فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 51 اسلاید
پیشگفتار
در17 ژوئیه 1998، با تلاشهای سازمان ملل، کنفرانس نمایندگان تام الاختیار 160 کشور در رم بر پا شد و در آن کنفرانس که در خصوص ایجاد دادگاه کیفری بین المللی بود، اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی را به تصویب رساند. از مسائل مهم این مذاکرات، تعیین محدوده صلاحیت این دیوان بود. بدین معنا که چه جرائمی در حیزه صلاحیت این دادگاه قرار میگیرد؟ و سرانجام در پیش نویس فهرست جرائم ، 4 جرم اصلی ذکر شد که عبارتند از: جنایت نسل کشی، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و جنایت تجاوز
مذاکره در مورد جنایت علیه بشریت (م 7 اساسنامه) بسیار مشکل و پیچیده بود. و مسائلی در مورد آن مطرح شد از جمله اینکه آیا این جرم به اقدامات در زمان مخاصمه مسلحانه محدود میشود یا خیر؟ و اینکه میزان سنگینی این جرم چقدر است؟
سرانجام در تعریف جرائم علیه بشریت وجود هیچگونه ارتباطی با مخاصمات نظامی، یا اثبات انگیزه تبعیض آمیز لازم شمرده نشد و میزان سنگینی این جرائم هم به صورت حمله گسترده یا سازمان یافته بر ضد هر جمعیت غیر نظامی تعیین شد.
ماده 7 اساسنامه دادگاه کیفری بینالمللی ، از مواد مهم این اساسنامه است و این ماده تعریف مشروحتر و گستردهتری از جنایات علیه بشریت ارائه می دهد نسبت به تعاریفی که در اساسنامههای دیوان های کیفری بین المللی موقت ارائه شده اسست. این تعریف جرائمی چون جدایی نژادی و سره به نیست کردن افراد را هم اقداماتی غیر انسانی شناخته است.[1]
و نکته دیگر در تعریف جرائم علیه بشریت در ماده 7 اساسنامه دیوان کیفری بین المللی این است که ماده 7 از خلال مذاکرات چند جانبهای که میان 160 کشور در جریان بود ایجادشدند مانند منشور نورمبوگ و توکیو که توسط دول متفق (پیروز شوندگان جنگ جهانی دوم) تحمیل شده بود و نه مانند اساسنامههای دادگاههای بین المللی برای یوگسلاوی سابق و روآندا که توسط شورای امنیت وضع شده باشد.
این ماده شامل اقدامات غیر انسانی مثل قتل، شکنجه، ناپدید کردن اجباری افرد، به بردگی گرفتن تبعید یا کوچ اجباری و . . . میباشد.
بند اول ماده 7 تقریباً همان ساختار اساسنامههای دادگاه کیفری برای یوگسلاوی سابق و روآندا را دارد ولی در بندهای 2 و 3 توضیحات بیشتری ارائه می دهد.
فهرست مطالب
مقدمه 7
الف) جنایات علیه بشریت 1
ب) سؤالات اصلی تحقیق 2
ج) فرضیههای تحقق 9
د) روش و نوع تحقیق 9
و) اهداف تحقیق 9
مبحث اول- تحول تاریخی مفهوم جرائم علیه بشریت 11
الف) در صلح بین المللی 11
ب) در سطح داخلی 13
- محاکمات 13
- قانونگذاری 13
- رویه قضایی 15
- نوشتههای حقوقی 16
مبحث دوم- بررسی اساسنامه دیوان کیفری بین المللی 17
الف) بررسی پیش نویس اساسنامه دیوان کیفیر بین المللی17
ج) ارتباط جرائم علیه بشریت با مخاصمات مسلحانه20
د) تکمیلی بودن صلاحیت دیوان کیفری بین المللی نست به محاکم ملی ......... 22
مبحث سوم- عوامل موثر در تحقق جرائم علیه بشریت..................................... 24
الف) گستردگی یا سازمان یافتگی 24
ب) عنصر سیاسی 28
ج) وقوع حمله بر علیه جمعیت غیر نظامی....................................................... 31
- واژه هر 32
- واژه غیر نظامیان 32
- واژه جمعیت 32
- واژه جهت دار 33
د) عنصر تبعیض آمیز بودن 33
هـ) عنصر معنوی (قصد نامشروع 34
مبحث چهارم- مصادیق جنایات بر ضد بشریت در اساسنامه دیوان کیفری
بین المللی 36
الف)جنایات بر ضد تمامیت جسمی و روحی افراد........................................... 36
- قتل 37
- قلع و قمع 37
- شکنجه 38
- آزاو اذیت 38
ب) جنایات بر ضد آزادیهای افراد..................................................................... 39
- به بردگی گرفتن 39
- تبعید یا کوچ اجباری جمعیت 39
- حبس کردن 40
- تعرضات جنسی 40
- ناپدید کردن اجباری اشخاص 41
- جنایت تبعیض نژادی 42
ج) سایر اعمال ضد بشری 43
مبحث پنجم- جرائم علیه بشریت و ارتباط آن با نقض قوداعد آمره.................. 45
الف) ماهیت قواعد آمره 45
ب) محکومیت جرائم علیه بشریت به عنوان قواعد آمره.................................... 46
نتیجهگیری کلی 48
مقدمه
اف) جنایات علیه بشریت
ظهور جنایات علیه بشریت دارای سابقه بوده و به قبل از دادگاه نورمبرگ بر می گردد. کنوانسیونهای 1899و 1907 لایه در مقدمه خوود به «حقوق انسانی » اشاره می کنند ولی توصیفی از آن ارائه نمی دهند با این حال مفهوم جنایات علیه بشریت بیشتر در تعالیم اندیشمندان و نظرات حقوقدانان بین المللی جای داشته و تنها در محاکمات بعد از جنگ جهانی دوم است که افرادی به اتهام جنایات علیه بشریت محاکمه و مجازات می شوند و از این زمن به بعد عملاً این نوع از جنایات به عنوان اعمالی مسئولیت آور و قابل مجازات در صحنه بینالمللی معرفی و شناخته می شوند.
اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی در ماده 7 خود در مورد جنایات علیه بشریت و احصاء موارد آن اینطور تصریح می نماید:
«منظور از جنایات علیه بشریت که در این اساسنامه آمده است هر یک از اعمال مشروحه ذیل است هنگامی که در چارچوب یک حمله گسترده یا سازمان یافته بر ضد یک جمعیت غیر نظامی و با علم به آن حمل ارتکاب میگردد.
الف) قتل
ب) ریشه کن کردن (قلع و قمع)
ج) به بردگی گرفتن
د) تبعید یا کوچ اجباری یک جمعیت
هـ) حبس کردن یا ایجاد محرومیت شدید از ازادی جسمانی که برخلاف قواعد اساسی حقوق بین الملل انجام میشود.
و) شکنجه
ز) تجاوز جنسی، برده گیری جنیس، فحشای اجباری، حاملگی اجباری، عقیم کردن اجباری، یا هر شکل دیگر خشونت جنیسی همردیف با آنها
ج) تعقیب و آزا مداوم هر گروه یا مجوعه مشخصی به علل سیاسی، نژادی، ملی، قومی، فرهنگی، مذهبی جنسیت یا علل دیگر که به موجب حقوق بین الملل غیر مجاز شناخته شده است.
ط) ناپدید کردن اجباری اشخاص
ی) جنایت تبعیض نژادی (آپارتاید)
ک) اعمال غیر انسانی مشابه دیگر که عاملاً به قصد ایجاد درد و رنج عظیم یا صدمه شدید به جسم یا به سلامت روحی و جسمی صورت پذیرد.»
ب) سؤالات اصلی تحقیق
- آیا جرائم علیه بشریت در زمان صلح و شورشهای داخلی نیز می تواند روی دهد؟
- آیا انگزیه تعبیض آمیز ملاک لازم برای همه جرائم علیه بشریت است؟
- آیا باید دو معیار گسترده بودن و سازمان یافته بودن به طور جداگانه در نظر گرفته شوند یا با هم؟
- ارتباط جرائم علیه بشریت با قواعد آمره بینالمللی چیست؟
ج) فرضیههای تحقیق
- جرائم علیه بشریت طبق اساسنامه در زمان صلح و شورشهای داخلی نیز میتواند روی دهد.
- انگیزه تبعیض آمیز طبق اساسنامه ملاک لازم برای همة جرائم علیه بشریت نیست.
- طبق اساسنامه هر اقدام غیر انسانی، جرم علیه بشریت نیست.
- طبق اساسنامه بین جرائم علیه بشریت و برخوردهای مسلحانه ارتباطی وجود ندارد.
- جرائم علیه بشریت با نقض قواعد آمره ارتباط دارند.
د) روش و نوع تحقیق:
روش اصلی گردآوری مطلب، روش کتابخانه ای و اسنادی میباشد و نوع تحقیق توصیفی است.
و) اهداف تحقیق
- روشن نمودن تعریف جرائم علیه بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی
- بیان مصادیق جرائم علیه بشریت در چهراچوب اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی
ما در این تحقیق به بررسی جرائم علیه بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی که در واقع ماده 7 اساسنامه است پرداختهایم.
در مبحث اول تحول تارخی مفهوم جرائم علیه بشریت را بررسی کردهایم و در مبحث دوم اساسنامه دیوان را مورد بررسی قرار دادهایم. و در مبحث سوم به عوامل و عناصر مؤثر در تحقق جرائم علیه بشریت پرداختهایم. در مبحث چهارم مصادیق جنایات بر ضد بشریت را در چهارچوب اساسنامه دیوان کیفری بین المللی مرود بررسی قرار دادهایم. و در مبحث پنحم هم ارتباط جرائم علیه بشریت با نقض قواعد آمره را مورد توجه قرار دادهایم.
مبحث اول: تحول تاریخی مفهوم جرائم علیه بشریت
الف) در سطح بین المللی
«مفهوم جرم علیه بشریت قدمت طولانی دارد ولی جرم انگاری آن با تأخیر صورت گرفته است. گفته میشود اصول بشر دوستانه بین المللی بیش از 7000 سال است که در تمدنهای مختلف در مورد برخوردهای مسلحانه اعمال شده است»[2]
به سال 1474 یک دیوان کیفری بین المللی در بر ساخ آلمان تشکیل گردید. این دیوان با 27 قاضی، امپراطوری رومن- ژرمنیک، «پترفنهافن باک» را به دلیل تجاوزاتش به قوانین خداوند و بشر محاکمه و محکوم نمود. زیرا وی به سربازانش اجازة تجاوز کردن به غیر نظامیان و کشتن وغارت اموال آنها را داده بود. در واقع برای اولین بار در این محکمه اصطلاحی نزدیک به اصطلاح جرائم علیه بشریت به کار برده شد.[3]
جرائم علیه بشریت برای نخستین بار در سال 1945 در منشور نورمبرگ تعریف شد. ولی به نظر میرسد که این منشور جرم جیدید را تعریف نکرده است و صرفاً تعریف روشنتری از جرمی که در حقوق بین الملل عرفی شناخته شده بود را به دست می دهد. گواه این امر برای نمونه استنا به قوانین انسانیت در بند مارتز (Marrtens chause) از مقاوله نامیه های 1899 و 1907 لاهه، محکومیت «جرائم علیه بشریت و تمدن» در اعلامیة مشترک 28 ماه مه 1915 و قائل شدن مسئولیت کیفری برای افرادی که قوانین بشر دوستانه را نقش کنند در گزارش سال 1919 کمیسیون مسئولین سران جنگی است.[4]
بند 2 ازم 6 منشور نورمبرگ، جرائم علیه بشریت را چنین تعریف میکند:
«قتل، ریشه کن ساختن، به بردگی کشیدن، تبعید و دیگر اقدامات غیر انسانی که پیش از جنگ یا در طول آن بر علیه هر جمعیت غیر نظامی انجام شده باشد، یا آزار و اذیتی که به دلایل سیاسی، یا مذهبی در جهت انجام یا در ارتباط با هر جرمی که در صلاحیت این دادگاه است صورت گرفته باشد. قطع نظر از اینکه نقض قانون داخل کشور محل وقوع جرم بوده یا نبوده باشد.[5]
جرائم ذکر شده در منشور نورمبرگ همراه با تغییراتی بعد از جنگ جهانی دوم در قانون شماره 10 شورای نظارت 1945 نیز پیشبینی شد.
تحول عمدة بعدی، تصویب اساسنامة دادگاه کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق در سال 1993 و اساسنامة دادگاه کیفری بین المللی برای روآندا در سال 1994 بود.
تعریف جرائم علیه بشریت در هر یک از این دو اساسنامه حاوی فهرستی از اقدامات غیر انسانی همراه با مجموعه شرایطی بود که ارتکاب چنین اقدامی را به جرم علیه بشریت تبدیل می نماید؟
بین تعریف جرائم علیه بشریت در این دو اساسنامه اختلافاتی وجود دارد. برای نمونه در تعریی که اساسنامه دادگاه بین المللی کیفری یوگسلاوی سابق ارائه داده است
تحقیق درباره بررسی جنایت علیه بشریت در اساسنامه دیوان کیفری بین المللی