دانلود پاورپوینت مسجد امام اصفهان
در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
در اندیشه امام خمینی سیاست و اجتهاد، با توجه به تقسیمبندیهای ایشان از علوم، دارای تعامل هستند و این تعامل را میتوان در حوزه حکمت عملی جست و جو کرد.
اجتهاد سیاسی همانند عمل سیاسی در حوزه امور جزیی و تغییرپذیر قرار دارد. بنابراین اجتهادات فقیهان در هر دورهای میتواند متفاوت با دورههای قبل و بعد از خود باشد و این اجتهادات متفاوت خود برخاسته از نیازهای جامعه انسانی است که در هر دورهای متفاوت با دوره دیگر است. بر اساس چنین تلقی از اجتهاد و سیاست، در این مقاله کوشش شده، دیدگاه امام خمینی در ماهیت فقه سیاسی، جایگاه فقه و ماهیت فقهی سیاست و... تبیین شود.
واژههای کلیدی: سیاست، اجتهاد، اندیشه سیاسی، امام خمینی
مقدمه
این مقاله درصدد اثبات تعامل سیاست و اجتهاد در اندیشه امام خمینی است. در ابتدا به رویکردهای فقهی مسلمانان اشاره میشود. هدف از این امر تعیین قلمرو و حدود دین است. چون تا قلمرو دین معلوم نشود نمیتوان محدودة سیاست و اجتهاد را تعیین نمود. در این زمینه گفته میشود که اسلام دارای سه بخش «احکام اعتقادی»، «احکام اخلاقی» و «احکام عملی» است. در مرحله بعد به دستهبندی ابواب فقه پرداخته شد که هدف از این کار نشان دادن توسعه و گسترة فقه اسلامی و تطبیق آن با حقوق متداول میباشد. در ادامه بحث به ماهیت فقه سیاسی و دنیوی بودن و یا اخروی بودن علم فقه و ماهیت عمل سیاسی و نسبت آن با اجتهاد و ماهیت فقهی سیاست از منظر امام خمینی پرداخته شد. از مباحث طرح شده در این مقاله این نتایج به دست آمد که امام خمینی ماهیت فقه را سیاسی میداند و در خصوص رابطه سیاست و اجتهاد به نوعی تعامل اعتقاد دارد و این تعامل خود بازتابی از ماهیت اجتهاد و عمل سیاسی است.
در نظر ایشان اجتهاد سیاسی مجموعهای از بایدها و نبایدهای رفتار عملی فرد مسلمان است که در دستهبندی علوم از آن به «حکمت عملی» تعبیر میشود. البته از نظر ایشان حکمت عملی خود به دو قسمت تقسیم میشود. قسمی از آن با حکمت نظری تفاوت ماهوی ندارد که به امور کلی میپردازد و قسمتی دیگر از حکمت عملی است که به امور عینی و مادی و جزیی و تحولپذیر و ناپایدار تعلق دارد.
در این مقاله از این نوع حکمت عملی تعبیر به «حوادث واقعه» شده است.
در حوزه اندیشههای فقهی دو رویکرد به نصوص اسلام وجود دارد، یکی رویکرد فردی و دیگری رویکرد اجتماعی، اگر هدف اجتهاد تطبیق دادن احکام شرع با واقعیات تازه زندگی که امور جزیی و تحولپذیرند میباشد بدون روشن شدن قلمرو و ابعاد شرع اسلام، تطبیق آن با واقعیتهای زندگی ممکن نیست پس باید دو قلمرو آن یعنی احکام فردی و اجتماعی را از همدیگر بازشناخت.
معمول آن است که اسلام را به سه بخش «احکام اعتقادی» که مربوط به شناخت جهان و حقیقت آفرینش و رابطه آن با خدا و انسان است، و «احکام اخلاقی» که بیانگر آن است که انسان از نظر صفات و خلقیات چگونه باید باشد و «احکام عملی» که نوع گفتار و رفتار انسان را در رابطه با خدا و خویشتن و دیگران مشخص میکند. و احکام عملی را به دو حوزه فردی و اجتماعی تقسیم میکنند و در بحث اجتهاد همانطوری که در بالا اشاره شد باید این دو حوزه را از همدیگر بازشناخت.
سیر اجتهاد اسلامی گرچه در آغاز هر دو جنبه را وجهة همّت خود قرار داد ولی سیر حوادث تاریخی چنان پیش آمد نمود که مجتهدین بیشتر استنباط و اجتهاد خود را به حوزه اول که بر رفتارهای فردی بود معطوف داشتهاند. و از تطبیق رفتارهای اجتماعی به علل و عوامل مختلف بازماندهاند، و این محدودیتها در باب اجتهاد فقط در حوزه شیعی نبود بلکه به حوزه فقهی اهل سنت هم سرایت نمود تا جایی که قائل به انسداد باب اجتهاد شدند.
البته این تنگناها و محدودیتها با توجه به حکومتهای موجود سنی، فقه شیعی را بیشتر در انزوای سیاسی و دوری از عرصههای اجتماعی فرو برد. آیتالله شهید محمدباقر صدر در این رابطه میگوید: «این گوشهنشینی سیاسی، به تدریج دامنة هدف اجتهاد را نزد شیعه تنگتر کرده و رفتهرفته، این فکر که عرصة عرضاندام آن تنها در حوزة شخصی است رسوخ یافته است و بدینصورت، اجتهاد در ذهن فقیه با «فرد» مسلمان و نه «جامعه» گره خورده است.»1
دستهبندی ابواب فقه
مباحث فقهی و دستهبندی آن برای دادن یک نظم درست و اصولی به فقه به چند نحوه گوناگون انجام گرفته است، در فقه شیعه و سنی بطور کلی مباحث فقه را به عبادات و معاملات دستهبندی نمودهاند غزالی در احیاء آن را به عبادات، عادات، منجیات و مهلکات تقسیم نموده است. و در یک تقسیمبندی با توجه به تقسیمبندیهای فقه به عبادات و معاملات، آن را به امور اخروی و دنیوی تقسیم کردهاند، بخش نخست یعنی احکامی که برای تأمین سعادت اخروی است احکام عبادات است و بخش دوم که برای تنظیم زندگانی مادی است بر سه گونه است یا قوانینی است برای تنظیم روابط افراد بشری با یکدیگر که ابواب فقه را تشکیل میدهد و یا قوانینی که بقاء فرد و نوع بشر هر دو، وابسته بدان است و آن احکام جنایی و جزایی است.2 و در یک تقسیمبندی بر اساس هدف شرع، فقه را به پنج بخش تقسیم میکنند. بر این اساس است که مذاهب برای حفظ و حراست پنج عنصر بنیادی زندگی انسانها آمدهاند و آن عبارت است از «دین»، «جان»، «مال»، «نسب» و «عقل». عبادات به عنوان پشتوانة دین، قسمتی از احکام جزائی برای پاسداری از جان، مقررات ازدواج و توابع آن و برخی از احکام جزائی برای نگاهداری انساب، مقررات باب معاملات برای تنظیم روابط مالی و حفظ اموال، و احکام مربوط به تحریم مسکرات و مجازات شرابخواری و نظائر آن به منظور مراقبت و حراست از عقل آدمی تشریع شده و ابواب قضاء و شهادات که مشتمل بر دستورالعملها و مقررات و احکام قضائی است به عنوان حافظ و نگهبان کلیت نظام اسلامی و ضامن اجرای درست آن طرحریزی شده است.3
و استاد شهید مرتضی مطهری معتقد است که: «مسائلی که در جهان امروز تحت عنوان حقوق طرح میشود با انواع مختلفش: حقوق اساسی، حقوق مدنی، حقوق خانوادگی، حقوق جزائی، حقوق اداری، حقوق سیاسی و... در ابواب مختلف فقه با نامهای دیگر پراکنده است... این است که فقه بالقوه مشتمل بر رشتههای گوناگون است».4
در این دستهبندیهایی که از فقه ارائه شده است بیانگر آن است که علم فقه برای تنظیم زندگانی مادی انسانها است، زیرا اجتهاد فقهی بر اساس منابع شرعی در واقع تفسیری از کتاب و سنت است. اجتهاد یعنی استنباط حکم شرعی جزیی که انسان مجتهد از قرآن و سنت برای سامانبخشی امور زندگانی بشر بدست میدهد، این کوشش علمی که بر پیش فرضهای خاصی مبتنی است برگرفته از علوم بشری است.5
هر مجتهدی در روند اجتهاد فقهی مراحلی را طی میکند یکی از آن مراحل به کار بستن قواعد و ضوابط علم اصول فقه است که خود از زبانشناسی لغت عرب صرف و نحو و دیگر علوم جزیی بشری اخذ میشوند و مرحله دیگر توجه به مبانی معرفتی است که مربوط به خدا و جهان و زندگی فردی و اجتماعی انسانها میباشد.
و به علت بشری بودن این علم (علم فقه) همواره متناسب با زمان خود متحول میشود، و تغییر میکند و نمیتوان انتظار داشت که علم فقه در قرون گذشته پاسخگوی نیازهای متغیر انسان امروزی باشد. یکی از نویسندگان در این رابطه مینویسد: «کتب فقه مملو است از فتاوا، و فتوی یعنی محصول اعمال نظر و اجتهاد. علم فقه محصول تلاشهای نظری فقیهان است و مانند همة علوم دیگر یک پدیدة بشری است و به این جهت قوام علم فقه در این است که مسائل آن استنباطی و دارای قابلیت اختلافنظر باشد. تشبیه علم فقه به علوم ریاضی و انتظار عدم تغییر در فتاوا واحساس نگرانی از ثابت نماندن آراء فقهی، با ماهیت عام فقه سازگار نیست.»6
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
در این تحقیق می خوانیم:
من آنم که تو امر کردی و من عصیان. تو نهی کردی و من پرهیز نکردم. پاک پروردگارا! جز تو خدایی نیست و من از ظالمانم. بارالها! جز تو خدایی نیست و من از بخشش طلبانم.
پاک خدایا! جز تو خدایی نیست و من از خائفین هستم. تنها تو خدای پاک منی و من ازامیدواران هستم. پاک خدایی که جز تو خدایی نیست ومن از سائلین هستم.
این ستایش من است که تقدیم داشتم و خلوص من به وحدانیت تو که یادآور شدم و گواهی من به نعمت های تو که شمارش کردم، با این که اذعان دارم که نتوانستم نعمت های غیرقابل شمارش تو را بشمارم.
بارالها! تو نزدیک ترین خوانده شده و سریع ترین اجابت کننده هستی. گرامی ترین بخشنده و وسعت بخش ترین بخشاینده و شنواترین شنونده. ای که در دنیا و آخرت رحمان و رحیمی. همانندی نداری تا از او سؤال شود و غیر از تو کسی نیست تا به او امید بسته شود.
خدایا! من در عین بی نیازی نیازمندم، چگونه در نیازمندی ام بی نیاز باشم؟!
الهی! من در داناییم، نادان هستم، پس چگونه در عین جهالتم نادان نباشم؟!
ای خدا! همانا گوناگونی وجوه تدبیرات تو و سرعت فرا رسیدن قَدَر تو، بندگان عارفت را مانع شد که به یک عطای تو قانع و یک بلای تو مأیوس شوند.
بارالها! از من جز آنچه که سزاوار ملامت است بر نیاید و از تو جز آنچه سزاوار کرمت است بر نتابد.
خداوندا! مرا به حقایق اهل قرب متحقّق فرما و به سلک اهل جذب متسلّک نما.
پروردگارا! مرا به تدبیر خودت از تدبیرم و به اختیارت از اختیارم بی نیاز گردان و از افتادن در ورطه اضطرار بازم دار.
خداوندا! مرا از ذلّت نفس خویش خارج ساز و از پلیدی شرک پاکم گردان. قبل از آن که مرگم فرا رسد، از تو یاری می طلبم، پس یاری ام کن. بر تو توکّل دارم، پس تنهایم مگذار. از تو سؤال می کنم، پس ناامیدم مگردان و تنها به فضل تو راغب هستم، پس محرومم منما و بر در تو می ایستم، پس طردم مکن.
بارالها! رضای تو منزّه از آن است که معلول علتی از خودت باشد تا چه رسد به این که معلول علّتی از من باشد.
خدایا! ذات تو آنچنان بی نیاز است که حتی سودی از خودت به ذاتت نمی رسد تا چه رسد به این که نیازی به من داشته باشد و سودی از من به تو برسد.»
امام سجاد علیه السلام نیز عرض می کند:
اَللَّهُمَّ وَ أَنَا عَبْدُکَ الَّذِی أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ قَبْلَ خَلْقِکَ لَهُ وَ بَعْدَ خَلْقِکَ إِیَّاهُ، فَجَعَلْتَهُ مِمَّنْ هَدَیْتَهُ لِدِینِکَ، وَ وَفَّقْتَهُ لِحَقِّکَ، وَ عَصَمْتَهُ بِحَبْلِکَ، وَ أَدْخَلْتَهُ فِی حِزْبِکَ، وَ أَرْشَدْتَهُ لِمُوَالاةِ أَوْلِیَائِکَ، وَ مُعَادَاةِ أَعْدَائِکَ. ثُمَّ أَمَرْتَهُ فَلَمْ یَأْتَمِرْ، وَ زَجَرْتَهُ فَلَمْ یَنْزَجِرْ، وَ نَهَیْتَهُ عَنْ مَعْصِیَتِکَ، فَخَالَفَ أَمْرَکَ إِلَی نَهْیِکَ، لا مُعَانَدَةً لَکَ، وَ لا اسْتِکْبَاراً عَلَیْکَ، بَلْ دَعَاهُ هَوَاهُ إِلَی مَا زَیَّلْتَهُ وَ إِلَی مَا حَذَّرْتَهُ، وَ أَعَانَهُ عَلَی ذَلِکَ عَدُوُّکَ وَ عَدُوُّهُ، فَأَقْدَمَ عَلَیْهِ عَارِفاً بِوَعِیدِکَ، رَاجِیاً لِعَفْوِکَ، وَاثِقاً بِتَجَاوُزِکَ، وَ کَانَ أَحَقَّ عِبَادِکَ مَعَ مَا مَنَنْتَ عَلَیْهِ أَلاَّ یَفْعَلَ. وَ هَا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْکَ صَاغِراً ذَلِیلاً خَاضِعاً خَاشِعاً خَائِفاً، مُعْتَرِفاً بِعَظِیمٍ مِنَ الذُّنُوبِ تَحَمَّلْتُهُ، وَ جَلِیلٍ مِنَ الْخَطَایَا اجْتَرَمْتُهُ...
«من آن بنده ای هستم که پیش آفریننشش به او نعمت دادی و بعد از آفریدنش نیز بر نعمتت افزودی و او را به دین خود هدایت نمودی و به حق خویش آگاه ساختی و به ریسمان خود، از افتادن در چاه گمراهی بازش داشتی و در حزب خود داخلش کردی وبه دوستی دوستانت ودشمنی دشمنانت مفتخرش فرمودی.
آنگاه به او امر کردی و اطاعت نکرد و نهی فرمودی و پرهیز ننمود. از این که به امرت روی نیاورد و از نهیت روی نگرداند، از روی دشمنی با تو و استکبار بر تو نبود بلکه هوای نفس او را به این سو کشید و دشمن تو و دشمن او نیز به کمک هوای نفس او شتافته و موجب اقدام وی بر گناه شده است. در حالی که به وعده و وعید تو آگاه بود و به عفو تو امیدوار و به بخششت ایمان داشت. البته حق این بود که چنین کسی سزاوارترین کسان برای پیروی از تو باشد و با این همه نعمت ومنّت که در حق وی روا داشتی نباید راه خلاف می پیماید.
اکنون ای خدا! من آنم که در مقابل تو حقیرانه و ذلیلانه و خاضعانه و خاشعانه و خائفانه ایستاده ام و به گناهان بزرگی که انجام داده ام و خطاهای سنگین و جرم های بزرگم اعتراف می کنم.
و از درهایی که خودت امر فرمودی به سوی تو آمدم و به وسیله تقرّب به چیزی به تو تقرب جسته ام که جز از این راه کسی نمی تواند به تو نزدیک شود.
و از تو سؤال کردم، سؤال کردن انسانی حقیر و ذلیل وفقیر و خائف مستجیر که به همراه ترس و تضرّع و تعوّذ و تلوّذ است. نه از روی گردن فرازی و تکبری که مختص گردنکشان است و نه از جایگاه والامقامان که مختص بعضی از اطاعت کنندگان است که از امیدشان به شفاعت شفاعت کنندگان حاصل شده است.
و من بعد از کمترین کمتران و خوارترین خواران و مانند یک ذره بی مقدار بلکه کمتر از آن هستم.
منم آن گناهکار اعتراف کننده و خطاکار لغزنده.
منم آن که در حق خودش جنایت کرده است.
منم آن کم حیا و گرفتار رنج های فراوان.
پاک از پلیدی گناه را بر من هدیه فرما و آلایش خطاها را از من دور نما و مرا بر نیّت صالح و و سخن مورد رضایت خود و عمل نیک یاری کن و مرا متکی به حرکت و حرف خود منما؛ به طوری که از حرکت و حرف تو باز مانم و یادت را از یادم مبر و رغبت مرا به خودت بالاتر از رغبت همه راغبین فرما، که من تسلیم تو بوده، می دانم که حجت تو بر همگان تمام است و تو به برتری بخشش سزاوارتری و به احسان عادتمندتری. تو اهل تقوی و مغفرتی و تنها تو به عفو سزاوارتر از انتقامی.
آنچه در این فرازها از دو امام هُمام نقل شد. اوصاف و احوالاتی است که میان خدا و بنده اش جاری است. در این عبارات، خداوند به صفاتی یاد می شود که مخصوص خداوندی او است. همچنین بنده خدا به صفات و حالاتی یاد می شود که لازمه انسانیت و مخلوقیّت اوست.
خداوند صاحب منّت و نعمت و هدایت و مکنت و نصرت و شفقت است. پیش از خلقت، نعمت را در حق مخلوقش تمام می کند و بعد از خلقت نیز راه را از چاه نشان داده و چراغ هدایت را پیش روی او روشن می کند. بیش از استحقاق می دهد و کمتر از استعداد می خواهد.
پیش از استحقاق بخشیده عطا دیده از ما جمله کفران و خطا
امام علیه السلام در دعای عرفه تابلویی از خداوند ترسیم کرده و صفات خداوندی را در آن نوشته است. و در برابر آن، تابلویی از انسان رسم نموده و صفات و احوال وی را نیز در آن آورده است که این دو تابلو اسما و رسما و ظاهرا و باطنا مقابل هم هستند؛ برای مثال، به چند نمونه از آن هادر ذیل اشاره می کنیم و صفات معبود و عابد را مقابل هم می نویسیم.
برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
مقوله اقتصاد به عنوان یکی از ابعاد چهارگانه مهم و حیاتی جامعه (بعد فرهنگی، بعد سیاسی، بعد اجتماعی و بعد اقتصادی) همواره و در هر دوره ای از تاریخ سرنوشت و کیفیت زندگی هر ملتی را تعیین کرده و در زمان فعلی و به دلیل رقابتی و بین المللی شدن تولیدات و مبادلات کالاها و خدمات مورد نیاز ملتها، این ویژگی بیش از پیش به چشم می آید.
از سوی دیگر ایران اسلامی به دلیل مواجهه با انواع تحریم ها و فشارهای ناجوانمردانه بین المللی، وضعیت بسیار ویژه ای را پیدا کرده است و به هر نحو ممکن باید از میان انبوهی از مشکلات، راه درست اقتصادی خود را یافته و در آن مسیر به حرکت خود ادامه دهد.
در این میان اندیشه ها و توصیه ها و فرمایشات رهبری به عنوان سکان دار جامعه اسلامی در سه دهه اخیر پس از انقلاب اسلامی، مخصوصا در عرصه اقتصاد که اخیرا با عنوان "اقتصاد مقاومتی" جلوه ای ویژه پیدا کرده است، چراغ راهیست برای نجات کشور از امواج مهلک موجود که خواسته یا ناخواسته بر سر راه اقتصادی دولت و ملت ایران به وجود آمده یا به وجود آورده اند. مقولات مهمی چون مفهوم اقتصاد مقاومتی از منظر مقام معظم رهبری، رابطه اقتصاد مقاومتی و استقلال اقتصادی، تبیین دانشگاهی ابعاد اقتصاد مقاومتی، راهکار عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی، الزامات نظریهپردازی در اقتصاد مقاومتی، تبیین حماسه اقتصادی، مردمی کردن اقتصاد، راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی، نقش اقتصاد تعاونی و بخش خصوصی در اقتصاد مقاومتی، جایگاه مبارزه سیستمی علیه فساد و رانت در حمایت از تولید ملی، مدیریت ارز در اقتصاد مقاومتی، اثر اجرای اقتصاد مقاومتی در عبور از تحریم، عملیات روانی و رسانهای بهترین ابزار در اقتصاد، بررسی طرح هدفمندی یارانهها در اقتصاد ایران و تبیین اقتصاد مستضعفین و پابرهنگان در اقتصاد ایران (پیغامی، 1394) همگی می توانند (به شرط بررسی دقیق علمی و شرح و بسط آنها) راه گشای انواع موانع و بیماری های اقتصادی فعلی کشور باشند.
139 صفحه
تحقیق با موضوع سیره عبادی ، سیاسی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) می باشد که به زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) نگاهی گذرا داشته ایم ، در این تحقیق دو بعد از زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) عبادی و سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است .
درباره زندگانی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) بسیار کم بحث شده است و اگر بگوییم تا کنون کمتر پژوهشی
( البته به روش علمی و جدید ) انجام گرفته است سخن به گزاف نگفته ایم ، سبب این امر کمبود مدارک و اسناد معتبر می باشد مطالعه و تحقیق درباره این بزرگوار بسیار ضروری به نظر می رسد و از اهمیت ویژه برخوردار است ، زیرا کمی تحقیقات پیرامون این پیشوای عالی مقام سبب گنجانیده شدن تصورات و پندارهایی دور از واقعیت در ذهن دوستان و حتی دشمنان آن حضرت گردیده است و این بر عهده ما است که از میان منابع تاریخی و روایات صادره از آن حضرت با سیمای راستین آن امام (عَلیهِ السّلام) آشنا شویم .به منظور آگاهی بر فعالیت های علی بن الحسین (عَلیهِ السّلام) در طول مدت امامت آن حضرت – از واقعه عاشورا تا شهادت امام – باید نکات زیادی را در نظر گرفت ، زیرا بیشتر دانستنی ها و معلومات راجع به امام از ظهر عاشورا آغاز و با بازگشت از شام به مدینه پایان می پذیرد.
در تحقیق انجام شده از کتاب های تاریخی و روایی و تفسیری استفاده شده و جمع آوری مطالب از طریق فیش برداری بوده است .
در این تحقیق با زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) آشنا شده ایم . نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در کربلا و علل عدم قتل ایشان را دانستیم و نقش برجسته و حساس آن حضرت در اسارات نیز آشکار شود ، اگر امام سجاد (عَلیهِ السّلام) نبود ، عاشورا الان زنده نبود و یک واقعه تاریخی ابتر می ماند ، رسالت خون به عهده پدرش بود و اکنون نوبت اوست که باید پیام و خون شهیدان را به گوش همه تاریخ برساند علی بن الحسین (عَلیهِ السّلام) اکنون یک تنه وارث کارنامه پرعظمت اسلام است . او تنها ، ولی با مسئولیت بس عظیم و مهم . رسالتی با این عظمت ، یکی رهبری اسلام و مسلمین با درنظر گرفتن جو و شرایط آن زمان ، و دیگری پیام خون شهیدان .در ادامه عبارت های امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ذکر شود ، مطالبی نیز در مورد صحیفه سجادیه امام (عَلیهِ السّلام) آوردیم ، کتابی که راهنمای بشر در دوران های مختلف بوده است .بعد از آن بعد سیاسی ، سیاسی که بعضی ها فکر می کردند امام سجاد (عَلیهِ السّلام) به طور کلی از آنان دور بود اما نمی توانستند که عبادت و زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) عین سیاست آن حضرت است.امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، چهارمین پیشوای شیعه و ششمین آفتاب آسمان عصمت و طهارت است که در بحرانی ترین شرایط تاریخ اسلام عهده دار امر امامت امر گردید و قافله اسلام را از تاریکی های دوران حکومت بنی امیه به سلامت عبور داد و شیعه را از نابودی مصون داشت .امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در روزگاری می زیست که همه صدا ها خاموش شده بود و امویان دارهایی را که برافراشته بودند همچنان نگه داشته و خون های مطهری را که ریخته بودند نمی شستند تا درس عبرتی باشد برای همه آنان که هنوز نفسی در سینه دارند و زمزمه ی زیر لب ، تا مبادا لب به سخن بگشایند و دودمان اموی را بر باد دهند .آری ، امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در چنین روزگاری قافله سالار راهیان نور شد . قافله ای که ضربات سهمگینی بر پیکرش وارد شده و امویان این قافله را نابود شده می پنداشتند .وقتی نگذاشتند که امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، بعد از واقعه عاشورا ، ندای حقیقت را بر فراز منبر جدش رسول الله (ص) فریاد کند آن امام همام در دل شب با دعا و نیایش ، عالی ترین روز دینداری و حق طلبی را به یارانش ابلاغ کرد . و باران نیازهای شبانه اش ، صحیفه ای از معارف و رهنمود ها و درس ها تدارک دید و با سجده های طولانی اش قیامها را شکل بخشید .زمانی که دشمن اجازه نداد او درمیان یارانش و در جمع پیروانش حضور علنی داشته باشد ، آن حضرت با خلوت خویش جمع امویان را ضعیف ساخت و آرامش آن ها را بر هم زد ! به راستی که امام سجاد (عَلیهِ السّلام) محراب نیایش را میدان مبارزه با سیاست ها و تبلیغات امویان تبدیل کرد و از دعا که نرم ترین شیوه گفتاری است حربه ای برنده علیه دشمنان دین و منکران ولایت پدید آورد . او در مجلس یزید که خونخوارترین و بی رحم ترین بیدادگاه تاریخ بود با چنان شهامت و شجاعتی از حریم شهیدان کربلا دفاع کرد که نجوای سخنانش برای همیشه در گوش زمان و تاریخ باقی ماند.امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ، در آن مجلس و نیز در بقیه عمر خویش با منش و رفتار خود برای همه ی دشمنان به اثبات رسانید که در حلم ، علم ، فصاحت ، شجاعت مانند اجداد طاهرینش سرآمد خلق است . از آن پس هرگاه صدای نیایش امام سجاد(عَلیهِ السّلام) بلند می شد همه درد ها و رنجهایی که از سوی غاصبان ولایت و خلافت بر خاندان عصمت رفته بود پدیدار می گشت .از نوای گرم و مهربان دعاهایش چیزهایی زیادی می توان دریافت ، ندای توصیه ی رسول خدا (ص) ، صلابت امیرالمونین علی (عَلیهِ السّلام) و رنجهای حسن بن علی (عَلیهِ السّلام) و مظلومیت های حسین (عَلیهِ السّلام) سالار شهیدان کربلا .و اکنون به شناخت ابعاد وجودی آن زینیت بخش تقوا پیشگان می نشینیم . بدان که امید که مائده امداد های الهی ، در این مسیر یاری و توانمان بخشد
فهـرست مطالـب
عنوان
صفحه
تقدیم .....................................................................................................................................................
ج
تقدیر و تشکر .........................................................................................................................................
د
چکیده .....................................................................................................................................................
هـ
مقدمه .....................................................................................................................................................
1
کلیات .....................................................................................................................................................
4
فصـــل اول: امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و عاشورا
بخش اول : بیوگرافی مختصری از زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام)
15
ولادت علی بن الحسین (عَلیهِ السّلام).....................................................................................
15
نام گذاری امام سجاد (عَلیهِ السّلام)........................................................................................
16
کنیه و القاب امام سجاد (عَلیهِ السّلام)....................................................................................
17
دوران کودکی ................................................................................................................................
19
دوران نوجوانی ..............................................................................................................................
20
مادر امام سجاد (عَلیهِ السّلام)....................................................................................................
22
همسر و فرزندان امام (عَلیهِ السّلام)..........................................................................................
24
قیام زید ..........................................................................................................................................
25
شهادت امام سجاد (عَلیهِ السّلام)..............................................................................................
27
بخش دوم : بررسی نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در عاشورا .......................................
28
حرکت امام حسین (عَلیهِ السّلام) از مدینه ............................................................................
28
بیماری امام سجاد (عَلیهِ السّلام)..............................................................................................
30
عدم توان مبارزه ...........................................................................................................................
31
نشانه های جهاد در سیره امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در عاشورا .........................................
32
علل عدم قتل امام (عَلیهِ السّلام)...............................................................................................
35
ز
35
فصــل دوم: امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و کاروان اسراء
تبیین نقش امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در اسارت ............................................................................
38
ز
38
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در مجلس یزید ........................................................................................
43
خطبه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در مسجد اموی ...........................................................................
45
خواب دیدن همسر یزید و نجات اهل بیت (عَلیهِ السّلام) از شام ...............................................
51
بازگشت به مدینه ..................................................................................................................................
52
خطبه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در مدینه .......................................................................................
54
فصـــل سوم: عبادت و امام سجاد (عَلیهِ السّلام)
بخش اول : دعا و مناجات امام (عَلیهِ السّلام) .......................................................................
59
عبادت امام سجاد (عَلیهِ السّلام).............................................................................................
59
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در محراب عبادت و معنویت .......................................................
60
نماز امام سجاد (عَلیهِ السّلام) ابلاغگر پیام شهیدان...............................................................
63
علی بن الحسین سید الساجدین ..............................................................................................
63
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و عبادت ...........................................................................................
65
عبادت و آتش ...............................................................................................................................
67
سقوط فرزند در چاه ....................................................................................................................
67
امام و عبدالملک سروان ..............................................................................................................
67
امام در مسجد کوفه .....................................................................................................................
69
بخش دوم : صحیفه سجادیه .........................................................................................................
70
تعریفی از صحیفه سجادیه .....................................................................................................
70
شرح صحیفه سجادیه ..............................................................................................................
73
سند و رجال صحیفه سجادیه ................................................................................................
74
ابعاد صحیفه ..............................................................................................................................
83
فصــل چهارم: سیاست و امام سجاد (عَلیهِ السّلام)
بخش اول : با چه سیاستی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) از عاشورا به نفع اسلام استفاده کرد
90
ح
90
زنده نگه داشتن یاد و خاطره عاشورا ......................................................................................
90
جهاد در لباس اسارت ...............................................................................................................
93
افشاگریها .......................................................................................................................................
94
بیان علل ........................................................................................................................................
95
بخش دوم : سیاست و برخورد امام سجاد(عَلیهِ السّلام)با حکومت های وقت ..........
96
برنامه سیاسی کوتاه مدت ......................................................................................................
96
زندگی امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در خلافت یزید ..............................................................
99
واقعه اسفبار حرّه .....................................................................................................................
99
امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در واقعه حرّه ...............................................................................
103
تحلیلهای نادرست ...................................................................................................................
105
یزید و هجوم به مکه ...............................................................................................................
110
دوران معاویه بن یزید ..............................................................................................................
105
دوران مروان بن حکم .............................................................................................................
117
انحطاط دینی و سیاسی مردم ..............................................................................................
119
دوران حکومت سیاه عبدالملک .............................................................................................
120
برخوردهای امام سجاد (عَلیهِ السّلام) با عبدالملک ...........................................................
122
دوران ولید بن عبدالملک .......................................................................................................
124
شیوه امام در افشاگری علیه حاکمان ناصالح .....................................................................
125
نتایج .......................................................................................................................................................
128
پیشنهادات ..........................................................................................................................................
134
فهرست منابع و ماخذ ......................................................................................................................
136