زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

اختصاصی از زد فایل بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام


بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

 

 

 

 

 

 

جایگاه و موقعیت زن

آنچه مسلم است این است که در هیچ یک از ادیان و فرهنگ ها زن از وضعیت و موقعیتی برابر با مرد برخوردار نبوده است. این وضعیت نابرابر در همه شئون زندگی نمود دارد.

احکام دینی زنان را مخاطب قرار نمی دهد و مسائل مربوط به ایشان به صورت غیر مستقیم و بواسطه مردان مطرح می شود اما این امر در ادیان بسته به فرهنگ ها متفاوت است به عبارت دیگر دامنه این نابرابری ها در همه ادیان یکسان نیست دراین فصل به بررسی وضعیت زن در ادیان مورد بحث می پردازیم.

مزدایی

در میان اقوام و ملل شناخته شده باستان، هیچ جامعه‌ای وجود ندارد که در آن به اندازه دین مزدایی در میان مرد و زن تعاملی خوب و سازنده وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد که زن و مرد در اوستا از حقوقی برابر برخوردارند و نسبت به یکدیگر ارجهیتی ندارند. زن و مرد پرهیزکار معمولاً در کنار هم ذکر می‌شوند. خطابه‌های فلسفی که زرتشت در “گاتاها” نسبت به مردان و زنان ایراد می‌کند نشان‌دهنده وجود زنانی توانا در زمان زرتشت بوده است. وظایف زن در ایران باستان به فعالیتهای اقتصادی درخانواده محدود نمی‌شد، بلکه در پیشبرد معنوی و اخلاقی تمام جامعه نقش مهمی را ایفا می‌کرد او معلم اخلاق به حساب می‌آمد. در اوستا همیشه زن یک جزء مهم جامعه شناخته شده و در همه حقوق اجتماعی حتی در مراسم مذهبی نیز با مرد برابر دانسته شده است. در ادعیه زرتشتیان، هرجا از فروهر در گذشتگان یاد شده، فروهر زنان پارسا نیز ستوده شده است. در ایران باستان زن مقام بسیار ارجمندی داشت و دربسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری می‌کرد. درست است که پسر به خاطر شرکت در کارهایی مثل جنگ و شکار و کشاورزی مورد توجه و مهر بیشتر بود، آیات بسیاری دراوستا وجود دارد که در آنها فرد از درگاه خداوند و فرشتگانش خواستار پسر است. با این حال آیاتی در اوستا یافت می‌شود که بر یکسان‌بودن ارزش پسر و دختر دلالت دارد در دعای “اهمائه ریشچه”، فرد درضمن درخواست نعمتهایی مانند تندرستی، شادمانی روانی، زندگی مرفه و آسوده از اهورا خواستار است که فرزندان نامی و مشهور نیز به او عنایت نماید، واژه اوستایی که در این دعا آمده است: “آسنا مچذره زینتم” است که به معنی فرزند نامی و مشهور است و فرزند اعم از دختر و پسر است در اندرزنامه “آذربادمهراسپندان” آمده است زن و فرزند خود را از فرهنگ باز مگیر که تو را تیمار و رنج گران از آن نرسد و پشیمان نشوی. در مورد آموزش اصول اخلاقی و مذهبی و دیگر دانشها، تربیت دختر و پسر یکسان بود و هر دو به یک اندازه بهره‌مند می‌شدند.

پروفسور”کریستین‌سن” خاورشناس نامی دانمارکی درکتاب خود به نام شاهنشاهی ساسانیان می‌نویسد: دوشیزگان ایران باستان تنها با وظایف خانوادگی آشنا نمی‌شدند، بلکه اصول اخلاقی و قوانین مذهبی اوستا را نیز فرا می‌گرفتند و چه در اجتماع و چه در زندگی خصوصی از آزادی عمل برخوردار بودند. این آزادی عمل به اندازه‌ای بود که اگر دوشیزه‌ای می‌خواست حتی برخلاف میل والدین خود، با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمی‌توانستند ازاین کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها برطبق قانون ترتیب اثر می‌دادند.

شوهر به عنوان “نمانوپئتی” و زن به عنوان “نمانوپتنی” خوانده می‌شد. “گایگر” در کتاب تمدن ایرانیان خاوری می‌نویسد: «زن در صف همسری شوهر قرارمی‌گیرد نه از تابعین او، کنیزش نیست بلکه رفیق و همسر و در کلیه حقوق باید با او شریک و برابر باشد». در ایران باستان زن شخصیت حقوقی داشت و می‌توانست صاحب مال و ملک از خود باشد. بنابه نوشته‌های کتاب “نیرنگستان” زنان می‌توانستند در سرودن “یسنا” و برگزاری مراسم مذهبی با مردان همکاری کنند یا خود به این کار مبادرت کنند. حتی در دوران سالخوردگی هنگامی که عادت زنانگی از آنها رفع میشد می‌توانستند وظیفه نگهبانی آتش مقدس را به عهده بگیرند. زنان دانشمند بنا به کتاب “مادیکان هزار دادستان” (هزارماده قانون) می‌توانستند به شغل وکالت دادگستری بپردازند و حتی گاهی بر مسند قضاوت بنشینند. درباره جایگاه والای زن در ایران باستان، در متن پهلوی “مادیکان هزار دادستان”، به مطالب جالبی برخورد می‌کنیم: اداره خانواده به صورت عادلانه‌ای میان پدر و مادر خانواده تقسیم می‌شد، مادر در اداره امور داخلی خانواده اختیار تام داشت به گونه‌ای که پدر حق دخالت در کارهای او را نداشت. ایرانیان باستان دختر را مجبور به ازدواج برخلاف میل خود نمی‌کردند. زن در میان ایرانیان باستان، جایگاه والایی داشت. او از موقعیتی برابر با مرد برخوردار بود، البته این مسأله در کتب دینی ایرانیان به طور آشکارا نمودی ندارد. دختر ایرانی نه تنها وظایف مربوط به خانواده، بلکه اصول اخلاقی و دینی اوستا را نیز فرا می‌گرفت. او هم در خانه و هم در بیرون از خانه از آزادی برخوردار بود. در اوستا در فهرست شخصیتهای نامبرده‌ای که به خاطر قداست، خرد، قهرمانی و فداکاری ذکر شده‌اند، نامهای زنان ممتازی به چشم می‌خورد. دختر به شوهری داده می‌شود که جوان، زیبا، سالم، هنرمند، خوش‌خو، فرهیخته و خوش‌بیان باشد. عنوان “مانوپتنی” یعنی بزرگ خانواده که اوستا به زن می دهد، نشان‌دهنده برابری جایگاه مرد و زن است. این مسأله درمتون پهلوی از جمله “دینکرد”، “مینوی خرد” و “دادستان دینیگ” نیز آمده است. زنان ایرانی در دوران باستان در فن تیراندازی، اسب‌سواری، شمشیر‌زنی و دیگر فنون پهلوانی نیز آموزشهایی می‌دیدند و در شکار و جنگ شرکت می‌جستند.

در دوره هخامنشیان، درصورتی که فرزند می‌دید که مادرش وارد مکانی می‌شود که او در آنجا ایستاده است درحالت ایستاده باقی‌می‌ماند تا مادر به او اجازه نشستن بدهد. حتی شاه نیز برای مادر خود احترام فراوان قائل می‌شد و درهنگام غذاخوردن پایین‌تر از مادر بر سر میز غذا می‌نشست.

زنان در ایران برخلاف زنان در یونان و روم از حق مالکیت برخوردار بودند و نیز بسیاری از زنان جامعه ایران ساسانی که مربوط به طبقه بالای جامعه بودند، از حقوق اجتماعی بهره می‌یافتند. همچنین دوده سالار (بزرگ خانواده) می‌توانست آنان را برخود سالار و صاحب اختیار یا به اصطلاح پادشاه کند. در آن صورت زن می‌توانست شخصاً همسر اختیار کند و نیز برخلاف زنان طبقات پایین، در دادگاه گواه یا داور باشد.

در درون خانواده زن از ارجمندی و قدرتی برخوردار بود که به نقش او به عنوان مادر خانواده (کدبانو) بازمی‌گشت. در آن دوره اعتقاد بر این بود که “فره‌خانه” با کدبانو پیوند دارد و هرگاه جسد او را از خانه بیرون برند “فره‌خانه” با وی به در خواهد رفت. فرزندان ملزم بودند که هم از پدر و هم از مادر فرمانبرداری کنند. همسر کدخدا می‌توانست در اموال شوهر شریک او باشد. زن حق مالکیت داشت و می‌توانست درآمد ویژه ای داشته باشد و دستمزد خود را برای خود نگهدارد. وقتی زن و شوهر با هم وام می‌گرفتند، به صورت شریک متضامن با آنها رفتار می‌شد و وام‌دهنده می‌توانست درغیاب شوهر وام را از زن بازپس ‌گیرد.

با این حال از کتابهای پهلوی برمی‌آید که از اعتبار جنسیت مردانه و اقتدار جامعه هند و اروپائیان باستان در دوره ساسانی، چنان اثری بر جای بوده است که پسرزاده شدن‌ امتیاز تلقی می‌شد. مرد هم حرمت و مزایای حقوقی بسیاری را دریافت می‌کرد و هم مسئولیت تأمین معاش زن و فرزندان را برعهده داشت. بدان گونه که زن بیوه مظهر بی‌پناهی و رنجوری بود، اما زن کوشا و هوشیار با سود جستن از حق تملک و دارایی و کار می‌توانست به یاری بخت و دانایی، جایگاه والایی در جامعه بیابد. زن در آن روزگار، توان آن را داشت که مزایایی را با شایستگی ذاتی و کوشندگی از آن خود کند که مردان خودبه‌خود به محض مرد زاده‌شدن امکان بهره‌مندی از آن امتیازات را می‌یافتند.

در”گاهان” زن از دو دیدگاه مورد توجه قرار می‌گیرد که مکمل یکدیگر‌ند، یکی به عنوان گرونده زرتشتی و دیگر به عنوان یکی از دو جنس بشر که نقش و جایگاهی ویژه در زندگی اجتماعی دارد. در مورد اول وجدان زن مورد خطاب است. وی ولی به مثابه نیمی از گروندگان دین شناخته می‌شود. پیامبر او را فرا می‌خواند تا بیندیشد و خود، دین خویش را برگزیند. در دومین نظرگاه وی نقش خاص خود را باید به عنوان دختر و همسر و مادر در خانواده ایفا کند. در اینجا زن نقش طبیعی و زیستی زایمان و پرورش نوزاد را برعهده دارد که موجب دوام جامعه و بقای نسل و نوع بشر است. وجدان زن آزاد است که بر اساس رأی و خرد و شناخت خود آنچه را بهتر می‌داند اختیار کند اما بنابر گواهی آثار مکتوب، روی هم رفته از برابری جایگاه زن و مرد چنان که در”گاهان” می‌آید بتدریج کاسته می‌شود و هر چه از متنهای کهن فاصله می‌گیریم، جنس مذکر بیشتر به چشم می‌خورد و مقام و منزلت زن تنزل می‌یابد. در متون نیایشی اوستا یعنی بخشهای غیر گاهانی یسنا و نیز “ویسپرد” و “یشتها”، تأکید بیشتری بر ارجمندی زن وجود دارد.

“گاهان” مژده حیات اخروی را به زن و مرد یکسان می‌دهد و هر چند وظایف زندگی را میان آن دو تقسیم می‌کند، نیکی ورزیدن و رستگاری را برای هر دو جنس همانند می‌شمارد. اوستای متأخر نیز تحت‌تاثیر آموزه‌های گاهانی، پیوسته روح بهشتی و جاوید یا “فروهر نیک” و پارسای زن و مرد را در کنار هم می‌ستاید و یا حتی در کتاب “ویدیوداد”، سوگواری را برای هر دو یکسان می‌داند. “یشت کردن”، بر زن و مرد هر دو واجب است، مراسم ویژه در گذشتگان نیز برای هر دو یکسان است و از جزئیاتی ناچیز در این باره می‌توان چشم پوشید.

مسیحیت

از نظر شرع کلیسایی، زن و مرد یکسانند و هر دو مخاطب قانون کلیسایی هستند، گرچه از آنجا که زن به اقتضای جنسیت از عهده انجام بعضی کارها برنمی‌آید و لاجرم از تصدی بعضی مقامات دینی محروم شده است. با این حال در کلیسای اولیه به زنانی (معمولاً بیوه) برمی‌خوریم که دارای مقامات کلیسایی همچون “اسقف”، “کشیش” و “شماس” هستند. این زنان چنانچه بخواهند به این مقامات نائل شوند باید واجد شرایطی باشند: دست کم شصت سال عمر داشته باشند، خود را شب و روز وقف عبادت کنند، درصورت بیوه بودن هیچ توجهی به ازدواج مجدد نداشته باشند، به قدیسان خدمت کنند، مهربان باشند و به فقرا کمک کنند.

در دوره پس از رسولان مدارک مستندی دال بر بهبود وضعیت بیوه‌زنان در غرب وجود ندارد شواهد و مدارک نیز در این مورد در شرق نیز مبهم است. اما این امر محتمل به نظر می‌رسد که بیوه‌زنان معمولاً به عنوان “شماس” منصوب می‌شدند.

بااین حال در اول قرنطیان آمده است: زنان در کلیسا ساکت باشند چرا که ایشان مجاز به سخن گفتن نیستند و باید تابع باشند، چرا که شریعت می‌گوید اگر زنان بخواهند چیزی یاد بگیرند باید در خانه از شوهران خود بپرسند زیرا صحبت زنان در کلیسا شرم‌آور است(5-34/ 14). همچنین در اول قرنطیان آمده است: زنان باید در کلیسا خود را بپوشانند(15-14/ 11). زنان اگر چه دربعضی موارد به بعضی مقامات کلیسایی نیز دست یافته‌اند، اما عهده دار منصب قضاوت نبوده‌اند.

اما زن به عنوان عنصری از نژاد انسانی به همراه مرد مکلف است که در جهت رشد و تعالی انسان در همه ابعاد بکوشد. به گفته “پولس‌رسول” سیطره مرد در جامعه به دلیل ابعاد شخصیتی مرد نیست بلکه به خواست خداوند بوده است پولس دراین باب می‌گوید: مرد صورت و جلال خداوند است و زن جلال مرد. از نظر کلیسای کاتولیک مرد رئیس و حاکم بر خانواده است. زن به منزله تکه‌ای از بدن و قطعه‌ای از استخوانهای مرد است و باید تابع شوهر خود باشد، البته این بدان معنا نیست که زن ملک شوهر است بلکه کامل‌کننده وی به حساب می‌آید، چراکه ریاست و حکومت مرد بر خانواده نمادی از حکومت مسیح بر کلیسا و پیروی زن از شوهر سمبل تبعیت کلیسا از مسیح است. این حکم در ده فوریه 1880 از سوی کلیسا صادر شد البته این دیدگاه همواره مورد توجه کلیسا بوده است و شاید بتوان گفت کلیسا در این حکم این مسأله را دوباره مورد تأکید قرار داده است.

در پروتستانتیزم عقیده بر این است که در مسأله عشق و محبت، زن و مرد از حق مساوی برخوردارند این عقیده در نقطه مقابل نظر کتاب مقدس درباره زن است در عهد عتیق زن همواره تابع مرد بوده است در عهدجدید نیز چنین عقیده‌ای وجود دارد به طوری که در”افسوسیان”، “کولسیان اول”، “پترس اول”، “تیموتائوس” و “تیتوس” بر تبعیت زن از مرد و سیطره مرد بر زن تأکید شده است. اما پروتستانهای لیبرال عمدتاً به “قلاطیان” و “افسوسیان” استناد می‌کنند که به نظر می‌رسد تساوی زن و مرد را مطرح می‌کنند.

دون برونینگ و همکاران وی به طور تأثیرگذاری نقد خانواده‌گرایی و ازدواج را مطرح کردند. مسأله تساوی زن و مرد دیدگاههای مختلفی را به وجود آورد: یک دیدگاه این است که زن و مرد تصویری از خداوند هستند. یکی دیگر از این دیدگاهها مسیحیت تثلیث گرای احیاء شده است که خداوند را در اتحاد افراد در روابط می‌بینند به طوری که روابط شخصی انسانها منعکس‌کننده روابط الهی میان قوم خداوند تلقی می‌شود. یک عقیده دیگر این است که خداوند در مسیح به شکل انسان، نه صرفاً مرد تجسم یافت. بر این اساس، می‌توان گفت پروتستانتیزم معتقد است که در مسأله ازدواج، زن و مرد از برابری برخوردارند و تبعیت و پایین‌تر بودن زن نسبت به مرد نادرست است.

در آغاز قرن نوزده میلادی، پروتستانها این مسأله را مطرح کردند که اگر همگان به خدمت خداوند دعوت شده اند اگر آن گونه که در “قلاطیان” آمده است میان یهودی و یونانی، زن و مرد فرقی وجود ندارد براین اساس چرا زن به انجام خدمات روحانی نپردازد؟ چنانچه پولس رسول گفته است که همه اعضای جامعه مسیحی روحانیانی هستند که به خدمات الهی می‌پردازند، پس زنان بخشی از این روحانیان به حساب می‌آیند. اگر مسیحیت از همگان اعم از زن و مرد می‌خواهد به مطالعه کتاب مقدس بپردازند و به همراه فرزندان خود در شهادت و ایمان مشارکت کنند، پس زنان نیز می‌توانند به چنین کاری بپردازند. اگر هر مسیحی بشارت تعمید روح‌القدس را دریافت کرده است، پس زن نیز چنین بشارتی را دریافت کرده و به اندازه مرد مستعد نجات است. اما کلیسای کاتولیک رومی همچنان به موضع خود دایر بر عدم صلاحیت زنان درتصدی مقامات روحانی، اصرار می‌ورزد

فهرست مطالب

  1. جایگاه و موقعیت زن
  2. مزدایی
  3. مسیحیت
  4. دین اسلام
  5. مفهوم ازدواج و اهداف آن
  6. مزدایی
  7. مسیحیت
  8. اسلام
  9. انواع ازدواج
  10. مزدایی
  11. تک همسری
  12. چند همسری
  13. ازدواج های پنجگانه
  14. ازدواج درون‌ دینی
  15. ازدواج با محارم
  16. مسیحیت
  17. ازدواج موقت (محرمانه)
  18. ازدواج بین الادیانی
  19. اسلام
  20. تک همسری
  21. چند همسری
  22. ازدواج موقت
  23. فلسفه و هدف
  24. تاریخچه ازدواج موقت
  25. ارکان ازدواج موقت
  26. اختصاصات ازدواج موقت
  27. دیدگاه اهل سنت در باب ازدواج موقت
  28. ازدواج بین‌ الادیانی
  29. اسلام آوردن یکی از زوجین
  30. ارتداد افراد مسلمان
  31. احکام ازدواج
  32. مزدایی
  33. شرایط عقد نکاح
  34. موانع ازدواج
  35. احکام زناشویی
  36. تکالیف زن و شوهر
  37. ازدواج های حرام
  38. مسیحیت
  39. ازدواج های مخفیانه
  40. شرایط عقد نکاح
  41. تکالیف زن و شوهر
  42. احکام زناشویی
  43. ازدواج های حرام
  44. زنا
  45. اسلام
  46. شرایط صحت عقد نکاح
  47. سن ازدواج
  48. شرایط فسخ عقد نکاح ( در مرد)
  49. شرایط فسخ عقد (در زن)
  50. وکالت در عقد
  51. اولیاء عقد
  52. احکام فقهی ازدواج
  53. ازدواج حرام
  54. موانع ازدواج شرعی یا محرمات
  55. ۲- محرمات سببی
  56. ۳- محرمات رضاعی
  57. محرمات موقت
  58. تکالیف زن و مرد
  59. ۱- حقوق معنوی
  60. ۲- حقوق مادی زنان
  61. تاریخچه مختصر مهریه
  62. شی موضوع مهریه
  63. انواع مهر
  64. مقدار مهر
  65. تملّک مهر
  66. نفقه
  67. حدود نفقه
  68. عدّه
  69. زنا
  70. مجازات زنا
  71. اقسام حدّ زنا
  72. اثبات جرم زنا
  73. آداب ازدواج
  74. مزدایی
  75. آداب و مراسم خواستگاری
  76. آداب نامزدی
  77. انتخاب روز فرخنده
  78. مراسم روز عروسی
  79. ۱-وکیل پرسان
  80. ۲- گواه گیران (مراسم عقد)
  81. ۳- عروس کشان
  82. ۴- پاتختی
  83. مسیحیت
  84. آداب و مراسم ازدواج
  85. ۱- رضایت
  86. ۲- خطبه
  87. ۳- دادن حلقه یا تبادل حلقه ها
  88. ۵- زفاف
  89. اسلام
  90. انتخاب همسر
  91. مراسم خواستگاری
  92. خواستگاری از نامزد دیگری
  93. حدود نگاه کردن هنگام خواستگاری
  94. گزینش دختر
  95. خرج بری
  96. شیرینی خوران
  97. نشان دادن دختر به قابله
  98. خریدن لباس برای عروس آینده
  99. تهیه جهیزیه
  100. مراسم عقد
  101. فرستادن رقعه (کارت عروسی)
  102. آرایش دختر
  103. حنابندان
  104. مراسم عروسی
  105. عروس بران
  106. شب زفاف
  107. پایتختی
  108. روز سوم عروسی
  109. طلاق و ازدواج مجدد
  110. مزدایی
  111. طلاق
  112. ازدواج مجدد
  113. مسیحیت
  114. طلاق
  115. ازدواج مجدد
  116. اسلام
  117. طلاق
  118. اختیار طلاق
  119. جواز و مشروعیت طلاق در قرآن
  120. ارکان طلاق
  121. انواع طلاق
  122. لعان، ایلاء، ظهار
  123. ازدواج مجدد
  124. فهرست منابع

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی آداب و احکام ازدواج در دین های مزدایی و مسیحیت و اسلام

پایان نامه روان‌شناسی دین

اختصاصی از زد فایل پایان نامه روان‌شناسی دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه روان‌شناسی دین


پایان نامه روان‌شناسی دین

 

چکیده:

مسئله دین و دینداری در طول تاریخ زندگی بشر همواره به عنوان مسأله‌ای قابل بحث و مورد توجه ، مطرح بوده و علی رغم اینکه نقش غیر قابل انکار و بسزایی در زندگی بشر داشته و دارد ولی بحث و مجادله بر سر این موضوع که آیا اصلاً دین در زندگی نقشی را ایفا می‌کند و یا مقوله‌ای جدا و مستقل از سایر جنبه‌های زندگی می‌باشد ؛ همیشه نقل مجالس علما و صاحب نظران و موضوع همیشگی مجادلات فلسفی و کلامی بوده است . تاریخ نشان می‌دهد دینداری و اعتقاد به موجودی ماورائی از آغاز تاریخ زندگی انسان ، ذهن او را به خود مشغول کرده به طوری که انسان ، بدون خدا و بدون اعتقاد به موجودی ماورائی و دارای قدرت برتر ، وجود نداشته است لکن کیفیت بروز این اعتقاد و نمادهایش در هر زمان برحسب نوع تفکر و روش زندگی و فرهنگ و آداب مردمان آن دوران تفاوت داشته است .

دینداری امری فطری و درونی بوده و هست اما بروز و ظهور آن نیازمند زمینه و بستر مناسبی است که این زمینه و شرایط برای افراد مختلف متفاوت خواهد بود .

 

فهرست مطالب

مقدمه 

فصل اول

رابطه روانشناسی و دین

تعریف دین

بررسی تئوریهای روانشناسانة دین

   ـ تئوری تحولی پیاژه

   ـ تئوری اریکسون

   ـ آلپورت

   ـ یونگ

   ـ هیوم

   ـ فروید

       علل گرایش به دین

       پیامدهای گرایش به دین

ـ جیمز

 

تجربة‌ دینی

تعارض علم و دین

کثرت‌گرایی دینی

فصل دوم

تعریف تجربة دینی

پیشینة تاریخی تجربة دینی

اقسام تجربة دینی

دیدگاههای مختلف در مورد انواع تجربه‌های دینی

ـ تجربة دینی نوعی احساس است

ـ تجربة‌ دینی نوعی تجربة مبتنی بر ادراک حسی است

ـ تجربة دینی ارائه نوعی تبیین مافوق طبیعی است

نمونه‌های تجربة دینی

آیا تجربه‌های دینی هستة مشترکی دارند

تجربه‌های عرفانی

 

ـ آیا تجارب عرفانی معرفت‌زا است

 

آیا تجربة‌ دینی می‌تواند اعتقاد دینی را توجیه کند

فصل سوم

   -نگاهی نقادانه به موضوع

   ـ تقدم شرک بر یکتا پرستی

   ـ موهوم پنداری باورهای دینی

   ـ گناه نخستین

   ـ خدای پدرگونه

   ـ مفهوم جنسیت

   ـ تعمیم ناروا

فهرست منابع و مآخذ (فارسی) 

فهرست منابع و مآخذ (انگلیسی)

 

چکیده انگلیسی

 

 

 

نوع فایل: Word

تعداد صفحات: حدود 100 صفحه



دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه روان‌شناسی دین

تحقیق آماده با موضوع جامعه شناسی دین 20 صفحه word

اختصاصی از زد فایل تحقیق آماده با موضوع جامعه شناسی دین 20 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده با موضوع جامعه شناسی دین 20 صفحه word


تحقیق آماده با موضوع جامعه شناسی دین 20 صفحه word

مقدمه

آنچه تحت عنوان جامعه­ شناسی دین شناخته و در زمره ادبیات انحصاری آن پذیرفته شده است، چیزی نیست جز بحثهایی در اصراف چهار محور اصلی موضوع-شناسی، روش­شناسی، نظریه­ پردازی و بررسی مسائل ناشی از مواجهات میان دین و جامعه. جامعه با تعریف خاصی که از موضوع می­دهد و روش­های کشف و ارزیابی ویژه و مساله­ شناسی خاص خود، از دیگر رشته­های دین پژوهی متمایز می­گردد و جایگاه مستقلی را میان آنها احراز می­نماید. به همین نحو جامعه ­شناسی دین با مسائلی که دین برای آن رقم می­زند قلمرو خاصی را ذیل جامعه­شناسی و در کنار دیگر شاخه ­های دیگر شاخه­های آن پدید می­آورد.

تحولات جامعه­ شناسی دین در اطراف موضوع خویش آن را به جانب بحث­های مطرح درباره منشا دین و ریشه دین­داری می­کشاند و به سوی مجادلات از پیش موجود بر سر تعریف دین جلب می-کند و برای تعمیق بحث ناگزیر به سراغ دیگر رشته­ ای دین پژوهی می­برد و با ادبیات و مکتوبات غیرجامعه­ شناسانه قرین می­سازد. گونه­شناسی به مصابه سنت رایج در علم و به عنوان راهکاری برای غلبه بر تکثر و تنوع موجود در مصادیق شناخته شده دین، جامعه­شناسی دین را همچون دیگر شاخه­ های هم عرض، به تامل در انواع دین فرا می­خواند. با این وجود آنچه برای جامعه­ شناسی موضوعیت دارد، صورت تجلی یافته دین است در حیات اجتماعی انسانها. لذا به تعبیر برخی، گام نخست آن نه با دین که با تامل در اطراف دین­داری است که برداشته می­شود. در هر صورت چه بدین سبب و از این طریق و چه از پس مباحث مطرح در اطراف دین به مثابه موضوع، سر فصل تعملات بعدی جامعه­ شناسان دین، دین­داری است.

بحث­های پیشین اگر جامعه­ شناسی دین را به فلسفه دین، مردم­شناسی دین و تاریخ ادیان نزدیک می­ساخت، تامل در دینداری به مثابه متغییری فردی آن را با روان­شناسی دین قرین می­سازد. با این وجود جامعه­ شناسی دین در هیچ یک از فصول مشترک، در همان سطح مالوف باقی نمی­ماند. مطالعه پیرامون میزان، انواع و تغییرات دینداری و مدلها و چارچوب­های سنجش آن، از عناوین مشترک و موضوعات مورد علاقه جامعه­ شناسان و روان­شناسان دین است.

با حصول کیفیات نسبی در موضوع ­شناسی و به انجام رسیدن بحث­های فوق، نوبت به روش­شناسی و آشنایی با انواع روش تحقیق در جامعه ­شناسی دین می­رسد. اگرچه مرزبندی­های مشخصی از این حیث میان جامعه­ شناسی و دیگر رشته­­های دین پژوهی وجود دارد؛ لیکن نه چندان قاطع که هیچ اخذ و اقتباسی میانشان برقرار نگردد؛ خصوصا در ادوار اخیر که از نقار و جدایی­ها کاسته و بر اعتماد و همکاری­های میان رشته ­ای افزوده گشته است.

دین

 

رهیافت­های نظری به دین در تمام مباحث پیش گفته حضور و آثار خود را داشته­ اند و رویکردهای متفاوتی را در هر یک از فصول جامعه­شناسی دین پدید آورده­اند؛ با این حال بررسی دستگاه­مند و جامع آنها در یک نگاه مقایسه­ای، جامعه­ شناسی دین را ملزم می سازد تا فصل مستقل و مشبعی را به آن اختصاص دهد. مرور نظریه­ها و تبیین­های مختلف از دین، مهمترین و شاخص­ترین بحثی است که جامعه ­شناسی دین را با تمام تحولاتش مجددا با عقبه آن در جامعه­شناسی کلاسیک مرتبط می­سازد و مایه­ های نظری آن را تقویت می­نماید.

جامعه­ شناسی دین پس از عبور از فرازهای بلندی چون موضوع­ شناسی و روش­ شناسی و مرور تفصیلی بر ادبیات نظری جامعه­شناسان درباره دین، آمادگی آن را پیدا می­کند تا به دل مسائل برخاسته از تعامل میان دین و جامعه در سطح ساختاری، نهادی، گروه ها و کنشگران اجتماعی بزند. آن تعملات سه­ گانه در واقع راهی است به سوی جامعه­شناس دین شدن؛ در حالی که ورود به عرصه مسائل بابی را می­ گاشد درباره جامعه­ شناسی کردن درباره دین که لابد غرض نهایی تمامی این تلاشها است. دامنه مسائل مورد توجه جامعه­ شناسی دین بسیار وسیع است و متنوع و با پدیده­هایی در سطح خرد و کلان و میانه و موقعیتهای متحول و ایستا در گستره­های محلی و ملی و جهانی درگیر می­شود. (شجاعی زند، 1388، 7- 9)

 

تعاریف دین

کارل مارکس

دین، خودآگاهی و خوداحساسی انسانی است که هنوز خود را نیافته است یا مجددا گم کرده است.

دین، خورشید موهومی است که تا زمانی انسان، گرد خویش نمی­چرخد، گرد آن می­چرخد.

انسان موجودی انتزاعی بنشسته در خارج از جهان نیست؛ انسان، جهان انسان، دولت و جامعه است و همین دولت و جامعه دین را پدید آورده­اند؛ یک آگاهی وارونه جهانی را در یک جهان وارونه. دین نظریه عمومی چنین جهانی است.

انسان دین را می­سازد؛ دین انسان را نمی­سازد.

 

برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده با موضوع جامعه شناسی دین 20 صفحه word

دانلود مقاله دین

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله دین


دانلود مقاله دین

درباره ماهیت دین تعاریق مختلف وجود دارد. و هر مکتب و متفکر تعریف خاص خود را از دین ارائه کرده است. که به طور مختصر چهار مورد از این تعاریف را ذکر خواهیم کرد. مورد اول، دین یعنی «شناخت یک موجود فوق بشری که دارای قدرت مطلقه است و خصوصاً باور داشتن به خدا یا خدایان متشخص که شایسته پرستش اند»

تعریف دوم : که تعریف روانشناسی از دین است. دین یعنی احساسات، اعمالی و تجربیات افراد در هنگام تنهایی. آنگاه که خود را در برابر آنچه که الهی می نامند، می یابند(ویلیام جیمز).

مورد سوم : «دین اعتراف به این حقیقت است که کلیه موجوداتتجلیات نیروئی هستندکه فراتر از علم و معرفت ماست» (هربت اسپنسر).

چهارم تعریف جامعه شناختی دین «دین مجموعه ای از باورها، اعمال، شعائر و نهادهای دینی که افراد در جوامع مختلف بنا کرده اند:

درباره منشأ و مبدأدین که دین از کجا نسأت گرفته و سرآغاز آن کجاست هم نظر وعقیده واحد وجود ندارد. بعضی منشأ آن را سحر و جادگروی می دانند. بعضی مانند مارکیست ها به قدرت مندان و حاکمان اشاره دارند. که دین را برای وسیله استشمار طبقات محروم جامعه ایجاد نمودند و گروهی نیز منشأ آن را خداوند و وحی الهی دانسته اند. که توضیح این نظریه. از دیدگاه قرآن در مورد منشأ دین بهره می گیریم. از نظر قرآن دین الهی که کامل شده آن دین اسلام است. از اولین روز پیدایش بشر همراه وی بوده است. چوت که طبق آموزه های قرآن و دیگر کتب آسمانی. نسل  بشر امروزی به دو نفر آدم و حوا منتهی است. حضرت آدم پیامبر بوده و وحی آسمانی بر وی نازل می شده است. که بعد از فرزندان حضرت آدم تعداد مردم زیاد شده و به قبایل مختلف تقسیم شدند. و در هر قبیله بزرگان وجود داشته که مورد احترام افراد قبیله بودند. و بعد از مرگشان از آنها مجسمه های ساخته می شده. و این مجسمه ها برای نسل بعدی افراد قبیله دارای قدامت بودند. و به مرور زمان ستایش قرار گرفتند. که از آن زمان به بعد بت پرستی میان مردم رواج پیدا کرد. و این انحراف بشر از راه سعادت و خداپرستی سبب شد که خداوند مهربان پیامبرانی همراه با کتاب آسمانی. برای نجات بشر از هلاکت و گمراهی بفرستند تا مردن را به راه راست هدایت کند.

انواع دین : البته منظور ما اینجا نوعی خاص ادیان نیست. و با توجه به اینکه تعداد ادیان به نوع خاص بسیار زیاد هست و شاید هم به نود تا صد تا برسند بنابراین. به طور بنیادین به دو نوع آن اشاره خواهم کرد. یکی دین الهی و دیگری دین بشری است . دین الهی مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرارت اجرایی است. که خداوند آن را برای هدایت بشر فرستاده است. تا انسان در پرتو تعالیم آن هوا و هوس خود را کنترل کند. و آزادی خود را تأمین نمائید. پیروان دین الهی حتی پیامبران. در برابری خداوند مسئولیت دارند و از تمام کارهایی که انجام می دهند از جانب خداوند حساب رسی صورت می گیرد. و افراد متدین در چهارچوب قانون خاص که از جانب خداوند فرستاده شده عمل می کند.

 

شامل 15 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دین

اذن

اختصاصی از زد فایل اذن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اذن


اذن

61ص

مسأله اذن و آثار حقوقى آن در حقوق مدنى، از اهمیت ویژه‏اى برخوردار است. نظرى اجمالى به قانون مدنى و ابواب مختلف فقه امامیه، این حقیقت را آشکار مى‏سازد که اذن در روابط حقوقى و اجتماعى افراد نقش به سزایى دارد.
در حقوق اموال، ضمن مباحث گوناگونى، چون حق انتفاع و حق ارتفاق، مسأله اذن به انتفاع یا اذن به ارتفاق مطرح گردیده است. هم‏چنین، در مباحث مربوط به قراردادها و در ضمن بحث از عقود معین، نقش و تأثیر اذن مورد توجه قرار گرفته است. قانون مدنى، در ضمن بحث از عقودى مانند بیع، رهن، هبه، ودیعه، عاریه، وکالت، ضمان و اجاره به بیان احکام و آثار آن مى‏پردازد.
نقش برجسته اذن، در میان مباحث مربوط به الزامات خارج از قرارداد نیز انکار ناپذیر است؛ مباحثى از قبیل: عدم جواز تصرف در مال دیگرى بدون اذن مالک، نقش اذن در تحقق عناوین امانت مالکى و امانت قانونى، تجاوز از حدود اذن و تأثیر آن در ضمان، در این خصوص قابل بررسى مى‏باشد.
در حقوق خانواده نیز، نقش و اهمیت اذن، به وضوح در جاى جاى مواد قانون مدنى و ابواب فقه دیده مى‏شود. اعتبار اذن ولىّ درنکاح دختر یا پسر صغیر و نیز در نکاح باکره، شرط بودن اذن زن درنکاح شوهر با برادرزاده یا خواهرزاده زن و نیز موقوف‏بودن ازدواج‏زن‏ایرانى‏باتبعه‏خارج،براذن‏دولت،ازجمله‏این‏موارداست.
اهمیت اذن، در عرف و تنظیم روابط اجتماعى نیز بر کسى پوشیده نیست. مالک با اذن خویش، تصرف در خوراکى‏ها و استراحت در خانه خویش را براى میهمان مباح مى‏سازد، یا به داماد و دخترش اذن مى‏دهد که براى مدتى در یکى از اطاق‏هاى منزل او سکونت کنند، یا به دیگرى اذن مى‏دهد که از اتومبیل او استفاده کند یا از میوه‏هاى باغ او بخورد.
موارد فوق و نمونه‏هاى فراوان دیگرى از تعارف‏ها و نزاکت‏ها که با حیات اجتماعى و حقوقى افراد گره خورده و نقش مهمى در تنظیم روابط افراد جامعه با یک‏دیگر ایفا مى‏کند، اهمیت نقش و تأثیر اذن را در عرف و زندگى اجتماعى نشان مى‏دهد.


دانلود با لینک مستقیم


اذن