زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله خلاقیت و شخصیت

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله خلاقیت و شخصیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله خلاقیت و شخصیت


دانلود مقاله خلاقیت و شخصیت

خلاقیت و شخصیت دو تا از مهمترین موضوعاتی است که امروزه در علم روانشناسی به طور مستقل مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد به گونه ای که شاخه ای را درعلم روانشناسی به نام روانشناسی شخصیت و یا خلاقیت به وجود آورده است. بدین ترتیب پرداختن به شخصیت که زیر بنای مباحثی همچو هویت می باشد مستقیماً‌ با اراده ـ عزت نفس ـ اعتماد به نفس مرتبط بوده و پایه های هنجارهای روانی ما برای فرد و اجتماع به وجود می آورد. انسان رابه خلاقیت سوق می دهد.

شخصیت:

وجوه رفتاری پایدار هر انسانی که او را از سایرین متمایز می کند را شخصیت گویند.

با نگاهی به این تعریف می توان آن را به سه شاخص تقسیم بندی کرد:

1ـ ثبات و پایداری

2ـ اختصاص فردی

3ـ عقل و شعور

در بیان شخصیت و تعریف آن نظرات مختلفی ارائه شده است. یکی از دانشمندان روانشناس، لفظ شخصیت را از کلمه ی لاتین persona  گرفته که به معنای نقابی است که برای بازیگری از قدیم از آن استفاده شده است:

از این تعاریف می توان دریافت که، شخصیت را از یک حقیقت درونی و حتی یک عادت و سعی خارج  کرده و به صورت یک رفتار ظاهری و جدای از چهار چوبه به خصوصیات روحی آدمی معرفی می کند. با این تعاریف دیگر:

1ـ حرفی از ثبات شخصیت وجود ندارد.

2ـ شخص همیشه در یک تضاد و دوگانگی به سر می برد.

3ـ مفهوم شخصیت که اختصاص را به همراه دارد قربانی می شود.

4ـ آرامش که نتیجه ی انطباق رفتارهای انسان با ساختار رومی است خدشه دار می شود.

با این بیان روشن می شود که نمی توان شخصیت را بر اساس ظاهر سازی تعریف کرد و مبنای تعریف کسانی که آن را از لفظ Person  میدانند هم ایراد خواهد داشت. و اگر بخواهیم چنین تعاریفی را قبول کنیم صفحه عالم از حالت حقیقی خود جدا شده و شبیه به یک صحنه ی تئاتر می شود. بنابراین تعریف شخصیت یعنی تصویر از روحیات انسان که در غالب رفتار به نمای گذاشته می شود.

«از کوزه همان برون تراود که در اوست»

در اینجا این سوال پیش می آید که در رابطه با خلاقیت و موفقیت چه نیازی به شناخت شخصیت دارد؟

جواب به این سوال این است که در بحث مدیریت و استفاده بهینه از امکانات پارامترهای زیر باید مورد توجه قرار گیرد:

1ـ شناخت و معرفت امکانات

2ـ شناخت و معرفت راهکارها

3ـ بهینه کردن امکانات متناسب با راهکارها.

با این بیان کلید اول از راه موفقیت بیان شد.

سازنده های شخصیت:

عوامل مختلفی در ساختن شخصیت انسان موثرند که این عوامل را به چهار دسته تقسیم می کنیم:

1ـ وراثت 2ـ محیط 3ـ تغذیه 4ـ مربی

1ـ وراثت:

نقش وراثتی والدین در تشکیل شخصیت سالم فرزندان برون ملاحظه سه پارامتر دیگر حائز اهمیت است. آیه ی قرآن اشاره ی زیبایی به این عامل اساسی دارد:

«وَ‌ الْبَلدُ‌ الطیِّبْ یخرج نباتُهُ باذن ربه و الذی خبث لا یخرج الاّ نکراْ» معنی: (زمین پاک و پاکیزه، میوه اش پاک و پاکیزه است و زمین شوره زار و ناپاک جز ناپاکی محصولی ندارد.)

اشاره ی لطیف قرآن کریم حاکی از نقش های مختلف والدین در امور تربیت و شخصیت سازی فرزند می باشد. چهارچوبه رفتار فرزند به طریق وراثت از والدین اخذ شده و آنچه از فرزند سر می زند را می توان رفتار والدین به نحوی جستجو و ملاحظه کرد.

البته طبیعی است که نقش محیط، مربی و استاد و تغذیه هم تا حد زیادی می تواند اثر وراثت را کنترل کند. ولی منظور در اینجا این است که چنانچه ما اثر وراثت را منفرد بگوییم و بدون توجه عوامل دیگر تحلیل نمائیم خواهیم یافت که رفتار فرزند تصویری از رفتار والدین است.

2ـ محیط:

مجموعه ی محیط اطراف انسان به دو دسته تقسیم می شود:

1ـ محیط مادی        2ـ محیط انسانی.

محیط مادی شامل اشیاء و لوازم اطراف آدمی، کتاب، اسباب بازی و … می باشد.

محیط انسانی شامل اهل منزل، دوستان مدرسه یا محیط کار و … می باشد.

در بخش مادی: با نگاهی گذرا به اطراف خویش یا فرزند خویش می توانیم نهائی از شخصیت خود یا فرزند خود در تصویر نمائیم. وضعیت فیزیکی اشیاء اعم از سخت و خشن بودن تا نرم و لطیف بودن می تواند تاثیر به سزایی را بر لطافت یا سختی طبیعی ما بگذارد. این مطلب را می توانیم به تنهایی در میان شغل های متفاوت جستجو نمائیم. نگاه دقیق ما به اطراف بیانگر واضحی از سلوب رفتاری ما باشد، اگر بخواهیم این مطلب را با دقت بیشتری تجزیه و تحلیل کنیم باید این سوال ها را هم بپرسیم:

1ـ شغل ما چیست؟

2ـ پوشش ما چگونه است؟

3ـ صداهای اطراف ما چگونه صداهائی است؟

4ـ مناظری که معمولا با آن روبرو هستیم چگونه مناظری هستند؟

اگر خوب به این سوالات پاسخ دادیم می توانیم میزان تاثیر پارامتر محیط مادی را تخمین بزنیم.

بخش محیط انسانی: اهل منزل، دوستان و همکاران ما چگونه افرادی هستند. اگرچه بخش محیط انسانی را متاخر از محیط مادی آورده ایم ولیکن انصافا محیط انسانی سازنده محیط مادی ما هم خواهد بود چه آنکه ما محیط مادی و اطراف خویش را بنا به دوستان و همکاران خود تنظیم نمائیم. اینجاست که ما به سفارش اکید بزرگان دین پی می بریم به روایت ذیل توجه کنید: (از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرموده اند: دوست شرایطی دارد که تمام یا بعضی از این شرایط رعایت کند می توان او را دوست دانست و کسی که این شرایط در او نباشد نمی توان او را دست به حساب آورد. آن شرایط عبارتند از:

1ـ باطن و ظاهرش یکی باشد.

2ـ عزت تو را عزت خود و عیب تو را عیب خویش بداند.

3ـ اگر به مقام یا مالی رسید تغییری در او ایجاد نمود.

4ـ قدرت و توانایی او تو را از رسیدن به چندی باز ندارد.

5ـ کسی دارای این خصلتها است که تو را هنگام گرفتاری رها نکند.

3ـ تغذیه:

سلامت مادی و سلامت معنوی غذای مورد مصرف نقش بسزائی در شالکه روحی و بروز عادات و صفات ما خواهد داشت. آیا دست و پا و سایر اعضاء و جوارح آدمی اگر از غذائی استفاده کرد که دارای سلامت مادی و معنوی بوده باشد اعضاء و جوارح چه عملی را انجام می دهند آیا غیر از اینست که آن هم رفتار سالمی را از خود صادر می نمایند.

(در جهان هر چیز چیزی جذب کرد        گرم گرمی را کشید و سرد سرد)

بروز اخلافیات و رفتارهای ما ریشه در نوع تغذیه و سلامت مادی و معنوی آن خواهد داشت حوادث تاریخ شاهدانی صادق در این مورد است. انصافاً جای دقت و تأمل دارد تا بیشتر و بهتر جایگاه تغذیه را بشناسیم و نسبت به آن مراقبه نمائیم. در روایت زیبائی از امام صادق علیه السلام افراد عالی را از خوب به واسطه ی لقمه جدا می کند.

می فرماید: (ابرار آنانی هستند که تا یقین نکنند که غذائی حرام است از آن تغذیه می کنند و مقربان و اولیاء کسانی هستند که تا یقین نکنند که غذائی حلال است از آن استفاده نمی کنند. تو خود بنگر که تفاوت از کجاست تا به کجا).

شاید اشاره به این نکته لازم باشد که دهان با خوردن، گوش با شنیدن، چشم با دیدن و لامسه با حس کردن هر کدام مجرائی از تغذیه هستند و باید مورد ملاحظه و دقت قرار بگیرد تا بتوانیم ادعا نمائیم که ابعاد مختلف شخصیت سازی را در راستای تغذیه بررسی و محافظت کرده ایم.

4ـ مربی و استاد و الگو:

الگو با آن مفهوم وسیع درونی خویش تأمین کننده ی این حقیقت هست که وقتی فردی کسی را به عنوان الگو اختیار می کند یعنی کلیه رفتارهای او را در زمینه سر لوحه رفتارهای شخصیتی خویش قرار می دهد تا از او در رفتار خویش شبیه سازی نماید. نقش دیگر مربی و استاد سلامت شخصیتی آدمی را تضمین می کند طبیعی است یک مربی خوش ذوق چه بسا با یک تشویق و تعریف بجا می تواند تمام انگیزه ها و استعدادهای خفته ی یک انسان را بیدار و به سوی هدف ارزشمند بسیج نماید، اما در مقابل بی سلیقگی یک مربی و استاد ممکن است تخریب های زیادی را به دنبال داشته باشد. و چه بسا استعداد های شکوفای یک اسنان را به نابودی متمایل نماید. لذا باز شناسی و سناسائی معلم و مربی و استاد و الگو مورد انتخاب نقش بسزائی در بنای ساختمان شخصیتی انسان دارد. با این اهمیت روشن می شود که صرف وقت زیاد جهت انتخاب یک مربی و استاد خوش ذوق و نبوغ آو امری عادی و طبیعی و در عین حال لازم خواهد بود. والدین در انتخاب مربی برای فرزندان و جوانان برای انتخاب الگو و استاد برای خویش این نکته را بایستی رعایت نمایند. صرفاً‌ خوش یانی، خوش گفتاری و تسلط به مباحث علمی و تدریسی برای معلم خوب کافی نیست، یک معلم خوب معلمی است که اضافه بر محاسن فوق دارای شالکه ی رفتاری ارزشمند باشد و به تدابیر خلاق پروری و تشویق و ترغیب صحیح آراسته باشد. تا از همه ی امکانات خود بتواند در جهت زیبائی روح و خلاقیت و آفرینندگی دست پرورده های خود استفاده نماید. اشارات ظریف بزرگان دین که نقش الگو و مربی و استاد و معلم را نقش اساسی انبیاء می دانند هم بدان خاطر است که فی الجمله بایستی یک مربی به آداب ارزشی آراسته باشد تا بتواند در راه اعتلای فرهنگ موفق بوده باشد.

تعریف خلاقیت: عبارت است از بکارگیری مطلق توانائیهای ذهنی برای ایجاد یک فرد یا راه حل یا مفهوم نو و جدید نسبت به خود شخص خلاق.

در این تعریف اشاره به مطلق توانائیهای ذهنی صورت گرفته که می تواند منشاء در تجربه یا مطالعه یا فکر داشته باشد.

اگرچه دانشمندان شخصیت شناس و محقق در زمینه ی خلاقیت نظران و تعاریف متعدد دیگری کرده اند ولی به نحوی از جامعیت و مانعیت لازم و کافی برخوردار نیست و همه اقسام خلاقیت را شامل نمی گردد. توسعه ای که در این تعریف ملاحظه گردیده است افراد بیشتری را تحت عنوان خود جمع آوری می نماید و طبیعتاً خود لفظ خلاقیت می تواند مشوقی برای توسعه کمی و کیفی آن در میان افراد بشر بوده باشد.

اهمیت خلاقیت: تداوم حیات روانی در سیستم های شخصی یا گروهی به بازسازی و تنوع هماهنگ نیازمند است. از طرفی دیگر روح آدمی میل اصیل نسبت به واقعیت و حقیقت دارد. از این دو اشاره بدست می آید که آرامی تا زمانی دارای حیات روانی سالمی است که بتواند تنوع سالم و هماهنگ و بازسازی مناسبی در روشها و فعالیت های خود ایجاد نماید. اگر رفتارهای و پدیده ها از جهت فردی و اجتماعی برای او تکراری شد آرام آرام روحیه آدمی را خسته و مکدر نموده و خستگی آرام آرام بی میلی به حیات را به دنبال خواهد داشت. لذا در یک جمله می توان اهمیت خلاقیت را به رشته ی تحریر در آورد که: حیات روانی آدمی وابسته و گره خورده با خلاقیت است.

موانع خلاقیت: خلاقیت مقرمه ظهور استعدادها و ذوق هاست چنانچه باب خلاقیت در میان جوامع مختلف بشری مفتوح شود همه استعدادهای بنی آدم شکوفا و رشد می نماید ولی متأسفانه موانعی که بر سر راه خلاقیت قرار گرفته مانع از این می شود که استعدادها شکوفا گردد

موانع خلاقیت:

1ـ عدم اعتماد به نفس و بی توجهی به سرمایه های حقیقی خود.

2ـ ترس از حرف و انتقاد در مراحل عمل و یا نتیجه ی آن خصوصاً‌ وقتی با شکست مواجه شود.

3ـ ترس از انگشت نما شدن.

4ـ تمایل به همرنگی با جماعت.   

5ـ توجیه عمل به جای توضیح علت.

6ـ تنبلی ذهنی و عدم تمرکز آن.

با دقت نظر در هر کدام از موانع می توانید به آن حقیقتی که گفتیم پی ببرید. به غیر از مانع آخر که تنبلی ذهنی و عدم تمرکز آن می باشد که این هم به نحوی وابسته به موانع قبلی است همه ی موانع را می توان در چارچوبه ی سیاست استعمار و استثمار دانست.

اولین قدم اساسی بروز و ظهور خلاقیت مبارزه با موانع و فائق آمدن بر آن است. سعی نمائیم نسبت به امکانات اولیه انسانی خود اعتماد داشته باشیم.

1ـ کوچک بینی استعدادی نسبت به خود را از ذهن خود محو نمائیم.

2ـ از سرزنش های افراد ولو نزدیکترین افراد نهراسیم.

3ـ برای جماعت تا زمانی ارزش قائل باشیم که بر اساس ارزش و عقل حرکت می نمایند و تمایل ما به یکرنگی با آنها به خاطر ارزشمندی باشد.

4ـ برای رفتارهای خود دلیل داشته باشیم، اگرچه عملی را خطا انجام دادیم به خطای آن اعتراض نمائیم و سعی در توجیه کردن آن نداشته باشیم. توجیه راه زیبای عقل و فکر را مسدود و دو راه و هم خیال را باز می کند.

5ـ برای تمرکز ذهنی تلاش می نمائیم و از دستور العمل های دینی که در مکتب اخلاقی برای بدست آوردن حضور ذهن گفته شده استفاده نمائیم.

چنانچه این موارد را سر لوحه رفتار خود بنمائیم آرام آرام زمینه ی بروز خلاقیت و ایده های جدید را در خود فراهم آورده ایم و به تعبیر دیگر گامی اساسی در اندیشه گرائی و عقل خواهی را برداشته ایم.

«نظریه های رشد زبان»

زبان فرآیندی بسیار پیچیده است که تنها «انسان» به مدرک و فراگیری آن قادر است. یادگیری زبان طی مراحل مشخص و پیوسته ای صورت می گیرد و به نحوی که نظام زبانی کودک و افراد بزرگسال تا حدود سن چهار سالگی یکسان می گردد.

شامل 16 صفحه فایل WORD قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله خلاقیت و شخصیت
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.