زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

اختصاصی از زد فایل تحقیق درباره ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی


تحقیق درباره ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 21 صفحه

 

 

 

 

 

چکیده

همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.

بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.

نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.

واژگان کلیدی: معاد جسمانی ، معاد روحانی، نفس، سعادت، شقاوت

فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.

نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.

امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.

شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)

اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.

معاد از نظر شیخ

ابو علی در تتمه مقاله نهم از کتاب «الشفا» و همچنین در کتاب «النجاه» متذکر شایستگی تحقیق پیرامون احوال نفوس انسانی بعد از مفارقت بدن گشته، می گوید:

«یجب ان یعلم ان المعاد منه ما هو منقول من شرع و لا سبیل الی اثباته ال من طریق الشریعه و تصدیق جز النبوه و هو الذی للبدن عند البحث» (الشفاء، ص 460/ النجاه، ص 681)

به نظر می رسد تصریح شیخ به «قابل اثبات نبودن معاد بدن هنگام بعث» مهمترین بهانه ای است که مخالفان وی همچون امام محمد غزالی، از آن به عنوان حربه کفر استفاده کرده اند؛ حال آنکه بیان شیخ تا بدینجا پایان نمی پذیرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی و تصریح به قابل اثبات نبودن نوع جسمانی آن استثنایی را ذکر می کند و آن تصدیق به طریق شرعی آن است. از نظر او معاد جسمانی منقول از شرع بوده که به حکم تصدیق خبر نبوت باید به آن باور داشت، گر چه راه عقلی اثبات آن مسدود است. اما بسط شریعت حق پیامبر عظیم الشأن اسلام، حال سعادت و شقاوتی را که برای بدن است، بر ما معلوم نموده است.

از نظر ابو علی، نوع دیگری از معاد که به شیوه قیاس برهانی و استدلال عقلی مدرک است، نیز وجود دارد که نبوت هم آن را تأیید نموده است، او این معاد را همان سعادت و شقاوتی می داند که به نفس مربوط است، گر چه اوهام ما از تصور آن، به دلایلی عاجز است.

قبول معاد روحانی، فرع تجرد نفس انسان است، عموم حکمای متأله از نفس تصویری را ارائه می نمایند که کاملاً متفاوت با جسم انسان است. ابوعلی نیز در کتاب النفس، (ص 28 به بعد) پس از اشاره به اقوال مختلفی که در خصوص حقیقت نفس گفته شده است، به «غیر جسمانی» بودن آن اشاره کرده، می گوید:

«فنقول نحن انک تعرف مما تقدم لک ان النفس لیست بجسم»

بعد از آن به جوهریت آن تأکید می کند و در همین کتاب تصریح دارد بر اینکه نفس، جوهری است که هویت مستقل داشته و قادر بر انجام افعال مختلفی است که البته در انجام بعضی از آنها، نیازمند امور مادی است. از جمله اینکه قوه متخیله نفس نیازمند امور مادی است. (همان، ص 51)

نظر ابو علی در خصوص نفس و چگونگی تصور او از آن دارای اهمیت بسیار است. زیرا که اساساً قابلیت نفس در پذیرش نقشی که او برای معاد روحانی آن تصویر کرده است، در گرو تعریف خاصی است که نفس باید داشته باشد. او در فصل او از نمط سوم «الاشارات»، (ص 159) مباحث مربوط به نفس را باین گزارش آغاز می کند که «نفس هیچیک از اعضای ظاهر و باطن انسان نیست، بلکه خود به خود موجود است.» او با این بیان می خواهد بگوید علم نفس به خود، بدیهی است، زیرا که نفس خود را حضوری درک می کند. بنابراین، نیازی به اثبات ندارد و اگر دلایلی در اثبات آن آورده شود، تمامی دلایلی تنبیهی خواهند بود. شاید بهترین دلیل در این مجموعه، وجود ادراک در آدمی باشد، همچنانکه در چهار فرض «بیداری»، «خواب»، «مستی» و «انسان معلق» اثبات می شود که آنچه هیچ گاه مورد غفلت واقع نمی شود، با آنچه گاهی مورد غفلت واقع می شود (یعنی بدن و حواس ظاهری و حتی حواس باطنی) این تفاوت را دارند که دو جوهر جداگانه اند و نفس در دریافتن خویش احتیاجی به حد وسط و میانجی ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

تحقیق معاد

اختصاصی از زد فایل تحقیق معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق معاد


تحقیق معاد

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

حجم فایل:  (در قسمت پایین صفحه درج شده )

تعداد صفحات فایل: 11

کد محصول : 001Shop

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 


 

 قسمتی از محتوای متن 

 

فهرست مطالب                                                                               صفحه

استدلالهاى قرآن بر امکان معاد                                                               1

تناسخ و معاد                                                                                       4

1 ـ تناسخ نامحدود یا مطلق                                                                    6

تناسخ محدود به شکل نزولى                                                                   7

تناسخ صعودى                                                                                     7

تناسخ و معاد                                                                                      8

تناسخ مطلق و عنایت الهى                                                                       8

تناسخ نزولى و واپس گرائى                                                                   10

تناسخ صعودى                                                                                   11

پاسخ به سه پرسش                                                                               14

تفاوت تناسخ و رجعت چیست؟                                                                15

 

استدلالهاى قرآن بر امکان معاد

 

گرچه از آن نظر که ایمان و اعتقاد ما به قیامت از ایمان به قرآن‏و گفتار پیامبران سرچشمه مى‏گیرد لزومى ندارد که درباره قیامت به ذکر برهان و استدلال بپردازیم و یا شواهد و قرائن‏علمى بیاوریم، ولى نظر به اینکه خود قرآن کریم - لااقل براى نزدیک کردن مطلب به اذهان - به ذکر یک سلسله‏استدلالها پرداخته است و خواسته است افکار ما از راه استدلال و به طور مستقیم هم باجریان قیامت آشنا شود، ما به طور اختصار آن استدلالها را ذکر مى‏کنیم.

 

استدلالهاى قرآن یک سلسله جوابهاست به منکران‏قیامت.این جوابها برخى در مقام بیان این است که مانعى در راه قیامت نیست و در حقیقت پاسخى است به کسانى که‏قیامت را امر ناشدنى فرض مى‏کردند، برخى آیات دیگر یک درجه جلوتر رفته و مى‏گوید در همین جهان چیزهایى شبیه به قیامت‏وجود داشته و دارد و با دیدن چنین چیزها جاى انکار و استبعاد نیست، برخى آیات از این هم یک درجه جلوتر رفته و وجودقیامت را یک امر ضرورى و لازم و نتیجه قطعى خلقت‏حکیمانه جهان دانسته است.بنابر این مجموع آیاتى که در آنها درباره قیامت استدلال شده است‏سه گروه

 

است و به ترتیب ذکر مى‏کنیم.

 

  1. در سوره یس آیه 78 مى‏گوید: و ضرب لنا مثلا و نسى خلقه قال من یحیى العظام‏و هى رمیم قل یحییها الذى انشاها اول مرة و هو بکل خلق علیم.

تناسخ و معاد

کتاب: منشور جاوید، ج 9، ص 190

نویسنده: آیت الله جعفر سبحانى

تناسخ از ریشه «نسخ» گرفته شده و از کلمات اهل لغت درباره این واژه، چنین بر مى‏آید که از آن، دو خصوصیت استفاده مى‏شود: 1 ـ تحول و انتقال.2 ـ تعاقب دو پدیده که یکى جانشین دیگرى گردد. (1) در آنجا که حکمى در شریعت به وسیله حکم دیگر برطرف شود، لفظ «نسخ» به کار مى‏برند، و هر دو ویژگى به روشنى در آن موجود است، ولى آنجا که این لفظ در مسائل کلامى مانند «تناسخ» به کار مى‏رود تنها به ویژگى اول اکتفا مى‏شود، ویژگى دوم مورد نظر قرار نمى‏گیرد.مثلا خواهیم گفت: «تناسخ» این است که روحى از بدنى به بدن دیگر منتقل شود، در این جا تحول و انتقال هست ولى حالت تعاقب، که یکى پشت سر دیگرى در آید، وجود ندارد.و در هر حال شایسته است ما به انواع تحول‏ها و نقلها اشاره کنیم:

1 ـ انتقال نفس انسانى از این جهان به سراى دیگر.

2 ـ انتقال نفس در سایه حرکت جوهرى، از مرتبه قوه به مرتبه کمال، همان طور که جریان، در نفس نوزاد چنین است، زیرا نفس نوزاد از نظر کمالات کاملا به صورت قوه و زمینه است، ولى به تدریج به حد کمال مى‏رسد

 

  متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

 
« پشتیبانی فروشگاه مرجع فایل این امکان را برای شما فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دانلود نمایید »
/images/spilit.png
 
اشتراک بگذارید:

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق معاد

تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد

اختصاصی از زد فایل تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد


تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه24

 

بخشی از فهرست مطالب

کلیاتی درباره مسأله معاد

 

بحث ما درباره مسأله معاد است . مسأله معاد از نظر اهمیت ، بعد از
مسأله توحید مهمترین مسأله دینی و اسلامی است . پیغمبران ( و بالخصوص‏
آنچه از قرآن درباره پیغمبر ما استفاده می‏شود ) آمده‏اند برای اینکه مردم‏
را به این دو حقیقت مؤمن و معتقد کنند : یکی به خدا ( مبدأ ) و دیگر به‏
قیامت و یا فعلا به اصطلاح معمول ما معاد مسأله معاد چیزی است که برای‏
یک مسلمان ایمان به آن لازم است ، یعنی چه ؟ یعنی در ردیف مسائلی نیست‏
که چون از ضروریات اسلام است و ایمان به پیغمبر ضروری است ، پس ایمان‏
به آن هم به تبع ایمان به پیغمبر ضروری است .
ما بعضی چیزها داریم که باید به آنها معتقد بود ، به این معنا که‏
اعتقاد به آنها از اعتقاد به پیغمبر منفک نیست ، " باید " به این‏
معناست نه به معنی تکلیف ، به معنی این است که انفکاک پذیر نیست که‏
انسان به پیغمبر و اسلام ایمان و اعتقاد داشته باشد ولی به این چیز ایمان‏
نداشته باشد . مثلا روزه ماه رمضان ، می‏گویند که روزه ماه رمضان از
ضروریات اسلام است . اگر کسی روزه نگیرد و بدون عذر روزه بخورد ، این‏
آدم فاسق است ولی اگر کسی منکر روزه باشد ، از اسلام خارج است ، چرا ؟
برای اینکه اسلام ایمان به وحدانیت خدا و ایمان به پیغمبر است و امکان‏
ندارد که کسی به گفته پیغمبر ایمان داشته باشد ولی روزه را منکر باشد ،
چون اینکه در این دین روزه

 

هست از ضروریات و از واضحات است ، یعنی نمی‏شود انسان در ذهن خودش‏
میان قبول گفته‏های پیغمبر و منها کردن روزه تفکیک کند . ولی خود مسأله‏
اعتقاد به روزه داشتن مستقلا موضوع ایمان و اعتقاد نیست ، یعنی در قرآن‏
هیچ جا وارد نشده : " کسانی که به روزه ایمان می‏آورند " .
اما گذشته از اینکه مسأله معاد و قیامت مثل روزه از ضروریات اسلام‏
است ( یعنی نمی‏شود کسی معتقد به پیغمبر باشد ولی منکر معاد باشد ) در
تعبیرات قرآن کلمه ایمان به قیامت ، ایمان به یوم آخر آمده است ، یعنی‏
پیغمبر مسأله معاد را به عنوان یک چیزی عرضه کرده است که مردم همان‏
طوری که به خدا ایمان و اعتقاد پیدا می‏کنند ، به آخرت هم باید ایمان و
اعتقاد پیدا کنند ، که معنی آن این می‏شود که همین طوری که خداشناسی لازم‏
است ( یعنی انسان در یک حدی مستقلا با فکر خودش باید خدا را بشناسد )
در مسأله معاد نیز انسان باید معادشناس باشد ، یعنی پیغمبر نیامده است‏
که در مسأله معاد بگوید چون من می‏گویم معادی هست شما هم بگویید معادی‏
هست ، مثل اینکه من گفتم روزه واجب است شما هم بگویید روزه واجب است‏
. نه ، ضمنا افکار را هدایت و رهبری و دعوت کرده که معاد را بشناسند ،
معرفت و ایمان به معاد پیدا کنند .

 

معاد ، جزء اصول دین

 

اینکه علمای اسلام معاد را از اصول دین قرار داده‏اند ولی سایر ضروریات‏
را از اصول دین قرار نداده‏اند ، بر همین اساس است . چون خیلی اشخاص از
ما این سؤال را می‏کنند ، می‏گویند شهادتین که انسان به آن مسلمان می‏شود دو
چیز بیشتر نیست : " اشهد ان لا اله الا الله ، اشهد ان محمدا رسول الله‏
" . دیگر چرا مسأله معاد را جزء اصول دین قرار داده‏اند ؟ خوب ، آدمی که‏
به پیغمبر ایمان داشته باشد ، به هر چه پیغمبر گفته ( اگر برایش ثابت‏
شود که پیغمبر گفته ، مخصوصا اگر ثبوتش به حد ضرورت و بداهت برسد )
ایمان پیدا می‏کند ، پس ما باید بگوییم اصول دین دو چیز بیشتر نیست ( 1
) : توحید ، نبوت ، معاد فرع و طفیلی نبوت است ، چون ما به نبوت‏
اعتقاد داریم و پیغمبر از معاد خبر داده ، به معاد هم اعتقاد داریم ،
همین طوری که چون پیغمبر گفته‏اند نماز واجب

 

پاورقی :
. 1 حالا دو اصل دیگر [ عدل و امامت ] را که شیعه می‏گویند ، آن به جای‏
خود مسأله علیحده‏ای است .

 

است به نماز هم اعتقاد داریم ، نماز هم از ضروریات است ، روزه هم از
ضروریات است ، حج هم از ضروریات است .
این ایراد وارد نیست ، چون علت اینکه مسلمین معاد را جزء اصول دین‏
قرار داده‏ا ند این بوده که اسلام درباره معاد یک امر علاوه‏ای از ما خواسته‏
، یعنی نخواسته ما فقط آن را به عنوان یکی از ضروریات اسلام ، به طفیل‏
قبول نبوت قبول کرده باشیم ، خواسته که خود ما هم مستقلا به آن ایمان و
اعتقاد داشته باشیم ، ولو مثلا ما به نبوت اعتقاد نداشته باشیم ، به معاد
اعتقاد داشته باشیم . این که " ولو " می‏گویم نه اینکه از آن صرف نظر
می‏کنم ، می‏خواهم بگویم یک مسأله‏ای است که خواسته ما مستقلا به آن ایمان‏
داشته باشیم و لهذا قرآن استدلال می‏کند بر قیامت ، استدلال نمی‏کند بر روزه‏
، می‏گوید روزه را پیغمبر گفته ، ولی استدلال می‏کند بر قیامت ، چه آن نوع‏
استدلالی که پایه آن خود توحید است ، و چه آن استدلالی که پایه آن نظام‏
خلقت است
.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق کلیاتی درباره مسأله معاد

پاورپوینت درباره معاد و جاودانگی انسان

اختصاصی از زد فایل پاورپوینت درباره معاد و جاودانگی انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره معاد و جاودانگی انسان


پاورپوینت درباره معاد و جاودانگی انسان

فرمت فایل : power point  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید  : 24 اسلاید

 

 

 

 

 

 

اهمیت معاد

انسان ذاتا دوستدار علم و حقیقت جو است

شناخت غایت و هدف از زندگی برای او اهمیت بسیار دارد.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره معاد و جاودانگی انسان

دانلود تحقیق کامل درمورد ایمان به معاد

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق کامل درمورد ایمان به معاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد ایمان به معاد


دانلود تحقیق کامل درمورد ایمان به معاد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 25

 

آثار ایمان به معاد و انکار آن

یکی از مسائلی که همواره در ادیان مختلف مورد تأکید قرار گرفته است و در واقع به ادیان معنا می­دهد، به نحوی که بدون آن، دین جایگاه مشابهی نخواهد داشت، مسأله معاد است. دین اسلام نیز بر این مسأله بسیار تأکید دارد و مباحث زیادی از قرآن و سنّت به این موضوع اختصاص یافته است. اهمیت معاد تا بدانجا است که یکی از اصول دین شمرده شده و انکار آن موجب خروج از اسلام است. لذا متناسب است به این موضوع توجه زیادی شود و ابعاد مختلف آن مورد بحث و مداقه قرار گیرد.

این نوشتار که در صدد بحث از «آثار ایمان به معاد» است، جایگاه معاد در قرآن و در دعوت انبیاء، دلایل وقوع معاد، آثار ایمان به معاد و انکار آن را به اجمال بحث می­نماید

 

جایگاه معاد در قرآن کریم و در دعوت انبیاء

اصل معاد از نقطه نظر دین مبین اسلام بدان معناست که همه انسان­هایی که در این عالم دنیا آمده و بعد از مدتی زندگی در این عالم می­میرند، همگی در جهان دیگری زنده شده  و در قیامت در دادگاه عدل الهی حضور یافته و پس از رسیدگی به اعمال و رفتار آنها در دنیا، در بهشت و سعادت جاودانه یا در دوزخ خشم و غضب الهی همیشه خواهند بود.

یک نظر اجمالی به آیات قرآن کریم نشان می­دهد که در میان مسائل عقیدتی هیچ مسأله­ای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مسأله معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی اعمال بندگان و پاداش و کیفر و اجرای عدالت نیست. وجود حدود هزار و دویست آیه درباره معاد در قرآن و اینکه بسیاری از سوره­های اواخر قرآن به طور کامل یا به طور عمده درباره معاد و مقدمات و علایم و نتایج آن سخن می­گوید، شاهد گویای این مدعا است.

 در جای جای قرآن مجید بعد از موضوع ایمان به خدا، ایمان به جهان دیگر آمده و تقریباً در 30 آیه این دو موضوع را قرین هم قرار داده «و یؤمنون بالله و الیوم الآخر» یا تعبیری شبیه آن فرموده است و در بیش از صد آیه اشاره به «الیوم الآخر» یا «الآخرۀ» فرموده است.  

 در راه ارائه همین مسأله و بیان همین اندیشه­ها و اعتقادات بود که پیامبر اسلام(ص) گرفتار مشقت­ها و آزار و اذیتهای سخت و طاقت فرسای مشرکین شدند و همچون سایر انبیای الهی مورد تهمت­های فراوان قرار گرفتند، تا آنجا که او را مجنون خواندند. قرآن کریم در آیات هفتم و هشتم سوره سبأ به این مسأله اشاره نموده و می­فرماید: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلَى رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّکُمْ لَفِی خَلْقٍ جَدِید ٍ* أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا أَم بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِی الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِیدِ؛ و کسانی که کفر ورزیدند گفتند آیا شما مردم را آگاه سازیم از مردی که مدعی است هنگامی که بدنهای شما به کلی متلاشی گردید و استخوان‌های شما پوسید و خاک شد بار دیگر آفرینش جدید و حیات تازه­ای پیدا می­کند؟ او یا به خداوند، دروغ و کذب نسبت می­دهد و یا دچار جنون و دیوانگی گشته است. اما در واقع چنین نیست بلکه کسانی که به آخرت ایمان نمی­آورند در عذابی سخت و در ضلالت و گمراهی عمیقی گرفتارند.»

مسأله معاد و جهان آخرت همواره در سرلوحه دعوت انبیاء قرار داشته است و پیامبران الهی علیرغم مخالفت­های سرسختانه مردم در پیشروی چنین مسأله­ای، همواره بر آن تأکید داشته و مردم را به اعتقاد به چنین اصلی دعوت نموده­اند و این مقاومت و پایداری انبیاء در طرح مسأله­ معاد و آشنا ساختن مردم با مسأله جهان پس از مرگ، نشانگر اهمیت فوق العاده این اصل اعتقادی در زندگی بشر و سعادت و کمال نهایی انسان است. علم و آگاهی به اصل مسأله معاد تأثیر مستقیم در رفتار و کردار فرد و جامعه داشته و زندگی انسان را متحول می­سازد. شناخت رابطه میان دنیا و آخرت و مقدمه بودن این جهان برای جهان دیگر نیز نقش بسزایی در رفتار آدمی دارد. اگر فرد بداند که آنچه در این دنیا انجام می­دهد در سرای دیگر نیز همان را باز خواهد یافت مسلماً در رفتار و عملکرد خویش دقت و ملاحظه بیشتری خواهد نمود.

  دلایل وقوع معاد :

برای اثبات معاد دلایل عقلی و منطقی متعددی وجود دارد که در قرآن، گاه صریحاً و گاه به اشاره بیان شده است. دلایلی که صریحاً یا اشارتاً در زمینه حتمیت تحقق معاد از قرآن مجید استفاده می­شود عمدتاً هفت دلیل است:

  1. برهان فطرت

منظور از «برهان فطرت» در اینجا این است که انسان در اعماق جان خود، اعتقاد و ایمان به جهان دیگر و رستاخیز عظیم انسان­ها و بارگاه عدل الهی را احساس می­کند. قرآن کریم در این زمینه در سوره روم، آیه 30 می­فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ؛ روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند انسان­ها را بر آن آفریده و دگرگونی در آفرینش خداوند نیست، این است دین محکم و استوار.»

  موضوع سخن در این آیه عام است و تمام دین را فطری می­شمارد، یعنی مجموع اصول عقاید و حتی کلیات فروع دین و احکام در اعماق فطرت حضور دارد. «دین» دوبار در آیه فوق تکرار شده که اشاره به مجموع حقایق دینی است.

  بر مسأله فطری بودن اعتقاد به معاد قراینی وجود دارد.

 الف . اگر برای فنا آفریده شده­ایم عشق به بقا چه مفهومی دارد؟

  هیچکس نمی­تواند این حقیقت را انکار کند که از مرگ به معنای «نیستی» گریزان است و خواهان طول عمر، بلکه حیات جاویدان است. تلاش برای طولانی شدن عمر دلیل بر این است که انسان ذاتاً خواهان بقا است حتی علاقه انسان به حیات فرزندش که دنباله حیات او محسوب می­شود نشانه­ای از این عشق غریزی است.

  اگر ما برای فنا آفریده شده­ایم وجود این غریزه در ما بی معنا است و این یک عشق مزاحم و بی دلیل است. چگونه ممکن است خداوند حکیم چنین موضوع زائد و مزاحمی را در ما بیافریند؟ اصولاً وجود یک غریزه در انسان دلیل بر این است که در بیرون وجود او، طریق اشباع و پاسخگویی به آن هست همچنان که تشنگی دلیل بر وجود آب و گرسنگی دلیل بر وجود غذا و میل به جنس مخالف دلیل بر وجود آن است و گرنه با حکمت حکیم سازگار نیست. لذا عشق به بقا که به طور فطری در انسان­ها وجود دارد نشانه روشنی بر زندگی جاویدان محسوب می­شود.

  ب. اگر رستاخیز فطری نیست چرا این عقیده در طول تاریخ از انسان­ها جدا نشده است؟

  عادات و رسوم دائماً در تغییر و تبدیل است. فرهنگ‌ها عموماً دستخوش دگرگونی هستند. تنها اموری می­تواند در طول تاریخ بشر، در برابر گذشت زمان پایدار بماند که ریشه­هایی در اعماق فطرت داشته باشند.

 

این امر در مورد مسأله توجه انسان به زندگی پس از مرگ کاملاً صادق است. جامعه شناسان می­گویند: اعتقادات مذهبی و از جمله عقیده به حیات پس از مرگ، همواره در میان انسان­ها (حتی بشرهای قبل از تاریخ) وجود داشته است و شاهد بر آن، دفن برخی لوازم همراه اموات است.  

  1. برهان حکمت

یک مطالعه اجمالی در وضع جهان هستی نشان می­دهد که همه چیز بر اساس هدف، حکمت، نظم و برنامه آفریده شده است. حال اگر نظری به زندگی انسان بیفکنیم و چنین فرض کنیم که مرگ برای او پایان همه چیز است، چند روزی در این دنیا با هزار زحمت و مشکل زندگی کردن و مقداری آب و غذا خوردن و بعد برای همیشه از هستی چشم پوشیدن، مسلماً چنین چیزی نمی­تواند هدف آفرینش انسان باشد و به این ترتیب خلقت او عبث و بیهوده و بی محتوا خواهد بود. این چیزی است که با حکمت خداوند حکیم هرگز سازگار نیست.

این مضمون در آیات قرآن منعکس شده است. در سوره مؤمنون آیه 115 می­فرماید: «أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاکُمْ عَبَثًا وَأَنَّکُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ؛ آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریده‏ایم و اینکه شما به سوى ما بازگردانیده نمى‏شوید.» نیز در سوره حجر آیه 85 می­فرماید: «وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِیَةٌ؛ و ما آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق نیافریده‏ایم و یقینا قیامت فرا خواهد رسید.»

  1. برهان عدالت

 یکی از اوصاف خداوند عدالت است. عدالتی که نشانه­های آن در جای جای عالم هستی، در آسمانها و زمین، در وجود خود انسان و در ضربان قلب و گردش خون او دیده می­شود. خوب آیا ممکن است انسان از عدالت عمومی جهان بر کنار بماند؟ تاریخ گذشته انسان و حوادث امروز به خوبی نشان می­دهد که احقاق حق مظلومان و کیفر ظالمان هرگز در این جهان به طور کامل انجام نشده است. عدالت حاکم بر عالم که در پرتو عدالت خداوند است ایجاب می­کند روزی فرا رسد که پرونده اعمال همه انسان­ها مورد بررسی قرار گیرد و این همان روز رستاخیز است قرآن کریم در سوره قلم آیات 35 تا 36 می­فرماید: «أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ * مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ؛  شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‏کنید؟ پس آیا فرمان‌برداران را چون بدکاران قرار خواهیم داد؟» و در سوره جاثیه آیات21 تا 22 می­فرماید: «أًمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئَاتِ أّن نَّجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاء مَّحْیَاهُم وَمَمَاتُهُمْ سَاء مَا یَحْکُمُونَ * وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ؛ آیا کسانى که مرتکب کارهاى بد شده‏اند پنداشته‏اند که آنان را مانند کسانى قرار مى‏دهیم که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند [به طورى که] زندگى آنها و مرگشان یکسان باشد؟ چه بد داورى مى‏کنند. و خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است، تا هر کسى به [موجب] آنچه به دست آورده پاداش یابد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.»

 

  1. برهان رحمت

یکی از صفات مشهور و معروف خداوند «رحمت» است. مسلماً رحمت به معنای اعطای فیض و نعمت به موجودی است که قابلیت و استعداد آن را داشته باشد. از آنجا که انسان با آن ساختمان مخصوص ورودی که از برکت الهی در او دمیده شده استعداد حیات جاویدان و رسیدن به کمالات فراوان دارد، خداوند رحمان و رحیم چنین فیض و سعادتی را از او قطع نمی­کند و فیض و رحمت او با مرگ قطع نخواهد شد. در سوره انعام آیه 12 آمده است: « قُل لِّمَن مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ قُل لِلّهِ کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ لاَ رَیْبَ فِیهِ؛ بگو آنچه در آسمانها و زمین است از آن کیست بگو از آن خداست که رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده است، ‏یقیناً شما را در روز قیامت که در آن هیچ شکى نیست گرد خواهد آورد.»  

  1. برهان وحدت

از ویژگی­های زندگی دنیا وجود اختلاف آرا و افکار است. حتی پیروان یک مذهب غالباً به شاخه­های متعددی با عقاید مختلف تقسیم شده­اند. گاه این اختلاف آرا و عقاید از اجتماع به درون خانواده کشیده می­شود و هر یک از اعضای خانواده پیرو عقیده و مکتبی هستند. بدون شک هر انسانی از وجود این اختلافات در این جهان رنج می­برد و همه آرزو می­کنند این اختلافات روزی برچیده شود. مسلماً خدایی که انسان را برای تکامل و هدایت آفریده و مقتضای مقام ربوبیتش انسان­ها را از نیل به چنین خواسته­ای محروم نخواهد کرد و چون این هدف در دنیا انجام نمی­گیرد، حتماً جای رفع اختلافات و رسیدن به وحدت، سرای دیگر است.

در قرآن کریم آیات متعددی داریم که اشاره به این موضوع می­کند که محل رفع هرگونه اختلاف، عالم دیگر است. در سوره نحل آیات 38 تا 39 می­فرماید: «وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ * لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ؛ و با سخت‏ترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مى‏میرد بر نخواهد انگیخت. آرى [انجام] این وعده بر او حق است، لیکن بیشتر مردم نمى‏دانند، تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند براى آنان توضیح دهد.»  و باز در سوره حج آیه 69 آمده است: « اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ؛ خدا روز قیامت در مورد آنچه با یکدیگر در آن اختلاف مى‏کردید داورى خواهد کرد.»

  1. برهان بقای روح

بسیاری از فلاسفه الهی در بحث معاد به سراغ مسأله بقای روح رفته و به آن استدلال کرده­اند. قرآن مجید نیز اشاراتی به مسأله بقای روح دارد. در سوره آل عمران آیه 169 می­فرماید: «وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ، هرگز کسانى را که در راه خدا کشته شده‏اند مرده مپندار، بلکه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند.» و در سوره بقره آیه 154 باز همین مضمون آمده است: «وَلاَ تَقُولُواْ لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبیلِ اللّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاء وَلَکِن لاَّ تَشْعُرُونَ؛ و کسانى را که در راه خدا کشته مى‏شوند مرده نخوانید، بلکه آنان زنده‏اند ولى شما نمى‏دانید.»

  آثار ایمان به معاد :

بدون شک، ایمان به معاد تأثیر بسیار عمیق و گسترده­ای در اعمال انسان­­ها دارد. اصولاً اعمال انسان بازتاب اعتقادات اوست، یا به تعبیر دیگر رفتار هر کسی با جهان‌بینی او ارتباط مستقیم و تنگاتنگ دارد.

  کسی که می­داند تمام اعمالش بی کم و کاست به زودی در دادگاهی مورد بررسی قرار می­گیرد که قضّاتش از همه چیز آگاهند، نه توصیه­ای در آن مؤثر است و نه رشوه­ای و نه حکم دادگاهش تجدید نظر دارد؛ سپس بر طبق آن پاداش و کیفر می­بیند. نه فقط در اصلاح خود می­کوشد بلکه در انجام اعمال گوناگونش فوق العاده سخت‌گیر و موشکاف است.

 

آثار دنیوی ایمان به معاد را می­توان به دو قسم آثار فردی و آثار اجتماعی تقسیم نمود:

الف. برخی آثار فردی ایمان به معاد:

  1. تقوای الهی

ایمان به معاد موجب می­شود انسان پیوسته به یاد خداوند باشد و در انجام هر کاری خواست الهی را در نظر داشته باشد. آیات متعددی از قرآن کریم این مطلب را می­رساند.

  خداوند در سوره بقره آیه 203 می­فرماید: «وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ؛ و از خدا پروا کنید و بدانید که شما را به سوى او گرد خواهد آورد.» علامه طباطبایی در ذیل آیه می­فرماید آیه دستور به تقوی و یادآوری حشر و بعث نمی­دهد، زیرا با یاد قیامت است که انسان از گناه دوری می­کند و پیوسته تقوای الهی را دارد. نیز در سوره طه آیه 113 می­فرماید: «وَکَذَلِکَ أَنزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا وَصَرَّفْنَا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْرًا؛ این گونه آن را [به صورت] قرآنى عربى نازل کردیم و در آن از انواع هشدارها سخن آوردیم، شاید آنان راه تقوا در پیش گیرند یا [این کتاب] پندى تازه براى آنان بیاورد.»

پس ایمان به معاد تقوای الهی و مراقبه و محاسبه را در پی دارد. مراقبه این است که انسان بداند کسی مراقب اوست و در همه حال او را زیر نظر دارد و  حتی اسرار درون او را نیز می­داند. توجه به این حقیقت انسان را در یک حالت بیدار باش نگه می­دارد و توجه به محاسبه و اینکه تمامی اعمال او از بزرگ و کوچک و خوب و بد حسابرسی می­شود و پاسخ عادلانه­ای به هر کدام داده خواهد شد‌، سبب می­شود انسان خود را در انجام کارها آزاد مطلق نبیند.

  1. حق ‌بینی

ایمان به آخرت یعنی ایمان به دادگاه عدلی که قاضی آن خداوند و شهودش فرشتگانند و دروغ، تقلب، توصیه و رشوه در آن راه ندارد. ایمان به چنین دادگاهی انسان را وادار می­کند که واقعیت اعمال خود را آن‌گونه که هست بررسی کند.

  1. عبادت و بندگی خداوند

ایمان به معادت موجب می­شود انسان با عبادت و بندگی برای سعادت اخروی خود تلاش کند.

در سوره یس آیات 20 تا 22 از فرد مؤمنی سخن گفته شده که به حمایت از سه رسول الهی برخواست و عبادت الهی را بر خود ضروری می­دانست، به جهت اینکه خداوند خالق اوست و بازگشت همگان نیز به سوی او خواهد بود. خداوند در این آیات می­فرماید: «وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ * اتَّبِعُوا مَن لاَّ یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ  * وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت: اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید، از کسانى که پاداشى از شما نمى‏خواهند و خود [نیز] به راه راست قرار دارند پیروى کنید، آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى‏یابید.»

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد ایمان به معاد