دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 23
قرآن کتاب مقدس مسلمین و معجزه پیامبر مکرم اسلام کتابخانه نجاتبخش و هادی برای ما مسلمانان است که اگر امتی حقیقتاً به آن تمسک جویند لاجرم باید به بزرگی و سعادت و جایی و مقامی براند که تجلی قدرت خداوند بزرگ در همین دنیا تبدیل شوند و اصلاً مگر می شود کس، جامعه ای بر طبق این کتاب بزرگ و عزیز عمل کند و ولایت مولی الموحدین حضرت علی (غ) را قبول کند و به اصول اسلامی حقیقی ( و نه اسلام تاریخی) عدالت و امامت و ... عمل کند و خوار و خفیف و ناکام بماند.
خیر، به نظر صاحب این قلم که (به آن قسم خورده شده) این ها همه نجاتبخش و سعادت آخرین و عزت آفرین هستند پس چرا و چگونه می شود ملتی این کتاب که فقط یک کتاب ساده نیست را دارد و این همه عقب مانده و دیگران با اینکه از این موهبت الهی محرومت این همه پیشرفت کرده اند.
مایلم به این سوال با گریزی به مرحوم دکتر شریعتی پاسخ دهم و آن اینکه تا وقتی که این کتابی مقدس را که کتابی برای خواندن و زندگی است تبدیل می شود به کتابی که هیچ یک از ما نمی دانیم در آن چه چیی نوشته شده و استفاده ما از این کتاب تنها و تنها عبارت می شود از اینکه به قنداق بچه بچسبانیم و تلاوت آیات آن برای مردگان وسیله ای برای حفظ اموال و مادیاتمان و وردی برای حفظ سلامت عزیزانمان و اساساً تبدیلش می کنند به کتابی برای خواندن و ... وضعمان در دنیا از عاقب عمر هم گاهی بدتر می شود و به قول ما
خشکید و کویر لوت شد دریامان امروز بدو از آن بستر فردامان
زین تیره دل دیو صفت هشتی شمر چون آخرت یزید شد دنیامان
و خلاصه اینکه ممکن نیست که عمل بر طبق قرآن و پیروی از پیامبر عزیز و گرامی و پیام آور صلح و علی (ع) مرد عدالت و مرد کار و کوشش و شجاعت و مردی که روح عزیمش و بزرگ او رانه تنها در دورانش بلکه در هیچ دورانی قدرت درک نبود عمل شود.
و باز ما حرف از ناکامی می زنیم و تنها علت امر این است که ما درک درستی از دینمان و از کتاب آسمانی مان و از پیامبر بزرگوار این دین نداریم این ها همه نجات بخشند ولی ما درست این ها را نشناختیم و فقط اسماً و موروثاً دیندار شدیم این حقیقتهای گرامی و بزرگ را نفهمیدیم، درک نکردیم. نشناختیم و پندار بیداری نداشتیم برای درک این گرامیان ......
حال در این بخش مایلم که ادامه کلام را با پریشی دیگر پی بگیریم و آن اینکه:
چگونه می توان در دنیای جدید و صنعتی یک فرد دیندار بود و از ذخیره دینی و کتاب آسمانی خود برای نجات و بزرگی در همین دنیا (زیرا پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هرکس که در این جهان بی نصیب و بی چاره باشد در آن جهان نیز بیچاره است و حتی بدتر و بعابرتی هرکس دنیا ندارد آخرت هم ندارد) بهره گرفت و هدایت
و جواب این سوال را در دو بخش :
- اسلام تاریخی و اسلام حقیقی
- تئوری قبض و بسط تئوریک شریعتی
اسلام یک کتاب یا مجموعه ای از اقوال نیست، بلکه یک حرکت تاریخی و تاریخ مجسم یک مأموریت است بسط تاریخی یک تجربه تدریجی الحصول پیامبرانه است. شخصیت پیامبر در اینجا محور است و آن. همه آن چیزی است که خداوند به امت مسلمان داده است و دین حول این شخصیت می کند و می چرخد و همانا تجربه درونی و برونی است که پیامبر از سر می گذراند و هرچه آن خسرو می کند شیرین است. و چون سخن از سر هوی نمی گوید پس سخنش عین هدایت است.
بدین قرار دین تجربه روحی و اجتماعی پیامبرانه است ولذا تابع اوست و از آنجا که این تجارب گزاف نیست، و پشتوانه شخصیت الهی و مؤید پیامبر را با خود دارد، برای همه پیروان و شخص پیامبر نیز متبع و الزام آور است. قرآن با حفظ روح و ؟؟؟؟؟ محکماتش تدریجی الکنترل و تدریجی الحصول شد یعنی تکون تاریخی پیا کرد. کسی می آمد و از پیامبر سوالی می کرد. کسی تهمتی به همسر پیامبر می زد، کسی آتش جنگی بر می افروخت، یهودیان کاری می کدرند نصرانیان کار دیگری، تهمت جنون به پیامبر می زدند، درباره ازدواج پیامبر با همسر زید شایعه می ساختند ماه های حرام را از نقد به نسیه بدل می کردند، پسران و دختران خود را زنده و از ترس فقر می کشتند، دو خواهر را با هم به زنی میگرفتند، بحیره و سائبه و وصیله و حام داشتند (شترها و گوسفندانی که مقدس شمرده می شوند و از شیر و گوشتشان استفاه نمی کردند و کشتنشان را جائز نمی دانستند) و ... و اینها در قرآن و در سخنان پیامبر منعکس می شد و اگر پیامبر عمر بیشتری می کرد و حوادث بیشتری بر سر او می بارید. لاجرم مواجهه ها و مقابله های ایشان هم بیشتر می شد و این است معنی آنکه قرآن می توانست بسی بیشتر از این باشد که هست.
اگر به عایشه تهمت رابطه ای نامشروع داشتن با مردی دیگر را نزده بودند آیا آیات ابتدای سوره نور نازل می شد اگر جنگ احزاب رخ نداده بود، آیات سوره احزاب نازل می شد اگر ابولهبی نبود و خود و هسمرش با پیامبر عداوت نمی ورزیدند، سوره ی ابولهب می آمد اینها همه اموری غیرضروری در تاریخ بودند که رخ دادن و رخ ندادنشان یکسان بود و حالا که رخ داده اند در قرآن هم نشانی از آنها به چشم می خورد (اسلام تاریخی)
اینها همان شیطنت هاست که گاه شاگردان کلاس می کنند و استاد مجبور می شود تذکری بدهد یا عتابی بکند و همین عتاب و تذکر در متن دین مندرج می شود و بشری و انسانی و تدریجی و تاریخی بودن دین معنایی جز این ندارد. هم پیامبر انسان است هم تجربه او انسانی است و هم اطرافیان او آدمیان اند از مواجهه این عنصار انسانی به تدریج ایینی انسانی زاده می شود که در خور آدمیان است و پاسخ به وضع واقعی آنان مفهوم دیالوگ و داد و ستد را جدی بگیرد در دیالوگ پاس را در خود سوال می دهند و اساساً آنچه می گویند از جنس پاسخ است. نه از جنس القاء یک سویه
این است که می گوییم اسلام در متن این داد و ستدها و زد و خوردها متولد شد و تولد و تکونش تاریخی- تدریجی بود. چنان نبود که پیغمبر یک کتاب از پیش تألیف شده را در اختیار مردم بگذارد و بگوید هرچه از آن فهمیدید، همان را عمل کنید قرآن تدریجاً و در تناسب با بازنگری مردم نازل می شد و در عین حفظ روح پیام، در پاسخ به حوادث شکل می گرفت. یعنی حوادث روزگار در تکوین دین اسلام سهم داشتند و اگر حوادث دیگری رخ می داد چه بسا اسلام (در عین حفظ پیام اسلی خود) با تکون تدریجی دیگری روبرو می شد و ما با الگوی دیگر و جامعه دیگری که به دست پیامبر ساخته می شد، مواجه بودیم.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید