زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق بررسی اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی بنی حماد در الجزایر

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق بررسی اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی بنی حماد در الجزایر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق بررسی اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی بنی حماد در الجزایر


دانلود تحقیق بررسی اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی بنی حماد در الجزایر

چکیده :‌
حکومت حمادی از سال 419 ه.تا 547 ادامه داشت و حدود یک قرن و نیم سال توسط مغربی های اصیل به قدرت رسیدند عرصه حکومت آمدند قبل از آن مغرب شاهد حکومت بنی رستم ایاضی بود که تامدت را پایتخت خویش قرار داده بودند و توسط فاطمیون سرنگون شدند دولت حمادی در دوران حکومت مغرب در الجزایر نقش مهمی در گسترش اسلام و زبان عربی داشتند حماد توانست در استقلال و ایجاد دولتی واحد بر بادیس بن مغر پیشی گیرد پس از آن سعی و تلاش فراوانی از خود نشان داد تا این دولت را تشکیل داده و آنرا سازماندهی و بر آن حکومت کند.
نظام حکومتی آنان استبدادی موروثی بود حاکمان خود را از تشکیل دولت و کابینه مشورتی برای اداره امور مملکتی و نظامی محروم نمی ساختند پس از حماد، پسرش قائد و پس از او محسن و… ، عهده‌دار امور حکومتی گشته تا به یحیی بن عزیز که سقوط حمادی ها در زمان او صورت گرفته رسید.
پیروی از ارعاب ، اجبار ، قساوت که پایه‌گذار آن حماد بود باعث عصیان گری بسیاری از قبایل گشته و آنان را با خانوادة حمادی درگیر کرد، آنان به زور ارتش حکومت کرده و گاهی علیه یکدیگر اقدام به کودتا و شورش می کرند.‌
در زمان حمادی ها مغرب میانی (الجزایر) به ایالتهای بزرگ تقسیم شد که هر ایالت دارای پایتختی بود و هر ایالت، حاکمی مرکزی که در شهر بجا یه مستقر بود، داشت او موظف بود که دستورات حکومت مرکزی را اجرا کند ، مغرب میانه در آن زمان به ایالت های الجزایر ، بونه ، قستنطنیه ، مسیله ، جیجل ،‌أشیر ، قلعه ، حمزه و … تقسیم شده بود که حاکمیت اکثر آنان با یکی از افراد خانواده حمادی بود که این امر باعث ایجاد اطمینان بر تحت امر بودن آن ولایات بود.



فهرست مطالب
فصل اول: کلیات
پیشینه پژوهش     
بیان مسئله     
پرسش های پژوهش     
اهداف پژوهش     
تحلیل منابع تحقیق    
فصل دوم : اوضاع جغرافیایی مغرب اوسط به دوران فرمانروایی بین حماد
الف) شهرهای مهم بنی حماد (از دید جغرافیایی تاریخی )‌    
1-    قلعه بنی حماد(پایتخت بنی حماد)‌    
2-     شهرأشیر    
3-     شهر بجایه     
ب) کشاورزی دولت بنی حماد    
1-    محصولات کشاورزی     
2-    دامداری و پرورش طیور و غیره     
ج)‌اقتصاد و صنایع بین حماد    
1-بازرگانی و دادو ستد (تجارت داخلی و خارجی )‌    
2- استخراج معدن     
3- صنایع دستی    
4- راه های خشکی و دریایی و غیره…    
5- ضرب سکه     
6- صادرات و واردات     
فصل سوم :‌اوضاع سیاسی ـ تاریخی دوران بنی حماد
1-اصل و نسب حمادیون     
2- مؤسس دولت بین حماد    
3- فرمانروایان حمادی     
حماد بن بلکین (405 ـ 419 ـ ه.ق)     
قائد بن حماد (419‏‏‏ـ 446)    
محسن بن قائد ( 446 ـ 447)    
بلکین دوم ابن محمد( 447ـ 454)    
ناصرابن علناس  (454 ـ 481)    
منصور ابن ناصر  (481ـ498)    
بادیس بن منصور (498ـ 515)    
یحیی بن عزیر (551ـ 547)    
غلبه موحدون     
فصل چهارم :‌اوضاع اجتماعی حمادیان
قومیت ،‌زبان ،‌دین ، مذهب حمادیان     
الف)طبقات مردم    
اشراف ، بزرگان (فرمانرواـ شاهزادگان ـ وزراء و ….)     
تجار و بازرگانان     
صاحبان حرف و صنایع     
کشاورزان و کارگران     
ب) اوضاع اداری دولت بنی حماد     
1-فرمانروایی    
2- وزارت و کتاب     
3-دادگستری    
4- شرطه     
5- حسبه     
6-دیوانهای مهم عصر‌بنی‌حماد‌(عرض ـ مظالم ـ برید ـ اشراف‌و …)‌    
7- بیت المال    
8- خراج و مالیات     
فصل پنجم :‌اوضاع فرهنگی بنی حماد
الف ) آموزش و پرورش     
1-نهادهای آموزشی (مسجد ـ مکتب خانه ـ رباط ـ خانقاه و …)    
2-علوم نقلی (قرآن ـ سنت ـ حدیث ـ تفسیرـ فقه و اصول و …)     
3-علوم ادبی (نثر و نظم و ….)    
4-علما و دانشمندان عصر حمادی    
ب) آثار و ابنیه دوران حمادیان (مساجد ـ رباط ها ـ پل ها ـ کاخ ها ، … )     
چکیده رساله به انگلیسی     
عکس ها و نقشه ها و تصاویر    
کتابشناسی پایان رساله     

 

 

شامل 186 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی بنی حماد در الجزایر

دانلود مقاله مسائل حقوقی، سیاسی، تاریخچه جزایر سه گانه

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله مسائل حقوقی، سیاسی، تاریخچه جزایر سه گانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مسائل حقوقی جزایر سه گانه
ادعاهای مجدد مقامات امارات درباره جزایر سه گانه را چگونه باید تفسیر کرد؟
نائب رئیس پارلمان امارات عربی متحده مدعی شد ایران اقداماتی را در مسیر کاهش حاکمیت خود بر جزایر سه گانه انجام می‌دهد. این ادعا البته با تکرار عنوان«جزایر اماراتی» همراه بود اما این مقام اماراتی هیچ اشاره‌ای به نوع و نحوه این اقدامات نکرد.
این نکته بسیار بدیهی و شفاف است که اظهار نظر، برنامه ریزی و اقدام در مورد مسائل مرزی و ارضی کشورها بویژه در مناطق حساس و استراتژیک بدان حد دارای اهمیت و زمان بر است که مقام‌های مسئول کشورها هرگز به صراحت در مورد این موضوع سخن نمی‌گویند.
ادعای این مقام اماراتی هرچند در مقطع کنونی که روابط ایران و اعراب به سردی طی می‌شود و تلاش ایران، تقویت مناسبات و گرم نشان دادن این روابط است چندان بعید نیست اما بسیار دور از منطق دیپلماتیک و چارچوب‌های تعریف شده حقوق بین الملل و مناسبات دوجانبه کشورها حتی فرایندهای حل و فصل اختلافات مرزی و ارضی است.
امارات سال‌های سال است که عنوان جزایر اماراتی را در مورد جزایر سه گانه به کار می‌برد و به همین ترتیب سالیان سال است که مقوله مالکیت این جزایر در قالب یکی از سرفصل‌های عمده اختلاف میان ایران و اعراب در کنفرانس‌ها و اجلاس‌های منطقه‌ای و گردهمایی‌های شورای همکاری خلیج فارس در مورد ایران مطرح می‌شود اما واکنش ایران تنها محدود به تکذیب این ادعا و تکرار مالکیت قطعی ایران بر این جزایر با استناد به اسناد تاریخی و حقوقی است.
حالا احمد بن شبیب الظاهری، نائب رئیس پارلمان امارات در گفت وگو با روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن نه تنها مدعی است که ایران در حال انجام تحرکات مثبت با هدف پایان اشغال جزایر سه گانه است بلکه میان حرف و عمل مقام‌های ایرانی در مورد اعراب نیز تفاوت زیادی قائل است.
در سخنان این مقام ارشد امارات چند نکته بسیار مهم دیده می‌شود که جا دارد دستگاه دیپلماسی کشور بدان‌ها توجه کند: اول، تاکید بر اشغال جزایر از سوی ایران، دوم تاکید بر مالکیت امارات بر جزایر، سوم، متناقض دانستن حرف و عمل مقام‌های ایرانی در مورد روابط با اعراب، چهارم، بهره‌گیری از اقدامات ایران در مشخص ساختن مسائل مرزی دریایی خود با بحرین و قطر در القای ضرورت ادامه این روند برای تعیین تکلیف جزایر سه گانه و در نهایت تاکید بر بی اعتمادی میان اعراب و ایران.
این گفته‌های هر بار از سوی یک مقام عربی در مورد ایران بیان می‌شود اما جالب آن است که ایران هیچ نوع سردی و بی اعتمادی را میان خود و اعراب مورد تاکید قرار نمی‌دهد و بر عکس شاهدیم که گام‌هایی سریع برای حفظ یا ارتقای روابط تهران با کشورهایی چون سوریه، عراق، لبنان، بحرین، قطر و به تازگی مصر برداشته می‌شود که بر اساس اصول دیپلماتیک در راستای تقویت روابط و همکاری‌های منطقه‌ای بسیار مهم اما در بعد تقویت رگه‌های به جا مانده از روابط ایران و اعراب و کمرنگ جلوه دادن توسعه بی‌اعتمادی کشورهای عربی منطقه به ایران، قابل تامل است.
برخی تحلیل‌گران در داخل ایران معتقدند که تهران روابط استراتژیک خود با سوریه و عراق را در معرض خطر می‌بیند حتی روابط تهران و ریاض هم دچار تنش شده است و این عوامل بر تقویت جناح عربی در مقابل دیدگاه ایرانی در منطقه موثر خواهد بود؛ همچنین ایران مایل نیست شرایط دشوار منطقه‌ای را برای روابط آتی خود با اعراب متصور باشد.
کاهش سطح بی اعتمادی در روابط ایران و اعراب، احتمال دور شدن سوریه از ایران، بدبینی عربستان به عنوان رهبر جهان عرب به تهران و در حال توسعه بودن روابط برخی کشورهای عربی با اسرائیل، مجموعه‌ای است که چشم انداز روابط تهران و کشورهای عربی را دچار خدشه می‌کند و در این میان کشورهای عربی که ادعاهای ارضی و مرزی یا اهدافی تحدید کننده در مورد ایران دارند، بسترهای مناسبی را برای تحقق اهداف و خواسته‌هایشان خواهند گشود.

 

از دیپلماسی پارلمانی تا برخوردهای پارلمانی
اشاره نایب رئیس پارلمان امارات به گفته‌های علی لاریجانی، رئیس مجلس ایران در مورد اعراب نکته دیگری است که وی با استفاده از آن قصد تشدید فضای بی‌اعتمادی میان ایران و کشورهای عربی را دارد.
این مقام اماراتی معتقد است رئیس مجلس ایران شدیدترین اظهارنظرها را در مورد اعراب داشته و در مقابل در قالب دیپلماسی پارلمانی سعی دارد روابط پارلمانی ایران و کشورهای عربی را تقویت کند و بر روابط مثبت و حسنه ایران و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تاکید دارد اما از دید وی این تاکیدها و آن اظهارنظرها با هم در تناقض است و به گفته وی «می‌بایست اظهارات و عملکرد مقامات ایرانی یکی شود.»
در این جا می‌توان دو فرایند موازی و احتمالا متناقض را شاهد بود، از یک سو تلاش برای بهره گیری از ظرفیت‌های موجود در روابط پارلمانی ایران و کشورهای عربی بویژه کشورهای حوزه خلیج فارس، و از سوی دیگر برخوردهایی که در سطح سران پارلمانی طرفین در تقبیه برخی اظهارات و سیاست‌های طرف مقابل صورت می گیرد. در واقع توان بالقوه پارلمان‌های کشورهای عربی و ایران برای بهبود روابط و تقویت اعتماد متقابل جای خود را به تقویت زمینه‌های اختلاف داده است و این نکته‌ای است که طرف ایرانی باید در سیاست خارجی خود مورد توجه قرار دهد.
شرایط داخلی ایران و سودجویی‌های منطقه‌ای
به نظر می‌رسد که ایران علاوه بر بعد منطقه‌ای و بین المللی در داخل نیز با فشارهایی مواجه است که مجموعه این شرایط داخلی و خارجی به سودجویی برخی کشورهای منطقه کمک می‌کند و زمان را برای طرح ادعاهایی واهی و قدیمی مساعد می‌سازد.
در این شرایط که طرف اماراتی علی رغم تاکید مکرر ایران بر مالکیت دائمی و تاریخی جزایر سه گانه همچنان جزایر مذکور را متعلق به خود و ایران را اشغال‌گر توصیف می‌کند، به روشنی می‌توان رد پای سوجویی امارت از شرایط ناآرام داخل کشور و روابط بی ثبات منطقه‌ای ایران و کشورهای عربی را مشاهده کرد. به این مسائل باید فشارهای روزافزون جامعه جهانی برای تغییر سیاست‌های هسته‌ای ایران را نیز افزود.
تهران هرچند در شرایط سختی به سر می‌برد اما باید خطوط و محورهای سیاست خارجی خود را بویژه در قبال اعراب بیش از همیشه دقیق و واقع بینانه ترسیم کند. این الزامی است که نادیده گرفتن آن به سود کشورهای منطقه و به زیان قدرت و اعتبار ایران در خاورمیانه خواهد بود.

 


حقوق سیاسی تجاری جزایر سه گانه

سه جزیره ایرانی ابوموسی, تنب کوچک و تنب بزرگ از مجموعه جزایری ایران در آبهای جنوبی هستند که تقریبا فاقد سکنه هستند و موقعیت آنها به لحاظ استراتژیک برای منطقه مهم است.
اما جریان درگیری ایران در رابطه با مالکیت این جزایر با کشور امارات متحده عربی چیست؟
ایران در خلیج فارس دارای هفده 17 جزیره است. یازده 11 جزیره مسکونی و شش 6 جزیره غیر مسکونی اند که از جنوب به شمال به ترتیب هفت جزیره هرمز, لارک , لاوان, قشم, هنگام, تنب بزرگ, تنب کوچک, ابوموسی , فارور, بنی فارور, سیری, کیش, شهداد, هندورابی, خارک, خارکو و فارسی هستند.
لازم به ذکر است که همه این جزایر طی مصوبه 1955 ایران داری فلات قاره مخصوص خود هستند. طبق کنوانسیون فقط جزایر مسکونی و فعال از نظر اقتصادی واجد شرایط لازم برای فلات قاره هستند. اگر مقررات بند 2 ماده 121 کنوانسیون 1982 حقوق دریاها به طور اکید به جزایر ایران در خلیج فارس اعمال گردد بسیاری از جزایر مهم ایران از داشتن فلات قاره مخصوص به خود محروم خواهند شد. به علت این که بسیاری از جزایر استراتژیک ایران مسکونی نبوده و فاقد حیات اقتصادی است و شاید هم این جزایر در محدوده فلات قاره دولت های همسایه واقع شود.
واقعیت این است که برخی از این جزایر از نقطه نظر حاکمیت برای ایران اهمیت بیشتری از ملاحظات اقتصادی مانند فلات قاره دارند. لذا به نظر می رسد موضع قانون ایران بیشتر انگیزه سیاسی دارد تا صرف مسائل حقوقی و قانون 1955 ایران بیشتر برای تامین نظرات امنیتی ایران در رابطه با جزایر تنب بزرگ و کوچک غیر مسکونی واقع در مدخل تنگه هرمز می باشد.
سابقه سه هزار ساله مالکیت این جزایر را کسی نمی تواند منکر شود. اما اختلاف مطرح شده در این جریان به زمانی باز می گردد که امارات به عنوان یکی از مستعمرات نفت خیز و در آمد زای انگلستان در منطقه مطرح بود. از سوی دیگر کشور بحرین جزء خاک ایران محسوب می شد و مالکیت ایران بر ان احراز شده بود. اما خوب به واسطه گفتگو ها و دیپلماسی دولت وقت دولت انگستان و ایران تصمیم گرفتند سه جزیره اختلافی حتی در آن زمان که باز هم متعلق به دولت امارات نبود را در مقابل بحرین معاوضه کنند.
در اصل ریشه این جریان به تحریکات آمریکایی ها و انگیسی ها در منطقه باز می گردد. چرا که بعد از استقلال امارات و تقسیم این کشور به هفت شیخ نشین در واقع مالکیت ایران در منطقه تثبیت شده مطرح بود.
اما خوب در این میان باید دید عنوان نمودن این مسئله که شاید نتوان گفت سوء تفاهم که تجاوز به حریم مالکیت ایران است در بیانیه پایانی بیست و هشتمین نشست سران اعراب, آن هم در حضور مهمان ویژه این اجلاس , منوچهر متکی , وزیر امور خارجه ایران چه سودی دارد و با تامین منافع چه کسانی است؟
پر واضح است که باز ما مسلمانان از خودی ها ضربه می خوریم. سخنان تحریک آمیز عمرو موسی در دمشق که خواستار گفتگو در خصوص این جزایر و ارجاع پرونده این جزایر به دادگاه لاهه در هلند اسفبار است. و خوب ماهیگیری شیخ نشین شارجه از این آب گل آلود هیچ عجیب نیست. چرا که پشت بند آن حمایت های دول غربی نهفته است که منتظر ند خطائی در دیپلماسی ایران پدید بیاید و وضعیت ایران در منطقه متزلزل شود.


قدرت ایران در منطقه هرچند نباید در این مسئله تاثیر بگذارد اما نباید فراموش کنیم در مسائل اختلافی بین المللی غالبا عرف است که موضوع را حل می کند. سابقه تاریخی, اکنون عامل اصلی اختلاف در استفاده و تقسیم دریاچه خزر, بزرگتری دریاچه دنیا, بین پنج کشور است, چرا, چون سالهاست برخی کشور ها از جمله خود ایران از حق خود گذشته اند و سایر همسایه ها از جمله شوروی سابق, از آن نفع برده اند. در اینم مسئله علاوه بر مالکیت سه هزار ساله ایران بر این جزایر حتی در برهه ای که اختلاف در مالکیتشان مطرح بود تا تبادل ان با بحرین در حقیقت این مسئله را به خودی خود حل می کند. اشغالگر عنوان کردن ایران در خصوص این جزایر و تاکید بر مالکیت امارات بر این جزایر و ثبت آن در بیانیه نشست و عنوان نمودن نام ایران در کنار اسرائیل به عنوان متجاوز واقع ای بس دردناک است و سخنان شیخ شارجه که ایران را به طور ضمنی تهدید کرده که یا گفتگوی منطقی برای حل اختلاف و یا ارجاع به دادگاه لاهه. واقع جالب است. در حالیکه کمتر از دو هفته به نشست آژانس انرژی اتمی نمانده چقدر راحت کشور ما را دچار تلاطم می کنند.
معلوم نیست دولت امارات در پی چیست؟ طبق قراردادهای منعقده بین دو دولت ایران تا زمانی که نتواند از یکی از این جزیره ها ( و باز اگر اشتباه نکنم جزیره ابوموسی) مبلغ سه میلیون دلار نتواند در امد زایی داشته باشد باید همین مبلغ را به دولت امارات بدهد. دولت امارات در پی چیست را نمی دانم اما همان طور که گفتم برای دولت ایران موقعیت استرتژیک این جزایر خیلی بیشتر از در آمدزاییشان است. برای همین حاضر است این مبلغ نسبتا هنگفت را سالانه متحمل می شود تا راه را بر هرگونه حرف و سخنی ببندد اما به نظر می رسد باز هم همسایگان ایران همانند جریان عراق در مسئله قرارداد 1945 الجزایر در خصوص اروند رود پا را از گلیمشان دراتر کنندو در خصوص حق مسلم ایران یاوه گویی کنند.
بیانیه نشست سران عرب, در حقیقت بیانیه است که به جای پرداختن به غزه , جولان و... در فلسطین به ابوموسی , تنب کوچک و بزرگ و اشغالگری ایران پرداخته و خواستار ارجاع سریع پرونده ایران به دادگاه لاهه گشته است. انحراف از مباحث اصلی مثل عرقا و فلسطین و سوق دادن نگاه ها به جزایر ایرانی از سوی شخصیت معروفی چون عمرو موسی واقعا تاسف بار است.

پرونده جزایر سه گانه ایرانی و ادعاهای گاه و بی گاه کشور امارات مبنی بر مالکیت آنها مدتی است که وارد مرحله جدیدی شده است. هر چند واکنش ها نسبت به تلا ش برای تغییر نام خلیج همیشگی فارس با عناوین مجعولی چون خلیج عربی، خلیج اسلا می، خلیج دوستی یا حتی خلیج حساسیت ایرانیان به این مساله را تا حدود بیشتری افزایش داده است، اما فارغ از جنجال های رسانه ای و تبلیغاتی نیز به وضوح مشهود است که اقدامات کشور امارات رنگ و بوی دیگری به خود گرفته اند. چندی پیش و در جریان اجلا س اتحادیه کشورهای عرب، بار دیگر این ادعاها مطرح شد، اما کشورهای عربی این بار تنها به محکومیت ایران و تاکید بر مالکیت امارات بر جزایر سه گانه اکتفا نکردند، بلکه پا را فراتر گذارده و پیشنهاد ارجاع پرونده به شورای امنیت را مطرح ساختند و تمامی این اتفاقات در شرایطی صورت گرفت که منوچهر متکی، وزیر امور خارجه کشورمان به عنوان عضو ناظر در این جلسه حاضر بود. به دلیل اهمیت موضوع و شرایط فعلی منطقه پای صحبت دکتر داوود هرمیداس باوند نشستیم تا پیشینه تاریخی این پرونده را به تفصیل بازگشاییم. توضیح این که دکتر باوند در سال 1971 م و در زمان طرح مساله استقلال بحرین و جزایر سه گانه، یکی از نمایندگان حقوقی ایران در سازمان ملل بود و پس از انقلا ب نیز به دلیل تخصص و اطلا ع کافی از موضوع بارها در این زمینه به کمک طلبیده شد. جناب دکتر، همان طور که اطلاع دارید مدتی است که مجددا مساله ادعاهای امارات برای مالکیت جزایر سه گانه ایرانی شدت گرفته و حمایتهای کشورهای عربی نیز از این ادعاها وارد مرحله جدیدی شده است. از شما می خواهیم پیش از پرداختن به مساله ادعاهای اخیر که در اجلاس اتحادیه کشورهای عربی مطرح شده است، مقداری راجع به پیشینه تاریخی جزایر سه گانه ایرانی و حتی بحرین صحبت کنید.البته من باید یادآوری کنم که تاریخچه اختلافات بر سر جزایر سه گانه با بحرین اندکی تفاوت دارد. بحرین همواره جزیی از ایران بوده است و تنها در یک دوره پرتغالیها که اولین استعمار غربی پس از کشف راههای دریایی بودند آن را اشغال کردند. این مساله به اوایل سلطنت شاه اسماعیل در 1507.م باز می گردد تا اینکه سرانجام شاه عباس بار دیگر حاکمیت ایران بر این جزایر را اعاده کرد. پیش از آن و در طول تاریخ بحرین همواره جزیی از ایران بوده است. یعنی در زمان هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان و حتی پس از ورود اعراب به ایران نیز هر کسی که بر ولایت فارس حکومت می کرد بحرین را نیز جزیی از ارباب جمعی خود داشت.
پس دقیقا از چه زمانی مساله جدایی این جزیره از خاک ایران پیش کشیده شد؟
پس از فوت کریم خان که کشور تا مدتی بی نظم می شود، یک شاخه از اعراب اتوبی به نام آل خلیفه که از مجد آمده بودند آنجا مستقر می شوند. در 1820میلادی حکومت بمبئی به عنوان مبارزه با راهزنی دریایی با همکاری ایران و امام مسقط عمان وارد خلیج فارس می شوند. فرماندهی این نیروها را ژنرال ویلیام کایر برعهده داشت که شیوخ عرب و در راس آنها قبایل قاسمی و جاسمی را سرکوب کردند.پس از این سرکوب انگلیسیها قراردادهایی با این شیوخ عرب منعقد می کنند تا از راهزنی دریایی دست بردارند. در این بین قراردادی نیز با شیخ بحرین منعقد می شود، هرچند که او اصلا در این درگیریها و راهزنیها دخیل نبوده است.به دنبال این قرارداد دولت ایران به حکومت بمبئی اعتراض می کند که بحرین یکی از استانهای ایران است و به موجب عهدنامه 1810.م شما متعهد بودید که دخالتی در ایالات ایران نکنید.به دنبال این اعتراض کارگزار سیاسی انگلستان، کاپیتان ویلیام بروس، در 1822م. در قراردادی در شیراز با حسن علی میرزا فرمان فرما والی ایالت فارس منعقد می کند و طی آن حاکمیت ایران بر بحرین را به رسمیت می شناسد و متعهد می شود که دولت انگلستان و حکومت بمبئی از آن پس هر اقدامی در رابطه با بحرین را تنها با هماهنگی دولت ایران انجام دهد.اما حکومت بمبئی پس از انعقاد این قرارداد مدعی می شود که کارگزار سیاسی از حدود اختیارات خود خارج شده است و این حکومت حاضر نیست قرارداد را به رسمیت بشناسد که از این تاریخ اختلاف ایران و انگلستان شروع می شود و پس از آن همواره در طول قرن 19میلادی هر اقدامی که در بحرین انجام می شده است ایران به آن اعتراض می کرده است.
این اقدامات چه بوده که اعتراض دولت ایران را به همراه داشته است؟
برای مثال در 1860.م شیخ محمد در بحرین پرچم ایران را به اهتزاز در می آورد و اعلام وابستگی به ایران می کند، دولت انگلستان او را برکنار می کند و برادرش شیخ علی را به عنوان شیخ بحرین منصوب می کند.در 1867.م و به دنبال اعتراضات ایران، لرد کلراندو نامه ای می نویسد و در آن مدعی می شود که اگر انگلستان اقدامی در منطقه انجام می دهد تنها به دلیل برقراری امنیت است و اگر دولت ایران بتواند امنیت منطقه خلیج فارس منجمله بحرین را تامین و تضمین کند ما هیچ گونه ادعایی بر روی بحرین نداریم.
آیا پس از این نامه دولت ایران نمی توانست امنیت منطقه را تامین کند تا بهانه حضور انگلیسها از میان برداشته شود؟
مساله تنها این نبود، این اختلافات کماکان پابرجا می ماند تا آغاز قرن 20 میلادی که انگلستان همچنان قدرت بلامنازع منطقه است. در اوایل این قرن انگلستان دلیل دیگری غیر از مبارزه با راهزنی دریایی برای حضور در منطقه پیدا می کند و آن مبارزه با تجارت برده است که آن را دستمایه دیگری برای ورود و حضور دایمی در منطقه قرار می دهد.
گام بعدی انگلیسیها ایجاد یک نوع تفاهم نامه امنیتی بین شیوخ عرب بود. این شیوخ حوزه خلیج فارس همواره در یک نوع تضاد و زد و خورد با یکدیگر به سر می بردند، به خصوص موقع صید مروارید که یکی از اصلی ترین منابع درآمد آنها بوده است.
به موجب این تفاهم نامه امنیتی دولت انگلیس شیوخ عرب را وادار می سازد برای مدت 10 سال از زد و خورد و درگیری دست بردارند که در 1953.م این تبدیل می شود به یک قرارداد دایمی. طی این قرارداد در صورت وقوع اختلاف شیوخ باید به کارگزار انگلستان مراجعه کنند تا وی به عنوان داور به میانجی بپردازد. از این تاریخ عنوان سواحل جنوبی خلیج فارس که ابتدا به سواحل عمان شهرت داشت و بعد سواحل راهزنان دریایی شد، به سواحل متصالحه تغییر نام پیدا می کند.مساله دیگر مورد دخالت و نظارت انگلیسها، کنترل تجارت اسلحه بود. برای اینکه دیگر رقبای اروپایی راهی به خلیج فارس پیدا نکنند انگلیسها تنها اجازه دادند که کمپانیهای انگلیسی به تجارت اسلحه در منطقه بپردازند.
جالب اینجا است که این تجارت در ظاهر غیرقانونی بود. یعنی اسلحهها به صورت غیرقانونی وارد کشور می شد و در اختیار ایلات قرار می گرفت و دولت انگلستان که خود این تجارت را به صورت کنترل شده به انحصار کمپانیهای انگلیسی درآورده بود به دولت مرکزی ایران انتقاد می کرد که باید جلوی این تجارت قاچاق گرفته شود. این اقدام را تنها می توان به عنوان یک بهانه تراشی برای اعمال فشار به دولت ایران به حساب آورد.
این همه تلاش برای حضور در خلیج فارس به چه دلیل بود؟ آیا انگلیسها در این دوره از وجود ذخایر نفت در خلیج فارس باخبر بودند؟
خیر، اما عوامل دیگری بودند که اهمیت مشابهی برای خلیج فارس ایجاد کنند. مثلا در این دوران مساله جدیدی باعث افزایش اهمیت منطقه خلیج فارس شد و آن استقرار کابلهای تلگراف بود. این خطوط برای برقراری ارتباط میان انگلستان و بمبئی از طریق دریا و خشکی ایجاد شده بودند که تامین امنیت آنها نیز حائز اهمیت بود.
مساله ادعای مالکیت اعراب بر جزایر سه گانه از چه زمانی آغاز شد؟در آغاز قرن بیستم دولت انگلستان با دو چالش اساسی در منطقه مواجه شد. یکی قدرت نوخاسته آلمان بود که قدرتی دریایی در حد انگلستان در اختیار داشت و امتیاز راه آهن برلین-بغداد-خلیج فارس را نیز در اختیار گرفته بودند و دیگری روسیه تزاری.برای جلوگیری از مخدوش شدن سلطه بلامنازع انگلستان بر خلیج فارس، دولت انگلیس در دهه نود قرن 19.م قراردادهای تحت الحمایگی با شیوخ عرب به امضا در می آورد و طی آن شیوخ عرب متعهد می شوند که هیچ گونه رابطه سیاسی بدون هماهنگی با دولت انگلستان برقرار نکنند و تحت هیچ شرایطی پایگاهی را چه به عنوان اجاره و چه به عنوان فروش در اختیار دولتهای دیگر قرار ندهند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسائل حقوقی، سیاسی، تاریخچه جزایر سه گانه

تحقیق آماده درس انقلاب اسلامی ایران (انقلاب اسلامی و جنبش های سیاسی، اجتماعی ترکیه)

اختصاصی از زد فایل تحقیق آماده درس انقلاب اسلامی ایران (انقلاب اسلامی و جنبش های سیاسی، اجتماعی ترکیه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع :

تحقیق آماده درس انقلاب اسلامی ایران
انقلاب اسلامی و جنبش های سیاسی، اجتماعی ترکیه

فایل word قابل ویرایش

مقدمه

 جنبش های اجتماعی، عموما از نحوه تعامل میان مردم و دولت ها شکل می گیرند؛ یعنی از یک سو، به دلیل بعد اجتماعی و سیاسی خود، از سیاست های دولت متأثر هستند و از سوی دیگر، به دلیل بعد فرهنگی و مذهبی، در ارتباط با توده مردم قرار دارند. در شرایطی خاص، جنبش های اجتماعی، تحت فشار دولت و علی رغم وجود حمایت های مردمی، جایگاه میانی خود را از دست می دهند، و این زمانی است که میزان دمکراسی در نظام پایین باشد؛ اما زمانی که دمکراسی در حد بالایی باشد، جنبش ها می توانند، با جذب حمایت های مردمی حتی تا سطح دولت هم پیش بروند(پوربناب، 1379:).

 بنابراین جنبش ها، نهضت های سیاسی اجتماعی وشبه نظامی اند که مقوله ای میان دولت و ملت تلقی می شوند که به صورت مستقیم و غیر مستقیم، کم یا زیاد، در شکل های زیر، از امواج انقلاب اسلامی ایران متاثر شدند: 1) تاسیس؛ 2) توسعه؛ 3) تحکیم؛ 4) تضعیف؛ 5)تجزیه؛ 6) تلاش؛ 7) تبدیل؛ 8) تنافر (حشمت زاده، 1379: 84-85). یعنی بسیاری جنبش هایی که در داخل ایران، به عنوان جنبش هایی به شمار می رفتد که در اردوگاه اسلام گرایان انقلابی جایی نداشتند، تضعیف و در نهایت تجزیه شدند، مانند جنبش های ملی گرا، لیبرال، و مارکسیست؛ اما در مقابل جنبش های اسلام گرا و اصول گرا با سرعت تمام رشد کردند و جنبش های جدیدی تاسیس شدند و جنبش های نیز قدیمی تر تقویت شدند. این مسئله در خارج از مرزها نیز نمود عینی یافت؛ یعنی در کشورهایی که انقلاب اسلامی بر آنها تاثیر نهاد، جنبش های اجتماعی موجود، کم و بیش، به سرنوشت جنبش های داخلی ایران دچار شدند؛ برای مثال حزب الله لبنان را می توان جنبشی دانست که به صورت مستقیم، و تحت تاثیرانقلاب اسلامی و با الگوبرداری کامل از ایران تاسیس شده است(حشمت زاده، 1379: 84-85)

تعداد صفحات : 9 صفحه

نوع فایل : word (قابل ویرایش )


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درس انقلاب اسلامی ایران (انقلاب اسلامی و جنبش های سیاسی، اجتماعی ترکیه)

پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،‌ تاریخی بنی حماد در الجزایر

اختصاصی از زد فایل پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،‌ تاریخی بنی حماد در الجزایر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،‌ تاریخی بنی حماد در الجزایر


پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،‌ تاریخی بنی حماد در الجزایر

 

 

 

 

 

 

تعداد صفحات پایان نامه: 187 صفحه

دانلود متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد word

 

دانشگاه آزاد سلامی ـ واحد شهر ری

دانشکده علوم انسانی

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)

رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی

عنوان :‌

اوضاع سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ،‌تاریخی بنی حماد در الجزایر

استاد راهنما :

دکتر حسین قره چانلو

استاد مشاور :

دکتر سیدمحمدرضا خضری

نگارش :

زینب اسماعیل زاده

چکیده :‌

موضوع : بررسی اوضاع سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی بنی حماد در الجزایر.

حکومت حمادی از سال 419 ه.تا 547 ادامه داشت و حدود یک قرن و نیم سال توسط مغربی های اصیل به قدرت رسیدند عرصه حکومت آمدند قبل از آن مغرب شاهد حکومت بنی رستم ایاضی بود که تامدت را پایتخت خویش قرار داده بودند و توسط فاطمیون سرنگون شدند دولت حمادی در دوران حکومت مغرب در الجزایر نقش مهمی در گسترش اسلام و زبان عربی داشتند حماد توانست در استقلال و ایجاد دولتی واحد بر بادیس بن مغر پیشی گیرد پس از آن سعی و تلاش فراوانی از خود نشان داد تا این دولت را تشکیل داده و آنرا سازماندهی و بر آن حکومت کند.

نظام حکومتی آنان استبدادی موروثی بود حاکمان خود را از تشکیل دولت و کابینه مشورتی برای اداره امور مملکتی و نظامی محروم نمی ساختند پس از حماد، پسرش قائد و پس از او محسن و… ، عهده‌دار امور حکومتی گشته تا به یحیی بن عزیز که سقوط حمادی ها در زمان او صورت گرفته رسید.

پیروی از ارعاب ، اجبار ، قساوت که پایه‌گذار آن حماد بود باعث عصیان گری بسیاری از قبایل گشته و آنان را با خانواده حمادی درگیر کرد، آنان به زور ارتش حکومت کرده و گاهی علیه یکدیگر اقدام به کودتا و شورش می کرند.‌

در زمان حمادی ها مغرب میانی (الجزایر) به ایالتهای بزرگ تقسیم شد که هر ایالت دارای پایتختی بود و هر ایالت، حاکمی مرکزی که در شهر بجا یه مستقر بود، داشت او موظف بود که دستورات حکومت مرکزی را اجرا کند ، مغرب میانه در آن زمان به ایالت های الجزایر ، بونه ، قستنطنیه ، مسیله ، جیجل ،‌أشیر ، قلعه ، حمزه و … تقسیم شده بود که حاکمیت اکثر آنان با یکی از افراد خانواده حمادی بود که این امر باعث ایجاد اطمینان بر تحت امر بودن آن ولایات بود.

مقدمه

حکومت حمادی ها بر مغرب از سال 405 تا 547 و 135 م. نزدیک به یک قرن و نیم دوام داشت طی این مدت آنان توانستند به بسط و گسترش مسائل سیاسی و نظامی بپردازند حاکمان این دولت نه نفر بودند اولین آنها حماد بن بلکین الذیری و آخرینشان یحیی بن عزیز بود که عبدالمؤمن بن علی اولین خلیفه موحدین در سال 547 هـ. او را سرنگون ساخت .

دولت حمادی اولین دولت بربری مستقلی بودند که توسط مغربی‌های اصیل برالجزایر حاکم شدند قبل از آن مغرب شاهد حکومت بنی رستم اباضی بود که شهر تاهرت رابعنوان پایتخت برگزیدند و توسط فاطمیون سرنگون شدند. این دولت در دوران حکومت مغرب نقشی مهم در گسترش اسلام و زبان عربی داشت حماد توانست در استقلال و ایجاد دولتی واحد بر بادیس بن مغر پیشی گیرد پس از آن سعی و تلاش فراوانی از خود نشان داد تا این دولت را تشکیل داده و آنرا سامان دهی و بر آن حکومت کند.

می توان این دوره را دوره استقلال بر برها یا دوره ملوک الطوایفی نامید در تصور ما بر خلاف حکومت معاصر آن در اندلس این حکومت به مثابه دوره چهارم حیات سیاسی در مغرب است زیرا سه دوره سیاسی قبل از آن وجود داشت که عبارت است از : 1ـ دوره والیان (فتوح)‌، 2ـ عصر ممالیک عربی مستقل مانند ادریسی ها ، رستمی ها، آل اغلب ،‌3ـ دوره وحدت فاطمی ها .

دولت حمادی دولیت قبیله ای بود که تحت امر باقی حکام نبود لیکن از لحاظ پیشرفت علمی و تاریخی به دولت قاهره ،‌بغداد ،‌قرطبه ، پالومو، فاس و غیره که از متمدن ترین شهرهای آن زمان اسلام بودند نمی‌رسید دولت حمادی دولیت بود که عده ای به زور مغرب اسلامی را میان خود قسمت کرده بودند.

حقیقتاً بنی حماد از بهترین حاکمانی بودند که بر سرزمین هایشان در جهان اسلام حکومت کردند و علی رغم اختلافات داخلی همیشه به فکر راحتی و ارتقاء سطح زندگی مردم عادی و مصالح کشور بودند با وجود همه این شورشها و انقلابات که درون خانواده حمادی بود هیچ گاه شکل حکومت که استبداد موروثی بود تغییر نکرد. دوران حکومت حمادی ها به کرات شاهد تغییر پایتخت بود در ابتدا شهر اشیر ، سپس قلعه؛ و در آخر بجا یه شاهد حکومت پنج تن بود که اولین آنها ناصربن علناس و آخرین آنان یحیی بن عزیر بود.

 

پرسش های پژوهش

موضوع: اوضاع سیاسی، تاریخی،‌اجتماعی ، فرهنگی بنی حماد در الجزایر

سؤال اصلی که مطرح است این است دلیل پدید آمدن این قوم در الجزایر چه بوده است ؟ و چرا بعد از مدت مدیدی دچار انقراض و سقوط شد؟

فرضیه اول این است که ما می بینیم قبیله ای دروادی های مختلف آن بین تمامی شهرهای مغرب پخش شده است . مانند زنانه و صنهاجه چه در مغرب یا مغرب میانه و آفریقا یا امتداد یافتند . همچنانکه قیام دولتها با وحدت سیاسی حقیقی بخش های فراوانی از شهر های مغرب رادر بر می گیرد خود مؤید این اصل است . مانند آن دولت ،‌فاطمیون و مرابطین می باشند، و دولت حمادی از بدو تأسیس تا زمان سقوط دارای جایگاهی بزرگ و مهم در تاریخ .غرب میانی بوده و ساکنان الجزایر به توقی دادن دولت حمادی همت گماشتند و سعی در گسترش نفوذ دولت حمادی در مغرب اقصی داشتند اما این دولت چند سالی بیشتر بطول نانجامید که باعث سقوط شد و نتوانست براقصی نقاط آن تسلط داشت باشد همچنانکه با مشکل بزرگی مواجه بود که در رأس آنها هجوم قبایل عربی در (642 هـ) بود که یکی از دلایل مهم انقراض دولت در سال 547 گردیده است .

سئوال دیگری که مطرح است این است که تأثیرات حکومت حمادی در مغرب میانی چه بوده‌ است؟ حقیقتاً حمادی‌ها از بهترین حاکمانی بودند که بر سرزمین هایشان در جهان اسلام حکومت کردند علی رغم اختلاف داخلی همیشه به فکر راحتی و ارتقاء سطح زندگی مردم عادی و مصالح کشور بودند . خصوصاً در زمان حکومت ناصر و منصور که به بالاترین حد مجد و ابهت دست یافتند ایجاد کاخ ها، ‌بنا های فراوان ،‌جذب دانشمندان ممتاز در علوم فقهی و دینی ، بحث و مناظره با علما خصوصاً رجال فقه ، کلام ، علوم طبیعی مانند کیمیا و….. سازش و روابط با دول اروپایی و قبایل عربی هلالی که حالت ثبات سیاسی ، اقتصادی ، مالی و امنیتی را برای دولت حمادی به ارمغان آورد.

هدف و اهمیت تحقیق

کارکرد صحیح و درست اقوام و قبائل متعدد در طول تاریخ از لوازم واجب و اجتناب ناپذیر آنان برای برپایی و دوام شان بوده و بازگو کردن عوامل مهم شکوفایی و رشد شان سبب تجربه اندوزی و درس گرفتن از آنان می شود در قرون 5 و 6 قدرتهای سه گانه بزرگی مثل زنانه ، بنی زیری ، بنی حماد در مغرب عربی سربر آورند، از میان این دول بزرگ ، دولت حمادی حکومتی محلی و قبیله ای تشکیل داد. درست است به جایگاه دولتهای بزرگ مثل مراطبین ، موحدین نمی رسیدو پایتخت آنان ننیز از نظر ارزش و اعتبار به پای شهرهای فاس و مراکش یا قیروان نمی رسید اما در طول یک قرن و نیم توانستند دست به فعالیت های عمرانی ، کشاورزی ، فرهنگی ، معماری و … بزنند. تا آنجا که مردم دیگر شهرها به هجرت به سوی قلعه و بجایه دو پایتخت مهم آنان ترغیب شدند . به گفته این خطیب شهر قلعه شاهد پیشرفت‌های معماری و فرهنگی بسیاری از جمله قصرهای زیبا، برج‌های مرتفع ، مساجد زیبا و وسیع بوده است و به راستی قلعه، قلعه علم و مذهب شد.

مؤسس دولت (حماد ) نگهبان مرزهای دولت حمادی بوده تا جائیکه حکومت الجزایر شرقی و حفظ و صیانت ان از هجوم قبایل زنانی بر عهده او بوده، از رودخانه شلف تا رودخانه موبویه یعنی بر تمام مغرب تسلط پیدا کرد و جانشینان او نیز رویه او را ادامه داده و به مجدو عظمت وصف ناپذیری دست یافتند و از بزرگترین شهرهای آفریقا و یشرفته ترین آنها شد.

اما با تمام این مزایا عوامل زیادی باعث زوالشان شد حمله دشمنان خارجی مثل نورمان‌ها ،‌بنی هلال، مراطبین و موحدین ، بنی زیری ، فساد و رفاه طلبی و بی کفایتی یحیی بن العزیز ، خیانت وزیرش میون میمون بن حمدون و همکارانش با موحدین و عوامل دیگر خصوصاً اختلاف و انقلابات داخلی سبب ستوطشان شد، این دولت نتوانست شرایط سازگاری و هماهنگی را برای ماندگاری بیشتر قبل از انحطاط فراهم کند ، و زمانی که رو به انقراض می‌رفت عوامل بسیاری در سقوطش او را یاری کردند.

و هدف ما نیز شناخت پیچ و خم های دولت ، عوامل ضعف و قدرت او ، و چگونگی بوجود آمدن دول بزرگ در عرصه سیاست خارجی ، تأثیر دولت از جهات مختلف فرهنگی ، علمی و …. بر شهرهای هم جوار بوده است.

تحلیل منابع تحقیق

روش تحقیق کتابخانه ای ، توصیفی ،‌مقایسه ای است، بدین منظور که با بررسی کتب و نشریات متعدد که از دوران این قوم بر جای مانده و با تحقیقاتی که بعداً انجام گرفته است توانسته ام بررسی جامع و کاملی از این دولت داشته باشم ،‌منابع فراوانی ما را در این زمینه یاری داده اند، خصوصاً منابع جامع و کاملی که به فارسی نوشته شده مثل العبرومقدمه این خلدون، کامل ابن اثیر و کتب عربی که ترجمه نشده اند مثل موسوعه تاریخ العالم ج 2 که براستی منبع عظیم و جامعی بوده است . اگر منابع بزرگ و عظیم تاریخ حمادی را کنار گذاریم بقیه منابع شرح مختصری از دولت در اختیار محقق می‌گذارند مثل نظم الجمان ، قاموس الاسلامی ، مسالک الممالک ، نجوم الذاهره و… ، خصوصاً زمانی که این حکومت محلی از دل دولت بزرگتری مثل بنی زیری در تونس برخاسته باشد. منابع بسیاری در مورد بنی زیری اطلاع مختصری می دهند امادر مورد بنی حماد مطلبی در کتاب خویش نمی‌‌آورند حال شاید روش حکومتی و مملکت داری این دو قوم شبیه هم بوده البته در مواردی مثل عقاید و مذاهب و شیوه و مسلک حکومتی و مدارا با دول خارجی ، با دولت همسایه (بنی زیری) اختلاف داشته‌اند‌.

منابع تاریخی بیشتر به بررسی وقایع تاریخی ، سیاسی دولت حمادی می پردازند و کمتر از مسائل دیگر مثل فرهنگی ، مذهبی . روش حکومتی و … سخنی به میان آورده اند و اگر محقق بخواهد اطلاع کاملی در اختیار دیگران بگذارد باید این دولت را توأماً با دولت بنی زیری مطالعه نماید زیرا در حقیقت قالب و شکل منحصر به فرد و واحدی داشته اند .

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه اوضاع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی،‌ تاریخی بنی حماد در الجزایر