زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نامه های امام علی (ع)

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله نامه های امام علی (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نامه های امام علی (ع)


دانلود مقاله نامه های امام علی (ع)

 

مشخصات این فایل
عنوان: نامه های امام علی (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 21

این مقاله درمورد نامه های امام علی (ع) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نامه های امام علی (ع) می خوانید :

- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به عثمان بن حنیف که عامل او در بصره بود ، وقتى که شنید به مهمانى قومى از مردم بصره دعوت شده و به آنجا رفته است .
اما بعد . اى پسر حنیف به من خبر رسیده که مردى از جوانان بصره تو را به سورى فرا خوانده و تو نیز بدانجا شتافته‏ اى . سفره‏اى رنگین برایت افکنده و کاسه‏ ها پیشت نهاده . هرگز نمى ‏پنداشتم که تو دعوت مردمى را اجابت کنى که بینوایان را از در مى ‏رانند و توانگران را بر سفره مى ‏نشانند . بنگر که در خانه این کسان چه مى‏ خورى ، هر چه را در حلال بودن آن تردید دارى از دهان بیفکن و آنچه را ، که یقین دارى که از راه حلال به دست آمده است ، تناول نماى .
بدان ، که هر کس را امامى است که بدو اقتدا مى ‏کند و از نور دانش او فروغ مى ‏گیرد . اینک امام شما از همه دنیایش به پیرهنى و ازارى و از همه طعامهایش به دو قرص نان اکتفا کرده است . البته شما را یاراى آن نیست که چنین کنید ، ولى مرا به پارسایى و مجاهدت و پاکدامنى و درستى خویش یارى دهید . به خدا سوگند ، از دنیاى شما پاره زرى نیندوخته ‏ام و از همه غنایم آن مالى ذخیره نکرده ‏ام . و به جاى این جامه ، که اینک کهنه شده است ، جامه ‏اى دیگر آماده نساخته ‏ام .
آرى ، در دست ما از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده است ، « فدکى » بود که قومى بر آن بخل ورزیدند و قومى دیگر از سر آن گذشتند و بهترین داور خداوند است . فدک و جز فدک را چه مى‏ خواهم ؟ که فردا میعاد آدمى گور است . در تاریکى آن آثارش محو مى ‏شود و آوازه‏ اش خاموش مى ‏گردد . حفره ‏اى که هر چه فراخش سازند یا گور کن بر وسعتش افزاید ، سنگ و کلوخ تن آدمى را خواهد فشرد و روزنه‏ هایش را توده‏ هاى خاک فرو خواهد بست . و من امروز نفس خود را به تقوا مى ‏پرورم تا فردا ، در آن روز وحشت بزرگ ، ایمن باشد و بر لبه آن پرتگاه لغزنده استوار ماند . اگر بخواهم به عسل مصفا و مغز گندم و جامه ‏هاى ابریشمین ، دست مى ‏یابم . ولى ، هیهات که هواى نفس بر من غلبه یابد و آزمندى من مرا به گزینش طعامها بکشد و حال آنکه ، در حجاز یا در یمامه بینوایى باشد که به یافتن قرص نانى امید ندارد و هرگز مزه سیرى را نچشیده باشد . یا شب با شکم انباشته از غذا سر بر بالین نهم و در اطراف من شکمهایى گرسنه و جگرهایى تشنه باشد . آیا چنان باشم که شاعر گوید :
و حسبک داء آن تبیت ببطنة و حولک اکباد تحنّ الى القدّ « تو را این درد بس که شب با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو گرسنگانى باشند در آرزوى پوست بزغاله ‏اى » آیا به همین راضى باشم که مرا امیر المؤمنین گویند و با مردم در سختیهاى روزگارشان مشارکت نداشته باشم ؟ یا آنکه در سختى زندگى مقتدایشان نشوم ؟ مرا براى آن نیافریده ‏اند که چون چارپایان در آغل بسته که همه مقصد و مقصودشان نشخوار علف است ، غذاهاى لذیذ و دلپذیر به خود مشغولم دارد یا همانند آن حیوان رها گشته باشم که تا چیزى بیابد و شکم از آن پر کند ، خاکروبه ‏ها را به هم مى ‏زند و غافل از آن است که از چه روى فربهش مى ‏سازند . و مرا نیافریده ‏اند که بى ‏فایده ‏ام واگذارند ، یا بیهوده ‏ام انگارند ، یا گمراهم خواهند و در طریق حیرت سرگردانم پسندند ؟
گویى یکى از شما را مى ‏بینم که مى ‏گوید ، اگر قوت پسر ابو طالب چنین است ، باید که ناتوانیش از پاى بیفکند و از نبرد با هماوردان و کوشیدن با دلیران بازش دارد .
بدانید ، که آن درخت که در بیابانها پرورش یافته ، چوبى سخت‏تر دارد و بوته‏ هاى سرسبز و لطیف ، پوستى بس نازک . آرى ، درختان بیابانى را به هنگام سوختن ، شعله نیرومندتر باشد و آتش بیشتر . من و رسول خدا ، مانند دو شاخه ‏ایم که از یک تنه روییده باشند و نسبت به هم چون ساعد و بازو هستیم . به خدا سوگند ، که اگر همه اعراب پشت به پشت هم دهند و به نبرد من برخیزند ، روى برنخواهم تافت و اگر فرصت به چنگ آید به جنگ بر مى ‏خیزم و مى ‏کوشم تا زمین را از این شخص تبهکار کج اندیش پاکیزه سازم . چنانکه گندم را پاک کنند و دانه‏ هاى کلوخ را از آن بیرون اندازند .

اى دنیا از من دور شو ، افسارت را به پشتت افکندم . من خود را از چنگالهایت رها کردم و از دامهایت بیرون افکندم و از آن پرتگاهها که بر سر راه من کنده ‏اى اجتناب کرده ‏ام . آن گردن فرازانى که با دلیریهایت فریفتى ، اکنون کجایند ؟ آن مردمى ، که به زرق و برقهایت مفتون ساختى ، چه شدند ؟ آرى همه در گور خفته ‏اند . به خدا سوگند ، اگر تو موجودى مجسم بودى و پیکرى محسوس ، به خاطر آن گروه از بندگان خدا که به سراب آرزوها فریفته ‏اى و آنها را در گودالهایى که بر سر راهشان تعبیه کرده‏ اى ، سرنگون ساخته ‏اى و پادشاهانى که به ورطه نابودى سپرده‏ اى و به آبشخور بلا آنجا که هیچکس را از آن بازگشتنى نیست کشیده‏ اى ، حد خد را بر تو جارى مى ‏ساختم . فسوسا که هر کس بر لغزشگاه تو پاى نهاد ، سرنگون شد و هرکس کشتى بر گرداب تو راند ، غرقه گشت و هر که از چنبر تو سر بیرون کشید ، پیروز شد .
آنکه از تو در امان مانده ، باکى از آن ندارد که روزگار بر او تنگ گیرد ، زیرا دنیا در نظر او روزى است بر آستان غروب . از نزد من دور شو ، در برابر تو سر فرود نمى ‏آورم که بر من سرورى جویى و زمام کارم را به دست تو نسپارم که هر جا که خواهى مرا بکشى . به خدا سوگند تا مشیت خداوند چه باشد که نفس خویش را چنان پرورش دهم که چون قرص نانى یابد شادمان شود و به جاى هر نانخورش به نمک قناعت ورزد . و چشمانم را چنان به گریه وادارم که سرچشمه اشکش بخشکد و سرشکش به پایان رسد . آیا شتر ، شکم را به چرا انباشته است . و اینک به قرارگاه خود مى ‏رود ؟ یا آن گوسفند از علف اشباع گشته و اینک به آغل خود روى مى ‏نهد ؟
آیا على نیز سیر شده و اینک از تلاش باز ایستاده است ؟ اگر على پس از سالیان دراز به آن گوسفند یا شتر رها شده در علفزار ، شباهت یافته باشد ، چشمش روشن باد .
خوشا به حال کسى که وظیفه خود را نسبت به پروردگارش گزارده باشد و در بلاى خویش صابر باشد و شب هنگام خواب را بر چشم خود حرام کند ، یا چون خواب بر او غلبه کند ، زمین را نهالى و دستهاى خود را بالش سازد . در میان مردمى که از وحشت قیامت شب را زنده داشته‏ اند و از جامه خواب دورى گزیده‏اند و لبهایشان به ذکر پروردگارشان مى ‏جنبد و گناهانشان در اثر آمرزش خواستن فراوانشان ناچیز گشته است . « اینان حزب خداوندند و حزب خداوند رستگارند . » پس اى پسر حنیف ، از خدا بترس . به همان چند قرص نان اکتفا کن تا از آتش رهایى یابى.

33- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به یکى از عمال خود
اما بعد ، تو از کسانى هستى که در برپاى‏ داشتن دین از آنان یارى مى ‏جویم و نخوت و سرکشى گناهکاران را به آنان فرو مى ‏کوبم و مرزهایى را که از آنها بیم رخنه یافتن دشمن است به آنان مى ‏بندم . پس آهنگ هر کار که مى‏کنى از خداى یارى بخواه و درشتى را به پاره‏اى نرمى بیامیز و ، در آنجا که نرمى و مدارا باید ، نرمى و مدارا کن و در آنجا که جز درشتى تو را به کار نیاید ، درشتى نماى و با رعیت فرو تن باش و گشاده ‏روى و نرمخوى . و مباد که یکى را به گوشه چشم نگرى و یکى را رویاروى نگاه کنى یا یکى را به اشارت پاسخ گویى و یکى را با درود و تحیت . با همگان یکسان باش تا بزرگان به طمع نیفتند که تو را به ستم کردن بر ناتوانان برانگیزند و ناتوانان از عدالت تو نومید نگردند . والسلام
34- از نامه آن حضرت ( ع ) به معاویه
ستمکارى و دروغگویى دین و دنیاى آدمى را تباه مى ‏کند و کاستیهاى او را نزد عیبجویانش آشکار مى ‏سازد . و تو مى ‏دانى که از دست رفته را باز نتوانى آورد . مردمى قصد کارى نادرست کردند و حکم خدا را تأویل نمودند و خدایشان دروغگو شمرد . بترس از آن روز ، که هر که عاقبتى پسندیده دارد ، خشنود است و هر که زمام خویش به دست شیطان داده و براى رهایى خود به ستیزه برنخاسته ، پشیمان است . تو ما را به حکم قرآن فرا خواندى و حال آنکه ، خود اهل قرآن نیستى . ما دعوت تو را اجابت نکردیم ، بلکه حکم قرآن را گردن نهادیم . والسلام
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله نامه های امام علی (ع)

1- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به قاضى ‏اش شریح بن الحارث
2- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به یکى از فرماندهان سپاهش
3- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به اشعث بن قیس ، عامل خود در آذربایجان نوشته است .
4- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به معاویه
5- نامه‏اى دیگر از آن حضرت ( ع ) به معاویه
6-سفارشى از آن حضرت ( ع ) هنگامى که سپاهى بر سر دشمن مى ‏فرستاد
8- از نامه آن حضرت ( ع ) به دو تن از امیران لشکرش
9- سفارشى از آن حضرت ( ع ) به سپاهش پیش از دیدار با دشمن در صفین .
10 -  هنگامى که آن حضرت ( علیه السلام ) به عزم جنگ ، با دشمن روبرو مى ‏شد چنین مى‏ فرمود :
11- هنگام جنگ به یاران خود مى ‏فرمود
14- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) نیز به زیاد .
16- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به یکى از کارگزاران خود هنگامى که او را براى گردآورى زکات فرستاد .
18 - عهدنامه ‏اى از آن حضرت به محمد بن ابى بکر هنگامى که او را حکومت مصر داد .
 19 - نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به قثم بن عباس ، عامل خود در مکّه
21- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به عبد الله بن عباس ، پس از کشته شدن محمد بن ابى بکر .
22- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به قثم بن عباس ، عامل خود در مکّه
24- امه‏اى از آن حضرت ( ع ) به عبد الله بن عباس ، پس از کشته شدن محمد بن ابى بکر .
26 - نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به مردم مصر هنگامى که مالک اشتر ( رحمه الله ) را بر آنان امارت داد .
27 - از نامه آن حضرت ( ع ) به عمرو بن العاص
28 - از نامه آن حضرت ( ع ) به یکى از کارگزارانش
29 - نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به یکى از کارگزاران خود
31- از نامه آن حضرت ( ع ) به مصقلة بن هبیره شیبانى که عامل او در اردشیر خره بود
33- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به یکى از عمال خود
34- از نامه آن حضرت ( ع ) به معاویه
 35- نامه‏اى از آن حضرت ( ع ) به فرماندهان لشکرها
35- نامه آن حضرت ( ع ) به کارگزارانش در امر خراج

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نامه های امام علی (ع)
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.