فرمت فایل : WORD (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 77 صفحه
تنها درمان آلزایمر فرهنگی ایرانیان، تبدیل فرهنگ گذشته ایران به ریاضی و عدد است
دکتر سید عبدالعظیم امیر شاه کرمی، استاد سازه و ژئوتکنیک دانشگاه امیر کبیر، معتقد است که بزرگ ترین مشکلات صنعتی ما ناشی از یک نوع آلزایمر است. آلزایمری که فراموشی ریاضی در صنعت و فراموشی تاریخ در فرهنگ را به دنبال داشته و به تبع آن حافظه تاریخی ما را از بین برده است و این بی خبری از گذشته و ریشه های فرهنگی که رازهای صنعت را در خود نهفته دارد، ما را به گرداب صنعت ترجمه ای کشانده و مشکلات و وضعیت فعلی صنعت را ایجاد کرده است. او راه رهایی از این گرداب را در بازخوانی حافظه تاریخی و فرهنگی و ترجمه ریاضی رازهای فرهنگی موجود به عنوان ابزاری مناسب برای خلق صنعتی توانا می داند.
دکتر سید عبدالعظیم امیر شاه کرمی، استاد سازه و ژئوتکنیک دانشگاه امیر کبیر، معتقد است که بزرگ ترین مشکلات صنعتی ما ناشی از یک نوع آلزایمر است. آلزایمری که فراموشی ریاضی در صنعت و فراموشی تاریخ در فرهنگ را به دنبال داشته و به تبع آن حافظه تاریخی ما را از بین برده است و این بی خبری از گذشته و ریشه های فرهنگی که رازهای صنعت را در خود نهفته دارد، ما را به گرداب صنعت ترجمه ای کشانده و مشکلات و وضعیت فعلی صنعت را ایجاد کرده است. او راه رهایی از این گرداب را در بازخوانی حافظه تاریخی و فرهنگی و ترجمه ریاضی رازهای فرهنگی موجود به عنوان ابزاری مناسب برای خلق صنعتی توانا می داند.
* فرهنگ و صنعت متعالی شامل چه عناصری است؟
_ آنچه اهمیت دارد امتزاج و ارتباط بین فرهنگ و صنعت است که برای بررسی آن ابتدا باید تعریف روشنی از خود فرهنگ و صنعت داشت. این دو مقوله هر دو مقوله هایی غیر خطی هستند به همین دلیل هیچ تعریفی درباره آنها، تعریف نهایی نیست و هر چه گفته می شود حاصل آزمون و خطاست. با این فرض تعریف خود را ارایه می کنم. صنعت مجموعه ای از یک سری عناصر هماهنگ است که اگر آن را به شکل یک هرم در نظر بگیریم در راس این هرم، شی و ابزار و خلاقیت یا صنع قرار دارد و در مراتب پایین تر طرح، آنالیز و تحلیل، مدل و شناخت و انگیزه. که نبود هر یک از این لایه ها در هرم صنعت باعث ناکارآمدی ساختار خواهد شد. درست مثل اتومبیلی که یک چرخ نداشته باشد. الان همین وضعیت در دانشگاه های ما اتفاق افتاده و ما تنها به یک سری المپیادهای نمایشی اکتفا کرده ایم. فرهنگ نیز می تواند مانند صنعت به شکل یک هرم تصور شود که خود صنعت نیز از عناصر تشکیل دهنده آن محسوب می شود. در قاعده این هرم، تاریخ قرار دارد که حاوی تجارب است و در یک بستر تاریخی زمان مند و مکان مند اتفاق می افتد. در مراتب بالاتر، دانش و در لایه بعدی علم قرار دارد که دانش گسترده تری را شامل می شود. بالاتر از علم دانایی است، سپس هوشیاری که این ها در قالب تاریخ زنده جای می گیرند. تاریخ خود حافظه ای است که فرهنگ را می آفریند. با این وصف فرهنگ موجودی است زنده، که شامل عناصری مثل خلاقیت، فکر، دانش و ... است.
* چه توصیفی از وضعیت صنعتی و فرهنگی کشور در این روند تاریخی می توان ارایه داد؟
_ تا دلتان بخواهد شواهد عینی در صنعت داریم، اما در بعد قرائت های تاریخی از این شواهد بسیار ضعیف عمل می کنیم و شواهد نوشتاری مان در این زمینه بسیار محدود است. مثلا شواهد عینی ای مانند آبشارهای شوشتر، کتیبه بیستون، منار جنبان و پل خواجو را در نظر بگیرید. وجود چنین آثاری موید وجود صنعت در کشور ما بوده اما قرایت های تاریخی در این صنعت به چشم نمی خورد. نتیجه این می شود که الان وقتی از مجموعه صنعتی شوشتر صحبت می کنیم آن را آبشار می نامیم که این قرائت کاملا غلطی است. آبشار شوشتر در واقع یک نیروگاه بوده، یک مرکز انرژی آفرینی که سازنده آن زمین، جغرافی و زمان را خوب می فهمیده و ریاضی را خوب می دانسته. با محاسباتی دقیق آب رودخانه را 20 متر بالا آورده و برای شرب و کشاورزی از آن استفاده می کرده. حتی با هدایت آب در مجراهای تحت فشار از انرژی اش برای صنعت بهره می برده. پس در واقع این جا یک نیروگاه و یک مجتمع صنعتی وجود دارد که ما به غلط آن را آبشار می نامیم و تنها بهره ای که از آن می گیریم این است که از آن به عنوان تفریحگاه استفاده می کنیم و از شناخت آن غافلیم و به جای این که به چنین منابعی برای غنای صنعتی رجوع کنیم دست به دامن صنعت ترجمه ای شده ایم. هر صنعتی را که دستمان می آید ترجمه می کنیم و مورد استفاده قرار می دهیم.
تحقیق درباره بازخوانی حافظه تاریخی