این پایان نامه در دانشگاه تهران و در مقطع کارشناسی ارشد و به روش کیفی انجام گرفته است. دارای 177 صفحه WORD.
محوریترین خصوصیت اندیشة انسانشناختی در مراحل تکوین اولیة آن در رابطهای خلاصه میشود که میان دو مفهوم «خود» و «دیگری» در اندیشه و فرهنگ انسانی شکل گرفته است. انسانها همواره بر آن بودهاند که «شباهتها» و «تفاوتها » با سایر هم نوعان خود را بشناسند و از طریق مقایسه خود با آنها جایگاه خود را در جهان اجتماعی مجسم کنند. خود و دیگری دو بعد قضیة هویت را تشکیل میدهند. این اندیشه که بشر همواره «خود» را به عنوان نیروی برتر و «دیگری» را به عنوان نیروی پستتر مجسم میکرده است، باعث شده است که مفهوم هویت از منظری نژادگرایانه رشد یابد. «خود» در اندیشة هر گروهی به جهان قدسی تعلق دارد و «دیگری» در وادی نامقدسی سیر میکند. ماحصل این رویکرد نژادی به مقولة هویت، بروز پدیدة «بیگانه ترسی» [Xenophobia] بوده است که به صورتهای متفاوتی همچون نفرت نژادی، نفرتهای دینی و نژادپرستیهای گوناگون در تاریخ انسانیت بروز کرده است. برآیند متأخر این طرز تفکر در دوران معاصر به صورت برداشتها و نظریات قوم مدارانه [ethnocentric] ظهور کرده است. این مسئله در دکترینهای امپراطوریهای بزرگ و باستانی جهان نیز نمود پیدا کرده است. به عنوان مثال، ایران در مقابل انیران و تورانیان، یونانیان در مقابل بربرها، رومیها در مقابل غیررومیها و ..
پایان نامه بررسی احساس تعلق به هویت ملی و قومی در بین جوانان شهر پیرانشهر