فرمت فایل:word
تعداد صفحات:40
اعتماد به نفس چیست ؟
اعتماد به نفس به معنی اطمینان به خود ، باور داشتن خویش ، و ازهمه مهمتر ، دوست داشتن خود است . گاهی اوقات ما بدترین و وحشتناکترین دشمن خودمان هستیم . بیشتر ما اصلا نمی دانیم که چه طور با خودمان مهربان باشیم ما خودمان را به دلیل کامل نبودن و نقص هایمان به شدت مورد حمله قرار میدهیم و هلاک می کنیم . ما از خودمان بیزاریم چون آنطور که باید وشاید زیبا و لاغر نیستیم اگر موفق نشویم بالاترین نمره را کسب کنیم یا برای تیم نت بال انتخاب نشویم با نامهربانی و بی رحمی با خود رفتار می کنیم و خیلی به خودمان سخت می گیریم و حتی زمانی که یکی از دوستان خود را ازدست میدهیم با هم نوعی خودمان را مقصر می‌دانیم : تنها دلیل موجه بدرفتاری و بی انصافی نسبت به خودمان این است که اعتماد به نفس کمی داریم .
چرا اعتماد به نفس بسیار مهم است ؟
- وقتی مردم خود را باور داشته باشند چیزهای بیشتری به دست می آورند.
- اعتماد به نفس به این معنی است که شما می توانید با یقین و اطمینان خود خودتان باشد .
- اگر اعتماد به نفس داشته باشید به خودتان احترام می گذاریم و دراین زمان است که برای تمامی اطرافیان نیز احترام قائلیم .
- درصورت داشتن اعتماد به نفس متوجه خواهید شد که توجه به خواسته ها و انتظارات خود را برآورده کردن آنها بسیار مهم تر از زحمت و تلاش بسیار برای برآورده کردن توقعاتی است که دیگران از شما دارند .
5) اعتماد به نفس به این معنی است که نیازی نیست شما چیزی را به کسی ثابت کنید .
- زمانی که بدانید با خودتان صادق و روراست هستید بیشتر از زمان دیگری راضی و خوشحال خواهید بود .
مثلی است که می گوید : اگر خودتان را با دیگران مقایسه کنید ممکن است مغرور و اندوهگین شوید چون همیشه افرادی وجود دارند که از شما بالاتر یا پایین ترند » .
در جامعه ی ما هر نوع علاقه به خودیا تعریف از خود چیز ناخوشایند و بدی محسوب می شود و شخصی را که به خود علاقه دارد و از خودش تعریف می کند خودشیفته و خودبین لقب می دهند . چنین افرادی از اعتماد به نفس برخوردار نیستند . ممکن است به ظاهر خاطر جمع و محکم به نظر برسند و به عقاید خود اطمینان داشته باشند اما در واقعیت آنها به شدت احساس ناامنی می کنند و از این رو نیاز دارند که وجود خویش را در حضور دیگران به اثبات برسانند . اگر این افراد ذره ای اعتماد به نفس داشته باشند دیگر نیازی نمی بینند که به دیگران ثابت کنند که زیبا ، باهوش و مهم هستند چون در اعماق وجود خود به این‌ها آگاه بودند .
نشانه های کمبود اعتماد به نفس
* نمی توانند تعریف و تمجید دیگران را از خودتان بپذیرید .
* با افرادی که فکر می کنید از خودتان زیباتر ، باهوش تر یا محبوب ترند رفتار دوستانه و مناسبی ندارند .
* براین باورند که به حدی بی ریخت و بدقیافه هستید که هیچ وقت دوست مناسب و جذابی پیدا نخواهید کرد و اگر احیانا چنین کسی پیدا بشود حتما خودش مشکلی اساسی دارد .
* احساس می کنید که در سرتا سر کره ی زمین تنها فردی هستید که کینه به دل می گیرید و افکار منفی و ناپسند خود را پنهان می کنید .
* در مقابل آینه می ایستید و حسابی خود را زجر می دهید .
* در گفتگو ها و بحث ها شرکت نمی کنید چون خیال می کنید حرفی برای گفتن ندارید .
* از ریسک کردن می ترسید مبادا دیگران شمارا تمسخر کنند .
* همیشه به دنبال نظر مساعد دیگران و عقیده ی آنها هستید . ـ زمانی که با شکست روبه رو می شوید یا وقتی چیزی مطابق برنامه پیش نمی رود نمی توانید خودتان را ببخشید.
* کاری که باید بکنید : آگاهی به این‌که شادی و رضایت خاطر باید از درون وجودتان بجوشد نه از بیرون ، اعتماد به نفس خود را تقویت کنید . و بدانید که دوستانتان در این زمینه نقش چندانی ندارند ،هنگامی که اتفاق ناخوشایندی رخ می دهد اعتماد به نفستان قدرت لازم را برای انتخاب رفتار مناسب به شما می بخشد . بهتر است این نکته رابه خاطر بسپارید که اگر چه همیشه نمی توانید رفتاری راکه دیگران نسبت به شما دارند کنترل کنید ،نباید به این بهانه با خودتان بد رفتاری کنید .
* کنترل و ارزیابی رفتار : رفتارو احساس ما همیشه با هم تناسب و ارتباط دارند ـ اگر به خاطر حرف کسی آزرده شوید معمولا یا تلافی می کنید و در عوض حرفی ناپسند به و یا این که حرفی وی را به خاطر می سپارد و زانوی غم در بغل می گیرید . باید نوع واکنش رفتاری خود را عوض کنید . مثلا کسی به شما می گوید مدل جدید موهایتان خیلی زشت وبی ریخت است . پیش از آنکه شتاب زده نسنجیده حرفی بزنید یا کاری انجام دهید چند لحظه جلوی خودتان را بگیرید ، فکر کنید و تا عدد سه بشمارید . 1) آن فرد فقط دارد نظر خودش را به شما می گوید .
2) این مدل موی شما ست و مهم این است که شما خودتان از آن خوشتان می آید .
3) اصلا چه کسی به تأیید و تحسین بیرونی نیاز دارد ؟
ـ پر از افکار منفی :
کنترل و مهار رفتار ها درک این که شما هم حق انتخاب دارید ، و تغییر نوع واکنش اعتماد به نفس شما را تقویت می کند ، اما گاهی اوقات باورهایی که ما درباره ی خودمان داریم اصلا درست و واقعی نیستند . برای مثال شما حسابی درس می خوانید و تلاش خود را می کنید اما در ریاضی نمره کمی می آورید و حالا دیگر تصور می کنید که در ریاضی بسیار بی استعداد هستید . افکار منفی قدرت بسیار زیادی دارند آنها می توانند ما را ناتوان کنند و به این ترتیب با عث ناخوشنودی شدید ما شوند .
ابتدا افکار خودتان را درباره خود روی کاغذ بیاورید و دلایل آن را بنویسید . حالا آن ویژگیهایی راکه در وجود خود دوست دارید یا سایر افراد شمارا به خاطر آنها تحسین می کنند روی کاغذ یادداشت کنید . با این تمرین متوجه می شوید که از تجربه های مثبت و منفی خود می توان به دو شکل استفاده کنیدیا برای تأیید و تثبیت باورهای خود ، یا برای تضعیف و نابودی این باورها . درگیر تصمیم با خودتان است که خود را خوب بدانید یا بد .
ـ الگویی برای خود پیدا کنید .
الگو کسی است که مورد تحسین و تأیید شماست .
آنچه باید درباره ی الگوی خود بدانید :
- او چه طور به موقعیت کنونی رسیده است ؟
- بر چه موانعی غلبه کرده است ؟
- مرتکب چه اشتباهاتی شده است ؟
- چه طور با خطاهای خود دست و پنجه نرم کرده و با آنها کنار آمده است ؟
- فکر می کنید وقتی کسی با او بدرفتاری می کند چه واکنشی از خود نشان می دهد ؟
- چه عاملی در جود او باعث می شود که نسبت به او احساس خوبی پیدا کنید ؟
تحقیق در مورد اعتماد به نفس
