دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :15
بخشی از متن مقاله
چکیده:
قرآن کریم معجزه جاویدان حضرت محمد r است. دانشمندان از دیرباز وجود گوناگونی را برای اعجاز قرآن بیان کردهاند. همزمان با کشفیات علمی در دو قرن اخیر،اعجاز علمی قرآن نیز مطرح شد. عدهای از مفسران و صاحبنظران کوشیدهاند تا با انطباق پارهای از آیات قرآن بر کشفیات جدید علوم تجربی، این ادعا را به اثبات برسانند. یکی از مواردی که این انطباق از دلیلها و قرینههای استوار برخوردار است. آیات مربوط به خورشید و حرکات آن است.
نوشتاری که پیشرو دارید که به بررسی همه جانبه این موضوع پرداخته است.
مقدمه
اعجاز علمی قرآن به مطالب و اسرار علمی گفته میشود که در قرآن بیان شده و در عصر نزول قرآن برای بشر ناشناخته بوده و پس از پیشرفت علوم در سدههای اخیر کشف شده است. هر چند تفسیر علمی قرآن کریم سابقهای هزار ساله دارد، ولی ادعای اعجاز علمی قرآن در دو قرن اخیر مطرح شده است. در این دوره برخی از کشفیات علوم تجربی توسط دانشمندان بر آیات قران منطبق شده و صحت و اتقان این کتاب الهی بیش از پیش به اثبات رسیده است.
با تحقیق به عمل آمده توسط نگارنده معلوم شد که مفسران و صاحبنظران در مورد اعجاز عملی قرآن بیش از 300 آیه را مورد استناد قرار داده و آنها را با علوم تجربی منطبق ساختهاند. با نقد و بررسی مطالب ارائه شده در تفسیرها و کتابهای مربوطه به این نتیجه رسیدیم که تنها شش مورد را میتوان از دلیلهای اعجاز علمی قرآن برشمرد. این شش مورد عبارتاند از: حرکت خورشید، نیروی جاذبه ، لقاح ابرها، زوجیت اشیا، ترتیب مراحل خلقت انسان و ممنوع بودن شرابخواری.
در این مقاله، به اعجاز علمی قرآن در بیان حرکات خورشید میپردازیم.
خورشید و حرکات آن در آیات قرآن
خورشید یکی از نشانههای الهی است که خداوند در قرآن از آن و حرکتهای ان یاد کرده و به آن قسم خورده است2. از این رو ،بسیاری از مفسران و صاحبنظران و متخصصان کیهانشناسی در این مورد اظهار نظر کردهاند. آیاتی که در این مورد به آنها استناد شده عبارتاند از:
« وَآیَةُ لَهُمْ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَاهُمْ مُظْلِمُونَ وَالشَّمْسَ تَجْرِی لِمُسْتَقَرِّ لَهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلیِمِ.» [سوره یس(36)، آیه 37ـ38].
« نشانهای [دیگر] برای آنها شب است که روز را [مانند پوست] از آن بر میکنیم و به ناگاه آنان در تاریکی فرو میروند و خورشید به [سوی] قرارگاه ویژه خود روان است. تقدیر آن عزیز دانا این است.»
«لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلُّ فِی فَلَکِ یَسْبَحُونَ» [سوره یس (36) آیه 40]
نه خورشید را سزد که به ما رسد، و نه شب به روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند.
« وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلُّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ» [ سوره انبیاء(21) آیه 43]
« اوست آن کسی که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است. هر کدام از این دو در مداری [معین] شناورند.»
« وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلُّ یَجْرِی لِاَجَلِ مُسَمّیً» [سوره رعد(13)آیه 2]
« و خورشید و ماه را رام گردانید؛ هر کدام برای مدتی معین به سیر خود ادامه میدهند.»
« وَسَخَّرَ لَکُمْ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَیْنِ » [سوره ابراهیم(149 آیه 33]
« خداوند خورشید و ماه را در حالی که هر دو در حال حرکت هستند، به نفع شما مقهور و مسخر گردانید.
نکتههای تفسیری
1ـ آیات بالا برای معرفی نشانههای حق است و به مردم یادآوری میشود تا ایمان آنان تقویت شود: از این رو، آیات سوره یس با کلمه «وَآیَةُ لَهُمة...» شروع میشود و آیه 2 سوره رعد با جمله « لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ» ؛ « امید که شما به نقادی پروردگارتان یقین حاصل کنید» پایان مییابد.
2ـ « لام» در کلمه « لمستقر» ممکن است به چند معنا باشد:
الف: لام به معنای « الی» (خورشید به سوی قرارگاه خود روان است)3؛
ب: لام به معنای «فی» (خورشید در قرارگاه خود روان است)4؛
ج: لام برای غیات «تا» باشد(خورشید تا قرارگاه خود روان است)5؛
د: لام به معنای تأکید باشد(خورشید روان است مر قرارگاه خود را).
3ـ آیه بالا به نحو دیگری نیز قراءت شده است: « وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لامُسْتَقَرَّلَهَا » ؛ « خورشید روان است و قرارگاه ندارد.6»
4 ـ کلمه مستقر در « لمستقر » ممکن است میمی، یا اسم زمان و یا اسم مکان باشد . پس بدین معناست « خورشید به طرف قرار گرفتن خود حرکت میکند » و یا تا آن جا که قرار گیرد حرکت میکند.» یعنی تا سرآمدن اجل آن و یا زمان استقرار و یا محل استقرارش حرکت میکند7.»
این احتمال(سرآمدن اجل یا زمان اسقرار) به وسیله آیه « کُلِّ یَجْرِی لاِجَلِ مُسَمّیً » [سوره رعد(13) آیه 2] تأیید میشود؛ چرا که « لاجل مسمی» به جای « لمستقرلها» به کار رفته است. مگر آن که ادعا شود که آیه « وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمْسْتَقَرِّلَهَا» [سوره یس (36) آیه 38] میخواهد در مورد خورشید به مطلب تازهای اشاره کند که در آیات دیگر [سوره فاطر(35)آیه 13؛سوره رعد(13)آیه 2؛ سوره زمر(39) آیه 5] اشاره نشده بود. یعنی خورشید و ماه هر دو زمان استقرار و پایان زمانی حرکت دارند و علاوه بر آن، خورشید پایانمکانی نیز دارد.
5 ـ ابن کثیر نیز در تفسیر خود در مورد « لمستقر لها » دو احتمال را مطرح کرده است:
اول : مقصود مستقر مکانی باشد. یعنی تحت عرش الهی که نزدیک زمین است.
دوم : مقصود انتهای سیر خورشید در قیامت باشد8.
6ـ فلک در لغت به معنای کشتی است و فلک به معنای مجرای کواکب است که به سبب شباهت آن با کشتی (در شناور بودن) فلک نامیده شده است9.
تفسیر نمونه در معنای فلک نوشته است:
« کلمه فلک در لغت به معنی برآمدن پستان دختران و شکل دورانی به خود گرفتن است سپس به قطعاتی از زمین که مدور است و یا اشیای مدور دیگر نیز اطلاق شده و از همین رو به مسیر دورانی کواکب نیز اطلاق میشود.10»
سید هبة الدین شهرستانی با ذکر 14 دلیل اثبات میکند که کلمه « فلک» در اسلام به معنای مدار نجوم و مجرای کواکب است11.
7ـ یسبحون از ماده « سباحت» در اصل به معنای حرکت سریع در آب و هواست12.
8ـ دائبین از ریشه « دأب» است که به معنای « ادامه دادن به سیر » است ، و به معنای عادت مستمره هم میآید13.
البته تفسیر نمونه نوشته است: دائب از ریشه « دئوب» به معنی استمرار چیزی در انجام یک برنامه به صورت یک حالت و سنت است... ولی در معنی دائب، « حرکت در مکان » نیفتاده است؛ و لذا نورافشانی و اثر تربیتی، خورشید را مدلول دائب میکند14.»
اما به نظر میرسد که با توجه به سخن راغب اصفهانی ایشان به یکی از معانی دائب توجه نکرده است(ادامه دادن به سیر) . هر چند که تفسیرنمونه هیچ منبع لغوی را نیز در این مورد معرفی نکرده است.
خورشید و حرکات آن در تاریخ علم
خورشید ستارهای است که هر انسانی میتواند هر روز آن را ببیند و حرکت کاذب روزانه (از طرف مشرق به مغرب)15 همیشه توجه انسان را به خود جلب کرده است.
انسانها تا قرنها فکر میکردند که خورشید به دور زمین میچرخد و هیئت پیشیده بطلمیوسی نیز بر همین اساس پایهگذاری شده بود که زمین، مرکز جهان 16. حکیم مزبور کره زمین را ساکن و مرکز کلیه کرات پنداشته بود.
« سه چهارم از سطح زمین را آب فراگرفته و کره هوا به مجموع خاک و آب احاطه کرده و کره هوا را کره آتش در میان گرفته و آتش را کره قمر در آغوش دارد. (فلک قمر را جز خود ماه ستارهای نیست) و پس از فلک قمر افلاک عطارد و زهره و شمس و مریخ و مشتری و زحل به ترتیب هر فلک بعدی محیط بر فلک قبلی است و هر یک را فقط یک ستاره است که هم به نام آن نامیده میشود.
پس از فلک زحل کره هشتم یا فک ثوابت است که جمیع کواکب ثابته مانند میخ بر پیکر آن کوبیده است. پس از فلک هشتم کره نهم یا فلک اطلس است که تمام افلاک هشتگانه به ترتیبی که ذکر شد؛ در شکم آن جا دارد. (مانند پیازی که لایهلایه بر همدیگر هستند) فلک مزبور خالی از ستاره و دارای قطر نامحدود است... و در یک شبانهروز با کلیه افلاکی که در جوف آن است، به گرد زمین میچرخد.17»
منابع و پی نوشت ها :
* دکتر محمد علی رضایی اصفهانی در سال 1340 ش در خانوادهای متوسط و مذهبی در رهنان ـ از توابع اصفهان ـ به دنیا آمد. تحصیلات متوسطه را در رشته علوم تجربی در اصفهان به پایان برد. در سال 1361 وارد حوزه علمیه اصفهان شد و دوره سطح حوزه را در سال 1368 به پایان برد. سپس به حوزه علمیه قم آمد و در دروس خارج مراجع و استادان حوزه شرکت کرد. کارشناسی ارشد را در مرکز تربیت مدرس دانشگاه قم و دکتری علوم قرآن و حدیث را در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی گذراند. همچنین دوره تخصصی تفسیر علمی قرآن»، « شیوههای تحصیل و تدریس در حوزههای علمیه»، « قرآن و پیامبر» و « نمونهای از یک انسان وارسته (ترجمه) منتشر شده است.
1ـ علاقهمندان میتوانند تفصیل این موارد را در کتاب اعجاز علمی قرآن از نگارنده مطالعه کنند.
2ـ (والشمس و ضحیها9، سوره شمس، آیه 1.
3ـ ر.ک: محمد حسین طباطبایی: المیزان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1417 ق، ج 17، ص 79.
4ـ سیدهبة الدین شیرازی: اسلام و هیئت ، مطبعة الغری ، نجف، 1356 ق، ص 181.
5ـ ر.ک: محمد حسین طباطبایی: پیشین، ج 17، ص 89.
6ـ ر.ک: طبرسی: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت ، 1415 ق، ج 8، ص 272.
این قرائت از امام سجاد وامام باقر و امام صادق u و نیز ابن عباس، ابن مسعود، عکرمه و عطاء نقل شده است. مرحوم طبرسی میگوید: ظاهر این قرائت عام است، اما معنای آن خاص است، یعنی تا وقتی آسمانها همان طور برپاست خورشید محل استقرار ندارد اما هنگامی که آسمانها در هم فروریخت خورشید نیز مستقر میشود.
7ـ ر. ک: محمد حسین طباطبایی: پیشین، ج 17، ص 89.
8ـ ر.ک: سید جمیلی : الاعجاز الطبی فی القرآن، بیروت، مکتبة الهلال، 1987م، ص 32.
9ـ راغب اصفهانی : مفردات، ماده فلک.
10ـ ناصر مکارم شیرازی: تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، تهران، 1373 ش، ج 18، ص 387.
11ـ سیدهبة الدین شیرازی ک پیشین، ص 19.
12ـ راغب اصفهانی : پیشین، ماده سبح .
13ـ همان،ماده دئب.
14ـ ر. ک: ناصر مکارم شیرازی: پیشین، ج 10، ص 350 و 357.
15- حرکت روزانه خورشید از مشرق به مغرب، در حقیقت ، کاذب است و حقیقی نیست، چون در اثر حرکت زمین از مغرب به مشرق برای انسان خطای دید حاصل میشود و گمان میکند که خورشید حرکت میکند.
16ـ در تاریخ حکماء آمده است که چند دانشمند یونانی به نام بطلمیوس خوانده میشدند که عبارت اند از: بطلمیوس غریب، بطلمیوس دلس و بطلمیوس قلوذی که این سومی همان است که هیئت بطلمیوسی به نام اوست و 140 سال قبل از میلاد میزیسته است. ر. ک: اسلام و هیئت ، گفتار سوم (کج) و ص 5. ( محمد نژاد در فرهنگ دانستنیها، ج 1، ص 752،بطلمیوس را از دانشمندان قرن دوم میلادی میداند.)
17- سیدهبة الدین شیرازی: پیشین، ص 5ـ7.
18ـ همان ، ص 9ـ10.
19ـ همان، ص 179. ایشان پس از نقل کلام کپرنیک در این که خورشید را مرکز و ساکن میداند توجیه میکند که او خورشید را نسبت به زمین (داخل منظومه شمسی) ساکن میدانست نه نسبت به خارج.
20ـ کتاب مقدس، مزامیر، زبور داود، مزمور 19، آیه 5: و [ خورشید] مثل پهلوان از دویدن در میدان شادی میکند.
21ـ ر.ک: آرتور کوستلر: خوابگردها، ترجمه منوچهر روحانی ، ص 59.
22ـ سیدهبة الدین شهرستانی : پیشین، ص 180.
23ـ محمد بن جریر طبری: جامع البیان فی تفسیر القرآن، دارالمعرفة، بیروت، ج 23، ص 5ـ6.
24ـ طبرسی: پیشین، ج 8، ص 424ـ425، ذیل آیه 38سوره یس.
25- ر.ک: سیدهبة الدین شهرستانی: پیشین، ص 183ـ185.
26ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی : پیشین ، ج 18، ص 386ـ389.
27ـ این سخن از ایشان عجیب است چون قرآن کریم هنگامی که میخواهد سخن از حرکت کاذب (طلوع و غروب با توجه به خطای دید بیننده ) بگوید میفرماید: « وَتَرَی الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَتْ تَزَاوَرُ عَنْ کَهْفِهِمْ » (سوره کهف: آیه 179 و آفتاب را میبینی که چون برآید از غارشان. در این آیه جمله با « تری» شروع میشود یعنی شما میبینید و گمان میکنید خورشید طلوع میکند اما هنگامی که در مقام بیان حقیت امر خورشید است میفرماید: « الشمس تجری... کل فی فلک ....» و چیزی که دلالت بر حرکت کاذب باشد نمیآورد.
28ـ همان، ج 18، ص 382.
29ـ همان،ص 388.
30ـ ر.ک: احمدمحمد سلیمان: القرآن و العلم، دارالعودة، بیروت، 1981 م، ص35.
31ـ ر.ک: حسین نوری: دانش عصر فضا، نشر مرتضی، قم، 1370ش، ص26 و 35ـ36.
32ـ گودرزنجفی: مطالب شگفتانگیز قرآن، نشر سبحان، تهران، 1377ش، ص 25ـ26.
33ـ محمدحسین طباطبایی : پیشین ، ج 17، ص 89.
34ـ سیدهبة الدین شهرستانی: پیشین، ص 181.
35ـ طنطاوی: الجواهر فی تفسیر القرآن، دارالفکر، بیروت، بیتا، ج 9، ص 172.
36ـ ر.ک: ناصر مکارم شیرازی: پیشین، ج 18، ص 386ـ389.
37ـ ر.ک:حسین نوری: پیشین، ص 26 و 35-36.
38- موریس بوکای: مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیحالله دبیر ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1365 ش، ص 215-216.
39ـ ر.ک: عبدالرزاق نوفل: القرآن و العلم الحدیث ، دارالکتاب العربی،بیروت، 1407 ق، ص 187.
40ـ محمد تقی مصباح یزدی: معارف قرآن، قم، ص 252.
41ـ ناصر مکارم شیرازی: پیشین، ج 18، ص 382.
42ـ همان.
43ـ احمد محمد سلیمان: پیشین، ص 35ـ36.
44ـ سیدهبةالدین شهرستانی : پیشین، ص 186.
45ـ ر.ک: حسین نوری: پیشین، ص 26 و 35ـ36.
46ـ ر.ک: محمد علی سادات: زنده جاوید و اعجاز قرآن، انتشارات فلق، تبریز، 1357 ش، ص 28ـ30.
47ـ مصطفی زمانی: پیشگوییهای علمی قرآن،انتشارات پیام اسلام، قم، بیتا، ص 43.
48ـ حسین نوری: پیشین، ص 35.
49- ر.ک: دکتر اریک اوبلاکر: فیزیک نوین، ترجمه بهروز بیضاوی، ص 20ـ21، او مینویسد: خورشید در ثانیه 564 میلیون تن هیدروژن به عنوان سوخت مصرف میکند که از این مقدار 560 تن هلیوم به وجود میآید. 4 میلیون تن مواد باقیمانده (که فقط 7% سوخت مصرفی میباشد) تبدیل به انرژی میشود که در نهایت به صورت نور و گرما انتشار مییابد.
50ـ ر.ک: فیزیک نوین، ص 20ـ او مینویسد:« در درجه حرارت 15 میلیون سانتیگراد و فشار اتمسفری 200 میلیارد اتمسفر به بیان خیلی ساده هستههای اتمهای هلیوم تبدیل میشود... بنابراین در این مقداری جرم از دست میرود که برابر فرمول (انیشتین) به انرژی تبدیل میشود. این عمل ذوب هستة ای یا جوشش هستهای نام دارد.
51ـ ر.ک: مجله اطلاعات علمی ، ش 193، مهر 1374 ش، که در یک گزارش علمی مینویسند؛ خورشید هر دو ساعت و 40 دقیقه سطح آن با سرعت 6 کیلومتر به داخل و خارج میرود. و قطر آن 10 کیلومتر تغییر میکند و این تپش خورشید است و در اثر میدانهای مغناطیسی اطراف،لکهها به وجود میآید و با سرعت 000/600/1 کیلومتر در ساعت از خورشید فوران میکند و دور میشود و به سرعت خاموش میشود.
52ـ ر.ک: سید جمیلی: پیشین، ص 31.
53ـ کتاب مقدس، مزامیر، زبور داود،مزمور 19، آیه 5.
54ـ هر چند ممکن است که ارباب کلیسا در قرون وسطی از این جمله حرکت کاذب روزانه خورشید را برداشت میکردند ولی این جمله به خودی خود حرکت انتقالی دورانی را نتیجه می دهد.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل