زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره اشعار ادبیات فارسی

اختصاصی از زد فایل تحقیق درباره اشعار ادبیات فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره اشعار ادبیات فارسی


تحقیق درباره اشعار ادبیات فارسی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:28

فهرست و توضیحات:

مقدمه

چاره جویی خرگوش و نصیحت کردن به نخجیران و تدبیر اندیشی خرگوش تا آنها را از شرّ شیر رها سازد.

 

بیت(1002):

هر پیمبر در میان امّتان

همچنین تا مَخلَصی می خواندشان

(اخلاقی)

در دنیا هر پیغمبری راه رهایی و خلاصی را به امّت خود نشان داده است.

 

 

بیت(1003):

کز فلک راه برون شو دیده بود

در نظر چون مَردُمَک پیچیده بود

این عرفانی و معنوی است، زیرا در آن ارزش انسان ها به اندیشه است، نه به درشتی اندام و قدرت بازو

 

بیت(1004):

مردمش چون مردمک دیدند خرد

در بزرگی مردمک، کس ره نبرد

(معنوی)

مردمان پیامبران را مثل مردمک چشم کوچک می دیدند، زیرا که به بزرگی مردمک چشم حقیقی پی نبرده بودند.

 

 

بیت(1005):

قوم گفتندش که ای خر! گوش دار

خویش را اندازۀ خرگوش دار

(معترضه)

نخجیران به خرگوش اعتراض می کنند، که ای خر نادان! حدّ خود را بشناسو به اندازۀ خرگوش بودنت حرف بزن.

 

بیت(1006):

هین چه لاف است اینکه از تو بهتران

در نیاوردند اندر خاطر، آن؟

(اجتماعی و اخلاقی)

می گویند:آگاه باش! این چه حرف بیهوده ایست که میزنی؟ حتی کسانی بزرگنر و بهتر از تو نیز چنین لافی به خاطرشان در نیامده است!

 

بیت(1007):

مُعجِبی، یا خود قضامان در پی است

ورنه این دَم لایق چون تو کی است؟

(اخلاقی)

ای خرگوش یا تو دچار خودبینی شده ای و به قول خود عمل نمی کنی و یا قضا و قدر چنین حکمی رانده است که بلایی از سوی تو به ما برسد. وگرنه چنین چنین لاف زدنی کی شایستۀ تو است؟!

 

بیت(1008):

گفت ای یاران! حقم الهام داد

مر ضعیفی را قوی رأیی فتاد

(معنوی)

گفت حق تعالی به من الهام کرد که موجودی کوچک تدبیری قوی پیدا کرده است.

 

بیت(1009):

آنچه حق آموخت مَر زنبور را

آن نباشد شیر را و گور ر

(معنوی و پندآموز)

به عنوان مثال چیزی که خدا به زنبور عسل از طریق الهام آموخته، به شیر و گورخر نیاموخته (مصراع اول این بیت اشاره به آیات 67 و 68 سورۀ نحل دارد. در مورد ساختن عسل توسط زنبور عسل که مایۀ شفای مردمان است. در این بیت مولانا برای بیان استدلال خرگوش مبنی بر اینکه قدرت حقیقی نه از جثۀ سخت و بزرگ است، که از هوشمندی و زیرکی برآید. زنبور عسل را مثال زده که این حشرۀ کوچک اندام به اقتضای قدرت و مشیّت الهی عسل گوارا و زندگی بخش به وجود می آورد.

بیت(1010):

خانه ها سازد پر از حلوای تر

حق بر او آن علم را بگشاد در

(قدرت خدا)

خداوند دری از علم ساختن عسل را بر روی زنبور عسل گشوده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره اشعار ادبیات فارسی

تحقیق آرایه های ادبی

اختصاصی از زد فایل تحقیق آرایه های ادبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آرایه های ادبی


تحقیق آرایه های ادبی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:4

آرایه های ادبی (صنایع بدیعی) این "صنایع بدیعی"، عنوانی قدیمی است برای بخشی از هنرمندیهای شاعران که خارج از قلمرو وزن و قافیه بوده و به عنوان آرایشهایی برای کلام به کار می رفته است.    ادبای قدیم ما کوشیده اند هر چه از این هنرمندیها در کار شاعران به چشم شان می خورد، مدوّن کنند و در شاخه هایی از صنایع بدیع بگنجانند و یا در صورت نیاز، شاخه های جدیدی برای آنها بتراشند. علم بدیع نیز عنوان دانشی بوده که برای دسته بندی این صنایع و نشان دادن آنها در شعر به کار می رفته است. شاید آنگاه که علم بدیع تدوین شد، ادبا پنداشتند که خدمتی بزرگ انجام شده و آنان می توانند به کمک این دانش، شگردها و هنرمندیهای لفظی و معنوی شعرها را قانونمند و مدوّن کنند و در اختیار شاعران قرار دهند.    مثلاً وقتی شاعری گفته بود صندوق خود و کاسه درویشان را خالی کن و پر کن که همین می ماند عالِم بدیع می توانست به او توضیح دهد که در این بیت، حداقل دو صنعت به کار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالی" و "پر" در یک بیت که "طباق" نام دارد و دوّم ترتیب خاصی که در "صندوق و کاسه" مصراع اوّل و "خالی و پر" مصراع دوّم است; یعنی صندوق خود را خالی کن و کاسه درویشان را پُر. این صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا این جا، مشکلی در کار نبود; شاعران هنرمندی می کردند و ادبا، نامگذاری و دسته بندی آن هنرمندیها را بر عهده داشتند. ولی وضع به این منوال باقی نماند. کم کم پای کارهایی به میان آمد که هر چند سخت بود، ولی ارزشی نداشت و کمکی به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آرایه های ادبی

مقاله ادبیات شفاهی شهراشکذر

اختصاصی از زد فایل مقاله ادبیات شفاهی شهراشکذر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ادبیات شفاهی شهراشکذر


مقاله ادبیات شفاهی شهراشکذر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:39

در این تحقیق به بررسی و پژوهش درمورد ادبیات شفاهی شهراشکذر می پردازیم ابتدا دراین مقدمه به تعاریفی از ادبیات شفاهی وتعدادی ازموضوعات مورد بررسی آن می پردازیم .معادل ادبیات شفاهی درانگلیسی است که درزبان فارسی به فرهنگ عامه ، فرهنگ مردم ، دانش عوام ، فرهنگ توده و ...... ترجمه شده است اولین بار توسط ویلیام جان تانر انگلیسی عنوان شد از نظر وی این واژه ناظر بر پژوهش هایی بود که باید درزمینه عادات ، آداب و رسوم و مشاهدات وخرافات و ترانه ها که ازادوار قدیم باقی مانده صورت می گرفت .

ادبیات عامه یا ادبیات توده یا فرهنگ عوام یا در مقابل ادبیات رسمی است که مخلوق ذهن مردم باسواد وتحصیل کرده است ومجموعه ای است از ترانه ها ، قصه های عامیانه ، نمایش نامه ها ، ضرب المثل ها ، سحرو جادو وعامیانه که در میان مردم ابتدایی و بی سواد اوج دارد.

بنابراین ادبیات شفاهی ، ادبیاتی است که به دفترنیامده است ودرسینه و یاد و حافظه هرقوم وملتی وجود دارد . به گمان اززمانی که بشرخود را دربرابر طبیعت یافت وخود را چیزی جزآن اما درآن دید ، ادبیات شفاهی پیدایی یافت ، ادبیات شفاهی اززمانی که انسان به گپ درآمد وزبان رابطه او با جهان بیرونی و درونی اش شد، ازمغزبه مغز و ازسینه به سینه به امروزرسیده است زیبایی ادبیات شفاهی درناپیدایی سرایندگان و گویندگان آن است و ادبیات شفاهی را بدون تردید باید مادر ادبیات کتبی و زایندۀ آن دانست .


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ادبیات شفاهی شهراشکذر

مقاله فارسی پیش

اختصاصی از زد فایل مقاله فارسی پیش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله فارسی پیش


مقاله فارسی پیش

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:97

عنوان

صفحه

- به نام خداوند جان و خرد (شاهنامه فردوسی) 1

- فنا و بقا (دیوان عطار) ............ 3

- قسم به ساقی کوثر (دیوان صائب) ..... 4

- حجب روح انسان (مرصاد العباد) ...... 5

- از جمادی مُردم و نامی شدم (مثنوی معنوی مولوی) 6

- راز دانش (دیوان رودکی) ............ 7

- حکایت (گلستان سعدی) ............... 7

- تناسب آفرینش (حدیقه سنایی) ........ 8

- در وصف پیری (مخزن الاسرار نظامی) ... 9

- دیدة اشکبار (دیوان فخرالدین عراقی) 11

- پیل در خانة تاریک (مثنوی معنوی مولوی) 12

- مدینه (سفرنامه ناصرخسرو) .......... 13

- آب را گل نکنیم (سهراب سپهری) ...... 13

عنوان

صفحه

- شکایت پیرزن (پروین اعتصامی) ....... 16

- حکایت (چهار مقاله نظامی عروضی) .... 17

- می تراود مهتاب (نیمایوشیج) ........ 18

- آینة حسن (دیوان ادیب الممالک فراهانی) 20

- خواجگی دنیا (رسائل نثر سعدی) ...... 21

- چند رباعی (دیوان ادیب نیشابوری) ... 22

- در کوچه سار شب (هوشنگ ابتهاج ) .... 23

- در آیین و شرط پادشاهی (قابوس‌نامه) . 24

- زندگی زیباست (سیاوش کسرائی) ....... 25

- خادم خاص شیخ ابوسعید (اسرارالتوحید)    27

- حکایت (گلستان سعدی) ............... 28

- شرح پریشانی (دیوان وحشی بافقی) .... 30

- شوق درس خواندن (دیوان ایرج میرزا) . 33

- کوچه (فریدون مشیری) ............... 34

- در تفسیر آیه یا ایهاالناس التقوا ربکم (کشف الاسرار)   37

عنوان

صفحه

- حکایت (قابوس‌نامه) ................. 38

- آرزوی جنه المأوی برون کردم ز دل (دیوان جامی) 39

- توانگر شد آن کس که خرسند گشت (شاهنامه فردوسی)     40

- گفتگوی زاهد و مهمان (کلیله و دمنه) 42

- بار امانت معرفت (مرصاد العباد) .... 46

- وطن داری آموز از ماکیان (دیوان علی اکبر دهخدا)    47

- شهر خاموش (دکتر شفیعی کدکنی) ...... 48

- اشک حسرت (دیوان هاتف اصفهانی) ..... 49

- حکایت شاه و عاشق (منطق الطیر عطار) 50

- داستان زغن ماهیخوار با ماهی (مرزبان نامه) 52

- چند رباعی (رباعیات خیام) .......... 53

- نیکوکاری عمر بن عبدالعزیز (سیاست‌نامه) 54

- پیک دوست( دیوان حافظ) ............. 55

- حکایت (بوستان سعدی) ............... 56

- هر غزلم نامه ای است شرح غم عشق یار (غزلیات سعدی) 58

عنوان

صفحه

- حکایتی از شبلی (تذکرة الاولیاء عطار)    59

- در سیرت سلمان فارسی (جوامع الحکایات عوفی) 60

- سیل (تاریخ بیهقی) ................. 61

- حکایت (گلستان سعدی) ............... 63

- آنچه بدهد فلک تو را بستان (دیوان مسعود سعد سلمان)    64

- مرگ برگها (دیوان شهریار) .......... 65

- تف هجران (دیوان مشتاق اصفهانی) .... 66

 

به نام خداوند جان و خرد

به نام خداوند جان و خرد

 

کزین برتر اندیشه بر نگذرد

خداوند نام و خداوند جای

 

خداوند روزی ده و رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

 

فروزندة ماه و ناهید و مهر

زنام و نشان و گمان برترست

 

نگارندة برشده گوهرست

به بینندگان آفریننده را

 

نبینی،مرنجان دو بیننده را

نه اندیشه یابد بدو نیز راه

 

که او برتر از نام و از جایگاه

سخن هر چه زین گوهران بگذرد

 

نیاید بدو راه جان و خرد

خرد گر سخن برگزیند همی

 

همان را ستاید که بیند همی

ستودن نداند کس او را چو هست

 

میان بندگی رابیایدت بست

خرد را و جان راهمی سنجد او

 

در اندیشة سخته کی گنجد او؟

بدین آلت رای و جان و زبان

 

ستود آفریننده را کی توان؟

به هستیش باید که خستو شوی

 

ز گفتار بیکار یک سو شوی


دانلود با لینک مستقیم


مقاله فارسی پیش