لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداددصفحه:21
معنی تهران
درریشه شناسی عامیانه نام واژه تهران را به دوبخش ته + ران تجزیه کرده اند وآن را به معنی فردی که حیوانات یا افراد دیگر راپیش می راند ویا دراعماق ( زیرزمین ) خانه داشته اند البته این معنی نیز برپایه نوشته های یاقوت حموی درمعجم البلدان وزکریا قزویشی درآثار البلاد واخیار العباد است که می گویند :
« تهرانی ها درخانه های زیرزمینی زندگی می کنند »
ازسوی دیگر برخی ازپژوهشگران دو واژه تهران وشمیران را برابر هم گذاشته اند وتهران را مکان مسطح یاد ازمشت وشمیران را مکان که حد آن برکه یا مخزن آب وجود دارد معنا کرده اند به این ترتیب که ( شمی ) به معنی مکان آبدار و(به ) به معنی مکان مسطح یا دشت یا (ران ) پیوند مکانی ترکیب شده اندو دو واژه شمیران وتهران را ساخته اند برینلو که شمی یا نه با پسوند ران ترکیب می شود .
احمد کسروی نیز تهران را جایگاه گرم وشمیران را جایگاه سرد معنا کرده است یا اینهمه تاکنون این نظرجامعیت وقطعیت نهایی یافته وپاره ای ازصاحب نظران با آن موافق نیستند به سخن دیگرتا امروز معنای علمی ودقیق کلمه تهران کد مورد تایید همه پژوهندگان مشخص نشده است .
سقوط ری ورونق تهران
شهرری پیش ازیورش مغول نیز کما بیش رو به و ایرانی داشت زیرا بنا برشواهد تاریخی جنگ های مداوم میان گروههای مذهبی ری خود درویرانی این شهردخیل بوده است .
زکریا قزونی می گوید : دراهل ری بعضی شافعیه اند وبعضی حنفیه ... وتعصب بین الرفین بسیار است .
تا آنکه اکثر اوقات به کارزار می انجامد وهمه وقت ظفر شافعیه را باشد با وجود قلت انها وغالب عادات براهل ری قتل وسقک است .
پس ازمغولان ری ویرانه با یورش تاتار به سردگردگی تیمورلنگ مواجه شد وآنچه که برجای مانده بود نابود شد وشهر یکسره تبدیل به ویرانه گردید ازاین رو شاید بتوان چنین گفت که جمع کثیری ازمردم ری به دیه تهران گریختند ودرآنجا سکونت گزیدند وهمین باعث اعتبار شد واین آبادی را ازصورت دیلمی کوچک درآورد .
شاه تهماسب عامل شهرت تهران
پس ازویرانی کامل ری براعتبار وتوسعه تهران افزوده شد واین آبادی ازصورت دیلمی کوچک بیرون آمد وشمار بسیاری ازمردمان ساکن ری به تهران کوچ کردند ولی شهرت واقعی تهران مربوط به صد سال پس ازتیمور لنگ یعنی دوره شاه تهماسب صفوی پسر شاه اسماعیل دومین پادشاه سلسله صفویه است .
اعتماد السطلنه دراین باره می نویسد :
درزمان شاه تهماسب صفوی تهران به واسطه کثرت میدان واشجار ومکانتی که داشت محل توجه شد . شاه تهماسب درسنه 961 ه ق حکم کرد با رویی دورآن بنا نمودند که شش هزار گام دوره اش بود وبه عدد سوره مبارکه قرآنی صد وچهارده برج برای باروقراردادند ودرهربرجی یک سوره ازسوره قرآن مجید دفن کردند وچهار دروازه برای شهر ساختند وخندق دوربارو به اراضی رمل زاراتصال یافت وچون خاک خندق ، کفایت ساختن قله وبارو را ننمودند ازدوچال خاک برداشتند : چال میدان وچال حصار وازهمان وقت این دو محل به این دو اسم موسوم شد به این ترتیب تهران دارای برج وبارو شد.
گوشه ای ازتاریخ شکل گیری تهران قدیم