برای مدیریت موثر و مفید، کیفیت کار مدیر، بسیار مهمتر از کمیت آن می باشد. جزییات امور یک سازمان نباید مشی کلی مدیریت را منحرف کند و علیرغم اینکه مدیر باید به کلیه شئونات سازمان اشراف داشته باشد و توانایی مدیریت اتفاقات غیر مترقبه و بحران را داشته باشد، لیکن شالوده کلی مدیریت نباید به گونه ای باشد که کار و امور سازمان، مدیر را به دنبال خود بکشاند، بلکه مدیر باید با انتخاب چارت مناسب و تفویض اختیار، مسیر از پیش تعیین شده ای برای امور جاری سازمان تهیه کند و زمان و انرژی خود را به صورت بهینه برای مواردی که دخالت وی، لازم می باشد صرف نماید. آنچنان که علاوه بر گردش صحیح کار، توان شخصی مدیریت که وابسته به چگونگی تلاش او در محیط کار و سلامت زندگی شخصی اش می باشد حفظ شود.
قضیه:
داستان مربوط به مدیری است که علیرغم داشتن خصوصیات فردی و اخلاقی ممتاز و همت بالا و مصمم برای نائل شدن به اهداف بزرگ، در راستای موفقیت بیشتر سازمان تحت مدیریتش، مدیریت خلاق، موثر و با کیفیتی ندارد و هر روز پس از ساعتها تلاش بی وقفه، برای پرداختن به جزییات پراکنده و غیر پیش بینی شده روزمره، با فکری خسته و ناراضی از نائل نشدن به خلاقیتهای مدیریتی و نپرداختن به اهداف و مسائل کلان سازمان، به نزد خانوادهای می رود که خود را در قبال آنها، مدیون می داند و احساس می کند فرصت رسیدگی و توجه لازم به خانواده و خودش و مسائل روحی و معنویاش را نیز نداشته است. طی داستان به نکته ظریف دیگری نیز بر می خوریم و آن گویای اینست که او حتی از محیط و مسیر زیبای زندگی اش نیز لذت نمی برد، بلکه در حین رانندگی، احتمال پیشامد حادثه نیز می رود. از خصوصیات قابل توجه در این داستان ظرفیت بالای این مدیر در مواجه با انبوه کارها و مشکلات پراکنده و غیرمترقبه می باشد که نه تنها او را مشوش نمی کند، بلکه امور را با آرامش، یکی پس از دیگری هدایت می کند و توانایی بالایی در مدیریت بحران و باز کردن گرههای روزمره را دارد. منتها، اعتماد به نفس بیش از حد او و در همین راستا، عدم تفویض اختیار، باعث درگیر شدن بیش از اندازه او در امور جزیی و کم اهمیت می شود و به نوعی، بیانگر عدم تشریک مساعی و همچنین وجود نوعی خود محوری می باشد. در عین حال، مراحل ترقی شخصی را از یک expediter ، به مدیر کارخانه ای بزرگ، به سرعت طی کرده است، اما عملاً در پست مدیریتی نیز همان رفتار تسریع بخشی امور را دارد و به اموری که اغلب در حد یک کارمند تسریع بخش است یعنی کارهای غیر مهم و ضروری و فوری می پردازد. پس به این موضوع اشاره دارد که اگر یک کارمند به دلیل لیاقت، امانتداری، همت عالی و دلسوزی، سزاوار رشد و ارتقاء به پست های بالاتر مدیریتی باشد، این ارتقاء، بدون آموزش مدیریت، مخصوصاً آموزش مهارتهای عمومی مدیریت، منجر به عدم موفقیت وی و سازمان خواهد شد. لذا در داستان مشاهده می کنیم که چارت سازمانی این مدیر به نوعی است که شاخه های در ارتباط با وی بسیار متعدد و زیاد، ولی از لحاظ کیفیت در حد ارتباط مستقیم با مدیر کارخانه نیستند.
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث
1- کدام یک از ویژگیهای شخصی چت از مدیریت موثر او بر زمان جلوگیری می کند؟
2- مسائل و مشکلات سازمانی او چه هستند؟
3- کدام یک از اصول مدیریت زمان و استرس در این مطالعه مورد نقض شده است؟
4- اگر به عنوان مشاور چت استخدام می شدید، پیشنهاد شما به او چه بود؟
نتیجه بحث
قضیه
پاسخ به سئوالات بحث
1- عقیده شخصی تا چه اندازه از عوامل محیطی یا عوامل ذاتی متأثر است؟
2- چه رابطه ای بین خودآگاهی و فشار اجتماعی وجود دارد؟
3- آیا خودآگاهی ثابت است یا دانش انسان از خود به مرور زمان، کاهش یا افزایش می یابد؟
4- زندانیان جنگی برای مقابله با انهدام عقیده شخصی خود از چه مکانیزمهایی می توانند استفاده کنند؟
نتیجه بحث:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث
1- چه انسداد ادراکی در این مورد نشان داده شده است؟
نتیجه بحث:
خلاصه ماجرا:
پاسخ به سئوالات بحث:
2- چگونه ابداع و ابتکار توسط مدیریت عالی در سونی پرورش مییافت؟
3- چه نقشهایی توسط شخصیتهایی مختلف در این مورد بازی میشد که موجب موفقیت واکمن گردید؟
4- اگر شما، مشاور سونی بودید، برای پرورش و ترویج مستمرتر و وسیع تر این نوع نوآوری و ابداع در سرتاسر شرکت، چه توصیه میکردید؟
نتیجه بحث:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- منابع قدرت شغلی و شخصی دلورین را در این مطالعه موردی مشخص کنید: چگونه نگرشهای دلورین درباره قدرت با نگرشهای دیگران در جنرال موتورز متفاوت بود؟
2- ارتقاء و پیشرفت دلورین، از مقام مدیر یک بخش عملیاتی به مقام مدیر ارشد در اداره مرکزی شرکت چه تأثیری بر قدرتش در جنرال موتورز داشت؟
3- دلورین اینگونه استدلال می کند که مدیران در جنرال موتورز باید کاملاً خودشان را تسلیم انگاره شرکت کنند. او از اینکه محلی برای ابراز سبک شخصی وجود نداشته، شکایت می کند. او هر چه بیشتر فردیت خود را ابراز می کرد، قدرت کمتری در سازمان در اختیار می گرفت. ارتباط بین خود را تطبیق دادن و قدرت چیست؟
نتیجه بحث:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- در کتاب (در یک روز روشن تو می توانی جنرال موتورز را ببینی) جان دلورین به تلخی از سوء استفاده مدیران اجرایی جنرال موتورز، شکایت می کند. او این رفتار را زیانبار و توهین شخصی تلقی می کرد. بعدها زیر دستانش در شرکت دلورین موتورز همین اتهامات را درباره سبک مدیریت او عنوان کردند. آیا سوء استفاده از قدرت در میان مدیران اجرایی ارشد اجتناب ناپذیر است؟
2- به نظر می رسد که ویژگی دلورین، الگوی غم انگیزی از موقعیتهای ناگهانی و شکستهای بزرگ بدست می دهد. استفاده او از اعمال نفوذ در مسیر شغلی پرفراز و نشیبش چه نقشی داشته است؟
3- فرض کنید که شما یک مدیر اجرایی ارشد در شرکت دلورین موتورز بودید و هدف دلورین برای استفاده نامناسب از اعمال نفوذ قرار می گرفتید. شما چگونه می توانستید اقدامات او را خنثی کنید؟
نتیجه:
مقدمه:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- چه تفاوتی بین نگرش تواناسازی مورد بحث در این فصل با نگرش دلورین درباره قدرت وجود دارد؟ نظرات او در این خصوص با گذشت زمان چه تحولی یافته اند؟
2- دلورین بی کفایتی خود را به عنوان عامل ورشکستگی شرکت سرزنش می کند. پس از ورشکستگی شرکت سرزنش کردن مالک آن امری عادی است. چه عوامل دیگری در این نتیجه تأثیرگذاردهاند؟ ویژگیهای شخصی دلورین چه نقشی در ورشکستگی شرکت بازی کرده اند؟
3- دو یا سه اصل اساسی در مورد ارتباط قدرت و نفوذ در اثربخشی مدیر (که در مطالعه موردی دلورین نمایان شده) کدامند؟
نتیجه:
مقدمه:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- با استفاده از رهنمودهای رفتاری و شکل (5)، به عنوان کمکهای تشخیصی، بگویید که نقاط قوت و ضعف الکترولاجیک از نظر انگیزشی چیست؟
2- چه اقداماتی را شما در اولویت بالا قرار می دهید تا در گزارش مشاور به استیومورگان رئیس الکترولاجیک، به آنها توجه شود؟ روی اقدامات ویژه ای که او می تواند در موردشان ابتکار به خرج دهد تا از تواناییهای کارکنان، بهتر استفاده کند و محیط کاری با انگیزشی فراهم آورد، تأکید کنید:
نتیجه:
مقدمه:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- منشأ تعارض در این قضیه کدام است؟
2- برای مدیرت تعارض در این وضعیت از چه رویکردی استفاده می کنید؟ هر کدام چقدر اثر بخش اند؟
3- بر اساس رهنمودهای رفتاری برای رویکرد مبتنی برا عتماد متقابل، دان چگونه می تواند این تعارض را به صورت موثر مدیریت کند؟
نتیجه:
مقدمه:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- مراحل توسعه در تیم الیت چه بود؟ در حالی که این مورد را مرور می کنید، مثالهایی ویژه برای هر یک از چهار مرحله توسعه مشخص کنید:
2- دستیابی تیم به یک وضعیت عملکرد بالا را چگونه توضیح می دهید؟ عوامل عمده پیش بینی کننده چه بودند؟
3- چرا تیم مدیریت ارشد مات به سطح بالایی از عملکرد نرسید؟ چرا به یک تیم الیت نیاز بود؟ تیم او چه کمبودی داشت؟
نتیجه:
مقدمه:
قضیه:
پاسخ به سئوالات بحث:
1- کدام یک از توصیه های مربوط به توانمندسازی راکن هافمن زیر پا گذاشته است؟ روث کامینگز چطور؟
2- کدام یک از توصیه های مربوط به واگذاری راکن هافمن زیر پا گذاشته است؟ روث کامینگز چطور؟
3- روث کامینگز و هافمن در ملاقاتشان از چه چیزی باید گفتگو کنند؟ موارد مشخصی را که باید در جلسه مطرح شود، تبیین کنید:
4- روث کامینگز چه پرسشهایی را باید از کن بپرسد تا برای کسب عناصر لازم توانمند سازی به او کمک کنند؟ چه پرسشهایی راکن باید از روث بپرسد تا بیشتر بتواند کامیابی او را تضمین کند؟
5- اگر شما یک مشاور بیرونی باشید که در ملاقات حضور دارد، چه نصیحتی به کن می کنید؟ چه نصیحتی به روث می کنید؟
نتیجه:
شامل 93 صفحه فایل word
دانلود پایان نامه بررسی محتوای قضیه زمان از دست رفته از کتاب مدیریت استرس