زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله داروهای گیاهی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله داروهای گیاهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


خواص داروهای گیاهی در درمان امراض

 

"درمان بیماریها مربوط به جریان خون"
جریان خون نقش مهمی دربدن انسان دارد به این دلیل که خون اکسیژن و غذا را به تمام قسمت های بدن می رساند و همچنین سموم را از داخل بدن انسان دفع می کند واز بدن در مقابل بیماری حفاظت می کند.
سبزیجات و گیاهان درتنظیم جریان خون نقش مهمی را ایفا می کند گیاهانی مانند کلروفیل,سبزیجات,آهن مورد نیازخون را فراهم می سازد و فشارخون را تنظیم می کند.
از جمله گیاهان وسبزیجات دارویی که در جریان خون نقش مهمی را ایفا می کند باقلی،پیازکوهی،خیار،لوبیا سبز،نخود سبز،کاهو و برگ زیتون می توان نام برد.
"درمان بیماری های کبد"
کبد را میتوان انبار و کارخانه ی بدن معرفی کرد زیرا گلیکوژن و صفرا تولید می کند به همین دلیل باید از کبد به خوبی محافظت کرد و بهداشت آن را رعایت کرد بنابراین باید ازخوردن بعضی از خوراکی ها و نوشابه های الکلی که دشمن کبدات شدیدا باید خودداری کرد زیرا این دستهاز داروها به اسناج و عروق صدمه می زند بیماریهایی چون مالاریا و یرقان صدمه ی فوق العاده ای به کبد می زنند.
ولی خوشبختانه با داروهای گیاهی می توان طحالی که در اثر مالاریا متورم شده به حال عادی بر گرداند و باهمین داروها می توان این بیماری و یبوست ناشی از بیماری های کبد را درمان کرد.
از جمله این دروهای گیاهی میتوان زردآلو،برگ نارنج،اسفناج ،کنگر،کرفس،تمشک جنگلی،چای سبز،گل ختمی،نعناع صحرایی،درخت چنار و نعناع معمولی را می توان نام برد.
درمان بیماری های تناسلی
"انجیر"
انجیر نیروبخش است افراد ضعیف انجیر بخورند تا قوی شوند.
در یونان انجیر میوه ی مقدسی است و صدور انجیر به خارج ممنوع است وهر کس این کاررا بکند مجازات خواهد شد.
رومیان برای نیرو بخشی به کشتی گیران به آنها انجیر می دادند و همچنین به افرادی که به مدت طولانی مریض بودند انجیر می دادند که خوب شوند.
انجیر یک مسهل ملایم است در آلمان این مسهل را درست می کنند و به اطفال می دهند.
انجیر دارای شیره ی سفید رنگی است که در درمان زگیل مورد استفاده قرار می گیرد. برگ انجیر هم برای زخم ها مفید است.
"پونه"
پونه دردهای معده را تسکین می کند و برای بیماری های مغزی و رحمی توصیه می شود.
"درمان بیماری های مثانه وکلیه"
کلیه یکی از چهار عامل برای دفع مواد زائد ازبدن و همچنین کلیه مواد سمی را نیز از بدن دفع می کند.
خوشبختانه گیاهان و داروها و میوه هایی هستند که سلامت کلیه را تضمین می کند ولی داروهای شیمیایی برای کلیه ها ضرر دارند که باید از خوردن آنها اجتناب کرد.
برخی از سبزیجات و میوه هایی که برای سلامتی کلیه ها به کار می روند عبارتند از:
1- ریحان،که ضد نفخ و فرق و خنک کننده است و از نظرطلبی برای بیماری های مثانه و کلیه به کار می رود. 2- کنگر 3- بامیه ، که شفا دهنده زخم است و به صورت جوشانده باعث جلوگیری از سنگ مثانه می شود.4- جعفری که مقوی و خلط آور است. جوشانده ی جعفری برای سنگ کلیه و غشاء مجرای ادراری موثر است. 5- برگ هلو که ضد زخم است و برگهای آن برای دفع کرم معده موثر است.6- گل تلگرافی که مقوی برای درمان دیابت و امراض پوست مفید است.

 

"درمان بیماری های مغزی"
داروها به طور مستقیم و غیر مستقیم بر روی مغز تاثیر میگذارد.
داروهایی مثل برننجاسف به طور غیر مستقیم و از طریق ستون فقرات بر روی مغز تاثیر دارد.
قدرت معجزه گرایی بعضی از داروهای گیاهی بهتر از داروهای شیمیایی است.
برای مثال بیماری صرع را نمی توان به طور قطع با داروهای شیمیایی درمان کرد ولی با داروهای گیاهی می توان آن را معالجه کرد.از جمله گیاهانی که می توان در درمان بیماریهای مغزی استفاده کرد.
1- گردو که قابض و پاک کننده است و جوشانده برگ گردو در خون اثر خاصی دارد.
2- تره کوهی که تصفیه کننده ی خون است وبرای آسم مفید است.
3- کشمش که مقوی اعصاب است و برای بیماری صرع نیز زیاد استفاده می شود این دارو برای ورم خوب است به همین دلیل برای تورم مغز مفید است.
4- برنجاسف مغز را تقویت می کند و برای راه رفتن در خواب مفید است. این گیاه برای صرع هم مفید است.

 

 

 

"بابونه"
بابونه دونوع است که هر دونوع آن خاصیت ضد عفونی کننده دارد قسمت مهم بابونه در وسط آن است. که رنگش زرد است جوشانده ی آن را در درمان تشنجات مغزی موثر است.
بابونه دارویی است مقوی تب بر ضد کرم و دم کرده ی آن برای سوء هاضمه ای ها مفید است.
برای بیماری هایی مثل رماتیسم و سردرد مورد استفاده قرار می گیرد. جوشانده ی گل بابونه به صورت محلول برای ورم های چشم مفید است.
همچنین از بابونه برای دفع پشه و مگس دراتاق استفاده می شود. از پماد بابونه که از گل خشک بابونه و روغن زیتون و کافور درست می شود.برای مواضعی که درد می کنند استفاده می شود.
"بید خشت"
بید خشت ملین و برای امراض سینه مفید است و همچنین برای امراض سنگ مثانه هم استفاده می شود چون مدر است.
"زردچوبه"
زرد چوبه بادشکن و محرک جهاز هاضم است. در هند زردچوبه را در مراسم های مذهبی مورد استفاده قرار می دهند ضماد زردچوبه برای بیماری های پوستی مفید است.
پاشیدن گرد زردچوبه برای بند آوردن خون مفید است.
"برای شکستن درد دندان مالیدن گرد زردچوبه بر لثه است."1


" زعفران"
زعفران برای سرفه و دندان درد درد عضلات و بیماریهای مثانه مفید است.زیاد خوردن زعفران برای اعصاب مضر است.
"زیتون"
زیتون ضد مسمومیت و دارای طبیعت گرم است. برای بیماری سنگ کلیه و یبوست مفید است.
مالیدن روغن زیتون بر سر باعث جلوگیری از سفید شدن موی سر می شود.
بخش دو
"خواص سبزیجات"
"اسفناج"
اسفناج دارای ویتامین های آ،ب، و ویتامین ث ،د، و کلسیم و فسفر وپروتئین و چربی و قند آهن و آهن و ید و بسیاری ازاملاح دیگر است.1
اسفناج سرد است و به صورت پخته می تواند سرفه های خشک را درمان کند.
برای بیماری آسم هم توصیه می شود. آب اسفناج برای خارش مفید است.
اسفناج انرژی بدن را زیاد می کند. و به علاوه ضد سرطان است. برای تشنگی هم مفید است.
خوردن عصاره ی اسفناج برای نیش زدگی زنبور درمان است.
" بادنجان"
بادنجان طبیعت گرم دارد و مقوی و ملین است.زیاده روی در خوردن بادنجان باعث درد پهلو می گردد. بادنجان دارای ویتامین آ، ث،وآهن است.

 

"پیاز"
پیاز دارای ویتامین آ.ب وث است و درحین اینکه غذا است دوا هم هست.
پیاز دافع سنگ کلیه و برای میگرن و ادرار مفید است. پیاز پخته نیز برای یبوست توصیه می شود.
پیاز باعث زودتر هضم شدن غذا و تصفیه ی خون و دفع سموم می شود. اگرچند قطره سرکه را درپیاز رنده شده بریزند و در بینی بچکانند از خون دماغ جلوگیری می کندو همچنین پیازرنده شده را مقدار مساوی سیب مخلوط کنند برای دفع اسهال مناسب است پیاز جوشانده نیز برای درمان بی خوابی مفید است. پیاز همچنین دافع خوبی برای سرما خوردگی است.
" پیاز به واسطه فسفری که دارد انجام کار فکری را آسان می کند و به واسطه گوگردی که دارد برای خون ضدعفونی کننده خوبی است گوگرد پیاز وقتی وارد خون می شود و در ریه ها وارد می گردد. و با بیماریهای مجاری تنفسی مثل آسم و برزشیت و گریپ و غیره مبارزه می کند.1
"تره"
تره مقداری آهن و ویتامین های آ،ب 1وث دارد. تره معالج بیماریهای دستگاه تنفسی مخصوصا سیاه سرفه و گرفتگی صدا است.تره برای درد مفاصل مفید بوده و از آب تره برای درمان کهیر استفاده می شود.اگر کسی به خون دماغ مبتلا شد. چند قطره آب تره با سرکه برایش معالج است.
" جعفری"
برگ جعفری دارای پروتئین،چربی و آهن و کلسیم است. جعفری گرم است و بادشکن معده است.
جوشانده ی 15 الی 60 گرم جعفری در آب اشتها آور و برای معالجه بیماری هایی از قبیل تنگی نفس،سستی عمومی بدن اثرشفابخش دارد. جعفری ضد اسهال و حل کننده و ضد عفونی کننده است.
در آن ماده ای است که برای سرطان جلوگیری کننده ی خوبی است. در خوردن عصاره ی جعفری باید تعدیل کرد چون محرک اعصاب است.
"جو"
جو دارای ویتامین های آ،ث و برای اشخاص ضعیف بسیار مفید است جو طبیعت سرد دارد واز گندم زودتر هضم می شود.
"سیب زمینی"
سیب زمینی مقداری مواد هیدروکربن،فسفر،کلسیم وآهن دارد. برای مبتلایان به بیماری قند مضرنیست. سیب زمینی را اگر روی سوختگیها بمالند برای تسکین سوختگیها مفید است. سیب زمینی برای تقویت نیروی بدنی مفید است و نفخ آور است. همچنین دارای طبیعت سرد و خشک است. برای اشخاصی که به باد مفاصل مبتلا نیز مضر است. سیب زمینی آب پز اگر زیاد بماند مسمومیت آور است. ضماد سیب زمینی برای رفع درد و ورم خوب است و سیب زمینی سرخ کرده برای بیماری معده مضر است. سیب زمینی برای بیماری های قلبی مفید است.
"شلغم"
شلغم پروتئین،کلسیم و آهن دارد و همچنین ویتامین آ،ث نیز دارد. شلغم را برای تقویت بینایی و دفع سنگ مثانه و سرما خوردگی مفید است. شلغم گرم و سرد و مصلح آن نمک یا شیرینی است.سرفه را رفع می کندو تن را فربه.شلغم برای تقویت کبد و اعصاب مفید است. خیلی دیر فاسد می شود و دارای آنتی بیوتیک طبیعی است. قند شلغم نیزبرای بیماری های قند مضر نیست ولی شلغم برای افرادی که بیماری گواتر دارنداصلا توصیه نمی شود.
"سیر"
سیر دارای ویتامین ث است و طبیعت گرم دارد. صفرا بر،ضد عفونی کننده و برای معالجه ی اسهال ساده و بیماری های تنفسی مفید است و فشار خون را نیز پایین می آورد. سیر برای جلوگیری از سرطان و فلج مفید است. یکی از پزشکان ایرانی هر روز صبح چند پر سیر می خورد تااز کلیه امراض درامان باشد.
سیربرای سر درد، سر گیجه و ضعف حافظه مفیداست. سیر نیرو بخش است. سیر برای معالجه امراضی مثل مالاریا ،بی خوابی، سرما خوردگی،تنگی نفس،سیاه سرفه و عفونت روده ها مفید است.
سیر باعث تمیزنگه داشتن کلیه ها شده و ترشحات معده را زیاد می کند. سیر همچنین رطوبت معده را نابود می سازد. و عضلات قلب را نیز می کند و جریان خون را درشرائین تنظیم می کند.
"شنبلیله"
شنبلیله برای رفع لاغری و رفع بی اشتهایی مفید است و اگر با عسل پخته شود برای آسم معالج است. تخم شنبلیله برای تقویت جسم و بیماری های قند و سل مفید است. هندیها در غذای خود تخم شنبلیله را می کوبند و می ریزند.
"عدس"
عدس برای آنهایی که زیاد کار می کند و ضعیف. البته هستند مفید است ولی ضرر هم دارد زیرا خون راغلیظ می کند و دیر هضم است و دچار پریشانی درخواب می شود. عدس تن را فربه می کند ولی برای اعصاب خوب نیست. عدس دارای آهن،کلسیم و فسفرو ویتامین ب است. برای تسکین سرفه و درد سینه مفید است. چنانچه عدس را با پماد به صورت ضماد بر روی ورم های چرکی بگذارند ورم را می خواباند.

 

"فلفل و فلفل فرنگی"
دارای پروتئین ،مواد چربی ،کلسیم و آهن و ویتامین های مختلف است.طبیعت گرمدارد وبرای اشتها و تقویت اعصاب وهضم غذا مفید است. از فلفل برای رفع سرفه های متوالی سیاه سرفه میگرن و براسیر استفاده می شود. ولی نباید در خوردن آن افراط کرد زیرا باعث استفراغ و سقط جنین می شود. در استعمال خارج برای تسکین دردهای عصبی فلجهای موضعی درد کمر نقرس و رماتیسم ممکن است از ضماد فلفل استفاده کنند. که از فلفل سبز و روغن پیه و آرد نخود به دست می آید.
"فلفل سیاه"
فلفل سیاه طبیعت گرم دارد و ضد نفخ است و زیاده روی در خوردن آن ضرر دارد. فلفل سیاه برای فلج مفید است.
اگر فلفل سیاه را روی دندان پوسیده و کرم خورده بمالند ازپیشرفت آن جلوگیری می کند. فلفل سیاه برای مبتلایان به بیماری سل هم مفید است.
"در هند از فلفل سیاه کوبیده و نمک و استخوان سوخته و کوبیده گوسفند کوبیده گرد دندان بسیار مفید می سازند که هم دندان را تمیزمی کند و هم آن را از پوسیدگی حفظ می کند و هم لثه را تقویت می کند. متاسفانه کسی در ایران از این گرد دندان مفید و ارزان خبر ندارد. وهم با استفاده از خمیر دندان های گران وحتی زیان آور استفاده می کنند."1
"کلم"
کلم کثیر الغذا و تصفیه کننده ی خون است و برای کرم معده مفید است. کلم به دلیل داشتن ویتامین A برای درمان اولیه زخم معده و روده مفید است. ولی بهتر است که کلم خام را با کرفس خام بخورند که نتیجه ی مطلوبتری به دست می آید.

 

"کاهو"
کاهو دارای طبیعت سرد و حاوی پروتئین،کلسیم و ... است. کاهو برای دفع یبوست و درمان یرقان و افزایش حجم ادرار و تسکین سوزش مجرای ادرار و تصفیه ی خون و رفع عطش و سردرد مفید است. مبتلایان به سل و تنگی نفس مفید است. مصلح کاهو نعناع است. کاهو ملین و خواب آور است وبرای درد مفاصل مفید است. کاهو خون را صاف می کند.کاهو برای نیروی بدنی مفید است و دارای ویتامین آ و ب و ید است.چنانچه کاهو با عصاره ی هویج مخلوط شود بر خاصیت آن افزوده می گردد. کاهو مسکن اعصاب است ورنگ مو را براق و رنگ روی را گلگون می کند. اگر کاهو را بعد از غذا بخورند به زودتر هضم شدن آن کمک می کند. کاهو برای نیامدن ادرار و برای اشخاص عصبانی و پریشان مفید است. کاهو همچنین باعث آرامش درخواب و باعث درمان بیماری بی خوابی است.
"کدو سبز"
کدو سبز برای دفع حالت استفراغ مفید است و برای مبتلایان به کیسه ی صفرا توصیه می شود.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله داروهای گیاهی

دانلودمقاله شیطان‌پرستی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله شیطان‌پرستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چکیده
سال‌های پس از رنسانس را می‌توان به سال‌های افسار گسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی و اجتماعی و جنبه‌های متعدد منتهی به روابط انسانی توصیف کرد .
پس از برداشته شدن یوق تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی ، چند کنش عمده فکری و فلسفی شکل گرفت که شرح آن در حوصله این مقال نمی‌گنجد ،‌ لکن آنچه قابل توجه است ، رویکر‌د‌های متفاوت به مساله انسان و رابطه او با خدا است که زمینه‌های شکل‌گیری بسیاری از جریان‌های فلسفی را فراهم آورد.
نکته‌ای که نباید از ذهن دور بماند ،‌تاثیرات گسترده مکاتب یونانی و شرقی بر اندیشه متفکران غربی است .در هر حال با در نظر گرفتن موارد فوق‌الذکر دامنه انتقاد‌گرایی به مباحث اصلی توحیدی یعنی جایگاه خدا ، انسان و شیطان نیز رسیدقرن‌ها بعد یعنی در سال‌های آغازین قرن بیستم برخی از عناصر فاسد‌‌الاخلاق با اتکا به گرایشات و نظریات توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه جریان « شیطان‌پرستی » را با ویژگی‌هایی همچون گناه‌گرایی ، ‌قتل ، ‌تجاوزات جنسی ، هدم اصول اخلاقی ، بی‌توجهی به مسائل توحیدی و ... پایه‌گذاری کردند .اگرچه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد وسیعی از افراد جامعه انسانی به این جریان شده ، لکن استفاده از موسیقی‌های جذاب و متنوع ، انجام اعمال خارق‌العاده و دور از ذهن ،‌ تهی‌شدن انسانی غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروه‌ها فراهم آورد .
نکته حائز اهمیت آن است که علی‌رغم عدم استقبال عمومی از عضویت در گروه‌های شیطان‌پرستی ، آموزه‌ها و تعالیم گمراه‌کننده‌ای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که در اختیار ایشان توسط قدرت‌های بزرگ سیاسی قرار گرفته ، ‌منتشر شده و می‌شود و این گروه‌ها در سراسر جهان همواره به عنوان کانون های فحشا و فساد شناخته می‌شوند
آشنایی با شیطان‌پرستی
تعریف کلی
سال 1960 را می‌توان به صورت جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان‌پرستان در آمریکا دانست (1) ، ‌صرف‌نظر از انواع شیطان‌پرستی که طی سالیان متمادی باستانی همچون یونان ، عراق ، ‌ایران و ... وجود داشته است . هدف این پژوهش بررسی و مطالعه جریان خاص شیطان‌پرستی مسیحی است که در سال 1960 میلادی رسماً در کشور آمریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده‌است.
نکته ضروری نقش قابل توجه یک مامور شناخته شده سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا در شکل‌گیری جریان مذکور می‌باشد که طی پژوهش به آن اشاره خواهد شد .
شیطان‌پرستی دینی (2)
اگرچه ضروری است که متذکر شویم اینکه اساساً آیا می‌توان شیطان‌پرستی را دینی خواند ، محل سوال‌های جدی است ، لکن با توجه به اینکه در اغلب کشورها چنین دسته‌بندی ارائه شده است از عنوان « شیطان‌پرستی دینی » عیناً استفاده می‌شود .
مبنای بنیادین این نوع از گرایش به شیطانیسم ، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعه اساطیری و یا چند خدایی می‌باشد . عمده پیروان آن به « خدایان » رم باستان ، ‌الهه‌های شرقی و ... گرایش دارند .
اما رکن اصلی این نوع نیز مانند سایر انواع تاکید بر پرورش استعدادهای شخصی انسان و در حقیقت خودپرستی است .
3. شیطان‌پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌» این شاخه از شیطان‌پرستی به پایه‌گذاری این فرقه به نام « آنتوان لاوی »(4) نسبت داده می‌شود .
این نوع شیطان‌گرایی نیز مانند دو نوع دیگر یعنی دینی و گوتیک از مبنای اعتقادی یهودیت نشات گرفته است.

 

 

 


آشنایی گذرا با«آنتوان لاوی »
نام کامل وی آنتوان شزاندر لاوی (Anton Szandor Lavey) می‌باشد . وی در یازدهم آوریل سال 1930 میلادی در شیکاگو آمریکا متولد و به همراه خانواده‌اش به سانفرانسیکو عزیمت نموده و تا زمان مرگش در آنجا ساکن می‌شود .
وی شخصیتی ناهنجار و ناسازگار بوده که در سن 17 سالگی ضمن فرار از تحصیل و حضور در خانه به عنوان خدمه و دلقک به یک سیرک می‌پیوندد .لاوی در سال 1950 میلادی در دایره جنایی پلیس آمریکا به عنوان عکاس جنایی مشغول به کار می‌شود (5) که تاثیرات عمده‌ای را نیز می‌پذیرد.آنتوان در سال 1952 با « کارول لنسیگ » ازدواج می‌کند اما بنابر دلایلی اعم از عدم التزام به اصول اولیه اخلاقی و پایبندی به روابط خانوادگی و شیفتگی به زن دیگری به نام « داین هگارتی » از همسر اولش جدا شده و از سال 1960 به بعد روابط نامشروعی را با وی آغاز می‌کند . لاوی یک فرزند نامشروع از هگارتی که هرگز با وی ازدواج نکرد را به دست می‌آورد .
وی همچنین علاقه وافری به نوازندگی پیانو داشته و طبق اطلاعات موجود در همین سال‌ها روابط جدی و پردامنه را با برخی عناصر سازمان (CIA) همچون مایکل آکینو (6) برقرار می‌کند .
این فرد مرتبط با سازمان جاسوسی آمریکا در تاریخ 30 آوریل 1966 در حال که برای جمعی از اعضای حلقه‌های سری « دایره اسرار‌آمیز » با سری تراشیده سخن می‌گفت ، مدعی بنیان‌گذاری « ‌کلیسای شیطان » شد .
نامبرده کتابی را تحت عنوان « انجیل شیطان » و کتاب دیگری نیز با نام « آئین ‌پرستش شیطانی » به چاپ رساند . روز مرگ لاوی با نام « هالووین در آمریکا شناخته می‌شود .
شیطان‌پرستی گوتیک
این نوع شیطان‌گرایی نیز مانند دو نوعی که در گذشته اشاره شده نوعی از شر‌پرستی با اشاره به تاریکی و از کثیف‌ترین فرقه انحرافی به حساب می‌آید . در موسیقی متالیکا نیز سبکی به نام گوتیک وجود دارد .
کثیف‌ترین اعمال مانند خوردن نوزادان ، ‌تجاوزات جنسی و ... به این گروه نسبت داده می‌شود. (گرچه گفتنی است برای تمام گروه‌های شیطانی این اعمال از واجبات به حساب می‌آید.) میل و درخواست به‌ « برگشت تاریکی » در این شاخه بارز است . همانند اعضای گروه « آکنکار » که با لباس‌های تیره به غارها و تاریکی‌ها برای فریاد کشیدن پناه می‌برد.
مایکل آکینو«Michael Aquino» متولد 28 اکتبر 1986 بنیانگذار معبد ست است . همچنین او در ارتش و سازمان سیا «CIA» مشغول فعالیت بوده است . وی به خاطر اختلافاتش باآنتوان لاوی ، معبد ست را در 1975 در سانفرانسیسکو تاسیس کرد. معبد سِت (Temple of Set) یکی از مخوف ترین، مشهورترین و مخفی ترین سازمان‌های شیطان پرستی است. معبد سِت اولین جامعه مخفی است که ادعای رهبری جهانی «طریقت دست چپی ها » در جهان را دارد. تعالیم آن شامل فلسفه شیطان و تمرینات سحر است.سِت (Set) نام یکی از خدایان مصراست.آکینو و گروهی دیگر ار کشیشان کلیسای شیطان به خاطر اختلافات فلسفی و مدیریتی از آن جدا شده و سازمان معبد ست را تشکیل دادند.در همان سال، معبد سِت به عنوان یک کلیسای بی فایده در کالیفرنیا به ثبت رسید.بارز ترین تفاوت میان کلیسای شیطان (Church of Satan) و معبد ست مربوط به مفهوم شیطان است.معتقدین به کلیسای شیطان (C.o.S)، که سِیتنیست (سیطنیست Saitanist) نامیده می‌شوند اعتقاد دارند که شیطان موجودی نمادین است، و وجود خارجی ندارد. آنها از شیطان برای نشان دادن توجهات خود و به استهزاء گرفتن مسیحیت بهره می‌گیرند.در حالی که پیروان معبد سِت که سِتیانس (Setians) نامیده می شوند معتقدند که شیطان واقعی وجود دارد که به آن «پادشاه تاریکی » (The Prince of Darkness) می‌گویند.آنها او را «سِت، پادشاه حقیقی تاریکی» ("Set" the TRUE Prince of Darkness) می‌نامند. سِیتِن (Satan) نامی است مأخوز از انجیل به عنوان پادشاه تاریکی؛ ولی سِت (Set) نام خداوند مرگ و عالم اموات در باستان است.

ستاره واژگون معروف به پنتاگرام اغلب برای نشان دادن شیطان پرستی استفاده می‏شود.
شیطان پرستی یک حرکت مکتبی، شبه مکتبی و یا فلسفی است که هواداران آن شیطان را یک طرح و الگوی اصلی و قبل از عالم هستی میپندارند. آنها شیطان را موجودی زنده و با چند وجه از طبیعت انسان مشترک می‌دانند. شیطان پرستی را در گروه «راه چپ» مخالف با «راه راست» طبقه بندی می‌کنند.[۱] دست چپی‌ها به غنی سازی روحی خود در جریان کارهای خودشان معتقدند. و بر این باورند که در نهایت باید تنها به خود جواب پس دهند. در حالی که دست راستی‌ها غنی سازی روحی خود را از طریق وقف کردن و بندگی خود در مقابل قدرتی بزرگ‌تر بدست می‌آورند. لاوییان‌ها در واقع خدایی از جنس شیطان و یا خدایی دیگر را برای خود قائل نیستند. آنها حتی از قوانین شیطان نیز پیروی نمی‌کنند. این جنبه اعتقادی آنها به طور مکرر به اشتباه نادیده گرفته می‌شود و عموماً آنها را افرادی می‌شناسند که شیطان را به عنوان خدا پرستش می‌کنند.[۲]

پنداره‌ای از شیطان، اثر گوستاو دوره در کتاب بهشت گمشده، نوشته جان میلتون
شیطان پرستی به جای اطاعت از قوانین خدایی یا قوانین طبیعی و اخلاقی، عموماً بر پیشرفت فیزیکی خود با راهنمایی‌های موجودی مافوق یا قوانینی فرستاده شده تمرکز دارد. به همین دلیل بسیاری از شیطان پرستان معاصر از باورها و گرایش‌های ادیان گذشته اجتناب می‌کنند و بیشتر گرایش‌های خودپرستانه دارند.[نیازمند منبع] به گونه‌ای که خود را در مرکز هستی و قوانین طبیعی می‌بینند و بیشتر شبیه به مکاتبی چون ماده‌گرایی و یا خودمحوری و جادومحوری هستند. به هر حال بعضی شیطان پرستان به طور داوطلبانه بعضی از قوانین اخلاقی را انتخاب می‌کنند. این یک جریان وارونه سازی را نشان می‌دهد. بر این مبنا شیطان پرستان به دو گروه اصلی شیطان پرستان فلسفی و شیطان پرستان دینی تقسیم بندی می‌شوند.
تاریخچه
مفهوم شیطان در طول قرنها مورد مکاشفه قرار گرفته‌است. شاید بتوان تاریخچه شیطان پرستی را به قرون اولیه پیدایش آدمی نسبت داد.
موضوعی که امروزه درباره شیطان پرستی قدیمی وجود دارد و در برخی کتابها دیده می‌شود به این مطلب برمی‌گردد که اصولا شیطان را کلیسا به وجود آورد تا تمام بدیها و پلیدیها را به آن نسبت دهد تا به نوعی هم خدمتی به بشریت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نیز که در قرون وسطا از قدرت زیادی برخوردار بودند با عنوان جادوگران سیاه به عنوان پیروان شیطان معرفی کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند.
انواع و رویکردهای شیطان پرستی
این نوع گرایش عبارت است از اینکه محور و مرکز عالم انسان است‌. این شاخه از شیطان‌پرستی به پایه‌گذاری این فرقه به آنتوان لاوی نسبت داده می‌شود.او کسی بود که کلیسای شیطان را تأسیس کرد (اولین سازمانی که از لغت شیطان پرستی فلسفی استفاده نمود) در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است، و بزرگترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان برتری و ترفیع ایشان نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نمی‌دانند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیده‌ای ندارند. به هرحال زندگی این گروه از شیطان پرستان عاری از روحیه مذهبی و معنویت نیز نیست.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، هر شخص خدای خودش است. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث می‌شمارند و به آنها به دید ترس از مسائل ماوراء الطبیعی می‌نگرند و تنها به وسیله آن، یک زندگی عقیم و تنها بر مبنای “جهان واقعی” را تشکیل می‌دهند. به طور شفافی، آموزه‌های شیطان پرستان فلسفی قدمتی بیشتر از کلیسای لاوی دارد. اگر چه این تصوری از شیطان است، ولی با موقعیت واقعی او تقابل دارد چرا که این تعالیم از آموزه‌های یهودی-مسیحی نشئات گرفته‌است و شیطان را بدلیل خصوصیاتش پلید نگاشته‌است
شیطان‌پرستی لاویی
این نوع از شیطان پرستی بر مبنای فلسفهٔ آنتوان‌لاوی که در کتاب انجیل شیطان تشکیل شده‌است. لاوی موسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشته‌های نیچه، آلیستر کرالی، این رند، مارکی دو ساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده‌است. شیطان در نظر لاوی موجودی مثبت بوده در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادی نیز اعتنایی ندارد.یک شیطان پرست لاویی، خود را خدای خود می‌داند، آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه میجیک کراولی با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست لاویی مدعی آن است که کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف می‌دانند باید به طرز فکر گروهی خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند. و در ازای آن گرایش‌های انفرادی داشته باشند و من تبع باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی می‌دانند و در بشر دوستی خود، بدون تامل عمل کنند[۲]
شیطان پرستی دینی
این نوع شیطان پرستی شبیه شیطان پرستی آنتون لاوی است اما با این تفاوت که در این نوع شیطان گونه‌ای جنبه خدایی و متافیزیکی دارد و این جنبه برداشته شده از ادیان ابراهیمی ، افسانه‌ها ، آیین‌های متفاوت و یا صرفا ساخته شده ذهن پیروان آن می‌باشد.
شرپرستان
این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط می‌شوند. این نوع شیطان پرستان معمولاً متهم هستند که به اعمالی از قبیل «خوردن نوزادان»، «کشتن گوسفندان»، «قربانی کردن دختران باکره» و «نفرت از مسیحیان» هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» دسته بندی شده‌است.]کتابی که در دوران تفتیش عقاید توسط کلیسا (۱۴۹۰) تالیف شد و در واقع هرگز به طور رسمی مورد استفاده قرار نگرفت، کتاب حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست است. ترجمه لغوی نام کتاب پتک جادوگران است.
فلسفه شیطانی
شیطان در ۹ جمله شیطانی منسب به لاوی خلاصه می‌شود:
2. شیطان می‌گوید دست و دلبازی کردن بجای خساست.
3. شیطان می‌گوید زندگی حیاتی بجای نقشه خیالی و موهومی روحانی.
4. شیطان می‌گوید دانش معصوم بجای فریب دادن ریاکارانه خود.
5. شیطان می‌گوید محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند بجای عشق ورزیدن به نمک نشناسان.
6. شیطان می‌گوید انتقام و خونخواهی کردن بجای برگرداندن صورت. (اشاره به تعالیم مسیحیت که می‌گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه‌ای به طرف دیگر بزند)
7. شیطان می‌گوید مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران بجای نگران بودن خون آشام‌های غیر مادی
8. شیطان می‌گوید انسان مانند دیگر حیوانات است، گاهی بهتر ولی اغلب بدتر از آنهایی است که روی چهار پا راه می‌روند، بدلیل آنکه انسان دارای خدای روحانی و پیشرفت‌های روشنفکرانه، او را پست‌ترین حیوانات ساخته‌است.
9. شیطان بیشتر آن چیزهایی که گناه شناخته می‌شوند را ارائه می‌دهد، چون که تمام آنها به یک لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می‌شوند.
10. شیطان بهترین دوست کلیساست چرا که در میان تمام این سالها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساها است.
و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام برده‌است :
حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی (انتظار بازپس گرفتن از دیگران، آنچه به آنها داده‌اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی ناکافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌پوساند) و کمبود محسنات. .
لاوی ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده‌است :
1. هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
2. هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران میخواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
3. وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
4. اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
5. هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
6. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو میخواهد آن را بگیری.
7. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هاید استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته‌هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
8. هرگز از چیزی که نمیخواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
9. کودکان را آزار نده.
10. حیوانات -غیر انسان- را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای شکارشان.
11. وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر میداری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.
نمادهای شیطان پرستی
در بررسی نمادهای متعلق به شیطان‌پرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است .در ذیل برخی از نمادها که به عنوان نگین انگشتر ، ‌گردنبند ، تصاویر بر روی دست‌بندها ، پیراهن ، شلوار ، کفش ،‌ ادکلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار می‌گیرد :
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطان‌گرایی به همراه دایره حذف کنیم ، آن وقت یک ستاره پنج‌ضلعی بر جای می‌ماند که همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی می‌ماند .
این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینکه انواع آن گاه پنج‌ضلعی وارونه
(snvertedpentagram) یا دیو (Buphomet ) و به شکل در میان نمادهای شیطان‌پرستان به چشم می‌خورد
برخی از شیطان‌گرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطان‌گرایی را در نقشه ذیل توصیف می‌نمایند . محدوده در ایسلند و اروپا
درمیان پنتاگرا‌های قبلی تصویر سر یک بز تعبیه شده است که اقدامی ضد مسیحی ، ‌به این معناست که مسیحیان معتقدند که مسیح همچون یک بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینکه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره می‌دانند این آرم را انتخاب کرده‌اند.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  118  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شیطان‌پرستی

دانلودمقاله پول و درآمد

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله پول و درآمد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

پول چیست؟
پول:در ساده ترین تعریف ؛ وسیله ای ست که انسان‌ها برای تبادل خواسته ها،خدمات، کالاها ورفع نیازها از آن استفاده می‌کنند.
اما تعریف دیگری از آن بصورت زیر ترائه میشود:
عبارت‌است‌از آن چیزی که در داد و ستد و مبادله مورد قبول عموم افراد جامعه باشد.(شما به وسیله ای پول میگویید که در بین عموم مردم جهت خرید و فروش مورد قبول باشد. در جامعه امروزه این امکان وجود ندارد که شما با چند کتاب به یک کفاشی بروید و در ازای کتاب ؛ تقاضای کفش داشته باشید؛ هر چند در دوران اولیه زندگی چنین مبادلاتی وجود داشته است)
انواع پول:
پول بانکی (شامل وجوه و اعتبارات بانکی در بانکهای تجاری)
پول نقد (شامل اسکناس و مسکوک)
پول الکترونیک (شامل کارتهای اعتباری)
6-اقتصاد:
دانشی است که با توجه به کمبود کالا و ابزار تولید و نیازهای نامحدود بشری به تخصیص بهینه کالاها و تولیدات می‌پردازد. پرسش بنیادین برای دانش اقتصاد مسئله حداکثر شدن رضایت و مطلوبیت انسان‌هاست.
(به زبانی ساده تر توضیح میدهم.ببینید دوستان نیازهای انسان بسیار زیاد و یا بهتر نامحدود است.این یک اصل اساسی حاکم بر زندگی همه ماست.
همه ما خواسته های بی شماری داریم اما در برابر این همه خواسته با مشکلی مواجه هستیم و آن کمبود منابع و امکانات تولیدی ست که بصورت محدود وجود دارد.
همه افراد از رفع نیازهای خود مطلوبیت بدست میآورند؛ یعنی همه ما از داشتن یک اتوموبیل مدل بالا و یا یک سفر به زیباترین نقاط دنیا احساس لذت میکنیم؛اما در بدست آوردن این مطلوبیت ها ما با موانعی روبرو هستیم ؛ و آن کمبود امکانات در برابر خواسته های بیشمار ماست.
لذا باید این امکانات محدود را بگونه ای استفاده کنیم که بیشترین لذت و فایده رو از این امکانات بدست بیاوریم و این دقیقا موضوع علم اقتصاد است.
برای روشن تر شدن بحث مثالی میزنم:
خانواده ای را در نظر بگیرید که درآمدی در حدود 500,000 تومان در ماه دارد.این خانواده نیازهای بیشماری دارد که از همه آنها لذت میبرد؛ماشین آخرین سیستم؛سفر اروپا؛ خانه لوکس با بیشترین امکانات و هزاران نیاز دیگر که برخی از این نیازها نیازهای اساسی آن خانواده است.خوب شما فکر میکنید با درآمدی که این خانواده دارد تحقق همه این خواسته ها امکان پذیر میباشد؟قطعا خیر و این همان محدودیت در برابر خواسته های بیشمار است.
پس این خانواده باید بگونه ای برنامه ریزی کند که با این محدودیت یعنی درآمد 500,000 بیشترین لذت را داشته باشد و این همان اقتصاد است.
میبینید که همه ما در هر قشری و با هر سوادی همیشه با این علم ارتباط مستقیم داریم)
این دانش به دو بخش اصلی اقتصاد خرد و کلان تقسیم می‌شود.(توضیح خواهم داد)

 


نقش متغیرهای مالی(پول و درآمد) بر مشارکت افراد در بازار سرمایه
از دیدگاه نظریه های کلان اقتصادی انباشت سرمایه فیزیکی واقعی شرط لازم (اما نه کافی) برای توسعه اقتصادی ملی است، لذا انباشت سرمایه به عنوان مهم ترین عامل برانگیزاننده توسعه و رشد اقتصادی در سرمایه گذاری های کلان اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است. کارکرد مناسب بازار سرمایه می تواند از طریق کاهش هزینه های مبادله حق مالکیت بنگاه ها، کاهش نگهداری دارایی های نقدی، افزایش نرخ رشد سرمایه های فیزیکی، تعیین قیمت وجوه و سرمایه، انتشار و تحلیل اطلاعات، توزیع ریسک اقتصادی، مقابله با ناهنجاری های اقتصادی، مهار تورم و بیکاری و... کارایی سرمایه گذاری و رشد را افزایش دهد.
با توجه به اهمیت بازار سرمایه به طور تعجب آوری بسیاری از خانوارها در سهام سرمایه گذاری نمی کنند. نتایج برخی از پژوهش ها نشان می دهد 51 درصد ازخانوارهای امریکایی و 72 درصد از خانوارهای اروپایی در سال 1998 فاقد سهام بوده اند و معمای خود را این چنین مطرح می کنند، چرا بسیاری از خانوارها در بازار سهام مشارکت نمی کنند؟مقاله حاضر در نظر دارد با بررسی تاثیر متغیرهای مالی بر مشارکت افراد در بازار سرمایه از یک سو ادبیات نظری مناسبی را در حوزه تاثیر متغیرهای مالی بر مشارکت افراد در بازار سرمایه در ادبیات پژوهشی کشور فراهم آورد و از سوی دیگر ابزار مناسبی را در اختیار تصمیم گیرندگان بازار سرمایه و سایر محققان قرار دهد.
بازار سرمایه
توسعه اقتصادی مستلزم انباشت سرمایه است. اکثر گرایش ها و مکاتب اقتصادی بر این نکته تاکید ورزیده اند که تراکم سرمایه نخستین شرط توسعه اقتصادی است. بازار سرمایه به عنوان یک بازار متشکل، نقش موثری در بسیج امکانات مالی و سرمایه یی به منظور رشد و توسعه اقتصادی کشورها داشته و هم اکنون نیز در بسیاری از کشورهای جهان تامین مالی اعتبارات مورد نیاز بنگاه های اقتصادی را بر عهده دارد. کارکرد مناسب بازار سرمایه می تواند کارایی، سرمایه گذاری و رشد را افزایش دهد. ایجاد بازار سرمایه می تواند رشد اقتصادی را از طریق کاهش هزینه های مبادله حق مالکیت بنگاه ها افزایش دهد. به علاوه می تواند از طریق کاهش نگهداری دارایی های نقدی و افزایش نرخ رشد سرمایه های فیزیکی حداقل در بلند مدت رشد اقتصادی را افزایش دهد.
مشارکت در بازار سرمایه
ادبیات پژوهشی در حوزه مشارکت افراد در بازار سرمایه به دو بخش تقسیم می شود؛
الف) مشارکت در بازار سرمایه قبل از ورود به بازار. این حوزه مربوط به تصمیماتی است که سرمایه گذاران جهت انجام نخستین خرید سهام و ورود به بازار سرمایه می گیرند.
ب) مشارکت در بازار سرمایه بعد از ورود به این بازار. این حوزه مربوط به تصمیماتی از قبیل خرید و فروش سهام در بازار سرمایه است که بعد از ورود به بازار سرمایه را شامل می شود.
در این مقاله سعی شده به بررسی تاثیر متغیرهای مالی بر تصمیمات افراد برای مشارکت در بازار سرمایه و کسب اولین تجربه خرید سهام پرداخته شود.
متغیرهای مالی
با توجه به ادبیات پژوهشی موجود در حوزه موضوع مورد بررسی در این مقاله متغیرهای مالی نظیر هزینه های مشارکت در بازار سرمایه، درآمد غیرمالی، دارایی های نقدی و ثروت سرمایه گذار به عنوان متغیرهای مالی انتخاب شده اند و تاثیر آنها بر مشارکت افراد در بازار سرمایه مورد بررسی قرار می گیرد.ویسرا معتقد است، ناهمگونی پرتفوی خانوار با توجه به میزان سرمایه گذاری شده در دارایی های بدون ریسک و پرتفوی بازار دارای ریسک به طور مرتب به میزان ریسک گریزی سرمایه گذاران بستگی دارد و ناهمگونی پرتفوی خانوار با همبستگی درآمد غیرمالی و بازده پرتفوی دارای ریسک مرتبط است. تحت شرایط عدم اطمینان و سخت سرمایه گذار یا به شدت ریسک گریز است یا درآمدهای غیرمالی او به شدت نوسان دارد. در نتیجه، عدم مشارکت خانوارها در بازار سهام به طور کامل با بازده سهامی که سرمایه گذار انتخاب نمی کند، مرتبط است. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 13   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پول و درآمد

دانلودمقاله ورزش تنیس

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله ورزش تنیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


تا آنجاکه شواهد تاریخی در این مورد نشان می دهد ، ورزش تنیس طی قرون 12 و 13 میلادی ابتدا در کشور فرانسه ابداع شد. اما ارائه جدی این ورزش در سال 1872 میلادی بود که سرگرد هاری جم این ورزش را در شهر لمینگتن( انگلستان) به مردم معرفی کرد . در آن زمان مقررات و خصوصیات این ورزش بآنجه اکنون می بینیم تفاوت بسیار داشت . در سال 1877میلادی ، اولین بار در دنیا مسابقات تنیس با مقررات و قوانین بخصوصی در زمینهای تنیس "باشگاه تنیس و کروکت ال انگلند" ویمبلدون برگزار گردید، محلی که هم اکنون بزرگترین مسابقات تنیس دنیادر آن برگزار می شود.
مسابقات ویمبلدون در سال 1877، یو اس او پن در سال 1881 ، دیویس کاپ 1899 و اوپن استرالیادر سال 1905 و اپن فرانسه 1918شروع به فعالیت کردند.
هنگامی که تنیس شروع به رشد سریع کرد و جهان را فرا گرفت و طبیعتا اتحادیه های ملی شروع به هم پیوستن برای برگزاری مسابقات بزرگ جهانی و تنظیم قوانین و مقررات کردند .
در سال 1911 نیاز به وجود یک فدراسیون بین المللی تنیس، احساس شد . امتیاز این فدراسیون ابتدا به آقای دوان ویلیامز (یکی از افراد کشته شده در کشتی تایتانیک) که نتوانست ایده خود را ببیند به آقای چارلز بارد ( دبیر اتحادیه تنیس سوئیس ) و آقای هنری والت (رئیس فدراسیون تنیس فرانسه) اعطا شد .
دوازده اتحادیه تنیس در جلسه اصلی در پاریس ( 19 مارچ 1911) شرکت کردند . که ILTF (فدراسیون لاون تنیس بین المللی) در آن شکل گرفت ، این کشور ها عبارتند از :
استرالیا (استرالیا و نیوز یلند) –اسپانیا-اتریش –بلژیک-آلمان -افریقای جنوبی-دانمارک -فرانسه -بریتانیای کبیر -هلند -روسیه -سوئیس -سوئد
نتایج اولین نشست بدین صورت بود که ، زبان رسمی فرانسوی باشد با ترجمه انگلیسی و مقر فدراسیون دور از پاریس باشد. ( سوئیس مقر فدراسیون بین المللی انتخاب گردید) .
دبیرهای فدراسیون : آقای ه . ا. سابلی (دبیر اتحادیه انگلیس) و اقای ر. گالای ( رئیس فدراسیون تنیس فرانسه ) رئیس فدراسیون : اقای دکتر ه . او . بهرنس
همچنین حق برگزاری مسابقات جهانی ( قهرمانی روی چمن ) برای همیشه به بریتانیای کبیر اهدا گردید .
17 ماه بعد از تشکیل فدراسیون ، جنگ جهانی اول همه چیز را بهم ریخت و یکبار دیگر تمام فعالیتهای در سال 1919 از سر گرفته شد . ITLF بعد از جنگ جهانی اول فقط با 10 کشور عضو گرچه ، از خرابی جنگ رنج می برد کار خود را شروع کرد و اتفاقات ذیل بترتیب پیش آمد.
1922- هیئت بین المللی قوانین توسط مشاور کمیته "کمیته مدیریت" ، برای پایان بخشیدن به مشکلاتی که فدراسیون بین المللی داشت ، تاسیس گردید. و همچنین برای تغییر قوانین بازیها حق اختصاصی پیدا کرد .
1923- 16 مارچ در نشست اصلی سالیانه در پاریس، قرار گردید "قوانین تنیس" عمومی شود و از اول ژانویه سال 1924 ، ایالت متحده ، یکی از اعضاء رسمی این فدراسیون پذیرفته شد . نام مسابقات قهرمانی جهان بر داشته شد و یک زیر مجموعه جدیدی از مسابقات قهرمانی بوجود آمد که قرار شد مسابقات در بریتانیای کبیر ، فرانسه ، ایالات متحده و استرالیا برگزار گردد.
1924- ILTF بطور رسمی سازماندهی و کنترل مسابقات تنیس را در سراسر جهان به عهده گرفت .
1933 - کمیته مدیریت از "مشاور کمیته" جدا شد و بصورت رای گیری رئیس فدراسیون تعیین گردید . اصطلاح گراند اسلم در همین سال بوجود آمد . ( ازاین اصطلاح برای توصیف و ضعیتی استفاده می شود که در آن بازیکن موفق شود هر چهار مسابقه اصلی رادر یک سال ببرد ) اصطلاح گراند اسلم را اولین بار جان کایرن اهل نیویورک در باره بازیکن استرالیایی ( جک کرافورد ) به کار برد. او در سال 1933 کوشید تا هر چهار مسابقه را ببرد. ولی گراند اسلم واقعی را اولین بار ( دانلد باج) امریکایی در سال 1938به دست آورد . چهار بازیکن دیگر هم فاتح گراند اسلم شدند . "آقایان" ( کانالی )1953، ( راد لیور) 1962 به عنوان آماتور و در سال 1969به عنوان حرفه ای و " بانوان" ( مارگرت کورت) 1971 و ( اشتفی گراف ) 1988
1934- کمیته مخصوص برای بحث در مورد تفاوت حرفه ای بودن و آماتور بودن و تعیین قابلیت هزینه ادعا شده بازی آماتورها برای بیش از 8 هفته تشکیل گردید .
( ظهور ورزش تنیس در ایران به بعد از جنگ جهانی دوم بازمی گردد. پیش ازاین درفاصله سالهای (1315-1318) باشگاه بوستان ورزش که دارای چندین زمین تنیس در محلی روبروی ورزشگاه شهید شیرودی فعلی به مدیریت شادروان شکوهی گشایش یافت . ورزشگاه شهید شیرودی ( امجدیه سابق) نیز همزمان با ورزشگاه بوستان ورزش با یک زمین تنیس درمحل کنونی افتتاح و نخستین مسابقات قهرمانی تنیس کشور در سال 1318 در همین ورزشگاه برگزار گردید. گفتنی است که ورزش تنیس بخاطر حضور اتباع انگلیسی در آبادان رونق خاصی داشت و اولین مسابقه تنیس بین تیمهای آبادان و تهران به سالهای 1317-1320بر می گردد.
پس از جنگ جهانی دوم مسابقات قهرمانی تنیس کشور تاسال 1322 جریان داشت که برادران نعمانی ( هانری وژوزف ) در صدر بازیکنان قرار داشتند .از سال 1322-1332مقام قهرمانی تنیس کشور در اختیار ژرژ آفتاندلیان قرار داشت.)
1939- جمع کل کشورهای به عضویت درآمده به 59 کشور افزایش پیداکرد. درحین جنگ جهانی دوم بدلیل خرابیهایی که در فرانسه اتفاق افتاده بود و حمله به سوئیس (مقر ابتدائی ILTF) به بریتانیا انتقال پیدا کرد. از آن زمان تعیین گردید که ILTF در لندن باقی بماند.
1946- 5 جولای - اولین جلسه بعد از جنگ در هتل ساوی لندن برگزار گردید. 23 کشور باملیتهای گوناگون بعد از نتیجه جنگ جهانی دوم به عضویت ILTF درآمدند. با گذشت چند سال ملیتهایی که عضویت خود را به علت سیاستهای جهانی لغو کرده بودند با تغییرات بعد از جنگ دوباره به عضویت فدراسیون در آمدند مانند: آلمان غربی - آلمان شرقی -چین - تایوان- آفریقای جنوبی
1948- اولین گزارش از "کمیته بین المللی توپ" بدست آمد که ملزم می کرد که توپهای لاون تنیس به استاندارد قابل قبولی در جهان دست یابند . این توصیه کمیته توپ به فدراسیون بود که آنها باید یک طرحی مدون و ساختار جدیدی به توپهای خودشان بدهند که توپها قابلیت آن را داشته باشند که از آنها تست سرعت و سایر تستها در حین بازی به عمل آید .
1951- اولین استراحت قانون 8 هفته ای ( قانون آماتورها) برای 210روز اجازه دادن به آماتورها که بتوانند در مسابقات مختلف شرکت کنند
1958- ILTF روی قضیه استراحت قانون آماتورها تاهمین سال اصرار فراوان داشت زیرا این استراحت را تشویقی برای بازیکنان و تمرکز آنها روی بازی تنیس و فرصتی درآمدزا برای آنها میدانست.
( اولین سالی که ایران در جام دیویس شرکت نمود 1959 بود. تیم تنیس جام دیویس ایران به مدت 31 سال در جام دیویس بازی کرده و مجموعا64بازی آنجام داده است .که حاصل آن 32 برد و32باخت بوده :
بیشترین برد از آن منصور بهرامی با 24 برد.
بیشترین بازی برنده سینگل از آن تقی اکبری با 17 برد .
بیشترین بازی برنده دوبل ازآن کامبیز درفشی جوان با 12 برد.
بهترین تیم دوبل از آن کامبیز دزفشی جوان و مصطفی صالح با 6 برد .
طولانی ترین بازیها از آن کامبیز درفشی جوان با 22بازی .
و بیشترین سال عضویت در تیم دیویس کاپ از آن تقی اکبری با15 سال است.
1963- در پنجاهمین جشن سالگرد ILTF مسابقات کاپ فدراسیون به عنوان یک مسابقه تیمی قهرمانی بین المللی برای بانوان بعنوان دیویس کاپ برگزار شد. ( بازی تیمی مردان هم از سال 1900وجود داشت اما زیر نظر ILTF نبود.)
1968- 30 مارچ - بعد از 10 سال گفتگو و بحث وجدل در فدراسیون یک نشست اضطراری در پاریس برگزار شد که 47 کشور با نظر رئیس فدراسیون در مورد قانون تنیس اوپن موافقت کردند. این بازیهای دوره ای تنیس سازماندهی شد و نام آن مسابقات قهرمانی جهان نامیده شد (wct ) زیرنظر رسمی ILTF با قبول حامیان مالی برای سازماندهی این مسابقات راهی را برای مسابقه آزاد و قانونی برای بازیکنان جهت کسب درآمد بوجود آورد.
1969- باوجود زمینهایی مطابق و معادل باشرایط جغرافیایی محل زمینها موافقت شد .( نوع زمین خاکی - چمن - هارد )
1970- اولین تغییر در شمارش بازی اتفاق افتاد وقتی که فدراسیون تصمیم به تست سیستم تای برک در بازیهای گرفت این سیستم در بازیهای حرفه ای آمریکا در فیلادلفیا برای مدت کوتاهی انجام گرفت.
1971- ILTF باصدور بخشنامه ای در نشست اصلی سالیانه خود در ایتالیا ابلاغ گردید که هیچ بازیکنی که قرار WCT را دارد نمی تواند در مسابقاتی که اتحادیه تنیس تشکیل میدهد شرکت نماید . این بدین معنی بود که " جان نیو کامپ" نمی توانست از قهرمانی ویمبلدون در آن سال دفاع کند .
1972- WCT و ILTF تسهیلاتی بوجود آوردند که بازیکنان برای پیشرفت خود بتوانند در مسابقات دیگر هم بازی کنند .بعد از اینگه مسابقات تنیس تحت پوشش تلویزیونی قرار گرفت استفاده از توپهای زرد رنگ بصورت اجبار و قانون در آمد . تا آن زمان باتوپهای سفید رنگ بصورت رایج بازی می کردند .
تیم تنیس بانوان کشور ایران در همین سال با دو بازیکن به نامهای سرکار خانم صدیقه اکبری و سرکار خانم پروین افشار در مسابقات فیدکاپ شرکت نموده و با تیمهای تنیس بانوان ژاپن و اکوادور روبرو شدند.
1973- بحث و جدلهای زیادی بین اتحادیه تنیس بازان حرفه ایATP و ILTF دیده می شد . بخاطر به تعلیق در آوردن 9 ماهه بازی" نیکی پیلیچ"بازیکن یوگسلاوی بدلیل حضور نیافتن در مسابقات دیویس کاپ در مقابل نیوزلند در آن زمان این محرومیت باجلسه اضطراری ATP به یک ماه کاهش پیدا کرد و در همین سال اعضاء ATP بخاطر نشان دادن قدرت خود مسابقات ویمبلدون را با یکوت (تحریم) کردند. در پی این تصمیم 80 بازیکن از مسابقات کناره گیری کردند .
1974- تای برک بطور متغیر و نیمه رسمی وارد سیستم شمارش شد .
1975- شاهد تولد الگوی اداره کردن بعنوان یک متد برای کنترل رفتارهای ناشایست در بازی مردان بودیم ( کمیته انظباطی).دفتر بین المللی تنیس بازان زن حرفه ای (WTA ) شکل گرفت و بطور مشترک تحت نظر ILTF , و WTA اداره می شد و هدف آن ارتقا- کنترل و اداره مسابقات تنیس بانوان در سراسر جهان بود.
1977- یک خاطره بد در نظر مردم :صد سال بعد از شروع بازیهای ویمبلدون (ILTF) یک تغییر کوچکی کرد . کلمه LAWN حذف شد و تبدیل به فدراسیون بین المللی تنیس(ITF) گردید . ITF شروع به نو آوری در این رشته کرد از جمله طرح دو زهی راکت که به تصویب نرسید .
1978- اولین قهرمانان جهانیITF معرفی شدند .(کریس اورت - بیورن بورگ ) این دو از طریق بازیکنان سابق تنیس برگزیده شدند .
1979- کشورهای عضو دیویس کاپ از ITF در خواست کردند که مسابقات را تحت نظر خود قرار دهد . مسابقات دیویس کاپ از سال 1900وجود داشت ولی زیر نظر ILTF نبود. یک کمیته به نام کمیته ملتهای دیویس کاپ وجود داشت . در همین سال اتحادیه ملی تنیس با ویلچر توسط ( برد پارکز - دیوید سالتز) تاسیس گردید .
1980- 10 مسابقه در آمریکا از جمله (US OPEN ) مسابقه با ویلچر را برگزار کردند .
1981- NEC حامی اصلی مسابقات دیویس کاپ گردید . 16 گروه قوی جهانی تاسیس شد . NEC تاسال 1994 حامی مالی مسابقه جام فدراسیونها هم بود .
1987- ITF از ویمبلدون به بارون کورت در غرب لندن نزدیک استادیوم تنیس کوئین انتقال پیدا کرد.
1988- تنیس به مسابقات المپیک در سئول بازگشت. کره بعد از 64 سال در این مسابقات شرکت می کرد .همچنین جشن هفتاد و پنجمین سالگرد ITF با ریاست فیلیپ کارتیر برگزار گردید. در جلسه رسمی ITF اجرای سیستم تای برک برای بازیهای دیویس کاپ سال1989تصمیم گیری شد. در همان سال دو قانون جدید برای مسابقات تنیس با ویلچر تصویب شد.
1994- نام مسابقات جام فدراسیونها به فدکاپ (FED CUP) تغییر کرد.
1995- مهمان و میزبان برای مسابقات فدکاپ (FED CUP) تعریف شد.
1998- ITF به مقر فعلی (مجموعه ورزشی انگلند) در روهامپتون تغییر مکان داد .
1999- یکصدمین سال برگزاری دیویس کاپ جشن گرفته شد.
2001- 142کشور عضویت دیویس کاپ رادارا بودند. مسابقه تنیس با ویلچر شاهد 25 سال تاسیس خود بودند .
2002- ( BNP.paribas )حامی اصلی مسابقات دیویس کاپ گردید.
2003- فدکاپ (fed cup) چهلمین سال تاسیس خود را جشن گرفت.
2005- یکصدمین سال برگزاری ( Australian Open ) جشن گزفته شد.
قوانین بازی تنیس
ماده 1 زمین بازی انفرادی
زمین بازی مستطیلی است بطول 77/23 متر به عرض 23/8 متر. زمین توسط توری که از یک سیم با طناب به قطر حداکثر 8/0 سانتیمتر آویزان است، به دو نیمه تقسیم می‏گردد. انتهای این سیم با طناب باید به بالای دو پایه در دو سوی تور متصل گردد یا از روی آن گردانیده شود. قطر مقطع پایه استوانه‏ای یا اصلاح مقطع پایه مکعب مستطیل شکل نباید بیش از 15 سانتیمتر بیشتر باشد. مرکز مقطع پایه ها می‏باید در فاصلة 914/0 متری از زمین بازی واقع شود و ارتفاع پایه ها باید به گونه‏ای تنظیم گردد که قسمت بالای سیم نگهدارنده تور در ارتفاع 07/1 متری از سطح زمین واقع شود در صورتی که از زمین مشترک برای «دوبل» (به مادة 34 رجوع شود) وانفرادی استفاده شود باید تور را توسط دو پایه که پایه های بازی انفرادی نامیده می‏شوند، در ارتفاع 07/1 متری نگاهداشت. مرکز مقطع این پایه ها که قطر و به اصلاح مقطع آنها نباید بیش از 5/7 سانتیمتر باشد در هر طرف در فاصلة 914/0 متری از زمین انفرادی واقع می‏گردد. تور بازی را باید چنان کشید که فضای مابین دو پایه را کاملاً پر کند و شبکه‏ های تور به اندازه‏ای کوچکتر در نظر گرفته می‏شوند که مانع عبور توپ شود. ارتفاع تور در وسط پایه 914/0 متر باشد لذا تور در این قسمت توسط کمربندی کاملاً سفید که عرض آن بیش از 5 سانتیمتر نباشد محکم در ارتفاع مورد نظر نگاهداشته می‏شود. نواری کاملاً سفید که عرض آن بیش از 5 سانتیمتر و در فاصلة مساوی در بین دو خط کناری و به موازات آنها کشیده می‏شود. خط انتهائی در طرف داخلی زمین توسط علامت مرکزی به طول 10 سانتیمتر و عرض 5 سانتیمتر در امتداد فرضی خط مرکزی سرویس است و به دو بخش تقسیم می‏شود. علامت مرکزی در هر طرف زمین بر خطوط انتهائی عمود ومتصل است. از کلیه خطوط دیگر نباید از 5/2 سانتیمتر کمتر و از 5 سانتیمتر بیشتر باشد، به استثناء خط انتهائی که نباید بیشتر از 10 سانتیمتر عرض داشته باشد. در تمام اندازه‏گیریها باید لبه خارجی خطوط را در نظر گرفت. رنگ تمام خطوط باید یکنواخت باشد. استفاده از رنگهای سفید و یا زرد و نشانه‏های تبلیغاتی یا هر چیز دیگری که در دو انتهای زمین قرار داده شده، غیر مجاز است. استفاده از رنگهای روشن تنها در صورتی مجاز است که در این امر در دید بازیکنان اختلالی ایجاد نکند.
اگر نشانه‏های تبلیغاتی بروی صندلی خط نگهدارنده دو انتهای زمین نشسته‏اند، قرارداده شود، این نشانه‏ها باید فاقد رنگهای سفید و زرد باشند. از رنگهای روشن در صورتی مجاز است که اختلال در دید بازیکنان ایجاد نکند.
1- basiline
2- Side- line
3- Service- line
4- Centerservice- line
5- Service courts
6- Center mark
تبصره:
در مسابقات «جام دیویس» و یا دیگر مسابقات رسمی قهرمانی فدراسیون بین المللی تنیس باید فاصله‏ای در پشت خطوط انتهائی در نظر گرفت که کمتر از 4/6 متر نباشد و در طرف خارجی خطوط کنار هم باید فاصله‏ای در نظر گرفت که کمتر از 66/3 متر نباشد. می‏توان صندلی خط نگهداران را در صورتیکه بیشتر از 914/0 متر بداخل این فضاها پیشروی نکرده باشند. در فاصله 4/6 متر از خطوط انتهائی در فاصلة 66/4 متر از خطوط کناری قرار دارد.
ماده 2 اجزائ ثابت زمین
اجزاء ثابت زمین نه تنها در برگیرندة تور، پایه های زمین انفرادی طناب یا سیم نگهدارندة تور- نوار تور و کمربند نگهدارندة تور است، بلکه در صورت وجود، شامل موانع انتهائی و کناری جایگاهها، صندلیهای ثابت یا قابل نقل و انتقال پیرامون زمین بازی، افراد اشغال کنندة صندلیها، کلیه دیگر اجزاء ثابت در پیرامون و یا بالای زمین بازی، داور، داور تور، داور خطای پا، خط نگهداران توپ جمع کنها البته در هنگامی که جای مقر خود حضور دارند، نیز می‏گردد.
تبصره:
در تأمین اهداف این ماده باید متذکر شد که مفهوم لغت داور در برگیرندة داور، افرادی که به آنها در بین بازی مکان مشخص اعطاء شد و کلیه افرادی می‏شود که جهت همکاری با داور در جریان مسابقه برگزیده شده باشند.

 

ماده 3 توپ تنیس
سطح بیرونی توپ باید یکنواخت و برنگ سفید یا زرد باشد، اگر روی توپ درزی وجود داشته باشد، این محل نباید بصورت دوخته و به شکل بخیه باشد. قطر توپ باید بیش از 35/6 سانتیمتر و کمتر از 67/6 سانتیمتر باشد و وزن آن باید بیش از 7/56 گرم و کمتر از 5/58 گرم باشد و جهش توپ در صورت رها شدن از فاصلة 254 سانتیمتر بر روی یک سطح بتونی باید بیش از 135 سانتیمتر و کمتر از 147 سانتیمتر باشد تحت فشار 165/8 کیلو گرم توپ باید دچار فرورفتگی بداخل به میزان بیش از 56/0 سانتیمتر و کمتر از 74/0 سانتیمتر در قسمت جلوئی و فرورفتگی به میزان بیش از 89/0 سانتیمتر و کمتر از 08/1 سانتیمتر در قسمت پشتی شود. ارقام گفته شده در مورد این فرورفتگیها باید میانگین خواندن جدا از هم ارقام در هر یک از سه محور توپ باشد و در هر مورد اختلاف بین دو بار خواندن ارقام نباید بیش از 08/0 سانتیمتر گردد. برای بازی در ارتفاع بیش از 1219 متر از سطح دریا می‏توان از دو نوع دیگر توپ استفاده نمود. توپ اول تمام مشخصات پیش گفته را دارد جز آنکه جهش آن بیش از 93/121 سانتیمتر و کمتر از 135 سانتیمتر است و فشار داخلی آن بیش از فشار خارج آن است. این نوع توپ مرسوم است به «توپ پر فشار» توپ نوع دوم تمام مشخصات پیش گفته را دارد جز آنکه جهش آن بیش از 135 سانتیمتر و کمتر از 147 سانتیمتر است و فشار داخلی تقریباً برابر فشار خارجی است این توپ به منظور تطبیق باید برای مدت 60 روز یا بیشتر در همان ارتفاع مورد نظر جهت انجام مسابقه قرار گیرد. به این توپ معمولاً واژه توپ فشار صفر و یا توپ بدون فشار اطلاق می‏گیرد.
تمام آزمایشات در مورد جهش توپ اندازه و میزان فرورفتگی باید مطابق قوانین و ترتیبهای معین شده در ضمیمه 1 صورت گیرد.
1- Pressurised Ball
2- Zero-Pressure
3-Non-Pressrised
ماده 4- راکت تنیس
راکتهائی که از مشخصات ذیل پیروی نکنند جهت بازی مطابق مقررات تنیس، مورد تأئید نمی‏باشند.
الف) قسمتی از راکت که در انجام ضربه مورد استفاده قرار می‏گیرد باید تخت باشد و از یک شبکه زه درهم شده متصل به قاب راکت تشکیل می‏گردد. زه‏ها در محل تلاقی بازه‏های مجاور به تناوب از رو و زیر به یکدیگر می‏پیوندند و به هم تافته می‏شوند. در مجموع این شبکة زه باید یکدست باشد و بخصوص تراکم این شبکه در قسمت مرکز نباید کمتر از سایر قسمتها باشد. زه‏ها باید عاری از هر گونه اضافات و اتصالات جنبی باشند مگر آنچه که جهت پیشگیری و محدود کردن فرسودگی و پارگی و یا لرزش بکار رود که باید اندازه و محل معقول و مناسب جهت تأمین اهداف فوق را داشته باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   45 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ورزش تنیس

دانلودمقاله حجیت قطع

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله حجیت قطع دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
حجیت قطع چیست؟
قطع: عنصر مشترکى است که در کار استنباط، چه در بخش اصول عملیه و چه در بخش ادّله محرزه بکار مى آید.
حجیت قطع: یعنى در صورت مخالفت باتکلیف مقطوع به عند المکلّف عقاب را منجز میکند و معذّر و نافى استحقاق عقاب است در صورتى که بخاطر عمل بقطعش با مولا مخالفت نماید.
حجیت قطع بر هر کار استنباطى مقدم است; حتى در بحث هاى اصولى، مثل ظهورات به حصول قطع به حجیت آنها نیاز داریم.
18 - چهار ویژگى قطع:
1. کاشفیت از واقع (قطع عین انکشاف است).
2. محرکیت به سوى واقع (که از آثار تکوین قطع و انکشاف واقع است).
3. حجیت و تنجیز تکلیف; یعنى تکلیف را موضوع حکم عقل به وجوب امتثال و صحت عقاب بر مخالفت قرار مى دهد. به عبارت دیگر حجیت قطع به معناى حکم عقل به لزوم امتثال امر مولى است زیرا مولى یعنى «من له حق الطاعة اى من یحکم العقل بوجوب امتثاله و...» حجیت هم لازمه ذاتى قطع است و قابل لغو نیست.
4. جواز اسناد حکم مقطوع به مولى زیرا این اسناد قول به علم است وقول به علم جایز است.
توضیح (1): شارع مى تواند با اخذ عدم قیام دلیل خاص - مثل دلیل عقلى یا قیاس - در موضوع حکم مجعول مانع تاثیر قطع شود بدون آنکه اشکال سلب منجزیت قطع پیش آید. (حلقات ج 3،...،ص 84).
توضیح (2): اسناد ما لم یصدر من الشارع الیه حرام است و اسناد ما لا یعلم صدوره من الشارع نیز طبق دلیل حرام است. حرمت اولى با قطع طریقى و نیز اماره حل مى شود ولى حرمت دوم، چون قطع به صورت موضوعى اخذ شده، با اماره حل نمى شود مگر با قیام اماره به جاى قطع موضوعى و یا مخصّصى که موارد قیام حجت شرعى را از این حرمت خارج کند. (همان ص 83).
. نظریه مشهور، مسلک قبح عقاب بلابیان: حق اطاعت مولى بر عبد به صورت قطع به تکلیف مولا اختصاص دارد و در صورت عدم قطع به تکلیف (ظن و یا احتمال تکلیف) امتثال واجب نیست و قبح عقاب بلابیان جارى است.
2. نظریه مصنف، مسلک حق الطاعه: منجزیت واقع و حق الطاعه در هر انکشاف احتمالى - مادامى که مرخّصى نباشد - وجود دارد. البته هر چه انکشاف بیشتر باشد قبح مخالفت مولى شدیدتر است.
20 - انواع منجزیت:
1. مطلق : منجزیت قطع.
2. مشروط به عدم ترخیص: منجزیت ظن و احتمال (نظریه مصنف).
21 - انواع ترخیص نسبت به تکلیف منجز:
1. ترخیص ممکن: ترخیص نسبت به تکلیف غیر منجزّ (محتمل) به وسیله جعل ترخیص ظاهرى مثل اصالة الاباحة و برائت.
2. ترخیص غیر ممکن: ترخیص نسبت به تکلیف قطعى منجّز.
22 - دلایل منع ترخیص در تکلیف منجز :
1. صدور ترخیص نسبت به حکم واقعى مخالف مستلزم اجتماع نقیضین است.
یعنى اجتماع دو حکم واقعى و حقیقى متضاد در صورت مطابق با واقع بودن قطع و اجتماع دو حکم واقعى در نظر قاطع در صورت عدم مطابقت قطع با واقع.
2. ترخیص با صدور حکم ظاهرى مخالف عملاً ممکن نیست چون مکلف نسبت به حکم واقعى شک ندارد و براى قاطع هم نمى توان ترخیص جدى صادر کرد.(حلقات ج 3/ص 25.)
3. ترخیص مولى در مخالفت با قطع، ترخیص کار قبیح است وترخیص در قبیح براى شارع محال است (دلیل مشهور).
23 - آثار حق الطاعة در نظر مصنف حلقات:
1. بر مکلف اطاعت هر چه آنرا تکلیف مى پندارد لازم است، نه آنچه واقعاً تکلیف اوست (حرمت تجرى).
2. اگر قطع به عدم تکلیف دارد، حتى اگر قطع او مخالف واقع باشد حق الطاعة مصداق ندارد (معذریت).
3. اگر واقع براى مکلف بدرجه اى از انکشاف رسیده باشد، اطاعتش لازم است (منجزیت).
24 - اقسام قطع منجّز:
1. قطع ذاتى (تصدیق ذاتى): قطعى که مطابق با واقع است ولى الزاماً در حصول آن توجیه و مبرّر کافى وجود ندارد، مثل قطّاع.
2. قطع موضوعى (تصدیق موضوعى) قطعى است که توجیه و مبرّر کافى براى حصول آن وجود دارد گرچه در واقع مطابق باواقع نباشد.
3. قطع ذاتى موضوعى: قطعى که نه مبرّر کافى دارد و نه مطابقت با واقع.
4. قطع غیر موضوعى غیر ذاتى: قطع غیر مطابق با واقعى که مبرز کافى هم ندارد.
25 - اقسام قطع:
1. طریقى: قطع طریقى آن است که نسبت به حکم یا موضوع، فقط کاشف است و در تحقق حکم واقعاً تاثیرى ندارد. این قطع منجز تکلیف است.
2. موضوعى: قطعى که چون در موضوع اخذ شده در تحقق حکم دخالت دارد و بمثابه موضوع براى حکم است زیرا از موضوع اخذ شده است. این قطع منجز تکلیف نیست بلکه مولّد و محقِّق موضوع است.
حجیت قطع، در چه مواردی!
عملی، بی‏نیاز از حجیت قطع به معنای منجزیت و معذریت نیست. چون تلاش فقه در کار استنباط همواره منتهی به نتیجه‏ای می‏شود که آن قطع به حکم شرعی براساس دلیل محرز یا اصل عملی است و این نتیجه در صورتی موءثر است که پیش‏تر به حجیت قطع اعتراف داشته باشیم. چون اگر قطع حجت نباشد و برای احتجاج صلاحیت نداشته باشد ـ چه احتجاج از سوی مولا در مقابل عبدش (که جنبه تنجیزی قطع را نشان می‏دهد) یا احتجاج از سوی عبد در مقابل مولایش (که جنبه تعذیری قطع را نشان می‏دهد) ـ دیگر طی کردن مراحل استنباط و رسیدن به آن نتیجه نهایی کاری لغو است. پس در هر عملیات استنباطی، عنصرِ حجیت قطع را باید دخالت داد تا عملیات استنباط ثمرات خود را نشان دهد. بدین لحاظ حجیت قطع اعم از عناصر اصولی مشترک و کلی‏ترین و پرکارترین آنها است. باید فراتر رفت و افزود حجیت قطع نه تنها عنصری مشترک در عملیات استنباط حکم شرعی، بلکه شرط اساسی در مطالعه دیگر عناصر مشترک نیز هست. مثلاً هنگامی که مسئله حجیت خبر ثقه یا حجیت ظهور عرفی را در علم اصول بررسی می‏کنیم، در نهایت می‏خواهیم به حجیت یا عدم حجیت این دو، قطع پیدا کنیم؛ حال اگر قطع حجت نباشد، بحث اصولی درباره این دو بی‏نتیجه خواهد ماند. [پس سنگ اول در بنای قواعد اصولی نیز حجیت قطع است].1
نظریات علمادرباب حجیت قطع
مشهور اصولیون، حجیت را مربوط به «قطع بما هو قطع» می‏دانند. آن‏گاه رویِ دیگر مسئله، عدم حجیت غیرقطع اعم از ظن و شک و وهم خواهد بود. ولی شهید صدر حجیت به معنای منجزیت را مربوط به مطلقِ انکشاف تکلیف می‏داند؛ چه انکشاف قطعی یا ظنی یا احتمالی، که نتیجه طبیعی‏اش انحصار معذریت در موارد قطع به عدم تکلیف خواهد بود. بدین جهت شهید صدر قاعده عقلی «قبح عقاب بلابیان» به معنای «قبح عقاب بلاعلم» را منکر است و از همین‏جا است که بحث حجیت قطع با مبنای مختار در بحث حق الطاعه مرتبط می‏گردد و تغییر مبنای مشهور در اصل عقلی اولی در ارتباط با تغییر شکل مباحث قطع قرار می‏گیرد، و ما انعکاس این تغییرات را در حلقات الأصول
1. تفصیلى: که متعلق علم ما، شى ء معین و مشخص است.
2. اجمالى: متعلّق علم، احد الشیئین لا على التعیین است حکماً یا موضوعاً. و مرکب از یک علم تفصیلى جامع و احتمالاتى به تعداد اطراف است.
27 - دو ویژگى علم اجمالى:
1. علم اجمالى حجت است چون مرتبه اى از انکشاف را دارد ولى حجیت آن مشروط است نه مطلق.
2. علم اجمالى قابل ترخیص است هم نسبت باحدهما و هم نسبت بکلیهما که در این صورت ترخیص نسبت به وجوب جامع محقّق هم خواهد بود. بنابراین در علم اجمالى - بر خلاف علم تفصیلى - به خاطر وجود شک، ترخیص ظاهرى دو طرف ممکن است.
28 - فروض ترخیص در علم اجمالى:
1. ترخیص در ارتکاب یک طرف (مخالفت احتمالیه).
2. ترخیص در ارتکاب دو طرف (مخالفت قطعیه).
29 - دو نظریه درباره ترخیص مخالفت قطعیه:
1. نظریه مشهور: ممکن نیست عقلاً یا عقلائیاً، چون ترخیص در فعل معصیت قبیح است.
2. نظریه مصنف حلقات: حکم عقل به حکم حق الطاعة مشروط به عدم ترخیص جدى مولى است، پس ثبوتاً است ترخیص ظاهرى براى حفظ ملاک اهم در اباحه اقتضایى ممکن است ولى عملاً چنین ترخیصى از شارع صادر نشده و اطلاق ادلّه اصول نیز شامل علم اجمالى نمى شود، به این دلیل که ارتکاز عقلائى همیشه جانب ملاک الزامى را بر ملاک ترخیص ترجیح مى دهد و همین ارتکاز هم چون قرینه لبى متصل، اطلاق اصول را به صورت عدم مخالفت قطعیه تقیید مى کند.
اما ترخیص واقعى اصلاً ممکن نیست چون به جهت وجود تضاد بین دو حکم واقعى مخالف اراده به دو حکم واقعى مخالف قابل تعلق نیست.
اقسام دلایل
1. اصول عملیه: که مقصود از آنها تعیین وظیفه عملى براى شاکِ جاهلِ نسبت به واقع است.
2. ادله محرزه: این ادّله، کاشف از واقع و حکم شرعى اند.
31 - اقسام دلیل محرز:
1. ادله قطعى و یقین آور نسبت به حکم شرعى.
2. امارات: ادله ظنى با کشف ناقص و وجود احتمال خطا نسبت به حکم شرعى.
32 - حکم اطاعت دلیل ظنى:
1. در صورت وجود دلیل قطعى بر اعتبارش دلیلى معتبر است.
2. در صورت عدم وجود دلیل قطعى، اصل عدم حجیت آن است زیرا صرف احتمال حجیت دلیل ظنى، نمى تواند در مقابل برائت عقلى و اطلاق دلیل برائت شرعى و نیز اطلاق دلیل اجتهادى مخالف (در صورت وجود) و یا در برابر استصحاب قرار گیرد و مقاومت کند.
33 - دو مبنا در اطاعت دلیل ظنّى:
1. مسلک قبح عقاب بلا بیان: تا تکلیف انکشاف یقینى نیافته، الزامى بر تحفظ و رعایت نیست.
2. مسلک حق الطاعه: احتمال وجود تکلیف، مادامى که اذن در ترک تحفظ از شارع، نرسیده منجز است و باید احتیاط کرد. زیرا حق الطاعه مولى تکلیف منکشف بالظن یا بالاحتمال را هم شامل مى شود. مگر اینکه یک دلیل معتبر مثل اماره یا اصل عملى آن تکلیف محتمل ولى منجز را نفى کند.
34 - انواع دلیل محرز:
1. دلیل عقلى: قضایایى است که عقل درک مى کند ولى از آن حکم شرعى قابل استنباط است مثل اینکه ایجاب شى ء مستلزم ایجاب مقدمه اوست.
2. دلیل شرعى: هر چه از شارع صادر مى شود و دلیل بر حکمى باشد، مثل کلام خداوند یا کلام معصوم.
35 - اقسام دلیل شرعى:
1. دلیل لفظى اعم از کتاب و سنت.
2. دلیل غیر لفظى.
36 - اقسام دلیل غیر لفظى:
1. تصرف مستقل معصوم (عمل معصوم).
2. موقف امضایى در مقابل یک سلوک و رفتار (تقریر معصوم).
37 - اقسام مدلول دلیل محرز:
1. مدلول مطابقى.
2. مدلول التزامى.
38 - حکم مدلول التزامى دلیل محرز:
1. دلیل محرز قطعى (قطع آور) مدلول التزامى اش بدون شک حجت است.
2. موضوع حجیت دلیل محرز ظنى (ما حکم الشارع بانه حجة مثل خبر ثقه) همانطور که بر دلالت مطابقى منطبق است بر دلالت التزامى هم منطبق مى باشد مثلاً اگر ثابت شد که اخبار از شى ء، اخبار از لوازم آن هم هست یعنى کلام، ظهور لفظى لوازم آن را هم شامل مى شود، اینجا مدلول التزامى این دلیل ظنى هم حجت مى شود.
3. ولى اگر در شرایطى موضوع حجیت دلیل ظنى شامل دلالت التزامى اش نباشد (چنانکه دلالت هاى التزامى غیر عرفى داخل ظهور لفظى محسوب نمى شود) در این صورت دلالت التزامى دلیل ظنى، حجت نخواهد بود.
39 - حکم مدلول التزامى امارات:
1. راى مشهور: جعل حجیت براى شى ء به عنوان اماره براى اثبات لوازم آن کافیست به این دلیل و مثبتات امارات حجت است مطلقاً، زیرا از دلیل حجیت اماره مى فهمیم که تمام ملاک حجیتش کشف واقع است و کاشفیت اماره نسبت به مدلول مطابقى و التزامى یکسان است، بر خلاف اصول که چنین کاشفیتى در آنها وجود ندارد و نوع مؤداى
آنها متفاوت است.
2. راى خویى(ره): جعل حجیت براى اماره، مثبتات آنرا حجت نمى کند چون ممکن است شارع ما را فقط به مدول مطابقى اماره متعبد کند به بیان دیگر اماره علم تعبدى است حجیت مثبتاتش دلیل مى خواهد.
(اگر اماره، اماره عقلایى باشد و عند العقلا هم چنین تلازمى وجود داشته باشد مثبتات حجت است ولى اگر چنین نباشد فرمایش مرحوم خویى صحیح است. ص.)
40 - حکم مدلول التزامى پس از سقوط مدلول مطابقى:
1. مدلول التزامىِ مساوى با مدلول مطابقى، با سقوط و ابطال مدلول مطابقى قطعاً ساقط و باطل خواهد شد.
2. مدلول التزامىِ اعم از مدلول مطابقى، ممکن است پس از سقوط مدلول مطابقى که به جهت وجود معارض یا علم به خطا از حجیت ساقط شده، سالم باقى بماند.
41 - دو نظریه درباره حکم مدلول التزامى اعم پس از سقوط مدلول مطابقى:
1. نظریه ارتباط و تلازم بین آندو و تبعیت دلالت التزامى از دلالت مطابقى و در نتیجه سقوط دلالت التزامى (نظر مصنف حلقات).
2. نظریه استقلال دلالت التزامى اعم و عدم سقوط آن به تبع سقوط دلالت مطابقى.
42 - دلایل تلازم دلالت التزامى اعم با دلالت مطابقى:
1. اگرچه لازم اعم است از مدلول مطابقى ولى تنها آن حصه مساوى با مدلول مطابقى با ملازمه اثبات شده است نه حصه هاى دیگر; مثلاً موتى که ناشى از احتراق است با اِخبار به دخول نار ثابت شده، نه موت باسمّ (و فیه نظر). (همان ج 3،ص 75).
2. ثبوت اشتباه و خطا در دلالت مطابقى، دلالت التزامى را منتفى مى کند و براى انتفاى مدلول التزامى چیزى بیشتر از خطاى مدلول مطابقى لازم نیست.
43 - مبانى درباره ملاک حجیت امارات:
. مسلک جعل حکم مماثل: با حجیت اماره، شارع حکم ظاهرى مماثلى مطابق با مفاد امارات جعل مى کند; و این حکم مماثل مجعول منجّز و معذّر است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  71  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حجیت قطع