زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق استقلال طلبی در نوجوانان

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق استقلال طلبی در نوجوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق استقلال طلبی در نوجوانان


دانلود تحقیق استقلال طلبی در نوجوانان

1-1 بیان مسئله

نوجوانی دوره خاصی از زندگی است که از لحاظ وی‍‍ژگیها و شرایطی که دارد که متمایز از سایر مراحل بوده و مورد توجه متخصصان رشد و روان شناسی رشد می‌باشد. در این دوره سنی ، نوجوان وی‍‍ژگیهایی پیدا می‌کند که لزوم توجه و اعمال شیوه‌های برخورد مناسب را الزامی می‌سازد و از آنجایی که تحمل این شرایط و وی‍‍ژگیهای آن برای نوجوان نیز توام با مشکلاتی است عدم آگاهی اطرافیان و بویژه والدین و مربیان با شیوه برخورد با آنها می‌تواند مشکلاتی را به وجود بیاورد.

یکی از این ویژگیهای مهم تمایل نوجوان به کسب استقلال است نوجوان تمایل دارد تواناییها و نیرویهای خود را به معرض نمایش بگذارد و قدرت و توانایی خود را به اطرافیان ثابت کند. می‌خواهد یکه و تنها عمل کند و تا جایی که می‌تواند به اطرافیان و بوی‍ژه والدین خود تکیه نکند. استقلال طلبی زمینه اولیه ورود او به اجتماع را فراهم می‌سازد و او را برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی آماده می‌کند. هر چند جهت‌گیری ناصحیح آن توام با مسائل و مشکلاتی برای او و اطرافیان خواهد بود.

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

مهمترین ویژگی که می بایست بدان توجه خاصی داشت استقلال از سوی خانواده است. خانواده می تواند مهمترین منبع تأمین کننده استقلال فرد باشد، یا می تواند نوجوان را در رسیدن به حس فردیت و استقلال دچار تزلزل سازد. نوجوان در این دوران خود را برای مرحله جدیدی از زندگی اش آماده می سازد. او سعی بر آن دارد که بر رفتار کودکانه اش غلبه نماید. آمادگی دارد مسئولیت رفتارش را بر عهده گیرد و حتی آمادگی این را دارد که مسئولیت کارهای دیگران را نیز بر عهده گیرد.

در متون اسلامی در این رابطه سفارشات فراوانی شده است که نوجوان را در این دوران آزاد گذارند و به آنها استقلال و مسئولیت لازم بدهند.

 البته اینها بدان معنی نیست که نوجوان به طور ناگهانی خود را به طور کامل از قید خانواده رها سازد. نوجوان در این دوران دچار نوعی کشمکش درونی است؛ از یک سو تمایل ندارد از دوران کودکی اش پا فراتر نهد که از هر سو در محبت است و از سوی دیگر داشتن آزادی عمل در کارهایش و استقلال را در لوح آرزوهایش می بیند. پس هر گامی که نوجوان به سوی استقلال بر می دارد ترس  و تشویش درونش بیشتر می شود. بنابراین او چندان تمایل ندارد تا پیوندهای خانوادگی را کاملاً قطع نماید. نیاز به حمایت والدین را در هر حال احساس می نماید و همواره در جست و جوی روش هایی است که این حمایت را کسب نماید. یکی از مهمترین مسائلی که نوجوان را در راه رسیدن به استقلال دائماً تهدید می نماید سرزنش و ملامت از سوی والدین است. نوجوان به این رفتار والدین با دیده تحقیر و بغض و خشم توجه می نماید. نوجوانی که از سوی والدینش تحقیر می شود عکس العمل های گوناگون از خود نشان می دهد برخی اوقات دچار «حقارت نفس» می شود. برخی از محیط خانواده گریزان می شوند و برخی به پرخاشگری و زیان رساندن به خانواده و دیگران می پردازند.

نکته دیگری که باید والدین بدان توجه داشته باشند داشتن سوء ظن نسبت به نوجوان است که می تواند او را دچار تزلزل سازد. برخی خانواده ها نوجوان را در اتخاذ تصمیم های مربوط به خودش آزاد می گذارند اما این کار را از روی بی میلی یا سوءظن انجام می دهند. این والدین هرگز به نوجوان خود اعتماد نمی کنند و به ندرت فرصت هایی را ایجاد می نمایند تا نوجوانشان تصمیم بگیرد . حال اگر فرصتی هم ایجاد شود نوجوان  بر اثر سوءظن و عدم اطمینان والدین دچار اضطراب  می گردد و با شکست مواجه می شود و گاه والدین با تردیدها و نگرانی های خود در مورد نوجوانشان قضاوت های ناصحیح در پیش می گیرند که این خود موجب ایجاد فاصله میان والدین و فرزندان می شود.

1-3 سؤالات تحقیق

1) اصول تربیت استقلال دهی را نام برده؟

  • هدف نهایی تعلیم وتربیت فرزند کنترل او نیست هدف این است که به فرزندان خود کمک کنیم تا بالغهای عاقلی بشوند و گلیم خود را از آب بیرون بکشند . بچه ها خواهان استقلال هستند بچه های دو ساله هم استقلال می خواهند نوجوانهای 16 ساله هم همین را می گویند اما فرزندان با کنترل هم احتیاج دارند ایمنی و سلامت کودک کم سن و سال مستلزم کنترل اوست نوجوانهای بزرگتر هم به کنترل نیاز دارند استقلال و کنترل دو موضوع مهم هستند که برای پرورش و تربیت فرزندان سالم ضرورت دارند.
  • به فرزندان خود فکر کردن را بیاموزید:

سرمشق خوب بودن و آموزش کلامی با آنکه مهم است کافی نیست وظیفه پدر و مادر است که به فرزند خود فکر کردن را بیاموزند.

  • سرمشق شوید و درس بدهید :

یکی از مطمئن ترین راههای تربیت استقلال دهی سرمشق شدن پدر و مادر است با احترام گذاشتن به فرزندان خود الگو و سرمشق می شوند و این دو موضوع فراگیری است که رابطه ی میان بالغها و مرز تلقی ما از سایر مردم و از جمله اقوام و خویشاوندان و حتی غریبه ها را در بر می گیرد.

  • به کودکان احترام بگذارید و از آن ها احترام بخواهید:
  • آموزش کلامی به فرزندان بدهید:

2) نخستین گام به سوی استقلال دهی چیست؟

دلبستگی و احساس تعلق مهمترین حادثه ی نخست زندگی است اگر کودک تا پایان نخستین سال زندگی اش از مهر و محبت کافی برخوردار شود گامی استوار در روابط انسانی برداشته در موقعیتی قرار می گیرد که می تواند در مسیر استقلال گام بردارد و یک سالگی نخستین گام به سوی استقلال بوده است.

3) راههای احترام به استقلال دهی فرزندان و پرهیز از تحمیل اراده پدر و مادر چیست؟

پیشنهاد انتخاب - راه دیگر اجتناب از اظهاراتی است که احتمالاً مقاومت کودک را موجب می شود. راه دیگر که کودک را به مسابقه و رقابت دعوت کنید و اغلب شمردن اعداد کمک مؤثری است – آزادی عمل بیشتر دادن و به حال خود گذاشتن – دادن فضای خصوصی هم به کودکان کم سن وسال حائز اهمیت است.

4) دلیل استقلال طلبی انسان چیست؟

این است که می خواهد حاکم بر زندگی خویش باشد در ذات خود درماندگی و وابستگی به دیگران را دوست ندارد و انسان در ذات خویش خواهان شخصیت بارز و منحصر به فرد است.

5) واگذاری مسئولیت چیست؟

انجام کارهای خانه برای کودک مرحله ی صفر بسیار مهم است. کودک با کمک به انجام کارهای خانه به دست یافت مهمی می رسد که می توان آن را نقش اجتماعی مسئولانه در خانواده نامید و این پادزهر مناسبی در برابر خود مداری است و باید توجه داشت وظایفی به کودک محول کرد که شامل انجام کار برای دیگران باشد (مانند چیدن میز) و  مهمتر از آن به کودک نشان داد از کمکی که به شما کرده متشکرید و قدر زحمتش را می دانید.

6) هدف از تعلیم و تربیت بایستی آماده کردن کودکان برای زندگی باشد یعنی چه ؟

خوشبختی و سعادت کودکان بستگی به مهر و محبتی دارد که والدین به او می دهند بایستی کودک را درک کرده و قبول نمود که او موجودی خودخواه است وقتی به کودک مهر و محبت نشان داده و به او اعتماد کنیم خیلی زود مسئولیت اعمالش را می پذیرد ولی اگر به او اعتماد نکنیم آنرا احساس کرده و عکس العمل منفی از خود نشان می دهد برای اعتماد و قبول کودکان ما بایستی به خودمان اعتماد داشته باشیم . والدین نباید هرگز با اقتدار با فرزندانشان رفتار کرده و به زور آنها را مجبور به پذیرش مسئولیت خود کرد.

1-4 تعریف عملیاتی واژه ها:

مفهوم و تعریف تربیت

در بحث تربیت انسان ، مفهوم واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهاى انسانى یعنى فراهم کردن زمینه رشد استعدادهاى آدمى دلالت مى کند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنى زیادت و فزونى و رشد و برآمدن گرفته شده است ؛ و کاربردهاى گوناگون از این ریشه همه همین معنا را در بردارد. ((ربو)) نفس عمیق و بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است . ((ربوة )) یعنى سرزمین بلند و مرتفع . ((رابیة )) نیز به همین معناست . و ((ربا)) یعنى افزون شد و نمو کرد که در اصطلاح شرع مخصوص به افزون شدن سرمایه با غیر از سود شرعى است . ((اربیتان )) دو قسمت گوشت بن ران در قسمت کشاله ران را گویند که بالا مى آید و حالت برآمدگى دارد. ((اربى علیه )) یعنى بر او اشراف و احاطه یافت . ((ربیت الولد فربا)) یعنى فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد. در قرآن کریم همین معنا یعنى بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمى آمده است .

((و قل رب ارحمهما کما ربیانى صغیرا.))

و بگو: پروردگارا، آن دو (پدر و مادر) را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروردند.

((قال الم نربک فینا ولیدا و لبثت فینا من عمرک سنین .))

(فرعون به موسى ) گفت : آیا تو را از کودکى در میان خود نپروردیم و سالیانى چند از عمرت پیش ما نماندى ؟

((راغب اصفهانى )) لغت شناس بزرگ مى نویسد: ((ربیت )) (تربیت کردم ) از واژه ((ربو)) است و گفته اند اصلش از مضاعف یعنى ((رب )) (ربب ) بوده است که یک حرف آن براى تخفیف در لفظ به حرف (ى ) تبدیل شده است مانند ((تظننت )) که ((تظنیت )) شده است .

((رب )) به معناى مالک ، خالق ، صاحب ، مدبر، مربى ، قیم ، سرور و منعم است و نیز اصلاح کننده هر چیزى را ((رب )) گویند. بنابراین ((رب )) به معناى مالک و مدبر و تربیت کننده است .

((راغب اصفهانى )) مى نویسد: ((رب )) در اصل به معنى تربیت و پرورش است یعنى ایجاد کردن حالتى پس از حالت دیگر در چیزى تا به حد نهایى و تام و کمال خود برسد.

آنچه در تربیت روى مى دهد همین مفهوم است و البته نقش ایجادى در تربیت از آن ((رب العالمین )) است و جز او همه نقش اعدادى دارند. بنابراین ، تربیت رفع موانع و ایجاد مقتضیات یعنى اعداد است تا استعدادهاى انسان از قوه به فعل درآید و شکوفا شود؛ و چون در تربیت اسلامى مقصد و مقصود ((کمال مطلق )) است مى توانیم تربیت را چنین تعریف کنیم :

((تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات براى آنکه استعدادهاى انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود)).

انسان موجودى است با استعدادهاى شگفت و گرانقدر، چنانکه از رسول خدا(ص ) روایت شده است که فرمود:

((الناس معادن کمعادن الذهب و الفضة .))

مردم چون معادن طلا و نقره اند.

با این تعبیر باید آنچه را که مانع شکوفایى استعدادهاى انسان است رفع کرد و زمینه هاى مساعد را فراهم ساخت تا استعدادهاى انسان به فعلیت رسد و انسان متصف به صفات و کمالات الهى شود؛ و این تحول با اهتمام و کوشش خود انسان میسر مى شود. بدین ترتیب تربیت با رفع موانع و ایجاد مقتضیات شکل مى گیرد.

استقلال

استقلال فردی یعنی آزادی فردی در چارچوب قواعدی که باید «توسط برخی نهادها که قدرت لازم را دارند» تعریف و اجرایی شود (هایک، 1960: 139). این سنگ بنا نهاده شده و در همان‌حال، توسط یک چارچوب قانونی اجرایی موثر (همان، 144) یا به‌ طور خاص، با قاعده قانون خصوصی یا مدنی ایجادکننده جامعه مدنی قانونی محدود شده است. استقلال فردی به معنای خودمختاری فرد با توجه به محدودیت‌های قواعد قانونی است، قواعدی که محتوای حقوق مالکیت را تعریف نموده و محدودیت‌های آزادی قرارداد را تنظیم می‌کنند. به دلیل این‌که نظام‌های قانون خصوصی درگذر زمان تغییر می‌کنند و به طور خاص، در تعریف روش‌هایی که محتوای حقوق مالکیت را تعریف و آزادی قراردادها را تنظیم می‌کنند، با هم متفاوت هستند، «استقلال فردی» در گذر زمان و در نظام‌های قانونی مختلف معانی متفاوتی داشته است (هایک، 1960: 299، 1948: 19). این موضوع این پرسش را پیش می‌کشد که کدام معیار باید برای ارزیابی تناسب یا کفایت قواعد قانونی بالقوه جایگزین به‌کار گرفته شود. مشخصا، چنین معیاری نمی‌تواند صرفا از اصل استقلال فردی اتخاذ شود، به دلیل این‌که، همان‌طور که در بالا هم بیان شد، ایده‌ استقلال فردی در یک نظام قانونی خاص دارای معنای نسبی است. بنابراین، آزادی فردی نمی‌تواند به‌ مثابه یک معیار استاندارد در برابر یک نظام قانونی خاص به‌کار رود که خود باید مورد قضاوت و بازبینی قرار گیرد.

استقلال در دوران نوجوانی

استقلال در دوران نوجوانی، حالت خاص و تحولی استقلال در دوران حیات است. بدین معنی که تا قبل از بلوغ ، فرد نسبت به اعمال خود اگر چه مسئول است، اما به لحاظ حقوقی و شرعی پاسخ گو نیست و پاسخ گویی به عهده ولی و قیم قهری  و شرعی اوست و به محض وقوع بلوغ ، شخصاً باید در پیشگاه قانون  جواب گو باشد و تبعات و پیامدهای اعمال خود را متحمل شود و به تناسب موارد، پاداش بیند و کیفر پذیرد و به انجام تکالیف متعهد و به رعایت حدود و مرزها ملزم باشد. در مقابل ضروری است اجتماع هم این تعهد و الزام را به عنوان حریم و مرز حقوقی، اعتقادی و ارزشی یک شخصیت حقوقی و اجتماعی حرمت گذاری کند.

بنابراین چنانچه به ندرت و رغم روال قابل تصور، پدر و مادر، نوجوان بالغ را به کار خلاف امر کردند، استقلال حقوقی و شرعی به او اجازه می دهد تا در برابر این دستور مقاومت کند، ولی این مقاومت باید به نحوی عملی شود که با  وظیفه مهم دیگری که رعایت حریم و حرمت والدین است، متضاد و متقابل نباشد و چنان مدبرانه و با ظرافت عمل شود که کرامت آنها مخدوش نگردد و به برخورد متقابل نینجامد، زیرا هیچ انسانی تا پایان عمرگسسته و رها از والدین نیست.

استقلال  شرعی بیان شده همراه با رشد و بیداری غرایز، نوجوان را به سمت احساس وظیفه، افزایش درک و شناخت ارزش ها، تفکر مستقل، برنامه ریزی، عاقبت اندیشی، انتخاب مسیر، تلاش معنادار، ارائه پاسخ های معقول و هدفمند، سیاست گذاری حیاتی، شناخت امیال، حب و بغض ها و اشتیاق و تنفرها، هدایت می کند و در نتیجه به زندگی مستقل و تشکیل خانواده و زایش واحد اجتماعی جدید منجر می شود. این در حالی است که ارتباط حقوقی و عاطفی فرد با خانواده اولیه اش پابرجاست و تعهدات او کما کان محکم است و به لحاظ تربیتی و ارزشی ، استحکام خانواده دوم و آتی یا سوم بستگی تنگاتنگ با استحکام واحد اول دارد.

علاوه برآن چه بیان شد، که بیشتر به استقلال حقوقی و شرعی نوجوان مربوط می شود، شایسته است موارد  دیگری از استقلال مانند استقلال اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، عاطفی و ... مورد بحث و نظر قرارگیرد.

الف) استقلال اقتصادی

برای این که نوجوان درک صحیح و منطقی از استقلال اقتصادی داشته باشد لازم است از دوران کودکی ، پدر و مادر سیاست های خاصی را مد نظر داشته باشند؛ از آن جمله وجوهی را دراختیار نوجوان قرار دهند و با افزایش سن و توان او، مبالغ این وجوه را افزایش دهند و بعضی از مخارج ساده را نیز در قبال این وجوه به عهده خود او بگذارند و بر نحوه انجام این مخارج نظارت کنند تا فرزند یاد بگیرد چگونه هزینه های خود را تنظیم کند و آنها را الویت بندی نماید و صرفه جویی اعمال کند تا بتواند پس انداز داشته باشد و بیاموزد چگونه این پس انداز را به سوی سرمایه گذاری هدایت کند. به عنوان مثال، برای او حساب پس انداز مسکن باز کنند یا گاهی او را به سمت داد و ستدهای ساده و سود آور رهنمون شوند یا به طرف سرمایه گذاری های علمی و فنی مانند خرید ابزار کارهدایتش کنند تا به تدریج با کسب در آمد و مهارت فنی آشنا شود. همچنین به لحاظ شرعی و در راستای تربیت دینی برای او سالِ مالی تعیین کنند تا بیاموزد حداقل سالی یک مرتبه

سود و زیان و بهره وری اقتصادی خود  را بسنجد و حقوق الهی و اجتماعی خود را بپردازد و در کنار این مسائل احساس کرامت، خود ارزشمندی و استقلال کند.

ب) استقلال اجتماعی:

در دوران کودکی، فرزند غالباً در معیت پدر و مادر ، در مجالس و محافل شرکت می کند و در دوران دبستان با شرکت در اردوهای دانش آموزی ، حیطه تعامل اجتماعی او افزایش می یابد و با پذیرش برخی مسئولیت های ساده در محیط آموزشی، فعالیت ها و مسئولیت های اجتماعی را تجربه می کند.

ولی در دوران نوجوانی با شرکت درگروه هم سن و سال و آمد و شد به مجالس مذهبی و علمی، رجوع به کتابخانه ها و شرکت در اردوها، استقلال اجتماعی او معنای تازه به خود می گیرد و در مقابل انتظار دارد با تبدیل دخالت های والدین به نظارت، این استقلال به رسمیت شناخته شود؛ کما این که دیگر حاضر نیست شرکت او در مجالس خانوادگی حالت طفیلی داشته باشد و انتظار دارد از او به صورت جداگانه دعوت به عمل آید. همچنین او برای مسئولیت هایش در مدرسه، مسجد و محله ارزش قائل است و تشویش و دغدغه دارد. بنابراین ضروری است قبل از نوجوانی مبانی ارزشی فعالیت های اجتماعی به او آموزش داده شود تا در دوران نوجوانی دچار مشکل نشود. معاشرت های واجب مثل شرکت در جلسه های آموزشی، علمی و دینی را باید به او تفهیم کرد و حشر و نشرهای حرام را به او شناساند و با تعیین مصادیق عینی به او بصیرت و آگاهی داد. البته در ارائه این آگاهی باید توجه داشته باشیم که ذهن خفته نوجوان نسبت به مسائل مکتوم بیدار نشود و تذکرات، جنبه اشاعه زشتی پیدا نکند.

ج) استقلال سیاسی:

در بیان نظریات سیاسی، هر چند نوجوان ناپخته و تازه کار باشد، با این حال باید پدر و مادر ، شنونده ای پر حوصله و بردبار باشند و برای آگاهی و بیداری او به ذکر مصادیق عینی بسنده کنند و به او مجال دهند تا خود مسائل را تحلیل کند. منتها ضروری است از قبل خط و مرزهای ارزشی و فرهنگی برای او ترسیم شود و زمانی که به سن قانونی رسید، ضمن تبیین مسئولیت های ناشی از رأی دادن و ارائه نظر ، مجال این امر را برای او فراهم کنند.

د) استقلال عاطفی:

 نوجوان با گرایش به سمت گروه همسالان و طرح دوستی ها، استقلال عاطفی خود را ابراز می کند. دراین زمینه ضرورت دارد  خانواده حد و مرزها و منع و تجویزها را از دوران کودکی به او تفهیم کند و سپس با سالم سازی محیط و انتخاب صحیح پهنه اجتماعی و فضای آموزشی، بسترآشنایی و دوستی ها را بسازد تا در دوران نوجوانی او، مجبور به دخالت های افراطی و غیر مؤثر نشود.

دید و برداشت کلی :

در این دوران در جهت شکوفایی روحی و روانی نوجوان به منظور دلجویی عاطفی، آزادی مطلق و استقلال بدون مرز آنان را توصیه می کنند، ولی حقیقت امر آن است که اگر چه مسائل  جزیی و به خصوص مادی در مقایسه با امکانات ارتقائشان و میزان اهمیت آن، قابل اغماض است، لیکن باید از اوان کودکی رفتار فرزندان در جهت کسب عادات مناسب نظام یابد و جهت پذیرد و در حد سن و سال و موقعیتشان یک روش نظارتی معقول جاری گردد، به نحوی که این روش ها درحد توان و پذیرش آنان باشد و محققاً فایده مند بوده، با منزلت وهویت طینتی و طبیعی آتی شان تضاد نداشته باشد. نظارت مذکور به نحوی باید باشد که چشم واقع بین آنان را باز کند و توان تحلیل و برداشت معقولشان را تقویت نماید تا بتوانند به طور منطقی حقایق را درک کنند. ولی اگر تحکّم مآبانه مسائل برایشان تحلیل و به آنان تحمیل شود، خوشایندشان نخواهد بود. پس باید ضمن ایجاد بصیرت و بینش، زمینه تحلیل دلیل مند برایشان فراهم شود. آن گاه پذیرش مسائل، امری سهل و آسان خواهد شد و در برابر این گونه برداشت ها دفع و گریزی نخواهند داشت. و سرانجام این که اگر پدر و مادر نسبت به فرزند ذی حق اند و فرزند نیز متقابلاً ملزم به رعایت حقوق و حفظ  حرمت و کرامت آنان است، لیکن لازم است در تربیت فرزندان به شکلی برنامه ریزی شود تا مطلب مذکور با حق انتخاب و استقلال آنها تضاد و تعارضی پیدا نکند و آنان بتوانند به مدد فکر و عقل خود مسیر صحیح را بیابند.

رشد هویت

پدیده نوجوانی ،با این پرسش اساسی همراه است که نوجوان از خود می پرسد"من کیستم" این پرسش را که چند سال ادامه خواهد یافت "جستجوی هویت"می نامند. در واقع مساله این است که چه می‌شود که هیچ فردی نه مانند کسانی می‌شود که قبل از اودراین جهان زیسته اند ونه مانند کسانی خواهد شد که پس ازاوبه این جهان خواهند آمد.نوجوانی که با این پرسش اساسی روبروست می داند که بزودی باید مسوولیت زندگی خویش را شخصاً برعهده گیرد و از خود می پرسد: باید چگونه زندگی کنم؟چه حرفه ای راباید انتخاب کنم؟ در ارتباط باجنس مخالف وزندگی خانوادگی آتی چه خواهم کرد؟ با کدام باورهاوارزشها بایدزندگی کنم؟

پاسخ به این پرسشها آسان نیست و معمولاً با مقداری تشویش نیز همراه است. شاید بتوان گفت که تشویش والدین نیز کمتر از خود نوجوانان نیست.نوجوانانی که سعی می کنند که بالهای خود رابگشایند وبه دنیای خاص خویش پرواز کنند و والدینی که گاه به دلیل وابستگی به فرزند خود و استقلال جویی اونگرانند وگاهی نیز به دلیل مخاطراتی که پرواز غیرقابل پیش بینی ازآشیانه م‍‍ألوف درکمین نوجوان آنهاست، احساس ایمنی نمی کنند. دراین میان ممکن است نوجوان دچاراین احساس شود که والدین اوبه جای آنکه کمکش کنند، وی را آرام وبه حال خود نمی گذارند.

اریکسون اولین کسی بود که هویت را به عنوان دستاورد مهم شخصیت نوجوانی وگامی مهم به سوی تبدیل شدن به فردی ثمربخش وخشنودتشخیص داد. تشکیل هویت عبارت است از مشخص کردن چه کسی هستید، وبرای چه چیزی ارزش قائلید،وچه مسیری را می خواهیددر زندگی دنبال کنید. یک کارشناس، هویت رابه صورت نظریه روشن درباره خود به عنوان عامل منطقی، عاملی که براساس عقل عمل می کند، مسوولیت این اعمال را می پذیرد ومی تواند آنها راتوضیح دهد،تعریف کرد. این جستجو برای آنچه درمورد خود درست وواقعی است، نیروی پیش برنده درپس خیلی ازتعهدات جدیداست،ازجمله احساس تعهد نسبت به جهت گیری جنسی، شغلی، روابط میان فردی ودرآمیختگی باجامعه،‌عضویت درگروه قومی، وآرمانهای اخلاقی، سیاسی، مذهبی، و فرهنگی.اریکسون مراحل رشد انسان را به هشت مرحله تقسیم کردو دوران نوجوانی وبلوغ راپنجمین مرحله از مراحل هشت گانه رشد قلمداد کرده است. بحران این مرحله بیدار شدن احساسهایی ازهویت درمقابل گم گشتگی نقش اتفاق می افتد. بیرون آمدن از دوره نوجوانی با احساس هویت مستلزم آن است که خود پنداره به دوطریق تکامل یابد،اول، شخص باید خودپنداره هایی را که در طول چهارمرحله روانی پیشین شکل گرفته است تحکیم بخشد،دوم، خود این خود پنداره منسجم بایستی با تصوری که دیگران ازاودارندیکی باشد. تنها بدین طریق احساسی کامل ازهویت می تواند پدیدآید.

بدین ترتیب ازدیدگاه اریکسون هویت ازامتزاج خودپنداره های خصوصی واجتماعی سرچشمه می گیرد. پیامد این انسجام ازتداوم فردی یا همخوانی درونی است. اریکسون تاکیدبسیارزیادی براهمیت رشد احساسی ازهویت قائل بود. اواز جهات فراوانی یافتن احساس هویت را تکلیف عمده زندگی فردی می دانست. به عقیده اریکسون هویت ممکن است ازدوراه منحرف شود. ممکن است پیش ازآن که رشدکند تثبیت شود(یعنی پیش ازموعدشکل بگیرد)،ویا اینکه بدون هیچ محدودیتی گسترش یابد.

تکوین هویت شخصی‌

رشد هویت معمولا یکی از جنبه‌های رشد خود در نظر گرفته می‌شود. رشد خود نیز یکی از مباحث مهم مطرح شده در قلمرو روان‌شناسی رشد است که حاوی موضوعات مهمی همچون رشد مفهوم خود، عزت نفس (Self esteem) یا ارزش نهادن به شایستگی‌های خود، رشد شناخت دیگران و رشد هویت است.

از نگاه اریک اریکسون یکی از تکالیفی که انسان در دوران نوجوانی با آن مواجه می‌شود تکوین هویت شخصی (personal identity) است. این بدان معناست که نوجوان برای دستیابی به

فهرست مطالب:

مقدمه

فصل اول :طرح کلی تحقیق

1-1 بیان مسئله

1-2 اهمیت و ضرورت تحقیق

1-3 سؤالات تحقیق

1-4 تعریف عملیاتی واژه ها:

1-5 روش تحقیق:

فصل دوم :

2-1  معنی و مفهوم استقلال دهی چیست ؟

2-2 راهبردهای تقویت حس استقلال :

فصل سوم : راهکارهای تربیت استقلال دهی به فرزندان را نام ببرید ؟

فصل چهارم :

رشد هویت و مبارزه برای استقلال دهی را توضیح دهید؟

فصل پنجم :

5-1 بحث ونیجه گیری

5-2 پیشنهادات و محدودیت ها

منابع و مأخذ

شامل 86 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق استقلال طلبی در نوجوانان

دانلود مقاله کم رویی و انزوا طلبی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کم رویی و انزوا طلبی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کم رویی و انزوا طلبی


دانلود مقاله کم رویی و انزوا طلبی

 

مشخصات این فایل
عنوان: کم رویی و انزوا طلبی
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 6

این مقاله در مورد کم رویی و انزوا طلبی می باشد.

 

 

بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله کم رویی و انزوا طلبی

نشانه های کم رویی عبارت است از:

1-جلوه های فیزیولوژیک شامل:
-ناراحتی های ترشحی (عرق کردن، به خصوص در نوک انگشتان)، داشتن دست های مرطوب،
-سرخ شدن چهره به دلیل اتساع عروقی که منجر به سرخی صورت می شود،
-تشدید ضربان قلب، اختلال در آهنگ تنفس و سرفه کردن هنگام صحبت،
-خشک شدن بزاق دهان و گرفتن گلو، سفت و سخت شدن تارهای صوتی که در آن، ناگهان قدرت تکلم از بین می رود، نفس می گیرد و کودک به لکنت می افتد (به خصوص در موقعیت های اجتماعی)،
...(ادامه دارد)

جلوه های روانی، شامل
ضعف د راعتماد به نفس: آنان به دلیل ضعف در اعتماد به نفس، در ارتباط اجتماعی احساس بی کفایتی می کنند و در نتیجه در مقایسه با همسالان، خود را کمتر از آنها می دانند. اما علی رغم آن که از اجتماع دوری می کنند، به دلیل ضعف در اعتماد به نفس به ارزشیابی دیگران در مورد نحوه ی عملکرد و کم رویی در فرد حکایت دارد؛...(ادامه دارد)

عدم نداشتن ابتکار عمل
اضطراب فراوان شخص کم رو موجب می شود تمام قوای شناختی او نظیر هوش و حافظه تحت تأثیر قرار گرفت گیرد و خصوصا حافظه ی کودک کم رو مختل گردد. از آن جا که فرد کم رو بیش از هر چیز توجه غیر عادی و مفروطی به خویشتن دارد، از توجه به محیط و اموری...(ادامه دارد)

دلایل کم رویی
-
کم رویی اساسا در نتیجه روابط نادرست بین فرد و سازش نا یافتگی های اجتماعی در مراحل اولیه رشد، در خانه و مدرسه پدیدار می گردد. کودکان کم رو عموما به والدینی تعلق دارند که خودشان نیز دچار کم رویی هستند؛
-گاهی اوقات یکی از انگیزه های اصلی پیدایش احساس کم رویی، وجود ضعف یا ضایعه عضوی و بیماری روانی و عصبی به ویژه افسرگی است.
-امکان دارد شکست در تحصیل یا ناکامی در دوستی نیز کودک را به ورطه مفرط و سر خوردگی و کناره جویی سوق می دهد،
...(ادامه دارد)

بخشی از فهرست مطالب مقاله کم رویی و انزوا طلبی در پایین آمده است.

نشانه های کم رویی
1-جلوه های فیزیولوژیک شامل:
2-جلوه های رفتاری، شامل:
3-جلوه های روانی، شامل
عدم نداشتن ابتکار عمل
نگرانی و تشویق
دلایل کم رویی
...(ادامه دارد)


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کم رویی و انزوا طلبی

ارتباط بین سبک رهبری مربیان ،‌انسجام تیمی و انگیزه موفقیت طلبی در رشته های ورزشی گروهی--دو فصل اول- 70 ص

اختصاصی از زد فایل ارتباط بین سبک رهبری مربیان ،‌انسجام تیمی و انگیزه موفقیت طلبی در رشته های ورزشی گروهی--دو فصل اول- 70 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ارتباط بین سبک رهبری مربیان ،‌انسجام تیمی و انگیزه موفقیت طلبی در رشته های ورزشی گروهی--دو فصل اول- 70 ص


ارتباط بین سبک رهبری مربیان ،‌انسجام تیمی و انگیزه  موفقیت طلبی در رشته های ورزشی گروهی--دو فصل اول- 70 ص

فصل اول

 

 

کلیات تحقیق


 

 

 

 

1-1 مقدمه

برای رسیدن به موفقیت در کار گروهی نیاز به مدیریت صحیح و کارآمد است. و نقش موثر آن برای پیشرفت و یا عدم پیشرفت گروه ها بسیار حائز اهمیت می باشد. در ورزش معمولاً مربی به عنوان یک رهبر مسئولیت گروه یا تیم را برای رسیدن به هدف مورد نظر به عهده دارد تا با استفاده از مهارت های خود کار هدایت و رهبری را برای توسعه ساختار و انسجام اعضاء در پیش گیرد.

مایر[1] (1996 ) معتقد است موضوع رهبری یکی از مهمترین موضوعات تحقیقی در روانشناسی ورزش‌های سازمان یافته است. بر طبق نظر استون[2] (2003) بیشتر برنامه های ساختاری تیم در ورزش، ادراک ورزشکاران از نحوه عملکرد تیمی ارتقاء یافته را ارزیابی کرده اند(40). 

به نظر می رسد مربیان محور اصلی و رکن مهم تیمهای ورزشی هستند. در بین سه عامل مربی، ورزشکار و تماشاگر، مربی در رهبری تیم به عنوان یک عامل سازمان دهنده قوی و زیربنای هر پیشرفت مطرح است.

به هرحال مربی نقش موثری در پیشرفت تیم داشته و تاثیر رفتارهای صحیح  روی عملکرد ورزشکار بسیار قابل توجه است. موفقیت های بوجود آمده در ورزشکار اغلب توسط عکس العمل های انفرادی نسبت به محیطی که در آن انجام می شود، تعیین می گردد(54).

انسجام بعنوان عنصر اساسی و مرکزی در توسعه تیم و افرادی که با هم کار می کنند قلمداد می شود (74). انسجام به عنوان ارزش حیاتی تیم در فرآیند پویایی تعریف می شود که در تمایل جهت پیوند با یکدیگر و متحد شدن برای رسیدن به اهداف یا ارضاء نیازهای موثر اعضاء نمود پیدا می­کند (47). اگر انسجام باعث نتیجه مطلوب نهایی شود پس ساختار تیمی فرآیندی است که پیشرفتش را تسهیل می کند. به بررسی ساختار تیمی در ورزش و محدوده های تمرینی توجه نسبتاً کمی شده است. گزارشات تاثیر مثبت ساختار تیمی روی انسجام در یک محیط ورزشی را گویا هستند. گود[3] و همکارانش (1999) از تمرکز روی روش شناسی گروهی با ورزشکاران و مصاحبه های انفرادی با مربیان استفاده کردند. یکی از نتایج استخراج شده توسط این گروه این است که ورود تمرین های ساختاری تیم در برنامه های آموزشی توسعه انسجام و عملکرد بهبود یافته را افزایش می دهد. همچنین نتایج وابسته به بررسی های کالاگان و ویت[4] (2001) با دو تیم فوتبال زنان دانشگاهی نشان داد که بین فعالیتهای ساختاری تیم و افزایش انسجام ابهام وجود دارد اما یافته های بدست آمده از تحقیقات بلوم واسترونز[5] (2002) و پرایا و سیز[6]، کارن،[7] اسپینگ[8] (1996) هیچ شواهدی برای حمایت از این رابطه را نشان نمی­دهد. همچنین نتایج ارزشمندی راجع این قضیه گزارش شده است(26).

معمولاً بین تیمهای برنده و بازنده انگیزه  می تواند تعیین کننده باشد. برندگان غالباً کسانی هستند که به درستی تحت آموزش و تمرین قرار گرفته اند و این آموزش به آنها اعتماد به نفس داده و آنها به خود و عملکردشان برای برنده شدن ایمان دارند(54).

تجربه نشان داده است در سطح ورزش دانشگاهی هم مربیانی که از تمام جهات ، چه از نظر فنی و چه از نظر دانش سرآمد بوده اند، در ارائه عملکرد گروهی بهتر بازیکنان و موفقیت تیم هایشان نقش موثرتری را ایفا نموده اند. به هر حال مربیان با داشتن مهارت های مدیریتی می توانند کارایی و اثربخشی تیم هایشان را ارتقاء دهند. از مهمترین مهارت های مورد نیاز برای یک مربی، رهبری است. برخی از وظایف مهم در حیطه رهبری شامل ایجاد انگیزش، توسعه ارتباط موثر با ورزشکاران و ایجاد انسجام و هماهنگی برای رسیدن به موفقیت است. رهبری موثر با توجه به ویژگی های ورزشکاران و موقعیت ها متفاوت است اما مشخص نیست که کدام رفتارهای رهبری برای تمام موقعیت ها یا ورزشکاران به منظور افزایش انسجام گروهی و ارتقاء انگیزه موفقیت طلبی مؤثرترین است. بنابراین شناخت اعمال رهبری موثر و تاثیر آن روی روابط انسجام تیمی و دستیابی به انگیزه موفقیت طلبی به منظور ارتقاء عملکرد تیمی بسیار مهم است. پس تعیین رفتار رهبری مؤثر که انسجام گروه را به منظور دستیابی به انگیزه بالا ارتقاء می دهد بسیار حائز اهمیت است.

در ارتباط با رفتارهای رهبری موثر و انسجام گروهی در زمینه ورزش مقالاتی وجود دارد اما دستاوردهای اندکی راجع ارتباط بین رهبری مربی، انسجام تیمی و انگیزه موفقیت طلبی در دست است. همچنین اطلاعات بسیار کمی راجع این متغیرها در تیم های ورزشی منطقه 10 دانشگاه آزاد اسلامی وجود دارد. لذا این تحقیق کاربردی اطلاعات ارزشمندی را برای نهادهای ورزشی با درک روابط بین سبک های رهبری ، انسجام تیمی و دستیابی به انگیزه موفقیت طلبی به منظور ارتقاء عملکرد موثر تیمی، ارائه می دهد.

 

 

 


[1] .Mayer

[2] .Aston

[3] Good                                                

  1. Kalagon & Woit
  2. Bloom & Stornz
  3. Praya & Siz
  4. Karen
  5. Spenig
 
 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


ارتباط بین سبک رهبری مربیان ،‌انسجام تیمی و انگیزه موفقیت طلبی در رشته های ورزشی گروهی--دو فصل اول- 70 ص