زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد حمام قدیمی سنندج

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد حمام قدیمی سنندج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حمام قدیمی سنندج


تحقیق در مورد حمام قدیمی سنندج

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه4

حمام قدیمی سنندج

حمام عبدالخالق این حمام در ضلع شرقی راسته بازار سنندج قرار دارد . تاریخ ساخت آن دقیقا مشخص نیست و احتمالا به دوره قاجاریه تعلق دارد . حمام دارای فضاهای مختلفی است که در بیشتر حمام های استان نیز دیده می شود . آب لازم برای این حمام از آب جاری قنات های شهر تامین می شود . ارتفاع سقف این حمام نسبتا بلند است و ستون های چهارگوش سنگی ، آب نما، حجره ها، رخت کن ،‌ گرم خانه ،‌ خلوتی ها ،‌ سرویس و خزینه آن تابع اسلوب حمام سازی ایرانی در دوره صفوی است . تزیینات معماری این بنا مشخص نیست ، زیرا سطح دیوار آن با سیمان و کاشی جدید اندود شده است ، ولی گفته می شود این حمام دارای تزیینات آهک بری که در شهر سنندج بسیار رواج داشت ، بود . این بنا با حمام (وکیل الملک )‌ در شهر سنندج قابل مقایسه است و اکنون در تملک میراث فرهنگی استان کردستان قرار دارد .

 

 

حمام شیشه حمام شیشه در ضلع شمالی بلوار کردستان و مجاور پل و مسجد (ملاویسی ) قرار دارد و از بناهای عمومی و قدیمی شهر سنندج به شمار می رود . این حمام دارای فضاهای ورودی ، هشتی ، سربینه و حمام گرم با ستون های سنگی است . سکوها ، آب نمای گرم و سرد ،‌ خزینه و خلوتی بنا دارای خصوصیات ویژه ای است . در حمام زنانه در کوچه مجاور حمام قرار دارد . از در و پنجره ها و شیشه های رنگی ، که وجه تسمیه حمام به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حمام قدیمی سنندج

آبجکت در و پنجره قدیمی

اختصاصی از زد فایل آبجکت در و پنجره قدیمی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آبجکت در و پنجره قدیمی


آبجکت در و پنجره قدیمی

این آبجکت بسیار کاربردی در مدلسازی فضاهای قدیمی و فرسوده می باشد و به شما در بالا بردن کیفیت نتیجه کار کمک میکند


دانلود با لینک مستقیم


آبجکت در و پنجره قدیمی

دانلود مقاله قدیمی ترین واکسن

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله قدیمی ترین واکسن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

BCG قدیمی ترین واکسنی است که هنوز از آن استفاده می شود و تا به حال به حداقل 4 بیلیون فرد داده شده است و استفاده از آن به صورت رویتن از سال 1960 آغاز شده است در همة کشورها به جز Netherland و united state . هنوز به رقم استفاده گسترده ازBCG ، سل به عنوان عامل مرگ زیادی در جهان باقی مانده است و بیان میشود که حدود% 3/1 مردم جهان در حال حاضر به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مبتلا هستند و سالانه 2 تا 3 میلیون مرگ ناشی از این ارگانیسم وجود دارند . گرچه بسیاری از کشورهای پیشرفته راههایی را برای کنترل آن پیدا کرده اند اما بروز این بیماری در بسیاری از مناطق فقیر جهان هنوز رو به افزایش است . اثر این واکسن در افراد مختلف بسیار متفاوت است . بعضی اوقات حفاظتی بسیار قوی انجام می دهد و گاهی در بعضی افراد هیچ اثری ندارد . بسیاری از مشکلات در ارزیابی واکس BCG مربوط می شود به توبرکلوزیس و دیگری مشکل کمبود آزمایشگاههای قابل اعتماد و مارکرهای سرولوژیک برای ایمنی نسبت به مایکوباکتریوم و همچنین عدم امکان استفاده از مدلهای حیوانی است . و عدم رعایت نکایت لازم در تزریق واکسن جهت ایجاد ایمنی کافی .
دو عامل هم اکنون باعث شده که واکسن BCG دوباره در کشورهای پیشرفته بیدرنگ موردتوجه قرار بگیرد 1) تداخل بین توبرکلوزیس و عفونت با HIV2) گسترش سل به دلیل مقاومت بعضی شاخه های آن به دوراروی ازونیازید وریفامپین بنابراین مطرح شده که انجام واکسیناسیون BCG در این کشورها باید به صورت روتین و بوقت در افراد پر خطر انجام شود .
در سال 1982 Robert koch باسیل که را که عامل تربرکلوزیس انسانی بود کشف کرد که به عنوان مایکوباکتریوم توبرکلوزیس شناخته شد . همة اعضای این گروه اسید فاست هستند . هر شاخه از مایکو باکتریوم خصوصیات واحد را از نظر مایکولیک اسید دارد .
بسیاری از شاخه های مایکوباکتریوم خصوصیات رشد شبیه به هم و واکنشهای بیوشیمیائی مشترک با هم دارند و جزء یک کمپکس طبقه بندی می شوند . 3 گروه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس ، مایکوباکتریوم آفریکانوم ، مایکوباکتریوم اولسرانس 3 عامل اولیة پاتوژن انسانی هستند . مایکوباکتریوم بویس چهارمین عضو این کمپکس باعث توبرکلوزیس در حیوانات می شود ولی می تواند عامل عفونت انسانی هم شود . در آنهایی که در تماس نزدیک یا حیوانات آلوده هستند یا شیر حیوانات الوده به این ارگانیسم را می خورند ولی هیچگاه این موضوع به صورت قطعی بیان نشد که چرا Calmette و Guerin شاخة مایکوباکتریوم بویس را برای ساختن واکسن توبرکلوزیس استفاده کردند مدت کوتاهی بعد از کشف کخ مایکوباکتریومهای non-tuberculaus هم کشف شدند و تا سال 1940 هنوز به عنوان عامل پاتوژنز انسانی شناخته نشده بودند .
میزان مرگ و میر ناشی از سل در اروپا 700 در 000/600 و در آمریکا 400 در 000/100 بود که این میزان تا سال 1900 به دلیل پیشرفت شرایط اقتصادی و اجتماعی از استفاده از واکس BCG به 200 در 000/100 و تا سل 1950 به 26 در000/100 در اروپا رسید . کشف این موضوع که تو بر کلوزیس یک بیماری عفونی است باعث چند پیشرفت شد :
1) باعث پاستوریزه کردن شیرگاو شد تا عامل بیماری انسانی یعنی مایکوباکتریوم bovis حذف شود .
2) سومین پیشرفت ساخت واکسن BCG بود .
3) آخرین آن کشف داروهای ضندتوبرکلوزیس که می توانست بیماری درمان و از پیشرفت عفونت جلوگیری کند . اینها باعث توانایی کنترل توبرکلوزیس در آمریکا شد .
بیماری سل چند مرحله دارد : 1) Tuberculous infection که در آن است پوستی مشبت است ولی علائم رادیوگرافی سنیه نرمال است و هیچ نشانه ای از بیماری نیست . 2) Tuberculous Disease وقتی است که علائم کلینیکی ریوی و خارج یکی ظاهر می شود 3 3) Tuberclosis به خود بیماری بر می گردد ممکن است از زمان عفونت تا شروع بیماری هفته ها یا ماهها بگذرد و این فاصله یکی از فاکتورهایی است که واکسن BCG را در استفاده سخت کرده است . (1)
در مقاله از claiciuI، Barbulescu R، Popescu E، poential ، Iliesurf در سال 1975: در این مقاله مطالعه روی 167 مورد افرادی که بعد از تجویز BCG دچار Adenitis شدند انجام شد. ابتدا 1187 نوزاد تازه متولد شده توسط دو گروه واکسن از دو لابراتوار مختلف واکسینه شدند. تظاهرات Adenitis پیشرفته فقط بعد از تجویز واکسن با ویرولانس بالا و غلظت قابل توجه جرم زندة واکسن B فقط یک Adenitis التهابی ایجاد شد. در گروهی که واکسن A درافت کرده بودند در تزریق اینترادرمال وقوع Fistulizatio در کودکانی که دوزهای mg1/0 و mg05/0 واکسن دریافت کرده بودند به ترتیب 79/7% و 68/6% بود. در بیشتر موارد پیشرفت ADENITIS در 6 ماه اول دریافت واکسن بود (77/86%)
ولی در بعضی موارد بعد از 2-1 سال بود. در (%3/78) موارد آدنیت طولانی بود و فقط در 7/21% موارد به سرعت پیشرفت کرد. آدنیت وضعیت عمومی کودکان را درگیر نکرد ولی توجه خانواده‌هایشان را به آن جلب کرد. طول مدت تکامل آدنیت از ماهها تا 2-1 سال یا حتی بیشتر بود و درمان با INH توبر کلواستاتیک ها اثر خیلی مهمی در تغییر تکامشتان نداشت. وقتی تمایل برای تشکیل آسبه بود مخصوصاً در Adenitisهای بزرگ و غول پیکر کاهش سیر تکامل آنها بوسیلة puncture عملی بود، مخصوصاً با کورتاژ لنف نودها. در اینجا پیشنهاد می شود قبل از استفاده از واکسن باید تست انجام داد مخصوصاً در کودکان جوان تا یک انتخاب درست از دوز مؤثر با بیشترین اثر و کمترین عوارض انتخاب شود.(2)

 

کشورهای در حال توسعه و واکسیناسیون سل
درصد عفونت و بیماری در آسیا و آفریقا بالاترین میزان است . مطالعات حال حاضر نشان می دهند که 8 میلیون مورد توبرکلوزیس و 3 میلیون مرگ ناشی از این بیماری سالیانه در این مناطق رخ می دهد . این بیماری در میان کودکان جوان و بزرگسالان جوان در کشورهای در حال توسعه بالاترین میزان است . مطالعات نشان می دهد سالانه حدود بیش از000/300 مورد از بیماران همراه با عفونت HIV می باشد . با وجود برنامة واکسیناسیون گشترده BCG در کشورهای در حال توسعه 3/1 – 2/1 همة افراد با مایکوباکتریوم توبرکلوزیس عفونی هستند . میانگین سالیانة بروز عفونت جدید %5-1 است و میزان عفونت در میان بزرگسالان جوان بالاترین میزن است . ریسک جدید در این کشورهای باشیوع بالا ، زیاد است . (1)
کشورهای پیشرفته و واکسیناسیون سل
بر عکس در کشورهای توسعه یافته توبرکلوزیس محدود است به گروهی از افراد که پر خطرند این کشورها شامل امریکا است که این بیماری کاهش قابل ملاحظه ای از سال 1920 تا 1980 د راین کشور یافته است . در آمریکا تعداد افراد توبرکلوزیس به صورت سالیانه در سال 1984 تا 1992 افزایش یافته است . بیشتر این افزایش مربوط به اپیدمی HIV است . در بسیاری از کشورهای غربی عفونت توبرکلوزیس در میان سفید پوستان بزرگ تر از 50 سال بیشتر دیده می شود .
در اروپا و امریکای شمالی توبرکلوزیس در میان مهاجرین بیگانه که از کشورهای با شیوع بالای توبر کلوزیس آمده اند بیشتر است . در امریکا 23% افراد با توبرکلوزیس بیگانه هستند . (1)
بیماری سل بیشتر در افرادی که فقیر هستند وزیر سطح کاری تغذیه هستند ، دسترسی ضعیف به مراقبتهای بهداشتی و سلامتی دارند و آنهایی که در مکانهای بسیار پر جمعیت زندگی می کنند بیشتر دیده می شود . این بیماری 40-10 برابر در میان زندانیان ، پرستاران ، جمعیت بی خانمان و comp ها نسبت به جمعیت عادی بیشتر است . در بعضی مناطق بهداشتی در ریسک بالایی برای ابتلا هستند .
History of vaccine Developement : BCG تاریخچة واکسن
دو پزشک فرانسوی یعنی calmette و Guaerin مطالعاتشان را روی واکسن توبرکلوزیس در سال 1908 آغاز کردند . شاخه ای که آنها برای. مطالعه انتخاب کردند مایکوباکتری Bovis ازیک گاو با uberaulous mastit (آبررسی پستان) (بیماری سا پستان) بود . ارگانیسم هر 3 هفته برای 13 سال ، 231 سیکل کشت داده شد . این پروسة طولانی باعث کاهش ویرولانس ابتدا برای گوساله ها و سپس برای خوکهای کشور گینه انجام شد . تغییرات فنوتیپی در این ارگانیسها به خوبی رخ داد . کلونی ها از حالت زبر و خشن و خشک و گرانولدر به حالت لزج و مرطوب و صاف در آمدند . واکسن زنده رقیق شده اولین بار به صورت خوراکی به نوزادان در پاریس در سال 1921 داده شد . واکسن دهانی در فرانسه و دیگر کشورها استفاده شد . در سال 1928 اتحادیة دولت بیانیه ای را منتشر کرد و مبنی بر ایمن بودن واکسن BCG خوراکی . متأستفانه در سال 1930-1929 ، 72 کودک از25 کوکی که به صورت خوراکی واکسینه شده بودند در lu beck آلمان از تو بر کلوزی که ناشی از آلودگی واکسن خوراکی BCG با باسیل توبر کل بود مردند . با این وجود واکسیناسیون BCG گسترش یافت و راههای تجویز جدی مطرح شد در سال 1927 به صورت intradermal ، در سال 1939 . multiple puncture ، در سال 1947 به صورت scarification در سال 1948 ، اولین لنگره بین المللی واکسن BCG در پاریس اعلام کـــرد کــه واکــــسن BCG مؤثر و ایمن اســــت . بــعد از جــنگ جهانــی دوم
(united nations international childrens E mergeney rund ) uniceif
انجام واکسیناسیون BCG را در کشورهای
زیادی ترجیح داد . تولید انبوه BCG در سال 1954 ، انجام شد و تجهیزات لازم برای فریز و خشک کردن واکسن BCG در سال 1966 فراهم شد در اواخر سال 1974میزان استفادة بیش از 5/1 میلیون فرد از این واکسن بود . از سال 1947 تا 1992 واکسن BCG جزء برنامة ایمن سازی برای مقابله با این بیماری عفونی در میان بچه های در کشورهای در حال توسعه بود . حدود 100 میلیون کودک هر ساله واکسن BCG دریافت می کنند که به طور کلی می توان گفت تا به حال 4میلیون فرد این واکسن را دریافت کرده اند ، فقط دو کشور ( Netherland و US ) هیچگاه واکسن bcg را به صورت یک وکسن بین المللی استفاده نکردند.
هر لابراتواری در هر کشوری bcg خودش را می سازد بنابراین هر کدام از آنها از نظر شرایط نگهداری، موروفولوژی کلونی، خصوصیات رشد، فعالیتهای بیوشیمیایی، توانایی ایجاد و افزایش حساسیت تأخیری، ویرولانس حیوانی متفاوت است. شاخة مختلف bcg بوسیلة نام کشور یا لابراتوار تولید کنندة آنها شناخته می شوند. آنهایی که امروزه بیش از 90% از آنها استفاده می شود شامل 1) شاخة 117P2 FRENCH 2) Danish strain 1331 3)1077 Glaco و 4) 172 Tokyo starin سخت است بگوئیم کدام شاخه بر بقیه در حفاظت افراد مؤثر تر است.
همچنین بروز عوارض جانبی BCG در میان شاخه های ضعیف و قوی آن متفاوت است. شاخه های قوی به مقدار بیشتری همراه با lymphadenitis، مخصوصاً در میان نوزادان هستند. کاهش دوز واکنشهایی که قوی هستند باعث کاهش بروز lymphadenitis می شوند. استفاده از شاخه های ضعیف تر وسوسة تولید کنندة واکسن و استفاده کنندة آن را برانگیخته است به خاطر نتایج سریع بدون عوارض جانبی. هم اکنون در مناطق از شاخه های مختلف چه قوی و چه ضعیف استفاده می شود. (1)

 

Route of administration:
به طور کلی بهترین روشی که برای واکسیناسیون BCG در نظر گرفته شده است اینترا درمال است چون و تزریق آن قابل کنترل است. مکانهایی زیادی در بدن می توانند برای واکسیناسیون استفاده شوند ولی شایعترین محل، منطقه دلتوئید در بازوست متأسفانه تزریق اینترا درمال ممکن است در نوزادان سخت باشد مخصوصاً وقتی که نوزادان زیادی به سرعت نیاز به انجام واکسیناسیون داشته باشد. میزان واکنش موضعی شامل زخمها و lymphadenitis در متد اینترادرمال بالاتر است نسبت به سایر روشها. همچنین متد اینترادرمال گران است و در بسیاری از کشورهای فقیر سوزن و سرنگ چندین بار استفاده می شود که این موضوع ریسک ابتلا به هپاتیت و HIV را بالا می‌برد. با این حال متد اینترادرمال به صورت گسترده هنوز در تمام جهان استفاده می‌شود. متد دیگر تجویز sub cutaneous است که آن هم باعث یکسری آسبه‌ها و زخم می شود. بقیة تکنیکها مثل scarification هم وجود دارد ولی گاهی نتایج نادرست دارند. تکنیک multi puncture هم در سال 1940 انجام شد. در آمریکا از این روش استفاده می شود. در ژاپن بیش از 40 سال از این روش استفاده شد و همراه با عوارض جانبی خیلی کمی بود. گزارشی که همة تکنیکهای BCG را با هم مقایسه کند وجود ندارد ولی به طور کلی عوارض جانبی موضعی در روش multi puncutre کمتر از سایر روشهاست.(1)
در مقالة Easton PA و Hershfield GS در سال 1984:
lymphadenitis یک عارضة شایع بعد از واکسیناسیون اینترادرمال BCG است و معمولاً 6 تا 9 بعد از واکسیناسیون رخ می‌دهد. گرچه lymphadenitis بعد از تجویز BCG به صورت متد scarification نادر است ولی ما یک مورد از lymphadentis BCG که 18-11 سال بعد از واکسن به روش Scarification ایجاد شد گزارش می کنیم. (3)
مطالعه روی بیمارانی در Harare و Rimbabre در سال 1986:
این مطالعه بیان کرد که بروز لنفادنوپاتی چرکی در اینها 5% است که معمولاً به دلیل اشتباه واکسیناسیون باید ساخته شدن آن می‌باشد.
مقایسة عوارض جانبی در نتیجة واکسیناسیون جدید اینترادرمال و واکسیناسیون قدیمی پرکوتانئوس انجام شد و در سال 1939 گزارشات Rosenthal بیان کردند که برای دادن BCG می توان از روش multi puncture استفاده کرد چون بروز عوارض جانبی در مواردی که واکسیناسیون اینترادرمال انجام می شود بالاتر است.(5)
در مقالة Morit، Yamanchi Y و Shiozawak در سال 1996:
در برنامة واکسیناسیون BCG در ژاپن که متد multi puncture برای کودکان جوان استفاده می شود التهاب لنف نودها یک عارضة غیر شایع نیست. هدف: درک میزان وقوع:
lymphadenitis بعد از تزریق واکسن BCG با متد multi puncture و میان تظاهرات بالینی. طرح: 516/34 کودک با سن 3-0 سال که به صورت اولیه بین سالهای 1989-1985 واکسیناسیون BCG شده بودند، برای مشاهدة وقوع لنفادنوپاتی انتخاب شدند. یک سری توضیحات شفاهی در مورد التهای غدد لنفی (لنف نودها) به خانواده ها داده شد و یک کارت همراه فرم گزارش به آنها داده شد که اگر لنف نود ملتهبی دیده شد در کودک خود، دوباره مراجعه کنند. سپس با خانواده ها در تماس بودیم و آنها را برای بررسی بیشتر به مطب خود دعوت کردیم. مواردی با یک یا بیشتر غدد ملتهب بزرگتر از mm7 در این گزارش دیده شد. نتیجه: میزان لنفادنوپاتی %73/0 بود. بچه‌های زیر 1 سال بروز بیشتری داشتند. لنف نودهای بزرگتر از mm10 در %14/0 کودکان دید شد با یک نسبت بیشتر پسران نسبت به دختران (95% پسر و 50% دختر).
95% موارد در عرض 6-4 هفته بعد از واکسیناسیون بوجود آمدند و بقیه قبل و یا بعد از این دورة زمانی دیده شدند. 19% این موارد چندین نود ملتهب داشتند و 2% آنها فقط در خارج آگزیسا، Adenitis داشتند. 8 مورد پیشرفت کردند به سمت adenitisچرکی همراه rupture(یعنی %02/0واکسینه شده ها) و در بقیة موارد (92%) التهای سریع در عرض 2 ماه یا کمی بیشتر بدوم هیچ درمان مدیکال یا جراحی فروکش کردند.(4)
Dosage:
دوز پیشنهادی BCG برحسب شاخة BCG و سن تجویز آن متفاوت است. روزی برای هر شاخه استفاده می شود که اثر حفاظتی بالا و عوارض موضعی کمی داشته باشد. به طور کلی به نوزادان تازه متولد شده نصف دوز استاندارد داده می شود. بیان شده که اگر واکسیناسیون BCG در کودکان از هفتة اول تولد به ماه نهم زندگی بیفتد، میزان حساسیت ایمونوژنی آنها بسیار بالاتر خواهد بود. در انگلیس دوز واحد BCG در طی نوجوانی تجویز می شود. بسیاری از کشورها اولین دوز BCG را در نوزادی و سپس تکرار آن را در طی کودکی می دهند. در بعضی جمعیت ها تجویز زیادآور جهانی است و در بعضی دیگر نه ولی به زور کلی حد مطلوبی از نظر سنی برای تجویز BCG به صورت یقین بیان نشده است. در ایران فقط یک روز در نوزادی تجویز می شود . (1)
در مقالة L. Tenlieres، P. chand, MA. Diouf، A.sairt و P saliou در سال 1991: این مطالعه روی 291 نوزاد در سن 1-0 سال است که به صورت راندوم در دو گروه قرار گرفتند که به ترتیب 025/0 و 05/0 mg BCG را به صورت اینترادرمال بین 1 دسامبر 1988 و 28 فوریة 1898 دریافت کردند. این تست راندم هدف آن این بود که تجویز دوز (025/0 mg) از BCG به صورت اینترادرمال در مقایسه با نصف دوز (05/0 mg) چه تأثیری روی کاهش ریسک عوارض مخصوصاً در آدنوپاتی چرکی، در نوزادان 1-0 سال دارد. نتایج نشان داد که پاسخ ایمنی با دوز 025/0 mg BCG به صورت اینترادرمال به همان اندازة دوز (05/0 mg) رضایت بخش است، ضمن اینکه میزان Adenitis چرکی در گروهی که دوز mg05/0 دریافت کردند به صورت قابل ملاحظه ای بالاتر است. بنابراین این موضوع بسیار خوب است برای نوزادان سن 1 سال و یا کمتر از دوز mg025/0 از BCG اینترادرمال استفاده شود. (6)
در مقالة Ghearghiu، carnush، Lagrajep و chambonl در سال 1978: مطالعات روی حیوانات و انسان نشان داد که شاخه های قوی BCG حفاظت و ایمنی بیشتری را در مقابل توبرکلوزیس نسبت به شاخه های با ویرولانس ضعیف ایجاد می کنند. واکنشهایی که از شاخه های قوی BCG تهیه می شوند باید با دوز پائین تری تجویز شوند تا بروز آدنیت چرکی را کاهش دهند. (7)
در مقالة MJ Bannon Dr در سال 1999:BCG یک واکسن safe با عوارض جانبی بسیار کم است. عوارض معمولاً در نوزادان زمانی روی می‌دهد که یک دوز بالای BCG از روی عدم توجه(سهواً) به صورت اینتردرمال به او داده می شود. Adenitis چرکی در 4% نوزادان و 3/0% کودکان بزرگتر که BCG اینترادرمال می گیرند گزارش شده است.(8)

 

فاکتورهای میزبان:
یک فرضیه هست که فاکتورهای تغذیه و ژنتیک میزبان ممکن است روی پاسخ ایمنی فرد نسبت به BCG تأثیر گذار باشد. ممکن است اثر ژنتیک روی پاسخ به BCG نسبت به عوامل محیطی بیشتر باشد. بعضی مطالعات روی حیوانات نشان می‌دهد که کمبود تغذیه می تواند پاسخ ایمنی به واکسن BCG را کاهش دهد. البته این یافته ها هنوز در انسان دیده نشده است.(1)
در مقاله ای از Jakubi kova، Truple J، Nevickal، Drodosm، zitnan D، Hruson skaf در سال 1996 بیان شده است: نقص و مشکل ایمنی سلولی یکی از دلایل lymphadentis BCG است. (9)
در مقالة Rehana kausar در سال 07-2005:
عوارض جانبی خفیف شامل واکنشهای موضعی است و همراه با هیچ تظاهر سیستمیکی نیست. در اواخر سال 1980 گزارشات مختلفی از بروز lymphadenitis چرکی و زخمهای بزرگ بیان شد. BCG همراه عوارض جانبی می‌باشد که شامل: زخم شدید طول کشیده در محل واکسیناسیون، استئومیلیت، lymphadenitis چرکی، عفونت منتشر BCG و مرگ. زخم و lymphadenitis در 10-1 مورد واکسیناسیون رخ می‌دهد و عفونت منتشر در کمتر از 1 مورد در میلیون رخ می‌دهد. ریسک عوارض جانبی به صورت مستقیم بستگی دارد به شاخه ای از BCG که استفاده می شود، دوز آن سن کودک، متد ایمن سازی، مهارت واکسن زننده. Lymphadenitis آگزیساری یا سرویکال معمولاً خود به خود بهبود می یابد و اگر به صورت غیر چسبنده به پوست باقی بماند نیاز به درمان ندارد. یک غدة لنفاوی چسبنده یا fistulated (فیستوله شده) ممکن است نیاز ره درناژ یا درمان ضد TB داشته باشد. بعضی ها پیشنهاد به درمان سیستمیک با INH یا درناژ و استرپتومایسین موضعی می کنند. (10)
در مقاله ای در سال 2005
عواترض جانبی واکسن BCG نادر است و شامل واکنش موضعی، lymphadentis و بیماری منتشر است. میزان عوارض جانبی بعد از واکسیناسیون BCG بین 19%-1/0 می‌باشد. در یک مطالعة استرالیایی میزان عوارض جانبی در 918 مورد که دارای ایمنی کامل بودند 50% و شامل آبسة محل تزریق، واکنشهای موضعی شدید و lymphadenitis بود. واکنش BCG منتشر در 2 مورد در میلیون کودک واکسینه شده و مخصوصاً در افرادی بود که از نظر ایمنی ضعیف بودند مخصوصاً افرادی که از نظر HIV مثبت بودند. فاکتورهایی که روی بروز عوارض جانبی BCG تأثیر می گذارد شامل: دوز واکسن، شاخه و زیر شاخة آن، تکنیک تزریق، سن و وضعیت ایمنی فرد واکسینه شده.(11)
عوارض جانبی:
بیش از 70 سال واکسن BCG به صورت ایمن در بیلیونها فرد سراسر جهان استفاده می شود. عوارض آن نادر است ولیکن مقدار آن بستگی دارد به مهارت و متد تجویز واکسن. Type واکسن، قدرت آن، دوز آن و همچنین سن و وضعیت ایمنی فرد واکسینه شده در این موضوع نقش دارند.
پاسخ موضعی نرمال به واکسیناسیون BCG در عرض 3-2 هفته رخ می‌دهد که همراه با تشکیل زخم و بهبودی محل زخم در عرض 3 ماه است. افراد با عفونت توبرکلوزیس خفته معمولاً یک پاسخ تسریع شده نسبت به واکسن BCG دارند که با یک سفتی (induration) در طی 2-1 روز مشخص می شود و یک زخم دلمه بسته و بهبودی در طی 15-10 روز ایجاد می شود. زخم موضعی و lymphaderitis منطقه ای عوارض خیلی شایعی هستند. معمولاً کمتر از 1% افرادی که ایمنی کافی دارند و تزریق اینترادرمال می شوند دیده می شود. شاخه های مهم BCG مخصوصاً Tokyo و Moreau در برزیس بندرت همراه به lymphadenitis هستند بر خلاف نوع French( paster) که بروز این عارضه در آن بالاست.
وقوع لنفادنوپاتی بعد از واکسیناسیون با BCG در برخی کشورها و مناطق خیلی اوقات مقدمة شاخة جدید BCG را برای برنامة واکسیناسیون فراهم کرده است. در بروز این عارضه تکنیک تجویز BCG، مواجهه با مایکوباکتریهای محیطی، میزان ویرولانس شاخه و فاکتورهای ژنتیکی نیز می توانند مهم باشند. هیچ مدرکی نیست که کودکانی که عوارض موضعی پیدا می کنند دچار نقص ایمنی هستند و یا افزایش یا کاهش اثر حفاظتی نسبت به توبرکلوزیس دادند.
ریسک عارضة lymphaderitisچرکی در میان نوزادان تازه متولد شده نسبت به نوزادان بزرگتر یا کودکان بیشتر است، مخصوصاً زمانی که یک دوز کامل واکسن (full dose) به آنها داده می شود. بنابراین خیلی از تجارب پیشنهاد می‌کند که در کودکان زیر 30 روز دوز کمتری از واکسن BCG (05/0 سی سی) باید استفاده شود. زخمهای مخاطی موضعی و lymphadentis معمولاً در عرض هفته های کوتاه تا ماهها بعد از واکسیناسیون رخ می‌دهد ولیکن علائم آن ممکن است برای ماهها در افراد دارای ایمنی کافی و برای سالها در افراد دارای ایمنی ناکافی عقب بیفتد. نودهای آگزیساری، سرویکال، سوپرا کلاویکولار معمولاً همان سخت واکسیناسیون را درگیر می کنند. درمان عوارض موضعی واکسن BCG مورد بحث است. لنف نودهای غیر چرکی معمولاً خود به خود بهبود می‌یابند گرچه جذب آن ممکن است ماهها طول بکشد. درمان کلاسیک برای نودهای چرکی شامل:
total excision لنف نود درگیر است. Incision و در ناژ اجتناب می شود چون میزان عود در اینها بالا می رود و معمولاً زخم خیلی واضحی ایجاد می شود. خیلی مطالعات نشان داده است که بعضی کودکان با lymphaderitis به دوره ای ایزونیازید یا اریترومایسین در طی هفته ها یا ماهها جواب می دهند:
با این حال یک مطالعة مقایسه ای روی 20 بیمار که با رژیم ایزونیازید، ایزونیازید همراه ریفامپین، و اریترومایسین در طی 6 ماه درمان شدند نتایج متفاوتی را نشان دادند. فقط میزان جذب خود به خودی لنف نود در کودکانی که با ایزونیازید درمان می شوند نسبت به جمعیت کنترل بیشتر بود. بقیة عوارض ناشی از واکسیناسیون BCG خیلی کمتر است. Risk متوسط osteitis بدنبال واکسن BCG از miliom/01/0 در ژاپن تا milion/300 در فنلاند متفاوت است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 47   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قدیمی ترین واکسن