مشخصات این فایل
عنوان: مفهوم درون مرزی و برون مرزی دولت
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 20
این مقاله درمورد مفهوم درون مرزی و برون مرزی دولت می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله مفهوم درون مرزی و برون مرزی دولت می خوانید
فکر تاسیس یک دیوان جزائی بینالمللی با قوانین کیفری مربوطه
همانطور که در مـقدمه گـفتیم در عصر حاضر با گسترش ارتباطات بینالمللی و توسعه مراکزمهم و عمده جنایات و جرایم جهانی و اعمال مجرمانهای کـه کـشورها نیز نـسبت بیکدیگر مرتکب میشوند و بلایا و مصیبتهائی که با استفاده از انرژی اتمی ببار میاید فکر ایجاد دادگاه بینالمللی کـه بعد از جنگ بین الملل اول بوجود آمده بود اهمیت و گسترش خاصی پیدا کرده است.
طرحهای پیشنهادی مـتوالی که یک مرکز عـدالت جزائی بـینالمللی را پیشنهاد کردهاند ناشی از ملاحظات و نظریات مختلف میباشد چون بین آن میرود که مقامات قضائی کشوری در رسیدگی بجرمی که عناصر خارجی در آن شرکت دارند از جاده بیطرفی خارج شوند لذا با
تشکیل یک دادگاه مرکب از دادرسان ممالک مختلف انـتظار میرود در قضاوت و رسیدگی به جرائم بینالمللی نهایت درجه بیطرفی و بینظری را مبذول دارند.بدیهی است دیوان جزای بینالمللی لاهه که در قرارداد ژنو 7391 پیشبینی شده است متأسفانه درحالحاضر باتوجه به آنکه صلاحیت آن اختیاری است نتوانسته است ایـن هـدف را تامین نماید.
در نوشتن این مقاله از منابع زیر الهام گرفته شده است:
1- traite? de droit pe?nal francais:r.garrud.
2- fre?cis de droit pe?nal spe?cial:rabert vouin
3.حقوق جنائی-جلد سوم-استاد دکتر عبد الحسین علیآبادی.
از نظر جغرافی دانها دنـیایی کـه در آن زندگی میکنیم صلح آمیز نیست.در متن تاریخ داستانهایی از مشاجره بین مردمی که نواحی مختلف جغرافیایی را چه در سطح قبیلهای ادوار اولیه و چه بین ابر قدرتهای امروزی اشغال کردهاند وجود دارد.قسمت اعـظم ایـن مشاجرات به کشمکش بر سر قلمرو جغرافیایی است.امروزه کلمه قلمرو1در زبان انگلیسی معانی متعددی دارد،از اینرو در آغاز کار،تعریف این لغت مفید بنظر میرسد،قلمرو از نظر حقوقی بهمعنای سرزمینی است که بـه یـک حـکومت معیّن تعلق دارد،جغرافی دانها، مـانند زیـست شـناسان اصطلاح قلمرو را به مفهوم بسیار عام آن بکار میبرند،یعنی ناحیهای که در آن حقوق مالکیت اعمال میشود و به طریقی محدود و مرزبندی میگردد(پیتر، 1376،ج 2:351).ما از کـلمه مـرز بـرای چنین قلمروهایی استفاده میکنیم.بعضی اوقات مالکیت رسمی اسـت و از نـظر قانونی تقویت و تنفیذ میشود،یک مالک منزل قانونا عرصه ای میخرد و خانهاش را در آن بنا میکند و شاید بتوان گفت یک دولت هم قانونا مـالک سـرزمینش اسـت.البته گاهی این مالکیت ناپایدار است و چه بسا قلمروهای به عـلت نمایش قدرت در مرزها متزلزل باشند و تهدیداتی از درون و برون موجودیت دولتها را درون قلمرو خود با خطر مواجه نمایند.و در مورد انـواع تـهدیدات(بالفعل و بـالقوه)،واقعیت آن است که شمار آن علیه کشورها بمراتب بیش از آن است که بـتوان در یـک مقاله به آن پرداخت لیکن در نظر است تنها به تهدیدات جغرافیایی(مرزی،درون مرزی و برون مرزی)پرداخته شود. وقتی صـحبت از جـغرافیا بـه میان میآید طیف وسیعی از موضوعات طبیعی،اعماز عوامل ثابت جغرافیایی مثل سرزمین،کوهها،آبها،فضا،منابع طـبیعی و...و عـوامل مـتغیر مثل پدیده های انسانی،فرهنگ،مذهب و...را نیز شامل میشود و طبیعتا بخش اعظم تهدیدها
عرصه جغرافیا تکوین مـییابد.در ایـن مـقاله،توجه بیشتر به تهدیدات و فرصتهای موجود متأثر از عوامل جغرافیایی و نحوه مدیریت و بهرهبرداری از آنها خواهد بود.
تعاریف 1-جغرافیا
فـرهنگ مـعین،جغرافی-جغرافیا را بعنوان علمی که از احوال زمین و اوضاع طبیعی،سیاسی و اقتصادی آن بحث میکند تعریف کرده اسـت.(معین،1382،ص:893)فرهنگ آکـسفورد1 نـیز جغرافیا را علمی معرفی میکند که در مورد سطح زمین،قسمتهای مهم و مختلف آن مثل کشاورزی و مـردم مـطالعه میکند(آکسفورد:536)
علم جغرافیا در دو حوزه مهم و اساسی طبیعی و انسانی به مطالعه روابط متقابل انسان و مـحیط مـیپردازد و ایـن دو حوزه هرکدام به شاخههای متعددی تقسیم میشوند.و از آنجا که در این مقاله تهدیدات را در حوزهء سیاسی قـدرتها بـررسی میکنیم.بنابراین به نوعی با ژئوپلیتیک2سروکار داریم.تفاوت جغرافیای سیاسی یا ژئوپلیتیک را اینطور گـفتهاند کـه جـغرافیای سیاسی واحدهای سیاسی را با شکلهای متفاوت حاکمیت در چارچوب مرزهای مشخص مورد مطالعه قرار میدهد در حـالیکه ژئوپلیـتیک بـه علل و فلسفه شکل گیر مرزها و حاکمیت واحدهای سیاسی توجه دارد.ژئوپلیتیک بهعنوان«دانش مـرزهای بـینالمللی» (آنجیو3:1998).حافظنیا ژئوپلیتیک را تأثیرمتقابل سه عنصر جغرافیا،سیاست و قدرت می داند.وی ژئوپلیتیک را«علم مطالعه روابط متقابل جغرافیا،قدرت و سـیاست و کـنشهای ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر»تعریف میکند.ژئوپلیتیک،در قالب مدل مفهومی زیر قابل - Oxford
تبیین اسـت و در آن سـه عنصر اصلی یعنی جغرافیا،قدرت و سیاست دارای خصلت ذاتـی باشند.(حافظنیا،1385:37)
(بـه تـصویر صفحه مراجعه شود) بنابراین جغرافیای سیاسی و ژئوپلیـتیک دو مـبحث مکمل،از یک موضوع علمی هستند و به مطالعهء نقش آفرینی قدرت سیاسی در محیط جـغرافیایی مـیپردازند.«درّه میر حیدر»، صاحبنظر در حوزه ژئوپلیـتیک،معتقد اسـت«جغرافیای سیاسی عـمدتا بـه بـررسی ابعاد فضایی سیاست میپردازد(مینایی،1381:7)
از نظر تاریخی رابـطهء انـسان و جغرافیا به قدمت انسان و طبیعت باز میگردد،اما آنچه تاریخ نشان میدهد،ارسطو اولیـن کـسی بود که با طرح آرمان شـهر1خود رشته جغرافیای سیاسی را پی ریـزی کـرد.وی معتقد بود که در یک دولت ایـده آل و نـمونه(کشور مستقل) نسبت بین جمعیت،وسعت قلمرو و کیفیت آنها مهم است.ارسطو برای پایتخت شدن یـک شـهر شرایطی را قائل بود و درباره تـرکیب ارتـش و نـیروی دریایی،چگونگی مرزها و سـایر عـوامل بحث کرده است و در ایـن بـحثها به ماهیت محیط فیزیکی بویژه آب و هوا،بعنوان یک عامل تعیینکننده اشاره دارد.(همان:8)
تهدید
در تلقی عمومی تهدید1به تـرسانیدن،بیم دادنـ،بیم کردن از کسی یا چیزی گفته مـیشود. (مـعین،1378،ج 1:856)لیکن در مـفهوم تـخصصی آنـ،هرگونه فعالیت،رفتاار یا وضعیتی کـه برآیند آن تضعیف امنیت و توان دفاعی کشور باشد را تهدید میگویند.اما آنچه که موردنظر ماست این اسـت کـه مهمترین مفهوم تهدید،متوجه امنیت ملی و مـنافع مـلی مـی گـردد.به عـبارت دیگر تهدید پدیـدهای اسـت که میتواند ثبات امنیت را رد یک شکور به خطر اندازد(افتخاری،1385:69).باری بوزان،فقدان امنیت و ناامنی را بازتاب ترکیبی از تهدیدها و آسـیب پذیـریها دانـسته که جدا ساختن معنا دار آنها از یکدیگر غـیرممکن اسـت (بـوزان،1379:135).در فـرهنگ عـمید نـیز کلمه تهدید،ترساندن و بیم دادن معنا شده است(عمید،1362:937).اما در فرهنگ و بستر2در مورد تهدید چنین آمده است:(1) علامتی که حاکی از قریب الوقوع بودن واقعهای ناخوشایند و یا ناگوار باشد،ابراز نیت و یا قـصد اعمال شرارت آمیز و یا مخرب،به منظور تلافی و یا تنبیه در برابر کاری که انجام شده و یا انجام نشده است؛ابراز نیّت و یا قصد وارد آوردن ضرر یا آسیب بر دیگران از طرق غیر قانونی بـهویژه بـا اعمال زور یا فشار بر فردی که مورد تهدید واقع شده است(2) چیزیکه ماهیتا و یا به علت رابطهاش با طرف مقابل،سعادت او را به مخاطره میاندازد.
بخشی از فهرست مطالب مقاله مفهوم درون مرزی و برون مرزی دولت
مقدمه
قوانین دورن مرزی دولت
مفهوم برون مرزی دولت
قلمرو قوانین کیفری
صلاحیت محاکم کیفری
استثنائات وارد بـر اصل درون مرزی بودن
فکر تاسیس یک دیوان جزائی بینالمللی با قوانین کیفری مربوطه
تهدی
3.مرز
دانلود مقاله مفهوم درون مرزی و برون مرزی دولت