نیشابور
نِیشابور یکی از شهرهای استان خراسان رضوی در ایران میباشد.این شهر از مهمترین شهرهای فرهنگی ،توریستی ،صنعتی و تاریخی استان خراسان رضوی و ایران میباشد و از شهرتی جهانی برخوردار است که علی رغم تحمل سختیهای بسیار و چندین بار تخریب کامل به دلیل زلزلهها و بلایای طبیعی دو بار حمله مغول و یکسان شدن با خاک که منجر به زیر زمینی شدن این شهر شد همچنان استوار بر خاک زرین ایران میدرخشد البته نه به خوبی گذشته -خرابههای اطراف این شهر و گنجها و عتیقه جاتی که از این شهر استخراج شده و میشود -اثباتی بر این ادعاست. هم اکنون نیشابور از لحاظ جمعیت و وسعت جزو بیست شهر اول ایران به حساب می آید و در میان شهرهای استان های خراسان ( رضوی و شمالی و جنوبی ) از لحاظ وسعت پس از مشهد مقدس در رده ی دوم و از لحاظ جمعیت پس از مشهد و سبزوار در رده ی سوم قرار دارد.
پیشینهٔ نیشابور
بنا به روایات افسانهای، نخستین کسی که بنای کهندژ نیشابور را نهاد انوش بن شیث بن آدم بود و ایرج بن فریدون آن را گسترش داد و خانههای بیشتر در آن ساخت و منوچهر دور آن خندق کند.
هرچند که از نامهای پیشین نیشابور آگاهی در دست نیست ولی بر اساس واپسین یافتههای باستانشناسی میتوان گفت که شهر نیشابور کنونی در هزارهٔ شوم پیش از میلاد از نظر فرهنگی، هنری و بازرگانی پیشرفته و مهم بوده است.
درنوشتههای کهن از نیشابور با نام «آپارنی» یاد شده است که به معنی «ابرشهر» است و این نام حتی برروی سکههای فرهاد دوم اشکانی دیده میشود و در دورهٔ ساسانی نیز به عنوان استانی بزرگ در شمار باژگزاران شاپور ساسانی بوده است و از همان دوران است که نام نیشابور در کنار ابرشهر پیدا شد و از سدههای چهارم و پنجم هجری کمکم جایگزین نام پیشین شد.
نیشابور در سال 31 هجری به دست مسلمانان فتح شد و پس از آن نیست تا سالهای فراوانی جای تاخت و تازها و رویدادهای تازیخی فراوان بودهاست. ولی در سدههای چهارم و پنجم هجری آبادی نیشابور بیشتر بوده است. این شهر در سال 548 هجری به دست غزها ویران شد و در سال 618 نیز فتنهٔ مغول آن را به خاک و خون کشید. دورهٔ ایلخانان زمان آبادانی نیشابور بود و جای پیشین شهر رهاشده برجای ماند و شهر نیشابود در بخش شمالغربی شهر کهن پای گرفت. زمینلرزه ای سخت نیز آن را در سال 808 هجری ویران کرد و پس از آن بازسازی رسماً جایگزین نیشابور کهن شد
بنابراین مورخان وجود این شهر رابه قرنها قبل از میلاد مسیح نسبت میدهند و بارها از آن به عنوان کلان شهر نام بردهاند که محدوده استخفاظی آن تقریباً شمال شرق ،مرکز و شرق استان خراسان امروزی بود نام نیشابور را نیز برگرفته از نیزاری میدانند که در زمان استقرار حکومت ساسانی و پادشاهی شاپور وی از این نیزار گذشته و در آن زمان نام این منطقه خوش آب وهوا را نیشاپور نامیدهاند که همین خود از قدمت طولانی این شهر حکایت دارد اوج قدرت و عظمت این شهر را باید به اوایل ظهور اسلام در ایران دانست که از هر نظر به شکوه رسید که بسیاری از مورخان از نیشابور به عنوان پایتخت علمی جهان نام برده و خدمات ارزندهای به پیشرفت علم و عرفان به جهان نمود تا اینکه خبر ورود امام رضا(ع) امام هشتم شیعیان به این شهر رسید و ایشان آن خطبه معروف سلسلة الذهب را در حضور بیش از بیست هزار قلم به دست(روایات دیگری نیز دربارهٔ شمار این افراد وجود دارد و برخی آنها را 12000 و برخی 18000 و برخی 30000 دانستهاند.) در نزدیکیهای قدمگاه (که در آن زمان بخشی درون شهر نیشابور بوده است.)کنونی ایراد کرده که مظمون آن چنین بود مثل ما اهل البیت همچون مثل قلعه ایست مستحکم که تا بدان وارد شوی از هرگونه عذابی (عذاب خداوند در آخرت)در امان خواهی بود و بسیاری از مورخین از این قضیه استفاده کرده و گفتهاند در حالی که در این زمان در اروپا تعداد با سوادها به تعداد انگشتان دست بوده این شهر دویست هزار قلم به دست داشته تا این خطبه را بنویسند شهرت و شکوه این شهرروز به روز بیشتر شد تا اینکه در همین دوران به پایتختی اولین حکومت مستقل ایرانی یعنی حکومت طاهریان که حامی و مروج علوم بودند انتخاب شد و رشد خود را سریعتر دنبال کرد و بزرگانی چون خیام در ریاضی، نجوم و.. و عطار در عرفان وفلسفه را به جهانیان معرفی کرد که همچون برگ زرینی بر تاریخ این شهر خودنمایی میکند تا اینکه در اوایل قرن هفتم مغولان به سرکردگی چنگیز خان که در این زمان به قدرت باور نکردنی در چپاول و جنگاوری رسیده بودند تصمیم به فتح جهان گرفتند و پس از نابودی شهری پس از شهری به نیشابور رسیدند و شهری به این عظمت را با خاک یکسان کرده و به تبع آن دانشمندان مردم شهر کتابها و... و متعاقب آن زندگی در این شهر پر جنب و جوش به تاراج رفت و طی این دویست سیصد سال سلطه مغولان بر این سرزمین رفت وآمدها در این شهر بصورت زیر زمینی و بهوسیله دالانهای عمیق و طولانی صورت میگرفت که این خود نیز نشان از شعور بالای مردم آن زمان بود که هنوز نیز آثاری از آن دالانهای تاریک در گوشه و کنار این شهر دیده میشود و هرچند بعدها دوست داران این سرزمین اقدام به بازسازی این شهر گرفتند ولی هیچگاه به آن عظمت گذشته نرسید.
رشته کوه بینالود
بلندترین نقطه رشته کوه بینالود، قله شیرباد با بلندی ۳۴۲۰متر است که در شمال روستای بوژان(شمال شرقی شهر نیشابور)قرار گرفتهاست. ولی قله بینالود با وجود ارتفاع کمتر از آن معروفیت بیشتری دارد. رشته کوه بینالود به طول تقریبی ۱۳۰ کیلومتر از شمال شهر نیشابور تا جنوب غربی شهر قوچان کشیده شدهاست. و جلگه و دشت نیشابور را از دشت مشهد و قوچان جدا مینماید. سه رود خانه دائمی کشف رود ، اترک و کال شور از این رشته کوه سرچشمه میگیرند. افزون بر این رودخانههای نسبتاً کم آبی همچون رودخانههای میرآباد، زشک و طرقبه، اخلمد ، بوژان، خرو علیا، بار، و دیزباد علیا در درههای خرم این منطقه جریان دارند که بخش اعظم آب آنها صرف آبیاری باغها و زمینهای کشاورزی میشود. ریواس از معروفترین و مرغوبترین گیاهان خودروی این رشته کوه بشمار میرود. و در بخش شمال غربی رشته کوه بینالود پوشش درختچههای ارس بشکل تنگ دیده میشود.برف و یخ حاصل از بارشهای زمستانه و بهاره غالباً تا اواسط فصل تابستان در قلهها باقی میماند. روستاها و تابستانگاههای زیبایی همچون بوژان ، اخلمد، زشک و طرقبه، خرو ، بار و دیزباد در دامنه این رشته کوه از چشم اندازههای بی مانند و بدیعی برخوردارند.
عمرخیام و نیشابور
آنچه در سطور زیر از نظر شما خواهد گذشت، نوشتهها و تابلو های فردریک چارلز ریچارد در فصلی از کتاب A Persian Journey تحت عنوان «عمرخیام و نیشابور» می باشد:
«پس از عبور از جادهی خاکی مشهد که تا مسافت کوتاهی نسبتا جالب توجه است، به تپهی سلام، یعنی اولین و آخرین نقطهای که زائر می تواند از آنجا گنبدها و منارههای طلایی زیارتگاه مقدس ]حرم امام رضا (ع)[ را مشاهده کند، میرسیم. در این محل نیز زوّار برای علامتگذاری، تودههای کوچکی از سنگ درست کرده اند، چه در این نقطه است که به خواندن دعا و بجا آوردن مراسم شکرگزاری می پردازند. «دوتی»[1] مینویسد «هنگام بازگشت از مکّه، نظیر این مراسم در محلی که فاصلهی زیادی با جدّه ندارد، انجام میگیرد». به موجب اظهارات رفیق راه دوتی، حجاج با انداختن ریگی در این محل، شاهدی برای خود میآورند تا در روز جزا شهادت بدهد که آنها به زیارت خانهی خدا رفته اند. پس از مدت کوتاهی به یکی از شهرهای ایران میرسیم که عدهی زیادی از مردم انگلیسیزبان از آن با علاقه و دلبستگی یاد میکنند. این شهر، نیشابور، واقع در خراسان است و محلی است که عمر خیام در نیمهی دوم قرن یازدهم میلادی در آن، دیده به جهان گشود و در اوایل قرن دوازدهم رخت از جهان بست.
اساسا وجود شهر نیشابور تا به امروز،
دلیل زنده ای حاکی از روح شکستناپذیر و نیروی زندگی مردم آن است.
چه این شهر مکرر در معرض محاصره و تاخت و تاز و زلزله واقع شده است.
اساسا وجود شهر نیشابور تا به امروز، دلیل زنده ای حاکی از روح شکستناپذیر و نیروی زندگی مردم آن است. چه این شهر مکرر در معرض محاصره و تاخت و تاز و زلزله واقع شده است. امروز نیشابور انعکاس غم انگیزی از گذشتهی درخشان آن میباشد. اکنون دیگر اولین اشعهی خورشید بر کنگرهی قصر سلطان نمیتابد. منارهی باریک و ظریف آنجا مدتی است که سرنگون شده و کاروانسراهای آن فرو ریخته و مبدل به تودههای خاک گردیده. دیگر گل سرخ به لب روخانه نمیروید، چه بستر رودخانهها خشک شده و باغها از بین رفته و در قهوهخانهها بسته شده است. امروز فلسفهی شاعر فقط در باره ی خود مردم صدق نمیکند چه اگر عمر خیام امروز میزیست میتوانست ابیات ذیل را بدون اینکه از حقیقت منحرف شود در بارهی خود نیشابور بسراید :
مگــذار که غصّــه در کنــــارت گیــرد و انـــــدوه مجـــال روزگـــــارت گیــرد
مگذار کتـاب و لب جوی و لب کشت زان پیش کـه خـــاک در کنــارت گیرد
هیچگونه نشانه یا خط مرزی در آسمان این شهر دیده نمیشود که آن را از سایر شهرهای قدیمی ایران که بههمین اندازه است مشخص سازد. دیوار مشهور آن نمونهای از «اسراف و اتلاف کوشش» در ایران است. اکنون دیگر ضرورتی نیست که لشکر فراوان مغول از آن بالا برود. چه امروز دیوارهای شهر چنان وضع رقتباری دارد که حتی در مقابل حملهی گروهی از پسران پیشآهنگ تاب مقاومت نمیآورد. بازارهای نیشابور از جملهی ویرانترین بازارهای ایران و مردم آن از فقیرترین مردم این کشور به شمار میروند. در این بازار مانند بازارهای سایر شهرهای ایران کوزه گر پیر را میتوان یافت. وضع ظاهر او زیاد تغییر نیافته و هنوز بر گل مرطوب مشت میکوبد ولی با نیروی کمتر و بدون شوق و علاقه این کار را انجام می دهد. دوستداران کوزههای زیبا و خوشترکیب، کوزههایی که با مهارت و استادی تهیه شده دیر زمانی است که دیده از جهان فرو بستهاند، لااقل دو قرن از مرگ آنها میگذرد. از آن زمان تا کنون، کوزهگر شرق استعداد خود را از دست داده و نمیتواند با آن حرارت سابق گل کوزهگری را در چرخ حساس و تاثیر پذیر بریزد و با دستهای مستعد خود، مصنوعی خلق کند که به نام و دورهای که در آن می زید، درخشندگی و شکوه بخشد. آتش کورهی محقر او هنوز کاملا گرمی خود را از دست نداده ولی نقصی یافته، چه شعلههای آن مانند زمانی که شاه عباس با حمایت و پشتیبانی خود آن را باد میزد روشنی و درخشندگی ندارد. رنگ فیروزهای آن، جلای سابق را ندارد. هیچ رنگی نمیتواند با آن رنگ آبی قرن پانزدهم برابری کند. سبزی به زردی گراییده است.
شامل 98 صفحه word
دانلود تحقیق در مورد نیشابور