لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه23
شهرسازی تحت تاثیر نگرش های مدرن و پسامدرن ورنگ در شهرسازی
برنامه ریزی از ارکان و ضرورت های اساسی دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده محسوب می شود. به این معنا که برنامه ریزی می تواند کوتاه ترین مسیر در تحقق هر هدفی را تعیین و تبیین کند و با صرفه جویی در زمان، نیرو و هزینه های مورد نیاز، دستیابی به هدف تعیین شده را سهولت بیشتر بخشد. کنترل و هدایت پدیده های جهان امروز نیز در سمت و سوی اهداف مورد نظر بدون تدوین و تبیین برنامه به هیچ وجه میسر نیست. در واقع برنامه ریزی است که با ایجاد بستر مناسب برای شناخت امکانات و محدودیت ها، تمهیدات بهره گیری بهینه از امکانات موجود و تبدیل محدودیت ها و تهدیدها به فرصت ها را فراهم می سازد و از انحراف به بیراهه ها و مسیرهای پرفراز و نشیبی که نه تنها به اهداف تعیین شده ختم نمی شود، بلکه موجب دوری از آنها و بروز مشکلات و تنگناهای متعدد می شود، پیشگیری می کند.
امروزه «برنامه ریزی» ابزار اصلی «مدیریت» در تمامی عرصه های جوامع انسانی شناخته شده و الگوهای متعددی را براساس تجارب جهانی در دستیابی به مفهوم واقعی توسعه و زندگی بهتر، پیش روی انسان معاصر قرار داده است؛ انسانی که با تجارب پیشینیان و گستره دانش خود، همچنان در جست و جوی افق های روشن تر، کامیابی های بیشتر و آرمان های ذهنی خویش است. در این تکاپو دستاوردهای علمی و فنی از یک سو موجب گسترش شهرنشینی و از سوی دیگر موجب دوری انسان از عناصر طبیعی، تخریب محیط زیست و ناهنجاری های ناشی از آن شده است. کنترل این ناهنجاری ها و ایجاد تعادل بین دستاوردهای نوین علمی و فنی با عناصر طبیعت را تنها «برنامه ریزی» می تواند میسر سازد و رابطه انسان با محیط پیرامونی اش را متعادل کند. در این زمینه هر چند دانش شهرسازی همزمان با پیدایش و گسترش شهرها همواره راهنمای جوامع مختلف در نحوه بهره گیری از امکانات مصنوع و طبیعی بوده است، اما باور و تلقی اولیه در این زمینه تا آغاز قرن بیستم بر این بود که دانش شهرسازی در قلمرو رشته های کاربردی معماری و مهندسی قرار دارد.
تحقیق در مورد تاثیر رنگ در شهرسازی