تحقیق در مورد درک ویژگیهای اساسی مسائل علمی-روش تحقیق دکتر مظاهری

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد درک ویژگیهای اساسی مسائل علمی-روش تحقیق دکتر مظاهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 17

هدف اصلی: درک ویژگیهای اساسی مسائل علمی.

چه چیزی را می خواهید پیدا کنید:1- چطور از مسائل آگاهی پیدا می کنیم.2- اصول تمایز بین مسائل قابل حل و غیرقابل حل. 3- روشهای علمی تدوین مسائل قابل حل، مخصوصا به همراه تعاریف عملیاتی.

به چه چیزی باید برسید: توانایی تدوین مسأله قابل بررسی برای خودمان

مسأله چیست؟

یک تحقیق علمی وقتی شروع می شود که ما آگاهی و دانشی از قبل داشته باشیم و این آگاهی و دانش به ما نشان می دهد که بعضی چیزها را نمی دانیم و از آنها آگاهی نداریم. ممکن است اطلاعات برای پاسخ به یک سؤال کافی نباشد یا ممکن است اطلاعاتی که ما داریم مرتبط با سؤال نباشد. در هر یک از موارد ما یک مسأله داریم.تدوین مسأله برای اینکه ما را در ادامه ی تحقیقمان راهنمایی می کند، اهمیت دارد.اگر تحقیقمان برای جامعه ارزشمند باشد پس نیازمند خلاقیت زیادی است. تدوین یک مسأله مهم با پی آمدهای وسیع نیازمند استعداد خاصی است. بعضی افراد مسائل کم اهمیت یا با نتایج فوری را انتخاب می کنند. داستان اسحاق نیوتن که برای تقاضای حمایت پژوهشی از پادشاه از عبارت«جاذبه سیبها را به سمت زمین می کشاند» برای توضیح اهدافش استفاده کرد.کمیته واگذاری کمک هزینه پژوهشی پادشاه پژوهش پیشنهاد شده نیوتن  را در زمینه نظریه جاذبه رد کردند، ولی آنها علاقمند بودند به اینکه آیا او برای حل مسأله ی پیشگیری کردن از ضربه خوردن سیبهای پادشاه هنگام به زمین افتادن، سعی خواهد کرد.یک چنین محدودیتی در دیدگاه می تواند پیشرفت علم فیزیک را کند کند.بیایید حالا ما ببینیم به یک روش خاص تر که چطور از یک مسأله آگاهی پیدا می کنیم.

روشهایی که یک مسأله آشکار شده است

اولین روش، مطالعه پژوهشهای قبلی که به شما درآگاهی از مسائل کمک می کند که شما می توانید مخصوصا مسائلی را که مورد علاقه تان است تدوین کنید. برای مطالعه پژوهشهای قبلی ما خوشبختانه تعدادی از ژورنالهای روانشناختی مهم را در آزمایشگاههایمان در دسترس داریم.این ژورنالها به لحاظ قابلیت بررسی متنوعند که شما می توانید آنها را مطابق با مسائل روانشناسی اجتماعی، بالینی، یادگیری یا هر موضوع مورد علاقه تان انتخاب کنید. برای اینکه دیدگاهی کلی از گرایشی در روانشناسی یا حتی پژوهشی در زمینه های مرتبط بدست آورید، شما ممکن است که تعدادی از خلاصه هایی را که به صورت دوره ای در ژورنال تحت عنوان چکیده های روانشناختی ارائه می شوند، بررسی کنید. با مطالعه ژورنالها ما می توانیم ملاحظه کنیم  که فقدان دانش کافی درباره مسأله حداقل به سه روش آشکار شده است: 1- وقتی فاصله قابل توجهی در نتایج محققان وجود دارد، 2- وقتی نتیج چندین بررسی با یکدیگر مغایر باشد و 3- وقتی که یک واقعیت به شکل اطلاعات غیرقابل شرح وجود دارد.

شما فکر می کنید از بین این روشها کدام یک ما را از مسأله آگاه می کند، شما ممکن است شروع به برنامه ریزی بخش مقدماتی اولین گزارش تجربیتان کنید.در مقدمه شما به خواننده تان مسأله ای  را که به دنبال حل آن هستید معرفی می کنید واینکه چرا مسأله مهم است را تبیین می کنید.حالا روی سه روش آگاهی از مسأله تمرکز می کنیم.

 فاصله در آگاهیمان

آشکارترین روش در هر مسأله ای وقتی است که اطلاعات درستی وجود ندارد، ما آگاهی داریم از آنچه که می دانیم ولی چیزهایی وجود دارد که از آنها آگاهی نداریم. اگر یک برنامه گروهی اجتماع محوربرای تشکیل  یک کلینیک  خدمات درمان روانشناختی  ایجاد شود، به دو سؤال باید پاسخ دهند:1- چه نوع درمانی باید ارائه شود، 2- تفاوت سیستمهای درمانی که برای بیماران خاص مؤثرتر است، چیست؟

این سؤالات فوق العاده مهم هستند ولی بررسی های پذیرفته شده کمی وجود دارد که جواب این سؤالات را بدهد. در اینجا فاصله آشکاری در دانشمان بوجود می آید.

 دانشجویان غالبا تجارب کلاسشان را برای حل این نوع مسائل اجرا می کنند. آنها کنجکاوند که بدانند چرا یک نوع رفتار رخ می دهد، اینکه آیا یک نوع رفتار خاص می تواند توسط یک محرک ایجاد شود، ایتکه آیا یک نوع رفتار با نوعی رفتار دیگر مرتبط است و غیره .... بعضی مشاهدات اتفاقی به عنوان اساسی برای کنجکاوی شان بوده و منجربه تدوین این نوع مسائل شده است. برای مثال، یک دانشجو عادت کرده وقتی که سؤالی درباره تجربه ای دارد سرش زیر زانویش ببرد. او فکر می کند که این نوع رفتار توانایی حل مسأله را تسهیل می کند و او اعتقاد دارد که خون بیشتری وارد مغزش می شود. چنین رفتار عجیبی ممکن است به شما صدمه وارد کند یا این رفتار عجیب به استاد وراهنمایش صدمه وارد کرده است، چنین پدیده ای امکان دارد. و به طور واضح ارتباطی بین اطلاعات در دسترس وجود ندارد.نتیجتا دانشجویان موافق در کلاس درست تر رفتار کردند.مسائل مشابهی که دانشجویان پی گیری می کنند: اثر مصرف مقدار کمی الکل روی عملکرد حرکتی(مثل بازی پینگ پنگ) و روی توانایی حل مسأله چیست؟ آیا می توانید رنگ لباسهایی را که  هم اتاقیتان پوشیده با اجرای زیرکانه ی تقویت های کلامی کنترل کنید؟ آیا دانشجویانی که در روانشناسی برتر هستند به نسبت آنهایی که پویایی کمتر دارند اضطراب موقعیتی بالاتری دارند؟ چنین مسائلی به سادگی در دوره ای از روانشناسی تجربی بررسی شده اند و آنها کاملا ارزشمندند حداقل به دانشجو در یادگیری روش مناسب کمک می کنند. دانشجویان تجارب قبلی مرتبط با مسأله شان را مطالعه می کنند و انباره ی دانش علمی شان رشد پیدا می کند و مسائلشان پیچیده تر می شود. فقط اجرای با کیفیت بالا توسط دانشجویان دوره کارشناسی با اتمام دوره روش شناسی تجربی نمی تواند کمک کند بلکه اجرای تحقیق اصلی با جدیت مهم است. برای آنها غیرعادی نیست که برای حل مسائلی که از طریق مغایرت نتایج با یکدیگر آشکار شده اند یا از طریق وجود پدیده ای که تبیین رضایتبخشی وجود ندارد، تلاش کنند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید