زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد باستان‌شناسی و هنر اشکانی

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق کامل درمورد باستان‌شناسی و هنر اشکانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد باستان‌شناسی و هنر اشکانی


دانلود تحقیق کامل درمورد باستان‌شناسی و هنر اشکانی

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :34

 

بخشی از متن مقاله

تاریخ فرهنگ و تمدن سلوکی و اشکانی

خشایارشا برای جبران شکستی که در دشت ماراتن به لشگریان پدرش وارد شده بود، در سال 480 ق.م با سپاه‌گرانی که هرودت مورخ یونانی تعداد آنها را به گزاف 2641000 نفر و سایر مورخین 100000 نفر و برخی هم 35000 نفر نوشته اند، عازم یونان شد، و با سپاه ده هزار نفری اسپارت به فرماندهی لئونداس به جنگ پرداخت که ظاهراً فاتح شد و مردم اسپارت شهر را تخلیه کردند و خشایارشا هم آنجا را به آتش کشید و در دنباله اقدام توسعه طلبانه‌اش معبد پارتنون را که متعلق به آتنا دختر زئوس خدای خدایان بود آتش زد.

در بابل نیز چنین کرده بود و مجسمه مردوک خدای ملی بابلیان را که مورد ستایش و احترام مردم بابل و بعضی از مردم کشورهای دیگر امپراطوری بودند از معبد بزرگ بعل خارج کرده بود. همه این خودخواهی‌ها به آشفتگی هر چه بیشتر اوضاع کمک می‌کرد و در نتیجه آتش طغیان و شورش‌ها را تندتر می ساخت و بر شدت نارضایتی‌ها می‌افزود، چنان که آتش کینه مردم آتن بر علیه ایران افروخته شد و پیوسته مترصد بودند که در فرصتی مناسب از پارسیان انتقام گیرند. اگر چه در زمان خشایارشا به علت عدم وحدت در شهرهای یونانی این کار عملی نبود، ولی سرانجام در زمان داریوش سوم اهالی مقدونیه پرچمدار این نهضت و اندیشه در سرزمین یونان شدند.

مقدونیه سرزمینی ثروتمند بود و اساس اقتصاد آن بر پایه کشاورزی خوب مقدونیه نهاده شده بود و همین امکانات طبیعی سبب شده بود ملت واحدی از کشاورز و گله‌‌دار و شبان تحت اداره یک نفر پادشاه در آنجا تشکیل شود. در صورتیکه موقعیت جغرافیایی یونان بگونه‌ایست که مانع شده است از اینکه مقر یک ملت واحد باشد بلکه آن را مجموعه ای از دول کوچک ساخته بود که برای امر معاش خود ناچار متوجه دریا بودند. وانگهی مرد مقدونی حق نداشت اگر آدمی نکشته با دیگر مردان روی یک میز بنشیند مگر بدست خود لااقل‌گزاری کشته باشد. از طرفی اختلافات و کشمکش‌هایی پیوسته بین این دول وجود داشت. چنانکه فیلیپ پدر اسکندر در دوره جوانی مدت سه سال، بطور گروگان در تب، که آن زمان دولت نظامی مهم یونان بود بسر برد و بعد از این اسارت بود که موفق شد سپاهی بنام فلانژ تشکیل دهد در حالیکه آتن و تب با به قدرت رسیدن فیلیپ سخت مخالف بودند اما در جنگهایی که فیلیپ با قبایل مختلف کرد با دولت‌های تب و آتن که با هم متحد شده بودند وارد جنگ شد. فیلپت فاتح شد و بعد تسخیر آتن و تب متوجه اسپارت گردید و آنجا را نیز به تصرف خود درآورد و بعد از این فتوحات بود که فیلیپ، خود را سردار کل یونان معرفی کرد و آنگاه برای انتقام گرفتن از ایران از مردم یونان و مقدونی درخواست کمک و یاری نمود که ظاهراً جزو مردم اسپارت پذیرفته شده؛ چون نظام اجتماعی و حکومتی با آنکه تحت اختیار روسایی بود که مالک زمینهای وسیعی بودند و از نظر کشت و زرع درآمد سرشاری داشتند که می‌توانستند شاه را در جنگ یاری دهند. قدرت دینی و قضایی و نظامی هم در دست شاه بود و فیلیپ توانسته بود یا تشکیلات مجهز و با نیروی نظامی خود موجبات وحدت سرزمین هلاد (یونان قدیم) را فراهم نماید و با اجتماع ملت یونان در  گرد تاج و تخت خود تحت عنوان منتقم یونانیان از پارسیان، توجه و حمایت اهالی آتن و تب را نیز کاملاً جلب کند. ب طوری که سپاهی مرکب از سربازان سنگین اسلحه با نظم و ترتیب خاص آمادگی خود را برای حمله اعلام داشته بودند، که پیش از اقدام به این امر برای مرگ او توطئه‌ای بعمل آمد و فیلیپ را به قتل رساندند.

به نظر می رسد که این سوء قصد توسط عاملین ایرانی یا طرفداران حکومت پارسی انجام گرفته باشد. زیرا قتل فیلیپ هیچگونه تغییری در اندیشه ضد ایرانی مقدونی‌ها نداد و جانشین فیلیپ مقدونی پسر 22 ساله‌اش اسکندر پرچمدار نجات یونانیان از یوغ ایرانیان شد و راه  پدر را دنبال کرد و با حمایت و کمکی که از اهالی آتن و تب گرفته بود با سپاه منظم مقدونی که در ستاد آن مورخان، جغرافی‌دانان، دانشمند و حتی گیاه‌شناسان هم بودند عازم ستیز با شرق شد. او از شاگردان تحصیل کرده مکتب ارسطو بود و از دانش‌های زمان بهره کافی گرفته بود، دارای زیرکی و هوش سرشاری بود او را شکارچی قابل  و مرد کاملی نوشته اند که در این لشگرکشی‌ها برای تهییج سربازان یونانی تصمیم گرفت از همان راهی که خشایارشا به یونان آمده بود راهی پارس شود یعنی از تنگه‌داردانل (هلس پونت)، خود اسکندر اولین کسی بود که از کشتی پا به خشکی نهاد. او از اشتیاق اعمال قهرمانه‌اش بر خود می‌لرزید و در اولین قدم بر طبق نقشه‌اش شهر تروا را در آسیای صغیر تصرف کرد و آنرا به آتش کشید و در این شهر پس از اولین پیروزی اساسی اقدام به حمله را جنگ انتقامی و مذهبی بر ضد آسیا اعلام کرد؛ و آن را یک سفر جنگی تلافی‌جویانه تلقی کرد و برای شادی ارواح قهرمانان یونانی دستور قربانی داد و سپاهیان اسکندر هم که تنها آرزویشان عبور از سواحل مدیترانه بود به شوق آمده بودند.

اما باید گفت که اسکندر پا را راهی گذاشته بود، که فقط جنبه انتقام مذهبی نداشت، زیرا بعداً خواهیم دید که برای مطامع جهانگشایی اسکندر نمی‌توان حدی قائل شد. حتی هدف اسکندر تنها بدست آوردن متصرفات ایرانی مانند سوریه، مصر و بابل نبود، بلکه اشغال خود کشور هخامنشی بود؛ او می‌خواست دنیایی را به زیر سلطه خود درآورد، بخت هم او را یاری کرد چون بدون هیچگونه برخوردی پس از آسیای صغیر وارد مصر شد و راه مواصلاتی خویش را با یونان تعیین کرد و با تسخیر سواحل دریا سپاهیانش را از گزند هر نوع حمله دریایی از طرف داریوش سوم محفوظ نگهداشت. مضافاً به اینکه داریوش هم که  از باده غرور و قدرت سرمست بود به جای مقابله با لشگریان اسکندر، با همه تجهیزات نظامی و امکانات وسیعی که داشت فقط فرمان صادر می‌کرد که اسکندر را این چنین و آن چنان کنید، اسکندر را به زنجیر کشیده به پایتخت شوش بفرستید. غافل از اینکه وقتی اسکندر وارد مصر شد چون مصریان دل خوشی از حکومت ایرانیان نداشتند اسکندر به راحتی آن کشور را منصرف شده بود از طرفی سپاهیان یکدست یونانی اسکندر که برای هدفی تعیین شده می‌جنگیدند، با لشگریان مخلوط داریوش که ترکیب از مزدوران یونانی و ایرانی بودند فرق داشتند و هنگامیکه در گرانیک اولین برخورد بین دو سپاه پیش آمد با همه غیرت و مردانگی که سربازان ایرانی از خود نشان دادند مع‌الوصف کاری از پیش نرفت. آرین می‌نویسد که ممنون سرکرده قوای مهم مزدور یونانی در سپاه ایران به سرداران ایران پیشنهاد نمود که باید عقب نشست و شهر و دهات مسیر حمله اسکندر را آتش زد ولی سرداران ایرانی این پیشنهاد ممنون را نپذیرفتند و سرانجام هم شکست خوردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند و اسکندر با موفقیت وارد سارد شد. مرحله دوم جنگ اسکندر جنگ ایسوس بود که در نزدیکی شهری به همین نام روی داد. مورخین، سپاهیان ایران را در این جنگ بالغ  بر 600 هزار تن ذکر کرده اند و سپاه اسکندر را سی‌هزار تن و داریوش خود بر طبق رسم تغییر ناپذیر شاهی در قلب لشگریان قرار داشت و هنگامی که نائره جنگ به طرف او زورآور گردید رو به فرار نهاد و حتی برای سبک کردن ارابة خود سپرش را نیز به دور انداخت.

از این شکست داریوش توسط اسکندر و سردارش، پارمنیو یک تابلوی خاتم کاری که در پومپه کشف شده و در موزه ملی ناپل است تهیه کرده که حکایت دارد که: شاه هخامنشی از حمله نیزه اسکندر سخت وحشت کرده و ارابه چی اسبها را برای فرار از مهلکه با شلاق می‌زند و یک نفر پارسی از آب پیاده شده اسبش را به داریوش می‌دهد که فرار کند و او چنین کرده است. تلفات قشون ایران را در این جنگ بالغ بر صدهزار تن نوشته‌اند. از جمله غنایمی که از این نبود نصیب سپاه اسکندر شد، سراپرده داریوش، مادر و زن و دو دخترش و بیش از معادل یک میلیون لیره غنایم جنگی دیگر و بدین ترتیب قسمت ایران غربی به تدریج به دست فاتح جوان مقدونی افتاد.

داریوش برای نجات خانواده‌اش پیام صلحی برای اسکندر فرستاد که در برابر تزویج اسکندر با دخترش و دادن غنایم جنگی دیگر از ادامه جنگ صرف نظر کند، اما اسکندر نپذیرفت و به داریوش پیام داد که باید او را سلطان خود بشناسد، همچنانکه او را در مصر فرعون شناخته بودند و در معبد آمن مصر ، هاتف معبد؛ تسلط بر جهان را برای او پیش‌بینی کرده بود و او را به عنوان پسر خدا اعلام داشته بود، بدیهی است که پس از فتح الیوس و شکست کامل سپاهیان ایران و هزیمت داریوش، اسکندر حاضر به مصالحه نبوده و به راه خود ادامه داد و فاتحانه عازم بین‌النهرین گردید و از دجله و فرات هم گذشت. سومین پیشنهاد مصالحه داریوش که این مکان مرز دو امپراطوری ایران و یونان باشد و داریوش تسلط اسکندر را بر شهرهای مفتوحه می‌پذیرد، نیز مورد قبول واقع نشد و داریوش ناچار به ادامه جنگ با اسکندر شد و جنگی سخت در دامنه جبال آشور در اردبیل در محلی بنام گوگمل یا (مرتع شتران) درگرفت که به شکست سپاهیان ایران منجر شد و داریوش بسوی هگمتانه فرار کرد. پس از این پیروزی اسکندر وقتی وارد بابل شد. مردم از او استقبال کردند و اسکندر هم مناسب دید که خود را شاه ایران بداند و برای دلجویی و توجه اهالی بابل دستور باز پیرایی و بازسازی معبد بعل را که خشایارشا خراب کرده بود، صادر کرد و در تعقیب داریوش روانه شوش، پایتخت ایران گردید. پایتختی که بر روی خرابه‌های ایلام ساخته شده بود و بصورت مرکز جهانی تجلی کرده بود و سفرا و فرستادگانی از کشورهای مختلف که در آن زمان شناخته شده بودند به آنجا گسیل می شدند، بسیاری از مردمان سیاسی رانده شده از زونان هم در پناه این تختگاه بسر می‌بردند. شوش بصورت یک بنگاه علمی از نویسندگان و شعرا، و پزشکان و هنرمندان یونانی درآمده بود که داریوش آن را بسیار دوست‌ می‌داشت و فتح آن یکی از آرزوها و مقاصد مهم اسکندر در جنگ با ایران بود که با تصرف شوش نه تنها این آرزوی اسکندر برآورده شد بلکه غنایم زیادی به چنگ سربازان مقدونی افتاد.

خانواده داریوش که در سپاه اسکندر اسیر بودند به شوش رسیدند و در آنجا مستقر شدند، اسکندر پس از مدتی اقامت در شوش و به رسمیت شناختن خود به جانشینی داریوش سوم، عازم تخت جمشید شد و با گنجینه‌های زیاد آنجا روبرو گردید، و بساط عیش و عشرت را رد تخت جمشید گستراند، و در اینجا به عهده قول و وعده‌های خود وفا کرد و سرانجام به جبران آتش زدن معبد پارتنون صفه تخت جمشید را به آتش کشید. عملی که برای مورخین متعصب غربی باورکردنی نیست، اما کاوشهای باستان‌شناسی و عملیات حفاری تخت جمشید این مطلب را تأیید می‌کند و هنوز بقایای پرده های سوخته و سایر اشیاء بدست آمده دال بر آتش کشیدن آنجا توسط اسکندر است. اسکندر پس از چهار ماه اقامت و خوش‌گذارانی در تخت جمشید و به آتش کشیدن آنجا و چند بار هم بازدید از آرامگاه کورش در پاسارگاد چون اطلاع یافت که بسوس نایب‌السلطنه، داریوش را دستگیر و اسیر و محبوس کرده است به تعقیب او پرداخت، اتفاقاً در اطراف دامغان به اردوی فراریان رسید و در همین جا بود که با جسد کشته شده داریوش که با ضربت خنجر یکی از شهربانانش به قتل رسیده بود، روبرو شد.

اسکندر وقتی با این حادثه روبرو شد دستور داد که جسد را به شوش منتقل کنند و به خانواده او بسپارند و به یکی از سرداران ایرانی بنام اسپی تامن[1] دستور داد که بسوس قاتل داریوش را که به بلخ فرار کرده دستگیر کند، که پس از دستگیری بسوس او را در همدان به دار کشید و در ادامه راهش به سوی شرق رهسپار شد و ایران شرقی را هم اشغال کرد. با وجودی که ایجاد آرامش و صلح در سرحدات شمالی مدتی طول کشید؟، اما اسکندر با جنگ و ستیز تا سیحون پیش راند و پس از ازدواج با رخسانه یا روشنک دختر اکسیارتس[2] امیرسغد در سال 327 ق.م از طریق هندوکش عازم هند گردید. که در این لشگرکشی قشون اسکندر را یکصد هزار نفر نوشته‌‌اند که از معبر خیبر و پلی که روی سند ساخته بودند گذشته و به شهر تاکسلا در پنجاب وارد شد.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد باستان‌شناسی و هنر اشکانی

دانلود تحقیق درمورد اقتصاد ضعیف حکومت ملوک الطوایفی اشکانی

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق درمورد اقتصاد ضعیف حکومت ملوک الطوایفی اشکانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد اقتصاد ضعیف حکومت ملوک الطوایفی اشکانی


دانلود تحقیق درمورد اقتصاد ضعیف حکومت ملوک الطوایفی اشکانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7

 

حکومت ملوک الطوایفی و اقتصاد ضعیف، امپراطوری اشکانیان را سرنگون کرد

حکومت ملوک الطوایفی اشکانی که به دلایل مختلف از جمله حکومت مطلقه امپراتوران اشکانی، تعلق داشتن رفاه به قشر خاص، نبرد میان شاهزادگان اشکانی، جنگ‌های میان روم و اشکانیان، قدرت گرفتن اقوام مختلف، بی‌توجهی برخی از پادشاهان اشکانی به سنن باستانی خود، اقتصاد ضعیف، بحران ارمنستان، فرسودگی سیاسی، نظامی و اقتصادی و... ضعیف شده بود، نتوانست دوام و ثبات را حفظ کند و اردشیر بابکان هم که مقام مهمی در دستگاه حکومتی اشکانیان داشت، از اوضاع و احوال اشکانیان خبر داشت و به کمک مشاور خود «تنسر» به این فکر افتاد که آداب و رسوم ایرانیان را در زمان هخامنشیان دوباره بر پا کند و به همین خاطر قیام کرد و حکومت ساسانیان را به وجود آورد.

با تمام نقاط ضعفی که اشکانیان داشتند این واقعیت را نباید نادیده گرفت که اشکانیان به مراتب از ساسانیان وطن پرست‌تر بودند و اگر اشکانیان از بخشی از امکانات اقتصادی و شرایط رفاهی عصر ساسانیان، بهره‌مند بودند حتی یک شکست را از رومیان تحمل نمی‌کردند.

«اردشیر خدادادیان» کارشناس تاریخ باستان و استاد دانشگاه شهید بهشتی در این زمینه اعتقاد دارد که: «این واقعیت را نمی‌توان نادیده انگاشت که در طول عمر امپراطوری اشکانی که از 250 ق.م (سال تاسیس دولت خود مختار پارتیان در شمال خاوری ایران) تا سال 224 میلادی (سال شکل‌گیری دولت ساسانی به وسیله اردشیر بابکان در مرکز و جنوب ایران)، یعنی اندکی کمتر از پنج سده و دقیقا 474 تا 476 سال، اشکانیان عمدتا با قدرت و سیاست، درایت و صلابت، ایران زمین را با وسعت کم نظیرش حفظ کرده و بر آن فرمانروایی کردند و با جسارت و سیاستی مطمئن و موفق، بیگانگان یعنی سلوکیان یونانی را از این سامان بیرون راندند.»

اشکانیان وارث کشوری بودند که تمام معیارهای آن چه مذهبی، سیاسی، چه نظامی و چه اقتصادی با فرهنگ یونانی _ هلنی در هم آمیخته بود و تفکیک و تصفیه آن کار آسانی نبود و به زمان درازی نیاز داشت. پایگاه ناسیونالیستی و پیوند ناگسستنی و عشق و علاقه اشکانیان به ایران و ایرانیان، اراده آهنین آنان را برای رسیدن به اهداف فوق در برابر متجاوزان یونانی روز به روز مستحکم‌تر می‌نمود. این بی‌دلیل نیست که فردوسی، حماسه‌سرای بزرگ ایران در مورد اشکانیان آورده است:

از ایشان به جز نام نشنیده‌ام نه در نامه خسروان دیده‌ام

(مراد از نامه خسروان همان خداینامه (خوذای نامگ) است که تدوین و تالیف آن ریشه در عهد اشکانی دارد.)

در طول سده یکم میلادی و نیمه دوم سده دوم و نخستین دهه سده سوم میلادی پادشاهان اشکانی نشانه هایی از بی‌توجهی به سنن باستانی از خود به جای نهاده‌اند که علل عمده آن رقابت میان پیروان آیین زرتشت و دین مسیح بوده است. برگزاری مراسم قربانی به شیوه رایج در میان اقوام سامی‌نژاد و بابلیان قدیم به ویژه در زمان تیرداد سوم در مورد قربانی کردن اسب خویش در سال 36 میلادی بر سر رود فرات و هماهنگی برخی دیگر از شاهان اشکانی با اعتقادات معمول در ارمنستان و دیگر سرزمین‌های زیر سلطه رومیان، انگیزه‌هایی بود که ایرانیان از این بی‌توجهی چشم‌پوشی نکرده و امپراتوری اشکانی از این بابت آسیب پذیر شده و در سراشیبی سقوط قرار گیرد.

یکی از مطالب عمده‌ای که در مورد اشکانیان باید مورد بررسی قرار گیرد، سیاست مذهبی اشکانیان است. این سخن بجاست که اشکانیان تعصب مذهبی نداشتند ولی این مطلب در مورد همه شاهان اشکانی صادق نیست و این سخن که اشکانیان یکپارچه به آیین‌های غیرایرانی تن داده و ارباب انواع یونانی را می‌پرستیدند نیز درست نیست.

دکتر خدادادیان در این زمینه اعتقاد دارند که: «تدوین و نگارش نهایی نوشته‌های مذهبی مانند وندیداد و نیرنگستان بین سال‌های دوم ق.م و نخستین سده میلادی انجام پذیرفته است و هم چنین در بین سال‌های 51 تا 80 میلادی بلاش یکم فرمان داد تا پاره‌های پراکنده اوستا را گردآوری و نونگاری کنند.»

ولی این حقیقت را باید پذیرفت که معدودی از شاهان اشکانی خواستار و قادر بودند که به احیای بخش ناچیزی از سنن پیشینیان خود بپردازند و بسیاری از پادشاهان اشکانی متناسب با اراده و علاقه و ضرورت‌های سیاسی کشور به آداب و سنن یونانیان یا مدرمان دیگر تن دادند. روی سکه‌های مهرداد یکم نقش زئوس به گونه‌ای که روی سکه‌های نقره‌ای اسکندر مقدونی نقش بسته بود، وجود داشت. فرهاد چهارم دیگر پادشاه اشکانی بر روی سکه های خویش نقش پالاس (Palas) خدای دانش و خرد و نگهبان آتش را ضرب کرده بود.

وجود نابرابری‌ها در جامعه پارت یکی‌دیگر از دلایل روی برتافتن مردم از پادشاهان اشکانی است. در هر صورت حکومت مطلقه امپراطوران اشکانی و تعلق داشتن رفاه به قشر خاصی از جامعه ایرانی اشکانی را نباید از شمار علل و عوامل سقوط اشکانیان دور نگهداشت و نادیده انگاشت.

توانگران و اشراف و صاحب منصبان پارتی (اشکانی) در کاخ ها، بنگاه‌های بزرگ و مفصل خود ظرف‌های زرین، مرغوب و گران‌بها به کار می‌بردند.

دکتر خدادادیان در این زمینه نیز می گوید: «در ضیافت‌های اشراف پارتی، نوازندگان برجسته کشور شرکت داشته و اشعار متنوع و از جمله حماسی می‌سرودند. روایت است که مهمانی و برپا کردن ضیافت‌های پرهزینه یکی از سرگرمی‌های عمده اشراف، زمین‌داران، بزرگان و صاحب منصبان اشکانی بوده است.»

از آنجایی که بسیاری از امکانات کشور در انحصار افراد نامبرده بوده است، بدیهی است که عامه مردم نه تنها از رفاه نسبی برخوردار نبوده‌اند، بلکه اکثریت مردم جامعه از حداقل امکانات زیستن نیز بهره‌مندی نداشته‌اند، از این رو نقش اقشار کم درآمد و تهی دست جامعه اشکانی را نباید در پژوهش درباره بررسی علل فروپاشی دولت اشکانی دست کم گرفت و در بررسی عوامل سقوط امپراطوری اشکانی نه تنها دین و سیاست دینی زمامداران پارتی و اوضاع اجتماعی و اقتصادی و وضع مردم، بلکه بسیاری عناصر و علل دیگر نیز در این زمینه قابل بررسی و مطالعه می‌باشند که به هیچ روی نباید ناچیز و کم اهمیت تلقی شود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد اقتصاد ضعیف حکومت ملوک الطوایفی اشکانی

دانلود تحقیق کامل درمورد آثار تاریخی دوره ی اشکانی

اختصاصی از زد فایل دانلود تحقیق کامل درمورد آثار تاریخی دوره ی اشکانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد آثار تاریخی دوره ی اشکانی


دانلود تحقیق کامل درمورد آثار تاریخی دوره ی اشکانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11

 

قلعه آوارسین

قلعه آوارسین منسوب به دوره ساسانی تا قرن سوم هجری قمری است که در 5/22 کیلومتری سمت جنوب خداآفرین و 11 کیلومتری جاده ی اهر – کلیبر واقع شده است . حمداله مستوفی بنای قلعه آوارسین را به " بکر بن عبداله " از اصحاب حضرت رسول (ص) نسبت می دهد که به امر عمر خلیفه ی دوم در سال 22 هجری به آذربایجان لشگر کشید.

آثار به دست آمده نشان می دهد که این قلعه در دوره اشکانی یا اوایل دوره ساسانی ساخته شده و در دوره اسلامی نیز مورد استفاده قرار گرفته است.

این قلعه دارای 5 برج مدور برای نگهبانی است و بلندترین برج آن به ارتفاع بیش از 800 متر از ته دره ، در جبهه غربی هنوز پابرجاست . این قلعه احتمالاَ از استحکامات دفاعی بابک خرمدین در منطقه قره داغ آذربایجان بود .

قلعه انداب جدید

قلعه انداب جدید در دو کیلومتری جنوب روستای قلعه باشی واقع است. لازم به یادآوری است که روستای قلعه باشی،خود در داخل یک قلعه ی قدیمی بنا شده است و از دیوارهای باقی مانده مشخص است که خود این روستا در زمان های گذشته قلعه بود . اسم این روستا خود مؤید این امر است.

قلعه بابک

قلعه جاویدان ، قلعه جمهور یا دژبد معروف به قلعه ی بابک در 3 کیلومتری جنوب غربی کلیبر واقع شده است و 2300 تا  2600 متر از سطح دریا ارتفاع دارد . این قلعه بر فراز کوهستانی به نام جمهور واقع شده و دره هایی به عمق 400 تا 600 متر از هر سو آن را  در برگرفته است.برای رسیدن به این قلعه تنها از یک سو و فقط یک راه مال رو وجود دارد.

در کاوش های باستان شناسی آثار بسیاری از این قلعه به دست آمده است . از آن جمله می توان از سفالینه های منقوش و لعاب دار مربوط به قرن سوم و سکه های مربوطه به دوره اتابکان آذربایجان و هزار اسپیان ( قرون 6 و 7 هجری ) و تنورهای متعدد پخت نان یاد کرد .

قلعه پشتو

قلعه تاریخی پشتو بر روی یکی از کوه های بلند به نام " هشته سر " ( هشت سر ) در 12 کیلومتری بخش هوراند و 50 کیلومتری شمال شرقی اهر واقع است .

این قلعه تنها یک راه باریک برای ورود دارد و در سه سمت دیگر آن پرتگاه های مخوفی دیده می شود که قلعه را نفوذ ناپذیر ساخته است . قلعه پشتو بسیار قدیمی است و قدمت آن به دوره های اشکانی و ساسانی می رسد. این قلعه یکی از دژهای مورد استفاده بابک خرمدین بود.

قلعه جوشین

این قلعه در 26 کیلومتری غرب ورزقان و 6 کیلومتری روستان جوشین واقع شده و راه دسترسی آن بسیار سخت و کوهستانی است . سفال هایی که در محوطه این قلعه پیدا شده ، آثاری از ادوار قبل از اسلام و دوران اسلامی تا قرن ششم هجری قمری را شامل می گردد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد آثار تاریخی دوره ی اشکانی

مقاله مقایسه سفال اشکانی و ساسانی

اختصاصی از زد فایل مقاله مقایسه سفال اشکانی و ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مقایسه سفال اشکانی و ساسانی


مقاله مقایسه سفال اشکانی و ساسانی

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

مقایسة سفال اشکانی و ساسانی

فهرست:
سفالگری باستانی
نقوش سفال در باستان
مقایسه سفال اشکانی و ساسانی
بررسی نقش سفالهای اشکانی و ساسانی
سفال اشکانی
نگاهی به روند سفالگری بعد دوره اشکانیان و ساسانیان

منبع:
www.mirasefarhangi.com

سفالگری باستانی
هنر سفال سازی نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصی دارد، چه همین قطعه‌های کوچک سفال که به ظاهر ناچیز به نظر می‌رسد، ما را به زمانه و زندگانی مردم آن روزگاران می‌رساند. فن سفال سازی درایران، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است. به نوشته گیرشمن، در حدود ده هزار سال پیش، کسانی که درکوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به شکار و تهیه خوراک، به ساخت ظروف سفالی نیز اشتغال داشته‌اند.

این نظریه که بیشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازی را از ایران می‌دانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در کتاب بررسی هنر ایران «مدارکی که اخیراً به دست آمده قویاً موجب اثبات فرضیه‌های چند سال اخیر است مبنی بر این که کشاورزی و شاید صنایع پیوسته به آن یعنی : کوزه‌گری و صنعت سفال‌سازی و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است».

نقوش سفال در باستان
گل رس که ماده اولیه مورد نیاز در هنر سفالگری است انسان را قادر می‌نماید تا از آن، جهت ساخت ظروف مختلف سفالین استفاده کند. این ظروف که در ابتدای امر ساده و دست سازند بیشتر جهت رفع نیازمندیهای اولیه زندگی و تعدادی نیز بر اساس اعتقادات مذهبی در مراسم مختلف از جمله تدفین کاربرد داشته‌اند. به تدریج با اختراع چرخ سفالگری در هزاره پنجم ق.م و بعد از آن رواج لعاب به عنوان پوشش و تزیین ظروف، در دوران تاریخی عمده‌ای در تولید آثار سفالی ایجاد گردید. نقوش حیوانی- گیاهی و انسانی جایگزین نقوش ساده هندسی شدند.

ساخت ظروف به شکل پیکره‌های حیوانات از قبیل بز ، کاو نر کوهاندار ، سگ و گوزن رواج یافت به این گونه ظروف که معمولا آبریزی در لبه آنها دیده می‌شود ریتوان می‌گویند. ریتون که سیر تکاملی آن تا دوره ساسانی ادامه پیدا می‌کند به عنوان ساغر و ظرف نوشیدنی پیشکشی مورد استفاده قرار می‌گرفته است. در قرون اولیه اسلامی شیوه سفالگری کم و بیش همانند دوره قبل از اسلام (ساسانی) ادامه پیدا کرد.

از قرن سوم هجری در صنعت سفالگری دگرگونی و تحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر فن لعاب‌دهی و نقوش و نیز استفاده از کتیبه جهت تزیین ظروف و ظروف زرین‌فام به مراحل پیشرفته‌ای رسید. به طوری که اوج این تحولات را از اواخر عصر سلجوقیان و خوارزمشاهیان می‌توان مشاهده نمود. در کنار آثار سفالی، روند تکاملی و تحولات چشمگیر صنعت زیبای آبگینه را نمی‌تواند نادیده گرفت. قدمت این صنعت زیبا و ظریف به ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال ق.م می‌رسد و احتمال می‌رود که سازنده اولین اشیا شیشه‌ای مصریان باشند.

هنرمند سفالگر پیش از تاریخ ایران با نقاشی روی سفالینه‌ها گویی شعر می‌سرود. سفالگر نقاش با استفاده از عناصر بصری ساده، اشیاء و حیوانات و انسان را می‌نمایاند، مثلاً خطوط موّاج موازی در درون یک دایره و مستطیل، نشاندهنده آب است و مثلثی که سطح آن چهارخانه بندی شد، نشانگر کوه یا مربعی که با خطوط افقی و عمودی تقسیم و خطوط موّاج در آن ترسیم شده،

احتمالاً نشانه زمین زراعتی است. جانوران منقوش روی ظروف عمدتاً عبارتند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غیره. امّا برخلاف نقاشی غارها در اینجا شکل واقعی حیوان مورد توجه نبوده، بلکه طرح خلاصه و اغراق شده آن مطرح است. زیرا که آرایش سفالینه در کار سفالگر اهمیت بیشتری دارد: او به دلخواه، شکل طبیعی را به شکل تجریدی تبدیل می‌کند تا بدین ترتیب مقاصد تزیینی خود را برآورده سازد.

در این دوره بدنه سفال لطیف و درخشان شد و در تمام تپه‌ها و دهکده‌های باستانی کم و بیش این مراحل طی شده است. می‌توان گفت که این مراحل به دوره تمدنی بستگی داشته است. مثلاً زمانی که سفالها خشن و ناصاف بود، خانه‌های مردم نیز از گل و چینه ساخته شده بود، امّا در مرحله‌ای که سفالها نازک و صیقل‌دار شد، خانه‌ها نیز با خشت و آجر ساخته شده‌اند.

مقایسه سفال اشکانی و ساسانی
در دوره اشکانیان به سبب توجه خاص به ظروف زرین و سیمین، ساخت ظروف سفالینی رو به کاهش نهاد. از ویژگیهای سفال‌گری این زمان، باید به لعاب ظروف اشاره کرد. رنگ این لعابها سبز روشن تا آبی فیروزه‌ای رنگ بود. اشیاء باقی مانده از این دوره، شامل خمره‌های بزرگ برای انبار آذوقه، تابوتهای سفالی با نقش انسان و ظروف گلدان شکل و قمقمه‌هایی که با لعاب تزیین شده‌اند.

در دوره ساسانیان با اینکه هنر ـ صنعت و معماری رو به کمال گذاشت، ولی صنعت سفال‌سازی پیشرفت چندانی نداشت. شاید این گونه تزیینات ساده ظروف بدون لعاب، پایه‌ای شد برای به وجود آمدن ظروف با نقش افزوده (باربوتین) اوایل دوره اسلامی.

هر چند در طی ادوار تاریخی اهمیت هنر فلزکاری تا حدودی هنر سفالگری را تحت الشعاع قرار داده بعلت توجه به جنبه های اقتصادی، هنرمنداندر توسعه هنر فلز کاری به فعالیت پرداختند اما علیرغم توسعه فلزکاری ، ساخت ظروف سفالین با شکال گوناگون برای استفاده روزمره و طبقات کم در آمد ادامه پیدا کرد. از اواسط دوره اشکانیان نوآوریهائی درهنر سفالگری بوجود آمده یکی از آنها ساخت نوعی لعاب معروف به لعاب قلیائی برنگهای سبز و ابی و تیره بودکه برای پوشش ظروف سفالین و همچنین تابوت هاب سفالین مورد استفاده سفالگران قرار می گیرفت.

در قرون اولیه اسلام شیوه سفالگری، کم و بیش همانند دوره قبل از اسلام ادامه پیدا کرد بخصوص گروهی از سفالینه های بی لعاب قرون اولیه اسلامی شباهت چشمگیری به ظروف سفالین قبل از اسلام ومخصوصا اواخر دوره ساسانی دارند.

از قرن سوم هجری در هنر و صنعتسفالگری وتحولی شگرف پدید آمد و هنر سفالگری از نظر لعاب دهی تزئین و نقوش بمراحل بسیار پیشرفته ای رسید و مارکز سفالگری متعددی در اکثر نقاط مختلف ایران بویژه در شمال و شمالشرقی بوجود آمد. از جمله مراکز مهم سفالگری می توان شوش در جنوب غرب، استخر، سیراف، در جنوب نیشابور جرجان، آمل و ساری را در شمال ایران نامبرده.

از همین روزگار درنتیجه ارتباط اقتصادی و تجاری با خاور دور، بخصوص چین، شیوه سفالگری از تاثیر و نفوذ متقابل بی نصیب نماند
بررسی نقش سفالهای اشکانی و ساسانی
ظروف با تزئین لعاب پاشیده ایران در دوران اشکانی به دو نوع تقسیم می شود
۱- با لعاب پاشیده
۲- سفالینه با لعاب پاشیده و نقش کنده

سفالینه های از نوع اول، با لعاب گلی پوشش و سپس با لعاب سرب و رنگهائی که از ترکیب اکسید فلزات تهیه می گیردیده بصورت لکه یا گاهی بصورت نقطه چین روی ظروف را می پوشانده است. رنگهای پاشیده در ظروف ساخت چین، اغلب از سه رنگ، سبز، آبی، و زرد کهربائی استفاده می شده ولی در ظروف پاشیده ساخت ایران علاوه بر این سه رنگ، رنگ ارغوانی نیز بکار رفته است.

سفالینه های نوع دوم، از ابداعات سفالگران ایرانی بوده که توانستند بعد از گذشت زمانی کوتاه از تقلید نوع اول به ساخت نوع دوم که تزئینی است با لعاب پاشیده و نقش کنده دست یابند. دراین نوع تزئین نقوش کنده، قبل از لعاب اصلی سطح ظرف را آرایش داده و سپس با لعاب اصلی پوشش شده است. نقوش کنده عموما شامل نقوش گیاهی، اسلیمی، خطوط پراکنده وبندرت نقش پرندگان می باشد. خمیر سفالینه با لعاب پاشیده اغلب بر نگ نخودی و قرمز بود وشکل ظروف با کف حلقه ای، بدنه محدب و یا کشیده است.

سفالینه با لعاب پاشیده و نقوش کنده در اغلب مراکز سفالسازی اوایل اسلام بدست آمده ولی بطور کلی شمالشرق ایران، و مراکز چون نیشابور، تخت سلیمان، ری و جرجان را می توان از مهمترین مراکز ساخت آن دانست.

ساخت این نوع سفالینه از دوران اشکانی تا حدود سه قرن در ایران و سایر سرزمینهای اسلامی چون مصر سوریه و عراق ادامه داشته است.

سفال با نقش کنده
نقش کنده بر روی سفال یکی از تزئیناتی بوده که همواره مورد توجه سفالگران در قبل و بعد از اسلام قرار گرفته است. شیوه کار برد این تزئینات ابتدا بصورت خطوط نامنظم بوده ولی بتدریج سفالگران نقوش زیبای انسان، حیوان و گیاه را بصورت کنده بر روی ظروف سفالین بوجود آوردند.عده ای از پژوهشگران بر این عقیده اند که اصل و منشاء این نوع سفال مربوط به مصر می شود و سپس به بین النهرین و سرانجام به ایران رسیده است.

از کاوشهای باستانشناسی محوطههای اسلامی مانند کیش درعراق و فسطاط در مصر، با میان ولشگری بازار در افغانستان و سواحل افریقای شرقی نمونه های زیادی از سفالینه با نقش کنده کشف شده است.

از تحقیقات باستانشناسی سالهای اخیر که در بسیاری از محوطه های اسلامی ایران از شمال تا جنوب ( آذربایجان – سیراف ) انجام شده نمونه های گوناگونی از سفالینه با نقش کنده بدست آمده که متعلق به اوایل اسلام تا قرن هفتم هجری است. در اوایل اسلام نقش کنده شامل خطوط ساده و هندسی بوده ولی بتدریج از قرن چهارم هجری نقوش زیبای انسان و حیوان را نیز در بر گرفت.

با حتمال زیاد تکامل سفالینه با نقش کنده و همچنین تبدیل نوع ساده به نقوش انسان و حیوان ارتباط با ادبیات فارسی بخصوص شاهنامه فردوسی و داستانهای ملی از یکطرف و پیروی از شیوه فلز کاری دوره ساسانی از طرف دیگر داشته است. در نواحی دریای خزر و نواحی شمال و شمالغرب ایران مانند آذربایجان و کردستان نمونه های جالبی از ظروف سفالین بانقش کنده بدست آمده که موید این ادعا است.

متخصصان سفال اسلامی، سفال با نقش کنده را به گروه های گوناگون مانند نوع آمل، آق کندو شاملو یا گروس تقسیم نموده اند. تقسیم بندی این نوع سفالینه بر مبنای تکنیک و ساخت آن انجام شده مثلا در ساخت نوع آمل و اق کند نقوش کنده بر روی لعاب های رنگارنگ مانند سبز، زرد و ارغوانی انجام گرفته و سپس محلهای بخصوصی از ظرف نقاشی می شود. هدف از بکار بردن این تکنیک برای جلوگیری از پاشیده شدن یا فرار رنگهای دیگر است.

پس از این عمل تمامی ظرف با لعاب شفاف مانند لعاب سرب پوشانیده می شود.ساخت نوع دوم یعنی شاملوه یا گبری یا گروس تا اندازه ای با دو نوع آمل و آق کند متفاوت است. در نوع گبری ظروف سفالین ابتدا با پوشش گلی سفید رنگ در زیر لعاب سرب پوشانده شده و سپس نقاط زیادی از سطح ظرف بانقوش کنده آرایش می شود.

در نتیجه تزئینات ازنظر شکل و رنگ آمیزی بصورت زیبائی در آید در مرحله بعدی، ظرف با لعاب سبز یا لعاب شفاف سرب پوشش می گردد.

رنگهائی که در آرایش این گروه از سفال بکار می رود عموما سبز، زرد، قهوه ای و گاهی قرمز روشن می باشد ونقوش شامل حیوان، پرنده، انسان و گاهی نوشت کوفی بوده و در زمینه آن اغلب گلهای طوماری شکل نیز افزوده می شود.

سطح خارجی ظروف با نقش کنده معمولا بدون لعاب می باشد و در مواردی با لعاب سبز پوشاندهمی شود. گر چه در تقسیمات این نوع سفالینه بین متخصصان اختلاف کلی وجود ندارد ولی با توجه به کشفیات اخیر محوطه های اسلامی در سراسر ایران و کشف تعداد زیادی از این نوع سفالینه، تقسیم بندی تاریخی و همچنین تزئین بصورت ذیل امکان پذیر است.

سفال اشکانی
دردوره اشکانیان دوباره سفالگری دچار تحول شد و استفاده از لعاب قلیایی در میان صنعتگران رواج یافت. سفالگری در دوره مذکور، بیشتر از روی نمونه‌های کشف شده در نواحی مختلف بین‌النهرین مانند سامرا، تیسفون و بابل، شناخته می‌شود که ترکیبی است از سفال‌های گذشته و نیز سفال‌هایی که در همان زمان ساخت آن‌ها در دیگر نقاط جهان رایج بوده است.

در دوره ساسانی، سفالگری ایران پیشرفت چندانی نکرد، زیرا صنعتگران بیشتر به تولید مصنوعات فلزی گرانبها روی آوردند و از سفال تنها در مواردی معدود و برای تولید محصولاتی محدود استفاده می‌شد.

با آغاز دوران اسلامی، به سبب روح سادگی و پرهیز از تجمل پرستی فرهنگ اسلامی، منع مذهبی استفاده از فلزات گرانبها برای ساخت ظروف و همچنین به دلایل اقتصادی، صنعت سفالسازی مورد توجه بیشتری قرار گرفت. آثار متعدد به جای مانده از نخستین دوره‌های پس از ورود اسلام، از آن جمله، سفالینه‌هایی که در حفاریهای نیشابور و ری به دست آمده،

نمایانگر مهارت سفالگران ایرانی در دوره مورد بحث است. نقوش ظروف سفالین این دوره بیشتر شامل کاسه، بشقاب، تنگ و غیره طرحهای گل و گیاه به شکل هندسی و نیز نقوش انسانی است.

در دوره ی اشکانیان صنعت لعاب دهی پیشرفت قابل ملاحظه ای کرد، و به خصوص استفاده از لعاب یکرنگ برای پوشش جدار داخلی و سطح خارجی ظروف سفالین معمول گردید، وهم چنین غالباً قشر ضخیمی از لعاب بر روی تابوت های دفن اجساد کشیده می شده است. در این دوره به تدریج استفاده از لعاب هایی به رنگ های سبز روشن و آبی فیروزه ای رونق پیدا کرد.

بنا به اعتقاد عده ای از محققان، صنعت لعاب سازی در زمان اشکانیان در نتیجه ارتباط تجاری و سیاسی بین ایران و خاور دور به چین راه یافته، و سفالگران چین در زمان سلسله هان (۲۰۶ق م –۲۲۰ میلادی) از فنون لعاب دهی رایج در ایران برای پوشش ظروف سفالین استفاده می کرده اند.

با وجود توسعه فن لعاب دهی به علت ناشناخته ماندن معماری دوره اشکانی در ایران، گمان می رود در این دوره هنرمندان استفاده چندانی از لعاب برای پوشش خشت و آجر نکرده و نقاشی دیواری را برای تزیین بناها ترجیح داده اند. دیوار نگاره های کاخ آشور و کوه خواجه سیستان یادآور اهمیت و رونق نقاشی دیواری در این دوره است.

طرح های تزیینی این دوره از نقش های گل و گیاه، نخل های کوچک، برگ های شبیه گل «لوتوس» و تزیینات انسانی و حیوانی است، که در آرایش دوبنای یاد شده نیز به کار رفته است
عصر ساسانیان هنر و صنعت دوره ی هخامنشیان مانند سایر رشته های هنری ادامه پیدا کرد، و ساخت کاشی های زمان هخامنشیان با همان شیوه و با لعاب ضخیم تر رایج گردید.

نمونه های متعددی از این نوع کاشی ها که ضخامت لعاب آن ها به قطر یک سانتیمتر می رسد در کاوش های فیروز آباد و بیشابور به دست آمده است. در دوره ساسانیان علاوه بر هنر کاشی سازی هنر موازییک سازی نیز متداول گردید. مخصوصاً پوشش دو ایوان شرقی و غربی بیشابور ازموزاییک به رنگ های گوناگون وتزیینات گل و گیاه و نقوشی از اشکال پرندگان و انسان را در بر می گیرد.

کیفیت نقوش موزاییک های مکشوفه در بیشابور گویای ادامه سبک و روش هنری است که در دوره ی اسلامی به شیوه معرق در کاشی سازی و کاشی کاری تجلی نموده است. رنگ آمیزی های متناسب، ایجاد هماهنگی و رعایت تناسب از ویژگی های کاشی کاری های این دوره می باشد.

ممکن است متنی که در اینجا  نوشته شده است کمی به هم ریخته باشد اما در فایل  دانلودی مرتب می باشد

متن کامل را می توانید دانلود کنید چون فقط تکه هایی از متن این مقاله  در این صفحه درج شده است(به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل مقاله
همراه با تمام ضمائم با فرمت ورد که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است

 تعداد صفحات :19
قیمت با تخفیف ویژه:4000
اگر نمیدانید چگونه خرید کنید اینجا کلیک نمایید
ایمیل پشتیبانی :alirezarahmatialireza@gmail.com


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مقایسه سفال اشکانی و ساسانی

تحقیق در مورد مقایسة سفال اشکانی و ساسانی

اختصاصی از زد فایل تحقیق در مورد مقایسة سفال اشکانی و ساسانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مقایسة سفال اشکانی و ساسانی


تحقیق در مورد مقایسة سفال اشکانی و ساسانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه19

 

فهرست مطالب

 

سفالگری باستانی

نقوش سفال در باستان

مقایسه سفال اشکانی و ساسانی

بررسی نقش سفالهای اشکانی و ساسانی

سفال اشکانی

نگاهی به روند سفالگری بعد دوره اشکانیان و ساسانیان

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منبع:

  1. mirasefarhangi.com

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سفالگری باستانی

هنر سفال سازی نزد باستانشناسان قدر و منزلت خاصی دارد، چه همین قطعه‌های کوچک سفال که به ظاهر ناچیز به نظر می‌رسد، ما را به زمانه و زندگانی مردم آن روزگاران می‌رساند. فن سفال سازی درایران، از ابتدای تمدن تا به امروز ادامه یافته و در طی این مدت تغییرات گوناگونی به خود دیده است. به نوشته گیرشمن، در حدود ده هزار سال پیش، کسانی که درکوهستانهای بختیاری ضمن پرداختن به شکار و تهیه خوراک، به ساخت ظروف سفالی نیز اشتغال داشته‌اند. این نظریه که بیشتر باستانشناسان، آغاز صنعت سفال سازی را از ایران می‌دانند، در خور توجه است. به نوشته پروفسور پوپ در کتاب بررسی هنر ایران «مدارکی که اخیراً به دست آمده قویاً موجب اثبات فرضیه‌های چند سال اخیر است مبنی بر این که کشاورزی و شاید صنایع پیوسته به آن یعنی : کوزه‌گری و صنعت سفال‌سازی و بافندگی از فلات ایران آغاز شده است».

نقوش سفال در باستان

گل رس که ماده اولیه مورد نیاز در هنر سفالگری است انسان را قادر می‌نماید تا از آن، جهت ساخت ظروف مختلف سفالین استفاده کند. این ظروف که در ابتدای امر ساده و دست سازند بیشتر جهت رفع نیازمندیهای اولیه زندگی و تعدادی نیز بر اساس اعتقادات مذهبی در مراسم مختلف از جمله تدفین کاربرد داشته‌اند. به تدریج با اختراع چرخ سفالگری در هزاره پنجم ق.م و بعد از آن رواج لعاب به عنوان پوشش و تزیین ظروف، در دوران تاریخی عمده‌ای در تولید آثار سفالی ایجاد گردید. نقوش حیوانی- گیاهی و انسانی جایگزین نقوش ساده هندسی شدند. ساخت ظروف به شکل پیکره‌های حیوانات از قبیل بز ، کاو نر کوهاندار ، سگ و گوزن رواج یافت به این گونه ظروف که معمولا آبریزی در لبه آنها دیده می‌شود ریتوان

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مقایسة سفال اشکانی و ساسانی