این مطلب از مطالب آزاد موجود در اینترنت جمع آوری شده است و در مورد بدلسازی؛ پروژهی جدید اسلام ستیزی غرب! و در 10 صفحه می باشد و در زیر قسمتی از متن آورده شده است :
پدیدهی اسلامستیزی در کشورهای غربی، پدیدهی جدیدی نیست اما راهها و روشهای رسیدن به این هدف همواره از سوی آنان عوض میشود. بدلسازی و تولید نمونههای تقلبی از اسلام اصیل و ناب محمدی(ص)، روش جدیدی است که پس از شکست راههای قبلی مورد تأکید غرب قرار گرفته است…
«غرب در دهههاى بیدارى اسلامى و به ویژه در سالهاى اخیر پس از شکستهاى پیاپى از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و … کوشیده است. تاکتیک اسلامستیزى و خشونت علنی، به تاکتیک بدلسازى و تولید نمونههاى تقلبى دست بزند تا عملیات تروریسم ضدمردمى را به جاى «شهادت طلبى»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جاى «اسلامگرایى و جهاد»، «قومیتگرایى و قبیلهبازى» را به جاى «اسلامخواهى و امتگرایى»، «غربزدگى و وابستگى اقتصادى و فرهنگى» را به جاى «پیشرفت مستقل»، سکولاریسم» را به جاى «علمگرایى»، «سازشکارى» را به جاى «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقى را به جاى «آزادى»، «دیکتاتورى» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرفزدگى، دنیاگرایى و اشرافیگرى» را به نام «توسعه و ترقى»، «فقر و عقبماندگى» را به نام «معنویتگرایى و زهد» قلمداد کند.»
آنچه که بیان شد بخشی از فرازهای مقام معظم رهبری در خطبههای دوم روز جمعه ۱۴ بهمن ۹۰ میباشد، پرداختن به این مسایل که؛ این سخنان معطوف به چه مسایلی است؟ و یا این که غرب از به کار بردن این واژههای بدلی چه هدف راهبردی دارد، از اهمیت اساسی برخوردار میباشد. هدف غرب از این محاسبات که هر کدام برای خود سناریوهای بزرگی تلقی میشود، چیزی جز تفرقه افکنی میان مردم جهان به ویژه مسلمانان نیست تا از این راه بتواند دوباره نقشهی تسلط بر جهان را پیاده سازی کند و مسلمانان را از رسیدن به اتحاد و همبستگی دور سازند و پایه و بنیان این کشورها را سست کنند تا بتوانند برنامهها و اهداف خود را در این کشورها پیاده سازی نمایند.
پدیدهی اسلامستیزی در کشورهای غربی، پدیدهی جدیدی نیست اما راهها و روشهای رسیدن به این هدف همواره از سوی آنان عوض میشود. بدلسازی و تولید نمونههای تقلبی از اسلام اصیل و ناب محمدی(ص)، روش جدیدی است که پس از شکست راههای قبلی مورد تأکید غرب قرار گرفته است…
«غرب در دهههاى بیدارى اسلامى و به ویژه در سالهاى اخیر پس از شکستهاى پیاپى از ایران و افغانستان تا عراق و لبنان و فلسطین و اینک مصر و تونس و … کوشیده است. تاکتیک اسلامستیزى و خشونت علنی، به تاکتیک بدلسازى و تولید نمونههاى تقلبى دست بزند تا عملیات تروریسم ضدمردمى را به جاى «شهادت طلبى»، «تعصب و تحجر و خشونت» را به جاى «اسلامگرایى و جهاد»، «قومیتگرایى و قبیلهبازى» را به جاى «اسلامخواهى و امتگرایى»، «غربزدگى و وابستگى اقتصادى و فرهنگى» را به جاى «پیشرفت مستقل»، سکولاریسم» را به جاى «علمگرایى»، «سازشکارى» را به جاى «عقلانیت»، «فساد و هرج و مرج» اخلاقى را به جاى «آزادى»، «دیکتاتورى» را به نام «نظم و امنیت»، «مصرفزدگى، دنیاگرایى و اشرافیگرى» را به نام «توسعه و ترقى»، «فقر و عقبماندگى» را به نام «معنویتگرایى و زهد» قلمداد کند.»
آنچه که بیان شد بخشی از فرازهای مقام معظم رهبری در خطبههای دوم روز جمعه ۱۴ بهمن ۹۰ میباشد، پرداختن به این مسایل که؛ این سخنان معطوف به چه مسایلی است؟ و یا این که غرب از به کار بردن این واژههای بدلی چه هدف راهبردی دارد، از اهمیت اساسی برخوردار میباشد. هدف غرب از این محاسبات که هر کدام برای خود سناریوهای بزرگی تلقی میشود، چیزی جز تفرقه افکنی میان مردم جهان به ویژه مسلمانان نیست تا از این راه بتواند دوباره نقشهی تسلط بر جهان را پیاده سازی کند و مسلمانان را از رسیدن به اتحاد و همبستگی دور سازند و پایه و بنیان این کشورها را سست کنند تا بتوانند برنامهها و اهداف خود را در این کشورها پیاده سازی نمایند.
بدلسازی؛ پروژهی جدید اسلام ستیزی غرب!