زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله مدیریت : احتیاجات روحی کارگر

اختصاصی از زد فایل مقاله مدیریت : احتیاجات روحی کارگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

این مقاله احتیاجات روحی کارگر در 20 صفحه ورد قابل ویرایش بطور کامل به بررسی نیازها و احتیاجات کارگران از نظر روحی می پردازد. مطالعه این مقاله به مدیران سازمانها و کارخانجات اکیدا توصیه می گردد. در قسمتهایی از این مقاله آمده اس:

روان‌شناسی صنعتی دانش بررسی رفتار انسان در محیط کار است. این دانش می‌کوشد تا با به اجرا گذاشتن نتایج و روش‌های روان‌شناختی به کارگران و سازمان‌ها کمک نماید. به این شاخه از روان‌شناسی گاه روان‌شناسی کار و روان‌شناسی شغلی هم گفته می‌شود.از جمله مباحث مطرح در این شاخه از روان‌شناسی می‌توان به رفتار سازمانی، توسعه و بالندگی سازمان، مشاوره شغلی وحرفه‌ای، روان‌شناسی مصرف کنندگان، روان‌شناسی تبلیغات و بازاریابی، روان‌شناسی منابع انسانی، روان‌شناسی استخدامی، روان‌شناسی بهره‌وری اشاره کرد....


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مدیریت : احتیاجات روحی کارگر

دانلود مقاله احتیاجات روحی کارگر

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله احتیاجات روحی کارگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
روان‌شناسی صنعتی دانش بررسی رفتار انسان در محیط کار است. این دانش می‌کوشد تا با به اجرا گذاشتن نتایج و روش‌های روان‌شناختی به کارگران و سازمان‌ها کمک نماید. به این شاخه از روان‌شناسی گاه روان‌شناسی کار و روان‌شناسی شغلی هم گفته می‌شود.از جمله مباحث مطرح در این شاخه از روان‌شناسی می‌توان به رفتار سازمانی، توسعه و بالندگی سازمان، مشاوره شغلی وحرفه‌ای، روان‌شناسی مصرف کنندگان، روان‌شناسی تبلیغات و بازاریابی، روان‌شناسی منابع انسانی، روان‌شناسی استخدامی، روان‌شناسی بهره‌وری اشاره کرد.
این رشته را در امریکا تحت عنوان industrial and organizational psychology و در اروپا تحت عنوان work psychology می‌‌شناسند.
این رشته یکی از رشته‌های کاربردی در دانشگاه‌ها می‌‌باشد. فارغ‌التحصیلان این رشته می‌توانند کمک زیادی به صاحبان صنایع و سازمانها در جهت تعالی و رشد سازمانی واحد آن‌ها بکنند.
در ایران این رشته از سال ۷۴ در دانشگاه‌های دولتی اصفهان و اهواز راه اندازی شده است و تاکنون دانشگاههای آزاد هم در این رشته دانشجو می‌‌گیرند. از استادان دارای مدرک دکترا دراین رشته می‌توان از دکتر حسین شکرکن (دکترای روان‌شناسی صنعتی از برکلی امریکا محل خدمت دانشگاه شهید چمران اهواز). دکتر ابوالقاسم نوری (دکترای روان‌شناسی صنعتی از کویینز انگلستان ومحل خدمت دانشگاه اصفهان) دکتر بهزاد رمضانی(استاد مدعو دانشگاه تهران)دکتر محمود ساعتچی (دکترای مشاوره با گرایش صنعتی وسازمانی از اله اباد هند.ومحل خدمت دانشگاه طباطبایی) نام برد. از کارشناسان زبده ودارای سابقه کاری عملی در زمینه روان‌شناسی صنعتی و سازمانی می‌‌توان از اصغر محمدی نام برد که با سابقه‌ترین کارشناس روان‌شناسی صنعتی در ایران می‌‌باشد.
مفهوم رضایت شغلی در سازمان:
همانطور که گفته شد نیازهای فرد، محرک و برانگیزاننده او در اقدام به کار جهت رفع این نیازها می‌باشد. اما چرا برخی از مردم بیشتر از دیگران کار می‌کنند؟(رابینز1369) در این مورد معتقد است که توانایی انگیزش هر دو در این میان نقش مهمی بازی می‌کنند و با وجود انگیزش، افراد فعالیت بیشتری انجام می‌دهند. وی انگیزش را میل کار کردن تعریف می‌نماید و از دیدگاه او کار باید بتواند برخی از نیارهای افراد را برآورده سازد. اگر هدفی برای فرد از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار باشد فرد برای دستیابی به آن فعالیت بیشتری انجام خواهد داد. تا حدی‌که همتایان بااستعدادتر را از میدان بدر کند.(کبیری1369 ص50) برآورده شدن رضایت خاطر فرد را به‌وجود می‌آورد و این احساس رضایت منجربه تحریک فرد برای تلاش بیشتر و کارآیی مطلوب‌تر می‌شود. اگر انتظارات فرد از حرفه‌اش برآورده شود و به هدفی که از انتخاب شغل خود داشته است برسد در او ایجاد رضایت شده و خود را موفق احساس ‌می‌کند.
کوهلن: 1معتقد است اگر انگیزه‌های اصلی و مهم فرد در زمینه شغل او و کارهایی که انجام می‌دهد ارضاء شوند هرچه فاصله بین نیازهای شخصی فرد و ادراک یا نگرش او نسبت به توانایی بالقوه شغل برای ارضاء این نیازها کمتر باشد رضایت شغلی نیز زیاد خواهد بود.(ساعتچی1372 ص24)
وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملامت‌آور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه احساس رضایت نسبت به شغل ایجاد می‌شود.بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد بود.
هاپاک: Happock رضایت شغلی را مفهومی پیچیده و چندبعدی تعریف می‌کند که با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی‌شود بلکه ترکیب معینی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می‌گردند که فرد در لحظه معینی از زمان از شغلش احساس رضایت نماید و به خود بگوید که از شغلش راضی است و از آن لذت می‌برد. فرد با تأکیدی که‌بر عوامل مختلف از جمله درآمد، ارزش اجتماعی شغل، شرایط کار و فرآورده‌های اشتغال در زمان‌ها ی متفاوت دارد. به‌طرق گوناگون احساس رضایت از شغلش می‌نماید.
نویسنده فوق‌الذکر تلقی شغلی را با رضایت شغلی مقایسه نموده است. طرز تلقی شغلی عبارت است از عکس‌العمل فرد نسبت به جنبه‌ای از کارش و مجموعه طرز تلقی‌های فرد نسبت به جوانب مختلف حرفه‌اش رضایت شغلی او را تشکیل می‌دهد.(شفیع‌آبادی1372 ص124)
بخشی از رضایت شغلی از مقایسه شرایط واقعی کار با انتظارات از کار و بخش دیگر از طرز تلقی افراد نسبت به کار حاصل می‌شود. پس در محیط کار طرز تلقی‌های فرد می‌تواند عاملی برای ایجاد انگیزه و رضایت باشد. در واقع طرز تلقی میزان احساس مثبت فرد نسبت به هدف یا موضوع خاص می‌باشد. همانطور که قبلاً گفته شد ادراک فرد از شغلش بهتر از شغل بوده و طرز تلقی فرد از شغل باید در طراحی شغل و انگیزش مدنظر باشد.(رفتار سازمانی- مترجم: الوانی، سید مهدی1374 ص158)
کینز برگ و همکاران رضایت شغلی را به دو نوع تقسیم می‌نمایند. اول رضایت بیرونی که از دو منبع حاصل می‌شود. یکی احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال به کار و فعالیت به‌دست می‌آورد و نیز لذتی که بر اثر مشاهده یا انجام برخی مسؤلیت‌های اجتماعی به‌ظهور رساندن توانایی‌ها و رغبت‌های فردی به‌دست می‌آید. دیگر رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر آن در حال تغییر است. از جمله این عوامل می‌توان شرایط محیط کار، میزان دستمزد و پاداش و نوع کار و روابط موجود میان کارگر و کارفرما را ذکر نمود. ضمناً رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است.(شفیع‌آبادی1372 ص124)
بنابراین با فراهم نمودن امکان پیشرفت و ترقی و سپردن مسؤلیت به افراد و با توجه به رغبت‌های فردی می‌توان رضایت پایدارتر ایجاد نمود.
 نظریه‌های رضایت شغلی: از جمله نظریه‌های رضایت شغلی که در مورد آنها نیز مثل تعریف و عوامل ایجادکننده رضایت شغلی اتفاق نظر وجود ندارد می‌توان به نظریات زیر که بروف بیان می‌کند اشاره کرد:
1- نظریه نیازها: که رضایت شغل را به دو عامل وابسته می‌داند: یکی اینکه چه میزان از نیازهای فرد توسط کار او تأمین می‌شود و دیگر آنکه چه میزان از آنها تأمین نمی‌شود. نتیجه‌ای که از این دو عامل حاصل می‌شود میزان رضایت فرد از شغلش را معین می‌سازد.
2- نظریه انتظارات: که انتظارات فرد را در تعیین نوع و میزان رضایت از شغل مؤثر می‌داند. مطابق این نظریه اگر انتظارات فرد از شغلش زیاد باشد دیرتر و مشکل‌تر به رضایت دست می‌یابد. پس در واقع رضایت از شغل یک مفهوم انفرادی است و باید در مورد هر فرد به‌طور جداگانه عوامل و میزان آن را بررسی نمود.
3- نظریه نقشی: 1در این نظریه به دو جنبه روانی و اجتماعی توجه شده است. در جنبه اجتماعی تأثیر عواملی مثل نظام سازمانی و کارگاهی و شرایط محیط کار مورد توجه است. که همان شرایط بیرونی رضایت از شغل را شامل می‌شود. جنبه روانی به انتظارات و توقعات فرد توجه دارد. احساس فرد از موقعیت شغلی و فعالیت‌هایش در انجام مسؤلیت‌های محوله و ایفای نقش خاص به‌عنوان عضوی از اعضای جامعه میزان رضایت فرد از شغلش را تعیین می‌کند. رضایت کلی نتیجه این دو جنبه است.(شفیع‌آبادی1372 ص126)
 عوامل مؤثر در رضایت و نارضایتی شغلی در سازمان: از جمله عواملی که بر روی رضایت از شغل مؤثر است عوامل مختلف شغلی می‌باشند که در ارتباط با آنها اظهارنظرهای مختلفی شده است:
کازمایر(1370) اظهار می‌دارد که رضایت از شغل و علاقمندی به کار تنها از طریق توجه به عوامل انگیزشی امکان‌پذیر است.(ص70) از جمله عواملی که در انگیزش افراد بسیار از آنها نام برده می‌شود«تشویق» و تنبیه است.
تشویق و پاداش مجموعه یا بخشی از عواملی است که احتمال تکرار یک رفتار پسندیده را افزایش می‌دهد و تنبیه نوعی آموزش است که هدف آن بهبود در رفتار می‌باشد. و نیز سرزنش فرد برای جلوگیری از کاری در جهت بهتر ساختن آن است. بنابراین تشویق عامل انگیزنده قوی و نیروی محرکه سازمان است و تنبیه بجا و به‌موقع نیز موجب بازداشتن فرد از کردار و رفتار ناخوشایند غیر صحیح است. ساده‌ترین الگوی انگیزش را روانشناسان الگوی محرک و پاسخ نام گذاشته‌اند و بدین ترتیب است که در برابر هر پیشامدی موجود زنده واکنشی از خود نشان می‌دهد. شمای زیر این فرایند را نشان می‌دهد.
رفتار(پاسخ)
هدف(پاداش) نیاز(محرک)
پاداش سبب می‌شود که رفتار قبلی مجدداً بروز کند به این جهت می‌توان وسیله مهمی برای انجام کارهای مورد نظر مدیریت سازمان باشد.(علوی1368 ص47-51)
وقتی‌که فرد در یک سازمان به کار اشتغال می‌ورزد و نیروی خود را برای ارائه خدمت یا تولید محصول صرف می‌نماید و در مقابل انتظار دارد که سازمان این صرف وقت و نیرو را جبران نماید. انگیزه‌ها همان امکانات مادی و معنوی هستند که به فرد داده می‌شوند تا رفتار او را در جهت خاصی هدایت نمایند. این عوامل باید برای فرد از اهمیت و ارزش برخوردار باشد.(ساعتچی1369 ص429) ایجاد جاذبه برای پیوستن فرد به سازمان و حفظ او در سازمان و وادار ساختن وی به عملکرد قابل اعتماد یا اخذ تصمیمات خلاق و بدیع پاداش‌های گوناگون را طلب می‌کند. صرف وقت و مهارت‌های خلاق فرد با آنچه سازمان به او می‌دهد مبادله می‌شود.
قدردانی وتشکر از تلاشهای فرد، قوی‌ترین فعالیتی است که می‌تواند در پرورش نیروی انسانی به‌کار رود.(رضائیان1374 ص294) و البته قدردانی از جانب مراجعین خود می‌تواند به‌عنوان یک تشویق منجربه رضایت و دلگرمی کارمند شود.
عوامل تشویق به دو دسته تقسیم می‌شوند: یکی عوامل مربوط به ویژگی‌های شخصی و دیگری عوامل رفتاری. عوامل شخصی به خود فرد و تاریخچه زندگی او بستگی دارد مثل وضع تحصیلی و سابقه خدمت. اما میزان تولید و یا کیفیت ارائه خدمات و ایفای وظابف از جمله عوامل رفتاری‌اند. علاوه‌بر پاداش‌های نقدی، پاداش‌های غیرنقدی نیز وجود دارد مثل لوح‌های تقدیر، تشویق‌نامه کتبی یا مرخصی تشویقی و ترفیع به‌موقع(علوی1368 ص49)
یکی دیگر از عوامل بسیار مهم شغلی«حقوق و دستمزد» است. دستمزد به‌معنی پولی است که در ازای انجام کار به فرد داده می‌شود. بسیاری از مدیران«حقوق و دستمزد» را مهم‌ترین عامل انگیزش رفتار فرد در سازمان می‌دانند در حالیکه روانشناسان معتقد هستند که وقتی نیازهای اولیه کارکنان یک سازمان در حد معقول تأمین شده باشد میزان حقوق، در ردیف سوم تا ششم اهمیت قرار می‌گیرد و ثابت بودن شغل و توانایی انجام کار و وظایف شغلی بیش از میزان حقوق باعث برانگیختن فرد به کار می‌شود.(ساعتچی1369 ص429) تشویق و تحسین و دادن حقوق منطقی و ایجاد رفاه نیز از اصولی است که می‌توان به‌وسیله آن درجه نارسایی را پایین آورد
و روحیه افراد را بالا برد. مایو(Myo) معتقد است که برای جلب رضایت و همکاری افراد سازمان باید علاوه‌بر پاداش مادی با در نظر گرفتن احساسات، عواطف و احتیاجات روحی آنها رضایت‌خاطر بیشتر و در نتیجه کارایی مطلوب‌تری به‌دست آورد.(پرهیزکار1368 ص81- 224)
البته در جامعه ما که عوامل غیرمادی در پیشرفت کارها مؤثر هستند عوامل دیگری غیر از پول می‌توانند حائز اهمیت بیشتر باشند. هرزبرگ معتقد است که برای بسیاری افراد پول مهم‌ترین عامل انگیزشی نیست بلکه جلوی نارضایتی را می‌گیرد. یعنی کمبود حقوق و مزایا سبب نارضایتی می‌شود ولی نمی‌توان با یقین گفت که زیاد بودن آن عامل رضایت از شغل است. آنچه به پول اهمیت انگیزشی می‌دهد، این است که پول وسیله‌ای است برای رسیدن به خواسته‌های گوناگون فرد. با پول می‌توان نیازهای فیزیکی، امنیتی و اجتماعی را برآورده ساخت و یا گاه با دارا بودن بالاترین میزان دریافتی احساس برتری و احترام و منزلت اجتماعی داشت.(علوی1368 ص47)
پول در واقع انگیزه‌ای بسیار پیچیده است زیرا چنان با دیگر نیازها از جمله نیازهای فیزیولوژیک در هم شده است که با اشکال می‌توان اهمیت آن را تأیید کرد. مثلاً گاهی پول می‌تواند اشیاء مادی خاصی را برای فرد فراهم نماید که با داشتن آنها احساس اعتبار نماید. مثل یک منزل شیک و یا ممکن است سمبل مقام باشد و یا حتی خود شکوفایی، مثل راننده برجسته اسپرت بودن. به‌نظر گلرمن 1مهم‌ترین مشخصه پول، قدرت به‌عنوان یک سمبل است.
مشهورترین قدرت سمبلیک آن در بازار است. یعنی قدرت پول برای خرید. بنابراین چون پول معنای حقیقی و ذاتی خود را ندارد، می‌تواند سمبل تقریباً همه نیازهایی باشد که انسان از آن در ذهن خود مجسم می‌کند.(هرسی بلانچارد- مترجم: کبیری1373 ص72-71)
پول وسیله‌ای است برای رسیدن به کمترین سطح زندگی که در این سطح با افزایش رفاه ارتقاء می‌یابد. برای نمونه فردی که به داشتن خانه‌‌ای کوچک راضی بوده، ممکن است با ارتقاء این سطح همان اندازه رضامندی را از یک خانه بزرگتر و راحت‌تر به‌دست آورد. اما نمی‌توانیم این مسأله را به هم تعمیم دهیم زیرا برای برخی افراد پول همیشه بیشترین اهمیت را خواهد داشت. در حالیکه برای برخی دیگر پول هرگز چنین ارزشی را ندارد.(کونتز و اودانل- مترجم: طوسی1372 ص250) اما در صورتی‌که خواسته شود از پول به‌عنوان یک عامل انگیزشی قوی بهره گرفته شود باید به نکات زیر توجه داشت:
1- پول برای افراد نیازمند جهت ارضاء نیازها اهمیت بیشتری دارد. پول شاید برای افرادی که در حال تشکیل خانواده هستند مهم‌ترین عامل باشد و افرادی که از این مرحله گذشته‌اند نیازشان چندان به پول ضروری نیست.
2- در برخی از مؤسسات بازرگانی پول برای جذب و حفظ نیروی انسانی به‌عنوان یک وسیله به‌کار می‌رود نه یک عامل انگیزشی.
3- تأثیر پول به‌عنوان عامل انگیزشی در مواردی که به کارکنان حقوق مساوی پرداخت می‌شود کاهش می‌یابد.
4- اگر پول یک عامل انگیزشی قوی تصور شود باید حقوق و مزایا متناسب با عملکرد افراد پرداخت شود.
5- اگر پاداش مادی متناسب با درآمد فرد باشد می‌تواند تولید انگیزش نماید. اما شکل افزایش حقوق و دستمزد به‌عنوان پاداش در آن است که به اندازه‌ای نیست که برای دریافت کننده انگیزش پدید آورد.
اینگونه پرداخت شاید از نارضایتی و جستجو برای تغییر شغل جلوگیری کند. اما اگر چشمگیر و درخور توجه نباشد احتمالاً به‌صورت یک عامل انگیزشی نیرومند عمل نخواهد کرد.(کونتز و اودانل- مترجم: طوسی1372 ص252-250)
اگر کارمندان سازمان از عدالت در پرداخت حقوق برخوردار باشند احساس رضایت شغلی می‌کنند و در غیر این‌صورت فشارهای روانی به آنها وارد شده و در نتیجه کمبود تولید یا خدمت حاصل می‌شود.(علوی1368 ص51). به‌هر حال پول تنها نیروی انگیزاننده نیست اما همواره به‌عنوان یک نیرون مهم عمل کرده است و در آینده نیز چنین خواهد بود. دشواری اساسی در استفاده از پول به‌عنوان عامل انگیزشی آن است که در بیشتر سازمانها افراد صرفنظر از عملکرد خود از راه اقدام‌هایی نظیر افزایش حقوق، ارتقاء بر اساس ارشدیت و افزایش رتبه خود‌به‌خود سهم خود را از این توجه سازمانی دریافت می‌کنند. و در این‌صورت نمی‌توان اطمینان داشت که پول باز هم بتواند به‌عنوان یک عامل محرک قوی محسوب شود یعنی اگر حقوق کارکنان نیازهای مادی آنها را تأمین کند افزایش حقوق نمی‌تواند عامل انگیزشی برای انجام دادن وظایف شغلی باشد.(کونیز و اودانل- مترجم: طوسی1372 ص230)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  19  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله احتیاجات روحی کارگر

دانلود مقاله 11اردیبهشت روز جهانی کار و کارگر

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله 11اردیبهشت روز جهانی کار و کارگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

در اول ماه مه 1886، پلیس شیکاگو با حمله به تظاهرات گسترده کارگران، که برای هشت ساعت کار در روز، و حق تشکیل اتحادیه های کارگری برپا شده بود، آنان را به خاک و خون کشید. چند روز بعد، دادگاه چند تن از رهبران کارگران را محاکمه، و به مرگ محکوم کرد. یکی از رهبران کارگران اعتصابی، پس از اعلام رای ، در برابر دادگاه چنین گفت:
کارگران اینک دریافته اند، که می توانند با اتحاد و همبستگی، و مبارزه جمعی بر مشکلات خود فائق آیند. کارگران دریافته اند که چه قدرت عظیمی در اتحاد آنان نهفته است، و به همین دلیل است که کارفرماها با تمام توان می کوشند تا اتحاد کارگران را بشکنند، و میتینگ کارگران را به خون بکشند. ما کارگران گرد هم آمدیم تا اندکی از حقوق خود را باز پس بگیریم؛ اما اکنون از دادگاه و زندان سر در آورده ایم . آیا این است معنای برابری و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صدای حق طلبانه ما را با گلوله خفه می کنید، مطمئن باشید که این صداها دیگر خاموش شدنی نیست، و هر روز طنین آن رساتر خواهد شد.
رهبران کارگران شیکاگو به دست مستکبران جان باختند؛ اما حقانیت گفته هایشان به تدریج بر همگان مسلم شد.
در سال 1889، کنگره بین المللی کارگران در پاریس، به پیشنهاد نماینده کارگران آمریکا، روز اول ماه مه را به عنوان روز جهانی کارگر برگزید، و در پی آن در بسیاری از کشورهای دنیا، کارگران با برپایی اعتصاب و تظاهرات گسترده، این روز را گرامی داشتند و یاد و خاطره کارگران به خاک و خون کشیده شده را زنده نگه داشتند.

 

سازمان بین المللی کار
این سازمان به عنوان یک نهاد خود مختار، و وابسته به مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 1919 براساس معاهده ورسای برپا شد. موافقت نامه مربوط به برقراری رابطه بین این سازمان و سازمان ملل متحد در سال 1946 به تصویب رسید و آن را به صورت نخستین کارگزاری تخصصی وابسته به سازمان ملل متحد درآورد.

 

الف) هدف ها و فعالیت ها
سازمان بین المللی کار در جهت پیشبرد عدالت برای افراد شاغل به کار، در تمام نقاط جهان فعالیت می کند و عمده فعالیت های آن عبارتند از:
1- تنظیم سیاست ها و بین المللی کردن برنامه ها به منظور بهکرد شرایط کار و زندگی.
2- برقراری معیارهای کار به عنوان رهنمودهایی برای مسوؤلان ملی در به اجرا در آوردن این سیاست ها.
3- اجرای یک برنامه وسیع همکاری های فنی، برای کمک به دولت ها و عملی کردن این سیاست ها به شیوه ای کار ساز و اقدام به کار آموزی .
4- آموزش و پژوهش به منظور کمک به پیشبرد این تلاش ها.
سازمان بین المللی کار، از آن جهت در میان سازمان های جهانی منحصر به فرد است، که در امر تنظیم سیاست های آن، نمایندگان کارگران و کارفرمایان از حق اظهار نظر برابر با نمایندگان دولت ها برخوردارند. کنفرانس بین المللی کار با حضور چهار عضو از هر کشور ( دو نماینده از سوی دولت، یک نماینده از طرف کارگران و نماینده ای از سوی کارفرمایان) تشکیل شده است. یکی از مهم ترین اهداف سازمان عبارت است از تصویب کنوانسیون ها وتوصیه هایی که متضمن برقراری معیارهایی در ارتباط با مسائل کارگری در زمینه هایی مانند آزادی عضویت در تشکل ها، دستمزدها، ساعات و شرایط کار، جبران خسارت های وارده به کارگران، بیمه های اجتماعی ، مرخصی با استفاده از حقوق، ایمنی صنعتی، خدمات اشتغال و بازرسی مسائل مرتبط می باشند.
اجرای مقررات کنوانسیون های سازمان بین المللی کار برای کشورهایی که آن ها را امضا کرده اند الزامی است؛ در حالی که توصیه های سازمان مذکور تنها در حکم رهنمودهایی برای سیاست گذاری ، قانون گذاری و شیوه عمل های ملی است.
از زمان تاسیس این سازمان تاکنون، بیش از 350 کنوانسیون و توصیه نامه به تصویب رسیده است.
سازمان برای اجرای مفاد عهد نامه ها توسط کشورهایی که آن ها را مورد تصویب قرار داده اند نظارت به عمل می آورد و برای تحقیق در خصوص شکایت های مربوط به نقض حقوق اتحادیه کارگری نیز رویه عمل ویژه ای دارد.
کارشناسان سازمان بین المللی کار از طریق برنامه کمک های فنی سازمان در زمینه هایی از قبیل کارآموزی حرفه ای، فنون مدیریت، برنامه ریزی نیروی انسانی، ایمنی و بهداشت محیط کار، سیاست های اشتغال، نظام های امنیت اجتماعی، تعاونی ها و صنایع دستیِ کوچک مقیاس، به کشورهای عضو یاری می رسانند.
سازمان بین المللی کار از طریق موسسه بین المللی مطالعات کار در ژنو و مرکز بین المللی کار آموزی فنی و حرفه ای پیشرفته در تورین ایتالیا، فرصت هایی برای آموزش در اختیار می گذارد.

 

ب ) مدیریت
فعالیت های سازمان بین المللی کار که کلیه اعضا در آن نمایندگی دارند در فواصل بین اجلاس، سالانه، از طریق یک هیات حاکم مرکب از نمایندگان 28 کشور عضو، 14 عضو کارگر و مابقی کارفرما، هدایت می شود.

 


وضعیت کنونی طبقه کارگر و جنبش کارگری ایران
از پانزده سال پیش چرخه جدیدی در تاریخ بشری شکل گرفته است که ماحصل آن وضعیت کنونی طبقه کارگر جهان و به تبع آن ایران است.
از پانزده سال پیش چرخه جدیدی در تاریخ بشری شکل گرفته است که ماحصل آن وضعیت کنونی طبقه کارگر جهان و به تبع آن ایران است. با فروپاشی نظام اقتصاد جمعی در بخش مهمی از کره زمین و رفع تدریجی بسیاری از دستاوردهای آن از پیش پای گلوبالیزاسیون (جهانی سازی)سرمایه داری، حمله به دستاوردهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی، آموزشی طبقه کارگر در جهان با ابعاد بیسابقهای گسترش یافت و محو تدریجی دستاوردهای کارگران مثل حداقل ساعات کار، قراردادهای رسمی و با پشتوانه کار و سپس درهم کوبی تشکیلات کارگری در برخی از کشورها، تغییر موضع رهبران برخی نهادهای بینالمللی کارگری، پرورش روحیه فردگرایی به جای جمع گرایی و احساس مسئولیت جمعی و جهانی، حذف بسیاری از یارانههای دولتی پیرامون بهداشت و بهزیستی و تحصیل و خوراک و مسکن کارگران و خانواده هایشان در چارچوب دستورالعمل گلوبالیزاسیون و خصوصی سازی (privatization) و اشاعه سیاسی نئولیبرالیسم در سراسر جهان شکل گرفت.
در کشور ما با توجه به سرکوب و حذف سندیکاهای مستقل و آزاد کارگری و نابودی سازمانها و تشکیلات دیگر کارگری، عرصه اقتصاد، سیاست و اجتماع کاملا یکسویه در اختیار دولتیها و اجراکنندگان دستورالعملهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی قرار گرفت که با لایههای سطحی و روکش های به ظاهر مذهبی و دینی بومی تزیین گردید.
در نبود نمایندگان واقعی طبقه کارگر در عرصههای مختلف اجتماعی، وضعیت اجتماع شدیدا دو قطبی گردید.
با بیبرنامگی کامل که بر امور سایه افکند و تبعیت از برنامههای خصوصی سازی بدون حضور سندیکاها و فدراسیونهای آزاد و مستقل کارگری و بدون ایجاد پوشش امنیت اقتصادی – اجتماعی برای بیکاران، بازنشستگان، بیماران، روستاییان و اقشار فرودست اجتماعی، طبقه کارگر با بحرانی عمیق و موحش روبرو شده است که در تاریخ ایران سابقه نداشته است. نرخ رشد بیکاری که به صورت فزایندهای در حال افزایش است، پیش بردن سیاستهای اقتصادی (اقتصاددانان شیکاگو)وحذف کمکهای یارانهای، وضعیت هر روز بدتری بهوجود آورد.
هجوم کالاهای ارزان قیمت و کم کیفیت از طریق قاچاق کالا و شصت و هشت اسکلهی بدون نظارت و دیگر سرپلهای ورود کالاهای قاچاق مثل تولیدات چینی ومحصولات دیگر کشورهای آسیای جنوب شرقی، پایین آوردن هزینه گمرکی بر کالاها، تکیه دلالان بزرگ داخلی بر ورود کالا و جذب کمیسیونهای میلیاردی و چند ده میلیونی، آسیبهای جبران ناپذیری بر پیکره صنعت کشور وارد کرد و سیاست خصوصی سازی و خودمانی سازی هرچه بیشتر اوضاع برنامه ریزی اقتصادی را خراب کرده است.
در نتیجه هزارها کارگاه کوچک و بزرگ دچار رکود و ورشکستگی شدند و نرخ افزایش بهرهوری از نیروی کار شاغل افزایش یافت. رشد تورم و کم کردن از دستمزدها و خروج انواع کارگاهها از نظارت قانون کار با توسل به بخشنامهها و آیین نامههای دولتی و مصوبات مجلس پنجم و ششم و هفتم، یورش به کارگران معترض و خواهان کار و مزدهای عقب افتاده، سرکوب اعتراضات بدون سازمان کارگران توسط نیروهای پلیسی – امنیتی که خود بخشی از مزدبگیران را تشکیل میدهند, تن دادن کارگران شاغل به بدتر شدن شرایط کار برای جلوگیری از اخراج شدنهای بیرویه و بزرگ شدن سپاه بیکاران برای ترساندن بخش فعال و شاغل طبقه کارگر برای درخواست نکردن مطالبات کارگری و ایجاد دلسردی و نامیدی در دل کارگران کم سواد، کم تجربه، بیتخصص و به تبع آن رشد ناامیدی و گرایش به افیونهای مختلف برای گریز از ناامیدی روحی و فکری در اقشار فرودست جامعه خصوصا جوانان جویای کار،از تبعات سیاست خصوصی سازی بود.همچنین رکود تقریبا بیست و چند ساله در جنبش کارگری به دلیل هشت سال جنگ و جلوگیری از سازمان یافتن آزاد کارگران و طرح مطالبات و خواستههای آنان از یک سو و هشت سال دوران سازندگی و اعلام آن بهعنوان یک برنامه تقدیس شدهی ملی که جلوی طرح درخواستهای کارگری را سد کرد از سوی دیگر از عوامل مهم محسوب می شوند.
هشت سال دوران اصلاحات و تلاش برای گسترش فضای سیاسی – اجتماعی – فرهنگی جامعه و آماده سازی فضای ذهنی مردم به خصوص کارگران برای تفکر و طرح درخواستها و نهایتا پیدا کردن راه چاره توسط کارگران آگاه و با تجربه سعی درایجاد و بازگشایی سندیکاهای واقعی کارگری در چهارچوب مقاوله نامه ٨۷ و تشکل یابی همهی کارگران را در پی داشت. قانون کار فعلی در شرایطی به تصویب رسید که سازمانهای واقعی کارگری مثل انجمن همبستگی سندیکاهای کارگران ایران و سندیکاهای کارگری و نمایندگان راستین کارگران از صحنه های کار و تولید به خشنترین شکل ممکن حذف شده بودند. در نتیجه قانون کار پر از تضاد و تناقض با اصول قانون اساسی و کنوانسیونهای جهانی و بدون تفکر کارگری و حضور نمایندگان کارگران بعد از نه سال رفت و برگشت بین مجلس و شورای نگهبان و نهایتا با تشکیل هیات تشخیص مصلحت به تصویب رسید.
طی سالهای اخیر که یورش به حقوق کارگران افزایش یافته است،برخلاف قانون کار موجود قراردادهای موقت کار جای قراردادهای رسمی کار را حتا در کارهای مستمر گرفتهاند و صاحبان سرمایه و صنایع از بحران موجود سوءاستفاده کامل را برده و بهرهکشی بیرحمانه را از کارگران اعمال مینمایند. سیاستهای تعدیل اقتصادی همنوا با سیاستهای دستوری سرمایهداری جهانی که از کانالهایی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول که در اصل پیش برنده سیاستهای تراستها و کارتلهای بزرگ، شرکتهای چند ملیتی و کنسرنهای بینالمللی سرمایهگذاری و بازار بورس جهانی هستند، طوری طراحی اقتصادی را برای کشورهای توسعه نیافته در پیش میگیرند که سطح دستمزد در این کشورها به بیرحمانهترین حداقلها برسد، تا بتوانند از این نیروی کار ارزان به مفت بهرهبرداری کنند و با انتقال صنایع و تکنولوژیهای سنگین و مضر و آلوده کننده محیط زیست، همچون فولاد، شیمیایی، پتروشیمی و... از نیروی کار ارزان و کارگران بی پناه و بی تشکیلات آنجا سوءاستفاده و بحران عمیق سرمایهداری را به قاره آفریقا، آمریکای لاتین و جنوب آسیا منتقل کنند.
سیاستهای تعدیل اقتصادی در کشور ما در راستای این سیاست بینالمللی سرمایهداری امپریالیستی به پیش رفت و منجر به نابودی صدها هزار شغل و بیکاری میلیونها کارگر شد که اکثر آنها کارگران جوان و به تدریج تحصیلکرده میباشند.
راه دستیابی به حقوق صنفی کارگران طی سیصد سال گذشته در جهان با افت و خیز فراوانی طی شده است که ماحصل آن در کشورهای توسعه یافته تشکیل سندیکاها و اتحادیهها و فدراسیونها و کنفدراسیونهای کارگری در سطح کارگاهها و در ابعاد ملی و سراسری است، نیروی متشکل و سازمان یافته کارگران در نهادهای صنفی خود به ایجاد تعدیل و کنترل بحران اجتماعی – اقتصادی و همچنین به برقراری توازن و تعادل در سه جانبهگرایی ملی کمک میکند. این تجربه پیشرفتهترین کشورهای جهان به لحاظ توسعهی همه جانبه و حکمرانی مطلوب میباشد. حضور نمایندگان راستین طبقه کارگر در چانهزنی های اجتماعی که از حمایت نیروی متحد و متشکل همکاران خود بهرهمند هستند به رشد و شکوفایی جامعه کمک می کند و از گسترش فساد مالی و رانت خواری جلوگیری میکند.
آن بخشی از قوانین موجود که مانع تشکل یابی واقعی کارگران در کشور است، به خصوص فصل ششم قانون کار است که طرح ایجاد تشکلهای کارگری در محل کار را بررسی و سازماندهی کرده است، فصل ششم قانون کار با اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی و مقاوله نامه ٨۷، تبصره سه ماده ۲۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر و منشورهای جهانی حقوق بشر ناسازگار است و همچنین اصل آزادی انسانها را در انتخاب تشکل مورد نظر خودشان از آنها میگیرد. به علاوه دخالت عوامل غیرمسئول در امور کارگری در سرکوب و بگیر و ببندهای کارگران از دیگر موانع رشد و ایجاد سندیکاهای مستقل و آزاد کارگری است. عدم توجه به قانون و اجرای آن توسط مجریان و تصمیم گیرندگان قانونی و ضعف دانش و آگاهی نسبت به حقوق و قوانین افراد در جامعه چه در بین کارگران و علاقهمندان و فعالان مسایل کارگری وچه در بین مقامات دولتی اعم از بازجویان، ماموران پلیس، انتظامی، امنیتی – اطلاعاتی، بازپرسها و دادیاران و همچنین ناآگاهی نسبت به حقوق ملی و بینالمللی کارگران از اصلیترین مشکلات و موانع رشد تشکلیابی قانونی کارگران است. عدم باور به اصل سه جانبه گرایی در تصمیم گیریهای مربوط به حقوق کار با حضور نمایندگان راستین سراسری کارگری – کارفرمایی – دولتی در نهادهای عالی تصمیم گیری سه جانبه گرا مثل شورای عالی کار از سوی وزارت کار – اطلاعات – کشور و نیروهای انتظامی در تناقض با بیان پذیرش سه جانبه گرایی و عضویت در سازمان جهانی کار است و اعمال سیاست دوگانه خارجی – داخلی در این زمینه از موانع حقوقی و قانونی و اجرایی پیش روی فعالان کارگری برای ایجاد تشکل واقعی و مستقل و آزاد کارگری و فعالیت آنهاست. به نظر میرسد که امر آموزش حقوقی به ویژه آموزش فصل سوم قانون اساسی (حقوق ملت)و مقدمه قانون اساسی در زمینه رعایت حقوق مردم، قانون کار، مقاوله نامههای بنیادین کار (هشت مقاوله نامه به خصوص)، اعلامیه جهانی حقوق بشر، قوانین مدنی و آیین دادرسی، و دو منشور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی مدنی سازمان ملل متحد و آموزش زندگی اجتماعی، اتحادیهای و تاریخ جنبشهای کارگری در جهان و ایران، شناخت از نهادهای ملی – منطقه ای – بین المللی کار و سه جانبه گرایی ونهادهای جهانی از قبیل ituc ، itf، ilo، wto، un، و... از طریق تشکیل جلسات و سمینارهای بحث آزاد در بین نهادهای مختلف مدعی نمایندگی کارگران و ایجاد حس مسئولیت آموختن پیش از طلبیدن و چگونه طلبیدن که کمترین هزینه را برای کشور و مردم به خصوص کارگران در برداشته باشد لازم است.
پیش از همه آموزش همهی ما در هر جایی که هستیم برای تشکیل سندیکاها و اتحادیه ها و فدراسیونها و کنفدراسیونهای ملی سندیکایی و دعوت عمومی و سراسری از همهی تلاشگران عرصه حقوق کارگران در سطح کشور برای ایجاد کمیتههای دفاع از حقوق کارگران با عهدنامه و منشور واحد در سراسر کشور بر پایه حقوق ملی و جهانی کار اعم از کارگران، روشنفکران، وکلای دادگستری، دانشجویان، معلمان، استادان دانشگاه، پرستاران و دیگر مزدبگیران عرصهی کار تولیدی و خدماتی از دورترین نقاط و روستاها تا شهرهای بزرگ و پایتخت و طرح موضوع با مسئولان مملکتی به خصوص وزیر کار و دیگر مسئولان ارشد کشور برای ایجاد درک درست و رفع موانع نسبت به موضوع فوق به عنوان یگانه راه حل بحرانها و تنشهای اجتماعی لازم است.همچنین ایجاد وحدت ملی در برابر فشارهای خارجی نیازمند اجرای به دور از تنگ نظری و انحصار حقوق بنیادین مردم مثل آزادی بیان، مطبوعات، رسانه ها، تشکل ها، سندیکاها، احزاب، سازمان های غیر دولتی NGOها است و همین امر موجب ایجاد وفاق ملی و استفاده از تمام ظرفیت خلاقه توده مردم که اکثریت آنرا کارگران(مزدبگیران) و خانوادههایشان تشکیل میدهند خواهد شد که حافظ و صاحب اصلی کشور آنها هستند و دولت و حکومت باید خدمتگزار آنها باشد.
رفع موانع تشکل یابی کارگران و سایر اقشار جامعه تنها راه رسیدن به یک جامعه آزاد و دمکراتیک است.

 

ضرورتهای اصلاح قانونکار
قانون کار فعلی که شاکله آن حاصل شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامیاست منابع و ملاحظات گروههای کارگری را در اولویت قرار میدهد. این قانون یکبار در سال ۱۳۶۷ اصلاح و به دنبال اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. طرح اصلاح قانون کار که چندی است از سوی وزارت کار و امور اجتماعی دنبال میشود اکنون در دستور کار مجلس شورای اسلامیقرار گرفته است.
قانون کار فعلی که شاکله آن حاصل شرایط پس از پیروزی انقلاب اسلامیاست منابع و ملاحظات گروههای کارگری را در اولویت قرار میدهد. این قانون یکبار در سال ۱۳۶۷ اصلاح و به دنبال اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید.
اکنون با توجه به تغییر و تحول شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موضوع ضرورت تغییر دوباره این قانون مطرح شده است. در مورد اصلاح و تغییر قانون کار ۲دیدگاه متفاوت وجود دارد. برخی معتقدند با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی و فشارهای مختلف به طبقات ضعیف و کارگر، تغییر و اصلاح قانون فعلی به مصلحت جامعه نیست و از آرمان عدالت اجتماعی و تأمین اجتماعی برای همه فاصله میگیرد گروهی دیگر با تأکید بر ضرورت رشد و توسعه اقتصادی و با هدف جلب انگیزه و اشتیاق برای سرمایهگذاری و کارآفرینی معتقدند: قانون کار فعلی ضد توسعه است و باید منع و محدودیتهای آن برای کارفرمایان و سرمایهگذاران را کاهش دادتا موجبات توسعه و در نهایت رفاه جامعه تأمین شود.
در پناه چنین رشد و توسعهای است که زندگی طبقات و گروههای کارگری و ضعیف نیز ارتقا خواهد یافت.این دو دیدگاه هم در بین حقوقدانان و نمایندگان مجلس و هم در بین مسئولان اجرایی دیده میشود. این گزارش از منظری حقوقی هر ۲ دیدگاه را مورد بررسی قرار داده است. دکتر فرهاد پروین و دکتر حسن طاهر جبلی از جمله وکلا و حقوقدانانی هستند که دیدگاههای خود را در مورد اصلاح قانون کار با همشهری در میان گذاشتهاند.
از نگاه دکتر طاهری جبلی، حقوق کار یکی از گرایشها و زیرمجموعههای حقوق عمومیاست به این معنا که به لحاظ پیوستگی زیاد و ارتباط گسترده با نظم و امنیت عمومی، دولتها مکلف به دخالت و اعمال حاکمیت در آن هستند.
دخالت دولتها در روابط بین کارگر و کارفرما به عنوان یکی از اصول حقوق کار در تمامینظامهای حقوقی پذیرفته شده است. اما نوع و نحوه مداخله تابعی از شرایط گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است.در ایران روابط کار یک رابطه ۲سویه تلقی نمیشود که میان کارگر و کارفرما شکل و معنای نهایی پیدا کند، بلکه دولت به عنوان حافظ و ناظم حقوق کارگر نقش سوم سناریوی روابط کار را ایفا میکند. به نظر میرسد دولت در حال حاضر نقش فعالی (آنچنان که باید و شایسته است) در این رابطه ایفا نمی کند و روح کلی و ضروری حمایت از کارگر، در عین لزوم تدوین و اجرای سیاستهای حمایتی از صنایع و سرمایه که هر ۲ از وظایف دولت به شمار میروند، بسیار کمرنگ دیده میشوند.
از جانب دیگر مقررات فعلی کار، مکانیسمهای خود سازمان یافته و صنفی کارگری را مورد تأکید قرار نداده است و به همین علت سندیکاهای کارگری که خود میتوانند به عنوان یکی از ابزارهای اعمال حاکمیت و حفظ حقوق کارگری باشند در کشور ما بسیار کمرنگ جلوه میکنند.
بنابه مراتب فوق، قانون فعلی کار با همه تلاشی که برای حفظ حقوق کارگر دارد، واجد وصف یک قانون کامل نیست. جدای از اینکه حتی اگر قانون مزبور را در زمان تصویب، قانون کاملی میدانستیم، گذشت ۱۷سال از زمان تصویب آن، لزوم بازبینی و انطباق با شرایط و زمانه را اقتضا می کرد. در حالی که به خاطر میآوریم پس از سالها کار نسبت به لایحه همین قانون و تصویب نهایی مجلس، شورای نگهبان ایرادهای متعددی را وارد کرد که در نهایت با دخالت و مصلحتاندیشی مجمع تشخیص مصلحت قانون به تصویب رسید که خود نشانهای برای اصلاح مجدد آن به حساب میآید.
به عنوان مثال شاید بهتر است خیلی روشنتر توضیح داده شود: «مذاکرات دستهجمعی» که ماده ۱۳۹ قانون کار به آن اشاره دارد، چیست؟
همچنین راجع به «پیمان دستهجمعی» کار و جایگاه و میزان اجرای آن در دنیای واقعی کار بیشتر و بهتر و عملیتر مقرراتی وضع کردند.
آیا مواد ناظر بر اشتغال اتباع بیگانه (که مکرر نقض میشوند) نیاز به بازبینی ندارند؟!
حتماً ضمانت اجراهای ناظر به کار کودکان و نوجوانان را میتوان کارآمدتر تعیین کرد. به علاوه با مقررات و قوانین متعددی که برای اضافه کردن مشاغل متعدد به شمار کارهای سخت وضع شده و میشوند و همچنین در مورد امتیازهایی که برای بانوان و گروههای خاص پیشنهاد یا وعده داده میشود، مناسبترین روش اصلاح قانون کار به نظر میرسد، زیرا با وجود نص صریح قانون نمیتوان با دستورالعمل یا بخشنامه و... قانون را نادیده گرفت.
قانون موضوعه بالاترین و مهمترین بایدهاست. نادیدهگرفتن و نقض قانون، علاوه بر اینکه بیاعتنایی به خواست نمایندگان مردم است، در بلند مدت خطر ترویج فرهنگ قانون گریزی را دامن میزند. پس با وجود قانون کار هر گونه تغییر باید به موجب اصلاح قانون باشد و چنانچه فرض شود مصوبات و مقررات پراکنده در مقام فقه قانون یا سکوت آن وضع میشوند، به سادگی نتیجه میگیریم که قانون مستعد و شایسته تکمیل است.
با تمام تفاسیر فوق نباید از نظر دور داشت که قانون کار از مهمترین قوانین جامعه است (به همین اعتبار آن را آمره میدانیم یعنی قانونی که قواعد آن لازمالاتباع است و نمیتوان از اجرا و تبعیت از آن سر باز زد) و به لحاظ همین اهمیت، دقت در آنچه هنگام بازبینی یا اجرا ضرورتی زایدالوصف و مرتبط و مؤثر در سیاستهای کلان قوای حاکمه است.
نتیجه آنکه با همه تأکیدی که در ایجاد یک قانون قدرتمند کار هست دقت و کارشناسی و مطالعه تطبیقی در آن را نباید از نظر دور داشت و البته اصرار میکند که وجود تأسیسهای نوین در قانون کار میتواند تأثیر شگرفی در شئون گوناگون زندگی اجتماعی، حقوقی و اجتماعی اعضای جامعه داشته باشد (که این مهمترین وظیفه قانون کار است وگرنه میتوانیم به مواد قانون مدنی در باب اجاره افراد بسنده کنیم و این همه حرف را به صرفه رها کنیم).
با وصف فوق عقیده بر این است چنانچه قانون کار؛
- بتواند دامنه شمول خود را گسترش داده و به عنوان یک قانون فراگیر مقررات استخدامیمتعدد را در خود جای دهد.
- به جای تجویز و امکان آفرینی انجمنهای صنفی، به ایجاد کانونهای صنفی تأکیدکرده و راهکارهای عملی و ارشادی برای ایشان در این زمینه فراهم کند.
- در قانونگذاری حقوق سرمایهگذار و صاحب صنعت هم لحاظ شود.
- در هنگام وضع قوانین، مطالعه تطبیقی در سایر مقررات کار ممالک دیگر داشته باشد.
- ارتباط منطقی و عملی میان قوانین کار، بیمه و مالیات برقرار سازد.
- برای واقعیات موجود چارهاندیشی کند و وصف غیرقانونی را قربانی رویه عملی رایج تخلف از مقررات (مانند کار کودکان، اتباع بیگانه، عدم بیمه...) نکند
شاید بتوان با شکل بهتر و مقبولتری بدون آسیب به حقوق کارگران و نیز صنعت (و حتی کشاورزی) به اهداف عالی دست یابیم. و در این بین مطرح ساختن اینکه؛ همین قانون خوب است یا کافی است، نباید راه را بر آنچه میتواند بهتر باشد بست.
فراموش نکنیم آن فلسفهای که در طول زمان موجب ایجاد قوانین حمایتی کار شد، هنوز وجود دارد و در هر زمان با تغییر چهره، ضرورت حمایتهای جدید از کارگر را به شکل نوین طلب میکند؛ با این توصیف که ضرورت حمایت از صنایع و سرمایهگذاری هم به مثابه روی دوم سکه(به عنوان ضرورت دیگر) برای به روز شدن مقررات کار نیازمند توجه و ایجاد قوانین نوین کار است.

 

 

 

● مشکل سرمایهگذاری اقتصادی است نه حقوقی
اما موضوع اصلاح قانون کار از نگاه دکتر پروین به گونه دیگر است. به نظر میرسد که این تفاوت در استدلال از نوع تفاوت در روش است و هر ۲ گروه خواهان بهبود وضعیت اشتغال و وضعیت کارگران هستند ؛موافقین با مقررات حمایتی قانون کار که تقریبا امکان اخراج کارگر را به طور عادی از کارفرما سلب کرده است و مقررات بیمه و تأمین اجتماعی به دنبال رفاه کارگران هستند.
مخالفین برعکس بر این عقیدهاند که این مقررات سخت و حمایتی باتوجه به عدم رونق کسب و کار باعث تداوم بیکاری و عدم استخدام کارگران از سوی کارفرمایان میشود و با آزاد شدن کارفرمایان از قیود قانون کار، استخدام کارگر بیشتر شده و از بیکاری در جامعه کاسته میشود و این چرخه در نهایت به نفع خود کارگران و جامعه است. ابتدا باید یک کار کارشناسی انجام شود که آیا با برداشت چتر حمایتی قانونی از کارگران مشکل بیکاری در جامعه رفع میشود یا خیر؟ و چه آثاری دارد؟ تجربه سایر جوامع نشان میدهد که موضوع اشتغال، ریشههای اقتصادی دارد و قانون کار صرفا یکی از عوامل موثر است،کما اینکه در حال حاضر نیز موضوع بیکاری نه فقط برای کارگران ساده بلکه برای بسیاری از افراد ازجمله تحصیلکردگان نیز وجود دارد. با برداشتن چتر حمایتی حقوق کار از کارگران ممکن است اندکی از مشکل بیکاری کاسته شود، در مقابل این نفع احتمالی اندک، ضررهای هنگفت مادی و معنوی برای کارگران و کشور به وجود میآید؛
▪ نخستین ضرر، بیثباتی صدها هزار کارگر مشغول به کار در کارخانهها و کارگاهها و حتی در بخش دولتی که اکنون به سبب نبودن استخدام در بخش دولتی بسیاری از کارکنان آنها تابع قانون کار هستند.
▪ دوم اینکه محرومیت کارگران از مزایای حقوق کار با حقوق بینالملل کار و حقوق بینالملل بشر در تضاد است. پرداخت دستمزد عادلانه حق اشتغال، حق فراغت، حق بیمه و تأمین اجتماعی علاوه بر اینکه در قانون اساسی پیشبینی شده است در میثاق بینالملل حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که کشور ایران نیز به آن پیوسته، آمده است.
▪ سوم اینکه مخالفین حقوق کار در مقابل تأکیدات اسلام و سخنان رسولاکرم(ص) که مزد کارگر را قبل از اینکه عرقش خشک شود به او بدهید و نیز لزوم حمایت از مستضعفین در قرآن مجید، چه پاسخی دارند؟
به نظر میرسد که باید قانون کار فعلی به نفع کارگران تقویت شود و تا رفع مشکلات اقتصادی مربوط به بیکاری قانون بیمه بیکاری اصلاح کلی شده و همه بیکاران را تحت پوش قراردهد، زیرا طبق قانون فعلی فقط کسانی که سابقه کار دارند و کارفرما حق بیمه کارگری را پرداخت کرده است در صورت بیکار شدن تنها به مدت ۲ سال از این مزایای محدود با شرایط بهرهمند میشوند.
به جای محروم کردن کارگران فعلی از مزایایی که دارند اصلاح کلی در مورد بیمه بیکاری و بهرهمندی همه بیکاران از بیمه بیکاری راهگشای مشکل خواهد بود.عدم میل به سرمایهگذاری،ریشه و راه حلهای اقتصادی دارد و نه راهکار مربوط به حقوق کار.

 

تعریفی از سندیکا و روند شکل گیری و مسئولیت های سندیکایی
سندیکا سازمانی کارگری است که کارگران و زحمتکشان به منظور دفاع از حق قانونی خود یعنی حقوق کار که شامل تعیین دستمزد، مرخصی، داشتن سندیکا، ساعت کار و ... و منافع صنفی و سیاسی خویش در برابر کارفرمایان و سرمایه داران، با هم متحد و متشکل می شوند. در نظام های سرمایه داری، کارفرمایان نیز دارای چنین سازمانی هستند. ابتدا به طور هر چند کوتاه به نقش و اهمیت هیات موسس ( و یا در صورت سابقه قبلی، هیات بازگشایی) هر سندیکا اشاره می شود.
هیات موسس (یا بازگشایی) تا قبل از انتخابات مجمع عمومی سندیکا، وظیفه گردآوری فعالین و اعضای داوطلب برای عضویت در هیات موسس، جهت تاسیس یا بازگشایی سندیکا را بر عهده دارد و با استفاده از فاصله زمانی تا انتخابات مجمع عمومی ، باید تماس پیگیر با بدنه کارگری برقرار کرده و اطلاعات کافی از مجموعه مشکلات و خواسته های کارگران آن واحد تولیدی یا صنف را جمع آوری کند. همچنین از طریق کسب آموزشهای سندیکایی و مطالعه در زمینه های کارگری، خود را آماده سازند تا پس از تشکیل سندیکا بتوانند وظایف سندیکایی را برعهده گیرند. در حقیقت تشکیل هیات موسس تمرینی است برای آماده شدن در جهت تشکیل سندیکایی فعال و پویا و پی بردن به نقاط ضعف یا قوت افراد داوطلب در هیات موسس و برنامه ریزی جهت بکارگیری این نقاط قوت و رفع نقاط ضعف در زمان تشکیل سندیکا.
هیات موسس وظیفه برپایی اولین مجمع عمومی را به عهده دارد. در اولین مجمع عمومی و پس از شمارش آرای اخذ شده توسط رئیس هیات نظارت (که در همان مجمع انتخاب میشود) حائزین اکثریت آرا به عنوان نمایندگان رسمی سندیکا به اعضای سندیکای مربوطه معرفی می شوند.
هر سندیکا برای بهبود در انجام امور، از کمیسیون های کاری مختلفی تشکیل میشود که هر یک وظایف خاص خود را دارد:
1- کمیسیون آموزش: از وظایف اولیه کمیسیون آموزش،جمع آوری منابع آموزشی از قبیل، دانستنی های سندیکایی، حقوق کار، قانون کار، قوانین تامین اجتماعی و دیگر کتب وابسته می باشد. پس از آن باید برای بالا بردن سطح آموزش بین کارگران و اعضا رسمی سندیکا اقدام نمایند.
2- کمیسیون تبلیغات: تبلیغات برای سندیکا به معنی ارشاد و تشویق کارگران و زحمتکشان برای بوجود آوردن وحدت و همبستگی در یک سازمان کارگری به نام سندیکاست که به منظور احقاق حق و به دست آوردن حقوق اقتصادی اجتماعی سیاسی کارگری و متحد شدن در برابر سرمایه داران و چپاولگری و حق و ناحق کردن آنان است.
برای اینکه ارتباط بین کارگران و اعضا سندیکا برقرار بماند، با نصب روزنامه دیواری و اطلاعیه های سندیکایی در محل سندیکا و یا محل تجمع کارگران، این ارتباط را برقرار نمایند. با پخش بولتن ها و اعلامیه های رسمی که از جانب هیات مدیره منتشر می گردد، روابط بیرونی اعضای رسمی سندیکا و دیگر کارگران را با سندیکا حفظ نمایند و این جریان ادامه پیدا میکند تا انتشار نشریه رسمی سندیکا.
از دیگر کارهای مهم توجه دادن اعضا سندیکا به پرداخت حق عضویت و کمک های مالی به سندیکا است، که دقیقا مخارج و هزینه های سندیکا در درجه اول می باید توسط اعضا رسمی سندیکا تامین گردد.
4- کمیسیون مالی: اولین وظیفه کمیسیون مالی جمع آوری حق عضویت اعضا رسمی سندیکا و احتمالا حق عضویت های عقب افتاده می باشد، که می باید از طریق ارتباط گیری با اعضا سندیکا جمع آوری نمایند.
5- کمیسیون شکایات: منظور از شکایات، شکایت فردی از فرد دیگر نیست، بلکه موضوع طرح خواسته های قانونی و یا شکایت کارگر از کارفرما است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 44   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله 11اردیبهشت روز جهانی کار و کارگر

دانلود مقاله وضعیت طبقه‌ی کارگر

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله وضعیت طبقه‌ی کارگر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 با گذشت نزدیک به یک و نیم قرن از ظهور طبقه‌ی کارگر به عنوان طبقه‌ای که توانست اولین حکومت خود را در پاریس در سال 1871 تشکیل دهد، در شرایطی هستیم که نه تنها وضعیت کارگران بهتر نشده است، بلکه با پیشرفت تکنولوژی و گسترش آن، بار سنگین جامعه‌ی طبقاتی بر دوش کارگران و مزدبگیران روز به روز بیشتر می‌شود. امروزه شاهد آن هستیم که هر روز عرصه بر نیروی کار تنگ‌تر شده و فشار بر آن افزایش می‌یابد.
دستاوردهای کارگران و مزدبگیران در انتهای قرن نوزده و ابتدای قرن بیستم به دنبال مبارزات وسیع آنان افزایش یافت، به خصوص پس از جنگ جهانی دوم، به خاطر شرایط به وجود آمده‌ی بعد از جنگ، فشار بر کارگران و مزدبگیران تا حدی تخفیف یافت و نظام سرمایه‌داری از ترس پیوستن کشورهای مختلف به سوسیالیسم و ترس از دست دادن پایگاه‌های خود، امتیازات بیشتری به نیروی کار می‌داد. پس از جنگ جهانی دوم اتحادیه‌های کارگری و احزاب کمونیست در سراسر جهان آن‌چنان قدرت گرفتند که بیش از نیمی از جهان را تسخیر کردند و حکومت‌های طرفدار کارگر آن‌چنان رو به افزایش نهادند که باعث ترس و وحشت سرمایه‌داری و بلوک غرب گردید. هر روز کشورها و مردم جدیدی به سوسیالیسم روی می‌آوردند و تلاش می‌کردند تا با دادن امتیازات به کارگران و مزدبگیران و انجام برنامه‌های رفاه اجتماعی الگوهای سوسیالیستی را پیاده کنند. کشورهای سرمایه‌داری نیز به اتحادیه‌های کارگری میدان فعالیت داده و احزاب کارگری با برنامه‌های رادیکال روز به روز قدرت می‌گرفتند، در بسیاری از کشورهای سرمایه‌داری احزاب چپ و طرفدار حقوق کارگران یا قدرت گرفته و یا در قدرت سهیم شدند. اما در انتهای قرن بیستم و به خصوص پس از فروپاشی بلوک سوسیالیسم، دستاوردهای کارگران یکی پس از دیگری مورد تهاجم قرار گرفت. کارگران اغلب کشورها که در پناه مبارزات سراسری موفق شده بودند نظام بیمه‌های اجتماعی، بازنشستگی، حق مسکن، حق عائله‌مندی، بیمه بیکاری و... را به دست آورند، در دو دهه‌ی اخیر شاهد تهاجم سرمایه به این دستاوردها بوده‌اند. امروز در بسیاری از کشورها حقوق بیمه‌ی اجتماعی و خدمات آن که برای کارگران سال‌ها برقرار بوده است مورد تهاجم قرار گرفته و دولت‌ها سعی برآن دارند تا هر چه بیش‌تر از خدمات عمومی بکاهند و با فشار بیش‌تر بر دوش کارگران و مزدبگیران، سرمایه‌ها را افزایش داده و دارندگان سرمایه و اقلیتی را در رفاه بیش‌تر قرار دهند.
بیمه خدمات درمانی پس از جنگ جهانی دوم که بیش از چهل سال به عنوان دستاورد کارگران و مزدبگیران در اکثر کشورها برقرار بوده، اکنون مورد تهاجم قرار گرفته و روز به روز از خدمات آن کاسته می‌شود. حداقل حقوق که در اثر مبارزات کارگران به میزان نسبتاً قابل قبولی به خصوص در کشورهای متروپل سرمایه‌داری، افزایش یافته بود، روز به روز مورد تهاجم قرار می‌گیرد به‌گونه‌ای که بیکاری فزاینده و تهدید کارگران بیکار و مهاجر و هم‌چنین کوچ سرمایه به مکان‌های سودآورتر، کارگران ثابت را در معرض تهدید قرار می‌دهد و آنان را وادار می‌کند تا با حقوق کم‌تری به کار مشغول شوند. پدیده‌ی کارگران مهاجر در کشورهای پیرامونی که فقر و بیکاری در آن‌ها به شدت در حال افزایش است، نه تنها به عنوان یکی از فجیع‌ترین و کثیف‌ترین پدیده‌ها و احجاف به این بخش از کارگران مطرح است، بلکه هم‌چنین به عنوان تهدید نیروی کار غیر مهاجر در جهت پایین آوردن مزایای کارگران و مزد بگیران مورد سوء‌استفاده‌ی دولت‌ها و صاحبان سرمایه قرار می‌گیرد. پدیده‌ی قاچاق انسان نیز در جهت جا‌به‌جایی این نیروی کار مهاجر هر روز ابعاد گسترده‌تری می‌یابد. کارگران مهاجر که به علت فقر و بیکاری دست به مهاجرت می‌زنند، مورد انواع آزار و اذیت‌های پلیسی قرار می‌گیرند که اغلب به خاطر نداشتن اوراق رسمی با کم‌ترین حقوق حاضر به کار هستند و به علت نداشتن اوراق هویت از هیچ‌گونه حقوق قانونی برخوردار نیستند. این در حالی است که در قرن نوزدهم اساساً برای نیروی کار اوراق هویت ضروری نبود و نیروی کار مهاجر به راحتی می‌توانست از کشوری به کشور دیگر مسافرت کند .علاوه بر آن نیروی پلیس از این مسئله بیش‌ترین سوء‌استفاده را می‌کند به گونه‌ای که این کارگران مهاجر در صورت گرفتار شدن به دام پلیس مجبورند تمام کارکرد خود را برای رهایی از چنگ پلیس به آنان واگذارند و با دادن تمام درآمدشان به پلیس اجازه‌ی کار بگیرند.
علاوه بر آن از آن‌جا که فرصت‌های شغلی هر روز محدود‌تر می‌شود به کارگیری این کارگران تهدیدی برای بیکاری کارگران ثابت و بومی است که از مزایای حداقل حقوق بیمه و حق سنوات و غیره به صورت ظاهری برخوردارند. این کارگران مهاجر که در اثر فروپاشی نظام سنتی کشورهای تحت سلطه و خلع‌ید آنان از زمین هر روزه رو به افزایش هستند در حقیقت ارتش ذخیره‌ی کار محسوب می‌شوند اما امروزه با پدیده‌ی زشت دیگری نیز مواجه‌ایم که آن هم بر اثر بیکاری فزاینده و افزایش طمع سرمایه‌داری فشار بیش از پیش را بر زندگی فقیرانه‌ی کارگران وارد می‌آورد، قراردادهای موقت کار که می‌توان آن را بردگی مزدی نام نهاد آن‌چنان در همه‌ی کشورهای سرمایه‌داری رایج شده است که می‌رود تا امنیت شغلی را به کلی از مزدبگیران سلب کند. مزدبگیرانی که در گذشته حداقل با این امید زندگی می‌کردند که با حد‌اقل دست‌مزد می‌توانند کار دایمی داشته و با آن برنامه‌ی زندگی خود را در جهت تداوم حد‌اقل‌های آن تنظیم کنند، امروزه با قراردادهای موقت سه‌ماهه قادر به برنامه‌ریزی برای زندگی خود نیستند زیرا همواره این امکان وجود دارد که نیروی کار ارزان‌تری طمع کارفرما را برای جای‌گزینی نیروی کار ارزان‌تر تحریک کند و کار خود را از دست بدهند، در نتیجه هرگونه برنامه‌ریزی برای مزدبگیرانی که با قرارداد موقت مشغول به کارند امکان پذیر نیست. بدین ترتیب نیروی کار مزد‌بگیر در التهاب دایمی از دست دادن شغل قرار دارد و این امر سلامت جامعه را از نظر روانی با خطر مواجه می‌کند، خیل عظیم ناهنجاری‌های روانی که امروز گریبان‌گیر جامعه است و هم‌راه با آن افزایش جرم و جنایت، تجاوز و آدم‌کشی، اعتیاد و... و هزاران نابسامانی دیگر محصول این ناامنی و ناسلامتی روانی جامعه است که تماماً از حرص و آز سرمایه و به‌خصوص سرمایه‌داری جهانی ناشی می‌شود. این ناامنی شغلی تنها منحصر به جوامع عقب مانده نیست، قراردادهای موقت کار در پیشرفته‌ترین کشورهای سرمایه‌داری امنیت شغلی کارگران و مزدبگیران را زایل کرده است. امروزه سرمایه‌داری به استثمار خود از نیروی کار به شکل موقت نگاه می‌کند و به گونه‌ای با سرمایه‌های انسانی برخورد می‌کند که گویا تنها وظیفه‌ی آن، بهره‌کشی از آن چیزی است که موجود است و به آینده‌ی نیروی کار و بازتولید نیروی انسانی به صورت ابزاری برای بهره‌کشی هرچه بیش‌تر از نیروی کار نگاه می‌کند، امروزه سرمایه‌داری نه تنها خود را موظف به بازتولید انسانی و سالم جامعه نمی‌داند بلکه سعی دارد هر چه بیش‌تر آن را بر عهده‌ی خود نیروی کار قرار دهد، مسئله‌ی آموزش و پرورش و تعلیمات دانشگاهی که در نیمه‌ی آخر قرن بیستم بر عهده‌ی نظام‌های سرمایه‌داری گذارده شده بود و دولت‌ها موظف شده بودند تا آموزش رایگان کودکان و جوانان را بر عهده گیرند، امروزه با خصوصی شدن آموزش و پرورش و گسترش دانشگاه‌های خصوصی و خصوصی شدن دانشگاه‌ها و مدارس دولتی و به اصطلاح خودگردان شدن مدارس، بر عهده‌ی والدین و از آن طریق بر عهده‌ی نیروی کار گذارده می‌شود. امروزه نیروی کار مزدبگیر نه تنها موظف است در ناامنی شغلی و فقر و تنگ‌دستی، زندگی و روزگار بگذراند بلکه امر آموزش و پرورش فرزندان را نیز بر دوش او گذارده‌اند تا آن که با نان بخورونمیر و زندگی در فقرو فلاکت مجبور باشد مخارج تحصیل فرزندان خود را نیز بپردازد. امروزه نیروی کار مزدبگیر و نیروی کار سالم جامعه وظیفه دارد تا هرآن‌چه در توان دارد به کار گیرد، از هرگونه تفریح و اوقات فراغت محروم شود، روز خود را در زیر خط فقر از بام تا شام به کار طاقت‌فرسا بگذراند و برای آن که فرزند دلبندش و جگرگوشه‌اش به افلاس و فلاکت دچار نشود و به زندگی خیابانی روی نیاورد هزینه‌های سنگین تحصیل او را بپردازد. هر روزه خیل عظیم مزدبگیران به زیر خط فقر کوچ می‌کنند و از اولیه‌ترین حقوق زندگی محروم می‌شوند. گسترش روزافزون کودکان و زنان خیابانی، افزایش مرگ و میر کودکان، فزاینده شدن آلونک‌نشینان، افزایش کشتار و جنایت، فزونی کارتن خواب‌ها و افزایش تعداد زندانیان و... همه و همه نشانه‌ی سقوط جامعه انسانی به وجهی شگفت‌انگیز است. در برابر این همه فشار به نیروی کار، حافظان سرمایه در سطح جهان و منطقه تنها و تنها به گسترش جو پلیسی، با بالا بردن خشونت و سرکوب، کشتار و جنایت، افزایش فشار و پایمال کردن حقوق متهمان و افزایش جو ارعاب و شکنجه در برابر جامعه می‌پردازند تا با ایجاد رعب و وحشت مالکیت را محافظت کرده و از حقوق و آزادی سرمایه‌داران دفاع کنند.
جهانی سازی که شعار اول قرن بیست و یکم است چیزی جز لجام گسیختگی سرمایه‌داران و جهانی سازی فقر و فلاکت نیست، قماربازان بورس را به جان سرمایه‌های ملی انداختن، تقدیم معادن و منابع ثروت کشور به شرکت‌های بزرگ چند ملیتی و مطلق‌العنان کردن سرمایه‌داری در جهت خصوصی کردن تمام منابع حیات انسانی، از جمله بهداشت، آب آشامیدنی، جنگل‌ها و منابع طبیعی، فروش دریاچه‌ها و رودخانه‌ها و غیره و غیره چیزی جز به حراج گذاردن تمدن انسانی در برابر اقلیتی سرمایه‌دار نیست.
علاوه بر آن امروزه جنگ، کشتار، خون‌ریزی، لشگرکشی به بهانه‌های نقض فلان ماده قرارداد واهی و جایگزینی حکومتی به جای حکومت دست‌نشانده دیگر، به راه اندازی جنگ‌های منطقه‌ای و شعله‌ور کردن آتش و جنگ و خون‌ریزی هر روز به دستاویزی تازه برای تقسیم منابع جهان و دسترسی به انرژی و شاهراه‌های حیاتی تبدیل شده است و مشکلی دیگر در جهت زندگی کارگران و زحمتکشان به وجود آورده است، در جنگ‌ها این سربازان و فرزندان کارگران و زحمتکشان هستند که طعمه‌ی آز و طمع سیری ناپذیر سرمایه‌داری قرار می‌گیرند، این کارگران و زحمتکشان هستند که در برابر سلاح‌های کشتار جمعی و مخرب بی‌دفاع باقی می‌مانند، این کارگران و زحمتکشان هستند که با شعله‌ور شدن آتش جنگ جدید، بی‌خانمانی، فقر، دربدری و آوارگی و بیکاری را بر دوش می‌کشند ودر نتیجه باز این کارگران و زحمتکشان هستند که همواره مخالف جنگ و کشتار و ویرانگری بوده و هستند. اما در مقابل، این سرمایه‌داران هستند که خواهان جنگ و خونریزی، کشورگشایی و تصاحب سرزمین دیگران و گسترش مناطق نفوذ خود هستند.
در نتیجه کارگران وظیفه دارند هرچه بیشتر به مخالفت سراسری علیه همه‌ی نابرابری‌ها و ستم اجتماعی، علیه همه‌ی تجاوزگری‌ها به حقوق انسانی، علیه فقر، بی‌خانمانی، بیکاری، دربدری و هزاران جنایت دیگر دست بزنند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله8    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وضعیت طبقه‌ی کارگر

پاورپوینت اصول سرپرستی ( کار و کارگر )

اختصاصی از زد فایل پاورپوینت اصول سرپرستی ( کار و کارگر ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت اصول سرپرستی ( کار و کارگر )


پاورپوینت اصول سرپرستی ( کار و کارگر )

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوع:

پاورپوینت اصول سرپرستی ( کار و کارگر )

در اول ماه مه 1886، پلیس شیکاگو با حمله به تظاهرات گسترده کارگران، که برای هشت ساعت کار در روز، و حق تشکیل اتحادیه های کارگری برپا شده بود، آنان را به خاک و خون کشید. چند روز بعد، دادگاه چند تن از رهبران کارگران را محاکمه، و به مرگ محکوم کرد. یکی از رهبران کارگران اعتصابی، پس از اعلام رای ، در برابر دادگاه چنین گفت:

کارگران اینک دریافته اند، که می توانند با اتحاد و همبستگی، و مبارزه جمعی بر مشکلات خود فائق آیند. کارگران دریافته اند که چه قدرت عظیمی در اتحاد آنان نهفته است، و به همین دلیل است که کارفرماها با تمام توان می کوشند تا اتحاد کارگران را بشکنند، و میتینگ کارگران را به خون بکشند. ما کارگران گرد هم آمدیم تا اندکی از حقوق خود را باز پس بگیریم؛ اما اکنون از دادگاه و زندان سر در آورده ایم . آیا این است معنای برابری و عدالت در جامعه ما؟ امروز اگر صدای حق طلبانه ما را با گلوله خفه می کنید، مطمئن باشید که این صداها دیگر خاموش شدنی نیست، و هر روز طنین آن رساتر خواهد شد.

رهبران کارگران شیکاگو به دست مستکبران جان باختند؛ اما حقانیت گفته هایشان به تدریج بر همگان مسلم شد.

در سال 1889، کنگره بین المللی کارگران در پاریس، به پیشنهاد نماینده کارگران آمریکا، روز اول ماه مه را به عنوان روز جهانی کارگر برگزید، و در پی آن در بسیاری از کشورهای دنیا، کارگران با برپایی اعتصاب و تظاهرات گسترده، این روز را گرامی داشتند و یاد و خاطره کارگران به خاک و خون کشیده شده را زنده نگه داشتند.

تعداد اسلاید: 27

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت اصول سرپرستی ( کار و کارگر )