در این کارگاه، گامهایی که برای حل تعارض بین زوجین وجود دارند و همچنین راهکارهایی برای حل تعارضات بیان شده است.
کارگاه مهارتهای حل تعارض زوجین
در این کارگاه، گامهایی که برای حل تعارض بین زوجین وجود دارند و همچنین راهکارهایی برای حل تعارضات بیان شده است.
فرمت فایل : word (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 61 صفحه
چکیده
یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ذهن اکثر اندیشمندان و حتی عموم را به خود مشغول کرده است مسأله طلاق[1] می باشد. در حال حاضر این پدیده در ایران به شکل یک مسأله و معضل اجتماعی ،مشکلات زیادی را برای افراد و خانواده های در معرض طلاق به وجود آورده است .هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر گرایش زوجین به طلاق (مطالعه موردی شهرستان داراب)می باشد. چارچوب نظری این پژوهش با توجه به تحقیقات پیشین و مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفته است، ترکیبی از نظریه هــای جامعه شـــناسی خانواده و انحرافات اجتماعی می باشد که از نظریه های مبادله، توسعه خانواده، نظام ها، نقش ها و نظریه شبکه ای در قسمت نظریه های جامعه شناسی خانواده و از نظریه های دورکیم و مرتن در قسمت انحرافات اجتماعی استفاده شده است. روش تحقیق مورد استفاده روش پیمایشی می باشد. و تکنیک و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه همراه با مصاحبه حضوری بوده است.
در این تحقیق اطلاعات مورد نظر از کل افرادی که در شش ماهه دوم سال 1380 طلاق داده یا به دادگستری مراجعه کرده و دادخواست طلاق داده بودند جمع آوری شد که کل این افراد 150نفر می باشند که 115 نفر از آنها زن و 35 نفر دیگر مرد می باشند.متغیر وابسته تحقیق میزان گرایش به طلاق مباشدکه به صورت یک طیف در پرسشنامه آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد که ابتدا در قسمت آمار توصیفی ، ویژگیهای جمعیتی ،اقتصادی و اجتماعی پاسخگویان توصیف وتشریح شده است و در قسمت آمار استنباطی با توجه به سطح اندازه گیری متغیرهای مستقل که 20 متغیر می باشد از رگرسیون دو متغیره، چند متغیره، تحلیل واریانس، آزمون تی((T– test و آزمون اف test)- F ) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهند که :
در تحلیل رگرسیون دو متغیره، متغیرهای اختلاف تحصیلی زوجین، اختلاف سن زوجین، تحصیلات زن و سن ازدواج زن با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و مستقیمی دارند و متغیرهای میزان شناخت همسر قبل از ازدواج، مدت زندگی مشترک، تعداد فرزندان و مدت شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش به طلاق زنان رابطه معنادار و معکوس دارند.
همچنین متغیرهای مدت شناخت و میزان شناخت همسر قبل از ازدواج با گرایش مردان به طلاق رابطه معنادار ومعکوس دارند. در بررسی تفاوت میانگین ها، تفاوت معناداری بین میانگین گرایش به طلاق زنان بر حسب، رابطه خویشاوندی با همسر، محل تولد زن، چند زنی بودن همسر ، علت اصلی طلاق و شیوه آشنایی دیده می شود.و برای مردان فقط رابطه خویشاوندی معنادار می باشد..
در تحلیل رگرسیون چند متغیره، در معادله پیش بینی گرایش به طلاق زنان متغیرهای مدت شناخت، اختلاف سن و مدت زندگی مشترک توانستند 64 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی کنند و در معادله پیش بینی گرایش به طلاق مردان سه متغیر مدت شناخت، اختلاف سن و تعداد فرزندان توانستند 77 درصد از تغییرات را پیش بینی کنند.
واژگان کلیدی
طلاق،گرایش به طلاق،آسیبهای اجتماعی، آسیب شناسی خانواده ، آمارهای طلاق
مقدمه
خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی، پایه و اساس ساخت اجتماع محسوب می شودخانواده شالوده هر جامعه متمدن است (مور، 1376: 29).
در واقع خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس آرامش و امنیت می دهد و طی قرن های متمادی به عنوان پایدارترین و مؤثرترین وسیله حفظ ویژگیهای فرهنگی و عامل انتقال آنها به نسلهای بعدی بوده است. از همین روست که تشکیل خانواده در همه ادیان بویژه دین مقدس اسلام از اهمیت والایی برخوردار است و از آن بعنوان کانون آسایش و آرامش نام برده شده است (ولی زاده، 1378: 20).
به طور کلی خانواده به وسیله یک رابطه قــانونی بین زن ومرد که ازدواج نام دارد شــــکل می گیرد،اما این رابطه قانونی به سه شکل ممکن است از هم گسیخته شود که عبارتند از :
از آنجایی که فسخ ازدواج با دلایل مشخص می باشد و مرگ افراد هم یک امر طبیعی است این دو مورد هر چند باعث بروز مشکلاتی در خانواده می شوند ولی طلاق به دلیل خصوصیاتی که داردبیشتر ذهن خانواده ها و اندیشمندانرا به خود جلب کرده است.
" طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی استَ (عمید، 1369: 894).
همچنین طلاق را آخرین راه انحلال قانونی ازدواج می دانند که شوهر و زن بوسیلة حکم قانونی از هم جدا می شوند(Shryock,1975:333).
از آنجا که یکی از عوامل مهم از هم گیسختگی مهمترین نهاد اجتماعی و اساس جامعه یعنی خانواده، طلاق می باشد، بررسی طلاق و بویژه عواملی که منجر به این امر می شوند خود به خود ضرورت پیدا می کند. همچنین بررسی عواملی که باعث گرایش زوجین به طلاق می شود بخاطر پیامدهایی که در پی دارد بیشتر حائز اهمیت است. بنابراین اهمیت موضوع طلاق را با در نظر گرفتن عواقب و آسیبهای آن می توان مطرح کرد، آسیبهای طلاق می تواند به صورت اعتیاد، بزهکاری، جرم و جنایت، خودکشی و… باشد(دانش، 1370: 32).
از طرف دیگر در عصر ما و بخصوص سالهای اخیر بیش از دوران دیگر آمارهای طلاق بالا رفته و به تبع آن آمار وارقام جرم وجنایتهای ناشی از آن نیز زیاد شده است بطوری که آمار طلاق در جوامع غربی و بویژه در آمریکا حدود 54 درصد می باشد، یعنی اینکه از هر 100 ازدواج 54 مورد به طلاق منجر می شود. در صورتی که این درصدها درسال 1964 حدود 36 درصد بوده است درصد بوده است[2](Weeks,1992:315-316).
در ایران نیز آمارها نشان میدهند که درصد طلاق سال 80 نسبت به سال79، 14 درصد رشد داشته است(به جدول ونمودار شماره 1 و ضمائم مراجعه شود) که این افزایش ناگهانی برای جامعه ایران به عنوان یک زنگ خطر می باشد که نباید ساده انگارانه از آن گذشت، بلکه باید با جدیت به دنبال ریشه های این مسأله بود.
تعداد صفحات : 53 صفحه -
قالب بندی : word
فهرست مطالب
فصل اول ---------------------------------------------------
مقدمه -----------------------------------------------------
بیان مسئله --------------------------------------------------
اهمیت و ضرورت ---------------------------------------------
فصل دوم---------------------------------------------------
پیشینه داخلی ------------------------------------------------
مقاله ------------------------------------------------------
مصاحبه اکتشافی و مصاحبه کارشناسی -----------------------------
فصل سوم---------------------------------------------------
تحلیل نظری -------------------------------------------------
مدل نظری --------------------------------------------------
فصل چهارم-------------------------------------------------
روش شناسی تحلیل -------------------------------------------
روش تحقیق -------------------------------------------------
جامعه آماری ------------------------------------------------
شیوه انتخاب واحد نمونه-----------------------------------------
روش گردآوری ----------------------------------------------
سئوالات و فرضیات تحقیق ---------------------------------------
تعریف عملیاتی -----------------------------------------------
فصل پنجم---------------------------------------------------
یافته ها-----------------------------------------------------
فصل ششم--------------------------------------------------
نتیجه گیری--------------------------------------------------
محدودیت ها-------------------------------------------------
فصل هفتم --------------------------------------------------
ضمایم-----------------------------------------------------
پرسشنامه---------------------------------------------------
آراء صاحبنظران----------------------------------------------
منابع ------------------------------------------------------
چکیده :
این پژوهش باهدف بررسی روابط زوجین با والدین خود و تاثیراتی که این روابط بر روابط بین زوجین می گزارد و مشکلاتی که طی آن به وجود می اید در بین زنان و مردان متاهل شهر کاشمر انجام گرفته است
این تحقیق دارای یک پیشینه داخلی ، مقاله و مطالعات اکتشافی است .
نمونه گیری به صورت تصادفی صورت گرفته ، داده ها از طریق پرسشنامه جمع اوری و تحلیل شده است و نتایج آن به این شرح است :
زوجین به دلیل عدم آشنایی با خصوصیات رفتاری همسر خود و همچنین عدم استقلال فکری ، فضای پدر سالارانه و مادر سالارانه خانواده از والدین خود در بروز مشکلات ناشی از آن خط میگیرند و تحت تاثیر والدین خود قرار میگیرند .
مقدمه :
والر در این باب اشاره دارد به گرایش ناآگاهانه ای که در افراد وجود دارد، میل به این باشد که در زندگی زناشویی خویش تصویر دوست داشتنی والدین خود را جستجو می کنند (همان) با این نکته در حقیقت می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا فرد در انتخاب همسر خود آزاد است گاه ندانسته انتخاب می کند که همسان والدین خود باشد؟ آیا پدر و مادر علی رغم آزادگذاردن فرزندان خود را در این امر، در واقع نفوذ گاه کاملاً ناآگاهانه ای برایشان اعمال نمی کنند.
جامعه شناسان در تشریح رفتار انسان به وسیله محیط پیرامون برای تبیین حال، به تعمق در گذشته نمی پردازند که این کار روانکاوان است.
ترمان عقیده داردکه مرد خواستار ازدواج با دختری است که مادرش را در خاطره او زنده می کند پاتریک نیز بر شباهت خصوصیات ظاهر زن با خصایص مادر تکیه می کند.
نتیجه گیری استروس مبنی بر اینکه هر یک از والدین در موضعی قرار می گیرند که از آن بر فرزندان خود تاثیر گذارند، می تواند به ما نشان دهد که در حقیقت بنیان تصویر آرمانی زناشویی در واکنش غریزی فرزند نسبت به مادر یا پدر خویش قرار ندارد بلکه بر اساس این تصویر مبتنی بر رفتارهای عاطفی آنهاست . نظریه همسان همسری به معنای این اصل است که در زندگی به ویژه آن کسانی که با هم ازدواج می کنند که مانند هم هستند به عقیده بسیاری از دانش پژوان شباهات و همسانی از نظر فردی یا اجتماعی، فرهنگی و ... نخست اشخاص را به سمت خود جلب می کند و آنگاه پس از آن که وصلت کردند خوشبختی خانوادگی آنها را تامین می کند (همان) فرضیه هایی که از این نظریه استخراج می شود:
2-3 نظریه میدانی لوین
بسیاری از شرایط اجتماعی از جمله شرایط زن و شوهر به شدت وابسته به شرایط زمانی و مکانی می باشد. شرایطی که با دارا بودن عناصر مختلفی می توانند در ابعاد گوناگون بر زندگی زن و شوهر از جمله رضایت و موفقیت در زندگی آنها موثر باشد بررسی اختلافات خانوادگی در قالب شرایط زمانی و مکانی خاص، ایجاب می کند که از نظریه میدانی لوین نیز استفاده شود. (مهدوی، 1375؛ 28).
لوین واژه فیلو (پهنه یا میدان) را از فیزیک برگزیده است و همانند آن رفتار انسانی را تابع عوامل مختلفی و به هم پیوسته می داند وی این عوامل را نیروهای میدان می نامد.
لوین عوامل مذکور را به دو گروه تقسیم می کند خصوصیات شخصی و محیطی بدین ترتیب رفتار هر فرد تابع خصوصیات شخصی او و خصوصیات محیطی است. (همان)
با استفاده از این می توان بسیاری از مسایل جامعه شناختی از جمله اختلافات خانوادگی را مورد تبیین قرار داد لوین معتقد است که به منظور بررسی زندگی زن و شوهر، باید عوامل محیطی و روانی مربوط به شرایط زن و شوهر که شامل انتظارات و خصوصیات همسر نیز می شود مورد تحلیل قرار گیرد (مهدوی، 1375؛ 29).
از نظر لوین شخصیت و محیط مستقل از هم نیستند بلکه ارتباط تنگاتنگی با هم دارند وی ارتباط و وابستگی متقابل عناصر فوق را در مجموع فضای زندگی می نامد (همان)، به این ترتیب نزاع زن و شوهر از دیدگاه این نظریه به قرار زیر است. دیگران مهم ومیزان آگاهی بر رضایت زوجین در نتیجه بر میزان اختلافات خانوادگی موثر است.
فرضیه های مرتبط با این نظریه:
3-3 نظرات کارشناسان و سایر موارد:
در برخی موارد ممکن است زوجین تحت تاثیر راهنمایی های اشتباه والدین خود قرار گیرند و درگیری هایی را درخانواده ایجاد کنند. در اینجا نیاز است بزرگترها و والدین بین احترام و شان ومنزلت والدین و همچنین دخالت تفاوت قایل شوند ( باباصفری، 271، 39).
از نظر ویژگی های اجتماعی و فردی معمولاً زوجینی که به والدین خود اجازه دخالت در زندگی خود را می دهند معمولاً افرادی هستند که از کودکی حق انتخاب نداشته اند حتی در زمان ازدواج والدین برای آنها تصمیم گرفته اند و از کودکی به والدین خود متکی بوده در مقابل این گونه فرزندان والدین نیز به کودکان خود اجازه تصمیم گیری را نداده اند امروز نیز که مستقل شده اند هنوز شیوه قدیمی را به کار می برند.
فرضیه های استخراج شده در این بخش والدین و بزرگترها تفاوت بین احترام و دخالت را نمی دانند. زوجین تحت تاثیر رفتار عاطفی والدین به سمت آنها گرایش دارند.
زوجین به دلیل عدم استقلال فکری در زندگی زناشویی از والدین خود خط می گیرند.
تعداد صفحات : 31 صفحه -
قالب بندی : word
مقدمه:
در این تحقیق تلاش شده است راه های روابط زناشویی موفق را نشان دهیم و دستورالعملی برای ایجاد یک رابطه ی مبتنی بر عشق و علاقه را بازگو گردانیم. این تحقیق نشان میدهد که زن و مرد چگونه در همه زمینه ها تفاوت دارند. زن و مرد نه تنها متفاوت از یکدیگر با هم ارتباط برقرار می سازند، بلکه در احساس، اندیشه، درک، واکنش و عشق با هم تفاوتهایی اصولی دارند. و شاید بتوان گفت که زن و مرد حتی از دو سیاره متفاوتند. با درک تفاوتهای اصولی زن و مرد در موقعیتی قرار می گیریم که بسیاری از ناراحتی ها موجود میان خود و همسرانمان را از میان برداریم و می توان سوء تفاهم را تخفیف داد و یا حتی از آن به طور کلی اجتناب کرد. یا با استفاده از روش های مختلف، تنشها را تخفیف داد و در مقابل در روابط زناشویی عشق و مهر را بیشتر کرد.
تنش های موجود در روابط زناشویی اغلب مردم از آن روست که یکدیگر را درک نمیکنند به همین علت بسیاری از زوج ها از مناسبات زناشویی خود ناراحتند. بسیاری از افراد صادقانه به شرکای زندگی خود عشق می ورزند ولی با این حال چون تنش از راه می رسد نمی دانند که برای رفع آن چه باید بکنند. غالب اختلاف های زندگی از عدم اطلاع افراد از نیروهای روحی سرچشمه می گیرد و اگر هر دو به هدف والای زندگی مشترک زناشویی به دیده احترام بنگرند و قدر زندگی خویش را بدانند و از جوانی هم لدت ببرند هرگز غبار کدورت آیینه پیونده مقدسشان را تیره و تار نخواهد کرد و باید تفاوت ها را شناخت و به آنها احترام گذاشت و این سبب کاسته شدن اختلاف ها می شود البته باید متذکر شد که این تحقیق به مدت تقریبی چهار ماه برای جمع آوری و تکمیل پرسشنامه و تهیه نهایی آن وقت صرف شده و بیش از بیست پرسشنامه تهیه گردید که هر دو پرسشنامه توسط یک زوج تکمیل شد و فقط دو پرسشنامه تکمیل نشده برگشت. نمودارهای آماری بر اساس اطلاعات همین پرسشنامه بوده که از اسفند سال هشتاد و چهار تا اول خرداد هشتاد و پنج بوده با امید اینکه مجموعه ایی از این اطلاعات راهنمای کوچکی به تحقق بهتر شدن زندگی افراد باشد.
و در طول تحقیق از چندین کتاب و مجله نیز استفاده شده که به اختصار اسامی آنها را در فهرست مأخذ و منابع آمده است.
با تشکر
حال فرضیه ها:
1-اکثر افراد بعد از ازدواج دوست دارند مستقل زندگی کنند زیرا:
آن را دلیلی برای عدم مشاجره می دانند
2-اکثر افراد تصور می کنند مشاجره ها بعد از بچه دار شدن به وجود می آید.
3-افرادی که از کتب آیین همسرداری استفاده می کنند در مشاجرات خود منطقی تر فکر می کنند.
4-تعداد زیادی از افراد برای حل مشکلات خود مشاوره را راه خوبی نمی دانند.
تفاوت های زن و مرد:
یکی از تفاوت های آشکاری که در زن و مرد وجود دارد کنار آمدن هر دو با استرس است. مردها تمایل دارند که در خود فرو روند و در سکوت به آنچه که آنان را آزار میدهد بپردازند ولی زن ها تمایل دارند در مورد آنچه که آنان را آزار میدهد حرف بزنند. یکی دیگر از تفاوت ها برانگیختن انگیزه است، مردها زمانیکه انگیزه پیدا می کنند که احساس کنند مورد نیاز هستند. حال آنکه زن ها وقتی احساس کنند دیگران آنان را گرامی می دارند برانگیخته می شوند. همینطور زن و مرد به دلیل طرز تکلم متفاوت، یکدیگر را درست درک نمی کنند، وقتی که زن و مرد برای نخستین بار همدیگر را ملاقات کردند متوجه این تفاوت شدند اما همین سبب ارتباط خوب آنان شد.
امروز وقتی که زنان و مردان با هم صحبت می کنند کلمات واحدی را بر زبان می رانند ولی به ندرت منظورشان یکی است. زنان برای ابراز احساسات خود از انواع صفات عالی، استعاره ها و تعمیم های مبالغه آمیز استفاده می کنند اما مردان به اشتباه به معنای واقعی این کلمات توجه دارند و از آن جایی که منظور زن را به اشتباه فهمیده اند اغلب به گونه ای غیر حمایت گر واکنش نشان می دهند. مثال جملات زنان: ما هرگز از خانه بیرون نمی رویم، مثال جملات مردان: این حقیقت وجود ندارد و هفته پیش با هم بیرون رفتیم.همان طوری که ملاحظه می شود، مردان سخن زنان را با توجه به معنای لغوی آنان معنی می کنند که ممکن است موجب سوء تعبیرهایی شود زیرا مردان از زبان صرفاً برای مبادلة حقایق و اطلاعات استفاده می کنند در عین حال می دانیم که چگونه واکنشهای مردان می تواند به مشاجره بینجامد. حال اگر مرد بتواند از معنای حقیقی سخنان همسرش آگاه شودو با رعایت علاقه زن به پاسخ به او پاسخ دهد کاری میکند که همسرش راضی شود و بداند که به گفته های او توجه می شود. از دیگر تفاوت ها اینکه زن و مرد برای صمیمی شدن نیازهای متفاوتی دارند، بسیاری از زنان تعجب می کنند که می بینند حتی وقتی که مرد زنی را دوست دارد. برای نزدیک شدن به او گاه عقب کشیده می شود مردان به غریزه این را خوب می دانند، مسئله تصمیم گیری یا انتخاب مطرح نیست، زنان عقب نشینی مرد را به درستی تفسیر نمیکنند زیرا معمولاً زنان خود به دلایل دیگری عقب نشینی می کنند. وقتی که رنجشی به دل دارد و از آسیب دیدن دوباره می ترسد و یا وقتی که کاری را به اشتباه انجام میدهد زن را مأیوس میکند و زن خود را عقب می کشد. مرد خود را عقب میکشد زیرا بع استقلال و خودمختاری علاقه دارد. وقتی که به اندازة کافی خود را به عقب کشید، مانند متر جمع می شود و به جلو می آید.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 33
فهرست و توضیحات:
عنوان صفحه
1- تبیین موضوع حقوقی کردن اخلاق 5
3- ضمانت اجرایی قواعد اخلاقی در خانواده 5
بخش اول: عوامل سعادت خانواده 7
عوامل پیدایش روحیّه ی مسئولیت پذیری 16
بخش دوّم: مهم ترین آفات سعادت خانواده 18
آفتهای زبان یا آثار بدزبانی 21
بخش سوّم: وظایف اخلاقی متقابل همسران 23
چکیده
برای خانواده که اولین مکتب تربیت اجتماع می باشد، اسلام راهنمایی های سودمندی دارد و قوانین و دستورات جالبی وضع شده است، این دستورات حیات بخش، نظم و آرامش خانواده را تأمین می کند و محبت و صفا و سعادت و خوشبختی به وجود می آورد.
و مهمترین قوانین و دستورات موجود در خانواده اخلاق می باشد، که اخلاق هر کس در زندگی او تأثیر مستقیمی دارد ولی این تأثیر در محیط خانواده محسوس تر و نقش آفرین تر است، زیرا مسائل عاطفی در خانواده بر مسائل دیگر غلبه دارد و محیط خانواده بیشتر بر مبنای خصوصیات اخلاقی اعضای آن شکل می گیرد که می تواند موجب سعادت خانواده و یا آفتی بر سعادت خانواده باشد.[1]
موضوع محوری نوشتار اخلاق- که پایه و بنیاد هر خانواده را تشکیل می دهد- می باشد و ما در این جا چکیده ای از اهمّ مطالب که در این نوشتار آورده ایم را بیان می نماییم.
سعادت خانواده در پرتو عوامل گوناگونی است که ما آن را در بخش نخست و در 3 فصل بیان نموده ایم.
1- احترام متقابل زن و شوهر، که از عوامل مهم سعادت خانواده است که دایره ای وسیع آن تمام شئون زندگی را در بر می گیرد. و استفاده از روش استبدادی در خانواده، منجر به شکستن حرمت همسر و اهانت به شخصیت او می شود و با این بی احترامی به زن، موجب دوری از رحمت خدا می شود.
2- و یکی دیگر از آن عوامل، گذشت و اغماض نسبت به خطاهای همسر است که در حسن روابط خانوادگی تأثیر بسیار دارد. و این عمل باعث افزوده شدن عزّت و احترام انسان نزد او می شود.
3- یکی از اثرات سازنده ی روحیه ی مسئولیت پذیری در خانواده، استحکام پیوند خانوادگی و آسایش روحی است. و با ایجاد حس اعتماد به نفس این روحیه را می توان در خود و دیگران ایجاد کرد.
و اینکه هر عاملی که موجبات سعادت خانواده را تضعیف کند، از آفات خانواده محسوب می شود، که این عامل هم در بخش دوم و 3 فصلی می باشد.
1- بدخلقی، یکی از آفات ویرانگر و زیانبار خانواده است که باعث ایجاد ترس و اضطراب در محیط خانواده و سلب آرامش روحی از این محیط می شود.
2- عامل دیگر، بدگمانی است که باعث از بین رفتن سلامت زندگی خانوادگی و ایجاد اختلافات و درگیریهای خانوادگی می شود.
3- بدزبانی یکی دیگر از آن آفات است که به صورتهای مختلفی بروز می کند و آفاتی دیگری چون: سرزنش و ناسزاگویی و ... را به دنبال می آورد.
و در بخش پایانی، ما وظایف اخلاقی زوجین را بررسی نموده ایم و این بخش را نیز به 3 فصل تقسیم نموده ایم.
در فصل اوّل، خوش اخلاقی که منشأ هر نیکی و رفتار پسندیده خواهد بود که موجب رشد انس و محبت و همدلی و صمیمیّت در محیط خانواده می شود.
در فصل دوّم، رفق و مدارا است که ضرورت رعایت آن بیشتر متوجه مرد است و با این عمل به تدریج در محیط خانواده، صمیمیّت و دوستی را ایجاد می کند.
در فصل سوّم، هدایت و حمایت ذکر شده که خانواده تحت این دو شرط، احساس آرامش و امنیت نمایند.
مقدّمه
«خانواده» کوچکترین شکل یک جامعه است که از دور کن اساسی (زن و شوهر) تشکیل شده است.
اگر این دورکن، آرامش درونی داشته باشد، خانواده محلی امن برای تربیت فرزندان خواهد بود. اگر هر کدام به وظایف شرعی و عرفی خود عمل نمایند و زندگی را بر اساس فداکاری و گذشت بنا کنند، با صفاترین خانواده را خواهند داشت، امّا اگر هوی و هوس بر زندگی، حاکم شد و انسان «بایدها» و «نبایدها»، «شایدها» و «نشایدها» را به بازی گرفت و خواستههای نفسانی خود را ملاک عمل قرار داد، به موجودی خطرناک تبدیل می شود و امروز، ریشه ی بسیاری از اختلافات خانوادگی و گروهی، چیزی جز بی توجهی به این ضرورت ها نیست.[2]
و آنچه در روابط اجتماعی و خانوادگی و به ویژه روابط همسری، توجه بدان به عنوان یک اصل، ضروری است، تقویت شالوده های اخلاقی، حرکت بر اساس تفاهم، گذشت و فداکاری متقابل است. شکل دادن روابط زناشویی در چهارچوب مکارم اخلاقی و ارزشهای والای اوست که به زندگی و جامعه، گرمی بخشیده و پیوندهای آن را استوار می سازد، نه تکیه بر حقوق قانونی و شرعی.
اسلام نه مردمدار است، نه زن مدار. محور قوانین حق مداری بر پایه کرامت انسان و مصلحت خانواده و سلامت جامعه است و در چنین نظامی مرد و زن، حق گرا و کارگزار می باشند و نسبت به خانواده و جامعه خود مسئول هستند.
خانواده تجلیگاه شکوه وحدت و یکپارچگی است، اینجا همان جایی است که انسان توحید نظری را به آزمون می گذارد تا توحید عملی در آن شکل گیرد. اینجا همان جایگاهی است که بشر از صفات شیطانی دست می کشد و صفات رحمانی چون مودّت، فضل، عفو و اغماض و لطف را به تمرین و تجربه می گذارد و صلاحیت خویش را به هستی عرضه می کند و صلابت خلیفه گری حق را می آزماید. و ما در این نوشتار دوباره بازگو می کنیم که بنیاد مقدس خانواده بر عشق و محبت و روابط عاطفی و صمیمانه پی ریزی شده است و بهترین راه تحکیم اساس خانواده و صیانت آن، رعایت اخلاق انسانی از سوی زن و شوهر است.
خانواده نمونه و شایسته در اسلام، خانواده ای است که دستورات دین و عقل را در همه زمینه ها، از جمله مسائل اخلاقی، اجرا کند.
رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید:
«خیرُکُم خیرُکُم لاهلهِ و انا خیرکم لاهلی»[3]
«بهترین شما، بهترین تان نسبت به خانواده خویش است و من نسبت به خانواده ام بهترینم».
بیان همه خصوصیات و وظایف اخلاقی زن و شوهر، نسبت به یکدیگر، نسبت به فرزندان و نسبت به افراد خارج از خانواده، کتاب مستقلی می طلبد، آنچه در اینجا بدان می پردازیم، بخشی از امور اخلاقی مربوط به زوجین نسبت به یکدیگر است.
این مقاله در سه بخش گردآوری و هر بخش با فصلهایی مختلف به توضیح این امور اخلاقی می پردازد.
در بخش اول، عوامل سعادت خانواده در بخش دوم، آفات و مضرات سعادت خانواده و در بخش سوم وظایف اخلاقی متقابل این زوجین بررسی شده است.