ویژگی هنر در مدرنیته و پست مدرنیته:
به زعم هایدگر ما مدعی هستیم که فقط در مدرنتیه، یعنی در دورهای که اندیشة فن سالار که در بالا ذکر شد مسلط است، هنر یا بعد زیبایی شناختی در مصنوعات از سایر جوانب مجزا شده است. از این رو مدرنیته یک دیدگاه بسیار خاص و متمایز از فناوری و هنر دارد. بودریو (1994) نیز به همین ترتیب ولی با روش کاملاً متفاوت، مدعی است که در مدرنیته، دو گروه مرتبط با ارزشها و سبک زندگی مختلف ـ یا عادات مختلف ـ مسلط هستند و به شیوههای مختلف به قدرت مربوط میشوند. گروهی که قدرت کمتری در مدرنیته دارند، آنهایی هستند که واجد قدرت و ارزش فرهنگی هستند و هنرمندان و صاحب نظران بخشی از آن هستند. گروه دیگر که گروه مسلط هستند، گروهی است که با تجارت، امورمالی و فناوری مرتبط هستند و در آن قدرت از نوع فرهنگی نیست بلکه هنر مالی است. با این حال جای تردید است که آیا ما هنوز در یک جامعة مدرنیته متأخر هستیم یا آن را به سمت «پست مدرنیته» پشت سر نهادهایم. استنستروم (stenstrom) در کتاب خود دربارة رابطهی بین هنر و تجارت میگوید که مدرنیته متأخر یا پست مدرنیته به نظر میرسد با از بین رفتن تدریجی این جدایی که مشخصة مدرنیته است، متمایز شود. پیشگامان و پیشروان در عرصة هنر، موسقی، تئاتر و غیره بیش از پیش به فعالین حوزة تجارت شبیه میشوند و در حوزة تجارت هم پیشروان بیشتر از هنر به عنوان منبع الهام خود بهره میبرند.
فایل ورد 197 ص
دانلود تحقیق پست مدرن