لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه18
فهرست مطالب
خلاصه ای از زندگی حضرت فاطمه معصومه
از ولادت تا هجرت
سفر مقدس به شهر مقدس
غروب مهتاب در شهر ستارگان
مراسم دفن
خلاصه ای از زندگی حضرت فاطمه معصومه
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و القاب ایشان ((معصومه)), ((ستى)), و ((فاطمه کبرى)) است. پدرش حضرت موسى بن جعفر علیه السلام و مادرش نجمه خاتون مادر حضرت رضا علیه السلام است.
از ولادت تا هجرت
آن حضرت اول ذى القعده سال 173هـ.ق در مدینه منوره به دنیا آمدند. و در سن 28 سالگى در روز دهم(وسیله المعصومیه,ص 65, به نقل از نزهه الابرار) یا دوازدهم (مستدرک سفینه البحار, ج 8, ص 258) ربیع الثانى سال 201هـ.ق در شهر قم از دنیا رفتند.
سفر مقدس به شهر مقدس
در سال 200هـ.ق و یک سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا علیه السلام به شهر ((مرو)) حضرت فاطمه معصومه علیها السلام همراه عده اى از برادران خود براى دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمان خویش راهى دیار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسیدند, ولى از آنجا که در آن زمان مردم ساوه از مخالفین اهل بیت بودند با ماموران حکومتى همراهى نموده و با همراهان حضرت وارد نبرد و جنگ شدند که عده اى از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند.(زندگى حضرت معصومه, نوشته آقاى منصورى, ص 14. (به نقل از ریاض الانساب, تالیف ملک الکتاب شیرازى).) حضرت در حالى که از غم و حزن بسیار مریضه بود با احساس ناامنى درشهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید, زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ما مى باشد;(دریاى سخن, تالیف سقازاده تبریزى (نقل از ودیعه آل محمد, نوشته آقاى انصارى), ص 12) سپس حضرت به طرف قم حرکت نمود.
بزرگان قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى که ((موسى بن الخزرج)) بزرگ خاندان ((اشعرى)) زمام شتر آن مکرمه را به دوش مى کشید; ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدس شد و در منزل شخصى ((موسى بن الخزرج)) اجلال نزول فرمود.(تاریخ قدیم قم, ص 213) آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهاى عمر پربرکت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاک الهى به پایان رساند.
غروب مهتاب در شهر ستارگان
سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ((از اجلال نزول کوکب ولایت و توفیق زیارت بانویى از تبار فاطمه اطهر)), با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت, مبدل به دنیایى از حزن و اندوه شد, و این غروب غم انگیز عاشقان امامت و ولایت را در سوگ و عزا نشاند.
در رابطه با علت مریضى نابهنگام حضرت و مرگ زودرس آن بزرگوار گفته شده است (وسیله المعصومیه, نوشته میرزا ابوطالب بیوک, ص 68, الحیاه السیاسیه للامام الرضا علیه السلام, نوشته جعفر مرتضى العاملى, ص 428) که زنى در شهر ساوه ایشان را مسموم نمود که این مطلب با توجه به درگیرى دشمنان اهل بیت با همراهان حضرت و شهادت عده اى از آنها ((در ساوه)) و جو نامساعد آن شهر و حرکت نابهنگام آن بزرگوار در حال مریضى به سوى شهر قم, مطلبى قابل قبول مى تواند باشد.
آرى آن حضرت که مى رفت زینب وار با سفر پربرکتش سند گویایى بر حقانیت امامت رهبران راستین و افشاگر چهره نفاق و تزویر مامونى باشد, و همانند قهرمان مربلا پیام آور خون سرخ برادرى باشد که این بار مزورانه به قتلگاه (بنى عباس) برده مى شد, ناگاه تقدیر الهى بر این شد که مرقد آن بزرگ حامى خط ولایت و امامت براى همیشه تاریخ, فریادگر مبارزه با ظلم و بى عدالتى ستم پیشگان دوران و الهام بخش پیروان راستین تشیع علوى در طول قرون و اعصار باشد.
مراسم دفن
بعد از وفات شفیعه روز جزا آن حضرت را غسل داده و کفن نمودند سپس به سوىقبرستان ((بابلان)) تشیع کردند ولى به هنگام دفن آن بزرگوار ((به خاطر نبودن محرم)) ((آل سع)) دچار مشکل شدند و سرانجام تصمیم گرفتند که پیرمردى به نام ((قادر)) این کار را انجام دهد.
ولى قادر و حتى بزرگان و صلحاء شیعه قم هم, لایق نبودند عهده دار این امر مهم شوند; چرا که معصومه اهل بیت را باید امام معصوم علیه السلام به خاک سپارد.
مردم منتظر آمدن ((آن پیر مرد صالح)) بودند, که ناگهان دو سواره را دیدند که از جانب ریگزار به سوى آنان مىآیند وقتى نزدیک جنازه رسیدند, پیاده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاک ریحانه رسول خدا را در داخل سردابى ((که از قبل آماده شده بود)) دفن کردند و بدون اینکه با کسى تکلمى نمایند, سوار شده و رفتند, و کسى هم آنها را نشناخت.(تاریخ قدیم قم, ص 214)
به قول یکى از بزرگان هیچ بعید نیست که این دو بزرگوار, امامان معصومى باشند که براى این امر مهم به قم آمدند.(آیه الله فاضل لنکرانى ((دام ظله)).) پس از به پایان رسیدن مراسم دفن, موسى بن الخزرج سایبانى از حصیر و بوریا بر قبر شریف آن بزرگوار برافراشت و این سایبان بر قرار بود تا زمانى که حضرت زینب دختر امام جواد علیه السلام وارد قم شدند و قبه اى آجرى بر آن مرقد مطهر بنا کردند.(سفینه البحار, ج 2, ص 376)
وبدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارداتمندان به اهل بیت علیهم السلام و دارالشفاى دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
ویژگی های حضرت فاطمه معصومه(س)
تعداد امامزادگان شـایسته تعظیـم و تجلیل در ((دارالایمان قـم)) که بـر فراز قبـور مطهرشان گنبـد و سایبان هست به چهارصـد نفـر مى رسد.
در میان ایـن چهار صد اختر تابناکى که در آسمان قـم نـورافشانى مـى کنند, ماه تابانـى که همه آنها را تحت الشعاع انـوار درخشان خـود قـرار داده, تـربت پـاک شفیعه محشـر, کـــــــریمه اهل بیت پیمبر(علیهم السلام), دخت گرامى موسى بـن جعفر, حضرت معصـومه(س) مى باشد.
پژوهشگر معاصر, علامه بزرگـوار, حاج محمدتقى تسترى, مولف قامـوس الرجال مى نویسد:
((درمیان فرزنـدان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان بعد از امام رضا(ع), کسـى همسنگ حضرت معصـومه(س) نمـى باشد.)) محـدث گرانقدر حـاج شیخ عبـاس قمـى به هنگام بحث از دختـران حضـرت مـوسـى بـن جعفر(ع), مى نویسد:
((بـرحسب آنچه به مارسیده, افضل آنها سیـده جلیله معظمه, فاطمه بنت امام مـوسـى(ع), معروف به حضـرت معصـومه(س) است.)) بـررسـى شخصیت بـرجسته و فضایل گستـرده حضـرت معصـومه(س) در ایـن صفحات نمى گنجد. در ایـن نـوشته به برخـى از ویژگیهاى آن خاتـون دوسرا اشاره مى کنیم:
1 ـ شفاعت گسترده
بالاتریـن جایگاه شفاعت, از آن رسـول گرامى اسلام است که در قرآن کریـم از آن به ((مقام محمود)) تعبیر شده است. و گستردگى آن با جمله بلند: (ولسـوف یعتیک ربک فتـرضـى) بیان گردیـده است. همانا دو تـن از بانـوان خاندان رسـول مکرم شفاعت گسترده اى دارند که بسیار وسیع و جهان شمـول است و مـى تـوانـد همه اهالـى محشـر را فـراگیـرد:
1 ـ خـاتـون محشـر, صـدیقه اطهر, حضـرت فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ. 2 ـ شفیعه روزجزا, حضـرت فـاطمه معصـومه(س).
در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا ـ سلام الله علیهاـ همیـن بس که شفـاعت, مهریه آن حضـرت است و به هنگـام ازدواج پیک وحـى طـاقه ابریشمـى از جانب پروردگار آورد که در آن, جمله ((خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمـد(ص) قـرار داد.)) با کلک تقدیر نقش بسته بود.
ایـن حـدیث از طـریق اهل سنت نیز آمده است.
بعد از فاطمه زهـرا ـ سلام الله علیهاـ از جهت گستـردگـى شفاعت, هیچ کـس ـ و حد اقل هیچ بانـویى ـ به شفیعه محشر, حضرت معصـومه دخت مـوسـى بـن جعفر ـ سلام الله علیها ـ نمى رسد, که امام به حق ناطق, حضـرت جعفـر صادق(ع) در ایـن رابطه مـى فـرمایـد: ((تدخل بشفـاعتها شیعتنـاالجنه باجمعهم)):
((بـا شفـاعت او همه شیعیـان مـا وارد بهشت مـى شـوند.))
2 ـ عصمت
بـر اسـاس روایتـى که مـرحـوم سپهر در ((ناسخ)) از امام رضا(ع) روایت کـرده, لقب ((معصـومه)) را به حضـرت معصـومه, امام هشتـم اعطـا کـرده انـد. طبق ایـن روایت امـام رضـا(ع) فـرمود:
((من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى)) ((هرکس حضرت معصومه را در قـم زیارت کند, همانند کسى است که مرا زیارت کرده باشد.)) ایـن روایت را مـرحـوم محلاتـى نیز به همیـن تعبیـر نقل کـــرده است.
با تـوجه به ایـن که عصمت به چهارده معصـوم(علیهم السلام) منحصر نیست, بلکه همه پیامبـران, امامـان و فـرشتگـان معصـوم هستنـد.
و علت اشتهار حضـرت رسـول اکـرم, فـاطمه زهـرا و امامـان(علیهم السلام) به ((چهارده معصوم)) آن است که آنها علاوه بر مصـونیت از گناهان صغیره و کبیره, از ((ترک اولـى)) نیز که منافات با عصمت ندارد, پاک و مبرا بودند.
مرحوم مقرم در کتابهاى ارزشمند:
((العباس)) و ((علـى الاکبـر)) دلائل عصمت حضرت ابـوالفضل و حضرت علـى اکبر(علیهماالسلام) را بر شمرده است. و مرحـوم نقـدى در کتاب ((زینب الکبـرى)) از عصمت حضـرت زینب ـ سلام الله علیهاـ سخـــن گفته است. و مولف ((کریمه اهلبیت)) شـواهد عصمت حضرت معصومه(س) را بازگو نموده است.
و با تـوجه به ایـن که حضرت معصـومه(س) نام شـریفشان ((فاطمه)) است و در حال حیات به ((معصـومه)) ملقب نبـودند, تعبیر امام(ع) دقیقا به معناى اثبـات عصمت است, زیـرا بـر اسـاس قاعده معروف:
((تعلیق حکـم به وصف مشعر بـر علیت است)) دلالت حـدیث شـریف بـر عصمت آن بزرگـوار بـى تـردیـد خـواهـد بـود.
3 ـ فداها ابوها
آیت الله سیـد نصـرالله مستنبط از کتـاب ((کشف اللـاءلـى)) نقل فرمـوده که روزى عده اى از شیعیان وارد مدینه شـدند و پرسشهایـى داشتند که مى خـواستند از محضر امام کاظم(ع) بپرسند. امام(ع) در سفر بـودنـد, پـرسشهاى خـود را نـوشته به دودمان امامت تقـدیـم نمـودند, چـون عزم سفر کردنـد بـراى پاسخ پرسشهاى خـود به منزل امام(ع) شرفیاب شدند, امام کاظم(ع) مراجعت نفرموده بـود و آنها امکان توقف نداشتند, از ایـن رو حضرت معصومه(س) پاسخ آن پرسشها را نـوشتند و به آنها تسلیـم نمـودنـد, آنها با مسرت فراوان از مدینه منـوره خارج شدند, در بیرون مدینه با امام کاظم(ع) مصادف شـدنـد و داستـان خـود را بـراى آن حضـرت شـرح دادند.
هنگامـى که امام(ع) پرسشهاى آنان و پاسخهاى حضرت معصـومه(س) را ملاحظه کردند, سه بار فرمودند:
((فداها ابـوها)) ((پدرش به قربانـش باد.)) باتـوجه به ایـن که حضرت معصـومه(س) به هنگام دستگیرى پـدر بزرگـوارش خردسال بـود, ایـن داستان از مقام بسیار والا و دانـش بسیار گستـرده آن حضـرت حکایت مى کند.
4 ـ بـارگـاه حضـرت معصـومه(س) تجلیگـاه حضـرت زهـرا(س)
بر اساس رویاى صادقه اى که مرحـوم آیت الله مرعشـى نجفـى(ره) از پدر بزرگـوارش مرحـوم حاج سیدمحمـود مرعشى (متـوفاى 1338 ه' .) نقل مـى کردند, قبر شریف حضرت معصـومه(س) جلـوه گاه قبر گـم شـده مادر بزرگـوارش حضرت صـدیقه طاهره ـ سلام الله علیهاـ مـى باشـد.
آن مرحوم در صدد بود که به هر وسیله اى که ممکـن باشد, محل دفـن حضـرت زهـرا ـ سلام الله علیهاـ را به دست آورد, به ایــن منظور ختـم مجربـى را آغاز مى کند و چهل شب آن را ادامه مـى دهد, تا در شب چهلـم به خـدمت حضـرت بـاقـر و یا حضـرت صـادق(علیهماالسلام) شـرفیـاب مـى شـود, امـام(ع) به ایشـان مـى فـرمـاید:
((علیک بکـریمه اهل البیت)) ((به دامـن کـریمه اهلبیت پنــــاه ببرید.)) عرض مى کند: بلـى مـن هـم این ختـم را براى ایـن منظور گرفته ام که قبر شریف بـى بـى را دقیقـا بـدانـم و به زیـارتـش بـروم.
امام(ع) فرمود: منظور مـن قبر شریف حضرت معصومه درقم مى باشد.)) سپس ادامه داد:
((براى مصالحـى خداوند اراده فرمـوده که محل دفـن حضرت فاطمه ـ سلام الله علیهاـ همـواره مخفى بماند و لذا قبر حضرت معصـومه را تجلیگاه قبرآن حضـرت قرار داده است. هر جلال و جبروتـى که بـراى قبر شریف حضرت زهرا مقـدر بـود خـداوند متعال همان جلال و جبروت را بـر قبـر مطهر حضـرت معصـومه(س) قرار داده است.))
5 ـ پیشگوئى امام صادق(ع)
امام جعفر صادق(ع) در ضمـن حدیث مشهورى که پیرامون قداست قم به گـروهـى از اهـالـى رى بیـان کـردنـد, فـرمـودند:
((تقبض فیها امراءه هى مـن ولدى, واسمها فاطمه بنت مـوسى, تدخل بشفاعتها شیعتنا الجنه باءجمعهم)) ((بانـویى از فرزندان مـن به نام ((فاطمه)) دختر مـوسى, در آنجا رحلت مى کند, که با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت مى شوند.)) راوى مى گوید: مـن ایـن حدیث را هنگامـى از امام صادق(ع) شنیـدم که حضرت مـوسـى بـن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود.
پیشگوئى امام صادق(ع) از ارتحال حضرت معصومه(س) در قـم پیـش از ولادت پدر بزرگـوارش بسیار حائز اهمیت است و از مقام بسیار شامخ آن حضرت حکایت مى کند.
6 ـ رمز قداست قم
در احادیث فراوانى از قداست قـم سخـن رفته, تصـویر آن در آسمان چهارم به رسـول اکـرم(ص) ارائه شـده است.
امیرمـومنان(ع) به اهالى قـم درود فرستاده و از جاى پاى جبرئیل در آن سخـن گفته و امام صادق(ع) قم را حرم اهلبیت معرفى کرده و خاک آن را پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. امام کاظم(ع) قـم را عش آل محمد (آشیانه آل محمـد(ص)) نامیـده و یکـى از درهاى بهشت را از آن اهل قـم دانسته. امـام هادى(ع) اهل قـم را ((مغفـور لهم)) (آمـرزیـده) تعبیر کرده و امام حسن عسکـرى(ع) از حسـن نیت آنها تمجیـد کـرده و بـا تعبیـرات بلنـدى اهالـى قـم را ستـوده است.
اینها و دهها حـدیث دیگرى که در قداست و شرافت قم و اهل قـم از پیشوایان معصوم به ما رسیده, فضیلت و عظمت این سرزمیـن را براى همگان روشـن مـى سازنـد, جز این که باید دید راز و رمز ایـن همه شرافت و قداست چیست؟
حدیث فـوق که پیرامون ارتحال حضرت معصـومه(س) به عنوان پیشگوئى از امام صادق(ع) نقل شـد, از راز و رمز آن پـرده بـر مـى دارد و روشـن مـى سازد که ایـن همه فضیلت و شـرافت, از ریحانه پیامبـر, کـریمه اهلبیت, مهیـن بـانـوى اسلام, حضـرت معصـومه(س) ســرچشمه مـى گیرد, که در این سـرزمیـن دیـده از جهان فرو بسته, گردو خاک ایـن سـرزمیـن را تـوتیـاى دیـدگـان حـور و ملائک نمـــوده است.
7 ـ تنها خواهر امام هشتم
نجمه خاتـون همسـرگرامـى امام کاظم(ع) تنها دو فرزنـد در دامان خـود پـرورش داد و آنها عبـارتنـد از:
1 ـ خـورشیـد فـروزان امامت, حضـرت علـى بـن مـوسـى الـرضا(ع).
2 ـ مـاه تـابـان درج عصمت, حضـرت معصـومه(س).
محمد بـن جریر طبرى, دانشمند گرانمایه شیعه در قرن پنجـم هجرى, براین واقعیت تصریح نموده است.
مدت 25 سال تمام حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتـون بـود, پـس از یک ربع قـرن انتظار, سـرانجام ستاره اى تابـان از دامـن نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتـم(ع) بود و امام(ع) توانست والاتریـن عواطف انبـاشته شـده در سـویـداى دلـش را بـر او نثـار کند.
بیـن حضرت معصـومه(س) و برادرش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت زایـدالـوصفـى بـود که قلـم از تـرسیم آن عاجز است.
در یکى از معجزات امام کاظم(ع) که حضرت معصـومه نیز نقشى دارد, هنگامى که مرد نصرانـى مى پرسـد: ((شما که هستید؟)) مـى فرمایـد: ((انا المعصومه اخت الرضا)) ((مـن معصـومه, خـواهر امام رضا(ع) مى باشم.)) ایـن تعبیر از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضـا(ع) و از مبـاهات او به ایـن خـواهـر بـرادرى سـرچشمه مى گیرد.
8 ـ نامه دعوت
محبت و مودت ایـن خواهر و برادر در سطح بسیار بالا بود, به طورى که مفارقت امام هشتـم(ع) براى حضرت معصـومه(س) بسیار سخت بـود, جدائى حضرت معصومه(س) نیز براى امام هشتـم(ع) قابل تحمل نبـود. و لذا پـس از استقـرار امام هشتـم(ع) در مـرو, نامه اى خطـاب به حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده, آن را تـوسط غلام مورد اعتمادى به مدینه ارسال نمود.
جـالب تـوجه است که حضـرت رضـا(ع) به غلام دستـور داد که در هیچ منزلى توقف نکند, تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکـن به مدینه منوره برساند.
حضرت معصـومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست خط بـرادر, رخت سفر بست و خود را مهیاى سفر نمود.
فضـائل و منـاقب و ویژگیهاى حضـرت معصـومه علیها السلام
از آنجا که معرفت و شناخت ائمه طاهرین و اولیاء دین مبیـن,همان شناخت فضائل و کمالات نفسانـى آن بزرگـواران است نه فقط آشنایـى اجمالـى بـا زنـدگینامه آنها, در اینجا بعد از بیان اجمالـى از زنـدگـى کریمه اهل بیت علیها السلام مـى پردازیـم به ذکر شمه اى از فضائل و مناقب آن حضرت:
شرافت خانوادگى
یکـى از عالیتـریـن فضائل آن حضـرت انتساب ایشان به بیت وحـى و رسالت و امامت است.
او ((بنت رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلـم)) و ((بنت ولى الله)) و ((اخت ولى الله)) و ((عمه ولـى الله)) است و ایـن امر خـود سـرچشمه سایر فضائل و کمالات معنـوى و روحانـى آن بزرگـوار مى باشد که زندگـى در جـوار امامان معصـومى همچـون ((مـوسـى بـن جعفر)) و ((على بـن موسى الرضا)) علیهما السلام و بهره مند بـودن از تعالیـم عالیه آن رهبران راه نـور و سعادت, خـود عامل اساسى در تعالى روح و تکامل درجات علمـى و عملـى آن حضـرت بـوده است. بنابرایـن مى تـوان آن حضرت را الگو و نمودارى از فضائل اهل بیت علیهم السلام دانست.
عبادت آن حضرت
بنـا به تصـریح آئه کـریمه قـرآن, هـدف از خلقت انسـان چیزى جز عبادت و بندگـى خداوند متعال نیست که: ((وما خلقت الجـن والانـس الا لیعبـدون)) (ذاریات, آیه 57) آنان که به ایـن هدف پـى بردند در راه رسیدن به عالیترین مرتبه آن که حصـول یقیـن و اطمینان و نفـس مطمئنه شدن است که: ((واعبد ربک حتى یاتیک الیقیـن))(حجر, آیه 99) سر از پا نمى شناسند و بهتریـن ساعات زندگى خود را زمان عبادت و راز و نیاز به درگاه ذات بى نیاز مى دانند و در خلـوت شب سر بر آستان دوست مى نهند و راز دل با محبـوب خـویـش مى گـویند و عاشقانه با او به گفتگو مى نشینند و به ایـن آرزو زنده اند که در حـال نماز و راز و نیاز به ملاقات حق بشتـابنـد و مخاطب حضـرتـش قـرار گیـرنـد که: ((یـا ایتها النفـس المطمئنه ارجعى الـى ربک راضیه مـرضیه)). (فجــر, آیه 28 - 27)
یکى از عالیتریـن نمونه هاى عبادت و بندگى خدا از خاندان ولایت و امـامت,کـریمه اهل بیت فـاطمه معصــومه علیها السلام است. او که عبادت و شب زنده دارى هفده روزه اش در واپسیـن روزهاى عمر شریفش, گوشه اى از یک عمر عبـودیت و خضوع و خشـوع آن زاده عبد صالح خدا در برابـر ذات پاک الهى است و ایـن بیت النور(بیت النـور, همان حجره اى است که آن حضرت در مدت اقامت هفده روزه اش در منزل مـوسى بـن الخزرج, در آنجا مشغول عبادت بود که هم اکنون هم ایـن حجره در میـدان میر, خیابان چهارمردان و در کنار مـدرسه ستیه برقرار است و مـورد تـوجه دوستـداران اهل بیت علیهم السلام مـى باشـد) و معبـد و محراب به یادگار مانده آن صفیه الله است که - از برکات راز و نیـازهـاى شبـانه آن بضعه مـوسـى علیه السلام - تـا دامنه قیامت هدایتگر و الهام بخـش بندگان عاشق عبادت و ولایت مى باشد و چه خوش سروده اند اهل ذوق که:
این جایگاه که آنـــقدر منـــور است
ایـن سجـده گاه دختر موسى بن جعفر است
و بـر سـر در آن مکـان مقـدس ایـن دو بیت به چشـم مـى خـورد که:
شــده بنیــاد ایــن کـــاخ منـــور
به پـــاس دختــر موســـى بن جعفــر
عبــادتگــاه معصـــومه اســت اینجا
کـــز اینــجا قــم شرافت یافت دیگر
عالمه و محدثه اهل بیت علیهم السلام
در فرهنگ اسلامى محدثان راستیـن همـواره از حرمت و منزلت ویژه اى بـرخـوردار بـوده انـد; محـدثـان و راویـان در حفظ و حــراست از گنچینه هاى معارف و ارزشهاى دینـى و ذخایر گرانمایه مکتب تشیع و رشد و تعالى فرهنگ غنى اسلامى نقـش اول را داشته اندو حامل ودایع و امانتهاى گـرانقـدر الهى و رازدار اسـرار آل رسول بـوده انـد.
یکـى از والاتـریـن عناوینـى که نشان دهنده بلنـدى مرتبه علـم و آشنایـى کریمه اهل بیت علیهم السلام با معارف بلنـد اسلام و مکتب حیاتبخـش تشیع است; محدثه بـودن آن حضرت مى باشد که بزرگان علـم حـدیث بـدون هیچ درنگـى احادیث و روایات رسیـده از آن حضـرت را قبـول و به آن استناد مى نمایند چرا که حضرتـش جز از افراد مورد وثـوق و اطمینان حدیث نقل نمى کند و ما درجاى خود, نمونه هایى از این روایات را ذکر خواهیم کرد.
او معصومه است
گرچه مقام عصمت از گناه و مصون بـودن از لغزشها ((در عیـن قدرت بـر خطـا)) مقامـى است خـاص انبیاء عظام و اوصیاء آنان به ویژه چهارده معصـوم پاک شیعه (علیهم السلام); ولى بـودند کسانى که به دلیل طاعت و بنـدگـى مخلصانه پروردگار و اطاعت و پیروى کامل از رهروان راه پاکـى و وارستگـى به درجه اى از تقـوى و طهارت روحـى رسیدند که از معاصى و رذایل اخلاقى دور مانده و دامـن روح و جان خویش را از ناپاکى ها زدودند.
فـاطمه معصـومه(علیها السلام) که خـود پـرورش یــافته مکتب ائمه طاهریـن علیهم السلام و یادگار صاحبان آیه تطهیر است, نمونه عالیى از طهارت و پـاکـى است به حـدى که خـاص و عام او را به عنـــوان معصـومه لقب داده انـد, چنـانچه حضـرت رضـا علیه السلام فـرمـود:
من زار المعصومه بقـم کمـن زارنى.(ناسخ التـواریخ, ج 7, ص 337)
یعنى: کسى که ((فاطمه معصومه)) را در قـم زیارت کند مثل آن است که مرا زیارت کرده باشـد. و در یکـى از فرازهاى زیارت دوم حضرت آمـده است که: السلام علیک ایتها الطاهره الحمیده البره الرشیده التقیه النقیه. (انوار المشعشعیـن,نـوشته شیخ محمد علـى قمـى,ص 211) ((سلام بر تـو اى پاکیزه و ستایـش شده, نیکـوکردار و هدایت شده,پرهیزگار وارسته)).
کریمه اهل بیت علیهم السلام
انسان در اثر عبادت و بندگـى خـداوند متعال مـى تـواند به جایـى بــرسـد که مظهر اراده حق و واسطه فیض الهى گـردد; ایـن ثمــره عبـودیت و اطاعت کامل از ذات اقدس الهى است چنانچه خود در حدیث قدسى مى فرماید:یابـن آدم انا اقول للشىء:کـن فیکون, اطعنى فیما امرتک اجعلک تقـول للشىء: کـن فیکـون.(مستدرک الـوسائل, ج 2, ص 298) یعنى: ((فرزند آدم ... مرا اطاعت کـن تا تو را چنان نمایم که (به عنـایت مـن) هـر آنچه را اراده کنـى همـان شـود)).
امام صادق علیه السلام هـم مـى فـرمایـد: العبـودیه جـوهره کنهها الـربـوبیه. (مصباح الشـریعه, باب 100, (نقل از میزان الحکمه))
یعنى: بندگى خداوند گـوهرى است که نهایت و باطـن آن فرمانروایى بر موجودات است.
اولیاء خداوند متعال که در راه بندگـى و اطاعت گـوى سبقت را از دیگران ربـوده و ایـن راه را خالصانه پیمـوده اند هـم در زندگـى پربرکت خویـش و هـم بعد از آن, منشا کرامات و عنایاتى بـوده اند که آثار یک عمر اخلاص و وارستگـى آنها است. و از دیر زمان آستان قـدس فاطمـى منشا هزاران کـرامت و عنایت ربانـى بـوده است و چه قلبهاى نـاامیـدى که سـرشـار از امیـد به فضل و کـرم الهى و چه دستهاى تهى که سرشار از رحمت ربـوبـى و چه انسانهایـى بریده از همه جا و ناامید از همه کـس که با دلـى شاد و روحـى پیـوسته به ابـدیت از درگاه پـرفیض و کرم ایـن کـریمه اهل بیت علیهم السلام برگشته و براى خود زندگیى براساس ایمانى مستحکـم به ولاى اولیاء حق, بنا نهادند.
اینها همه, نشانه بزرگـى عظمت روح آن بنده شایسته و پیـوسته به منبع فیض و کرم بى پایان خداى فیاض و کریـم است. (نمونه هایى از کـرامـات آن بزرگـوار به زودى ذکـر خـواهـد شد.)
مقام شفاعت آن حضرت
شکـى نیست که داشتـن حق شفـاعت و رسیـدن به ایـن مقـام عظیــم, شایستگـى لازم را مى طلبد چرا که خداوند شفاعت کسانى را مـى پذیرد که ماذون و مجاز از طـرف او باشنـد ((مـن ذاالذى یشفع عنـده الا باذنه)).(بقره, آیه 256) یعنـى: ((کیست که نزد او شفاعت کند جز به فـرمان او)) و ایـن اذن به کسانـى داده مـى شـود که به مرتبه عالى از قرب الهى و بندگـى خالصانه پروردگار رسیده باشند که در راس آنها انبیاء و ائمه معصـومیـن علیهم السلام هستنـد و بعد از آنها ایـن بندگان خالص حق و اولیاء مقـرب درگاه خـداینـد که هر کدام در حد مقام و درجه معنوى خـویـش شفاعت دارند ((از علماء و شهداء و فـرزنـدان شـایسته امـامـان معصوم علیهم السلام)).
از جمله کسانى که به شفیعه بودنـش در روایات و آثار دینى تصریح شـده است, فـاطمه معصـومه علیها السلام است:
امام صادق علیه السلام مـى فرمایـد: تـدخل بشفاعتها شیعتـى الجنه باجمعهم.(سفینه البحار, ج 2, ص 376) یعنـى: به شفاعت او (فاطمه معصـومه) همه شیعیـانـم وارد بهشت خـواهنـد شـد.
و در زیارت آن حضرت به ((دستـور امام معصـوم علیه السلام)) گفته مى شود که: یا فاطمه اشفعى لى فى الجنه. و ایـن خـود نشان دهنده شـان و مقـام بسیار عظیـم آن شفیعه روز جزا است چنانچه در فـراز دیگرى از زیارت مخصـوص آمده است که: فان لک عندالله " شانا مـن الشان".(بحار, ج 102, ص 266) یعنى ایـن که ما از تـو طلب شفاعت مى نماییم به خاطر ایـن است که تو در محضر الهى شان و منزلت وصف ناپذیـر دارى, که بـر خاک نشینان ایـن عالـم قابل تصـور نیست و تنها خـدا و پیـامبـر و اوصیـاء طـاهـرینـش بـر آن واقفند.
اسامی حضرت فاطمه معصومه
فاطمه این مجـلله عـظیم الشـاءن هم نام حـضـرت زهرا (س) و فاطمه یا فاطمه کبرىنامیده شده است.
در روایتـى دربـاره مقام والا و عظمت شاءن حـضرت زهرا(س)و علت نامیده شدن ایشان به فاطمه آمده است:
محمد بن مسلم گفت: از ابـوجعفر امام بـاقر(ع)شنیدم که فرمود: فاطمه داراى جایگاهى کنار در جهنم است. وقتـى روز قیامت مى شود, میان دو چشم هر نفر, مومن یاکافر نگاشتـه مى شود. آنگاه بـه کسى که دوستـدار اهل بـیت اسـت و گناهان فراوانى دارد, دسـتـور داده مى شود به آتش افکنده گردد. وقتى حضرت فاطمه آن شخص را مى بـیند, مى گوید: بارالها! مولاى من! مرا فاطمه نام نهادى و بـه واسطه من مى خواستـى از کسـانى که دوسـتـدار من و ذریه ام هسـتـند, درگذرى وعده ات حق است و تو از وعده ات تخلف نمى کنى.
در آن زمان خداوند عزیز و والامرتبـه مى فرماید: درست گفتى, تو را فاطمه نام نهادم و مى خواستـم بـه خـاطرتـو از کسى که دوستـت دارد, و پیرو تـوسـت و بـه خـاندانت علاقمند و پـیرو آنان اسـت, درگذرم. پیمانم حق است و من خلف وعده نمى کنم; بـه این سبـب بـه بنده ام فرمان داخل شدن در آتش را دادم تـاتـو دربـاره او شفاعت کنى. تـو را شـفـیع قـرار دادم تـا بـراى ملائکه و پـیامبـران و فرستادگانم و صاحبان این توقفگاه, جایگاه و منزلتت درپیشگاه من مشخص شود. هرکس را که دیدى میان دو چشمش کلمه مومن است, مى گیرى و داخل بهشت مى کنى.
حضرت معصومه(س)نیز چـون حـضرت فاطمه زهرا (س) داراى مقام شفاعت است. و احتمالا نامیده شدن وى بـه فاطمه بـى ارتبـاط بـااین مقام نبوده است. به هر تقدیر بـه واسطه این بـانوى گرامى بـسیارى از شیعیان داخل بهشت مى گردند. در این بـاره امام صادق(ع) مى فرماید:
((... الا ان للجنه ثمانیه ابواب, ثلاثه منها الى قم. تقبـض فیها امراءه هى من ولدى و اسمها فاطمه بنت موسى تدخل بشفاعتها شیعتى الجنه باءجمعهم.))
آگاه باشید, براى بـهشت هشت دراست; سه تا از آنها بـه سوى قم بـاز مى شـود. در آنجـا بـانویى قـبـض روح مى شـود. او از جـملـه فرزندانم, و نامش فاطمه دختر موسى است. به شفاعت او همه شیعیان داخل بهشت مى گردند.
برخى از نویسندگان در توضیح روایت فوق گفته اند:
مقتضاى این خبر آن است که از بـراى آن مخدره(فاطمه معصومه)در نزد خداى تـعالى مقام محـمودى مى بـاشد که شفاعت نمودن آن مخدره بـاشد(در)روزجـزا. و از بـراى او نزد خدا شاءنى است عظیم که آن حضرت و هکذا برادرش حضرت رضا(ع)که در زیارتش مى فرماید: ((ان لک عندالله شاءنا من الشاءن.)) و هکذا حضرت جـواد. درکتـاب مفتـاح الجنان مذکور اسـت که حـضـرت رضـا فرمود: هرکه زیارت کند او را همچـنان اسـت که مرا زیارت کرده اسـت. گرچـه مولف مفتـاح معلوم نیست, اما از احادیث معتبـر نیز(چنین مطلبـى)استفاده مى شود. در حدیث است که ((من زار ذریتهما کانما زارهما)) ; هرکس ذریه حضرت حـسن و حـسین را زیارت کند, مثـل کسى است که خود آنها را زیارت کند. حضرت معصومه و حضرت عبـدالعظیم حـسنى نیز مشمول همین حـکم مى باشند.
آرى, حـضرت معصومه از مقام محـمود یعنى مقام شفاعت بـرخوردار است:
یا بضعه الرساله
یاد مدینه کردم باگوش جان شنیدم
لبیک را زبالا تا در حرم رسیدم
آیا شد آشکارا قبرنهان زهرا؟
یا فاطمه زهرسو با گوش جان شنیدم
بنت امام کاظم اخت امام هشتم
باشد شفاعتش را روز جزا امیدم
یا بضعه الرساله, ما را مران زدرگه
گشتم گداى کویت از غیر, دل بریدم
برزاده برادر, جان جواد سوگند
رحمى, اگر چه زیر بارگنه خمیدم
یافاطمه, شفاعت از روسیاهى ام کن
تاخلق روز محشر بینند روسپیدم
معصومه
حـضرت فاطمه معصومه مستـغرق درعبـادت, و از آلایش بـه معاصى و زشتـیها پـیراستـه و عصمت مادرش زهرا(س)در او تـجلى نموده است.
بـراساس پاره اى از روایات, لقب معصومه از سوى امام رضا(ع)بـه این بـانوى عظیم الشـاءن اعطا گردید. علامه مجـلسـى دراین بـاره گوید: امام رضـا(ع)درجـایى فرمود: ((من زار المعصـومه بـقم کمن زارنى)) هرکس معصومه را در قم زیارت کند, مانند کسى است که مرا زیارت کرده است.
کریمه اهل بیت
حضـرت معـصـومه درزبـان علما و فقهاى شـیعـه بـه لقب ((کریمه اهل بیت)) یاد مى شود. از میان بانوان اهل بیت این نام زیبـا تنها به او اختصاص یافته است.
بـر اساس رویاى صادق و صحـیح نسب شناس گرانقدر مرحـوم آیت الله سیدمحمـود مـرعـشـى نجـفـى(م 1338 ه' .)این لـقـب از طرف امـام صادق(ع)برحـضـرت مـعـصـومـه اطلاق شـده اسـت. در این رویا امـام صادق(ع)به آیت الله نجفى ـ که بـا دعا و راز و نیاز تلاش پى گیرى را بـراى یافتـن قبـر مطهر حـضرت زهرا(س)آغاز کرده بـود,ـ خطاب فرمود: ((علیک بکریمه اهل بیت)) ; بـرتوبـاد بـه کریمه اهل بـیت.
لقبهاى حضرت معصومه(س)از زیارتنامه ها
تاآنجایى که ما اطلاع یافتیم, سه زیارتنامه بـراى حضرت معصومه ذکر شده است: یکى از آنها مشهورو دوتاى دیگر غیرمشهوراست.
اسامى و لقبـهایى که بـراى حضرت معصومه در دو زیارتـنامه غیر مشهور ذکر شده, به قرار ذیل است:
طاهره(پاکیزه); حمیده(ستوده); بره(نیکوکار); رشیده(رشـدیافتـه); تـقیه (پـرهیزکار); رضیه(خـشـنود از خـدا); مرضـیه(مورد رضـایت خـدا); سـیده طاهره(بـانوى پـاکیزه); سـیده صدیقه(بـانوى بـسیار راستگو); سیده رضیه مرضیه(بـانوى خشنود از خـدا و مورد رضـاى او); سـیده نسـاء العـالمین(سـرور زنان عالم)
لقبهاى دیگر آن بانو
محدثه و عابده و مقدامه(بانوى پیشتاز)از دیگر صفات و القابـى است که براى حضرت معصومه عنوان شده است.
روایاتى از حضرت معصومه علیها السلام
1ــ ... عن فاطمه بنت على بن موسى الرضا, حدثتنى فاطمه و زینب و ام کلثوم بنات موسى بن جعفر علیه السلام قلن حدثتنا فاطمه بنت جعفر بن محمد الصاذق, حدثتنى فاطمه بنت محمد بن على, حدثتنى فاطمه بنت على بن الحسین, حدثتنى فاطمه و سکینه ابنتا الحسین بن على عن ام کلثوم بنت فاطمه بنت النبى (صلى الله علیه وآله وسلم) عن فاطمه بنت رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم)... قالت: انسیتم قول رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) یوم غدیر خم: ((من کنت مولاه فعلى مولاه)). وقوله (صلى الله علیه وآله وسلم): ((انت منى بمنزله هارون من موسى علیهما السلام؟(الغدیر, ج 1, ص 196)
ترجمه: فاطمه دختر حضرت رضا نقل مى کند از فاطمه (معصومه علیها السلام) و زینب و ام کلثوم (دختران موسى بن جعفر علیه السلام) و آنها از فاطمه (دختر امام صادق علیه السلام) و او از فاطمه (دختر امام باقر علیه السلام) و ایشان از فاطمه (دختر امام سجاد علیه السلام) و او از فاطمه و سکینه (دختران امام حسین علیه السلام) و آنها از ام کلثوم (دختر فاطمه زهرا علیها السلام) و او از فاطمه زهرا علیها السلام نقل مى کند که آن حضرت (به مردم) فرمود: آیا فراموش کردید فرمایش رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) را ((در روز غدیر))؟ که (به شما) فرمود:
هر کس من مولى (و رهبر) اویم پس على (بعد از من) مولى (و رهبر) اوست. و آیا فراموش کردید این فرمایش حضرت را؟ که فرمود: (یا على) تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسى علیه السلام مى باشى (یعنى تو جانشین و وصى ((من)) هستى).
2ـ حضرت فاطمه معصومه علیها السلام از فاطمه دختر امام صاذق (علیه السلام) از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام از فاطمه دختر امام حسین (علیه السلام) از زینب دختر امیرالمومنین علیه السلام از فاطمه زهراء علیها السلام نقل مى کند که رسول خدا(صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: ((الا من مات على حب آل محمد مات شهیدا")).(آثار الحجه, محمد رازى, ص 9, به نقل از اللولوه الثمینه, ص 217)
یعنى: ((بدانید هر کس با محبت آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) بمیرد, شهید مرده است)).
3ـ فاطمه معصومه علیها السلام (به همان سند روایت اول) نقل مى کند از فاطمه زهراء علیها السلام که پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: در شب معراج, داخل بهشت شدم, آنجا قصرى دیدم از در میان خالى,که داراى درى بودآراسته به در و یاقوت و بر آن در پرده اى آویخته بود; من سرم را بلند کردم, دیدم بر آن نوشته شده است: ((لا اله الا الله, محمد رسول الله, على ولى القوم)). یعنى:
((خدایى جز خداى یکتا نیست; محمد فرستاده خدا است; على ولى(و رهبر)مردم است)).
و بر پرده نوشته بود: ((بخ, بخ, من مثل شیعه على؟)). یعنى ((به, به کیست مانند شیعه على علیه السلام؟)); داخل آن قصر شدم, در آنجا قصرى از عقیق سرخ میان خالى دیدم که درى داشت از نقره که به ((زبرجد)) سبز مزین بود و بر آن در نیز پرده اى آویخته بود, به بالا نگاه کردم, دیدم بر آن در نوشته شده: ((محمد رسول الله, على وصى المصطفى)). یعنى: ((محمد رسول خداست, على جانشین ((محمد)) مصطفى است)) و بر پرده نوشته شده بود: ((بشر شیعه على بطیب المولد ...)). یعنى: ((بشارت بده شیعیان على را به (حلال زادگى).)); داخل آن قصر شدم, قصرى از زبرجد سبز میان خالى دیدم که بهتر از آن ندیده بودم; این قصر درى داشت از یاقوت سرخ که آراسته از لولو بود و بر آن در پرده اى آویخته بود; سرم را بلند کردم, دیدم بر پرده نوشته شده: ((شیعه على هم الفائزون)). یعنى: ((تنها شیعیان على علیه السلام رستگارند)).
گفتم: اى جبرئیل این قصر براى کیست؟ گفت: براى پسر عمو و جانشین تو على بن ابى طالب است و همه مردم در روز قیامت عریان و پابرهنه محشور مى شوند مگر شیعیان على... .(بحار, ج 68, ص 76)
4ـ حضرت فاطمه معصومه (به چند واسطه) نقل مى کند از صفیه (عمه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم) که: وقتى امام حسین علیه السلام به دنیا آمد, رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به من فرمود: عمه, فرزندم را پیش من بیاور,عرض کردم هنوز او را پاکیزه نکردم. پس حضرت فرمود: عمه تو مى خواهى او را پاکیزه نمائى؟! به درستى که خداى متعال او را پاک و پاکیزه نموده است.(فاطلمه بنت الامام کاظم, دکتر شیخ محمد هادى الامینى, ص 61 (نقل از الامالى ص 82).در امالى صدوق(ره)فاطمه بنت موسى(ع) در سند روایت وجود ندارد.)
5ـ حضرت معصومه علیها السلام وقتى در ساوه مریض شد به همراهانش فرمود:((مرا به قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که فرمود: ((قم مرکز شیعیان مامى باشد.))(ودیعه آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم, نوشته آقاى انصارى, ص 12 (به نقل از:دریاى سخن, سقازاده تبریزى)
تحقیق در مورد خلاصه ای از زندگی حضرت فاطمه معصومه