حسابداری شناسایی درآمد و هزینه
چکیده :
همانگونه که از مفهوم عامیانه درآمد بر می آید ، درآمد به مبالغی اطلاق می گرددکه از ارائه خدمات و فروش کالا و غیره عاید موسسه می گردد . در صورتی که این درآمد به طور نقد عاید شود ، موجب افزایش در حساب وجوه نقد ( صندوق / بانک ) موسسه خواهد شد و در صورتی که تعهد گردد بعدا به موسسه پرداخت گردد ، موجب افزایش حسابهای دریافتنی و یا اسناد دریافتنی موسسه می گردد . البته باید به این نکته توجه داشت که کلیه افزایش های حساب وجوه نقد به دلیل کسب درآمد نیست ، بلکه مواردی از قبیل دریافت طلب نیز موجب افزایش در این حساب و کاهش در حساب های دریافتنی و یا اسناد دریافتنی خواهد شد. در واقع درآمد مطلبی است که موجب افزایش در حساب وجوه نقد و یا حسابهای دریافتنی ونیز افزایش در حساب سرمایه خواهد شد . البته گاهی افزایش در حساب وجوه نقد و نیز حساب سرمایه به دلیل سرمایه گذاریهای مجدد صاحب و یا صاحبان موسسه است . در اینجا یک مطلب حائز اهمیت وجود دارد و آن اینست که درآمد هر دوره باید مربوط به ارائه خدمات و یا فروش کالا در همان دوره باشد و الا اگر مبلغی بابت خدماتی که در آینده انجام خواهد شد و یا کالایی که در آینده تحویل خواهد گردید ، دریافت گردد ، درآمد آن دوره به حساب نمی آید.(ایرج نوروش و فیض الله شیرزادی، 1388)
فصل اول
مقدمه و تعاریف و اصطلاحات آورده شده در پروژه
مقدمه
حسابداری یک سیستم است که در آن فرآیند جمعآوری، طبقهبندی ، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارشهای مالی و صورتهای حسابداری در شکلها و مدلهای خاص انجام میگیرد. تا افراد ذینفع درون سازمانی مثل مدیران سازمان و یا برونسازمانی مثل بانکها، مجمع عمومی سازمان مورد نظر و یا مقامات مالیاتی بتوانند از این اطلاعات استفاده کنند. به همین دلیل فردی که تحصیلات دانشگاهی ندارد، بیشتر دفتردار است تا حسابدار. چرا که گزارشهای این دسته از افراد مطابق استاندارد نیست و پردازش کافی نمیشود و بیشتر تراز حسابها میباشد.
هزینه به مبالغی گفته می شود که برای کسب درآمد به خرج گرفته می شود . به عبارت دیگر اگر موسسه ای فعالیتش در جهت ارائه خدمات به موسسات و یا اشخاص دیگر است ، خرجهایی که در راه ارائه خدمات متحمل می شود را هزینه می گویند یا اگر موسسه ای به کار خرید و فروش کالا اشتغال داشته باشد به منظور تحقق این هدف پرداختهایی انجام می دهد که همانا هزینه می باشد .اقلامی از قبیل بهای آب مصرفی ، اجاره ساختمان ، بهای برق مصرفی ، هزینه تلفن و استهلاک ساختمان از جمله هزینه ها می باشند . لازم به تذکر است همانگونه که درآمدها موجب افزایش در حسابهای « صندوق ، بانک و سرمایه ) می شوند،هزینه ها موجب کاهش در این حسابها می گردند البته در مورد حساب سرمایه همانگونه که درآمد یک عامل مثبت و افزایش دهنده آن به حساب می آید ، هزینه یک عامل منفی و کاهش دهنده آن است . باید به این نکته توجه داشت که هرگونه کاهشی در حساب وجوه نقد به منزله هزینه نیست ، مثلا پرداخت بدهیها ، خرید دارایی به طور نقد و یا برداشت نقدی صاحب یا صاحبان موسسه ، موجب کاهش در حساب وجوه نقد می شوند ، در حالیکه هیچکدام هزینه محسوب نمی شوند .
تعاریف و اصطلاحات آورده شده در پروژه
درآمد
درآمد مقدار پولی است که تولیدکنندگان با فروش محصولات یا خدمات خود به دست میآورند. هنگامی که یک موسسه خدماتی برای دیگران انجام دهد و یا کالایی به آنان تحویل دهد، در ازای آن مبلغی از ایشان دریافت مینماید یا معادل آن مبلغ از ایشان طلبکار میشود، و یا از ایشان سند (چک، سفته و ...) دریافت میکند. تمام این موارد موجب افزایش دارایی شرکت میگردد و چنین افزایش در دارایی، درآمد خوانده میشود.
هر گونه افزایش در صندوق موسسه درآمد محسوب نمیگردد، به عنوان مثال:
دریافت وام نقدی از یک بانک کسب درآمد نیست، زیرا معادل دریافت این مبلغ شرکت به بانک بدهکار میگردد و در ترازنامه دارایی و بدهی افزایش میابد.
وصول مطالبات از بدهکاران درآمد محسوب نمیگردد زیرا در اثر این موضوع نوعی از دارایی (حساب بدهکاران) به نوع دیگری از دارایی (حساب صندوق) تغییر شکل میابد.
به زبان دیگر، لازمه تحصیل درآمد افزایش سرمایه میباشد.
انواع درآمد
در آمد حاصل از فروش کالا یا خدمات غالبا فروش خوانده میشود. برای شناسایی سایر منابع درآمد اصطلاحات دیگری مانند حقالزحمه خدمت حرفهای، کارمزد، کرایه و درآمد بهره به کار میرود.
در موسسات تجاری درآمدهایی جدا از درآمدهای حاصل از فروش کالا و خدمات وجود دارد که به آن سایر درآمدها گفته می شود . درآمد بهره حاصل از سرمایه گذاریهای کوتاه مدت و یا بلندمدت که موسسه از سازمانهای اعتباری دریافت نموده است از این نوع درآمدها می باشد. در حسابداری موسسات یک نوع درآمد با عنوان درآمدهای ثبت نشده نیز وجود دارد . این درآمدها که به نام درآمدهای وصول نشده نیز موسومند به درآمدهایی گفته می شود که در طی دوره مالی تحقق یافته اند ، ولی دریافت و ثبت نشده اند مثلا اگر یک موسسه قرارداد ارائه خدمت منعقد نماید اما دریافت وجه منوط به اتمام کار باشد درآمد حاصل از ارائه آن قسمت از خدمت که مربوط به دوره مالی جاری است، تحقق می یابد، در حالیکه در حسابها ثبتی صورت نگرفته است . در نتیجه در پایان دوره مالی با ثبت یک آرتیکل اصلاحی ، مانده حسابها تعدیل می گردند .
قانون ، سود شرکت را در ماده 237 تعریف کرده و مقرر داشته سود خالص شرکت در هر سال مالی عبارت است از درآمد حاصل در همان سال مالی منهای کلیه هزینه ها و استهلاک و ذخیره ها. مسلم است سود خالص تماماً قابل تقسیم نیست . اندوخته قانونی ( که عبارت از صدی پنج سود هر سال تا برسد به به یک دهم سرمایه است ) باید کسر شود بنابراین در مواد 238 و 239 مقرر گردیده که دو نوع حساب باید از خالص کسر شود تا قابل تقسیم بین شرکاء باشد به این شرح :
کسر اندوخته قانونی به اضافه هر نوع اندوخته ای که در اساسنامه ذکر شده یا مجمع عمومی فوق العاده تصمیم گرفته باشد. در صورتی که در سنوات قبل زیانی متوجه شرکت شده است باید از سود سال جاری کسر شود.اهمیت این دو موضوع به قدری است که مقرر گردیده هر تصمیم بدون رعایت این دو موضوع گرفته شود باطل است . و سودی که پس از وضع دو فقره فوق باقی می ماند طبق تصمیم مجمع عمومی به وسیله هیئت مدیره قابل تقسیم بین شرکاء است مشروط بر این که در هر حال پرداخت سود به صاحبان سهام باید ظرف 8 ماه پس از تصمیم مجمع عمومی راجع به تقسیم سود انجام گیرد.
در تقسیم سود دو وظیفه جهت هیئت مدیره شرکت مقرر گردیده به شرح زیر :
الف- هر گاه مقرر شود برای اعضاء هیئت مدیره از سود خالص سال مالی شرکت جهت پاداش برای آنها در نظر گرفته شود به هیچ وجه نباید در شرکت های سهامی عام از پنج درصد سودی که در همان سال به صاحبان سهام پرداخت می شود تجاوز کند . مقررات اساسنامه و هر گونه توضیحی که مخالف با مفاد این ماده باشد باطل و بلا اثر است.
ب- در شرکت های سهامی عام هیئت مدیره مکلف است به حساب های سود و زیان و ترازنامه شرکت گزارش حسابداران رسمی ( دولتی- قسم خورده ) را نیز ضمیمه کند.
حسابداران رسمی باید علاوه بر اظهار نظر در حساب های شرکت ، گواهی نمایند که کلیه دفاتر و اسناد صورت حساب های شرکت و توضیحات مورد لزوم در اختیار آنان قرار داشته و حساب های سود و زیان و ترازنامه تنظیم شده از طرف هیئت مدیره وضع مالی شرکت را به خوبی نشان می دهد.
هزینه
پیدایش هزینه:
از حسابداری هزینه برای مدتهای طولانی برای کمک به مدیران در شناخت هزینه های اجرایی یک شرکت استفاده می شده است.حسابداری نوین هزینه در طی سالهای انقلاب صنعتی ایجاد شد ، زمانی که پیچیدگیهای اجرایی یک شرکت بزرگ باعث توسعه سیستمهای ثبت و ردگیری هزینه ها برای کمک به مالکان شرکت و مدیران در تصمیم گیری شد.
در اوایل عصر صنعتی شدن ،بیشتر هزینه های انجام شده توسط یک شرکت ، از طرف حسابداران جدید "هزینه های متغیر"نامیده میشدند ، زیرا آنها مستقیماً با مقدار تولید تغییر میکردند. پول به کارگران ، مواد اولیه و برق و غیره پرداخت میشد که مستقیماً در تولید نقش داشتند. مدیران به راحتی میتوانستند مجموع هزینه های متغیر را برای یک محصول بدست آورده و از آن بعنوان یک معیار نادرست برای تصمیم گیری استفاده کنند.
بر خلاف هزینه های متغیر که با حجم کار افزایش و کاهش پیدا میکنند، برخی از هزینه ها در طی دوره فعالیت ثابت می مانند. در طی زمان ،اهمیت این "هزینه های ثابت" برای مدیران آشکار شد. نمونه هایی از هزینه های ثابت عبارتند از:
استهلاک تجهیزات و ماشین آلات و هزینه بخشها همانند نگهداری ، ابزارآلات ، کنترل تولید ، خرید ، کنترل کیفی ، انبارداری و حمل ونقل ، سرپرستی و مهندسی سایت .
در اوایل قرن بیستم ،این هزینه ها اهمیت کمی برای اکثر شرکته داشت. با اینحال در قرن بیست و یکم ، این هزینه ها اهمی بیشتری از هزینه های متغیر پیدا کردند ، و اختصاص آنها به رنج وسیعی از محصولات باعث تصمیم گیریهای اشتباه شد. مدیران بایستی برای تصمیم گیری ،هزینه های ثابت را بشناسند.
برای مثال :یک کارخانه واگنهای راه آهن را تولید میکند و همین یک محصول را دارد. برای تولید هر واگن ،شرکت باید $60 مواد اولیه و قطعات خریداری کند و بابت هر واگن به 6 کارگر نفری $40 پرداخت کند. بنابراین مجموع هزینه هایب متغیر او برای هر واگن $300 است . با دانستن این مطلب که برای هر واگن نیاز به پرداخت $300 است ، اینک مدیران میدانند که در صورت فروش واگن زیر $300 متحمل زیان خواهند شد. هر قیمت بالای $300 ناشی از هزینه های ثابت شرکت است . اگر هزینه های ثابت بابت اجاره ، بیمه و حقوق مالک ،$1000 باشد ، اگر شرکت بتواند در هر ماه 5 واگن با قیمت کلی $3000 (هر واگن $600) ،یا 10 واگن با قیمت کلی $4500 (قیمت هر کدام $450) بفروشد ، آنگاه در هر دو حالت $500 سود خواهد کرد.
تعریف هزینه
هزینه شامل بهای اشیا یا خدماتیست که برای تحصیل درآمد مورد نیاز میباشد. به عنوان مثال: هزینه حقوق کارمندان، آب، برق، تلفن، درج آگهی در روزنامه، هزینه استهلاک اثاثه و ساختمان همگی بخشی از هزینههای یک موسسه میباشند.
به طور کلی ، رقمی را می توان هزینه جاری یک دوره مالی در یک موسسه به حساب آورد که اولا در ارتباط با درآمد همان دوره باشد ، ثانیا موجب کاهش در سود ویژه دوره مالی و در نهایت صاحب یا صاحبان موسسه شود . نکته بسیار مهم در ارتباط با هزینه اینست که هزینه های هر دوره باید از درآمدهای همان دوره کسر گردد و این در واقع براساس یکی از مهمترین اصول حسابداری ( اصل وضع هزینه های یک دوره از درآمد همان دوره ) می باشد و مفهوم آن اینست که به عنوان مثال اگر هزینه اجاره ساختمان در پایان دوره مالی پرداخت نگردید ، نباید به عنوان هزینه در دوره آتی به حساب گرفته شود ، بلکه باید از درآمد همین دوره مالی کسر گردد.
برای مثال یک حسابدار تجربی نمیتواند براحتی بین دارایی کوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و یا نمیداند که چگونه باید معاملات ارزی را در دفاتر ثبت کرد حسابداری به عنوان یک نظام پردازش اطلاعات، دادههای خام مالی را دریافت نموده، آنها را به نظم در میآورد محصول نهایی نظام حسابداری گزارشها و صورتهای مالی است که مبنای تصمیمگیری اشخاص ذینفع (مدیران ، سرمایهگذاران ، دولت و ...) قرار میگیرد.
مبالغی که تولیدکنندگان برای تولید صرف میکنند، هزینه تولید نامیده میشود. اگر هزینه از درآمد بیشتر باشد آن را زیان و اگر هزینه از درآمد کمتر باشد، به آن سود گفته میشود. همانگونه که درآمد موجب افزایش سرمایه میگردد، هزینه موجب کاهش آن میشود یعنی هر کاهشی در صندوق هزینه محسوب نمیگردد. به عنوان مثال:
• خرید بسیاری از اقلام دارایی مانند خرید ساختمان و اثاثه هزینه محسوب نمیگردد.
• واریز بدهی و پرداخت وجه به طلبکاران هزینه محسوب نمیگردد.
• برداشت نقدی صاحب موسسه از صندوق جزء هزینه جاری موسسه نمیباشد.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان صورتی است که وضعیت فعالیتهای مالی یک موسسه و نتیجه آن را در یک تاریخ معین نشان می دهد . بنابراین بدون وجود صورت سود و زیان نمی توان از چگونگی فعالیتهای مالی طی یک دوره آگاه گردید .
به طور کلی باید گفت که صورتهای مالی به منظور دادن اطلاعاتی در مورد قابلیت سودآوری و قدرت پرداخت بدهیهای واحدهای انتفاعی به استفاده کنندگان از این صورتها تهیه می گردند و صورت سود و زیان که از جمله مهمترین این صورتها هستند حاوی اطلاعاتی است که قابلیت سود آوری موسسه را نشان می دهد .
به طور کلی هر فرد در زندگی روزانه اش می تواند میزان سود و زیان حاصل از دسترنجش را با یک تفریق ساده هزینه ها از درآمدها بدست آورد . دریک موسسه نیز وضعیت به همین طریق است و سود و زیان آن موسسه در طی دوره مالی به ترتیب زیر حاصل می گردد :
هزینه ها در طی دوره مالی - درآمد در طی دوره مالی = سود ویژه در طی دوره مالی درآمد در طی دوره مالی - هزینه ها در طی دوره مالی = زیان ویژه در طی دوره مالی
این صورت نیز دارای عنوانی مشتمل بر سه سطر است که سطر اول نام موسسه ای است که این صورت برای آن تهیه می گردد و سطر دوم نام صورت مالی یعنی صورت سود و زیان است و سطر سوم شامل دوره مالی که این صورت برای آن تهیه می گردد می باشد که به صورت برای سال / ماه منتهی به ...... نوشته می شود .
برای تهیه صورت سود و زیان پس از نوشتن عنوان درآمدها را به صورت ستونی می نویسیم ، سپس هزینه ها را پس از جمع درآمدها می نویسیم و پس از آن جمع هزینه ها را از جمع درآمد کم می کنیم در صورتی که عدد مثبتی به دست آمد سود ویژه دوره مالی و در صورتی که عددی منفی به دست آمد زیان ویژه دوره مالی به دست می آید . البته این صورت سود و زیان از ساده ترین شکل صورتهای سود و زیان است که برای شرکتهای خدماتی مورد استفاده قرار می گیرد
بهای تمام شده: عبارت است از مجموع ارزش عوامل تخصیص داده شده به تولید یک محصول.
هزینههای تولیدی: عبارت است از هزینههایی که برای ساخت یک واحد محصول بکار میرود که شامل دستمزد مستقیم، مواد مستقیم و سربار ساخت میباشد.
مواد مستقیم: هر نوع موادی که برای تولید مستقیما بکار میرود و یک جزء اصلی و قابل شناسائی محصول تکمیل شده را تشکیل میدهد مواد مستقیم نامیده میشود.
دستمزد مستقیم: حقوق و دستمزد کارکنانی که بطور مستقیم در تولید محصول دخالت دارند و مواد مستقیم را به محصول تبدیل میکنند، دستمزد مستقیم نامیده میشود.
سربار ساخت: تمام هزینههای منظور شده در جریان تولید به جزء مواد مستقیم و دستمزد مستقیم، به عنوان سربار کارخانه تلقی میشود، از قبیل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایر هزینههای غیر مستقیم تولیدی.
تخصیص هزینهها: عبارت است از منظور نمودن هزینهها به حساب هر یک از محصولات.
نرخ جذب سربار: نرخی است که بر اساس آن هزینههای سربار ساخت به محصولات تخصیص داده میشود.
عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده:
عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده محصولات تولیدی به طور کلی شامل اقلام زیر میباشد:
1ـ مواد مستقیم
2ـ دستمزد مستقیم
3ـ سربار کارخانه
هر نوع موادی که برای تولید مستقیما بکار میرود و یک جزء اصلی و قابل شناسایی محصول تکمیل شده را تشکیل میدهد مواد مستقیم نامیده میشود مانند سیب زمینی آماده شده جهت کاشت.
حقوق و دستمزد کارکنانی که بطور مستقیم در تولید محصول دخالت دارند و مواد مستقیم را به محصول تبدیل میکنند، دستمزد مستقیم نامیده میشود، مانند حقوق کارگران قسمت برداشت گندم.
تمام هزینههای منظور شده در جریان تولید به جزء مواد مستقیم و دستمزد مستقیم، به عنوان سربار کارخانه تلقی میشود از قبیل مواد غیر مستقیم، دستمزد غیر مستقیم و سایر هزینههای غیر مستقیم تولیدی.
اصطلاحاً جمع هزینههای مواد مستقیم و دستمزد مستقیم و سربار کارخانه را بهای تولید یا بهای ساخت گویند و جمع هزینههای مواد مستقیم و دستمزد مستقیم را بهای اولیه و جمع دستمزد مستقیم و سربار کارخانه را هزینههای تبدیل گویند.
سایر هزینههایی که در یک موسسه تولیدی واقع میشوند هزینههای دوره نامیده میشوند. مانند هزینههای توزیع و فروش و اداری و تشکیلاتی که در پایان سال مالی به حساب سود و زیان انتقال مییابند.
جدول 1-2 خلاصه طبقه بندی های مختلف هزینه و برخی از کاربردهای آن ها
طبقه بندی هزینه ها کاربردها
هزینه محصول، هزینه دوره ارزشیابی موجودی ها، تهیه صورتهای مالی و اندازه گیری سود و تهیه بودجه.
هزینه تبدیل و بهای اولیه قیمت گذاری محصولات، ارزشیابی موجودی ها، تهیه بودجه.
هزینه تفاضلی تصمیم گیری در زمینه هایی نظیر: گسترش عملیات، ادامه یا توقف تولید برخی از محصولات، قبول یا رد سفارش های خاص، قیمت گذاری انتقالات داخلی، ساخت یک قطعه در داخل یا خرید آن از بیرون، ارزیابی پروژه های سرمایه ای و اجرای برنامه های کاهش هزینه ها.
هزینه مستقیم و هزینه غیرمستقیم مقایسه هزینه های مستقیم یک محصول با درآمد آن برای تعیین سودآوری محصول و اجرای طرح های کاهش هزینه ها.
هزینه منقضی شده و هزینه منقضی نشده اندازه گیری سود و تهیه صورتهای مالی در پایان هر دوره مالی.
هزینه های ثابت و هزینه های متغیر تحلیل گرایش های هزینه، قیمت گذاری محصولات، محاسبه مبلغ فروش در نقطه ی سربه سر، تصمیم گیری های بلندمدت، تهیه ی بودجه و تصمیمات مبتنی بر رابطه بین هزینه- حجم فعالیت و سود، اجرای برنامه های کاهش هزینه ها.
هزینه از دست رفتن فرصت تصمیم گیری های گوناگون نظیر قبول یا رد یک سفارش خاص، ساخت یک قطعه در داخل یا خرید آن از بیرون، قیمت گذاری انتقالات داخلی بین قسمتهای مختلف یک شرکت و...
هزینه ریخته یا از دست رفته این گونه هزینه ها در تصمیم گیری ها، نظیر تصمیمات مربوط به جایگزینی ماشین آلات، جزء اطلاعات نامربوط محسوب می شوند و تنها اثر مالیاتی آنها بر تصمیمات مختلف از جمله تصمیم گیری در خصوص جایگزینی ماشین آلات، باید لحاظ شود.
طبقه بندی هزینه ها
هزینه ها در حسابداری صنعتی از دیدگاههای متفاوتی طبقه بندی شده اند. به شکل زیر که خلاصه طبقه بندی هزینه ها را نشان می دهد توجه کنید تا در ادامه آنها را به صورت کلی تر بررسی نمائیم.
همچنانکه در شکل 4-1 ملاحظه می کنید هزینه ها به شکلی کلی به 3 طبقه تقسیم می شوند و هر طبقه بندی خود به گروههایی تقسیم خواهد شد.
1- طبقه بندی طبیعی هزینه ها
2- طبقه بندی هزینه ها براساس ارتباط آنها با تولید محصول
3- طبقه بندی هزینه ها براساس ارتباط با حجم و تعداد تولید
1- منظور از طبقه بندی طبیعی هزینه ها چیست؟
در این طبقه بندی ابتدا هزینه ها به الف) هزینه های ساخت ( تولید) و ب ) هزینه های تجاری تفکیک خواهند شد.
الف- 1) هزینه های ساخت
هزینه هایی می باشند که در کارخانه ها جهت تولید کالا و محصول مصرف و ایجاد می شوند مانند مواد اولیه مصرفی، هزینه دستمزد و سایر هزینه های تولید
ب-1) هزینه های تجاری
هزینه هایی می باشند که برای ساخت محصول و در قسمت ساخت ایجاد نشده بلکه در سایر بخشها مانند بخش اداری، بخش توزیع و فروش، سایر قسمتها ایجاد می شوند به طور معمول به هزینه های تجاری هزینه های عملیاتی نیز گفته می شود.
2- منظور از طبقه بندی هزینه ها براساس ارتباط آنها با تولید محصول چیست؟
در حسابداری صنعتی، هزینه ها براساس ارتباط آنها با تولید به 2 گروه الف) مستقیم ب) غیرمستقیم تقسیم می شوند.
الف-2) هزینه های مستقیم
همچنانکه مشخص می باشد هزینه هایی می باشند که ارتباط مستقیم با تولید دارند و می توان آنها را در کالاهای تولید شده مشخص نمود یا به مرحله ای از ساخت یا سفارش تولید ارتباط داد. مشخص ترین این هزینه ها مواد اولیه و دستمزد مستقیم تولید می باشد. موادی که مستقیماً در تولید یک کالا نقش دارند مواد مستقیم تولید می باشند به عنوان مثال چوبی که در ساخت میز و صندلی، چرمی که در ساخت کفش و یا شیری که در ساخت بستنی به کار می رود مواد مستقیم تولید می باشند و یا دستمزد کارگرانی که در خط تولید کار می کنند و در تولید کالا نقش دارند دستمزد مستقیم تولید محسوب می شود.
ب-2) هزینه های غیرمستقیم
هزینه های غیرمستقیم هزینه هایی می باشند که در تولید محصول نقش اصلی را نداشته هرچند برای تولید محصول لازم اند و برای ساخت محصول ایجاد می شوند لیکن ارتباط مستقیمی با محصول ندارند. این هزینه ها را به سادگی نمی توان به یک مرحله از ساخت و یا یک سفارش معین و مشخص ارتباط داد هرچند که این هزینه ها در طی تولید صورت پذیرفته اند مانند هزینه های سوخت و برق مصرفی سالن و کارگاه تولید، روغن مصرفی جهت ماشین آلات تولیدی و سایر موارد مشابه و یا حقوق و دستمزد غیرمستقیم پرداختی در جهت تولید مانند حقوق سرکارگران و یا نگهبانان که به عنوان هزینه های غیرمستقیم شناسایی می شوند و یا هزینه استهلاک ساختمان کارخانه که نمی توان آن را به یک تولید مشخص مرتبط کرد نمونه هایی از هزینه های غیرمستقیم می باشند مواد غیرمستقیمی که در جهت تولید مصرف می شوند نیز می توانند به عنوان هزینه های غیرمستقیم تلقی شوند موادی مانند چسب مصرفی در ساخت کفش و یا میخ در ساخت میز و صندلی مواد غیرمستقیم تولید محسوب می شوند البته همچنانکه اشاره شد وجود این هزینه ها گاهی الزامی است ولی به دلیل ناچیز بودن و یا غیرقابل تفکیک بودن به یک محصول آنها را به عنوان هزینه های غیرمستقیم شناسایی می کنند به هزینه های غیرمستقیم سربار ساخت یا سربار تولید نیز گفته می شود.
حسابداری بهای تمام شده:
چه چیزی را به چه قیمتی به دست آورده ایم؟ پاسخ این سوالات در حسابداری به وسیله تکنیکها و روشهایی داده می شود که به آن حسابداری بهای تمام شده یا حسابداری صنعتی می گویند.
شناخت و طبقه بندی صحیح هزینه ها، تعیین محل وقوع آنها و تخصیص درستشان به انواع فعالیتهای سازمان و نهایتا تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده را می توان به عنوان هدف اصلی سیستم بهای تمام شده نامید.
- قبول یا عدم قبول سفارش مشتریان
- تعیین قیمت فروش محصولات
- تولید یا عدم تولید یک محصول خاص
- افزایش یا کاهش حجم تولید محصولات
- ایجاد یک خط تولید جدید و یا توسعه واحد صنعتی
- حذف و یا ایجاد تغییر در خط تولید موجود
- تغییر در کیفیت محصولات و یا تغییر در فرآیند تولید
تصمیم گیری در مورد هر یک از موارد فوق و دهها مورد دیگر از این قبیل، بدون داشتن یک سیستم مناسب حسابداری بهای تمام شده، اگر غیر ممکن نباشد، بدون شک خالی از اشکال نخواهد بود. محاسبه بهای تمام شده در بدو امر کاری ساده به نظر می رسد. چرا در هر موسسه تولیدی، حداقل برای محاسبه سود و زیان سال، ناچارند که هزینه ها را ثبت و در مقابل درآمدها قرار دهند. حال کافی است که مشخص شود در طی سال چه محصولاتی و با چه کمیتی تولید شده است که با تخصیص این هزینه ها به تولیدات، قیمت تمام شده هر محصول بدست خواهد آمد. آنچه که گفتیم، اساس کار حسابداری بهای تمام شده است ولی انجام این کار به مراتب از گفتن آن مشکل تر است.
روشهای طبقه بندی هزینه ها:
الف: طبقه بندی هزینه ها به تفکیک عوامل اصلی بهای تمام شده
موسسات تولیدی در جریان عملیات خود، مواد اولیه را با کمک تکنولوژی و کار نیروی انسانی به محصول تبدیل می کنند . پس عوامل تشکیل دهنده بهای تمام شده محصولات یک موسسه تولیدی را می توان در سه بخش کلی هزینه مواد، هزینه کار و هزینه سربار طبقه بندی کرد.
ب: طبقه بندی هزینه ها به مستقیم و غیر مستقیم:
هزینه های مستقیم هزینه های هستند که بتوان آنها را به سهولت به واحد محصول تخصیص داد مثل هزینه مواد اولیه، هزینه پرسنلی که مستقیما با مواد و ماشین آلات سازنده محصولات کار می کنند و بقیه هزینه ها غیر مستقیم تلقی می شوند یعنی هزینه های مواد اولیه و پرسنلی که در تعریف فوق به صورت مستقیم تلقی نمی شوند.
ج: طبقه بندی هزینه های متغیر و ثابت
د: طبقه بندی هزینه ها با توجه به وقایع سازمانی : هزینه های تولیدی _خدماتی_اداری_فروش
ه: طبقه بندی هزینه ها به روش ترکیبی: در سطح حسابهای کل از یک روش و در سطح حسابهای معین از دیگر روشهای طبقه بندی هزینه ها استفاده کرد.
مراکز هزینه :
عملیات ساخت محصول در یک موسسه تولیدی ممکن است توسط قسمتهای مختلفی صورت گیرد در این حالت هر قسمت،مسئولیت بخشی از فرآیند تولید را بعهده داشته و محصول با عبور از این قسمتها بتدریج تکمیل شده ونهایتا بصورت محصول آماده برای فروش در می آید. بمنظور کنترل هزینه های تولید ومحاسبه بهای تمام شده محصولات به شکلی که بتوان مشخص کردکه هر یک از قسمتهای تولید چه مبلغی از عوامل تشکیل دهنده بهای تمام شده را به خود اختصاص داده اند،می بایست این قسمتها به دقت شناسایی شوند. در حسابداری صنعتی هر یک از این قسمتها را مرکز هزینه می نامند. تعیین مراکز هزینه باید بنحوی صورت گیرد که تخصیص هزینه ها به آنها امکان پذیر بوده و حوزه مسئولیت سرپرستان این مراکز مشخص باشد. در حسابداری بهای تمام شده اصطلاح مرکز هزینه به هر یک از واحدها و قسمتها اعم از تولیدی، پشتیبانی، اداری و فروش اطلاق می شود. مراکز پشتیبانی، خدماتی- سرویس دهنده مانند مراکز تهیه آب و برق و گاز، تعمیرگاهها و انبارها. این مراکز با خدمت خود عملیات تولید را تسهیل می کنند و بدون وجود آنها اصولا عمل تولید امکان نخواهد داشت .
منظور از حسابداری (بهای تمام شده) چیست؟
حسابداری بهای تمام شده شاخهای از علم و فن حسابداری است که وظیفه جمع آوری اطلاعات مربوط به عوامل هزینه و محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمات را بر عهده داشته با و تجزیه و تحلیل گزارشها و بررسی راههای تولید روشهای تقلیل بهای تمام شده تولیدات را بیان میکند.
اهمیت حسابداری بهای تمام شده برای چیست ؟
در واقع حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده یک ابزار بسیار مهم در اختیار مدیریت میباشند تا مدیران با استفاده از حسابداری صنعتی، بهای تمام شده تولیدات را محاسبه میکند و کنترل خود را بر روی هزینههای مواد، دستمزد و سایر هزینههای تولید اعمال میکند.
مدیران اگر گزارشات دقیق و صحیحی از عوامل هزینه نداشته باشند در تصمیم گیری خود در جهت افزایش تولید یا سایر تصمیم گیریها و راه انجام تصمیمات خود با مشکل مواجه خواهند شد.
کاربرد حسابداری بهای تمام شده چیست ؟
گاهی تصور میشود کاربرد حسابداری صنعتی و بهای تمام شده محدود به کارخانجات و صنایع تولیدی میباشد هرچند شاید مشهورترین کاربرد آن در این جهت باشد ولی سایر مؤسسات نیز از حسابداری بهای تمام شده بهره برده و از روشهای حسابداری بهای تمام شده در بانکها، شرکتهای بیمه عمده فروشیها ، شرکتهای حمل و نقل ، شرکتهای هواپیمایی ، دانشگاهها و بیمارستانها در جهت کارایی بیشتر استفاده میگردد.
هزینه های عملیاتی
شامل کلیه هزینه های که به پیمان کار پرداخت می شود و مبلغ کلیه موادی که از انبار شرکت بیرون رفته است برای هر فعالیت یک نوع هزینه عملیاتی محسوب می شود و غیره . . . .
این هزینه ها در طی سال به وسیله صورت وضعیت های که در اختیار قسمت حسابداری بهای تمام شده قرار می گیرد در هر پروژه جداگانه وارد شده و بین پروژه های مختلف تسهیم می شود به همان اندازه که هر طرح از این هزینه ها سهم دارد و در پایان سال معلوم می باشد که هر پروژه چه مقدار مواد و هزینه عملیاتی دربر داشته است و چه مقدار سود از این پروژه عاید شرکت می شود. اما هر شرکتی نیز دارای هزینه های است که به علت بزرگی و بروکراسی بودن خود و تعداد زیاد کارکنان دارای هزینه های زیاد اداری می باشد.
هزینه های اداری:
به هزینه های گفته می شود که در خود شرکت اتفاق می افتد و شامل هزینه حقوق و دستمزد و استهلاک و ملزومات و غیره می باشد که در طی سال اتفاق می افتد و لی روی پروژه ها تسهیم نمی شود.
قسمت حسابداری بهای تمام شده کلیه هزینه های اداری خود را که شامل هزینه های حقوق و دستمزد و ملزومات مصرفی و هزینه های اداری غیره می باشد در طی سال جمع آوری نموده و در سیستم نگهداری می کند.
سپس در پایان سال بعد از اعلام سود ناخالص قسمت حسابداری بهای تمام شده اقدام به تسهیم هزینه های اداری و غیره روی پروژه های انجام شده می نماید.
چون بر طبق اصول تنها هزینه های مواد و تجهیزات و طراحی و غیره صرف یک پروژه نشده است و هزینه های کارکنان و هزینه های اداری نیز برای پیشبرد اهداف شرکت مصرف شده اند و هزینه های اداری و استهلاک و غیره نیز ایجاد شده است و این سود خالص نمی باشد اما قسمت حسابداری بهای تمام شده با تسهیم هزینه های اداری و استهلاکات و غیره اقدام به خالص سازی سود می نماید و سود خالص را به مدیریت و هیئت مدیره گزارش می دهد.
و این تسهیم به چه صورت صورت می گیرد:
این تسهیم بندی با توجه به مبالغ هر قرارداد صورت می گیرد و هر قرارداد که مبلغ آن بیشتر باشد هزینه بیشتری را به تناسب به خود می گیرد و هزینه بیشتر به فعالیت بیشتر تعلق می گیرد.
با توجه به اینکه سیستم حسابداری در اولین سال تغییرات خود به سیستم حسابداری صنعتی می باشد و هنوز به جایگاه خود نرسیده است و این نوع هزینه ها را به هزینه های سربار تعلق داده اند و در سالهای آینده هزینه های اداری را به عنوان سربار بین فعالیت ها تقسیم نموده و برای هر نوع فعالیت یک نرج جذب سربار تأیین نموده و هزینه های را در سال آینده به عنوان سربار با توجه به نرخ های مختلف هر فعالیت به ثبت رسانده و از درآمدهای هر نوع فعلیت کسر نموده..
و در پایان سال برای شرکت معلوم می شود که کدام یک از طرح ها سود آور بوده و کدامیک از طرح های زیان داشته و دلیل زیان پروژه به چه دلیل بوده است و مدیریت می تواند بر اساس اطلاعات حسابداری بهای تمام شده تصمیمات جدیدی را برای فعالیت های سال آینده خود برنامه ریزی کند. مقدار خالص سود را قسمت حسابداری بهای تمام شده به مدیریت سازمان گزارش می دهد و مقدار سودی را که قسمت حسابداری بهای تمام شده بدست آورده در صورت های مالی سازمان نشان میدهند و مبنای تصمیم گیری های مدیریت سازمان می باشد.
شناسایی درآمد و هزینه
در شرکتهایی که در ساخت و ساز واحد مسکونی تجاری یا اداری فعالیت می کنند و اقدام به پیش فروش و انعقاد قرار داد واگذاری واحدها به مشتریان و اخذ پیش دریافت می نمایند و عملیات ساخت و ساز و موضوع قرارداد بیش از یک دوره مالی طول می کشد نحوه شناخت درآمد و هزینه چگونه است؟
در چنین شرکتهایی بسیاری مبالغی یا بهتر بگویم مخارجی که شرکتها انجام می دهند هزینه نیست چون دارای منافع آتی است و باعث خروج سرمایه نخواهد شد و تنها سرمایه در گردش را تقلیل می دهد .
مخارجی که دارای چنین ماهیتی هستند در گروه دارائیها قرار می گیرند و با کد ساختمان در حال احداث ثبت می شوند . و تا زمان فروش آن درآمدی ثبت نمی شود و تنها مخارج مربوط به ساخت ساختمان به حساب ساختمان در حال احداث یا تکمیل و در پایان ساخت آن با کد داراییهای غیر جاری - زمین ، ساختمان و تجهیزات - ساختمان می رود . و کلیه مبالغی نیز که برای فروش آن قبل از تحویل و یا تکمیل دریافت شود ماهیت بدهی دارد و درآمد نیست .
نکاتی از استانداردهای حسابداری ایران (استاندارد شماره 3 نحوه شناسایی درآمد عملیاتی )
اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
*درآمد عملیاتی: عبارت است از افزایش در حقوق صاحبان سرمایه، بجز موارد مرتبط با آورده صاحبان سرمایه، که از فعالیتهای اصلی و مستمر واحد تجاری ناشی شده باشد.
*ارزش منصفانه: مبلغی است که خریداری مطلع و مایل و فروشندهای مطلع و مایل میتوانند در معاملهای حقیقی و در شرایط عادی، یک دارایی را در ازای مبلغ مزبور با یکدیگر مبادله کنند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 34 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله حسابداری شناسایی درآمد و هزینه