زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زد فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله سکورالیسم

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله سکورالیسم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

سکولاریسم و اسلام
همهء جوامعی که در جهان معاصر بر عقب ماندگی فائق آمده اند از مسیر سکولاریسم گذشته اند. محمد آرکون اسلام شناس بزرگ الجزایری ـ فرانسوی ، بر نمونهء ترکیه انگشت می گذارد ، نمونه ای که شباهت های بسیار با ایران دارد ، و ما را نسبت به دو واقعیت آگاه می کند: حرکت آتاتورک به عنوان تنها نمونهء پیروزمند سکولاریسم در یک فرهنگ اسلامی ، یک حرکت تمدن ساز بنیادی و از لحاظ تاریخی بازگشت ناپذیر بود. دیگر اینکه ، راه و روش آن به طرز خطرناکی به حذفِ جهان معنائی و سمبولیکی پرداخت که بالقوه می تواند برآیندهای تخریبی داشته باشد. به گفته های او توجه کنیم:
نمونهء ترکیه و حرکت مصطفا کمال آتاتورک (۱۸۸۱-۱۹۳۸) به یک تحلیل همه جانبه نیاز دارد زیرا غرب ترکیه را با نظر مساعد می نگرد، از آن رو که این کشور با جسارتی بی نظیر به سمت یک ارزش غربی که همان «سکولاریسم» باشد حرکت کرد. بخش های دیگرِ جهان اسلام از نگاه غرب چیزی از حرکت تمدن درک نکرده و درهایشان را به روی پیشرفت ِ اندیشه ها و نهادها بسته اند [...] اسلام امروزه مانعی است بر سر راه ارتباط فکری با غرب.
حرکت آتاتورک پس از شکست امپراتوری عثمانی (که در جنگ جهانی اول با آلمان متحد شده بود) و پس از کسب قدرت چه بود؟ آتاتورک، که در چشم هموطنان اش قهرمانی است تمدن ساز و پدر ترکیهء مدرن، بی هیچ شبهه ای کشورش را از خاک محافظه کارِ عثمانی برکند و به دنیای تجدّد و مُدرنیّت رساند، البته با روش ها و باورها و الگوهایی که تا همین امروز محل بحث و جدل است.
برای ارزیابی کاملِ بُرد و برآیندهای حرکت سکولارسازِ آتاتورک، لازم است به دو پرسش پاسخ دهیم: میان سالهای ۱۸۸۱ و ۱۹۳۸ کمال آتاتورک با چه نوع اسلامی آشنائی داشت؟ یعنی در زمانی که برنامهء کار خود را تدارک می دید اسلام را چگونه درک می کرد؟ دیگر اینکه او در آن زمان چه برداشتی از سکولاریسم داشت که با آن دست به تغییرات اجتماعی زد؟
دیدگاه های آتاتورک دربارهء اسلام از یک سو، و سکولاریسم از سوی دیگر، مشابه همان دیدگاه های تیپیک و نمونه واری است که اغلب روشنفکران مسلمان میان سال های ۱۸۸۰ و ۱۹۴۰ با نوعی آگاهی ساده لوحانه به آنها رسیده بودند. این گروه که پای شان به مدارس و دانشگاههای اروپایی باز شده بود، به نوعی از شوک فرهنگی مبتلا شده بودند که هرگز در زندگی شان نتوانستند به طور کامل بر عواقب آن فائق آیند.
جامعهء مسلمانی که آنها در آن پرورده شده بودند، چه در ترکیه و چه در دیگر نقاط ، در چنگال انبوهی از منعیاتِ دینی، خرافی و جادوباور بود و آکنده از نابرابری های آشکار اجتماعی، سیاست های خودسرانهء بومی و استعماری، و عقب ماندگی های شدید فرهنگی.
همهء این ضعف ها در تضاد چشم گیری بود با ارزش های غربی نظیر آزادی های جمهوری خواهانه ، پویایی اقتصادی و خلاقیّت فرهنگی ، وسعت دید تاریخی و اراده به دانستن و آموختن ، پاکیزگی و سهولتِ استفاده از اماکن عمومی و خصوصی ، توسعه و غنای شهرهایی چون پاریس ، لندن ، بروکسل ، رم ، و مارسی ، شهرهای اصلی و پرشکوهی که مسلمانان جوان برای تحصیل به آنها پا می گذاشتند.
آتاتورک در آکادمی نظامی تولوز در فرانسه دوره دیده بود. شیفتگی او که با اکتشاف همراه بود، آمیخته می شد با نوعی شورش کور علیه یک سرنوشت تاریخی ناحق یا ناعادلانه. روشنفکران دیگر نیز نمونه های مشابهی از همین درام تاریخی را به نمایش گذاشته اند. تحتاوی و طاها حسین در مصر ، کاتب یاسین در الجزایر ، بورقیبه در تونس و بسیاری دیگر که یا با کتاب هاشان و یا در عمل هریک به شیوهء خود نمایشگر این درام تاریخی بوده اند ، درامی که همچنان با پیچیدگیِ فزاینده ای ، و در مقیاس انسانیِ روزافزونی، خود را برصحنه آشکار می کند.[...]
حمله به نمادهای فرهنگ دینی و سنت
عمل آتاتورک فراگیر بود. او به از میان برداشتن رژیم سلطانی قناعت نکرد ، رژیمی که در آگاهی جمعی مردم به مقام مقدس خلافت ارتقا یافته بود و براندازیِ آن با اعتراض علمای دانشگاه الازهر در قاهره روبرو شد و به طور کلی به آگاهی مسلمانان یک شوک سراسری وارد کرد.
آتاتورک به کلیّت جهانِ معنائی و نشانه های ارتباطیِ مسلمانان حمله برد. او الفبای عربی را با الفبای لاتین عوض کرد ، عمامه و فینه را برداشت و کلاه را جایگزین آنها کرد. به جای فقه و شریعت ، قوانین کشور سوئیس را برنشاند.
انواع مراسم رسمی ، آشپزی ، مبلمان خانه ، معماری ، شهرنشینی ، تقویم ، و به طور کلی تمام نظامهای نشانه شناختی (سمیولوژیک) که حس و ذائقهء فردی و جمعی را متأثر می سازد و شکل های بی واسطهء ادراک جهان را تحت کنترل خود دارند ، به طور رسمی از میان رفتند و در عوض نظامهای اروپائی به فاصلهء کوتاهِ چند سال جای آنها را گرفتند. این اقدامات یادآورِ انقلابیان در انقلاب کبیر فرانسه است که تصور می کردند می توان خدای مسیحیت را با یک «وجود متعالی» [غیر دینی] جایگزین کرد.
سمبول ها نقشی حیاتی در ساختن نظام تازه ای از زبان و نشانه ها بازی کردند ، نظامی که قرار بود نظم سیاسی ، اجتماعی و قضائی تازه ای از درون آن پا به جهان بگذارد. با بررسی این جنبه ، در حقیقت می توان موفقیت پردوام و مکرر ادیان سنّتی را در مقابل شکست کامل یا نسبیِ انقلابهای سنت شکن توضیح داد.
چنین توضیحی می تواند از طریق تحلیلِ مورد به موردِ کارکرد سمبول ها و نشانه ها ، و به کارگیری هوشمندانهء آنها توسط پیامبران پیشین و رهبران دنیای معاصر، صورت گیرد. به نظر می رسد سمبول ها برحسب اینکه در چه بستری به کار گرفته شوند نقشی متفاوت بازی می کنند ؛ نقش آنها در یک فرهنگِ شفاهی که به نحوی رازگونه سامان گرفته ، متفاوت است از نقش همان سمبول ها در یک نظام «لوگوسنتریک» (یعین نظامی واژه مدار، نوشتاری ، عقلی و منطقی) در یک فرهنگ کتبی که در چارچوب یک بینش تاریخگرا عمل می کند.
انقلاب آتاتورک مترادف بود با پیروزی عقل پوزیتیویستی و تاریخگرا ، که به طور ریشه ای از آگاهی ِ افسانه باور (میتیک) بریده بود ، یعنی آن نوع آگاهی ای که تودهء مؤمنان ، اعم از عالمان و عامیان ، با آن زندگی می کنند. جدائی ایدئولوژیک میان رهبران انقلابی [نظیر آتاتورک] و توده های مردمی که آنها کمر به آزادی شان بسته اند ، به سرمایهء سمبولیک موجود در سنت های کنونی آسیب وارد می کند.
سمبول ها [پس از تهاجم سکولاریسم] به ناگهان تبدیل به یک مشت علامت معمولی شدند که توسط آنها می شد «متجددها» را از «محافظه کاران» بازشناخت. سپس طی مبارزات ضد استعماری در الجزایر میان سالهای ۱۹۵۴ و ۱۹۶۲ ، و در انقلاب ایران پس از ۱۹۷۹ ، معنی این علائم برعکس شد ، به این شکل که حجاب برای زنان ، ریش و سبیل برای مردان، تکثیر مساجد ، و بازگشت به پوشاک و خوراک و رفتارِ تجویز شده از سوی شریعت ، در حکم مقاومت سیاسی در برابر دولت های فاقد مشروعیت تلقی می شد، مثل دولتهای استعماری در الجزایر و دولت سکولار در ایران زمان شاه. پس از پیروزی جنبش های مقاومت، همان علائم بیانگر هویت ملی و هویت مذهبی شدند.
نمونهء ترکیه که در نتیجهء حرکتِ آتاتورک تحولی عظیم پیدا کرد ، زمینهء باروری است برای مطالعهء انحطاط سمبول ها و تبدیل آنها به علاماتِ [مُدرن] و سپس تلاش برای احیای سمبول ها در بستری ایدئولوژیک که تأمل و تعمق می طلبد و در عین حال ما را نسبت به بازگشت ناپذیریِ تاریخِ جوامع هشیار می کند. در نمونهء ترکیه ، وزن اسلام بیش از هرجای دیگری در برابر آمادگی این کشور برای پیوستن به اروپا و اروپائی شدن ، سنگینی اش را نشان می دهد. مسلمانانی که به غنای اندیشه در اسلام معاصر توجه دارند باید با صرف وقت بسیار ، مورد ترکیه را مطالعه کنند.

 


معنویت‏ و سکولاریسم
1. ترجمه سکولاریزم‏
براى سکولاریزم (secularism) و مشتقات مربوط به آن در زبان فارسى معادل‏هاى فراوانى به کار برده شده است.
در ترجمه سکولاریزم: دنیاپرستى، اعتقاد به اصالت امور دنیوى، غیر دین گرایى، نادینى‏گرى، جدا شدن دین از دنیا، دنیویت، دنیوى‏گرى، روشنفکرى غیر مذهبى، مذهب جدائى دین از سیاست (حکومت) لائیسم، بى دینى، لامذهبى، علمانیّت ...
در ترجمه سکولار (secular): بى‏حرمت، ناسوتى، بشرى، زمینى (غیر معنوى)، دنیوى، این دنیایى، غیر مذهبى، این جهانى، عرفى، گیتیانه (در برابر دنیوى یا اخروى)، روشنفکر، لائیک، بى‏دین، ... و در ترجمه سکولاریزاسیون: (Secularization)نادینى، دنیوى کردن، جدا انگارى دین و دنیا، دین زدایى، علمانیت، عرفى شدن ....
معادل‏هاى متکثر و فراوانى که در برابر سکولاریزم و مشتقات مربوط به آن به کار برده شده است با صرف نظر از صحت و سقم آنها، نشان دهنده ‏دشوارى ترجمه این لفظ در ادبیات فارسى است.
2. دشوارى ترجمه‏
مفاهیم کلیدى و محورى هر فرهنگ و تمدن به سهولت قابل انتقال و قابل ترجمه در حوزه‏هاى فرهنگى رقیب نیست، دشوارى ترجمه این مفاهیم‏به معادل یابى الفاظ محدود نمى‏شود، بلکه ریشه در دو امر دارد. اول: بار معنایى این مفاهیم و بیگانه و نامأنوس بودن معناى آنها براى فرهنگى‏که ترجمه در آن واقع مى‏شود و دوم: اثر مخرب و ساختار شکنانه برخى از این مفاهیم و معانى براى فرهنگ‏هاى رقیب و در نتیجه موضع‏گیرى‏فرهنگ رقیب در قبال آنها.
موضع‏گیرى در قبال مفاهیم فرهنگى رقیب موجب مى‏شود تا برخى عوامل و انگیزه‏هاى اجتماعى و سیاسى مانع از تبیین شفاف آنها شود، زیرا کسانى که در متن فرهنگ رقیب، شیفتگى نسبت به آن مفاهیم دارند، در هنگام انتقال آن مفاهیم با رویکردى ترویجى و تبلیغى از ترجمه‏هایى‏پوشش مى‏گیرند که با ابهام خود مانع از برانگیخته شدن حساسیتهاى اجتماعى و فرهنگى گردد، و بلکه در صورت امکان در اثر ابهام و عوامل‏عارضى مورد استقبال عموم قرار گیرند.
هر یک از عوامل یاد شده در ترجمه سکولاریزم به گونه‏اى تأثیر داشته‏اند و مجموعه این امور وضعیت موجود را در ترجمه آن پدید آورده‏اند.
3. سکولاریزم و معنویت‏
با صرف نظر از معادل هایى که براى سکولاریزم و مشتقات مربوط به آن به کار برده مى‏شود، در معناى سکولاریزم مى‏توان گفت این لفظ ناظر به ‏نوعى هستى‏شناسى است که اصالت را به امور دنیوى و این جهانى مى‏دهد، و این نوع از هستى‏شناسى که با انسان‏شناسى و معرفت‏ شناسى‏مناسب با خود هماهنگ است در قبال نوع دیگرى از هستى‏شناسى است که صورتى معنوى و دینى دارد.
در هستى‏شناسى معنوى اصالت به هستى متعالى و قدسى داده مى‏شود، در این نگاه ساحتى از هستى که از آن با عنوان غیب یاد مى‏شود، بر این‏ جهان و عالم محیط بوده و نسبت به آن معنا بخش و تعیین کننده است، به گونه ‏اى که غفلت از آن هستى معنوى مانع از شناخت حقیقت این‏ جهان مى‏گردد.
4. صور معنویت و دین‏
نگاه معنوى صور گوناگونى مى‏تواند داشته باشد مانند:
الف) این نگاه با حفظ رویکرد معنوى و دینى خود یا نسبت به زندگى دنیا فعال و سازنده است و یا آن که رویکرد منفى و زاهدانه نسبت به دنیادارد. این رویکرد دوگانه را در مقایسه بین رهبانیت مسیحى که عزلت و گوشه‏گیرى است و رهبانیت اسلام که به تعبیر پیامبر خاتم جهاد در راه‏خداوند است، مى‏توان دید.
ب) نگاه معنوى یا موضعى مثبت نسبت به مراتب مختلف عقل و عقلانیت دارد، و یا آن که در تقابل با آن قرار مى‏گیرد، این دوگانگى نیز درمقایسه ادیانى که ایمان را در تقابل با عقل قرار مى‏دهند با اسلام که عقل را به مصداق «ماعبد به الرحمان» با ایمان قرین مى‏داند، مى‏توان‏مشاهده کرد.
ج) نگاه معنوى مى‏تواند چهره‏اى توحیدى و یا اساطیرى داشته باشد، این تقابل از مقایسه ادیان توحیدى با ادیان مشرکانه که به الهه‏هاى‏متعدد قائلند، روشن مى‏شود.
د) معنویت مى‏تواند صورتى صادق و یا کاذب داشته باشد.
5. صدق و کذب علمى و عملى‏
معنویت صادق و کاذب به دو معنا مى‏تواند به کار رود:
الف) صدق و کذب با معیار علمى و عقلى. در این معنا معنویت صادق، معنویتى است که مطابق با واقع باشد، و براهین عقلى و یا مکاشفات‏رحمانى صدق آن را تأیید نماید، مانند توحید که موافق برهان است، و معنویت کاذب اعتقاد به حقایق فوق طبیعى و لکن به گونه‏اى خلاف واقع‏است، این نوع معنویت که با عقاید خرافى درآمیخته است، موافق برهان عقلى و نقلى و مکاشفات صحیح نمى‏باشد. مانند باورهاى مشرکانه واساطیرى.
ب) صدق و کذب بر اساس موافقت و یا مخالفت رفتار با اعتقاد یا عمل با علم. در این معنا هرگاه رفتار و گرایش عملى فرد با باورها و اعتقادات‏معنوى او هماهنگ باشد، آن فرد در اظهار ایمان خود صدق و اخلاص دارد، و هرگاه بعد رفتارى او موافق باور و اعتقاد معنوى‏اش نباشد، مثل این‏که به رغم تصدیق حقایق و آرمان‌هاى معنوى جهت‏گیرى عملى او صورتى دنیوى داشته باشد، این معنویت کاذب است.
انسان فاسق گرفتار معنویت کاذب به این معناست زیرا او به رغم این که به لحاظ نظرى داراى باور دینى است به لحاظ عملى مخالف آن رفتارمى‏نماید و مدینه فاسقه در بیان فارابى نیز به همین معنا در سطحى فرهنگى داراى معنویتى کاذب است.
فرد منافق نیز از معنویت کاذب به معناى دوم آن برخوردار است زیرا او به رغم آن که به لحاظ رفتارى گرایش دنیوى دارد. در بعد نظرى رفتار خودرا براى دیگران توجیه معنوى مى‏کند. در فاسق بین رفتار با اعتقاد فرد فاصله است و در منافق بین رفتار و انگیزه فرد با باور اعتقادى که اظهارمى‏دارد اختلاف است. بین رفتار و اعتقاد باطنى منافق اختلافى نیست او در باطن خود باورى معنوى ندارد تا آن که آن معنویت از طریق رفتارش‏تکذیب شود.
صدق و کذبى که از سنجش نظر و عمل یا از مقایسه ظاهر و باطن افراد به دست مى‏آید معنایى نسبى دارد. یعنى هر کس که رفتار او مطابق باورمعنوى‏اش باشد و به بیان دیگر در رفتار خود اخلاص داشته باشد و یا آن که باور و رفتارش با معنویتى که اظهار مى‏دارد. هماهنگ باشدمعنویتش صادق است و هر کس با رفتار خود عقاید خویش را تکذیب نماید و یا اندیشه و عملش برخلاف تظاهر معنوى و دینى‏اش باشد،معنویتش کاذب مى‏باشد. این معناى از صدق و کذب ناظر به حقیقت اعتقاد فرد و مطابقت آن با متن واقع و جهان خارج نیست.
6. صور سکولاریزم‏
سکولاریزم نیز نظیر معنویت به اقسام مختلفى تقسیم مى‏شود:
الف) سکولاریزم گاه به صورت یک تئورى نظرى است و گاه در قالب یک گرایشى عملى است، گرایش عملى سکولاریزم فرایندسکولاریزاسیون و دنیوى شدن را به دنبال مى‏آورد، دو بعد نظرى و عملى سکولاریزم گاه با یکدیگر همراه‏ند و گاه بین آنها فاصله مى‏افتد. گرایش عملى سکولاریزم، هرگاه با اعتقاد و یا بیان و توجیه نظرى معنوى قرین باشد، نوعى معنویت کاذب را به دنبال مى‏آورد.
ب) چهرهء نظرى سکولاریزم گاه عریان و آشکار است، نظیر فلسفه ‏هاى ماتریالیستى که به صراحت، متافیزیک و حقایق معنوى را انکار مى‏کنند و گاه پنهان و آرام است و آشکارا در مقام انکار و نفى معنویت قرار نمى‏گیرد.
ج) صورت آرام و پنهان سکولاریزم یا با سکوت از کنار گزاره‏هاى معنوى و دینى عبور مى‏کند، مانند پوزیتویستهاى حلقه وین که به لحاظ معرفت‏شناختى گزاره‏هاى دینى را مهمل و بدون معنا دانسته و نفى و یا اثبات آنها را جایز نمى‏دانند، این گروه تبیین این جهان را با صرف نظر از عالم‏معنا انجام مى‏دهند، بدون آن که به صراحت به نفى آن بپردازند، و یا این که با رویکردى دنیوى به توجیه، تبیین و در عین حال دفاع از گزاره‏ها وپدیده‏هاى معنوى مى‏پردازند، مانند کسانى که با روشهاى پراگماتیستى و یا تفسیرهاى کارکردگرایانه از مفید بودن و کارکردهاى مثبت اجتماعى‏دیانت خبر مى‏دهند.
7. تفاسیر سکولار دین‏
تفسیر و توجیه سکولار و دنیوى دیانت و معنویت از جهات مختلف صور گوناگونى دارد.
الف) به لحاظ خاستگاه: برخى از آنها دین و معنویت را حاصل فعالیت ذهنى آدمى براى تبیین نظرى جهان در مرحله‏اى از مراحل تکوین‏معرفت بشرى مى‏دانند و بعضى دیگر تفسیرهاى احساسى وروانکاوانه از معنویت ارائه مى‏دهند. و برخى از تفاسیر نیز رویکردى اجتماعى درتبیین و توجیه معنویت دارند.
ب) از جهت منطقه حضور و قلمرو: برخى دین را محدود به قلمرو فردى و درونى افراد دانسته و در حد پدیده‏اى شخصى و روانى آن را به رسمیت‏مى‏شناسند. و بعضى دیگر قلمرو دین را در امور اجتماعى و سیاسى جستجو کرده، و آن را در قالب نوعى ایدئولوژى که به تفسیر و توجیه معیشت‏و رفتار و ساختار اجتماعى، مى‏پردازد، مى‏نگرند، این گروه تعینات مختلف دینى را در قالب تعیّنات اجتماعى مى‏بینند. رویکردهاى ایدئولوژیک‏به دین و معنویت نیز صورتهاى رادیکال و یا محافظه کارانه، چپ و راست، سوسیالیستى و یا لیبرالیستى و... مى‏تواند داشته باشد.
تفسیر روانکاوانه فروید نوعى رویکرد روانى و بیشتر فردى به دین است، و تبیین دورکیم و یا مارکس از دیانت، تبیین اجتماعى و ایدئولوژیک‏مى‏باشد.
8. معنویت کاذب‏
توجیه سکولار معنویت و دین نوعى معنویت کاذب است.
کذب علمى این نوع معنویت بر مبناى هستى‏شناسى دینى و تفسیر معنوى جهان در صورتى است که بیان فوائد و کارکردهاى دنیوى دیانت باتقلیل گرایى و تنزل حقیقت دین به همین افق محدود باشد، کسانى که متافیزیک را ممتنع دانسته و یا گزاره‏هاى متافیزیکى و معنوى را به‏لحاظ معرفتى مهمل مى‏دانند، در تفسیرهاى روانى و یا کارگرایانه خود ناگزیر به چنین تقلیلى گرفتار مى‏شوند.
کذب عملى تفاسیر سکولار از دیانت بیشتر توسط ارباب سیاست محقق مى‏گردد، آنان با نگرش سکولار و دنیوى خود هنگامى که به‏کارکردهاى اجتماعى و مفید دین آشنا مى‏شوند، براى تحقق بخشیدن به اغراض سیاسى و دنیوى خود، از دیانت به عنوان یک پوشش مفید وکارآمد بهره مى‏برند، افراد براى پوشش دینى دادن به رفتار دنیوى خود گاه از تفاسیر آرام و پنهان سکولار نسبت به دین استفاده مى‏کنند و گاه‏نیز از تفاسیر معنوى و دینى بهره مى‏برند. استفاده از تبیین‏هاى معنوى و دینى براى توجیه رفتار توسط کسانى که به لحاظ نظرى و عملى معتقدو عامل به نگاه و آرمانهاى معنوى نیستند، نوعى دیگر از معنویت کاذب است، این نوع از کذب غیر از کذب معنوى کسانى است که گرایش و رفتارعملى آنان مغایر با باورها و اعتقادات نظرى معنوى خودشان مى‏باشند. معنویت کاذب این گروه با نفاق اجتماعى آمیخته است زیرا آنان به رغم‏این که خود باورى و اعتقادى معنوى و دینى ندارند، رفتار دینوى خود را در چشم دیگران به گونه‏اى دینى توجیه مى‏کنند.
9. زمینه‏ها و انگیزه‏ها
براى تفسیر و توجیه سکولار از دین و براى معنویت کاذب زمینه‏ها و انگیزه‏هاى مختلفى وجود دارد برخى از آنها فردى و بعضى اجتماعى، و بعضى‏علمى و برخى عملى است.
دیدگاه‏هاى معرفت شناختى اى که با رویکرد پوزیتیویستى و یا شکاکانه معرفت عقلى را تاب نیاورده و ارزش جهان شناختى معرفت شهودى ووحیانى را نمى‏پذیرند. به دلایل منطقى اگر هم به صورت عریان در تقابل بانگاه معنوى و دینى قرار نگیرند چاره‏اى جز ارائه تفسیر سکولار ازمعنویت و دین ندارند، لا دین لمن لا عقل له.
افرادى که به لحاظ شخصى تربیت و علقه معنوى و دینى دارند. هنگامى که به لحاظ معرفت شناختى از دفاع عقلانى دین باز مى‏مانند به‏انگیزه‏هاى روانى - فردى به سوى تفسیرهاى سکولار از دین گرایش خواهند داشت که به لحاظ نظرى صورتى عریان و آشکار ندارد، وتفاسیرى را دنبال مى‏کنند که با توجیه دنیوى از حضور دیانت دفاع مى‏کند.
در شرایطى که معنویت و دیانت در حوزه فرهنگ عمومى فعال و پرتحرک باشد زمینه بسط معنویت کاذب به معناى تفسیر و توجیه رفتارهاى‏دنیوى بر اساس آرمانها و یا منطق دینى، از ناحیه کسانى پدید مى‏آید که به لحاظ عملى رویکرد دنیوى و سکولار دارند، اعم از این که به لحاظنظرى باور دینى داشته و یا در بعد نظرى نیز سکولار باشند.
10. سکولاریزم پنهان‏
افرادى که به لحاظ عملى گرایش دنیوى دارند و به لحاظ نظرى نیز در اندیشه و باور خود سکولار هستند. در تعقیب اغراض دنیوى و یا سیاسى خود تاهنگامى که الزامات فرهنگى آنها را به پوشش گرفتن از تفاسیر معنوى و دینى ترغیب نکند زمینه و انگیزه‏اى براى این کار ندارند و اگر هم ازناحیه فرهنگ عمومى ناگزیر از آن شوند، استفاده از تفاسیر آرام و پنهان سکولار را به توجیهات معنوى ترجیح مى‏دهند زیرا این نوعى از تفاسیرضمن آن که آنها را از خطرات مقابله با فرهنگ عمومى مصون مى‏دارد. ریشه باور معنوى را در حوزه فرهنگ عمومى خشکانده و زمینه تحول‏فرهنگ را به سوى انگاره‏هاى سکولار و دنیوى فراهم مى‏آورد.
جریانى که استحاله فرهنگ دینى را در دستور کار خود قرار داده باشد از روش فوق براى تغییر فرهنگ استفاده خواهد کرد زیرا این روش ضمن‏آن که مانع از مقابله مستقیم با فرهنگ عمومى مى‏شود از پوششهاى معنوى و دینى‏اى که هویت معنوى فرهنگ را به رسمیت مى‏شناسد
ورى‏گزیده و با ترویج پنهان و آرام باورهاى سکولار امکان تحول فرهنگ را در عمیق‏ترین لایه‏هاى معرفتى آن فراهم مى‏آورد.
11. بعد تاریخى سکولاریزم‏
به لحاظ تاریخى اعتقاد و نگاه معنوى به عالم و آدم مقدّم بر نگاه دنیوى و سکولار است، مقطعى از تاریخ گذشته بشر را نمى‏توان یافت که نگاه دینى‏و معنوى بر حوزه فرهنگ و زندگى او غلبه نداشته باشد، حضور نگاه معنوى را در تاریخ گذشته بشرى در ادبیات و همچنین در آثار تمدنى به جاى‏مانده از آنها مى‏توان دید.
نگاه سکولار به عالم و آدم گرچه در گذشته تاریخ نیز حضور داشته است و لکن در هیچ یک از دوره‏هاى پیشین از بعد فرهنگى و تمدنى غلبه‏نیافته است، غلبه و رسمیّت این نگاه مختص به دنیاى مدرن است. باور، اعتقاد و گرایش دنیوى در یک فرایند تدریجى که از آن با عنوان‏سکولاریزاسیون یاد مى‏شود، در فرهنگ و تمدن غرب از رنسانس به بعد گسترش یافت و به تدریج باتسخیر سازمانها و نهادهاى اجتماعى تامرحله تدوین اعلامیه جهانى حقوق بشر استمرار یافت. این نگاه اینک از طریق امکانات و ظرفیتهاى موجود در تمدن غرب داعیه جهانى دارد.
12. بعد تاریخى توجیه معنوى سکولاریزم عملى‏
به لحاظ تاریخى تا هنگامى که نگاه معنوى و دینى به عالم در قلمرو فرهنگ بشرى غلبه و رسمیت داشته باشد، رویکرد دنیوى بشر بیشتر به بعدعملى محدود مى‏شود، و در این حال افراد رویکرد دنیوى خود را با نوعى از توجیهات معنوى که به لحاظ تئوریک و نظرى نیز کاذب است، 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   30 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سکورالیسم

دانلودمقاله آب درمانی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله آب درمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


راهنمای درمان قطعی انواع سرطان، ایدز، هپاتیت، آلرژی، اعتیاد، بیماریهای قلب، کبد، ریه، کلیه، تومورمغزی، معده، روده، سینوزیت، آب مروارید، پیرچشمی، قند، فشارخون، چاقی و دیگر بیماریها
در این روش درمان، به بدن اجازه داده می‌شود تا با اجرای مکانیسم از پایین به بالا، خود را مانند روزی که متولد شده بازسازی و از همه‌ی بیماریها و نارساییها پاکسازی نماید. در حالت عادی، مکانیسم بدن از بالا به پایین است. یعنی: 1ـ از راه دهان خوراک دریافت می‌کند. 2ـ مواد سودمند را جدا می‌کند. 3ـ چربیها و یا قند اضافه و برخی دیگر از مواد زائد را در جاهای خالی بدن مانند پیرامون شکم، زیر پوست سر، پیرامون قلب و ..ذخیره می‌کند. 4ـ دیگر مواد زائد را از راه روده‌ دفع می‌کند؛ ولی در مکانیسم از پایین به بالا، چون بدن جز آب چیزی دریافت نمی‌کند، برای تأمین انرژی برای زنده ماندن، خود را بررسی و ذخیره‌های سودمند و ناسودمند را برای مصرف فراخوانی می‌کند. آنچه سودمند بداند می‌سوزاند و آنچه زیان‌آور بداند، از راه دهان به صورت خلط بیرون می‌ریزد؛ به همین دلیل آب دهان بیمار، به صورت چسبناک و کشدار می‌شود که بایستی بیرون ریخته شود. در این روش، از یک سو غذای کافی برای ادامه‌ی زندگی میکربها، باکتریها و یا سلولهای سرطان به آنها نمی‌رسد و از سوی دیگر بدن برای زنده ماندن، با تمام توان هر چه را در جای جای خود پیدا کند به عنوان غذا شناسایی می‌کند. در این حالت، هیچ میکرب، باکتری و یا سلول سرطانی تاب مقاومت در برابر بدن را ندارد. ممکن است برای کسی این پرسش پیش آید که بیماریهای ویروسی چگونه با این روش درمان می‌شود؛ در حالی که ویروسها از غذایی که به بدن داده می‌شود استفاده نمی‌کنند. پس چگونه می‌توان با قطع غذا از بدن و تنها نوشیدن آب، بیماریهای ویروسی مانند: ایدز، سل و ... را درمان کرد؟ پاسخ این است که بدن در دوره‌ی آب‌درمانی، هیچ میکرب، ویروس، باکتری و یا سلول سرطانی را نمی‌کشد. دلیل آن هم این است که بیمار تب نمی‌کند و هیچ جای بدنش نیز عفونت نمی‌کند؛ بلکه بدن با نیروی فوق‌العاده‌ای که هنوز برای دانش پزشکی ناشناخته است، هر گونه میکرب، باکتری، ویروس و یا سلول سرطانی را از سوراخ بسیار ریزی که در انتهای زبان است به صورت خلط بیرون می‌ریزد.
این روش درمان برای افراد بالای 5 سال سو‌دمند است؛ البته برای آنان که زیر 18 سال دارند، دوره‌های 3 تا 6 روز توصیه می‌شود. کسی که می‌خواهد برای نخستین بار آب‌درمانی کند، چنانچه به خود اطمینان ندارد که توانایی انجام آن را دارد یا خیر، می‌تواند از 1 تا 5 یا تا 12 روز آب‌درمانی کند. در این مدت، هرگاه دید توانایی ادامه را ندارد و از انجام کارهای روزانه باز می‌ماند، برنامه را قطع می‌نماید. سپس به تعداد روزهای آب‌درمانی، استراحت می‌کند و بار دیگر آغاز می‌کند؛ و چون اندکی از جسمش پاکسازی شده، توانایی بیشتری دارد. از این رو، این بار دو برابر روزهای پیش، آب‌درمانی می‌کند. چنانچه در این دوره نیز باز هم توانایی ادامه نداشت، آن را قطع و سه برابر روزهای آب‌درمانی استراحت می‌کند. سپس برای سومین بار آغاز و هر کس که باشد می‌تواند آن را به پایان ببرد.
در این روش، شخص تا چهل شبانه‌روز، جز آب و چای چیز دیگری نمی‌خورد. در این مدت، بدن انسان خود را بررسی می‌کند و آنچه برایش سودمند است نگه می‌دارد و از آن استفاده می‌کند و آنچه برایش زیان دارد، به صورت خلط، از راه دهان بیرون می‌کند؛ و نشان پاکسازی شدن خود از همه‌ی بیماریها را به صورت سرخ شدن سراسر زبان نشان می‌دهد. در چنین حالتی، بدن مانند روزی است که متولد شده است؛ زیرا اگر به زبان نوزادی که تازه متولد شده نگاه کنید، می‌بینید کاملا قرمز است. بیمار یک روز ییش از آغاز آب‌درمانی، آزمایش خون و ادار می‌دهد و یک روز پس از پایان دوره نیز آن را تکرار می‌کند تا اثرات این روش درمان را بر بدن خود ببیند.
کسانی که شوره¬ی سر یا ریزش مو دارند، از روز دهم آب درمانی، شوره‌ی آنان از بین می‌رود و ریزش مو متوقف می‌شود. چربی موی کسانی هم که دارای موهای چرب هستند از بین می¬رود و اگر شخص دوره را به پایان برساند، هرگز موی چرب، شوره و یا ریزش مو نخواهد داشت. برای کسانی که سنشان زیر 50 سال است و بخشی از موهای خود را از دست داده‌اند، پس از پایان دوره، ممکن است موهای تازه بروید.
روش انجام آب درمانی چنین است:
(1)ـ پیش از آغاز، شخص خانواده‌ی خود را از کاری که می‌خواهد انجام دهد و مزایای آن آگاه می‌کند تا هم در مدت دوره از سوی آنها سرزنش نشود و هم این که چنانچه در مدت دوره برای او مشکلی پیش آمد، افراد خانواده بدانند که چه باید بکنند.
(2) ـ از 3 روز پیش از آغاز، هر بامداد پیش از صبحانه و شب پیش از خواب، 2 قاشق غذاخوری خاکشیر و یک قاشق مرباخوری عسل را در یک لیوان آب گرم حل کرده و می‌نوشد. یک روز پیش از آغاز نیز ناهار و شام فقط سوپ و یا مانند آن می‌خورد.
(3)ـ اگر کسی که می‌خواهد آب‌درمانی کند دارای بیماریهای خطرناکی مانند سرطان، هپاتیت و یا ایدز است و محدودیت زمانی دارد مثلاً بیشتر از دو یا سه ماه زنده نیست، می‌بایست 40 روز را پی در پی آب‌درمانی کند؛ ولی چنانچه فرصت بیشتری دارد، برای این که بتواند 40 روز را بدون غذا با موفقیت سپری کند، بهتر است اول 5 روز آب‌درمانی کند و سپس 15 روز غذا بخورد. پس از آن 7 روز و 21 روز غذا بخورد؛ و در پایان، 10 روز و یک ماه غذا بخورد و پس از آن به آسانی می‌تواند 40 روز آب‌درمانی کند.
(4)ـ برای این که با آغاز آب درمانی، و قطع غذا از معده، مدفوعات متوقف شده در اعماق روده‌ها جسم را مسموم نکند و باعث سرگیجه و سردرد نشود، شخص در شب سوم که طبق بند 2 رفتار کرده است، 4 ساعت پس از خوردن سوپ، 60 سی.‌سی روغن کرچک می‌خورد تا آنچه در روده‌ها باقی مانده، بیرون رانده شود. چنانچه خوردن روغن کرچک دشوار باشد، می‌تواند به جای آن، از دم کرده‌ی گیاه سِنا و گل سرخ به انداره‌ی 2 لیوان استفاده کند.
آب درمانی 2

 

(5)ـ در طول دوره، دیگر نباید روغن کرچک یا هرگونه مسهل استفاده کند؛ زیرا آب زیادی از جسم می‌گیرد و باعث ضعف شدید می‌شود. در صورتی که بدن به آب بسیاری نیازمند است. از این رو، خوردن روغن کرچک یا هر مسهل دیگر در هفته‌ی اول درمان، اختلالاتی در روده‌ها پدید می‌آورد که شاید تا بیش از یک روز هم ادامه یابد؛ ولی چنانچه بیمار به سردرد دچار شد و با تنقیه بهبود نیافت، پس از پایان هفته‌ی اول، می‌تواند هر سه یا چهار روز یکبار مسهل بخورد.
(6)ـ از آن ساعت به بعد، تنها آب می‌خورد.
نکته: پس از یک تا دو روز از آغاز آب درمانی، با ترک غذا، زبان سفید می‌شود و اشتها کور می‌شود؛ ولی در پایان روز چهلم، اشتها برمی‌گردد. چنانچه پیش از پایان دوره، میل به غذا برگردد، تصادفی و ناشی از کوشش و خستگی بسیار است. این اشتهاء، حقیقی نیست و با آشامیدن دو جرعه آب خنک از بین می‌رود. به این موضوع مهم نیز باید توجه داشت که نشانه‌ی پایان درمان، 40 روز نیست؛ بلکه سرخ شدن سراسر زبان و بازگشت میل به غذاست. از این رو ممکن است این دو نشانه برای کسی کمتر از 40 روز آشکار شود که نشان از پایان آب درمانی است. ضعفی که در نخستین روز پیش می‌آید، در واقع حالتی است که میان تغیر مکانیسم بدن از حالت از بالا به پایین به از پایین به بالاست؛ و با رویکرد بدن به مکانیسم از پایین به بالا و استفاده از ذخیره‌های خود، ضعف نیز پایان می‌یابد. بیمار نباید به هیچ روی نگران زخم معده و روده باشد و گمان کند که با نخوردن غذا زخم معده و یا روده می‌گیرد؛ زیرا نه تنها پس از 24 ساعت که اشتها کور می‌شود، معده دیگر برای غذا ترشح اسیدی ندارد، بلکه چنانچه بیمار دارای زخم معده یا روده باشد، با سرعت باورنکردنی بهبود می‌یابد.
(7)ـ بیمار هر روز 18 لیوان آب برابر با چهار لیتر می‌نوشد. 9 لیوان صبح و 9 لیوان بعدازظهر. البته در کنار آن، می‌تواند تنها یک لیوان چای نیز بنوشد؛ زیرا نوشیدن بیش از یک لیوان باعث دفع املاح بدن و آسیب‌پذیری دیواره‌ی قلب و رگها می‌شود. روی هم رفته از چهار لیتر بیشتر نباید آب بنوشد؛ زیرا نوشیدن بیشتر از این مقدار، ممکن است باعث رقیق شدن خون و مرگ شود.
برای این که نمک بدن نیز تأمین شود، بیمار همه‌ی آب مصرفی را از آب جوشیده استفاده نمی‌کند؛ زیرا پس از پایان ذخیره‌ی نمک بدن در پانزده روز نخست، چنانچه نمک کافی به بدن نرسد، عضلات دچار سستی و در نتیجه بدن دچار ضعف می‌شود. ضعفی که با افزایش قند از بین نمی‌رود و ممکن است بیمار را از ادامه‌ی درمان از روز بیست‌وپنجم به بعد بازدارد. از این رو، بهتر است برای اطمینان از سالم بودن و دارای املاح بودن آب، 9 لیوان آب جوشیده را با 9 لیوان آب معمولی بیامیزد؛ سپس در دو لیوان از آبی که صبح و عصر می‌نوشد، مقدار بسیار ناچیزی نمک بیفزاید؛ به گونه‌ای که شوری آب را احساس نکند؛ و تنها تلخی آب را احساس کند. برای این که تلخی آب را هم احساس نکند، می‌تواند یک قاشق غذاخوری آبلیمو به آن بیفزاید که بسیار خوشمزه هم خواهد بود.
بیمار می‌تواند 18 لیوان را در میان 16 ساعت بیداری تقسیم کند تا در هر 50 دقیقه، یک لیوان آب بنوشد و ناچار نشود که در یک زمان چند لیوان با هم آب بنوشد؛ ولی چنانچه نوشیدن این اندازه آب یا چای برای کسی با کاهش کنترل او بر ادرار همراه باشد، می‌تواند 2 لیوان از آن کاسته و تنها 16 لیوان در شبانه‌روز آب بنوشد؛ زیرا نزدیک 2 لیوان نیز بدن از راه تنقیه جذب خواهد کرد که توضیح داده خواهد شد.
(8)ـ برای جلوگیری از آمیخته شدن آب یا چای با خلط دهان، بیمار پیش از نوشیدن، دهان خود را می‌شوید.
(9)ـ در پانزده روز نخست، ادرار بی رنگ است؛ ولی پس از آن، ممکن است به رنگ زرد مایل قرمز باشد که جای نگرانی نیست.

 

آب درمانی 3

 

(10)ـ برای این که سه نشانه‌ی مهم حیاتی: نبض، دمای بدن و فشار خون تنظیم باشد و نیز قند کافی به مغز برسد و بیمار بتواند تا پایان ادامه دهد، برای کسی که متناسب با قدش از 10 تا 15 کیلو اضافه وزن دارد، در 10 روز نخست، هر روز دو قاشق مرباخوری عسل، یکی صبح و دیگری بعدازظهر را در آب حل می‌کند و می‌نوشد؛ و از خوردن یکباره‌ی عسل به میزان بیشتر خودداری می‌کند که قند خون به یکباره بالا نرود. از روز یازدهم تا پایان دوره، به دلیل کاهش چربیها و قند بدن، برای جلوگیری از کاهش قند مغز و در نتیجه پیدایش ضعف، میزان عسل را می‌تواند به سه برابر افزایش دهد و هر 4 ساعت یک بار بخورد. در این صورت از 18 لیوان آب مصرفی در روز، 6 لیوان آن با عسل آمیخته است و شخص به صورت یک در میان آب شیرین و غیر شیرین می‌نوشد. چنانچه در روز یازدهم که میزان عسل سه برابر می‌شود، فشار خون افزایش یافت، می‌تواند به هر لیوان شربت عسل یک قاشق غذاخوری آبلیمو بیفزاید. کسی که اضافه وزن ندارد، از همان روز نخست تا پایان دوره، هر روز 6 قاشق مرباخوری عسل با آب می‌نوشد. کسی که از 15 تا 25 کیلو اضافه وزن دارد

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 27   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آب درمانی

دانلود مقاله ایران

اختصاصی از زد فایل دانلود مقاله ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
ایران مرز پرگهر و مهد تمدن نشانی از عشق و هنر و جاودانگی دارد و در این میان کرمانشاه سرزمین عشق و دلاوری و صلابت، سند افتخار مردمی است که چون زاگرش استوار ایستاده اند. استان کرمانشاه با وسعتی برابر 25/24434 کیلومتر مربع در غرب ایران واقع شده است. کرمانشاه با چشم اندازی بدیع، کوههای سر به فلک کشیده، سرابهای بر آب و رودهای خروشان و غارهای اعجاب انگیز، طبیعتی بکر و آثار تاریخی ارزشمند همچون نگینی در غرب می درخشد.
میراث فرهنگی سند هویت ملی هر ملت محسوب می شود طیفی گسترده دارد به طوریکه تمامی دستاورهای انسان را در طول تاریخ در بر می گیرد. مسلماً آثار به جا مانده از دوران گذشته که حاصل بازتاب اندیشمندانه ذهن و خلاقیت و ابداع و ابتکار بشر است، تنها مدارکی اند که به واسطه ی آن ها می توان چگونگی تمدن، آداب و رسوم و در نهایت روند تحول را مورد تحلیل قرار داد. استاد کرمانشاه هم که وارث آثار بسیاری همچون کتیبه ی بیستون و طاق و بستان و… است به واسطه ی آن ها گذشته ی خود را به دیگران بیان کرده است.
این استان از گذشته تا حال مورد توجه نویسندگان بسیاری قرار گرفته است. سازمان میراث فرهنگی گردشگری استان هم فضای مناسبی را برای گردشگران و بازدیدکنندگان فراهم آورده است.
این کتاب با معرفی هر شهرستان، آثار طبیعی و تاریخی مربوطه را معرفی کرده است. هدف اصلی این تحقیق مربوط به فعالیت کتاب درسی جغرافیا 2 می شود که در نوروز 1385 به انجام رسید.

 


شهرستان کنگاور
شهر کنگاور مرکز شهرستان کنگاور در 94 کیلومتری شمال شرق کرمانشاه و در مسیر راه اصلی همدان- کرمانشاه واقع شده است. این شهر با ارتفاع 1500 متر دروازه ورودی استان می‌باشد.
برای نخستین بار در تمدن آشوری از کنگاور به نام کن کبیر یاد شده است. همچنین ایدور خارا کسی در سال 37 میلادی از کنگاور عبور کرده و از آن با نام کنکبار یاد کرده است . وی از معبدی در این شهر برای نیایش الهه آرتمیس یاد می‌کند. پس از آن تا سال سوم هجری در مورد این شهر سخنی به میان نیامده است ولی از این زمان مورخان از این شهر به نام های کنکور- کنگوار و قصر اللصوص نام برده اند. شهرت کنگاور از آغاز تا امروز شاید به خاطر بنای سنگی به نام معبد آناهیتا که در مرکز شهر قرار دارد بوده است. از دیگر آثار این شهرستان میتوان به امام زاده ابراهیم، امام زاده سید جمال الدین، سراب کبوترلانه، سراب ماران، سراب خش، معدن جل مران، تپه ی گویدین و پل کوچه را نام برد.
معبد آناهیتا:
در کنگاور بر بلندی یک صفحه ی سنگی بقایای بنای عظیمی هنوز خودنمایی می‌کند. نام این بنا پیش از اسلام از «آناهیتا» ایزد و فرشته نگهبان آب فراوانی و برکت برگرفته شده است قدمت بنا را برخی به دوران اشکانیان می رسانند. طبق کاوش های علمی معماری، معبد از هنر هخامنشی مایه گرفته است. بنای اصلی معبد چهار ضلعی است و طول دیوارهای آن 230 متر است. قطر این دیوارها در بیشتر نقاط به 18 متر می رسد. پلکان اصلی بنا دو طرفه و چسبیده به دیوار است. اختلاف پست ترین تا بلند ترین نقطه ی بنا حدود 30 متر است که به صورت پله پله و شبیه به بناهای هخامنشی طراحی شده است. در پای دیوار شرقی بنا یک گورستان صخره ای مربوط به دوران پارتی کشف شده است.
ثلاث باباجنی
این شهرستان از شمال به شهرستان باوه و از جنوب به شهرستان های اسلام آباد غرب و سر پل ذهاب، از شرق به شهرستان جوانرود و از غرب به کشورعراق محدود می شود. این شهرستان دارای دو بخش به نام های مرکزی و از گله، شش دهستان و 252 روستا و مرکز آن شهر تازه آباد است. از مجموع جمعیت آن 75% اهل سنت و 25% درصد نیز اهل حق هستند.
مراکز دیدنی
قلعه سنگی میرآباد، قلعه سنگی ده شیخ، قبرستان تاریخی درنه، سراب مایشان، باغ صیدخان ازگله و زیارتگاه میر عبدالله.
شهرستان صحنه
شهر صحنه مرکز این شهرستان در 54 کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه و در مسیر اصلی کرمانشاه همدان قرار دارد. ارتفاع این شهر از دریا 1380 متر می‌باشد این شهرستان از شمال به شهرستان سقز و از جنوب به شهرستان هریس و از شرق به شهرستان کنگاور و از غرب به شهر بیستون محدود می شود. سابقه ی این شهر به دوران پیش از اسلام می رسد به طوری که گودر دخمه هایی از دوره هخامنشی در این شهر وجود دارد. از دیگر جاذبه های این شهرستان می توان به آبشار صحنه، منطقه ی زیبای دربند صحنه،گورستان شیرخان دینور، هفت چشمه، چشمه سراب و غار آوه را نام برد.
دخمه از دوران مادها:
گوردخمه ی بزرگ دربند از آثار تاریخی شهر صحنه است که با نقش مستطیل شکل در دوره ی مادها ساخته شده است. از ویژگی های این دخمه نقش تصویر و نماد آیین اهورامزدان یعنی خورشید بالدار بر سر در گور دخمه است.
شهرستان سنقر کلیایی
شهر سنقر مرکز شهرستان سنقر کلیایی در 85 کیلومتری شمال شهر کرمانشاه واقع شده است. ارتفاع آن از سطح دریا 1700 متر می‌باشد. این شهرستان از شمال به شهرستان قروه، از جنوب به شهرستان صحنه از شرق به اسدآباد و از غرب به شهرستان کامیاران محدود می شود. واژه سنقر به معنی مرغی شکاری از سنقار (نوعی پرنده) گرفته شده است. قدیمی ترین متنی که نام سنقر بدین صورت آمده در تاریخ سلاجقه است. در دوره ی سلاجقه امرای سنقر به نام (آق سنقر) معروف بوده اند. در زمان شاه عباس صفوی فرماندار سنقر عشانیان را از مرز بیرون راند. در دوره ی افشاریه و زندیه سران ایل کلیایی که خود را از اعقاب صفی خان از خان های دوره ی صفوی می دانند حکومت سنقر منسوب شده اند. نام قسمت کردنشین این ناحیه از اسم ایل کلیایی مأخوذ و به کلیایی معروف شده است. چون دو قسمت سنقر و کلیایی این شهرستان را تشکیل داده اند این شهرستان سنقرکلیایی نامیده شد. از جاذبه های این شهرستان می توان به بقعه مالک، امام زاده احمد و سراب گزنمله اشاره کرد.
شهرستان هرسین:
شهر هرسین مرکز شهرستان هرسین در 24 کیلومتری شرق کرمانشاه واقع شده است که ارتفاع آن از سطح دریا 1570 متر می‌باشد. این شهر از شمال به شهرستان صحنه از جنوب به خرم آباد، از شرق به نهاوند و از غرب به شهرستان کرمانشاه محدود می شود. حمدالله مستوفی از جمله مورخینی است که از شهرستان هرسین دیدن کرده و به توصیف ویژگی های این شهرستان و قلعه ی داخل آن می پردازد. صاحب عالم آرای عباسی از شاه سلطان خدابنده و حاکم هرسین نام می برد که در زمره ی جلودران لشکر ایران در مقابل لشکر عثمانی بوده است. در دوره ی قاجار نیابت این محل با امین‌الرعایا و فرزندان او بوده است. از جاذبه های این شهر می توان به سراب هرسین، قلعه ی هرسین، صفحه تراشیده شده، حوض سنگی، طاق سنگی، قلعه سرماج، گور دخمه های اسحاق وند، تحت شیرین، گور دخمه شمس آباد، مجموعه ی مذهبی گره‌بان، و… اشاره کرد.
شهرستان کرمانشاه:
شهرستان کرمانشاه در مرکز استان کرمانشاه میباشد که در فاصله ی 526 کیلومتری جنوب غربی تهران و در مسیر راه اصلی تهران- خسروی واقع شده است. ارتفاع آن از سطح دریا 1410 متر است. این شهرستان از شمال به استان کردستان، از شرق به شهرستان صحنه، از غرب به شهرستان اسلام آباد و از جنوب به شهرستان هرسین محدود می شود. از آثار تاریخی و طبیعی شهرستان کرمانشاه می توان به مجموعه ی تاریخی طاق بستان، پل کهنه ی کرمانشاه، تکیه ی معاون الملک، تکیه ی بیگلربیگی، مسجد جامع، مسجد عمادالدوله، گور دخمه سان رستم، کاروانسرا، پل ماهیدشت، سراب نیلوفر، سراب یاوری، تالاب هشیلان و… اشاره کرد.

 

طاق بستان
طاق بستان یا (طاق وستان) در سمت راست ورودی شهر کرمانشاه در شمال شرقی این شهر مجموعه ای از سنگ نگاره ها و سنگ نبشت ههای دوره ی ساسانی است که با فضاهای مرکبی از کوه، چشمه و آب به چشم اندازی دل انگیز بدل شده است. طبیعت اطراف طاق بستان در زمان ساسانیان بیشه زاری مناسب برای شکار سلاطین بوده است. پس از ورود به مدخل طاق بستان اولین سنگ نگاره به اردشیر دوم مربوط است. اردشیر بین اهورا مزدان و میترا قرار گرفته است و روی خود را به سوی اهورامزدا برگردانده و با دست چپ حلقه مودت را از وی دریافت می‌کند. زیر پای شاه و اهورا‌مزدا دشمن (اهریمن) بر زمین افکنده شده است. بعد از این نقش طاق کوچکی قرار دارد که پیکره شاپور دوم و پسرش شاپور سوم بر آن دیده می شود. بالای هر کدام از این سنگ ها سطرهایی به خطر پهلوی ساسانی صاحب نقش (شاپور) معرفی شده است. در سومین بخش از این مجموعه مدخل طاق از بالا تا پایین سنگ نگاره زیبایی از نقش فرشتگان بالدار، نقش خسرو دوم که از آناهیتا و اهورامزدان تاج ستانی می‌کند و در زیر این نقوش نقش خسروپرویز سوار بر اسب آورده است. در کل این آثار متعلق به اواخر عصر ساسانی اند فرشته های سرد در طاق نماد پیروزی اند و صحنه های فوقانی در داخل طاق خسروپرویز (328-590م) مظهر آناهیتا و اهورامزدا است. نقش رنگی در سال 1237 هـ ق به دستور محمدعلی فرزند فتحعلیشاه ایجاد شده است.
تکیه بیگربیگی
در بافت قدیم شهر کرمانشاه و مقابل مسجد جامع این شهر قرار دارد. در سال 1309 هـ ق بنای این تکیه به همت مرحوم عبدالله خان فراش باشی ملقب به بیگلر بیگی شروع و عملیات ساختمانی آن در سال 1315 هـ ق به اتمام رسید تکیه در سال 1381 خریداری و مرمت آن جهت تبدیل به موزه ی خط و کتابت استان کرمانشاه از سال 1382 آغاز و در اردیبهشت 1383 به مناسبت بزرگداشت میراث فرهنگی و روز جهانی موزه به پایان رسید. در این موزه از آثار خوشنویسانی چون: کلهر میرعماد و آیت الله نجومی و… عکس های صدسال اخیر تاریخ کرمانشاه به نمایش گذاشته شده است. این تکیه دارای سه ورودی است ورودی اصلی آن جبهه ی جنوب شرقی آن است که در سر در آن به وسیله ی مقرنس های گچی، گچبری های تزئین شده، همچنین در دو طرف طاق نما دیده می شود. طاق نمای ردیف پایین مانند سردر ورودی با مقرنس های گچی و گچبری های زیبا تزئین شده است. اما طاق نماهای ردیف فوقانی با پیکرهای گچی از شخصیت های دوره قاجاریه زینت یافته است.
تکیه معاون الملک
این تکیه مشتمل بر سه بنای عباسیه، حسینیه و زینبیه است که در مرکز شهر کرمانشاه واقع شده است. تکیه دو حیاط و یک عمارت در میان دارد و دیوارهای حسینیه به طور کلی از کاشی های گوناگون با رنگ های متنوع و زیبا پوشیده شده است. صورت رجال و بزرگان دوره قاجاریه را با قلمی ظریف و رنگ های جذاب بر کاشی ها نقش کرده اند موضوع بعضی از کاشی کاری ها به روایات، قصه ها و داستان های تاریخی مانند: بارگاه حضرت سلیمان وقایع صحرای کربلا و عاشورا و رستم و سهراب مربوط است.
شهرستان روانسر
شهرستان روانسر به عنوان دروازه اورامانات شهرت دارد و از اهمیت خاصی برخوردار است. این شهرستان از شمال به شهرستان کرمانشاه، از شمال غربی به شهرستان پاوه از جنوب به شهرستان اسلام آباد غرب و از غرب به شهرستان جوانرود منتهی می شود. از جاذبه های این شهرستان می توان به سراب روانسر غار قورل قلعه،گور دخمه روانسر و غار کاوات اشاره کرد.
غار قوری قلعه
شهرستان پاوه
پاوه مرکز شهرستان پاوه در 112 کیلومتری شمال غربی شهر کرمانشاه واقع شده که ارتفاع آن از سطح دریا 1485 متر می‌باشد. این شهرستان از شمال به شهرستان مریوان، از شرق به شهرستان کامیاران از جنوب به شهرستان‌های اسلام آباد و سرپل ذهاب و از غرب به کشور عراق محدود می شود. شهر پاوه در کنار دره خانقاه برافراشته شده. ورودی دره گلال از جنوب شهر می‌گذرد پاوه به علت داشتن آب و هوای مناسب موقعیت خاص جغرافیایی، و خانه های مسکونی پلکانی از شهرستان های زیبا و مناطق ییلاقی استان کرمانشاه به شمار می رود. مردم پاوه وجه تسمیه پاوه را از نام پاوه سرداریزدگرد سوم می دانند و بر این باورند که قلعه های دژ و پاسگه که هنوز در پاوه دیده می شود بازمانده ی برج و باروهای آن سردار است. او مورد احترام اهالی قرار گرفت و بعدها به خاطر تجلیل از او این ناحیه پاوه نامیده شد. از آثار تاریخی و جاذبه های دیدنی این شهرستان می توان به کسجد جامع پاوه، غار لشگرگاه و روستاهای هجیج و شمشیر که به علت پلکانی بردن در دامنه ی کوه منظره ی زیبایی را ایجاد کرده اند اشاره کرد.
شهرستان جوانرود

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  47  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ایران

دانلودمقاله بارداری و زایمان

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله بارداری و زایمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بارداری و زایمان
حاملگی با ترکیب سلول جنسی فرد وزن شروع می شود . عموم مردم مدت حاملگی را به ماه حساب کرده وآن را 9ماه می دانند ولی پزشکان،ماماها و سایرکارکنان بهداشتی این مدت را به هفته بیان می کنند.مدت یک بارداری طبیعی حدود 38 هفته از زمان شروع حاملگی تا تولد نوزاد است.
ازآنجایی که اغلب خانم ها اززمان عمل لقاح وشروع بارداری خود آگاهی ندارند ولی تاریخ آخرین خونریزی ماهانه(قاعدگی)خودرا به یاد می آورند لذا پزشکان برای تعیین مدت حاملگی وزمان زایمان ، تاریخ آخرین خونریزی ماهانه مبداء قرار داده وبه طور قرار دادی حاملگی را از اولین روز آخرین قاعدگی زن در نظر می گیرند ، یعنی زمانی که خانم واقعا حامله نیست .بر این اساس چون لقاح معمولا زمانی اتفاق میافتد که دو هفته از قاعدگی زن گذشته باشد بنابرین دو هفته به 38 هفته اضافه شده وحاملگی به مدت 40هفته از شروع آخرین دوره خونریزی ماهانه خانم محاسبه می شود
شما میتوانید برای تعیین تقریبی زمان تولد فرزندتان از محاسبه زیر استفاده کنید
ابتدا اولین روز آخرین قاعدگی خودرا یادداشت کنید
روز.../ماه../سال..
هفت روز به آن اضافه و3ماه ازآن کم کنیدحال اگر به این تاریخ اضافه نمایید تاریخ زایمان شما به دست می آید
.روز../ماه../سال..

فراموش نکنید که تاریخ فوق قطعی نیست وانجام زایمان از سه هفته قبل از این تاریخ طبیعی است. در صورتی که زایمان درزمان تعیین شده،انجام نشود جهت ادامه یا ختم حاملگی باید با پزشک یا مامامشورت شود.
تمامی دوران حاملگی از ابتدا تا پایان آن مهم است ، زیرا در هر مرحله از این دوران در بدن مادر وجنین تغییرات خاصی ایجاد می شود ،در هرمرحله احتمال بروز مشکلات،ناراحتی ها وخطرات خاصی وجود داردودر هر مرحله باید مراقبتهای مشخصی از خانم باردار به عمل آید. .با مراقبتهای دوران بارداری و پس از زایمان ، می توان خطرات وبیماری هائی که سلامت مادروجنین را تهد ید می کند به موقع تشخیص داده و درمان مناسب برای رفع آنها انجام داد بعضی بیماری هاچنانچه درطول بارداری تشخیص داده نشودیا اگر دیرمشخص شود،ممکن است عوارض جدی و حتی دائمی برای مادر یا جنین ایجادکند.پس به محض شک به حاملگی به کارکنان بهداشتی اعم از پزشک یا ماما مراجعه کنید.این افراد بعد از معاینه ،ما را نسبت به وضعیت سلامتی خود وجنین آگاه کرده و تاریخ مراجعه بعدی شما را برای مراقبت تعیین می کنند .

شش ماه اول بارداری

 

ماه هفتم و هشتم

 

ماه نهم سه تا شش بار با نظر پزشک یاماما
هر 15 روزی یکبار
هفته ای یکبار
در این ملاقات ها متناسب با سن بارداری ،مراقبت های زیر از خانم باردار به عمل می آید :
-تشکیل پرونده و معاینه کامل خانم باردار از جمله معاینه قلب و ریه
-اندازه گیری و کنترل منظم وزن و فشار خون
-اندازه گیری ارتفاع رحم و تعیین میزان رشد جنین
-تعیین وضعیت قرار گرفتن جنین در رحم در هفته های آخر بارداری
-بررسی وجود علائم خطر در مادر
-گوش دادن به صدای قلب جنین
-انجام آزمایشهای مورد نیاز در بارداری
-معاینه دهان و دندان و سایر معاینات مورد نیاز
-تزریق واکسن کزاز ودیفتری با در نظر گرفتن سابقه واکسیناسیون مادر
-آموزش نکات بهداشتی در مورد تغذیه،استراحت،بهداشت فردی،علائم خطر و...
تغییرات بدن مادردر بارداری:
با توجه به اینکه افراد خصوصیات جسمی وروانی متفاوتی دارند، تغییرات ناشی از بارداری نیز درخانمها فرق می کند.
مهمترین این تغییرات عبارتند از :
رحم و افزایش وزن مادر:
رحم که یک کیسه عضلانی ودر حالت عادی به شکل یک گلابی است. در حاملگی با رشد جنین به تدریج بزرگتر می شود تا حدی که جنین، جفت و کیسه آب را در خود جای میدهد . پایان سه ماهه ی اول بارداری ، وبه اندازه ای بزرگ است که درمعاینه توسط ماما یا پزشک، لبه آن در پایین شکم لمس می شود.در این مدت وزن برخی ازخانمها ممکن است به علت تهوع واستفراغ شدید اضافه نشده ، حتی کاهش هم داشته باشد که بعدها با تغذیه مناسب جبران می شود به تدریج در سه ماهه دوم با پیشرفت بارداری و بزرگ شدن رحم حاملگی برای اطرافیان نیز نمایان می شود . در اواخر این دوره رحم به قدری بزرگ است که قسمت فوقانی آن را میتوان در بالای ناف حس کرد. وزن اغلب خانمها در سه ماهه ی دوم 4-5 کیلوگرم و در سه ماهه ی سوم 5-6 کیلوگرم (حدود 500 گرم در هفته) اضافه می شود. در پایان حاملگی به طور متوسط مادر حدود 9-13 کیلوگرم اضافه وزن خواهد داشت.
پستان ها: در بارداری ،پستان ها به تدریج بزرگ و دردناک شده ، برآمدگی های کوچک اطراف نوک پستان ها برجسته و هاله اطراف آن تیره رنگ می شود وبا رشد غدد شیری ، پستان ها برای شیردهی آماده می شود از ماه پنجم به بعد ممکن است مایع زرد و شفافی از پستان خانم باردار ترشح شود. در این مورد باید فقط با آب ولرم نوک پستان ها را شستشو داد.
خلق و خوی:در اوایل دوران بارداری همراه با شروع تغییرات ناشی از حاملگی ، معمولا تغییراتی در خلق و خوی و احساسات برخی از خانم ها دیده می شود که امر طبیعی است ،سه ماهه دوم که بدن مادر به تغییرات ایجاد شده عادت می کند، حالت تهوع صبحگاهی وویار از بین رفته و مادر در وضعیت متعادلی قرار می گیرد.از آنجایی که حرکات جنین نیز از سه ماهه ی دوم( حدود ماه پنجم)احساس می شود این دوره لذت بخش ترین مرحله حاملگی برای مادر است.
در اواخر حاملگی مادر معمولا بی حوصله و عجول است وزن و شوهر،هر دودر مورد زایمان و سلامت نوزاد نگران هستند.در این دوره پدرو مادرمی توانند با متوجه کردن افکار خود به تهیه مقدمات تولد نوزاد این نگرانی ها را کاهش دهند.
پوست : در حاملگی خطوط تیره رنگی روی شکم خصوصا از ناحیه ناف به طرف پائین و ترک هائی در پوست شکم وگاهی پستان و ران ها ظاهر می شود که به علت تغییرات هورمونی در بارداری بوده وطبیعی است . چرب نگه داشتن این نواحی تا حدی اززیاد شدن ترکهای حاملگی جلوگیری می کند . همچنین در صورت برخی خانمها، لکه های قهوه ای رنگ نامنظم ظاهر می شود که آن را ماسک حاملگی می گویند . معمولا بعد از زایمان این لکه ها ناپدید یا بسیار کم رنگ می شود .
ناراحتی های شایع در بارداری:
تهوع همراه با استفراغ یا بدون آن: این حالت بخصوص به هنگام صبح، یکی از اولین نشانه های حاملگی واز عوارض شایع این دوران است که اغلب در اواخر ماه سوم خود به خود بهبود می یابد . برای مقابله با این ناراحتی خوردن یک تکه نان برشته یا بیسکویت قبل از برخاستن از رختخواب ، مصرف غذا به مقدار کمتر ولی در دفعات بیشتر در طول روز ، خودداری از مصرف غذاهای نفاخ،چرب و پرادویه توصیه می شود. در صورت داشتن استفراغ های شدید ، مکرر و به دفعات زیاد به کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
تکررادرار: در ابتدای بارداری معمولا به علت بزرگ شدن رحم وفشار آن بر روی مثانه دفعات ادرار کردن بیشتر می شود.بعدها ممکن است به علت تغییر وضع رحم وخارج شدن آن از لگن، فشار آن بر مثانه کمتر شدو این حالت از بین برود. ولی در اواخر حاملگی با پایین آمدن سر جنین به داخل لگن وفشار ناشی ازآن دوباره تکرر ادرار دیده می شود.
توصیه می شود خانم باردار از مصرف مایعات قبل از خواب خوداری کند. ضمنا هرگز ادرار خودرا نگه ندارد زیرا این کار باعث مشکلات ادراری می شود.در صورتی که تکرر ادرارهمراه با سوزش و درد زیر شکم باشد نشانه عفونت ادراری است وباید با کارکنان بهداشتی درمانی مشورت شود.
خستگی وخواب آلودگی: در اوایل حاملگی بیشتر زنان احساس خستگی و خواب آلودگی می کنند.معمولا این حالت بعداز ماه چهارم بارداری بر طرف می شود. استراحت بیشتر و تغذیه صحیح در این مواقع لازم است.
یبوست: بسیاری از خانمها که در حالت عادی اجابت مزاج طبیعی دارند ممکن است به علت تغییرات هورمورنی و کند شدن حرکات روده ها وکاهش فعالیت جسمانی در حاملگی دچار یبوست شوند.مصرف زیاد مایعات درطول روز(حدود 6لیوان درروز)،استفاده از میوه وسبزیجات تازه،مصرف غذاهای حاوی فیبر زیاد مثل نان سبوس دار وعادت به اجابت مزاج در ساعات معینی از روز درجلوگیری از این حالات موثر است. مصرف ملین در حاملگی توصیه نمی شود،به جز مواردی که پزشک یا ماما تجویز می کند.
تنگی نفس: به علت بزرگ شدن رحم وافزایش فشار آن به قسمت پایین ریه ها ونیز اثرات هورمون های مربوط به بارداری ، ممکن است مختصری احساس تنگی نفس و تند شدن تنفس ایجاد شود. گذاشتن چند بالش زیر سروشانه ها و قرار گرفتن به حالت نیمه نشسته و اجتناب از پرخوری در کاهش تنگی نفس به هنگام خوابیدن کمک می کند . در صورت پیشرفت این حالت حتما باید با پزشک یا ماما مشورت شود.در ماه آخر بارداری ، زمانی که سر جنین در داخل لگن قرار می گیرد ، نفس کشیدن برای مادر راحت تر می شود.
زیاد شدن ترشحات مهبل (واژن ):درطول حاملگی ترشحات واژن افزایش می یابد که این ترشحات سفید رنگ یابی رنگ ، غلیظ وبد بو است. در این موارد لازم است ناحیه تناسلی خشک نگه داشته شده و بهداشت رعایت شود. در صورتی که رنگ ترشحات زرد یا مایل به سبز شده با خارش ، سوزش ویا بوی بد همراه باشد باید به پزشک یا ماما مراجعه شود.

گرفتگی عضلات پا : ازنیمه بارداری به علت بزرگی رحم وفشار روی اعصاب، گرفتگی عضلات پاها شایع است . گرم نگه داشتن و ماساژ عضلات ، باعث کم شدن گرفتگی عضلات و کاهش درد می شود . چنانچه با این اقدامات گرفتگی عضلات رفع نشد، ممکن است علت آن ، اختلال کلسیم باشد . در این صورت بهتر است با پزشک مشورت شود.
کمر دردو پشت درد : در برخی خانم ها بزرگ شدن رحم باعث انحراف مهره های کمر ، به سمت جلو شده ودرد پشت وکمر ایجاد می کند .استراحت و پوشیدن کفش پاشنه کوتاه ، استفاده از کمربند مخصوص حاملگی ، انجام حرکات ورزشی مناسب و گرم نگه داشتن این قسمت ها در کاهش درد موثر است .توصیه می شود این مادران بر روی تشک سفت بخوابند .
واریس: در حاملگی گاهی به علت افزایش وزن بدن، سنگینی رحم و فشار آن به رگهای بزرگ در لگن و سیاه رگهای پشت ران و ساق پا ، جریان خون مختل شده وواریس ایجاد می شود . در این حالت عروق پا متورم و دردناک است. درد و ناراحتی ناشی از واریس را می توان با استراحت و نگه داشتن پاها (ساق وران) در سطحی بالاتر از سطح بدن ،کم کرد. مادر باید دراز کشیده و پاهای خود را روی صندلی یا چند بالش قرار دهد وازایستادن یا نشستن به مدت طولانی خودداری کند. پوشیدن جورابهای مخصوص با مشورت پزشک یاماما نیزدر این موارد توصیه می شود.
درد کشاله ران: با بزرگ شدن رحم ممکن است خانم باردار، دردهای مبهمی را در کشاله ران احساس کند . اغلب این درد ها با استراحت رفع می شود . اگر این گونه دردها مداوم شود باید به پزشک یا سایر کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
بی خوابی: با افزایش ماههای حاملگی به علت بزرگ شدن شکم ،حرکات جنین،درد پشت،کمردرد و تنگی نفس به تدریج خوابیدن برای مادر مشکل می شود .نوشیدن طک لطوان شیر گرم قبل از رفتن به بستر، گذاشتن کیسه آب گرم برروی پاها ، چند دقیقه قدم زدن در هوای آزاد ، حمام کردن با آب گرم و نخوردن غذاهای سنگین در رفع بی خوابی موثراست .ضمنا بزرگی شکم و فشار رحم به رگهای خونی که از پشت آن رد می شود باعث اختلال در رسیدن خون به جنین وبعضی اندامهای زن باردار باید درماههای آخر از خوابیدن به پشت خودداری کند.
در این تصویر بهترین وضعیت خوابیدن برای زنان باردارمشاهده می شود:



سوزش دل:یکی از شایع ترین شکایات زنان حامله سوزش سردل یا ترش کردن است که معمولا در اثر برگشت محتویات معده به مری بوجود می آید.در اکثر خانمهای باردار این حالت خفیف است وبا مصرف غذا با حجم کمتر ودر وعده های بیشتر ، حذف غذاهای دیر هضم ،چرب وسرخ کرده از رژیم غذایی وخودداری از تندخوردن غذا بهبود می یابد. در صورتی که با رعایت این موارد باز هم سوزش سردل ادامه داشت به کارکنان بهداشتی مراجعه شود.
خارش: از نیمه دوم بارداری به بعد به علل مختلف از جمله بزرگ شدن رحم ،به تدریج عضلات وپوست شکم کشیده می شود.در این حالت برخی از خانمها از خارش پوست شکم و گاهی سایر نواحی بدن شکایت دارند. پوشیدن لباسهای گشاد وآزاد،حمام کردن با آب ولرم و استفاده کمتر از صابون در محل خارش،همچنین مالین محلول های نرم کننده برای کاهش خارش مفید است. خاراندن پوست سبب خارش بیشتر می شود بنابراین بهتراست از ان کار خودداری ودر صورت شدیدبودن خارش ویا ایجاد ضایعات پوستی در ناحیه خارش به پزشک یا ماما مراجعه شود.
احساس ضعف وسستی: به علت تغییرات هورمونی ناشی از حاملگی ممکن است مادر احساس ضعف وبی حالی کند .در این موارد استفاده از هوای تازه ومحیط آرام ودور از ازدحام ، تنفس عمیق ، انجام حرکات ورزشی سبک،خودداری از تغییر وضعیت ناگهانی مثلا از حالت نشسته به حالت ایستاده یا حالت خوابیده به نشسته توصیه می شود .
ویار: بعضی از زنان در بارداری به مواد خاصی در اطراف خودحساس می شود.مثلا از برخی بوها یا غذاها شدیدا ناراحت می شوند،یا برعکس به خوردن برخی مواد تمایل پیدا می کنند. ویار غذایی شدیدترین نوع ویار در حاملگی است.گاهی تمایلات ناجوری در خانمهای باردار دیده میشود . مانند خاک خوری ،خوردن برفک یخچال ویا سایر مواد مضر . لازم است این افراد ضمن خودداری ازاین کار ، باپزشک یا ماما مشورت کنند .زیرا ممکن است این حالت به علت کمبود ماده خاصی در بدن باشد. گاهِی خانم باردار ممکن است بطور ناگهانی یا تدریجی دچار ناراحتی هایی شود که بی توجهی به آن موجب وقوع عوارض ناگوار برای او یا جنین ویا هردو می شود . برای جلوگیری از بروز این عوارض آگاهی از علائم خطر ضروری است.در صورت مشاهده این علائم بایدهر چه زودتر به پزشک متخصص یا سایر کارکنان بهداشتی مراجعه شود :
-خونریزی یا هر گونه لکه بینی
-کاهش حرکات جنین در نیمه بارداری(بخصوص ماههای آخر)
-آبریزش
-سردرد مداوم
-تاری دید وسرگیجه
-تب ولرز
-ورم صورت ودست ها
-استفراغ های شدید دمداوم ویا خونی
-درد زیر شکم یا درد مشابه درد قائدگی ویا درد پهلوها
-افزایش ناگهانی وزن
-سوزش ادرار
-زردی
-ضایعات پوستی مانند ضایعات بیماری آبله مرغان،سرخچه و...


خونریزی در نیمه اول حاملگی بخصوص سه ماها اول اغلب از علائم سقط یا حاملگی خارج رحم ویا بچه خوره(مول) است .این حالت در نیمه دوم حاملگی بویژه سه ماهه سوم علامت جدا شدن زودتر از موعد جفت از دیواره رحم ویا پایین قرار گرفتن جفت در رحم است که همه این موارد برای مادرو جنین خطر آفرین می باشد.

مراقبت های بهداشتی در بارداری:
تغذیه: همانطوریکه اشاره شد در دوران بارداری جنین کاملا وابسته به مادر است و مواد غذایی که مادر مصرف می کند ازراه جفت به جنین می رسد . بنابراین تغذیه مناسب مادر باردار علاوه بر تامین سلامت خودش ، در سلامت جنین و نوزاد آینده هم نقش مهمی دارد . غذای روزانه خانم باردار باید دارای همه گروه های غذایی باشد چون استفاده از یک گروه غذایی ، همه مواد لازم را تامین نمی کند. گروههای غذایی عبارتند از :
1-گروه غلات؛ موادغذایی این گروه منبع خوبی برای تولید انرژی است.مانند انواع نان مخصوصا نان سبوس دار،برنج،ماکارونی، جو، گندم،ذرت، ضمنا مخلوط غلات وحبوبات مانند عدس پلو و لوبیا پلو منبع خوبی از پروتئین برای مادر باردار است.
2-گوشت و جانشین های آن ؛ این گروه غذایی پروتئین وآهن بدن راتامین می کنندو موادغذایی موجود در این دسته برای خون سازی ،تکامل سیستم عصبی ورشد جنین لازمند.مانندانواع گوشت قرمز،مرغ،ماهی،تخم مرغ،انواع مغزها(گردو،بادام ،پسته،فندق و...)،انواع حبوبات(عدس،لوبیا،نخودو...)به منظور جلوگیری از سرایت بیماری انگلی حتما باید گوشت کاملا پخته شود.
3-شیر وفرآورده های آن مانند پنیر،ماست،کشک؛ مصرف این مواد هم کلسیم بدن مادر را تامین کرده و هم برای استخوان بندی جنین و شکل گیری واستحکام دندانهای او در آینده ضروری است .علاوه بر کلسیم این گروه دارای مواد مغزی دیگری مثل انواع ویتامین های آوب است.
4- سبزی ها ومیوه ها ؛این گروه شامل انواع سبزی ها مثل کاهو، هویج، گوجه فرنگی ، سیب زمینی ، جعفری و انواع میوه های تازه و خشک (توت خشک ، کشمش ،انجیرو...)است که شامل ویتامین های مورد نیاز بدن و مقداری آهن هستند.یکی از مهمترین ویتامین های مورد نیاز بدن ویتامین ث است.مصرف سبزیجات ومیوه جات بصورت تازه این ویتامین را برای بدن تامین می کند. زیرا طبخ این مواد ویتامین ث را ازبین می رود.
در مورد مصرف سیب زمینی توصیه می شود ابتدا کاملا تمیز شسته شده و با پوست پخته شود.
باتوجه به آنچه که گفته شد، مصرف مقدارکافی مواد غذایی حاوی کلسیم ، پروتئین،ویتامین C وهم چنین اسیدفولیک در دوران بارداری سلامت مادر و جنین را تامین می کند .اسیدفولیک ماده ای است که مصرف آن بخصوص در سه ماهه اول حاملگی برای رشد سیستم عصبی جنین لازم است .سبزیجاتی مثل گل کلم واسفناج منبع خوبی برای اسید فولیک می باشد.

در بارداری چون مصرف مواد غذایی به تنهایی افزایش نیاز مادر به آهن وسایرموادمورد نیازرا تامین نمی کند ،مصرف قرص آهن ومولتی ویتامین از شروع ماه پنجم تا سه ماه بعد از زایمان واسید فولیک از ابتدا تا پایان بارداری توصیه می شود
.
در خانم هایی که تصمیم به بارداری می گیرند وزمان مشخصی را برای حاملگی خود در نظر دارند، مصرف اسیدفولیک ازسه ماهه قبل ازبارداری تاپایان بارداری توصیه می شود.
توجه: غذاهای چرب ،شیرینی ،مواد تحریک کننده مثل چای وقهوه در بارداری باید با احتیاط خورده شود.
در این جدول به چند نمونه از غذاهای دارای مواد مورد نیاز بدن اشاره می شود .

روابط زناشویی:تمایل جنسی زنان بارداردرمراحل مختلف حاملگی تغییرمی کند. احساس لذت بیشتر ویا حتی تنفر از داشتن نزدیکی دربارداری کاملا طبیعی است . تمایلات جنسی مردان هم ممکن است تغییر کند . این احساسات متفاوت اغلب به علت تغییرات هورمونی زنان ویا تصورات هر دو طرف در مورد وضعیت جسمانی زن باردار وموقعیت خاص او در این دوران می باشد .در یک حاملگی سالم ، نزدیکی تا قبل از ماه آخر حاملگی ضرری ندارد

 

.مشروط به اینکه راحتی زن رعایت شده و وضعیت قرار گرفتن بدن او طوری باشدکه به شکم وی فشار وارد نشود

خانم هایی که در حاملگی های قبلی خود سابقه سقط ،خونریزی ،پارگی کیسه آب وزایمان زودرس دارند ، باید از نزدیکی در سه ماه اول وآخر خودداری کنند.
بهداشت دهان ودندان: با توجه به اهمیت مراقبت از دندان ها در حاملگی ،زن باردار بهتراست در طول بارداری حداقل یکبار توسط دندانپزشک معاینه شود.حداقل یکبار مسواک زدن در روز (قبل از خواب )ضروری است.با پیشرفت حاملگی به علت افزایش هورمون ها ممکن است لثه ها متورم و پر خون شده و خونریزی از لثه ها پیش آید ، اگر خونریزی زیاد شده و بیش از چند روز ادامه یابد لازم است با دندانپزشک مشورت شود.
بهداشت روان: آرامش مادر از مسائلی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار دارد .ثابت شده است که اضطراب وهیجانات زن حامله بر سلامت جنین تاثیر می گذارد .آرامش روانی مادربخصوص نزدیک زایمان اهمیت زیاذی دارد.

پدر خانواده می تواند بیشترین نقش را در فراهم کردن محیطی آرام و دور از اضطراب برای همسرش داشته باشد.

مصرف داروو...:اکثر داروها می توانند از جفت عبور کرده و به جنین رسیده و اثرات زیان باری برای جنین ونوزاد ایجاد کنند. از آنجایی که بیشترین اثرات سوء داروها و مواد مضر در سه ماهه اول حاملگی است لذا در این مدت باید از مصرف دارو بدون تجویز پزشک ، همچنین از کشیدن سیگار یا تنفس در فضای آلوده به دود سیگار و همچنین انجام هر نوع عکسبرداری پزشکی بدون اجازه پزشک خودداری شود

 

 

 

کشیدن سیگار ،نوشیدن الکل ،مصرف خودسرانه دارودر بارداری برای سلامت مادر ونوزاد خطرناک است. .

 

ورزش: بهترین ورزش در بارداری،پیاده روی در هوای آزاد است.خانم باردارمی تواند حدودنیم ساعت درروز وحداقل سه بار در هفته پیاده روی کند . راه رفتن باعث تقویت عضلات شکم شده و درماه های آخربه راحت انجام شدن زایمان کمک می کند . انجام تمرینات بسیارساده در بارداری ضمن حفظ اندام مادر در کاهش انقباض عضلات لگن وران وکاهش کمردرد ودردپشت مؤثر بوده ومادر رااز نظر جسمی و روحی برای زایمان آماده می کند

 


انجام چند حرکت ورزشی ساده در بارداری :
-مطابق شکل زیر در حالی که زانوها ودستها رابه زمین تکیه داده اید ،عضلات کمروشکم خودرا به سمت بالا وپایین حرکت دهید.
-به پشت دراز کشیده ،زانوها را خم کنید ودستها را دردو طرف بدن قرار دهید .در حالیکه نفس های عمیق وآهسته می کشید ، عضلات شکم وکمر خودرا به طرف بالا و پایین حرکت دهید

 


-در حالیکه ستون فقرات خودرا راست نگه داشته اید زانوها رااز هم جداکرده وبه حالت نیمه نشسته درآئید ،سپس به حالت ایستاده برگردید . این تمرین را می توانید به هنگام کار در منزل مطابق شکل انجام دهید

 



اجتناب ازتماس با افراد بیمار : ابتلاء مادرباردار به برخی بیماری های عفونی مثل سرخچه عوارض متعددی در جنین ایجاد می کند.لذا زن باردار باید ازتماس با افراد مبتلا به بیماری های عفونی مثل سرخجه وهپاتیت و آبله مرغان دوری کنند.تزریق واکسن بیماری های مثل سرخجه وهپاتیت به زنان قبل ازبارداری، از ابتلاءآنان به این بیماری ها دردوران بارداری جلوگیری می کند . در صورتی که خانم باردار با افراد مبتلا به این بیماری ها تماس داشته و قبلا برعلیه آن ایمن نشده باشد، حتما باید با پزشک مشورت نماید.
مراحل رشدجنین
سه ماهه اول حاملگی: بعد از عمل لقاح ، تخم بارور شده که تقریبا به اندازه ته یک سوزن است،شروع به تقسیم می کند ودر دیواره رحم که برای تغذیه جنین نرم وپر خون شده ، جای می گیرد وبتدریج رشد می کند .جنین ابتدا زائدهای به شکل دم دارد ودر پایان هفته چهارم (ماه اول) اندازه آن از سر تا دم تقریبا نیم سانتیمتر است.دراین مرحله دستها وپاها بطور جداگانه دیده می شود ،دستگاه گوارش شروع به تشکیل شدن می کند .قلب جنین که به صورت لوله ای است ،ضربان نسبی دارد وخون را به تمام قسمت های جنین می رساند .
در پایان هفته هشتم (ماه دوم) قد جنین 2/5 سانتیمتر ووزن آن حدود 1تا2 گرم است. اندام هائی مثل دستها ، پاها ، انگشتان ، آرنج و زانو مشخص شده واولین مراکز استخوان سازی تشکیل می شود. قسمتی که قبلا به شکل دم دیده می شد،از بین می رود.

 


در انتهای هفته دوازدهم (ماه سوم) جنین حدود30 گرم وزن وتقریبا 7/5 سانتیمتر قددارد.علاوه براندام ها،گوش خارجی کاملا دیده می شود .چشم ها تقریبا کامل شده،ناخن ها شروع به شکل گیری می کند ، اندام های تناسلی ظاهر شده ولی تعیین جنسیت مشکل است.

 


سه ماهه دوم حاملگی: اعضا واندام های جنین که در سه ماهه اول بارداری تشکیل شده اند ، در سه ماهه دوم رشد کرده و بتدریج تکامل می یابند

 


در این مرحله به علت رشدجنین توجه به رژیم غذائی مادربسیارمهم است.مادرباید بیشتر غذای سرشار از پروتئین مصرف نماید.

 


در پایان ماه چهارم جنین 16 سانتیمتر قد، 120 گرم وزن ودرپایان ماه پنجم 25 سانتیمتر قد و240 گرم وزن دارد.همانطوری که اشاره شد در این ماه حرکات جنین توسط مادر احساس شده وصدای قلب او شنیده می شود .درپایان 3 ماهه دوم ، جنین شش ماهه حدود 30 سانتیمتر قد و بیش از نیم کیلوگرم وزن دارد ، پوست بدنش پرچین وچروک و سرخ رنگ است و روی آنرایک لایه چربی می پوشاند.

 



سه ماهه سوم حاملگی: درپایان ماه هفتم قدجنین حدود37/5 سانتیمتر ووزن او حدود 1200 گرم می شود . نوزادانی که در این زمان به دنیا آیند، زنده می مانند ولی نیازمند مراقبتهای ویژه در بیمارستان هستند. در ماه هشتم قد جنین به40 سانتی متر و وزنش بحدود 2 کیلوگرم می رسد و همه دستگاه های بدن در این زمان کامل است .بالاخره در پایان نه ماهگی جنین تقریبا 50 سانتیمتر قد وبیش از 3 کیلوگرم وزن دارد، پوست بدن صورتی رنگ است ولگدزنی وحرکاتش به دلیل اشغال فضای بیشتر دررحم ، کمتر می شود.جنین کاملا آماده تولد است

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بارداری و زایمان

دانلودمقاله مولوی

اختصاصی از زد فایل دانلودمقاله مولوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مولد مولانا شهر بلخ است و ولادتش در ششم ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری اتفاق افتاده و علت شهرت او به رومی و مولاناءروم همان طول اقامت وی در شهر قونیه که اقامتگاه اکثر عمر و مدفن اوست بوده لیکن خود وی همواره خویش را از مردم خراسان شمرده و اهل شهر خود را دوست می داشته و از یاد آنان فارغ نبوده است.
نسبتش بگفته ی بعضی از جانب پدر به ابوبکر صدیق می پیوندد و اینکه مولانا در حق فرزند معنوی خود حسام الدین چلپی گوید:(صدیق ابن الصدیق رضی الله عنه وعنهم الارموی الاصل المنتسب الی الشیخ المکرم بما قال امسیت کرد یا و اصبحت عربیا ) دلیل این عقیده توان گرفت چه مسلم است که صدیق در اصطلاح اهل اسلام لقب ابوبکر است و ذیل آن بصراحت می رساند که نسبت حسام الدین با بو بکر با لاصاله نیست بلکه از جهت انحلال وجود اوست در شخصیت و وجود مولوی که مربی و مرشد او وزاده ی ابوبکر صدیق است و صرف نظر از این معنی هیچ فائده بر ذکر انتساب اصلی حسام الدین به ارومیه و نسبت او از طریق انحلال و قلب عنصر بشیخ مکرم یعنی ابوبکر مترتب نمی گردد.
نام مولانا بنا به قول اغلب تذکره نویسان محمد ولقب او را جلال الدین است وتمامی مورخان او را بدین نام ولقب نام برده اند . احمد افلاکی از بها ولد نقل می کند که ( خداوندگار من از نسل بزرگ است ) و اطلاق خداوندگار با عقیده ی الوهیت بشر که این دسته از صوفیه معتقد ند و سلطنت و حکومت ظاهری و باطنی اقطاب نسبت بمریدان خود در اعتقاد همه ی صوفیان تناسب تمام دارد از همین نظر است وبهمین مناسبت بعضی اقطاب بآخر و اول اسم خود لفظ شاه اضافه کرده اند .
لقب مولوی نیز که از دیر زمان میان صوفیه و دیگران بدین استاد حقیقت بین اختصاص دارد در زمان خود وی و حتی تا قرن نهم نیز شهرت نداشته و ممکن است این لقب از روی عنوان دیگر یعنی مولا روم گرفته شده باشد.
در منشا قرن ششم القاب را بمناسبت ذکر جناب و امثال آن پیش از آنها با یا نسبت استعمال کرده اند مثل جناب اوحدی . فاضلی . اجلی . ومیتوان گفت که اطلاق مولوی هم از این قبیل بوده و بتدریج بدین صورت یعنی با حذف موصوف به مولاناء روم اختصاص یافته باشد و موید این احتمال آنست که در نفحات الانس این لقب بدین صورت (خدمت مولوی ) بکرات در طی ترجمه ی حال او بکار رفته است نه در اینجا و نه در کتب ومنابع قدیمی مانند گزیده و مناقب العارفین کلمه ی مولوی نیامده است .
شهرت مولوی (بمولاناءروم ) مسلم است و بصراحت از گفته ی حمد الله مستوفی و قول اغلب تذکره نویسان مستفاد می گردد و در مناقب العارفین هر کجا لفظ مولانا ذکر می شود مراد همان جلال الدین محمد است.
احمد افلاکی در عنوان او لفظ (سر الله الاعظم ) آورده ولی در ضمن کتاب بهیچوجه بدین نام اشاره نکرده و در ضمن کتب دیگر هم دیده نشده است .
بشنو این نی چون حکایت می کند
مولانا و جهان ما
١۷ دسامبر (٢٦ آذرماه) برای تمام جهان روز بزرگی است، این روز، روز وصال مولانا با مرگ در سال ١٢۷٣میلادی است.
روز جهانی "مولوی" بزرگداشت سٿر ?بزرگترین صوٿی ایرانی قرن سیزدهم میلادی از دیار ما است.
چرا صدای مولوی پس از ۷٠٠ سال همچنان در گوش جهانیان پیچیده است؟
مولانا می گوید: «من نه مسیحی و نه یهودی ام، نه هندو، نه بودایی و نه ذن. من از شرق یا غرب نیامده ام، من به معشوقم تعلق دارم.»
تیمی ام ز ترکستان، نیمی ام ز ٿرغانه
نیمی ام ز آب و گل، نیمی ام ز جان و دل "مولوی" بیش از هر شاعر دیگری ، "نادیده ها" را دیده و به توصیٿ غیر قابل وصٿ ها پرداخته است. او عرش را در هر چیزی جست و جو کرده است؛ در آواز، در سماع، در طبیعت و در دوستی و خدا برای او در حکم "معشوق" بوده است.
به همین دلیل است که در بیست سال گذشته، ترجمه های انگلیسی آثار مولوی در ٿروش، آثار شکسپیر را پشت سر گذاشته است.
***
مجله "تایمز" در شماره سی و یک دسامبر چهار سال پیش"مولانا" را
صوٿی قرن" نامیده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   7 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله مولوی