دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
55 اسلاید
اگر میدانستیم که چه چیزهایی را نمی دانیم ، موفقیتی صد چندان داشتیم .
دانش می داندکه چه چیزهایی را نمی داند .
کسی خردمند و بابصیرت است که مطالب مفیدی را بداند نه مطالب زیادی را .
فناوری با تغییری که در منطق رقابت بوجشود می آورد یگر نمی تواند بعنوان منبعی پایدار برای رسیدن به میت رقابتی مطرح باشد .
دانش برخلاف اطلاعات به باورها و اعتقادات و عهدات مربوط است .
عوامل نامعلومی که باعث رشد و افزایش ارزش کالا و خدمات می شوند متنی بردانش اند .
دانش برخلاف داده ها و اطلاعات شامل قضاوت نیز می شود .
دانش دارای قابلیت حرکت در مسیر عکس خود است و به داده تبدیل می شود .( دانش زدایی بدلیل حجیم شدن دانش )
دلیل ارزشمند بودن دانش ، عملی تر بودنش در مقایسه با داده و عملیات است .
دانش از اطلاعات و اطلاعات از داده ریشه می گیرد .
تبدیل اطلاعات به دانش بعهده خود بشر است .
دانش برخلاف محصولات جدید و کارایی ، می تواند موجب مزیت پایدار باشد .
فقط منابع دانش ، تفکرات دارای استعداد نامحدودی برای رشد هستند .
بر خلاف سرمایه های مادی ، ارزش سرمایه ای دانش با استفاده ای که از آن می شود افزایش می یابد .
دسترسی به دانش ارزشمند بوده و ارزش آن با افزایش دسترسی بالا می رود .
عدم انتشار دانش موجب دوباره کاریها و استفاده از راه حلهای تکراری برای مشکلات تکراری است.
فناوری اطلاعات تنها وسیله ای برای تبادل دانش است و سازنده دانش نیست .
بزودی دیگر شرکتها نمی توانند انتظار داشته باشند که تولیدات و خدمات که قبلا باعث موفقیت آنها شده بود در آینده نیز زمینه ساز ادامه حیات آنها گردد .
باید از هوش انسانها استفاده کرد .
شرکتها بطور روزافزون برپایه دانسته های خود از یکدیگر فاصله می گیرند .
سازمان براثر تعامل با محیط خود اطلاعاتی را جذب و آن را به دانش تبدیل می کند .
پذیرش مبادلات دانش منجر به ظهور راهبردهایی شده که قدرت این بازار را افزایش می دهد .
تحریفات مانع از جریان دانش می شوند .
جستجوگری دانش بخش مهم فعالیت مدیران را تشکیل میدهد و حدود 20 درصد کار مدیران صرف جستجو برای کسب دانش و پاسخ به درخواست آن می شود .
مدیران 3/2 دانش خود را از طریق تلفن و گفتگوی رودررو بدست آورده و تنها 3/1 را با مراجعه به اسناد و مدارک بدست می آورند .
مهمترین عامل ناکارآیی مدیریت دانش ، روشن نبودن شیوه پرداخت به افرادی بوده که عرضه کننده دانش خود هستند .
خط تولید انسانی در مقایسه با خط تولید روباتها بازدهی بیشتر داشته است .
مدیریت دانش ، پیش از پرداختن به “صلاحیت های محوری“ ، “سازمان یادگیر“ ، “سامانه های هوشمند” ، و “تمرکز راهبردی “ مطرح می باشد .
برای کسب موفقیت در اقتصاد دنیای کنونی و آتی ، به چیز ی بیش از دستیابی اتفاقی و ناآگاهانه به دانشی یکپارچه نیاز دارند .
قدرت کنونی دانش برای سازماندهی ، گزینش ، مطالعه و داوریها ، عمدتا از باورها و اعتقادات سرچشمه می گیرند نه از اطلاعات و منطق .
هنوز با مدیریت ارزش افزوده اطلاعات و دانش شرکتهای خود آشنا نیستیم .
مدیران به بصیرت بیش از اطلاعات نیاز دارند .
دلایل طرح مدیریت دانش :
- رقابت جهانی
- نهضت کیفیت خواهی – ناکارآیی مفاهیم مدیریتی عرضه شده برای جلب مشتری
- نهضت کوچک سازی سازمانها
- ناتوانی اطلاعات در ایجاد رفتار،عقاید ، هم افزایی های خلاق و فرآیندهای نوین
- نیاز به مدیریت ارزش افزوده اطلاعات و دانش در شرکتها
- تاثیر دانش آفرینی در توان پایایی سازمانها
- تاثیر مستقیم در تصمیم گیریهای سازمانی