زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله وصایا امام

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله وصایا امام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی؛ فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض .
الحمدلله و سبحانک؛ اللهم صل علی محمد و آله مظاهر جمالک و جلالک و خزائن اسرار کتابک الذی تجلی فیه الاحدیه بجمیع اسمائک حتی المستاثر منها الذی لایعلمه غیرک؛ و اللعن علی ظالمیهم اصل الشجره الخبیثه .
و بعد، اینجانب مناسب می دانم که شمه ای کوتاه و قاصر در باب "ثقلین" تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی، که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه ای که عرفان آن بر تمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای "ثقل اکبر" و "ثقل کبیر" که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره ای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم .
شاید جمله لن یفترقا حتی یردا علی الحوض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجودمقدس رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - هرچه بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است ، تاآنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در "حوض " وارد شوند. و آیا این "حوض " مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریااست ، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - گذشته ،بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است .
و ذکر این نکته لازم است که حدیث "ثقلین " متواتر بین جمیع مسلمین است و در کتب اهل سنت از "صحاح ششگانه " تا کتب دیگر آنان ، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به طور متواترنقل شده است . و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف ؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای علمای مذاهب نیست .
اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبراسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - مسائل اسف انگیزی که باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی "ع " شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان ،قرآن کریم را وسیله ای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی ؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم - صلی الله علیه وآله و سلم - دریافت کرده بودند و ندای انی تارک فیکم الثقلان در گوششان بود با بهانه های مختلف و توطئه های از پیش تهیه شده ، آنان را عقب زده و باقرآن ، در حقیقت قرآن را - که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است - از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهی - که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست - خط بطلان کشیدندو انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است .
و هرچه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری ، ازمقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی "ص " تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده "علم الاسما" را از شر شیاطین و طاغوتهارها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاالله ،معصومین - علیهم صلوات الاولین و الاخرین - بسپارد تا آنان به هر که صلاح بشریت است بسپارند - چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر وآخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر ودوستان جاهل ، قرآن این کتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بکلی از صحنه خارج شد،که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسلامی برمی آورد و از سیاست ، که نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار - صلی الله علیه و آله و سلم - و قرآن و سنت مشحون آن است ، سخن می گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتکب شده ؛ وکلمه "آخوند سیاسی " موازن با آخوند بی دین شده بود و اکنون نیز هست .
و اخیرا قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای منحرف خارج ازتعلیمات اسلامی ، که خود را به دروغ به اسلام بسته اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع می کنند و به اطراف می فرستند
و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می کنند. ما همه دیدیم قرآنی راکه محمدرضا خان پهلوی طبع کرد و عده ای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و می بینیم که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی پایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی می کند و وهابیت ، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی راترویج می کند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می دهد و ازاسلام عزیز و قرآن کریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می کند.
ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است که پیرومذهبی است که می خواهد حقایق قرآنی ، که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم می زند، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل اوپیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می کشاندنجات دهد.
و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوندتعالی بوده ، و امیرالمومنین علی بن ابیطالب ، این بنده رها شده از تمام قیود،مامور رها کردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است .
ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی وحکومتی آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ما است.
ما مفتخریم که ائمه معصومین ، از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشرحضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات والسلام - که به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.
ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را "قرآن صاعد" می خوانند از ائمه معصومین ما است . ما به "مناجات شعبانیه " امامان و "دعای عرفات "حسین بن علی - علیهما السلام - و "صحیفه سجادیه " این زبور آل محمد و"صحیفه فاطمیه " که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است .
ما مفتخریم که "باقرالعلوم " بالاترین شخصیت تاریخ است و کسی جزخدای تعالی و رسول - صلی الله علیه و آله - و ائمه معصومین - علیهم السلام -مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است .
و ما مفتخریم که مذهب ما "جعفری " است که فقه ما که دریای بی پایان است ،یکی از آثار اوست . و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین - علیهم صلوات الله - ومتعهد به پیروی آنانیم .
ما مفتخریم که ائمه معصومین ما - صلوات الله و سلامه علیهم - در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم که تشکیل حکومت عدل یکی ازابعاد آن است ، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم که می خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته ، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدامی کنند.
ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند، درآموزش نظامی که برای دفاع از اسلام و کشور اسلامی از واجبات مهم است شرکت ، و از محرومیتهایی که توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی که دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند؛ و آنان که توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحوارزشمندی که دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمی آورد و دل دشمنان وجاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند. و ما مکرردیدیم که زنان بزرگواری زینب گونه - علیها سلام الله - فریاد می زنند که فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خودگذشته و مفتخرند به این امر؛ و می دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است ، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   84 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وصایا امام

دانلودمقاله هجرت پیامبر

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله هجرت پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



 

خدای بزرگ که از گفتار و نقشه های شوم کفار آگاه بود مکر آنان را بر پیامبر خویش آشکار ساخت و نقشه ی شومشان را افشا کرد. او به پیامبرش خبر داد که مشرکان کمر به قتل تو بسته اند بنابر این باید کاملا مخفیانه از این شهر هجرت کنی و به سوی یثرب رهسپار شوی که این هجرت استواری بنیان اسلام و رهایی محرومان از چنگال مستکبران ستمگر خواهد شد.
پیامبر به امر خدا به انجام این هجرت مقدس اما خطرناک تصمیم گرفت. پیامبر و خانه ی او سخت تحت نظر بود کوچک ترین علامت و نشانی در رفت و آمدها و کم ترین تغییری در وضع خانه تصمیم پیامبر را آشکار می ساخت و برنامه ی هجرتش را به خطر می افکند . کفار خانه و محل نشستن و خفتن پیامبر را کاملا شناسایی کرده بودند تا هنگام حمله ی دسته جمعی – که نقشه و زمان اجرایش را پیش بینی کرده بودند- مشکلی پیش نیاید . آن ها شب ها حتی از روزنه ی در و بالای دیوار به محل خواب پیامبر نگاه می کردند و روزها از رفت و آمدهای پیامبر به خانه و بیرون خانه کاملا خبر داشتند تا این که شب حمله فرا رسید . پیامبر موضوع هجرت خود را با علی بن ابی طالب – که در نخستین روزهای بعثت با او پیمان یاری بسته بود – در میان نهاد و گفت :یا علی آیا می توانی مرا در اجرای این امر الهی یاری کنی؟
- یا رسول الله چگونه باید شما را یاری کنم؟
- کار بسیار خطرناکی است. نزدیک به چهل نفر از مشرکان می خواهند یک باره به من حمله کنند و مرا شبانه در بستر قطعه قطعه نمایند . خدا مرا از این تصمیم سری آنان آگاه ساخته و به من فرمان هجرت داده است اما اگر بسترم در این شب خالی بماند انان متوجه خواهند شد و مرا تعقیب خواهند نمود و در هر جا که مرا پیدا کنند نقشه ی خود را اجرا خواهند کرد . به ناچار باید کسی در بستر من بخوابد تا وقتی که از روزنه ی در می نگرد در روشنایی کم رنگ خانه کسی را در بستر ببینند و تصور کنند که من در بسترم . آیا حاضری در بستر من بخوابی؟ کار بسیارخطرناکی است ، زیرا چهل نفر با شمشیرهای کشیده در نیمه های شب به خانه هجوم می آورند و ممکن است تو را به جای من در بستر قطعه قطعه کنند.
- در این صورت آیا شما به سلامت خواهید بود؟
- آری به سلامت خواهم بود . اگر بدین گونه یاری ام کنی در این هجرت به یاری خدا موفق خواهم شد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   15 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله هجرت پیامبر

دانلودمقاله حضرت مهدی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله حضرت مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

ولادت

 

ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه، نیمه شعبان سال 255یا 256 هجری بوده است .
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر ( ص ) گذشت و امامت به امام دهم حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ) رسید، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود که در آنها نقل شده بود از امام حسن عسکری ( ع ) فرزندی تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود .

 

در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع )، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه عباسی، که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد.

این اندیشه، که ظهور مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می کند، باید از تولد نوزادان جلوگیری کردو حتی مادران بیگناه را کشت و یا قابله هایی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند، در تاریخ نظایری دارد در زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش کنند، غافل ازاینکه، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند، اگر چه کافران و
ستمگران نخواهند .
در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد .

 

امام دهم بیست سال در شهر سامرا تحت نظر و مراقبت بود و سپس امام یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد .
به هنگامی که ولادت این اختر تابناک، حضرت مهدی ( ع ) نزدیک شد و خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد، او را از میان بردارند .

 

بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از مردم مخفی نگه داشته شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی را گاهی می دیدند ، نه همیشه و به صورت عادی .
غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری

 

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید ( از سال 260ه. تا سال 329ه. ) که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی ( عج ) می رسیدند و پاسخ نامه ها و سؤالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام را داشته اند ، چهار تن بودند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروفند .
نخستین نایب خاص مهدی ( ع ) عثمان بن سعید اسدی است . که ظاهرا بعد از سال 260هجری وفات کرد ، و در بغداد به خاک سپرده شد . عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود و خود در زیر سایه امامت پرورش
یافته بود .

 

دومین سفیر و نایب امام ( ع ) محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305هجری وفات کرد و در بغداد بخاک سپرده شد . نیابت و سفارت محمد بن سعید نزدیک چهل سال بطول انجامید .
سومین سفیر ، حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد .
چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن ( ع ) است که در سال 329هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وی نزدیک آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن یعقوب کلینی است .
همین بزرگان و عالمان و روحانیون برجسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها بوسیله حضرت مهدی ( ع ج) بودند .

 

غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه

 

این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد و تاکنون ادامه دارد . این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است .
در زمان نیابت عامه ، امام ضابطه و قاعده ای به دست داده است تا در هر عصر، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده در همه ابعاد بر او صدق کند، نایب عام امام ( ع ) باشد و به نیابت از سوی امام ، ولی جامعه باشد در امر دین و دنیا .

 

در هیچ دوره ای پیوند امام ( ع ) با مردم گسیخته نشده و نبوده است . اکنون نیزکه دوران نیابت عامه است ، عالم بزرگی که دارای همه شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد ، در رأس جامعه قرار می گیرد و
مردم به او مراجعه می کنند و او صاحب " ولایت شرعیه " است به نیابت از حضرت مهدی ( ع ) .
گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان، حضرت مهدی ( عج ) بسیار درد آور است، ولی بهر حال در این دوره آزمایش اعتقاد ما اینست که حضرت مهدی ( عج ) به قدرت خدا و حفظ او زنده است و نهان از مردم جهان زندگی می کند،
روزی که " اقتضای تام " حاصل شود، ظاهر خواهد شد و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پردامنه ، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد و رسم توحید و آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشید .
ضرورت غیبت آخرین امام

 

بیرون آمدن حضرت مهدی ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد . کارگزاران و مأموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بیشتر جستند کمتر یافتند و در چنین شرایطی بود که برای بقای حجت حق تعالی، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن " خلیفه خدا در زمین " نبود ، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و قتلش همان .

 

پس مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد، تا دست دشمنان از وی کوتاه گردد و واسطه فیوضات ربانی ، بر اهل زمین سالم ماند . بدین صورت حجت خدا هر چند آشکار نیست ، اما انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش است.
ضمنا این کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المؤمنین علی ( ع ) و فرزندان معصومش روی بر تافت ، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ جانش سبب شد .

 

پروفسور هانری کربن ، مستشرق فرانسوی در ملاقاتی با علامه طباطبایی آورده است: به عقیده من مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهیه را میان خدا و خلق، برای همیشه، نگهداشته و بطور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پابرجا
می دارد ... تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد (ص) ختم شده می داند، ولی ولایت را که همان رابطه هدایت و تکمیل است، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می داند . رابطه ای که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نماید ، بواسطه دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمد (ص) و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولایت جانشینان وی ( به عقیده شیعه ) زنده بوده و هست و خواهد بود ، او حقیقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمی تواند او را از خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید ... آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت ، لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی ، برای همیشه ، باقی و پا برجاست " یعنی با اعتقاد به امام حی غایب .

 

طول عمر امام زمان (عج)

 

درازی عمر امام ( ع ) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بدانها گواهی می دهد و در کتابهای تاریخی نیز افراد معمر ( دارای عمر دراز ) زیاد بوده اند و در گذشته و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند ، عمر زیاد حضرت مهدی ( ع ) به هیچ دلیلی محال نیست ، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن بهیچ صورت بعید نیست .

 

و البته اگر از نظر قدرت الهی ، بدان نظر کنیم ، امری ناممکن نیست . در برابر قدرت خدا، که بر هر چیز تواناست ، عمرهایی مانند عمر حضرت نوح ( ع ) و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملا امکان دارد. برای خدای قدیر و حکیم ،
کوچک و بزرگ ، کم و بسیار، همه و همه مساوی است . بنابراین حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بنده خود را در نهایت سلامت زنده نگاه می دارد .

 

پس طبق حکمت الهی ، امام دوازدهم ، مهدی موعود ( عج ) باید از انظار غایب باشد و سالها زنده بماند و رازدار جهان و واسطه فیض برای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند . برای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند .
انتظار ظهور قائم ( عج )

 

بر خلاف آنان که تصور می کنند انتظار ظهور یعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکتهای اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط " گلیم " خود را از آب بیرون بردن و به جریانات اسلام دینی و اجتماعی بی تفاوت ماندن ، هرگز چنین پنداری درست نیست ، بلکه بر عکس، انتظار یعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعالیت کردن و در نپذیرفتن ظلم و باطل و بردگی و ذلت و خواری ، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و ستمگری ایستادن است .

 

شیعه در حوزه " انتظار " یعنی ، انتظار غلبه حق بر باطل ، غلبه داد بر بیداد، غلبه علم بر جهل و غلبه تقوا بر گناه ، این گروه همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضتهای پاک و مقدس تجدید می کنند و با یاد تاریخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشیع ، مشعل خونین مبارزات عظیم را بر سر دست حمل می کند .
اینکه به شیعه دستور داده اند که به عنوان " منتظر " همیشه سلاح خود را آماده داشته باشد ، و با یاد کردن نام " قائم آل محمد ( ص ) " قیام کند ناشی از همین آمادگی است .
رای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد و عالم را پس از آنکه از ظلم و جور پر شده ، از قسط و عدل پر کند .

 

(اعتقاد به مهدویت در ایین های مختلف )

 

روزگاران کهن داستان ظهور مصلح ، در آخر الزمان، اصلی اساسی بوده است. پیشینیان بشر ، پیوسته به یادها می آورده اند. اکنون نیز پس از گذشت قرنها ، در خلال یادگارهای انسانهای قدیم آثاری هست که ما را به گفته بالا رهنمون می کند.
اصولا فتوریسم یعنی اعتقاد به دوره اخر الزمان و انتظار ظهور منجی عقیده ای است که در کیشهای آسمانی، یهودیت (جودائیسم) ، زردتشتی(زوراستریانیسم) ، مسیحیت( در عمده شاخه های آن : کاتولیک، پرو تستان و ارتدوکس) ، مدعیان نبوت عموما و دین مقدس اسلام خصوصا به مثابه یک اصل مسلم قبول شده است و در باره ان در مباحث تئرریک مذاهب آسمانی، رشته تئولوﮊی بیبلیکان ، کاملا شرح و بسط داده شده است.
بشارتها و پیشگوییهایی که در باره مهدی (ع) و ظهور مهدی (ع) ، در کتابهای مقدس و دیگر اثار پیشین و در سخنان حکمای قدیم، رسیده است، فراوان می باشد

 

اعتقاد به مهدویت درآیین هندی
در ایینهای هندوان و کتابهای آنان نیز ، سخن از نجات دهنده و موعود امده است. از جمله در کتاب مهابهاراتا و کتاب پورانه ها در این باره گفته اند.
همه ادیان معتقدند که در پایان هر دوره ای از تاریخ بشر از لحاظ معنوی و اخلاقی رو به انحطاط می رود. و چون طبعا و فطرة در حال هبوط و دوری از مبدا است و مانند احجار به سوی پایین حرکت می کند. نمی تواند به خودی خود به این سیر نزولی و انحطاط معنوی و اخلاقی خاتمه دهد. پس ناچار روزی یک شخصیت معنوی بلند پایه که از مبدا وحی و اهام سرچشمه می گیرد ظهور خواهد کرد و جهان را از تاریکی و جهل غفلت و ظلم و ستم نجات خواهد داد. در این مورد در تعالیم هر دینی به صورت رمز به حقایقی اشاره شده است. که با معتقدات آیین های دیگر توافق و هماهنگی کامل دارد...مثلا در کیش هندو در کتب پورانا(purana) شرح مفصلی در باره دوران اخر عصرکالی(Kali) یعنی اخرین دوره قبل از ظهور دهمین آواتارای ویشنو درج گردیده است.2((مقصود از عصر کالی آخر الزٌمان است. اکنون عصر کالی است.))
اعتقاد به مهدویت درایین بودایی
چنانچه درپاره ای از کتب و ماخذ امده است. در دین بودایی نیز مسئله انتظلر مطرح است. گفته اند که در این آیین نیز انتظار هست.و شخص مورد انتظار این آیین بودای پنجم است.
اعتقاد به مهدویت دردرآیین زردتشتی
در کتابها و اثار زردتشت و زردتشتی درباره آخر الزٌمان و ظهور موعود مطالب بسیاری امده است. از جمله در کتابهای اوستا ، زند ، جاماسب نامه ، داتستان دینیک و زراتشت نامه
در دین زردتشت موعودهایی معرفی شده اند که انان را سرشیانت می نامند. این موعودها سه تن بوده اند که مهمترین آنها اخرین ایشان است. و او (( سوشیانت پیروزگر)) خوانده شده است. و این سو شیانت همان موعود است چناچه که گفته اند:
سوشیانت مزدیسنان به منزله کریشنای برهمنان ، بودای پنجم بودانیان ، مسیح یهودیان ، فارقلیط عیسویان و مهدی مسلمانان است.

 

 

 

اعتقاد به مهدویت درآیین یهودیت
یهودیان که خود را پیروان حضرت موسی کلیم (ع) می دانند نیز منتظر موعودند. در اثار دینی یهود ، اسفار تورات و دیگر کتابهای انبیای انان،ا همواره به موعود اشاره شده است. به پاره ای از این کتابها اشاره خواهیم کرد. اگر به مطالب کتاب (( نُبوئِتْ هَّلیدْ ، وحی کودک)) استناد کنیم، به مطلب بسیاری درباره ظهور پیامبر اکرم (ص) و به قسمتهایی از تاریخ و احوال پیامبر و حوادث مربوط به بعثت، و پاره ای از علائم آخر الزٌمان، رجعتو اشاراتی به شخص حضرت حجّت بن الحسن المهدی (ع) و حتی اشاراتی درباره واقعه عاشورا، دست خواهیم یافت. به هر حال چون یهودیان به مسیح ایمان نیاوردند، بطبع موعود انان هنوز ظهور نکرده است. اگر در مجموع آنچه در آثار مقدس یهودی آمده است تامل شود چهره سه موعود، در انها ترسیم می شود.
حضرت مسیح (ع) ، حضرت محمد (ع) و حضرت مهدی (ع).

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  37  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حضرت مهدی

دانلودمقاله رشته پزشکی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله رشته پزشکی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
هدف تربیت پزشک عمومی با خصوصیات زیر است:
1) در راه آشنایی بیشتر با مکتب و تزکیه و تعالی روح کوشا باشد. کمک به تامین بهداشت و درمان دردهای مردم را وسیله‌ای برای رضای خدا و تقرب به او بداند.
2) با فرهنگ اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آشنا باشد و خود را ملزم به رعایت قوانین و مقررات حاکم به جامعه اسلامی بداند.
3) از شناخت مسائل عمده بهداشت و درمان و نظام ارائه خدمات بهداشتی و درمانی کشور به قدر کافی برخوردار و از مسئولیت‌ها و وظایف خود در این نظام آگاه باشد.
4) قابلیت علمی و عملی کافی در تشخیص بیماری‌ها و ارجاع بیماران به سطوح بالاتر بهداشتی و درمانی کشور و شرکت در برنامه‌های پیشگیری و بهداشت عمومی را دار باشد.
5) قادر به استفاده از آخرین منابع علمی و بهره‌گیری از اطلاعات جدید کار خود باشد.
دوره آموزش دکترای حرفه‌ای پزشکی شامل مراحل زیر است:
الف ) علوم پایه: طول این دوره 2 سال است که در پایان این دوره دانشجو در آزمونی شامل کلیه دروس این دوره شرکت می‌کند و در صورت موفقیت به دوره بعدی راه می‌یابد. هر دانشجو حداکثر دوبار می‌تواند در این آزمون شرکت کند.
ب) فیزیوپاتولوژی : طول این دوره 6 ماه است و طی آن دانشجو ضمن آگاهی از مبانی فیزیولوژیک ، با مکانیزم بیماریها و عوامل موثر در آنها به طریق تحلیل گرانه آشنا می‌شود و نشانه‌های بیماریها و تشخیص و درمان آنها را یاد می‌گیرد.
ج ) کارآموزی بالینی : طول این دوره 20 ماه است و هدف شناخت آثار و علائم بیماریها از دیدگاه بالینی و آزمایشگاهی به دست آوردن توانایی‌های لازم در به کاربردن اندیشه ، استدلال و نتیجه‌گیری سریع، به منظور برخورد منطقی و صحیح با بیمار و طراحی عملیات پیشگیری درمانی است.
د) کارورزی بالینی: طول دوره 18 ماه است و هدف پرورش مهارتها، تقویت قدرت تصمیم‌گیری ، افزایش اتکاء به نفس و تکمیل پرورش اندیشه از طریق رویارویی مستقیم کارورز با مسائل بهداشتی ، درمانی و تقبل مسوولیت مستقیم امور بهداشتی، درمانی به عهده همه است.
هـ ) کارورزی: دانشجویان قبل از شروع مرحله کارورزی ، در کنکور کارورزی که شامل کلیاتی از دروس پایه و اصلی و عمومی فیزیولوژی علوم بالینی است و به طور سراسری برگزار می‌شود شرکت می‌کنند چون گذراندن موفقیت‌آمیز این آزمون برای راه‌یابی به دوره کارورزی ضروری است. فارغ‌التحصیلان ملزم به خدمت در مناطق محروم کشور هستند.
تواناییهای فارغ‌التحصیلان
فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند بعد از پایان تحصیلات، مسوولیتهای متفاوتی را عهده‌دار شوند، از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:
1) تشخیص – درمان و پیگیری بیماران در مطبهای شخصی، درمانگاهها و بیمارستانها.
2) مدیریت و سرپرستی مراکز ارائه خدمات بهداشتی و درمانی.
3) مشارکت در امر تحصیلی و پژوهشی در ارتباط با بیماریهای مختلف.
دوره پزشکی شامل 4 مرحله : علوم پایه ، فیزیوپاتولوژی (نشانه‌شناسی) ، کارآموزی و کارورزی می‌باشد. مرحله علوم پایه درواقع عامل ارتباطی‌ای بین درسهای دبیرستان و پایه با درسهای تخصصی پزشکی است، بدین ترتیب که شامل آن قسمت از درسهای پایه است که به بدن انسان مربوط می‌شود؛ برای مثال، بیوشیمی قسمتی از علم شیمی است که در مورد شیمی بدن موجود زنده (در این‌جا انسان)‌ صحبت می‌کند و همین‌طور سایر درسهای این مرحله که در بخش درسها شرح داده می‌شوند. مرحله شناخت نشانه و علایم بیماری و چگونگی پیدایش علایم بیماری، در ارتباط با عامل بیماری‌زا و چگونگی پیدا کردن آن در معاینه‌ها و آموزش نظری دستگاههای تشخیص ، بدون توجه به درمان است. در این دوره ، دانشجو مفهوم بیماری و علایم آن و نحوه تشخیص آن را به صورت نظری مطالعه نموده،‌ چگونگی آن را با توجه به درسهای علوم پایه فرا می‌گیرد.
مرحله بعدی شامل دوره کارآموزی (استاژری) است که دانشجو در این مرحله ، به بیمارستان و بالین بیماران می‌رود و در کنار درسهای نظری، روشهای تشخیص و درمانی را در بالین بیمار می‌آموزد. در این قسمت، استادان در مورد هر بیمار، توضیحات لازم را به دانشجویان ارائه می‌دهند و دانشجو نیز زیرنظر استاد، فرآیندهای معاینه بالینی و فنون تشخیص را به کار می‌برد و شیوه درمان و تجویز دارو را نیز در هر مورد می‌آموزد. در این مرحله درسهای نظری نیز ارائه می‌شود که مکمل کار بالینی در بخش خواهد بود.
مرحله بعد دوره کارورزی (انترنی) است ، دانشجو پس از فراگیری راههای تشخیص و درمان به صورت مستقل و با نظارت کلی روزانه استادان ، اقدام به بیماریابی، تشخیص و درمان نموده، مواد آموخته شده در مرحله کارآموزی (استاژری) را در عمل به کار می‌برد و تجربه می‌اندوزد.
در کل دوره پزشکی عمومی دو امتحان اصلی (حیاتی) وجود دارد که شامل امتحان جامع علوم پایه و دیگری امتحان جامع پرانترنی می‌باشد. قبولی در این دو امتحان، لازمه ورود به مرحله بعدی است.
آینده شغلی ، بازار کار ، درآمد:
عمده‌ترین موقعیتهای شغلی که بیشتر پزشکان می‌توانند جذب آنها شوند، عبارتنداز:
الف ) مطبهای شخصی که بر حسب تمایل پزشک و نیاز منطقه در شهرها و روستاها دایر می‌گردد و پزشکان ویزیت مراجعان را در مطبها انجام می‌دهند.
ب ) بیمارستانها و درمانگاههای خصوصی و دولتی که در آنها پزشکان به تشخیص و درمان بیماریهای مراجعان خود می‌پردازند.
ج ) مراکز بهداشتی درمانی شهری یا روستایی که اغلب مدیریت و سرپرستی این مراکز به عهده پزشکان عمومی می‌باشد و همچنین این مراکز از پزشکان عمومی برای تشخیص، درمان و پیگیری بیماریها نیز استفاده می‌نمایند.
توانایی‌های مورد نیاز و قابل توصیه :
سلامت تن و روان برابر ضوابط مربوط به تشخیص کمیسیون پزشکی متعهد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برای داوطلبان رشته پزشکی امری ضروری است.
علاوه بر آن داوطلبان ورود به رشته پزشکی باید از دانش و علاقه بالایی در زمینه درسهای زیست‌شناسی و علوم پایه نیز برخوردار بوده، دقت کافی و حوصله زیاد در زمینه فراگیری جزئیایت مربوط به بیماری‌های مختلف را داشته باشند.
وضعیت ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر :
ادامه تحصیل دانشجویان رشته پزشکی بعد از اتمام دوره پزشکی عمومی در دو مرحله امکان‌پذیر است:
الف ) ادامه تحصیل در رشته‌های تخصصی بالینی که داوطلب بعد از قبولی در امتحان پذیرش دستیاری سراسری کشور می‌تواند در رشته‌های تخصصی که در حال حاضر در داخل کشور ارائه می‌شوند ادامه تحصیل دهد.
رشته‌های تخصصی بالینی در حال حاضر شامل 23 رشته می‌باشد که عبارتند از : جراحی عمومی ،‌ جراحی مغز و اعصاب، جراحی استخوان و مفاصل (ارتوپدی) ، جراحی کلیه و مجاری ادراری تناسلی (ارولوژی) ، بیماریهای اعصاب، بیماریهای داخلی ، بیماریهای عفونی و گرمسیری ، بیماریهای قلب و عروق ، بیماریهای کودکان، بی‌هوش ، پزشکی اجتماعی، پزشکی هسته‌ای ، آسیب‌شناسی (پاتولوژی) ، پوست ، پزشکی فیزیکی و توان‌بخشی، چشم‌پزشکی ، پرتودرمانی (رادیوتراپی) ، پرتوشناسی تشخیصی (رادیولوژی) ، زنان و زایمان ، روان‌پزشکی، گوش و حلق و بینی ، پزشکی قانونی و طب کار می‌باشد.
ب) ادامه تحصیل در رشته‌های علوم پایه ، فارغ‌التحصیلان رشته پزشکی می‌توانند در تخصصهای علوم پایه پزشکی نظیر فیزیولوژی ، ایمونولوژی، ژنتیک، ویروس‌شناسی پزشکی، میکروب‌شناسی پزشکی ، انگل‌شناسی پزشکی، بیوشیمی ، آمار حیاتی و تغذیه نیز شرکت نمایند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  8  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رشته پزشکی

دانلودمقاله آبستنی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله آبستنی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آبِسْتَنی، بارور شدن و فرزند آوردن زن از مرد و دوره‌ای که زن بچه‌ای را در زهدان، یا به اصطلاح عامه در شکم خود، از هنگام بسته شدن نطفة او تا هنگام زادن حمل می‌کند. آبستن صورت فارسی واژه پهلوی «آبِسْتَن» و «آبُسْتَن» (مکنزی، ذیل همین واژه‌ها) و صورت قدیمتر آن «آپُسْتَن» و «آپُسْتَنیه» (آبُستنی) است. این واژه از پیشوند «آ» و دو کلمة ‌«پُسْ» به معنی پسر، و «تَن» و پسوند اسم معنی «ایه» ترکیب یافته است (تبریزی، ذیل آبستن). واژة آبستنی از سویی حال زنی را وصف می‌کند که فرزند پسری در تن یا شکم خود دارد و از سوی دیگر بیان‌کنندة ارزش و بهایی است که در عقیدة جمعی ایرانیان به پسر، یعنی جنس نرینه، داده می‌شده است. واژة آبستن در فارسی تهرانی به صورت «آبِسَّن» و در گویشهای کردی «آوس» (وهبی؛ مردوخ) و لری «اَوِس» (حصوری؛ ایزدپناه) متداول است. در کردی آبستن را «زِک پِرّ» به معنی فرزنددار، هم می‌نامند. «زِک» در گویش گیلکی به صورت «زَک» و «زاک» و به معنی فرزند و بچه آمده است (ستوده). این واژه شکل دیگر واژة فارسی «زِه» است که در کلمة «زهدان»، به معنی بچه‌دان و رحم و ترکیب «زه و زاد» و اصطلاح عامیانة «زاق و زوق» به معنی فرزند و فرزندان بسیار، بازمانده است. در زبان فارسی واژه‌های «بارداری» و «باردار» که بر گرداندة فارسی واژه‌های عربی «حمل»‌ و «حامل» است، و «حاملگی» و «حامله» نیز به جای آبستنی و آبستن به کار می‌رود. گاهی زن آبستن را نیز به کنای «دونَفَسه» (در تهران)، «دوگیان» (دو + گیان: جان و روح) (در کردستان) و «ایکی جانلی» به معنی دو جان و تن (در آذربایجان) می‌خوانند. دو نفسه یا دو جان خواندن زن آبستن بر پایة این باور همگانی است که زن را در دورة حاملگی دارای دو جان یا تن و با دو نفس یا دم، یکی از آن زن و دیگری از آن بچة شکم او می‌انگارند. زن در جامعة ایران اسلامی مظهر باروری شناخته شده و اهمیت نقش او در آبستن شدن و فرزند آوردن است. هدف از ازدواج زن و مرد نیز تحقق بخشیدن به این نقش، یعنی باروری زن است. زن تا بچه نیاورده، در افکار عامّة مردم ایران بیگانه است. بر بنیاد همین باور یک ضرب‌المثل قدیم فارسی می‌گوید: «زن تا نزاییده بیگانه است» (هبله رودی، 87). زن با آوردن فرزند، پردة بیگانگی را می‌گسلد و اجاق خانواده را روشن می‌کند. زنی که آبستن می‌شود و فرزند می‌آورد، رشتة پیوندش را با شوهر و طایفة شوهر استوار می‌کند و به اصطلاح در خانة شوهر پاقرص می‌شود. باروری و زایایی به شخصیت زنانة وی اعتبار مادری می‌بخشد و شوهر را از شأن و منزلت والای مقام پدری در جامعه برخوردار می‌کند. زنانِ بارورِ گوهر شکم با زادنِ پسرانِ بسیار، مردان خود را نام‌آور می‌کنند و نسل و دودمان آنان را دوام و استمرار می‌بخشند. زنان نازا، یا به اصطلاح عامه «نروک»، به واسطة ناتوانی در باروری و نیاوردن بچه در خانه و جامعه، سرافکنده و خوار به شمار می‌آیند و آیندة تاریح و نامطمئنی دارند. تأخیر در باروری و عقیم و سترون بودن همچون کابوسی دهشتناک، پیوسته زنان نازا را می‌آزارد و مایة نگرانی و حتی بیماری روانی آنان می‌شود.
جنین‌شناسی: شناخت جنین در طب سنتی ایران اسلامی بر مجموعه‌ای از آگاهیها و تجربه‌ةای علمی و عقاید دینی و سنتی استوار بوده است. طبیبانی مانند علی بن رَبَّنِ طبری (192ـ247ق/808 ـ861م)، محمد بن زکریّای رازی (251ـ313ق/865 ـ 925م)، علی بن عباس اهوازی (338ـ384ق/949ـ994م)، ابوبکر ربیع بن احمد اخوینی (نیمة دوم سدة 4ق/10م)، ابوعلی سینا (370ـ 428ق/980ـ1037م) و سید اسماعیل جرجانی (433ـ531ق/1042ـ1137م) با بهره‌گیری از دانش دانشمندان ایران باستان و دیدگاههای علمی مکتب پزشکی جهان آن روز، به ویژه مکتب پزشکی یونان و هند و جندیشاپور، پژوهشهایی در زمینة شناخت و دریافت پدیدة پیچیدة آبستنی و چگونگی رشد و پرورش جنین در زهدان و بیماریهای وابسته به آبستنی کرده بودند. در نوشته‌های پزشکی بازمانده از این دانشمندان، بخشها و گفتارهایی به آبستنی و موضوعهای مربوط به آن اختصاص داده شده است. نظر کلی قدما دربارة جای نطفه با این بیان قرآن مجید مطابقت می‌کرد: «یادآور زمانی را که گرفت خداوند از آدمیزادگان، از پشتهای ایشان فرزندانشان را» (اعراف /7/172). آنان جای نطفة پدید آرندة جنین انسان را در صلب یا پشت مرد می‌دانستند و می‌گفتند در اثر آمیختن آب مرد با آب زن در زهدان، نطفة‌انسان بسته و زن آبستن می‌شود. ابوعلی سینا آب مرد و زن را دو گوهر، و گوهر مرد را کارگزار خداوند می‌دانست. او سرشت گوهر مرد را آتشی و سرشتِ گوهرِ زن را خاکی و آمیختگی این دو را آفرینندة هستی انسان می‌شمرد (قانون، 2/346ـ347). دربارة پدیداری جنین انسان و چگونگی تکوین آن از آب نطفه به خون بسته و از خون بسته به پاره‌آی گوشت و شکل‌گیری استخوان و اندامها، ‌دیدگاهی داشتند که آن را مطابق با مضمون این آیات می‌پنداشتند: «ای مردم، اگر در گمانید از انگیختِ پس از مرگ، پس [نشان توانایی ما بر آن کار آن است که] آفریدیم شما را از خاک، سپس از نطفه، سپس از خون بسته، ‌سپس از پاره‌آی گوشتِ تمام آفریده یا ناتمام آفریده تا روشن سازیم برای شما [که هر دو را می‌توانیم] و می‌آرامانیم در زهدانها آنچه بخواهیم تا زمانی نامزد کرده آنگاه بیرون می‌آوریم شما را کودکی خردسال تا آنگاه که به زورمندی خویش رسید، و از شما کسانی‌اند که به جوانی می‌میرند و کسانی که بازپس برده می‌شوند تا بدترین روزهای زندگانی» (حج /22/5)؛ «به درستی که آفریدیم مردم را از گلی ساخته کشیده آنگاه او را نطفه‌آی کردیم در آرام جایی استوار، سپس نطفه را خونی بسته کردیم و سپس آن را پاره گوشت گردانیدیم و آنگاه پاره گوشت را استخوانها کردیم و سپس بر استخوانها گوشت پوشاندیم،... با آفرین خدا که نیکوترین همة آفرینندگان است» (مؤمنون /23/12ـ14). برزویة طبیب به آمیختن آب مرد و زن در زهدان و راکد و تیره شدن آن اشاره می‌کند و می‌نویسد این آب تیرة ایستاده را بادی که در رحم پدید می‌آید، حرکت می‌دهد و به صورت پنیر در می‌آورد. سپس این پنیر همچون ماست بسته می‌شود و اندامها از آن پیدا می‌گردند (کلیله، 54). چنین وصفی از بسته شدن نطفه و تشکیل جنین و تشبیه مرحلة نخست زندگی جنین به پنیر و ماست در کتاب طب ملکی، نوشتة علی بن عباس اهوازی، نیز آمده است. این شیوة تفکر ظاهراً باید از اندیشة یونانی گرفته شده باشد (الگود، تاریخ پزشکی، 382ـ383). برخی از پزشکان معتقد بودند که نطفة بسته شده پس از 35 تا 45 روز بدل به پاره‌ای گوشت می‌شود و به صورت جنین درمی‌آید. جنین 35 روزه پس از 70 روز و جنین 45 روزه پس از 90 روز جنبیدن آغاز می‌کند (جرجانی، الاغراض، 175). در آغاز، جنین از خون حیض تغذیه می‌کند و سپس گذرهایی روی جنین و شکاف ناف در میان آن پدید می‌آید. رگی از شکاف ناف فراز می‌آید و به سربالای رحم می‌پیوندد. این رگ غذا را از زهدان مادر می‌گیرد و به گذرهای روی جنین که راهشان گشوده شده است، می‌دهد. آنگاه تن فرزند شاخ می‌زند و اندامهای آن یکی پس از دیگری پدید می‌آید (جرجانی، ذخیره، 551؛ الاغراض، 174). در پدید آمدن نخستین اندامهای جنین و اینکه کدام اندام نخست می‌روید و شاخه می‌زند، میان پزشکان قدیم اختلاف بود. جرجانی نظر بقراط را که گفته بود نخست دماغ (مُخ) و چشم در جنین پدید می‌آید و نظر ابن سینا را که عقیده داشت نخست جگر آفریده می‌شود، باطل می‌دانست. به عقیدة او نخستین اندامی که در جنین پدیدار می‌شود قلب است‌ «لکن آفریده شدن آن در [جنین] حیوانی نخست ظاهر نباشد» (ذخیره، 552). او مدت آبستنی طبیعی را 9 ماه دانسته و نوشته است: جنینی که در 3 ماهگی در شکم مادر بجنبد «از پس 270 روز بیرون آید که 9 ماه تمام باشد، لکن در این حساب کمابیشی بسیار افتد» (ذخیره، 110). همچنین وی بیرون آمدن بچه از زهدان مادر را به سبب ناکافی بودن غذای درون زهدان و گرسنگی بچه دانسته و گفته است که بچه برای یافتن غذای بیشتر در زهدان به جنبش و تلاش می‌افتد و با حرکتهای بسیار خود رشته‌های پیوندش را با زهدان می‌گسلد. پس از گسستن پیوندها به جست‌وجوی راه گریز از زهدان می‌افتد و بسیار زود گذرگاه بیرون آمدن را می‌یابد و به دنیا می‌آید (الاغراض، 175).
شناخت آبستنی: در گذشته پزشکان و قابلگان آبستنی را از روی دگرگونیهایی که پس از بند آمدن نخستین عادت ماهانه در حال و رفتار و رنگ زنان پدید می‎آمد، تشخیص می‎دادند. مثلاً تیره شدن رنگ پوست و لک و پیس نشستن بر روی چهره، کبودتر شدن رگهای پستانها و برجسته و سیاه‎تر شدن نوک پستانها، به زردی یا کبودی زدن سپیدی دیدگان و دل به هم خوردگی همراه با سرگیجه و شکوفه را از جملة نخستین نشانه‎های آشکار آبستنی به شمار می‎آوردند. گاهی نیز یک روز تمام زن را از خوردن طعام باز می‎داشتند تا شکمش از غذا کاملاً تهی شود و هرگونه بویی از دهانش برود. بعد شب هنگام پیش از خوردن هر خوراکی، در زیر دامنش عود دود می‎کردند. اگر بوی خوش عود از راه دهان و بینی‎اش بیرون نمی‎آمد آن را نشانة بسته شدن راه زهدان و دهان و بینی و بارگرفتن زن می‎دانستند. اگر بیرون می‎آمد، نشانة بازبودن این راهها و بارنگرفتن زن می‎انگاشتند (همو، ذخیره، 555).
آبستنی در فرهنگ عامه: در فرهنگ عامه اعتقاد بر این است که نطفة انسان در رگی در کمر یا پشت مرد جای دارد. چون نطفة مرد در رحم زن بیفتد به خواست خدا زن آبستن می‎شود و بچه می‎آورد. این عقیده به گونه‎ای بازتر در داستان قدیم و عامیانة شب چهارصد و پتجاهم هزار و یک شب بیان شده است: «در مرد رگی است که همة رگها را آب دهد و آب از سیصد و شصت رگ جمع کرده به بیضة چپ بریزد. آنگاه خونی سرخ گردد، پس از آن از حرارت مزاج آب غلیظ و سفید شود و رایحة او مانند رایحة شکوفة خرماست» (3/131). دربارة چگونگی شکل‎گیری بچه در شکم مادر، باور عامه بر این است که نطفه پس از 3 دورة 40 روزه و یک دورة کوتاه 10 روزه، به شکل بچة انسان درمی‎آید. بچه در چلّة اول به صورت نطفه است، در چلّة دوم به صورت خون و در چبّة سوم به صورت یک پاره گوشت. در این هنگام به فرمان خدا فرشته‎ای می‎آید و این پارة گوشت را شکل می‎بخشد. نخست دست و پای بچه را می‎سازد و سپس اندامهای دیگرش را. ساختن بینی و شرمگاه بچه را هم به خدا وامی‎گذارد. خدا هم نخست بینی و بعد اندام نری یا مادگی بچه را هم به خدا وامی‎گذارد. خدا هم نخست بینی و بعد اندام نری یا مادگی بچه را می‎گذارد و به جسم او کمال می‎بخشد. ساختن همة اندامها 10 روز به درازا می‎کشد. در این هنگام به امر خدا اسرافیل نفخه‎ای به شکم مادر می‎دمد و روح در بچه حلول می‎کند. بچه با دریافت روح، در شکم مادر به جنب و جوش می‎افتد (کتیرایی، 7-8). عامة مردم دورة آبستنی زن را 9 ماه و 9 روز و 9 ساعت (نه کم و نه زیاد) می‎دانند. می‎گویند بچه از ماه هفتم آمادة بیرون آمدن از شکم مادر است. اگر بچه در 7 ماهگی یا در 8 ماهگی به دنیا بیاید، پا نمی‎گیرد و می‎میرد. پیشینیان عقیده داشتند که بچه‎ای که 7 ماهه زاده شود، زنده می‎ماند لیکن اگر 8 ماهه زاده شود، یا مرده به دنیا می‎آید و یا پس از چندی می‎میرد (جرجانی، ذخیره، 175).
تعیین جنس جنین: پیشینیان برپایة شناختی که از دستگاهها و اندامهای بدن انسان ونقش و کارکرد هر یک از آنها داشتند، نظرهای گوناگونی دربارة عاملهای مؤثر در تعیین جنس جنین انسان مطرح می‌کردند. به طور کلی، نظر بیشتر آنان این بود که سلطة یک جنس بر جنس دیگر به هنگام تکوین جنین بستگی به دو عامل، یکی آب منی و دیگری ساختمان عمومی بدن مرد و زن دارد. در مورد عامل نخستین، بیش‌تر آنان به ویژه ابوعلی سینا و جرجانی معتقد بودند که اگر نطفة پدر و مادر هر دو قوی و گرم و آب مرد گرم‌تر از آب زن باشد جنس فرزند آن دو نرینه و اگر نطفة هر دو قوی، لیکن سرد باشد و آب مرد سردتر از آب زن باشد، جنس فرزند آن دو مادینه خواهد شد. به عقیدة اینان، ‌اگر آب مرد از بیضة راست بتراود و در بخش راست زهدان زن نشیند، جنس فرزند آنان نرینه می‌گردد و اگر از بیضة چپ بتراود و در بخش چپ زهدان زن بیفتد، جنس فرزند آنان مادینه می‌شود (همو، همان، ‌111، 555). 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آبستنی