زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 قسمت اول: بحران بیکاری
با توجه به روند رو به رشد شرکت زنان در بازار کار، افزایش کارایی نیروی کار، و گسترش بیسابقه بیکاری پنهان، کنترل و حل مشکل بیکاری به احتمال قوی نیازمند نرخ رشد تولیدی متجاوز از %10 در سال خواهد بود
بحران بیکاری بیش از همیشه ثبات اجتماعی و اقتصادی ایران را تهدید میکند. طبق آمار رسمی، نرخ بیکاری در ایران بالغ بر 16% است. برای کنترل و کاهش آن به یک سطح قابل پذیرش، نرخ رشد اقتصاد ایران طی دهه آینده میبایست حداقل دو برابر شود. انجام این کار در چارچوب مناسبات اقتصادی موجود، اگر غیرممکن نباشد، بسیار دشوار خواهد بود. با توجه به ابعاد گسترده بیکاری پنهان، در بهترین شرایط، به ویژه بالا بودن درآمد ایران از محل صادرات نفت، حتی حفظ شرایط موجود برای اقتصاد نا به هنجار ایران چالشی عظیمی خواهد بود. در مجموع، حل معضل بیکاری بدون تغییرات بنیادی در ساختار اقتصاد سیاسی کشور میسر نخواهد بود.

وضعیت موجود
جمعیت فعال عبارت است از افراد بین 15 تا 65 سال (یعنی سن رسمی کار)، که قادر و مایل به اشتغال میباشند. لذا، دانش آموزان، دانشجویان، سربازها، زنان خانه دار، ... جزو جمعیت فعال محسوب نمیشوند. نرخ بیکاری عبارت است از نسبت بیکاران به جمعیت فعال. ایران با جمعیتی بالغ بر 65 ملیون نفر، دارای 20 ملیون جمعیت فعال است، که از این تعداد نزدیک به 3.3 تا 4 ملیون نفر، یعنی %16 تا %20 جمعیت فعال، بیکار میباشند.
نرخ بیکاری بین جوانان به مراتب بالاتر بوده، و بین %30 تا %40 برآورد میشود. در ایران نزدیک به 20 ملیون دانش آموز وجود دارد، که تعداد قابل ملاحظه ای از آنها به ناچار به خیل بیکاران خواهند پیوست.
هر سال نزدیک به 250 هزار نفر فارع التحصیل دانشگاهی وارد بازار کار میشوند، که تنها برای 70 هزار نفر از آنها کار وجود دارد. متجاوز از %11 نیروی شاغل ایران دارای تحصیلات دانشگاهی میباشند، که در مقایسه با کشورهای همردیف ایران نرخ نسبتا بالایی است (گرچه کیفیت آموزش عالی تنزل کرده، که موضوع جداگانه ای است). ایران 1.9 میلیون دانشجو دارد، که طبق روال موجود، %70 آنها به خیل بیکاران تحصیلکرده خواهند پیوست. این امر موجب پیدایش پدیده جدید بیکاری نیروی کار تحصیل کرده شده است، که رو به افزایش داشته و جامعه ایران را با چالش اجتماعی و سیاسی جدیدی روبرو کرده است.

در سال 1990 نرخ بیکاری زنان نزدیک به سه برابر نرخ بیکاری مردان بود. اما در فاصله 96-1990 این نرخ بطور چشمگیری کاهش یافت. اکنون نرخ بیکاری زنان نزدیک به %20 برآورد میشود.

میانگین نرخ بیکاری نیروی کار روستایی 1 تا 2 در صد بالاتر از نرخ بیکاری شهری است. طی 25 سال گذشته درصد جمعیت شهر نشین ایران از %50 به %63 افزایش یافته، که در مقایسه با کشورهای همردیف ایران %4-%5 بالاتر است. بین %1 تا %1.5 از رشد نیروی کار شهری (بطور مطلق) به دلیل مهاجرت مازاد نیروی کار روستائیان به مناطق شهری میباشد.

چشم انداز آینده
نرخ رشد سالانه جمعیت ایران، از %4 در دهه 80، به %1.6 تتنزل یافته است. اما به علت پیآمدهای انفجار جمعیت دهه 80، و روند رو به رشد شرکت زنان در بازار کار، انتظار میرود که نیروی کار تا سال 2010 بطور متوسط %3.6 در سال رشد کند. این مسئله موجب خواهد شد که سالانه 800 هزار نفر به خیل جویندگان کار افزوده شود.

طی 20 سال گذشته، باروری کار بطور متوسط %2 در سال رشد کرده است، که بطور نسبی %25 از روند بلند مدت آن کمتر میباشد. با توجه به رشد باروری نیروی کار، تثبیت نرخ بیکاری در سطح %16 مستلزم ایجاد بیش از یک ملیون شغل جدید در سال است. برای تحقق این امر، نرخ رشد تولید ناخالص ملی میبایست به %7 درسال، یعنی %2 بیشتر از میانگین تاریخی آن (%5) افزایش یابد. در غیر اینصورت، تا سال 2010 نرخ بیکاری از مرز %23 فراتر خواهد رفت. برای آنکه بتوان تا سال 2010 نرخ بیکاری را به %10 کاهش داد، تولید ناخالص ملی کشور میبایست بطور متوسط %9.1 در سال رشد داشته باشد. احتمالا این تخمین محافظه کارانه است، زیرا احتمال شرکت بیشتر زنان در بازار کار، و گسترش بیکاری پنهان را در نظر نمیگیرد.

بیش از نیمی از جمعیت ایران را زنان تشکیل میدهند، اما تنها %14.8 آنها در بازار کار فعال میباشند. این نرخ در مقایسه با کشورهای مشابه ایران بسیار پایین است. برای مثال، در تونس نزدیک به %25 زنان در بازار کار فعالند. نرخ رشد %9.1، که در بالا بدان اشاره شد، بر مبنای این فرض محاسبه شده است که نرخ شرکت زنان در بازار کار به %25 افزایش خواهد یافت. با توجه به کاهش باروری (از 6.1 بچه در ازا هر زن طی 85-1980 به 2.7 طی 95-
1990)، افزایش میانگین سن ازدواج (از 19.8 سال در 1986 به 22.4 سال در 1996)، و افزایش در صد باسوادی زنان، احتمال قابل ملاحظه ای وجود دارد که نرخ شرکت زنان در بازار کار تا سال 2010 از مرز %25 فراتر رود. برای مثال، افزایش این نرخ از %25 به %30، نزدیک به یک ملیون نفر دیگر به جویندگان کار خواهد افزود.

بیکاری پنهان عبارت است از جمعیتی که رسما دارای شغل درآمدزا میباشند، اما کار آنها موجب افزایش تولید نیست، یا به عبارت دیگر خروج آنها از چرخه تولید سبب کاهش تولیدات جامعه نمیشود. علاوه بر بیکاری آشکار، طی دو دهه اخیر بیکاری پنهان بطور بیسابقه ای رشد و گسترش یافته است. برای مثال، 25 سال پیش، ایران سطح کنونی تولید ناخالص ملی را تنها با 11 ملیون نیروی کار شاغل تولید میکرد. در ایران کشش اشتغال زایی رشد تولید (employment elasticity of non-oil GDP growth) نزدیک به 0.5 میباشد (میانگین دهه 90)، که نزدیک به یک سوم میانگین کشورهای عضو شورای همیاری خلیج فارس است (محاسبات بانک جهانی). در بخش مصنوعات صنعتی (manufacturing) کشش اشتغال زایی رشد تولید نزدیک به صفر است. طبق برآوردهای موجود، بخش مصنوعات ایران نزدیک به %40 زیر ظرفیت تولیدی خود کار میکنند. لذا، افزایش تولید میتواند بدون افزایش قابل ملاحظه اشتغال انجام پذیرد. در بخش کشاورزی کشش اشتغال زایی رشد تولید نزدیک به 0.1 است (محاسبات بانک مرکزی). بخش های ساختمان سازی و خدمات، با کشش اشتغال زایی 1.1 و 0.5، دارای بیشترین توان اشتغال زایی بوده اند.

طبق برآوردهای موجود، بیکاری پنهان ایران بین 4 تا 5 ملیون نفر تخمین زده میشود. با پیشرفت برنامه اصلاحات اقتصادی (خصوصی سازی، تصحیح نابه هنجاری های بخش دولتی، و بهبود کارآیی در بخش خصوصی)، بیکاران پنهان به تدریج از چرخه تولید خارج شده و به لشکر بیکاران رسمی خواهند پیوست. این امر، بسته به سرعت پیشرفت اصلاحات اقتصادی، میتواند 2 تا 3 ملیون دیگر به جویندگان کار بیافزاید.
با توجه به روند رو به رشد شرکت زنان در بازار کار، افزایش کارایی نیروی کار، و گسترش بیسابقه بیکاری پنهان، کنترل و حل مشکل بیکاری به احتمال قوی نیازمند نرخ رشد تولیدی متجاوز از %10 در سال خواهد بود. علاوه براین، مشاغل جدیدی که تولید میشوند، میباست با ترکیب جنسی، سنی، و مهارت نیروی کار نیز متناسب باشند. انجام این کار در چارچوب مناسبات اقتصادی موجود، اگر غیر ممکن نباشد، بسیاردشوار خواهد بود.

تدابیر اتخاذ شده
در واکنش به بحران بیکاری، دولت ج.ا. تدابیری اتخاذ کرده است، که میتوان آنها را درسه گروه تقسیم بندی کرد:
1. تاسیس موسسات دولتی و خصوصی جدید برای ارائه آموزش های حرفه ای به کارگران و جویندگان کار. هر سال نزدیک به 1 ملیون نفر، با کمک مالی دولت، در دوره های آموزشی 1 تا 3 ماهه ثبت نام میکنند، اما درباره عملکرد و کارآیی این موسسات اطلاعاتی در دسترس نیست.
2. تاسیس بانک اطلاعاتی جویندگان کار. هدف این بانک اطلاعاتی، که توسط مرکز خدمات وزارت کار تاسیس شده، عبارت است از کاریابی برای جویندگان کاراز طریق جمع آوری اطلاعات در باره جویندگان کار و کارهای موجود در مناطق مختلف کشور. در سال 2-2001 نزدیک به 1 ملیون نفر در این بانک اطلاعاتی ثبت نام کردند، که برای 100 هزار نفر از آنها مشاغل مناسب یافته شد.
3. تخصیص اعتبار و معافیت مالیاتی به موسسات اشتغال زا:
• معافیت از پرداخت مالیات های مربوط به بیمه های کار و بهداشت (به ترتیب %23 و %3 در صد حقوق) برای موسساتی که از بانک اطلاعاتی مرکز خدمات کارگر و کارمند جدید استخدام میکنند.
• معافیت کارگران تازه استخدام شده از پرداخت مالیات بر درآمد برای سه سال (در واقع اکثر کارگران تازه استخدام شده زیر حد نصاب مالیات دهی میباشند).
• تخصیص 1.1 بلیون ریال به بانک های تجاری برای عرضه وام های کم بهره به موسسات تولیدی کوچک (کمتر از 5 نفر) که از بانک اطلاعتی مرکز خدمات کارگر و کارمند استخدام کنند (حد اکثر 3 ملیون تومان، با بهره ترجیحی %5 به مدت 5 سال). این موسسات موظف خواهند بود کارگر/کارمند مذبور را در طول مدت وام نگاه دارند (در صورت لزوم میتوانند وی را اخراج کنند مشروط به آنکه یک کارگر/کارمند دیگر از بانک اطلاعاتی استخدام کنند).
• تخصیص وام به افرادی که دارای پروژه مناسبی برای ایجاد یک کسب جدید برای خود میباشند و میتوانند بانک را قانع کنند که پروژه مذبور از نظر تجاری و مالی عملی است (حد اکثر 3 ملیون تومان، با بهره ترجیحی %5 به مدت 5 سال).
• تخصیص ارز خارجی، ازمحل صندوق پول نفت (Oil Stabilization Fund (OSF))، به شرکت های خصوصی صادراتی که میتوانند مشاغل جدید تولید کنند. مبلغ تخصیصی سالانه تعیین میشود. این مبلغ در سال 2-2001 بالغ بر یک ملیون دلار بود.
• تخصیص اعتبارات جدید ازمحل صندوق پول نفت به بخش های صنایع و معادن جهت افزایش سرمایه گذاری و حفظ مشاغل موجود.
• تخصیص %3 از ذخائری که بانک های تجاری میبایست به بانک مرکزی بسپارند، به بانک های مسکن، تجارت، و صنایع و معادن برای تامین نیازهای مالی پروژه های غیر دولتی اشتغال زا.
• تخصیص بخشی از درآمد مازاد نفت برای ایجاد اشتغال درمناطق توسعه نیافته. در سال 2-2001 جمعا 4.5 بلیون ریال به این منظور اختصاص داده شد (2.1 بلیون ریال برای استان تهران، و 2.4 بلیون ریال یرای سایر استانها).
• بالاخره نظام بانکی موظف است که حداقل %70 از سپرده های قرض الحسنه را (بعد از کسر ذخایر لازم) بصورت وام های بدون بهره، برای خرید وسایل و ابزار کار در اختیار متقاضیان قرار دهد.
این تدابیر، عمدتا با تخصیص تسهیلات مالی به بخشهای اشتغال زا، طبعا گامی مثبت در جهت کاهش نرخ بیکاری میباشند. اما، از آنجا که این تدابیرعلل ساختاری و بنیادی بحران بیکاری را هدف قرار نمیدهند، برد و کارآیی آنها محدود است. بعلاوه، این تدابیر تا حدود زیادی متکی بر روش ها و مکانیزم های اداری میباشند. با توجه به رواج فساد در دستگاه اداری کشور، این نگرانی وجود دارد که این تدابیر عمدتا بصورت مکانیزمی برای رانت دهی و رانت خواری عمل کنند، تا مکانیزمی برای حل مسئله بیکاری.

علل بنیادین بحران بیکاری
علل بنیادی بحران بیکاری ایران عبارتند از:
• سیطره دولت بر امور اقتصادی، از جمله سیاست زده گی مدیریت اقتصاد، تخصیص منابع بر مبنای موازین اداری، فساد دستگاه اداری، رانت خواری، ...
• نا به هنجاری های ساختاری بازار کار
• نا به هنجاری ساختاری بخش بانکی و پولی کشور
• نا به هنجار های ناشی از سیاست های نا مطلوب ارزی و تجاری
• نا به هنجاری های ناشی از سطح و ساختار یارانه ها ی آشکار و پنهانی
• نا به هنجاری های بخش آموزشی
• سلطه انحصارات و نبود رقابت اقتصادی موثر
• پایین بودن کارایی کار و سرمایه در کلیه بخش های اقتصادی
• نبود محیط مناسب برای رشد بخش خصوصی
• وابستگی به نفت و تکنولوژی سرمایه بر
• فرار مغزها
• تحریم اقتصادی
• بی ثباتی سیاسی

حل معضل بیکاری ایران بدون تغییرات بنیادی در ساختار اقتصاد سیاسی کشور میسر نخواهد بود.
اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی
قسمت دوم: نا به هنجاری بازار کار
• اقتصاد ج.ا. گرفتار نا به هنجاری ساختاری عمیق و گسترده ای است. ایران دارای 4 تا 5 ملیون بیکاری پنهان است. بسیاری از موسسات تولیدی سودآور نیستند. بسیاری از صنایع کشور نزدیک به %40 زیر ظرفیت تولیدی خود کار میکنند. در مجموع کارآیی کار و سرمایه پایین است
• کارکرد درست بازار کار مستلزم وجود سازمان های مستقل کارگری و صنفی است، که بتوانند کارگران و کارفرماها را در بازار کار نمایندگی کنند. این سازمان ها نقش بسیار مهمی در تدوین، تنظیم، و اجرای قوانین کار ایفا میکنند
هادی زمانی

www.iransolidarity.com

دوشنبه ۷ مهر ١٣٨٢ – ٢۹ سپتامبر ٢٠٠٣
نا به هنجاری بازار کار یکی از علل رشد بیکاری، به ویژه بیکاری ساختاری است. عوامل و اشکال مهم نابه هنجاری در بازار کار ایران عبارتند از: وجود قوانین نامطلوب، تنظیم نامناسب بازار کار، عملکرد نامناسب سازمان های صنفی، ناهم خوانی بین نیازهای بازار کار و نظام آموزشی، و عدم تحرک منطقه ای و بخشی نیروی کار. این نا به هنجاری ها مانع از عملکرد مکانیزم بازار شده، و در نهایت موجب پیدایش و رشد بیکاری میشوند.

قانون کار
قانون کار ج.ا. ایران نمونه بارزی از قوانینی است که برای پیشبرد آرمانی ارزنده تهیه و تدوین میشوند، اما در عمل نتایجی کاملا خلاف آرمان اولیه خود بوجود میآورند.

قانون کار ایران در گرما گرم انقلاب، بمنظور دفاع ازمنافع کارگران و زحمتکشان، و ارتقاء سطح رفاه آنان تدوین و تصویب شد. ماده 21 قانون کار، که مربوط به انفصال قرارداد کار است، به وضوح تصریح میکند که کارفرما اجازه ندارد قرارداد کار کارگر یا کارمند خود را پایان دهد، مگر آنکه قراداد برای مدت محدودی باشد، و یا اینکه کارگر/ کارمند ازعهده انجام وظایف محوله بر نیاید، و یا از قوانین انضباطی کار تخطی کرده باشد. وقتی که کارگر/ کارمند برای انجام وظایف غیردائم، برای مدت معینی استخدام شده باشد، کارفرما مجبور به تمدید قرارداد کار بعد از انقضای مدت مربوطه نیست. اما ماده 7 قانون کار تصریح میکند که حداکثر مدت قراردادهای مدت دار میبایست توسط وزارت کار و امور اجتماعی تعیین شود و به تائید شورای عالی وزیران برسد.

ماده 27 قانون کار تصریح میکند که کارفرما تنها در صورتی میتواند کارگر/ کارمند خود را به علت عدم کارآیی و یا سرپیچی از قوانین انضباطی کار اخراج کند که عدم کارآیی یا سرپیچی کارگر/ کارمند مورد تائید نماینده کارگران باشد. اگر انفصال قراداد کار مورد تائید نماینده کارگران باشد، کارفرما موظف خواهد بود که در ازا هرسال سابقه کار یک ماه حقوق به کارگر/ کارمند مربوطه بپردازد (ماده 27). کارگر/ کارمند اخراجی میتواند به تصمیم مربوطه اعتراض کرده و از هیئت حل اختلاف کار تقاضای تجدید نظر کند. اگر هیئت حل اختلاف به نفع کارگر/ کارمند رای دهد، کارفرما موظف به پرداخت جریمه خواهد بود (ماده 29)، اما اگر رای هیئت به نفع کارفرما باشد، کارفرما همچنان موظف به پرداخت یک ماه حقوق در ازا هر سال سابقه کار خواهد بود و کارگر مربوطه موظف به پرداخت هیچگونه هزینه و جریمه ای نخواهد بود (ماده 165).

اقتصاد ج.ا. گرفتار نا به هنجاری ساختاری عمیق و گسترده ای است. همانطور که خاطر نشان شد، ایران دارای 4 تا 5 ملیون بیکاری پنهان است. بسیاری از موسسات تولیدی سودآور نبوده و تنها با دریافت یارآنه های کلان میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند. بسیاری از صنایع کشور نزدیک به %40 زیر ظرفیت تولیدی خود کار میکنند. در مجموع کارآیی کار و سرمایه پایین است. با وجود این شرایط، اقتصاد کشور، اگر به مرور ورشکسته نشود، نرخ رشد بالایی را هم که برای حل بحران اقتصادی و اجتماعی کشور، به ویژه بحران بیکاری، لازم است، نمیتواند تامین کند. حل این مشکل مستلزم عقلایی کردن ساختار و روند تولید، و انتقال سرمایه و نیروی کار از موسسات و بخش های غیر سودآور به موسسات و بخش های سودآور است. اما قوانین موجود مانع از انجام این تعدیل و تصحیح ساختاری میشوند، و عملا به زیان زحمتکشان کار میکنند.

حل بحران اقتصادی کشور و تامین رشد اقتصادی لازم، همچنان نیازمند ایجاد پروژه های سودآور جدید است. اما در شرایط موجود، سرمایه گذاران به ناچار با احتیاط بسیار زیاد اقدام به سرمایه گذاری روی یک پروژه جدید میکنند. زیرا چنانچه سودآوری پروژه کمتر از تخمین اولیه باشد، و یا اینکه ترکیب بخشی آن احتیاج به تعدیل داشته باشد، به علت انعطاف ناپذیری قوانین کار، نخواهند توانست سطح تولید را پایین آورده و آنرا بهینه کنند، و برای همیشه مجبور به پرداخت زیان های غیرضروری خواهند بود.

موارد دیگری از قانون کار نیز با تحمیل تصمیم های غیراقتصادی و هزینه های غیرلازم موجب افت کارآیی و سودآوری تولید میشوند. قوانین مربوط به پرداخت مزایای غیر نقدی و اضافه کار از آن جمله اند.

حقوق کارمند میتواند بخشا به صورت مزایای غیرنقدی، بصورت مسکن رایگان یا ارزان، کالاهای مصرفی، خدمات آموشی، بهداشتی، و غیره، پرداخت شود. تصمیم در مورد اینکه چه مقدار از حقوق به صورت غیرنقدی پرداخت شود، و به صورت چه کالاهایی، میبایست بر اساس موازین اقتصادی اتخاذ شود. گاه کارفرما میتواند کالا یا خدمات معینی را به قیمتی کمتر از بازار تولید یا فراهم کرده و آنها را به صورت بخشی از حقوق در اختیار کارمندان خود بگذارد، و مابه تفاوت قیمت بازار و هزینه تولید/ تامین را به نسبت مطلوبی بین خود و کارمندان تقسیم کند. این امر به کارفرما اجازه میدهد که در حین کاهش هزینه تولید، عملا حقوق بیشتری به کارمندان خود بپردازد. اما قانون کار این امر را مطلق کرده و از همه کارفرماها میخواهد که کالاها و خدمات متعددی را به صورت مزایای غیر نقدی در اختیار کارمندان خود قرار دهد - مانند مسکن (ماده 149 قانون کار)، حمل و نقل بین خانه و محل کار (ماده 152)، امکانات ورزشی (ماده 154)، ....

طبعا، برخی از کارفرماها در تولید و تامین این کالاها و خدمات دارای مزیت نسبی نیستند، یعنی نمی توانند آنها را به قیمتی کمتر از بازار تامین کنند. در نتیجه ارزش افزوده ای تولید نمیشود که بین کارفرما و کارمندان تقسیم شود. درعمل، کارفرما، بابت انجام کاری که در آن تخصص ندارد، هزینه ای هم متحمل میشود. این مسئله موجب افزایش هزینه تولید شده، و در بلند مدت موجب کاهش رشد اقتصاد و افزایش بیکاری میشود. در واقع، این بخش از قانون کار مانند یک مالیات یکسان بر سود عمل میکند، که نه تنها موجب کاهش رشد میشود، بلکه تناسب بخشی اقتصاد را نیز مخدوش میکند (زیرا نسبت به تمام بخش ها، بدون توجه به نرخ سودآوریشان، یکسان عمل میکند). علاوه بر این، برخی از کارمندان ممکن است به این کالاها و خدمات نیازی نداشته باشند، و یا برای آنها ارزشی کمتر از ارزش بازار قائل باشند. لذا، این سیاست با تحمیل یک الگوی مصرف نامطلوب برجامعه موجب نابه هنجاری اقتصاد و به هدر رفتن منابع تولیدی میشود.

تصمیم در باره پرداخت اضافه کار از منطق مشابهی پیروی میکند، و میبایست بر مبنای موازین اقتصادی اتخاذ شوند. اما مواد 58 و 61 قانون کار امکان استفاده بهینه از اضافه کار را تا حدود زیادی محدود میکنند.

بطور کلی، روش مطلوب آنست که دولت تصمیمگیری پیرامون سطح و چگونگی پرداخت مزایای غیر نقدی، اضافه کار، و موارد مشابه را به بازار کار (که در آن نمایندگان کارگران و کارفرماها نیز حضور دارند) واگذار کند، و هم خود را متوجه تعیین و تضمین استانداردهای بهداشت و امنیت محیط کار کند.

تنظیم بازار کار ضروری است، اما این مهم میبایست به نحوی سنجیده انجام پذیرد، تا به نتایج نامطلوب نیانجامد.

نبود اتحادیه های مستقل
کارکرد درست بازار کار مستلزم وجود سازمان های مستقل کارگری و صنفی است، که بتوانند کارگران و کارفرماها را در بازار کار نمایندگی کنند. این سازمان ها نقش بسیار مهمی در تدوین، تنظیم، و اجرای قوانین کار ایفا میکنند. وجود این سازمان ها، چنانچه سیاست زده نباشند، و بر مبنای موازین اقتصادی عمل کنند، سبب بهبود کارکرد بازار کار شده، و از ضرورت اتکا بیش از حد به مکانیزم های اداری برای تنظیم بازار کار میکاهد.

در ایران سازمانهای کارگری و صنفی، عموما به عنوان بخشی از ماشین اداری دولت عمل میکنند، و موجب تنظیم نامطلوب بازار کار میشوند. به ویژه آنکه، این سازمان ها، مانند اکثر ارگان های دولتی، شدیدا ایدئولوژیک و سیاست زده هستند، و تا حدود زیادی به صورت مکانیزمی برای توزیع رانت و اعمال ایدئولوژی و سیاست عمومی رژیم از طریق بازار کار عمل میکنند.

کمبود نیروی کار ماهر و ناهم خوانی عرضه و تقاضا
کمبود نیروی کار ماهر و ناتوانی نظام آموزشی در تامین نیازهای بازار کار یکی از علل مهم نابه هنجاری بازار کار بشمار میرود. بازار کار ایران دچار کمبود نیروی کار ماهر با تخصص های حرفه ای و مدیریت است. هر سال نزدیک به 259 هزار نفر از دانشگاه های ایران فارغ التحصیل میشوند. اما %38 آنها فارغ التحصیل علوم اسلامی میباشند.

کم تحرکی نیروی کار
عدم تحرک نیروی کار یکی از عوامل بیکاری ساختاری است. در ایران توزیع منطقه ای نیروی کار، به علت پایین بودن تحرک نیروی کار، بسیار ناهمگون است. برای مثال، نرخ بیکاری در یزد نزدیک به %7 است، حال آنکه در کرمانشاه متجاوز از %25 میباشد. چنانچه نیروی کار دارای تحرک بخشی و منطقه ای کافی باشد، جابجایی نیروی کار از مناطق و بخش هایی که در آنها نرخ بیکاری بسیار بالا است به مناطق و بخش هایی که نیازمند نیروی کار جدید هستند، و یا سطح بیکاری آنها پایین است، موجب یکسانی نرخ بیکاری خواهد شد. این امر از تمرکز بیکاری در یک منطقه و یا یک بخش جلوگیری کرده، و حل مشکل بیکاری را آسانتر و کم هزینه تر میکند. در ایران پایین بودن تحرک نیروی کار مانع از عملکرد این مکانیزم میشود.

یکی از علل پایین بودن تحرک نیروی کار عبارت است از نبود یک سیستم امنیت و رفاه اجتماعی، و وابستگی بیکاران به مناسبات و حمایت های خانوادگی. ایجاد یک نظام موثر بیمه بیکاری و خدمات اجتماعی به تدریج بر این مشکل فائق آمده، و موجب افزایش تحرک نیروی کار خواهد شد. پایین بودن سطح مهارت نیروی کار دلیل دیگر کمبود تحرک نیروی کار است. تاسیس موسسات آموزشی حرفه ای برای آموزش مهارت های جدید به نیروی کار، به ویژه مهارت هایی که در بخش ها و مناطق در حال توسعه مورد نیاز میباشند، موجب افزایش تحرک نیروی کار و تسهیل حل مشکل بیکاری خواهد شد.

جمعبندی
نابه هنجاری بازار کار، از جمله قوانین نا مناسب، تقلیل مکانیزم و ارگان های بازار کار به اهرم هایی برای توزیع رانت و تحمیل ایدئولوژی حکومت، ناهم خوانی بین نظام آموزشی و نیازهای بازار کار، و نبود سازمان های سندیکایی مستقل، موجب پیدایش و گسترش بیکاری شده، و هزینه سنگینی را بر اقتصاد بیمار ج.ا. تحمیل میکنند. حل مشکل بیکاری ایران بدون بر طرف کردن این موانع ساختاری میسر نخواهد بود.
اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی
قسمت سوم: نابه هنجاری سیستم یارانه ها
• در سال 2/2001، تنها حجم یارانه های غیر مستقیم ارزی بالغ بر 5 بلیون دلار، یعنی %21 بودجه رسمی دولت بود. این یارانه های غیر مستقیم ارزی، نه تنها موجب مصرف بیهوده و تخصیص نامطلوب منابع اقتصادی میشوند، بلکه با پایین آوردن هزینه واردات کفه ترازوی رقابت را به زیان تولیدکنندگان داخلی برهم میزنند.
• یارانه های انرژی موجب تشدید نابرابری درآمد میشوند. مصرف سرانه انرژی در خانوارهای پر درآمد چندین برابر مصرف سرانه خانوارهای کم درآمد است. لذا، بخش عمده یارانه های انرژی نصیب خانوارهای پر درآمد میشود، که نابرابری توزیع درآمد و مصرف را تشدید میکند
هادی زمانی
www.iransolidarity.com

چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۲ – ۸ اکتبر ۲۰۰۳
سیاست دولت طی 25 سال گذشته موجب پیدایش سیستم یارانه دهی بسیار بغرنجی شده است، که حجم قابل ملاحظه ای از منابع تولیدی ایران را به هدر میدهد. وضعیت یارانه های ضمنی، یعنی یارانه هایی که بطور غیر مستقیم از طریق عرضه ارزان کالا و خدمات پرداخت میشوند، به ویژه قابل توجه است. حجم این یارانه ها بالغ بر %15 تولید ناخالص ملی میباشد، که دو سوم آن مربوط به یارانه های انرژی (برق و سوخت) است.

دلیلی که برای پرداخت این یارانه ها ارائه میشود حمایت از اقشار کم درآمد و مبارزه با فقر میباشد. اما، این یارانه ها یک یا چند گروه اجتماعی معین، مثلا اقشار کم درآمد را هدف قرار نمیدهند، بلکه غالبا تمام گروه های اجتماعی را در بر میگیرند. در واقع، حجم عمده این یارانه ها غالبا نصیب اقشار پر درآمد میشود. برای مثال، مبالغی که از طریق یارانه های نان، دارو، گاز، و نفت سفید نصیب پر درآمدترین دهه (یک دهم، percentile) جامعه میشود به ترتیب 2 برابر، 4 برابر، 32 برابر، و 3.5 برابر سهم فقیرترین دهه جامعه است. وجود این یارانه ها سبب میشود که قیمت ها نتوانند هزینه واقعی تولید و فرصت های از دست رفته را منعکس کنند. این امر موجب تخصیص نامطلوب منابع اقتصادی و به هدر رفتن ثروت کشور میشود.

حل بحران اقتصادی ج.ا. و پیشبرد برنامه اصلاحات اقتصادی مستلزم حذف این یارانه ها است، مشروط برآنکه درآمد حاصله صرف سرمایه گذاری و رشد اقتصاد شود. افزایش تولید موجب افزایش اشتغال و کاهش بیکاری خواهد شد، که عمده ترین علت فقر در ایران کنونی است. همچنین بخشی از درآمد حاصله را میتوان صرف ایجاد یک سیستم امنیت اجتماعی جهت حمایت از اقشار کم درآمد جامعه نمود. اجرای مطلوب این سیاست مستلزم تغییرات بنیادین در ساختار اقتصاد سیاسی کشور است.

انواع یارانه های غیر مستقیم
سیستم توزیع یارانه های غیر مستقیم ج.ا. ترکیبی است از یارانه ها، کنترل قیمت ها، و سهمیه بندی. در مجموع قیمت 39 کالای مصرفی توسط دولت تعیین و کنترل میشود. قیمت برق، آب، و سوخت مستقیما توسط مجلس تعیین میشود. اما قیمت سایر کالاها، مانند نان، برنج، شکر، روغن خوراکی، شیر بچه، دارو، مواد پاک کننده، کاغذ، روزنامه، کودهای شیمیایی، ... ، توسط سازمان حمایت از مصرف کننده و تولید کننده تعیین میگردد.
در مورد نان، آب، برق، بنزین، گازوئیل و نفت مصرف کنندگان میتوانند این کالاها را به هر مقدار که میخواهند خریداری و مصرف کنند. مصرف دارو منوط به داشتن نسخه پزشک میباشد و توسط نظام پزشکی کنترل میشود. اما، مصرف سایر کالاها توسط سیستم سهمیه بندی، از طریق صدور کوپن، کنترل میگردد. در دوران جنگ با عراق سیستم اخیر بسیار گسترده شد، اما اکنون تنها چند قلم کالا از طریق کوپن توزیع میشوند، که مهمترین آنها عبارتند از: قند و شکر، روغن خوراکی، و نوعی پنیر.
هزینه یارانه هایی که ازاین طریق پرداخت میشود، بالغ بر %15 تولید ناخالص ملی است، که نزدیک به %11 آن مربوط است به انرژی (برق، نفت، گاز، بنزین، گازوئیل، ...).

یارانه انرژی
قیمت انرژی عبارت است از میانگین قیمت برق، نفت، گاز، بنزین، و گازوئیل. در چند سال اخیر دولت قیمت انرژی را تا حدودی بالا برده است، اما هنوز قیمت داخلی بسیار پایین تر از قیمت صادراتی میباشد. قیمت صادراتی انرژی – یعنی میانگین قیمت صادراتی کالاهایی چون برق، بنزین، گازوئیل، و غیره – بطور متوسط 4 تا 5 برابر قیمت این کالاها در بازار داخلی است. این درواقع یک یارانه ناپیدا (ضمنی) است که از طریق انرژی به مصرف کنندگان و تولید کنندگان پرداخت میشود. در سال 2/2001 ارزش یارانه ای که از طریق انرژی پرداخت شد بالغ بر %10 تولید ناخالص ملی بود.بطور متوسط ارزش یارانه انرژی طی دهه گذشته برابر 11% تولید ناخالص ملی بوده است.
ارزانی انرژی موجب مصرف بیرویه و به هدر رفتن منابع تولید میشود. مقدار انرژی ای که به سبب پایین بودن قیمت داخلی به هدر میرود، میتواند صادر شده و درآمد حاصل از آن صرف تولید و توسعه اقتصاد شود. به این ترتیب، شکاف بیش از حد بین قیمت داخلی و صادراتی انرژی دارای "هزینه فرصت از دست رفته" (opportunity cost) بالایی است، که موجب کاهش رشد و رفاه اقتصادی میشود.
در بخش مصرف خانگی، زیان ناشی از ارزانی انرژی نزدیک به %3.5 تا %4.3 تولید نا خالص ملی برآورد میشود. در بخش تولیدی اقتصاد ابعاد اتلاف انرژی به مراتب گسترده تراست. برای مثال، مصرف انرژی کارخانه های سیمان ایران %35 بیشتر از کارخانه های ژاپن است، مصرف انرژی کارخانه ذوب آهن و فولاد اصفهان %58 بیشتر از کارخانه های مشابه در ژاپن میباشد؛ مصرف انرژی یخچال های ساخت ایران %70 بیشتر از یخچال های وارداتی است؛ مصرف سوخت اتومبیل های ایران بالاتر از مصرف اتومبیل های وارداتی است (استراتژی افزایش کارایی مصرف انرژی در ایران، بانک جهانی 1994).
همچنین، یارانه های انرژی موجب تشدید نابرابری درآمد میشوند. مصرف سرانه انرژی در خانوارهای پر درآمد چندین برابر مصرف سرانه خانوارهای کم درآمد است. لذا، بخش عمده یارانه های انرژی نصیب خانوارهای پر درآمد میشود، که نابرابری توزیع درآمد و مصرف را تشدید میکند. برای مثال، یارانه ای که از طریق مصرف انرژی نصیب مرفه ترین دهه جامعه میشود 12 برابر یارانه ای است که نصیب فقیرترین دهه میشود. اگر مبلغ یارانه ها بطور یکسان بین افراد جامعه تقسیم شود، درآمد فقیرترین دو دهه جامعه %60 افزایش خواهد یافت (%112 در مناطق روستایی). چنین سیاستی میتواند فقر را در ایران ریشه کن کند.

مجلس ج.ا. تا کنون دو بار لایحه افزایش قیمت انرژی را به دلیل مخاطرات ناشی از پیآمدهای اقتصادی و اجتماعی آن رد کرده است. در حال حاضر کمیسیونی تشکیل شده است تا پیآمدهای احتمالی افزایش قیمت انرژی را بررسی کرده، و سیاست مناسبی را برای انجام آن تدوین کند.
تاثیر افزایش قیمت انرژی برروی اقتصاد یکباره نبوده، و احتمالا نزدیک به 2 تا 3 سال طول خواهد کشید تا بطور کامل تاثیر تورمی خود را نمایان سازد. برای مثال، اگر سهم انرژی در سبد کالاهای مصرفی %20 باشد، %100 افزایش در قیمت انرژی، در دور اول، مستقیما موجب %20 افزایش هزینه زندگی (تورم) خواهد شد. در دور دوم، موجب افزایش هزینه تولید کالاهایی خواهد شد که در تولیدشان از انرژی استفاده میشود (کالاهای X ). در دورسوم، موجب افزایش هزینه تولید کالاهایی خواهد شد که در تولید از کالاهای X استفاده میکنند. و الی آخر. علاوه بر این، افزایش هزینه زندگی موجب بالا رفتن دستمزدها خواهد شد، که به نوبه خود موجب افزایش هزینه تولید و افزایش مجدد هزینه زندگی میشود.
طبق محاسبات موجود، که با استفاده از جدول نهاده- ستاده ها انجام گرفته، افزایش قیمت داخلی انرژی به سطح میانگین قیمت صادراتی دهه گذشته موجب %30 تورم خواهد شد (بطور مطلق). چنانچه افزایش قیمت انرژی موجب کاهش مصرف خانوارها و استفاده از تکنولوژی های مناسبتر(کاهش مصرف انرژی در خط تولید) شود، و چنانچه اثر تورمی آن بر بازار کار بسیار شدید نباشد، تورم ناشی از افزایش قیمت انرژی احتمالا کمتر از %30 خواهد بود.
تصحیح نابه هنجاری قیمت انرژی، به دلیل شدت تورم زایی آن، بسیار دشوار میباشد، اما از آن گریزی نیست، زیرا حل بحران اقتصادی ج.ا. و پیشبرد برنامه اصلاحات اقتصادی بدون آن میسر نخواهد بود. برای تسهیل امر، میتوان اینکار را در چند مرحله (طی چند سال) انجام داد و با استفاده از ابزارهای اقتصادی مناسب تاثیر منفی آنرا بر اقشار کم درآمد خنثی کرد.
برای مثال میتوان قیمت انرژی را طی سه سال (هر سال یک سوم مقدار مورد نظر) بالا برد، و مقداری از درآمد حاصله را صرف پرداخت یارانه نقدی به خانوارهای کم درآمد کرد. برای پرداخت ابن یارانه ها میبایست سیستم مناسبی تدوین کرد که خود موجب ایجاد نا به هنجاری نشود.
اولا یارانه های نقدی میبایست تنها برای یک مدت معین و از پیش اعلان شده (مثلا 5 سال)، پرداخت شوند. دوما، سیستم مورد نظر میبایست شفاف و کم هزینه باشد، و اجرای آن مستلزم دستگاه اداری عریض و طویلی نباشد. برای مثال میتوان بخش معینی از درآمد حاصله را بطور یکسان بین تمام خانوارها تقسیم کرد، بطوریکه اثر افزایش قیمت انرژی را بر روی (مثلا) سه دهه (%30) فقیر جامعه خنثی کند. سپس، مبلغ مورد نظر را میتوان هر ماهه از طریق سیستم بانکی، به خانوارهایی که برای مطالبه آن به بانک مراجعه می کنند، پرداخت کرد. این روش موجب بهبود توزیع درآمد به نفع خانوارهای فقیر خواهد شد، و اجرای آن نسبتا کم هزینه و شفاف خواهد بود. بعلاوه، چنانچه مبلغ پرداختی ثابت باشد، یعنی با نرخ تورم تعدیل نشود، حذف سیستم آسانتر خواهد بود. در عمل، سیستم های متعددی میتوان تدوین کرد، که هریک دارای برتری ها و کاستی های معینی خواهند بود. تدوین و انتخاب سیستم مطلوب مستلزم کاربرد شیوه های کارشناسی و استفاده از روشهای مدیریت مدرن میباشد.
موفقیت سیاست افزایش قیمت انرژی متکی بر این فرض است که موسسات تولیدی و خدماتی مصرف انرژی خود را بهینه کرده، و با استفاده از روش های مطلوب مصرف انرژی خود را کاهش دهند. این مکانیزم در بخش خصوصی عمل خواهد کرد، زیرا در واکنش به افزایش قیمت انرژی، کارفرما مجبور خواهد شد یا مصرف انرژی را کاهش دهد، و یا آنکه، برای حفظ نرخ سود، قیمت تولید را افزایش دهد. اما وجود رقابت و خطر ورشکستگی باعث خواهد شد که تولید کننده نتواند تمامی افزایش قیمت انرژی را به مصرف کننده منتقل کند. لذا، برای حفظ سود و ادامه فعالیت مجبور خواهد شد تا با استفاده از تکنولوژی و روش های کارا مصرف انرژی خود را کاهش دهد.
اما در بخش دولتی، آماد گی دولت برای پرداخت کسر بودجه ناشی از افزایش قیمت انرژی مانع از عملکرد این مکانیزم خواهد شد. لذا دولت میبایست، از یکسو از تامین کسری بودجه موسسات دولتی خودداری کند، و به آنها اجازه بدهد تا بخش قابل ملاحظه ای از افزایش هزینه تولید را از طریق افزایش قیمت به مصرف کنندگان منتقل کنند. از سوی دیگر، دولت میبایست برای موسسات دولتی انگیزه لازم را فراهم آورد تا مانند بخش خصوصی مصرف انرژی خود را با استفاده از تکنولوژی مناسب و شیوه های مطلوب مدیریت کاهش دهند. این در نهایت مستلزم اصلاح بخش دولتی طی یک برنامه حساب شده و چند مرحله ای میباشد.
تصحیح قیمت انرژی پیش شرط مهمی برای پیشبرد و موفقیت برنامه اصلاحات اقتصادی است. این کار نه تنها منشا نا به هنجاری در تخصیص منابع را از پیش پا برخواهد داشت، بلکه بودجه لازم برای اجرای اصلاحات را نیز تامین خواهد کرد.

سایر یارانه ها
در مورد سایر کالاهایی که در بالا اشاره شد (مانند نان، برنج، شکر، روغن خوراکی، شیر بچه، دارو، مواد پاک کننده، کاغذ، روزنامه، کودهای شیمیایی، ...) پرداخت یارانه غیر مستقیم به دو صورت انجام میگیرد. اولا، دولت بخشی از درآمد ارزی نفت را با نرخ دلاری 175 تومان، در مقایسه با نرخ ارز آزاد دلاری 800 تومان، در اختیار ارگان های دولتی و نهادها میگذارد تا بتوانند کالاهای مورد نیاز خود را با ارز ارزان دلاری 175 تومان وارد کنند. این در واقع حکم پرداخت یارانه غیر مستقیم به واردات را دارد که به ارگان های دولتی و نهادها داده میشود. علاوه بر این، دولت برخی از کالاهای مصرفی، مانند گندم را از تولید کنندگان به قیمت بازار خریداری کرده، و به قیمت ارزانتر در اختیار مصرف کنندگان قرار میدهد.
در سال 2/2001، تنها حجم یارانه های غیر مستقیم ارزی بالغ بر 5 بلیون دلار، یعنی %21 بودجه رسمی دولت بود. این یارانه های غیر مستقیم ارزی، نه تنها موجب مصرف بیهوده و تخصیص نامطلوب منابع اقتصادی میشوند، بلکه با پایین آوردن هزینه واردات کفه ترازوی رقابت را به زیان تولیدکنندگان داخلی برهم میزنند.
تا قبل از یکسان سازی نرخ ارز در مارس 2002 ، هزینه این یارانه های ارزی در بودجه دولت منعکس نبود. این یارانه ها هنوز پرداخت میشوند، اما بعد از مارس 2002 به بودجه دولت یک قلم جدید اضافه شده است تا هزینه این یارانه ها را منعکس کند. اگرچه نا به هنجاری های ناشی ازپرداخت این یارانه ها همچنان ادامه دارد، اما اشکار کردن آنها در بودجه دارای اهمیت است، زیرا اکنون مسئولین امورمیتوانند متوجه هزینه فرصت های از دست رفته این سیاست باشند.
اکنون که هزینه این یارانه ها روشن و آشکار شده است، میبایست طی یک برنامه سنجیده آنها را حذف، و با استفاده ازمکانیزم های مناسب (همانطور که در بالا توضیح داده شد) اثر تورمی حذف آنها را بر اقشار کم درآمد خنثی کرد.
در سال 2/2001 هزینه مربوط به یارانه های داروهای وارداتی بالغ بر505 میلیون دلار بود - 395 ملیون دلار بابت ارز ترجیحی برای تمام واردات، و 110 میلیون دلار برای داروهایی که تمامی هزینه واردات آن توسط دولت پرداخت میشود و به صورت رایگان در اختیار مصرف کنندگان قرار میگیرد. در این مورد میتوان یارانه ها ی ارزی را کاملا حذف، و کمک هزینه مربوطه را از طریق بیمه بهداشت، که هم اکنون %80 جمعیت را در برمیگیرد، بطور مستقیم دراختیار بیماران قرار داد. اما باید توجه داشت که نظام بیمه بهداشت ایران %20 جمعیت را ، که بسیاری از آنها افراد کم درآمد میباشند، در بر نمیگیرد. لذا، انجام این سیاست مستلزم ایجاد مکانیزمی است که این بخش از جمعیت را نیز تحت پوشش قرار دهد.

راه برون رفت
سیستم یارانه های غیرمستقیم (ناپیدا) زیان هنگفتی را بر اقتصاد کشور تحمیل میکند، و موجب به هدر رفتن منابع اقتصادی و تخصیص نامطلوب آنها میشود. طبق برآوردهای موجود حجم یارانه های غیرمستقیم بالغ بر %15 تولید ناخالص ملی ایران میباشد. حذف این سیستم نه تنها موجب بهبود تخصیص منابع و افزایش کارایی خواهد شد، بلکه درآمد حاصله از آن میتواند سرمایه لازم برای حل بحران اقتصادی و پیشبرد برنامه اصلاحات اقتصادی را نیز فراهم کند. همچنین، بخشی از درآمد حاصله را میتوان صرف ایجاد یک نظام امنیت اجتماعی کرد تا فشار تورمی حاصله را بر اقشار کم درآمد خنثی کند.
برای انجام این کار:
• ابتدا باید تمام یارانه های ناپیدا را در بودجه دولت نمایان ساخت، به ویژه یارانه های مربوط به انرژی که هنوز در بودجه رسمی دولت منعکس نیستند.
• سپس، میبایست تمام این یارانه ها را تا حد امکان حذف کرد.
• برای یارانه هایی که نمیتوان آنها را کاملا حذف کرد، میبایست سیاستی مناسب تدوین کرد تا بتوان بخشی از یارانه های مورد نظر را بصورتی کارا و کم هزینه، برای یک مدت معین و از پیش تعیین شده، به صورت کمک هزینه های نقدی به مصرف کنندگان پرداخت کرد.
• بعد از مدت مورد نظر، میبایست این یارانه ها بطور کامل حذف شده، و به جای آنها سیستم بیمه امنیت و رفاه اجتماعی جایگزین گردد، تا بتوان با پرداخت کمک هزینه زندگی به اقشار کم درآمد آثار تورمی حذف یآرانه ها را خنثی کرد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   65 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی

دانلود مقاله کمک های اولیه

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله کمک های اولیه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


اقداماتی که هنگام وقوع حوادث برای جلوگیری از مرگ ، پیشگیری از صدمات و عوارض بعدی و کاهش درد پیش از رسیدن پزشک و یا انتقال وی به مرکز درمانی به عمل آید .
تعریف علایم حیاتی
علایمی هستند که میزان سلامتی و یا نشانه های حیات شخص را نشان می دهند و شامل نبض ، تنفس ، فشار خون ، هوشیاری ، واکنش مردمک و رنگ پوست است .
تعریف نبض
عبور خون از داخل سرخرگ ها باعث ضربه ای به دیواره سرخرگ می شود که به آن نبض گویند . با شمارش تعداد نبض می توان به تعداد ضربان قلب پی برد ، نبض در تمامی سرخرگ های بدن وجود دارد اما ما فقط قادر به لمس ضربان سرخرگ هایی که سطحی بوده و از روی استخوان و یا عضله رد می شوند می باشیم .
مهمترین نقاط گرفتن نبض
1- سرخرگ زند زبرین 2- سرخرگ گردنی 3- سرخرگ رانی
تعداد نبض با توجه به سن ، جنس و جثه افراد متغیر است . در افراد بالغ و سالم 60 تا 80 بار در دقیقه و در اطفال 80 تا 100 بار در دقیقه می باشد .
تنفس
تنفس باید منظم ، طبیعی و با تعداد معین باشد . تعداد طبیعی تنفس در بزرگسالان 12 تا 20 بار در دقیقه و در کودکان تا 30 بار در دقیقه متغیر است . تنفس سطحی و یا عمیق غیر عادی بوده و بایستی فرد را به مراکز درمانی رساند .
فشار خون
فشاری که هنگام عبور خون به سرخرگ وارد می کند و دارای یک میزان حداکثر و یک میزان حداقل است . فشار خون حداکثر باید در حدود 90 تا 140 میلیمتر جیوه و فشار خون حداقل 65 تا 85 میلیمتر جیوه باشد .

 

درجه ی حرارت بدن
درجه حرارت طبیعی بدن همواره در حد معینی بین 3/37 تا 8/36 است . کاهش درجه ی حرارت بدن در مواردی مثل سوتغذیه ،سرمازدگی و شوک به وجود می آید و افزایش آن نیز در مواردی مانند بیماری های عفونی و گرمازدگی دیده می شود .
درجه هوشیاری
1- هوشیاری کامل
2- حواس پرتی مختصر
3- خواب آلودگی
4- اغما ( بیهوشی )
معاینه مردمک ها
ارزیابی عصبی بوده که بنا به اندازه ، یکسان بودن و پاسخ به نور صحت آن مشخص می شود .
رنگ پوست
به مقدار خونی که از آن می گذرد و رنگ دانه هایی که در آن قرار دارند بستگی دارد . پوست سفید و یا رنگ پریده در جریان شوک ، غش ، حمله ی قلبی ، ترس و پوست کبود در موارد خفگی و یا بعضی از مسمومیت ها و کمبود اکسیژن دیده می شود .
نجات زندگی ( CPR )
اگر قلب مصدوم کار نکند ایست قلبی و اگر ریه های فرد کار نکرده و تنفس نداشته باشد ایست تنفسی اتفاق افتاده و زمان طلایی 5 دقیقه از لحظه ایست قلبی و یا تنفسی جهت عملیات احیای مصدوم بیشتر فرصت نخواهیم داشت . ایست قلبی و تنفسی بنا به علل مختلفی رخ می دهد که معمولا اگر زمان طلایی به پایان برسد احتمال فرصت نجات مصدوم به پایان می رسد .
تنفس مصنوعی
هدف از تنفس مصنوعی رساندن اکسیژن به مصدوم یا بیمار و به کار انداختن دستگاه تنفسی اوست .

 

علایم نشان دهنده بیمار یا مصدوم به تنفس مصنوعی :
1- هیچ حرکتی در قفسه سینه و شکم بیمار دیده نمی شود .
2- صدای حرکت هوا را از دهان و بینی او نمی توان شنید .
3- چنانچه تکه ای کاغذ و پنبه در برابر دهان و بینی بیمار گرفته شود اشیا مذبور تکان نمی خورد.
4- اگر آینه ای را جلوی بینی و دهان بیمار بگیریم اثری از بخار روی آن دیده نمی شود .
5- بیمار برای تنفس تلاش می کند و عضلات جلوی گردنش برجسته می شود اما صدای هوا را نمی توان شنید .
6- برخی از بافت های بدن دچار سیانوز می شوند .
7- مردمک چشمان مصدوم گشاد می شوند .
انواع تنفس مصنوعی
دهان به دهان : رایج ترین شیوه که در خفگی های پیشرفته مانند خفگی در آب و با گاز صورت می گیرد .


دهان به بینی : هنگام شکستگی فک یا جراحت دهان به کار می رود .

دهان به دهان و بینی : در اطفال استفاده می شود .
ماساژ قلبی
هنگام بروز ایست قلبی می توان با ماساژ دادن قلب کار قلب را که دچار اختلال گردیده است مجددا به حالت عادی برگرداند تا خون در بدن به گردش درآید و اکسیژن و مواد غذایی به نقاط اصلی بدن رسیده و مصدوم نجات پیدا کند .ماساژ قلبی به دو طریق ماساژ داخلی که توسط جراح در بیمارستان و ماساژ خارجی توسط امدادگر انجام می شود .

دلایل ایست قلبی
1- خونریزی های بسیار شدید
2- تصلب شرایین
3- خفگی
4- ناسازگاری دارو ها
5- شوک
تعداد تنفس مصنوعی در بزرگسالان 12 تا 18 بار و در کودکان 18 تا 20 بار در دقیقه می باشد و تعداد ماساژ قلبی نیز بین 80 تا 100 بار در دقیقه است. در صورت بروز همزمان ایست تفسی و قلبی می بایستی نسبت ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی 5 به 1 باشد .

خونریزی

 

انواع خونریزی ها به دو دسته داخلی و خارجی تقسیم می شوند.
خونریزی داخلی : این نوع خونریزی به واسطه وارد آمدن ضربه به بدن یا وجود بیماری پدید می آید خونریزی داخلی ممکن است قابل رویت یا غیر قابل رویت باشد، بهترین اقدام در مورد اشخاصی که دچار این نوع خونریزی شدند رساندن آن ها به مراکز درمانی است، فقط به این نکته توجه کرد که بیمار را راحت و بدون حرکت نگه داشت و اگر احساس سرما کرد او را گرم نگه دارید و از راه دهان چیزی به بیماری نخوراند.
خونریزی خارجی : خونریزی خارجی قابل رؤیت است.
درمان خونریزی
در مورد خونریزی های داخلی باید هر چه سریع تر مصدوم به مراکز درمانی رسانده شود. و از دادن آب و خوراک به او خودداری و بدن او را گرم نگهداشت. اما در خونریزی های خارجی می توان با کمک گاز استریل روی زخم را پوشانید. و چندین دقیقه گاز استریل را با فشار روی محل زخم نگه داشت. در صورت بند نیامدن خون ضمن جلوگیری از خونریزی توسط گاز استریل مصدوم را سریع تر به مراکز درمانی انتقال داد.

 


سوختگی

1- سوختگی درجه یک
در این نوع سوختگی فقط پوست سوخته و قرمز می شود. و سوزش ان بیشتر از سوختگی عمیق با وسعت کم می باشد.
2- سوختگی درجه دو
در این نوع سوختگی ، علاوه بر سوختگی پوست تاولهایی نیز پیدا می شود، که ممکن است از آن راه میکروب وارد بدن گردیده تولید عفونت کرده و در نتیجه درمان را طولانی نماید.
3- سوختگی درجه سه
در این نوعه سوختگی علاوه بر پوست ماهیچه نیز سوخته و گاهی سوختگی به استخوان می رسد در این نوع سوختگی درمان طولانی تر بوده و به طور معمول عفونی می گردد.

 

 

 

درمان سوختگی
در سوختگی های سطحی عضو سوخته را در زیر اب سرد قرار داده و پس از آن محل سوختگی را با مواد ضد عفونی کننده تمیز نموده و سپس آن را پانسمان کرد. در سوختگی های شدید نیز باید مصدوم را به مراکز درمانی رساند و از به کار بردن پماد به روی سوختگی خودداری کرد. سوختگی های شدید نیز باید مصدوم را به مراکز درمانی رساند و از بهکار بردن پماد به روی سوختگی خودداری کرد. در صورت امکان راه رسانده وی به بیمارستان به او آب خنک یا شربت قند خورانید.

 

 

 

شکستگی ها

 

«شکستگی » عبارت است از به وجود آمدن شکست در استخوان . شکستگی به هر علتی که باشد در افراد مسن خطرناک است.
شکستگی ها با علائمی مانند: درد شدید، تغییر شکل عضو، تورم و عدم حرکت عضو همراه می باشد.
درمان شکستگی
عضو شکسته را به هیچ عنوان نباید حرکت دارد و در صورت امکان آن را آتل بندی نمود. سپس مصدوم را با دقت زیاد به مراکز درمانی انتقال داد.

 

شوک

 

کم شدن فعالیت های حیاتی بدن را در اثر عوامل و حوادث گوناگون شوک می نامند. شوک ممکن است بعد از هر گونه آسیب بدنی، خونریزی زیاد، کم شدن آب بدن، حمله ی قلبی، مسمومیت و یا شنیدن خبرهای ناگهانی به وجود می آید.
شدت شوک به وسعت آسیب وارده و نوع عامل بستگی دارد ممکن است به رگ منجر شود. سشوک ممکن است بلافاصه بعد از آسیب دیدگی یا پس از مدتی تأخیر ظاهر شود.

علائم شوک: شامل رنگ پریدگی، اضطراب ، سردی بدن و تشنگی است.
درمان شوک
ضمن از بین بردن عامل بروز شوک بیمار را آرام به پشت خوابانیده و پاهایش را بالا می گیریم. در این حالت باید دقت نمود مجاری تنفسی بیمار باز باشد. و یقه ی لباس و کمربند را آزاد کنید بدن مصدوم می بایست گرم نگه داشته و او را سریع به مراکز درمانی رسانید.

 


برق گرفتگی

 

اگر جریان برق از بدن شخص عبور کند، برق گرفتگی ایجاد می شود علایم برق گرفتگی شامل موارد زیر است:
عوارض برق گرفتگی بسته به شدت جریان و ولتاژ برق دارد که اگر زیاد باشد باعث اختلالات دایمی در مغز، درد عمومی، آب مروارید و مرگ می شود، ولتاژ پایین خطر کمتری دارد و باعث ارتعاش قلب و بیهوشی می شود.

 

کمک های اولیه به شخص برق گرفته:
باید بسرعت جریان برق را قطع کرد. نباید به برق گرفته و حتی لباس او دست زد زیرا ممکن است لباس وی خیس باشد و فرد کمک کننده نیز دچار برق گرفتگی شود. با استفاده از پارچه خشک، چرم یا پلاستیک باید فرد را از سیم برق یا وسیله برقی جدا کرده و فوراً به علایم حیاتی مصدوم توجه نمود. اگر تنفس نمی کند و یا ضربان قلبش قطع شده باید بسرعت با انجام تنفس مصنوعی و یا فشارهای آرام لحظه ای به قلب آن را احیاء نمود و اگر سوختگی ایجاد شده است آن را پانسمان نموده و فرد را به پزشک رسانید.

 


مسمومیت با گاز کربنیک(co2)
گاز کربنیک خاصیت سمی ندارد ولی چون جای اکسیژن را در خون می گیرد، ایجاد خفگی می نماید .

 

کمک های اولیه به شخص مصدوم:
ابتدا باید فرد را در معرض هوای آزاد قرار داده و او را بخوابانیم.
در صورت لزوم به مصدوم تنفس مصنوعی بدهیم .
وی را به سرعت به بیمارستان و یا مراکز درمانی انتقال دهیم.

 


سرمازدگی

 

علایم سرمازدگی شامل کبودی پوست بویژه در نوک انگشتان، کاهش حساسیت، بی حال و ضعف، کاهش نبض و میل شدید به خواب می باشد.

 

کمک های اولیه به شخص سرمازده:
پوشاندن لباس و دستکش پشمی گشاد، عرق نکردن و خشک نمودن بیمار و قرار دادن وی در اتاق گرم، تنفس مصنوعی، گرما سازی تدریجی اعضای بدن، استفاده از کیسه آب گرم، آشامیدنی گرم مثل قهوه و چای و در موارد شدید، رساندن به بیمارستان از کمک های اولیه ای است که در مورد شخص سرمازده انجام می شود .

 


گرما زدگی
بدن انسان بطور عمده توسط منبسط ساختن عروق سطحی پوست و تعریق دمای افزایش یافته بدن را کاسته و سبب تنظیم و کنترل گرمای بدن می گــردد. اما در آب و هوای مرطوب عملکرد تعریق مختل و کند شده و بدن دیگر قادر به خنک ساختن خود نمیباشد. دو عـامل فعالیت بدنی شدید و طولانی مدت و آب و هوای گرم مسبب بیماریهای مربوط به گرما هستند. همچنین زمانی که فرد دچار کم آبی در بدن خود میگردد در معرض عوارض گرمای زیاد قرار خواهد داشت زیرا در این حالت غلظت خون بدن افزایش یافته و جریان خون کند میگردد که سبب اختلال در عملکرد ارگانهای بدن می شود.

 

عوارض ناشی از گرما به قرار زیر است:
1-گرمازدگی خفیف : در این حالت بدن بشدت عرق کرده و حجم خون کاهش می یابد.
علایم: تعریق شدید-ضعف-سرگیجه-سردرد-حالت تهوع-استفراغ-افزایش ضربان قلب-کاهش فشار خون-پوست مرطوب،سرد و رنگ پریده-افزایش درجه حرات مرکزی بدن تا 39-38 درجه سلسیوس.
درمان: انتقال بیمار به یک مکان خنک و سایه-دادن مایعات به بیمار برای جبران کم آبی بدن. برای جبران نمک بدن نیز باید اندکی نمک (به نسبت یک قاشق چای خوری نمک در یک لیتر آب) به آب اضافه کرد- لباسهای فرد گرمازده را در آورده و یک ملحفه مرطوب دور بدن وی بپیچید و یا توسط باد بزن مصدوم را باد بزنید.
2-گرمازدگی شدید : این حالت بسیار خطرناک بوده و خطر مرگ را نیز میتواند در پی داشته باشد. در این حالت حرارت مرکزی بدن از 40/5 درجه سلسیوس فراتر میرود. در این وضعیت اغلب ارگانهای بدن در معرض آسیب بافتی قرار میگیرند. گرمازدگی شدید یک وضعیت اورژانس بوده و دمای بدن فرد گرمازده باید سریعا کاهش یابد. عدم درمان گرمازدگی شدید به تشنج، کما و مرگ منجر خواهد شد. گرمازدگی شدید علاوه بر اثرات سوء آن بروی سیستم عصبی همچنین کبد، کلیه ها، قلب و عضلات را نیز در معرض آسیب قرار میدهد.
علایم: پوست قرمز رنگ، داغ، رنگ پریده و خشک-ضربان تند و قوی-سردرد ضربانی-پریشانی و سرگیجه-تنفس کم عمق-مردمک چشم ممکن است متسع شده و به نور واکنش نشان ندهد.
عوامل ایجاد کننده: قرار گرفتن در زیر آفتاب به مدت طولانی-فعالیت شدید بدن-کم آب شدن بدن.
درمان: تلاش برای کاهش حرارت بدن باید بسرعت انجام گیرد: بیمار را به مکان خنک و سایه انتقال داده و لباسهایش را از تن جدا کنید. روی دستها و پاها آب خنک ریخته و یا یک ملحفه خیس را دور بدن مصدوم بپیچید- بیمار را در معرض باد قرار داده و یا توسط پنکه و یا باد بزن اقدام به خنک کردن وی کنید. هنگامی که روی دستها و پاها آب میریزید حتما دستها و پاها را شدیدا ماساژ دهید تا خون خنک شده به سمت نواحی مرکزی بدن رانده گردد.
3-گرفتگی عضلات : همان گرفتگی عضلات میباشد که عامل آن گرما میباشد. این حالت پس از فعالیت شدید بدنی ایجاد میگردد. درمان آن خوراندن مایعات کافی همراه با اندکی نمک (به نسبت 4/1 قاشق چایخوری نمک در یک لیوان آب) به مصدوم و انجام حرکات کششی پس از آن میباشد.
4-سنکوب گرما : این حالت نوعی غش خفیف میباشد که به علت فعالیت شدید در آب و هوای گرم ایجاد میگردد. بدن در تلاش برای افزایش دفع گرما از بدن اقدام به منبسط ساختن عروق سطحی پوست میکند اما هنگامی که این مکانیسم بسرعت انجام میگیرد سبب کاهش جریان خون به مغز گشته و حالت غش را ایجاد میکند.
علایم: سرگیجه- سردرد- افزایش ضربان قلب- حالت تهوع- استفراغ- غش و بی هوشی.
درمان آن مانند درمان گرمازدگی خفیف میباشد.
5-عرق سوز : در این حالت نواحی خاصی در بدن (معمولا نواحی پوشیده شده توسط لباس) دچار خارش و سوزش شدید میگردد. این حالت بیشتر در آب و هوای گرم و مرطوب و در افراد خردسال، دارای فعالیت شدید، بیماران بستری و تب دار مشاهده میگردد. این عارضه معمولا پس از چند روز بخودی خود بر طرف میگردد. هنگامی که تعریق بدن افزایش می یابد عرق به سلولهای سطح پوست آسیب وارد ساخته و یک سد در مقابل خروج عرق ایجاد میکند. بنابراین عرق در زیر پوست به دام افتاده و تجمع می یابد. در این حالت برآمدگیهای ریزی روی پوست ایجاد میگردد. هنگامی که این برآمدگیهای جوش مانند ریز میترکند محتویات عرق تخلیه گشته و فرد احساس سوزش میکند.
درمان: هیچگاه از مواد کاهش دهنده تعریق و یا پودر بچه استفاده نکنید این عمل تنها علایم را تشدید میکند. تنها از لوسیون کالامین (CALAMIN) و یا کرم هیدروکورتیزون (HYDROCORTISON 1%) استفاده کنید.

 


مار گزیدگی
مارهای سمی به گروه بزرگ تقسیم می شوند :
1- خانواده ی مارهای مرجانی شامل مار مرجانی , کبری , ماهبا و غیره
2- خانواده ی افعی ها از جمله افعی , مارزنگی و غیره

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کمک های اولیه

دانلود مقاله پرورش گیاهانی با محصول بیشتر

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله پرورش گیاهانی با محصول بیشتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پرورش گیاهان

 

*در سرزمین آند ، احتمالاً مردمان خیلی زود دریافتند که گیاهانی معین در مکانهایی دور از موطن اصلی خود ، بهتر به عمل می آیند . و نیز پاره ای از گیاهان را میتوان برگزید و در شرایط مخصوص دیگری کاشت و پرورش داد مثل سیب زمینی .
*همچنین ، این احتمال وجود دارد که این مردمان ، هم گیاهان و هم حیوانات را پرورش داده و اهلی کرده باشند مثل سیب زمینی و نوعی گندم در کنار حیوناتی مانند شتر بی کوهان وخوکچه هندی
* شکارچیان این سرزمین ، احتمالاً در زمانهای بس دور مشاهده کرده بودند که این حیوانات یعنی شتر های وحشی ، حس فرمانبرداری نیرومندی دارند و به آسانی از فرمانده خود اطاعت میکنند ، بنابراین آنها میتوانستند با گرفتن فرمانده رمه باقی حیوانات رمه را نیز به دام اندازند . بر اساس یک نظریه ، طویله های متروکه بهترین مکان برای پرورش سیب زمینی بودند زیرا گیاهان در آنجا از هجوم و چریدن حیوانات دیگر درامان بودند و از طرف دیگر فضولات شتر های وحشی به دام افتاده بهترین کود برای گیاهان بود
*بومیان با گذشت زمان گونه های گیاهی بیشتری را پرورش میدادند و کشت میکردند . در مورد حیوانات چنین نبود ، زیرا درآمریکا انواع حیوانات زیاد نبود ، مثلاً اسب و همچنین حیواناتی از تیره گاو که کار کشاورزی را آسان کند ، به شخم زدن کمک کند یا گاری و ارابه را بکشد ، وجود نداشت .

 

پیدایش باغبانی :
پیدایش باغبانی به 3000سال قبل از میلاد در مصر بر می گردد . مدارک و شواهد تاریخی نشان می دهد که در آن زمان بسیاری از گیاهان باغی مانند انگو , خرمالو , زیتون , پیاز و خیار کشت داده می شد . مصریان قدیم برای تولید این محصولات به عملیاتی نظیر هرس , آبیاری و آماده سازی زمین آشنا بوده اند.
سپس باغبانی در روم و یونان قدیم رواج یافت . این زمان تقریبا به 500 سال قبل بر می گردد . رومیان به عملیاتی نظیر پیوند زدن , تناوب کشت و مصرف کودهای دامی و استفاده از گلخانه آگاهی داشتند . در اواخر قرن پنجم میلادی و با گسترش اسلام و پیشرفت علمی مسلمانان که همزمان با قرون وسطی بود کشاورزی و باغبانی از اهمیت زیادی در نزد مسلمانان برخوردار شد . به طوری که بسیاری از کشورهای اسلامی ازآن زمان مانند عراق , شام , ایران و هند به تولید محصولات باغی می پرداختند. آنجه مسلم است ایران یکی از کشورهای قدرتمند و پهناور است که تارخ و قدمت آن گویای انجام عملیات مختلف کشاورزی در این پهنه بوده است و حتی حدود شش هزار سال قبل , ایرانیان از سیستم های زراعی گوناگون استفاده می کرده ند .
در اوایل قرن چهاردهم میلادی و با شروع دوره رنسانس در اروپا , باغبانی در ایتالیا و فرانسه پیشرفت چشم گیری داشت . به دنبال آن کشف سلول توسط رابرت هوک , طبقه بندی گیاهان توسط کارل لینه ومطالعات تووارثی گرگور مندل از مهم ترین ابداعات و اکتشافات این دوره در طی قرون شانزده تا نوزده میلادی محسوب می شود .
در نهایت در طی قرن بیست با پیشرفت در زمینه مختلف علوم به ویژه تولید بذر اصلاح شده , کوده ها و سموم و ماشین آلات کشاورزی , تحولات بسیاری در کشاورزی و باغبانی صورت گرفت بطوریکه پیشرفت کشاورزی در صد سال گذشته (به خصوص در سی سال اخیر) بیش از صد قرن قبل از آن بوده است .
انسانها در گذشته بسیار دور به فکر این بودنند که ضمن تشکیل اجتماع در نقاط مناسب , غذای خود را نیز به جای جمع آوری تولید کنند بنابراین بنابراین کشاورزی در تمدن های لاولیه به صورت کاملا ابتدایی شروع شد . بر حسب شواهد تاریخی انسانها از حدود 9 هزار سال در جلگه های دجله ,فرات و نیل به کشت برخی از محصول ها مشغول بوده اند . با پیشرفت تمدن ها و به وجود آمدن اجتماع های بزرگ اختلاف گروهی پدیدار گشت که موجب بروز جنگ های بی شمار شد درنتیجه بشر به خاطر امنیتی دیوارهای به دور محیط زیست خود ایجاد کرد . به دلیل محدودیت فضای بین این دیوارها کشاورزان اولیه مجبور شدند تعدادی از محصولات خود مانند غلات را که به صورت کشت گسترده یعنی در سطح وسیع و با کار و بازده به نسبت کم در واحد سطح ,کاشته می شد . به زمین های بیرون شهر منتقل کنند . آن دسته از محصولاتی که مانند سبزی و میوه به شکل کشت متراکم یعنی به مراقبت زیاد و محصول بیشتر در واحد سطح تولید می گشت را د داخل شهر ها به کار بردنند . بدین سان در کشاورزی دو شعبه زراعت (یعنی تولید در مزرعه) و باغبانی (یعنی تولید در باغ ) به وجود آمد .در حال حاضر در بسیاری از نقاط دیگر کشت گیاهان در داخل محیطی محصور متداول نیست و تمایز گیاهان دو شعبه ذکر شده بر اساس عوامل زیر انجام می پذیرد .
الف) میزان کار مورد نیاز و بازده محصول در واحد سطح : در این مورد همان گونه که ذکز شد پرورش گیاهان باغی به طور معمول به کار بیشتری نیاز داشته در عوض محصول بیشتری تولید می کنند بنابراین کشت آنها به صورت متراکم است در حالی که محصولات زراعی به طور معمول به طورت کسترده کاشته می شود و بازده آنها در واحد سطح کمتر است .
ب) نحوه مصرف محصولات تولید شده : به طور معمول گیاهان باغی به صورت تازه مصرف می شود (مثل میوه کاری و سبزی کاری) در حالی که گیاهان زراعی بیشتر به صورت خشک و یا تغییر شکل یافته به مصرف می رسند (مثل غلات , توتون و دانه های روغنی).
ج) عرف و عادت محلی : برخی از محصولات مانند سیب زمینی و بقولات در برخی از نقاط جزو گیاهان زراعی و در برخی نقاط جزو گیاهان باغی به شمار می آید .
لازم به ذکر است که گیاهان دارویی , ادویه ای و نوشابه ای هم جزء گیاهان باغبانی هستند .
با توجه به سه عامل یاد شده مشاهده می شود که در بسیاری از موارد تفاوت مشخصی بین گیاهان زراعی و باغبانی موجود نیست و هیچ یک از عوامل ذکر شده به تنهای برای تعیین اینکه کدام گیاه بخصوص متعلق به گروه باغبانی و یا زراعی است کافی نمی نماید زیرا در حال حاضر در بسیاری از نقاط دنیا درختان میوه و سبزی ها به صورت دیم در سطوح کشت می گردند (کشت گسترده) در حالی که هنوز به عنوان گیاهان باغی شناخته می شود . در مقابل برنج . توتون و ذرت علوفه ای حتی در سطح کوچک و با وجود کار بسیار زیادی که می برند (کشت متراکم) گیاهان زراعی محسوب می شوند .به این دلیل به جای اینکه باغبانی را براساس ویژه گی ها و نحوه کشت گسترش یا تراکم تعریف کنند آن را براساس گیاهانش بدین صورت زیر تعریف می نمایند :
باغبانی عبارت است از هنر , دانش و پیشه کشت ,داشت , برداشت و بازار رسانی انواع سبزی , گل و میوه . در این تعریف از هنر , دانش و پیشه باغبانی سخن رفته است دلیل این امر این است که کار های مانند پیوند زدن . هرس . گرده افشانی و مانند این ها برای اینکه به طور موفقیت آمیز انجام شوند نیاز به مهارت . ممارست و سلیقه ویژه ای دارند که همان آن ها را جزو هنرها قرار می دهد از طرف دیگر هر یک از این کار ها مبتنی بر اصول و دلایل ویژه ای می باشد که شناخت آنها نوعی دانش است و سرانجام کاربر این هنر و دانش ها برای تامین زندگی پیشه باغبانی را تشکیل می دهد. پیشه ای که در دنیای کنونی به ویژه در کشور های پیشرفته ابعاد شگرفی و سهم مهمی از درآمد ملی این کشور ها را به خود اختصاص داده است.
به گزارش یک خبرگزاری :
احداث گلخانه‌ها موجب استفاده بهینه از آب و تولید محصول بیشتر می‌شود
امروزه باید راهکارهایی اتخاذ شود که با استفاده بهینه از آب محصول بیشتری تولید کرد. بدون شک یکی از این راهکارها احداث گلخانه‌ها و محصولات گلخانه‌ای است که نتیجه‌ی آن تولید بیشتر در ازای مصرف آب کمتر خواهد بود.
به گزارش گروه دریافت خبر ایسنا، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی خراسان جنوبی با بیان این مطلب گفت: تعداد گلخانه‌های استان 171 واحد است که مساحتی بالغ بر 310 هزار متر مربع را به خود اختصاص داده و بیش از 98 درصد گلخانه‌ها به کشت سبزی و صیفی (خیار و گوجه فرنگی) اختصاص دارد.
مهندس زاری افزود: تولید در گلخانه حدود 10 برابر فضای آزاد و میزان تولید محصول در گلخانه بین حدود 150 تا 300 تن در هکتار است، همچنین میزان مصرف آب در فضای آزاد حدود 12 برابر گلخانه است.
وی افزود: نوع آبیاری در گلخانه‌ها به صورت آبیاری قطره‌ای است.
معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی خراسان جنوبی درباره هزینه احداث گلخانه گفت: هزینه احداث بستگی به نوع مصالح و جنس به‌کار رفته دارد و از حدود (350 هزار تا 500) هزار ریال به ازای هر متر مربع متغیر است.
وی اضافه کرد: در هنگام احداث گلخانه باید به شرایط آب و هوایی، دوری و نزدیکی به بازار مصرف و نیز نیروی کار ارزان توجه داشت. امروزه بیشتر گلخانه‌ها برای کاهش هزینه‌های تولید در مناطق نیمه گرمسیری احداث می‌شوند.
زاری در پایان با اشاره به مدیریت کلان گلخانه‌ها گفت: باید گلخانه‌داران از نظرات فنی مهندسان مشاور و متخصصان در امر کشت‌های گلخانه‌ای استفاده کنند.
یک نمونه :
گردو Juglandaceae :تیره
Juglans regia L. :نام لاتین
Walnut tree – Persan walnut :نام انگلیسی
گردو - آقوزدارد :نام فارسی
جوز :نام عربی

 

شرح گیاه
تاریخچه پرورش گردو به زمانهای بسیار دور و نامعلوم بر می گردد. گفته می شود که گردو در باغ شاه سلیمان پرورش داده می شد. در ایران قدیم گردو در معامله پایاپای بکار برده می شد که از این طریق به کشورهای مصر بیزانس ، ایتالیا و حتی کشورهای اروپائی و دنیای جدید انتشار یافته است. پایه های وحشی گردوی ایرانی در منطقه کوههای کارپاتیان (Carpathian mountains) در شرق اروپا، سرتا سر ترکیه ، عراق ، ایران ، روسیه جنوبی و افغانستان تا شمال غربی هیمالیا یافت شده است. بنابراین می توان گفت منشاء گردو ایران و مناطق اطراف آن می باشد که سپاه اسکندر در بازگشت خود آنرا به اروپا برده است. گردو درختی یک پایه و دارای برگهایی مرکب از برگچه های فردو بزرگ است. سنبله گلهای نر آن وضع آویخته دارد. ولی گلهای ماده آن دارای وضع قائم بر روی شاخه ها است. هر گل نر آن دارای پوششی مرکب از 3 تا 4 قطعه فلس مانند است که تعداد زیادی پرچم را از خارج فرا می گیرند در وسط پرچم ها نیز معمولاً اثر مادگی رشد نیافته دیده می شود. مجموعه گلهای ماده درخت گرد و هیچ وقت از 2 تا4 تجاوز نمی کند. هر گل ماده آن دارای پوششی کوچک از خارج می باشد این پوشش همراه با زوائد بزرگ و کوچک زیر گل (براکته و براکتئول) به تخمدان پیوسته است. گلهای ماده، مادگی 2 برچه ای دارند که مجموعاً تخمدانی یک خانه و به وضع تحتانی به وجود می آورند. قسمت آزاد مادگی نیز به 2 کلاله پهن و دور از هم ختم می شود. میوه آن شفت مانند و دارای میان برگوشتی و محتوی مواد تلخ است. میاه برگوشتدار میوه، فقط در گردوی تازه که همه قسمتهای میوه را در بر دارد، دیده می شود درون برگردو ، سخت و شکننده است و درون آن دانه مرکب از 2 لپه حجیم با اندوخته فراوان از مواد روغنی‏، جای دارد. - ارقام گردو عبارتند از : رقم سر (Serr)، رقم فرانکوت (Franquette)، مایت (Mayette)، پاریزین (Parisienne)، سجنو (Sejnovo)، هارتلی (Hartly)، پاین (Payne) ، اشلی (Ashley) ، سان لند (Sunland) ، چیکو (Chico) ، وینا (Vina) ، هاوارد (Howard) ، پدرو (Pedro) ، چاندلر (Chandler)، ته هاما (Tehama)

 

نیاز اکولوژیکی
آب و هوا : درخت گردو در طول تابستان نسبت به گرما و سرمای بیش از حد حساس است در طول دوره خواب زمستانه گردو می تواند سرمای 11- درجه سانتی گراد را بدون خسارت جدی تحمل کند ولی پس از شروع رشد، سرمای 2- تا 3- درجه سانتی گراد موجب از بین رفتن برگها، شاخه ها و گلها شده و در نتیجه محصول کاهش می یابد. دمای بالاتر از 38 درجه سانتی گراد موجب آفتاب سوختگی پوست سبز و چروکیدگی مغز گردو می شود و گاهی اوقات نیز میوه ها پوک می شوند. در رطوبت نسبی کم و دمای بالاتر از 40 درجه سانتی گراد به گردو خسارت جدی وارد می شود. دمای پائین تابستان نیز مناسب نیست زیرا موجب می شود میوه ها به اندازه کافی پر نشود بارندگی و رطوبت در اواخر فصل بهار و در تابستان موجب افزایش شیوع بیماری بلایت گردو می شود ولی ارقامیکه برگهای آنها دیرتر ظاهر می شود معمولاً از آلودگی مصون می مانند. خاک : قبل از کاشت گردو ابتدا باید خاک رویی ، خاک زیرین ، تهویه، زهکشی ، واکنش شیمیایی خاک (PH) و قابل استفاده بودن عناصر مختلف مورد آزمایش قرار گیرد. تجزیه خاک رویی و خاک زیرین اطلاعات مفیدی در مورد وضعیت خاک بدست می دهد. خاک رویی باید حاصلخیز بوده و زهکشی خوبی داشته باشد. میزان اسیدیته خاک در قابل جذب بودن مواد معدنی موثر است. اکثر عناصر معدنی در دامنه اسیدتیه 6 تا 7 برای گیاه قابل جذب است. معمولاَ در مناطق سرد واکنش شیمیایی خاک اسیدی است که با اضافه کردن آهک می توان آنرا افزایش داد. غیر از خاک رویی وضعیت خاک زیرین نیز برای گردو اهمیت دارد زیرا ریشه های آن تا عمق 3 متری خاک نفوذ می کنند خاک زیرین باید عاری از سنگ ، رس سفت و لایه های غیر قابل نفوذ که ریشه را محدود می کنند. باشد. درخت گردو خاک فقیر ، خاک سطحی و خاک خشک را بهتر از شرایط آب و هوای نامساعد تحمل می کند. در ضمن خاک باید عاری از نماتدهای مولد زخم ریشه و بیماریهای قارچی باشد. پایه و مشخصات پایه : بذرهای بدست آمده از گرده افشانی آزاد گردوی ایرانی در تمامی دنیا به عنوان پایه بکار می روند. براساس گزارشهای مختلف بسیاری از گونه های گردو مثل J.nigra , J. microcarpa ، J.cinerea – J.ailantifolia ، J.hindsii , J.major و برخی دورگهای آنها کم و بیش باگردوی ایرانی سازگار هستند در برخی موارد علائم ناسازگاری مثل رشد بیش از حد پایه با پیوندک، جدا شدن پایه و پیوندک در محل پیوند،کاهش قدرت رشد پیوندک و جوش نخوردن درصد بالایی از پیوندهای انجام شده مشاهده می شود. مشخصات گردوی ایرانی : از پایه های بسیار معمول است. و نسبت به بیماری پوسیدگی طوقه و تحمل بیماری خط سیاه مقاوم است ولی برای خاکهایی که سطح آب زیرزمینی بالاست . خاکهای شور ، خاکهای آلوده به قارچ ریشه بلوط و خاکهای آلوده به نماتد پایه مناسبی نیست. این پایه در خزانه به کندی رشد می کند. ازدیاد گردو : گردو از طریق جنسی (بذر) و یا به روش غیر جنسی زیاد می شود. ازدیاد به وسیله بذر نهالهای گردوی بذری نیز معمولاً به عنوان پایه مورد استفاده قرار می گیرند برای این منظور میوه های نامطلوب و پوست سخت کاشته می شوند برای جوانه زنی رشد خوب استراتیفیه کردن لازم است برای استراتیفیه کردن، میوه های خیس شده را داخل جعبه و در محیط مناسب مثل ورمی کولایت ‏ پیت ماس با ماسه بادی به صورت لایه های متناوب چیده و به مدت دو یا سه ماه در معرض سرما (3 تا 5 درجه سانتی گراد) قرار می دهند در طی این مدت میوه ها باید مرطوب نگهداشته و به اندازه کافی تهویه شوند عوامل متعددی از جمله نوع و اندازه میوه، موقعیت بذر، عمق کاشت حرارت و رطوبت خاک و تیمار بذر در جوانه زنی بذر تاثیر دارند اگر میوه های بزرگ گردو در عمق 7 سانتی متر خاک به حالت عمودی قرار گیرند از جوانه زنی و رشد بهتری برخوردار می شوند. نهالستانها باید در محلی احداث شود که دارای خاک حاصلخیز بوده و امکان زهکش و آبیاری وجود داشته باشد. بذور گردو در فصل بهار و در عمق 7 سانتی متر خاک کاشته می شوند فاصله بین بذرها و فاصله ردیفهای کاشت به مدت زمانی که نهالها در خزانه باقی خواهند ماند بستگی دارد اگر مدت نگهداری نهالها در خزانه دو سال یا بیشتر باشد فاصله ردیف های کاشت یک متر و فاصله بین نهالها 30 سانتی متر در نظر گرفته می شود در مناطقی که طی فصل تابستان بارندگی صورت نمی گیرد استفاده از مالیج موجب حفظ رطوبت و کنترل علفهای هرز شده سرعت جوانه زنی و رشد نهالها افزایش می یابد. برای تامین حداکثر رشد نهالها ، آبیاری مکرر و مبارزه با علفهای هرز ضروری است به منظور مراقبت از نهالهای پیوندی یک سال قبل از انتقال نهالها به محل اصلی باید ریشه های سطحی آنها در عمق 20 تا 25 سانتی متری سطح خاک بریده شود. ازدیاد رویشی : شامل پیوند شاخه ، پیوند جوانه ، خوابانیدن و ریز ازدیادی است (البته ریشه زایی قلمه های گردو موفقیت چندانی نداشته است). پیوند شاخه و پیوند جوانه : درصد موفقیت از دیاد گردو از طریق پیوند جوانه بطور قطعی کمتر از میوه های دانه دار و هسته دار می باشد در نتیجه دقت بیشتری در نحوه عمل پیوند و نقل و انتقال پایه و پیوندک لازم است. موفقیت بیشتر هنگامی بدست می آید که پیوند نهالها به روش اسکنه و یا زبانه ای در داخل گلخانه در دمای 28 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 80 تا 100 درصد صورت گیرد و یا نهالها پس از پیوند در داخل اطاق کشت در دمای 1 25 درجه سانتی گراد و رطوبت 2 75 درصد نگهداری شوند. دما و رطوبت مناسب از شرایط اصلی تشکیل بافت کالوزاست در شرایط هوای آزاد معمولاً عوامل فوق قابل کنترل نبوده و در نتیجه منجر به عدم موفقیت در عمل پیوند می گردد. در کل انجام پیوند اسکنه در دیماه و نگهداری نهال به مدت سه هفته قبل از انتقال به نهالستان در دمای 26 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 90 درصد و پیوند وصله ای در اواخر خرداد به وسیله چاقوهای دو تیغه ای از روشهای ازدیاد رویشی گردو در سطح تجارتی است. خوابانیدن : با استفاده از ترکیبی از مواد تنظیم کننده رشد ریشه زائی خوبی در شاخه های خوابانده شده بدست آمده و روش مناسب برای ازدیاد گردو می باشد ولی گیاهان مادری ارقام تجارتی در مرحله اول باید با قلمه زیاد شوند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پرورش گیاهانی با محصول بیشتر

دانلود مقاله پرخاشگرى

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله پرخاشگرى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

پرخاشگرى

مقدمه
چنانچه میزان ابتلاء جوامع بشرى به یک موضوع خاص را یکى از معیارهاى اهمیت آن موضوع بدانیم به جرات مى‏توان ادعا کرد که پرخاشگرى از جمله مسائل عمده و با اهمیتى است که انسان‏ها از گذشته‏هاى دور تاکنون به صورت گسترده‏اى با آن سر و کار داشته و دارند. نگاهى گذرا به آمار خیره کننده و روزافزون جنایات و درگیرى‏هایى که در جوامع انسانى به وقوع مى‏پیوندد - که بخش عمده‏اى از آن‏ها ناشى از رفتارهاى پرخاشگرانه است - مؤید این ادعا است.
به جاست در این‏جا گفتار یکى از نویسندگان (مونتاگو 1976) را ذکر نماییم که مى‏گوید: «اغلب معتقدند که پرخاشگرى انگیزه‏اى است که باید درباره آن بیش‏تر بدانیم; ما به یک‏دیگر حمله مى‏کنیم، آسیب مى‏رسانیم، و گاهى هم‏دیگر را مى‏کشیم، در واقع ما با دشنام دادن یا کوشش در جهت‏بى‏آبرو کردن دیگران به صورت کلامى پرخاشگرى مى‏کنیم...»
به موازات پیشرفت صنایع و علوم و متحول شدن زندگى بشرى، روابط انسانى نیز نسبت‏به قبل پیچیده‏تر شده است. در این راستا، مشکلات و معضلات روحى و روانى فراوانى در جوامع انسانى به وقوع پیوسته که این امر ضرورت بررسى گسترده و دقیق موضوعات روان‏شناختى نظیر پرخاشگرى را ایجاب نموده است. به طورى که امروزه پرداختن به موضوع پرخاشگرى منحصر به کتب روان‏شناسى نیست‏بلکه در دیگر حوزه‏هاى علمى‏هم‏چون روان پزشکى، آسیب‏شناسى روانى، روان‏شناسى اجتماعى و حتى جرم‏شناسى که یکى از شاخه‏هاى حقوق کیفرى است، از جهات متفاوت مورد بررسى قرار گرفته است.
در چند دهه اخیر، موضوع پرخاشگرى توجه بسیارى از دانشمندان و متخصصان را به خود معطوف کرده است، به گونه‏اى که ده‏ها کتاب و صدها مقاله در خصوص این موضوع به چاپ رسیده است.
اثر حاضر نیز با استعانت از آثار و تحقیقات ارزشمند محققان این علم، برخى از علل و عوامل پرخاشگرى را مورد بررسى نموده است.
اما، پیش از بحث، ذکر این نکته ضرورى است که «خشم‏» با «پرخاشگرى‏» تفاوت دارد; صاحب نظران معتقدند که: «خشم یکى از هیجانات نیرومندى است که دست آفرینش در انسان نهاده است و از سال‏هاى اولیه رشد، بروز مى‏کند و اغلب رفتارهاى پرخاشگرانه را به دنبال دارد». نتیجه آن‏که پرخاشگرى هیجان نیست‏بلکه از آثار حالت هیجانى خشم است و براى فرونشاندن آن و معمولا همراه آن رخ مى‏دهد.

 

پرخاشگرى و فرهنگ‏ها
صدق عنوان پرخاشگرى بر یک رفتار خاص بستگى به نوع فرهنگى دارد که در یک جامعه حاکم است. و بدین جهت، امروزه در جوامع غربى به هر نوع تندخویى پرخاشگرى اطلاق مى‏گردد. در حالى‏که، سابقا در همین جوامع مفهوم پرخاشگرى همراه با حمله به فرد یا شى‏ء به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بوده است. همان‏طورى که امروزه در کشورهاى آسیایى مفهوم پرخاشگرى این چنین است. هم‏چنین این‏که چه امرى سبب خشمگین شدن و رفتار پرخاشگرانه مى‏شود، بستگى به نوع فرهنگ جامعه‏اى دارد که فرد در آن زندگى مى‏کند. به عبارت دیگر، مردم در همه جاى دنیا خشمگین مى‏شوند اما خشمگین شدنشان مطابق با قواعد فرهنگى جامعه‏اى است که در آن زندگى مى‏کنند.
نکته قابل توجه دیگرى که در زمینه پرخاشگرى و فرهنگ‏ها مطرح است این است که، در تمامى فرهنگ‏ها وجود منافع ضرورى براى حیات بشر در پرخاشگرى پذیرفته شده است لکن این امر هم قابل قبول همگان است که در صورت عدم کنترل رفتار پرخاشگرانه چه بسا خطرات جبران ناپذیرى هم‏چون قتل به وقوع پیوندد. بدین جهت، همه جوامع باید راه‏هایى بیابند تا مانع از آن شوند که اعضاى آن یک‏دیگر را بکشند یا به هم آسیب برسانند. همه مردم رفتار پرخاشگرانه را تا اندازه‏اى کنترل مى‏کنند ولى از لحاظ ارزشى که براى آن قایلند، در میزان محدود کردن آن با هم فرق دارند. براى مثال، در میان قبایل سرخ‏پوست آمریکایى، کومانچى‏ها کودکانشان را جنگجو بار مى‏آورند و حال آن‏که هوپى‏ها و زونى‏ها به فرزندانشان صلح‏جویى و رفتار غیر پرخاشگرانه مى‏آموزند. در آمریکاى معاصر جوامع هوترى بر صلح‏جویى به عنوان شیوه‏اى از زندگى تاکید مى‏کنند و فرزندانشان را طورى تربیت مى‏کنند که پرخاشگر نباشد. اصولا در فرهنگ آمریکایى براى پرخاشگرى و سرسختى ارزش قایلند (باندورا، 1973(
در فرهنگ اسلامى گرچه تجاوز و تعدى به دیگران از مصادیق پرخاشگرى به حساب مى‏آید و امرى نامطلوب شمرده مى‏شود لکن به افراد اجازه مى‏دهد در صورتى که مورد پرخاشگرى دیگران واقع شوند از خود دفاع کنند البته به نحوى که منجر به تعدى و ظلم نشود.

 

تعریف پرخاشگرى
به نظر مى‏رسد ارائه یک تعریف براى اصطلاح پرخاشگرى که مورد قبول همگان باشد امکان‏پذیر نیست زیرا نظرگاه‏هاى متفاوت درباره این‏که آیا باید پرخاشگرى را بر اساس نتایج ملموس و عینى آن و یا بر اساس نیت و مقاصد شخصى افراد تعریف کنیم، باعث پدید آمدن تعریف‏هاى متفاوتى از پرخاشگرى شده است: برخى از روانشناسان پرخاشگرى را رفتارى مى‏دانند که موجب آسیب دیگران شود یا بالقوه بتواند به دیگران آسیب بزند. این آسیب مى‏تواند بدنى مانند کتک زدن، لگد زدن و گاز گرفتن، یا لفظى مانند ناسزاگویى و فریاد زدن و یا حقوق ى، مانند به زور گرفتن چیزى باشد.
ایراد تعریف فوق این است که نسبت‏به برخى رفتارها که پرخاشگرانه به حساب نمى‏آیند مانعیت ندارد. مثلا اگر کودکى هنگام بازى، اسباب بازى خود را پرتاب کند اما ناخواسته به فرد دیگرى برخورد کند، رفتار وى بر اساس تعریف مزبور، رفتار پرخاشگرانه به حساب خواهد آمد.
تعریف دیگرى که براى پرخاشگرى ارائه شده است‏بر نیت فرد پرخاشگر تکیه دارد و پرخاشگرى رفتارى دانسته شده که به قصد آسیب یا آزار رساندن از کودک سر بزند. برخى این تعریف را مورد نقد قرارداد ه و گفته‏اند: نیت امرى عینى و ملموس نیست و مى‏تواند مورد تفسیرهاى گوناگون قرار گیرد. بسیارى از محققان ترکیبى از این تعاریف را پذیرفته‏اند و رفتارى را که موجب آسیب دیگران گردد، پرخاشگرانه مى‏دانند، به ویژه اگر فرد بداند عمل او آسیب و آزار دیگران رابه دنبال دارد.
در مقام قضاوت نسبت‏به تعاریف ارائه شده براى پرخاشگرى، به نظر مى‏رسد قصد و نیت در پرخاشگرى دخالت دارد و هر کس با علم حضورى از نیت‏خود آگاه است و مى‏توان از راه آثار مشابه، آن را در دیگران نیز شناسایى کرد و از این جهت، وسیله قابل تفکیک از سایر نیت‏ها و حالات درونى مى‏باشد. بدین ترتیب، اگر فرد رفتار خشنى را براى هدفى از روى عمد انجام دهد، رفتار وى پرخاشگرانه تلقى مى‏شود، چه از عواقب آن آگاه باشد و چه نباشد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 11   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پرخاشگرى

دانلود مقاله درباره شغل نقاشی

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله درباره شغل نقاشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نقاشی یکی از رشته‌های اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری می‌باشد. اولین نقاشی‌های یافت‌شده در غارها حاکی از آن است که انسان‌های اولیه با کشیدن نقش حیوانات با شکارشان به نوعی ارتباط برقرار می کردند.

 


هنر نقاشی از بروز احساس و جوشش درون هنرمند و ابلاغ پیام تا بیان موضوعات تعیین شده را در بر می‌گیرد و هنرمند نقاش آنچه را که می‌خواهد، توسط اشکال و رنگ‌ها روی سطوح کوچک و بزرگ با ابزار و شیوه‌های گوناگون، نقاشی نموده و توسط آن با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.

 


نقاشی بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده (چسب (بر روی یک سطح نگهدارنده مانند کاغذ، بوم یا دیوار است. این کار توسط نقاش انجام می‌شود.

 


در نقاشی سبک های مختلفی وجود دارد که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. رئالیسم )واقع گرایی(، امپرسیونیسم (برداشت گرایی)، کوبیسم) حجم گرایی)، مدرنیسم (نوگرایی)، آبستره (انتزاعی) و پست مدرنیسم (فرا نوین) تعدادی از معروف ترین سبک های نقاشی هستند.

 


نقاش با آگاهی از اصول هنر نقاشی و زیبایی شناسی به آفرینش اثری هنری می پردازد. محتوای این اثر می تواند چهره افراد (چهره نگاری)، مناظر طبیعی (طبیعت نگاری)، زندگی روزمره مردم (مردم نگاری)، چهره های مذهبی (شمایل نگاری)، مناظر تاریخی (تاریخ نگاری)، ترکیبی از اشیای بی جان (طبیعت بی جان) و یا اینکه تصویری کاملا ذهنی باشد.

 


ابزارهایی که معمولا توسط نقاش مورد استفاده قرار می گیرند،مداد، ‌کاغذ، خط کش، پایه چوبی، بوم، مداد رنگی، آبرنگ، گواش، پاک کن، قلم مو و پاستل می باشند.

 

نقاش می تواند در زمینه های مختلف نقاشی، طراحی، نقاشی متحرک (انیمیشن یا پویانمایی)، پوسترسازی، نقاشی صحنه تئاتر و ... فعالیت کند.

 


نقاش باید ویژگی‌های‌ جسمی‌ و روحی‌ خاصی‌ داشته‌ باشد تا بتواند در کار خود موفق‌ گردد. او باید بسیار خلاق، مبدع و دارای ذوق هنری زیاد باشد. نقاش ها معمولا افرادی درون گرا هستند و ساعات طولانی می توانند به تنهایی کار کنند و از کار کردن لذت ببرند.

 


در ادامه با توانمندی ها و مهارت های مورد نیاز نقاش، تحصیلات لازم برای ورود به شغل نقاشی، بازارکار و آینده شغلی نقاشی، درآمد نقاش و برخی از نقاشان معروف و مشهور آشنا می شوید.

 

 

 

توانمندی و مهارت های مورد نیاز نقاش
• ذوق و شم هنری فراوان
• خلاقیت بسیار زیاد
• دید دقیق و هنری و نگاه موشکافانه به اطراف خود برای پاسخ درست به نیاز مخاطب
• شناخت خوب از رنگ ها (رنگ شناسی مناسب) و توانایی تشخیص آنها از یکدیگر
• آشنایی با تمامی سبک ها و ابزارهای نقاشی
• علاقه مندی و توانایی کار فردی (در هنگام کشیدن نقاشی ها) و یا به عبارتی داشتن شخصیت درون گرا
• صبر و پشتکار زیاد
• آشنایی نسبی با سایر هنرهای تجسمی و تصویری
• علاقه به تدریس و آموزش (وقتی نقاش به کار تدریس نقاشی می پردازد)

 

 

 

 

 

تحصیلات لازم برای ورود به شغل نقاشی

برای ورود به شغل نقاشی لزوما به گذراندن دوره های آموزشی یا تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی نیازی نیست. بسیاری از افراد که زمینه هنری خوبی در نقاشی دارند، به دنبال علاقه خود رفته و وارد این کار می شوند. البته مسلم است برای تبدیل شدن به یک نقاش حرفه ای، باید به صورت حرفه ای آموزش دید.

 


اگر می خواهید به صورت حرفه ای، هنر نقاشی را یاد بگیرید، حتما نیازی به رفتن به آموزشگاه های مختلف و کلاس های نقاشی خصوصی نیست. می توانید در وقت و هزینه خود صرفه جویی کنید و از پکیج های آموزشی موجود استفاده کنید.

 


همچنین برای آموزش حرفه ای نقاشی می توان به هنرستان، دانشگاه و یا آموزشگاه های آزاد رفت. دانش آموزان علاقه مند به نقاشی پس از گذراندن سال اول دبیرستان می توانند وارد هنرستان در رشته نقاشی شوند. زمینه تحصیل در رشته نقاشی در دانشگاه های کشور در سطوح فوق دیپلم، کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود داشته و ارائه می شود.

 

 

 

 

 

 

 

آینده شغلی و بازارکار نقاش

 

نقاش می تواند با تهیه مجموعه ای از نقاشی های خود، هر چند وقت یکبار نمایشگاه نقاشی برگزار کند و کارهای خود را به فروش برساند. او همچنین می تواند به طور سفارشی برای برخی از مشتریان نقاشی بکشد. کارهایی از جمله برقراری ارتباط با افراد مختلف و شرکت در نمایشگاه ها و جشنواره های مختلف در پیشرفت کاری هر نقاش می تواند بسیار موثر باشد.

 

یکی از کارهایی که اکثر نقاشان انجام می دهند، تدریس و آموزش نقاشی است. آنها می توانند یا به طور خصوصی و یا در هنرستان ها‌، آموزشگاه‌های‌ آزاد و یا دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی هنر خود را به علاقه مندان آموزش دهند.

 

همچنین زمینه های کاری مناسبی برای نقاشان در مطبوعات‌ و نشریات‌، صداوسیما، فرهنگسراها، وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌، شهرداری‌ها (به‌ عنوان‌ طراح‌ و مجری‌ نقاشی‌های‌ دیواری) و موسسات تبلیغاتی وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


درآمد نقاش

به طور کلی برخی از حوزه های هنری از جمله نقاشی، در جامعه به عنوان یک شغل رسمی شناخته نمی شود و بیشتر کاری هنری محسوب می شوند. به همین دلیل شاید بتوان گفت این نوع مشاغل در نزد عموم مردم، به عنوان یک شغل و منبع درآمد، ارزش واقعی خود را ندارند.

 


نقاش معمولا تنها از طریق کشیدن نقاشی و فروش آنها درآمد ندارد. بیشتر آنها برای گذراندن زندگی خود به کارهای دیگر از جمله تدریس و آموزش می پردازند. برخی نیز با برقراری ارتباط با سازمان ها، موسسات و مراکز مرتبط سفارش کار گرفته و درآمدی نیز از این طریق کسب می کنند.

 


تعدادی از نقاشان که به صورت رسمی در سازمان های مربوطه استخدام می شوند هم مطابق با قوانین و مقررات استخدامی، حقوق دریافت می کنند.

 


بدیهی است نقاشانی که توانایی، مهارت و تجربه کافی در نقاشی داشته باشند و بتوانند ارتباطات خوبی با سایر افراد یا مراکز مرتبط برقرار کنند، از نظر درآمدی نیز می توانند در سطح خوبی باشند.

درآمد نقاش در برخی از کشورهای جهان عبارتند از :

 

آمریکا – متوسط درآمد سالیانه نقاش در سال 2013، 42.100 دلار می باشد.

 

استرالیا – متوسط درآمد سالیانه نقاش در سال 2013، معادل 66.000 دلار آمریکا می باشد.

 

انگلستان – متوسط درآمد هر ساعت نقاش در سال 2013، معادل 23 دلار آمریکا می باشد.

 

کانادا – متوسط درآمد سالانه نقاش در سال 2013، معادل 33.000 دلار آمریکا می باشد.

 

 

 

شخصیت های مناسب شغل نقاشی
در یک انتخاب شغل صحیح و درست، عوامل مختلفی از جمله ویژگی های شخصیتی، ارزش ها، علایق، مهارت ها، شرایط خانوادگی، شرایط جامعه و ... برای هر فرد باید در نظر گرفته شوند. یکی از مهم ترین این عوامل ویژگی های شخصیتی می باشد. شناخت درست شخصیت هر فرد فرآیندی پیچیده و محتاج به تخصص و زمان کافی است. البته هر فردی ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد، حتی افرادی که به نوعی تیپ شخصیتی مشابه دارند، باز هم در برخی موارد با یکدیگر متفاوت هستند.

 

به طور کلی همیشه افراد موفقی از تیپ های شخصیتی مختلف در تمام مشاغل هستند و نمی توان دقیقا اعلام کرد که فقط تیپ های شخصیتی خاصی هستند که در این شغل موفق می شوند. اما طی تحقیقاتی که صورت گرفته تیپ های شخصیتی ای که برای این شغل معرفی می شوند، عموما این کار را بیشتر پسندیده و رضایت شغلی بیشتری در آن داشته اند.

 

 

 

 

 

برخی از شخصیت های مناسب شغل نقاش بر اساس شخصیت شناسی MBTI :
INFJ این تیپ شخصیتی در خلق آثار منحصر به فرد با کمک خلاقیت و ایده های خود توانا است. او با هنر می تواند خود را ابراز و اغلب بر دیگران تاثیر بگذارد. کار به صورت مستقل و داشتن کنترل روی آن، از موارد مهم برای این تیپ شخصیتی می باشد.
ENFP این تیپ شخصیتی از فرآیندهای خلاق و چالشی لذت می برند به خصوص اگر با دیگران در ارتباط باشند. هر چه شرایط و محیط کار منعطف تر باشد، برای آنها مطلوبتر است. آنها به تنهایی و مستقل هم به خوبی می توانند کار کنند ولی باید با دیگران تبادل نظر داشته باشند.

 

INFP این تیپ شخصیتی دوست دارد خود و نظراتش را به شکلی خلاقانه ابراز کند و در کار خود آزادی فردی و انعطاف پذیری داشته باشد. بسیاری از INFP ها خود را هنرمند می دانند حتی اگر از این راه امرار معاش نکنند. برخی از آنها معتقدند هنرمندی ویژگی است که در وجود آنها است.

 

INTJ این تیپ شخصیتی از کارهای خلاق و بکر لذت می برد و از شم خود در خلق آثار خود استفاده می کند.
INTP این تیپ شخصیتی از کار خلاق لذت برده و دوست دارد با اشخاص مختلف با زمینه های متفاوت کار کند. او معمولا کار به تنهایی را دوست دارد و ترجیح می دهد با گروه های کوچک که دارای ذوق و استعداد خوب هستند، کار کند.

 

ISFJ این تیپ شخصیتی توجه زیادی به جزئیات داشته و با زندگی روزمره سروکار دارد.

 

ESFP این تیپ شخصیتی از زیبایی شناسی فراوانی برخوردار بوده و دوست دارد هنر خود را برای دیگران به نمایش بگذارد. او از سرگرم کردن دیگران لذت می برد.
ISFP این تیپ شخصیتی کار با دست و استفاده از حواس پنجگانه خود در کار را دوست دارد. او به کارهای منعطف و بدور از ساختار و مقررات زیاد علاقه دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله درباره شغل نقاشی