زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد حضرت هود

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد حضرت هود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حضرت هود


تحقیق در مورد حضرت هود

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:2

 

 

 

شیوه‏هاى تبلیغى حضرت هود(ع)

  1. تأکید بر توحید و نفى آلهه
  2. عدم درخواست مزد
  3. برائت از شرک و تحدّى
  4. یادآورى به همراه انذار
  5. نصح و امانت
  6. رعایت ادب و احترام دربرابر ناسزا و تهمت

هود، اسوه صراحت در تبلیغ

 

حضرت هود(ع)، پیامبر قوم عاد و از نسل نوح و از انبیاى عهد قدیم است. حدود 58 آیه در قرآن درباره حیات و دعوتش نازل شده و نامش هفت بار در لابه‏لاى آیات آمده است. آیات 65 تا 72 سوره اعراف، 50 تا 60 سوره هود، و آیات 123 تا 140 سوره شعراء به تفصیل، ماجراى دعوت هود را شرح مى‏دهند. در لسان قرآن، شباهت بسیارى میان دعوت هود و حضرت صالح وجود دارد و شیوه‏هاى آنان عمدتاً مشترک مى‏باشند.

هود، اسوه صراحت در تبلیغ

شکى نیست که شرایط و احوال مخاطبان از عوامل مهم تعیین شیوه‏هاى دعوت است. در دعوت هود، مخاطبان بیشترین عناد و اصرار بر کفر را از خود نشان دادند، به‏طورى که هر مبلّغى از هدایتشان ناامید مى‏گشت:

و این قوم عاد بود که آیات پروردگارشان را انکار کردند و فرستادگانش را نافرمانى نمودند و به دنبال فرمان هر زورگویى ستیزه جوى رفتند و سرانجام در این دنیا و روز قیامت، لعنت بدرقه آنان گردید. آگاه باشید که عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان، مرگ بر عادیان، قوم هود.(1)

هود با مشاهده چنین صفاتى، ضمن رعایت خیر خواهى و اخلاص (نُصح) استراتژى خود را بر صراحت بیان و تبلیغ بى پرده و بى پروا بنا مى‏نهد. در معدود آیات حکایتگر دعوت‏هود، نمونه‏هاى این صراحت در تبلیغ را به‏ویژه در جملات پایانى خطاب‏هاى حضرت هود شاهدیم:

- پس از آن که آنها را به عبادت خداى یگانه و نفى بتان فرا مى‏خواند، آنها را دروغزن قلمداد مى‏کند: إنْ أنتم إلّا مُفتَرُون.(2)

- آنها را براى برائت از شرک به گواهى مى‏خواند: قالَ إِنِّى أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّى بَرِى‏ءٌ مِمّاتُشْرِکُونَ * مِنْ دُونِهِ فَکِیدُونِى جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ؛(3) گفت: من خدا را گواه‏مى‏گیرم و شما شاهد باشید، من از آنچه جز او شریک مى‏گیرید، بیزارم، پس همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت ندهید.

- پس از اعتراض به پرستش بتان مى‏گوید: فَانْتَظِرُوا إِنِّى مَعَکُمْ مِنَ المُنْتَظِرِینَ؛(4) پس منتظر باشید. من هم با شما از منتظرانم.

- و به صراحت از نافرمانى و جرم منع مى‏کند: وَلا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِینَ؛(5) و تبهکارانه روى برمگردانید.

البته باید توجه داشت که این صراحت لهجه و بى پروایى هرگز به مفهوم اهانت و گستاخى به مخاطبان نیست و تنها به منظور القاى صلابت و قطعیت دعوت است، چنان‏که وقتى او را به سفاهت و دروغگویى متهم مى‏سازند، آرام و با احترام تنها به دفع تهمت از خود مى‏پردازد:

سران قومش که کافر بودند گفتند: ما تو را در نوعى سفاهت مى‏بینیم و جدّاً تو را از دروغگویان مى‏پنداریم. گفت: اى قوم من، در من سفاهتى نیست ولى من فرستاده‏اى از جانب پروردگار جهانیانم.(6)

تعابیر فوق، بیش از هر چیز صراحت و جسارت حضرت هود را دربرابر سرکشى و سبکسرى قوم عاد نشان مى‏دهد، از این رو او را اسوه صراحت در تبلیغ لقب داد.

شیوه‏هاى تبلیغى حضرت هود(ع)

  1. تأکید بر توحید و نفى آلهه

سرلوحه پیام‏هاى تبلیغى حضرت هود را دعوت به توحید تشکیل مى‏دهد که در هر فرصتى به مخاطبان ابلاغ مى‏نمود. چرا که با پذیرش توحید واقعى، راه دستیابى به کلیه فضیلت‏هاى فکرى و اخلاقى براى مخاطبان گشوده مى‏شود؛

وَإِلى‏ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلّا مُفْتَرُونَ؛(7)

و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم. هود گفت: اى قوم من، خدا را بپرستید، جز او هیچ معبودى براى شما نیست، شما فقط دروغ‏پردازید.

وَإِلى‏ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إلهٍ غَیْرُهُ أَفَلا تَتَّقُونَ؛(8)

و به سوى قوم عاد، برادرشان هود را فرستادیم؛ گفت: اى قوم من، خدا را بپرستید، که براى شما معبودى جز او نیست، پس آیا پرهیزگارى نمى‏کنید؟

أَتُجادِلُونَنِى فِى أَسْماءٍ سَمَّیْتُمُوها أَنْتُمْ وَآباؤُکُمْ مانَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ؛(9)

آیا درباره نامهایى که خود و پدرانتان براى بتها نامگذارى کرده‏اید، و خدا بر حقانیت آنها برهانى فرو نفرستاده با من مجادله مى‏کنید؟

إِنْ أَجْرِىَ إِلّا عَلَى الَّذِى فَطَرَنِى أَفَلا تَعْقِلُونَ؛(10)

پاداش من جز بر عهده کسى که مرا آفریده است، نیست. پس آیا نمى‏اندیشید؟

  1. برائت از شرک و تحدّى

براى جلوگیرى از طمع مشرکان در ایمان مؤمنان، بر مبلّغ الهى لازم است به صراحت، برائت خود را از شرک و مشرکان ابراز کند تا صف مؤمنان از جمع مشرکان جدا شود و با این اعلام شجاعانه، اهل ایمان احساس عزت و استقلال نمایند؛ هنگامى که به هود مى‏گویند تو در اثر آسیبى که خدایان ما به تو زده‏اند سخن به گزاف مى‏گویى، وى بیزارى خود را از این‏گونه ادعاها اعلام مى‏نماید؛

أَنْ نَقُولُ إِلّا اعْتَراکَ بَعْضُ آلِهَتِنا بِسُوءٍ قالَ إِنِّى أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّى بَرِى‏ءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ * مِنْ دُونِهِ فَکِیدُونِى جَمِیعاً ثُمَّ لا تُنْظِرُونِ * إِنِّى تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّى‏وَرَبِّکُمْ ما مِنْ دابَّةٍ إِلّا هُوَ آخِذٌ بِناصِیَتِها إِنَّ رَبِّى عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ؛(11)

گفت: من خدا را گواه مى‏گیرم، و شاهد باشید که من از آنچه جز او شریک وى مى‏گیرید، بیزارم. پس، همه شما در کار من نیرنگ کنید و مرا مهلت مدهید، در حقیقت، من بر خدا، پروردگار خودم و پروردگار شما توکل کرده‏ام. هیچ جنبنده‏اى نیست مگر این که او مهار هستى‏اش را در دست دارد. به راستى پروردگار من به راه راست است.

در آیات و جملات فوق شاهد برائت و تحدى شجاعانه و همراه با توکل و اعتماد به ذات لایزال الهى از سوى هود مى‏باشیم که در تثبیت اعتقاد توحیدى در جان مخاطبان مؤثر است و از شیوه‏هاى دعوت محسوب مى‏شود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حضرت هود

تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط


تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:9

 

 

 

 

 

موضوع:                                                       صفحه:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اخلاق ناپسند قوم لوط ........................ 1

 دعوت لوط علیه السلام ........................2

کیفر قوم لوط ............................... 3

میهمانان ناخوانده ........................... 6

فرار شبانه لوط و نزول عذاب الهی ............. 9

 

 

 


اخلاق ناپسند قوم لوط

آنگاه که ابراهیم علیه السلام از سرزمین مصر کوچ کرد، لوط نیز به همراه وی حرکت کرد، ایشان با مال فراوان و اندوخته ای بسیار از مصر خارج و به سرزمین مقدس فلسطین وارد شدند، ولی پس از مدتی به علت افزایش احشام و گوسفندان محیط فلسطین را بر خود تنگ دیدند، لذا لوط از سرزمین عموی خود ابراهیم کوچ کرد و در شهر سدوم رحل اقامت افکند. مردم سدوم دارای اخلاقی فاسد و باطنی ناپاک بودند؛ از انجام هیچ معصیتی پرهیز نمی کردند و در اعمال ناشایستی که انجام می دادند، نصیحت پذیر نبودند. این قوم در فسق و فجور و زشتی سیرت کم نظیر بودند. دزدی و راهزنی و خیانتکاری را پیشه خود ساخته بودند، بر راه هر رهگذری کمین و از هر سو به او حمله می کردند و اموالش را می ربودند. ایشان دین و آیینی نداشتند که مانع اعمال ناپسندشان شود و هرگز از ستمکاری شرمگین و سرافکنده نمی شدند، و پند هیچ واعظ و نصیحت هیچ عاقلی را گوش نمی دادند!

گویا روح قوم لوط تشنه جنایت بود و جنایات مکرر، روح عصیانگر و طبیعت ستمکار آن قوم را اقناع نمی کرد؛ دل های آنان آلوده به مفاسد بود و هر روز جنایت و عمل ناشایست تازه ای را مرتکب می شدند، تا جایی که عمل ناشایستی را که قبلاً کسی مرتکب نشده بود بر گناهان پیشین خود افزودند و به عمل نامشروع و غیر اخلاقی لواط روی آوردند. این قوم نابکار، زن ها را که خدا برای تسکین ایشان خلق کرده بود را ترک کرده و به رابطه با مردان روی آوردند. و در کمال بی شرمی این عمل ناپسند را آشکارا انجام می دادند و هرگز به فکر ترک این مفاسد نبودند بلکه بر انجام آن اصرار می ورزیدند. این قوم مردم را ناگزیر می ساختند با فاسدین همراهی کنند و آنها را به این کار دعوت می کردند و پیوسته به گمراهی خود می افزودند. آنقدر عمل زشت خود را تعقیب و تبلیغ کردند تا ارتکاب به منکرات علنی و آشکار شد، جنایات افزایش یافت و قلب آنان با گناه و فحشاء آمیخته شد.

دعوت لوط علیه السلام

هنگامی که قوم لوط غرق در معصیت گشتند، گمراهی را بر راه حق ترجیح دادند و جهالت را بر هدایت مقدم داشتند و شیطان در دل آنان نفوذ کرد و آنان را به تداوم اعمال ناشایست وادار ساخت و پیروی از شهوات را بر آنان چیره کرد. خداوند به لوط وحی کرد که آنان را به پرستش حق بخواند و از ارتکاب به آن جرائم باز دارد.

پس لوط علیه السلام دعوت خود را آغاز کرد و رسالت خویش را در میان قوم اعلان نمود، ولی گوش آنان از شنیدن سخن لوط عاجز و چشم هایشان از دیدن حق ناتوان بود، قلب های آنان در حجاب شهوات اسیر بود و به شدت به سوی مفاسد کشانده می شدند و به انجام اعمال زشت خود اصرار داشتند و هر روز در یاغیگری دستشان بازتر می شد و از گمراهی خود غافل بودند و نفس اماره، آنان را به انجام کارهای زشت و ناشایست وادار می کرد!

سرانجام لوط و پیروان او را تهدید به اخراج از شهر و تبعید نمودند در حالی که جرم لوط اجتناب از گناهان آنان بود. گناه وی دوری از رذیلت و دعوت به فضیلت بود و از زندگی توأم با اندیشه های فاسد آنان بیزار بود؛ به همین دلیل او مورد بی مهری مردم قرار گرفت و از شهر خود تبعید گشت.

آنگاه که لوط علیه السلام بی میلی قوم را به دعوت خود مشاهده کرد، از شکنجه و عذاب خدا بیمشان داد ولی قوم لوط از هشدار و اعلام خطر وی نهراسیدند و تهدید وی را جدی نگرفتند، اما لوط در پند و اندرز آنان اصرار کرد و آنان را از عاقبت و کیفر کردارشان برحذر داشت ولی قوم دست از زشتی ها و اعمال غیر انسانی خود بر نداشتند، بلکه به جنایات بیشتر چنگ زدند و تمایل بیشتری به انجام آن از خود نشان دادند و از سر تحقیر و استهزاء به لوط گفتند، عذاب خویش را بیاور! و آنچه کیفر ماست و مستحق آن هستیم برایمان نازل گردان!!


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط

تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط


تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:11

فهرست:

اخلاق ناپسند قوم لوط ........................ 1

دعوت لوط علیه السلام ........................2

کیفر قوم لوط ............................... 3

میهمانان ناخوانده ........................... 6

فرار شبانه لوط و نزول عذاب الهی ............. 9

 

اخلاق ناپسند قوم لوط

 

آنگاه که ابراهیم علیه السلام از سرزمین مصر کوچ کرد، لوط نیز به همراه وی حرکت کرد، ایشان با مال فراوان و اندوخته ای بسیار از مصر خارج و به سرزمین مقدس فلسطین وارد شدند، ولی پس از مدتی به علت افزایش احشام و گوسفندان محیط فلسطین را بر خود تنگ دیدند، لذا لوط از سرزمین عموی خود ابراهیم کوچ کرد و در شهر سدوم رحل اقامت افکند. مردم سدوم دارای اخلاقی فاسد و باطنی ناپاک بودند؛ از انجام هیچ معصیتی پرهیز نمی کردند و در اعمال ناشایستی که انجام می دادند، نصیحت پذیر نبودند. این قوم در فسق و فجور و زشتی سیرت کم نظیر بودند. دزدی و راهزنی و خیانتکاری را پیشه خود ساخته بودند، بر راه هر رهگذری کمین و از هر سو به او حمله می کردند و اموالش را می ربودند. ایشان دین و آیینی نداشتند که مانع اعمال ناپسندشان شود و هرگز از ستمکاری شرمگین و سرافکنده نمی شدند، و پند هیچ واعظ و نصیحت هیچ عاقلی را گوش نمی دادند!

گویا روح قوم لوط تشنه جنایت بود و جنایات مکرر، روح عصیانگر و طبیعت ستمکار آن قوم را اقناع نمی کرد؛ دل های آنان آلوده به مفاسد بود و هر روز جنایت و عمل ناشایست تازه ای را مرتکب می شدند، تا جایی که عمل ناشایستی را که قبلاً کسی مرتکب نشده بود بر گناهان پیشین خود افزودند و به عمل نامشروع و غیر اخلاقی لواط روی آوردند. این قوم نابکار، زن ها را که خدا برای تسکین ایشان خلق کرده بود را ترک کرده و به رابطه با مردان روی آوردند. و در کمال بی شرمی این عمل ناپسند را آشکارا انجام می دادند و هرگز به فکر ترک این مفاسد نبودند بلکه بر انجام آن اصرار می ورزیدند. این قوم مردم را ناگزیر می ساختند با فاسدین همراهی کنند و آنها را به این کار دعوت می کردند و پیوسته به گمراهی خود می افزودند. آنقدر عمل زشت خود را تعقیب و تبلیغ کردند تا ارتکاب به منکرات علنی و آشکار شد، جنایات افزایش یافت و قلب آنان با گناه و فحشاء آمیخته شد

 

 



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اخلاق ناپسند قوم لوط