زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟ مدارک موجود از ایالات متحده
یاسین اوزسلیک
چکیده
این مقاله بررسی می کند که آیا اجرای پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری (BPR) کارایی شرکت را با تحلیل داده های فراگیر در شرکت های بزرگ در ایالات متحده افزایش میدهد. سنجش های کارایی بکار برده شده در این مقاله بهره وری کار، بازده دارائی، و بازده ارزش ویژه هستند. ما نشان میدهیم که پس از اینکه پروژه های BPR به پایان می رسند کارایی شرکت افزایش می یابد، درحالیکه در هنگام اجرا بدون تأثیر باقی می ماند. ما همچنین پی برده ایم که پروژه های BPR که از لحاظ عملکردی بر روی همکاری میانگین بیشتر برای کارایی نسبت به همکاری با حیطه میان-عملکردی گسترده تر، متمرکز هستند. این ممکن است بر این دلالت داشته باشد که ریسک شکست احتمالی پروژه های BPR ممکن است از سطح حیطه معینی بیشتر افزایش یابد.
کلمات کلیدی: مهندسی مجدد فرآیند تجاری؛ ارزش و مزایا؛ تحلیل آماری
1- مقدمه
مهندسی مجدد فرآیند تجاری (BPR) بعنوان طراحی مجدد اصلی فرآیندها ببرای بدست آوردن بهبود های مهم در هزینه، کیفیت، و خدمات تعریف می گردد. شرکت ها توابع تجاری مختلف، از مدیریت روابط مشتری گرفته تا سفارش اجرا، و از خطوط انجمن تا آماد ها، را سالها مهندسی مجدد می کنند. مدارک روایتی نشان میدهند که سازمانهای زیادی از پروژه های BPR مزایای زیادی بدست آورده اند. برای مثال، شرکت CIGNA با موفقیت تعدادی پروژه های BPR را تکمیل کردند و با بهبود خدمات مشتری خود و کاهش مخارج عملیاتی، 100 میلیون دلار صرفه جویی کردند. همچنین، مهندسی مجدد فرآیند قابل پرداخت حساب ها در شرکت موتور فورد سرعت پرداخت ها را افزایش داد و روابط شرکت را با فروشندگان بهبود داد. از لحاظ بحثی، بعضی پروژه های BPR نمی توانند انتظارات را برآورده سازند. تحقیق انجام شده توسط آرتور دی. لیتل در مورد مشاوره شرکت، نشان داد که 85 درصد مدیران اجرایی که مورد تحقیق قرار گرفتند، از نتیجه پروژه های BPR خود راضی نبودند. بعلاوه، یک سری مطالعات در اوایل دهه 1990 نشان دادند که حدود 70 درصد ابتکارات BPR در حقیقت با شکست مواجه شده اند یا کمتر از توقعات مورد نظر را برآورده کرده اند. چنین نتایج ضعیفی ممکن است به چندین عامل نسبت داده شود، از جمله 1) توقع زیاد در فرصت کم، 2) قبول پروژه ها بدون تحلیلی جامعی از مخارج-مزایا، 3) عدم کارشناسی بر روی طراحی مجدد یک سری فعالیت های مرتبط، و 4) عدم شرکت بین بخش تکنولوژی اطلاعات داخلی (IT) و بخش های دیگر شرکت.
پروژه های BPR در طبیعت خود، شامل تغییرات اصلی در فرآیندهای تجاری هستند که ممکن است منجر به شکست و بی ثباتی سازمانی گردد. بنابراین، قابل قبول است که توقع داشته باشیم که پروژه های BPR اثر مهم و قابل اندازه گیری بر روی کارایی شرکت داشته باشند. در این مقاله، ما از لحاظ تجربی اثرات کارایی بر روی پروژه های BPR هم در حین اجرا و هم پس از دوره های اجرایی با استفاده از یک سری داده های سالیانه در دوره بین سالهای 1984 و 2004 را بررسی میکنیم. ما از بهره وری کار، بازده دارائی، و بازده ارزش ویژه بعنوان متغیرهای کارایی سطح شرکت استفاده میکنیم. ما از یک مدل رگرسیون داده های فهرست برای مد نظر قرار دادن طبیعت سری زمان ها و سطح مرحله ای استفاده میکنیم. ما نشان میدهیم که متغیرهای کارایی شرکت در حین دوره اجرایی پروژه های BPR بدون تغییر باقی می ماند، که عموماً جنجال اولیه ای را در عملیات شرکت ایجاد میکند. البته کارایی شرکت تا حد زیادی پس از اینکه پروژه های BPR با موفقیت به اتمام برسند افزایش می یابد. ما همچنین پی بردیم که پروژه های BPR متمرکز بر روی عملکرد نسبت به پروژه های با حیطه میان-عملکردی گسترده تر کمک بیشتری به کارایی میکنند، و اثبات میکنند که ریسک عدم موفقیت پروژه های BPR ممکن است در حیطه خاصی افزایش یابد.
این مقاله بشرح زیر می باشد. در بخش بعدی، ما بطور خلاصه مطالعات قبلی را در مورد این موضوع بررسی میکنیم و سپس فرضیه های خود را در بخش 3 معرفی میکنیم. ما داده های خود را در بخش 4 و متغیرهای رگرسیون را در بخش 5 توضیح میدهیم. و سپس روشهای تجربی خود را در بخش 6 توصیف میکنیم. در آخر، ما نتایج رگرسیون را در بخش 7 معرفی میکنیم و در بخش 8 هم نتیجه گیری ها را بیان میکنیم.
2- بازبینی مقالات
BPR برای اولین بار توسط داونپورت و شرت، و هامر توصیف شد. علیرغم محبوبیت روزافزون BPR در دهه 1990، مشاوران مدیریتی مختلف از این عبارت بعنوان راهی برای گسترش روشهای مالکانه استفاده کردند، که منجر به سردرگمی ها و اختلاف نظرهایی گشت. انجمن علمی با پاسخ به ادعاهای مربوط به BPR و سردرگمی های ایجاد شده، از BPR برای عدم داشتن اساس تئوری انتقاد کردند. دیکینز و مک گیل، می گویند که مقالات اصلی در مورد BPR ضرورتاً روایتی بودند و تحقیقات دقیق برای حمایت از گفته های خود نداشتند. مقالات جدیدتر نشان میدهند که اولین نسل BPR، که تغییرات اساسی را در فرآیندهای تجاری نشان میدهد، در حال تبدیل شدن به یک مدیریت فرآیند عالی است، که توسط درسهای آموخته شده از موفقیت ها و شکست ها در زمینه اجرا پیشرفت پیدا میکند. بنابراین تعریف معاصر از BPR با توجه به طبیعت مسئله، شامل راهکارهای مختلفی برای گشتار فرآیند است. در حقیقت مطالعات زیادی در مطبوعات منتشر شده است تا این راهکار جدید BPR را توضیح و ترقی دهد، از جمله داون پورت و همکارانش، هامر، هامر، بکر و همکارانش، ال ساوی، گروور و کتینگر، کالاکوتا و رابینسون، سیلور، و اسمیت و فینگار. با این وجود، حتی مقالات اخیر هم مملو از مدارک روایتی و کوتاه در مورد مدارک تجربی و اثرات کارایی پروژه های BPR است. این مسئله نشان میدهد که هنوز هم نیاز به سنجش بهتر اجرای BPR از طریق سنجش های عینی، و مرتبط کردن آنها با کارایی سازختاریافته در محتوای متغیرهای دیگر وجود دارد که ممکن است بر روی کارایی هم تأثیرگذار باشند، که تمرکز اصلی ما هم در این مقاله بر روی همین موضوع است.
تعداد مطالعات در مورد تأثیر پروژه های BPR بر روی کارایی شرکت کم است اما این تعداد در حال افزایش است. بیشتر مطالعات بصورت جمعی نشان میدهند که مزایای اساسی برای شرکت هایی وجود دارد که با موفقیت تغییرات ساختاری همراه با پروژه های BPR را انجام میدهند. هانتر و همکارانش، و مورنین و همکارانش، این ادعا را توسط تحلیل داده ها از صنعت بانکداری در خود تأیید میکنند. داوراج و کوهلی، نشان میدهند که سرمایه گذاری ها در تکنولوژی اطلاعات می تواند به سطح بالاتری از درآمدها کمک کند اگر توسط ابتکارات BPR حمایت گردند. با مطالعه تأثیر سه ابتکار مرتبط (تکنولوژی اطلاعات، سازماندهی مجدد محل کار، و محصولات و خدمات جدید) در تقاضا برای کار مهارتی، برسناهان و همکارانش، پی می برند که تقاضا برای کار مهارتی مکمل هر سه این ابتکارات است. و سرانجام اینکه، برشک و کیسر، پی می برند که سازماندهی مجدد محل کار سبب افزایش در بهره وری کار می گردد که ممکن است به مکل های بین تکنولوژی اطلاعات و سازماندهی مجدد محل کار نسبت داده شود.
3- فرضیه ها
پروژه های BPR مستلزم سرمایه های بزرگ بر روی سرمایه های انسانی و فیزیکی هستند. هزینه های پولی یک پروژه BPR شامل خرید تجهیزات جدید، استخدام پرسنل جدید، و آموزش کارکنان برای اجرای وظایف جدید می باشد. در حقیقت سازمانهایی که پروژه های BPR را اجرا میکنند ممکن است به افزایش بودجه های آموزشی تا 30 تا 50 درصد نیاز داشته باشند. پروژه های BPR همچنین ممکن است هزینه های غیر پولی بعلت مشکلات بوجود آمده در حین اجرا داشته باشند. این مشکلات شامل اینها هستند: 1) موانع ارتباطی بین منطقه های عملکردی، 2) عدم ارتباط بین مدیران سطح رده بالا و همچنین بین تیم های BPR و کارکنان دیگر، 3) مقاومت از طرف کارکنان، 4) بی میلی مدیریت برای واگذاری منابع برای پروژه های BPR در عنی اینکه انتظار نتایج سریع را دارد، و 5) عدم موفقیت برای رجوع به عادات کارکنان در حین اجرا. همه این عوامل فرضیه زیر را اثبات میکنند:
فرضیه 1. شرکت ها پایین آمدن کارایی را در حین اجرای پروژه BPR تجربه میکنند.
وقتی که پروژه های BPR بپایان می رسند و ریسک های اجرا برطرف می شود، کارکنان احتمال دارد که با طراحی فرآیند جدید راحت تر باشند و بنابراین شرکت ها ممکن است قادر باشند که بصورت مؤثرتری عمل کنند. بنابراین ما از کارایی شرکت توقع داریم که از سطوح قبلی خود پس از اجرا جلو بیفتد، که منجر به بوجود آمدن فرضیه دوم ما می شود:
فرضیه 2. کارایی شرکت پس از اجرای پروژه های BPR بالا می رود.
مسئله سوم در مورد تأثیر حیطه پروژه بر روی کارایی شرکت است. حیطه پروژه های BPR متغیر است؛ بعضی از پروژه ها بر روی یک تابع تجاری واحد مانند سفارش اجرا یا حساب های قابل پرداخت تمرکز دارند، در حالیکه بقیه ممکن است به توابع متعددی گرایش داشته باشند. حیطه پروژه های BPR ممکن است بر روی سطح تأثیر آن بر روی کارایی شرکت تأثیر بگذارد. البته، مطالعات در مورد مقالات از ارائه مدارک سازگار در مورد مسیر تأثیر فاصله دارند. برای مثال، بری و همکارانش، پی برده اند که پروژه های BPR با حیطه بزرگ، بالاترین تأثیر ممکن را بر روی کارایی شرکت دارند. از طرف دیگر، دین پی می برد که کاربرد BPR در کل شرکت ممکن است به اندازه یک پروژه عملکرد-محور مانند تغییر به سیستم تولید تولید به موقع (JIT) مزیت نداشته باشد. برای بررسی بهتر این مسئله بصورت تجربی، ما متغیر حیطه را با تحلیل خود ترکیب میکنیم و فرضیه زیر را پیشنهاد میکنیم:
فرضیه 3. تأثیر پروژه های BPR بر روی کارایی شرکت با حیطه پروژه افزایش می یابد.
4- توصیف داده ها
داده های ما پروژه های BPR را پوشش میدهد که توسط شرکت های بزرگ ایالات متحده در بین سالهای 1985 و 2000 انجام شده است. برای اجتناب از طرفداری انتخاب، ما در نمونه خود همه شرکت های موجود در ویرایش 1998 لیست 1000 دارائی را آورده ایم، صرفنظر از اینکه آیا آنها پروژه BPR را انجام داده اند یا نه. ما از منابع خبری آنلاین ABI/INFORM و Lexis/Nexis برای بدست آوردن خبرهای مطبوعاتی در مورد پروژه های BPR و همچنین از COMPUSTAT برای استخراج دقیق داده های خود استفاده کردیم. همه ارزش های پولی در داده های ما توسط استفاده از ارزش های شاخص قیمت مصرف کننده(CPI) بانک مرکزی فدرال میناپولیس با سال مبنای 1984-1982 از لحاظ تورم تنظیم شدند. ما بعضی از شرکت ها را بعلت عدم وجود داده ها حذف کردیم و اندازه نمونه خود را به 832 شرکت و فاصله زمانی بین 1984 و 2004 کاهش دادیم. از بین این شرکت ها، 93 شرکت پروژه BPR را اجرا کرده اند. ما پروژه های BPR را با توجه به حیطه پروژه به دو گروه طبقه بندی کردیم. پروژه هایی که احتمالاً بر روی یک واحد تجاری منفرد تأثیر می گذارند بعنوان متمرکز شونده از لحاظ عملکردی طبقه بندی شدند. مثالهایی از آن شامل مهندسی مجدد اسناد مدیریتی، نیروهای فروش، و زمان بندی کار می باشد. پروژه هایی که بر روی چندین بخش تأثیر می گذارند فرض شدند که دارای تمرکز میان-عملکردی هستند. مثالهایی از این پروژه ها شامل ساختاربندی دوباره و تفکر دوباره استراتژیکی تجاری برای صرفه جویی در هزینه ها یا اهداف رشد درآمد هستند. بطور کلی، 56 شرکت از این 93 پروژه در داده های ما میان عملکردی بودند و 37 شرکت عملکرد-محور بودند.
5- توصیف متغیرها
5.1 متغیرهای وابسته و مستقل
ما از بهره وری کار، بازده دارائی (ROA)، و بازده ارزش ویژه (ROE) بعنوان متغیرهای وابسته برای سنجش کارایی شرکت از چندین بعد استفاده میکنیم. جدول 1 در زیر ساختمان اسن سنجش ها را بصورت خلاصه نشان میدهد.
متغیرهای مستقل کلیدی ما بشرح زیر هستند. دوره اجرا با متغیر مجازی متمایز می گردد که مقدار 1 را برای همه سالهایی می گیرد که در آنها، شرکت یک پروژه BPR را انجام داده بود و در غیر اینصورت عدد صفر می گیرد. دوره پس از BPR با یک متغیر مجازی دیگر تعیین می گردد که مقدار 1 را برای سالهای پس از اجرا می گیرد و در غیر اینصورت مقدار 0 را می گیرد. این متغیرهای مجازی به ما اجازه می دهند تا راهکار طولی را انتخاب کنیم و برای تست فرضیه های 1 و 2 مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به فرضیه 3، هر کدام از متغیرهای مجازی بالا به دو متغیر مجازی تقسیم می گردد، که یکی برای پروژه های BPR میان عملکردی و دیگری برای پروژه های با تمرکز عملکردی است. برای مثال متغیر مجازی برای دوره اجرای پروژه های BPR میان-عملکردی برای همه سالهایی که شرکت پروژه BPR را اجرا کرد 1 است و در غیر اینصورت 0 است.

5.2 متغیرهای کنترل
مدل ما شامل چهار متغیر در سطح شرکت و دو متغیر کنترل در سطح صنعت می باشد. مطالعات تجربی گذشته این کنترل ها را بعنوان عوامل تعیین کننده کلیدی کارایی شرکت شناسایی کرده اند.
5.2.1 کنترل های سطح شرکت
متغیرهای کنترل سطح شرکت ما، اندازه شرکت، بوجه کلی تکنولوژی اطلاعات، مخارج تبلیغات، و سهم بازار هستند. ابتدا ما باید از الگوریتم طبیعی تعداد کارکنان بعنوان نماینده ای برای اندازه شرکت استفاده کنیم چون در مقالات استاندارد است. دوم اینکه برای متمایز کردن تأثیر پروژه های BPR بر روی کارایی در شرکت ها با درجه های متغیر قابلیت تکنیکی، ما از بودجه کلی تکنولوژی اطلاعات بعنوان متغیر کنترل دیگری در سطح شرکت استفاده میکنیم. سوم اینکه مدارک زیادی در مقالات وجود دارد که از روابط مثبت بین مخارج تبلیغات و کارایی شرکت حمایت میکند. و سرانجام اینکه، سهم بازار بعنوان متغیر کنترل شامل می گردد چون هم تئوری کارایی و هم تئوری قدرت بازار مدارکی را برای روابط بین سهم بازار و کارایی شرکت فراهم میکنند. سهم بازار همچنین می تواند بعنوان نماینده ای برای دارائی های دیگر و خاص شرکت عمل کند مانند مهارت های مدیریتی، که در مطالعه ما بررسی نشده اند.
5.2.2 کنترل های سطح صنعت
ساختار یک صنعت بر روی کارایی شرکت ها در صنعت تأثیر می گذارد. بنابراین ما از دو متغیر استفاده میکنیم که به دفعات در مقالات می آیند تا تغییرات در کارایی شرکت بعلت خصوصیات تک ویژگی صنایع مختلف را در سطح SIC 2 رقمی را نشان دهند: تمرکز صنعت و شدت سرمایه صنعت. تمرکز صنعت در سازگاری با مقالات، در مطالعه ما نماینده سهم بازار کلی 4 تا از بزرگترین شرکت ها در صنعت است. شدت سرمایه صنعت در تحلیل شامل می گردد تا اثرات احتمالی موانع ورودی در کارایی شرکت را تعیین کند. شدت سرمایه صنعت بعنوان مجموع همه مخارج سرمایه ای تقسیم بر مجموع همه فروش ها در یک صنعت محاسبه می گردد.
5.2.3 کنترل های زمان
ما از متغیرهای مجازی جداگانه ای در هر سال برای تعیین سهام اقتصادی استفاده میکنیم که ممکن است بر روی کارایی شرکت تأثیر بگذارد. استفاده از این متغیرهای مجازی همچنین به ما کمک میکند تا روابط ممکن بین روندهای اقتصاد کلان و کارایی شرکت ها در حین دوره نمونه را حذف کنیم.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  11  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آیا پروژه های مهندسی مجدد فرآیند تجاری نتیجه میدهند؟

تحقیق در مورد آیا روح وجود دارد

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد آیا روح وجود دارد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آیا روح وجود دارد


تحقیق در مورد آیا روح وجود دارد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:56

 

 

 

 

 

آیا روح وجود دارد؟

نوشته ی : آرش بیخدا

منبع: سایت افشا

1- پیشگفتار

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آیا روح وجود دارد

دانلود مقاله آیا طبیب ضامن است

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله آیا طبیب ضامن است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 اشاره
در شریعت اسلام فراگیرى علوم مورد نیاز جامعه از قبیل علم طب واجب کفایى بوده و بر تمامى کسانى که توان و امکانات و زمینه تحصیل چنین علمى را دارند واجب است تا حد رفع نیاز، آن را فراگیرند و نیاز جامعه را برطرف کنند.
در دستورات اسلامى به بهداشت و امور پزشکى توجه خاصى مبذول شده و بهداشت از ارزش والایى برخوردار است تا جایى که «علم الابدان‏» در کنار «علم الادیان‏» قرار مى‏گیرد چنانکه رسول‏خدا«صلى الله علیه وآله وسلم‏» فرمود: «العلم علمان: علم الابدان و علم الادیان.» (2)
از سویى بر بیماران واجب است در صورت ابتلا به امراضى که اگر به طبیب مراجعه نکنند ممکن است موجب هلاکت آنان و یا نقص عضو و یا قوه اى از قواى جسمانى آنان گردد، به طبیب مراجعه و خود را معالجه کنند و حق تعلل و کوتاهى را ندارند. دلیل این مطلب، حدیث: لا ضرر و لاضرار.» (3) و آیه: «و لا تلقوا بایدیکم الى التهلکه‏» (بقره / 195) و احادیثى دیگر از قبیل: «تداووا فان الذى انزل الداء انزل الدواء.» و «ان موسى علیه السلام مرض فعاده بنو اسرائیل و وصفواها له دواء فامتنع منه، فاوحى الله الیه ان الله یامره بذلک و الا لم یشغه‏» (4) و روایاتى دیگر که نیاز به نقل همه آنها نیست.
از سوى دیگر بر طبیب نیز علاج امراضى که اگر از معالجه آن امتناع نماید، موجب هلاکت‏یا نقص عضو و قواى جسمانى مى‏گردد، واجب است و امتناع و خوددارى از علاج علاوه بر حرمت، ضمان نیز دارد. در حدیثى ابان بن تغلب از امام صادق علیه السلام نقل مى‏کند که آن حضرت فرمود: عیسى مسیح علیه السلام چنین مى‏فرمود: اگر طبیبى مداواى مجروحى را ترک کند (یعنى از معالجه جراحات بدن مریض به هر دلیلى امتناع ورزد) با وارد کننده جرح، شریک است چرا که شخص وارد کننده جرح قصد فساد (و آزار رسانى) مجروح را داشته است و آن کسى هم که توانایى مداوا را دارد ولى از معالج امتناع مى‏ورزد فساد او را طالب است، (5) یعنى همانطورى که وارد کننده جرح مقصر و ضامن است، طبیب ممتنع نیز ضامن است. بنابراین طبیب حق امتناع از معالجه را ندارد.
با وجود اینکه طبیب و طبابت در بینش اسلامى و همچنین در جوامع بشرى در طول تاریخ از منزلت والایى برخورد بوده و هست، و در عین حال بر بیماران واجب است‏به آنان براى علاج امراضشان مراجعه نمایند، و بر آنان نیز علاج بیمار واجب و امتناع از آن حرام است، بالاخره طبیب یک انسان است و از مقام عصمت‏برخوردار نیست و مانند هر انسان دیگرى ممکن است مرتکب خطا یا اشتباه شود، و در بعضى از مواقع نیز على‏رغم سعى و تلاش پزشک و عدم وقوع هر گونه اشتباهى ممکن است معالجات پزشک منجر به ایراد خسارات مالى و جانى بیمار گردد. اینک سؤال این است که آیا طبیب مسئول اعمال خویش و ضامن جبران خسارات وارده مى‏باشد یا نه خطاى طبیب ضمان آور نیست و بر فرض اگر ضمانى داشته باشد همانند خطاى قاضى باید از بیت المال پرداخت‏شود؟
براى پاسخ روشن به این سؤال باید نخست محدوده بحث از جهات گوناگون (از قبیل اینکه: منظور از ضمان، ضمان قهرى است‏یا قرار دادى؟ و یا منظور از طبیب، طبیب جاهل است‏یا حاذق؟ خطاکار و مقصر است‏یا محتاط و بى تقصیر؟ و بالاخره عمل طبیب مصداق خطاى محض است‏یا شبه عمد؟ و امثال اینها) روشن شود، و پس از روشن شدن محدوده بحث، آنگاه ضمان و عدم ضمان طبیب طبق ادله بررسى شود تا معلوم گردد که طبیب ضامن است‏یا نه، و بر فرض ضمان، آیا راهى براى سقوط ضمان وجود دارد که بالاخره ذمه طبیب از ضمان برى شود یا نه؟ لذا در این مقاله این مبحث تحت عناوین ذیل مورد توجه و بررسى قرار مى‏گیرد: 1 - تعیین محدوده بحث. 2 - اثبات ضمان طبیب. 3 - عوامل سقوط ضمان طبیب.
1 - تعیین محدوده بحث
در ذیل این عنوان ابتدا باید معناى ضمان طبیب روشن گردد و سپس معلوم گردد که منظور از طبیب کدام طبیب است؟ حاذق یا جاهل، مقصر یا محتاط؟ و همچنین باید روشن گردد که تنها برخى از اطبا مانند جراحان ضامن اند یا همه اطبا، اعم از طبیب عمومى یا متخصص، جراح یا غیر آن و اعم از از روان پزشکان و غیر آنها، و آیا عمل طبیب که ضمان آور است مصداق خطاى محض است‏یا ...؟
الف - معانى ضمان و موارد استعمال آن
کلمه ضمان، در اصطلاح فقها به معناى «تعهد» و بر عهده گرفتن است و در حقوق کنونى احیانا مرادف با «مسئولیت‏» نیز به کار مى‏رود. موارد استعمال ضمان و مشتقات آن در فقه و حقوق مدنى چندان است که به دشوارى مى‏توان همه موارد و معانى گوناگون را برشمرد، ولى تقسیم این موارد و گروه بندى معانى مشابه، مى‏تواند به شناخت مفهوم ضمان کمک شایانى کند.
1. ضمان ناشى از عقد: ضمان ناشى از عقد همان ضمان قراردادى است که مثلا در عقد بیع، فروشنده و خریدار در مقابل یکدیگر ضامن هستند، یعنى بایع متعهد و ضامن است که مبیع را به مشترى تسلیم نماید، چنانکه مشترى نیز متعهد و ضامن است که ثمن را به بایع بپردازد و در صورت مستحق للغیر در آمدن هر یک از مبیع و ثمن بایع و مشترى ضامن درک آن مى‏باشند و بالاخره ضمان عقدى همان است که در اصطلاح حقوق کنونى از آن به مسئولیت قراردادى یاد مى‏کنند.
2. ضمان قهرى: عبارت است از مسئولیت انجام امرى یا جبران ضررى که بدون وجود هر گونه قرار داد و عقدى بین اشخاص به طور قهرى و به حکم قانون حاصل مى‏شود، مانند ضمان ناشى از غضب، اتلاف، تسبیب و امثال اینها. قدر مشترک این گروه از ضمان، ناخواسته بودن آنها است‏یعنى ضامن قصد ندارد خود را ملتزم به امرى نماید، لکن قانون این مسؤولیت را بر او تحمیل مى‏کند.
3. عقد ضمان: عقد ضمان طبق ماده 684 ق. م. «عبارت است از اینکه شخصى مالى را که بر ذمه دیگرى است‏به عهده بگیرد ...» و این نوعى انتقال دین بوده که با عقد مزبور، دین از ذمه مدیون اصلى به ذمه ضامن منتقل شود.
پس از روشن شدن معانى ضمان و موارد استعمال آن، اینک مى‏خواهم ببینم که ضمان طبیب با کدام یک از این سه معنا قابل تطبیق است، آیا ضمان عقدى و قرار دادى است؟ یاعقد ضمان است که ضمان و مسئولیتى که بر عهده دیگرى بوده و به وسیله عقدى به خود انتقال داده است؟ یا اینکه هیچ یک از این دو نیست‏بلکه ضمان قهرى و الزامى خارج از قرار داد است؟ معلوم است که ضمان طبیب از قبیل ضمان قهرى است، یعنى ضمان ناخواسته اى است که طبق قانون بر او تحمیل مى‏گردد، چون طبیب با کسى چنین قرارى نبسته است که اگر خسارتى وارد شده من آن را جبران مى‏کنم و یا عقدى در میان نیست که بر اساس آن عقد و قرار بتوان طبیب را ملزم نمود.
در سال 1833 م. موضوع مسئولیت پزشکان در دیوان کشور فرانسه مطرح گردید و دیوان کشور فرانسه راى داد که دو ماده 1382 و 1383 قانون مدنى فرانسه که مربوط به ضمان قهرى است‏به طور کامل قابل تطبیق بر مسئولیت پزشک است. بنابراین مسئولیت طبیب قهرى است، از آن زمان به بعد محاکم فرانسه بر این مبنا حکم مى‏کردند، تا اینکه در سال 1936 مجددا موضوع مسئولیت پزشکان در دیوان کشور فرانسه مطرح گردید. دیوان کشور این بار راى به قراردادى بودن ضمان طبیب داد، زیرا بالاخره بین طبیب و بیمار قرار داد معالجه وجود دارد، گر چه قرارداد معالجه تعهد به شفاى بیمار نیست، لکن قرار داد اقتضا مى‏کند که تلاش صادقانه و آگاهانه که از وجدانى آگاه سرچشمه مى‏گیرد و با اصول علمى ثابت هماهنگ باشد به کار بندد و اخلاق طبیب به آنچه که عقد بر وى تحمیل کرده است ولو اینکه غیر عمدى باشد موجب مسئولیت قراردادى شود. (6)
ولى حق این است که قرار داد معالجه باعث ضمان نمى‏گردد، چون اگر طبیب طبق قرارداد عمل نکند مقصر است و طبیب مقصر قطعا ضامن است و آن از محدوده بحث‏خارج است و اگر حاذق بود و تمام توانش را نیز به کار گرفته است اما منجر به مرگ بیمار شد، قرارداد معالجه نمى‏تواند ضمان آور باشد تا ضمان او ضمان قراردادى باشد، بلى ممکن است ضمان قهرى داشته باشد که باید به آن بپردازیم.
ب - ضمان کدام طبیب ضامن است؟
منظور از طبیب از یکسو قطعا قشر خاصى از طبیب نمى‏باشد. یعنى بحث ضمان طبیب، اختصاص به جراحان، یا پزشکان عمومى یا روانپزشکان یا دامپزشکان ندارد، بلکه هر طبیبى مسئول اعمال خود و ملزم به جبران خسارات وارده جانى و مالى مى‏باشد، یعنى اگر از ادله، ضمان طبیب استفاده شد، فرقى نمى‏کند که یک طبیب عمومى با تجویز دارویى موجب تلف یا نقص عضو مریض گردد و یا یک جراح متخصص در اثر عمل جراحى قلب یا مغز و یا ...باعث تلف آن شخص گردد و یا روانپزشکى دراثر دادن برق در چند جلسه، به مریض و یا تجویز داروئى مریض خود را ناقص و یا از بین ببرد و یا دامپزشکى در اثر معالجات خود حیوان را تلف نماید، ضامن خواهد بود.
از سوى دیگر یقینا این بحث که طبیب ضامن است‏یا نه؟ مخصوص برخى از اطبا است‏یعنى در طبیب حاذق محتاط که همه تلاش خود را به کار بسته است این بحث مطرح است که آیا ضامن است‏یا نه؟ وگرنه ضمان طبیب قاصر یا مقصر قطعى است و کسى به عدم ضمان آنها نظر نداده و محل خلاف هم نیست تا مورد بحث قرار گیرد که ذیلا به نحو اختصار به آنها اشاره مى‏شود.
ضمان طبیب جاهل
حذاقت و دانایى شرط اول و رکن رکین طبابت است، و تصدى شغل پزشکى و دامپزشکى و دیگر شعب مربوط به آن اگر بدون آگاهى لازم باشد و موجب مرگ یا ضایعه اى در عضو یا قوه اى از قواى انسان شود، فرد ضامن دیه نفس یا عضو آسیب دیده خواهد بود.
در این رابطه نظر فقهاى شیعه و سنى و حقوقدانان هماهنگ بوده و روایات وارده از طرق شیعه و سنى دلیل بر این مطلب است، به عنوان نمونه به برخى از آنها اشاره مى‏کنیم:
در حدیثى از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت‏شده است که فرمود:
«بر امام واجب است که علماى فاسق و پزشکان جاهل و ... را زندانى کند.» (7)
زیرا علماى فاسد عقاید و دین مردم و پزشکان جاهل جسم مردم را تباه و فاسد مى‏کنند، پزشکان جاهل نه تنها دردهاى جسمى و روانى افراد جامعه را تخفیف نمى‏دهند بلکه بر آنها مى‏افزایند و گاه ممکن است آنها را تا سر حد مرگ بکشانند.
در حدیثى دیگر از رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم هم نقل شده:
«من تطبب و لم یکن بالطب معروفا فهو ضامن‏» (8) یعنى کسى که به امر پزشکى بپردازد و از قبل دانش آن را نیاموخته باشد ضامن و مسئول است.
در قرآن کریم نیز از عمل به ظن و گمان مخصوصا در کارهاى مهم از قبیل جان و سلامت انسان بشدت نهى شده و گفته شد: «لا تقف ما لیس لک به علم‏» (9) و در آیه دیگر گفته شد: «ان الظن لا یغنى من الحق شیئا» (10) بنابراین کارها باید براساس علم و آگاهى صورت گیرد نه ظن و تخمین و گمان.
بر اساس ضوابط فقهى و قاعده ضمان نیز وقتى افراد جاهل و نا آگاه مبادرت به خدمات پزشکى نمایند و به جاى اصلاح بیمار و علاج بیمارى او باعث فساد و تباهى او گردند باید در قبال اعمال خویش مسئول باشند و اگر طبابت آنها منجر به فوت بیمار گردد، ضامن دیه نیز خواهند بود. فقها در این باره اتفاق نظر دارند (11) .
در تبصره 3 ماده 295 قانون مجازات اسلامى آمده است: هر گاه بر اثر «عدم مهارت‏» قتل یا ضرب یا جرح واقع شود در حکم شبه عمد است و جانى مسئول پرداخت دیه است.
به هر حال در مسئولیت و ضمان طبیب جاهل تردیدى نیست و بحث مقال ما هرگز مربوط به آن نخواهد بود.
ضمان طبیب مقصر
طبق اجماع فقهاى شیعه هر گاه طبیب حاذق و دانایى در اثر سهل انگارى و بى توجهى مرتکب خطاى پزشکى شود و از این جهت‏به بیمار صدمه اى وارد شود، ضامن خواهد بود، گرچه معالجه وى با اذن بیمار یا ولى او باشد. (12) و چون مسئولیت طبیب سهل انگار و بى مبالات از بدیهیات و امور مسلم فقهى است لذا فقها در این رابطه کمتر به بررسى پرداخته اند، زیرا تمامى قواعد و ادله ضمان در این صورت مصداق دارد.
بنابراین طبیب هر چند ماهر و متخصص در علم و عمل باشد، طبق عرف پزشکى موظف است هنگام درمان از لحظه مراجعه تا اتمام اقدامات تشخیص و درمانى، کلیه موازین علمى و متعارف را در جهت‏بهبود بیمار به کار گیرد، و در غیر این صورت هر گاه بیمار متحمل خساراتى اعم از جانى و مالى و مادى و معنوى شود، طبیب مسئول است. گر چه معالجه با اذن بیمار یا ولى او انجام شده و حتى قبل از درمان برائت نیز کسب کرده باشد، زیرا اذن و برائت دلیل بر جارى بودن کوتاهى و سهل انگارى طبیب نمى‏شود.
بنابراین بحث اینکه: آیا طبیب ضامن است‏یانه؟ صرفا در پیرامون طبیب حاذق و ماهرى است که تمام توان خود را در عرف پزشکى به کار گرفته، لکن تلاش او مثمر ثمر واقع نشده است و مریض در حین معالجه فوت کرده و یا نقص عضو پیدا کرده و یا قوه اى از قواى خود را از دست داده است وگرنه طبیب جاهل یا سهل انگار و مقصر قطعا ضامن است.
خطاى محض، ضمنا مقصود از خطاى طبیب، خطاى محض نیست که دیه بر عاقله باشد، زیرا عمل طبیب از قبیل شبه عمد است نه خطاى محض، زیرا در خطاى محض، شخص هرگز قصد انجام آن کار را ندارد. مثلا سرگرم پاک کردن تفنگ خود مى‏باشد ولى ناگهان تیرى از آن شلیک مى‏شود و تصادفا به انسانى برخورد کرده و او را مى‏کشد. در این صورت قتل خطایى محض صادق است، ولى در شبه عمد طرف قصد انجام فعل را دارد. لکن به منظور دیگرى غیر از قتل و تصادفا منجر به قتل مى‏شود، مثلا معلمى شاگرد خود را به قصد تادیب کتک مى‏زند ولى تصادفا منجر به قتل مى‏شود و به تعبیر دیگر در شبه عمد شخص، در فعل خود عامد است ولى در قصد خود خاطى. لذا معالجه طبیب روى بیمار چون با قصد و عمد انجام مى‏گیرد مثلا عمل جراحى روى مریض انجام مى‏گیرد لکن نه به قصد قتل بلکه به قصد علاج و درمان، اما تصادفا منجر به فوت بیمار مى‏گردد. در اینجا شبه عمد است و دیه باید از مال خود طبیب پرداخته شود نه عاقله، ضمنا خطاى طبیب را همانند خطاى قاضى نمى‏دانند تا دیه از بیت المال پرداخت‏شود، بلکه باید از مال طبیب پرداخت‏شود.
2 - اثبات ضمان طبیب
طبابت در دیدگاه مسلمانان، اولا: یک مسئولیت و تعهد دینى و ضرورت اجتماعى انسانى است که امکان تساهل در آن وجود ندارد و یکى از واجبات کفایى است. ثانیا: حکمى عقلى است زیرا براى بقاى نوع انسان و تخفیف رنجها و بلایا نقش اصلى را دارد. ثالثا: پزشکى یک رسالت اخلاقى است و نجات دادن یک شخص، همسان و بمنزله نجات همه افراد جامعه است: «من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا» (13) لذا پزشکى که قادر به معالجه باشد و از آن خوددارى نماید فاقد اخلاق انسانى است (14) و به تعبیر حضرت عیسى مسیح علیه السلام با وارد کننده جرح بر مجروح، شریک است. (15)
حال با توجه به اهمیت و جایگاه والاى امر طبابت و معالجه، اگر طبیبى حاذق تمام تلاش و سعى خود را در راه علاج بیمار صرف کند، اما نهایتا معالجه منجر به فایده اى نشده و مریض دچار نقص عضو شده یا بمیرد، در این صورت باید دید فقها و حقوقدانان در قوانین موضوعه چه نظرى داده اند آیا چنین طبیبى ضامن است‏یا ضامن نیست؟
مشهور فقهاى شیعه و حقوقدانان قایل به ضمان هستند و طبیب را ضامن مى‏دانند و عده اى نیز حکم به عدم ضمان کرده اند، اینک باید به دلایل و مستندات دو گروه نظر کنیم و ببینیم حق با کدام قول است.
الف - نظر مشهور: (ضمان طبیب)
مشهور فقهاى امامیه بر این عقیده‏اند که هر گاه معالجه طبیب فوت، یا زیان بدنى بیمار را در پى داشته باشد، طبیب ضامن است گر چه در امر طبابت‏حاذق متبحر بوده و معالجه نیز با اذن بیمار و یا ولى او باشد. (16)
شهید اول در متن لمعه مى‏فرماید:
«الطبیب یضمن فى ماله ما یتلف بعلاجه و ان احتاط و اجتهد و اذن المریض.» (یعنى در صورتى که معالجه طبیب منتهى به تلف جانى و یا نقص عضو گردد، ضامن است گر چه نهایت کوشش و سعى و احتیاط را نموده و معالجه نیز به اذن بیمار باشد.)
مشهور براى اثبات مدعاى خود به دلایلى تمسک کرده اند که ذیلا به آنها اشاره مى‏شود:
1 - روایات
روایت‏سکونى از امام صادق علیه السلام و او از امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمود:
«من تطبب او تبیطر فلیاخذ البرائة من ولیه و الا فهو له ضامن‏» (17) کسى که طبابت‏یا بیطارى مى‏کند باید قبلا از ولى بیمار و صاحب حیوان برائت‏حاصل نماید و گرنه ضامن خواهد بود.
روایت دیگرى از سکونى از امام صادق علیه السلام و از پدرش که آن حضرت فرمود:
«ان علیا علیه السلام ضمن ختانا قطع حشفه غلام‏» (18) (على علیه السلام شخصى را که کودکى را ختنه کرده بود و بیش از مقدار لازم بریده بود، ضامن گردانید).
بنابراین براساس این دو روایت اطبا عموما خواه طبیب انسان باشند و خواه طبیب حیوان (دامپزشک) و حتى ختنه گر مسئول اعمال خود بوده و در صورت ورود زیان ضامن خواهند بود.
2 - قواعد فقه و حقوق (19)
عمل طبیب مشمول برخى از قواعد فقه و حقوق است که شخص را ضامن و مسئول مى‏دانند از قبیل:
قاعده اتلاف: که به نحو عموم مى‏گوید: هر کسى باعث تلف مال یا جان یا سلامت دیگرى گردد، ضامن است. و مى‏دانیم که در این قاعده، قصد و عدم قصد، عقل و عدم عقل، بلوغ و عدم بلوغ، علم و جهل، تاثیرى ندارند یعنى در تمام موارد متلف ضامن است‏بنابراین کار طبیب که باعث تلف جان یا مال یا قوه اى از قواى جسمانى و یا نقص عضو مى‏گردد طبیب ضامن است و چون قصد اتلاف نداشت مصداق شبه عمد است.
قاعده تسبیب: در بعضى از موارد با کار طبیب تطبیق مى‏کند مثلا اگر طبیبى تزریق آمپولى را به مریض تجویز کرده و پرستار طبق دستور پزشک عمل کند و آن آمپول را به مریض تزریق نماید و در اثر آن، مریض فوت کرده و یا نقص عضوى پیدا کند مثلا فلج‏یا کور شود، در این صورت از باب اقوى بودن سبب از مباشر، طبیب ضامن است نه آن پرستارى که موظف به عمل کردن طبق دستور پزشک است.
قاعده غرور: در بعضى از موارد طبیب طبق قاعده غرور ضامن است، در جایى که طبیب دارویى را براى مریض تجویز کرده و نسخه مى‏نویسد و مریض به اعتماد نظر طبیب طبق دستور دارو را تهیه و مصرف مى‏کند به امید اینکه با مصرف دارو دردش درمان و مرضش معالجه مى‏شود، لکن مصرف دارو باعث فوت یا نقص عضو و یا خسارت دیگرى مى‏گردد. در این صورت طبیب مصداق «غار» و مریض مغرور است لذا طبق قاعده غرور و حدیث معروف نبوى «المغرور یرجع الى من غره‏» مریض یا ورثه او در صورت فوت مى‏توانند به طبیب مراجعه نمایند.
قاعده لاضرر: طبق این قاعده هر ضررى از ناحیه هر کسى بر کسى وارد شود باید جبران شود، از جمله ضررى که از ناحیه طبیب بر مریض وارد مى‏شود باید جبران گردد.
3 - اجماع
بعضى از فقها در این مساله ادعاى اجماع نیز کرده اند و یا تعبیر به «لا خلاف‏» نموده‏اند (20) . و حتى شهید ثانى در شرح لمعه عمده دلیل را اجماع دانسته است.
بر همین اساس و تبعیت از مشهور است که حقوقدانان اسلامى در قانون مجازات اسلامى موادى را به این موضوع اختصاص داده اند از قبیل:
ماده 319: «هر گاه طبیبى گرچه حاذق و متخصص باشد در معالجه هایى که شخصا انجام مى‏دهد یا دستور آن را صادر مى‏کند هر چند با اذن مریض یا ولى او باشد باعث تلف جان یا نقص عضو یا خسارت مالى شود ضامن است‏».
ماده 320: «هر گاه ختنه کننده در اثر بریدن بیش از مقدار لازم موجب جنایت‏یا خسارت شود، ضامن است گرچه ماهر بوده باشد».
ماده 321: «هر گاه بیطار و دامپزشک گرچه متخصص باشد در معالجه حیوانى هر چند با اذن صاحب او باشد موجب خسارت شود ضامن است‏».
بنابراین طبق قوانین موضوعه نیز طبیب هر چند حاذق و ماذون از ناحیه مریض یا ولى مریض باشد و احتیاط را نیز مراعات کرده باشد، ضامن است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  25  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آیا طبیب ضامن است

دانلود مقاله آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی چکیده
بخاطر علاقه روز افزون به استفاده از بازاریابی شبکه های اجتماعی(SMM)در بین برندهایمد لوکس، مقاله حاضر درصدد است تا خصوصیات فعالیت های SMM را شناسایی کند و روابط بین این فعالیت های مشاهده شده، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند، برابری مشتری، و هدف از خرید را از طریق یک مدل معادله ساختاری بررسی نماید. پنج ساختار از فعالیت های SMM مشاهده شده از برندهایمد لوکس، سرگرمی، روابط متقابل، مدپرستی، سفارشی سازی، و انتشار گفتاری است. تأثیر آنها بر روی برابری ارزش، برابری روابط، و برابری برند مثبت است. برای روابط بین عوامل محرک برابری مشتری و خود برابری مشتری، برابری برند تأثیر منفی بر روی برابری مشتری دارد درحالیکه برابری ارزش و برابری روابط هیچ تأثیر مهمی را نشان نمیدهند. برابری ارزش و برابری روابط نیز مانند هدف خرید، تأثیرات مثبت مهمی دارند، درحالیکه برابری روابط هیچ تأثیر مهمی ندارد. و در نهایت، روابط بین هدف خرید و برابری مشتری نیز اهمیت زیادی دارد. یافته های این مطالعه میتواند باعث شود که برندهای لوکس بتوانند رفتار خرید آینده بعضی از مشتریان خود را با دقت بیشتری پیش بینی کنند و راهنمایی برای مدیریت دارائی ها و فعالیت های بازاریابی آنها باشند.
کلمات کلیدی: برندهای لوکس، بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شده (SMM)، فعالیت ها، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند، برابری مشتری، هدف خرید

 

1- مقدمه
بازار محصولات لوکس به رشد کامل خود رسیده است و همچنین با توسعه حیطه بازاری و رشد سریع تعداد مشتریان مواجه بوده است. بازار محصولات لوکس یک صنعت ارزش افزوده برتر بر مبنای دارائی های برندهای برتر است. بعلت تقاضای رو به رشد برای تجملات در بازارهای جدید مانند چین، هند و آسیای میانه، توسعه فرصت ها تجارت بیشتر از همیشه محدود می گردد. در گذشته، مارک های مد لوکس میتوانستند بر دارائی های برندهای قوی و مشتریان منظم و استوار تکیه داشته باشند. البته ورود اخیر برندهای متعدد جدید در بازار لوکس، همراه با افزایش رقابت، تغییرات پیش بینی نشده ای را در بازار نشان میدهد.
کاهش در فروش های مربوط به رکود اقتصادی جهانی، تجارت های لوکس را برای تغییر یافتن ترغیب میکند. اکنون آنها دیگر فقط به نماد برند خود وابسته نیستند بلکه بر میراث برند، کیفیت، ارزش زیبایی شناختی، و روابط قابل اعتماد مشتری برای موفقیت تمرکز دارند. یک عنصر کلیدی برای صنعت محصولات لوکس، فراهم سازی ارزش ها برای مشتریان به هر شیوه ممکن می باشد.
برندهای لوکس بعنوان ابزاری برای ایجاد دارائی های مشتری از طریق ارتباط مؤثر با مشتریان، توجه خود را بسوی شبکه های اجتماعی معطوف ساخته اند. ارتباط بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی مانند تویتر، فیسبوک، و یوتیوب بعنوان ابزار تجاری برای برندهایمد لوکس ارزیابی شده اند. خانه های طراحی سنتی مانند لوئیس ویوتون، نمایش های سبک را در وبلاگ های خود منتشر میکنند. رالف لورن، چانل، دونا کاران، و گوسی با شرکت اپل همکاری کرده اند تا برنامه های آیفون را بنویسند.
بسیاری از خانه های لوکس حساب های تویتر مختص به خود را ایجاد میکنند و یا در فیسبوک مطالب قرار میدهند. برندها و مشتریان بدون هیچ محدودیتی در زمان، مکان، و محیط با هم ارتباط دارند بطوریکه ارتباط یک طرفه و قدیمی به ارتباط دو طرفه متقابل تغییر می یابد. برندها و مشتریان به این شیوه با هم کار میکنند تا محصولات، خدمات، مدلهای تجاری و ارزش های جدیدی را ایجاد کنند. در ضمن، برندها می توانند خود را نمایش دهند و روابط خود را با مشتریان تقویت کنند. بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) یک ارتباط دو طرفه با هدف جستجوی همدلی با کاربران جوان، و حتی تقویت احساسات آشنای همراه با برندها لوکس به یک گروه سنی بالاتر است. همچنین، فعالیت های شبکه های اجتماعی برندها فرصتی را برای کاهش سوء تفاهم و داشتن تعصب نسبت به برندها ایجاد میکند و همچنین ارزش برند را توسط ایجاد سکویی برای مبادله ایده ها و اطلاعات در بین افراد بصورت آنلاین افزایش میدهد.
با افزایش استفاده از SMM توسط برندهای لوکس، ضروری می باشد که بصورت کمی تأثیرات شبکه های اجتماعی را تحلیل کنیم. بنابراین هدف از این مطالعه اینست که ساختارهای فعالیت های مشاهده شده SMM از برندهای مد لوکس را شناسایی کنیم و تأثیر این فعالیت ها بر روی برابری مشتری و هدف خرید ارزیابی کنیم. چون محیط تجارت لوکس متحمل یک تغییر سریع می گردد، این تحقیق خصوصیات برندهای لوکس را دوباره تعریف میکند که بر روی کارایی آنها تأثیر می گذارند تا تجارت ها را برای مدیریت و ترقی آنها راهنمایی کنند. این تحقیق یک استراتژی را برای افزایش کارایی برندها توسط تعریف عوامل خاص مربوط به برابری مشتری و هدف خرید پیشنهاد میکند. بعلاوه، یافته ها برندهای لوکس را قادر می سازند تا رفتار خرید مشتری را پیش بینی کنند و برابری مشتری و فعالیت شبکه های اجتماعی را مدیریت کنند.
2- فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی
2.1- فعالیت های SMM و تأثیرات آنها بر روی کارایی شرکت
شبکه های اجتماعی بصورت برنامه ها، سکوها و رسانه های آنلاین هستند که هدف آنها آسان سازی روابط، همکاری ها و به اشتراک گذاری مطالب است. آنها دارای شکل های مختلفی هستند که شامل وبلاگ ها، وبلاگ های اجتماعی، ریز-وبلاگ، ویکی پدیاها، پادکست ها، تصاویر، ویدئوها، رتبه بندی و نشانه های اجتماعی می باشد. وقتی که کاربرد اانها بصورت نمایی افزایش می یابد، نه تنها شبکه های اجتماعی موجود، بلکه حتی شرکت های تجاری و سازمان های دولتی نیز به آن می پیوندند و از آنها بعنوان ابزار ارتباطی استفاده میکنند. بر خلاف شبکه های اجتماعی فردی، این نهادها بصورت فعال از شبکه ها برای تبلیغات و بازاریابی استفاده میکنند. با اینکه پیام های تجاری و روابط متقابل با مشتریان با شبکه ها، رخدادها، نمایش، خرده فروشان و خدمات دیجیتالی از طریق شبکه های اجتماعی مرتبط می باشد، با اینحال این امکان وجود دارد که فعالیت های بازاریابی یکپارچه را با تلاش و هزینه خیلی کمتری نسبت به قبل انجام دهیم.
مطابق گفته کیم و کو (2001)، شبکه های اجتماعی می توانند تأثیر مهمی بر روی شهرت برند داشته باشند. یک سوم شرکت کنندگان در بررسی در وبلاگ برند نظرات خود را در مورد محصولات و برندها نوشتند و 36 درصد آنها تفکر مثبت تری در مورد شرکت هایی داشتند که دارای وبلاگ بودند. مطالعه اخیری توسط DEI Worldwide (2008) آمار روبرو را نشان میدهد: 70 درصد مصرف کنندگان سایت های شبکه های اجتماعی را برای بدست آوردن اطلاعات بازدید کرده اند؛ 49 درصد این مصرف کنندگان تصمیم خرید خود را بر مبنای اطلاعاتی گرفته اند که از طریق سایت های شبکه های اجتماعی بدست آورده اند؛ 60 درصد آنها گفتند که آنها احتمال داشت که از سایت های شبکه های اجتماعی برای انتقال اطلاعات بصورت آنلاین به دیگران استفاده کنند؛ و 45 درصد آنها از طریق سایت های شبکه های اجتماعی بصورت انتشار گفتاری در جستجوی اطلاعات بوده اند. گزارشات نشان میدهند که شرکت هایی بعنوان یک استراتژی بازاریابی آنلاین از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند، فرصت رسیدن به مشتریان خود را از دست داده اند. با درصد بالایی از مردم که اطلاعات را از طریق شبکه های اجتماعی به دیگران انتقال میدهند، ارزش یک مشتری بیشتر از هزینه اولیه برای بدست آوردن آن است. بنابراین اکنون شرکت ها و برندها باید ارزش مشتریان و همچنین تأثیر شبکه های اجتماعی بر روی آنها را فاکتوربندی کنند.
2.2- فعالیت های SMM برندهای لوکس
توسعه تکنولوژی توسط جذب مشتریان برای ارتباط داشتن با برند به دنیای مد سود می رساند. حضور برندهای مد در این چیزها (مانند وبلاگ نویسی، ارسال مطلب در تویتر و شبکه سازی) باعث شده است که برندهای لوکس در روند جاری شرکت کنند. در ابتدا، اغلب برندها تا حدودی بی میل بودند تا از تکنولوژی استفاده کنند؛ البته صنعت تکنولوژی را بعنوان یک فرصت تصور میکرد نه بعنوان یک تهدید. بر خلاف پیش بینی های اولیه، شبکه های اجتماعی بر ضد شهرت مثبت برندها عمل نمیکنند. داشتن روابط متقابل با مشتریان از طریق سایت های شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و تویتر در واقع روابط دوستی و حتی محبت نسبت به برندها را ایجاد میکند و تمایل مشتریان برای محصولات لوکس را ترغیب می کند.
استفاده برندهای لوکس از شبکه های اجتماعی در سال 2009 اوج پیدا کرد. گوسی یک سایت شبکه اجتماعی چند-فرهنگی با نام “Guccieyeweb.com” ایجاد کرد وقتی که یک مجموعه از عینک های آفتابی جدید را برای مشتریان علاقمند به وسایل دجیتالی به نمایش گذاشت. گوسی در روز سه بار سایت فیسبوک خود را بروزرسانی میکند و پیوسته در تویتر نیز مطالب ارسال میکند. بوربری یک سایت شبکه اجتماعی با نام “Artofthetrench.com” را در نوامبر 2009 با هدف غیرتجاری راه اندازی کرد: تا تحسین طراحی پالتوهای نظامی خود را تحریک کنند و برای بوربری هوادارانی بدست آورند و با مشتریان ارتباط داشته باشند. فروش های آنلاین پس از راه اندازی سایت افزایش یافت و مشارکت آنلاین مشتریان باعث توسعه آگاهی در مورد بوربرن شد وقتی که بوربرن داستان های بیشتری را در مورد برند خود می ساخت.
دولس و گابانا از شبکه های اجتماعی برای بدست آوردن فیدبک مستقیم از مشتریان خود استفاده میکنند. دولس و گابانا وبلاگ نویسان مد را به صندلی های جلوی نمایش مد خود دعوت می کنند و وبلاگ نویسان فوراً فیدبک هایی را از نمایش بر روی فیسبوک و تویتر آپلود میکنند. به این شیوه، مشتریان برند مورد علاقه خود را بصورت مدل بندی شده بصورت مستقیم و بدون حضور ویرایشگران مد یا تاجران می بینند و شرکت اهداف خرید را ایجاد میکند. چانل، لوئیس ویوتون، یووس سنت لورنت، و استلا مک کارتنی اکنون حساب های فیسبوک و تویتر دارند.
3- برابری مشتری و محرک های آن
ارزشی که یک مشتری برای شرکت به همراه می آورد محدود به منفعت بردن از هر تراکنش نیست بلکه منفعت کلی است که ممکن است در طی روابط با شرکت بدست آید. بنابرای مشتریان بعنوان دارائی های نامرئی مشاهده میشوند که یک شرکت باید بصورت منطقی بدست آورد، حفظ کند و به حداکثر برساند. برابری مشتری بعنوان مهم ترین عامل تعیین کننده ارزش های بلند مدت شرکت در نظر گرفته می شود.
3.1 محرک های برابری مشتری
لمون و همکارانش (2001) سه نوع برابری (ارزش، برند، و روابط) را بعنوان محرک های کلیدی برابری کلی مشتری تعریف میکنند. اول اینکه برابری ارزش ارزیابی هدف مشتری از کاربرد برند بر مبنای مشاهدات آنچه است که به دریافت شده است. سه تأثیر کلیدی بر روی برابری ارزش، کیفیت، قیمت و سودمند بودن است.
دوم اینکه برابری روابط تمایل مشتریان به باقی ماندن در روابط با یک برند، رسیدن به هدف و ارزیابی های فردی آنرا بیان میکند. معمولاً برنامه های وفاداری در کنترل یک شرکت، برابری روابط را افزایش میدهد؛ البته وفاداری نسبت به یک برند خاص ضعیف تر از گذشته به مشتریان پیشنهاد میگردد. آنچه که ضروری است اینست که روابط قوی با مشتری از طریق رفتار یا شناسایی خاص برای تقویت برابری ارتباط ایجاد گردد.
سوم اینکه برابری برند یک ارزیابی ناملموس و فردی مشتری از برند نسبت به ارزش آن است. برندها در ایجاد تصاویری که مشتریات را وادار می سازد تا این اختصاصی بودن را شناسایی کنند بهتر عمل میکنند. اهرم های قابل اعمال کلیدی برابری برند، آگاهی برند، نگرش نسبت به برند، و اخلاق شرکتی است.
4- هدف خرید
هدف خرید ترکیبی از علاقه مشتری و امکان پذیری خرید یک محصول است. در نتیجه بسیاری از مطالعات، این مسئله رابطه قوی با نگرش و اولویت نسبت به یک برند یا یک محصول دارد، بطوریکه اندازه گیری هدف خرید، رفتار آینده مشتریان را بر مبنای نگرش های آنها فرض میکند. هدف خرید یک متغیر نگرشی برای اندازه گیری همکاری های آینده مشتریان نسبت به یک برند است، درحالیکه برابری مشتری یک متغیر رفتاری برای ثبت خرید واقعی است. وقتی که پیش بینی رفتارهای آینده مشتریان به مسئله حیاتی برای یک شرکت تبدیل می شود، این رفتار آینده را باید بصورت دقیق تری برآورد کرد.
5- طرح فرضیه ها
در ابتدا، هدف از بازاریابی اینست که ارتباطی را شکل دهیم که توسط آن، یک شرکت قادر می باشد که مشتریان را از محصولات و خدمات خود مطلع سازد و علاقه به پیشنهاد آنرا ایجاد کند. بازاریابی یک فرآیند چندبعدی ایجاد شده از استراتژی های مختلف است؛ البته هدف اصلی هر استراتژی بازاریابی اینست که فروش و بهره وری را افزایش دهد. مطابق گفته اسریواستاوا و همکارانش (1998) بازاریابی یک سرمایه گذاری است محرک های برابری مشتری را بهبود می دهد. همانطور که شمول یک برند در شبکه های اجتماعی یک فعالیت بازاریابی را برای ایجاد روابط با مشتریان و افزایش منافع شرکتی انجام میدهد، فعالیت شبکه های اجتماعی برندهای لوکس نیز پیش بینی می شود که تأثیر مثبتی بر روی محرک های برابری مشتری داشته باشد.
H1- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری ارزش دارند.
H2- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری روابط دارند.
H3- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری برند دارند.
راست و همکارانش (2000) در محاسبه برابری مشتری تلاش میکنند تا ورودی بازاریابی را با واکنش مشتری مرتبط سازند. چون بررسی محرک های برابری مشتری و توسعه مدل RLZ ماتریس تعویض برند را با ماتریس مختص به مشتری ترکیب میکند، راست و همکارانش (2004) مدل قبلی خود را در صنعت شرکت های هواپیمایی آزمایش کردند و اثبات کردند که برابری ارزش، برابری روابط و برابری برند همگی با برابری مشتری مرتبط هستند. همان مدل برای اندازه گیری برابری مشتری برای برندهای مد در چندین مطالعه اعمال شد. برای شناسایی ساختارهای هر محرک برابری مشتری و اثبات پذیرش مدل RLZ در صنعت مد لوکس، سه فرضیه زیر را در نظر بگیرید.
H4- برابری ارزش رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.
H5- برابری رابطه، رابطهم مثبتی با برابری مشتری دارد.
H6- برابری برند رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.
برای پیش بینی رفتار آینده مشتری، راه های مطابق دادن نگرش ها و اعمال آنها ضروری به نظر می رسد. همانطور که در بسیاری از مطالعات مربوط به فرآیند های تصمیم گیری اثبات شده است، نگرش پیش نیازی برای رفتار است. بنابراین محرک های برابری مشتری احتمال دارد که تأثیرات مشابهی بر روی هدف خرید نیز داشته باشند. بنابراین این مطالعه: الف) تأثیرات محرک های برابری مشتری بر روی برابری مشتری و هدف خرید را مقایسه و تحلیل میکند، و ب) مسیر هدف خرید و برابری مشتری را بررسی میکند. بنابراین فرضیه های نهایی بصورت زیر بیان میشوند:
H7- برابری ارزش رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.
H8- برابری رابطه، رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.
H9- برابری برند رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.
H10- هدف خرید رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.
6- روش
6.1- آزمایش مقدماتی
یک آزمایش مقدماتی برای انتخاب یک برند لوکس نمونه انجام شد. از 15 دانشجوی فارغ التحصیل در رشته بازاریابی مد خواسته شد تا سه برند مد لوکس را که در هنگام فکر کردن به محصولات لوکس به ذهنشان می آید بنویسند. لوئیس ویوتون برندهایی را که بیشتر نوشته شده بود ذکر می کند. مطابق رتبه بندی Digital IQ بیان شده توسط اسکات گالوی، لوئیس ویوتون در رتبه بندی برندهای مد لوکس دارای رتبه 1 بود. گوسی، بوربری و دولس و گابانا رتبه های بعدی را تشکیل میدادند. Digital IQ از برندهای لوکس بر مبنای چهار طبقه رتبه بندی شده بودند: (1) تأثیر سایت برند، (2) تلاش های بازاریابی و حضور آفلاین برند و نمایش آن در موتور های جستجو، (3) حضور، محتوا و تأثیر برند بر روی سکوهای شبکه های اجتماعی اصلی، (4) سازگاری و بازاریابی برای تلفن های هوشمندو دستگاه های قابل حمل دیگر. چون مصرف کنندگان کره ای آگاهی برند بالایی از لوئیس ویوتون داشتند و برند نیز حضور بالایی را در فعالیت های SMM نشان میداد، بنابراین لوئیس ویوتون برای نشاندهنده برندهای لوکس در این مطالعه انتخاب شد.
6.2- سنجش ها
فعالیت های SMM از برندهای لوکس شامل معرفی محصولات، خدمات و خود برند به شیوه صادقانه و فراهم سازی خدمات مختلف برای مشتریانی می باشد که در فعالیت های شبکه های اجتماعی بعنوان ابزاری برای ارتباط بازاریابی شرکت میکنند. این مطالعه فعالیت های مشاهده شده را اندازه گیری کرد و ارزش های سکوهای شبکه های اجتماعی برند را نشان داد. از سال 2010، 90 درصد برندهای لوکس بر روی فیسبوک و 48 درصد آنها بر روی تویتر قرار دارند. چون فیسبوک و تویتر اغلب توسط برندهای مد لوکس بعنوان ابزار SMM استفاده می گردند، بنابراین یک محرک بصری نشاندهنده فعالیت های SMM لوئیس ویوتون بر روی این سایت ها در سنجش ها بکار برده شد.
25 گزینه برای اندازه گیری فعالیت های SMM مشاهده شده از مطالعات قبلی بر روی بازاریابی شبکه های اجتماعی برند لوکس، خصوصیات شبکه های ارتباط دو طرفه، تأثیر تبلیغات متحرک، و خصوصیات تحقیقات مربوط به خرید مد متحرک جمع آوری شدند و برای تناسب با این تحقیق از طریق پیش-آزمایش اصلاح شدند.
22 گزینه در تطابق با مطالعات بری (1995)، گاگلیانو و هاتکوت (1994)، راست و همکارانش (2000) و ویدمان و همکارانش (2009) برای سنجش برابری ارزش توسعه داده شدند. ساختارهای سنجش های برابری ارزش شامل قیمت، کیفیت محصول، کیفیت خدمات، راحتی، و محیط ملموس خرده فروشان، ارزش فردی و ارزش اجتماعی می باشد. 10 گزینه برای سنجش برابری روابط از مطالعات هنینگ-تورائو و همکارانش (2002) و جو و چانگ (2002) توسعه داده شد. این گزینه ها خدمات رفتار ترجیحی مشتریان، تطابق تصویر با برند، و تأثیر کلی را ارزیابی می کردند. سنجش های برابری برند شامل آگاهی برند، ارزش مشاهده شده، شخصیت برند، انجمن برند، و جنبه های بی نظیر مشاهده شده بود. 10 گزینه برای سنجش برابری برند از مطالعات آکر (1991) و یان (2006) توسعه داده شد.
ارزش طول عمر مشتری از لوئیس ویوتون بصورت برابری مشتری معرفی شده در مطالعه راست و همکارانش (2004) برآورد شد. این سنجش ها شامل تعداد خریدهای پیش بینی شده در حین دوره زمانی خاص (طول عمر مشتری)، تکرار خرید در یک زمان واحد (یک سال)، میزان تخفیف، حجم خرید، احتمال خرید آن برند نسبت به رقبا (4 رقیب یا کمتر)، و حاشیه همکاری بودند. میزان تخفیف برند و حاشیه همکاری از مطالعه گزارش سالیانه LVMH 2009 (2010) بیان شده است. سنجش های هدف خرید از دستگاه های استفاده شده در مطالعه پارک و همکارانش (2007) بدست آمده است. همه بیانیه های سنجش بالا با استفاده از مقیاس های لی کرت 5 امتیازی (1= کاملاً مخالفم، 5= کاملاً موافقم) اندازه گیری شدند.
6.3 نمونه و جمع آوری داده ها
نمونه ها از حوزه بین النهرین در شهر سئول از طریق روش مصاحبه در پاساژها بدست آمد. خریدهای لوکس اصلی در کره در اطراف منطقه سئول شکل می گیرد و مشتریانی که در آنجا زندگی میکنند تمایل دارند که بیشتر از برندهای لوکس برای قدرت خرید نسبتاً بالا برای کالاهای مد لوکس آگاه باشند. چون این مطالعه بر SMM برند لوکس متمرکز است، بنابراین مخاطبان محدود به مصرف کنندگانی بودند که هرگونه آیتم مد لوکس را در دو سال قبلی خریداری کرده بودند و تجربه قبلی با سایت های شبکه های اجتماعی لوئیس ویوتون داشتند. داده ها از پرسشنامه های تحقیقی از 10 تا 25 ماه مه سال 2010 جمع آوری شدند. از بین 400 پرسشنامه، 362 پرسشنامه در نهایت پس از حذف پاسخ های غیرکامل مورد تحلیل قرار گرفت.
6.4 تحلیل داده ها
برای رسیدن به هدف این مطالعه و آزمایش فرضیه ها، پکیج برنامه های آماری SPSS 17.0 و AMOS 18 مورد استفاده قرار گرفتند. با SPSS 17.0 تحلیل توصیفی برای تحلیل نتایج آزمایش مقدماتی و پیدا کردن خصوصیات آمارگیری نمونه اتخاذ شد. همچنین α کرانبک برای آزمایش قابلیت اطمینان اتخاذ شد. با استفاده از AMOS 18.0 تحلیل ضریب تقویتی برای اثبات اعتبار هر دستگاه انجام شد، درحالیکه مدلسازی معادله ساختاری برای آزمایش فرضیه ها بکار برده شد.
7- یافته ها
7.1- تحلیل آمارگیری
از بین 362 مصرف کننده محصولات لوکس، اغلب مخاطبان زن بودند (79.3 درصد) و 58 درصد آنها بین 20 تا 30 سال بودند، و 22.9 درصد آنها بین 30 تا 40 سال بودند. با توجه به تحصیلات، 44.2 درصد فارغ التحصیل، 38.1 درصد دارای تحصیلات دانشگاهی، و 17.7 درصد در حال تحصیل در دانشگاه بودند. بطور کلی، این نمونه وضعیت خیلی بالایی را در تحصیلات نشان میداد. با توجه به سطوح میانگین درآمد خانوار، 23.3 درصد درآمد ها بین 12 تا 15 میلیون KRWبود، درحالیکه 22.1 درصد دارای درآمد بین 9 تا 12 میلیون KRW بودند. درصد کلی مخاطبانی که درآمد آنها بیشتر از 9 میلیون KRWبود 61 درصد بود. این نتیجه یک نتیجه پیش بینی شده بود چون نمونه مطالعه، مصرف کنندگانی با قدرت خرید بالا را نشان میداد. چون این مطالعه به برندهای مد لوکس می پردازد، بنابراین از رفتار خرید لوکس مخاطبان نیز سوال شد که نشان داد که 31.5 درصد آنها در سال یسن 1 تا 3 میلوین KRW و 23.8 درصد آنها بین 3 تا 5 میلیون KRW در سال خرج میکنند. مصرف کنندگان حجم بالا که بطور میانگین بیش از 5 میلیون KRW خرج می کردند 24.6 درصد را تشکیل میدادند، درحالیکه سطح حداقل خرید لوکس 20.2 درصد را تشکیل میداد. بجز این گروه آخر، تقریباً 80 درصد نمونه مصرف کنندگان واقعی برندهای مد لوکس بودند. جدول 1 خصوصیات آمارگیری نمونه را نشان میدهد.
مانند ارزش طول عمر مشتریان (CVL) در بین نمونه ها، افراد با کمتر از KRW 50000 ، 64.1 درصد نمونه، 50000 تا KRW 100000 ، 10.2 درصد نمونه، و 100000 تا KRW 500000 ، 22.9 درصد نمونه را تشکیل میدادند. افراد با CVL بیش از KRW 500000 در کل 2.7 درصد بودند.

 

α کرانبک وزن عاملی آیتم ها ساختار
0.94 0.95 استفاده از شبکه های اجتماعی LV بامزه است. سرگرمی
0.92 محتوای نشان داده شده در شبکه های اجتماعی LV جالب به نظر می رسد.
0.87 0.92 شبکه های اجتماعی LV به اشتراک گذاری اطلاعات با دیگران را ممکن می سازد. روابط متقابل
0.90 گفتگو یا تبادل نظرات با دیگران از طریق شبکه های اجتماعی LV ممکن است.
0.68 بیان نظرات از طریق شبکه های اجتماعی LV آسان است.
0.83 0.93 محتوای نشان داده شده در شبکه های اجتماعی LV جدیدترین اطلاعات موجود است. مد پرستی
0.75 استفاده از شبکه های اجتماعی LV مد است.
0.86 0.91 شبکه های اجتماعی LV جستجوی اطلاعات سفارشی سازی شده را ممکن می سازند. سفارشی سازی
0.83 شبکه های اجتماعی LV خدمات سفارشی سازی را ارائه میدهند.
0.70 0.72 من میخواهم که اطلاعات مربوط به برند، محصول یا خدمات را از شبکه های اجتماعی LV به دوستانم اطلاع دهم. انتشار گفتاری
0.75 من می خواهم که محتوای شبکه های اجتماعی LV را بر روی وبلاگ خود قرار دهم.
تناسب مدل:

 

جدول 1 – تحلیل عامل تاییدی فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شده

 

7.2- ساختارهای فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شده
قبل از بررسی تأثیر فعالیت های SMM بر روی محرک های برابری مشتری، ساختارهای این فعالیت ها که توسط مصرف کنندگان مشاهده شدند آشکار شد. چون ابعاد فعالیت های SMM بخاطر تحلیل عامل کاوشی متمایز نبودند، بنابراین از تحلیل عامل تاییدی (CFA) استفاده شد. α کرانبک از ساختارها سنجیده شد تا هماهنگی درونی هر متغیر تأیید گردد. اول اینکه مدلی برای آزمایش اعتبار فعالیت ها منجر به تناسب آماری با داده ها شد: ، . سپس پنج ساختار فعالیت های SMM تأیید شدند (جدول 1).
اولین ساختار مربوط به سرگرم شدن با استفاده از شبکه های اجتماعی لوئیس ویوتون بود؛ بنابراین بعنوان سرگرمی تعریف شد. وزن عاملی هر آیتم 0.95 و 0.92، با α کرانبک 0.94 بود. ساختار دوم مربوط به آیتم های نشاندهنده روابط متقابل در بین کاربران دیگر همراه با استفاده از شبکه های اجتماعی LV بود. این عامل روابط متقابل نام گرفت چون آیتم های آن شامل به اشتراک گذاری اطلاعات و مبادله نظرات بود. وزن عاملی از 0.68 تا 0.92 متغیر بود و α کرانبک 0.87 بود.
ساختار سوم نشاندهنده خصوصیات مد شبکه های اجتماعی LV با شامل سازی آیتم هایی بود که مد پرستی و تازگی را توضیح میدادند. بنابراین عامل سوم مد پرستی نامیده می شود. وزن عاملی و α کرانبک واجد شرایط بودند. ساختار 4 نشاندهنده خصوصیت سفارشی شبکه های اجتماعی است که نیازمند اطلاعات سفارشی سازی و شیوه جستجوی اطلاعات است. این عامب سفارشی سازی نام دارد و وزن عاملی آن 0.91 و 0.83 و α کرانبک دو آیتم 0.86 بود. ساختار آخر شامل هدف مشتری برای انتقال اطلاعات در شبکه های اجتماعی LV بود و انتشار گفتاری نام دارد. وزن عاملی و α کرانبک آن واجد شرایط بودند. وزن عاملی استاندارد شده هر آیتم در مدل در سطح مهمی قرار داشت .
نتایج نشان میدهند که فعالیت بازاریابی برند لوکس با استفاده از سکوهای شبکه های اجتماعی، مشتریان را توسط پیشنهاد محتواهای مجانی و همچنین فعالیت در شبکه های اجتماعی سرگرم می سازد و جستجوی سفارشی اطلاعات را نیز ممکن می سازد. فعالیت های سکوهای شبکه های اجتماعی برند روابط متقابلی را در بین کاربران ایجاد میکند که میتواند منجر به تأثیرات انتشار گفتاری گردد و شامل خصوصیات مد و تمایل باشد. بر خلاف فعالیت های بازاریابی موجود که مستقیماً بر ارزش محصولات یا خدمات واقعی تکیه دارند، فعالیت های SMM برند مد لوکس بیشتر ارزش های تجربی و لذتی تمرکز دارند که توسط تجربه غیر مستقیم از برند بدست می آید.
7.3- مدل سنجش
تحلیل عامل تأیید (CFA) در کل سری ساختارها در مدل معادله ساختاری برای آزمایش اعتبار عامل همگرا از مدل مفهومی انجام شد و α کرانبک برای آزمایش قابلیت اطمینان هر ساختار اعمال شد. مدل CFA شامل فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند و هدف خرید می باشد و برابری مشتری در تحلیل حذف می گردد چون در ارزش طول عمر مشتری بعنوان یک متغیر نسبت اندازه گیری میشود. ابزار متغیرهای اندازه گیری شده هر ساختار نهفته از نتایج CFA قبلی محاسبه شد تا ساختارهای نهفته ترتیبی را نشان دهد که به متغیرهای اندازه گیری شده CFA در مدل سنجش تبدیل شده اند. ساختارهای نهفته با هم مرتبط بودند درحالیکه آیتم های سنجش و آیتم های خطای آنها با هم مرتبط نبودند. پس از حذف بعضی از آیتم هایی که دارای وزن عاملی پایینی بودند، اعتبار ساختارها توسط برآورد مدل سنجش تاییدی ارزیابی شد.
درنتیجه، ساختارهای مد پرستی و سفارشی سازی SMM از مدل حذف شدند. مدل منجر به تناسب رضایت بخشی با داده ها گشت: ، . همه متغیرها قابلیت اطمینان ساختار کافی را اثبات کردند (جدول 2).
تحلیل وابستگی پیرسون پس از CFA ساختارهای مدل، برای تأیید اعتبار افترافی در بین همه متغیرها در مدل مفهومی آزمایش شد (جدول 3).
7.4- مدل ساختاری
مدل مفهومی مطابق با مطالعه آندرسون و گربینگ (1998) آزمایش شد. با نتایج CFA در بخش قبلی، مدل توسط ضریب های استاندارد شده و آمارهای تناسب دیگر آزمایش شد. شکل 1 یافته ها را نشان میدهد.
برابری مشتریان را افزایش میدهند؟ 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی

دانلود مقاله مذهب چیست؟ و آیا مذهب لازمة سعادت و خوشبختی است؟‌

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله مذهب چیست؟ و آیا مذهب لازمة سعادت و خوشبختی است؟‌ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده: ولاً مذهب به معنای دین و کیش همان میل درونی انسان به پرستش و پناه بردن به یک نیروی بی نهایت است که به اسم الله یا خداوند شناخته می شود.ثانیاً راه رسیدن به سعادت و خوشبختی منحصر در پیروی از فرامین انبیاء و تبعیت از طریقه و روش آنها در زندگی است و از این رو خوشبخت شدن بدون داشتن دین الهی امکان پذیر نیست.
درکتب لغت برای کلمة مذهب شش معنا ذکر کرده اند‌:
أ‌. جای رفتن. 2. روش، طریقه. 3. شعبه ای از دین.4. دین ، کیش. 5. هر یک از مسلکهای فلسفی(1)، نحله.
مطمئناً مراد از مذهب در سؤال معنای اول و پنجم نیست حال سه معنای دیگر می ماند که معنای دوم خود نیز به نحوی مندرج در آن دو تای دیگر می باشد فلذا موضوع مردد می شود بین معنای سوم و چهارم. ما در این نوشتار قصد پرداختن به مذهب به معنای سوم را نداریم چرا که لازمة آن پرداختن به حقانیت آن مذهب و بیان ادلة آن و خلاصه معرفی مذهب حق است که مجال آن در این مختصر نیست فلذا بحث را منحصر می کنیم در مذهب به معنای چهارم و به عبارت دیگر به کلی مذهب می پردازیم نه به مذهب خاص.
بدون شک همانگونه که دلائل عقلی و منطقی به انسان جهت می دهند، در درون جان او نیز کششها و جاذبه هایی وجود دارد که گاهی آگاهانه و گاه ناخود آگاه برای او تعیین محبت می کنند مثل کشش به سوی غذا در هنگام گرسنگی که از غرایز نشأت می گیرد. مراد از کششهای درونی ناآگاهانه در تعیین جهت نیاز به وساطت عقل و شعور ندارند و به آنها غریزه گویند. امّا کششهای درونی آگاهانه در عقل و اندیشه اثر می گذارند و او را وادار به انتخاب طریق می کند که به این قسم فطرت گویند. از جملة این قبیل کششهای فطری می توان به خداگرایی و مذهب اشاره کرد که آگاهانه هستند و عقل و اندیشه را وادار به انتخاب می کنند.
شواهدی که می توان بر اثبات این مدعا ارائه داد بدین قرار است که:
1. ثبوت و دوام اعتقاد مذهبی و ایمان به خدا در طول تاریخ پر ماجرای بشر.
2. مشاهدات عینی در دنیای امروز بدین توضیح که با آنکه رژیمهای استبدادی جهان برای محو مذهب و آثار آن تلاش و کوششهای فراوان می کنند ولیکن چون مذهب در اعماق فطرت افراد جامعه وجود دارد تلاش آنها به ثمر ننشسته است.
3. کشفیات اخیر روانکاوان و روانشناسان در زمینة ابعاد روح انسان،‌آنها می گویند که انگیزه های اصولی و اساسی روح آدمی عبارتند از:‌
الف. حس راستی که سرچشمة انواع علوم است.
ب. حس نیکی که انسان را به سوی مفاهیم اخلاقی سوق می دهد.
ج. حس زیبایی که انسان را به سوی هنرهای اصیل و ... سوق می دهد.
د. حس مذهبی که انسان را به پرستش خدای متعال و نیایش با او می کشاند.
و. پناه بردن انسان در شدائد و سختیها به یک نیروی مرموز ماورای طبیعی.
ی. در زندگی انسان رویدادهایی دیده می شود که جز از طریق اصالت حس مذهبی قابل تفسیر نیست مانند به شهادت رسیدن رزمندگان اسلام در میدانهای جنگ(2).
روی این جهت است که مذهب رابطه ای مستقیم با فطرت انسان دارد و از مقتضیات لاینفک فطرت می باشد بنابر این نمی توان مذهب را از انسان و به تبع آن از جامعه گرفت.
و اما سعادت چیست؟ سعادت گران سنگ ترین گوهری است که تمامی آدمیان در طول تاریخ به دنبال آن بوده اند برای رسیدن به آن باید در سه بخش عمده به برنامه ریزی و تنظیم روابط اصولی بپردازیم که آنها عبارتند از:
الف. تنظیم رابطه انسان با خود ـ یعنی آنکه خود را بشناسیم به گونه ای که بدانیم از کجا آمده ایم و در کجا هستیم و به کجا می رویم و نیز قدر و منزلت خود را بدانیم.
ب. تنظیم رابطه خود با خدا ـ بدین بیان که بشناسیم او را که چگونه موجودی است و چه اوصافی دارد و ما در برابر او چه وظیفه ای داریم و آیا از دایره حکومت او امکان خروج هست یا نه؟ و بشناسیم که تنها او شایستة عبودیت و پرستش هست.
ج. تنظیم رابطه با خلق خدا ـ در این بخش ابتدا باید معیارهای اخلاقی و اجتماعی را به طور کامل فرا گرفت و سپس آنها را به کار بست معیارهایی همچون تقوا، عفاف، عدالت، صداقت، شجاعت، و ...
نتیجة بررسی دو بخش الف و جیم همان سعادت دنیوی است که شخص با تنظیم آنها می تواند در دنیا تا حدی به رفاه و خوشبختی برسد اما آنچه از همه مهمتر است آنچنانکه ادیان و مذاهب الهی بیش از همه روی آن تأکید کرده اند بخش «ب» می باشد چرا که با تنظیم آن نه تنها سعادت دنیوی انسان تنظیم می شود بلکه سعادت اخروی که مهمترین و واقعی ترین سعادت نیز می باشد،‌ فقط و فقط در گرو آن یعنی تنظیم رابطه با خالق هستی می باشد. فلذا می توان گفت که سعادت واقعی در نتیجه تنظیم رابطه با خداوند متعال حاصل می شود.
اما آیا انسانها به تنهایی از پس تنظیم بخشهای سه گانه که ذکر شد مخصوصاً بخش دوم یعنی تنظیم رابطه با خداوند متعال بر می آیند؟ مسلماً ما انسانها قادر به چنین کاری به تنهایی و با به کار بستن عقل بشری نیستیم و نمی توانیم گوهر گرانبهای سعادت و خوشبختی را به دست آوریم، به گواه این که در جهان کنونی با تمام پیشرفتها و تکنولوژی ها کماکان انسان ها در بدبختی و بیچارگی بسر می برند. و این نیست جز به خاطر این که عقل انسانها از خطا و اشتباه مصون و در امان نمی باشد. پس ما انسانها احتیاج به کسی داریم که از هر گونه خطا و اشتباه و افراط و تفریط بری باشد و آگاهی کامل نسبت به تمام جوانب و نیازهای بشری داشته باشد. و این کس نمی تواند باشد مگر خداوند متعال که خالق و آفرینندة بشر و عالم می باشد و خالق هر چیز از نیازهای آن از همه کس آگاه تر می باشد.
اما کمک و یاری خداوند متعال نمی تواند به صورت مستقیم و بلا واسطه باشد به خاطر عدم ظرفیت و عدم قابلیت ما انسانها. لهذا باید از جانب خداوند کسانی که قابلیت دریافت وحی را دارند فرستاده شوند تا فرامین و دستورات خداوند متعال را برای ما انسانها بیاورند.
بنابر این تنها راه رسیدن به سعادت واقعی، پیروی از فرامین انبیاء عظام و تبعیت از روش و طریقة آنها در زندگی است و ما بقی همه بی راهه است.
نتیجه آنکه:اولاً مذهب به معنای دین و کیش همان میل درونی انسان به پرستش و پناه بردن به یک نیروی بی نهایت است که به اسم الله یا خداوند شناخته می شود.
ثانیاً راه رسیدن به سعادت و خوشبختی منحصر در پیروی از فرامین انبیاء و تبعیت از طریقه و روش آنها در زندگی است و از این رو خوشبخت شدن بدون داشتن دین الهی امکان پذیر نیست.
مذهب

 

این اصطلاح در زبان عربی و فارسی به دو مفهوم بکار رفته است.

 

• الف : مفهوم خاص که عبارتست از شاخه ای مخصوص از دین مانند مذاهب شیعه و تسنن نسبت به دین اسلام.
• ب : مفهوم عام و کلی که با مفهوم دین مترداف و همسان است. چنانکه گفته می‌شود مذاهب اسلام و مذهب زرتشت که مقصود دین اسلام و دین زرتشت می‌باشد.
استاد مطهری می‌گوید: اسلام به حکم اینکه مذهب است و به حکم اینکه دین خاتم است بیش از هر مذهب آسمانی دیگر برای بر پاداشتن عدالت اجتماعی آمده است چنانچه در آیه 25 سوره حدید به این مسئله اشاره می‌کند و هدف اسلام نجات محرومان و مستضعفان و نبرد و ستیز با ستم پیشیگان است (مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی ، ص 50).
دکتر علی شریعتی در تعریف مذهب می‌نویسد: مذهب تلاش انسانی است به هست آلوده تا خود را پاک سازدواز خاک به خدا باز گردد، طبیعت و حیات را که دنیا می بیند، قداست بخشد و اخری کند چه ، قدس به گفته دورکیم فصل مذهب است و شاخه جوهری آن (ایدئولوژی و تمدن اسلامی، انسان و اسلام، ص

 

در منطق قرآن هیچ وقت اکثریت ملاک حقانیت نیست همانطوی که خداوند کریم در جای جای قرآن به این مطلب اشاره فرموده است :
خداوند در قرآن 15 مرتبه می فرماید :‌
أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ .
( در سوره های : انعام /37 ، الأعراف /131 ، الأنفال /34‌ ، یونس /55 ، ... ) .
و دو مورد می فرماید :
أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ .
( سوره های العنکبوت / 63، و الحجرات /4) .
از طرفی اگر نگاهی به اطراف خود بیندازید می بینید که اکثریت جمعیت جهان را مسیحی ها تشکیل می دهند
طبق بررسی‌های به‌عمل آمده توسط کارشناسان و آمارگیران جهانی و استنتاجات انجام‌شده از آمار و اطلاعات کشورها، هم اکنون پیروان دین مسیحیت 33% کل جمعیت جهان را تشکیل می‌دهند. واین در حالی است که مسلمانان 21% از جمعیت دنیا را تشکیل می دهند و در رتبه دوم قرار دارند.
بنابراین اگر اکثریت ملاک حقانیت باشد و همین که تعداد عده ای بیشتر بود این را ملاک درستی بدانیم پس باید شما هم مسیحی شوید زیرا به نظر شما آیا می شود 33% جمعیت جهان در اشتباه باشند و 21% درست بگویند ؟!!!
سایت ویکی پدیا طبق آمار سال 2005.
اگر انصاف به خرج دهید در می یابید که در اشتباه هستید .
اما اینکه چرا جمعیت اهل سنت از شیعیان بیشتر است ، خود بحث مستقلی را می طلبد وعلل گوناگونی هم دارد که در حال حاضر به بحث ما ارتباطی ندارد و در صورت تمایل بعدا خدمت شما عرض خواهیم نمود.
اما اینکه تشکیل مذهب حقه شیعه را به صفویه نسبت داده اید بی انصافی نموده اید و ما این کارتان را حمل بر عدم اطلاع شما از تاریخ و مطالب مندرج در کتابهای خودتان می کنیم . برای رفع هر گونه ابهام به مطالب زیر دقت فرمائید :
قال تعالى ( إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات أولئک هم خیر البریة ) . لما نزلت هذه الآیة قال الرسول لعلی یا علی ( ع ) هم أنت و شیعتک .
سورة البینة ، آیة 7 .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مذهب چیست؟ و آیا مذهب لازمة سعادت و خوشبختی است؟‌