بغیر از آنچه از مسئولیت پزشک که در پیش بیان شده می توان بر علیه پزشک به سبب افشای راز و افترا دعوای حقوقی مطرح نمود ولی نسبت به قسمتی از آنها پزشک مصونیت دارد. ای دعاوی و مصونیتها شامل دو بخش می باشند:
مصونیت مطلق-پزشک در برابر آنچه که از بیمار در دادگاه قانونی (یا پارلمان) بیان می کند و نسبت به آنچه که بیک وکیل قانونی یا مشاوره حقوی قانونی بمنظور تهیه دادخواستا برای دادگاه می گوید مصونیت مطلق دارد .از این گفته ها بهیچ وجه نمی توان بعنوان افشای راز و یا تهمت و افترا بهره برداری کرد و پزشک را متهم نمود و بر علیه او دادخواست داد.
مصونیت مشروط-در خارج از دادگاه و در شرایط عادی نیز نقض قوانین رازداری برای پزشک پاره ای از اوقات مجاز است . این موارد مجاز قابل تعقیب قانونی نمی باشند بیا مشروطبه شرایطی باشند . یکی از شرایط این است که اظهارات پزشک نباید بر پایه بداندیشی و کینه جوئی بیان شده باشد و قصد خیر در آن مسلم گردد و هم چنین کسیکه این راز باو گفته می شود صلاحتی شنیدن و حق دانستن آن را داشته باشد . برای مثل می توان اطلاع دادن بیماریهای عفونی ، پروانه مرگ و غیره را نام برد.
اینها از موارد مجاز می باشند وی مشروط به شرایطی هستند. شرط این است که دریافت کننده خبر مسئول سازمان بهداشت یا مؤسسه پزشکی وی آن دفتر ثبت متوفیان یا هر سازمانی دیگر بایدبرابر قانون صلاحیت دریافت خبر را داشته باشد و این راز نیز فقط به او گفته شود . بهمین ترتیب در مورد کارگران گرمابه ها و رانندگان سالخورده که برای مؤسسات حمل و نقل عمومی کار می کنند. در این مورد اطلاع دادن بیماری و افشاری راز آنان بشرطی برای پزشک مجاز است که فقط به مدیر مسئول و سرپرستی گفته شود که اولاُ توانائی اقدام قانونی و پیشیگیر را داشته و ثانیاُ برابر قانون برای دانستن آن راز صالح شناخته شده باشد . برای پزشکی که قوانین اخلاقی بالا را مد نظر قرار میدهد اشکالاتی در عمل پیش نخواهد آمد معهذا باید دانست که بین نوشته ها و مقررات بصورت تئوریو آنچه که در عمل و در کار درمان روزانه رخ می دهد اختلاف زیادی وجود دارد. پزشک باید درباره آنچه که از بیماران خود می داند همواره صندوق اسرار باشد و هیج گاه جانب احتیاط را از دست ندهد حتی در میان نزدیکترین بستگان و یا خانواده خود چه بسا خبری از پیش شایع شده است یک بی احتیاطی پزشک گناه را بگردن او میاندازد و موجب تشویش خاطر و احیاناُ زیان مالی برای او می گردد.
در بعضی از کشورها پزشک اجبار قانونی دارد . جراحات سلاح آتشین و زخمهای جنائی را که در کار طبابتب می بیند به پلیس ویا مقامات قانونی یا اجرائی دیگر گزارش نماید. ولیدر کشور بریتاینا باستثنای ایرلند شمالی این اجبار وجود ندارد بکله موضوع گزارش دادن و یا ندادن یک خبر چنائی یا جنحه بتوسط پزشک معالج به وجدان پزشک و به داشتن و بینش شخصی او واگذار می شود بطور کلی پزشک در این مورد وقتی می تواند بمقامات مسئول گزارش نماید که یا رضایت بیمار را بدست آورده باشد و یا یکی از شرایط زیر وجود داشته باشد:
آ-امکان تکرار خطا یا بیماری خطیر و یا مرگ مانند ادامه کار سقط جنین کننده های حرفه ای که با تکنیک های نادرتس و روش های آلوده و غیر گندزدائی به کار می پردازند.
ب-هر گاه دلایلی دائر بر مسموم نمودن یک یا چند نفر بدست آید . در اینجا دلایل پزشکی برای اثبات ادعا لازم است هم چننی باید کوشش کرد رضایت شخصی را برای افقشای راز بدست اورد ضمناُ باید دانست هر گونه تماس با مقامات مسئول برای این مسائل باید کاملاُ خصوصی و محرمانه باشد و فقط به افسر ریاست پلیس و فرمانده کل و یا به ریاست کلانتری و یا شهربانی گفته شود.
پ-موضوع بچه آزاری مطرح باشد و آن عبارت است از ایذاء آزار کودان توسط والدین یا سرپرست و نگهدارنده کودک . موضوع بچه آزاری مسئله مهمی است که در فصل مربوط به خود بتفصیل خواهد آمد . در اینجا فقط ارتباط آنرا با وظیفه رازدرای و وظیفه اخلاقی و وجدانی پزشک مطرح می نمائیم . موضوع بچه آزاری که امروزه یکی از مباحث مهم پزشکی و قانونی می باشند در گذشته نا شناخته بود زیرا از یک سو برای پزشک باور کردن ایذاء و آزار بتوسط پدر واقعی یا سرپرست قانونی کودک دشوار بود و از سوی دیگر وظیفه رازدرای مانع افشاء بچه آزاری و خبر دادن آسیب کودک به مراجع قانونی می شد. ولی تدریجاُ موضوع صورت دیگری یافت چون گاه مواردی پیش می آمد که ممکن بود به ایجاد نقص عضو در کودک انجامد و یا احیانا منجر به مرگ کودکی شود.در نتیجه با وجود دشواری نقض قانون رازداری ، پزشکان برای نجات جان کودکان و پیش گیری از حوادث مرگزا نادیده گرفتن وظیفه حفظ اسرار پزشکی و اطلاع دادن این موارد را به مراجع لازم ترجیح دادند بویژه اگر آزار دادن کودک بصورت تکرار در آید و پزشک معالج این موارد را به بیند باید در اندیشه جان کودک باشد چرا که ممکن است یکی از این آزارها بقیمت جان کودک تمام شود . پس پزشک نمی تواند به بهانه وظیفه رازداری تماشاگر ستاندن جان انسانی شود بلکه وظیفه وجدانی پزشک حکم می کند که بیاری کودک بشتابد و اگر لازم می دند به مراجع یاری دهنده متوسل شود گاهی شایسته است نظر مشورتی همکار پزشک دیگر و یا متخصص اطفال جل ب شود هم چنین پاره ای موارد اطلاع دادند و یاری خواستن از مقامهای مسئول سازمانهای حماتی کودکان و انجمنهای خیریه و رفاههای کودکان به گزارش دادن به پلیس ترجیح دارد. گزارش به بازرسان N.S.P.C.C0انجمن ملی پیشگیری از ایذاء و آزار کودکان و به مسئولین سازمانهای مدافع حقوق کودکان باید با دقت فراوان و ملاحظه جوانب کار انجام پذیرد.
دیگر از مسائلی که در این فصل مطرح می شود موضوع سقط جنین است و اطلاع دادن آن به مراجع قانونی بتوسط هر پزشکی از آن آگاه شده است چیزیکه بلافاصله می توان گفت این است که افکندن جنین یا اقدام به جنین افکنی بتوسط یک زن اگر چه بر پایه قوانین جنایت محسوب می شود ولی اطلاع دادن به مراجع قانونی خارج از وظیفه پزشک است . هیچ مرجعی حتی پلیس نیز چنین توقعی ندارد.
برای دریافت متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
تحقیق آماده درس پزشکی قانونی یا عنوان اعمال پزشکی از دیدگاه قانون - مصونیت قانونی دراعمال پزشکی 12 صفحه word