«یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباسا یوارى سَوْاتکم و ریشا و لباس التقوى ذلک خیر ذلک من آیات اللّه لعلکم یذکرون.»(1)
بررسى تاریخ زندگى بشر به دو طریق ممکن است :
1- گذشته انسان را از جهت مادّى یعنى سیر تکاملى انسان رااز حیث چگونگى تولید و صنعت مطالعه کنیم 2- گذشته انسان را از جهت رشد معنوى ، یعنى عروج و هبوط انسانها در مسیر کسب صفات متعالى ، از آغاز خلقت تاکنون در پرتو هدایتهاى پیامبران خدا مورد بررسى قرار دهیم .
رنسانس و انقلاب صنعتى اروپا همه چیز را دگرگون کرد و توجه بشر را از علوم عقلى به سوى علوم تجربى و حسى سوق داد و به جاى فلسفه و جهان بینى الهى ، فلسفه و جهان بینى مادى را مطرح کرد و به جاى اخلاق و مفاهیم با ارزش معنوى و الهى ، مفاهیم اومانیستى را مطرح کرد. در تاریخ نیز به جاى بررسى و تحقیق درباره رشد معنوى انسانها ، بررسى تاریخ رشد و تکامل ابزار تولید را جایگزین کرد.
امروز وقتى اسمى از تاریخ به میان مىآید ، مقصود از آن تاریخ تمدن است و مقصود از تاریخ تمدن ، تاریخ ابزار و تولید و رابطه آن با انسانهاست . از اینرو ، دورههاى تاریخ را بر اساس مبانى مادى نامگذارى کردهاند. حجاب ، امرى معنوى و در بر دارنده حیا و عفّت انسانها است . مقصود از حجاب این است که در وجود و فطرت پیشینه حجاب
زنها نیرویى است به نام حیا که او را در مقابل مردان اجنبى به عفت و پاکدامنى دعوت مىکند . از آن جا که ادیان الهى منطبق با فطرت انسانها هستند ، پوشش انسانها نیز ریشه در فطرت و خواست درونى دارد.
پس پوشش زن واکنش است که زنها بر اثر یک نیروى درونى و فطرى به نام حیا ، در مقابل مردان اجنبى از خود نشان مىدهند ؛ مثل واکنش سرخ شدن صورت انسانها هنگام خجالت . قرآن کریم مىفرماید: وقتى که آدم و حوا از بهشت هبوط آمدند ، به دنبال ساترى از برگ درختان مىگشتند ،(2) که فطرى بودن پوشش را مىرساند.
آثار به جامانده از انسانهاى اولیه نشانگر این است که حجاب پیشینهاى به درازاى تاریخ دارد و اختصاص به اسلام ندارد .
نقش برجستهاى که در تل العمارنه (در استان اسیوط مصر) موجود است و مربوط به چهارده قرن قبل از میلاد است ، تصویر ملکه «نفرتى تى» و دخترش را نشان مىدهد که هر دو پوشش به تن دارند.(3)
نقش برجستهاى که مربوط به چهارده قرن قبل از میلاد است ، تصویر فرعون مکاریتوس و یک زن و دخترش را نشان مىدهند که هر سه ، قسمت پایین بدن را پوشانیدهاند.(4)
در تصویرى از یک نقاش مصرى که با توجه به اهرام سه گانه مصر ، قدمت آن به سه هزار سال قبل از میلاد مىرسد ، دختران تمام بدن خود و پسران نیمه پایین بدن را پوشاندهاند .(5)
نقش برجستههاى معبدهاى کارناسوس در موزه بریتانیا ، کتیبه معبد زئوس موزه برلین و مجسمه کاونارنس در موزه ناپل ، همگى نشان دهنده پوشش زنان در قبل از اسلام است .
در هر کدام از این موزهها مجسمههایى از زنان با پوشش کامل وجود دارد که قدمت آنها به سه هزار سال قبل از میلاد مىرسد .(6)
از این تصاویر و نقاشىها معلوم مىشود که اصل حجاب قبل از ظهور اسلام بوده و اسلام تنها حدّ و مرز آن را مشخص کرده است.
اسلام این عادت قدیمى را که از اعتدال بیرون بوده ، مثل بسیارى از عادات دیگر ، اصلاح و تعدیل نموده و جزء فریضه دینى قرار داده است .
به گواهى تاریخ ، زنان در یونان ، روم ، مصر و ایران باستان ، به ویژه زنان شهرنشین و زنان طبقه اشراف ، خود را مىپوشانیدند و از نظرها دور نگه مىداشتند. در یونان، زن هنگامى که از خانه بیرون مىآمد بدن و صورت خود را مىپوشانید . زنان آشورى به حجاب، بدن و صورت و سر عادت داشتند.
در روم شرقى (بیزانس) ، حجاب شدیدتر رواج داشت . در میان اروپائیان نیز حجاب معمول بود.
در روسیه ، حجاب تا هنگام سلطنت پطر کبیر معمول بود و در اثر کوشش و مداخله وى حجاب برداشته شد .
در ایران ، زنان اشراف بسیار کم از منزل خود بیرون مىرفتند و سخت به حجاب عادت کرده بودند.
حجاب از دیر زمان ، جزء عادات و آداب ملل متمدن جهان بوده است و اسلام آن را به صورت مناسب ، موافق با مصالح اجتماعى و حکم مذهبى قرار داده است.(7)
حجاب در عصر ابراهیم خلیل
در کتاب مقدس تورات آمده است ابى ملک جرار ، پادشاه فلسطین ، به سارا ، زن حضرت ابراهیم علیهالسلام گفت: به ابراهیم هزار مثقال نقره دادم تا براى تو و همراهانت پرده چشم بگیرد.(8)
فرانکس ، مفسر آمریکایى تورات ، در تفسیر این آیه مىگوید : ابى ملک پول بسیار به ابراهیم ، شوهر سارا ، داد تا این که براى سارا نقاب بخرد که به صورت خود ببندد و جمال خود را ، که محل خوف ابراهیم علیهالسلام بود ، از تمام سکنه آن جا بپوشاند و هر جا مىرود با نقاب باشد.(9)
علت نقاب نداشتن سارا این بود که حضرت ابراهیم خلیل علیهالسلام را نمرود دوّم «بى لباس» از بابل بیرون کرد وآن حضرت نتوانست نقاب و لباس درست براى سارا همسرش تهیه کند.(10)
ابى ملک ، پادشاه فلسطین ، بت پرست بود ؛ اما براى نقاب سارا ، زن ابراهیم علیهالسلام ، پول داد تا این که روى خود را از بتپرستان و غیر بت پرستان بپوشاند تا نامحرمان روى آن را نبینند. این کار ابى ملک دلالت مىکند که حجاب و نقاب زنان قبل از ظهور اسلام بوده است .
حجاب در قوم یهود
حجاب در میان قوم یهود شدیدتر بود. ویل دورانت مىگوید: اگر زنى به نقض قانون یهود مىپرداخت ، مثلاً بى آن که چیزى بر سر داشته باشد به میان مردم مىرفت ، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه ، او را طلاق دهد.(11)
حجاب در عصر جاهلیت
حادثه فجّار دوم بین قریش و هوازن واقع شد . منشأ آشوب این بود که گروهى از جوانان قریش در بازار عکاظ ، کنار زنى از قبیله بنى عامر نشسته بودند . آن زن روپوشى به چهره و پیراهن بلند داشت . جوانان از طرز لباش پوشیدن آن زن تعجب کردند و از او تقاضا کردند که نقاب از چهره بردارد ؛ اما ان زن از کنارزدن پوشش خود خوددارى کرد . یکى از جوانها پیراهن آن زن را از پشت سرش به وسیله خارى به پشتش بست و آن زن متوجه نشد و وقتى از جایش بلند شد پشت او دیده شد . جوانان خنده کنان ، گفتند : او ما را از نگاه کردن به صورتش منع مىکرد ، اما حالا ما پشت او را دیدیم . آن زن فریاد زد : ـ آل عامر. در نتیجه ، جنگ که با خونریزى همراه بود ، واقع شد.(12)
حجاب در روم:
رومانىها در عصر شوکت خود ، به حد کمال ، اهتمام به حفظ قانون حجاب داشتند ؛ حتى قابلهها و دایهها بدون چادر و روپوش از خانه بیرون نمىرفتند . به این وسیله ، آنان از فساد اخلاقى و اختلال نظام هیأت اجتماعى ایمن بودند.(13)
حجاب در یونان
در دائرة المعارف لاروس آمده است: و کان من عادة نساء الیونانیین القدما ان یحجبن بطرف مآذرهن او بحجاب خاص کان یصنع فى جراید کوس و امرجوس و غیرها شفافا جمیل الصنعة ؛(14) عادت زنهاى قدیم یونان بر آن بود که خود را به حجاب مستور مىداشتند ، حتى قابلهها و پیرزنها
ریشه یابی کلمه حجاب
علماى علم ادب و لغویون ، در کتابهاى لغت ، کلمه «حجاب» را چنین معنا مىکنند : «حجاب» یعنى ستر و پرده.(15)
خداوند در داستان حضرت سلیمان علیهالسلام غروب خورشید را این گونه توصیف مىکند : حتى توارت بالحجاب ؛ تا آن وقت که خورشید پشت پرده مخفى شود.(16)
خداوند درباره زنان پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم مىفرماید: «اذا سئلتموهن متاعا فسئلوهن من وراء حجاب»؛ هرگاه سؤال یا متاعى از آنها خواستى ، از پشت پرده بخواهید.(17)
خداوند درباره مشرکان که ایمان نمىآوردند ، از قول آنها مىگوید: و من بنینا و بنیک حجاب؛ میان ما و تو حجابى وجود دارد . پس تو به دنبال عمل خود باش و ما هم براى خودمان عمل مىکنیم.(18)
شایسته هیچ انسان نمىباشد که با خداوند سخن بگوید مگر از راه وحى یا پشت حجاب : «وما کان لبشر ان یکلّمه اللّه الا و حیا او من وراء حجاب.»(19)
خداوند درباره پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم مىفرماید: اذا قرأت القران جعلنا بینک و بین الذین لا یومنون
بالاخرة حجابا مستورا.(20)
خداوند در سوره مریم مىفرماید: «فأتخذت من دونهم حجابا». میان خود و آنها حجاب افکند تا خلوتگاهش از هر نظر براى عبادت آماده باشد.(21)
واژه حجاب 7 بار در قرآن آمده است و معناى آن در همه موارد چیزى است که از هر جهت مانع دیدن دیگر شود.(22)
امام على علیهالسلام در نامهاى به مالک اشتر مىنویسد: فلا تطولنّ احتجابک عن رعیتک؛ در میان مردم باش و کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن . دربان تو نباید تو را از مردم جدا کند ، بلکه خود را همیشه در معرض دید مردم قرار بده.(23)
واژه حجاب در اشعار نیز آمده است از جمله :
حجاب چهره جان مىشود غبار تنم ***
خوشا دمى که از این چهره پرده مىفکند(24)
تملق حجاب است و بى حاصلى ***
چو پیوندها بگسلى واصلى(25)
چون سیاره دوید از هر طرف شاه ***
تو گفتى در حجاب ابر شد ماه(26)
ما در این ره حجاب خویشتنیم ***
ورنه روى تو برابر ماست(27)
معنای اصطلاحی حجاب
اصطلاح «حجاب» در عصر ما ، به پوشش مخصوص زنان گفته مىشود .
اصطلاح حجاب در مورد پوشش زن ، یک اصطلاح جدید است . در قدیم ، مخصوصا در اصطلاح فقها ، کلمه «ستر» که به معناى پوشش است به کار مىرفت . فقها در کتابهاى صلاة و نکاح ، که متعرّض این مطلب شدهاند ، کلمه «ستر» را به کار بردهاند نه «حجاب» را ؛ چون معناى رایج و شایع ، لغتِ «حجاب پرده» است که اگر در مورد پوشش به کار برده مىشود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عدهاى گمان کنند که اسلام خواسته زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد ، در حالى که وظیفه پوشش که در اسلام براى زنان مقرر شده بدین معنا نیست که از خانه بیرون نروند. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازند . آیات مربوط این معنا را ذکر مىکند . فتواى فقها نیز مؤید این مطلب است.(28)
پس مقصود از حجاب زن در اسلام این است که زنان به جز صورت و دو دست و اعضاى بدن و مواضع زینت و زیور خود را در برابر مردان بیگانه بپوشاند ، تا بدین وسیله به حفظ عفّت و شرافت خود موفق شوند.(29)
کلمه «حجاب» در اصطلاح اهل دین ، به معناى پوشش تمام زن به وسیله چادر و نقاب ، بسیار شایع است و این اصطلاح از معناى لغوى ریشه مىگیرد و از آن جهت که پرده ، سبب پوشیدن هر چیز است که پشت آن قرار گیرد ، زیبایىهاى زن هم به وسیله نقاب و چادر مستور مىگردد و پشت آن واقع مىشود و فقها بدین جهت کلمه «حجاب» را در پوشش کامل زنان به کار بردهاند ؛ نه از آن جهت که زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس و زندانى باشد ، بلکه اسلام پوشش را براى زنان مقرر کرد که هنگام بیرون آمدن از خانه پشت پرده حجاب و نقاب قرار گیرد تا زیور آنان در برابر دیدگان اجانب قرار نگیرد.(30)
حجاب ، پوشش مناسب براى زنان است تا قسمتهایى که تحریک کننده غرایز مردانه است را بپوشانند و این کار به جهت ارزش و احترام زنها مىباشد ، تا این که به عفاف شناخته شود و مورد آزار و اذیت افراد شرور قرار نگیرند.(31)
حجاب تکلیف شرعی زنان است
پوششِ زنان ، حکمى شرعى است . دلیل این مطلب عبارت است از:
1. عقل؛ 2. سیره عملى؛ 3. آیات؛ 4. روایات .
1. عقل
کشف حجاب مستلزم مفاسد گوناگون است ، بلکه موجب گسیختن ریشه خانواده و فساد در جامعه مىشود و دفعِ مفاسد ، عقلاً واجب است.(32)
2. سیره عملیه
اقوام و قبایل مختلف از مسلمانها ، در آداب و رسوم با یکدیگر اختلاف زیاد دارند اما در مورد نماز ، روزه ، حج و حجاب اتفاق دارند . زنان مسلمان از صدر اسلام تاکنون حجاب داشتهاند . بنابر این حجاب از ضروریات دین است . و انکار آن ، انکار ضرورى دین است.(33)
3. قرآن و مسأله «حجاب»
«و قل للمؤمنات یغضضن مِن اَبصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ماظهر منها و لیضربن
بِخُمرهن على جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن.... و لایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن.»
و بگو اى محمد صلىاللهعلیهوآلهوسلم به زنهاى مؤمن که بپوشند چشمهاى خود را و محافظت کنند عورتهاى خود را و ظاهر نکنند زینتهاى خود را مگر زینتهایى که قهرا آشکار است و باید بیندازند مقنعههاى خود را بر گریبانهاى خود و ظاهر نکنند زینتهاى خود خود مگر براى شوهران.... باید نزنند پاهاى خود را به زمین طورى که زینتهاى پنهان آنها شود.(34)
در دوره جاهلیت ، زنان روسرىهاى خود را پشت سر مىانداختند و قسمتى از سینه و گردن و گردنبند و گوشواره آنها آشکار مىشد. با نزول این آیه ، زنان مأمور شدند روسرى خود را به جلو و پیش رو بیاندازند تا اعضاى مذکور پنهان شود.(35)
امام باقر علیهالسلام فرمود : قبل از نزول این آیه ، زنها روسرىهاى خود را به عقب مىانداختند . جوانى از انصار چشمش به زنى افتاد و شیفته او شد . آن زن داخل کوچه تنگى شد . جوان که متوجه او بود ، استخوان یا شیشهاى که در دیوار بود صورت او را خونى کرد و آن جوان ماجرا را به پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم نقل کرد، این آیه نازل شد.(36)
«لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها؛» زنها نباید زینتهاى خود را آشکار کنند مگر آن مقدار از زینت که معلوم است.
مراد از زینت که نباید آشکار کند چیست؟ چند معنا براى زینت ذکر شده است :
1. زینتهاى پنهان و طبیعى یعنى اندام و زیبایى زن . زینتهاى آشکار ، چهره و دو دست تا مچ زنها است.(37)
2. بعضى زینت را به معناى محل زینت گرفتهاند ، زیرا آشکار کردن خود زینت مثل گوشواره و گردنبند به تنهایى مانع ندارد و ممنوعیت مربوط محل قرار گرفتن آنهاست.
3. بعضى زینتهاى آشکار را به معناى زینت آلات گرفتهاند ، البته به این شرط روى بدن قرار گرفته باشد . طبیعى است که آشکار کردن چنین زینتى توأم با آشکار کردن اندامى است که زینت بر آن قرار دارد.
معناى درست ، معناى سوم است. زنها حق ندارند زینتهایى که پنهان است آشکار سازند ، هرچند اندامشان نمایان نشود . بنابر این نشان دادن لباسهاى مخصوصى که در زیر لباس یا چادر مىپوشند مجاز نمىباشند و قرآن کریم از ظاهر کردن چنین زینتى نهى کرده است.
«و لیضربن بخمرهن على جیوبهن.»
خمر: جمع خمار به معناى پوشش است ، ولى معمولاً به چیزى گفته مىشود که زنها با آن سر خود را مىپوشانند . جیوب: جمع جیب به معناى یقه پیراهن است که از آن به گریبان تعبیر مىشود و گاه به قسمت بالاى سینه به تناسب مجاورت با آن اطلاق مىشود.
از این جمله استفاده مىشود که زنان قبل از نزول این آیه ، روسرىهاى خود را به شانهها یا پشت سر مىانداختند ، طورى که مقدارى از سینه و گردن نمایان مىشود . قرآن دستور داد زنان روسرىهاى خود را بر گریبان خود بیفکنند تا گردن و قسمتى از سینه که بیرون است پنهان گردد. ابن عباس مىگوید : این دستور به سبب این است که سینه ، گلو ، مو و گردن زنان از دید بیگانهها محفوظ بماند.(38)
زنان نباید زینتهاى خود را آشکار سازند مگر براى 12 طایفه که آنها را خداوند استثنا کرده است.(39)
1. در این آیه ، پوشاندن چشم مقدم شده بر حفظ و پوشش، که دلیل بر اهمیت اصل حجاب است ، چون نگاه ، مقدمه فتنه است . وقتى که پوشیدن چشم از نامحرم واجب باشد ، حجاب نیز واجب خواهد بود.
2. این آیه حدود و مرز حجاب را مشخص مىکند و وظیفه پوشش زن مسلمان را روشن مىکند که چگونه لباس بپوشد و اظهار زینت نکند ، مگر در صورتى که از طرف شرع اجازه داده شده است و آن در دو مورد است:
الف) زینتهایى که آشکارا و معلوموار است واجب نیست بپوشاند.
ب) عدهاى از محارم نیز استثناء شدهاند که در این صورت نیز اظهار زینت براى زنها حرام نمىباشد.
«یا ایّها النبى قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنى ان یعرفن فلا یؤذین و کان اللّه غفورا رحیما.»
اى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم بگو براى زنان و دختران و زنان مؤمنین که نزدیک کنند بر روى تمام بدنشان چادرهایشان را و این شیوه براى این است که به عفاف و نجابت شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند.(40)
مراد از جلابیب چیست؟ سه نظر وجود دارد :
الف) پارچهاى بزرگ که از روسرى بلندتر است و سرو گردن و سینه را مىپوشاند.
ب) مقنعه و خمار (روسرى) .
ج) پیراهن گشاد.
قدر جامع این است که بدن را بپوشانند. بیشتر به نظر مىرسد که منظور پوششى است که از روسرى بزرگتر و از چادر کوچکتر است.(41)
علامه طباطبایى رحمهالله مىفرماید: کلمه «جلابیب» جمع جلباب است و آن جامهسرتاسرى است که تمام بدن را مىپوشاند و یا روسرى مخصوص است که صورت و سر را ساتر مىشود.(42)
«و اذا سألتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبهنّ»؛ هرگاه حاجتى داشته باشید که از زنان پرسشى نمایید یا متاعى بخواهید باید از پشت پرده سؤال نمایید که این کار پاکیزهتر است براى دلهاى شما و دلهاى آنان.(43)
شأن نزول: اصحاب پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم گاهى براى حوایجى که داشتند وارد خانههاى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم مىشدند و گاهى مىشد که پیامبر تشریف نداشتند ، قهرا طرف تکلّم ، زنهاى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم بود . آیه مذکور نازل شد که وقتى چیزى لازم شد از پشت پرده با آنها تکلّم کنید.(44)
وجه استدلال: «این آیه اگر چه اختصاص به زنهاى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم دارد ، ولى مورد از قبیل مثال است و مانعى از شمول حکم به سایر زنها ندارد و علماى اسلام نیز حکم را منحصر به زنهاى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم و از تکالیف آنها ندانستهاند و تخصیص حکم به زنهاى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم هم دلیلى ندارد. پس اصحاب با فیض حضورى که نسبت به پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم داشتند اگر استتار و حجاب زن از مرد باعث تطهیر قلوب آنها بشود باقى افراد که از فیض حضورى پیامبر صلىاللهعلیهوآلهوسلم بهره نداشتند حجاب زن از مرد بیشتر موجب تطهیر قلوب آنها خواهد بود و هرچه باعث صفاى قلب و صدق زبان وحسن عمل باشد امر به آن در شریعت اسلام واجب است.»(45)
«و القواعد من النساء اللاتى لایرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینة و ان یستغفعن خیرلهن و اللّه سمیع علیم؛» زنهاى بازنشسته که میل به نکاح ندارند باکى نیست که کنار بگذارند لباسهاى خود را یعنى جلباب و خمار خود را بیندازند ، البته در حالى که قصد آنها اظهار زینت و جلوهگرى نباشد و اگر در حال پیرى جانب عفت را نگاه بدارند براى آنها بهتر است ، زیرا خداوند شنوا و دانا است.(46)
وجه استدلال: «الف و لام در القواعد به معناى التى است و متضمن معناى شرط است . لذا در خبر او «فا» واقع شده است . پس محصل معنا آن باشد که وضع بالاپوش براى زنان که از قواعد هستند و امید به ازدواج ندارند جایز است و مفهوم شرط که بالاتفاق حجت است این باشد که جایز نیست براى زنهایى که از قواعد نمىباشند و امید به ازدواج دارند ، هنگام بیرون رفتن سر اندرزهاى خود را فرو نهند.»(47)
«اگر حجاب بر زنان واجب نبود پیرهزنان را رخصت به بى حجابى غلط بود و تخصیص دادن زنان پیر را به جواز عدم حجاب دلیلى است که زنان دیگر واجب است با حجاب باشند ، و الا وجهى ندارد که زنان پیر را تخصیص دهد و استثناء کند.»(48)
«این تکلیف رفعش از پیرزنان ، برهان است بر ثبوت تکلیف براى زنهاى جوان ، زیرا اگر همه زنها بىحجاب بودند اختصاص وضع ثیاب به قواعد از زنان بى محل بود.»(49)
«و قرن فى بیوتکن و لاتبرّجن تبرّح الجاهلیة الاولى» زنها به خانه هایشان بمانند و مثل زنهاى عصر جاهلیت زیورنمایى نکنند.(50)
واژه «قرن»: یا از ریشه «قرار» است یعنى در خانههاى خود بمانند و یا از ریشه «وقار» یعنى در رفتار و کردار خود باوقار باشند.(51)
واژه «تبرّج»: علامه طباطبائى رحمهالله مىفرماید : تبرّج به معناى ظاهر شدن در برابر مردم است ، همانطورى که برج قلعه براى همه هویدا است.(52)
در مجمع البیان آمده است : تبرّج : ابراز کردنِ زر و زیور و موارد زینت و زیبایى است و آن گرفته شده از بُرج است.(53)
4. عن ابى عبداللّه علیهالسلام قال مر ابو جعفر بامرأة مُتنقِّبه و هى مُحرِمه فقال أحرِمى و أسفرى و أرخى
ثوبِک من فوق رأسِکِ فانک ان تنقّب لم یتغیر لونِک فعال له رجل الى این تُرخیه؟ قال تغطى عینیهما.
امام صادق علیهالسلام فرمود: امام باقر علیهالسلام از زن محرمهِ نقاب دار گذشت ، به او فرمود : احرام بینداز و رویت را باز کن و لباست را از روى سرت بیاویز ، زیرا اگر نقاب بگیرى رنگت تغییر نخواهد کرد. مردى عرض کرد تا کجا لباس را بیاویزد؟ امام فرمود : چشمانش را بپوشاند.(54)
عن سماعة قال سألته عن المرأة تصلّى متنقبّه قال اذا کشفت عن موضع السجود فلا بأس به و ان أسفرت فهو افضل.
سماعه مىگوید : از امام علیهالسلام پرسیدم از زنى که با نقاب نماز مىخواند ، فرمود : اگر جاى سجده را باز کند باک نیست واگر تمام صورت را در نماز باز بگذارد بهتر است.(55)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 23 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله حجاب ، اعصار و ادیان