبه ی دو تیغه آن بر اثر طول کاربرد و احیاناً‌ تیز کردن های مکرر فرو رفته و قوس برداشته است. این نشان می دهد که وسیله برش بوده است. بی شک این، یک کارد برش خامه بوده است. جای دسته ی کوچک آن هم فقط برای یک کارد معمولی شایستگی دارد و از سوراخ آ‌ن میخی می گذشته است که آن را به دسته ی چوبی ثابت می کرده است. (تصویر یک )
قطعه دومی که باز ممکن است ابزار جنگی به حساب آید میله بلند جوالدوز مانندی است با سری برجسته و دگمه مانند. طول آن 45 سانتیمتر و قطر ته آن در حدود یک سانتیمتر و نوک آن تیز است. در فاصله ده سانتی متر از ته آن سوراخی در بدنه آن دیده می شود در صورتی که این وسیله ابزار جنگی می بود،‌ می بایست که آن هم باریک و سوراخ دار و به هر حال شکلی باشد که بتوان دسته ای به آن متصل کرد، در حالی که ته آن قطور و غیرقابل قراردادن در دسته چوبی است. ته آن هم از پارچه رد نمی شود تا سوزن یا جوالدوز باشد. همین که این قطعه چنان کارآیی ندارد که بتواند ابزار جنگی یا وسیله دوخت و دوز باشد. چندان آراسته یا زیبا نیست که بتواند وسیله تزیین باشد. آنچه زینت آن به حساب می آید شیارهایی در ته آن است و نشان می دهد که به همین ترتیب و لخت در دست جای می گرفته و شیارها مانعی برای لغزیدن در دست است. به نظر می رسد این وسیله می توانسته است دو کاربرد داشته است.(تصویر 2)
نخست اینکه این ابزار به جای شانه یا دفتین وسیله کوبیدن فرش بوده است. در عصری که هنوز دفتین قالیبافی اختراع نشده بود و اگر شده بود وزنی برای کوبیدن نداشت تا در قالی از آن استفاده شود. دیگر اینکه همین ابزار امروزه در میان عده زیادی از قالی بافان غرب ایران از جمله مناطق انگوران، افشار، گروس (بیجار)،‌ و بخشی از کردستان به کار می رود که آن را به کردی سنگ (seng) و به ترکی خیلال ( خلال ) می گویند. تنها تفاوت در این است که سنگ یا خلال بنابر الزامات صنعت در دوره ما از جنس آهن است. همین سنگ یا خلال را تا پنجاه سال پیش در بخش مهمی از ایران مخصوصا در غرب ایران به کار می برده اند و به فارسی آن را سک (sok) نامیده اند. اما با پدید آمدن کرکیت، نقش و جنس آن در میان آنان عوض شده است و پس از کوبیدن پود دوم با کرکیت یا دفتین و اغلب قبل از آن برای برای نظم بخشیدن به چله ها و یکدست کردن آن استفاده می شود. به این معنی که آن را مورب در دست می گیرند و آهسته روی تارها و در سراسر عرض بافته می کشند. به این ترتیب قطعه دوم مفرغی هم به احتمال بسیار زیاد وسیله قالی بافی است. دلیل مهم دیگری که در مورد ابزار قالی بافی بودن این قطعه دوم وجود دارد،‌ وجود سوراخ در فاصله 15 سانتی متری از سر و 10 سانتی متری از ته آن است. به احتمال قوی از آن سوراخ برای کشیدن پود استفاده می شده یعنی این قطعه همان نقشی را داشته است که اکنون سیخ پودکشی در مناطقی همچون آذربایجان بر عهده دارد و به آن شیش می گویند. بدون تردید قسمتی از پود را از این سوراخ رد می کرده اند و سپس خود آن را با پود از فاصله تارها می گذرانده اند.
محل پیدا شدن این دو قطعه همان گونه که گفته شد در گوری نزدیکی کامفیروز فارس بوده است. این محل فاصله چندانی از تپه ملیان ندارد که اکتشافات آن معروف است و تاریخ آن قبل از دوره مفرغ آغاز می شود. اما اینکه این دو قطعه از گوری پیدا شد، دلیل دیگری است بر اینکه ابزار قالی بافی هستند. احتمالاً‌ ابزارهای قالی بافی زن بافنده را با او به خاک می سپرده اند تا در جهان دیگر هم بیکار نماند.
قطعاتی هم که از آسیای مرکزی کشف شده همگی در گور زنان بوده است. بعد از مشاهده دو ابزار مذکور نمونه های مفرغی دیگری نیز مشاهده شده که گاه سه یا چهار سک یا خلال با هم و با حلقه مفرغی دیگری به هم متصل بوده اند. این مرحله دیگری در پیشرفت به سوی ایجاد شانه قالی بافی است یعنی به جای استفاده از یک سک، سه یا چهار سک را همراه کرده، کارایی آن را چند برابر کرده اند. کهنترین نمونه ای که از این ابزار کشف و ضبط شده از تپه یحیی است که از هزاره سوم قبل از میلاد می باشد و این ابزارها همگی و به احتمال زیاد ابزارهای قالی بافی هستند. سکهای زیادی نیز از تالش به دست آمده است که تصاویر آ‌نها را پررزورسکی در کتاب‌«مروری بر هنر ایران» به دست داده است. (تصاویر 3و4) همچنین بخش مهمی از قطعات مفرغی که از لرستان به دست آمده و به نام گیره یا سنجاق یا سوزن و امثال آ‌نها ساخته شده، به عنوان دستگیره آن و شبیه قلاب یا جا انگشتی در مضراب سنتور است و به طور مشخص برای قرار گرفتن با انگشتان و کوبیدن قالی است. ( تصویر 5) تعدادی از این سکها در موزه ایران باستان موجود است. این قطعات متعلق به هزاره سوم قبل از میلاد در تپه یحیی و هزار دوم در تالش و هزاره اول در لرستان به دست آمدند و آخرین نمونه ها حتی نشانه ای از تحول کامل چاقوی قالی بافی را دارند. این وسایل دو نمونه اند به شماره های 1396 د.ک./ 1396و 3572 د.ک./ 16511 در موزه ایران پیشرفت است هم در صرفه جویی و کاربرد فلز کمتر و هم تضییع وقت کمتر برای گذاشتن و برداشتن ابزارها، اما هنوز کارد را مثل کاردهای پیشین دو طرفه ساخته اندو حال آنکه می توانستند مثل کارد و قلاب آذربایجانی یک طرفه بسازند. نمونه بعد که شباهت آن به کارد یا قلاب آذربایجانی بسیار زیاد است و با آن قابل مقایسه است به این مرحله از پیشرفت رسیده است. از آنجا که هنوز سر این قطعه مانند سک است و خمیدگی قلاب را ندارد روشن است که از آن مثل سک استفاده می شده است. (تصاویر6و7و8) متاسفانه از آنجا که از قدیم دسته ی شانه از چوب ساخته می شده، برخوردن به شانه قالی بافی در آثار باستان شناسی غیرممکن است. مگر اینکه یک دسته سک یا تیغه با هم کشف شود و بقایای شانه باشد. امروزه تعداد این سکها باستان شناسی غیرممکن است. مگر اینکه یک دسته سک یا تیغه با هم کشف شود و بقایای شانه باشد. امروزه تعداد این سکها و چاقوها در موزه های ایران و جهان نسبتا فراوان است و تنها باید آنهایی را که نمی توانسته اند سوزن یا میله ای زینتی باشند از ابزارهای قالی بافی جدا کرد. باید توجه داشت که انسان عهد مفرغ توانسته است از مفرغ، میله هایی تا قطر دو میلی متر ایجاد کند، بنابراین امکان اینکه این سکها سوزن یا جوالدوز باشند وجود ندارد، خصوصاً که تعدادی از ‌آنها سوراخ ندارند و دیگر اینکه آنها سوراخ دارند این سوراخ در سر یا ته آنها نیست و همچنین معمولاً دستگیره آنها اجازه عبور از بافته را نمی دهند.» (تصویر 9)
به این ترتیب طبق شواهد مذکور و توضیحات و ادله ی علی حصوری با قدیمی ترین ابزار قالیبافی که متعلق به عهد مفرغ است آشنا شدیم و این حرکتی است در جهت گسترش تاریخ فرشبافی ایران، بلکه جهان.
2- دوره هخامنشیان (321 ق.م – 559 ق.م)
با اطمینان می توان گفت آنچه که در سال 1949 میلادی کشف شد تنها نادره ی از دوران شکوهمند پادشاهان هخامنشی است که تا به امروز به عنوان یگانه سند موجود از قالیبافی آ‌ن عهد مورد توجه تمام فرش شناسان و محققان شرقی قرار گرفته است. در سال 1949 میلادی سرگئی رودنکو باستان شناس روس هنگام کاوش در گورهای اقوام سکایی منطقه ی پازیریک در دامنه های جنوبی آلتایی در سیبری به یافتن دستبافته ای کامیالب شد که تاریخ فرشبافی را به یکباره دگرگون کرد، دره پازیریک که از نظر باستان شناسی بسیار غنی است در دهه 1920 میلادی کشف شد. و متعاقباً‌ در ادامه کشفیات، 5 تپه در این دره شناسایی و مورد اکتشاف قرار گرفت. حفاریهای اولین تپه در سال 1929 صورت گرفت و فعالیتهای اکتشافی بار دیگر در سال 1947 با حمایت آکادمی علوم روسیه و موزه آرمیتاژ آغاز شد و حفاری ها به چهار سرزمین دیگر بسط یافت. مدارک کشف شده از زیر تپه ها حاوی برخی یافته های اساسی مربوط به سال 430 قبل از میلاد است و حکایت از زمانی می کند که در آن این قبایل از دره پازیریک به عنوان گورستان استفاده می کرده اند. نوشته ای به دست آمده روی چوب حاکی است که پنج گورستان طی دوره زمانی هشت ساله ساخته شده است. یافته هایی که در این پنج گور به دست آمده عبارت از دهها وسیله زندگی، ابزارآلات شکار، لباس و ... می باشد که در بازسازی روش زندگی این جوامع یعنی قبایل بیابانگرد سکایی نقش بنیادی دارند. اما محسور کننده ترین یافته ها در گور یا تپه پنجم پازیریک بدست آمده که عبارتست از فرشی در اندازه تقریبا مربع به ابعاد 23/189 در 200 سانتی متر و از آنجایی که همراه با این فرش ابزار و وسایل دیگری همچون یک دستگاه گاری نیز پیدا شده، عده ای نظرات خاصی در مورد کاربرد این قالیچه داده اند و حتی فرض بر این است که از آن برای مفروش کردن روی سطح گاری استفاده می شده است. این فرش کاملاً‌ از پشم درست شده و تار ‌آن اندکی کشیده شده و پودهای آن به طور شل به تعداد سه ( و بعضاً چهار) بار بین هر دو ردیف گره پیچیده شده است. رجشمار این فرش تقریباً‌ برابر با 3600 گره در هر دسیمتر مربع است که تعداد 39 گره در هر 5/6 سانتی متر و 42 گره در هر 7 سانتی متر برای آن محاسبه شده که در مقایسه با فرشهای امروزی در رده فرشهای خوب و نسبتاً‌ نفیس قرار می گیرد. نوع گره مورد استفاده در این فرش از نوع گره ی معروف به فرشهای امروزی در رده های فرشهای خوب و نسبتاً‌ نفیس قرار می گیرد. نوع گره مورد استفاده در این فرش از نوع گره ی معروف به ترکی است. ( تصاویر 10و11و12) رنگ این فرش در طول زمان تغییر یافته و رنگ اصلی به سایه های صورتی روشن و سبز کم رنگ تبدیل شده و باید در اصل رنگ بسیار روشنی می داشته. تحقیقات شیمیایی وجود نیل را در آن اثبات کرده و حاکی از آن است که از آن برای رنگ آبی یا متمایل به ‌آن استفاده می شده است. همچنین در رنگهای آن اسید kermes آمیخته با اسید کارمینیک یافت شده که احتمالاً برای رنگ قرمز (قرمز دانه) مورد استفاده قرار می گرفته است. تصاویر و نقوش موجود بر روی این قالی عبارتست از : متن فرش به تعداد 24 عدد مربع که داخل هر یک ستاره ای هشت پر وجود دارد.
در ردیف دوم پس از زمینه تصاویر حیوانی افسانه ای شبیه به یک شیر بالدار قرار دارد که در اصطلاح به گریفین شهرت یافته. ردیف سوم عبارتست از 24 عدد گوزن شاخ پهن. ردیف چهارم یا حاشیه چهارم ستاره ای شبیه به ستاره های هشت پر متن فرش به تعداد 62 عدد. و ردیف یا حاشیه پنجم 28 تصویر اسب سوارانی که بطور دو نفر در میان به تناوب بر روی اسبها نشسته یا در کنار آن ایستاده اند. و بالاخره آخرین حاشیه یا ردیف ششم مجددا همان تصویر حیوان افسانه ای بالدار یا گریفین قرار دارد. این فرش در واقع به دلیل محلی که در آن کشف شده پازیریک نام گرفته است. اگر چه زمستانهای پر از یخ سیبری باعث سالم ماندن این فرش گردید ولی تابستان به اندازه کافی گرم بود تا اجازه دفن روسای قبایل و جادوگران در گذشته را به قبایل شان بدهد. هوای گرم تابستان همچنین به باستان شناسان قرن بیستم اجازه داد که با گروه خود بتوانند به این منطقه کوچ کرده، تخته سنگ هایی را که این گورها را می پوشانیدند جا به جا نمایند تا با کار تهورآمیز خود به کشف این دفینه ها بپردازند. آنها یخها را به کمک آب جوش آب کردند. پرفسور سرگئی رودنکور اولین کسی نبود که به سراغ این قبرها می رفت. دزدان زمان کوتاهی پس از دفن برای غارت طلاهایی که همراه مردگان دفن می شد به این مقبره ها دستبرد می زدند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  45  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله سیمای کلی از تاریخ فرش و فرشبافی در ایران و جهان

تحقیق در مورد فرش

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد فرش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فرش


تحقیق در مورد فرش

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

فهرست مطالب

 

 

مقدمه

مفهوم صادرات

چرا صادرات غیرنفتی ناموفق است؟

صادرات و بازارهای جهانی فرش ایران

مشکلات صنعت فرش دستباف کشور

رقبای فرش ایران در بازارهای جهانی

بازارهای جهانی و تقلید از فرش ایران

صادرات موقت فرش به منظور شرکت در نمایشگاه ها به خارج کشور

شناسنامه کردن فرش

مؤسسات تولیدی و بازرگانی فرش در خصوص رشد فرش

مشکلات عمده بازاریابی فرش ایران

مؤسسات تولیدی مواد اولیه قالی بافی

«در ایران فرش هایی از پشم زبر که در اطراف دارای رشته های نخی است خواهی دید. این فرش ها بهترین انواع فرش عالم و رنگ های آن بهترین و زیباترین رنگ هاست.

تو باید به این کشور بروی و به انواع وسایل متوسل بشوی تا بتوانی از مردم آن ها، طرز رنگ کردن قالی را یاد بگیری به طوری که باران و سرکه و شراب در رنگشان تأثیر نمی کند.»

                                                                                                                                                         ریشارد هلکوت

جهانگرد انگلیسی

                                                                                                                                                             قرن دهم

        


بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

چکیده

صحبت کردن و نوشتن در مورد فرش ایران بسیار دشوار می باشد. چون به دلیل گستردگی مطالب اکثر مطالب را نمی شود به طور یکجا جمع آوری نمود.

امّا به طور خلاصه در تحقیق ابتدا به معرفی فرش ایران پرداخته و سپس فرش ایران را در بازارهای جهان مورد توجه قرار داده و به بیان مشکلات این محصول غیرنفتی پرداخته و سعی در گفتن آن ها به طور خلاصه نموده ام.

در پایان لازم می دانم که از کسانی که در فراهم آوردن این تحقیق مرا یاری نموده اند تشکر کنم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرش

دانلود مقاله بررسی موتیف های رایج در فرش ترکمن

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله بررسی موتیف های رایج در فرش ترکمن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


در دنیای کشفیات پیشرفته هنردست بشریت، تکنیک تولید فرش جایگاه ویژه ای دارد. درگستره تاریخ،تکامل و توسعه فرش یکی از نشانه های هنر دست شرق شد. در شرق هیچ فرآوردهً دیگری جز فرش این چنین با این شدت بر غرب تسلط نیافت. امروزه این فرش در محیط جغرافیایی گسترده ای بافته می شود. دراین عرصه اگر شرق آسیا را مستثنی کنیم، تولید آن از آسیای صغیر شروع و تا سمرقند و مرزهای چین پایان می یابد. تعیین دقیق اینکه تولید فرش در شرق درچه زمانی، کجا و به دست چه کسی برای نخستین بار بافته شده یا در حقیقت اختراع شده، معلوم نیست.

 

فرش ترکمن
چادرنشینان ترکمن ازگذشته های دور در منطقه ای از افغانستان تا مرزهای ایران و در امتداد ترکستان که تا دریای مازندران وسعت داشت، سکنی گزیدند. هسته اصلی این خلق در دوران نوین درجمهوری ترکمنستان ، ازبکستان ، جمهوری های خودمختارسابق قاراقالپاق ، منطقه جنوبی دریای آرال و بخش دیگری درایران زندگی می کنند.
ترکمن ها در منطقه بسیار گسترده آرال زیست داشتند. این منطقه شامل فلات وسیع و مناطق کوهستانی که ارتفاع آن تا هشتصد متر نیزمی رسیده بود. دراین دوران تنها درکناره های رودخانه ها وجود یک اقتصاد ساده شبانی امکان پذیر بود که با مهاجرت ازچراگاهی به چراگاه دیگرعملی می شد. پایه وزمینه تغذیه ترکمن ها را ،که گوسفندان دنبه دار و درکنار آنها تعدادی شتر و اسب تشکیل می داد، اما زیست آنان با یک جنگ مداوم با طبیعت و قهر آن تعیین شده بودند.

 

آنان به کشاورزی روی آورده واز یورت نشینی بیرون آمده و درشهرها و دهات اسکان یافتند و با شهرهای بزرگ و مناطق وسیع چون بخارا، مرو، پنده و خیوه که مراکز تجاری بودند، ارتباط پیداکردند و شروع به تبادل کالای خود یعنی فرش دربرابر نمک، غله، شکر، چای و ... کردند.
این فرش های تعویض شده از طریق کاروان ها به شهرهای قدیمی و بزرگ روسیه و از آنجا به اروپا نفوذ می کردند. در مناطق دیگر شرق که بافت فرش توسط مردان و زنان انجام می شد، در نزد ترکمن ها تنها زنان بودندکه به تولید فرش می پرداختند. مردان ترکمن به گله و رمه ها رسیدگی می کردند و زنان بمثابه حاکمان یورت (چادر) به امور یورت ، خانه داری و رسیدگی به فرزندان و درکنارآن به تولید فرش پرداخته و تمام کارهای اولیه فرش اعم از تهیه و تدارک پشم و افکندن طرح فرش را انجام می دادند. فرش بافی در نزد ترکمن ها که توسط زنان انجام می گرفت، فاکتور مرکزی وعمده زندگی اجتماعی _ اقتصادی آنان بود،که از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. بویژه دراین عرصه برای بافت زین اسب که بمثابه سمبول قدرت ارزش داشت، دقت بیشتری به کاربرده می شد.
واقعیت این است که کهن ترین فرش ترکمنِ شناخته شده کمتر از هزار و هشتصد سال نیست، اما این به آن معنی نیست که پیش از این زمان هم نزد ترکمن ها فرش وجود نداشته است. زیرا دلیل آن وجود موتیف ها و طرح فرش هایی مانند، هشت ضلعی ها ی ترکمنی است که خود را در فرش های صد ها سال پیش از میلاد نشان می دهند.
فرش های ترکمن که در حکومت تزار مورد استفاده گرفت، اشرافیت روس را به سرعت شیفته خود کرد. فرش ترکمن توسط تجار روس که اکنون به این منطقه رفت وآمد می کردند به روسیه برده شد. اروپایی ها نیز که این فرش را در روسیه شناخته بودند، کمتر از اشراف روس شیفته فرش ترکمن نبودند. در این منطقه بزودی فرش ترکمن تبدیل به یک مسئله سیاسی شد. روسیه امکاناتی را می شناخت که این فرش را بصورت درجه یک با کیفیت بالا صادرکند و بخاطر مسائل سیاسی با ایران درآن دوران ، مرز ایران و هند را بست.
آنچه که ترکمن ها با سرزمین های همجوارخود معاوضه می کردند، ماده رنگی بود که خود تولید نمی کردند. اما بعدها دولت روسیه ازطریق راه حل دولتی، رنگ های موردکاربرد فرش را از اروپا به روسیه وارد کرد وتجار روس این رنگ ها را در قبال تعداد معین فرش ترکمن تعویض می کردند. ترکمن ها رنگ های مورد نیاز خودرا ازگیاهان می گرفتند. پس از انقلاب اکتبر در روسیه و سال های پس ازآن، تحول بزرگی درفرش بافی ترکمن رخ داد که درآن فرش ترکمن با هدف صادرکردن آن بافته شد. تنها تفاوتی که این فرش های جدید داشت ، اندازه آنها بودکه با فرش های قدیمی ترکمن ، آنهم به علت تقاضای بازار فرش،اختلاف داشت. نام فرش های ترکمن ، نام قبایلی است که درآنجا بافته می شود.
درفرش ترکمن مشخصه های ویژه ای وجود دارندکه برای کاربرد مخصوص فرش خوانده می شوند مانند، اِنگسی Engsi یا اِنِسی Enessy ویا تکه اِنگسی جهت پردهً درِ ورودی یورت (چادر) به کار می رود، یا اُسمولدوق Osmolduk فرش پنج ضلعی زینتی که در عروسی ها روی شتر انداخته می شد، یا اینکه وارد یورت (چادر) میشدی اِنگسی آویزان بود یا هاچلو (هاچلی _ خاج لی ) روی زمین قرارداشت. گِرمِچ که برای پادری بود یا گهواره کودک که از فرش به این منظور تهیه شده بود.
ترکمن ها که ازقبایل گوناگون متشکل شده بودند، هرکدام موتیف های فرش خودرا داشتند، ولی چیزی که می توان گفت این است که همه فرش های ترکمن دارای رنگ استاندارد سرخ هستند، گرچه درآن رنگ قهوه ای یا آبی به کاربرده باشند.
رنگ شنی و قهوه ای تیره برای گوُل Gül و موتیف های گوًل Göl به کار می روند. گوًل Göl به موتیف هایی گفته می شود که درطرح هندسی هشت ضلعی تمرکز یافته. گوُل Gül (گُل ) که خود واژه ای فارسی است، طرح هندسی ای است برای شکوفه های گل.
گوًل Göl سالورها شناخته شده ترین و مشهورترین نشان قبیله ترکمن ها است. همین گوًل ها که به صورت قلاب های دندانه دار ستاره ای شکل هستند، موتیف خاج شکل وجود دارد که آن را آینا قوشاق می خوانند.
برخی نام های گوُل Gül فرش در ترکمن ها :
1- ساریق 2- سالور 3- تکه 4- یمود 5- کِپسه ، یمود 6- دیرناق ، یمود 7- ارساری 8- تاوق نوسقا 9- بوخارا ( بخارا ).
نام های ترکمن Göl در فرش ترکمن :
1- تکه 2- یمود 3- ساریق 4- پنده / سالور 5- قیزل- آیاق 6- کِرکی 7- در ترکمن های افغانستان، افغان گوًل Göl .

 

برخی مفاهیم در فرش های ترکمن:
آینه قاپ : جلد یا پوشش آینه
آیات لیق : فرشی برای مراسم تدفین
اُسمولدوق یا آسمالدیق: فرش زینتی پنج ضلعی برای شتر عروس درمراسم ازدواج (یمود)
توربا : Torba :کیف یا کیسه کوچک در یورت ترکمن (مانند، تکه توربا)
تایناق چا : پوششی برای اسب .

 


ساختار فرش ترکمن
تار و پود قالیهای ترکمنی در بعضی از موارد از پشم است و آنها از پشم گوسفندان خود برای بافتن چنین فرشهایی استفاده می کنند. قالی ترکمن را زنان بر روی دار افقی و در درون چادر می افند، در نتیجه بافت قطعات کوچکتر، رواج دارد.
نوع گره قالیهای ترکمنی هم ترکی و هم فارسی است. ایل تکه بیشتر از گره ترکی استفاده می کند ولی در سایر مناطق گره فارسی هم استفاده میشود.
شیرازه متصل در قالیهای ترکمنی به کار می رود و گلیم بافی فرشهای آنها از نوع فارسی است. بیشتر قالیهای ترکمن از نوع درشت باف هستند. به طور کلی می توان گفت فرش های ترکمن تخت باف هستند.

 

طرحهای رایج
نقشه های ترکمنی اصیل همه تکراری هستند، یعنی از تکرار یک یا چند نقشمایه شکل می گیرند. یک نظریه این است که نقش های ترکمن از طرح های در هم رفته و رایج دوره ی تیموری گرفته شده است. این نظریه مبتنی بر شباهت گل های ترکمنی است با نقش های قالی هایی که در مینیاتورها تصویر شده است.
نقش های تمرکز یافته از جمله نیلوفر آبی، شقایق، ابر، موج و نمونه های دیگر رایج هنری از شرق به هنر آسیای مرکزی راه یافته اند.

 


گل های قالی ترکمن
مهم ترین گلهای قالی ترکمن چنین است:
1- فیلپی گول Filpay gül به معنی نقش کف ای فیل. نام گل بزرگی است
(قابل مقایسه با چپات اشتر در سیستانی به معنی کف پای شتر).
2- چمچه čemče به معنی چمچه یا چمچه. چمچه لغت فارسی است به معنی قاشق گود.
3- کجبه kejebe به معنی کجاوه و گرفته از تلفظ بسیار قدیم واژه یعنی کجابه
4- گولی گول Gulli gül به معنی نقش گل گلدار و آن نقش مایه یی است دارای گل های ریز
5- دغا doqā به معنی طلسم. در ترکی ریشه ندارد و همان دعاست.
6- سکیز کله Sekiz kelle به معنی هشت کله. ترجمه از فارسی است.
7- سکیز قاپی Sekiz gāpi به معنی هشت در. ترجمه ی نادرست هشت بر است.
8- چرخ پلک Čarx palak به معنی چرخ فلک.
9- آینا؛ آینا گل āynā göl به معنی نقش آینه.
10- آت ایاقی āt ayāqi پای اسب به تقلید از فیلپی گول

 


دسته یی از گل های ترکمن به نام ایل معروفند و معمولاً با نام ایل به کار می روند، مثل سالور گل، تکه گل و ... این گل ها اساساً هشت ضلعی هستند اما گاه تغییراتی می کنند.

تصویر شمارۀ 1: تزیینات گل در هشت ضلعی ها

 

تزیینات گل در حوض
نقش که در میان همه ی ترک زبانان هم به گول (gül) معروف است و در میان عشایر و روستاییان فارسی زبان حوض نامیده می شود. گل ترکمنی همان ترنج ایرانی است و در نقشه ی قالی های ترکمنی تکرار می شود. این نوع نقشه، یعنی نقشه ی با گل های تکراری (ترنج ترنج) تا پیش از دوره ی تیموری در قالی های گرانبها و درباری ایران رایج بوده است و در مینیاتورهای قرن های هشتم و نهم و اوایل قرن دهم هجری دیده می شود.

تصویر شمارۀ 2: گل های ترکمن که کاربرد ترنج دارند

 

نقش ساندوق
نقش ساندوق (صندوق) را هم باید از انواع حوض شمرد:

تصویر شمارۀ 3: نقش ساندوق
نقش خمتاز
عده یی از نقش مایه های معروف به خمتاز (در متن: chamtos)؛ لیوف (lyuf) و مارک (در متن: morak) یکی هستند.

تصویر شمارۀ 4: انواع نقش خمتاز
نقش تعویذ
نقشی سربازگونه و نگهبان است که از انواع نقش آن ساری ایچان (عقرب زرد) و سیرغا(گوشواره) است که به صورت بازوبندی و به عنوان دعای چشم زخم است.

تصویر شمارۀ 5: انواع نقش تعویذ
همانگونه که می بینیم ترکمنها قومی کم آمیزش و محدود بوده اند و به همین دلیل تعداد کمی نقش پذیرفته اند، اغلب نقشهای قالی آنان تکراری بوده و گاه در بعضی قالیها بیست نقش به کار می رود.

 

تصاویر

تصویر شمارۀ 6: مار گل، نماد قوم ترکمن


تصویر شمارۀ 7: کاروان شتر


تصویر شمارۀ 8: نقش عقاب (طغر) متعلق به طایفه ی جعفربای


تصویر شمارۀ 9: طرح آینه گل

 


تصویر شمارۀ 10: نقش عقرب

 



تصویر شمارۀ 11: قابسه گل


تصویر شمارۀ 12: گرمج یا حصار. وسیله یی است که در اطراف جای
چار پایان کشیده می شود که در اینجا با فرش بافته شده است.




تصویر شمارۀ 13: درناق گل

 


تصویر شمارۀ 14: طرح درناق گل

 


رنگبندی
فرش ترکمن، در دورانهای گذشته، تنها از رنگهای گیاهی و سنتی بهره می گرفته است، اما در فاصله ی دو جنگ بین الملل، رنگ های طبیعی که معروف ترین آنها روناس و قرمز دانه بود از بین رفت و رنگ های شیمیایی جای آنها را گرفت. از ره آورد این جنگها، از بین رفتن رنگ سرخ تیره ی (فلفلی) قدیم بود که به جای آن قرمز روناسی (آنیلین)، استفاده می شود.
رنگ در فرش ترکمن محدود است. فرش ترکمن تنوع رنگ آمیزی فرشهای دیگر نقاط ایران را ندارد. سابقاً پنج رنگ (سفید، سیاه، سبز تیره، لاکی تیره، و لاکی متمایل به زرد در فرش ترکمنهای ایران به کار می رفت.

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   18 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی موتیف های رایج در فرش ترکمن

دانلودمقاله فرش استان فارس

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله فرش استان فارس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه
اینکه اولین فرش بافته شده به صورت تار و پود، به مردم کدام سرزمین تعلق دارد و آیا ایرانیان یا چینیان خالق این هنرند یا سایر اقوام، مبهم است، اما فرش پازیریک که قدیمی‌ترین دستبافت بشری است که تا کنون کشف گردیده و موجود است، تا اندازه‌ای، به این سؤال پاسخ می‌دهد. پازیریک، قدیمی‌ترین قالی موجود در جهان است که در سال 1949 میلادی، به وسیله پروفسور رودنکو، از زیر یخ‌های قطب شمال در مقبره یکی از شاهان سکایی در 80 کیلومتری مرز مغولستان، در منطقه‌ای به نام پازیریک کشف و به نام محل کشف آن، معروف شد. این فرش، به عنوان پوشش اسب به کار می‌رفته و مربوط به دوران هخامنشیان است.
قدمت این فرش، به 5 قرن قبل از میلاد می‌رسد و آنچه از نظر تاریخی، ساخت این فرش را به ایرانیان نسبت می‌دهد، طرح و نقشه سواران پارسی با پوشش و سلاح‌های دوران پرشکوه امپراتوری ایرانیان است که شباهت بسیاری به نقش‌های تخت جمشید دارد. پروفسور رودنکو، معتقد است که قالی پازیریک کار اقوام ایرانی است. این قالی، هم اکنون در موزه آرمیتاژ در شهر سن‌پطرزبورگ روسیه نگهداری می‌شود.
پیشینه فرش فارس
فرش فارس را به نوعی می‌توان مادر فرش ایران نام نهاد. وجود قالیچه سنگی حجاری شده بر درگاه غربی تالار صد ستون تخت‌جمشید که اولین بار توسط تیلیا باستان‌شناس ایتالیایی مورد توجه قرار گرفت و مشابهت آن با قالی پازیریک و مشابهت هر دو با نقوش تخت‌جمشید و اساسا حجاری‌های دوران هخامنشی، وجود فرشبافی و اعتلای آن را در فارس آن دوران محقق می‌سازد. مورخین یونانی همراه اسکندر مقدونی نیز، از فرش ارغوانی رنگی یاد می‌کنند که در قبر کورش در پاسارگاد گسترده بوده‌اند.
آنچه مشخص است، تاریخ مستند و تردیدناپذیر فرش فارس، از سده دوم هجری آغاز می‌شود. به استناد آن می‌توان دریافت که دستبافت‌های فارس در صدر اسلام و لااقل از قرن دوم هجری، به آن درجه از اعتبار و شهرت رسیده بود که از اقلام عمده باج و خراج و مالیات باشد و همراه زر و سیم، به خزانه خلفا راه یابد.
در دوران پس از اسلام، قرن هشتم هجری را می‌توان روزگار عظمت فرشبافی فارس دانست. اعتلای فرشبافی فارس به آنجا رسیده بود که غازان‌خان، بافت فرش‌‌های کاخ خود در تبریز را به قالیبافان فارس سفارش داد.
در قرن نهم و دهم با آمدن طلایه‌داران قشقایی به فارس، هنر فرشبافی این خطه، رونقی تازه گرفت و این هنر، بیش از پیش، در مناطق ایل‌نشین تمرکز یافت. این تمرکز که تا زمان حاضر، کم و بیش ادامه یافته، ویژگی اساسی فرشبافی فارس است.
قابلیت‌های فرش فارس
فرش فارس در بین دستبافت‌های ایرانی، از ویژگی‌های خاصی برخوردار است:
- بافت بسیار متراکم و مستحکم که محصول دارهای افقی است.
- شیرازه دو رنگ همزمان با بافت
- ذهنی بافی در طرح و نقشه
- رنگرزی گیاهی با استفاده از گیاهان رنگده بومی فارس
- استفاده از پشم مرغوب گوسفندان محلی فارس با توجه به چراگاه‌ها و مناطق جغرافیایی متفاوت
- دو پوده بودن بافت
- و ...
این خصوصیات منحصر به فرد در دستبافت‌های فارس، در نهایت عامل ماندگاری آن در فرهنگ اصیل فرش ایران شده است.
اهمیت اقتصادی فرش فارس
کمتر فرآورده‌ای یافت می‌گردد که در ارتباط با فعالیت‌های اقتصادی جامعه، گستره‌ای چون فرش وسیع و همه جانبه داشته باشد و این خود، نشانگر اهمیت اقتصادی این دستباف صد‌در‌صد هنری است. فرش، مستقیم وغیر مستقیم، با سایر کوشش‌های اقتصادی در ارتباط است. مهم‌ترین این موارد، عبارتند از:
الف) از لحاظ مواد اولیه فرش، با این افراد و مؤسسات: کشاورزان پنبه کار و افراد و مشاغلی که با ایشان سر وکار دارند، از جهت مصرف پنبه در نخ تار فرش. دامداران و افرادی که با ایشان در ارتباطند، از لحاظ تأمین پشم که ماده اولیه فرش است. فروشندگان مواد رنگدار و رنگزای طبیعی و مصنوعی اعم از داخلی و خارجی و در نتیجه در ارتباط با واردکنندگان و...
ب) از جهت کار، با این افراد و مؤسسات: کارخانجات پنبه پاک‌کنی، کارخانجات حلاجی پنبه و پشم یا افرادی که بطور دستی این کار را انجام می‌دهند، کارخانجات ریسندگی و تاب‌دهی نخ یا افرادی که دستی این کار را انجام می‌دهند، رنگرزان و عوامل آنها، نصب‌کنندگان دار، چله‌کش‌ها، بافندگان، استادکاران.
ج) از لحاظ معاملات وتجارت فرش با: تجار فرش داخلی، صادرکنندگان، بازاریابان، کارگران و کارمندان مؤسسات تجاری. مؤسسات دولتی چون مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، بانک‌ها، گمرکات، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران.
بطور کلی فرش و صنایع جنبی آن، در به گردش در آوردن چرخ اقتصاد جامعه و ایجاد کار برای میلیون‌ها نفر از افراد ذیربط و نیز تقویت بنیه اقتصادی کشور از طریق افزایش سپرده‌های خارجی تامین ارز تأثیر بسزا و قابل توجهی دارد.
صادرات فرش فارس
بازارهای اروپا و سایر کشورهای جهان، قرن‌هاست که فرش فارس را به عنوان هنری ظریف می‌شناسد و به داد و ستد آن مشغولند. جهانگرد هلندی، کارستین نیبور، از صادرات فرش به سال 1765 میلادی (دوره زندیه) می‌نویسد: " زنان عشایر، قالیچه‌هایی می‌بافند که به مقدار زیاد، صادر می‌شود... جای شگفتی است که به رغم کمبود امکانات، پشم را خیلی خوب رنگ می‌کنند و فرش‌های خوب می‌بافند."
در دهه‌های 1780 و 1790 میلادی، بازرگانان کمپانی هند شرقی در ایران، بطور منظم، فراهم بودن فرش‌های صادراتی را در بندر بوشهر گزارش می‌کنند که قرن‌ها، بندرگاه اصلی برای صدور دستبافته‌های فارس بوده است.
اسناد و دفاتر یکی از بازرگانان فرش، که در اواخر قرن نوزدهم میلادی در قاهره می‌زیسته است، نشان می‌دهد که مقدار عمده‌ای از قالی‌های جنوب و مرکز ایران بطور مداوم، از راه بوشهر به مصر و از آنجا، از راه بندر اسکندریه، به اروپا می‌رفته است.
در حال حاضر نیز، بخش عمده‌ای ( در حدود 45%) صادرات غیر نفتی استان فارس را صادرات فرش تشکیل می‌دهد. گبه‌های ریزباف و درشت‌باف استن فارس، یکی از پرفروش‌ترین فرش‌های دنیاست و مهم‌ترین قلم صادرات فارس را تشکیل می‌دهد.
وجود تنوع در دستبافته‌های فارس، اعم از قالی کشکولی، عرب‌باف،‌ گبه، گلیم‌ـ گبه‌های ریزباف و سوزنی، چشم‌انداز صادراتی امید‌بخشی را نوید می‌دهد.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله فرش استان فارس

دانلود مقاله فرش اصفهان

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله فرش اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیشگفتار
به نام خالق رنگ ها ، به نام خالق طرحها ، به نام خالق فکر و به نام او که هر چه زیبایی است ،‌از اوست، اگر که آموختیم از تو بود ، اگر ساختیم از تو بیاموختیم و هر چه را که هنر گفته ایم ، از هنرت که بر جهان گسترانده ای یافته ایم . با نام تو آغاز می کنم تا یادت همیشه آرامش دلم باشد و قوت دستانم.
مقدمه
چنانچه تهران را رأس ایران بدانیم، اصفهان در قلب این کشور جای دارد. شرح تاریخ 5000 ساله اصفهان که در طول سالها حکومت سلسله های پادشاهی بعنوان پایتخت و مقر حکومتی انتخاب می شده، در این مختصر نمی گنجد. این شهر عرصه جنگ دولتهای پارت، سلجوقی، مغول و صفوی و مقر حکومت این سلسله ها بوده که هر یک اثرات جاودانی فرهنگی خود را بجای گذاشتند. مساجد، میادین، دروازه ها و بناهای یادبود مذهبی و غیر مذهبی این شهر میراث فرهنگی ایران بشمار می آیند. هر بیننده ای از تماشای قطعات سفالی عتیق که در پوشش مناره ها بکار رفته، محظوظ می گردد.
مصنوعات با ارزش فلزی و بافته ها و ظروف لعابی و نقاشی ها همه بر شگفتیهای این شهر در دامنه کوه زاگرس دلالت دارند، شهری که پایه گذار ارزشهای فرهنگی در شرق و غرب بود. در دوران نیک بختی شهر در زمان شاه عباس در قرون 17 و 18 میلادی، اصفهان بهشت هنر و زیبایی محسوب میگردید.
امروز اصفهان با بیش از یک میلیون نفر سکنه مرکز این استان می باشد. جریان زاینده رود و ارتفاع 1500 متری این شهر و مطبوع بودن شرایط آب و هوایی اصفهان به توسعه بازرگانی اش کمک بسیاری کرده است. تولیدات نساجی و قالی بافی این شهر در طول قرنها نقش بسیار و اهمیت زیادی داشته است. کارگاههای درباری که در قسمتی از بنای کاخ قرار داشتند، قالیهایی با 10000 گره در هر دسی متر مربع می بافتند. و اغلب در بافت این فرشها طلا و نقره بکار میرفته، حتی در گذشته دور جنبه صادراتی به دربارهای اروپا داشته است. در تولیدات امروزه که هنوز در شمار بهترین قالیهای ایران هستند، از طرح قالیهای قدیمی استفاده می شود.
ابعاد: بیشتر در اندازه قالیچه بافته می شوند، هر چند که کارگاههای شهری قالیهایی در همه ابعاد معمول و گاه تا 15 متر نیز تولید می کنند.
رنگها: قالیهای جدید اصفهان رنگ روشنی دارند، مثلاً از بژ یا آبی روشن استفاده بیشتری می شود. گاه از 15 رنگ برای ایجاد تضاد و برای طرحهای داخلی از درجات گوناگون قرمز استفاده می گردد.
نقشها: طرحهایی متنوع و درهم و نقشهایی با طراحی دقیق، طرح ترنج و نقشهای اسلیمی و همچنین پرنده و گل و گیاه و نخل نیز بکار میروند. در وسط قالی یک طرح مدالی دو بخشی و یا در مواردی نقشهای مکرر بچشم میخورند. حاشیه بزرگ شاه عباسی استفاده زیادی دارند و دیگر طرحهای گل و گیاه حواشی از زمینه الهام میگیرند. زمینه و حاشیه اغلب توسط دو یا چند خط از یکدیگر مجزا می شوند.

ساختار اولیه: تار و پود از کتان و گاه از پشم است. تار و پود قالیهای ابریشمی اصفهان از ابریشم می باشند. قالیهای زربفت اصفهان یادآور قالیچه های پولونز که تار و پودشان از نخهای گرانبهاست می باشند.
گره: پشم تابیده بسیار ظریف و مرغوب با گره فارسی به تعداد 5000 - 2500 گره در هر دسی متر مربع متداول است. (اغلب از پشم کرک دار نیز استفاده می شود).
پرز: پشم بسیار ضخیم نیمه بلند تا کوتاه و ابریشم بسیار کوتاه چیده می شود.
کیفیت: قالیهای اصفهان از بهترین قالیهای ایران بشمار می آیند و پر دوام هستند و جنبه تزئینی دارند. نمونه های نفیس و گرانبها سرمایه خوبی بحساب می آیند. خصوصاً قطعات قدیمی و آنتیک که امروزه هنوز در بازار یافت می شوند. این خصوصیات شامل حال قالی های ارمنی باف و لری اصفهانی که در اصفهان تولید می شوند، نمی گردد؛ هر چند که این طبقه بندی قطعات بسیار نفیس از پشم براق را در بر می گیرد. قالی ارمنی باف اصفهان بدست ارامنه مسیحی اصفهان بافته شده، تعداد 1500 گره ترکی در هر دسی متر مربع دارند و پرز آن نیمه بلند تا بلند چیده شده و اندازه آنها به 12 متر نیز می رسد.
شناخت فرش استان اصفهان( فرش نائین)
نائین یکی از شهرهای مهم قالیبافی در استان اصفهان است . نائین در حاشیة غربی کویر لوت در 150 کیلومتری شرق اصفهان واقع شده است .
هنگامی که مردم ایران جامة اروپائی را اختیار کردند و بازار فروش پارچه ظریف و زیبای پشمی برای عبا ، که تهیة آن در نائین یک سنت باستانی بود ، رونق خود را از دست داد ،‌مردم این شهر قالیبافی را جایگزین آن ساختند .
قالیبافان این منطقه به رشتن کلافهای ظریف برای تهیة پارچه های نازک و زبر عادت داشتند، چله های قالیچه را طوری گذاشتند که در هر اینچ 22×22 گره به دست می آمد و به این ترتیب قالیچه های تهیه کردند که از لحاظ ریزی بافت تا آن موقع در ایران نظیر نداشت .
در طرحهای قالی نائین آثار نفوذ طرح شاه عباسی ، که ملهم از نقشهای کاخهای اصفهان هستند به چشم می خورد .
در آمد این منطقه بیشتر از صنعت قالی بافی است . بیشتر این قالی ها ، توسط زنان در خانه ها بافته می شود.
در فرش های نائین در صد بالایی کرک مصرف می شود ، پشم و کرک این فرش ها از نظر ظرافت و کیفیت امتیاز بالایی دارد . الیاف پشم نائین ظریف تر و نرم تر از پشمی است که معمولاً در سایر نقاط فلات ایران به دست می آید .
رنگها : رنگهای مشخصه قالیهای نائین از درجات مختلف آبی روشن ، سفید ، شیری ، خاکستری روشن و گاهی در فرشهایی ، در زمینة آنها آبی تیره ، قهوه ای یا ندرتاً قرمز بکار می رود .
البته در فرشهای نائین آبی روشن ، کرم و بژ دیده می شود و در زمینه قالیها ، عدم استفاده از قرمز لاکی کاملاً مشخص است و قالی به رنگ لاکی و طلایی به ندرت دیده می شود .
تعداد رنگهای مصرفی در فرش نائین 11 رنگ اصلی و 4 رنگ فرعی است که بعضی ها آن را 9 رنگ اصلی و 3 رنگ فرعی می دانند .
رنگرزی : اصولاً الیاف در این منطقه به دو روش طبیعی و شیمیایی رنگرزی می شود ، که می توان مهم ترین شهرت این فرش ها را مدیون این کیفیت رنگرزی دانست .
رنگ های طبیعی از موادی چون پوست انار ، پوست گردو ،‌روناس ،‌اسپرک ، برگ مو ، نیل و غیره بدست می آورند .
گره : بافت فرشهای نائین دارای گره فارسی است و دو پود زیر و رو می باشند .
نقص هایی چون کجی ، سره ، نزدن پود ، دو دست شدن ، چند رنگی ، غلط بافی ، بسیار کم دیده می شود و اصولاً کیفیت بافت تا حد استاندارد است .
تار و پود این قالیها از نخ تابیده بسیار ظریف و یا ابریشم طبیعی است ،‌چون در این فرشها از پشم و یا ابریشم به صورت مخلوط استفاده می شود ، سطح فرش گاه ناهموار می نماید بنابراین پرز این قالی را کوتاه تا بسیار کوتاه می چینند .
چله‌: نخ چلة مصرفی ، بیشتر نخ پنبه ای است و گاهی از چله ابریشم مورد استفاده است . در واقع همان نخ چله ای که در مناطقی چون اصفهان و کاشان مصرف می شود البته هم اکنون استفاده از چله ابریشمی بسیار زیاد و رایج شده است .
دارها : عموماً دارها در این مناطق چوبی است که در حال تبدیل شدن به فلزی است روش نصب دار و چله کش و پایین کشی فرش ، مشابه مراکزی نظیر اصفهان و کاشان است . دارهای این منطقه عمودی می باشد .
کارگاهها : اصولاً کارگاههای متمرکز در این مناطق بسیار کم است ، بیشتر فرش ها بوسیله بافندة در خانه ها بافته می شود ، ولی در کارگاههای موجود اصول استاندارد از نظر روشنی و پر نور بودن محیط و همچنین بهداشت دیده می شود .
طرح ها ونقش ها : اصلی ترین نقش های نائین ، شاه عباسی لچک ترنج با استفاده از ترکیبات اسلیمی و ختایی و نقوش با سنتی ترین طرح های ایرانی رابطه دارد .
نقش ها شباهت زیادی به طرح های قالی های اصفهان دارد . از دیگر نقوشی که در بافتها دیده می شود نقش گنبد ، افشار ، محرابی ، درختی ، لچک ترنج ، کتیبه یی است .
ابزارها : این فرش ها بیشتر با دست بافته می شوند از دفتین فارسی و قیچی فارسی نیزبرای کوبیدن و چیدن استفاده می شود .
مواد : بیشترین مواد مصرفی در این فرشها پشم و ابریشم است که مقداری از آنها به صورت سنتی در داخل تهیه می شود و بقیه وارداتی است . که البته بیشترین مقدار مصرفی پشم از پشم بومی خود منطقه می باشد و ابریشم یا از چین وارد می شود و یا از منابع داخلی خریداری می شود .
مصاحبه با دبیر انجمن اتحادیه فرش اصفهان :
به طور کلی می توان گفت : شباهت فرش اصفهان و نائین بسیار زیاد و نزدیک بهم است چه از نظر مواد اولیه و چه از نظر نوع طرح و بافت که البته اعضای انجمن اتحادیه فرش اصفهان اعتقاد دارند نائین یکی از مراکز فرش بافی اصفهان است و از زمان قدیم اینگونه بوده و هست . فرش نائین فرشی است با هویت و با سابقه که در منطقه موفقیت محلی و بومی زیاد دارد از نظر کیفیت ، ثبات رنگ، ابعاد و استحکام و صحت و دقت نقشه بسیار خوب است . که البته در حال حاضر به خاطر رقابت های زیاد و بازار جهانی مقداری از کیفیت آن کاسته شده و یکی از دلایل آن این است که فرش نائین یا با نام فرش نائین در اقصی نقاط ایران بافته می شود و به نام فرش نائین ، اصفهان به فروش می رسد .
در مصاحبه ای که با آقای ماهانی دبیر انجمن اتحادیه فرش اصفهان انجام گرفته است به نکات زیر اشاره شد :
* مختصری در مورد فرش اصفهان و نائین
فرش نائین به علت قرار گرفتن در منطقه کویری اصولاً دارای رنگهای روشن است و فرش اصفهان چون کشش به سمت جلگه ای دارد از تنوع رنگ بیشتری برخوردار است ، مواد اولیه در هر دو فرش کرک و ابریشم است و نوع طرح و بافت شبیه به هم می باشد .
* مواد مصرفی شامل پشم و کرک و ابریشم چگونه تهیه می شود ؟
کرک اصفهان وارداتی است ، پشم 18 تا 26 میکرون اروگوئه ریسندگی شده و تبدیل به کرک می شود . ابریشم مورد استفاده دو نوع می باشد یکی تولیدی ایران که برای قالی های تمام ابریشم مورد استفاده قرار می گیرد که این ابریشم در اطراف اصفهان برای قالی های این منطقه تولید می شود که این ابریشم بسیار کیفیت خوبی دارد و به این دلیل بهتر است که با آب و هوای این منطقه سازگار است و با فرش های این منطقه بسیار هماهنگ است زیرا رنگ کردن این ابریشم بسیار راحت تر است چون می دانیم چگونه ابریشم را بتابیم و همچنین عمل آوردن ابریشم برای رنگ طبیعی هماهنگ است ولی ابریشم دوم که از چین وارد می شود اولاً کیفیت آن بسیار مرغوب نیست دوماً با رنگهای طبیعی هماهنگ نمی شود بیشتر با رنگهای شیمیایی هماهنگ است .
فصل تابیدن ابریشم اوایل اردیبهشت تا اواخر خرداد می باشد و البته این ابریشم به میزان خیلی کم تولید می شود ، دو محل تولید پیله در منطقه نجف آباد و نطنز واقع شده و محل تابیدن ابریشم یکی در داخل اصفهان و دیگری در اطراف نجف آباد است . البته ابریشم چینی در اصفهان مصرف می شود ولی برای قالی های درجه 2 و 3 که البته گاهی از ابریشم روسی نیز مصرف می شود. ولی قالی های مرغوب اصفهان از ابریشم خود اصفهان استفاده می کنند . پشم اصفهان کلاً وارداتی است و عملیات ریسندگی و تابیدن همگی در خود اصفهان انجام می شود .
ابریشم مورد استفاده در قالی نائین اکثراً وارداتی است از چین وارد می شود و رنگ نمی شود اصولاً سفید بافته می شود .
پشم این منطقه بومی می باشد و در خود نائین رنگرزی می شود رجشهار این فرش ها اکثراً 9 لا و 6 لا می باشد .

 

* کارگاهها و مراکز بافت فرش نائین و اصفهان
80 درصد کارها در خانه بافته می شود ، کارگاه بسیار کم است و بیشتر تولید کننده ها به علت مسائل بیمه بافنده و اداره کار و ... کارگاههای خود را مصرفی نمی کنند .
در مناطق نائین و اصفهان اکثر قالی ها توسط بافنده های خانم در منازل بافته می شود کارگاه متمرکز بسیار کم است و مهم ترین مسئله این است که کار قالی بافی با قانون کار هماهنگی لازم را ندارد و خود به خود نفی می شود .
*نوع و جنس دارها در منطقه اصفهان و نائین
دارها در هردو منطقه عمودی است ، جنس آنها چوبی است ولی در حال تبدیل شدن به فلزی است. در هر دو منطقه به یک صورت چله کشی می شود و به علت اینکه کار به صورت خانگی چله کشی می شود زمان خاصی ندارد .
* گره در این دو منطقه
نوع گره در هر دو منطقه فارسی باف است .‌گاهی در بعضی فرش های درجه 2 و 3 اصفهان و در خیلی از فرش های نائین جفت بافی دیده می شود .
*نخ مصرفی چله ها
هم اکنون اکثر فرش های اصفهان چله ابریشمی دارند که استحکام بسیار زیاد دارد ولی در نائین از چله نخ پنبه ای استفاده می شود .
محاسبة مقدار چله بصورت تجربی است و اصول خاصی ندارد ،‌اصولاً برای قالی 2×3 20 تا 100 تایی ابریشم 18 لا استفاده می شود برای همین قالی 18 تا 100 تایی ابریشم 24 لا مصرف می شود و برای 16 تا 100 تایی ابریشم 27 تا 30 لا مورد مصرف قرار می گیرد.

 


* اصلی ترین نقوشی که در حال حاضر در این مناطق بافته می شود
در منطقه اصفهان دو نوع طرح بافته می شود یکی لچک و ترنج عباسی که از قدیم رایج بوده و هست و دیگری طرح های نو ، که خود به دو دسته نوگرا و نو آور تقسیم می شوند که طرح های نو گرا هیچ اصول خاصی ندارد و با هیچ مقیاس فرش هماهنگ نیست و طرح های نوآور و طرح های قدیمی یا فراموش شده را با دیگری تغییر و تحول به صورت طرح جدید در آورده اند و محور استفاده قرار می گیرد . در منطقة نائین هم اکثراً همین طرحها بافته می شود .

*تعداد رنگ ها
قالی اصفهان اصولاً 10 رنگ است که اصطلاحاً به 7 رنگ معروف است ولی قالی 13 رنگ نیز متداول است. البته بدون احتساب پرده های رنگی . قالی های نائین نیز از 10 رنگ بیشتر نمی شود که البته سرمه ای و لاکی نیز جزء آن حساب می شود که خیلی کم مصرف می شود .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرش اصفهان