زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درمورد نقش باورهای دینی در پیشگیری از اعتیاد

اختصاصی از زد فایل مقاله درمورد نقش باورهای دینی در پیشگیری از اعتیاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درمورد نقش باورهای دینی در پیشگیری از اعتیاد


مقاله درمورد 	نقش باورهای دینی در پیشگیری از اعتیاد

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:16

فهرست مطالب:

چکیده

پیشگفتار

 مقدمه

 بیان مساله

 انتقال ارزشها به فرزندان

تاثیرگذاری مواد مخدر

 نقش باورهای مذهبی در پیشگیری از اعتیاد

 پیشنهادات

 نتیجه گیری

 منابع و مأخذ   

مقاله حاضر گزارش قسمتی از مطالعات انجام یافته است که در آن به بررسی نقش باورهای دینی بر پیشگیری از اعتیاد پرداخته می شود.

 در این مقاله سعی شده در مورد اعتیاد و معاد کیست؟ ارزش گذاری به کرامت انسانی و جوانب نیک و بد رفتارها، انتقال ارزشها به فرزندان و عوامل بازدارنده اعتیاد بررسی شود. اینکه مواد مخدر یکی از موانع جدی توسعه در جوامع است و روند دموکراسی کشورها را تهدید می کند و مصرف مواد می تواند. بر تمام بخش های جامعه تاثیر بگذارد و آینده ی جوانان را تهدید می کند و بهره گیری از راهبردهای متفاوت برای پیشگیری از اعتیاد ضروری است از جمله ارتقای فرهنگی مذهبی و باورهای دینی در کنار سایر راهبردهای مبارزه مواد مخدر مثمر ثمر می باشد. پس باید آموزش مناسب و با اطلاعات صحیح و موثق باشد و آموزش مقاومت در برابر سوء مصرف و عواقب آن با برنامه ی عمومی و اختصاصی مدارس یکی شود.

تجربه جهانی در مسیر مبارزه با مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد، نشانگر آن است که همزمان با تلاشهای پلیسی – انتظامی در تداوم مبارزه سخت افزاری با این پدیده می بایست حرکتهای فرهنگی و به عبارتی نرم افزاری نیز در این عرصه انجام پذیرد.

 جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای فعال در امر مبارزه با این بلای خانمانسوز همواره تلاش های بی وقفه ای را در این عرصه انجام داده است.

 با توجه به مأموریت محوله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای انجام فعالیت فرهنگی پیشگیری از اعتیاد دتشکیل دبیرخانه و تشکیل گروه کاری مرتبط با موضوع نمود و برنامه هایی را در جهت نیل به اهداف پیش بینی کرد و ضمن بررسی توانمندها و ظرفیت های علمی فرهنگی و هنری دعوت به همکاری و حضور فعال در این عرصه نمود ماحصل این حرکت اجرای برنامه های مختلف آموزشی (عمومی و تخصصی) اجرای برنامه های نمایشی برگزاری نمایشگاه آثار هنری، تولیدات سمعی و بصری، ایجاد باشگاههای فرهنگی و هنری در کتابخانه های شهری و روستایی و غیره می باشند تا شاهد تنوید افکار عمومی در آشنایی هرچه بیشتر آحاد جامعه با پدیده شوم اعتیاد، مبارزه با این پدیده و رسیدن به جامعه ای سالم را نظاره گر باشیم.

سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر یکی از بلایای بزرگی است که بشر امروز در همه جای جهان با آن دست به گربیان است. از یک سو کارتل های امپریالیستی و باندهای عظیم قاچاق مواد مخدر همه کشورها از جمله در نزدیک ما پایگاههایی دارند و به تجارت اهریمنی خود که دومین تجارت پرسود دنیاست مشغول هستند. و از دیگر سو عوامل مستعد کننده اجتماعی – اقتصادی، سیاسی طبی و روانشناختی در این مشکل دخیل و در حال تعامل هستند.

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درمورد نقش باورهای دینی در پیشگیری از اعتیاد

دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان


دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

نام راستین اشو زرتشت بنیانگذار یکتاپرستی ایرانیان
شادروان "دستور دالا" پیرامون زرتشت می گوید : ما همه چیز درباره محمد و موسی و عیسی و حتی بودا می دانیم ولی هیچ آگاهی علمی و دقیقی پیرامون زرتشت بزرگ آریایی و نخستین پیام آور جهان نمی دانیم  .
از سروده های به جای مانده از زرتشت ( گاتها ) می یابیم که نامش زرتشتر و نام خانوادگی اش سپتام یا سپتم است . اوستا شناسان نام زرتشت را از دو واژه زرث به معنی زرد - زال و پیر و اشتر به معنی شتر معنی میکنند . در مجموعه شتر زرد یا پیر معنی می دهد . عده دیگری این نام را شایسته چنین بزرگ مردی نمی دانند و بر این باور هستند که زرث به معنی روشنایی معنی میدهد و اشتر را از ریشه اش یا درخشیدن می دانند . که در مجوعه "زرین روشنایی" ترجمه می شود . آنان بر این باورند که نام اصلی وی سپتم است که معنی سپید یا سپیدترین بوده است که پس از برانگیخته شدن به پیام آوری جهان زرتشتر خطاب شد به معنی روشنایی مینوی . بودا نیز همین کار را کرده است . نامش گوتم بوده به معنی گاوین و گاونر بزرگ که پس از برانگیخته شدن به ارشاد مردمان نام بذ را بر میگزیند که به معنی دانا است  .
سپتام زرتشتر اوستایی در پارسی امروزی زرتشت اسپنتمان نامیده می شود . او بر خلاف ادیان دیگر که هزاران سال پس از وی آمدند هرگز اداعاهای همچون پسر خدا - نور خدا و . . .نکرد . با اندیشه کردن در سروده های گات ها ما در می یابیم که او انسانی برجسته - دانا - خردمند - یکتا پرست و بی ادعا است . او تنها گمراهان را به راه نیک دعوت می کند و آنان را از راه خطا سرزنش می کند ولی هرگز آنان را به آتش جهنم و سربهای آتشین آخرت و زنجیرهای جهنم و دوزخ دهشتناک وعده نمی دهد . هرگز فرمان جهاد در راه خدا برای کشتار گمراهان را نمی دهد تا هر کجا کافری را دیدید او را بکشید . او تنها آموزه های خردمندانه و فیلسوفانه خود را در روزگاری به مردم منتقل می کند که به دلیل وسعت تاریخی اش زمانش بر همگان پوشیده است  .
بستگان زرتشت
از روی گات ها متوجه می شویم که او از خویشاوندانش به نام خاندان اسپنتمان هیچداسب نام می برد . از دختر خردمندش پوروچیستا  به معنی پر بینش نام می برد و در جای دیگر از میدیوماه سپنتمان که گویا پسر عمویش است . در کتاب دساتیر زرتشت را به خاندان مه آبادیان که هزاران سال پیش از کیومرث پیشدادی است نسبت داده است . خود کیومرث به بیش از شش هزار سال پیش تعلق دارد  .
یاران نزدیک زرتشت
شاه گشتاسب کیانی بزرگ ترین یاور و گسترش دهنده دینی بهی بوده است که آئین وی ار پذیرفت . زمان پادشاهی کیانیان نیز به بیش از سه هزار سال می رسد . فرشوشتر و جاماسب که از نامداران خاندان هوگو بودند از نزدیک ترین یاران زرتشت بوده اند . گویا پس از درگذشت زرتشت جاماسب رهبر پیروان او میگردد . خاندان فریان نیز که ریشه تورانی داشته اند ( در ترکستان کنونی ) از یاران نزدیک زرتشت بودند . یاران زرتشت در تاریخ به سه گروه نامیده شده اند .
گروه نخست خیتو که در معنی خودمانی می باشد . اینان کسانی هستند که لقب آزادگان به آنان داده شده است و تمامی گفتار او را با جان و دل پذیرفته بودند و در گسترش آن کوشش میکردند .
گروه دوم ورزن می باشد که به کسانی گفته می شود که در حلقه قرار دارند . آنان اندکی از زرتشت دور بودند و در درک درست واژها و سخنان زرتشت کمی دورتر از گروه دوم بودند . به آنان انجمنیان نیز گفته اند .
گروه سوم اریمن نام دارد که امروزه آریامنش نامیده می شود . که در آن روزگار دوستان زرتشت در گسترده فلات بزرگ ایران خطاب می شدند . آنان از دور و از کشورهای دیگر به سخنان او ایمان آورده بودند .
بدخواهان زرتشت
زرتشت در برابر پندار بافی و پندار پرستی ایستاد و این کار وی بازار این افراد را تضعیف نمود . بسیاری از بزرگان و شاهان برای خود معبادی برای پرستش ایجاد کرده بودند که ریشه آنها از آئین کهن مهر پرستی نیز می باشد .  آئین میترا یکی دیگر از نخستین آئینهای برتر جهان است که با ورود زرتشت رو به زوال رفت ولی بعدها به اروپا گسترش یافت و هنوز در برخی کلیسا ها اروپا نقاشی مهر در کنار گاو وجود دارد . این پندار پرستان به نام کوی یا کرین نامیده می شدند . کوی از همان کی پارسی است ( مانند کی آرش - کی گشتاسب ) که شاه معنی میداده است . آنان شاهان بودند که در امور دینی نیز رهبری مردم را بر عهده داشتند  .
کرپانان پیشوایان مذهبی روزگار زرتشت بودند که مراسمهای پیچیده ای برای خدا ایجاد کرده بودند . از این خاندان سرداری به نام بندو یکی از بزرگ ترین دشمنان زرتشت بوده است که نامش بارها آمده است . زرتشت در سروده هایش برای آنان از درگاه خداوند درخواست رهنمایی میکند . جایی دگیر از خاندان اسیج نام میبرد که خونهای بسیاری را بیگناه ریخته اند  .
لهجه و زادگاه زرتشت

 

 

شامل 39 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخ , فرهنگ و باورهای دین کهن ایرانیان

پایان نامه دعا و باورهای مردم

اختصاصی از زد فایل پایان نامه دعا و باورهای مردم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه دعا و باورهای مردم


پایان نامه دعا و باورهای مردم

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 120 صفحه می باشد.

 

فهرست
بیان مسأله : ۱
روش تحقیق : ۲
مشکلات تحقیق : ۲
جادوگری و پیدایش آن : ۳
_جادو و تعریف آن : ۱۱
انواع جادو : ۲۰
جادوی لفظی : ۲۰
جادوی عملی : ۲۱
جادوی تقلیدی و تهدیدی : ۲۲
جادو میان بدویان : ۲۶
جادوگری در کتابهای مقدس : ۳۲
رابطه ی دین و جادوو دعا : ۳۶
دیدگاه جامعه شناسی در مورد دین وجادو : ۴۰
جادوگری در ایران : ۴۲
طلسم : ۴۳
تعویذ : ۴۵
حرز: ۴۹
عزایم : ۴۹
مقایسه ی و طلسم : ۵۰
تقسیم بندی انواع طلسم : ۵۴
عناصر طبیعی : ۵۵
اعضای بدن حیوانات : ۵۹
اعضای بدن انسان : ۶۰
گیاه : ۶۲
شبدر چهاربرگ… ۶۴
سنگ : ۶۵
طلسم های ساخت دست بشر : ۶۸
نقش : ۶۹
حروف : ۷۱
نقش و حروف : ۷۵
۱ــ تکسیر. ۷۶
۲ــ موکلین.. ۷۸
۳ــ ساعت.. ۷۹
۴ــ ساحت.. ۷۹
۵ــ نقش… ۸۰
۶ــ لوح.. ۸۰
۷ــ عملیات.. ۸۱
انواع خطوط و الفاظ.. ۸۴
ذکر : ۸۶
اشیاء شخصی : ۸۷
تقسیم بندی از نظر عملیات : ۸۹
جنس مواد به کار رفته در طلسم ها : ۹۰
تقسیم بندی از نظر اوقات استفاده : ۹۰
تقسیم بندی از نظر موارد استفاده : ۹۲
دعا : ۹۳
شرایط دعا : ۹۵
دعاهای مختلف و کاربرد آنها : ۹۶
سوره ی فاتحه الکتاب : ۹۶
۲٫ آفرینگان ، اشم وهو ، یثا اهو و ئیریو : ۹۷
صیدور : ۱۰۲
دعا و دعا نویسی دربین مردم زمان ما : ۱۰۵
نتیجه : ۱۱۵
جادوگری و پیدایش آن :
همانطور که ذکر شده جادو و جادوگری در زندگی بدویان نقش مهمی داشته است . جادو برای رسیدن به اهداف بسیار گوناگونی مورد استعمال قرار می گرفته است ، مثل مسلط کردن اراده ی انسانی بر پدیده های طبیعی و حفظ فرد از گزند دشمنان و خطرات احتمالی و بالا بردن قدرت تخریب او در مبارزه با دشمنان واز این قبیل .
جادو را بر اساس نظر ای . بی تایلور می توان به صورت زیر خلاصه کرد: « جادو یعنی یک ارتباط خیالی را اشتباهاً به جای یک ارتباط واقعی گرفتن »
منبع این اعتقادات از گذشته در میان مردم بوده است ؛ همان گونه که لوکرتیوس حکیم رومی گفته است : ترس ، نخستین مادر خدایان است و از میان اقسام ترس ، خوف از مرگ مقام مهمتری دارد .
زندگی انسانهای اولیه مشکلات زیادی داشته است و کمتر اتفاق می افتاده است که انسانها به مرگ طبیعی بمیرند و بیشتر قبل از آنکه به پیری برسند از دنیا می رفتند . به همین جهت بود که انسان اولیه نمی توانست باور کند که مرگ یک اتفاق طبیعی است و همیشه برای آن علتی غیر طبیعی تصور می کرد . در اساطیر ساکنان جزیره ی بریتانیای جدید چنین آمده است که مرگ نتیجه اشتباهی از خدایان است . بسیاری از قبایل چنین می پندارند که مرگ نتیجه جمع شدن و کوچک شدن پوست است و اگر انسان می توانست پوست خود را عوض کند ، جاودانه زندگی می کرد . ترس از مرگ و تعجب از حوادثی که بر حسب تصادف ایجاد می شود یا انسان نمی تواند علت آنها را درک کند و امیدواری به کمک خدایان و شکرگزاری در مقابل خوشبختی هایی که برای انسان حاصل می شده ، همه عواملی بوده است که اعتقادات دینی را سبب شده است . آنچه بیشتر مایه ی تعجب انسان می شد و در نظر وی اسرار آمیز بوده است مسایل مربوط به خواب دیدن و تأثیر موجودات سماوی برروی زمین و انسان بوده است . انسان اولیه از اینکه در خواب اشباحی به نظرش می رسیدند و مخصوصاً وقتی اشباح کسانی بوده اند که قبلا ً از دنیا رفته اند ، دچار ترس و وحشت می شده و به فکر فرو می رفته است. او مردگان خود را با دست خود در خاک می گذاشت ویا مراسم تدفین مخصوص به خود را برای او انجام می دادند تا از بازگشت آنان در امان بمانند و زندگان از شر آنها در امان بمانند .
حتی در برخی از مناطق ، انسان های اولیه در دیوار خانه سوراخی ایجاد می کردند و مرده را از آنجا بیرون می بردند و سه دور با سرعت دور خانه می گرداند و از آنجا دور می کرد و به خاک می سپردند تا روح راه بازگشت به خانه را گم کند و دیگر هرگز نتواند به آنجا سر بزند .
نظایر چنین حوادثی که انسانهای اولیه با آنها برمی خورد اورا به این فکر می اندازد که هرموجود زنده باید روح یا نیروی اسرار آمیز دیگری داشته باشد که می تواند در هنگام بیماری یا خواب یا مرگ از بدن خارج شود .
در کتاب اوپانیشادها آمده است که هرگز شخص خوابیده را به سختی از خواب بیدار نکنید چه ممکن است روح در راه بازگشت به بدن راه را گم کند که چاره آن بسیار دشوار است .
به نظر انسان اولیه و در نظر شاعران سراسر روزگار ، کوه ها ، رودخانه ها ، سنگها ، درختان ، ستارگان ، ماه و آسمان همه عناصر مقدسی هستند و مظهر خارجی نفوس باطنی و غیر مرئی.
در نزد یونانیان قدیم آسمان ، خدایی به نام اورانوس بوده است،
ماه خدایی به نام سلنه و به همین ترتیب .
چون برای هر چیز روحی تصور شود به عبارت دیگر خدایی در آن نهفته باشد ؛ عدد اشیای پرستیدنی نامحدود می شود . این خدایان بی شماررا می توان در شش دسته قرار داد : آسمانی ، زمینی ، جنسی ، حیوانی ، انسانی و الهی . طبیعی است که نمی توان گفت اولی موجودی که مورد پرستش قرار گرفت چه بوده و شاید ماه در زمره ی آنها ئی باشد که مقام اولویت را داشته اند . ماه خدای محبوب زنان به شمار می رفته است و آن را به عنوان خدای حامی خود می پرستیده اند . قرص رنگ پریده آن مقیاس اندازه گیری زمان بوده است و چنین تصور می کرده اند که ماه بر اوضاع جوی حکومت دارد و باران و برف را همین قرص از آسمان فرو می فرستد . وخورشید نیز زمانی جانشین ماه گردید و شاید آن هنگامی بوده است که کشاورزی جانشین شکار شد و مردم فهمیدند که حرارت خورشید سبب حاصل خیزی زمین می شود . در این هنگام زمین به عنوان الهه ای مورد توجه قرار گرفت که اشعه سوزان خورشید آن را آبستن می کند و از همین وقت مردم خورشید را چون پدر هر چه زنده است مورد پرستش قرار دادند . از اینجا بود که آفتاب پرستی در دیانتهای بت پرستانه قدیم وارد گردید و بیشتر خدایانی که از آن پس روی کار آمدند ؛ حالت تجسمی و تشخصی از خورشید به شمار می رفتند . هاله هایی که نقاشان قرون وسطی بر گرد سر و صورت قدیسان رسم می کردند اثری از همین خورشید پرستی قدیمی بوده است .
شاید در دوره کشاورزی که نقش زن در جوامع بشری شکل آشکارتری گرفت ودر اجتماعات ابتدایی بیشتر مورد توجه قرار گرفت زن به تدریج به بصورت یک عامل مذهبی در آمد و امروزه جادوگری را حرفه ای زنانه می پندارند و نیز شاید در اثر همین تفکر که زنان در برابر وسوسه های شیطانی سست تر از مردانند همچنانکه در داستان حوا هم اوست که آسانتر گول مار را می خورد در جوامع غربی زنان را جادوگر می پندارند . در آفریقا نیز بر این باورند که مردمانی خاص و به ویژه زنان دارای قدرتی هستند که می توانند خود را به هیأتی در آورند و تن و روح دشمنان یا خویشان را اسیر خود سازند .
آسمان خود خدای بزرگی بود که با کمال تضرع به عبادت آن می پرداختند زیرا آن را سبب نزول یا بند آمدن باران میدانستند . در نزد بسیاری از قبایل اولیه برای نامیدن آسمان و الوهیت کلمه واحدی به کارمی رفته است . لفظ خدای بزرگ را تنگری می نامیدند که به معنی آسمان هم بود . در چین نیز کلمه تی همین مفهوم را داشت . در هندوستان ودایی خدا را به نام پدر آسمان می نامیدند . نزد یونانیان نان خدا را زئوس به معنی آسمان و گرد آورنده ی ابرها بوده است و در میان ایرانیان کلمه ی اهورا معنی آسمان آبی داشته است .
هسته ی مرکزی علم اساطیر نیز اتحاد و ازدواج بارور زمین و آسمان بوده است . زمین نیز یکی از خدایان بوده است و به هر یک از اوضاع اساسی آن خدایی حکومت می کرده است . برای درختان هم درست مانند انسان ، روحی قایل بوده و انداختن آن را با کشتن یکی می دانسته اند . در روئیده ها برای گیاه – انگل خاصی که به درخت بلوط می پیچد احترام خاصی می گذاشتند . هنوز هم در انگلستان برای چیدن این گیاه تشریفات خاصی به کار می رود قدیمی ترین عقیده در قاره آسیا عبارت بوده است از پرستش درخت و رودخانه و کوه . بسیاری از کوه ها مقدس بوده اند و جایگاه خدایانی به شمار می رفته اند که صاعقه ها را ایجاد می کرده اند .ز مین لرزه وقتی حاصل می شده که خدایی خسته یا خشمناک شانه خود را با لا می انداخته است . همان گونه که روح عمیق شاعرانه ی انسان اولیه ، سری الهی را در نمو گیاه می دید باردار شدن زن و ولادت را نیز تأثیر موجودی برتر از طبیعت می شناخت . تقریباً تمام ملت های قدیمی هر یک به شکلی آلات تناسلی را می پرستیده اند نه از آن جهت که به جنبه ی قبیح آن نظر داشته اند بلکه بدان سبب که از این را عنایت خود را به حاصل خیزی زمین و زن آشکار می ساخته اند .
احتمالاً رواج توتم پرستی نیز از روی ترس بوده است . انسان به خاطر نیرومندی حیوانات آنان را می پرستیده و به خیال وسایل خوشنودی آنان را فراهم می ساخته است . و زمانی که کشاورزی ایجاد شد کم کم حیوان پرستی جای خود را به خدایان انسانی داد ولی خدایان انسانی نیز نمادی از حیوانات را داشتند .
در آثار هومر که بسیار پیشرفته و مترقی است . یکی از خدایان چشم جغد دارد و خدای دیگر چشم گاو . خدایان مصری و بابلی که صورت انسان و تنه ی حیوان دارند همین مرحله ی انتقال از عالم حیوانی به انسانی را تشکیل می دهد . اما بسیاری از خدایان مردگانی بوده اند که پس از مرگ بر اثر نیروی تخیل زندگان حالت پهلوانی پیدا کرده اند . خواب دیدن مردگان از عواملی بوده است که باعث پرستیده شدن آنها شده است.مردانی که در زمان حیات خود نیرومند بوده اند وباعث ترس و وحشت دیگران پس از مرگ نیز مورد پرستش واقع می شدند . حتی در بسیاری از زبانهای اولیه خدا به معنی مرد مرده است .
همچنین روح پرستی کم کم ایجاد شده تا به صورت نیا پرستی شد . همه مردم از مردگان میترسیدند و سعی می کردند تا آنها را خوشنود و راضی نگه دارند تا مورد لعنت یا انتقام آنها قرار نگیرند . پرستشی که مردم نسبت به گذشتگان خود می کردند واز ترس آغاز شده بود بعدها جای خود را به حس احترام و تقدیس مردگان داد . در آخر کار به صورت ورع و تقوای مذهبی در آمد.
هنگامی که انسان اولیه عالمی از ارواح برای خود ساخت بدون آنکه ماهیتی واقعی و تمایلات آنها را بداند درصدد برآمد که خوشنودی آنها را جلب کند و از آنها در امور خود استمداد جوید به این ترتیب که بر جانگرایی برای اشیاء که ریشه ی دیانت اولیه است عامل دیگر سحر و جادو افزوده شده است واین سحر به منزله ی روح شعایر دینی به شمار می رود . روشهایی که در ابتدا برای جلب کمک ارواح و پس از آن خدایان به کار می رفته روش تقلیدی بوده است به این معنی که هر کاری را که انسان می خواسته خدایان انجام دهند نظیر آن را می کرده وظاهراً می خواسته است خدایان را به تقلید از خود وادار سازد . برای مثال اگر می خواستند باران ببارد جادوگر آب را بر زمین می پاشید و برای آنکه تقلید شده باشد آب را از روی درختی به زمین می ریخت . در سوماترا زن نازا مجسمه ی طفلی درست می کند و در بغل می گیرد به این امید که هر چه زودتر جنینی در شکم او ظاهر شود .
روش تلقین بسیار به کار می رفته است . درنزد بعضی از ملت ها رسم چنان است که از میان خود برای فصل بهار شاه و ملکه ای انتخاب می کنند و آن دو را در یک مجلس علنی به یکدیگر تزویج می کنند به این امید که مزارع عبرت گیرند و شکوفه کنند و بارور شوند . غالباً در هنگام بذرافشانی جشنهای خاص گرفته می شد و زن و مرد بدون مراعات هیچ قاعده ای با هم می آمیختند از برپاداشتن این جشن ها سه چیز منظور بوده است . یکی یادی از گذشته خود می کردند هنگامی را به خاطر می آوردندکه همه از آزادی روابط جنسی برخورداربودند. دیگر اینکه فرصتی به دست می آوردند تا زنهایی را که شوهرانشان عقیم بودند بارور کنند . سوم آنکه در ابتدای بهار به زمین بفهمانند که از محافظه کاری زمستانی بیرون آید . چنین جشن هایی در قبیله کامرون کنگو در میان کافرها و قبایل هرتنتوت و بانتودیده می شود .
دربعضی نواحی ازجمله نزد مردم پاونی وهندیشمردگان گوایاکیل مردی را می کشتند و خونش را هنگام بذر افشانی بر زمین می پاشیدند تا محصول بهتری بدست آورند . بعدها این قربانی به صورت قربانی حیوانی در آمد . هنگامی که موقع درو می شد آن را تعبیری از تجدید حیات مرد قربانی شده به شمار می آوردند و به همین جهت پیش از کشته شدن و پس از آن برای مرد قربانی شده جنبه ی خدایی قایل شده و او را تقدیس می کردند.
شاعری نیز در زیبا ساختن سحر و جادو تأثیر داشته و آنرا به نوعی علم الهی تبدیل کرده است .
قایل شدن جان گرایی برای اشیاء سبب پیدایش تعداد زیادی عقاید خارق العاده از قبیل نمازها ، مناسک مختلف شده است . مردم قبیله کوکی درحین جنگ با شجاعت به کارزار می رفتند و مطمئن بودند که اشخاصی که به دست ایشان کشته می شوند در جهان دیگر به بندگی آنان در خواهند آمد .
همانطور که در ابتدای صحبت ذکر شد سحر و جادو و انواع دعاها در مراحل نخستین تاریخ بشریت پیدا شده است و تا کنون هم ادامه دارد .
فتیشیسم از اعتقاد به سحر سابقه ی زیادتری دارد و آنچه از آن بر جای مانده شدید تر است چون چنین تصور می شود که بسیاری از حرزها و طلسم ها اثر محدود دارند به این معنی که هر طلسم برای عمل خاص به کار می رود به این جهت افرادی وجود دارند که با ر سنگینی از اقسام طلسم را همراه خود دارند تا در مقابل هر بدبختی که بخواهد برآنان هجوم آورد آماده باشند .
همانگونه که تصور حیات و روحانیت در اشیاء سبب پیدایش شعر گردیده سحر و جادو نیز وسیله ی ایجاد هنر نمایشی و علوم شده است .فریزر می گوید ریشه پیروزی های افتخار آمیز علم به موهومات و سخافت های علم سحر و جادو می رسد . حقیقت این است که هر وقت جادوگری در انجام منظور خود دچار شکست می شده در صدد بر می آمده است که وسیله ای بدست آورد تا به کمک آن بتواند نیروهای فوق طبیعت را به تبعیت از اوامر خود ناچار سازد . به این ترتیب بوده است که خرده خرده نیروهای طبیعی بیشتر مورد توجه قرار می گرفته ولی ساحر برای آنکه مقام خود را از دست ندهد اثر این نیروهای طبیعی را پنهان می داشته است تا مردم تصور کنند که اثر مربوط به همان نیروهای فوق طبیعت است . این درست شبیه به تفکر مردم این زمان است که برای نسخه داروها خاصیت سحری قایلند . به این ترتیب است که از جادوگری به تدریج پزشکی ، شیمی ، استخراج نفت و علم هیأت پدید آمده است .
کاهن یا عالم روحانی از سحر و ساحری به وجود آمده ؛ به تدریج مرد عادی به علت فراوانتر و پیچیده تر شدن مناسک و آداب ورسوم نمی توانست همه ی آنها را به خاطربسپارد و به آنها عمل کند . به همین دلیل حرفه خاصی از مردم مسئول انجام وظایف و آداب دینی شدند . کاهنان نیز مانند ساحران می توانستند از راه قطع رابطه روح با جسد و دریافت وحی وبه وسیله ی اذکار و اوراد و ادعیه ی مجرب و مستجاب خود را به اراده ی ارواح و خدایان نزدیک کنند واز این اراده برای منظورهای بشری استفاده نمایند . برای اینکه مردم درباره این علم واین نیروی خاص تصور می کردند که نیروهای عظیم فوق طبیعت در سر هر پیچ راه زندگی انسان وجود دارد و در سرنوشت او مؤثر است . ولی باید دانست کاهن دین را ایجاد نکرده است بلکه مانند هر مقام دیگری وی نیز برای رسیدن به مقاصد خود دین را مورد استفاده قرار داده است . کاهن از لحاظ باقی نگه داشتن مردم در افکار و باورهای دینی و منحصر داشتن پاره ای از علوم به خود مقصر به شمار می رود .
_جادو و تعریف آن :
بیان شد که جادو در زندگی مردم ابتدایی نقش مهمی داشته است.
جادو برای رسیدن به اهداف بسیار گوناگونی مورد استفاده قرار می گیرد ، مانند: مسلط کردن اراده ی انسانی بر پدیده های طبیعی و حفظ فرد از گزند دشمنان و خطرات احتمالی و بالابردن قدرت تخریب او در مبارزه با دشمنان و از این قبیل مسائل.
جادو را براساس نظر ای . بی تایلور می توان به صورت زیر خلاصه کرد :
«جادو یعنی یک ارتباط خیالی را اشتباهاً به جای یک ارتباط واقعی گرفتن »
فروید در کتاب توتم وتابو می نویسد :
اصل و علت وجودی جادو را با کمک دو دسته از اعمال جادویی زیر می توان روشن کرد ک
یکی از شیوه های جادویی که معمولاً از آن برای ضربه زدن به دشمن استفاده می شود همانا درست کردن آدمکی به شکل و شمایل اوست از هر مصالحی که می خواهد باشد و حتی می توان گفت که فلان شی ء نماینده ی تصویر اوست از هر مصالحی که می خواهد باشد و حتی می توان گفت که فلان شی ء نماینده ی تصویر اوست و هر بلایی که بر سر این آدمک قراردادی بیاورند ، درست مثل این است که به سر همان دشمن واقعی ( الگوی اصل یک آدمک ) آورده باشند . برای مثال : اگر به قسمتی از بدن آدمک آسیب وارد آورند قسمت مربوط در بدن دشمن آسیب خواهد دید .
در عوض استفاده اط این شیوه ی جادویی برای ارضاء حس خصومت فردی ، می توان آن را در خدمت عبادات گذاشت ،به این معنی که به کمک آن از خدایان در برابر گزند شیاطین و ارواح خبیثه استفاده کرد .
درزیر قسمتی از کتاب فریزر را که به موضوع بحث نزدیک است نقل می کنیم :
« هر شب که خدای خورشید (درمصر باستانی) به مقر خود در غرب سوزان باز می گشت ، مجبور بود جنگی شدید را با قشونی از شیاطین که به رهبری اپپی apepe ، دشمن سرسخت او آغاز می شد رهبری کند . همه ی شب با آنها می جنگید و قوای ظلمت غالباً آنقدر قوی بود که حتی هنگام روز با ارسال ابرهای تیره وتار می توانست آسمان آبی را به ظلمت بکشاند و او را از اعمال خود برای روشن کردن جهان بازنگه دارد .
تشریفات زیر برای کمک به خدا هر روز در معبد او در تبس thebes برگزار می شد ، آدمکی از دشمن را از موم می ساختند و آن را به شکل تمساحی ترسناک یا ماری با حلقات بی شمار می آوردند و روی آن با مرکب اسم شیطان را می نوشتند و آن را در غلافی از کاغذ مصری می نهادند و مجدداً نام شیطان را روی این غلاف رسم می کردن و با موهای سیاه آن را می پوشاندند ، بعد کشیش روی آن آب دهان می انداخت و با کاردی از سنگ چخماق آن را پاره کرده به خاک می افکند ، سپس پای چپ خود را روی آن می گذاشت و بالاخره با آتش زدن آدمک با آتشی که از نباتات فراهم آمده بود مراسم را به پایان می رساندند . اپپی که بدین ترتیب از بین می رفت همه ی شیاطین رکاب او نیز با پدر و مادر و بچه هایشان منهدم می شدند ، تشریفات خدایی مزبور که با چند نطقی هم توام می شد نه تنها هنگام روز بلکه بعد از ظهر و شب هم انجام می شد ، بلکه در هر موقع روز نیز ممکن بود تکرار شود به شرط آنکه طوفانی بر می خاست و یا باران سیل آسایی نازل می شد یا اینکه ابرهای سیاهی آسمان را تیره و تار میکرد . دشمنان خبیث از آثار اعمالی که با آدمک شبیه آنها انجام گرفته بود ، آسیب می دیدند آنچنان که گویی مجازات مزبور مستقیماً در حق آنها اعمال شده است .»
اعمال جادوی که بر همین اصول و انگیزه ها استواراست بسیار است که در زیر به دو مورد آن اشاره می کنیم :
اعمال جادویی همیشه نقش مهم و قابل توجهی در میان اقوام اولیه ایفا کرده و باز تا اندازه ای در اساطیر و آداب پرستش اقوام پیشرفته تر بعدی محفوظ مانده و به شکل های مختلفی بروز کرده است .
مراسم جادوی که برای باراندن باران و برداشت محصول فراوان بر پا می شده است ، برای ایجاد باران از وسایل جادویی نظیر تقلید از باران تکرار ساختگی ابر وطوفان استفاده می کردند ، به طوری که می شد گفت افراد نمایشنامه ی باران را بازی می کردند . ایئنوس های ژاپن برای مثال به شیوه ی زیر باران ایجاد می کردند :
عده ای غربال بزرگی به دشت می گرفتند و آب را به سبک باران از آن فرومی ریختند و حال آنکه عده ای دیگر دیگی را که با بادبان و پارو مجهز بود و به صورت یک کشتی در آمده بود در دهکده می گرداندند و اما راجع به برداشت محصول فراوان اینکار را با اعمال جنسی روی زمین عملی می کردند و به عنوان مثال در جزیره ی جاوه وقتی که زمان شکوفه کردن برنج فرا می رسد دهقانان مرد و زن شب هنگام به مزارع می روند تا به اعمال جنسی بپردازند . ولی اگر اعمال جنسی بوی زنای با محارم بدهد به دلیل آثار بد آن در میزان محصول به شدت شرمنده شده از آن دوری می کنند .
و مورد دوم اینکه
وقتی که قسمتی از ساکنان دیاک به شکار گراز می روند ، آنها که در دهکده می مانند نباید به آب روغن دست بزنند در نتیجه انگشتان شکارچیان نرم می شود و از عهده ی شکار بر نخواهند آمد و یا وقتیکه فلان شکارچی گیلک در جنگل رد پای شکاری را تعقیب می کند بچه هایش که در خانه هستند مجاز نیستند روی چوب یا شن تصویری رسم کنند و گرنه جاده های باریک جنگلی مانند خطوط تصویرهای این بچه ها درهم و برهم شده و شکارچی موفق به پیداکردن راه بازگشت نخواهد شد .
مورد دیگری از این اعتقادات به این صورت است که برای ضربه زدن به دشمن از شیوه های دیگری نیز می توان استفاده کرد و آن جمع آوری تراشه های موها و ناخن ها و یا قسمتی از لباس اوست که باید در معرض اعمال خصمانه مطلوب قرار گیرد. این اعمال به نحوی انجام می شود که گویی دشمن عیناً در دست شماست و بلاهایی که بر سر این اشیاء متعلق به او در می آورید به سر او می آید ، به عقیده ی مردمان بدوی این اسم افراد است که قسمت اساسی شخصیت آنها را نشان می دهد ؛ وقتیکه اسم شخصی یا روحی را می دانیم همین کافی است که بر او تسلط پیدا کنیم به همین دلیل است که در به کار بردن نام افراد و اشیاء احتیاطات و ممنوعیت های زیادی را باید مراعات کرد .
درمردمان اولیه ی آدمخوار نیز به این صورت بوده است که با خوردن قسمتهای مختلف بدن یک شخص ،استعدادهای او را نیز از آن خود می کردن ، به همین دلیل اسلوب تغذیه در مواردی محدودیت هایی را داشت . برای مثال زن آبستن از خوردن گوشت بعضی از حیوانات که دارای صفات رذیله ای مانند بزدلی بودند خودداری می کرد ، در غیر این صورت این صفات به بچه ی او انتقال پیدا می کرد .
کارآیی اعمال جادویی به هیچ وجه سبب جدایی جزء از کل یا اینکه فلان شی ء فقط به مدت کوتاهی به فلان دشمن تعلق داشته است تخفیف نمی یابد ، به همین مناسبت اعتقاد به رابطه ی جادویی میان یک جراحت و سلاحی که آن را سبب گشته است بدون کمترین تغییری هزاران سال همچنان محفوظ باقی مانده است .
مثلاً وقتی یک مرد ملانزی موفق می شود کمانی را که با آن مجروح شده به تصرف خود در آورد آن را در یک محل خنک با احتیاط قرار می دهد و عقیده دارد که با این عمل از تورم جراحت خود کم خواهد کرد ، اما اگر آن کمان در دست دشمنان باقی بماند آنها آن را در کنار آتش می گذارند تا به تورم زخم دامن بزنند .
پلینی در کتاب تاریخ طبیعی می گوید : اگر کسی از آسیب رساندن به دیگری پشیمان شده باشد باید روی دستی که اینکار را کرده است آب دهان بیاندازد چه با این عمل درد آن شخص بیدرنگ آرام خواهد گرفت .
فرانسین بیکن در کتاب تاریخ طبیعی خود می گوید که برای تسکین یک درد به عقیده ی عده ای کافی است سلاحی را که موجب آن شده است با اندکی روغن اندود کنند .
برخی ازد هقانان انگلیسی امروزه حتی به این حکم عمل می کنند ووقتی که باداس زخمی می شوند آن داس را در غایت پاکیزگی نگه می دارند تا بدانواسطه از چرکی شدن زخم جلوگیری کنند ، یکی از روزنامه های محلی انگلستان نوشته بود: به سال ۱۹۰۲ زنی به نام ماتیلد هنری از اهالی نورویچ که میخی به پاشنه ی پایش فرو رفته بود ، بدون آنکه بگذارد زخمش را کسی ببیند و حتی بدون کندن جورابش به دخترش دستور داد میخ را خوب روغن اندود کند تا به این وسیله از وخیم تر شدن زخم جلوگیری شود ، اما چند روز بعد به سبب ضد عفونی نکردن زخم از بیماری کزاز در گذشت .
فریزر این نوع جادوها را جادوی تقلیدی می نامد که در ادامه ی پایان نامه در مورد آن بیشتر صحبت خواهد شد . و همچنین وی جادو را چنین تعریف می کند :
انسان ها اشتباهاً روابطی را که میان اشیاء در ذهن آنها وجود دارد با روابطی که رد عالم واقعی و در طبیعت میان آنها هست اشتباه می کنند و در نتیجه تصور می کنند چون قادرند در ارتباطاتی که ذهن آنها بین اشیاء به وجود می آورد اعمال نفوذ کنند ، پس در ارتباطات واقعی بین اشیاءنیز قادر به اعمال نفوذ و اراده باشند .
قابل توجه است که این انگیزه ها چیزی جز امیال و آرزوهای آدمی نیست . انسان های اولیه اعتقاد بی اندازه ای به قدرت امیال خود داشتند ، در اصل همه ی آنچه را که می خواستند به وسایل جادویی به دست آورند در واقع به این دلیل به دست می آوردند که آن را می خواستند . به همین دلیل است که در آغاز سر و کارتان فقط با اراده و میل و آرزوی آنهاست .
در میان بدویان کلمه جادو به معنای به حرکت در آوردن است . وقتی این حرکت در جهت مطلوب باشد به آن جادوی خوب گفته می شود . پس سحر یا جادو مانند افراد می تواند خوب یا بد باشد . ازنظر شیوه فرقی میان این دو دسته نیست بلکه نحوه ی استفاده از آن مهم است .
درفرهنگ مصاحب آورده شده است که جادو فن تسخیر قوای طبیعی و فوق طبیعی به وسیله ی افسون و اعمال مخصوص دیگر با تشریفات خاص است . جادو رابطه ای نزدیک با دین داشته است ولی بین این دو تفاوت است . زیرا دین متوجه تعظیم و پرستش موجودات طبیعی است ولی هدف جادو مهارکردن قوای طبیعی و فوق طبیعی و تغییر دادن مسیر آن بر وفق مراد است . بنیاد جادو این است که همه چیز در اختیار نفوس غیر طبیعی است و به وسیله ی اوراد ، طلسم و تعویذ یا تقلید بعضی اعمال می توان براین نفوس مستولی شد .(اما امروزه جادو شکل دیگری پیدا کرده است و دین هم در آن راه پیدا کرده است و اعمالی که انجام داده می شود را به دین هم نزدیک می کنند که در ادامه بیشتر صحبت خواهد شد .)
واژه سحر ، گاه مترادف با جادو به کار گرفته می شود که در فرهنگ مصاحب می خوانیم : واژه ای است لفظ عربی به معنی تغییر یا گردانیدن ماهیت و صورت واقعی شی ء به امری غیر حقیقی و خیالی .
تعریف اصطلاحی سحر ، وسیع و تا حدی مبهم است . گاه نشان دادن صوری است برخلاف واقع چنانکه گویی حقیقت شی ء دگرگون شده است ( مانند این که ریسمانی را به مار تبدیل کنند ) و گاه اطلاق شده است به احداث امور عجیبه با استمداد از ارواح و شیاطین یا استفاده از تأثیر کواکب و اجرام آسمانی . حتی بعضی از نویسندگان کارهای عجیبی که از راه آلات و ترکیبات علمی صورت می پذیرد ، جزء سحر به شمارآورده اند و در این صورت علم حیل جزء سحر خواهد بود .
دهخدا گوید : جادو ، ساحر باشد و جادوی سحری و سحر کردن و عوام سحر را جادوی دانند و ساحر را جادوگر خوانند و این غلط است و در برهان قاطع چنین آمده است ک در اوستا یاتو،
ساحر و در هندی باستان و در بسیاری از مواضع اوستا یاتو = جادو ، به گروه شیاطین ساحر و گمراه کنندگان و فریبندگان اطلاق شده است.
در سوره ی اعراف آیه ۱۱۳ به جادوگرانی اشاره شده است که در مقابل شکست موسی از فرعون پاداشت طلب می کنند . جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند اگر غلبه یابیم مارا پاداشی هست ؟ و در آیه ۲۰ همان سوره شکست جادوگران را در مقابل موسی بیان می کند ، جادوگران به سجده وادار می شوند . در بسیاری از سوره ها قرآن انسان را از جادوگری برحذر می کند. و خود می دانستند که خریداران آن جادو را در آخرت بهره ای نیست ، خود را به بد چیزی می فروختند . در همان سوره اشاره میکند که دیوها و هارون و ماروت به انسانها جادوگری می آموزند . از افسونی که دیوها به روزگار پادشاهی سلیمان می خواندند پیروی کردند و سلیمان کافر نبود ولی دیوها که مردم را جادوگری می آموختند کافر بودند و نیز آن افسون که برآن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شد درحالیکه آن دو به هر کس جادوگری می آموختند می گفتند : کارفتنه است مباد کافر شوی و مردم از آن دو جادوهایی آموختند که می توانستند میان زن و شوهر جدایی افکنند و آنان جز به فرمان خدا به کسی زیانی نمی رسانیدند و آنچه مردم می آموختند به آنها زیان می رسانید نه سود . در پانویس همین سوره آمده است که دو فرشته بودند که خدا بر آنها خشم گرفت و در چاه بابل سرنگونشان بیآویخت و مردم از آنها سحر می آموختند . در روایت از ابن عباس آمده است که هاروت و ماروت هردو مسلسل و معکوس آویخته اند در چاهی ، به زمین بابل تا روز قیامت به سبب گناهی که از آنان سر زد .
جادو و شعبده را در زبانهای اروپای magic می نامند که از زبان یونانی گرفته شده است . اعتقاد پاره ای براین است که خود این واژه یونانی از مغ آمده است . پیداست که یونانیان حکمت مغان را چنین می نامیدند ، و چون در آن علوم غریبه و غیبی بسیار بود ولی بعدها به سحر و جادو اطلاق شد .
انواع جادو :
جادو در جایی آغاز می گردد که تکنولوژی مکانیکی وجود ندارد . هر فرد از اهالی ملانزی می داند که جادو برای او بذری نخواهد کاشت ، لذا خود این کار را می کند . وی همچنین می داند که هر چقدر با مهارت شخم بزند و تخم بکارد باز عوامل ناشناختنی بسیاری مانع رشد و فراوانی محصول می گردند ، و کنترل این نیروها از عهده ی او خارج است . بنابراین برای به دست آوردن محصول بهتر و زیادتر وبرای کنترل نیروهای ناشناخته به جادو متوسل می شود . جرج فریزر در کتاب شاخه زرین جادو را به گونه های مختلف بخش کرده است .
جادوی لفظی :
جادو کاری چه درزمان قدیم و چه در زمان حاضر به طور کلی از دو راه معمول شده است . یکی به وسیله ی الفاظ ، کلمات و جملات ، مانند اوراد واذکار ، نفرین و دیگری به وسیله ی اعمال ، حرکات و اشیاء . از این رو با ید جادو کاری را به دو قسمت تقسیم کرد .
جادوی لفظی ساده و ابتدایی تر از جادوی عملی است . از این رو جادوی لفظی را غالب اشخاص در میان قبیله و گروههای اجتماعی می توانند اعمال کنند ، اما جادوی عملی پیشرفته تر از لفظی است و از این رو پیچیده تر است . بدان سبب به جادوگران حرفه ای قبیله وعشیره اختصاص دارد و افراد عامی از انجام آن ناتوان هستند . از این جهت اختصاصی شدن آن باعث ظهور گروه خاص کاهنان و جادوگران و ساحران قبایل واقوام شده است و دین یاران ادیان ابتدایی را تشکیل داده اند.
در جامعه اولیه انسان ، که توسل به سحر و جادو را حلال مشکلات خود می داند ، مسأله بدشگونی و خوش شگونی کلمات و جملات و بعضی اعمال و برخوردها را مورد اعتماد خود قرار میدهد . یعنی ایراد بعضی کلمات و جملات را دارای اثری خوشایند و بعضی دیگر را دارای اثری بد وناخوشایند می پندارد . همچنین است موضوعات بد یمنی و خوش یمنی منشاء همه این تصورات از نتایج جادوی لفظی است که بقایای آنها را در جوامع مترقی هم بر جای مانده است . به طور مثال دعاهای خیر مانند الهی پیر شوی ، عمرت دراز باد ، خیر پیش یا دعای بد، دستت بشکند ، خیز نبینی ، کور بشی ، از آثار نمونه های جادوی لفظی ابتدایی هستند . فریزر پا را فراتر نهاده و به بیان دیگر صورت تحول یافته جادوی لفظی هستند . احتمال قوی دارد که این تعارفات اولیه منشاءپیدایش جادو باشند .
جادوی عملی :
جادوی عملی از راه بعضی اعمال و به کاربردن اشیاء ، طلسمات و تعویذات معمول می شود . از این رو از جادوی لفظی هم مشکل تراست .
جادوی عملی به مرحله تخصصی رسیده و مخصوص به جوامع اواخر و اوایل عصر فلز ، از حدود ده هزار تا سه هزار سال پیش از میلاد یعنی آغاز عصر کشاورزی و چوپانی در آستانه شهرنشینی است . این شیوه جادوکاری ، نه تنها با الفاظ و جملات ـــ اوراد دعاگونه و نفرین گونه ـــ بلکه به وسیله ی اعمال و حرکات مخصوص به همراه بعضی اشیاء افسون آمیز ، طلسم ها و تعویذها توسط جادوگران قبیله های ابتدایی انجام می شده است . این گونه سحر و جادو هم اکنون نیز در میان قبیله های بومی بعضی مناطق استرالیا ، جزایر پلونزی ، ملانزی و آفریقا مرسوم است .
در جادوی عملی جادوگران با اعمال و حرگات سحر آمیز همراه با تعویذات و طلسم ها می کوشند بر دشمنان قبیله غلبه کنند. پدیده های طبیعی را مسخر نمایند وارواح و شیاطین را از تن بیماران بیرون برانند و این قبیل پندارهای مشابه . این جادوگران بعدها به شمن ها و شیوه ی جادوگری شمنیزم خوانده شدند و این گروه ابتدایی در جوامع بعدی پیشرفته و شهر نشین به کاهنان یعنی دین یاران پیشگو تبدیل شدند . کاهنان ادیان بعدی علاوه بر جادوکاری به ستاره شناسی و طالع بینی هم می پرداختند .
در جادو کاری عملی جادو کارها بیشتر با ابزار و وسایل جادوگری و افسون آمیز به سحر و جادو می پردازند درمیان قبیله های آفریقایی بیشتر یا اشیاء مخصوص استخوانی ، چوبی و سنگی و گاهی فلزی و مجسمه های انسان وامثال آنها به جادو کاری دست می زنند . جادوگران قبیله آفریقایی ماندینگ همیشه همراه خود کیسه ای از پوست حیوانی پر از وسایل و ابزار سحر آمیز مانند بعضی از گیاهان خشک ، ظرفی از گل خشک شده پر از آب افسون آمیز ، تمثال هایی از زن و مرد ، چهار تا زنگوله استوانه ای ، شاخ حیوانات ، پنجه خشک شده گرگ و امثال آنها دارند . آنان هنگام جادو کردن ابتدا اوراد و عزایمی می خوانند و بعد آن اشیاء را با حرکات و اعمال مخصوصی به کار می بندند .
ابزارها و وسایل جادوکاری که در اصطلاح تعویذ و طلسم خوانده می شوند در اصطلاح مردم شناسی فتیش نامیده می شود .


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه دعا و باورهای مردم

دانلود مقاله مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند عادی
مقدمه
تشکیل خانواده در نزد مردم بخصوص جوانان و ایجاد کانون گرم خانواده توسط زوج و استقلال یافتن در کنار همسر به همراه تهیه و تدارک امکانات زندگی و از همه مهم تر تولد فرزند از زوجین به عنوان یکی از آرزوها و امیدهای اصلی و مهم زندگی آدمی است .
یعنی اگر فرض بر این باشد که افراد فقط برای خورد و خوراک و خواب زندگی بکنند و هیچ آینده و امیدی برای تشکیل خانواده و تولد فرزند برای آنها وجود ندارد . اولاً این فرض محال است زیرا بالاخره باید افراد از خانواده ای به وجود آمده باشند و اگر فرض همین نسل حاضر باشد همه آرزوها و خواسته ها و اعتماد و دلخوشی ها از بین می رود و دوست دارند چند روز بقیه زندگی را در خود فرو برند و از اینکه بدنیا آمده هند در رنج باشند ، در مورد زنان و مادرانی که در بدو و اوایل ازدواج دارای فرزند عقب مانده می شوند این وضع بسیار نامطلوب تر است زیرا حداقل اگر بچه ای نداشتند فقط غصه نبود بچه را می خوردند ولی حاصل علیرغم فرزند از عقب ماندگی او رنج می برند .
چون مادران انتظار چنین وضعی را ندارند و یا حداقل خود چنین فکری نمی کردند . با افکار و باورهای غیر منطقی خود و دیگران هم روبرو می شوند . نه فکر نمی کنم بچه من سالم است . حتماً خواب می بینم ، اگر یکی دو بار به پزشک ببرم بهتر می شود . حتماً در اوایل بچه ها اینجوری هستند . مگر ندیدی پسر بچه فلانی 4 سال طول کشید تا راه برود . شاید مرا هنگام حاملگی چیز خورم کرده اند . همسایه ها جادو و سحر ... کردند . اگر شوهرم آن مسافرت را با من انجام نمی داد الان اینگونه نبودم . اگر هنگام بارداری ادر شوهرم فلان غذاها را به من تحمیل نمی کرد حتماً اینگونه نبود . شاید از خوردن زیادی فلان غذا بوده و اگر فلان غذاها را به او بدهم بهتر می شود . این انکار غیر منطقی در روبرو شدن با مادران دارای فرزند عقب مانده بسیار به چشم می خورد که در این تحقیق قصد بررسی این انکار و باورها و مقایسه آن باورها و افکار را با مادران دارای فرزند سالم هستیم حتی باورهای غلط مادران آنچنان بر شخصیت آنها تأثیر می گذارد که خود مادران را دچار اضطراب و نگرانی می کند و آن را به شرایط محیطی منسوب می کند ( رحیمیان 1384 ص 96 )
در این تحقیق ضمن بررسی اهمیت فرزند و تشکیل خانواده در زندگی زوجین و لذت عشقی که از ایجاد خانواده ، پس از ازدواج حاصل می شود به حضور فرزند در خانواده و تأثیر آن در استحکام خانواده اشاره کرده ایم . و بازبه اهمیت این مسئله که اگر این فرزند دارای مشکلات و نقص هایی باشد مادران چگونه با آن اختلال و فرزند ناقص کنار می آیند . آیا هر مادری به محض دیدن فرزند عقب مانده با خوشرویی و شکرگزاری از در استقبال وارد می شود . و هیچ رفتار غیر منطقی در مقایسه با سایر فرزندان سالم از خود بروز نمی کند ، حتی اگر این تفاوت نگرش در دختر یا پسر بودن و جنسیت فرزند تأثیر دارد چه برسد به وضعی که یک عمر باید فرزند عقب مانده خود را در جامعه و مشکلات ناشی از آن تحمل کند .

 


اهداف تحقیق
در این تحقیق اهداف زیر دنبال می گردد:
1-آیا باورهایی غیر منطقی در نزد مادران دارای فرزند عقب مانده وجود دارد ؟
2-آیا باورهایی غیر منطقی در نزد مادران دارای فرزند وجود دارد ؟
3-مقایسه باورهای مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند سالم در رشت
اهداف جزئی
1- آیا ذهنیت مادران از مسئله عقب ماندگی فرزند خود غیر منطقی است؟
2- آیا رفتار مادران در مقابل فرزندان عقب مانده خود منطقی است؟
3- آیا افکار مادران در برابر داشتن فرزند عقب مانده منطقی است؟
4- تحمل محیط دارای فرزندان عقب مانده منطقی است؟
5-خود را چگونه در مقابل این تولد تحمل می کنند.

اهمیت و ضرورت مسئله
شاید اگر این سوُال را از همه مادران بپرسند که مثلاً قرار است همه زندگی شما را از از شما بگیرند و تمام امکانات زندگی که در طول ده ها سال با زحمت بدست آورده اید از شما بگیرند ولی اگر راضی باشید که یکی از فرزندان شما عقب مانده گردد این چیزها را از شما نمی گیرند یقین بدانید که همه مادران و حتی پدران ترجیح می دهند که همه ثروت و دارائی و داشته ها را بپردازند ولی فرزند آنها سالم باشد .
آیا موضوعی که این همه اهمیت دارد و اصولاً اساس و ارکان زندگی بخاطر آن بنا شده و اگر خدای ناکرده و بنا به دلایلی که فعلاً از حوصله این بحث خارج است فرزند عقب مانده به دنیا آمده و عمر و جوانی و امید و آرزوها و مسافرت ها و عاطفه ها و عروسی و آینده ازدواج فرزند دچار مشکل شده و مادر بقیه عمر خود را علیرغم تحمل و اداره فرزند هر لحظه خود را گناهکار و در کوتاهی و تولد آن احساس گناه و کوتاحی می کند اهمیتی بالاتر است و آیا باورهای غیر منطقی و کودکانه در تولد چنین فرزندانی در مقایسه با مادران عادی یکسان است ؟

فرضیات و سوالات تحقیق
آیا فرضیه پژوهش بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند سالم از لحاظ باورهای غیر مطقی تفاوت وجود دارد ؟
پس در این تحقیق کودک عقب مانده متغییر مستقل و نگرش و باورهای منطقی و غیر منطقی متغیر وابسته به شمار می رود.

 

 

 

 

 



متغیر های تحقیق
کودکان عقب مانده : متغیر مستقل
باورهای منطقی و غیر منطقی : متغیر وابسته
کودکان سالم : متغیر مستقل با باورهای منطقی و غیر منطقی وابسته
تعاریف عملیاتی
عقب مانده : فرزندانی که نسبت به سایر فرزندان دارای ناتوانی حرکتی و ذهنی و ... هستند و در مقایسه با هم سالان از توانایی و رشد کمتری برخوردارند .( آلن، راس، 1370 ص 476 )
باور : افکار و اندیشه هایی که در برابر یک مضوع و پدیده به ظهور میرسد . ( گنجی، 1380 ص 67)
منطقی : رفتار و افکاری که در فرم و هنجار جامعه مورد پسند است . ( گنجی 1380 ص 38 )
غیر منطقی : رفتارها و هیجانات و احساسات و افکاری که در عرف ( گنجی 1380 ص 39 ) عمومی بر ناهنجاری منسوب شده و یا به جنون و یا بیماری و ... نسبت می دهند . (گنجی 1380 ص 67 )
مادران : همه بانوان و دختر شما که پس از ازدواج دارای فرزند ( عقب مانده – سالم ) شده اند.
عادی : فرزندانی مه در مقایسه با سایر افرادو کودکان سالم بوده و از نظر عمومی هیچ مشکلی در ادامه زندگی و کار و شغل و تحصیل و راه رفتن و غذا خوردن و خوابید ن و ... ندارند. (آلن، راس، 1370 ص44 )
عقب مانده جسمانی : فرزندانی که پس از تولد در حرکت و تناسب دست و پا و بدن و چشم و ... جسمانی شکل دارند . ( آلن، راس 1370 ص 477 )
عقب مانده ذهنی : فرزندانی که پس از تولد در حرکت و تناسب دست و پا و بدن و اعضای بدن شکل داشته و از قوای عصبی و ذهنی ناقص برخوردار هستند.
در این پژوهش عقب مانده به چه کسانی اشاره شده است؟
در این پژوهش عقب مانده به کسانی اشاره می کند که همره هوشی و یا بهره هوشی آنها از 70 کمتر بوده است و از لحاظ حرکتی و حسی دارای مشکلات متعددی می باشند.

 


فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 


مقدمه
هر بیماری حداقل یک مؤلفه خانوادگی خاصی دارد. برخورد اشخاصی سالم و بیمار با همدیگر ، نه تنها روی شخص بیمار ، بلکه روی افرادی که با شخص بیمار زندگی می کند. نیز مؤثر است یعنی تأثیر به نحوی است که حتی روی نیازها و موقعیت های این افراد نیز تأثیر می گذارد . در آن بیماری اغلب یک زمان استرس زای ویژه ای برای خانواده است بر اثر بیماری پیوندهای میان بیمار و دیگر اعضای خانواده ضعیف و در نتیجه خانواده دچار نوعی بحران می شود . در این موقعیت یافتن اطلاعات منسجم و دقیق برای پزشک ، خانواده درمانگر و با روان شناس مشکل است . مشکل زمانی جدی تر می شود که همزمان چند عضو خانواده گرفتار بیماری شوند. فراتر ازآن ، اگر مشکلات اعضاء ، بیماری های روانی مانند افسردگی و اضطراب باشد بر پیچیدگی امر فوق العاده افزوده می شود . خانواده های دیگر ممکن است به ناراحتی های مختلف فیزیکی مانند سردرد ، گلودرد ، ناراحتی های معده – روده ای ، همچشمی و رقابت با همدیگر گرفتار شوند. در چنین مواقعی ، بهتر است واقعیت امر هرچه سریعتر در اختیار متخصصان قرار گیرد ، که حل مشکل در ارتباط با خانواده صورت پذیرد . دادن اطلاعات به این شیوه در اتاق مشاوره مؤثرتر است .

بیماری های فرض
بیماری غیر منتظره و ناگهانی ، ترس و تهدید جدایی را به همراه دارد . اما بیماری و ناتوانی فرض همراه با حالت و ماهیت پیوسته خودش ، می تواند تأثیر عمیقی بر خانواده داشته باشد . بیماری های روان به طور فوق العاده ای نسبت به بیماری های دیگر برای خانواده هایی که آنها را تجربه می کنند مشکل تر هستند . (( یارو )) و همکارانش دریافتند که وقتی بیماری های روانی تشخیص داده می شوند شرایط شوهر داری مقاوم می شود. و علت اصلی ترس آنها از لکه دار شدن آبروی خانواده است . از یک طرف بیمار به کمک نیاز دارد و از طرف دیگر قادر به دریافت آن نیست . بین قابل فهم بودن مشکلات موجود برای خود بیماران و اعضای خانواده آنها و تلاش جهت مخفی نگه داشتن آن از دیگران تعارض وجود دارد . در یک مطالعه مربوط به اثر اختلالات روانی بر خانواده (( ریدینگ )) دریافت که در بیش از نیمی از خانواده های بررسی شده حس نومیدی شخص و یا یأس عمیقی دیده می شود . چون این ناامیدی منجر به ایجاد این باور در اعضای خانواده می شود که آنها قادر به درمان عضو این نیستند ، لذا در نهایت منجر به احساس شکست می شود.
ریدینگ همانند یارو دریافت که در خانواده هایی که دارای یک عضو بیمار روانی هستند ، تمایل شدیدی به محدود نگه داشتن عضو مریض و به طور کلی سری نگه داشتن بیماری از دیگران وجود دارد . بعضی وقت ها چنین به نظر می رسد که عضو بیمار دست از کار کشیده و گوشه نشینی پیشه کرده است . مطالعات نشان داده که کودکی با دشواریهای سری مانند صرع نیز همانند بیماری های روانی به عنوان یک عضو خانواده می تواند استرس قابل توجهی را بر والدین و کودکان دیگر خانواده وارد کند به همین دلیل ها وی (1984 )تأکید می کند که همه پزشکان نه تنها باید نیازهای ویژه کودک صرعی را در نظر داشته باشند ، بلکه باید والدین آنها را نیز با مسائل آشنا کنند و از همان ابتدا آنها مشاوره نمایند . دو دریافت که والدین اغلب از حالت صرعی یعنی تشنجات کودک خود می ترسند و علت اصلی را کمی دانش وآگاهی آنها در این زمینه دانست . آنها اغلب نمی دانند که چه روش و برخوردی در جهت سازگاری با فرزندانشان داشته باشند . بچه ها اغلب ، مشکلات رفتاری را از کودکان دیگر تقلید می کنند . به این ترتیب ، اگر در خانواده ای کودک صرعی وجود داشته باشند . کنترل رفتارهای کودک یا کودکان دیگر نیز دشوار خواهد بود. مشکل زمانی جدی تری خواهد بود که شیوه تربیتی خانواده فوق العاده پایین خواهد بود . بنابراین ، بیان اهمیت کم کردن محدودیت ها و ممانعت ها در فعالیت کودکان و آموزش نحوه برخورد با استرس نه تنها برای والدین ، بلکه برای معلمان مدارس هم ضروری است . بزرگسالانی که در وضعیت خاصی قرار می گیرند که زمینه را برای سلولیت آنها مهیا می کند ، نیز ضربه هایی بر خانواده وارد می کند که شدت آن کمتر از ضربات وارده به وسیله کودکان نیست . (( کارنواس )) و (( جانسون )) (1987 ) نابسامانی های زیادی را در خانواده های بیماران مبتلا به سکته و حملات خفیف مشاهده کردند . بیشترین منشأ آنها بخصوص بر روی کسانی است که از آنها مراقبت می کنند . آنها دریافتند که همسران این بیماران به طور ویژه ای در مقابل افسردگی آسیب پذیر هستند . به ویژه افسردگی زمانی بیشتر تهدید می کند که بیماری به شکلی باشد که موجب ترک کار همه شده و مشکلات مالی نیز به دنبال داشته باشد . در این حالت ، روابط زن و شوهر به شکل ریشه ای دگرگون می شود . تغییرات شخصیتی ، مشکلات ارتباطی و بی ثباتی هیجانی بخشی از مشکلات را به وجود می آورند . تندی و عصبانیت نیز در امتداد مشکلات قلبی زمینه احساس گناه و افسردگی را آماده می کنند . افسردگی همه موجب تشدید حملات ناشی از بیماری می شود. در نهایت همه بیماری تشدید می گردد و هم اختلال افسردگی سایر اعضای خانواده بیمار را گرفتار کرده و خانواده در آستانه فرو پاشی قرار می گیرد .
بیماری های حاد
در مورد تأثیر بیماری های حاد بر خانواده ، مطالعات محدودی صورت گرفته است . (جانسون) و همکارانش (1985) اثر بیماری سیاه سرفه را بر خانواده مطالعه کرده و به این نتیجه رسیده اند که این بیماری هم بر والدین و هم بر کودکان مؤثر است به طور قابل توجهی ، اکثر بچه ها معمولاً پریشان می شوند ، اما بیماری جدی ترین آسیب را از طریق نگرانی ناشی از خواب عمیق و دراز مدت ایجاد می کند . خانواده های این کودکان از یک نوع احساس خستگی و عدم تنوع و پریشانی در زندگی خانوادگی دلخور و شاکی هستند . از طرف دیگر وقتی یک کودک به صورت ناگهانی دچار بیماری خاصی در خانواده می شود ، معمولاً توجه خانواده را به خود جلب می کند ، به همین سبب کودکان دیگر خانواده نسبت به او احساس حسادت می کنند .

معلولیت کودکان
یافته های حاصل از مطالعات مختلف نشان می دهد که خانواده هایی که کودکان آنها به نوعی دچار معلولیت هستند ، بیشتر در معرض استرس و یک نوع بهزیستی سطح پائین قرار دارند . واکنش والدین در مقابل معلولیت کودک نشان می دهد که معلولیت او از بدو تولد به طرق مختلف ، مثلاً از طریق دشواریهایش ، از طریق نگرش و طرز تلقی دیگران یا از طریق فرهنگ رایج به آنها فشار وارد می کند . وجود کودک معلول در خانواده حتی می تواند سلامتی روانی هشیرگان آنها را نیز دچار مشکل نماید .
مطالعه ای که توسط (گاس) (1978) بر روی کودکانش که هشیرگان آنها در سالهای مدرسه مبتلا به سندرم دارن بودند انجام گرفت ، این نقطه نظر را به وضوح تأیید می کند . (1973) بعضی از احساسات مشترک نشان داده شده به کودکان مبتلا به دارن را فهرست کرد . آمیختگی واکنش های پزشکان همانند واکنش های والدین بود که به شیوه های مختلف باز نمایی می شوند . در روزهای اول حمایت های ویژه ای ضروری است . اگر این خانواده ها آگاه شدند که نقش آنها تدارک دیدن و مراقبت کردن است ، بهتر از آن است که خودشان را گرفتار بیماری کند . همچنان که (باکس ) در سال 1978 بیان کرد ، لازم است که پزشکان و معاینه کنندگان سلامتی ، کودکان معلول را در زمینه خانوادگی آنها در نظر بگیرند (ویلیامز 1989) . اگر چه ، تلاش های همه دست اندرکاران ، بخصوص پذیرش های مکرر بیمارستان معاینه های متوالی بخش جراحی ، حمایت های خاص کادر پرستاری و آموزش ها و درمان های ویژه کادر توانبخشیبا این هدف صورت می گیرند که تا حد امکان برای این خانواده ها زندگی اجتماعی هنجاری را فراهم می کنند ، ولی استرس ایجاد شده از آنها تقریباً امکان فراهم شدن چنین هدفی را دچار مشکل می سازد . جالب توجه است که ،اگر چه خانواده های زیادی مشکل را تجربه می کنند ، میزان دریافت فشار روانی به وسیله آنها به یک اندازه نسبت به بعضی از آنها وابستگی خاصی به صفات مخصوص خانواده های خود ، مثلاً ناتوانی های ویژه کودک آشکار می کند . عوامل مختلفی مانند ساختار خانواده ، تعداد اعضای آن ، تجارب قبلی ، میزان تحصیلات ، سطح اقتصادی ، نگرشهای فرهنگی و ... در یقین میزان فشار دریافتی و نحوه مقابله با آن دخالت دارند .

مقابله با بیماری
اکثر افراد مریض حمایت ها و توجهات مناسبی را از دیگران دریافت می کنند . اگرچه رفتارهای آنها بیشتر به نوعی است که کمتر جنبه عملی شدن پیدا می کنه ، اما انصافاً آنها خوب حمایت می کنند . به این ترتیب به هر کس به نوبه خود تلاش می کند در جهت رفع بیماری وظیفه خود را انجام دهد . ولی ، روشن است که هیچ یک از آنها به اندازه خانواده فشار دریافت نمی کند و در نهایت احساس مسؤلیت آنها نیز ، به ندازه اعضای خانواده نیست . بطور کلی عوامل گوناگونی وجود دارند که دست به دست هم می دهند و در نهایت موجب می شوند تا خانواده واکنش ویژه ای در مقابل بیماری نشان دهد . وقتی شخص جوان خانواده به حدی معلول است که بیشتر از فرد سن آن به خانواده فشار وارد می کند ، به راحتی هسته خانواده را هدف گرفته ، روابط سالم اعضای آن را مختل و ثبات آن را تهدید می کند . بطور کلی ، سطح آسیب پدیده خانواده را در مقابل بیماری ، عوامل متعددی تعیین می کنند که به بهترین آنها پرداخته میشود (ویلیامز 1989)
1-ماهیت تحمیل کنندگی اختلال
در بسیاری از خانواده ها زمینه قابل پیش بینی بودن بعضی از اختلالات فراهم می شود . حال اگر این خانواده بطور ناگهانی گرفتار یک فقدان یا بیماری غیر منتظره شود ، خیلی بیشتر تحت فشار قرار می گیرد ، تا اینکه گرفتار بیماری مورد انتظار یا پیش بینی خود گردد . به عنوان مثال ، اگر خانواده ای ، عضوی بسیار سن داشته باشد ، مرگ این عضو ، برای اعضای دیگر قابل پیش بینی است . این خانواده اگر به صورت ناگهانی یکی از اعضای جوان فرد را از دست دهد بیشتر تحت فشار قرار می گیرد . تا اینکه ، این عضو سن را از دست بدهد . بیماری فرض ، اصولاً مشکلاتی متفاوت با بیماری حاد بر خانواده وارد می کند . ضمن این که نیازمند مراقبت ویژه و دایمی اعضای دیگر خانواده است ، با ایجاد کار اضافی برای خانواده معمولاً موجب فراموش شدن اعضای پیر می گردد . اگر چه ، این بیماری به عنوان یک عامل اضافی نفس ، خانواده را دچار تعارض می کند ، اما چون در درازمدت ، خانواده نسبت به فشار آن عادت می کند. برپیکره تعادل خانواده ، آسیب جدی وارد نمی کند . متقابلاً بیماری حاد به علت غیر قابل پیش بینی بودن ، خانواده را گرفتار وضعیتی می کند که سازگاری با آن فوق العاده مشکل است . به این ترتیب ، با غافلگیر کردن خانواده ، پیامدهای حادی نیز بر پیکره تعادل خانواده وارد می کند .
2 – تجربه های پیشین خانواده ها در مواقع رویارویی با فقدان و بیماری
یک فقدان و یا بیماری می تواند جرقه ای در ذهن افراد برای فقدانها یا بیماری های دیگر باشد. به این ترتیب ، زمان اختلال متأثر از مشکلات قبلی خانواده ها و افراد است . همچنین تجارب قبلی خانواده و افراد موجب می شوند که آنها پاسخ های متفاوتی به مشکل نشان دهند. به عنوان مثال ، اگر در کودک معلول در دو خانواده متفاوت ، متولد شوند ، خانواده ای که ، اطرافیانش قبلاً کودک سومی داشته اند با مشکل برخورد منطقی تری خواهد داشت .
3 – کیفیت روابط درونی خانواده ها
خانواده هایی که اعضای آنها همدیگر را مورد حمایت قرار می دهند ، به وضوح از سطح ارتباطی مناسب تری برخوردار هستند ، این خانواده ها را به ندرت مشکلات فرض ، دچار تعارض می کنند ، چرا که به راحتی در چنین مواقعی از عضو مبتلا ، حمایت می کنند . دوستی اعضای خانواده در مواجهه با مشکلات ، بهتر از رابطه خویشاوندی آنهاست . همان طور که در فرهنگ مردم نیز زبانزد است دوستی فراتر از برادری است ( برادر نیز دوست به ) به هم خوردن ارتباط های دوستانه اعضای خانواده در مواقع بحرانی خانواده را در مقابل مشکلات آسیب پذیرتر می کند .
4 – روشهایی که خانواده ها برای حل مشکلاتشان به کار می گیرند .
بعضی از خانواده ها رغبت فوق العاده ای ، برای همکاری سازنده ای در جهت حل مشکلاتشان نشان
میدهند ، که درنهایت به سازگاری با هر تغییری منجر می شود . بعضی دیگر ، شیوه های متفاوتی برای حل مشکل خود دارند ،مثلاً بجای پذیرش مشکل ، مدت زمان چشمگیری را صرف انکار مشکل می کنند . طبیعی است که در چنین خانواده ای سازگاری با تأثیر همراه خواهد بود.
5 – آسیب پذیری ویژه افراد درون خانواده
یکی از عوامل دیگر مداخله گر ، آسیب پذیری ویژه افراد درون خانواده است . بعضی از افراد شاید به علت بیماری های عاطفی ، یا مشکلات زمان تولد ، یا مشکلات دوران قبل از تولد مثلاً نارس بودن به شکل ویژه ای در مقابل استرس های متمرکز به خانواده آسیب پذیرترند . (داداس ، 1995 )
به طوری که می توان نتیجه گرفت که بیماری ها در مجرای کاملاً متفاوت آثار خود را بر خانواده وارد می کنند. مجرای اول بر ویژگی های خانواده تأکید می ورزد .
آموزش و یادگیری مبارزه با آسیب های خانواده
اهداف آموزشی
آموزش و آشنا ساختن پزشکان عمومی علاقه مند به آسیب شناسی خانواده ، متفاوت از آموزش و تربیت خانواده درمانگران است . برای تربیت خانواده درمانگر ، حداقل 3 سال زمان لازم است که در طی این مدت آموزشهای نظری و عملی صورت می گیرد . البته حداقل 100 ساعت سرپرستی و نظارت مستقیم بر کار بالینی با خانواده لازم است تا کسی به جمع خانواده درمانگران بپیوندد . در بسیاری از کشورهای دنیا مراکز و انستیتوهای خاص آموزش خانواده درمانی وجود دارد . از اولین مراکز آموزشی خانواده درمانی می توان به مراکز لندن اشاره کرد . برای آموزش پزشکان علاقه مند با گرایش های آسیب شناسی خانواده مدت زمان کمتری لازم است . معمولاً این افراد از میان پزشکانی انتخاب می شوند که رغبت خاصی به بودن در میان خانواده ها نشان می دهند . آنها مدت زمانی را با خانواده ها می گذرانند و در طی این زمان با مشکلات ومسایل خانواده ها بیشتر آشنا می شوند . برای اینکه بهتر دریابیم که آنان باید با کدام مشکلات آشنا شوند ، مناسب است که در مختصراً به تشریح مشکل خانوادگی بپردازیم . منظور از مشکلات خانوادگی مجموعه رخدادها و حوادثی هستند که به نوعی بر یک یا چند تن از اعضای خانواده یا همه آنها و یا به طور کلی بر پیکره خانواده تحمیل می شوند. ولی همه اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می دهند . برخی از این مشکلات به مسایل ارتباطی خانواده مربوط می شوند (مانند طلاق ، مشکلات والدینی ، عدم تفاهم ) و متقابلاً برخی دیگر از حوادث غیر منتظره مانند بیماریها ، تصادفات و معلولیتها نشأت می گیرند . همچنین جوان یا مسن بودن ، داشتن شغل یا نداشتن آن ، پول نداشتن ، همگی مشکلات خاص خود را به بار می آورد ( استریت 1376 ) ، ریشه مشکل هر چه باشد ، برای مقابله با آن ، انجام دادن یک سری تغییرات در خانواده ضروری است . آموزش پزشکان مختص خانواده و حتی خانواده درمانگران ممکن است در چند مرحله مقدماتی و پایانی صورت پذیرد . اگر چه ، سواد آموزشی ، زمان ، شیوه آموزش این دو دسته از متخصصان خانواده از هم متفاوت است ، لکن ، همه این افراد باید قادر باشند سپس از آموزش ، اهداف فهرست شده در زیر را انجام دهند.
1 – قادر به تشخیص نشانه های عاطفی و فیزیکی مشکلات خانواده باشند.
2 – باید نقش خانواده را در بیماری و سلامتی تأیید کنند.
3 – به استفاده از چشم انداز خانواده خیلی بیشتر و بالاتر از یک فرد معمولی آگاهی داشته باشند .
4 – درباره ساختار خانواده و چرخه زندگی آن خیلی بیشتر بدانند .
5 – قادر به تفکر درباره اصطلاحات مربوط به نظام ها باشند .
6 – برای ارزیابی نحوه وارد شدن به بحث های بین فردی ، باید قادر به هدایت یک جریان مصاحبه با زوج های جوان یا اعضای خانواده باشند .
7 – وقتی به صورت فعال با خانواده ها کار می کنند باید اهداف روشنی داشته باشند ، و در ضمن باید توافق قبلی آنها را کسب کرده باشند.
8 – همیشه باید حریم ملاحظات اخلاقی خانواده ها را حفظ کنند .
9 – هنگامی که تغییری به وجود می آید ، باید آماده مداخله باشند.
10 – همیشه باید آگاه باشند که کسی و چه کسی مورد نظرشان است .
این موارد ، روشهای جدیدی را برای تفکر در مورد خانواده ها ، در اختیار متخصصان قرار می دهد . لازم به یادآوری است که اگر چه ، خانواده درمانگران ، متفاوت از پزشکان متخصص خانواده هستند و هر کدام آموزشهای ویژه خود را نیاز دارند ، خود خانواده درمانی یک رویکردهگنی نیست . آنها در یک نقطه به وضوح هماهنگی کامل دارند ، و آن هدف از مداخله در مشکلات خانواده هاست . هدف همه آنها از مداخله ، ارائه راهبری برای بقیه کنش های خانواده جهت آرام کردن تنش های رفتاری و عاطفی اعضای خانواده در یک زمینه اجتماعی و فرهنگی است ( دادس 1995 ) اما خانواده درمانی ممکن است شکل های مختلفی داشته باشد . تفاوت در قانونمندیهای نظری ، هدف ،نظری ، هدف آنها از تغییر و شیوه های به کار گرفته شده توسط آنها ، عوامل اصلی متفاوت بودن آنها نیست به این ترتیب ، خانواده
درمانگران نیز با توجه به پارا دایم های اندیشه ای خود ، باید آموزشهای متفاوت و ویژه ای را دیده باشند.
تفکر سنتی در مقابل تفکر جدید
رویکرد سنتی به آموزش بالینی ، بر روی افراد متمرکز است . اگر چه مریض عضوی متعلق به خانواده است ولی هدف اصلی بر روی خود او متمرکز است . رویکرد جدید ، به خود هدف اصلی را بر مراقبت از خانواده متمرکز می کند و به این ترتیب ، سلامتی و مشکل فرد را در ارتباط با خانواده در نظر می گیرد و نقش فرآیند های تعاملی را فراموش نمی کند و در نهایت چشم انداز جدیدی را برای مطالعه مشکلات خانواده پیشنهاد می کند. برای یاری رساندن به این نوع تفکر جدید ، تئوری سیستم ها به کار گرفته می شود . آموزش مفاهیم سیستم خانواده به متخصصان آن ، به وسیله یک مدل خانوادگی آسان تر صورت می پذیرد. ((چریستی – سیلی )) (1981 ) یا به کار گرفتن نموداری از سیستم درونی انسان و منطبق کردن آن با اعضای خانواده ، چهار عنصر اصلی تئوری سیستم ها را آموزش داد که عبارتند از :
1 – برای درک اختلال و افراد علامت دار باید کل سیستم درک شود . کل ، بیشتر از اجزای تشکیل دهنده آن است ( در دیدگاه گشتالتی تبیین این است که در کل خاصیتی است که در اجزای تشکیل دهنده آن وجود ندارد) .
2 – برای خوب زیستن و خوب اداره کردن ، تعادل حیاتی به اندازه سلامتی ، ضرورت دارد . این امر به وسیله سازو کارهای باز خوردی مثبت و منفی بسیار پیچیده دنبال می شود .
3 – لازم است تأکید شود که فقط به اجزای آن توجه نشود ( بررسی اندام ها یا اعضای خانواده ) بلکه حلقه ها و یا ارتباط هایی که میان اعضای آنها وجود دارد ، نیز مورد مطالعه قرار گیرد . به این ترتیب ، راه هایی برای درک کنش سیستم فراهم می شود که احتمال درک مشکل خانواده را نیز بالا می برد .
4 – ممکن است تغییرات در زمینه های دور از کانون اصلی رخ دهد . تغییر فقط در یک اندام یا یکی از اعضای خانواده ، مدت ها بعد بالقوه مؤثر است . تشویق و دلگرم ساختن متخصصان به تفکر در محور این خطوط و کاربرد تفکر سیستمی در مورد خانواده ها ، آنها را در رویارویی با مشکلات تجربی مجهز می کند و موجب آگاهی ، آمادگی بیشتر در آنها برای مطالعه رفتار ، و ساختار خانواده می شود.
ابزارهایی مانند چرخه خانواده و ژنوگرام برای سازماندهی این اطلاعات و همچنین تهیه راه حل های مناسب برای مشکلات خانواده ممکن است ، کارساز باشند. در بسیاری موارد درماندگی خانواده تحت عنوان مشکل فیزیکی به پزشک ارجاع داده می شود . زمانیکه هدف ، نمودار کشیدن نشانه ها برای تجزیه و تحلیل است ، استفاده از نموداری که وضعیت جسمانی را با حالات روانشناختی پیوند می دهد و به صورت جفتی نمایان می سازد ، فوق العاده مفید است .
مصاحبه خانوادگی
(( نیوچین )) و (( فشیمن )) (1981 ) اظهار داشتند که تنها افرادیکه به تکنیک ها تسلط دارند و یا افراد یا تدبیری که قابلیت یادگیری آنها را دارند ، می توانند خانواده درمانگر باشند . همچنان که قبلاً نیز مطرح شد اصولاً خانواده درمانگران متخصصانی با رویکرد متفاوت از پزشکان متخصص خانواده هستند ، اصولاً کار پزشکان متخصص خانواده محدودتر از کار خانواده درمانگران است . لکن ، آنها نیز باید متوجه باشند که کار با خانواده بسیار حساس خواهد بود . آنها باید برای یادگیری از طریق تجربه از خود رضایت نشان دهند . در هر حال ، هر دو گروه این متخصصان برای شروع بهتر گرفتن اطلاعات دقیقتر و ارائه راهبرد درمانی مناسبتر ، باید شیوه صحیح مصاحبه با خانواده را یاد بگیرند . اهمیت امر ، زمانی بیشتر روشن می شود که بدانیم حداقل نصف خانواده ها نیازمند مراجعه به متخصص هستند . خوشبختانه اکثر مشکلات آنها بهبود پذیر است . البته حدود 3/2 مراجعان ، اصولاً باید به پزشکان خانواده مراجعه نمایند . در خانواده درمانی ، هدف تشخیص ، کشف این واقعیت است که ارتباطات خانوادگی چگونه به تشدید یا تعلیل نابهنجاری ها در اعضای خانواده می انجامد . این نابهنجاری ممکن است زیر بنای زیستی داشته باشد مانند اسکیزوفرنیا یا افسردگی بالینی و یا حتی وجود این علایم بیمار گونه باعث تعادل نسبی خانواده می شود . بطور کلی امر تشخیص به شکلی که خانواده مطرح می کند و دیدگاه نظری و علمی درمانگر بستگی دارد . ( هرسن وترنر ، 1985 ، ترجمه شاملو محمدی 1374 ) تعداد مصاحبه های لازم برای یک مورد خانواده درمانی ، بستگی به آمادگی خانواده به پذیرش مداخله از خارج ، تجارب آنها ( آیا برای اولین بار به درمان نیاز پیدا کردند و یا .....) ، تجارب قبلی درمانگر و مهارت درمانگر دارد . اگر چه مصاحبه با خانواده یک جریان مستمری است و به سختی می توان آن را به مراحلی تقسیم کرد ، لکن جهت سهولت مطالعه ، آن را مختصراً در سه مرحله مورد بررسی قرار می دهیم . همانند انواع دیگر روان درمانی ، اولین مرحله برقراری تماس با خانواده است .
طبیعی است که هر خانواده در برقراری ارتباط با بیرون ویژگی های خاص خود را دارد . در اولین جلسه معمولاً خانواده درمانگر با این ویژگی ها آشنا نیست . بهتر است درمانگر به نحوی وارد صحنه شود که اعتماد خانواده را کسب کرده و قدرت تصمیم گیری دریافت کند . برخی از خانواده ها ، به آن اندازه اطلاعات در اختیار درمانگر قرار می دهند که او برای کمک به حل مشکل ضرورتاً بدانها نیاز دارد و بعضی دیگر ، همه اطلاعات را بر سر درمانگر ریخته و از او انتظار حل همه مشکلات را دارند . در همه این خانواده ها وظایف اصلی درمانگر در مرحله اول جمع آوری اطلاعات مربوط به سن ، تحصیلات، اشتغال اعضای آن و در نهایت ایجاد فضای تعاون و دادن فرصت به خانواده در جهت نشان دادن استعدادها و مهارت ها و نیز مسایل و مشکلات اصلی است . در مرحله دوم ، درمانگر با مخاطب قرار دادن یکی از اعضای خانواده ، یا همه آنها و یا عضوی که برای اولین بار مراجعه کرده است آماده گوش دادن به مشکل از زبان و دید خانواده است . البته بعضی از خانواده ها سخنگوی خاص دارند . که معمولاً فرد سلطه جوی خانواده است . به هر ترتیب ، شروع کننده هر کس باشد ، در ادامه جلسه باید درمانگر استنباط هر یک از اعضای خانواده را از مشکل بپرسد و به این شکل به استحکام رابطه خود با اعضای خانواده بیفزاید و زمینه گردآوری اطلاعات مفیدی را فراهم کند . در مرحله سوم مصاحبه ، درمانگر تلاش می کند که خانواده ، تعریف قابل قبول خود را از مسأله ارائه دهد و درمانگر خود نیز می کوشد ، بعضی از اهدافی را که برای رسیدن به آنها تلاش زیادی لازم است ، روشن کند . در جریان مصاحبه بهتر است که بیشتر بر مسایل فعلی تمرکز شود و نه مسایل دیگر ، البته مسایل فعلی نیز بر مسایل زینائی استوارترند . احتمالاً خانواده مشکلات دیگری نیز داشته باشد و چون فعلاً هدف حل مشکل خاص مورد نظر است ، لذا ممکن است پرداختن به مسائل دیگر جریان مصاحبه را از مسایل فعلی خارج کند.
آشنایی با برخی از فنون عملی خانواده درمانی
خانواده درمانی به عنوان یک رویکرد مادر و تقریباً جدید ، دارای فنون درمانی متعدد است . این فنون بعضاً فوق العاده پیچیده اند و عملاً هم جز برای خود خانواده درمانگر ، برای دیگران آنچنان قابل استفاده نیستند . این دسته از فنون خانواده درمانی ، معمولاٌ درمان های نظامدار و استراتژیک خوانده می شوند. البته از دریچه دیگر ، خواستگاه تئوریک فنون درمانی مورد توجه است . در نتیجه درمان های دوران پویایی ، رفتاری ، تجربی ، ساختاری و غیره مطرح می شود . ماهیت خانواده و مشکلات آن نوعی است که کمتر می توان تا پایان درمان از یک روش خاص متمرکز بر یک مکتب کمک گرفت ، معمولاً درمان التقاطی کارآمدتر است .
تحلیل ویدئویی
معمولاً از این فن در کنار فنون دیگر به عنوان یک ابزار کمکی استفاده می شود . برای آن دسته از متخصصانی که قبلاً عادت به تماشای مشاوره های ویدئویی داشته اند ، نشان دادن مجدد تحلیل مشکل همراه با اعضای خانواده به وسیله ویدیو می تواند ، آموزنده باشد . مشاهده جریان خانواده درمانی در ویدیو اطلاعات غیر کلامی افزونتری در اختیار درمانگر و خانواده قرار می دهد که بعضی از آنها در جریان خانواده درمانی از نظر همه پوشیده مانده است . به این ترتیب پخش ویدیویی در شکل دادن به ارزیابی مفید می باشد . البته پخش ویدیویی برای پزشک و خانواده درمانگر نیز فرصت تحلیل عملکرد خود را فراهم می کند به این ترتیب آنها می توانند متوجه نقاط قوت و ضعف کار خود بشوند و در برطرف کردن ضعف های خود بکوشند . مثلاً با تماشای پخش ویدیویی ، آنها می توانند اتفاقاتی را که استرس زیاد بر آنها وارد می کند ، تشخیص دهند و آن را با تمرین اصلاح نمایند . نمایش ویدیویی ، اجازه میدهد تا اعضای خانواده از خارج به آنچه در خانواده می گذشته است ، نگاه کنند و علاوه بر شنیدن گفته های خود ، لحن صدا ، حالت چهره ، حالت بدن و سایر رفتارهای غیر کلامی خویش را نیز مشاهده کنند . در خانواده هایی که تمایل زیادی به تفسیر دارند ، بازنمایی ویدیویی می تواند ، راه کار آمدی برای به خود آوردن اعضای خانواده و آگاه کردن آنها به نحوه تغییر باشد ، در خانواده های دیگر هم می تواند احساس نیاز به تغییر را تحریک کند ( بارکر ،1986 ترجمه دهقانی و 1375 ) . بنابراین نمایش ویدیویی هم می تواند برای درمانگر آموزنده باشد و هم می تواند خانواده درمانجو را در رسیدن به حل مشکل ، بیشتر یاری کند . بیشترین آثار مربوط به نمایش مجدد ویدیویی جلسه درمان خانواده ها به ((آمجر)) و بهترین اثر مربوط به (( بازنمایی متمرکز )) که در طی آن خلاصه جلسه های درمان که از نظر درمانگر اهمیت خاصی دارند نمایش داده می شود، به (( استوله )) ( 1968 ) مربوط است . در نمایش ویدیویی و بازنمایی متمرکز می توان جلسات خانواده درمانی اداره شده به وسیله درمانگران دیگر و یا مربوط به خانواده های دیگر را به نمایش گذاشت . طبیعی است که این روش نیز محاسن خاص خود را خواهد داشت .
ایفای نقش
(( ایفای نقش )) هم به عنوان یک فن کمکی برای مصاحبه با خانواده بکار می رود و هم باعث تشخیص بهتر مشکل می شود و هم موجب یادگیری مجدد و بهتر نقشی که اعضای خانواده به نحوی در مشکل دارند می شوند . گاهی موارد از عضو مشکل دار و یا یکی از اعضای دیگر مثلاً سخنگوی خانواده تقاضا می شود که نقش خاصی را اجرا نماید . در مواقعی که در جریان مصاحبه ، درمانگر دچار مشکل گردد برای رفع آن می تواند از این روش کمک گیرد . بعضی مواقع ، برای تشخیص دقیق مشکل ، چنانکه رابطه رضایت بخشی برقرار شده باشد ، درمانگر از اعضای خانواده تقاضا می کند که در یک موقعیت ساختگی مشابه موقعیت واقعی ، مجدداً هر کسی نقش خود را بازی کند . پس از تشخیص دقیق مشکل نیز می توان از روش ایفای نقش جهت بهبود نقش مشکل دار کمک گرفت . در چنین مواردی ، هدف اصلی درمانگر آموزش صحیح و تمرین مشکل صریح نقش مشکل دار است .
درمانگر پس از مشخص کردن مشکل اصلی و درست نقش هر کس ، برای از بین بردن قید و بند های مهارت نقش درست ، سعی می کند که اعضای خانواده حداقل یک بار در حضور او ، مشکل صحیح نقش خود را بازی کنند ، تا بعدها در موقعیت واقعی ، از انجام آن احساس شرمندگی نکنند . در مواردی که بحث آموزش خود درمانگر مطرح است نیز ، این روش کاربرد بهتری دارد . برای تسهیل مصاحبه با خانواده گرفتن اطلاعات دقیق و به کار بستن شیوه های درمانی متناسب با مشکل ، خود درمانگری می تواند قبل از ورود به جلسه ، در دو موقعیت های تصنعی نقش های احتمالی خود را تمرین کند . البته هم درمانگر و هم اعضای خانواده برای بهتر بازی کردن نقش های خود ، می توانند در جلسات سایکودرام نیز شرکت نمایند . برای آشنایی با سازو کار سایکودرام به کتاب های مربوطه به مشاوره های گروهی و روان درمانی مراجعه کنید .
درمان شبکه ای
در این روش معمولاً تمام افراد و یا خانواده هایی که به نحوی می توانند در شکل گیری مشکل خانواده تأثیر داشته باشند حاضر می شوند. شبکه خانواده ، شامل نظام خویشاوندی ، همسایگان و دوستان خانواده و افراد مهم دیگر است . طبیعی است که تعداد افراد شبکه هر خانواده مخصوص خود اوست ، لذا عدد دقیقی برای آن نمی توان ارائه داد. این روش دارای چند مزیت است :
1 – مثل یک کلاس درس ، که در آن معلم برای پیشرفت بهتر آموزش ، بخشی از مسئولیت آموزش دانش آموزان ضعیف را به عهده دانش آموزان قوی می گذارد ، درمانگر نیز می تواند بخش قابل توجهی از درمان را بر عهده افراد سالمتری که مورد اطمینان اعضای مشکل دار هستند ، واگذار کند.
2 – نمی توان اعضای غایب خانواده را مقصد و عامل اصلی مشکل معرفی کرد ، زیرا همه حضور دارند.
3 – نقطه نظر و آرای افراد سالم به فرآیند درمان اضافه می شود .
4 – با حضور همه ، درمان روند بهتری به خود می گیرد .
5 – قید و بند های موجود میان بعضی از اعضای خانواده با افراد حاضر منتهی خارج از خانواده موجب می شود که قید و بندهای مختل شده بین اعضای خانواده مجدداً شکل گیرند . درمان شبکه ای برای اولین بار در سال 1969 توسط (( اسپک )) پیشنهاد شد ، ولی از آن زمان به بعد شکل های دیگری از آن مطرح گشته است . به عنوان مثال ، درمان شبکه اجتماعی مطرح شده به وسیله (( گاتی )) و (( کلمن )) در سال 1976 نمونه ای از آنهاست . تحلیل ویدیویی ، ایفای نقش ، درمان شبکه ای و یا روشهای عملی دیگری مانند مجسمه سازی خانوادگی ، درمان چند خانواده ای درمان برداری و غیره ، عمدتاً روشهایی هستند که به پشتوانه تئوریک آنچنان مستحکمی استوار نیستند . اگرچه هر خانواده درمانگری ، لزوماً باید آموزشهای ویژه ای درباره آنها دیده باشد ، ولی قبل از آنها ، باید با لکابت مختلفی خانواده درمانی مانند خانواده روان پویایی ، رفتاری ، شناختی ، گروه درمانی و رویکردهای مربوط به آن خانواده درمانی تجربی و خانواده سیستمی آشنا باشد . به کار گرفتن تکنیک های عملی خانواده درمانی بدون آشنایی با لکابت خانواده درمانی ، همانند کار یک شکسته بند معمولی بدون آشنا به علم ارتوپدی است . لذا هر متخصص خانواده ای قبل از پرداختن به تکنیک های عملی و آموزش یا یادگیری آنها باید دوره آموزشهای نظری لازم را در این زمینه طی کرده باشد . بنابراین خانواده درمانگری آمیزه ای از هنرمندی ، یادگیری و تجربه است .

 

اختلالات تفکر
تفکر نرمال عبارت است از جریان معطوف به هدف عقاید ، رمزها و تداعی ها که در مواجهه با یک مسأله آغاز شده و به نتیجه ای متکی به واقعیت منتهی می گردد . این نوع تفکر را بهتر است تعقل را استدلال نامید که تفاوت آن با تفکر محض در این است که در تعقل پیوستگی فعالیت های سمبولیک ذهنی بیشتر ، و تداعی ها کاملاً به هم مربوطند. این تداعی ها آن قدر ادامه می یابند تا به راه حل مسأله ای که پیش آمده است منتهی شوند. مثلاً فرض کنید که وارد اطاق کارتان شده و کلید چراغ را می زنید ، چراغ روشن نمی شود تداعی اول این است که شاید فیوز کنترل برق پریده است . چراغ دیگری امتحان می کنید ، اگر روشن شود فکر بعدی که ممکن است به حل مسأله منتهی شود این است که لابد لامپ چراغ اولی سوخته است . اگر چراغ دوم هم روشن نشود و فیوز کنترل برق هم سالم باشد فکر قطع بودن برق از مرکز به ذهنتان خواهد رسید . و به همین روال تداعی های پیوسته متعددی جریان پیدا کرده و بالاخره به راه حل موضوع منتهی خواهد شد که البته نه به این معنی است که چراغ همان موقع روشن خواهد شد ، بلکه راه حل دیگری مثل روشن کردن یک شمع یا چراغ گازی و امثال آن مسأله را فیصله خواهد داد . در تفکر بی هدف ، تداعی ها تصادفی هستند تداعی آزاد که در آن شخص به ابزار هر فکری که به ذهنش می رسد تشویق می شود نمونه ای از تفکر غیر استدلالی است . تفکر شخص بالغ و سالم از نوع تفکر انتزاعی است ، یعنی نوعی تفکر که در آن شخص قادر است بطور ارادی سیر افکارش را از یک وجه موقعیتی خاص به وجهی دیگر تغییر دهد ، وجوه مختلف موقعیت را همزمان در ذهن نگاه دارد ، نکات اساسی یک موضوع را با هم در نظر بگیرد و در ضمن قادر به تجزیه آن به اجزاء کوچک باشد ، پیشاپیش طرح بریزد ، و از نمادگری استفاده کند .قدرت تعبیر ضرب المثل یکی از خصوصیات تفکر انتزاعی است . برای تعبیر درست ضرب المثل شخص باید اطلاعات عمومی کافی داشته و قدرت انطباق این معلومات را در موقعیت های ناآشنا دارا باشد . مثلاً تعبیر انتزاعی ضرب المثل (( کسی که در حال غرق شدن است به سوی پر کاهی دست دراز می کند )) چیزی در این ردیف ها خواهد بود . (( کسی که توی دردسر افتاده است می کوشد به هر نحوی شده از آن بیرون آید )) (( یا کسی که در حال باخت است به هر کاری دست می زند تا جلو بیفتد )) ویا (( وقتی آدم ناامید شد به هر کاری دست می زند )) . کسی که قادر به تفکر انتزاعی نیست ، حداکثر قادر به معنی کردن چنین ضرب المثل خواهد بود ، وبدون اینکه قدرت تعمیم دادن مفهوم آن را داشته باشد توجهش را بر روی معنای واقعی کلمات ضرب المثل متمرکز خواهد ساخت . بیماری اسکیزوفرنیک در تعبیر ضرب المثل (( آنکه در خانه شیشه ای زندگی می کند نباید سنگ پرتاب کند )) ((گفت )) خوب ، معلوم است برای اینکه سنگ شیشه را می شکند . چنین جوابی پاسخی غیر انتزاعی است و جواب انتزاعی چیزی در این ردیف می توانست باشد (( کسی که در موقعیتی باریک قرار دارد نباید بی احتیاطی کند )) و تعبیرهائی نظیر آن . در تفکر ذاتی یا واقعی شخص فاقد قدرت تعمیم و به اصطلاح خواندن بین خط ها است . در تفکر ذاتی کلمه (( کتاب)) فقط کتابی را که در معرض دید قرار داشته یا شخص با آن آشنا هست به ذهن می آورد نه هر کتابی را در هر جای دیگر .
بعضی ها اشتباهاً تصور می کنند که بیمار اسکیزوفرنیک ناتوان از تفکر انتزاعی خوبی داشته باشند . مشکل آنها در تعبیر ضرب المثل – که وسیله سنجش اساسی در معاینه روانی و سنجش توانائی تفکر انتزاعی است . حاصل تمایل بیماران به تفکر ویژه و غیر عادی آنها ، بخصوص در مقابل یک معاینه کننده ناآشنا در محیطی تازه است تا نقص در قدرت تفکر انتزاعی آنها . در اینجا باید متذکر شویم که توانائی تفکر انتزاعی از درمان بلوغ به بعد و معمولاً با آموزش و کسب اطلاعات عمومی حاصل می شود . اختلال تفکر در بیماران روانی ممکن است به صورت اختلال در فرم ، جریان یا محتوی تفکر ظاهر شود .
اختلال در فرم و جریان تفکر
تفکر غیر منطقی و واقع گریزانه و تفکر ارتیستلیک اختلال در فرم تفکر بشمار می روند . در تفکر واقع گریزانه خصوصیت عمده قطع رابطه با واقعیت است . در بین بیماری های روانی ، لین نوع تفکر در حالات اسکیزوفرنیک به حد اکثر میزان خود می رسد. وقتی بیمار اسکیزوفرنیک قاطعانه باور دارد که وقفه حرکات خود دنیا را از حرکت باز می دارد و dereistic فکر می کند. یوگین بلوله در( (درسنامه روان پزشکی (1930) می نویسد : جدائی تداعی ها از تجربه طبیعتاً حد اعلی تفکر dereistic را تسهیل می کند ، که در واقع مبتنی بر این واقعیت است که روابط نادیده گرفته می شود .) در اوتیسم ، اشتغال ذهنی با خیالات ، تصورات ، هذیان ها و توهمات که پس از قطع رابطه با واقعیت حاصل می شوند ، خصوصیت اساسی است . در واقع این نوع تفکر با عوامل ناخود آگاه هدایت می شوند تا دنیای خارج . به طور معمول در اصطلاح اوتیسم dereism به صورت متداخل به کار می روند . زمینه اوتیستیک به عنوان یک صفت شخصیتی ممکن است در افراد خجول و درون گرا و منزوی مشاهده شود . شدید ترین فرم آن آن هم یکی از علائم اولیه اسکیزوفرنی است که به وسیله بلوله شرح داده شده است . فکر اوتیستیک ندرتاً تبدیل به عمل می گردد . تفکر اوتیستیک را نباید با اوتیسم کودکی اشتباه کرد . اوتیسم کودکی اختصاصی است که با ناتوانی طفل برای برقراری رابطه عاطفی از بدو تولد، عدم رشد مهارت های کلامی ، میل شدید به د

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران

پایان نامه مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند عادی

اختصاصی از زد فایل پایان نامه مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند عادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند عادی


پایان نامه مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند عادی

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 112 صفحه می باشد.

 

فهرست

فصل اول   ۱
مقدمه   ۲
اهداف تحقیق      ۵
اهمیت و ضرورت مسئله      ۶
فرضیات و سوالات تحقیق     ۷
متغیر های تحقیق        ۸
تعاریف عملیاتی        ۹
فصل دوم: پیشینه و ادبیات تحقیق    ۱۱
مقدمه    ۱۲
بیماری های فرض        ۱۳
بیماری های حاد      ۱۵
معلولیت کودکان      ۱۷
مقابله با بیماری      ۱۹
آموزش و یادگیری مبارزه با آسیب های خانواده      ۲۳
اهداف آموزشی        ۲۳
تفکر سنتی  در مقابل تفکر جدید   ۲۶
مصاحبه خانوادگی      ۲۸
آشنایی با برخی از فنون عملی خانواده درمانی    ۳۱
تحلیل ویدئویی      ۳۲
ایفای نقش    ۳۳
درمان شبکه ای      ۳۵
اختلالات تفکر        ۳۷
اختلال در فرم و جریان تفکر   ۴۰
اختلال در محتوی فکر     ۴۸
توجیه کوششی و جدیت     ۶۳
توجیه بیرحمی        ۶۸
روانشناسی چاره ناپذیری     ۷۹
اهمیت عزت نفس      ۸۱
اثرات فیزیولوژیکی و انگیزشی ناهماهنگی     ۸۴
نگاهی به نظریه ناهماهنگی به عنوان یک نظریه     ۸۷
فصل سوم: روش تحقیق     ۹۲
روش تحقیق    ۹۳
جامعه    ۹۳
ابزار گرد آوری اطلاعات      ۹۴
روش جمع آوری اطلاعات      ۹۴
روش آماری    ۹۶
فصل چهارم   ۹۷
خلاصه یافته های مصاحبه ای     ۹۸
نمودارها   ۹۹
عملیات آماری را استفاده از فرمول T        ۱۰۳
نتیجه گیری     ۱۰۴
منابع و موآخذ    ۱۰۵

منابع و موآخذ

۱-  پایدایی ، منصور ، ( ۱۳۸۷ ) ، خانواده آسیب شناسی آن ، تبریز انتشارات آیدین

۲-  پوران کاوی ، نصرت اله ( ۱۳۷۳ ) ، بیماریهای روانی تهران انتشارات آزاده

۳-  دلاور ، علی ، ( ۱۳۶۹ ) ، روشهای آماری ، تهران انتشارات پیام نور

۴-  شکر کن ، حسین ( ۱۳۶۹ ) ، روانشناسی اجتماعی ، تهران انتشارات رشد

۵-  منصور ، محمود ، ( ۱۳۷۳ ) ، شخصیت ، تهران انتشارات دانشگاه تهران

۶-  آلن ، راس ، ( ۱۳۷۰ ) ، اختلالات روانی کودکان ، ترجمه هوشنگ مهربان ، تهران انتشارات رشد

۷-  گنجی ، همزه ، ( ۱۳۸۰ ) ، ارزشیابی شخصیت ، تهران انتشارات ساوالان

مقدمه

تشکیل خانواده در نزد مردم بخصوص جوانان و ایجاد کانون گرم خانواده توسط زوج و استقلال یافتن در کنار همسر به همراه تهیه و تدارک امکانات زندگی و از همه مهم تر تولد فرزند از زوجین به عنوان یکی از آرزوها و امیدهای اصلی و مهم زندگی آدمی است .

یعنی اگر فرض بر این باشد که افراد فقط برای خورد و خوراک و خواب زندگی بکنند و هیچ آینده و امیدی برای تشکیل خانواده و تولد فرزند برای آنها وجود ندارد . اولاً این فرض محال است زیرا بالاخره باید افراد از خانواده ای به وجود آمده باشند و اگر فرض همین نسل حاضر باشد همه آرزوها و خواسته ها و اعتماد و دلخوشی ها از بین می رود و دوست دارند چند روز بقیه زندگی را در خود فرو برند و از اینکه بدنیا آمده هند در رنج باشند ، در مورد زنان و مادرانی که در بدو و اوایل ازدواج دارای فرزند عقب مانده می شوند این وضع بسیار نامطلوب تر است زیرا حداقل اگر بچه ای نداشتند فقط غصه نبود بچه را می خوردند ولی حاصل علیرغم فرزند از عقب ماندگی او رنج می برند .

چون مادران انتظار چنین وضعی را ندارند و یا حداقل خود چنین فکری نمی کردند . با افکار و باورهای غیر منطقی خود و دیگران هم روبرو می شوند . نه فکر نمی کنم بچه من سالم است . حتماً خواب می بینم ، اگر یکی دو بار به پزشک ببرم بهتر می شود . حتماً در اوایل بچه ها اینجوری هستند . مگر ندیدی پسر بچه فلانی ۴ سال طول کشید تا راه برود . شاید مرا هنگام حاملگی چیز خورم کرده اند . همسایه ها جادو و سحر … کردند . اگر شوهرم آن مسافرت را با من انجام نمی داد الان اینگونه نبودم . اگر هنگام بارداری ادر شوهرم فلان غذاها را به من تحمیل نمی کرد حتماً اینگونه نبود . شاید از خوردن زیادی فلان غذا بوده و اگر فلان غذاها را به او بدهم بهتر می شود . این انکار غیر منطقی در روبرو شدن با مادران دارای فرزند عقب مانده بسیار به چشم می خورد که در این تحقیق قصد بررسی این انکار و باورها و مقایسه آن باورها و افکار را با مادران دارای فرزند سالم هستیم حتی باورهای غلط مادران آنچنان بر شخصیت آنها تأثیر می گذارد که خود مادران را دچار اضطراب و نگرانی می کند و آن را به شرایط محیطی منسوب می کند ( رحیمیان ۱۳۸۴ ص ۹۶ )

در این تحقیق ضمن بررسی اهمیت فرزند و تشکیل خانواده در زندگی زوجین و لذت عشقی که از ایجاد خانواده ، پس از ازدواج حاصل می شود به حضور فرزند در خانواده و تأثیر آن در استحکام خانواده اشاره کرده ایم . و بازبه اهمیت این مسئله که اگر این فرزند دارای مشکلات و نقص هایی باشد مادران چگونه با آن اختلال و فرزند ناقص کنار می آیند . آیا هر مادری به محض دیدن فرزند عقب مانده با خوشرویی و شکرگزاری از در استقبال وارد می شود . و هیچ رفتار غیر منطقی در مقایسه با سایر فرزندان سالم از خود بروز نمی کند ، حتی اگر این تفاوت نگرش در دختر یا پسر بودن و جنسیت فرزند تأثیر دارد چه برسد به وضعی که یک عمر باید فرزند عقب مانده خود را در جامعه و مشکلات ناشی از آن تحمل کند .

اهداف تحقیق

در این تحقیق اهداف زیر دنبال می گردد:

۱-آیا باورهایی غیر منطقی در نزد مادران دارای فرزند عقب مانده وجود دارد ؟

۲-آیا باورهایی غیر منطقی در نزد مادران دارای فرزند وجود دارد ؟

۳-مقایسه باورهای مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند سالم در رشت


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مقایسه باورهای غیر منطقی در بین مادران دارای فرزند عقب مانده و مادران دارای فرزند عادی