زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله تبیین روش های غیر مستقیم در تربیت همه جانبه دانش آموزان

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله تبیین روش های غیر مستقیم در تربیت همه جانبه دانش آموزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 ● مقدمه:
مقصد نهایی تعلیم و تربیت اسلامی رشد همه جانبه فرد در ابعاد مختلف جسمانی، عاطفی، ذهنی، عقلانی، اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی است. تربیت بعد جسمانی به عنوان بستری برای رشد سایر ابعاد فردی )به مصداق عقل سالم در بدن سالم( دارای اهمیت ویژهای است. در تعلیم و تربیت اسلامی نیز به تربیت این بعد توجه زیادی شده است. به این ترتیب اهمیت توجه به دو حوزه یادگیری اساسی در علوم زیستی یعنی بهداشت و محیط زیست آشکار میشود.
اگر چه بهداشت و محیط زیست هر یک به صورت یک مقوله مستقل از علوم زیستی قابل طرحاند. اما وقتی سلامت فرد به عنوان یک هدف بزرگ مورد توجه قرار میگیرد، این دو در کنار هم و در تعامل با یکدیگر اهمیت ویژهای مییابند.
در سند چشمانداز )متن مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام( در بیان یکی از ویژگیهای جامعه ایرانی در افق بیست ساله چشم انداز آمده است:
«برخوردار از سلامت، رفاه و امنیت اجتماعی، تأمین اجتماعی کارآمد، فرصتهای برابر، توزیع مناسب در آمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض، بهرهمند از محیط زیست مطلوب» در جاهای دیگر نیز در همین سند مسائل زیست محیطی و بهداشت مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب اهمیت بررسی و ارزیابی دو مقوله مهم بهداشت و محیط زیست به صورت سواد بهداشتی و سواد زیست محیطی معلوم میشود.
تحقیق حاضر که در پی تشخیص درست و به جای تهیه کنندگان سند ملی آموزش و پرورش انجام گرفته، در پی آن است که از یک سو وضع موجود تربیت علوم زیستی )سواد بهداشتی و سواد محیط زیستی( را بررسی و آن را براساس مؤلفههای اصلی )زیر نظامهای پنج گانه( آموزش و پرورش ارزیابی کند و سپس راهبردهای مناسب برای رسیدن به وضع مطلوب ساحت علوم زیستی )سواد بهداشتی و سواد زیست محیطی( در زیرنظامهای یاد شده ارائه دهد.
● اهداف پژوهش:
با توجه به اهداف تهیه سند ملی آموزش و پرورش، هدف کلی پژوهش عبارت است از:
ارزیابی تربیت علوم زیستی )سواد بهداشتی- سواد زیست محیطی( دانش آموزان براساس مؤلفههای اصلی آموزش و پرورش
و اهداف جزیی آن عبارتند از:
۱( بررسی وضع مطلوب دانش آموزان در ساحت علوم زیستی
۲( بررسی وضع موجود دانش آموزان در ساحت علوم زیستی
۳( تبیین نقاط قوت و ضعف ساحت علوم زیستی
۴( فرا تحلیل و ارائه راه حلهای مناسب جهت رسیدن از وضع موجود به وضع مطلوب
● سؤالات پژوهش:
با توجه به اهداف کلی و جزیی پژوهش سؤالات پژوهش به صورت زیر طراحی شدهاند:
۱( وضع مطلوب تربیت دانش آموزان در ساحت علوم زیستی با توجه به عملکرد یادگیری چیست؟
۲( وضع موجود تربیت دانش آموزان در ساحت علوم زیستی با توجه به عملکرد یادگیری چیست؟
۳( نقاط قوت وضعف زیرنظام برنامه ریزی درسی و آموزشی برای تحقق وضع مطلوب در ساحت علوم زیستی چیست؟
۴( نقاط قوت و ضعف زیر نظام تحقیق و توسعه برای تحقق وضع مطلوب در ساحت علوم زیستی چیست؟
۵( نقاط قوت و ضعف زیر نظام مدیریت و راهبری برای تحقق وضع مطلوب در ساحت علوم زیستی چیست؟
۶( نقاط قوت و ضعف زیر نظام تأمین منابع انسانی برای تحقق وضع مطلوب در ساحت علوم زیستی چیست؟
۷( نقاط قوت و ضعف منابع مالی و مادی برای تحقق وضع مطلوب در ساحت علوم زیستی چیست؟
● فرضیه پژوهش:
در حال حاضر راهبردهای مناسب جهت رسیدن به وضع مطلوب ساحت علوم زیستی در راستای ارتقای سواد محیط زیستی و بهداشتی وجود ندارد.
انتظار میرود با شناخت نقاط قوت و ضعف در زیر نظامهای مربوطه و مقایسه آنها با ویژگیهای انسان مطلوب در ساحت علوم زیستی، با ارائه راهبردهای مناسب در راستای تدارک برنامههای کوتاه مدت و پیدا کردن راه حلهای مناسب بتوان در فرآیندی سیستماتیک و آیندهنگر به وضع مطلوب در ساحت علوم زیستی دست یافت.
● روش انجام پژوهش:
در این پژوهش راههای یافتن پاسخ سؤلات به قرار زیرند:
مطالعه و بررسی پژوهشهای پیشین که به نوعی به زیر نظامهای این ساحت ارتباط دارند. این پژوهشها بیشتر مطالعات زمینهیابی )پیمایشی( اند که نتیجه آن به روشن شدن واقعیتهای اجتماعی، عقاید و نگرشهای مربوط به زیر نظامهای ساحت علوم زیستی میانجامد. بنابراین نوع تحقیق، مطالعات کتابخانهای است. از سوی دیگر برای رسیدن به برخی از دادهها، مصاحبه با صاحب نظران و برنامهریزان نیز انجام گرفته است. با توجه به آنچه گفته شد روش شناسی این پژوهش را میتوان به صورت تصویر پیوست به انتهای پیام نمایش داد.
● محدودیتهای انجام پژوهش:
۱( متأسفانه در کشور پژوهشهای مرتبط با این ساحت اندکاند و آنچه وجود دارد بیشتر درباره موضوعات درسی مرتبط و موجود در کتابهای درسی است، بنابراین مدارک و اسناد موجود در این باره بیشتر شامل محتواهای برنامههای درسی و آموزشی است.
۲( بین برنامههای آموزشی موجود در ساحت علوم زیستی)بهداشتی و محیط زیست( هماهنگی و تعادل کافی وجود ندارد تا بتوان با مطالعه آن به وحدت رویه در تبیین آنها دست یافت.
۳( بخش عمدهای از مسائل آموزش و پرورش در این ساحت در تعامل با بخشهای دیگری در جامعه است. موضوع ساحت علوم زیستی در ارتباط با مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه قرار دارد. بنابراین پیشنهادها و ارائه راهکارهای عملی این ساحت را با مشکل مواجه میکند.
● وضع مطلوب ساحت علوم زیستی:
وضع مطلوب علوم زیستی عبارت است از صلاحیتهای مطلوب سواد محیط زیستی و سواد بهداشتی. این صلاحیتها دلالت بر عملکرد یادگیری دارند. به عبارت دیگر راه رسیدن به صلاحیتهای مطلوب یادگیری است. به منظور تبیین این صلاحیتها اسناد و منابعی مثل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برنامه چهارم توسعه، سند چشمانداز بلند مدت جمهوری اسلامی ایران، اهداف کلی آموزش و پرورش در سه دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، طرح بررسی ویژگیهای انسان مطلوب نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در افق بیست ساله، برنامههای درسی تهیه شده در سه دوره ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، کتاب برنامه درسی و چارچوب استانداردها و برنامه جامع آموزش سلامت در مدارس مطالعه و بررسی شدهاند.
آنچه در ادامه میآید حاصل مطالعه و بررسی اسناد فوقالذکر با نگاهی کارشناسانه بر روی آنهاست. در این رابطه از تعدادی کارشناس حوزه برنامهریزی درسی نیز نظرخواهی شده است. صلاحیتها و وضع مطلوب عملکرد یادگیری در سه حیطه نگرشی، مهارتی و دانشی طراحی شدهاند. توجه به این سه حیطه با عنایت به نگاه رشد همه جانبه یادگیرندگان یعنی نگاه تربیتی اسلام به انسان انجام شده است.
● حیطه نگرش:
۱( توجه به نظم و عظمت آفرینش و تعظیم آفریدگار
- توجه به نقش خود در عالم هستی و ضرورت ایفای نقش مؤثر و مثبت
- باور به حضور دائمی خالق در صحنه زندگی
- توجه به تأثیر متقابل سلامت جسم و روح
- توجه به وحدت موجودات در حرکت به سوی احدیت
- توجه به پدیدههای زیستی به عنوان نشانهها و شواهد حاکمیت و تدبیر الهی
- اهمیت ارزش برخورداری از سلامت جسم و روان به عنوان نعمت الهی
- احترام و رعایت حقوق افراد با ناتوانیهای جسمانی و روانی
۲( تمایل به یاددهی و یادگیری در حوزه محیط زیست و بهداشت در همه مراحل زندگی )یادگیری مادامالعمر(
- توجه و انگیزه برای یادگیری فعال
- علاقه به کسب دانش پیشرفته و ادامه تحصیل
- روحیه یادگیری و تعمیم مداوم
- علاقهمندی به ارتقای سواد زیست محیطی و بهداشت و احساس مسئولیت در گسترش آنها
- اهمیت به کار گروهی در راستای درک سواد زیست محیطی و سواد بهداشتی
- سلامت خواهی و داشتن نگرشهای بهداشتی مطلوب
- اهمیت به پاکیزگی و آراستگی فردی
۳( ارج نهادن به یافتههای علمی در جهت به کارگیری آنها برای زندگی سالم
- ارج نهادن به کوششهای علمی و انسانی دانشمندان به ویژه دانشمندان ایرانی و اسلامی
- اهمیت نقش علم و علمآموزی در ارتقای کیفیت زندگی
- ارزش گذاری به کاربردهای علمی و نه خود علم
- اعتماد به نفس در ارائه نظرات و فعالیت در حوزه علوم زیستی و بهداشت
- احترام به زیست بوم طبیعی حیات وحش و تلاش برای حفظ و صیانت از آن
- توجه به تغییر در زندگی و عادات مصرف در راستای حفظ محیط زیست و استفاده بهینه از منابع طبیعی
۴( داشتن نگرش سیستمی در برخورد با مسائل زیست محیطی و بهداشتی
- هدفمند بودن سیستمها
- احساس مسئولیت در برابر حفظ زیست بوم شهری
- اهمیت هر جزء سیستم در ارتباط با سایر اجزای آن
- داشتن روحیه تعامل با دیگران در تحقق اهداف سلامت و حفظ محیط زیست
- توجه به محیط زیست و علاقه مندی توأم با احساس مسئولیت نسبت به نگهداری آن
- توجه و قدرشناسی از سلامت خود و احساس مسئولیت در حفظ بهداشت جسمی، روانی، فردی و اجتماعی
- توجه به تفاوتهای فردی در تعامل با دیگران و احترام به هم نوعان
۵( تمایل به انجام پژوهشهای علمی
- ارزشگذاری به پژوهشهای علمی در ارتقای سلامت و داشتن محیط زیست سالم
- علاقه مندی به انجام پژوهشهای علمی و کاربست آنها
- توجه و علاقه به اهمیت پژوهشهای زیست محیطی و بهداشتی
- علاقهمندی به پیگیری و کاربست یافتههای پژوهشهای علمی در حوزههای بهداشت و زیست محیطی
● حیطه مهارت:
۱( داشتن خلاقیت در اندیشه و رفتار
- داشتن روحیه ابتکار و نوآوری در حفظ سلامت و محیط زیست
- داشتن قدرت تخیل در راستای کشف و ابداع راههای مناسب حفاظت از محیط زیست
- تلاش مستمر در جهت شکوفا سازی خلاقیتهای فردی
- سازماندهی و ارائه نتایج حاصل از آزمایشها
- ارائه برخی راههای مناسب برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی به ویژه در حوزه سلامت
- ارائه برخی راهحلهای مناسب برای کاستن از ناتوانیهای افراد معلول جسمی
۲( کسب مهارتهای ضروری در انجام کارهای علمی
- مهارت در استفاده از تجربیات دیگران
- سازمان دادن تجربیات گذشته خود در راستای بهبود عملکرد یادگیری
- کسب مهارت در مشاهده، اندازهگیری، فرضیهسازی، پیش بینی، تخمین زدن، جمعآوری اطلاعات، طراحی تحقیق، تفسیر یافتهها، مدلسازی و کاربرد ابزار
- محاسبه متغیرهای مطالعه در علوم زیستی و بهداشت براساس معیارهای صحیح اندازهگیری
- به کارگیری ابزار و مواد مناسب در مطالعه و بررسی پدیدههای علوم زیستی و بهداشت با توجه به رعایت نکات ایمنی
- رعایت اصول زیست محیطی در فرایندهای تولیدی و خدماتی در حفظ سلامت شهری
۳( استفاده از روش حل مسئله در برخورد با مشکلات حال و آینده زندگی فردی و اجتماعی
- مهارت در شناسایی مسائل و مشکلات زندگی )زیست محیطی و بهداشتی(
- توانایی برقراری ارتباط بین مسائل مختلف زندگی )سلامت و محیط(
- ارائه راهحلهای مناسب برای رفع مشکلات زیست محیطی و بهداشتی
- تسلط بر مهارتهای امداد و نجات برای مقابله با حوادث غیر مترقبه )زلزله، سیل و...(
- به کارگیری برخی روشهای مناسب برای کمک و یاری افراد ناتوان جسمی
۴( تجزیه و تحلیل منطقی و به کارگیری تفکر نقاد
- مهارت ارزشیابی نقادانه
- توانایی بررسی و نقد علمی آثار، افکار، ایدهها و محتوای علوم زیستی و بهداشت
- توانایی تجزیه و تحلیل مسائل و مشکلات محیط زیستی و بهداشت و ارائه راهحل برای رفع آنها
- تعمیم دانستهها و تجربههای خود به موارد و مصادیق مشابه
- توانایی تشخیص رفتارهای پرخطر و اجتناب از آنها
۵( به کارگیری روش علمی در همه مراحل زندگی
- مهارت به کارگیری روش علمی در حل مسائل روزمره زیست محیطی و بهداشتی
- ارائه فرضیههای مناسب برای حل مسائل زیست محیطی و بهداشتی بر اساس دادههای جمعآوری شده
- رعایت قوانین مرتبط با بهداشت فردی و اجتماعی در ابعاد جسمی و روانی
- استفاده بهینه از همه حواس در مطالعه و بررسی پدیدههای علوم زیستی

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین روش های غیر مستقیم در تربیت همه جانبه دانش آموزان

دانلود مقاله بررسی و تبیین رابطه بین هموارسازی سود با ساختار سرمایه

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله بررسی و تبیین رابطه بین هموارسازی سود با ساختار سرمایه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

چکیده
هدف اصلی این تحقیق ، بررسی و تبیین رابطه بین هموارسازی سود با ساختار سرمایه (اهرم مالی) و مالکیت می باشد .در این مطالعه از مدل تعدیل شده جونز (1991 ) برای اندازه گیری اقلام تعهدی اختیاری (معیار هموارسازی سود ) استفاده شده است . همچنین برای تفکیک شرکت های هموارساز از غیر هموار ساز از معیار TZ1 استفاده شد.با استفاده از اطلاعات شرکت ها و با توجه به محدودیت های تحقیق ،60 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1380 تا 1387 انتخاب شد و با بهره گیری از آزمون همبستگی و آزمون مقایسه میانگین های دو جامعه ،نتایج تحقیق حاکی از وجود یک رابطه معنی دار منفی بین هموارسازی سود وساختار سرمایه (اهرم مالی ) بود و نسبت بدهی جاری به دارایی ، نسبت بدهی بلند مدت به دارایی و نسبت بدهی کل به حقوق صاحبان سهام و میزان مالکیت سهام شناور آزاد شرکت های هموارساز به طور معنی داری بیشتر از شرکت های غیر هموارساز بود. همچنین بین ساختار مالکیت و هموارسازی سود رابطه معنی داری مشاهده نشد.
واژه های کلیدی : سهام شناور آزاد ، تمرکز مالکیت ، مالکیت سرمایه گذاران نهادی ، ساختار مالکیت ، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ، نسبت بدهی بلندمدت به دارایی ، نسبت بدهی کوتاه مدت به دارایی ، ساختار سرمایه ، هموارسازی سود ،
مقدمه
گسترش فزاینده فعالیتهای اقتصادی و پیچیدگی روزافزون آنها از یک طرف و لزوم توجه به اطلاعات دقیق حسابداری و صورتهای مالی از سوی دیگر، سبب ابداع روشهای تحلیلی و مدیریتی نوین در حسابداری شده است. در اواخر دهه 1920 رایج شدن صورتحساب سود و زیان همراه با فشارهای قابل توجه از سوی افراد خارج از حرفه حسابداری و نیز عدم رضایت دستاندرکاران حرفهای و دانشگاهیان از روشهای جاری، تغییرات نهادی مهمی را در تفکر و نظریه حسابداری به وجود آورد. یکی از مهمترین این تغییرات تاکید و توجه بیشتر به صورت سود و زیان که بیشتر معطوف به ترازنامه بود، سبب شده تا مقولهای به نام «مدیریت سود» متولد و مطرح شود. مدیریت سود به عنوان فرآیند برداشتن گامهای آگاهانه در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری برای آوردن سود گزارش شده به سطح مورد نظر تعریف شده است. اگرچه مدیریت سود در ادبیات حسابداری پیشنهاد شده است ولی قطعیت نیافته است. عمل نزدیک کردن سود گزارش شده به سطح سود هدف، از طریق دستکاری انجام میشود، یکی از اهداف دستکاری سود، هموارسازی سود گزارش شده است.
تحقیقات در زمینه هموارسازی سود، انگیزههای آن و ارائه راهکارهایی که بتواند در جلوگیری از سودسازی مدیریت موثر واقع شود در سطح جهانی انجام پذیرفته است یکی از این انگیزهها تغییرات در ارقام حسابداری از قبیل نسبتهای بدهی (اهرم) و یکی از راهکارهای جلوگیری از سودسازی اجرای قوانین و آموزههای راهبری شرکتی بوده که در این تحقیق مورد توجه قرار خواهد گرفت.
پیشینه تحقیق
نوروش و همکاران (1384)
در تحقیقی به بررسی مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج بیانگر این مطلب بود که شرکتهای بزرگ اقدام به مدیریت سود نمودهاند و انگیزه مدیریت سود با افزایش نسبت بدهی بر دارایی بیشتر میشود.
مراد زاده فرد و دیگران (1388)
در تحقیقی تحت عنوان« بررسی رابطه مالکیت نهادی سهام و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» به این نتیجه رسیدند که بین سطح مالکیت نهادی سهام و مدیریت اقلام تعهدی رابطه منفی وجود دارد، لذا سرمایه¬گذاران نهادی نقش نظارتی فعالی بر تصمیمات شرکت در مورد مدیریت سود اعمال می¬کنند. همچنین شواهد تحقیق بیانگر آن بود که با افزایش درصد مالکیت نهادی سهام، انعطاف¬پذیری شرکت جهت مدیریت اقلام تعهدی کاهش می¬یابد و سرمایه-گذاران نهادی کیفیت حاکمیت شرکتی را در شرکتهای سرمایه¬پذیر بهبود می¬بخشند.
ریچی ) 2009 (
تحقیقی در زمینه «هموارسازی سود و هزینه بدهی» انجام داد وی با استفاده از آماره TZ شرکتهای هموارساز و غیرهموارساز را تفکیک و به این نتیجه رسید که شرکتهای با رتبه هموارسازی بالا، هزینه بدهی کمتر و رتبه سرمایه بالاتری دارند.
فرضیه های تحقیق
1- بین نسبت بدهی کوتاه مدت به دارایی و هموارسازی سود رابطه وجود دارد.
2- نسبت بدهی کوتاه مدت به دارایی شرکتهای با هموارسازی سود بالا متفاوت از شرکتهای با هموارسازی سود پایین می¬باشد.
3- بین نسبت بدهی بلندمدت به دارایی و هموارسازی سود رابطه وجود دارد.
4- نسبت بدهی بلندمدت به دارایی شرکتهای با هموارسازی سود بالا متفاوت از شرکتهای با هموارسازی سود پایین می باشد.
5- بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و هموارسازی سود رابطه وجود دارد.
6- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام شرکتهای با هموارسازی سود بالا متفاوت از شرکتهای با هموارسازی سود پایین می باشد.
7- بین میزان مالکیت سرمایه¬گذران نهادی و هموارسازی سود رابطه وجود دارد.
8- میزان مالکیت سرمایه¬گذاران نهادی شرکت¬های با هموارسازی سود بالا متفاوت از شرکتهای با هموارسازی سودپایین می¬باشد.
9- بین میزان تمرکز مالکیت و هموارسازی سود رابطه وجود دارد.
10- میزان تمرکز مالکیت شرکت¬های با هموارسازی سود بالا متفاوت از شرکتهای با هموارسازی سودپایین می¬باشد.
بین میزان سهام شناورآزاد و هموارسازی سودرابطه وجود دارد. 11-
12- میزان سهام شناورآزاد شرکتهای با هموارسازی سود بالا متفاوت از شرکتهای با هموارسازی سود پایین می¬باشد.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و دورۀ مورد تحقیق نیز سالهای 1380 تا 1387 به مدت 8 سال می باشد. در این تحقیق با توجه به شرایط متغیرها از روش حذف سیستماتیک برای رسیدن به نمونه استفاده گردیده که معیارهای اعمال شده برای انتخاب نمونه به شرح زیر است:
شرکت از ابتدای سال 1380 لغایت 1387 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشد و وقفه معاملاتی بیش از 6 ماه نداشته باشد.
سال مالی شرکت به 29 اسفند ختم شود و شرکت در دورۀ مورد مطالعه سال مالی خود را تغییر نداده باشد.
جزو شرکتهای خدماتی، تأمین مالی و سرمایه گذاری نباشد زیرا این شرکتها دارای ساختار سرمایه متفاوتی از سایر شرکتها هستند.
اطلاعات مورد نیاز برای محاسبه متغیرهای تحقیق در سالهای مورد بررسی در دسترس باشد.
به این ترتیب و با اعمال معیارهای فوق 60 شرکت به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شد.
روش تحقیق
این پژوهش در پی کشف رابطه بین متغیرهای ساختار سرمایه و مالکیت با هموارسازی سود می باشد. لذا از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش آماری، همبستگی است.
روش گردآوری اطلاعات و داده های تحقیق
جهت جمع آوری اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از روش کتابخانه ای استفاده می شود و مبانی نظری مربوط به پژوهش از مجلات، مقالات و پایان نامه های فارسی و لاتین گردآوری خواهد شد.
ابزار گردآوری و تحلیل اطلاعات
داده های تحقیق از گزارش های منتشر شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بسته نرم افزاری تدبیرپرداز و سایتهای WWW.rdis . ir و WWW.ir bourse .Com گردآوری شده است. همچنین تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط نرم افزارهای Excel و SPSS16 انجام شده است.
مفهوم هموارسازی سود
هموارسازی سود با اهداف روشن و به منظور ایجاد نرخ رشد ثابت سود انجام می¬گیرد به منظور هموارسازی سود که نوعی دستکاری حساب تلقی می¬شود شرکتهایی که سودبالایی دارند در صورت ضرورت برای تنظیم جریان سود خود و کاهش انحراف آن دست به اعمالی خواهند زد.
تعاریف هموارسازی سود
فرهنگ حسابداری کهلر (کوپر و ایجری، 1983) هر شیوه¬ای که به منظور حذف بی¬نظمی داده¬ها طراحی شده است همانند نوسان¬های غیرمعمول در یک منحنی که ممکن است در نتیجه شرایط غیرمستمر عملیاتی باشد راهموارسازی سود می¬نامد.
انواع هموارسازی سود
کچ (1981) براساس تحقیقات خود می¬گوید عمل هموارسازی بیشتر با استفاده از متغیرهای مصنوعی (حسابداری) صورت می¬گیرد تا متغیرهای واقعی (معاملاتی).
الف- هموارسازی طبیعی
در این فرآیند سود یک جریان هموار را پدید می¬آورد به بیان دیگر هموارسازی سود به طور طبیعی و بدون هرگونه قصد آگاهانه مدیران برای تنظیم نوسانات سود اتفاق می¬افتد.
ب- هموارسازی واقعی
هموارسازی واقعی (هموارسازی معاملاتی یا اقتصادی) بیانگر انجام یا جلوگیری از انجام رویدادی واقعی بوده که به دلیل اثر آن هموارسازی صورت می¬گیرد.
ج- هموارسازی مصنوعی
هموارسازی مصنوعی (هموارسازی حسابداری) به تلاش سنجیده¬ای اطلاق می-گردد که تغییرات سود را بطور ساختگی کاهش یا افزایش می¬دهد.
روشهای هموارسازی سود
الف- آرایش اقتصادی موسسه
در روش آرایش اقتصادی موسسه، هموارسازی سود به عنوان روشی برای جابجایی در شناسایی بعضی از درآمدهای شرکت از یک دوره به دوره¬ای دیگر تعریف می¬گردد.
ب- روش کلاسیک
در روش کلاسیک هموارسازی سود به صورت ارتباط بین متغیرهای هموارسازی و تأثیر آن بر سود گزارش شده موردبررسی قرار می¬گیرد.
ج- روش تغییرپذیری سود
از نظر ایمهاف (1977) درآمد حاصل از فروش، عملکرد اقتصادی یک شرکت را بیان می¬کند و لذا اگر هموارسازی سود در این سطح انجام گیرد هموارسازی واقعی سود خواهد بود. هموارسازی ساختگی سود را می¬توان به وسیله نسبت اختلاف سود به اختلاف فروش به دست آورد.
د- روش اقتصادی دوگانه (مضاعف)
آوریت سرمایه¬داری آمریکا را شامل دو بخش اقتصادی محوری و جانبی صفت می¬دانست بلوستون و همکارانش بخش¬های محوری صفت را صنایعی می-دانستندکه بافت سیاسی و اقتصادی آمریکا با هر کشوری را شامل می-شود.
هـ - روشهای بهای تمام شده و ارزش ویژه
در روش بهای تمام شده شرکت اصلی سود شرکت¬های فرعی را در زمان اعلام سود، توسط شرکت¬های فرعی شناسایی می¬کند و در روش ارزش ویژه سود شرکتهای فرعی علاوه بر زمان اعلام سود توسط شرکتهای فرعی به صورت سود و زیان سنواتی (تقسیم نشده) نیز در نظر گرفته می¬شود.
عوامل تأثیرگذار بر ساختار سرمایه
الف- قابلیت سودآوری
یکی از مهمترین ملاحظاتی که در انتخاب شیوه¬های ممکن برای تأمین مالی در شرکتها باید موردتوجه قرار گیرد توجه به اثرات اهرم بر بازده حقوق صاحبان سهام است. مخصوصاً هنگامی که سود قبل از بهره و مالیات پایین می¬باشد. از نقطه نظر سود هر سهم تأمین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام مطلوب¬تر از تأمین مالی از محل بدهی است. از طرف دیگر وقتی که سطح سود قبل از بهره و مالیات بالا است، از نقطه نظر سود هر سهم، تأمین مالی از طریق بدهی خوشایندتر از تأمین مالی از طریق سهام عادی است (افشاری، 1379).
ب – ریسک
تصمیمات مربوط به ساختار سرمایه در شرایطی اتخاذ می¬گردد که مدیران باید توجه خود را به آغاز روشهای تأمین مالی بر میزان ریسک و بازده شرکت معطوف نمایند و از این طریق اثر ساختارهای مالی را بر ثروت سهامداران ارزیابی نمایند (همان منبع).
ج- کنترل
چنانچه شرکت بخواهد وجوه عمده¬ای را از طریق بازار سرمایه و از محل فروش سهام عادی به افراد بیرونی تحصیل نماید ناگزیر است بپذیرد که این راه تأمین مالی ممکن است بر سهامداران اولیه خوشایند نباشد. لذا هنگامیکه اشخاص خارج از شرکت در مالکیت سهام مشارکت می¬کنند موسسین اولیه نگران خواهند شد که سهمشان از مالکیت شرکت کاهش یافته و نتوانند مانند گذشته بر امور شرکت کنترل داشته باشند (همان منبع).
د- انعطاف¬پذیری
انعطاف¬پذیری بر قابلیت شرکت برای تحصیل سرمایه از هر منبعی که بخواهد بهره¬برداری کند، اشاره دارد. انعطاف¬پذیری سبب قابلیت تدبیر برای مدیرمالی می¬شود تا اگر نرخ بازده حاصله نسبت به حقوق صاحبان سهام رضایت بخش باشد، شرکت بتواند سرمایه بیشتری از محل سهام تحصیل کند تا جایی که نسبت بدهی، سرمایه به حداقل برسد. به عبارت دیگر انعطاف¬پذیری بر آن دلالت دارد که شرکت قدرت استقراض خود را ذخیره کند تا قادر باشد در موارد غیرقابل پیش¬بینی، وجوه موردنیاز خود را از طریق بدهی تحصیل کند. (همان منبع).
تعاریف حاکمیت شرکتی
حاکمیت شرکتی مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه مربوط به هدایت بنگاه اقتصادی، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آن¬ها به تمام ذینفعان شرکت می¬باشد (تری¬گر، 1984).
تئوری نمایندگی
آغاز مالکیت شرکتی از طریق مالکیت سهام تأثیر چشمگیری بر روش کنترل شرکت¬ها داشت و بدین ترتیب، مالکان، اداره شرکت را به مدیران تفویض کردند. جدایی مالکیت از مدیریت (کنترل) منجر به یک مشکل سازمانی مشهور به نام « مشکل نمایندگی» شد « برل و مینز» (1932)، «راس» (1976) و «پرایس» (1976) از زوایای مختلف به این موضوع پرداختند و نهایتاً جنسن و مک لینگ (1976) مبانی تئوری نمایندگی را مطرح نمودند. آن¬ها مدیران شرکت¬ها را به عنوان «کارگزاران» و سهامداران را به عنوان «کارگمار» تعریف کردند (در تحلیل آن¬ها یک سهامدار در برابر مدیران قرار دارد) .
ارتباط نظری ساختار سرمایه و هموارسازی سود
تضاد منافع بین مالک و مدیر، تهاتری بین عدم کارایی و رانت های بالا ایجاد می کند و تضاد منافع بین سهامداران و و دارندگان اوراق قرضه به دلیل سرمایه گذاری آنها می باشد. با سطح بدهی کم، ریسک، هزینه های نمایندگی سهامدار و دارنده اوراق قرضه وجود ندارد اما رانتهای بیش از حد را به وجود می آورد. با وجود بدهی پر ریسک، سهامداران به بازده بیشتر علاقه دارند، زیرا ریسک شرکت در واقع ریسک سهامداران است و با افزایش ریسک بازده هم افزایش خواهد یافت. در نتیجه هزینه های نمایندگی سهامداران و دارندگان اوراق قرضه افزایش می یابد، اما رانت های مدیریتی کاهش می یابد (Douglas, 2002).
ارتباط نظری ساختار مالکیت و هموارسازی سود
به طور معمول برای بررسی ساختار مالکیت شرکتها به مالکیت مدیریتی، تمرکز مالکیت و سهامداران عمده(نهادی) پرداخته می شود (Azofra & etal , 2003, 222).
سهامداران نهادی جایگاه توانمندی در حاکمیت شرکت دارند و می-توانند بر مدیریت شرکت نظارت مؤثری داشته باشند، زیرا بر آنها (مدیران) نفوذ چشم¬گیری داشته و همچنین منافع گروه سهامداران را همسو کنند.
تمرکز مالکیت نیز که از کنترل مطلق سهامداران عمده بر اداره ی امور شرکت ناشی می شود می تواند کاهنده - ی بسیاری از مسائل نمایندگی شود (Niehaus ,1989 ; DYL , 1989). زیرا به واسطه ی در اختیار داشتن سهام، سهامداران عمده قدرت رأی کافی در شرکت داشته و به واسطه ی داشتن اطلاعات کافی بر عملکرد مدیریت کنترل دارند (Azofra & etal , 2003 ,222).
خلاصه نتایج فرضیه های تحقیق در نگاره (1) آمده است

نگاره(1)
خلاصه نتایج متغیر
1-بین نسبت بدهی جاری بر دارایی و هموارسازی سود رابطه منفی معنی داری وجود دارد.
2--بین نسبت بدهی جاری بر دارایی شرکتهای با هموارسازی سود بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود دارد.
نسبت بدهی جاری بر دارایی
1-بین نسبت بدهی بلندمدت بر دارایی و هموارسازی سود رابطه منفی معنی داری وجود دارد.
2--بین نسبت بدهی بلندمدت بر دارایی شرکتهای با هموارسازی سود بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود ندارد.
نسبت بدهی بلندمدت بر دارایی
1-بین نسبت بدهی کل بر حقوق صاحبان سهام و هموارسازی سود رابطه منفی معنی داری وجود دارد
2--بین نسبت بدهی کل بر حقوق صاحبان سهام شرکتهای با هموارسازی سود بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود دارد.
نسبت بدهی کل بر حقوق صاحبان سهام
1-بین میزان مالکیت سرمایه گذاران نهادی و هموارسازی سود رابطه مثبت غیر معنی داری وجود دارد.
2-بین میزان مالکیت سرمایه گذاران نهادی شرکتهای با هموارسازی سود بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود ندارد.

مالکیت سرمایه گذاران نهادی
1-بین میزان مالکیت سهام شناور آزادو هموارسازی سود رابطه منفی غیر معنی داری وجود دارد.
2-بین میزان مالکیت سهام شناور آزادشرکتهای با هموارسازی سود بالا و پایین تفاوت معنی داری وجود دارد
مالکیت سهام شناور آزاد

آزمون نرمال بودن داده ها
اولین مرحله جهت آغاز فرآیند تجزیه و تحلیل، بررسی نرمال بودن داده ها است که مفروضات آن به قرار زیر می باشد:
توزیع داده ها نرمال است.
توزیع داده ها نرمال نیست.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و تبیین رابطه بین هموارسازی سود با ساختار سرمایه

دانلود مقاله تبیین تجارب مدیریتی در اجرای پروژه شبکه آبیاری و زهکشی باهوکلات

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله تبیین تجارب مدیریتی در اجرای پروژه شبکه آبیاری و زهکشی باهوکلات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


تبیین تجارب مدیریتی در اجرای پروژه شبکه آبیاری و زهکشی باهوکلات

 

 

 

 

 

 

 


فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه

یکی ازمهمترین فعالیتهای شرکت سهامی آب منطقه ای استان سیستان وبلوچستان همانند سایر شرکتهای آب منطقه ای کشور انجام امورعمرانی وخدمات زیربنایی است.
ساخت واحداث سدهاوشبکه های آبیاری وزهکشی قسمت عمده ای ازفعالیتهای عمرانی این شرکت راتشکیل می دهد،هرچندسالهای متمادیست که این شرکت به انجام اینگونه امور می پردازد،ولی با پیچیده تر شدن تکنولوژی و لزوم تطبیق با شرایط جدید در انجام امور مدیریتی پروژه ها بنظر می رسد بحث برنامه ریزی وکنترل پروژه که یکی از ابزار مدیریتی است از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده که بایستی بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
محدود بودن منابع چهارگانه پول ،نیروی انسانی ،مواد و تسهیلات از یک سو وشدت افزایش احتیاجات سازمانها از سوی دیگر موجب شده است که استفاده بهینه از منابع از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.

 

 

 


1-2- بیان موضوع تحقیق
بی تردید همه سازمانها و مؤ سسات مختلف دولتی و خصوصی ، در فرایند پیچیده تحولات اقتصای – اجتماعی و همچنین در اجرای طرحها و پروژه های خود سرانجام به مرحله ای قدم خواهند گذاشت که در این مرحله اهمیت ونقش و آثار مدیریت ثمر بخش و کار آمد منابع سازمان و مؤسسه ، به ویژه در اجرای برنامه ها ،طرحها و پروژه ها ،آشکار گردیده و در شناخت مفاهیم ان و استفاده درست و کامل از یافته ها و باورهای خود کوشش خواهد کرد.
بخش دولتی ،به ویژه در کشورهای در حال توسعه از راه اجرای طرحها و پروژه های مختلف نقش مؤثری را در اقتصاد کشور ایفا می کند. طرحها و پروژه ها در این کشور ها همچون چرخهایی برای تحرک ماشین رشد و توسعه اقتصادی -اجتماعی به شمار می آید.
مسئله مهم در اجرای طرحهای عمرانی این است که مدیران منابع چهارگانه پول ،نیروی انسانی ،مواد و تسهیلات را که غالبا محدود و ناهماهنگ میباشد،هماهنگ سازندودر جهت تحقق بخشیدن به هدف یا اجرای پروژه از آنها بهره برداری کنند.این عمل مستلزم انجام دادن وظایفی ازقبیل برنامه ریزی ، سازماندهی، هماهنگی،رهبری و کنترل از طرف مدیران می باشد .
مشاهدات و تجربیات گذشته از اجرای اینگونه پروژه ها و بررسی نحوه اعمال ابزار مدیریتی شرکت را یاری خواهد کرد که در اجرای پروژه های آتی از آنها بهره مند شده و کارآیی و اثربخشی شرکت را بالا برد. تحلیل صحیح از نحوه عملکرد و اثرات مثبت و یا زیانبار تصمیماتی که منجر به مسائل عدیده ای در پروژه ها شده است قطعا در اعمال مدیریت کارسازتر و تعادل بیشتر بین عوامل ذیربط مثمر ثمر خواهد بود .
لذا به منظوربیان تجارب مدیریتی و بررسی نقش عوامل دست اندر کار و مسایل و مشکلات اجرایی پروژه مزبور ابتدا موضوع مدیریت پروژه بصورت عام ومسایل حادث شده از نحوه اعمال مدیریت پروژه توسط پیمانکار پروژه شبکه آبیاری و زهکشی دشت باهوکلات ،که یک نمونه از پروژه های بزرگ و تقریبا گسترده می باشد بعنوان موضوع این تحقیق انتخاب شده است.

 

1-3- علت انتخاب موضوع

 

تمامی مسائل فوق اینجانب را بعنوان مدیر طرح مزبور برآن داشت تا عمدتاً مشکلات ناشی از نحوه مدیریت پروژه توسط پیمانکاران طرح را بعنوان موضوع پایان نامه انتخاب نمایم .

 

1-4- اهداف
نظام اجرایی طرحهای عمرانی که در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرد ، بر اساس سه عامل کارفرما ، مشاور و پیمانکار می باشد که به اضافه عوامل محیطی هر کدام نقش بسزایی را در اجرای طرحها به عهده دارند .
دراین تحقیق سعی شده است که مسائل مدیریتی عوامل فوق الذکربویژه پیمانکاران مرتبط دراجرای شبکه آبیاری وزهکشی باهوکلات که بصورت مشارکتی وازمحل اعتبارات تبصره76 اجراء شده است،موردتوجه قرار گیرد وبادرنظرگرفتن نوع ساختارمدیریتی اعمال شده نقاط ضعف وقوت مدیریتی پیمانکاران ذیربط وتاثیرآنهابر پروژه رابررسی نماید.

 

1-5- روش تحقیق

 

نظر به اینکه هدف این پروژه بررسی نقش مدیریت پروژه در طرحهای عمرانی و بصورت خاص تبیین تجارب مدیریتی در اجرای شبکه آبیاری و زهکشی باهوکلات می باشد .لذادراین پژوهش ازروش تحقیق توصیفی،موردی استفاده شده است وبرای این منظورمتون ومقاله های علمی ومدیریتی و بررسی اسنادوگزارشات ومدارک موجوددرآرشیوشرکت سهامی آب منطقه ای استان سیستان وبلوچستان،مهندسین مشاورطوس آب وحتی الامکان پیمانکاران وتجربه اینجانب بعنوان مدیر طرح مزبور واعمال نقطه نظرات مسئولین مربوطه مورداستفاده قرارگرفته است.

 

1-6- سوالات تحقیق

 

1- چه عواملی درمدیریت پروژه شبکه آبیاری وزهکشی باهوکلات.تاثیرگذاربوده اند؟
2- اجرای طرح بصورت مشارکت مردمی (موضوع ماده 106 قانون بودجه) چه تاثیری در رونداجرایی پروژه شبکه آبیاری وزهکشی باهوکلات داشته است؟
3- آیاساختارانتخابی پیمانکارجهت اجرای پروژه به عنوان یکی از عوامل مدیریتی بر مدیریت پروژه شبکه آبیاری وزهکشی باهوکلات موثر بوده است؟
4- آیابرنامه ریزی انجام شده ومنابع تخصیص داده شده ازسوی پیمانکاربه پروژه شبکه آبیاری وزهکشی باهوکلات متناسب با اهداف پروژه بوده است؟

 

1-7- قلمروتحقیق

 

قلمرو این تحقیق به شرکت سهامی آب منطقه ای سیستان وبلوچستان وشرکت توسعه وعمران اراضی کشاورزی (بانک زمین) بعنوان مجریان طرح وشرکت مهندسین مشاور طوس آب نیز بعنوان مشاورطرح و تجارب مدیریتی نگارنده بعنوان مدیر طرح مزبور محدود می گردد .

 

1-8- محدودیتهای تحقیق

 

عدم وجود اطلاعات مستقل قابل دسترسی بدلیل مطالعه همزمان این پروژه بعنوان یکی از پروژه های وابسته به سد پیشین درطی یک دوره طولانی وعدم دسترسی آسان به اطلاعات مورد نیاز ازطریق ارتش وجهادنصربعنوان پیمانکاران طرح، بدلیل دولتی بودن آنها و عمدتاً محدودیتهای فردی و سازمانی و عدم امکان دسترسی به اطلاعات و منابع تحقیقات مشابه ازمحدودیتهای مهم این تحقیق می باشد.

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  199  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین تجارب مدیریتی در اجرای پروژه شبکه آبیاری و زهکشی باهوکلات

دانلود مقاله تبیین رابطه اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله تبیین رابطه اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تبیین رابطه اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 


چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین اخلاقیات و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می¬باشد. در این پژوهش برای اندازه¬گیری اخلاقیات از پرسشنامه¬های استاندارد در این زمینه و به منظور محاسبه مدیریت سود از مدل تعدیل شده جونز (ارائه شده توسط دچو، سلوان و سویینی، 1995) استفاده شده است. در این پژوهش تعداد 54 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1386-1380 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه¬های پژوهش از مدل¬های رگرسیونی حداقل مجذورات معمولی، آزمون گرنجر جفتی و برآوردهای خودرگرسیوبرداری با 2 دوره وقفه زمانی در نرم¬افزار 6 EViewsاستفاده شده است. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که تغییرات متغیر مدیریت سود فقط 6% تحت تأثیر سازه¬های اخلاقی بوده است. لازم به ذکر است که استفاده از مدل خودرگرسیو برداری باعث بهبود نتایج مدل¬های رگرسیونی به میزان حداقل 2 و حداکثر 7 درصد شده است. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، پیشنهاد می¬شود که استفاده¬کنندگان اطلاعات مالی در تصمیم¬گیری¬های خود علاوه بر متغیرهای مالی به سازه¬های اخلاقی نیز توجه کنند.
واژه¬های کلیدی: مدیریت سود ، تعهدات حرفه¬ای ، ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی ، ایدئولوژی اخلاقی نسبی-گرایی ، مسئولیت¬پذیری اجتماعی ، تعهدات سازمانی و منافع فردی .
مقدمه
مدیران به عنوان تهیه کنندگان صورتهای مالی با وقوف کامل بر وضعیت مالی شرکت وبا برخورداری از سطح آگاهی بیشتر نسبت به استفادگنندگان صورتهای مالی (کردستانی و امیر بیگی ،1387) از یک سو و افزایش اطلاعات مدیران راجع به روشها و دستورالعملهای حسابداری ، همگام با قدرت گرفتن بازارهای سرمایه و همچنین انعطاف پذیری اصول و استانداردهای پذیرفته شده حسابداری از سویی دیگر منجر به ایجاد انگیزه های بیشتر در مدیران جهت ارائه تصویری مطلوب از وضعیت مالی واحد تجاری از طریق پدیده نو ظهوری به نام مدیریت سود گردیده است(جواد کوتنایی ، 1379). حال سوالی که مطرح می شود این است که مدیران با چه انگیزهایی به مدیریت سود می پردازند.با بررسی پژوهشهای انجام شده در این زمینه متوجه می شویم که در رابطه با انگیزه های مدیریت سود و رابطه آن با متغیرهای دیگر حسابداری ،پژوهشهای زیادی انجام شده است اما در هیچ کدام از این پژوهشها مبحث اخلاقیات مورد توجه قرار نگرفته است .پژوهش حاضر با الهام از نتایج پژوهشهای قبلی سعی در معرفی اخلاقیات در پژوهشهای مربوط به مدیریت سود دارد و به عبارت دیگر در این پژوهش رابطه بین مولفه های اخلاقی شامل تعهدات حرفه ای ،منافع فردی،ایدئولوژی اخلاقی ایده آل گرایی و نسبی گرایی و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
بیان مسأله
این پژوهش درصدد معرفی و طرح موضوع اخلاقیات در مباحث حسابداری بوده و به طور خاص به تبیین این مسئله اساسی می¬پردازد که چه رابطه¬ای بین اخلاقیات و مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
فرضیه¬های پژوهش
فرضیه اصلی :
فرضیه 1 : بین اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
فرضیه های فرعی :
فرضیه 1 : بین تعهدات اجتماعی افراد و مدیریت سود در شرکت پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد
فرضیه 2 : بین تعهدات حرفه ای و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
فرضیه 3 : بین منافع شخصی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران رابطه معناداری وجود دارد .
فرضیه 4 : بین منافع سازمانی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس ا.وراق بهادار تهران معناداری وجود دارد .
فرضیه 5 : بین ایدئولوژی اخلاقی ایده آل گرایی و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده بورس ا.وراق بهادار تهران معناداری وجود دارد .
فرضیه 6 : بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی گرایی و مدیریت سود درشرکت های پذیرفته شده بورس ا.وراق بهادار تهران معناداری وجود دارد .
اهداف پژوهش
منظور از این پژوهش شناسایی بیش¬تر ادبیات و چارچوب نظری مربوط به اخلاقیات ، روش¬های اندازه¬گیری آن و شناسایی ارتباط بین مباحث اخلاقیات و مدیریت سود در حسابداری می¬باشد.
جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری این پژوهش شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و از همه صنایع طی سال¬های 1380 تا 1386 می¬باشد. روش نمونه¬گیری از نوع تصادفی طبقه¬بندی شده و به صورت حذف سیستماتیک خواهد بود. شرکت-های انتخابی به عنوان نمونه باید حائز شرایط زیر باشند:
1. پایان سال مالی شرکت¬ها، اسفند ماه هر سال باشد.
2. شرکت¬ها طی سال¬های 1380 تا 1386 سال مالی خود را تغییر نداده باشند.
3. معاملات سهام آن¬ها به ¬طور مداوم در بورس اوراق بهادار تهران روی داده و توقف معاملاتی بیش از یک ماه نداشته باشند.
با توجه به موارد ذکر شده، تعداد شرکت¬های مورد بررسی به 100 شرکت تقلیل یافته و نمونه آماری با توجه به تجانس شرکت¬ها و راهنمایی¬های آماری، تعداد 54 شرکت انتخاب شده است.
ابزارها و روش¬های گردآوری و تجزیه و تحلیل داده¬ها
به منظور گردآوری داده¬های مربوط به مدیریت سود از صورت¬های مالی شرکت¬های مورد مطالعه در طی دوره زمانی پژوهش، برای جمع¬آوری داده¬های مربوط به متغیر مؤلفه¬های اخلاقی از پرسشنامه استاندارد کلایک¬من و هنینگ (2000) برای جمع¬آوری داده¬های مربوط به تعهدات حرفه¬ای و منافع فردی و از پرسشنامه وضعیت اخلاقی فارسیث (1980) برای گرد¬آوری داده¬های مربوط به ایدئولوژی¬های اخلاقی به¬دلیل پایایی و روایی بالای آن¬ها استفاده شده است.
پرسشنامه¬های مربوط به اخلاقیات بین 640 نفر از کارکنان مالی و حسابداری و شرکت¬های مورد آزمون توزیع گردید که در نهایت تعداد 540 پرسشنامه دریافت شد که از طریق نرم¬افزار اقتصادسنجی EViews 6، داده¬های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
روش و ابزار گردآوری داده¬ها
روش جمع¬آوری اطلاعات، روش کتابخانه¬ای و روش میدانی به ¬صورت مشترک خواهد بود. روش کتابخانه¬ای برای گردآوری اطلاعات گزارش¬های مالی مربوط به شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و روش میدانی برای جمع¬آوری آراء و نظرات مدیریت رده بالای شرکت¬های مزبور خواهد بود. در روش کتابخانه¬ای با مطالعه و استخراج داده¬های مالی، اطلاعات مورد نیاز برای اندازه¬گیری متغیرهای پژوهش با استفاده از لوح فشرده بانک اطلاعاتی بورس اوراق بهادار فراهم خواهد شد و هم¬چنین در روش میدانی با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه به جمع آوری آراء و نظرات مدیران رده بالای شرکت اقدام می¬شود.
روش تحلیل داده¬ها
در این پژوهش برای تبیین روابط بین متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی چندگانه برای به دست آوردن شدت رابطه بین متغیرهای بیش از دو مورد و از ضریب همبستگی جزئی برای به دست آوردن شدت رابطه بین دو متغیر به شرط ثابت بودن متغیر دیگر و هم¬چنین از روش تحلیل رگرسیون چندگانه برای تعیین میزان وابستگی متغیر اخلاقیات و فرهنگ با متغیرهای زیر مجموعه آن استفاده خواهد شد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
بررسی ادبیات و سوابق مربوطه در این تحقیق به 2 بخش تقسیم می شود که در بخش اول مختصری از ادبیات و چارچوب نظری مربوط به اخلاقیات و مدیریت سود و در بخش دوم نیز پیشینه مختصری از تحقیقات انجام شده در این خصوص ارائه خواهد شد .
مبانی نظری اخلاقیات
با بررسی و مطالعه ادبیات مربوط به پژوهش¬های مربوط به اخلاقیات مشخص می¬شود که دانشگاهیان و جامعه حرفه-ای به بحث اخلاقیات علاقه بالایی نشان داده¬اند. این پژوهش¬ها به دو بخش تقسیم می¬شوند: الف) پژوهش¬های مربوط به آموزش اخلاقیات، ب) پژوهش¬های مربوط به توسعه اخلاقیات در سطح حرفه. ادبیات مربوط به بحث آموزش اخلاقیات، خود به پنج حوزه به شرح زیر تقسیم می¬شود: 1.چارچوب نظری اخلاقیات، 2. بازبینی اخلاقیات، 3. اثربخشی مدل فعلی آموزش، 4. امکان سنجی آموزش اخلاقیات و 5. چگونگی آموزش اخلاقیات.
ساختار تصمیم¬گیری اخلاقی
این ساختار که توسط جفری (2006) ارائه شده، به مراحل زیر طبقه¬بندی می¬شود:
1. شناخت مباحث اخلاقی: تفسر شرایط خاص و آگاهی از اعمال ممکن و بخش¬ها و افراد متأثر از آن.
2. تجزیه و تحلیل مباحث اخلاقی: قضاوت اخلاقی درباره آن اعمالی که از نظر اخلاقی درخور توجه هستند.
3. شکل¬گیری نیات اخلاقی: اولویت¬بندی کردن ارزش¬های عالی اخلاقی از سایر ارزش¬ها.
4. پای¬بندی در مباحث اخلاقی: تدوام پیروی از ارزش¬های اخلاقی در عمل
مدل توسعه اخلاقیات کولبرگ (1984)
مدل توسعه اخلاقیات کولبرگ برای کشف و پاسخ¬گویی به این سؤال است که چگونه اعضای سازمان با معمای اخلاقیات می¬توانند برخورد مناسبی داشته باشند. کولبرگ می¬گوید که مردم با توجه به ظرفیت¬شان برای ارائه استدلال-های اخلاقی مستقل و برای در نظر گرفتن رفتارهای دیگران باید از سه مرحله اصلی و شش مرحله فرعی عبور کنند که عبارتند از:
مرحله اول: این مرحله بر اطاعت و فرمان¬برداری و مجازات استوار است.
مرحله دوم: این مرحله بر اهداف و تفاوت¬های ابزاری استوار است.
مرحله سوم: این مرحله بر مطابقت میان¬ فردی، یکنواختی و انتظارات متقابل استوار است.
مرحله چهارم: این مرحله بر مطابقت اجتماعی و حفظ سیستم استوار است.
مرحله پنجم: این مرحله بر قرارداد اجتماعی و حقوق فردی مبتنی است.
مرحله ششم: این مرحله بر اصول اخلاقی کلی و جهان شمول مبتنی است.
این مراحل را کولبرگ به سه طبقه پیش قراردادی (مراحل 1 و 2)، قراردادی (مراحل 3 و 4)، پس قراردادی (مراحل 5 و 6) تقسیم می¬کند.
مبانی نظری مدیریت سود
نقش اصلی گزارش¬گری مالی انتقال اثربخش اطلاعات به افراد برون سازمانی به روشی معتبر و به موقع است. برای انجام این مهم، مدیران از فرصت¬هایی برای اعمال قضاوت در گزارش¬گری مالی برخوردار شده¬اند. مدیران می¬توانند از دانش خود درباره فعالیت¬های تجاری برای بهبود اثربخشی صورت¬های مالی به عنوان ابزاری برای انتقال اطلاعات به سرمایه¬گذاران و اعتباردهندگان استفاده کنند. با این حال، چنانچه مدیران برای گمراه کردن استفاده¬کنندگان صورت¬های مالی(درون و برون سازمانی) از طریق اعمال اختیارات خود در زمینه گزینش¬های حسابداری اختیاراتی داشته باشند، احتمال می¬رود مدیریت سود رخ دهد (واتز و زیمرمن، 1986).
پیشینه پژوهش¬
با بررسی پایگاه¬های اطلاعاتی داخلی و خارجی، هیچ¬گونه رساله¬ای در خصوص موضوع پژوهش در مقاطع مختلف دیده نشد و اکثریت پژوهش¬ها، متغیرهای پژوهش را به طور جداگانه مورد بررسی قرار داده بودند که در زیر مختصری از پژوهش¬های انجام شده ارائه می¬شود:
فارسیث (1992) معتقد است که افراد با ایدئولوژی ایده¬آل¬گرا، تمایل دارند که کم¬تر به مدیریت سود بپردازند چرا که این عمل از نظر آن¬ها ممکن است منافع دیگران را به خطر بیندازد.
شاب و همکاران (1993) در پژوهش خود دریافتند که حسابرسان نسبی¬گرا نسبت به حسابرسان ایده¬آل¬گرا، احتمال کمی وجود دارد که مباحث غیراخلاقی را کشف کنند.
تجزیه و تحلیل داده¬های پژوهش
مدل¬ رگرسیونی رابطه بین اخلاقیات و مدیریت سود :
فرضیه اصلی: بین مؤلفه¬های اخلاقی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
مدل کلی رگرسیونی تأثیر اخلاقیات بر مدیریت سود در جدول شماره 1 زیر نشان می¬دهد که رابطه بین کلیه سازه¬های اخلاقی به جز تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود در طی دوره پژوهش منفی بوده ولی رابطه هیچ کدام از متغیرهای مذکور با مدیریت سود از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. نتایج مربوط به آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که تنها 6% از تغییرات مدیریت سود در شرکت¬های بررسی شده تحت تأثیر سازه¬های اخلاقی بوده است. این موضوع نیز نشان می¬دهد که عوامل بی¬شماری به جز مقوله¬های اخلاقی در میزان مدیریت سود در شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیرگذار است که بایستی با انجام پژوهش¬های آتی، این فاکتورها شناسایی و بررسی شوند. میزان آماره F و آماره دوربین- واتسون نشان می¬دهد که این مدل در حالت کلی معنی¬دار بوده و فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد.
جدول شماره 1 : مدل کلی رگرسیونی رابطه بین اخلاقیات و مدیریت سود

مدل¬های رگرسیونی رابطه بین مؤلفه¬های اخلاقیات و مدیریت سود :
فرضیه فرعی 1: بین تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 2 نشان می¬دهد که بین تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود رابطه مثبت وجود دارد یعنی با افزایش تعهدات حرفه¬ای، میزان مدیریت سود افزایش می¬یابد. لازم به ذکر است که این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی و مقدار آماره t ضعیف بوده و از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش تنها 2% از تغییرات مدیریت سود تحت تأثیر تعهدات حرفه¬ای بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به معنی¬دار نبودن اثر این متغیر بر مدیریت سود، معنی¬دار نبوده و آماره دوربین- واتسون نشان می-دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. این موضوع نشان می¬دهد که شاید مدیریت سود در شرکت¬های بررسی شده از نوع سودمند بوده است. رابطه رگرسونی بین تعهدات حرفه¬ای و مدیریت سود به صورت زیر است:

جدول شماره 2 : مدل رگرسیونی رابطه بین PC و EM

فرضیه فرعی 2: بین ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 3 نشان می¬دهد که بین ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی و مدیریت سود رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی با افزایش ایده¬آل¬گرایی، میزان مدیریت سود کاهش می¬یابد. این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی و مقدار آماره t نسبتاً قوی بوده ولی از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش حدود 1% از تغییرات مدیریت سود تحت تأثیر ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به آماره F معنی¬دار نبوده و آماره دوربین-واتسون نشان می¬دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. رابطه منفی بین این دو متغیر را می¬توان این چنین توجیه کرد که در اذهان عمومی بالاخص ایده¬آل¬گرایان، همیشه نسبت به مدیریت سود برداشت منفی وجود دارد. رابطه رگرسونی بین ایدئولوژی اخلاقی ایده¬آل¬گرایی و مدیریت سود به صورت زیر است:

جدول شماره 3 : مدل رگرسیونی رابطه بین EIO و EM

فرضیه فرعی 3: بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 4 نشان می¬دهد که بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی و مدیریت سود رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی با افزایش نسبی¬گرایی، میزان مدیریت سود کاهش می¬یابد. این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی نسبتاً قوی بوده ولی از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش حدود 2% از تغییرات مدیریت سود تحت تأثیر ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به آماره F معنی¬دار نبوده ولی آماره دوربین- واتسون نشان می¬دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. رابطه منفی بین این دو متغیر نیز دلالت بر سودمند نبودن مقوله مدیریت سود در جهت منافع ذی¬نفعان از دیدگاه نسبی¬گرایان دارد. رابطه رگرسونی بین ایدئولوژی اخلاقی نسبی¬گرایی و مدیریت سود به صورت زیر است:

جدول شماره 4 : مدل رگرسیونی رابطه بین ERO و EM

فرضیه فرعی 4: بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود رابطه وجود دارد.
نتایج مدل رگرسیونی در جدول شماره 5 نشان می¬دهد که بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی با افزایش مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت، میزان مدیریت سود کاهش می¬یابد. این رابطه با توجه به ضریب رگرسیونی و مقدار آماره t نسبتاً قوی بوده ولی از لحاظ آماری معنی¬دار نمی¬باشد. این موضوع نشان می¬دهد که احتمالاً مدیران ایرانی یا از مسئولیت¬پذیری اجتماعی به عنوان سپری برای مقوله مدیریت سود استفاده نمی¬کنند و یا به دلیل این که توجه به چنین مسئولیت¬هایی باعث کاهش عملکرد شرکت در کوتاه مدت می¬شود، مدیران نیازی به پنهان شدن پشت این سپر ندارند. مقدار آماره ضریب تعیین نشان می¬دهد که در طی دوره پژوهش حدود 2% از تغییرات مدیریت سود به طور معکوس تحت تأثیر مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت بوده است. مدل در حالت کلی با توجه به آماره F معنی¬دار نبوده و آماره دوربین- واتسون نشان می¬دهد که مدل فاقد مشکل خودهمبستگی می¬باشد. رابطه رگرسونی بین مسئولیت¬پذیری اجتماعی شرکت و مدیریت سود به صورت زیر است:

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله12    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین رابطه اخلاقیات و مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده

دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران

 

 

 

-1مقدمه
در فصل اول پس از بیا ن مساله تحقیق به اهمیت و ضورت تحقق می پردازیم ،همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف علمی و کاربردی بیان می کنیم وسپس به چهار چوب نظری ومدل تحلیلی تحقیق اشاره می کنیم درادامه به فرضیات تحقیق و تعریف واژها و اصطلاحات تحقیق می پردازیم .

 

2-1تاریخچه مطالعاتی
وایت (1970) در یک تحقیق تجربی به این نتیجه رسید که همزمان با کاهش سودآوری تمایل شرکتها به آرایش سود بیشتر می شود . به طور خلاصه می توان گفت مدیران از طرح پاداش و نحوه ارزیابی عملکرد خود توسط سهامداران اطلاع دارند و با توجه به این موضوع جهت دریافت پاداش بیشتر متمایل به دستکاری سود می گردند . اگر پاداش مدیریت از سطح مورد نظر کمتر باشد مدیریت بخشی از سود آتی را به دوره جاری منتقل می نماید و در مواردی نیز مدیریت در راستای هدف ذکر شده ممکن است سودهای سالهای جاری را به دوره مالی آتی منتقل نماید .
نورش و کرمی (1383)
در تحقیقی با عنوانبررسی رابطه جریان های نقدی عملیاتی ، سود عملیاتی و ارزش افزوئده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهام داران به بررسی رابطه جریان های نقد عملیاتی ، سود عملیاتی و ارزش افزوده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهام داران ، میزان اعتبار این شاخص را در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی کردند . نتایج تحقیق آنها نشان می دهد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، ارزش افزوده اقتصادی شاخص بهتری برای پیش بینی ثروت ایجاد شده برای سهام داران بوده و قادر است به سهام داران نشان دهد مدیریت تا چه حد در ثروت آنها دخیل بوده است . از دیگر نتایج این تحقیق می توان به این مطلب اشاره کرد که شاخص های حسابداری که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته اند ، ناکافی هستند و در برابر چالش های رو به افزایش بازارهای سرمایه و مالکان مقاوم نخواهند بود و ارزش افزوده اقتصادی شاخصی است که می تواند جایگزین سایر شاخص ها برای ارزیابی مدیریت در زمینه نیل به هدف اصلی که همانا حد اکثر کردن ثروت سهام داران است بشود .

 

3-1 بیان مساله
بازارهای سرمایه به منظور تخصیص بهینه منابع ودر نتیجه افزایش رفا ه جامعه ایجاد شده اند ویژگی اصلی بازارهای مالی جهت تحقق این هدف شامل :
1)حضور موسساتی که قدرت جلوگیری از تقلب و سوء استفاده را داشته باشد .
2)وجود ابزارهای مالی متعدد ومتنوع که بازار و توزیع ریسک را تکمیل می کند.
3)بازارهایی که بتوان در آن داراییها را در کمترین زمان و هزینه ممکن معا مله کرد می باشد . بنابراین یکی از اصلی ترین کاربردهای بازا سرمایه تامین نقدشوندگی است .
یکی ازموضوع های اساسی ساز و کارهای راهبری شرکتی می باشد . حاکمیت شرکتی مبتنی بر مفاهیم “ پاسخگویی “ و “ مسئولیت پذیری “ است . مشارکت کنندگان در حاکمیت شرکتی شامل هیات مدیره ، کمیته حسابرسی ، مدیریت ارشد ، حسابرسان داخلی ، حسابرسان خارجی (مستقل) و ارگانهای نظارتی میباشند که منافع سرمایه گذاران را ازطریق نظارت بر فرایند گزارشگری مالی ، وظیفه حسابرسی و ساختار کنترل داخلی و ریسک در مرکز توجه خود قرار میدهند .
حاکمیت شرکتی دربرگیرنده دو مکانیزم داخلی و خارجی بمنظور مدیریت ، هدایت و کنترل فعالیتهای شرکت جهت خلق ارزش برای سهامداران است . هیات مدیره ، کمیته حسابرسی و حسابرسان داخلی ابزار و مثالهایی از مکانیزم داخلی محسوب می شوند . همچنین حسابرسان خارجی (مستقل) ، مقررات گذاران ، مراجع تدوین استانداردها ، مشارکت کنندگان در بازار سرمایه اعم ازسرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان از گزارشهای شرکت ، ابزار ومثالهایی ازمکانیزم خارجی محسوب میشوند. یک حاکمیت شرکتی خوب ارتباطات پاسخگویی بین مشارکت کنندگان اصلی این فرایند را درتقویت عملکرد شرکت بهبودمی بخشد. مکانیزم حاکمیت شرکتی مدیریت اجرائی را در مقابل هیات مدیره و هیات مدیره را در مقابل سهامداران پاسخگو می سازد.
اجرائی را در مقابل هیات مدیره و هیات مدیره را در مقابل سهامداران پاسخگو می سازد.
مکانیزم حاکمیت شرکتی می تواند نسبت به موارد زیر اطمینان دهد :
1) استفاده کارآمد و اثربخش منابع در شرکت ،
2) رعایت کلیه قوانین و مقررات ، بویژه مقرراتی که حاکم بر امور شرکت و فرایند گزارشگری مالی است ،
3) بهبود مستمر عملکرد شرکت از طریق برنامه ریزی برای مدیریت بهینه تحصیل و مصرف منابع،
4) پاسخگویی صحیح هیات مدیره و مدیران و ایفای مؤثر مسئولیتهایشان در دستیابی به هدف خلق ارزش برای سهامداران .
5) ایجاد اعتماد لازم نسبت به فعالیتهای شرکت از طریق استقرار ارتباطات منصفانه بین شرکت ، سهامداران و جامعه در مقیاس وسیع .
حاکمیت شرکتی با اثرگذاری برکارآیی و اثربخشی عملیات و دستیابی به اهداف شرکت ، رشد سود ، ایجاد اشتغال ، ارتقاء کیفیت گزارشهای مالی و ایجاد اطمینان درسرمایه گذاران ، نقش اساسی در کاهش ریسک و بهبود کارایی بازار سرمایه دارد.
معیار های سنتی ارزیابی عملکرد،مبتنی بر ارقام سود حسابداری می باشند و به دلایل متعدد از جمله در نظر نگرفتن هزینه های تأمین مالی از طریق صاحبان سهام؛ در نظر نگرفتن آثار تصمیمات و رخدادهای آتی ، نظیر دستیابی به بازار جدید و غیره، قادر به ارزیابی عملکرد واقعی شرکتها نمی باشند. یکی از معیار های مبتنی بر مدل اقتصادی ،ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده می باشد،این معیار می تواند سود اقتصادی شرکت را به نحو مناسبی اندازه گیری کند و انتقادات وارده بر ارقام سود حسابداری را تا اندازه ای بر طرف کند . طرفداران این معیار ادعا می کنند که این شاخص، برترین معیار ارزیابی عملکرد محسوب می شود؛ زیرا بعنوان یک معیار ارزیابی، هزینه فرصت صاحبان سهام و ارزش زمانی پول را در نظر گرفته و تحریفات ناشی از بکارگیری روشهای متفاوت حسابداری را برطرف می کند.
عدم استفاده از معیار های مناسب برای ارزیابی عملکرد، از یک سو باعث می شود که قیمت سهام شرکت ها به ارزش واقعی آنها نزدیک نشود و این پدیده موجب ضرر و زیان یک گروه از خریداران سهام و سود سرشار گروه دیگر خواهد شد و از سوی دیگر عدم جبران خدمات مدیران به تناسب عملکرد واقعی آنها، در جهت حداکثر سازی ثروت سهامداران موجب ایجاد شکاف بین منافع مدیران و سهامداران شده و مشکلات تضاد منافع میان نماینده و مالک بوجود خواهد آمد (تئوری نمایندگی) .
در این تحقیق کوشش شده است که تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران مورد بررسی واقع شود دراین تحقیق نوع مالکیت به چهارطبقه مالکیت نهادی ، مالکیت شرکتی ، مالکیت مدیریتی و مالکیت خارجی تقسیم شده است همچنین شاخص تمرکز مالکیت درصد مالکیت سهامدارانعمده (سهامدارانی که درصد مالکیت آنها بیشتر از5 درصد است)می باشد . دراین تحقیق ازمعیارهای ارزش افزوده اقتصادی و CSV استفاده شده است. مسئله اصلی در این تحقیق بررسی تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران می باشد بنابراین سوال اصلی این تحقیق عبارت است از اینکه :
بررسی تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران می باشد ؟

 

3-1) فرضیه های تحقیق
با توجه به پرسش های پژوهشگر ،فرضیه های زیر تبیین یافته است:
1- بین ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجا د شده برای سهامداران(CSV)رابطه وجود دارد.
2- بین ساز وکارهای راهبری شرکتی با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
3- بین سازوکارهای خارجی راهبری شرکتی و اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
این فرضیه به صورت فرضیه فرعی ذیل مورد آزمون قرار خواهد گرفت :

 

فرضیه فرعی:
بین درصد مالکیت سهامداران نهادی و درصد مالکیت سهامداران عمده با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
4- بین سازوکارهای داخلی راهبری شرکتی و اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.
این فرضیه به صورت فرضیه فرعی ذیل مورد آزمون قرار خواهد گرفت :
فرضیه فرعی:
بین درصد مالکیت هیئت مدیره، تعداد مدیران غیر موظف ، نسبت مدیران غیر موظف به هیئت مدیره و تعداد مدیران با اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه وجود دارد.

 

4-1) اهداف تحقیق
هدف نخست :
تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران
اهداف بعدی:
در کشور های توسعه یافته یکی از شاخص های مهم اقتصادی ،شاخص بازار سهام می باشد .به دلیل کارائی نسبی بازار سرمایه اطلاعات به صورت سریع در قیمت های سهام تاثیر می گذارد اما در ایران کارائی بازار سرمایه در شکل ضعیف آن وجود دارد . علیرغم وجود تمامی نواقص در ساختار بورس اوراق بهادار تهران و همچنین عدم آشنائی خانوار ها با سرمایه گذاری های مالی ،درحال حاضربازار بورس یکی از جذاب ترین سرمایه گذاری ها محسوب می شود و مطالعات مرتبط با آن می تواند در نهایت منجر به تخصیص بهینه منابع در اقتصاد کشور شود .سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار منافع متفاوتی از جمله سود تقسیمی و افزایش قیمت سهام به دست می آورندسرمایه گذاران در بورس اطلاعات مالی را برای ارزیابی و تجزیه و تحلیل سهام استفاده می نمایند .
این تحقیق بر آن است تا با بررسی رابطه ساز وکارهای راهبری شرکتی و اختلاف بین ارزش افزوده اقتصادی با ثروت ایجاد شده برای سهامدارانمیزان اعتبار این شاخص ها را در بورس اوراق بهادار تهران ارزیابی کند . این تحقیق بر آن است تا نشان دهدکه کدامیک از شاخص های ارزش افزوده اقتصادی (EVA)و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) قابلیت بهتری برای نشان دادن تاثیر ساز وکارهای راهبری شرکتی بر ثروت سهامداران می باشد. در واقع هدف اصلی ما در این تحقیق این است که تعیین کنیم رابطه ای بین ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) وجود دارد و همچنین سعی داریم بیان کنیم اختلاف بین EAV و CSV رابطه معناداری با ساختار هیئت مدیره ، ساختار مالکیت ، وجود حسابرس داخلی و دیگر مکانیزم های ساز و کارهای راهبری شرکتی دارد. بطور خلاصه هدف انجام این تحقیق پاسخ دادن به دو پرسش زیر است:
1- آیا بین ارزش افزوده اقتصادی (EVA)و ثروت ایجاد شده برای سهامداران (CSV) رابطه وجود دارد؟
2- آیا بین ساز وکارهای راهبری شرکتی و اختلاف ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران رابطه معنا داری وجود دارد؟

 

5-1) اهمیت و ضرورت تحقیق
در خصوص تأثیر مالکیت مدیران بر عملکرد و ارزش یک شرکت تاکنون تحقیقات نسبتاً گسترده‌ای در کشورهای مختلف انجام شده است و در مجموع پژوهشگران به نتایج مختلف و بعضاً متضاد رسیده‌اند. از میان تئوری‌هایی که بر اساس یافته‌های پژوهشی از سوی صاحب‌نظران ارایه شده است فرضیه‌های همگرایی منافع و تثبیت جایگاه مدیران از برجستگی و اهمیت بیشتری برخوردارند که نکات اصلی و قابل توجه این دو فرضیه به شرح زیر مورد توجه قرار می‌گیرد.‌
مالکیت مدیران و ساختار سرمایه از عوامل مهمی هستند که در کنار عواملی مانند اندازه شرکت و هزینه‌های تحقیق و توسعه بر ارزش شرکت‌ها تأثیر مستقیم دارند. براساس فرضیه همگرایی منافع با بزرگتر شدن اندازه شرکت به‌طور معمول مالکیت سهام شرکت گسترده‌تر و پراکندگی آن بیشتر می‌شود و در نتیجه سهم مدیران از مالکیت شرکت کاهش می‌یابد. به این ترتیب منافع مدیران با خواسته‌های سهامداران انطباق کامل نخواهد داشت و در نتیجه ممکن است تصمیم‌گیری مدیران در جهتی باشد که به‌جای حداکثر کردن ثروت سهامداران و تأمین خواسته‌های آنان، بیشتر در مسیر تأمین منافع و رفاه مدیران قرار گیرد. با توجه به این فرض افزایش مالکیت درونی و بالا رفتن درصد مالکیت سهام توسط مدیران و کارکنان شرکت ، انتظار می‌رود که تضاد منافع کاهش و بازده و ارزش شرکت افزایش یابد و در عمل بین منافع مدیران و سهامداران همگرایی قوی‌تری به وجود می‌آید.
موضوع راهبری شرکتی در سال های اخیرتوجه زیادی را درمطالعات دانشگاهی و همچنین در نشریات مهم به خود معطوف نموده اند.
نتایج این تحقیق برای مسئولین انتقال مالکیت شرکتهای دولتی به مالکان نهادی ، انواع مختلف سرمایه گذاری نهادی ، کارگزاران بورس ، مدیرا ن شرکتها ، تحلیل گران مالی و سرمایه گذاران و فعالان بورس اوراق بهاداری می توان مفید واقع شوند .

 

6-1) حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی به شرح زیر می باشد؛
• قلمرو موضوعی
قلمرو این تحقیق از نظر موضوعی : تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی و واگرایی ارزش افزوده اقتصادی و ثروت ایجاد شده برای سهامداران
• قلمرو زمانی
قلمرو این تحقیق از نظر زمانی پنج سال یعنی بین سالهای 1384 تا پایان 1387 می باشد.
• قلمرو مکانی
قلمرو تحقیق از نظر مکانی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

 

7-1)واژگان کلیدی و اصطلاحات
نوع مالکیت : نوع مالکیت بر حسب نوع و ماهیت سهامداران عمده ای که دارای بیشترین در صد مالکیت در ترکیب مالکیت شرکت است تعریف می گردد.
حاکمیت شرکتی : سیستمی است که شرکتها از طریق آن هدایت و کنترل میشوند. ساختار حاکمیت شرکتی توزیع حقوق و مسئولیتها بین بخشهای مختلف در شرکت مثل اعضای هیات مدیره، مدیران، سهامداران و سایر ذینفعان را مشخص و وظایف و رویه های تصمیم گیری در امور شرکت را روشن می کند. به طور کلی حاکمیت شرکتی قوانین ، مقررات ، ساختارها ، فرآیندها، فرهنگ ها و سیستم هایی است که موجب دستیابی به هدف های پاسخگویی ، شفافیت ، عدالت و رعایت حقوق ذی نفعان می شود و به عبارت دیگر : مجموعه روابط میان مدیریت ( اجرایی) ، هیات مدیره ، سهامداران و سایر ذینفعان یا طرفان ذی ربط در یک شرکت .
ثروت ایجاد شده برای سهامداران : چنانچه نرخ بازده سرمایه گذار بیش از نرخ مورد انتظارش باشد ، ارزش دارایی سرمایه گذاری شده بیشتر بوده و ثروت بیشتری ایجاد می شود . به این افزایش ارزش ایجاد شده سهامدار ، ثروت ایجاد شده برای سهامدار گویند (نوروش و کرمی،1383،4-3).
مالکیت نهادی : برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکتهای دولتی و عمومی ازکل سهام سرمایه است که این شرکتها شامل بیمه ، موسسات مالی ، بانک ها ، شرکت های دولتی و دیگراجزای دولت است( ستایش ، کاظم نژاد ، 1389، 33).
تمرکزمالکیت:مجموع درصد تملک سهامدارانی که حداقل 5% سهام شرکت را دراختیاردارند، به عبارت دیگرکلیه اشخاص حقیقی یا حقوقی که مالک حداقل 5% سهام یک واحد تجاری می باشند .
درجه تمرکز مالکیت در یک شرکت ، توزیع قدرت بینسهامداران و مدیران شرکت را معین می سازد . وقتی مالکیت به صورت پراکتده است ، کنترل از طرف سهامداران کاهش می یابد ، زیرا سهامداران نظارت ضعیفی را اعمال می نمایند . وقتی تمرکز بالای مالکیت وجوددارد، سهامداران بزرگ می توانند نقش مهمی در نظارت بر فعالیت مدیریت ایفا نمایند .
اعضای موظف هیأتمدیره . افرادیکه مسول حفظ منافع مالکان می باشندواین مسولیت راازطریق کنترل تصمیمات راهبری(استراتژیک) مدیریت ارشد ایفا می کنند. درصد اعضای موظف هیأت مدیره عبارتست ازاختلاف %۱٠٠ بادرصد اعضای غیر موظف هیات مدیره .
اعضای غیرموظف هیأت مدیره . عضو پاره وقت هیأت مدیره می باشند که از شرکت حقوق ثابت ماهانه یا سالانه دریافت نمی کنند و از تقسیم تعداد اعضای غیر موظف در زمان مجمع عادی سالیانه به تعداد کل اعضای هیأت مدیره نسبت اعضای غیرموظف هیأت مدیره به دست می آید.
نسبت اعضای هیأت مدیره اعم از موظف و غیر موظف به کمک گزارشات و مصوبات مجمع عمومی شرکتها به بورس اوراق بهادار بدست امده و محاسبه می شود ( رحمانی ، 1390،11و12).
ارزش افزوده اقتصادی(EVA) : EVA یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد است و نشان دهنده باقی مانده سود ،پس از کسرهزینه سرمایه،(میانگین موزون هزینه سرمایه×ارزش دفتری سرمایه) از سود حاصل از عملیات است(حجازی،1386،248).

 

نرخ بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) : بازده حقوق صاحبان سهام نشان دهنده درصد سودی است که روی حقوق صاحبان سهام در شرکت عاید شده است. و از تقسیم سود پس از کسر مالیات بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید (حجازی،1386 ،247).
سهامداران عمده: فردی حقیقی یا حقوقی است طبق متن پیش نویس آیین نامه راهبری شرکتها در بورس اوراق بهادار ایران دارای دو ویژگی کلیدی زیر می باشد :
- سهامدارانی که بیش از5 در صد سهام شرکت را در اختیار دارند و دارای بیشترین حق کنترل و توان نظارت بر تصمیمات هیأت مدیره می باشند و
- بتواند حداقل یک عضو هیأت مدیره را به طور مستقل منصوب نماید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 

1-2 مقدمه
در این فصل ، پژوهشگر ادبیات تحقیق خود را در قالب بخش های زیر تدوین داده است :
بخش اول : ارزش افزوده اقتصادی
بخش دوم : حاکمیت شرکتی
بخش سوم: ثروت ایجاد شده برای سهام داران
بخش چهارم پیشینه تحقیق

 

2-2بخش اول : ارزش افزوده اقتصادی

 

1-2-2ارزش افزوده اقتصادی
شرکت استرن استوارت که یک شرکت مشاوره ای مدیریت می باشد، مبتکر EVA است و ادعا می کند که: سود هر سهم ، سود و رشد سود، شاخص های گمراه کننده ای برای ارزیابی عملکرد شرکت ها می باشند و بهترین شاخص اندازه گیری عملکرد ارزش افزوده اقتصادی می باشد. آنها همچنین مدعی شدند که ارزش افزوده اقتصادی رابطه نیرومندی نسبت به هر شاخص دیگر با ایجاد ثروت برای سهامداران در طول زمان دارد.مجله فور چون در اکتبر 1996بیان می کند که: ارزش افزوده اقتصادی جایگزین سود هر سهم خواهد شد.
استرن و استوارت به تازگی مفهوم سود اقتصادی را متداول ساخته و تحت عنوان ارزش افزوده اقتصادی آنرا در دنیای تجارت معرفی کرده است. EVA به عنوان یک ابزار مدیریتی چند جانبه به طور بسیار مثبتی به ژورنالهای تجاری، مطبوعاتی و مالی راه یافته است، به خصوص EVA به عنوان ابزاری برای جبران خدمت مدیران و تصمیم گیری در زمینه بودجه بندی سرمایه ای مورد استفاده قرار می گیرد. EVA در دنیای آکادمیک مدیریت مورد تحسین واقع شده و به وسیله شرکت های سرمایه گذاری برای اهداف تجزیه و تحلیل مالی بر حسب اینکه آیا آنان سرمایه گذار خوبی هستند یا خیر استفاده می شود. EVA متداول ترین و عام ترین معیار سود اقتصادی است که در حال حاضر وجود دارد ، البته انتقاداتی بر آن وارد شده است. مفهوم است که گفته شود EVA معیار جدیدی نیست بلکه ارائه همان مفاهیم قبلی به صورت دیگرارزش افزوده اقتصادی ، سود باقی مانده ای است که به وسیله کسر کردن هزینه سرمایه از سود عملیاتی که تنها مقیاس عملکردی است که ارتباط مستقیم با ارزش بازار دارد و به وسیله ارزش افزوده اقتصادی می توان اضافه ارزش در قیمت سهام هر شرکتی را توضیح داد. EVA برای موارد زیر کاربرد دارد :
1- بودجه بندی سرمایه ای 2- ارزیابی عملکرد

R= نرخ بازده سرمایه
NOPAT = سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات
C = نرخ هزینه سرمایه
CAPITAL = سرمایه
مثال: سود خالص عملیاتی بعد از کسر مالیات 250 دلار سرمایه 1000 دلار هزینه سرمایه 15% بنابراین r =%25 و ارزش افزوده اقتصادی برابر 100 دلار (استوارت، 1991،87)1.
EVA با توجه به نظر استوارت از رابطه زیر محاسبه می شود:
سود عملیاتی پس از کسر مالیات = مالیات- هزینه های عملیاتی- فروش
ارزش افزوده اقتصادی = هزینه سرمایه- سود عملیاتی پس از کسر مالیات
ارزش افزوده اقتصادی از طریق زیر قابل افزایش است:
1- افزایش کارایی عملیاتی، افزایش بازده سرمایه.
2- بکارگیری منابع جدید در واحد تجاری که با اطمینان بازده آن بیشتر از میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت باشد.
3- سوق دادن منابع از پروژه هایی که بازده کافی ندارند به استفاده مؤثر از منابع
4- کاهش هزینه سرمایه که به دو طریق می توان آن را انجام داد:
الف- استفاده بیشتر از بدهی ها: بدهی ها به دو دلیل ارزان تر هستند: اول اینکه چون وام دهنده ریسک کمتری می پذیرد، پس بازده مورد توقع کمتری دارد. دوم اینکه بهره وام صرفه جویی مالیاتی دارد.
ب- کاهش ریسک شرکت بدون اینکه بازده کاهش پیدا کند، چون با کاهش ریسک بازده مورد توقع سهامداران و وام دهندگان کاهش می یابد، راه های کاهش ریسک مانند پیش فروش محصولات، بیمه کردن دارائی ها در مقابل خطر آتش سوزی و ... می باشد (جهان خانی، 1374، 125).

 

2-2-2 دلایل مطرح شده EVA
اصلی ترین علتی که موجب مطرح شدن EVA شد، به ضعف های موجود در روش های ارزیابی عملکرد مربوط می شود. معیارهایی همچون سود، رشد سود، سود هر سهم، سود تقسیمی و نرخ بازده حسابداری، نرخ بازده سرمایه گذاری، بواسطه استفاده از سود حسابداری دارای ایراداتی هستند، زیرا سود حسابداری در اثر موارد زیر قابل تغییر میباشد:
1- روش ارزیابی موجودی ها: مثلاً تغییر از روش FIFO به LIFO موجب ایجاد سودهای متفاوتی خواهد شد.
2- روش استهلاک سرقفلی: در بحث مربوط به ادغام شرکت ها می توان از روش اتحاد منافع یا خرید استفاده نمود، در روش اتحاد منافع استهلاک منافع، استهلاک سرقفلی، مطرح نمی باشد ولی در روش خرید موجب کاهش سود می شود، البته (در حال حاضر روش اتحاد منافع کابرد ندارد).
3- هزینه تحقیق و توسعه: احتساب این هزینه ها به عنوان دارایی یا هزینه سال جاری سود را افزایش یا کاهش می دهد.
4- روش های استهلاک دارایی ثابت: استفاده از روش های مختلف استهلاک مانند خط مستقیم، نزولی، مجموع ارقام سنوات و...؛ موجب هزینه استهلاک متفاوت و در نتیجه باعث ایجاد سودهای متفاوت خواهند شد.
5- ذخایر: همه ساله شرکت ها مجاز به در نظر گرفتن ذخیره های برای مطالبات مشکوک الوصول موجودیهای کم ارزش می باشند. میزان این ذخایر به قضاوت و برآورد معقول مدیران بستگی دارد و طبیعی است که سود در معرض این قضاوت و برآورد می باشد.
علاوه بر موارد فوق نکته اساسی در مورد سود این است که صرف مبلغ سود نمی تواند بیانگر تعیین ارزش یک شرکت و میزان موفقیت مدیریت باشد، زیرا علاوه بر مبلغ سود ، کیفیت سود نیز مهم است. مهم این است که سود با چه میزان سرمایه گذاری حاصل شده است و هزینه سرمایه چقدر بوده است.

 

3-2-2 تفکر مبتنی بر ارزش
مدیریت فرایندی است که منابع، در مسیر اهداف به شکل کارآمد و مؤثر به کار گرفته می شود و رضایت همه ذینفعان به کار گیری روش ها و انجام مؤثر و کارآمد وظایف مدیریت بستگی دارد. بنابراین به تفکر مدیریت بستگی دارد. درنتیجه تفکر مدیریت می بایست در جهت تأمین رضایت همه آنها ساماندهی شود، محوریت این تفکر ارزش آفرینی است که در ادبیات تحت عنوان مدیریت مبتنی بر ارزش معرفی شده است.
مدیریت مبتنی بر ارزش به ذهن هر فعال در بنگاه های اقتصادی و سازمان ها این موضوع را القاء می کند که بیاموزد، تصمیمات خود را مبتنی بر درک خویش از چگونگی کمک این تصمیمات به ارزش و ارتقاء آن در شرکت اولویت بندی نماید، مفهوم عینی این تفکر بدین معنی است که همه فرایندها و نظام های اساسی به سمت ایجاد ارزش آفرینی بایستی جهت گیری شوند. بنابراین مدیریت مبتنی بر ارزش تفکر جدیدی تلقی می شود. پویا و دینامیک است و فرایندی عمل می گردد و در زنجیره ارزش معنی پیدا می کند.

 

4-2-2 سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات3
به سود، بعد از مالیات حاصل از عملیات شرکت گفته می شود که در محاسبه این سود اثر ثبت های غیر نقدی حذف و صرفه جویی مالیاتی ناشی از هزینه های تأمین مالی از سود کسر می شود. از طرف دیگر NOPAT نشان دهنده سودی است که به صورت بازده نقدی برای تمامی تأمین کنندگان مالی شرکت موجود می باشد، یک استثناءبرای محاسبه NOPAT در بخش ثبت های غیر نقدی وجود دارد و آن بحث استهلاک است .
برای رسیدن به NOPAT هزینه استهلاک باید از درآمدهای عملیاتی کسر شود زیرا این هزینه از نظر اقتصادی قابل پذیرش است .
دارائی های مصرف شده در جریان عملیات شرکت بایستی قبل از کسب بازده سرمایه گذاری توسط سرمایه گذاران جایگزین شود. مانند اجاره دارایی توسط شرکت که وقتی دارایی اجاره می شود بابت پوشش استهلاک ناشی از بکارگیری دارایی توسط اجاره کننده مبلغی به عنوان اجاره به مالک دارایی پرداخت می شود. به این ترتیب هزینه استهلاک به عنوان مدال هزینه های نقد به حساب می آید به منظور هماهنگی با NOPAT استهلاک انباشته نیز از سرمایه کسر گردد نرخ بازده سرمایه از دو رویکرد زیر قابل محاسبه است .
1- رویکرد تأمین مالی 2- رویکرد عملیاتی

 

5-2-2 محاسبه نرخ بازده سرمایه بر اساس رویکرد تأمین مالی
1-5-2-2 حذف اثرات بدهی ها
در این مرحله تمام بدهی های بهره دار (ارزش فعلی اجاره های سرمایه ای نشده) به حقوق صاحبان سهام و هزینه بهره این بدهی ها (شامل بدهی های منظور شده در اجاره) به انتهای سود حسابداری
اضافه می شود. که در آن:
CAPITAL = NOPAT =
+سهام عادی +در آمد موجود برای سهامداران
+ بدهی های بهره بردار + هزینه بهره
- صرفه جویی مالیاتی هزینه بهره
با اضافه کردن هزینه بهره بعد از مالیات به سود، عدد به دست آمده نشان دهنده سودی است که مقتضیات سرمایه تأمین شده از طریق حقوق صاحبان سهام را در بر دارد، به این ترتیب نسبت NOPAT بر CAPITAL نشان دهنده نرخ بازده حقوق صاحبان حقی است که صرفاً از سهام عادی برای تأمین مالی استفاده کرده است. این نرخ اثرات اهرم مالی را از بین می برد، البته این به آن معنی نیست که اهرم در ارزیابی عملکرد بی اهمیت است.
وجود بدهی سود عملیاتی را از مشمولیت کلی مالیات حفظ می کند. این مزیت در محاسبه نرخ هزینه سرمایه لحاظ شده است، اما با این فرض که ساختار مطلوب سرمایه بکار گرفته شده باشد یعنی ساختاری که پایین ترین هزینه تأمین مالی را به دنبال دارد. برای تشریح این اصل مهم فرض کنید که شرکتی که 10000 دلار سرمایه دارد، که تماماً توسط صاحبان سهام آن 1000 دلار است به این ترتیب نرخ بازده NOPAT تأمین شده است، بدون وجود اهرم. سود حسابداری و حقوق صاحبان سهام و نرخ بازده سرمایه با هم مساوی بوده و برابر 10% است.

 

6-2-2مرحله دوم حذف اثرات سایر انحرافات مالی
در این مرحله سرمایه تأمین شده بوسیله سهامداران ممتاز، سرمایه گذاران اقلیت به سرمایه و سود تخصیص یافته به این تأمین کنندگان به NOPAL اضافه می شود.

CAPITAL =NOPAT =
+ سهام عادی + سود سهام ممتاز
+سهام ممتاز + سود سهام اقلیت
+مبلغ حقوق اقلیت + هزینه بهره بعد از مالیات
+ تمام بدهی های بهره دار

 

همان طور که ملاحظه شد، برای هر جز سرمایه یک جز متناظر برای محاسبه NOPAT وجود دارد، NOPAT نشان دهنده جمع بازده های قابل تخصیص به تمام تأمین کنندگان وجوه برای شرکت است با این روش تأثیر ترکیب تأمین مالی نرخ بازده سرمایه به طور کامل از بین می رود.

 

1-6-2-2 مرحله سوم حذف انحرافات حسابداری
از طریق اضافه کردن ذخایر معادل سرمایه به CAPITAL ، تغییرات دوره آنها به NOPAT

 


سهام عادی Capital = سود موجود برای سهامداران عادیNopat=
+ سهام عادی تعدیل شده + افزایش در معادل های سرمایه (EES)
+ معادل های سرمایه + سود خالص تعدیل شده
+ هزینه بهره بعد از مالیات + سود سهام ممتاز
+ مبلغ حقوق اقلیت + سود سهام اقلیت
+ تمام بدهی های بهره دار + هزینه بهره بعد از مالیات

 

ذخیره های معادل سرمایه موجب تبدیل ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام عادی به ارزش دفتری اقتصادی آنها می شود. تنها اگر گزارش بازار سهام شرکت بیشتر از ارزش دفتری اقتصادی سهام باشد، وجوه سرمایه گذاری شده به درستی توسط شرکت ارزش افزوده پیدا کرده اند . در محاسبه نرخ بازده، مانده معادل های سرمایه به Capital و تغییرات دوره به دوره آنها به NOPAT می شود این تعدیلات سرمایه را به معیار بسیار دقیقی تبدیل می کند، که سرمایه گذاران تمایل دارند تا بازده شان بر اساس آنها تحقق یابد و NOPAT را به معیار بسیار واقعی برای اندازه گیری بازده نقدی ایجاد شده برای سرمایه گذاران در اثر فعالیتهای مستمر شرکت تبدیل می کند.

 

2-6-2-2 انواع معادل های سرمایه و تأثیرآنها بر NOPAT و CAPITAL
به شرح زیر است (کاوسی،1382،13).
اضافه می شود به CAPITAL اضافه می شود به NOPAT
معادل های سرمایه افزایش در معادل های سرمایه
ذخیره مالیات بر درآمد معوق افزایش در ذخیره مالیات بر درآمد
ذخیره LIFOافزایش ذخیره LIFO
استهلاک انباشته سر قفلی هزینه استهلاک سر قفلی
ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاریها افزایش در ذخیره کاهش ارزش
سرقفلی ثبت شده
خالص دارائیهای سرمایه ای شده افزایش درخالص دارائیهای نامشهود سرمایه ای
سود زیان انباشته غیر مترقبه سود (زیان) غیر مترقبه
سایر ذخایر:
ذخیره مطالبات مشکوک الوصول افزایش در این ذخیره ها
ذخیره تضمین محصولات
ذخیره درآمد معوق
این ذخایر به ترتیب زیر شرح داده می شوند .

 

3-6-2-2 ذخیره مالیات بر درآمد معوق
یکی از رایج ترین معادل های سرمایه ذخیره مالیات بر درآمد معوق است که نشان دهنده میزان اختلاف بین مالیات بر درآمد محاسبه شده بر طبق قواعد حسابداری و مالیات واقعی پرداخت شده می باشد. از آنجا که شرکت دارایی را با فرض تداوم فعالیت جایگزین می کنند که این امر به نوبه خود مالیات معوقه را افزایش می دهد و با توجه به این که ذخیره مالیات معوق هرگز پرداخت نخواهد شد در نتیجه این ذخیره یک معادل دایمی برای سرمایه است علاوه بر این با افزودن افزایش در این ذخیره به درآمدها در محاسبه NOPAT تنها مالیات واقعی پرداخت شده منظور می شود که موجب ارائه بازده نقدی واقعی کسب شده در فعالیت های شرکت می شود.

 

7-2-2 استاندارد سازی EVA
علیرغم مزایای EVA به عنوان معیار ارزیابی عملکرد بکارگیری آن یک ضعف وجود دارد و آن اینکه بر خلاف معیارهای دیگر EVA را نمی توان در بین شرکت های با اندازه های مختلف مقایسه کرد اما این ضعف به سادگی قابل اصلاح است EVA را می توان استاندارد کرد. به طوری که نشان دهنده سطحی عمومی از سرمایه بکار گرفته شده باشد. برای هر سال EVA استاندارد شده از طریق محاسبه اختلاف بین نرخ بازده و نرخ هزینه سرمایه همان سال و سپس ضرب آن در سرمایه استاندارد شده موجود در ابتدای همان سال به دست می آید . مثلاً EVA استاندارد شده برای سال 1999 برابر است.
(سرمایه استاندارد شده سال 1999× ( (r - c= EVA استاندارد شده سال 1999). سرمایه استاندارد شده سال 1999 برابر با مبلغ سرمایه در پایان سال 1998 ، یا ابتدای سال 1999 می باشد ( در صورتی که تجزیه و تحلیل داده ها برای اولین سال صورت گیرد میزان سرمایه استاندارد شده را همیشه 100 در نظر می گیرند).
شاخص ارزش افزوده اقتصادی توسط استرن استوارت ایجاد شد تا به بیان چالش هایی که شرکتها در زمینه اندازه گیری عملکرد مالی مواجه اند بپردازند. ارزش افزوده اقتصادی با اندازه گیری سود پس از کسر بازده مورد انتظار سهامداران ، سود دهی اقتصادی را بیان می کند. همچنین قیمتهای سهام را صحیح تر از درآمدها ، و درآمد هر سهم ، بازده حقوق صاحبان سهام یا دیگر شاخص های حسابداری پیگیری می کند قویاً توسط مطالعات تجربی پشتیبانی می شود؛ ایجاد بهبود در ارزش افزوده اقتصادی به معنای افزایش ثروت سهامداران می باشد.
ارزش افزوده اقتصادی مفهوم تازه ای نیست. اقتصاد دانان سالهاست که در مورد چهار چوب درآمد مازدا به نتایجی دست یافته اند اما بازرگانان اخیراً شروع به انتقال از مدیریت درآمد به مدیریت ارزش نموده اند. ارزش افزوده اقتصادی زبان مشترک در سازمان را فراهم می آورد. شاخص های متفاوت برای برای فرایندهای متفاوت مورد استفاده قرار می گیرند به عنوان مثال ، رشد فروش و سهم بازار زمانی که استراتژی فرموله می شود مورد بحث قرار می گیرد و ارزش فعلی خالص و یا نرخ بازده داخلی زمانی که سرمایه گذاری های سرمایه ای لحاظ می شوند محاسبه می شوند درآمد و درآمد هر سهم زمانی که خرید سهام یک شرکت مد نظر باشد مورد استفاده قرار می گیرند و سود تجاری زمانی که مزایا مشخص می شوند استفاده می شود. شما کدام را مدیریت می کنید، مدیرانی که از نرخ بازده داخلی برای اثبات یک پروژه استفاده می کند هیچ نگرانی از عملکرد واقعی شان نخواهند داشت چرا که در اندازه گیری عملکرد در میانه یک پروژه مورد استفاده قرار نمی گیرد. مدیرانی که بدلیل بودجه پاداش می گیرند می دانند که مهارت و فنون مذاکره بودجه می تواند بیشتر از نتایج سودمند باشد. ارزش افزوده اقتصادی می تواند به عنوان یک شاخص منحصر به فرد به تمامی فرایندهای مدیریتی استفاده شود. زمانی که تصمیم اتخاذ می شود عملکرد اندازه گرفته می شود و جبران خدمات لحاظ می شود و توسط همان اندازه گیری ها به شما مسئولیت داده می شود مدیران عملیاتی در می یابند که ارزش های افزوده اقتصادی کار آنها را ساده می کند زیرا آنها تعامل بین شاخص های چند گانه موجود را درک می کنند، زمانی که ارزش افزوده اقتصادی نقطه کانونی و مرکزی در تمامی فرایندهای مدیریتی به شمار رود، سازمان اثر بخش تر فعالیت می کند. یک زبان مشترک و یک هدف واضح بر مبنای یک شاخص می تواند بیشتر ابهامات را از بین ببرد. همان طوری که آقای کارل ریئس هیأت سرپرستی سیمین می گوید: EVA ابهام شاخص های برنامه ریزی چندگانه موجود را برطرف نموده و زبان مشترکی را برای همه (از کارمند ساده تا عالی) بوجود می آورد.
8-2-2 دگرگونی EVA
در اقتصاد بازار شرکتهای زیادی ثروت ایجاد می کنندف بدون تردید شرکت هایی نیز هستند که تخریب کننده ثروت هستند، کشف فاکتورهای اقتصادی که منجر به ایجاد ثروت یا تخریب آن می شود برای مدیران و سرمایه گذاران بسیار مهم است. برای مدیران شرکتها ایجاد ثروت برای نگه داری و ماندن اقتصادی شرکت موضوعی اساسی است. مدیرانی که در یک اقتصاد بازار اهمیت این موضوع را نادیده می گیرند ، کسب و کار سازمان و مالکان آن را به مخاطره می اندازند.
پیدا کردن بهترین شرکت و صنایع زیادی برای مدیران سرمایه گذاری دارد با ابزارهای تحلیلی صحیح تر مدیران سرمایه گذاری به طور احتمالی توانا خواهند بود که تکنیکهای انفعالی خود را با نرخ بازده بالاتر و با همان ریسک نخست به عملکرد فعال تبدیل کنند. یک ابزار تحلیل جدید EVA نام گرفته است، می تواند؛ در ایجاد ثروت شرکت به کار گرفته شود. تغییراتی که این ابزار مالی در دو حوزه مدیریت مالی و سرمایه گذاری به وجود آورده است یک نیروی برانگیخته شده درونی است که می تواند دگرگونی (انقلاب) EVA نامیده شود.

 

9-2-2 تکامل EVA
تکامل EVA یک مطالعه جذاب با ریشه های تاریخی است که اثرش را می توان در تعاریف اقتصاد کلاسیک از سود باقی مانده (سود اضافی ) جستجو کرد. به عنوان مثال آلفردمارشال اقتصاد دان انگلیسی در سال 1980 سود اقتصادی را چنین تعریف می کند سود اقتصادی آن چیزی است که بعد از کسر هزینه های سرمایه باقی می ماند که می توان آن را سود مدیریت یا سود تعهد نامید.
بر اساس تعریف مارشال دیدگاه اقتصادی دانان کلاسیک در مورد سود به طور ریشه ای متفاوت از ابزارهای سنجش سود)(….EBIT , EBITD است.
سود حسابداری و اقتصادی نشان دهنده میزان استفاده از دارئی هاست ولی هر یک از اینها دارای تعاریف جداگانه هستند.
استهلاک حسابداری- هزینه- درآمد = سود حسابداری
استهلاک اقتصادی – هزینه – درآمد = سود اقتصادی
حسابداری برای محاسبه استهلاک از روش مستقیم ، مجموع ارقام سنوات ... استفاده می کند ولی اقتصاد دانان از روش نرخ بهره استفاده می کنند.
بنابراین از دیدگاه نظر می رسد که اگر امکان داشت شرکتها وادار به استفاده از روش مبتنی بر بهره شوند، محاسبه سود حسابداری و اقتصادی همگون می شد. نمی توان به چنین نتیجه ای به راحتی دست یافت زیرا پارامترهایی را که در هر الگو ثابت می دانند در دنیای واقعی ثابت نیستند. تورم موجب تغییر بهای تمام شده می شود. تغییرات مورد نظر در نرخ تورم باعث تغییر نرخ تنزیل می شود عوامل عرضه و تقاضا بر ریسک شرکت اثر می گذارند و از این قبیل ، به صورتی گذار این روند به طور دائم در حال تغییر است وجود چنین عواملی ایجاد می کند که حسابداران هر روز سود خالص را محاسبه کنند آن را با واقعیت های اقتصادی هماهنگ کننددر حالی که ریشه های EVA به اقتصاد- دانان کلاسیک بر می گردد سه اقتصاد دان آمریکایی در قرن بیستم اروینگ فیشر 1در طول دهه 1930 دایگلانگ و میلر2 از دهه 1950 تا 1960 معنی کاملتری از سود اقتصادی در حوزه شرکت بسط داده اند.
فیشر ارتباط اساسی بین ارزش خالص و جریان نقدی مورد انتظار تنزیل شده ایجاد کرد در طول دهه 1970 استرن در حال بررسی مشکلات و معایب روش های ارزش گذاری مبتنی بر سود حسابداری بود تا اینکه در سال 1986 آقای استیوارت3 در موسسه مشاوره ای استرن واستیوارت واقع در نیویورک که کتابی4 را منتشر کرد و در این کتاب EVA به عنوان تخمین ارزش حقوق صاحبان سهام معرفی نمود، در واقع EVA در طی بیست سال که استرن واستیوارت با هم کار می کردند توسعه یافت. استرن می پذیرد مفاهیم مالی که EVA بر آن مبتنی است در مدرسه استرن واستیوارت اختراع نشده و یادآوری می شود که اقتصاددانانی مانند آدام اسمیت در گذشته مطرح کرده بودند که: هدف شرکت و مدیرانش بایستی حداکثر کردن ارزش شرکت باشد. به طور اساسی EVA بر دو مبنا یا دو اصل زیر بنا نهاده شده است:
1- شرکت در واقع سود آور نیست، مگر اینکه درآمدهایش بیش از هزینه های فرصت بکار گرفته شده باشد.
2- ثروت برای سهامداران زمانی ایجاد می شود که مدیران شرکت تصمیمات سرمایه گذاری را طوری اتخاذ کنند که ارزش فعلی خالص آنها مثبت باشد(حاتمی، 1386 ، 86-85).

 

10-2-2 اهمیت EVA در مقابل سود حسابداری و شاخص های مبتنی بر سود
در حقیقت فلسفه اصلی ایجاد یک واحد انتقاعی همان سود آوری لیکن آیا منظور از سود همان سودی است که در صورتهای مالی نشان داده می شود به طور حتم جواب منفی است سودی که مورد نظر سهامداران و سرمایه گذاران است غیر از سودی است که در صورت حساب سود زیان نشان داده می شود سودی که در صورت حساب سود زیان نشان داده می شود فقط هزینه بدهی را در نظر می گیرد و هزینه های حقوق صاحبان سهام را نادیده می گیرد. با بکار گیری EVA هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام در نظر گرفته می شود و بدین ترتیب سود حسابداری به سود اقتصادی تبدیل می شود از سوی دیگر سود حسابداری با اتخاذ روش های مختلف حسابداری از قبیل روش ارزیابی موجودی ها، روش های استهلاک سرمایه یا هزینه تلقی کردن هزینه های مخارج تحقیق و توسعه در نظر گرفتن ذخایر مختلف می تواند بر اساس خاص مدیران تغییر کند و از عملکرد واقعی شرکت فاصله بگیرد بنابراین شاخص های مبتنی بر ROI,ROE,ARR نمی توانعملکرد شرکت را نشان دهد با به کار گیری EVA و تعدیلات پیشنهادی استیوارت می توان اثرات روش های حسابداری را مرتفع ساخته و عملکرد واقعی از شرکت را ارائه نمود(پارسائیان ، 1384 ، 386).

 

11-2-2 کاربرد های EVA
در حالی که EVA در ابتدا توسط استرن استیوارت برای خدمات مشاوره ای به شرکت هایی که می خواهند یک سطح جبران خدمت مناسبی را برای مدیرانشان تعیین کنند ایجاد شد می توان دو مورد استفاده وسیع برای آن در نظر گرفت EVA را می توان به صورت داخلی یا خارجی مورد استفاده قرار داد.

 

12-2-2 کاربردها داخلی EVA :
هدف EVA به عنوان یک ابزار مدیریتی وادار ساختن مدیران به منظور رفتار به گونه ای است که گویی آنها مالکان واحد تجاری هستند. چو (1997)یک طرح مالکیت EVA را پیشنهاد می کند طرح پیشنهادی مالکیت EVA، پاداش های نقدی به کارکنان را براساس EVA پرداخت می کند. اگر طرح مالکیت در کنار روش عادی پاداش کارکنان در خصوص دادن امتیاز خرید سهام به کارکنان قرار گیرد در این صورت به جای وجه نقد به کارکنان بر مبنای EVA می توان به کارکنان منافع مالکانه (سهام یا سایر اوراق بهادار) داد.
همچنین EVA از طریق بهبود عملکرد عملیاتی فردی به جای عملکرد کلی از انباشتگی شغلی جلوگیری می کند، یک مثال عملی در این خصوص آقای جان کلریکو مدیر عامل پراکس ایر می باشد این مدیر عامل می گوید: EVA سبب شده است که کارکنان ما روی بهره وری سرمایه و زیر نظر داشتن تحصیل سهام به طور اساسی بسیار متمرکز شوند تا این اطمینان حاصل شود که به هنگام خرج سرمایه واقعاً برای سهامداران ارزش ایجاد کرده یا اینکه آن را نابود کنیم چانگ ( 1997) طبق نظر چانگ بسیاری از شرکتها تا حد بسیاری زیادی تحت تأثیر EVA به عنوان یک ابزار مدیریت قرار گرفته اند به عبارت دیگر شرکتها دقیقاً خودشان را زیر نظر دارند تا در پاسخ به مفاهیم EVA در خودشان تجدید نظر کنند.
اندیشمند مشهور مدیریت پیتردراکر در خصوص کاربردهای داخلی EVA بحث کرده است. دراکر در مقاله ای در مجله هاروارد بیزینس دیوپو از EVA به عنوان معیار بهره وری جامع که محبوبیت فزاینده اش منعکس کننده خواستهای جدید عصر اطلاعاتی است یاد کرده است . EVA مشهورترین مبنا برای ارزیابی عملکرد کارکنان دوره ای است، که به آنها تقویض اختیار شده است به خصوص آنهایی که با تصمیمات اساسی مربوط به خرج سرمایه در ارتباط هستند چو (1997) پیتر دراکر به طور مؤثری در حال دستیابی به چنین تشخیصی است که EVA بوسیله مدیریت در روندی جدید برای سبکهای مدیریتی کارا مورد استفاده قرارمی گیرد این سبکهای مدیریتی به طور مستدل و به گونه ای کارا به وسیله مالکان شرکتها در اغلب اوقات در گذشته و در حال در حد وسیعی مورد استفاده قرار گرفته اند گسترش خرید و فروش سهام به وسیله اعضای عادی اجتماعو قدرت چانه زنی جمعی سرمایه گذاران اصلی سبب شده است که شرکتها به سمت کارایی گسترش پیدا کنند.روش دیگر بررسی فعالیت داخلی شرکتها عاملیت نامیده می شود. این مفهوم که مدیران به بهترین نحو مالکان عمل می کنند تضاد عاملیت نمایندگی نامیده می شود زیرا که مدیران شرکت عاملین و مالکان سهامداران روسای اصلی هستند. روجرسون (1997) تحقیقی در خصوص مدل مالک – عامل مربوط به رابطه بین سهامداران ومدیریت شرکتها انجام داد. روجرسون چنین گزارش می دهد که یک قاعده تخصیص منحصر به فردی وجود دارد که همیشه باعث م

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تبیین روابط بین ساز و کارهای راهبری شرکتی بر همگرایی