زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

خلاصه کتاب نظر گاه ها و دیدگاه ها نوشته دکتر مهر محمدی و همکاران

اختصاصی از زد فایل خلاصه کتاب نظر گاه ها و دیدگاه ها نوشته دکتر مهر محمدی و همکاران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

خلاصه کتاب نظر گاه ها و دیدگاه ها نوشته دکتر مهر محمدی و همکاران


خلاصه کتاب نظر گاه ها و دیدگاه ها نوشته دکتر مهر محمدی و همکاران

 

 

 

 

 

 

فرمت و تعداد صفحات: word و 25 صفحه

 

بخش ششم

در این الگو تصمیمات به جای اینکه بیرون از مدرسه گرفته شود در مدرسه و جامعه پیرامون آن اتخاذ می شود پس لازمه آن داشتن اقتدار  و اختیار است .

ویژگیهای این الگو :1- مشارکتی باشد 2- منعکس کننده انتظارات اولیاء باشد

3- تمایلات دانش آموزان در نظر گرفته شود 4- مدرسه در ارتباط با مؤسسات

اجتماعی انعطاف پذیر باشد 5- تصمیمات مدرسه با هدفهای ملی همخوانی داشته

باشد.

ساختار(نظام)مدرسه در این الگوباید افقی باشد نه دیوانسالارانه و عمودی.

داشتن یک الگوی یکسان با مفهوم این طرح در تظاد است.

نکات مثبت :1- مکانی جذاب برای معلم بوده و منزلت معلم بالا است

2- باعث ترغیب دانش آموز می شود3- انعطاف پذیر استو والدین نیز مشارکت

دارند.

نکات منفی:1- معلمان مجری برنامه هستند نه تدوین کننده 2- نیاز به همایت مالی زیاد دارد3- ممکن است هدف فرصت برابر آموزشی به خطر بیفتد

4- جا به جایی هر سال معلمان باعث میشود که به طرح احساس تعهد نکنند

5- ممکن است مصالح با منافع مبادله شود.

دلالتهای عملی برای نظام برنامه ریزی مدرسه محور:

1-خروج ازتمرکز گرایی 2- توجه به واقعیتهای محیط 3-توجه به برنامه های تربیت معلم.

ترکیب مطلوب:1- معلم 2- متخصص برنامه ریزی درسی 3- متخصص رشته یا موضوع.

سطوح آزاد سازی: 1- در حد صفر 2- منابع درسی(کتاب) 3- انتخاب از میان  راهنماها 4- بخشی از زمان10 تا 25 در صد 5- کل برنامه 6- بخشی از  ساعات هفتگی .

تمرکز زدایی را نباید از سطح نازل تریا گسترده تر زمان بندی کرد ، باید از نازل شروع وبه گسترده رسد.

ماهیت نظام متمرکز:هدف این است که نشان داده شود که ماهیت نظام متمرکز آموزشی چنانکه تصور میشود ما به ازای خارجی ندارد و بهترین تصور در مورد آن انطباق معلم و برنامه درسی است.


دانلود با لینک مستقیم


خلاصه کتاب نظر گاه ها و دیدگاه ها نوشته دکتر مهر محمدی و همکاران

دانلود مقاله درباره زندگینامه شهید علی محمدی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله درباره زندگینامه شهید علی محمدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله درباره زندگینامه شهید علی محمدی


دانلود مقاله درباره زندگینامه شهید علی محمدی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 3

 

زندگینامه یک شهید

علی محمدی در دوم فروردین سال 1340 در خانواده ای مذهبی و متدین در روستای بلوطک که در 3 کیلومتری شهرستان ایذه واقع شده است، دیده به جهان گشود و تحت تربیت پدر و مادری مومن و متدین و ارادتمند به خاندان عصمت و طهارت پرورش یافت. در سال 1346-47 تحصیلات ابتدایی خود را در دبستانی در شهر ایذه آغاز کرد و علی رغم آن سن و کم با جدیت تمام و احساس مسئولیت مسیر محل زندگیشان را تا ایذه با پای پیاده طی می کرد. وجود فضایل پسندیده و روحیات عالی باعث شد که عملا غمخوار پدر و مادر خود شود. دوره ابتدایی را با موفقیت و نمرات عالی سپری نموذ و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی جلال آل احمد گذراند.

شهید محمدی از هوش و استعداد قابل توجهی برخوردار بود. وجود روحیه حساس، قیافه ای آرام، چهره ای خندان، گشاده رویی و خوش خلقی از ایشان شخصیتی دوست داشتنی و جذاب ساخته بود و همین امر سبب جذب دوستان زیادی شده بود و اکثر همکلاسیهای علی به یاد دارند که وی از دانش آموزان ممتاز و کوشا و از بهترین شاگردان شناخته می شد.

دوران تحصیلات متوسط در سال 1353 در دبیرستان آیت الله طالقانی شهرستان ایذه شروع کرد و با وجود مشکلات فراوان در کنار تحصیل همگام و همراه پدر به فعالیتهای کشاورزی می پرداخت، دوران دبیرستان علی مقارن بااوج گیری تظاهرات و مبارزات ملت ایران شد، او با  ایراد سخنرانی و براپایی نمازجماعت در دبیرستان به مبارزه با فعالیتهای سیاسی گروهها پرداخت، او ضمن عضویت در انجمن اسلامی دبیرستان عضو نیروهای فعال مسجد جامع، سعی در برپایی کلاسهای عقیدتی و سیاسی می نمود و در سنگر دبیرستان فعالانه ضمن تبلیغ و جذب نیروهای مومن به مبارزه با افکار انحرافی رایج آن زمان می پرداخت.

پس از اخذ دیپلم در سال 1358 به جهادگران پیوست و با تمام توان در خدمت محرمین قرار گرفت و در ادامه کمیته فرهنگی جهادسازندگی شهرستان ایذه را راه اندازی نمود و در این راستا اقدام به دایر کردن کتابخانه ای بزرگ در شهر و کتابخانه های موجود در شهر را تقویت نمود. ضمن اینکه در این مدت تهیه و تکثیر نشریات، فیلم، اسلاید و دایر کردن کلاسهای تابستانی آموزش قرآن می پرداخت و او کار فرهنگی را از بزرگترین امور می شمرد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره زندگینامه شهید علی محمدی

دانلود تحقیق کامل درمورد چگونگی شهادت بهنام محمدی

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق کامل درمورد چگونگی شهادت بهنام محمدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد چگونگی شهادت بهنام محمدی


دانلود تحقیق کامل درمورد چگونگی شهادت بهنام محمدی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6

 

بهنام محمدی چگونه به شهادت رسید

به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، 31 شهریور سال 1359 جنگ در حالی به صورت رسمی آغاز شده بود که برخی مناطق کشور از روزها قبل درگیر آن شده بودند. یکی از مناطق شهر خرمشهر بود. خرمشهری که یک تاریخ و حماسه است. حدیث ایثار و جوانمردی است که به هنگام هجوم بعثیان، حماسه ای 35 روزه آفرید و با خروشی 48 ساعته به دامن ایران بازگشت.

آنچه می‌خوانید روایتی است از آغاز جنگ در خرمشهر:

*توپخانه‌ عراقی‌ها بدون وقفه شهرهای آبادان و خرمشهر را در هم می‌کوبید. خانه‌ها یکی پس از دیگری ویران می‌شد.

بیمارستان‌ها مملو از مجروحین بود. بسیاری از مردم پشت درهای بیمارستان‌ها تجمع کرده بودند تا خون خود را به مجروحین بدهند. پزشکان و پرستاران حتی فرصت غذا خوردن هم نداشتند. تمام ماشین‌های آتش رسانی در حال تلاش برای خاموش کردن آتش در این گوشه و آن گوشه شهر بودند. ولی این امکانات برای مبارزه با دشمن، مداوای مجروحین و مهار آتش کافی نبود.

جوانان روزها با تمام وجود در تلاش و تکاپو بودند. عده‌ای سعی می‌کردند زنها و بچه‌ها و پیرها را از شهر دور کنند و به جای امن برسانند. دیگران هم کوچه به کوچه و بام به بام با بدترین شرایط در مقابل دشمن متجاوز ایستادگی نمودند و تا زمانی که تیر خصم بر قلبشان ننشست از پای نیفتادند. مردم خرمشهر روزهایشان را با گلوله و آتش و دود و مرگ سپری می‌کردند و شب هنگام با عزیزان شهید خود وداع می‌کردند. مادران داغدیده در دل سپاه شب، با دست خود عزیزانشان را در دل گور جای می‌دادند و در کنار قبر آنان مشغول ساختن کوکتل مولوتف می شدند تا انتقام فرزندان خود را از دشمن بگیرند. یکی از خواهران خرمشهری چگونگی حضور خودش و سایر خواهران همرزمش را در خرمشهر این گونه بیان می‌کرد:

روز دوم مهر از رادیو اعلام کردند که به سنگربندی و کوکتل مولوتف نیاز است. بی‌درنگ عده‌ای از خواهران برای ساختن سنگر رفتند. فردای آن روز شصت نفر زن را که شهید شده بودند به قبرستان آوردند. بیشتر آنها از ساکنان کوی طالقانی بودند، جایی که سریع‌تر از هر نقطه دیگر رو به ویرانی رفت. جنگ لحظه به لحظه شدت پیدا می‌کرد. دیگر اسلحه نبود تا در اختیار کسی بگذاریم. نه تنها اسلحه و مهمات بلکه نیرو هم کم داشتیم.

شهید محمد آهنکوب با آن که در ابتدا با حضور خواهران در جبهه مخالفت می‌کرد اما آن روز به دلیل کمبود نیرو، ما را به خط مقدم برد البته دو ساعت بعد، با رسیدن نیروی کمکی برگشتیم. آن روزها چنین مسائلی زیاد به چشم می‌خورد. مردم صبح به جبهه می‌رفتند و شب هنگام برمی‌گشتند به گونه‌ای که انگار به سرکار می روند. دیگر مسئله شهید دادن زخمی شدن برای همه عادی شده بود.

خواهر دیگری در حالی که به شدت گریه می‌کرد با ناراحتی و اندوه فراوان می‌گفت: خورشید داشت غروب می‌کرد گلوله‌های توپ، پشت سر هم می‌آمدند. فضای شهر از صدای به هم آمیخته انفجار و آژیر آمبولانس انباشته شده بود. به هر زحمتی بود خودم را به بیمارستان رساندم و داخل شدم. خدایا چه می‌دیدم؟ زن‌ها و مردهای بی‌دست و پا، پیکرهای بی‌سر، کودکان زخمی و نیمه جانی که به خون آغشته بودند. سرگرم کمک کردن شدم. تنها نیرویی مرموز و درونی بود که مرا روی پا نگاه می‌داشت. من که حتی تحمل دیدن یک جراحت ساده را نداشتم، حالا تا مچ پا توی خون بودم. دیگر وحشتم ریخته بود ولی بغض کهنه‌ای گلویم را گرفته بود. آن صحنه‌های هول انگیز، دست و پاهای قطع شده چهره‌های خون آلود و سوخته و ...

بچه‌های خرمشهر، خیلی زود به واقعیت خود پی برده و خود را شناخته بودند. هر کدام برای دفاع از شهر و نوشیدن شهد شیرین شهادت، از هم پیشی می‌جستند و آنچه آگاهانه در این راه گام برمی‌داشتند که گویی از قبل آنها را دعوت کرده‌اند. شهید بهروز مرادی در قسمتی از خاطره‌هایش درباره این آگاهی می‌گفت: «با جمشید (شهید جمشید برون) در خیابان‌های خرمشهر می‌رفتیم. در حین صحبت ماشینی را دیدیم که ترکشی به باکش خورده بود و بنزین از آن چکه می‌کرد گفت: جمشید حیفه این بنزین همین طور هدر برود می‌شود آن را به آمبولانس‌هایی که زخمی‌ها را می‌بردند داد.

جمشید گفت: تو این کار را بکن من حتما باید تا قبل از ظهر غسل کنم.

بعد هم با عجله از من خداحافظی کرد و رفت. تقریبا ظهر شده بود که با ظرف‌های بنزین وارد مسجد شدم. در همان لحظه ورود، چشمم به یکی از بچه‌ها افتاد که در گوشه‌ای اخم کرده و ایستاده بود. با کنجکاوی جلو رفتم گفتم: چی شده گفت: هیچی. اما چین پیشانی و گره ابروهایش چیز دیگری می‌گفت. بعد از آن که وضو گرفتم به داخل مسجد رفتم و با اصرار جریان را از او پرسیدم او گفت: جمشید شهید شده.

 

تبسم تلخی روی لبهایم خشکید. اواسط نماز بود که به یاد حرف‌ جمشید افتادم:

من حتما باید تا قبل از ظهر غسل کنم. هیجان عجیبی به من دست داده بود دلم می‌لرزید انگار کسی مرا از درون تکان می‌داد.»

پنجشنبه سوم مهر ماه 1359 جنگ چهره جدیدی به خود گرفته بود. آب و برق شهر قطع شد و شهر همچنان مورد هدف تانک‌ها و توپخانه‌ دشمن بود. جمعه چهارم مهر ماه حلقه محاصره شهر توسط متجاوزان عراقی تنگ‌تر و شمار شهیدان افزون‌تر می شد. دشمن با اشغال راه‌ آهن و کوی کارکنان بندر به داخل شهر هجوم آورد. جنگ خیابانی و نبرد تن به تن (تن به تانک) شروع شد. جوانان با پرتاب هر کوکتل یکی از تانک‌های دشمن منهدم می‌شد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد چگونگی شهادت بهنام محمدی

نشریه ترویجی گل محمدی

اختصاصی از زد فایل نشریه ترویجی گل محمدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نشریه ترویجی گل محمدی


نشریه ترویجی گل محمدی

کاشت ، داشت و برداشت گل محمدی - شرایط آب و هوا - دما ، آب و نور مورد نیاز گل محمدی - ارتفاع کاشت گل محمدی - ازدیاد گل محمدی - هرس گل محمدی - آفات گل محمدی - برداشت گل محمدی - 

خواص دارویی گل محمدی - علت انتخاب گل محمدی برای کشت دیم

 


دانلود با لینک مستقیم


نشریه ترویجی گل محمدی

زندگینامه شهید علی محمدی

اختصاصی از زد فایل زندگینامه شهید علی محمدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگینامه شهید علی محمدی


زندگینامه شهید علی محمدی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:2

 

 

مقدمه

 

علی محمدی در دوم فروردین سال 1340 در خانواده ای مذهبی و متدین در روستای بلوطک که در 3 کیلومتری شهرستان ایذه واقع شده است، دیده به جهان گشود و تحت تربیت پدر و مادری مومن و متدین و ارادتمند به خاندان عصمت و طهارت پرورش یافت. در سال 1346-47 تحصیلات ابتدایی خود را در دبستانی در شهر ایذه آغاز کرد و علی رغم آن سن و کم با جدیت تمام و احساس مسئولیت مسیر محل زندگیشان را تا ایذه با پای پیاده طی می کرد. وجود فضایل پسندیده و روحیات عالی باعث شد که عملا غمخوار پدر و مادر خود شود. دوره ابتدایی را با موفقیت و نمرات عالی سپری نموذ و دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی جلال آل احمد گذراند.


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه شهید علی محمدی